فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
۱۶۲-۱۳۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال واکاوی کیفی تجارب ازدواج زودهنگام دانش آموزان در مقطع متوسطه شهر میمند است. این مطالعه جزو پارادایم تفسیری و ماهیت آن کیفی است و با روش نظریه زمینه ای با رویکرد اشتروس و کوربین صورت گرفته است. با استفاده از طریق نمونه گیری هدفمند با استراتژی نمونه گیری نظری با ۱۵ نفر از دانش آموزان دوره های متوسطه اول و دوم که در سنین کمتر از هجده سال ازدواج کردند، مصاحبه های عمیق صورت گرفت. همزمان با جمع آوری داده ها، کدگذاری و تحلیل یافته ها انجام گرفت. یافته ها شامل ۶۲ مقوله فرعی، ۱۲ مقوله اصلی و مقوله مرکزی تحت عنوان «ازدواج زودهنگام به مثابه فقدان صدا و عاملیت دختران دانش آموز» بود. نتایج این پژوهش نشان داد که در بافت سنتی و طایفه ای محل زندگی دختران و تحت شرایط مداخله گر بحران هویت در دوران نوجوانی، ازدواج زودهنگام در سنین مدرسه اتفاق می افتد. شرایط علّی که در بروز این پدیده نقش ایفا نمودند، پدرسالاری، مشکلات اقتصادی و فقر معیشتی و محیط نابسامان خانواده دختر بودند. کنش هایی که در پاسخ به پدیده ازدواج زود هنگام ارایه شد شامل تجربه جنسی، چالش های تحصیلی، کودک مادری، خشونت خانگی و آثار روحی و روانی بودند. پیامدهای ازدواج زودهنگام نیز به شکل نابسامانی زندگی زناشویی و طلاق در سنین نوجوانی رُخ داده است.
کاربست روش شناسی کیو در شناسایی الگوهای ذهنی مردم شهر اصفهان در مورد فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
۲۳۵-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
الگوهای ذهنی و نگرشی، از تعیین کننده های مهمِ تمایلات و رفتارهای فرزندآوری زوج هاست. این مطالعه با به کارگیری روش شناسی کیو، درصدد شناسایی دیدگاه ها و الگوهای ذهنی رایج در بین مردم شهر اصفهان در مورد فرزندآوری بوده است. برای اجرای مطالعه، با استفاده از مصاحبه های عمیق با ۳۰ زن و مرد اعم از مجرد و متأهل با استراتژی نمونه گیری حداکثر تنوع، ۷۵ گزاره استخراج شد. سپس، از ۴۸ مشارکت کنندهٔ دیگر خواسته شد تا گزاره های کیو را در یک توزیع نرمال در مقیاس ۷- تا ۷+ طبقه بندی کنند. بر اساس تحلیل نتایج، چهار الگوی ذهنی رایج در جامعهٔ موردمطالعه به دست آمد که شامل «الگوی ذهنی فرزندآوریِ معطوف به اقتصاد»، «الگوی ذهنی فرزندآوریِ رفاه طلبانه»، «الگوی ذهنی موافق فرزندآوری» و «الگوی ذهنی مخالف فرزندآوری» بود. شناسایی الگوهای ذهنی به سیاست گذاران و برنامه ریزان این امکان را می دهد که در مورد سیاست های مشوق فرزندآوری، تصمیمات مؤثرتری اتخاذ کنند و از سوی دیگر این سیاست ها از سوی مردم که مخاطبین سیاست ها هستند، قابل پذیرش باشد. پژوهش حاضر، یک مطالعهٔ اکتشافی اولیه در این زمینه است و تحقیقات بیشتری لازم است تا سنخ شناسی به دست آمده را در پیمایش های وسیع تری به کار بندند.
سنجش رضایت از کیفیت زندگی شهری در محله های شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
381 - 427
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از جمله مفاهیم گسترده ای است که با رشد زندگی شهری و همچنین با گسترش فناوری مورد توجه اندیشمندان قرار گرفت. لذا این مقاله با هدف استخراج شاخص های جامع کیفیت زندگی شهری در مقیاس محله ای و اندازه گیری و تبیین کیفیت زندگی در محله های مورد مطالعه، به استخراج مهمترین مولفه های تاثیرگذار بر کیفیت زندگی از بعد ذهنی می پردازد. مقاله حاضر به لحاظ ماهیت تحقیق از نوع کاربردی و به لحاظ روش بررسی، توصیفی-تحلیلی است. جهت گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و اسنادی موجود بهره گرفته شده است. سپس به منظور اندازه گیری متغیرهای کیفیت زندگی در محله های مورد مطالعه از مشاهدات میدانی اعم از مشاهده مستقیم، مصاحبه و ابزار پرسشنامه استفاده گردید؛ در تحلیل داده ها نیز بر اساس انتخاب رویکرد ذهنی در سنجش کیفیت زندگی از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. یافته های این مقاله نشان می دهدکه عوامل نهایی کیفیت زندگی در شهر کرج را 16 عامل اصلی تشکیل می دهد. دامنه رضایت کلی ساکنان از کیفیت زندگی در محله های عظیمیه، حصارک بالا و اسلام آباد به ترتیب در حد بسیار خوب، متوسط و پایین می باشد. به طور کلی نتایج این مقاله حاکی از این است که شاخص مسکن به عنوان مهمترین عامل جهت رضایتمندی ساکنان از کیفیت زندگی در محله های شهری مطرح می باشد، که متاسفانه بجز محله عظیمیه، دو محله اسلام آباد و حصارک بالا وضعیت نامطلوبی را در این باره نشان می دهند. بنابراین جهت ارتقاء کیفیت زندگی شهروندان بایستی گام های موثری در جهت تغییرات اساسی در وضع مسکن و بهبود اقتصاد و معیشت آنان برداشت.
سالاری در دین زردشتی و مشابهت های آن با انواع سرپرستی در فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۳
59 - 72
حوزههای تخصصی:
در هر دو دیانت زردشتی و اسلام، خانواده گروهی اجتماعی به حساب می آمد و همین امر اقتضا می کرد مقامی آن را هدایت کند. این مسئولیت به پدر/شوهر محول شده بود و وی به عنوان سالار یا سرپرست خانواده محسوب می شد. بررسی مسئله فوق در دو دین زردشتی و اسلام نشان می دهد که وجوه مشترک چشمگیری بین دو دیانت یادشده در این زمینه وجود دارد. بر این اساس، مسئله اصلی پژوهش حاضر بررسی تطبیقی سالاری یا سرپرستی در دین زردشتی و اسلام است. نتایج حاصله از پژوهش نه تنها به تبیین و تحلیل موضوع سالاری یا سرپرستی در هرکدام از این دو دین خواهد انجامید، بلکه وجوه اشتراک و افتراق دو دین را نیز در این زمینه روشن خواهد کرد.
دین در زندگی روزمره ایرانیان: از مشروطه تا دوران حاضر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دین نقش مهمی در زندگی روزمره و فرهنگ مردم داشته است. به عبارت دیگر، دین راه و شیوه زندگی را به پیروانش می آموزد و پیروان با رعایت دستورالعمل های آن مرزهای هویتی و گروهی خود را از دیگر گروه ها مشخص می سازند. مقاله حاضر، با هدف بررسی اهمیت و نقش ارزش های دینی در زندگی روزمره و سبک زندگی ایرانیان از زمان انقلاب مشروطه تاکنون نگاشته شده است. روش و داده ها: در پژوهش حاضر برای بررسی نقش دین در زندگی روزمره مردم، رویکرد تاریخ فرهنگی به کار گرفته شده است. براساس این رویکرد، به مطالعه سفرنامه ها، خاطرات افراد و مدارک به جامانده از زمان مشروطه تا دوران حاضر پرداخته شد. یافته ها: در مقاطعی از سلسله های قاجار و پهلوی، با وجود اعمال سیاست هایی از بالا، دین همواره در زیست-جهان مردم در حوزه های پوشش، تغذیه، باور به نذر و شفای بیماران نقش داشته است. در دهه های اخیر، حضور دین در برخی از عرصه های زیست-جهان مردم کمرنگ تر شده است. بحث و نتیجه گیری: جامعه با عرفی شدن زندگی روزمره و کاهش نقش برخی از احکام و اعتقادات دینی در سبک زندگی مردم و به ویژه جوانان مواجه گردیده است. با این وجود، بن مایه های دینی جامعه همچنان نفوذ نیرومندی در میان مردم دارند. به گونه ای که شخصیت های مذهبی (ائمه اطهار) هم چنان برای مردم ارزشمند هستند و مقدسات مورد احترام مردم هستند. پیام اصلی: گرچه نشانه هایی از عرفی شدن در میان مردم مشاهده می شود اما همچنان دین باوری و احترام به مقدسات و ارزش های دینی در میان ایرانیان از نقش و اهمیت بالایی برخوردار است. حضور گسترده مردم در مراسم عزاداری ماه محرم، پیاده روی اربعین، جشن های مذهبی، تمایل به زیارت بقاع متبرکه نشانه هایی از اهمیت احترام به دین در زندگی روزمره و حیات مردم است. دین با تقویت انسجام اجتماعی در میان گروه ها و افراد مختلف، نقشی حیاتی در جامعه ایفا می کند و حفظ ارزش های دینی مشترک در جامعه حائز اهمیت است.
تبیین جامعه شناختی وفاداری ملی در بین معلمان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه هر کشوری وفاداری را از مردم خود طلب می کند و پایداری، استحکام و حفظ نظام خود را در گرو وفاداری ملی مردمش می داند. تمامی کشورها برای تربیت افراد وفادار به نظام و کشور خود برنامه های گسترده ای دارند. نظام آموزشی کشور پس از خانواده، دومین نهادی است که در تربیت آینده سازان کشور تأثیرگذار است و می تواند در شکل گیری احساس وفاداری ملی و افزایش آن در دانش آموزان مؤثر باشد. در این مسیر، معلمان به عنوان بازوان نظام آموزشی کشور نقش تعیین کننده ای دارند. از این جهت سنجش میزان وفاداری ملی معلمان و عوامل مؤثر بر آن می تواند سیاست گذاران را در ارتقاء سطح وفاداری ملی جامعه یاری رساند. این پژوهش سعی دارد به روش پیمایش به این پرسش پاسخ دهد که عوامل مؤثر بر احساس وفاداری ملی معلمان شهر تهران کدامند؟ جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان مدارس دولتی شهر تهران می باشد. روش نمونه گیری طبقه ای و حجم نمونه آماری 302 نفر می باشند. نتایج تحلیل معدالات ساختاری پژوهش نشان می دهد که بین احساس وفاداری ملی و احساس محرومیت نسبی رابطه معکوس به میزان 186/- وجود دارد. هم چنین بین احساس وفاداری ملی با متغیرهای دین داری (440/.) و امید به اصلاح کشور (358/.) رابطه مثبت معنادار وجود دارد. این سه متغیر درمجموع توانسته اند 67% واریانس وفاداری ملی را در بین معلمان شهر تهران توضیح دهند.
واکاوی کیفی عوامل و زمینه های خشونت علیه زنان با روش نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
371 - 398
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به صورت کیفی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای به بررسی عوامل و زمینه های خشونت علیه زنان در خانواده پرداخته شده؛ لذا برای گردآوری اطلاعات و انتخاب مشارکت کنندگان برای انجام مصاحبه از نمونه گیری هدفمند استفاده شده، که برای رسیدن به موارد مطلوب و اشباع نظری با ۲۱ نفر از زنان مورد خشونت قرار گرفته که به مرکز اورژانس اجتماعی بهزیستی شهرستان نهاوند مراجعه کرده اند، مصاحبه نیمه ساختار یافته به عمل آمد. بعد از بررسی محتوای اظهارات مشارکت کنندگان با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، ۲۰ مقوله عمده و یک مقوله مرکزی یا هسته تحت عنوان «خشونت خانوادگی بازتاب ساختار نابرابری جنسیتی و اجتماعی» انتخاب و استخراج گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عوامل و زمینه هایی نظیر: اعتیاد شوهر، نگرش مردسالاری، بیکاری همسر و جامعه پذیری نقش های جنسیتی، به عنوان شرایط علّی و عواملی نظیر مشکلات و اختلالات شخصیتی شوهر، ازدواج اجباری و زودهنگام، مشاهده و تجربه خشونت و عدم حمایت خانواده و اطرافیان به عنوان شرایط زمینه ای و عواملی نظیر دخالت خویشاوندان و اطرافیان و تحصیلات پایین شوهر به عنوان شرایط مداخله گر در بروز و افزایش خشونت علیه زنان تأثیر داشته اند؛ هم چنین راهبردها و عکس العمل های مختلفی ازسوی مشارکت کنندگان در برابر خشونت شوهران، نظیر: تحمل خشونت، طلاق عاطفی، مقاومت و اقدام تلافی جویانه، درخواست طلاق و مراجعه به مراکز مشاوره و اورژانس اجتماعی اتخاذ گردید..
شناسایی و تحلیل کارکرد های قابل واسپاری نظام آموزش عالی مبتنی بر سیاست های آمایش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
189 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل کارکرد های نظام آموزش عالی با رویکرد مدیریت منطقه ای بود. به منظور نیل به این هدف، از رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق مدیرکل ها و کارشناسان ارشد معاونت های آموزشی و پژوهشی وزارت عتف و شورای عالی انقلاب فرهنگی بودند که بر اساس اشباع نظری داده ها، تعداد 11 نفر از آنها مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه عمیق و برای تحلیل آنها از روش تحلیل محتوای استقرایی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که از بین کارکرد های پژوهشی قابل واسپاری، اولویت با ساماندهی تسهیلات پژوهشی و ایجاد و توسعه واحد های پژوهشی و مراکز فنّاوری و از بین کارکرد های آموزشی اولویت با ایجاد، ادغام و حذف رشته ها، نظارت بر کیفیت ارائه رشته های درسی، نظارت بر پیامد های رشته های تحصیلی و از بین کارکرد های ستادی قابل واسپاری، اولویت با کارکرد های امور رفاهی دانشجویان، کمیسیون های موارد خاص در سطح منطقه، رسیدگی به تخلفات اداری، برنامه ریزی و برگزاری جشنواره های دانشجویی و از بین کارکرد های اداری و مالی قابل واسپاری، اولویت با برنامه ریزی امور رفاهی است. با توجه به نتایج پژوهش جهت واسپاری کارکرد ها به مناطق باید آموزش و توانمندسازی بازیگران توسعه مدیریت منطقه ای نظام آموزش عالی مورد توجه قرار گیرد، تا سیاست های واسپاری کارکرد ها به مناطق پیامدهای مثبتی داشته باشد.
نگاه جامعه شناختی به عملکرد رسانه ها در نابرابری پخش رویدادهای ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
115 - 152
حوزههای تخصصی:
رسانه ها از طریق تطابق یا چالش دادن نقش های جنسیتی متداول و ترتیب دهی دیدگاه های جامعه به ورزش زنان تأثیر می گذارند. ورزش به طورمعمول به عنوان یک دنیای مردانه در نظر گرفته می شود و بسیاری از افراد معتقدند که ورزش زنان جذابیت کمتری دارد. هدف این تحقیق، تحلیل جامعه شناختی نقش رسانه ها در ترویج نابرابری در پوشش رویدادهای ورزشی است. روش تحقیق به صورت مرور نظام مند و تحلیل منابع ثانویه انجام شد و با استفاده از تکرار و تنوع منابع، داده ها جمع آوری و تحلیل شدند. جستجوی منابع در پایگاه های اطلاعاتی معتبری مانند وب آوسیس، اسکوپوس، اشپرینگر، امرالد و الزویر و غیره انجام شد. محدوده زمانی جستجو از ژانویه 2005 تا ژوئن 2022 بود و مقالاتی که به ورزش زنان متمرکز نبودند حذف شدند. با وجود پیشرفت های چشمگیر در ورزش های زنان و توانایی بالای ورزشکاران زن در ایجاد نمونه های مثبت، پوشش رسانه ای آن ها نسبت به ورزشکاران مرد همچنان محدود است. این نابرابری در نحوه نمایش ورزشکاران زن در رسانه ها به وجود آمده و باعث عدم احترام به آن ها می شود. برای تسهیل موفقیت ورزش زنان، باید به آن ها پوشش رسانه ای باکیفیت بیشتر و جلب احترام به عنوان ورزشکاران قدرتمند توجه کرد. تصورات جامعه از ورزش زنان تا حد زیادی تحت تأثیر رسانه ها است. فقدان پوشش رسانه ای باکیفیت باعث می شود ورزشکاران زن از اهمیت کمتری برخوردار شوند و فرصت کمی برای ایجاد علاقه به ورزش می دهد. تبعیض هایی که در رسانه ها وجود دارد، موفقیت ورزشکاران را بی اهمیت جلوه می دهد و باعث عدم احترام جامعه می شود. برای اینکه ورزش زنان فرصتی برای موفقیت واقعی داشته باشد، باید به آن ها پوشش رسانه ای بیشتر و باکیفیت بالاتری داده شود که به جایگاه آن ها به عنوان ورزشکاران قدرتمند احترام بگذارد.
فراترکیب مدل های توسعه کارآفرینی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
403 - 433
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی در جهان نوین از حوزه صرف کسب و کار فراتر رفته و در عرصه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اخلاقی و... نیز معنایافته است. کارآفرینی اجتماعی متضمن خلق ارزش اقتصادی و اجتماعی در قالبی نوآورانه است. پژوهش حاضر در تلاش است تا با استفاده از پارادایم تفسیری و روش فراترکیب، یافته های مطالعات صورت گرفته در حوزه مدل های کارآفرینی اجتماعی را به صورت نظامند بررسی کرده و به تحلیل آن ها بپردازد. با اتخاذ رویکرد تفسیری نقش کارآفرینی اجتماعی در تحول اجتماعی و عملکرد آن به عنوان نوعی گسست از شیوه های مرسوم و رسیدن به شیوه و مدل های جدید کاهش یا رفع نیاز ها و مسائل با استفاده از خلاقیت و نوآوری، در قالب مدل های کارآفرینی اجتماعی ارزیابی می شود؛ بدین معنا که مطالعه الگوهای مشترک معنایی در پژوهش حاضر ازطریق بررسی مدل های موجود کارآفرینی اجتماعی صورت پذیرفته است؛ بدین ترتیب با مراجعه به سایت های الکترونیکی «گوگل اسکولار» و «اسکوپوس» در بازه زمانی 2000 تا 2022م. ازمیان انبوه مقالات اولیه، تعداد 35مقاله مناسب شناسایی شدند؛ هم چنین اعتبار مفاهیم ارائه شده، خروجی های فراترکیب و مفاهیم پدیدار شده به روش پانل دلفی، توسط گروهی از نخبگان دسته بندی شده و مورد تأیید قرار گرفته است. در راستای تحلیل مقالات منتخب، مفاهیم تشکیل دهنده ابعاد و مؤلفه های تأثیرگذار، از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. یافته های حاصل از فراترکیب نشانگر تکوین ابعاد کارآفرینی اجتماعی در قال ب پنج دسته کلی «نوآوری چند سطحی»، «ارزش آفرینی اجتماعی»، «بوم شناسی و طراحی مدل کسب و کاراجتماعی»، «تعریف نقش کارآفرین اجتماعی» و «اشتغال و درآمدزایی» می باشد.
آزار خیابانی: تفسیری از تلقی زنان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
41 - 77
حوزههای تخصصی:
مسأله اصلی این مکتوب فهم تفسیری تلقی زنان کرمانشاه از چرایی پدیده آزار خیابانی در این شهر است. این مسأله وجهی اکتشافی دارد و چارچوب کلان تحلیل توجه به مناسبات کلان محاط بر این پدیده بوده است. روش تحقیق متناظر با موضوعات اکتشافی و متکی بر نظریه زمینه ای است. جمع آوری داده ها با تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و انتخاب نمونه با رویکرد نظری و ابعاد مسأله انجام شده است. داده های تحقیق با کدگذاری سه مرحله ای دسته بندی شده تا دلالت های پنهان داده ها را آشکار کند.نتیجه تحقیق با مقولات چیستی آزار، ابعاد و اوصاف آن، چرایی پدیده، تیپ مزاحمین و راهکارهای رفع آن، آزار را پدیده ای حاصل تفاوت جایگاه اقتصادی-اجتماعی عاملان و قربانیان آزار معرفی می کند. از نظر پاسخگویان مزاحمین افرادی هستند با سطح اجتماعی پایین، فاقد آموزش، فاقد مهارت و دارای کمبودهایی که با آزار خیابانی درصدد جبران آن هستند. آزار بر اساس زمینه ی وقوع و تیپ اجتماعی عاملان با رعایت احترام متقابل و هم سنخی دو طرف می تواند نوعی تعامل باشد. مناسبات اجتماعی فراتر از جنسیت و رابطه دو جنس علت اصلی پدیده آزار خیابانی است و راهکار کاهش آن برابری همگان در دسترسی به نیازهای اساسی از جمله ازدواج است.
مطالعه پدیدارشناختی تجربه تنهایی در بین دانشجویان با رویکرد تفسیری (مورد مطالعه: دانشجویان پسر خوابگاه شهید آشتیانی دانشگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
31 - 60
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف واکاوی تجربه تنهایی در دانشجویان خوابگاهی پسر دانشگاه علامه طباطبایی و شناخت راهبرد های آنها در مواجهه با این تجربه نوشته شده است. برای نیل به این مقصود، به منظور تأمین حساسیت نظری مقاله، چهار رویکرد کنش متقابل، روان پویشی، اگزیستانسیال (وجودی) و شناختی انتخاب شدند و در بخش روش نیز، از پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. تحلیل پدیدارشناسانه تفسیری، هر دو سنت پدیدارشناسی هرمنوتیکی و متعالی را یکپارچه می کند و با استفاده از اصول نظری پدیدارشناسی هرمنوتیکی و خاص انگاری، به کشف معنابخشی افراد به تجربه های مهم مبادرت می ورزد. نمونه های مورد مطالعه به تعداد 12 نفر، با استفاده از نمونه گیری هدفمند، از میان دانشجویان خوابگاه شهید آشتیانی دانشگاه علامه طباطبایی انتخاب شدند. در نهایت، با اتکا به روش پدیدارشناسی تفسیری و چارچوب مفهومی مناسب، مضامین اصلی «جامعه رقابتی»، «جامعه نظارتی و ناامن»، «حکمفرمایی سکوت» و «جامعه یک رنگ» حاصل شدند و سه راهبرد «انکار تنهایی»، «درون گرایی» و « انفعال» به عنوان راهبرد های دانشجویان در مواجهه با تنهایی کشف شدند.
فراتحلیل مطالعات رابطه سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی در دو دهه اخیر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
129 - 146
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از روش فراتحلیل، به دنبال ارزیابی کلی نتایج تحقیقاتی است که درباره رابطه سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی انجام شده است. مروری گذرا بر پژوهش های این حوزه، وجود برخی تناقض ها و اختلافات را نشان می دهد. همین مسئله ضرورت یک فراتحلیل را ایجاب می کند. در این تحقیق، ابتدا با مرور مقالات فارسی دو دهه اخیر، 85 مقاله از پایگاه های داده معتبر استخراج شدند و پس از اعمال معیارهای ورود، تنها 13 مقاله در فراتحلیل باقی ماندند. در فرآیند فراتحلیل، ابتدا فرضیات مربوط به سوگیری نشر و همگنی بررسی شدند. نتایج، فقدان سوگیری نشر و ناهمگنی مطالعات را نشان دادند. با تجمیع اندازه اثر تحقیقات، اندازه اثرکلی 304/0 به دست آمد که حاکی از وجود همبستگی مثبت و متوسط بین سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی است. با ارزیابی نقش متغیرهای تعدیلگر برای یافتن منبع ناهمگنی در مطالعات، مشخص شد که بین تحقیقات منتشر شده در دهه 80 با دهه 90 و همچنین بین تحقیقات پیمایشی با تحلیل ثانوی، تفاوت وجود دارد. این تفاوت ناشی از وجوه متمایز تعریف سرمایه اجتماعی در این تحقیقات است.
ارائه الگوی تصمیم گیری اخلاقی بر اساس ارزش های اجتماعی (مورد مطالعه دبیران تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه اهمیت دانش و تولید آن بر کسی پوشیده نیست و دانشگاه ها به عنوان محور اصلی تولید آن به شمار می روند. تولید دانش نیز مانند همه تولیدات دیگر دارای چالش ها و آسیب هایی است که نیازمند مطالعه است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های آسیب شناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-400 بودند که بر اساس روش اشباع نظری تعداد 22 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که برای اعتبار یافته ها از دو روش روایی محتوایی به وسیله 4 خبره بیرون از پژوهش و 2 نفر خبره داخل در پژوهش استفاده شد و برای پایایی نیز از روش توافق کدگذاری استفاده شد که حاصل آن 86/0 شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی به روش تحلیل مضمون در نرم افزار Maxqda18 استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد 86 کد باز، 9 کد محوری و سه کد انتخابی برای آسیب شناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی شناسایی شد؛ به طوری که کدهای انتخابی شامل آسیب های نظام دانشگاهی (خط مشی گذاران، دست اندرکاران)؛ آسیب های ساختاری (برنامه درسی آموزش عالی، ساختار پژوهشی، ساختار حمایتی، ساختار وابسته) و آسیب های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی) بودند.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی در سه حوزه (آسیب های دانشگاهی، ساختاری و فرهنگی) دارای چالش هایی است که برای ارتقای کمی و کیفی تولید دانش، باید بازنگری در قوانین مربوط دانش و علم و همچنین ارتقای علمی اساتید و دانشجویان صورت بگیرد.
طراحی الگوی ساختار سازمانی مبتنی بر شاخص های بهبود و توسعه آموزشی در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
287 - 302
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه طراحی الگوی ساختار سازمانی مبتنی بر شاخص های بهبود و توسعه آموزشی در دانشگاه فرهنگیان بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته بود. جامعه پژوهش در بخش کیفی خبرگان دانشگاه فرهنگیان بودند که تعداد 20 نفر طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. جامعه پژوهش در بخش کمی مدیران، معاونان، اساتید و دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان بودند که تعداد 821 نفر طبق فرمول کوکران با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بودند که شاخص های روانسنجی شامل روایی و پایایی آنها تأیید شد. داده های حاصل از اجرای مصاحبه نیمه ساختاریافته با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA-12 و داده های حاصل از اجرای پرسشنامه محقق ساخته با روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزارهای SPSS-22 و Smart PLS-2 تحلیل شدند.یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که الگوی ساختار سازمانی مبتنی بر شاخص های بهبود و توسعه آموزشی در دانشگاه فرهنگیان دارای 21 مولفه، 7 بعد و 3 مقوله بود. مقوله های آن شامل ساختار سازمانی مبتنی بر بهبود و توسعه آموزشی در دانشگاه فرهنگیان (با 3 بعد دانشی، نگرشی و مهارتی)، سازوکارهای ارتقاء در دانشگاه فرهنگیان (با 2 بعد سازمانی و اجتماعی) و موانع ارتقاء در دانشگاه فرهنگیان (با 2 بعد اقتصادی و سازمانی) بودند. یافته های بخش کمی نشان داد که ساختار سازمانی در دانشگاه فرهنگیان دارای 32 سوال در 8 بعد و 3 مقوله بود. مقوله های آن شامل پیچیدگی (با 3 بعد عمودی، افقی و جغرافیایی)، رسمیت (با 3 بعد انعطاف پذیری، آزادی عمل و کنترل) و تمرکز (با 2 بعد تمرکزگرایی و عدم تمرکز) بودند که همه سوال ها بار عاملی بالاتر از 60/0 داشتند. بهبود و توسعه آموزشی در دانشگاه فرهنگیان دارای 34 سوال در 9 بعد و 3 مقوله بود. مقوله های آن شامل دانشی (با 3 بعد دانش شناختی، دانش موضوعی و دانش عملی)، نگرشی (با 3 بعد نگرش کارآفرینانه، نگرش بالندگی و نگرش اخلاقی) و مهارتی (با 3 بعد مهارت فردی، مهارت فنی و مهارت حرفه ای) بودند که همه سوال ها بار عاملی بالاتر از 70/0 داشتند. همچنین، سازوکارهای ارتقاء در دانشگاه فرهنگیان دارای 21 سوال در 6 بعد و 2 مقوله بود. مقوله های آن شامل سازمانی (با 3 بعد ساختاری، مدیریتی و قانونی) و اجتماعی (با 3 بعد مشارکت، نفع عمومی و مهارت آموزی) بودند که همه سوال ها بار عاملی بالاتر از 70/0 داشتند. علاوه بر آن، موانع ارتقاء در دانشگاه فرهنگیان دارای 19 سوال در 6 بعد و 2 مقوله بود. مقوله های آن شامل اقتصادی (با 3 بعد بودجه، اقتصادی و تجهیزاتی) و سازمانی (با 3 بعد برنامه ریزی، سازماندهی و نظارت) بودند که همه سوال ها بار عاملی بالاتر از 50/0 داشتند. الگوی هر یک از سازه های ساختار سازمانی در دانشگاه فرهنگیان، بهبود و توسعه آموزشی در دانشگاه فرهنگیان، سازوکارهای ارتقاء در دانشگاه فرهنگیان و موانع ارتقاء در دانشگاه فرهنگیان در حالت ضرایب استاندارد و معناداری ترسیم شد.بحث و نتیجه گیری: الگوی ساختار سازمانی مبتنی بر شاخص های بهبود و توسعه آموزشی در دانشگاه فرهنگیان می تواند به متخصصان و برنامه ریزان این دانشگاه جهت بهبود آن و ایجاد مزیت رقابتی کمک نماید.
طراحی مدل خودتنظیمی تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی و الگوی ارتباطی خانواده با میانجی گری اشتیاق تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
325 - 336
حوزههای تخصصی:
هدف: خودتنظیمی نقش موثری در سایر عملکردهای تحصیلی دانش آموزان دارد و می تواند سبب موفقیت تحصیلی آنان گردد. بنابراین، هدف این مطالعه طراحی مدل خودتنظیمی تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی و الگوی ارتباطی خانواده با میانجی گری اشتیاق تحصیلی بود.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری مطالعه حاضر دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر همدان در سال تحصیلی 400-1399 و حدود 4000 نفر بودند. نمونه های این مطالعه 420 نفر بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی (Savari and Arabzade, 2013)، پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی (Gagne, 2003)، مقیاس تجدیدنظرشده الگوهای ارتباطی خانواده (Koerner and Fitzpatrick, 2002) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (Schaufeli et al., 2002) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های ضرایب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-20 و Smart-PLS-3 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل خودتنظیمی تحصیلی بر اساس نیازهای بنیادین روانشناختی و الگوی ارتباطی خانواده با میانجی گری اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان برازش مناسبی داشت. دیگر یافته ها نشان داد که نیازهای بنیادین روانشناختی و الگوهای ارتباطی گفت وشنود و همنوایی بر اشتیاق تحصیلی دانش آموزان اثر مستقیم و معنادار و نیازهای بنیادین روانشناختی، الگوهای ارتباطی گفت وشنود و همنوایی و اشتیاق تحصیلی بر خودتنظیمی آنان اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0>P). افزون بر آن، نیازهای بنیادین روانشناختی و الگوهای ارتباطی گفت وشنود و همنوایی با میانجی گری اشتیاق تحصیلی بر خودتنظیمی تحصیلی دانش آموزان اثر غیرمستقیم و معنادار داشتند (05/0>P).
بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج پژوهش حاضر برای بهبود خودتنظیمی دانش آموزان می توان نیازهای بنیادین روانشناختی آنان را تأمین و میزان الگوهای ارتباطی و اشتیاق تحصیلی آنها را از طریق کارگاه های آموزشی ارتقاء بخشید.
طراحی الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
349 - 358
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت هوش و استعداد و نقش آنها در عملکردهای تحصیلی، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانش آموزان دوره ابتدایی انجام شد.
روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا آمیخته (کیفی-کمّی) بود. جامعه مطالعه در بخش کیفی صاحب نظران حوزه علوم تربیتی متخصص در زمینه مدیریت هوش و استعداد بودند که بر اساس اصل اشباع نظری تعداد 14 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه مطالعه در بخش کمّی مدیران و معلمان استان بوشهر بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 196 نفر آنها با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. داده های بخش کیفی با مصاحبه نیمه ساختاریافته و بخش کمّی با پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شدند. برای تحلیل داده های بخش کیفی از روش کدگذاری در نرم افزار MAXQDA-12 و برای تحلیل داده های بخش کمّی از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-25 و Smart PLS 4 استفاده شد.
یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانش آموزان دوره ابتدایی 124 شاخص، 15 مولفه در 6 بعد شامل مقوله محوری (با سه مولفه جذب استعداد، توسعه و ارتقاء استعداد و حفظ استعداد)، عوامل علّی (با سه مولفه شرایط داخلی، شرایط سازمانی و فرآیندهای جاری)، عوامل زمینه ای (با سه مولفه عوامل مدیریتی، برنامه ریزی نیروی انسانی و عوامل زیرساختی)، عوامل راهبردی (با دو مولفه ساختاری و فرآیندی)، عوامل محیطی (با دو مولفه پویایی محیطی و حمایت محیطی) و پیامدها (با دو مولفه فردی و اجتماعی- سازمانی) داشت. همچنین، یافته های بخش کمّی نشان داد که الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانش آموزان دوره ابتدایی برازش مناسبی داشت و عوامل علّی، عوامل زمینه ای و عوامل محیطی بر مقوله محوری اثر مستقیم و معنادار، مقوله محوری، عوامل زمینه ای و عوامل محیطی بر عوامل راهبردی اثر مستقیم و معنادار و عوامل راهبردی بر پیامدها اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0P<).
بحث و نتیجه گیری: الگوی مدیریت هوش و استعداد برای دانش آموزان دوره ابتدایی طراحی شده در پژوهش حاضر می تواند به متخصصان و برنامه ریزان حوزه تعلیم وتربیت برای بهبود هوش و استعداد دانش آموزان در راستای ارتقای عملکردهای تحصیلی کمک نماید.
مطالعه کیفی چالش های پاسخگویی سازمان های مردم نهاد (سمن ها) در برابر ذی نفعان بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
169 - 197
حوزههای تخصصی:
با نگاهی خاص به سازمان های مردم نهاد جوانان استان اصفهان، این مقاله درصدد است نشان دهد سمن ها چگونه در چارچوب رابطه با دولت، خود را نه تنها به دولت بلکه نسبت ذی نفعان اصلی شان، یعنی جامعه ای که به آن خدمت می کنند، پاسخگو نگه می دارند؟ این مطالعه با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای برساختی انجام شده است. نمونه گیری براساس دو نوع نمونه گیری هدفمند و نظری انجام شده و گردآوری داده ها از طریق مصاحبه با 33 نفر از دبیران سمن ها صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد سمن ها با فرایندهای مختلفی، پاسخگویی به ذی نفعان متعدد را حفظ می کنند. کثرت و تنوع بالقوه منافع ذی نفعان که در اکثر مواقع در تقابل باهم قرار دارند، در کنار محدودیت هایی که ترتیبات نهادی دولت بر سمن ها تحمیل می کند، فرایند شناورکردن پاسخگویی را به راهبردی برای ایجاد تعادل بین محورهای مختلف پاسخگویی و لایه های متعدد منافع و به خصوص محفوظ داشتن پاسخگوییِ روبه پایین تبدیل می کند.
رابطه مؤلفه های فرهنگی و شکوفایی شهر با تأکید بر مناطق حاشیه نشین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
36 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مؤلفه های فرهنگی و شکوفایی شهر با تأکید بر مناطق حاشیه نشین است. روش پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش تمامی شهروندان بالای 18 سال ساکن در مناطق حاشیه نشین شهر اردبیل می باشند. برای نمونه گیری از شیوه نمونه گیری چندمرحله ای و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. تعداد نمونه آماری برابر 384 نفر برآورد گردید. برای تحلیل اطلاعات از نرم افزار Spss و برای تحلیل فرضیات از آزمون های پیرسون، رگرسیون و t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج نشان داد که وضعیت مؤلفه های شکوفایی شهر (بهره وری، کیفیت زندگی، زیرساخت ها، پایداری محیطی و دربرگیرندگی و شمول اجتماعی) کمتر از حد متوسط است. همچنین بین مؤلفه های فرهنگی و شکوفایی شهر رابطه معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که متغیر ارزش ها و باورها با بیشترین میزان تأثیر با بتای (70/0)، الگوهای انگیزشی (32/0)، سبک زندگی (24/0) و تحمل ابهام با کمترین میزان تأثیر با بتای (16/0) متغیر شکوفایی شهر با تأکید بر مناطق حاشیه نشین شهر اردبیل را پیش بینی می کنند.
شناسایی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر مهارت های ارتباطی اعضای خانه موسیقی ایران؛ مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جستجو و شناسایی عوامل اجتماعی و فرهنگی است و این پژوهش با هدف بررسی لایه های عوامل اجتماعی و فرهنگی موثر در شکل گیری مهارتهای ارتباطی اعضای خانه موسیقی ایران انجام شد.روش: داده ها از 29 مصاحبه نیمه ساختاریافته با اعضای خانه موسیقی ایران گردآوری و با روشهای کدگذاری باز، محوری و انتخابی، با استفاده از نظریه گراندد تئوری تحلیل شد.یافته ها: طبقات کلی شناسایی شده در این پژوهش عبارتند از: باورها و ارزشها، آسیب پذیری شغلی و عضویت در خانه موسیقی، مهارتهای ارتباطی، طبقه و رفاه اجتماعی، معاشرت و سطح تحصیلات.نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از این پژوهش همراستا با بسیاری از پژوهشهای انجام شده، حاکی از ضرورت درک واقعیت هر یک از عوامل اجتماعی فرهنگی شناسایی شده برای بهبود انواع مهارتهای ارتباطی در سطوح مختلف خانوادگی و حتی سازمانی است.