فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۲۱ تا ۵٬۱۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
مقدمه ای بر مطالعات پسااستعماری
حوزههای تخصصی:
مطالعات پسااستعماری، بخشی ازجریان گسترده مطالعات فرهنگی است، اما از جهاتی با نوع مطالعات فرهنگی بریتانیایی یا فرانسوی متفاوت است. خاستگاه اصلی این مطالعات به اندیشه های متفکرین کشورهای جهان سومی، به ویژه به دو دهه ی اخیر برمی گردد. وجه اصلی این مطالعات انتقادی بودن آنها و ایجاد گفتمان جدیدی از مطالعات فرهنگی، همزمان با اتکای بر میراث جامعه شناسی و به ویژه مطالعات فرهنگی، فلسفی و ادبی جهان اندیشه غربی است. متفکران این حوزه مطالعاتی قلمرو نقد خود را به حوزه های جامعه شناسی، فلسفه، سینما، ادبیات و به طور کلی سنت های فکری غرب گسترش می دهند؛ و این حوزه ها را از ابعاد مختلف روش شناسی، معرفت شناسی و گفتمانی واسازی می کنند. حاصل این پرسش ها و انتقادات سنت مطالعات پسااستعماری است، که در موضوعات مختلف جامعه شناسی، فلسفه، ادبیات، فمنیسم و ... ریشه دوانده است، به همین دلیل به مثابه مطالعاتی چند رشته ای شناخته است. این مقاله سعی دارد به طور مختصر به معرفی برخی از آموزه های مهم این مطالعات بپردازد.
عدالت؛ وفاداری اراده (کارکردهای اخلاقی و جامعه شناختی عدالت)
حوزههای تخصصی:
پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس نشانه های نقص توجه/بیش فعالی در بزرگسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس نشانه های اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 361 نفر از دانشجویان از دانشکده های مختلف دانشگاه تبریز با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه نقص توجه/بیش فعالی بزرگسالان کانرز، مقیاس درجه بندی وندریوتا، مقیاس پذیرش مواد و مقیاس استعداد الکل استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که بین نشانه های نقص توجه/بیش فعالی کودکی و بزرگسالی با پذیرش مواد و استعداد الکل رابطه معنا داری وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد که اختلال نقص توجه/بیش فعالی کودکی و بزرگسالی، پذیرش مواد و استعداد الکل را به طور معنا دار پیش بینی می کند. نتیجه گیری: مبتنی بر نتایج می توان چنین نتیجه گیری کرد که اختلالات رفتاری، بویژه اختلال نقص توجه/بیش فعالی زمینه ساز گرایش به مصرف مواد هستند. پس درمان های اولیه اختلالات رفتاری می توانند زمینه پیشگیری از وقوع سوء مصرف مواد را مهیا کنند.
«انسان دانشگاهی» ایرانی و مشکل زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور ما یکی از بزرگترین نسبت های دانشجویان و دانش آموختگان را در سطح عالی، به نسبت کل جمعیت در جهان دارد. با وجود این، اکثریت قریب به اتفاق کنشگران آموزش عالی معتقد به آن نیستند که «جماعت دانشگاهی» در مفهوم متعارف این واژه در ایران به وجود آمده باشد. در این مقاله ضمن تبیین این موضوع و رابطه و مباحث آن در همین حوزه از علوم، به نسبت آن با مفهوم بوردیویی «انسان دانشگاهی» و به طور خاص به اهمیت زبان و تاثیر آن در این فرایند، اشاره خواهیم کرد. پرسش اصلی مقاله بنابراین، در کنار تشریح وضعیت موجود، آن است که آیا ما با کمبود یا نبود یک «زبان دانشگاهی» نیز سروکار داریم؟ اگر آری چرا؟ و رابطه این زبان با آنچه شاید بتوان زبان متعارف اجتماعی نامید در شرایطی که انحصار علم به شدت در حال بیرون رفتن از دست دانشگاهیان است و در کشوری که از خصوصیات بارز آن چند زبانه بودن و چند فرهنگی بودن هویت هایش است، چه می تواند باشد و چگونه باید این روابط را تحلیل کرد؟ مقاله در تحلیل های اصلی خود، لزوم بازنگری ای اساسی در شیوه های تدریس، پژوهش و کنش دانشگاهی را در ساختارها و در فرایندها نشان می دهد و زبان را به عنوان یکی از اصلی ترین ابزارها در این راه معرفی می کند که باید «ساخته شود.
روش تحقیق در علوم اجتماعی از اثبات گرایی تا هنجارگرایی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۹ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
ایرانشناسی: روایت اجتماعی- فرهنگی قصه های ترکمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، شامل مطالعه ای تفسیری درباره قصه های مردم ترکمن در شمال ایران است. محقق، با انجام مصاحبه هایی با ترکمن ها، نسبت به جمع آوری قصه های این قوم، همت گماشته است. مصاحبه، مهمترین ابزار دست یابی به اطلاعات در این زمینه بوده است. سپس، پژوهشگر با کمک نظریه «تفسیر فرهنگ» کلیفورد گیرتز، به تحلیل اجتماعی- فرهنگی قصه های جمع آوری شده پرداخته و این قصه ها را با قالب های گفتمانی مورد تفسیر قرار داده است. در این مقاله، به نتایج و چگونگی دست یابی به نشانه ها و معانی، به عنوان پایه های به وجود آورنده تفکر گفتمانی، توجه شده است.
روش شناسی انتقادی عاملیت و ساختار در اندیشة گیدنز از منظر حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چگونگی رابطة عاملیت و ساختار، معضل اساسی علوم اجتماعی است. نظریة ساخت یابی با هدف پایان دادن به امپراطوری نظریه های هرمنوتیکی از یک سو و ساختارگرایی و کارکردگرایی از سوی دیگر، در نظر دارد تبیینی کفایتمندتر در این زمینه ارائه دهد. در راستای هدف بومی سازی علوم انسانی و با توجه به محوریت مبانی معرفتی در نظریه های اجتماعی، این پژوهش با روش تحلیلی اسنادی در پی روش شناسی نظریة مزبور از منظر حکمت اسلامی است. پژوهش حاضر به این نتیجه رهنمون می شود که اگر چه نظریة ساخت یابی، علوم اجتماعی را از چنگال افراط و تفریط گرایی کل گرایی روش شناختی و فردگرایی روش شناختی در باب رابطة عاملیت و ساختار نجات می دهد، به دلیل عدم اتخاذ موضع واقع بیانه دربارة هستی، انسان و معرفت نمی تواند راه حل اساسی به شمار آید.
سردی عاطفی؛ احساسات مهاجر درباره جامعه میزبان با تکیه بر روایت های مهاجران افغان ساکن مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف نوشتار حاضر کشف احساسات مهاجر درباره جامعه میزبان و توصیف بار عاطفی آن است. برای این منظور، با تکیه بر منطق تحقیق کیفی، ازمیان مهاجران افغان با یازده مشارکت کننده، که با نمونه گیری نظری و به صورت هدفمند انتخاب شده اند، مصاحبه عمیق انجام شده است. بار عاطفی رابطه در چهارچوبی مفهومی، ملهم از روان شناسی و جامعه شناسی احساسات، و با استفاده از تکنیک های کدگذاری متن، ازخلال روایت های مشارکت کنندگان شناسایی شد. روایی کدگذاری ها با استفاده از زاویه بندی نظری و روشی و نیز توافق داوران حاصل شد. نتایج نشان می دهد: اولاً، احساسات مختلفی، طی حدوداً ۳۸ سال هم زیستی، بر رابطه مهاجر با میزبان بار شده که به جانب سردشدن میل داشته است؛ ثانیاً، در طی این زمان، احساس ِ نداشتن قدرت و منزلت کافی و نیز احساس عدم اطمینان و بدبینیِ ایجادشده، سردی عاطفی پایداری را بر رابطه مهاجر با میزبان بار کرده است. درمقام نتیجه گیری کلی می توان گفت ترکیب احساسات کشف شده از دو واقعیت اجتماعی در رابطه مهاجر با میزبان حاکی است: اول، مهاجر در تأمین انتظارات و تأیید خود ناکام بوده است و دوم، راه تغییر این وضعیت را نیز مسدود ارزیابی می کند. در چنین فضایی، شکنندگی رابطه، تضعیف انسجام و سست شدن تعهدات اجتماعی پیش بینی پذیر است.
نگرش مردانه در علوم اجتماعی غالب است
حوزههای تخصصی:
بررسی جامعه شناختی هزینه مبادله و تأثیر آن بر روی کنش اقتصادی کارآفرینان (مورد مطالعه: کارآفرینان استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق سنجش رابطه هزینه های اجتماعی مبادله با کنش اقتصادی نامولد است. چارچوب نظری تحقیق ق را نظریه های نهادگرایان جدید و به خصوص نظریه داگلاس نورث تشکیل می دهد. نهادها، قوانین رسمی، غیر رسمی و قواعد بازی در هر جامعه ای هستند که نااطمینانی در مبادله را کاهش می دهند. پژوهش حاضر به روش پیمایش و نمونه گیری، به صورت ترکیبی (مطبق و تصادفی ساده) از بین کارآفرینان استان همدان به تعداد 370 نفر صورت گرفته است. تحلیل مدل معادله ساختاری با استفاده از نرم افزار آموس انجام شد که طی آن شاخص برازش مطلق (کای اسکوئر بهنجار) به مقدار 71/4CMIN/DF= به همراه سایر شاخص های مدل، مورد تأیید می باشد. ضریب استاندارد به دست آمده نشان می دهد که با ثابت فرض کردن سایر متغیرها به طور متوسط مؤلفه های هزینه مبادله مورد نظر این تحقیق به میزان 49/0 بر روی کارآفرینی نامولد تأثیرگذار است. یافته ها حاکی از آن است که با بالارفتن هزینه های مبادله، کارآفرینان از حوزه کارآفرینی مولد خارج شده و به سمت کارآفرینی نامولد گرایش پیدا می کنند. از دیگر نتایج مهم تحقیق می توان به معنی داری احساس امنیت اقتصادی، سرمایه اجتماعی، اعتماد عام، اعتماد بین شخصی، مشارکت اجتماعی، همیاری، خاص گرایی، ثبات قوانین و بخشنامه ها، دخالت دولت در اقتصاد، حسن اجرای قراردادها و تضمین حقوق مالکیت با کارآفرینی نامولد اشاره کرد. همچنین قدرت تبیین مدل نشان می دهد 30درصد از واریانس کارآفرینی نامولد ناشی از متغیرهای موجود در مدل است
پیامــدهای مهاجرت برای خـانوارهای مهاجـر به شهر تهـران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی پدیده مهاجرت و آثار آن بر خانوارهای مهاجر به شهر تهران پرداخته است. هدف تعیین میزان تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مهاجران و میزان تاثیر پذیری مهاجران از جنبه های مختلف محیطی در قالب تفاوت های اجتماعی، اخلاقی، رفاهی و نگرشی در مقایسه با افراد بومی است. تحلیل نهایی این پژوهش بر روی 400 خانوار، شامل 200 نفر ازمهاجران و 200 نفر افراد بومی (متولد تهران) به عنوان گروه گواه، در بین خانوارهای معمولی ساکن در مناطق 3، 6 و12 شهر تهران که لزوماً دارای فرزند بالای 10 سال بوده اند، انجام گرفته است.
نتایج پژوهش بر اساس تحلیل های دو متغیری آزمون های تاو-کندال c و کای اسکوار پیرسون نشان می دهد که رابطه معنی داری بین تحرک اجتماعی و پایگاه اجتماعی مهاجران وجود دارد. همچنین بین تغییر وضعیت اخلاقی مهاجران و افراد بومی تفاوت معنی داری وجود دارد که در جریان تحلیل مسیر میزان اثرات متغیرها بر تغییر وضعیت مهاجر و سپس ارزیابی مجدد فرد مهاجر و در نهایت، تآثیر آن بر تمایل به مهاجرت معکوس و ماندگاری بررسی شده است. تبیین فرضیات با تکیه بر دیدگاه های کارکردی و کلاسیک مهاجرت صورت گرفته است.