فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
137 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی الگوی مدیریت اثربخش در مدارس هزاره سوم بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا تلفیقی بود. جامعه پژوهش کیفی شامل اساتید دانشگاهی در سال تحصیلی 401-1400 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری 16 نفر انتخاب شدند. در بخش کمی نیز جامعه آماری شامل مدیران استان اردبیل بودند که تعداد 300 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه بودند. برای اعتبار یافته ها در بخش کیفی از دیدگاه خبرگان و پایایی از ضریب توافق بین کدگذاران استفاده شد. در بخش کمی نیز از اعتبار صوری و پایایی با آلفای کرونباخ 89 درصد شد. برای تجزیه و تحلیل در بخش کیفی از کدگذاری و در بخش کمی از روش معادلات ساختاری با نرم افزار Pls Smart استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد 237 کد اولیه، 32 کد محوری در قالب شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها شناسایی شد. شرایط علّی پیش بین قوی (میزان استون-گایسر برابر 521/0) برای مدیریت اثربخش مدارس بود. همچنین، متغیرهای شرایط زمینه ای، مدیریت اثربخش مدارس و شرایط مداخله گر پیش بین قوی (میزان استون-گایسر برابر 732/0) برای متغیر راهبردها و راهبردها نیز پیش بین قوی (میزان استون-گایسر برابر 672/0) برای متغیر پیامدهای ناشی از مدیریت اثربخش مدارس بودند. بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت مدل مدیریت اثربخش در مدارس هزاره سوم از برازش مناسبی برخوردار است و می توان آن را در سیستم های آموزشی (مدارس) اجرا و با حرکت به سوی این الگو، شاهد تغییر اساسی در توسعه مدیریت اثربخش در مدارس هزاره سوم شاهد بود.
شناسایی عوامل موثر بر نوآوری سازمانی بر اساس رهبری اخلاقی، عدالت سازمانی و تعهد سازمانی در دانشگاه های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
383 - 391
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر بر نوآوری سازمانی بر اساس رهبری اخلاقی، عدالت سازمانی و تعهد سازمانی در دانشگاه های دولتی بوده است.
روش شناسی: این تحقیق از آن نظر مورد توجه است که با شناسایی عوامل موثر بر نوآوری می توان سیاستگذاری مناسب در جهت بهبود نوآوری در دانشگاهها را جهت بخشید برای این منظور، پس از مرور ادبیات و دسته بندی عوامل موثر بر نوآوری و تایید این مدل از طریق مصاحبه با خبرگان دانشگاه در حوزه نوآوری، مدل پژوهش از طریق تجزیه و تحلیل داده ها روش معادلات ساختاری و تحلیل مسیر، مورد آزمون قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل 20 نفر از صاحب نظران و خبرگان دانشگاهی)اساتید دانشگاهی حوزه مدیریت و علم اطلاعات( هستند که به روش هدفمند گلوله برفی از آنها نمونه گیری شده و با استفاده از روش دلفی فازی دیدگاههای آنها استخراج شده و مورد پالایش قرار گرفته است.
یافته ها: تا بحال پژوهش همه جانبه ای در رابطه با عوامل و زمینه های ایجاد کننده آن صورت نگرفته است. با توجه به این مهم، مقاله حاضر ضمن پرداختن به بررسی مفهوم نوآوری سازمانی ، ضروررت های آن در سازمانها، ویژگی های سازمان های نوآور ، به بررسی عوامل موثر در شکل گیری نوآوری سازمانی بر اساس رهبری اخلاقی، عدالت سازمانی و تعهد سازمانی در دانشگاه های دولتی می پردازد.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد با آگاهی و شناخت از این عوامل و زمینه ها، مدیران سازمانها خواهند توانست با دیدی وسیع تر، جامع تر و آگاهانه تر به موضوع نوآوری سازمانی نگریسته و بهره لازم را به منظور افزایش عملکرد کارکنان خود کسب نمایند. و همچنین رهبری اخلاقی (72/0)، عدالت سازمانی (91/0) و تعهد سازمانی با ضریب (83/0) هرکدام تأثیر معناداری با اجرای عوامل موثر برنوآوری سازمانی دارند
بررسی مبانی فقهی، حقوقی، اجتماعی و سیاسی مالکیّت عموم جامعه بر سواحل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
506 - 514
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر اصلی طبیعت که منشاء حیات انسان است و از لحاظ فقهی، حقوقی، اجتماعی و سیا سی و ایات قرآنی و تحقیقات علمی به عنوان مالکیّت عموم مطرح می شود اب است که شریان های حیاتی هر کشور محسوب می گردد وبه عنوان بخشی مهمی از ثروت ملی و اجتماعی ، باید بیشتر مورد توجه قانونگداران و متصدیان این حوزه قرار گیرد تا در استفاده عادلانه و بهینه از این نعمت الهی، هم حق طبیعت ادا شود وهم حقوق عموم مردم بعنوان صاحبان اصلی رعایت شود. مساله تصرف و مالکیت نا عادلانه و غیر منصفانه سواحل و منابع دریایی توسط افراد متمول و صاحبان قدرت مالی و سیاسی ضرورتی ایجاد کرد تا بهترین قوانین و قواعد فقهی و حقوقی را در حل این مساله معرفی شوند. در همه کشورها، مراجع قانون گذار به جهت تأمین حقوق عموم مردم و نحوه تصرف و مالکیّت بر دریا ها و سواحل، قوانین خاصی متناسب با مبانی اندیشه ای و منطقه ای خود طراحی و اجرا می کنند. در جمهوری اسلامی ایران هم، قوانین و مقرراتی تدوین شده و در حال حاضر اجرا می شود. سوال پژوهش حاضر این است که آیا قواعدحقوقی و فقهی در حوزه مالکیت سواحل وجود دارد که بستر ساز و تسهیل گر و حامی قوانین حقوقی در حوزه مالکیت عمومی جامعه باشند. آیا بر اساس این قواعد دولت می تواند مالکیت و مدیریت سواحل را بر عهده داشته باشد ؟ همچنین این قواعد به چه میزان می توانند در حفاظت و رعایت اعتدال در بهره مندی عموم مردم از این نعمت حیاتی و استراتژیک، نقش خود را ایفا کنند. پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و تحلیل قواعد فقهی و حقوقی دین مبین اسلام تهیه شده نتایج نشان داد که اجرای صحیح : قاعده عدالت ، لاضرر ،اتلاف و...... می تواند بستر ساز و حمایت گر قوانین حقوقی داخلی و بین المللی باشد. بر اساس مبانی حقوقی و فقه اسلامی و دلایل قرآنی و روایی سواحل به عنوان اموال عمومی (انفال) محسوب می شوندو برابر ماده یک قانون مصوب سال 1372 مجلس شورای اسلامی، دولت جمهوری اسلامی، مالکیّت و مسئولیّت تمام امور اعم از حفاظت، تعیین مقررّات، و شیوه بهره برداری از سواحل را به عنوان نماینده عموم مردم در اختیار خواهد داشت تا عدالت محقق شود.
تحلیل و ارزیابی ابعاد و کیفیت سازوکارهای ادغام اجتماعی معلولان در قوانین حمایتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
185 - 202
در چرخش پارادایمی صورت گرفته در ادبیات حمایت اجتماعی، معلولان از افرادی وابسته و نیازمند کمک به افرادی مستعد و باظرفیت تبدیل شده اند که به واسطیه مکانیسم طرد در معرض انزوا و محرومیت اجتماعی قرار گرفته اند. لذا، به جای مقوله حمایت گری و کمک به معلولان، معمولاً به دولت ها توصیه می شود تا در قالب سیاست ادغام اجتماعی شرایط را جهت دسترسی ایشان به فرصت های اجتماعی و مشارکت در عرصه های مختلف جامعه فراهم کنند. در این راستا و با توجه به جمعیت قابل توجه معلولان در سطح جامعه ارزیابی سیاست ها و قوانین حمایتی از منظر ادغام اجتماعی به مثابه یک مسئله اجتماعی مورد توجه پژوهش حاضر قرار گرفته است. روش پژوهش تحلیل اسنادی و جامعه آماری آن قانون جامع حمایت از حقوق معلولان (مصوب 1383) و قانون حمایت حقوق معلولان (مصوب 1396) است. بر حسب یافته های پژوهش در قانون حمایت از حقوق معلولان تقریباً تمام ابعاد و مؤلفه های ادغام اجتماعی در زمینه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و فضایی مورد توجه قرار گرفته اند. این در حالی است که در قانون جامع حمایت از حقوق معلولان بیشتر ابعاد اقتصادی، فرهنگی و فضایی مورد توجه قرار گرفته بودند. با این حال، از نظر کیفیت ادغام اجتماعی تفاوت چندانی میان سطح و سقف مشارکت تعیین شده در هر دو قانون مشاهده نمی شود. زیرا، از زاویه دید نردبان مشارکت آرنشتاین هر دو قانون در سطح مشارکت جزئی قرار می گیرند.
نگرش جامعه شناختی به اهداف و دستاوردهای کودکان نویسنده داستان بر اساس تجربه زیسته کودکان نویسنده کانون پرورش فکری کودکان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسندگی کودکان یکی از شیوه های بروز عاملیت کودکان در جهان کودکانه خودشان است و جامعه شناسی جدیدکودکی با ایجاد دگرگونی در تعریف کودکی، نوع نگاه و تعامل بزرگسالان جامعه با کودکان ، با اتخاذ رویکرد نوین به دنبال اهمیت بخشیدن به کودک به عنوان سوژه کنونی و عاملیت اوست. در تعریف نویسنده کسی است که حرف یا نگاهی نو را با بیانی نو ارائه و با کاربست روش های گوناگون، برمخاطب خود تأثیر می گذارد یکی از ابزارهای اصلی کودکان برای اندیشیدن، نوشتن است در این پژوهش کودکان نویسنده از دید جامعه شناسی نوین کودکی مورد مطالعه و در این مقاله به مطالعه اهداف و دست آوردهای کودک نویسنده از دید خود کودکان نویسنده پرداخته شده است. این پژوهش کیفی است و به شیوه پدیدارشناسی توصیفی و نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری در تعیین حجم نمونه انجام شده است. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته استفاده شده است و نمونه ها 35 نفر از میان کودکان نویسنده کانون پرورش فکری کودکان شهر تهران انتخاب شده اند. یافته ها به روش کلایزی و با استفاده از نرم افزار مکی کیودا 2020 تحلیل شد. این بخش از پژوهش شامل 27 کد باز در قالب مقوله فرعی اهداف و دست آوردهای نویسندگی داستان است. روایت کودکان ازاهدافی که با نویسندگی می خواهند محقق شود و دست آوردهای امروز و فردایشان از نویسندگی اساس این مقاله است. کودکان نویسنده داستان پژوهش حاضر اهداف و دست آوردهایی در چشم انداز خود مدنظر دارند که برای رسیدن به آن تلاش می کنند و درپی آنند از مسیر نویسندگی داستان به آن دست یابند و عاملیت خود به به بروز برسانند.
نقد رتوریک فمنیستی موزیک ویدئو های بلک پینک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترند شدن موسیقی پاپ کره ای در صنعت موسیقی جهان مرزهای فرهنگی را در نوردیده است و گستره نفوذ آن در عرصه جهانی , مخاطبان پر شماری را برای آنها به ارمغان آورده است. یکی از گروه های پرطرفدار بلک پینک است که موزیک ویدئوهای آن تک جنسیتی است و دختران نوجوان گرداننده آن هستند. مقاله حاضر درصدد است با اتکاء به چارچوب مفهومی فمنیستی و با روش نقد رتوریک فمنیستی سه موزیک ویدئو پربازدید بلک پینک را با عنوان شات داوون (2022), دو- دو- (2018), بوم بایاه (2016) در قالب سه آرتیفکت مطالعه کند و کاربست استراتژیهای تحول آفرین توسط رتور را در به چالش کشیدن ارزش های جنسیتی هژمونیک واکاوی کند. تحلیل و تفسیر متن و تصاویر ویدئوها نشان داد: در هر سه آرتیفکت استراتژی خلق دیدگاههای چندگانه و چارچوب سازی مجدد, اقدام توسط رتور استفاده و در نماد بلک پینک استراتژی اجتماع نقیضین به کار برده شده است. مضامین اصلی در ویدئو بومبایا , دو-دو و شات داون به ترتیب عشق هوسی, خودمختاری دخترانه و استقامت و پیشرفت است. عناصری از انواع فمنیسم در ویدئو بومبایا , دو-دو و شات داون به ترتیب فمنیسم کاپ کیکی یا دخترانه, فمنیسم قدرتمند و فمنیسم قدرتمند-کاپکیکی است. همچنین عناصر فمنیسم لزبین به طور مستتر در همه ویدئوها وجود دارد.
واکاوی مطالبات شهروندان جوان شهر یزد از دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
267 - 292
حوزههای تخصصی:
شهروندان در زندگی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود با مطالبات و خواسته هایی مواجه هستند که تحقق آنها را جزء وظایف دولت و منوط به برنامه ریزی و سیاست گذاری کارآمد می دانند. اما فرآیندد شهروندی و تحقق خواسته های شهروندان به ویژه جوانان در گرو شناسایی صحیح مطالبات و رسیدن به فهم مشترک بین شهروندان و دولت ها است؛ چرا که عدم درک صحیح از مطالبات مردم و شکاف بین مطالبات و مصوبات دولت، پیامدهای اجتماعی سنگینی از جمله نارضایتی مدنی، اعتراضات و جنبش ها، آسیب های اجتماعی و خشونت و هرزرویی سرمایه ها را در پی خواهد داشت. بنابراین شناسایی عمیق مطالبات شهروندان یکی از اهداف دولت ها است و هدف محققین در این پژوهش با رویکرد کیفی و تحلیل محتوا، پاسخگویی به این خلأ پژوهشی و تقویت بنیان علمی است. نمونه انتخابی این پژوهش شهروندان جوان (35-18 ساله) شهر یزد هستند و داده های این تحقیق حاصل مصاحبه نیمه ساختاریافته با 30 نفر از جوانان طبقات بالا، پایین و متوسط در محله های مختلف شهر است. نتایج حاکی از آن است که دستیابی به خواسته های جوانان در 6 مضمون اصلی (نفی مطالبات، پویایی اجتماعی، سازماندهی تعاملات فرهنگی، تحقق سوژگی و اقدامات سرمایه سازی، مدیریت مخاطرات زیست محیطی) و 17 مضمون فرعی است. در مجموع علیرغم عدم تمایل شهروندان به پاسخ دادن صریح در مصاحبه ها، ناامیدی از تغییر وضعیت و عدم اعتماد جوانان به نهادها و نارضایتی از تبعیض ها و دلزدگی سیاسی و دوقطبی شدن جناحی و اسیر شدن در ساختار های سخت و ناکارآمد و عدم امید به آینده به طور مکرر بیان شده است. مدیریت و ساماندهی مهاجرت به استان یزد و مدیریت مخاطرات زیست محیطی از جمله مطالبات پر تکرار شهروندان در سطح محلی و استانی است که دغدغه بسیاری از شهروندان بوده است.
بررسی تعیین کننده های توانمندسازی ساکنین اسکان غیر رسمی شهر قزوین (مورد مطالعه: باغ نشاط)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
42 - 75
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیررسمی اغلب در مکان های تجمع مهاجرین روستایی و فقرای شهری، در اثر توسعه روزافزون شهر و ناتوانی مدیریت شهری در تأمین به موقع نیاز به مسکن شکل می گیرند. این مناطق خارج از برنامه ریزی رسمی و قانونی توسعه و پیشرفت شهری قرار دارند و افراد بدون اجازه در درون یا بیرون از محوطه ی قانونی شهرها اقدام به ساخت سکونتگاه می کنند این سکونتگاه ها عموماً سند مالکیت رسمی ندارند و از خدمات و زیرساخت های شهری بی بهره هستند. عدم برخورداری از امکانات و خدمات شهری و عدم توجه مسئولین شهری به این محلات منجر به جدایی گزینی محلی ساکنین و پیدایش انواع ناهنجاری های اجتماعی می شود. امروزه در کنار پیشگیری از آسیب های اجتماعی، لزوم توجه به توانمندسازی ساکنین چنین محلاتی در راستای افزایش تاب آوری محله ای باعث شده است تا ساماندهی محلاتی ازاین دست در کانون توجه برنامه ریزان شهری قرار گیرد، پژوهش حاضر با عنایت به این امر و با هدف کمک به مدیران شهری و بهبود وضعیت محلات شهر قزوین به بررسی و سنجش میزان گرایش ساکنین اسکان غیررسمی محله باغ نشاط به توانمندسازی و سنجش عوامل مؤثر بر گرایش به توانمندسازی ساکنین این محله بر اساس نظریه های توانمندسازی پرداخته است. جامعه آماری پژوهش ساکنین اسکان غیررسمی محله باغ نشاط قزوین بودند که 341 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد؛ میانگین گرایش به توانمندسازی در بین ساکنین اسکان غیررسمی محله باغ نشاط بالاتر از حد متوسط است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان دادند؛ عوامل اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و حقوقی به ترتیب بیشترین اثر را بر گرایش به توانمندسازی ساکنین بر عهده دارند و درمجموع این چهار عامل 27 درصد از واریانس متغیر وابسته تحقیق را تبیین نمودند.
طراحی الگوی اثربخش اقتصادی خانواده با رویکرد فرهنگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
17 - 32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی اثربخش اقتصادی خانواده با رویکرد فرهنگی انجام گرفت. این پژوهش بصورت کیفی از نوع داده بنیاد انجام گردیده است. جامعه آماری کلیه اساتید، خبرگان و کارشناسان حوزه اقتصاد خانواده در شهر اصفهان بود. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شد و حجم نمونه با 13 خبره به اشباع رسید، در ضمن از چهار آزمون اصلیتاثیرپذیری، باور پذیری، انتقال پذیری، اعتماد پذیری برای بررسی کیفیت داده های پژوهش بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که عوامل علی شامل: (1. تورم و بی عدالتی اقتصادی در جامعه ناشی از تحولات سیاسی، 2. نیاز خانواده ها براساس الگوهای مصرفی)؛ عوامل مداخله گر شامل: (1. رسانه و شبکه های اجتماعی، 2. تکنولوژی، 3. تغییر در الگوهای مصرف جهانی از نظر فرهنگی و 4. تحریم ها و شرایط اقتصادی کنونی)؛ عوامل زمینه ساز شامل:(1.ارزش های معنوی ریشه در فرهنگ، 2. فرهنگ و ارزش های محوری جامعه و 3. عوامل محیطی و فرهنگی)، عوامل استراتژی شامل: (1.آموزش و فرهنگ سازی، 2. عوامل ساختاری / زیرساخت های فرهنگی جامعه، 3. حمایت و پشتیبانی از نیازهای فرهنگی خانواده ها، 4.ترسیم افق و چشم انداز واحد اقتصادی در جامعه) و پیامدها شامل(1. اثرات رفتاری و فرهنگی، 2.اعتماد، پشتیبانی و حمایت دولت، 3.اشتغال زایی و کارآفرینی و 4.آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی مولد) می باشند.
زیست جهانِ شکاک و انکارِ اجتماعی ویروس؛ نظریه ای زمینه ای در پاندمی کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
۲۷۸-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
پاندمی کووید-۱۹ یکی از برجسته ترین چالش های سیاسی، اجتماعی و پزشکی سدهٔ اخیر بود. از مهم ترین راهبردهای اجتماعی در مواجهه با انتشار ویروس، رفتار سالم است و این امر متضمن پذیرش اجتماعی آن. باوجوداین، از ابتدای همه گیری در همهٔ کشورها، بخشی از شهروندان ویروس و بیماری را انکار می کردند. هدف مطالعهٔ کیفی حاضر، کشف و واکاوی انکار این بیماری در استان کردستان است. بر این اساس، سؤال پژوهش این است که چه دلایل و زمینه های اجتماعی به شکل گیری انکارِ ویروس در همه گیری می انجامد. داده ها از طریق مصاحبهٔ نیمه ساختاریافته با ۲۰ نفر از کسانی که ویروس و بیماری را انکار می کردند جمع آوری و با روش نظریهٔ زمینه ای تحلیل شد. مضامین تحقیق ذیل ۲۲ مفهوم اساسی و ۵ مقولهٔ عمدهٔ پزشکینه سازی تعمدی، کوچک پنداری زیستی، اضطراب اجتماعی و ابتلا، تقدیرگرایی و برساخت اجتماعی ویروس برساخت شد. مضمون مرکزی تحقیق زیست جهانِ شکاک است که بخشی از برساخت پزشکینه شدهٔ همه گیری کووید-۱۹ به شمار می رود.
نقش سرمایه اجتماعی در شکل گیری فضای دو گانه دیجیتالی- فیزیکی خدمات فروشگاهی در بازار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
131 - 154
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به نقش سرمایه اجتماعی در شکل گیری فضای دوگانه خدمات فروشگاهی(فیزیکی- دیجیتال) با استفاده از منابع پژوهشی مرتبط پرداخته است، با این هدف که مصرف کنندگان در تعاملات خود با سایر مشتریان و فروشندگان چگونه سرمایه اجتماعی را خلق و ایجاد می کنند.بنیان های نظری پژوهش حاضر برگرفته از نوع خدمات فروشگاهی و نظریه سرمایه اجتماعی است. این پژوهش برگرفته از این مفهوم است که تعاملات اجتماعی در میان مشتریان و کارکنان فروشگاهی، تجربیات مشتریان را در زمینه نحوه خدمات برای خرید های بعدی شکل می دهد. پژوهش حاضر جزء اولین پژوهش هایی است که به نتایج سرمایه اجتماعی در محیط خدمات فروشگاهی بصورت دیجیتال- فیزیکی می پردازد. در این راستا، برای ارزش گذاری به تعاملات، از نظریه سرمایه اجتماعی استفاده شد، که نشان می دهد روابط اجتماعی و شبکه های اجتماعی دارای ارزش های نمادینی هستند که قابل تبدیل به ارزش های اقتصادی هستنددر این بررسی، از داده های کسب شده از بحث های گروهی متمرکز(کانونی)، توسط مشارکت کنندگان در شهرستان اهواز استفاده شد. همچنین نشان داده شد که چگونه مشتریان به هردو محیط خدمت فروشگاهی علاقه و گرایش دارند تا نوع تعاملات اجتماعی خود را شکل دهند. یافته های پژوهش نشان داد که، محیط خدمات فروشگاهی، دسترسی به منابع اجتماعی را تسهیل می کند. همچنین، مشخص شد که، روابط بین فردی در محیط خدمات فروشگاهی، اعتماد و اطمینان را ارتقاء می دهد، چرا که روابط مشتریان، ناشی از نوع تعلق بخشی در محیط خدمات فروشگاهی است. بنابراین فروشگاههای دیجیتالی و فیزیکی در هر دو کانال باعث تسهیل روابط بین فردی، ایجاد شبکه مبادلات اجتماعی و اطمینان بخشی به عنوان مولفه های«سرمایه اجتماعی» می شوند.
تحلیل جامعه شناختی احساسات قهرمان داستان «لخضر» اثر یاسمینه صالح بر اساس نظریه کمپر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساسات به عنوان مهم ترین سازه های زیستی، روانی و اجتماعی ابزار کلیدی بشر برای ایجاد رابطه پویا با جهان درون و بیرون به شمار می آید. با این استدلال که بخش عظیمی از احساسات از طریق جامعه در انسان تولید و نهادینه می گردد، در دهه های اخیر شاخه ای در جامعه شناسی ظهور کرد که به جامعه شناسی احساسات شناخته می شود. کمپر یکی از نظریه پردازان معاصر این شاخه، با تکیه بر احساسات اولیه غم، شادی، ترس و خشم و تقسیم آن به سه نوع ساختاری، انتظاری و پیامدی، قدرت و منزلتی را که فرد از طریق موقعیت های اجتماعی کسب می کند تحلیل می نماید. ازآنجاکه تطبیق الگوهای این شاخه مطالعاتی در متن ادبی به کشف لایه های تازه از عاطفه مندی متون کمک می کند جستار حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، به بررسی احساسات در رمان «لخضر» نوشته یاسمینه صالح، نویسنده الجزایری می پردازد؛ تا نمایی از قدرت پنهان در ساختار اجتماعی را در کشورهای عربی آشکار سازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاخصه های قدرت و منزلت در تحلیل شخصیت قهرمان داستان منطبق با موقعیت های استدلال شده توسط کمپر است و به ترتیب بافت های موقعیتی غم (39%)و ترس (31%) نسبت به سایر احساسات اولیه دارای بیشترین بسامد است. قهرمان داستان برای رسیدن به رأس هرم قدرت به این باور رسیده است که در واکنش به محیط اجتماعی، با تمرکز بر عواطف انتظاری و پیامدی – توصیف شده توسط کمپر-می تواند به شکلی پویا، از انسانی منفعل و تحت تأثیر شرایط، به کنشگری فعال تبدیل شود و با اعمال سوژگی خود بر محیط اجتماعی، به قدرت مطلق تبدیل گردد.
مروری بر عوامل سیستم های گزارشگری پایداری با رویکرد توسعه اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه گذشته، استفاده از گزارش دهی پایداری به عنوان ابزاری برای برقراری ارتباط و گزارش عملکرد اهداف پایداری توسط شرکت ها، منجر به آگاهی روزافزون از ارزش و توسعه آن در دنیای شرکت ها شده است. بنابراین، بررسی این پدیده برای درک بهتر و شناسایی عناصر مشخصه آن حائز اهمیت است. هدف این مطالعه بررسی سیستماتیک ادبیات برای ایجاد عناصر متمایز گزارش پایداری و ارائه یک چارچوب نظری کامل است که امکان طبقه بندی محرک هایی را که برای اتخاذ گزارش پایداری حیاتی هستند، فراهم می کند. از طریق تجزیه و تحلیل، عناصر مشخصه گزارش پایداری را در یک خلاصه همگن و مختصر توصیف می شود. محرک های حاصل، ممکن است نه تنها در زمینه گزارش های غیرمالی، بلکه در تشویق بازتاب های توسعه اقتصادی-تجاری کافی باشد که ممکن است الهام بخش مسیرهای تحقیقاتی جدید برای محققان در این زمینه باشد. واژه های کلیدی: نظریه مشروعیت، نظریه ذینفعان، نظریه نهادی، اطلاعات غیر مالی، گزارشگری پایداری، محرک های نهادی،توسعه اقتصادی
برهم کنش قدرت و مقاومت: تحول گفتمان پدرسالاری در ادبیات داستانی نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
31 - 50
حوزههای تخصصی:
با ورود مدرنیته به ایران و شروع فرایند توسعه، خانواده همواره متأثر از عوامل و اندیشه های مختلف دستخوش تغییر و تحولات عظیم شده است. به موازات این، مقوله پدرسالاری نیز دچار دگردیسی شده است. این پدیده نمودیافته در نشانه های فرهنگی، به دلیل ارزش گذاری های متفاوت و ارتباط جدایی ناپذیرش با جامعه و روابط قدرت، ماهیتی گفتمانی شده دارد که می تواند در عین اثرگذاری بسیار نمودی از صداهای غالب یا مغلوب در ساختاری فرهنگی باشد. در این پژوهش، که برآمده از پژوهشی گسترده درباره ی گفتمان خانواده در ادبیات داستانی نوجوان است، با بررسی آثار در بازه ی زمانی 50 ساله ی داستان نویسی برای نوجوان، کوشیده ایم تا گفتمان غالب در هر دوره ی زمانی و تغییرات بازنمایی پدرسالاری را در این آثار، جست وجو کنیم. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی و داده کاوی به روش استقرایی و براساس رویکرد تحلیل گفتمان تاریخی بوده است. بررسی ها نشان می دهد در بازه های زمانی مختلف، بازنمایی گفتمانی پدرسالاری، متأثر از تغییرات اجتماعی ساختار خانواده به سیاق زیر بوده بوده است: 1. دوره اول، دهه 50 دوره سیطره فرم و محتوای ایدئولوژیک خانواده است و پدر در معنای قدرت مطلقه کاربرد دارد؛ 2. دوره دوم برهه پدرسالاری دهه 60و70 است که شاهد پذیرش قدرت و عاطفی سازی هستیم؛ 3. دوره سوم بازنمایی پدرسالاری و مقاومت دربرابر آن که دهه 80 است و 4. دوره نبود پدر و قدرت نمایی فرزندان در دهه 90 است. نتایج نشان می دهد، در بازه ی زمانی مدنظر، تغییرات عمده ای را می توان در بازنمایی گفتمان پدرسالاری شاهد بود که با گفتمان دوره ی قبل کاملاً متفاوت است و نشان می دهد قدرت و مقاومت بین پدر و فرزند، از جریان قدرت مطلقه ی پدر، به سمت حذف پدر و قدرت نمایی فرزندان پیش رفته است.
راهبرد روزنامه های چاپی هند برای مخاطب افزایی در عصر مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۳
155 - 185
حوزههای تخصصی:
درعصر مجازی روزنامه های چاپی جذابیت زیادی برای مخاطبان ایجاد نمی کنند.روزنامه های چاپی بیش ازچهارصدسال است که درجهان افکارعمومی را شکل می دهندوهنوزجزوشکل های محبوب و معتبر رسانه ای درعرصه اطلاع رسانی هستند.حفظ این موقعیت،اصلی ترین چالش تولیدکنندگان روزنامه هااست. دردورانی که رسانه های مجازی به سرعت درحال گسترش هستند روزنامه نگاران ناگزیربه تغییررویه هستندتااخبارواطلاعات را متناسب باشرایط روز عرضه کنند.فعالان صنعت رسانه های چاپی هنددرده سال اخیر موفق شده اند علاوه برافزایش شصت درصدی درآمد تبلیغات خود حدود چهل درصد به شمار خوانندگان خود بیافزایند.شناسایی مولفه ها وعوامل تاثیر گذار در افزایش بهره وری ، بهینه سازی و موفقیت روزنامه هایی که همچنان مخاطبان خود را حفظ کرده اندو یا افزایش داده اند می تواند دراین زمینه موثر باشد. هدف از این پژوهش بررسی نحوه عملکرد این روزنامه ها در قالب راهبردهای اجرایی و عملیاتی است. برای ترسیم این راهبردها بااستفاده ازروش تحقیق کیفی داده بنیاد ومصاحبه عمیق با سردبیران وخبرنگاران مجرب،تجارب زیسته آنهااستخراج شد. جامعه آماری این پژوهش،مدیران وسردبیران روزنامه هایی هستند که درهندمنتشرمی شوند. نمونه گیری به صورت هدفمنداز صورت گرفت.در پایان این تحقیق چهار راهبرد تولیدی ، توزیعی ،مجازی و حمایتی به عنوان راهبردهای عملیاتی روزنامه های چاپی در هند شناسایی شد. مالکان این رسانه ها توانسته اند با بکارگیری راهبردهای چهارگانه در عصراوج گیری رسانه ها و شبکه های اجتماعی، سهم خود را در بازار مصرف رسانه ای حفظ کنند.
نقش میانجی واکنش های روانی مقاومت و تسلیم در رابطه بین ادراک از سبک های فرزندپروری و پیوند والدینی با رفتار جامعه پسند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
614 - 632
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی واکنش های روانی تسلیم و مقاومت در رابطه بین ادراک از سبک های فرزندپروری و پیوند والدینی با رفتار جامعه پسند انجام شد. روش مطالعه حاضر از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه این پژوهش را تمامی دانش آموزان پسر در مقطع دوم دبیرستان در مناطق 2 و 5 شهر تهران، در سال تحصیلی 1401- 1400، تشکیل می دادند، که از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، تعداد 258 نفر انتخاب و وارد تحلیل شدند و پرسش نامه های سبک های فرزندپروری، پیوند والدینی، واکنش روانی و رفتار جامعه پسند را پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داد ه ها با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS به روش تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج نشان داد، بین ادراک از سبک های فرزندپروری، پیوند والدینی، واکنش روانی و رفتار جامعه پسند رابطه وجود دارد. به عبارتی، سبک های والدینی مستبد بر روی رفتار جامعه پسند، به طور مستقیم و غیرمستقیم دارای اثرات منفی و معنادار است و با افزایش واکنش روانی ، باعث کاهش رفتار جامعه پسند می شود. سبک والدینی مقتدر و پیوند والدینی به واسطه واکنش روانی، بر رفتار جامعه پسند اثرات غیرمستقیم معنادار می گذارد و با کاهش واکنش روانی باعث افزایش رفتار جامعه پسند می شود. لذا از طریق هدایت سبک های والدینی می توان به منظور ارتقای رفتار جامعه پسند در نوجوانان و کاهش واکنش های روانی در آن ها، که در آینده شان تأثیر بسزایی دارد، اقدام کرد.
نقش حمایت های اقتصادی دولت بر توانمندسازی مناطق سکونتگاهی غیر رسمی (مطالعه موردی: شهرستان رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
263 - 300
حوزههای تخصصی:
امروزه پاسخ ب ه نیازهای در حال افزایش جامعه -که طالب بیشترین تسهیلات و بالاترین کیفیت زندگی هستند- دشوار شده است اما دولت ها امکانات خودشان را در جهت بهبود زندگی مردم به کار میگیرند تا فرایند عدالت اجتماعی با محوریت توانمندسازی در مناطق سکونتگاهی غیررسمی شهری که از جمله مهم ترین سکونتگاه های جمعیتی هستند و بیشتر فعالیت های غیر مولد اقتصادی که ارتباط مستقیم با فعالیت های مولد اقتصاد شهری را دارد، اتفاق بیفتد. هدف از این مطالعه بررسی میزان تاثیرگذاری حمایت های اقتصادی بر توانمندسازی مناطق سکونتگاهی غیررسمی می باشد، بدین جهت با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به جمع آوری داده ها از طریق فرمول کوکران 383 نفر از افراد سرپرست خانوار در سکونتگاهای غیررسمی شهر رشت پرداخته شد.یافته ها نشان داد که در اغلب موارد میانگین شاخص ها و گویه های مورد مطالعه، دارای میانگین پایین تر از حد متوسط نظری می باشند یعنی حمایت های اقتصادی دولت نتوانسته بهبودی در وضعیت زیست مناطق سکونتگاهی غیررسمی ایجاد کند اما بر اساس آزمون کای دو، بیشترین حمایت های اقتصادی دولت به ترتیب متعلق به شاخص بهبود دسترسی بهداشتی و درمانی، شاخص تنوع بخشی رژیم غذایی، و افزایش توان و قدرت خرید می باشد. در مجموع حمایت های اقتصادی دولت در چندسال گذشته، نتوانسته است به صورت قابل قبول بر روی توانمندسازی مناطق سکونتگاهی غیررسمی تاثیرگذار باشد.
مطالعه پدیدارشناختی زیست جهان زنانه در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سعی دارد زیست جهان زنانه در شهر کرمانشاه را مورد مطالعه قرار دهد. رویکرد نظری آن مبتنی بر آراء هابرماس با تاکید بر مفهوم زیست جهان است. روش پژوهش پدیدارشناسی است و فنون گردآوری داده ها مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته است. تعداد مصاحبه شوندگان 40 نفر هستند که به شیوه گلوله برفی انتخاب شده اند و داده ها بر اساس مراحل هفت گانه کلایزی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که گرچه ظاهرا عناصر سبک زندگی سنتی در کرمانشاه حضور دارد، اما زیست جهان زنانه در آن نیرومند است. در این پژوهش زیست جهان زنان در چهار حوزه ازدواج، خیانت، قدرت و تعریف از زن مطالعه شده و دیدگاه زنان در چهار حوزه مذکور در دو الگوی سنتی و مدرن قرار گرفتند. زنان با الگوی سنتی ازدواج را امری مهم و حیاتی در زندگی خود می دانستند، اما زنان با الگوی مدرن دیدگاه متعادل تری نسبت به امر ازدواج داشتند. در باب خیانت نیز زنان خیانت را رفتاری پسندیده نمی دانستند. در حوزه قدرت، زنانِ با الگوی مدرن در اختیار داشتن سرمایه های مختلف را منبع قدرت می دانستند، اما الگوی سنتی قدرت زیادی را برای زنان قائل نبودند. در قلمرو تعریف از زن، مطالعه شوندگان رویکردهایی نزدیک به هم داشتند؛ هرچند تعابیر متفاوتی از پدیده ها در گروههای مختلف با شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی متفاوت دیده می شد.
بررسی تطبیقی رابطه تحزب با توسعه اقتصادی مورد مطالعه برنامه های توسعه دوران پهلوی با جمهوری اسلامی در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توسعه از مفاهیمی است که به صورت جدی از برنامه های عمرانی دوران پهلوی شروع شد و با تاسیس نظام جمهوری اسلامی نیز ادامه یافت اما در دوران جنگ هشت ساله برای مدتی متوقف ماند. توسعه از مفاهیم جدی حوزه سیاست و اقتصاد است که ضمن استقلال علمی هر یک به صورت متداخل نیز عمل می کند. این مقاله با هدف بررسی تطبیقی رابطه تحزب با توسعه اقتصادی به صورت مطالعه موردی برنامه های توسعه دوران پهلوی با جمهوری اسلامی در ایران انجام می شود تا به این سئوال پاسخ دهد که آیا تحزب به عنوان یک مفهوم در حوزه توسعه سیاسی با توسعه اقتصادی در دوره پهلوی و دوران جمهوری اسلامی رابطه داشته است؟ تحقیق از نوع کیفی و توصیفی است که به لحاظ روش شناختی به صورت کتابخانه ای انجام شده است. یافته های تحقیق حاکی از این است که در دوران پهلوی؛ تحزب بیش از هر چیز در توسعه سیاسی جای دارد نه در توسعه اقتصادی؛ تحزب در درون حاکمیت به لیبرالیسم گرایش داشتند، اما به نفع نظام تک حزبی حذف و ادغام شدند. تحزب خارج از حاکمیت بیشتر به سوسیالیسم گرایش داشت. توسعه اقتصادی متاثر از جایگاه مشورتی شاه بود. برنامه ریزی عمرانی و اقتصادی نیز در چارچوب انقلاب سفید و منشور نوزده ماده ای آن و برنامه های عمرانی اجرا شد که توسط سازمان برنامه و بودجه تدوین گردید و احزاب در نظام برنامه ریزی دخالت نداشتند. در دوران انقلاب اسلامی نیز برنامه های توسعه کشور در قالب برنامه های پنج ساله تدوین شد که سازمان برنامه و بودجه کارگزار اصلی تهیه و تدوین برنامه بود. حزب جمهوری اسلامی فراگیرترین حزب بود اما به علت اختلافات ناشی از نگرش و گرایش سیاسی، تاثیرگذاری در نظام اقتصادی نداشت، جامعه روحانیت مبارز تهران نیز دچار اختلاف و انشقاق شد. احزاب کارگزاران سازندگی و گروههای 18گانه اصلاحات بیشترین تاثیرگذاری را در برنامه های توسعه اقتصادی ایران داشتند و به میزانی که از سهم مشارکت احزاب کم شده برنامه های توسعه نیز ناکارا شدند.
بررسی میزان گرایش به خرافات و ارتباط آن با شاخص های توسعه انسانی (مورد مطالعه: شهروندان شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
187 - 223
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان گرایش به عقاید خرافی با توجه به شاخص های توسعه انسانی در بین شهروندان 75-19 سال شهرکرج می باشد. در بخش مبانی نظری از نظریات صاحبنظران حوزه مکتب توسعه ( اورت راجرز، دانیل لرنر، آمارتیاسن، اس ان آیزنشتات، دیوید مک کله لند و کری کییز) استفاده گردید. این پژوهش از نظر روش در چارچوب روش کمی (پیمایشی) است که داده های مورد نیاز با ابزار پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد.جامعه آماری این پژوهش، شامل شهروندانی شهرکرج و حجم نمونه 400 نفر برآورد شد و شیوه نمونه گیری به صورت چند مرحله ای بوده، به طوری که پس از رعایت مراحل نمونه گیری، از سه منطقه شهرکرج (منطقه برخوردار، منطقه تا حدی برخوردار و منطقه کم برخوردار) متناسب با حجم جمعیت هر کدام از مناطق، افراد نمونه انتخاب شدند. براساس نتایج، گرایش به عقاید خرافی در میان شهروندان (با میانگین69/36 با توجه به بازه نمرات85-17) در حد پایینی است. نتایج آزمون رگرسیون خطی چند متغیره نشان می دهد که در مجموع 52 درصد از واریانس متغیر وابسته (خرافه گرایی) از طریق متغیرهای مستقل «سطح زندگی، توانمندی و قابلیت، سلامت اجتماعی، سلامت جسمانی، سواد رسانه ایی و سرانه مطالعه» برآورد و تبیین می شود.واژه های کلیدی: خرافه گرایی، شاخص های توسعه انسانی، سطح زندگی، توانمندی و قابلیت، شهر کرج