فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
پس از انقلاب میکروب شناختی در پزشکی و تغییر در مواجهه با بیماری های همه گیر، چالش هایی میان دستورات پزشکی جدید و احکام دینی به وجود آمد. چالش ها، طیف مختلفی از واکنش ها را به همراه داشتند: از تقابل کامل تا تبعیت و از تلفیق پذیرش- سرکشی تا حمایت و هم افزایی. بررسی الگوهای تعاملی و تقابلی این دو نهاد، اهمیت جامعه شناختی فراوان دارد.
پژوهش حاضر تلاش می کند تا با رویکردی کیفی و با استفاده از روش مطالعه اسنادی و سنخ شناسی وبری، یکی از مهم ترین لحظات رویارویی حوزویان با پزشکی مدرن، یعنی دوره قاجار و پهلوی اول را بررسی کند. این پژوهش تلاش می کند تا پاسخی برای پرسش های ذیل بیابد: انواع سنخ های مواجهه حوزویان با شیوع بیماری های واگیردار کدامند؟ معنای ذهنی روحانیت به مثابیه یک گروه اجتماعی درباره مداخله در امر بهداشت عمومی چه بوده است؟ هرکدام از اشکال پذیرش یا ستیز با پزشکی مدرن، در چه شبکه ای از ارزش ها جای گرفته است؟
بر اساس یافته های پژوهش، واکنش های حوزویان به بیماری های همه گیر، ذیل شش سنخ توصیفی قابل توضیح است. این موارد نسبت به سه متغیر «امر اجتماعی»، «پزشکی مدرن» و «جایگاه ماوراءالطبیعه در تفسیر» برساخت شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سنخ غالب مواجهه با پزشکی مدرن، «طب جدیدپذیر» بوده و هرچه پیش تر می آییم، درک بیماری به مثابه امری فردی، به سوی درک اجتماعی از بیماری حرکت می کند. به تناسب آن نیز حوزویان در رساله های علمیه میانجی های اجتماعی را در نظر می گیرند. جایگاه ماوراءالطبیعه نیز به طور بنیادین متزلزل نشده، بلکه تنها از علت نزدیک به علت دور تبدیل شده است.
واکاوی ابعاد اجتماعی سوگ دردوره COVID-19: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
79 - 128
حوزههای تخصصی:
مرگ حقیقی ترین و غیرقابل کنترل ترین رویداد زندگی بشر است. شاید یکی از چالش برانگیزترین مواجه انسان، سازگاری با فقدان عزیزانش باشد وضعیت حاکم بر چرخه سوگ و سوگواری در زمان پاندمی کرونا باعث نوعی پیچیدگی سوگ افراد شده است. این مطالعه با هدف واکاوی ابعاد اجتماعی سوگ در دوران کرونا انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مقالات پژوهشی حاصل از مطالعات کمی و کیفی انجام شده در رابطه با ابعاد اجتماعی سوگ در دوران کرونا به زبان فارسی و انگلیسی در بازه زمانی بین سالهای 2019 (دسامبر)تا 2023(می) که به چاپ رسیده اند، می باشد. بر اساس معیارهای ورود - خروج مقالات، 287 مقاله به دست آمد که پس از جستجو، غربالگری و ارزیابی کیفی مطالعات، در پایان سنتز نهایی بر روی 28 مقاله انجام گرفت. بر اساس یافته های این پژوهش، 43/71 درصد از مقالات منتخب، به روش کیفی و 57/28 درصد به روش کمی صورت گرفته بودند. بیشترین ابزار مورد استفاده شامل ابزار مصاحبه با 71/60 درصد از مقالات بود. درخصوص راهکارها و پیشنهادات اجرایی استخراج شده از مطالعات، بیشترین فراوانی مربوط به ضرورت توسعه فرهنگ تسلیت و مراسم یادبود و سوگواری مجازی برای حمایت از بازماندگان 14/32 درصد بود. همچنین بیشترین فراوانی در توزیع مقوله ها، مربوط به مقوله، اختلال در فرایند آیین های سوگواری با 43/21 درصد بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد واکنش افراد به سوگ و سوگواری در دوره کرونا، ارتباط تنگاتنگی با جنبه های اجتماعی و فرهنگی دارد و علی رغم اهمیت ابعاد اجتماعی سوگ و سلامت، بیشتر به جنبه های روانشناختی و ابعاد جسمانی آن پرداخته شده است.
مقایسه اثربخشی آموزش تصویرسازی ذهنی- دستوری و تحمل بلاتکلیفی بر اضطراب امتحان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
392 - 402
حوزههای تخصصی:
هدف: اضطراب امتحان تاثیر منفی زیادی بر سایر متغیرهای تحصیلی و غیرتحصیلی دارد، لذا باید به دنبال راهکارهای آموزشی و درمانی جهت کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان بود. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش تصویرسازی ذهنی- دستوری و تحمل بلاتکلیفی بر اضطراب امتحان دانش آموزان انجام شد.روش شناسی: این پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه و با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. در این مطالعه، جامعه پژوهش کلیه دانش آموزان دختر پایه دوازدهم مدارس دولتی و غیردولتی شهر بجنورد در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه پژوهش حاضر، 45 دانش آموز بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه مساوی (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش اول 12 جلسه 90 دقیقه ای با روش آموزش تصویرسازی ذهنی- دستوری و گروه آزمایش دوم 9 جلسه 90 دقیقه ای با روش آموزش تحمل بلاتکلیفی مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری دریافت کرد و در این مدت گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها با پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون (1985) گردآوری و با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-25 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه ها از نظر کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0 < P) افزون بر آن، هر دو روش آموزش تصویرسازی ذهنی- دستوری و تحمل بلاتکلیفی باعث کاهش معنی دار اضطراب امتحان دانش آموزان در مراحل پس آزمون و پیگیری شدند (05/0 >P )نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی هر دو روش آموزش تصویرسازی ذهنی- دستوری و تحمل بلاتکلیفی در کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان، مشاوران و روانشناسان مدارس جهت کاهش اضطراب امتحان می توانند از روش های آموزش تصویرسازی ذهنی- دستوری و تحمل بلاتکلیفی بهره ببرند.
ضرورت و چگونگی مشارکت کارکنان در فرآیندهای پیش از آموزش در الگوی آندراگوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
173 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف: مشارکت بزرگسالان در یادگیری و داشتن انگیزه برای یادگیری از جمله عناصر اصلی نظریه آندراگوژی در آموزش بزرگسالان است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی و ضرورت و چگونگی مشارکت کارکنان در فرآیندهای پیش از آموزش در الگوی آندراگوژی انجام شد.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش کارکنان شرکت پتروشیمی پردیس عسلویه استان بوشهر بودند که تعداد 15 نفر از مدیران میانی و کارشناسان آن طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با روش کدگذاری مبتنی بر نظریه داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA نسخه 18 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مشارکت کارکنان در فرآیندهای پیش از آموزش در الگوی آندراگوژی دارای 556 کد باز در 8 مقوله شامل جاری و پیوسته بودن فرآیند نیازسنجی، خلاقانه بودن فرآیندهای برنامه ریزی آموزشی، جذابیت فعالیت های پیش از آموزش، درگیری و مشارکت فراگیران در برنامه ریزی و تدوین محتوا، اطلاع رسانی منظم و پیوسته فرآیند آموزش، همسویی نیازهای یادگیرندگان با نیازهای سازمان، برنامه ریزی آموزشی مبتنی بر پیشرفت شغلی و فرهنگ سازمانی مشارکتی بود. همچنین، بر اساس نظریه داده بنیاد، انگیزه برای شرکت در یادگیری به عنوان مقوله محوری، جاری و پیوسته بودن فرآیند نیازسنجی، برنامه ریزی آموزشی مبتنی بر پیشرفت شغلی و درگیری و مشارکت فراگیران در برنامه ریزی و تدوین محتوا به عنوان مقوله علّی، فرهنگ سازمانی مشارکتی، جذابیت فعالیت های پیش از آموزش و خلاقانه بودن فرآیندهای برنامه ریزی آموزشی به عنوان مقوله زمینه ای، اطلاع رسانی منظم و پیوسته فرآیند آموزش به عنوان مقوله واسطه ای، همسویی نیازهای یادگیرندگان با نیازهای سازمان به عنوان مقوله راهبرد و شرکت در آموزش به عنوان مقوله پیامد شناسایی شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به مقوله های شناسایی شده برای مشارکت کارکنان در فرآیندهای پیش از آموزش در الگوی آندراگوژی می توان زمینه را برای بهبود مشارکت کارکنان در آموزش فراهم نمود.
مدل سازی شناسایی عوامل موثر بر توسعه فرصت های کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
255 - 264
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بحث توسعه فرصت های کارآفرینانه در همه رشته ها از جمله ورزش مورد تاکید است. بنابراین، هدف این مطالعه مدل سازی شناسایی عوامل موثر بر توسعه فرصت های کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی بود.روش شناسی:روش پژوهش از نظر راهبرد آﻣﯿﺨﺘﻪ با طرح اکتشافی- متوالی و هدف کاربردی- توسعه ایمی باشد.که بامصاحبه هاینیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع نظری و اجماع دربخش کیفی: 40 نفر از خبرگان دانشگاهی، کارآفرینان و مدیران ورزشی با نمونه گیریهدفمند نظری مشارکت داشتند.در بخش کمّی: با نمونه گیری تصادفی 164 نفر از کارآفرینان ورزشی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی مدیریت ورزشی، انتخاب شدند. ابزار پژوهشمصاحبه های نیمه ساختاریافتهو ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ی محقق ساخته در مقیاس5 ارزشی لیکرت جهت تعیین اﻫﻤﯿﺖمقوله ها و برازش مدلبود که رواییابزار توسط اعضای گروه دلفیو پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. تجزیه و تحلیلداده ها به روش حداقل مربعات جزئی با نرم افزار آماری واریانس محور «Smart PLS(3)» انجام ﺷﺪ.یافته ها: یافته های تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که فرصت های کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی دارای 52 گویه در 8 عامل محیط کسب وکار کارآفرینانه، هوشیاری کارآفرینانه، آموزش کارآفرینانه، پژوهش کارآفرینانه، بازاریابی کارآفرینانه، زیرساخت های آموزشی و پژوهشی کارآفرینانه، عوامل فردی و شبکه های اجتماعی بود که بار عاملی، روایی همگرا با روش میانگین واریانس استخراج شده و پایایی برای همه آنها بالاتر از 70/0 محاسبه شد. همچنین، مدل شناسایی عوامل موثر بر توسعه فرصت های کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی برازش مناسبی داشت و مدل مذکور بر هر یک از هشت عامل مذکور اثر مثبت و معناداری داشت (001/0P<).بحث و نتیجه گیری: نتایج حاکی از هشت عامل مهم و موثر برای توسعه فرصت های کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی بود. بنابراین، برای بهبود فرصت های کارآفرینانه ورزشی در حوزه آموزش و پژوهش ورزشی می توان شرایط را برای بهبود و ارتقای محیط کسب وکار کارآفرینانه، هوشیاری کارآفرینانه، آموزش کارآفرینانه، پژوهش کارآفرینانه، بازاریابی کارآفرینانه، زیرساخت های آموزشی و پژوهشی کارآفرینانه، عوامل فردی و شبکه های اجتماعی فراهم آورد.
تحلیل و تبیین جامعه شناختی توسعه اقتصادی- اجتماعی و توسعه پایدار در ایران از سال 1400- 1357(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف توسعه پایدار تامین نیازهای حال، آینده و رسیدن به وضعیت متوازن در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی است. در واقع توسعه پایدار ارز دیجیتال توسعه است. نظام اجتماعی ایران علیرغم وجود پتانسیل های لازم جهت توسعه اقتصادی-اجتماعی، توسعه ای تک بعدی است که حالت آنومی اقتصادی-اجتماعی به خود گرفته است. هدف این مقاله تحلیل و تبیین جامعه شناختی ساختار و کارکرد توسعه اقتصادی- اجتماعی و توسعه پایدار در ایران از سال 1400-1357 می باشد. روش بکار رفته در این مقاله اسنادی، تکنیک مورد استفاده تحلیل محتوی بوده و از رویکرد بومی دکتر سیف اللهی شامل: عناصر جغرافیایی- اقلیمی، معیشتی- اجتماعی، قومی-جمعیتی، فرهنگی و مدیریتی- سیاسی استفاده شده است. همچنین دو مولفه خاص گرایی و توسعه محلی توسط نگارنده به آن اضافه گردیده است. یافته های به دست آمده حاکی از آن است عدم توجه و شناخت ساختارهای توسعه به وجود آورنده ی وضعیت فعلی و توسعه ناپایدار کشور است. در نتیجه (1) ناپایداری توسعه ایران به دلیل شرایط داخلی، شرایط خارجی و نظام جهانی (2) بودجه بندی و بودجه ریزی کشور بر اساس نفت، توسعه ایران را دچار تقلیل گرایی از نوع نفت گرایی کرده که اخیرا این تقلیل گرایی از نفت گرایی به تقلیل گرایی جناحی- سیاسی تغییر جهت داده است. تمامی این موارد در بحرانی شدن و بروز مشکلات و آسیب های مختلف اجتماعی از قبیل فقر، اعتیاد، فحشا، خودکشی بی هنجاری مدگرایانه، تورم، مدرک گرایی، لمپن گرایی، استفاده بی رویه از منابع طبیعی و تخریب محیط زیست نقش اساسی داشته است.
تحلیل معنایی نقوش ویژه سفالینه های هزاره های سوم تا چهارم ق.م. فرهنگ موسیان (با اتکاءِ بر جهان نگری و باورهای اجتماعی- فرهنگی مردمان پیش از تاریخ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
مستندات فرهنگی و هنری متعددی از بومیان فرهنگ موسیان، مردمانی که پیش از تاریخ در نقاطی از جنوب ایران قدیم زندگی می کرده اند، به جای مانده است. از این میان، نگاره های تصویرسازی شده ویژه ای بر روی سفالینه ها از این فرهنگ کشف شده است که بسیار جلب توجه می کند. آنچه باعث می شود این نگاره ها شاخص به نظر آید نقوش تجریدیِ بر روی آن سفال نگاره ها با محوریت انسان است. ترسیم این نقوش تجریدی و خاص نمی تواند بی معنا و مفهوم بوده باشد. سوال اساسی در اینجا این است که نقوش تصویرسازی شده این نگاره ها چه معنا، مفاهیم و پیام های پنهانی را در خود مستتر داشته و منتقل می کنند؟ با این توجه مسأله اصلی پژوهش حاضر، دریافت معنای پنهان در این نگاره ها با توجه به عناصر تصویری کاربردی در آنهاست. هدف پژوهش حاضر ضمن مطالعه بخش مغفول مانده از هنرهای تجسمی در فرهنگ ایران پیش از تاریخ، اثبات هم-گنی این نگاره ها در یک رسته و با یک نام موسومی بر اساس دریافت معنای پنهان نگاره-ها از جهان نگری اعتقادی_اجتماعی و فراروایت شده در فرهنگ پیشاتاریخ است. این مهم با اتکاء به شناخت و شناساندن زیست اجتماعی_فرهنگی مردمان پیش از تاریخ و تعمیم آن به عناصر تصویری نگاره های فرهنگ موسیان محقق خواهد شد. بر این اساس روش پژوهش حاضر کیفی_تحلیلی بوده که داده های آن با رویکرد تاریخی و با کاربست ابزار کتابخانه ای مهیا شده است. با تحلیل و تأویل متقن، معنای پنهان سفال نگاره های پیشاتاریخ موسیان آشکار و نگاره ها با عنوان و رسته نگاره های نمادین_اعتقادی فرهنگِ پیشاتاریخ موسیان موسوم می شود. این گزاره اخیر از نتایج بنیادین پژوهش است.
قرآن و تفقه مرسوم؛ درآمدی بر روش شناسی انتقادی قرآن گرایان در مواجهه با فقه موجود بر پایه مدل اسپریگنز (بررسی موردی: محمد صادقی تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جریاناتی که به چالش های فقه معاصر پرداخته، نحله قرآن گرایان است که دارای طیف های گوناگون است. محمد صادقی تهرانی، صاحب تفسیر الفرقان، از زمره قرآن گرایانی است که به این چالش توجه داشته و آن را کاویده است. مقاله براساس چارچوب نظری مدل بحران اسپریگنز و مراحل چهارگانه آن با تصرفاتی به بررسی نگرش صادقی تهرانی پرداخته است. صادقی بر آن است که مهجوریت قرآن و دوری از آن، اصلی ترین چالش روش شناختی و محتوایی فقه معاصر است. بر این پایه، او دلایل بحران یا مسئله مهجوریت قرآن را ظنی الدلاله خواندن قران، تفسیر قرآن با روایات نه بالعکس، ترجیح سنت غیرقطعی بر قرآن، بشری انگاشتن قرآن و برخی عوامل بیرونی مانند استعمار دانسته است. راه حل صادقی، انقلاب قرآنی در همه ابعاد است. از این رو علوم اسلامی موجود به ویژه فقه بالمعنی الاعم یا فقه اکبر را قرآنی نمی داند و بر آن نقد دارد. بدین جهت «تفقه گویا» را در مقابل تفقه سنتی و تفقه پویا به عنوان راه حل چالش فقه معاصر مطرح می سازد. تفقه گویا از نظر او مبتنی بر پذیرش قطعی الدلاله بودن قرآن و استناد به سنت قطعیه در حاشیه آن است که تمامی علوم اسلامی را اشراب و اشباع می سازد. این تفقه قرآنی تمام عرصه های فردی، اجتماعی و سیاسی را شامل می شود که هرکدام می تواند حوزه هایی از فقه و علوم اسلامی انسانی را دربرگیرد و نتایج متفاوتی در تمام عرصه ها دارد.
پیوند دیالکتیکی فرهنگ سایبری و منافع عمومی (مطالعه موردی: استارتاپ ان اف تی اینتروسپکت و کلکسیون های ان اف تی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی آن است تا ظرفیت نوین و فن آورانه بلاک چین و NFT در فعالیت های خیریه ها را مورد کنکاش و تحلیل کیفی قرار دهد و با اتکا بر رویکردی خاص به تحلیل مزایا و معایب احتمالی این نوآوری بپردازد. روش پژوهش مبتنی بر تجربیات بدست آمده توسط استارت آپ ایرانی اینتروسپکشن است که شامل ادغام روش تحلیل محتوا و مصاحبه ها می باشد. در این روش، مصاحبه ها به عنوان داده های دست دوم جمع آوری شده اند اما جزئیات تک تک مصاحبه ها ذکر نشده و تنها نتایج و تحلیل آنها گنجانده شده است. بعد از جمع آوری و تحلیل دادها در میدان کسب و کارهای تکنولوژیک ، این نتیجه حاصل شد که استفاده از ظرفیت شبکه بلاک چین و مشتقات آن نقش به سزایی در شفاف سازی، نوآوری و تهییج بازارهای هنری به نفع خیریه ها دارد. علاوه بر این، ظرفیت های جهانی و فرامنطقه ای ویژه ای را نیز برای خیریه ها و سازمانهای مردم نهاد محلی فراهم می آورد که پیش از آن بسیار محدود بودند. با قیاس کسب و کارهای شخصی و حقوقی فعال در استارت آپ های هنری-تکنولوژی و تحلیل رسانه ها، متون و مصاحبه های افراد کلیدی این حوزه و مطالعه موردی یک کلکسیون ان اف تی ایرانی، ظرفیت این صنعت فرهنگی بر شمرده شد. به طور مشخص، ساز و کار نوینی همچون شبکه غیرمتمرکز و خودمختار می تواند با دور زدن محدودیتهای اعمال شده توسط تحریم های بانکی، ظرفیت قابل توجهی را در اختیار انجمن هایی بگذارد که به واسطه محدودیتهای اعمال شده بین المللی، فعالیت شان مختل و یا کمرنگ تر شده است.
تحلیلی بر وضعیت زیست پذیری اجتماعی در ابعاد ذهنی و عینی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
76 - 110
حوزههای تخصصی:
اهمیت ارزیابی زیست پذیری ازآنجا ناشی می شود که با این کار ویژگی های کلی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی یک منطقه آشکار می شود و همچنین می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای نظارت بر برنامه ریزی توسعه شهری و طراحی سیاست های آینده برای شهر بکار رود؛ بنابراین پژوهش حاضر با رویکرد - توصیفی تحلیل در پی آن بوده که وضعیت زیست پذیری اجتماعی کلان شهر تبریز را در دو بعد ذهنی و عینی بررسی نماید. جهت سنجش وضعیت ذهنی زیست پذیری اجتماعی (شامل 7 شاخص و 80 گویه) ابتدا پرسشنامه مربوطه طراحی، پس از تعین نمونه آماری در سطح مناطق 10 گانه تبریز با استفاده از روش کوکران (384 نمونه) و تائید روایی و پایایی پرسشنامه اطلاعات مربوط به بعد ذهنی جمع آوری شده، همچنین برای بررسی بعد عینی (شامل 25 گویه) از آخرین سالنامه آماری (سال 1398) تبریز استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوطه از روش آنتروپی شانون برای وزن دهی شاخص ها و گویه های پژوهش و از روش موریس اصلاحی برای تعیین وضعیت زیست پذیری مناطق بر اساس ادبیات جهانی در 5 سطح استفاده شده است؛ در نهایت برای درک فضایی بهتر از وضعیت زیست پذیری اجتماعی در سطح مناطق نرم افزار GIS برای ترسیم نقشه ها به کارگرفته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که به لحاظ بعد ذهنی منطقه 2 با نمره زیست پذیری اجتماعی 2/89 در وضعیت قابل قبول و در رتبه یک قرار دارد. بیشترین تعداد مناطق (5 منطقه) در وضعیت نامطلوب و غیرقابل قبول قرار دارند. در بعد عینی هیچ کدام از مناطق در وضعیت زیست پذیری مناسب قرار ندارند و 10 منطقه مورد مطالعه در وضعیت نامطلوب و غیرقابل قبول قرار دارند. در نهایت در بعد ترکیبی (هر دو بعد عینی و ذهنی) منطقه 2 در وضعیت قابل تحمل، منطقه 3 در وضعیت متوسط و سایر مناطق (8 منطقه) در وضعیت نامناسب قرار دارند؛ بنابراین نتایج گویایی آن است که تمام مناطق شهری تبریز نیازمند توجه ویژه مدیران شهری هستند.
فروپاشی ساختارها و ظهور کاریزمای ملی (مقایسه تطبیقی انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
35 - 77
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی فرایند شکل گیری رهبری کاریزماتیک در ایران با تمرکز بر دو مقطع تاریخی پیش از انقلاب مشروطه و پیش از انقلاب اسلامی می پردازد. با استفاده از روش تحلیل تطبیقی تاریخی و رویکرد پیرومحور، تحقیق به تحلیل نقش بحران های اجتماعی، اقتصادی، مشارکت، مشروعیت و ایدئولوژی های فرهنگی در ظهور رهبری کاریزماتیک می پردازد. نتایج نشان می دهد که در حالی که بحران های اقتصادی و مشروعیت به تنهایی برای ظهور رهبری کاریزماتیک کافی نیستند، ترکیب بحران های اجتماعی و اقتصادی با ازجاکندگی نهادی و ایدئولوژی های مبتنی بر فرهنگ سنتی می تواند به شکل گیری رهبری کاریزماتیک منجر شود. مقایسه تطبیقی داده ها از دوره قاجار و پهلوی، تأثیر عمیق تغییرات ساخت اجتماعی و بحران های گسترده بر ظهور رهبری کاریزماتیک را نشان می دهد. این مطالعه به درک بهتر عواملی که به ظهور رهبران کاریزماتیک در شرایط بحرانی منجر می شود، کمک می کند.
پیش بینی بهزیستی روانشناختی و تنظیم هیجان بر اساس باورهای مذهبی و سبک زندگی مذهبی در دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر همدان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲شماره ۱۷
119 - 136
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی بهزیستی روانشناختی و تنظیم هیجان بر اساس باورهای مذهبی و سبک زندگی دینی در دانش آموزان اجرا شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. نمونه این پژوهش 368 نفر (193 دختر و 175 پسر) دانش آموز مقطع متوسطه اول شهر همدان در سال 1401-1402 بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی، تنظیم هیجان و باور مذهبی پاسخ دادند. داده ها توسط شاخص آماری ضریب همبستگی پیرسون و نرم افزار spssنسخه 22 تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد باور مذهبیو سبک زندگی مذهبی ، بهزیستی روانشناختی و تنظیم هیجان را پیش بینی می کند و رابطه بین آنها از لحاظ آماری مثبت و معنادار می باشد. بدین معنی که دانش آموزانی که میزان باورهای مذهبی آنها بالاتر بود در فرایند مقابله با رویدادهای منفی زندگی، توانمندتر بودند و مولفه های شادکامی ، عزت نفس ،کنترل هیجان و رضایت از زندگی در انها تفاوت چشمگیری داشت . باور مذهبی، زمینه شکلگیری تعلق شخصی به منبع حمایتی متعالی است که به رفتار فرد، معنای دائمی و ویژه می بخشد و از این طریق سبک زندگی فرد را به شکل هدفمند، به سوی تحقق معنای بزرگ پیش خواهد برد.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی، تاب آوری و تنظیم هیجان در دانش آموزان دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
413 - 423
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلال اضطراب فراگیر یکی از شایع ترین اختلال های روان پزشکی است که به صورت اضطراب افراطی و نگرانی ذهنی غیرقابل کنترل درباره مسائل مختلف تعریف می شود. در نتیجه، هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تحمل پریشانی، تاب آوری و تنظیم هیجان در دانش آموزان دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر متوسطه دوم دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر منطقه یک شهر تهران بودند که تعداد 30 نفر از آنها پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه برابر (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای با روش آموزش ذهن آگاهی کابات- زین (2003) آموزش دیدند و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با مقیاس کوتاه اختلال اضطراب فراگیر (اسپیتزر و همکاران، 2006)، مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005)، مقیاس تاب آوری (کونور و دیویدسون، 2003) و پرسشنامه تنظیم هیجان (گروس و جان، 2003) گردآوری و با روش های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی ال اس دی در نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش ذهن آگاهی باعث افزایش معنادار تحمل پریشانی، تاب آوری و ارزیابی مجدد هیجانی و کاهش معنادار سرکوبی هیجانی در دانش آموزان دارای نشانه های اختلال اضطراب فراگیر شد و نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی ماند (0.001P<).نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، متخصصان و درمانگران حوزه سلامت می توانند از روش آموزش ذهن آگاهی در کنار سایر روش ها جهت بهبود ویژگی های مرتبط با سلامت از جمله تحمل پریشانی، تاب آوری و تنظیم هیجان استفاده کنند..
تاثیر آموزش آگاهی از آسیب های استعمال دخانیات مبتنی بر نظریه شناخت گرایی بر ارتقای سطح آگاهی زنان فعال در حوزه سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
117 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف: در مطالعه حاضر هدف، تعیین تاثیر آموزش آگاهی از آسیب های استعمال دخانیات مبتنی بر نظریه شناخت گرایی بر ارتقای سطح آگاهی زنان فعال حوزه سلامت بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون تک گروهی بود. جامعه آماری، زنان فعال در حوزه سلامت در شهرداری های مناطق 22گانه شهر تهران طی سال های 1397 و 1398، شامل 862 نفر بودند و حجم نمونه شامل 456 زن بود که با روش نمونه گیری هدفمند از بین شرکت کنندگان در کارگاه آموزشی که در یک جلسه در هر منطقه و به مدت 3 ساعت برگزار شد انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه محقق ساخته آگاهی سنجی مضرات مواد دخانی بود که روایی صوری آن با نظر چند نفر از متخصصان حوزه دخانیات تایید شد و پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 755/0 به دست آمد. با توجه به نرمال نبودن توزیع جامعه آماری بر حسب آزمون کولموگروف اسمیرنف، از آزمون یومن ویتنی جهت مقایسه تغییرات پیش آزمون و پس آزمون در نرم افزار SPSS نسخه 26 استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد بعد از مداخله آموزشی، در شاخص های آگاهی از عوارض دود تحمیلی بر جنین، نوزادان، کودکان و زنان باردار، مضرات دخانیات برای مردان و زنان، قلیان در قیاس با سیگار، سرطانهای ناشی از دخانیات و میانگین آگاهی از دود ثانویه و دود ثالثیه تفاوت معنی داری وجود داشت(p<0.05). اما در شاخص آگاهی از دود تحمیلی قلیان و سیگار تفاوت معنی دار مشاهده نگردید(بزرگتر از 05/0).بحث و نتیجه گیری: مداخله آموزشی آگاهی از آسیب های استعمال دخانیات مبتنی بر نظریه شناخت گرایی، سطح آگاهی زنان در خصوص مضرات دخانیات را ارتقا بخشید و روش مداخله مذکور می تواند توسط متخصصان سلامت مورد استفاده قرار گیرد.
چرخش به سوی سلبریتی ها: بررسی جامعه شناختی تغییر مرجعیت فرهنگی جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹
95 - 127
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر بر این فرض استوار است که مرجعیت فرهنگی به واسطه خرده سلبریتی های مجازی و رشد رسانه های اجتماعی در می ان جوان ان در ح ال تغیی ر اس ت و مراجع فرهنگی سنتی مانند گذشته، مرجع جامعه پذیری نیستند و جوانان برای الگوپذیری و سبک جدید و دل خواه خ ود گاه از گروه هایی متغایر با ارزش و هنجارهای جامعه تأثیر می پذیرند. از توضیحات یادشده، این سؤال مح وری اس تنتاج می ش ود که چرا جوانان، گرایش به مراجع فرهنگی متمایز با مراجع فرهنگی پیشینیان دارند. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کیفی است. گردآوری اطلاعات با ابزار مصاحبه عمیق انجام شد که اشباع نظری یافته ها در شانزدهمین مصاحبه حاصل شد. تحلیل داده ها نیز از روش گراندد تئوری و با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفت. میدان تحقیق در این پژوهش، جوانان فعال در شبکه های اجتماعی بودند. مشارکت کنندگان به صورت روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای رعایت ویژگی های کیفی پژوهش از سه معیار قابل قبول بودن، تأییدپذیری و قابلیت اطمینان استفاده شد. یافته های به دست آمده در شانزده مقوله عمده شامل دسترسی آسان، تنوع محتوا، تأثیرگذاری های اجتماعی، ارتباط مستقیم، تأثیرگذاری های همسالان، تفریح و سرگرمی، تحول در رسانه ها، ارزش های مصنوعی، گسترش ارتباطات اجتماعی، افزایش چشمگیر رسانه های داخلی و خارجی، ناکارآمدی دولت، همرنگی، شکاف نسلی، ایده آل ها و آرزوها، فرار از واقعیت و جذابیت و شهرت ارائه شده است که مقوله اصلی و هسته ای (هسته مرکزی) دلایل اصلی تغییر مرجعیت فرهنگی در میان جوانان با تکیه بر شبکه های اجتماعی هستند. نظریه زمینه ای به دست آمده در قالب یک مدل پارادایمی شامل سه بعد تعاملات، فرایندها و پیامدها ارائه شده است. نتایج پژوهش هم نشان می دهد که تغییر مرجعیت فرهنگی اگر تغییری مثبت و با عقلانیت باشد، باعث پیشرفت جوان و جامعه می شود؛ اما اگر این تغییر، منفی و به خاطر ستیز و مخالفت با نگرش ها و ارزش های حاکم بر جامعه باشد، هویت فرد خدشه دار و جامعه به سمت ابتذال و استحاله فرهنگی پرتاب می شود و این یکی از مسائل مهم اجتماعی است.
شناخت نقش آفرینی مددکاری اجتماعی در حوزه صنعت؛ یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
43 - 77
حوزههای تخصصی:
مددکاری اجتماعی به عنوان یک حرفه یاورانه سالهاست که در سطوح فردی، گروهی و جامعه ای و برای گروه های هدف مختلف، جایگاه و نقش های خود را به تناسب نیاز مخاطب خود تعریف نموده و به رسالت خود در زمینه های مختلف پرداخته است. یکی از گروه های هدف مددکاری اجتماعی، کارکنان شاغل در صنایع است که یک جامعه فرهنگی و اجتماعی مختص به خود را تشکیل می دهند و دارای آسیب ها و نیازمند کمک های یاورانه مرتبط با خود هستند. هدف پژوهش حاضر، شناخت نقش آفرینی مددکاری اجتماعی در حوزه صنعت است. این پژوهش، یک مطالعه کیفی در چند شرکت صنعتی است که از مددکاران اجتماعی با سابقه ی بیش از سه سال فعالیت در صنعت و با معیار اشباع داده ها با ده نفر از افراد صاحب نظر و مرتبط با موضوع به صورت هدفمند و با مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفته است. داده ها به روش تحلیل مضمونی مورد تبیین واقع شده اند. نتایج نشان داد که همیه مشارکت کنندگان بر اهمیت و نقش مددکاری اجتماعی صنعتی و ضرورت آن تأکید داشتند. سه مضمون احصاء شده عبارتند از: حرفه ای گرایی صنعتی، مددکاری کل نگرانه، و پایش سازمانی. نتیجه این پژوهش می تواند در تبیین خدمات مددکاری اجتماعی در سیاستگذاری های حوزه رفاه کارکنان در شرکت های صنعتی، مؤثر واقع گردد.
مطالعه جامعه شناختی سمن های مریوان: از مطالبه گری و روشنگری تا سیاست هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
279 - 307
حوزههای تخصصی:
اهداف: سازمان های مردم نهاد (سمن) به مثابه پدیده های نوظهور در واکنش به ناکارآمدی بخش خصوصی و دولتی و در پاسخ به ملزومات گفتمان توسعه در نیمه دوم قرن بیستم گسترش یافته و امروزه به عنوان یکی از مهمترین بازیگران جامعه مدنی نقش انکارناپذیری در توسعه مشارکتی و دموکراسی ایفا می کنند. در این چارچوب مقاله حاضر به مطالعه سازمان های مردم نهاد شهر مریوان از خلال بیانیه هایی می پردازد که این نهادها در طول یک دهه اخیر منتشر کرده اند. بیان نظری موضوع با بررسی ادبیات موجود و با استناد به نظریه های جامعه مدنی، سرمایه اجتماعی و نظریه جنبش های اجتماعی جدید صورت بندی شده است. روش: این مطالعه به شیوه اسنادی و با کاربرد تکنیک تحلیل محتوا به اجرا درآمده است. واحد تحلیل بیانیه هایی است که تعدادی از سمن-های مریوان در فاصله 1391 تا 1400 منتشر کرده اند. یافته ها: بر طبق یافته ها عمده بیانیه ها به صورت جمعی و مشترک منتشر شده و سمن های محیط زیستی، علمی، اجتماعی و فرهنگی بیشترین مشارکت را در آن داشته اند. «محیط زیست»، «زنان» و «جامعه مدنی» موضوعاتی است که بیشترین اهمیت و اولویت را برای سمن ها دارد. لحن بیانیه ها بیانگر موضع مطالبه گرانه (انتقادی) از نهادهای حکومتی و ایفای نقش روشنگرانه نسبت به جامعه است. سیاست هویت و به عبارتی سیاسی شدن سمن ها متأثر از هویت کردی از دیگر یافته های مهم این مقاله است. نتیجه گیری: به طور کلی سمن های مریوان در بستر شرایط موجود توانسته اند نقش ها و کارکردهای مورد انتظار از سازمان های جامعه مدنی را به خوبی ایفا کنند.
سخن نخست: آیت الله مصباح یزدی و نقش او در آشنایی حوزویان با علوم اجتماعی جدید
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار سعی خواهیم کرد به مهم ترین اقدامات استاد در تحقق این مهم و مواجهه انتقادی وی با علوم اجتماعی جدید بپردازیم. ابتدا لازم است به برخی از برجسته ترین ویژگی های شخصیتی آن حکیم دوراندیش و زمان شناس، اشاره ای داشته باشیم: الف) ویژگی های شخصیتی استاد (با عطف توجه به جنبه های علمی) همت بلند، انگیزه تمام نشدنی و تلاش خستگی ناپذیر(که منجر به تحقق دست کم بخشی از آرمان ها و آرزوهای وی شد)؛ زهد و پارسایی، خضوع و انعطاف در برابر احکام و فرامین الهی، پایبندی وثیق به رعایت ارزش های اخلاقی به ویژه در تعاملات اجتماعی؛ ذهن شکوفا، تیزبین، خلاق، جوال و نقاد؛ برخورداری عمیق و سرشار از معارف الهی (اعم از عقلی و نقلی) و مواجهه اجتهادی و محققانه با این معارف (فلسفه، کلام، عرفان، فقه، تفسیر، اخلاق)؛ آشنایی عمیق با اندیشه های اجتماعی سیاسی اسلام (فقه اجتماعی، فلسفه اجتماعی، کلام اجتماعی، تفسیر اجتماعی یا تفسیر با رویکرد اجتماعی، اخلاق اجتماعی و حقوق اجتماعی)؛ آشنایی با برخی فلسفه های مضاف (اعم از فلسفه های مضاف به موضوعات مثل فلسفه دین، فلسفه اجتماع و فلسفه سیاست)، و فلسفه های مضاف به علوم مثل فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق و فلسفه علوم انسانی؛ داشتن انسجام اندیشه ای و وجود پیوستگی نظاموار در میان مؤلفه های چندگانه منظومه فکری ایشان؛ اهتمام نظری و عملی به اقامه دین در ساحت های مختلف حیات اجتماعی (و در همین ارتباط حمایت قاطع از نظام وحکومت اسلامی و مواضع امامین انقلاب)؛ درک وسیع از زمانه و نیازها و آسیب های معرفتی آن؛ توجه توامان به ضرورت اسلامی سازی جامعه (نهادها و ساختارهای اجتماعی)، فرهنگ عمومی و علوم انسانی؛ حساسیت جدی نسبت به مبانی و بنیادهای معرفتی و ارزشی علوم انسانی و علوم اجتماعی وارداتی و مورد اعتنای جامعه دانشگاهی؛ حساسیت نسبت به فضای فرهنگی جامعه و عملکرد جریانات فعال در آن؛ جسارت در رویارویی با آراء و اندیشه های انحرافی و التقاطی و رویه های عملی ناصواب (با معیارهای دینی)؛ کنش گری اجتماعی فعال در عرصه های فکری، فرهنگی و اجتماعی به هنگام لزوم؛ اهتمام به تربیت نیروی انسانی متخصص در حوزه علمیه از دهه پنجاه به این طرف (ضرورتی که بسیاری از بزرگان حوزه تنها در یکی دو دهه اخیر و تحت تأثیر شرایط ناشی از انقلاب و حکومت دینی، بدان وقوف یافتند)؛ تأکید جدی بر ضرورت تخصصی شدن آموزش ها در حوزه و بازبینی رشته های مختلف الهیات با معیارهای آموزشی و پژوهشی جدید؛ اهتمام به جنبه های کاربرد علوم اسلامی و پاسخ گویی آنها به نیازهای متغیر زمانه؛ ایفای نقش پیشروانه و الگویی برای برخی از شخصیت های تحول خواه حوزوی و شکل گیری مراکز متعدد آموزشی و پژوهشی در حوزه با الهام و تحت تأثیر سیره نظری و عملی ایشان؛ موفقیت در تربیت مستقیم و غیرمستقیم شاگردانی برجسته در حوزه و دانشگاه؛ این همه به یمن تلمذ طولانی مدت استاد در محضر فرزانگانی همچون امام خمینی، علامه طباطبایی و آیت الله بهجت ره بوده است. در کل، آیت الله مصباح یزدی از محدود شخصیت هایی بودند که افکارشان به دلیل اتقان و مقبولیت توده ای، بالقوه می توانست موج بیافریند، و طبق تجربه در کار جریان ساز، نهادسازی (تأسیس نهادهای علمی در حوزه)، جامعه سازی، فرهنگ سازی و خنثا سازی جریانات معاند و دگراندیش، فعالانه عمل کرده و موفقیت های درخوری داشتند. نیازی به ذکر نیست که اهتمام استاد به تعلیم و تربیت نیروهای انسانی و پرورش شاگردان فرهیخته اساس و پایه برخی اقدامات فوق بوده است. ب) اقدامات استاد در خصوص علوم اجتماعی ب / ۱) اقدامات علمی اجرایی راه اندازی «مؤسسه در راه حق» (در سال ۱۳۵۴) با هدف برگزاری دوره های آموزش عمومی علوم انسانی جدید برای طلاب و فضلای حوزوی (که بخشی از این آموزش ها، مبانی علوم اجتماعی بود) فعالیت های این مرکز تا سال اواسط دهه هفتاد به طول انجامید؛ مشارکت جدی در راه اندازی «دفتر همکاری حوزه و دانشگاه» (در سال ۱۳۶۱ متعاقب تعطیلی موقت دانشگاه ها و تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی به دستور امام راحل)؛ به منظور ایجاد پیوند ارگانیک میان حوزه و دانشگاه، بازسازی علوم انسانی، بازبینی و اصلاح سرفصل ها و برنامه های آموزشی دانشگاه ها، تهیه و تدوین متون آموزشی مناسب، آشناسازی استادان با کلیات معارف اسلامی). جالب اینکه دفتر همکاری، کار خود را با رشته های پنج گانه علوم اجتماعی آغاز کرد و ادامه داد.
پدیدارشناسی تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار از حمایت های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
113 - 138
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شواهد نشان می دهد برخلاف روند افزایشی سرپرستی خانوارها توسط زنان، کیفیت و کمیّت حمایت های اجتماعی از ایشان ارتقا نیافته است؛ این امر به بروز و تشدید مشکلات و آسیب هایی فردی و اجتماعی دامن زده است؛ از این رو در پژوهش حاضر تلاش شد تا با واکاوی در تجربه زیسته ایشان از حمایت های اجتماعی و شناخت عمیق مسائل و معضلات این قشر در معرض آسیب، راهکارهای مناسب ارائه شود. روش: این پژوهش با روش پدیدار شناسی و مصاحبه با 21 زن سرپرست خانوار شهر مشهد، که به شیوه هدفمند و با روش های نمونه گیری ملاکی و بیشینه پراکنش انتخاب شده بودند، اجرا شد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند، گردآوری و سپس با روش کُلایزی تحلیل شد. یافته ها: زنان سرپرست خانوار، حمایت های اجتماعی را در چهار مضمون شامل «تجربه زیسته از حمایت»، «عزت نفس»، «رفتار حمایت کننده» و «پیوندهای اجتماعی» ادراک می کنند. حمایت ها برای عده ای موجب رشد عزت نفسشان می شود؛ در مقابل، گروهی معتقدند که عزت نفسشان کاهش می یابد. همچنین براساس اینکه این حمایت ها توسط چه کسانی و با چه هدفی صورت می گیرد، ادراک آنان در قالب مضامین دیگری تجربه می شود. برخی معتقدند که این حمایت ها پیوندهای اجتماعی شان را مستحکم می کند و گروهی اعتقاد دارند که منزوی تر شده اند. فضای حمایتی برای بیشتر آنان بر بی اعتمادی، به خصوص نسبت به مردان بنا شده است؛ بنابراین همنوایی و کناره جویی، محورهای اصلی پیوندهای اجتماعی آنان است؛ ولی برای بیشتر آنان این حمایت ها به عنوان یک ضربه گیر روانی عمل می کند.
مطالعه زمینه ای قاچاق حیات وحش در ایران (مطالعه موردی: بازار پرندگان خلیج فارس تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر، مطالعه زمینه ای قاچاق حیات وحش در بازار پرندگان خلیج فارس تهران است. رویکرد این مطالعه «کیفی»، روش پژوهش «نظریه داده بنیاد» و ابزار گردآوری داده ها، «مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته» بود. پس از شناسایی گروه های گرودار اصلی، به کمک روش نمونه گیری هدفمند با 23 نفر از آنها (12 فروشنده و 11 خریدار) تا زمان دستیابی به «حداکثر تنوع در پاسخ ها» و «اشباع نظری» مصاحبه شد. پس از پیاده سازی کامل متن مصاحبه ها و سه مرحله کدگذاری باز، بسته و محوری صورت گرفت.برون داد کدهای محوری در قالب شرایط علی شامل «سرگرمی و لذت جویی»، «ادای سنت»، «تفاخر و ثروت نمایی» «آزمایش و پژوهش علمی»، «واسطه گری برای قاچاق» و «مصرف دارویی» بود. شرایط مداخله گر «باورهای خرافی»، «تبلیغات» و «تقلید از دیگران» و شرایط زمینه ای «قبح زدایی و مشروعیت بخشی اجتماعی و اخلاقی»، «اجرانکردن عملی قوانین و مقررات محیط زیست»، «فقر و بی کاری»، «بی تفاوتی و مسخ فردی و جمعی» و «ناآگاهی از عواقب قاچاق حیات وحش» شناسایی شد. همچنین راهبردهای مقابله ای «آموزش و فرهنگ پروری»، «تشدید نظارت های قانونی»، «ارائه فرصت های اشتغال جایگزین به فروشندگان» و «ارائه سازوکارهای لازم برای تجارت قانونی با اهداف مجاز» تعیین و پیش بینی شد. پیامدهای مقابله با قاچاق حیات وحش شامل «حفاظت از تنوع زیستی»، «بازیابی کرامت و شأن انسانی متخلفان» و «رعایت حقوق حیوانات» خواهد بود. درنهایت، یافته های پژوهش در قالب مدل پارادایمی، ارائه شد.