فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
رسانه های معاصر نظیر اینترنت، امکاناتی مانند تعامل، مشارکت و حضور همزمان در مکان های متفاوت را برای هنر جدید ایجاد کرده اند که می توان آنها را به عنوان نمونه کوچکی از جامعه مورد تحلیل جامعه شناختی قرار داد. در این پژوهش، دو نمونه هنر تعاملی متکی بر اینترنت، با نظریه جامعه شناختی صوری زیمل و روش تحلیل کیفی، بررسی شده اند. هدف پژوهش بررسی چگونگی انطباق فضای تعاملی برساخته شده در فضای مجازی از طریق رسانه های تکنولوژیک با انگاره های جامعه واقعی است. ضمن توصیف فرایند در دو اثر "ترافیک احساسی" و "01"، نمونه ها بر اساس مفاهیم زیمل شامل فاصله، غریبه، سرگردان، بیان خود، حفظ مفهوم خود و نیز تاثیر افزایش تعداد مشارکت کنندگان در تعامل تحلیل شده اند. سپس وجوه اشتراک و افتراق آنها استخراج شده است. نتایج نشان می دهد که اینترنت می تواند به بهتر نشان دادن مفهوم فاصله و عدم تطابق آن با نزدیکی و حضور کمک کند. با استفاده از امکانات تکنولوژیک مفهوم "غریبه" زیمل با درجاتی کمتر از غریبگی به مفهوم "سرگردان" نزدیک می شود. با توجه به کنترل هنرمند، حضور مجازی باعث نزدیک شدن به مفهوم "غریبه" زیمل می شود اما حضور فیزیکی در محل اجرای اثر با توجه به آزادیِ انتخاب ماندن در سرزمین به مفهوم "سرگردان" نزدیک می شود. مطابق با نظریه زیمل افزایش تعاملات از تعامل دوتایی به سه تایی و بیشتر باعث پیچیدگی آن و تاثیرگذاری بر کیفیت تعامل می گردد.
تجربه زیسته زنان در مراکز پشتیبانی از جنگ (مورد مطالعه: کارگاه خیاطی در دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حضور زنان در فعالیت های اجتماعی متنوع و متکثر در فرآیند پیروزی انقلاب و بعد از آن، نوع جدیدی از کنشگری زنان را به منصه ظهور گذاشت که با نوع نقش آفرینی اجتماعی زن در رویکرد سنتی و مدرن تفاوت داشت. این نوع کنشگری قابلیت ارائه یک الگوی جدید را دارد که می تواند برای سیاست گذاری امروز ما در حوزه زنان الهام بخش باشد. فعالیت زنان در مراکز پشتیبانی جنگ و به طور خاص کارگاه خیاطی دانشگاه اصفهان از مصادیق این کنشگری است. هدف این پژوهش بررسی تجربه زیسته این زنان با روش پدیدارشناسی است. به همین منظور با 16 نفر از زنان فعال در کارگاه خیاطی مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته صورت گرفته است. یافته ها نشان می دهد که این فعالیت منجر به بازیابی هویت اجتماعی برای زنان شده است. هویتی اجتماعی که ذیل آن رشد می کنند و احساس رضایت و کارآمدی دارند. این اتفاق هم چنین در یک ساختار منسجم، منعطف و کارآمد و فضایی متعالی رخ می دهد. ساختاری که اقتضائات زیست زنانه را فهم می کند و فضایی که شبکه روابط انسانی در آن مبتنی بر ارزش های الهی است. در این میان روش مواجهه خانواده ها با تغییر در نقش های زنانه متفاوت است اما در مجموع می توان گفت با تغییر فضای ذهنی و قلبی جامعه درباره اهمیت حضور زنان در نظام سیاسی جدید، اکثریت جامعه ایرانی نقش آفرینی زنان در عرصه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را پذیرفته است.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی کاوشگری و مفهوم آموزی در درس علوم بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
125 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی کاوشگری و مفهوم آموزی در درس علوم بر خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان پسر بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری(یک ماهه) با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان کیار (شهر کرد) در سال تحصیلی 400- 1399 بودند. نمونه پژوهش شامل 75 نفر از دانش آموزان پسر در دو گروه آزمایش گروهی کاوشگری، مفهوم آموزی و یک گروه کنترل (هر گروه 25 نفر) بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از 3 مدرسه و 3 کلاس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی جنکینز و مورگان (1999) و مداخله نیز روش آموزش گروهی کاوشگری و آموزش گروهی مفهوم آموزی به مدت 10 جلسه (هر جلسه 45 دقیقه) که برای هر دو گروه آزمایش اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی در نرم افزار Spss24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هم آموزش گروهی کاوشگری و هم مفهوم آموزی در مقایسه با گروه کنترل موجب افزایش نمرات خودکارآمدی تحصیلی شدند(05/0>P). ولی بین میانگین نمرات آموزش گروهی کاوشگری و مفهوم آموزی تفاوت معناداری وجود نداشت. به عبارتی دیگر، هر دو روش آموزش گروهی کاوشگری و آموزش گروهی مفهوم آموزی به یک اندازه موجب افزایش نمرات خودکارآمدی تحصیلی شدند بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت آموزش گروهی کاوشگری و مفهوم آموزی باعث افزایش خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان در درس علوم می شود. بنابراین برنامه ریزان درسی می توانند این روش ها را بیشتر مورد توجه قرار دهند و همچنین معلمان دوره ابتدایی می توانند در آموزش درس علوم از این روش های آموزشی جهت خودکارآمدی تحصیلی آنان استفاده نمایند.
مقایسه اثربخشی آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو بر کفایت اجتماعی و جهت گیری هدف کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کار اجباری برای کودکان دارای پیامدهای منفی شناختی، اجتماعی و عاطفی است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو بر کفایت اجتماعی و جهت گیری هدف کودکان کار انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش کودکان کار شهرستان رشت در سال 1400 بودند. تعداد 45 نفر از کودکان کار با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی ساده با کمک قرعه کشی در سه گروه مساوی شامل گروه های آموزش تئوری انتخاب، آموزش فلسفه کندوکاو و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش اول 8 جلسه تحت آموزش تئوری انتخاب و گروه آزمایش دوم 10 جلسه تحت آموزش فلسفه کندوکاو قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های کفایت اجتماعی (Felner, 2002) و جهت گیری هدف (Midgley et al., 1998) بودند و داده های حاصل از آن با روش های تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش در هر دو گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل باعث افزایش کفایت اجتماعی و جهت گیری هدف تسلطی گرایشی، تسلطی اجتنابی و عملکردی گرایشی در کودکان کار شد (05/0P<)، اما در جهت گیری هدف عملکردی اجتنابی بین آنها تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>). همچنین، بین گروه های آزمایش آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو از نظر هیچ یک از متغیرهای کفایت اجتماعی و جهت گیری هدف تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P>).نتیجه گیری: با توجه به نتایج برای بهبود کفایت اجتماعی و جهت گیری هدف کودکان کار می توان از روش های آموزش تئوری انتخاب و فلسفه کندوکاو استفاده کرد.
طراحی الگوی برنامه درسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد های اسکوپ برای دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به رشد روزافزون استفاده از بازی های دیجیتال و غیردیجیتال، هدف این مطالعه طراحی الگوی برنامه درسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد های اسکوپ برای دانشجو معلمان بود.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر زمان، مقطعی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه مطالعه خبرگان و متخصصان برنامه درسی و بازی های آموزشی بودند که طبق اصل اشباع نظری تعداد 14 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با روش تحلیل کدگذاری در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوی برنامه درسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد های اسکوپ برای دانشجو معلمان 79 مفهوم، 24 زیرمقوله و 11 مقوله داشت. در این الگو، برای اهداف برنامه درسی 28 مفهوم، 9 زیرمقوله و 4 مقوله شامل رشد ذهنی کودک (با 2 زیرمقوله بهبود مهارت های شناختی و رشد ذهنی)، بهبود مهارت های اجتماعی و عاطفی کودک (با 2 زیرمقوله مهارت های عاطفی و شخصیتی و مهارت های اجتماعی)، بهبود انگیزه و آمادگی (با 2 زیرمقوله آماده سازی کودک و فعالیت کودک) و رشد معنوی و فرهنگی کودک (با 3 زیر مقوله رشد معنوی، رشد فرهنگی و رشد و توسعه کلی)، برای محتوای برنامه درسی 23 مفهوم، 6 زیرمقوله و 3 مقوله شامل آموزش شناختی (با 2 زیرمقوله آموزش آکادمیک و مهارت های ذهنی)، موضوع های اجتماعی و هنری (با 2 زیرمقوله مهارت های اجتماعی و آموزش هنری) و آموزش و رشد کلی (با 2 زیرمقوله موضوع های کلی و رشد جسمانی)، برای روش های یاددهی و یادگیری برنامه درسی 18 مفهوم، 5 زیرمقوله و 2 مقوله شامل روش های گروهی و فعال (با 3 زیرمقوله آموزش از طریق بازی، آموزش گروهی و روش های فعال) و روش های فردی و مستقیم (با 2 زیرمقوله روش هنری و روش شناختی) و برای ارزشیابی برنامه درسی 10 مفهوم، 4 زیرمقوله و 2 مقوله شامل روش های غیرفعال (با 2 زیرمقوله مشاهده و روش های کتبی) و روش های فعال (با 2 زیرمقوله روش های عملکردی و روش های گروهی) شناسایی شد.بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه درباره الگوی برنامه درسی آموزش مبتنی بر بازی غیردیجیتال با رویکرد های اسکوپ برای دانشجو معلمان می تواند توسط متخصصان و برنامه ریزان برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان جهت بهبود برنامه درسی مبتنی بر بازی مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت بر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
139 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: پرخاشگری در نوجوانان پسر پدیده ای شایع است و اعتیاد به بازی های الکترونیکی می تواند سبب افزایش پرخاشگری آنان شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت بر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش نوجوانان پسر مراجعه کننده به کلوپ های بازی های کامپیوتری شهر ساری در سال 1400 بودند که از میان آنها تعداد 30 نفر پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و با روش تصادفی ساده با کمک قرعه کشی در دو گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای به مدت دو ماه (هفته ای یک جلسه) درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت را بر اساس مدل استارک و کندال (1996) دریافت کرد و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش شامل آزمون اعتیاد به پابجی دسوزا و همکاران (2019) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری )1992) بودند که شاخص های روانسنجی آنها مناسب و مطلوب بودند. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری در نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که میان گروه های آزمایش و کنترل از نظر پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت باعث کاهش پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG شد (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر یعنی اثربخشی درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش پرخاشگری در نوجوانان پسر مبتلا به اعتیاد به بازی PUBG، برای کاهش مشکلات هیجانی نوجوانان از جمله پرخاشگری می توان از روش درمان شناختی رفتاری کوتاه مدت در کنار سایر روش های درمانی استفاده کرد.
مدل یابی عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسئولیت پذیری بر مطلق گرایی به منظور آسیب شناسی فرهنگی تربیتی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
197 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف: مطلق گرایی ریشه در تفکر رویکرد طبیعت گرایی دارد و مطلق گرایان باور به ثابت بودن برخی اصول و مفاهیم در فرهنگ های مختلف دارند. عزت نفس و تمایز یافتگی می توانند بر باورهای مطلق گرایی به منظور آسیب شناسی فرهنگی تربیتی نوجوانان تاثیر بگذارند، لذا پژوهش حاضر با هدف مدل یابی عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسئولیت پذیری بر مطلق گرایی به منظور آسیب شناسی فرهنگی تربیتی نوجوانان انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران بودند که 385 نفر از آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های محقق ساخته عزت نفس، تمایزیافتگی، مسئولیت پذیری و مطلق گرایی بود که روایی صوری آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها با روش آلفای کرونباخ بالاتر از 80/0 به دست آمد. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسئولیت پذیری بر مطلق گرایی برازش مطلوبی داشت. در مدل مذکور عزت نفس و تمایزیافتگی بر مسئولیت پذیری اثر مستقیم و معنادار، عزت نفس، تمایزیافتگی و مسئولیت پذیری بر مطلق گرایی اثر مستقیم و معنادار و عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسئولیت پذیری بر مطلق گرایی اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (05/0P<).بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از نقش موثر عزت نفس و تمایزیافتگی با میانجی گری مسئولیت پذیری بر مطلق گرایی بود. بنابراین، برنامه ریزان و متخصصان فعالیت های فرهنگی تربیتی نوجوانان برای کاهش مطلق گرایی می توانند به دنبال طراحی و اجرای برنامه هایی برای بهبود عزت نفس، تمایزیافتگی و مسئولیت پذیری باشند.
شناسایی عناصر و شاخص ها و اعتباریابی الگوی جامع برنامه درسی آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
418 - 433
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه با توجه به رشد فناوری اطلاعات و ارتباطات، اهمیت بهره گیری از برنامه درسی آنلاین افزایش پیدا کرده است. بنابراین، هدف این مطالعه شناسایی عناصر و شاخص ها و اعتباریابی الگوی جامع برنامه درسی آنلاین بود.روش: این مطالعه کاربردی از نوع کیفی بود که با روش سنتزپژوهی انجام شد. در پژوهش حاضر از میان پژوهش های مرتبط با حیطه پژوهش تعداد 75 مورد با روش هدفمند انتخاب و یادداشت برداری از آنها جهت دستیابی به یک جمع بندی مناسب درباره الگوی جامع برنامه درسی آنلاین صورت پذیرفت. همچنین، برای بررسی اعتباریابی الگوی مذکور از 32 نفر از خبرگان استفاده شد که آنان درباره اهمیت هر یک از 31 پرسش درباره اعتبار الگوی جامع برنامه درسی آنلاین نظر دادند. در نهایت، داده ها با روش های سنتزپژوهی و دلفی فازی تحلیل شدند.یافته ها: یافته های سنتزپژوهی نشان داد که برای برنامه درسی آنلاین 174 شاخص در 13 عنصر شامل اهداف (با 10 شاخص)، دانش آموز (با 12 شاخص)، معلم (با 14 شاخص)، محتوا (با 15 شاخص)، پشتیبان (با 12 شاخص)، گروه بندی (با 17 شاخص)، حضور (با 11 شاخص)، فناوری (با 11 شاخص)، زمان (با 11 شاخص)، محیط یادگیری (با 12 شاخص)، تعامل (با 23 شاخص)، مواد و منابع (با 8 شاخص) و ارزشیابی (با 18 شاخص) شناسایی شد. یافته های دلفی فازی در دور دوم نشان داد که از 31 پرسش درباره اعتباریابی الگوی جامع برنامه درسی آنلاین، الگوی مذکور دارای اعتبار مناسبی بود.نتیجه گیری: الگوی جامع و معتبر برنامه درسی آنلاین این مطالعه می تواند توسط متخصصان و برنامه ریزان درسی جهت بهبود آموزش آنلاین مورد استفاده قرار گیرد.
تبیین جامعه شناختی سیاست گذاری های ﺗﻮﺳﻌﻪای دولت در بخش مسکن اقشار آسیب پذیر جامعه شهری و روستایی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین جامعه شناختی سیاست گذاری های توسعه ای دولت در بخش مسکن اقشار آسیب پذیر جامعه شهری و روستایی در استان اردبیل است. پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و از نوع نظریه میدانی است. جامعه مورد مطالعه شامل مدیران، کارشناسان و صاحب نظران حوزه مسکن در استان اردبیل است که به صورت نمونه گیری هدفمند صورت گرفته است. تحلیل اطلاعات، در سه مرحله کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) با استفاده از نرم افزار (مکس کیو دی ای) انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که شرایط علی تحقیق سیاست گذاری های موفق در حوزه مسکن اجتماعی شامل مدیریت مقرون به صرفگی، مکان یابی با محوریت برابری اجتماعی و بهره مندی عمومی، بهسازی شهری همراه با جلب مشارکت مدنی، سازگاری با شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اقلیمی منطقه، رعایت استانداردهای علمی مقوله محوری شامل ایجاد هماهنگی با برنامه های توسعه شهری و روستایی، توجه به فرهنگ اقلیم و اقتصاد مناطق، مخاطب شناسی، توجه به مسائل فرهنگی، اعتمادسازی قبل از اجرا، بستر و زمینه شامل مدیریت بهینه اراضی و تأکید بر بهره وری، انبوه سازی، ارتقای فنی، ایجاد حس تعلق به مکان هست. شرایط مداخله گر شامل ساخت خودیار و تدریجی، حمایت از تعاونی مسکن، سیستم تضمین کیفیت و ایجاد اطمینان است. راهبردها شامل کنترل شکاف عرضه و تقاضا، توجه به نمادهای فرهنگی و نشانه های اجتماعی، توجه به نمادهای فرهنگی و نشانه های اجتماعی، توجه به فرهنگ اقلیم و اقتصاد مناطق، کنترل قیمت اجاره و پیامدها شامل تعادل بازار، کاهش استهلاک، ارتقای شاخص های بهسازی مسکن روستایی، ایجاد حس تعلق به مکان با سبک های معماری نوین، واگذاری امور به مردم در اجرای طرح است.
بنیادهای نظری مقاومت در برابر قدرت های استعماری در نظام اندیشگی شیخ فضل الله نوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیخ فضل الله نوری نماینده جریانی در ایران است که بیش از هر چیز به حفظ دیانت و استقلال کشور در تمام عرصه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی می اندیشید. از جمله مسائلی که دغدغه ایشان در ایران بود، استبداد و استعمار در کنار حفظ استقلال کشور بود؛ مسئله ای که او را از پیشروان نهضت تنباکو و جنبش مشروطه مشروعه در ایران قرار داد. شیخ فضل الله با شناخت عمیقی که از مبانی فرهنگ و تمدن غرب و اصول فکری و اندیشه سیاسی آن ها داشت، هدف اصلی مبارزات خود را صیانت از دین به عنوان عامل همبستگی، وحدت و استقلال ایرانیان و حفظ عزت مردم ایران با قطع دست اجانب از سرنوشت کشور قرار داد. دشمنان شیخ فضل الله عمدتاً دو جریان خارجی استعمار و داخلی غرب گرا بودند که شیخ را سد راه پیشبرد اهداف خویش می دیدند و درنهایت ایشان جان خود را در راه دفاع از ساحت دین و مبارزه برای استقلال ایران فدا کرد. نوشتار حاضر با استفاده از روش توصیف و تحلیل به مبانی اندیشگی و ابعاد مبارزات استقلال طلبانه شیخ فضل الله در رهایی ایران از سلطه استعمار می پردازد.
واکاوی تأثیر ذهنیت مدرن بر چگونگی برساخته شدن نظم سیاسی-اجتماعی در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرنیته به شکلی از زندگی و تشکیلات اجتماعی اطلاق می شود که عقل خودبنیاد نقاد که پیوسته به بازنگری سنت های بشری می پردازد، پارادایم اصلی آن را تشکیل می دهد. این پدیده در غرب زاده شد و به تدریج وارد سرزمین های دیگر شد. ورود این سبک تفکر به ایران، واکنش های متفاوتی در پی داشت. برخی از روشنفکران سعی کردند با کنارنهادن ارزش های دینی و سنتی و تقلید از غرب، نظمی مدرن و سکولار را بنیان گذارند. در مقابل، نواندیشان دینی که عمدتاً در دهه چهل و پنجاه شمسی رشد چشمگیری داشتند، با این برداشت مخالفت و تلاش کردند با تمسک به ارزش های دینی و مصلح کردن آن با باورهای مدرن نامتناقض با اسلام، مانع هجوم اندیشه های غربی به فرهنگ و تمدنشان شوند. در این پژوهش، براساس سه گانه لاکانی، تأثیر ذهنیت مدرن بر نظم سیاسی-اجتماعی مطلوب امام خمینی (ره) را به روش توصیفی-تحلیلی مورد کنکاش قرار می دهیم. دیدگاه امام خمینی (ره) به مثابه یکی از نواندیشان دینی برجسته دهه چهل و پنجاه شمسی، در رابطه با غرب مبتنی بر نقد جنبه های استعماری و اومانیستی آن است؛ کما اینکه برخی از اصول تمدنی آن را با تفسیری دینی که خود از آن ارائه می کند، قبول می کند و از آن ها برای تدوین نظم سیاسی اجتماعی متعالی مدنظرش بهره می گیرد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که امام (ره) به منظور مقابله با اقدامات هنجارستیز و مدرن مآبانه شاه که در راستای ترویج امر واقع بود، درصدد بازسازی امر نمادین با محوریت یک نظام سیاسی مبتنی بر ارزش های متعال دینی برآمد.
بررسی پدیدارشناختی تطور مناسبات میان نسل ها در پدیده ورزا جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
281 - 312
حوزههای تخصصی:
بازیِ خونینِ ورزاجنگ، از دیرباز در برخی از مناطق ایران و گیلان معمول بوده و عبارت است از به جنگ انداختن گاوهای نر. این بازی طی چند دهه گذشته با دگرگونیِ ساختارهایِ اجتماعی، دچار تغییراتی شگرف شد؛ هرچند به ظاهر، هسته اصلی آن، یعنی «جنگیدن دو گاونر» هم چنان باقی مانده است. باتوجه به این که کلیتِ جهانِ زندگیِ روزانه بخشی از مردم شمال کشور در نسل های مختلف، چنان سرشار از نگره های طبیعی به این پدیده است که به گسترش آن تحت عنوان «پاسداشت بازی بومی»، ضرورت های دفاع از سنت اصرار دارند، این پژوهش با بهره گیری از روش پدیدارشناختی مدنظر «تیتچن» و «هابسن» (تمرکز بر رهیافت مستقیم) و با الهام از نظریه «مانهایم» درخصوص مناسبات نسلی، سیر تحول شکلی و محتوایی این پدیده در نسل های مختلف را مورد بررسی قرار داده است. برای این کار از شیوه گردآوری داده «گروه کانونی» و از استراتژیِ تحلیلِ پدیدارشناسی «موستاکاس» استفاده نموده است. پرسش اساسی این است که نسل های مختلف مردم در خطه شمال، به خصوص گیلان در برگزاری این مراسم چه چیزی را تجربه می کنند؟ و این مراسم در تطور تاریخی خود چه تحولی را در مناسبات میان نسل ها ایجاد کرده است؟ نتیجه کار این که تفاوت های میان نسل ها، تحولاتی بر محور بزنگاه های تاریخی در مکان و زمان حول ورزاجنگ به وجود آورده و موجب تطور آن در نسبتش با مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی (ازقبیل پدیده هایی چون: جشن، نمایش، شاه، قمارو زمین بازی) شده است.
ارزیابی تاثیر ویژگیهای کالبدی بیمارستان در استرس بیماران (مورد مطالعه: بیماران بستری در بیمارستان ایثار اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۸)
118 - 132
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به بررسی میزان تاثیر کالبد فضاهای بیمارستان بر استرس در بیماران بخش اعصاب و روان پرداخت. از جامعه آماری که همه بیماران مرد (جانباز و غیرجانباز) بستری در بیمارستان اعصاب و روان ایثار اردبیل را شامل می شود، نمونه ای 50 نفری به روش نمونه گیری در دسترس طی اردیبهشت تا تیر 1399 انتخاب شد. برای تحلیل داده ها از مدل رگرسیون خطی چندگانه با 10 شاخص کالبدی معماری اتاق های بیماران بعنوان متغیرهای مستقل و میزان استرس بیماران در دو گروه جانباز و غیرجانباز بعنوان متغیر وابسته استفاده شد. متغیرهای مستقل توسط کارشناسان معماری ارزیابی شدند و برای محاسبه مقدار استرس بیماران از پرسش نامه استاندارد 21 سوالی DASS-21 استفاده شد. "نور طبیعی"، "کنترل صداهای مزاحم"، "تنوع در شکل، رنگ و جنس مبلمان" و "موقعیت قرارگیری تخت بیمار نسبت به سایر تخت ها، مبلمان و بازشوها "درب ورودی و پنجره" به ترتیب بیشترین تاثیرگذاری را بر میزان کاهش استرس بیماران داشتند. در مورد بیماران جانباز، "نور مصنوعی"، "نور طبیعی"، "فاصله تا سرویس بهداشتی"، "موقعیت قرارگیری تخت بیمار نسبت به سایر تخت ها، مبلمان و باشوها (درب ورودی و پنجره"، "کنترل صداهای مزاحم"، و"تنوع در شکل، رنگ و جنس مبلمان" بیشترین تاثیرگذاری را بر کاهش استرس بیماران جانباز داشتند. در مورد بیماران غیر جانباز تنها "نور طبیعی" تاثیر معنی داری روی کاهش استرس داشت. در نتیجه، یافته ها نشان داد که کالبد معماری فضاهای داخلی روی کاهش استرس تاثیر معنی دارداشت. همچنین این تاثیر بین گروه جانباز با غیرجانباز متفاوت است. میزان تاثیرگذاری در مورد بیماران جانباز بیشتر از بیماران غیرجانباز بود.
تحلیل جامعه شناختی تاثیر ارزش های جوانان بر سبک زندگی ایرانی اسلامی (مورد مطالعه :جوانان بهشهر )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۸)
174 - 195
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه تحلیل جامعه شناختی تاثیر ارزش ها برسبک زندگی ایرانی اسلامی بوده است . جامعه آماری این مطالعه جوانان بهشهر بوده اند حجم نمونه که با استفاده از نرم افزار sample power حجم نمونه تعداد 250 نفر برآوردشده است . روش تحقیق اسنادی و پیمایش بوده است . ارزش ها در چهار بعد اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی ، اقتصادی و متغیر سبک زندگی ایرانی اسلامی با شاخص های گذران اوقات فراغت ، مدیریت بدن، ارتباط، مصرف و خانواده عملیاتی شدند . ابزار گردآوری داده ها در بخش اسنادی فیش برداری و در بخش پیمایش پرسشنامه بوده است . ابزار تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار spss21,amos18بوده است . مهم ترین یافته های پژوهش بیانگر آن بود که ارزش ها به طور کلی بر سبک زندگی ایرانی اسلامی تاثیر معنادار دارد و با توجه به ضریب تعیین به دست آمده می توان انتظار داشت که تا 24 درصد از واریانس متغیر سبک زندگی ایرانی اسلامی توسط ارزش های جوانان تعیین می شود. یافته های دیگر بیانگر آن بود که کلیه ابعاد ارزش بر سبک زندگی ایرانی اسلامی تاثیر معنادار داشته اند و ارزش های مذهبی با 20 درصد و ارزش های سیاسی 12 درصد و ارزش های اجتماعی با 11درصد و ارزش های اقتصادی با 6 درصد از واریانس سبک زندگی ایرانی اسلامی را به طور معناداری پیش بینی می کنند .
مقایسه سبک زندگی اسلامی در افراد با و بدون اختلال ملال جنسیتی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲شماره ۱۷
89 - 102
حوزههای تخصصی:
عوامل متعددی از جمله سبک زندگی می تواند در بروز اختلال ملال جنسیتی مؤثر باشد. پژوهش حاضر درصدد مقایسه سبک زندگی اسلامی در افراد با و بدون اختلال ملال جنسیتی است. این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها، از نوع پژوهش های توصیفی- پیمایشی و به روش علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش تمامی افراد ساکن شهر شیراز هستند که از بین آنها 50 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس (25 نفر مبتلا به اختلال ملال جنسیتی و 25 نفر عادی) انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک زندگی اسلامی کاویانی پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی (آزمون تی مستقل) با استفاده از نرم افزار spss26 انجام شد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که میانگین سبک زندگی اسلامی در افراد دارای اختلال ملال جنسیتی پایین تر از افراد عادی است. تفاوت نمره کل سبک زندگی و همچنین همه مولفه های آن به جز مولفه اخلاقی در افراد دارای اختلال ملال جنسیتی و افراد عادی از لحاظ آماری معنادار می باشد. بنابراین سبک زندگی اسلامی به عنوان یکی از عوامل اختلال ملال جنسیتی می تواند مورد توجه قرار بگیرد.
کاربست دانش سبک زندگی در بازطراحی دروس معارف اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲شماره ۱۷
103 - 118
حوزههای تخصصی:
یافته های علمی در ارتباط با دروس معارف اسلامی از این حقیقت حکایت دارد که این دروس به رغم توفیقاتی که در رسیدن به اهداف خود داشته، نسبت به محتوا و شیوه ارائه آن انتقاداتی وجود دارد. بر اساس برخی از این پژوهش ها، گذراندن این دروس نتوانسته به تقویت رفتارهای اخلاقی، پاسخگویی به نیازهای هویت یابی دینی، نیازهای رفتاری و کسب شیوه های عملی زیست دینی دانشجویان منجر شود. این در حالی است که گنجاندن دروس معارف اسلامی به عنوان دروس عمومی در برنامه درسی دانشگاه ها باهدف، اثرگذاری در حیطه های شناختی، عاطفی روان شناختی و رفتاری دانشجویان بوده است. «دانش سبک زندگی»، دانشی میان رشته ای است و دارای رویکردهای مختلف روانشناسی، جامعه شناسی و دینی است. این دانش با توجه به ویژگی های منحصربه فردی که دارد، می تواند نقش بی بدیلی در انسجام بخشی، کارآمد سازی و اثربخشی به دروس معارف اسلامی داشته باشد. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی در پی آن است، مهم ترین دلایل این ادعا را تبیین کرده و ظرفیت دانش سبک زندگی اسلامی را در بازطراحی دروس معارف اسلامی آشکار سازد.
رابطه ی فعالیت های توسعه ای و مهاجرت های داخلی در ایران معاصر: (مطالعه ی موردی استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
147 - 180
حوزههای تخصصی:
مدیریت فرآیند توسعه به واسطه ی مداخله ها و دسترسی های نابرابر نخبگانی و عملکرد نهاد سیاست باعنوان محرک توسعه، عامل تاثیرگذار در برخورداری و عدم برخورداری از مواهب توسعه در مناطق قلمداد می شود. عدم تعادل در بهره مندی از مواهب توسعه، تحرک جمعیتی را به دنبال خواهد داشت و موجب مهاجرت فزاینده به مرکز و کلان شهرها بوده و روند سیاست گذاری های توسعه ای را به نقاط مرکزی معطوف می کند.
در این مقاله ضمن اشاره به مبانی نظری و مرور تحقیقات انجام شده، جنبه های تجربی و اقدامات توسعه ای دولت ها را بر اساس رهیافت استقرایی در روش ترکیبی، با دو روش کیفی شامل مطالعه اسناد، داده ها و اطلاعات ثبتی، و مصاحبه ی کیفی مورد بررسی قرار داده ایم. در بررسی عوامل ساختاری و تصمیمات سیاسی تأثیر گذار بر مهاجرت، از داده های ثبتی موجود در اسناد تدوین شده ی سازمان برنامه و بودجه استفاده شد و در خصوص علل و مهم ترین دلایل گرایش افراد به مهاجرت، از مصاحبه ی کیفی استفاده شده است.
یافته های تحقیق بیانگر تسلط الگوی تمرکزگرا در سیاست گذاری های توسعه بوده و بررسی شاخص ها، گویای این است که توزیع متعادل و برابر توسعه در بین شهرستان های استان صورت نگرفته و مهاجرت ریشه در عدم توزیع عادلانه ی امکانات، متناسب با پتانسیل ها و توان مندی های مناطق دارد.
سنخ شناسی انتخاب همسر به شیوه آنلاین در بین افراد دارای تحصیلات دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
123 - 145
حوزههای تخصصی:
راحتی و ناشناس بودن در انتخاب همسر به شیوه آنلاین به افراد کمک می کند تا بدون اطلاع خانواده و دوستان به یکی از هدف های اصلی خود که همان ایجاد رابطه عاشقانه و متعهدانه است، دست یابند.روش شناسی مقاله حاضردر چار چوب استراتژی تحقیق کیفی بر اساس روش تحلیل مضمون داده های گرد آوری شده34 نفر از فعالان گروه های همسریابی آنلاین، طراحی شد. برای این منظور، با تکیه بر نمونه گیری هدفمند، مصاحبه صورت گرفته و اشباع نظری بدست آمد. سپس مصاحبه ها به شیوه تحلیل مضمون بررسی شدند. مضامین اصلی شناسایی شده، انگیزه (دارای دو زیر مضمون انگیزه بیرونی و انگیزه درونی)، گمنامی (دارای مفاهیم سرگرمی و وقت گذرانی، هدف نادرست، بی صداقتی، دختران متوقع و بی اعتمادی)، فریب (جعل و پنهان کاری) بودند. مضمون های اشاره شده به ترتیب تداعی کننده نظریه های اشاعه نوآوری، استفاده و رضایتمندی، نظریه پردازش اطلاعات اجتماعی و پیش فرض حقیقت هستند. براساس گفت وگوهای به دست آمده، انتخاب همسر به شیوه آنلاین به دوگروه «گریز از محیط های الزام آور» و «گریز از محیط های انزوابخش» تقسیم شدند. مضامین پژوهش در قالب سه مضمون اصلی انگیزه، گمنامی و فریب قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان دادند که که اگر کژکارکردها و شکاف ها و خلا های فرهنگی درکاربرد همسریابی آنلاین به شیوه الگوهای حل مسئله مورد تحلیل قرار گیرند،مشخص می گردد که موفقیت و یا عدم موفقیت همسریابی آنلاین، به کارکرد سایت از سویی و نحوه کاربرد آن ها توسط کاربران از سوی دیگر، به افراد جامعه وابسته است.
تدوین الگوی یکپارچه سبک زندگی نشاط محور با اتکا به نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
97 - 121
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف تدوین الگوی یکپارچه سبک زندگی نشاط محور انجام شده است. نشاط همواره یکی از ضروری ترین نیازهای فطری بشر بوده است و نقش تسریع کننده ای در فرایند توسعه جامعه داشته است. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحقیق داده بنی اد انجام گرفته است. به همین منظور مطالعات صورت گرفته درزمینه نشاط و شادکامی در بازه زمانی سال 1391 تا 1400 موردبررسی قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها در س ه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت و بر اساس آن، مدل کیفی پژوهش طراحی شد. نتایج پ ژوهش پیش رو، نشان دهنده استخراج 49 کد یا مفهوم اولیه از مصاحبه ها و 19 مفهوم و 9 بعد است. عوامل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، روان شناختی، جمعیت شناختی و دینداری از عوامل تأثیرگذار بر سبک زندگی نشاط محور هستند. یافته های پژوهش نشان داد مؤلفه های عوامل اجتماعی و اقتصادی تأثیر مستقیم بر سبک زندگی نشاط محور دارند. دینداری و عوامل فرهنگی از عوامل مداخله گر بر سبک زندگی نشاط محور است. شرایط جمعیت شناختی و ویژگی های روانی از عوامل زمینه ای مؤثر بر سبک زندگی نشاط محور هستند؛ همچنین افزایش سرمایه های اجتماعی، بهبود وضعیت روان شناختی و توسعه انسانی از پیامدهای سبک زندگی نشاط محور است.
کیفیت رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی: نقش تعدیل کننده تمایزیافتگی و همدلی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
688 - 701
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین نقش تعدیل کننده تمایزیافتگی و همدلی زناشویی در رابطه بین کیفیت رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی در زنان متأهل شهر اهواز بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش زنان متأهل ۲۰ تا ۵۰ ساله شهر اهواز بودند که حداقل یک سال از ازدواجشان گذشته بود و بر این اساس، ۲1۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان این پژوهش مقیاس تمایزیافتگی (DSI_R)، مقیاس کیفیت رابطه مادر شوهر و عروس (QMDRS)، مقیاس همدلی زناشویی(BEA) و مقیاس کیفیت روابط زناشویی(MMQ) را تکمیل کردند. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق همبستگی ساده و رگرسیون خطی چندگانه با استفاده از نرم افزار 22SPSS/ انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین کیفیت رابطه عروس و مادرشوهر و کیفیت رابطه زناشویی، همبستگی مثبت وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد همدلی زناشویی کیفیت رابطه عروس و مادرشوهر و کیفیت رابطه زناشویی را تعدیل می کند؛ اما تمایزیافتگی تعدیل کننده رابطه بین کیفیت رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی نیست. بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت به رغم اینکه کیفیت رابطه زناشویی با متغیرهای مختلفی مرتبط است و از آن ها اثر می پذیرد، همدلی زناشویی در رابطه مادرشوهر-عروس و کیفیت رابطه زناشویی به عنوان یک عامل مؤثر و تسهیل کننده عمل می کند و باعث کمترشدن تعارض ها در این رابطه می شود.