فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
386 - 394
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی سطح مشارکت سیاسی فرهنگیان و عوامل اجتماعی موثر بر آن انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی بود. جامعه آماری این مطالعه همه فرهنگیان شاغل استان اردبیل در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16300 نفر بودند که حجم نمونه طبق فرمول کوکران 380 نفر تعیین و این تعداد با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه محقق ساخته 85 گویه ای مشارکت سیاسی فرهنگیان با تاکید بر عوامل اجتماعی موثر بر آن بود که روایی صوری آن با نظر خبرگان آشنا به حیطه پژوهش تایید و پایایی کل آن با روش آلفای کرونباخ 87/0 به دست آمد. برای پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از روش های فراوانی، درصد فراوانی، ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که در بیشتر فرهنگیان استان اردبیل میزان مشارکت سیاسی، انگیزه سیاسی، وضعیت سیاسی محیط، رضایت از نخبگان سیاسی، فعالیت سیاسی و اثرگذاری سیاسی در سطح پایین، مهارت سیاسی در سطح متوسط و آگاهی سیاسی، استفاده از رسانه های جمعی و برون گرایی سیاسی در سطح بالا قرار داشت. همچنین، متغیرهای مهارت سیاسی، آگاهی سیاسی، استفاده از رسانه های جمعی، انگیزه سیاسی، وضعیت سیاسی محیط، رضایت از نخبگان سیاسی، فعالیت سیاسی، اثرگذاری سیاسی و برون گرایی سیاسی با مشارکت سیاسی فرهنگیان رابطه مثبت و معنادار داشتند (001/0P<). علاوه بر آن، هر یک از متغیرهای مهارت سیاسی، آگاهی سیاسی، استفاده از رسانه های جمعی، انگیزه سیاسی، وضعیت سیاسی محیط، رضایت از نخبگان سیاسی، فعالیت سیاسی، اثرگذاری سیاسی و برون گرایی سیاسی نقش معناداری در پیش بینی مشارکت سیاسی فرهنگیان داشتند (001/0P<).نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، برای افزایش مشارکت سیاسی فرهنگیان می توان زمینه را برای بهبود و ارتقای مهارت سیاسی، آگاهی سیاسی، استفاده از رسانه های جمعی، انگیزه سیاسی، وضعیت سیاسی محیط، رضایت از نخبگان سیاسی، فعالیت سیاسی، اثرگذاری سیاسی و برون گرایی سیاسی فراهم کرد.
اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر ادراک از کیفیت تدریس معلمان، تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
285 - 295
حوزههای تخصصی:
هدف: آموزش خودتنظیمی می تواند سبب بهبود متغیرها و عملکردهای تحصیلی در دانش آموزان شود. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر ادراک از کیفیت تدریس معلمان، تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه انجام شد.
روش شناسی: در یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های آزمایش و گواه از میان دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه ناحیه 1 شهرسنندج، تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی ساده با کمک قرعه کشی در دو گروه 15 نفری گمارده شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای بر اساس پکیج برزگر بفرویی و همکاران (1398) آموزش خودتنظیمی دریافت کرد و در این مدت گروه گواه هیچ آموزشی ندید. در این مطالعه از پرسشنامه ادراک از کیفیت تدریس معلمان سراج (1392)، پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) و مقیاس تعلق به مدرسه ارسلان و دیورو (2016) برای گردآوری داده ها استفاده و داده های آن با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 19 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که بین دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه گروه های آزمایش و گواه از نظر هر سه متغیر ادراک از کیفیت تدریس معلمان، تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسه تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر، آموزش خودتنظیمی باعث بهبود ادراک از کیفیت تدریس معلمان، تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسه در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شد (001/0P<).
بحث و نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش خودتنظیمی بر بهبود متغیرها و عملکردهای تحصیلی می توان از روش مذکور در کنار سایر روش های آموزشی برای بهبود و ارتقای متغیرها و عملکردهای تحصیلی به ویژه ادراک از کیفیت تدریس معلمان، تفکر انتقادی و احساس تعلق به مدرسه بهره برد.
ارائه مدل برنامه درسی محیط کار با رویکرد آینده پژوهی در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
296 - 310
حوزههای تخصصی:
هدف: داشتن رویکرد آینده پژوهی در طراحی برنامه درسی می تواند برای آموزش عالی مزیت رقابتی ایجاد نماید. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل برنامه درسی محیط کار با رویکرد آینده پژوهی در نظام آموزش عالی ایران انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی- پیمایشی بود. جامعه پژوهش حاضر همه مدیران، اساتید و کارشناسان رشته های مدیریت آموزش عالی، مدیریت آموزشی، مدیریت دانش، برنامه ریزی درسی و آینده پژوهی دانشگاه فرهنگیان استان مازندران به تعداد 452 نفر بودند که با روش نمونه گیری تمام شماری انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه محقق ساخته برنامه درسی محیط کار با رویکرد آینده پژوهی در نظام آموزش عالی گردآوری که روایی و پایایی آن مناسب ارزیابی شد و با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل برنامه درسی محیط کار با رویکرد آینده پژوهی در نظام آموزش عالی ایران دارای 42 شاخص و 22 مولفه در 6 مقوله بود. مقوله شرایط علّی شامل مولفه های لزوم توجه به عوامل محیطی، لزوم توجه به عوامل سازمانی، لزوم توجه به عوامل فردی، لزوم توجه به عوامل اجتماعی و فرهنگی و لزوم توجه به تغییرات فناورانه، مقوله پدیده اصلی شامل مولفه برنامه درسی محیط کار با رویکرد آینده پژوهی، مقوله شرایط زمینه ای شامل مولفه های تناسب برنامه درسی با اهداف و ویژگی های محیطی، سازمانی و فردی، فرآیند ارزشیابی صحیح، ایجاد سازمان یادگیرنده، گسترش شمول برنامه درسی کاری و انضباط سازمانی، مقوله شرایط مداخله گر شامل مولفه های سیاست گذاری ها، فهم ناقص از مفهوم برنامه ریزی محیط کار و فناوری آموزشی، مقوله راهبردها شامل مولفه های کاربست آموزش مجازی در تدوین برنامه ریزی درسی محیط کار، محیط شناسی و احصاء نیازهای آینده نگرانه در تدوین برنامه ریزی درسی محیط کار، ایجاد انعطاف در برنامه ها و سفارشی سازی برنامه درسی محیط کار، تدوین سازوکار یادگیری مشارکتی با تاکید بر تمرکززدایی و تقویت فرهنگ سازمانی و سازگاری میان سطوح گوناگون هویتی و مقوله پیامدها شامل مولفه های توسعه شایستگی های کارکنان، تحقق اثربخشی آموزشی و تحقق رضایت مندی آموزشی بودند. بار عاملی همه مقوله ها و مولفه ها بالاتر از 70/0، میانگین واریانس استخراج شده همه آنها بالاتر از 50/0 و پایایی ترکیبی همه آنها بالاتر از 70/0 به دست آمد. علاوه بر آن، مدل برنامه درسی محیط کار با رویکرد آینده پژوهی در نظام آموزش عالی ایران برازش مناسبی داشت و در این مدل شرایط علّی بر برنامه درسی محیط کار با رویکرد آینده پژوهی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و برنامه درسی محیط کار با رویکرد آینده پژوهی بر راهبردها و راهبردها بر پیامدها و هر یک از مقوله ها بر مولفه های خود اثر مستقیم و معنادار داشتند (05/0P<).نتیجه گیری: با توجه به مدل برنامه درسی محیط کار با رویکرد آینده پژوهی در نظام آموزش عالی ایران، برنامه ریزی بر اساس آن جهت بهبود وضعیت برنامه درسی ضروری است.
تحلیل وضعیت خشونت خانگی در خانواده ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده، یکی از ارکان و نهادهای اصلی جامعه است و بر این اساس مسائل و آسیب های مرتبط با حوزه خانواده از مهم ترین موضوعات در بررسی مسائل اجتماعی به شمار می رود. از جمله مهم ترین مسائل حوزه خانواده، بحث خشونت خانگی است و پیش از هر نوع تبیین و آسیب شناسی درباره علل خشونت خانگی، به توصیفی دقیق از وضعیت خشونت خانگی در جامعه هدف نیاز است. بر این اساس هدف از این پژوهش، ارائه توصیفی قابل تعمیم از وضعیت خشونت خانگی در بین اعضای خانواده ایرانی، به شکل کلی و در ابعاد مختلف (فیزیکی، روانی، کلامی، اقتصادی و جنسی) است. روش انجام پژوهش، تحلیل ثانویه داده های پیمایش ملی خانواده است که جامعه آماری آن، کلیه افراد بالای 15 سال در جامعه ایران در سال 1397 با حجم نمونه 5027 نفر با شیوه نمونه گیری تصادفی است که از این میان، 3815 نفر متأهل و 1212 نفر مجرد هستند. بر اساس یافته های این پژوهش، میزان شیوع شاخص کلی خشونت در میان زوجین، 81.1 درصد است و میانگین شدت آن برابر 9.06 در مقیاس 0 تا 100 است. همچنین میزان شیوع شاخص کلی خشونت در میان والدین و فرزندان، 84.5 درصد است و میانگین شدت آن برابر 13 در مقیاس 0 تا 100 است. در میان ابعاد مختلف خشونت بین زوجین، خشونت روانی با میزان شیوع 75.5 درصد و با میانگین شدت 14.42 دارای بیشترین شیوع و شدت است. همچنین در میان ابعاد مختلف خشونت بین والدین و فرزندان، خشونت روانی با میزان شیوع 81.6 درصد و با میانگین شدت 23.84 دارای بیشترین شیوع و شدت است.
A Comparative Study of Political Islam with Modernity in the First Pahlavi Era with a Discourse Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: In this study, the sociological model of the conflict between political Islam, jurisprudence and modernity in contemporary Iran (with emphasis on the Pahlavi era) has been studied. Methodology: The present research method is based on discourse methodology. Findings: We find that based on the main hypothesis, which seems to be the incomplete understanding of traditional political jurisprudence of the logic of modernity on the one hand and the concern for the rule of modernity values on the other hand has caused a confrontation between the two currents. Findings indicate that due to the passage of time and the need for more tendency of the traditional world to the world of modernity and society is facing modernization and scientific changes; Technical; Conclusion: The new world requires the adaptation of both traditional and modern tendencies to harmonize and create a new culture, so it is very important to advance the modern or traditional goals of culture and adaptation in society
Identify, Explain and Prioritize Human Resource Planning Factors in Order to Show Organizational Citizenship Behavior by Employees(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Considering the importance of human resource planning for organizational citizenship behavior, the purpose of this study was identify, explain and prioritize human resource planning factors in order to occurrence organizational citizenship behavior by employees. Methodology: The present research was descriptive from type of qualitative-quantitative. The research population in the qualitative part was documents and texts related to the research and experts were familiar with the subject who tried to identify and explain the factors of human resource planning in order to occurrence organizational citizenship behavior and in the quantitative part were the experts who prioritized these factors. The research sample consisted of 20 research-related documents and 15 experts who were selected by purposive non-random sampling method. Data collection tools included taking notes of documents and texts and surveying about new effective factors and expressing the rate of importance of existing factors in Delphi. Data were analyzed by coding and factor analysis methods. Findings: Findings showed that for the human resource planning pattern in order to occurrence organizational citizenship behavior by employees in the human resource planning part were identified 67 indicators in 19 components and in the organizational citizenship behavior part were identified 28 indicators in 6 components. In human resource planning the 19 components respectively were include performance management, labor adjustment, organizational culture, strategic goals, organizational structure, human resource planning, recruitment, training and development, maintenance, external environment, supply, demand, human resource strategy, strategic planning, management style, flexibility, reward system, job analysis and individual factors and in organizational citizenship behavior the 6 components respectively were include altruism, work conscience, personal development, organizational loyalty, organizational obedience and citizenship virtue. Conclusion: According to the reported results, to develop the occurrence of organizational citizenship behavior by employees can be action through its effective human resource planning factors that was identified in the present research.
بازنمایی ذهنیت قبیله گرایی سیاسی در توسعه نیافتگی: استان کهگیلویه و بویر احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه جزء ضرورت های نظام جهانی است تا جایی که نیل به پیشرفت و توسعه ازجمله دغدغه عمده حکمران های کشورهاست. برای ورود به توسعه باید افکار و ساختارهای ذهنیِ مانع توسعه اصلاح شوند و بر این مبناست که توسعه در تعارض با ذهنیت قبیله ای است. پژوهش حاضر با هدف کاوش فرآیند قبیله گرایی سیاسی و توسعه نیافتگی در استان کهگیلویه و بویر احمد صورت گرفته و از این رو از نظریه زمینه ای استفاده شده است. در این پژوهش مصاحبه شوندگان دوازده نفر از نخبگان علمی و پژوهشگران این حوزه در استان هستند. داده ها به صورت مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به دست آمد و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد که نتیجه تحلیل آنها رسیدن به چهار مقوله محوری و یک هسته مرکزی است. مقوله های محوری عبارت است از: برجستگی ذهنیت قبیله گرایی، سیاست های ساختاری نامطلوب و بازتولید ذهنیت قبیله گرایی سیاسی، تضعیف مرزهای سیاسی و ظهور قبیله گرایی سیاسی، نقش متناقض گونه نخبگان سیاسی در فرایند توسعه. مقوله هسته عبارت است از: قبیله گرایی سیاسی، دافع و بازدارنده توسعه. یافته های پژوهش نشان داد بین قبیله گرایی سیاسی و توسعه یافتگی استان کهگیلویه و بویر احمد پارادوکس ها و کشمکش های متعدّدی وجود دارد و افزایش تمایل به قبیله گرایی سیاسی، موجب کاهش توسعه یافتگی در استان می شود؛ اما توسعه و افزایش آن در جامعه اثر های قبیله گرایی سیاسی را کمرنگ می کند و موجب از بین رفتن روحیه قبیله گرایی سیاسی می شود.
کارکردهای رسانه ای موسیقی رپ در چارچوب خرده فرهنگ هیپ هاپ (مورد مطالعه: رپ زیرزمینی فارسی در دهه های هشتاد و نود شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
89 - 108
حوزههای تخصصی:
در جهان کنونی «موسیقی» رسانه ای تاثیرگذار و یک کالای پرمصرف فرهنگی محسوب می شود. موسیقی به واسطه جذابیت های سمعی و تهییج روانی افراد، اثرات روحی و روانی موثر و ماندگاری ایجاد می کند. در سال های اخیر، موسیقی «رپ» به عنوان ابزار رسانه ایِ خرده فرهنگِ «هیپ هاپ»، طرفداران زیادی را جذب خود کرده که عمدتاً در تنش و یا تضاد با فرهنگ غالب جوامع حرکت می کند و از این حیث به آن موسیقی زیرزمینی نیز گفته می شود. این نوع موسیقی سعی می کند با خیابانی ترین کلمات، عامی ترین افراد جامعه را تهییج و جذب نمایند. این نوع از رسانه در متن ها و فرامتن های خود انواعی یافته و کارکردهای متفاوتی را برای شنوندگان مهیا می کند که مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این سئوال است که کارکردهای رسانه ای موسیقی رپ زیرزمینی فارسی در دهه های 80 و 90 شمسی چگونه است و با چه مضامینی خودش را ترویج می کند؟ برای رسیدن به پاسخ، از روش کیفی تحلیل مضمون استفاده شد و متن آهنگ های رپ 4 خواننده زیرزمینی و معروف این حوزه در 20 سال اخیر که قریب به ۹۲ آهنگ و ۶۵۷۴ کلمه بود، کدگذاری و تحلیل گردید که در نهایت به این نتیجه رسیدیم که مضامین کارکردی این متن ها، بیشتر حول آگاه سازی، اطلاع رسانی، انتقال ناآگاهانه و آگاهانه فرهنگ، تعلق اجتماعی و همبستگی اجتماعی بوده است.
مطالعه فرایند شکل گیری دولت در عصر جمهوری اسلامی (1357- 1368)، با تأکید بر عاملیت رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
380-339
حوزههای تخصصی:
در این مقاله فرایند شکل گیری دولت در دهه نخست عصر جمهوری اسلامی (۱۳۵۷-۱۳۶۸)، با تکیه بر عاملیت رهبری مطالعه شده است. مدعایِ این تحقیق آن است که پس از فروپاشیِ نظمِ قانونی گذشته در 22 بهمن 1357، فرایند دولت سازی با محوریتِ عاملیت رهبری برایِ نگارش قانون اساسیِ ۱۳۵۸ شروع شد و دوگانگی بدنه اجرایی در قانون اساسی تعبیه شد. سؤال این مقاله به این صورت بیان شده است که «عاملیت آیت الله خمینی در فرایند شکل گیری دولت بعد از انقلاب ۱۳۵۷ چگونه بود؟». مطابق با مدعای نظری این متن دولتی که بعد از انقلاب ساخته شد، قابل تطبیق با ویژگی های یک دولت تام کیفی است که در آن امکان بوروکراتیزه شدن، به معنای حُکم رانی قوانین فارغ از مداخلات شخصی، به حداقل می رسد و از سویِ دیگر برقراری ارتباط با جامعه پیوسته به اشکال مختلف صورت می پذیرد. این متن به لحاظ روش شناسی ، بر رویکرد ترکیبی استوار است که داده های تاریخی در دو سطح درون موردی و بین موردی تحلیل شده است. در تحلیل درون موردی به تحلیل رواییِ پنج دوره از فرایند شکل گیری دولت در دوره معین تاریخی پرداخته ایم و در تحلیل بین موردی چگونگی شکل گیری دولت تام کیفی را با رویکرد علیت همایندی تبیین علّی کرده ایم. شواهد نشان می دهد که در دو دوره اولِ شکل گیری دولت امکان حرکت به سمت دولتی دموکراتیک با مشارکت اکثریت نیروهای درگیر انقلاب بیشتر از دوره های بعد بوده است. در دوره اول عاملیت رهبری از منظری وحدت بخش به همه نیروهای انقلاب محقق می شود و عاملیت قانون گذارانه رهبری از دوره سوم به بعد آشکارا قانون گذارانه می شود. پس از بازنگری در قانون اساسی ویژگی های دولت تام کیفی با اقتداری دوگانه که برآمده از شکاف در خودِ قوه مجریه است، تکمیل می شود.
پیامدهای روانی، جسمانی و عاطفی آزار جنسی محارم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۴
۲۲۸-۱۷۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه : آزار جنسی به محارم جرمی درون خانوادگی است که نه تنها آزاردیده و آزاگر بلکه سایر اعضای خانواده را در معرض آسیبی عمیق قرار می دهد. تسلط آزارگر بر آزاردیده و حفظ آیروی خانوادگی و وقوع این جرم در نقطه کور جامعه منجر به برملانشدن آزار و استمرار پیامدهای این رفتار در پوسته زیرین جامعه می شود. با توجه به این که اولین قدم به منظور پیشگیری و درمان کشف گستره آسیب است در این مقاله در صدد هستیم که به مهم ترین پیامدهای تعرض جنسی محارم از زاویه نگاه آزار دیدگان اشاره کنیم. روش: تحقیق حاضر یک مطالعه کیفی و با روش تحلیل محتوای استقرایی است. نمونه گیری تحقیق به شیوه هدفمند و تا رسیدن به مرز اشباع داده ها انجام شد .در مجموع با 19 آزاردیده مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته صورت گرفته و علاوه بر این به منظور تحلیل دقیق تر موضوع 17پرونده مرتبط مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها: در تحقیق حاضر پس از چندین مرحله تحلیل و ادغام کدهای مشابه یعنی در نهایت 53 کد استخراج شد. کدهای اصلی در 6 زیرمقوله قرار گرفت که عبارتند از «پیامدهای جسمی» «پیامد جانی»، «خودانگاری منفی»، «پیامد روانی-جنسی»، «روابط درون خانوادگی ناکارآمد»، «روابط برون خانوادگی ناکارآمد». پس از تجمیع زیر مقوله ها در نهایت سه مقوله اصلی استخراج شد که عبارتند از «پیامد فیزیکی»، «پیامدهای روانی فردی» و «پیامدهای روانی جمعی». بحث: آزار جنسی محارم از جمله جرایمی است که از جهات مختلف به آزاردیدگان جنسی لطمه وارد می کند. دسترسی بالا به آزاردیده، کودک یا نوجوان بودن آزاردیده، وابستگی مالی- عاطفی آزاردیده به آزارگر، فقدان نظارت و تسلط کامل آزارگر بر آزاردیده، موجب توسعه دامنه آسیب های این جرم می شود. با توجه به اهمیت و ضرورت پیشگیری و درمان وقوع چنین جرایمی در خانواده، به نظر می رسد در ابتدا ضروری است ضمن پایان دادن به سیاست کتمان و نادیده انگاری تعرضات جنسی محارم، در سطوح مختلف با پذیرش آسیب موجود در کشور با ایجاد گفتمان در سطوح مختلف، شرایط افشاگری و درمان آزاردیدگان و آزارگران جنسی محارم فراهم گردیده و از طرفی با اتخاذ سیاست های پیشگیرانه از وقوع این جرایم پیشگیری شود.
مقایسه اثربخشی روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی-رفتاری بر خود ناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
329 - 340
حوزههای تخصصی:
هدف: خود ناتوان سازی تحصیلی نقش مهمی در سایر متغیرهای تحصیلی دارد. بنابراین، هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری بر خودناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان بود.روش شناسی: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آن همه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر قاین در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 45 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی جایگزین شدند. هر یک از گروه های آزمایش به تفکیک 10 جلسه 90 دقیقه ای با روش های روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری آموزش دیدند و گروه کنترل در لیست انتظار برای آموزش ماند. ابزار پژوهش پرسشنامه خودناتوان سازی تحصیلی شوینگر و استینسمر-پلستر (2011) بود که در مراحل پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری و آزمون تی مستقل در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هر دو روش روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری باعث کاهش خودناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان شدند و اثربخشی روان درمانی انگیزشی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری در کاهش خودناتوان سازی تحصیلی در نوجوانان بیشتر بود (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه بهره گیری از هر دو روش مداخله روان درمانی انگیزشی و درمان شناختی رفتاری به ویژه روش روان درمانی انگیزشی در کاهش خودناتوان سازی تحصیلی ضروری است. بنابراین، مشاوران و روانشناسان می توانند از روش روان درمانی انگیزشی در کنار سایر روش های موثر جهت کاهش خودناتوان سازی تحصیلی استفاده نمایند.
چرا کودتای 1299 و پادشاهی رضاشاه مبدأ تاریخ معاصر ایران نیست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
۲۲۴-۱۹۳
حوزههای تخصصی:
درباره تعیین مبدأ تاریخ معاصر ایران اختلاف نظرهای فراوانی شکل گرفته است. در سراسر دوره پهلوی تلاش می شد تا کودتای 1299 و برآمدن رضاشاه مبدأ تاریخ معاصر ایران شناسانده شود. پهلوی گرایان با ترسیم تصویری تاریک از وضعیت عمومی ایران در دوره قاجاریه به ویژه اوضاع بحرانی کشور در آستانه کودتای 1299، می کوشیدند با اسطوره پردازی از رضاشاه، او را بنیانگذار ایران نوین و کودتای 1299 را مبدأ تاریخ معاصر ایران معرفی کنند. مسئله اصلی این مقاله این است که آیا کودتای 1299 و برآمدن رضاشاه مبدأ تاریخ معاصر ایران است؟ نگارنده با ارزیابی و نقد ایده هایی که توسط تاریخ نگاران رسمی دوره پهلوی و نیز برخی از تاریخ پژوهان مستقل، درباره رضاشاه مطرح شده است، استدلال می کند که مبدأ تاریخ معاصر ایران کودتای 1299 یا پادشاهی رضاشاه نیست، زیرا نوسازی های دوره رضاشاه به رغم گستردگی و تنوعش، حاوی تناقض هایی بود که جامعه ایران را دستخوش تنش و بحران درونی می کرد و نوع سلطنت رضاشاه از نظر منطق تحول تاریخی به دوره پیشامشروطه تعلق داشت و هرگز نمی توانست ایران را وارد یک دوره تمدنی تازه ای کند. بنابراین، مبدأ تاریخ معاصر ایران نه کودتای 1299، بلکه انقلاب مشروطه است.
سیاست و تجارت در مغرب قرون میانه؛ ناپایداری سیاسی و شکوفایی اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مغرب اسلامی زیست تمدنی خود را مدیون موقعیت جغرافیایی منحصر به فردی است. این موقعیت علاوه بر دسترسی توأمان مغرب به دریای مدیترانه و اروپا، آن را از سرزمین های بکر صحرای آفریقا و از مجاورت مصر به عنوان دروازه شرق هم بهره مند ساخته است. در طول تاریخ چندهزارساله این سرزمین، چنین موقعیتی امکان مطلوبی برای فعالیت های تجاری و بازرگانی آن فراهم ساخته است. البته طبیعی است که میزان به فعلیت رسیدن این ظرفیت همیشه تابعی از سایر متغیرها به ویژه متغیرهای سیاسی بوده است. از طرفی، منطقاً باید رابطه مستقیمی میان ثبات، آرامش و تمرکز سیاسی با رشد تجارت و بازرگانی برقرار باشد، اما مطالعه سیر تحول تجارت در سرزمین مغرب در قرون میانه (قرون 5 تا 10 هجری)، ما را با پدیده متفاوتی روبه رو می کند. در این دوره، به رغم تغییرات گسترده و جابه جایی حکومت ها، عدم تمرکز سیاسی و جنگ و نزاع مستمر، با رشد پیوسته همه شاخص های تجاری و بازرگانی روبه رو هستیم. مسئله اساسی پژوهش حاضر نیز بررسی این تناقض است. مدعای مطروحه در این نوشتار این است که بررسی شاخص هایی همچون بازارهای پویا، ضرب سکه قدرتمند و تردد آسان و گسترده کاروان های تجاری در سطح محلی و منطقه ای نشانه های آشکار شکوفایی بازرگانی در مغرب قرون میانه است. علل آن نیز علاوه بر موقعیت جغرافیایی، این است که دولت های این منطقه می دانستند که با داشتن خزانه های قوی، در منازعات سیاسی، قدرت و نیروی نظامی بیشتر و راضی تری در اختیار خواهند داشت. همچنین، می دانستند که تحقق خزانه غنی جز با تجارت شکوفا و رقابت بر سر راه ها و پایانه های تجاری میسر نمی شود. این پژوهش با تکیه بر چارچوب مفهومی تاریخ اقتصادی که یکی از وظایف اصلی آن تشریح ثبات یا دگرگونی ساختارها و روندهای اقتصادی است، وجود این حیات دوگانه سیاسی اقتصادی را چنین نشان داده است: در سرزمین مغرب، به رغم همه بحران های سیاسی، همواره شاهد سیاست ثابت حکومت ها در حمایت از تجارت و تسهیل بازرگانی هستیم؛ گویی توافق نانوشته ای میان رقبای سیاسی و طرف های نزاع وجود داشته که موضوع تجارت و بازرگانی را خارج از منازعات سیاسی نگاه دارند. علت آن نیز نیاز مستمر حکمرانی های این منطقه به حفظ ثروت خزانه، تأمین هزینه های سنگین نظامی گری، رقابت نرم برای تسلط بر راه های تجاری و جذب تاجران و بازرگانان به سرزمین خود بوده است.
آسیب شناسی حمایت اقتصادی با تمرکز بر تخفیف و مساعدت مالی مددکاران اجتماعی مراکز درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
169 - 199
حوزههای تخصصی:
یکی از فعالیت های مهم مددکاران اجتماعی حمایت اقتصادی از بیماران نیازمند بر اساس ارزیابی و تشخیص حرفه ای است. این پژوهش کیفی باهدف شناخت عوامل مؤثر بر حمایت های اقتصادی مددکاران اجتماعی مراکز درمانی از بیماران نیازمند انجام شده است. پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوا قراردادی است. جهت جمع آوری داده ها از روش بحث گروهی متمرکز (FGD) به صورت مبتنی بر هدف، با حضور 18 نفر از مددکاران اجتماعی ستاد، دانشگاه های علوم پزشکی و مراکز درمانی در قالب چند سؤالی استفاده شد. یافته های حاصل از پژوهش قالب کدها، زیر طبقات و درون مایه/ طبقات تحت عنوان همراهی و همکاری ضعیف درون سازمانی و چالش های غیرمسئولانه برون سازمانی مؤثر بر موضوع تخفیف طبقه بندی شد. در محور درون سازمانی موضوعاتی چون ضعف سامانه HIS بیمارستانی، مداخله سایرین در ثبت تخفیفات، ضعف دستورالعمل ها، تصدی پست مددکاری اجتماعی توسط سایر رشته ها، ضعف در مستندسازی، کمبود نیرو و امکانات، نامتوازن بودن اختیارات با مسئولیت ها، عدم آشنایی کادر درمانی با ماهیت مددکاری اجتماعی و در حیطه برون سازمانی شامل ضعف عملکرد سایر ارگان های حمایتی، افزایش آسیب های اجتماعی، اتباع غیرقانونی، نقش بیمه، عدم توجه به برخی گروه های آسیب پذیر، هزینه های تحمیلی، افزایش مراجعه به بیمارستان های دولتی و فرهنگ استفاده از منابع دولتی می باشد. طبق نتایج پژوهش عوامل گوناگونی در میزان و چگونگی انجام حمایت های اقتصادی مددکاران اجتماعی از بیماران نیازمند تأثیرگذار است که این امر موجب تحمیل بار هزینه ای هنگفت بر سیستم بهداشت و درمان کشور شده است. از سوی دیگر منجر به غیرتخصصی شدن حرفه مددکاری اجتماعی و ایجاد نگرش منفی و سطح پایین در جامعه نسبت به این حرفه می شود.
فرا ترکیب تحلیل های موجود درباره اعتراض های 1401 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
145 - 179
حوزههای تخصصی:
نیمه دوم سال 1401 درگیر حوادث و اعتراض هایی بود. در میانه این اعترض ها جامعه شناسان متعددی به تحلیل وقایع پرداختند. مقاله حاضر فراترکیبی از تحلیل های آن ها (40 سخنرانی در انجمن جامعه شناسی ایران و مجموعه 46 یادداشت تحلیلی) درباره این اعتراض ها است. تلاش شده ضمن ارائه نیمرخی از اهم مطالب مطرح شده، درباره علل، چیستی و پیامدهای این اعتراض ها از منظر تحلیل گران، این موارد جمع بندی و ارائه شود. بر این اساس نظریه های غالب به کارگرفته شده، فاصله ای که هر تحلیل گر نسبت به اعتراضات داشته و پنج دسته بندی نظری (کارکردگرایان، همبستگی گرایان، تفسیرگران فرهنگی، پیروان جنبش های جدید زندگی و اهمیت دهندگان به روابط و گره های اجتماعی) از مجموعه تحلیل ها ارائه شده است.
طراحی الگوی شناختی بازماندگان بیماری سرطان با رویکرد پدیدارشناسی: مطالعه موردی بیماران در شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تجربه گسست ها و چالش های شناختی متعدّد در زیستن با بیماری مزمنی مانند سرطان پیش بینی می شود این بیماری توان زیادی در ایجاد تغییرات شناختی و تکوین طرح واره ذهنی جدید در بین بازماندگان بیماری سرطان داشته باشد. در مطالعات اجتماعی-شناختیِ دهه های اخیر، به سرطان به عنوان یک چالش شناختی توجه شده است که به طور مؤثری، امکان عامل بودن و چانه زنی برای تغییر را فراهم کرده است. در این پژوهش، برای فهم طرح واره شناختی بازماندگان از رویکرد کیفی با تأکید بر روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. داده های میدانی با استفاده از تکنیک مصاحبه، مشاهده و معیار اشباع داده در بین بازماندگان بیماری سرطان شهر ارومیه گردآوری شده است. با 10 زن و 9 مرد مراجعه کننده به بیمارستان امید که بهبود یافته بودند، مصاحبه و داده ها به روش کلایزی تحلیل شد. از تحلیل و کدگذاری مصاحبه ها، 7 مضمون اصلی استخراج شد که عبارت است از: اجتماعی شدن در گذاری آشفته، زیستن در کشاکش خطا و کمال، جانبداری، راهبردهای هیجانی، ادراک قضا-قدری، متابعت و ادراک شناختی جدید. یافته ها نشان می دهد تجربه زیستن با سرطان، منشأ گسست از طرح واره ذهنی پیشین بوده است و ساماندهی تجربه زیسته بازماندگان نشان می دهد بقا در بیماری، مستلزم عامل بودن برای پذیرش تجربه های شناختی جدید است.
مطالعه ی تطبیقی ارتباط دین و به هم پیوستگی اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسان از دیرباز، «دین» را به عنوان عامل مهمِ تأمین و حفظ به هم پیوستگی اجتماعی جوامع محسوب نموده و استدلال هایی را در معقول سازی این رابطه مطرح کرده اند. در مقابل، برخی نظریه پردازان متأخر سکولاریزاسیون در علوم اجتماعی این استدلال را مطرح نموده اند که امروزه یکی از مهم ترین پیامدهای مدرنیزاسیون و توسعه یافتگی بر حیات دینی جوامع آن بوده که پیوند دین و به هم پیوستگی اجتماعی را به شدت تضعیف نموده است تا جایی که به هم پیوستگی اجتماعی، دیگر وابستگی چندانی به دین و دینداری اعضای جامعه ندارد. در تحقیق حاضر، ابتدا استدلال های این دو دیدگاه نظری رقیب در جامعه شناسی به دو فرضیه ی متفاوت درخصوص چگونگی ارتباط دین با به هم پیوستگی اجتماعی ترجمه گردید. سپس، تلاش گردید با واحد تحلیل قرار دادن «استان» و استفاده از داده های جمعی نیمه ی دوم دهه ی 1390، اعتبار این فرضیات با روش تطبیقی درون کشوری در ایران مورد آزمون تجربی قرار گیرند. نتایج این آزمون از یک سو، حمایتی تجربی برای فرضیه ی سنتی در جامعه شناسی فراهم آورد مبنی بر آن که دین تقویت کننده ی به هم پیوستگی اجتماعی است. از سویی دیگر، یافته های تحقیق حمایتی تجربی برای پیش بینی نظریه پردازان سکولاریزاسیون فراهم نیاورد و فرضیه ی آن ها توسط شواهد تجربی برآمده از استان های ایران ابطال گردید. در مجموع، یافته های مربوط به آزمون تجربی فرضیات این تحقیق در ایران با روش تطبیقی درون کشوری و تحلیل بین استانی نشان داد که دین عامل مهمی در تقویت به هم پیوستگی اجتماعی است؛ حتی هنگامی که اثرات توسعه یافتگی کنترل و حذف شوند.
تحلیل قالیچه آستانه از مجموعه قالیچه شاهنامه ی موسوی سیرت بر اساس آراء جانت ولف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره معاصر یکی از تولیدکنندگان قالی به نام موسوی سیرت مجموعه ای از شاهنامه شامل 26 تخته قالی را با توجه به تقدیرنامه مدیر موزه فرش از وی، از متن شاهنامه بایسنقری بازتولید کرده است، که امروزه در موزه فرش تهران نگهداری می شود. فرش آستانه یا به نوعی صفحه ورودی به این مجموعه، شامل تصویری از موسوی سیرت و اسامی از همکاران این پروژه است. از آنجا که صفحه آستانه در کتاب شاهنامه بایسنقری به بزم و رزم شاه اختصاص داشته است و با توجه به اهمیت صفحه آستانه و تأثیر آن در خوانش دیگر متن ها، این پژوهش به دنبال پاسخ به تبیین خلق این اثر با تأکید بر صفحه آستانه و نقش نهادهای دولت در معرفی این اثر است. با توجه به آنکه هدف از پژوهش بررسی قالیچه به مثابه تولید اجتماعی است، بنابراین به روش توصیفی تحلیلی و با تأکید بر آراء ولف، فرش آستانه تحلیل شده است. در گردآوری اطلاعات به روش اسنادی، یافته های پژوهش نشان داد که: تغییر نهادهای تولید و سفارش از حکام به تجار و سرمایه داران، این فرصت را فراهم ساخت که مجموعه ای از داستانهای شاهنامه، که بازتولید شاهنامه بایسنقری نامیده شده بر قالی بافته شود، تا با بازتولید یک شاهکار هنری بیش ار پیش بر قدرت و معرفیت موسوی سیرت افزوده شود. تقدیر و تأیید نهادهایی دولتی نیز از وی به بیان این قدرت کمک کردند. همچنین علاوه بر تولید یک اثر شاخص که می توانست بیانگر قدرت وی باشد، ترکیب بندی صفحه آستانه نیز تأکیدی بر این قدرت بود.
بررسی رابطه استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با نظم اجتماعی در خانواده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
خانواده از طریق گفتگو و برقراری ارتباط و تعامل کلامی می تواند پیوند عاطفی بین اعضای خود را حفظ نموده و مهم ترین کارکرد خود که انتقال ارزش ها و اجتماعی نمودن فرزندان است را از طریق مختلفی چون فرهنگ شفاهی به انجام رساند. گسترده شدن ارتباط افراد در شبکه های اجتماعی مجازی و جایگزین شدن این فضا در خانواده ها به جای فضای واقعی و ارتباط رو در روی افراد، نظم در خانواده را دچار اختلال کرده است. ازاین رو در این پژوهش تأثیر استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی به عنوان متغیر مستقل اصلی و همچنین تأثیر سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی به عنوان متغیر مستقل مداخله گر بر نظم اجتماعی در خانواده موردبررسی قرار می گیرد. هدف از پژوهش حاضر بررسی سرمایه فرهنگی و اقتصادی و نظم اجتماعی بر شبکه های اجتماعی می باشد. پژوهش حاضر توصیفی- علی و ازنظر روش شناسی پیمایشی است. واحد مشاهده فرد است. سطح تحلیل خرد است. ازنظر زمانی، پژوهش حاضر، مقطعی است. ابزار موردنیاز در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری پژوهش شامل شهروندان متأهل تهرانی است که 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. انتخاب نمونه با تلفیق نمونه گیری خوشه ای و طبقه بندی نامتناسب صورت گرفت . تحلیل نتایج نشان داد نظم اجتماعی با استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی همبستگی معناداری دارد، شدت این رابطه ضعیف ارزیابی می شود و جهت رابطه بین دو متغیر مستقیم است. به عبارت دیگر با افزایش استفاده از شبکه های اجتماعی، نظم اجتماعی افزایش می یابد و بالعکس. نتایج نشان داد که با افزایش استفاده از شبکه های اجتماعی، افزایش سرمایه فرهنگی و افزایش سرمایه اقتصادی، نظم اجتماعی در خانواده افزایش می یابد و بالعکس. همچنین نظم اجتماعی در گروه زنان بیشتر از مردان است و با افزایش سن نظم اجتماعی نیز افزایش می یابد و بالعکس.
طراحی الگو تاثیر حالات روان شناختی بر وفاداری کارکنان سازمان آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
150 - 165
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر حالات روان شناختی بر وفاداری کارکنان در آموزش و پرورش انجام شد.روش شناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش آمیخته (کیفی وکمی) بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان تعلیم وتربیت و اساتید روانشناختی بودندکه براساس اصل اشباع نظری به تعداد۲۰نفر انتخاب و باروش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی مصاحبه شدند. تمام مصاحبه ها به شیوه تحلیل مضمون کدگذاری و با نرم افزار Maxqude تحلیل شد. در بخش کمی جامعه آماری شامل کارکنان ستادی، دبیران و مدیران منتخب آموزش وپرورش استان قزوین در پائیز ۱۳۹۹به تعداد ۱۲۰۰نفر و براساس فرمول کوکران ۲۹۲ نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. روایی پرسش نامه بااستفاده از روایی صوری و محتوایی تایید شد. پایایی پرسش نامه با آزمون کرونباخ مقدار ۹۲/۰حاصل شد. تجزیه وتحلیل داده ها با تحلیل عاملی استنباطی و با نرم افزار MICMAC انجام شد. درنهایت برای اعتبار سنجی معادلات ساختاری و برازش مدل از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار PLS استفاده شد.یافته ها: نتایج بخش کیفی نشان داد ۶۴ شاخص و ۲۶مولفه در قالب ۷بُعد وجودداشت که شامل : بُعدشخصی با مولفه های(خودکارآمدی، تاب آوری، عزت نفس، رفتار فرانقشی)، بُعد شرایط شغلی با مولفه های(حمایت سرپرستان، استقلال وآزادی عمل، توسعه حرفه ای، تناسب شغل- فرد)، بُعدشرایط سازمانی بامولفه های(اعتمادسازمانی، فرصت رشدویادگیری، پاداش وقدردانی، هویت واستراتژی های سازمانی)، متغیر تعدیل گر حالات روان شناختی با مولفه های (امنیت شغلی، تعامل سازمانی، وجوه شخصیتی، هنجارهای اجتماعی)، بُعدنتایج فردی با مولفه های(شورواشتیاق، جذب درکار، سطح مهارت)، بُعدنتایج شغلی شامل مولفه های(رضایت شغلی، تعهدبه کار، توانمندسازی) و بُعد نتایج سازمانی شامل مولفه های(بهره وری مطلوب، بهبودکیفیت، شایسته سالاری درسازمان، تکریم ورضایت ارباب رجوع) استخراج شده دارای اثر مثبت بر وفاداری کارکنان آموزش و پرورش بودند. نتایج بخش کمی نشان داد مدل برازش(۳۹/۰= GOF) مناسبی داشت و مجموعه متغیرهای الگو توانستند به میزان ۷۶/۰ واریانس وفاداری را پش بینی کنند.بحث و نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش در الگوی ارائه شده می توان نتیجه گرفت حالات روان شناختی یکی از مهمترین و حیاتی ترین عوامل در پرورش وفاداری کارکنان آموزش وپرورش بود. این نتایج می تواند زمینه بازنگری و ایجاد تغییرات اساسی در قوانین سازمانی را فراهم آورد.