فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
313 - 341
حوزههای تخصصی:
امروزه زیست پذیری سکونتگاه های انسانی گفتمان مسلط در توسعه پایدار است. در این راستا طرح هادی چشم انداز فضایی-کالبدی روستا را طراحی و بستری مناسب برای توزیع بهینه خدمات دولتی و عمومی فراهم و شرایط لازم را برای پایداری جمعیت روستا ایجاد می کند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت زیست پذیری سکونتگاه های روستایی و اثرات اجرای طرح هادی در زیست پذیری سکونتگاه های روستایی می باشد. مطالعه حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی-تحلیلی و جهت جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده گردید. قلمرو مکانی، شهرستان چهاربرج از استان آذربایجان غربی است و با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران از روستاهای دارای طرح هادی 143 خانوار و از روستاهای فاقد طرح 121 خانوار به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای انتخاب خانوارها در روستاها، از روش تصادفی متناسب با حجم جامعه استفاده شد. سطح پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 789/0 به دست آمد که بیانگر نرمال بودن داده ها می باشد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره کوپراس، تحلیل خوشه ای و رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، روستاهای قپچاق و فیروزآباد به ترتیب با (Qi=7/81) و (Qi=7/71) از میزان زیست پذیری اجتماعی بالایی برخوردار هستند. ضمناً، اجرای طرح هادی روستایی در بخش اشتغال و درآمد با ضریب 718/0 و مشارکت اجتماعی با ضریب 709/0 بیشترین تأثیر گذاری را داشته و افزایش زیست پذیری اجتماعی سکونتگاه های روستایی را به همراه داشته و در مؤلفه های امکانات و خدمات زیرساختی با ضریب 245/0 و افزایش کیفیت بهداشت و سلامت فردی با ضریب 191/0 کمترین تأثیر را داشته و در زمینه ابعاد کلی زیست پذیری نیز اجرای طرح هادی روستایی در بُعد اجتماعی (افزایش مشارکت، امنیت اجتماعی و کاهش بزهکاری و...) بیشترین تأثیر را با مقدار 672/0 و به لحاظ رتبه بندی زیست پذیری اجتماعی، بالاتر از ابعاد اقتصادی و زیست محیطی قرار دارد..
تبیین جامعه شناختی احساس نابرابری اجتماعی - اقتصادی در بین شهروندان اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
35 - 68
حوزههای تخصصی:
مردم جامعه بیشتر از آنکه از نابرابری واقعی رنج ببرند، از احساس ذهنی یا نابرابری ادراک شده رنج می برند. برای تبیین موضوع، در این پژوهش به دنبال بررسی عوامل اجتماعی موثر بر احساس نابرابری های اجتماعی بوده و سعی کردیم به این پرسش پاسخ دهیم: عوامل اجتماعی موثر بر احساس نابرابری اجتماعی در شهر اصفهان کدامند؟ این تحقیق از نظر کنترل شرایط پژوهش از نوع روش ترکیبی یا آمیخته(پیمایشی و نظریه زمینه ای) است. جامعه آماری بررسی حاضر کلیه شهروندان 18 سال و بالاتر ساکن شهر اصفهان هستند. حجم نمونه برطبق فرمول کوکران 400 نفر بوده است که با روش نمونه گیری تصادفی متناسب با حجم انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه پژوهشگر ساخته ای متشکل از 28 گویه برای متغیرهای مستقل و18 گویه برای احساس نابرابری اجتماعی(متغیر وابسته) جمع آوری شد. تامین روایی سوالات پرسش نامه از طریق روش اعتبار صوری انجام شد و برای اطمینان از کیفیت ابزار، پژوهشگر با دو ملاک پایایی و اعتبار اقدام به بررسی آن کرد. برای بررسی پایایی از پایایی بازآزمایی استفاده شد که میزان 99 درصد پایایی بدست آمده حاکی از پایایی بسیار بالای ابزار بود. برای بررسی اعتبار، از اعتبار محتوا(برطبق فرمول سن اچ لاوشه - ضریبCVR) استفاده شد که ضریب CVR معادل 68 درصد بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تی مستقل، استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده، تفاوت معناداری بین احساس نابرابری اجتماعی و متغیرهای فرصت های اجتماعی، محدوده جغرافیایی و برنامه های رسانه ای وجود دارد. اما بین احساس نابرابری اجتماعی و متغیرهای قومیت، دین، پایگاه های اجتماعی و سطوح تحصیلات، تفاوت معناداری وجود ندارد.
تکنولوژی و تحول جایگاه اجتماعی شیء هنری-آیینی (مورد مطالعه: علامت در شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
127 - 146
حوزههای تخصصی:
"علامت" از اشیای هنری-آیینی محرم در ایران است که با اصول هنری و تکنیکی ویژه ای ساخته می شود. این اصول به مرور تغییراتی یافته است. با این حال، پژوهش های علمی چندانی درباره این تغییرات و تأثیرات آن ها بر نقش اجتماعی این شیء در دسترس نیست. به دلیل اینکه شهر اصفهان مرکز مهم ساخت سنتی "علامت" است و این شیء، مهم ترین شیء هنری-آیینی در این شهر است، این پژوهش در نظر دارد تأثیر تغییرات تکنولوژیکی جدید در ساخت و تبلیغ "علامت" را بر جایگاه و کارکرد اجتماعی آن در این شهر بررسی کند. بدین منظور از تعریف مردم شناسی از “جایگاه اجتماعی” در ترکیب با نظریه عاملیت آلفرد جل، مردم شناس هنر، بهره برده است. این مقاله در پی پاسخ دو سؤال است:"علامت" چه کارکرد و جایگاه اجتماعی ای در شهر اصفهان دارد؟ و تحولات جدید تکنولوژی چه تأثیری بر ویژگی های سنتی، جایگاه اجتماعی و کارکرد آن نزد مردم این شهر داشته است؟ داده های این پژوهش از طریق روش های مردم نگاری و نیز روش های غیرواکنشی گردآوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد "علامت" در شهر اصفهان یکی از مؤلفه های چرخه تعیین جایگاه اجتماعی افراد است و بهره گیری از تکنولوژی روز در ساخت آن، تأثیرات زیر را به دنبال دارد: افزایش کارکرد نمایشی و تبلیغی "علامت"، تغییر معیارهای جایگاه و ارزش اجتماعی این شیء از معیارهای آیینی و اجتماعی به معیارهای نمایشی و فردی، جابه جاشدن جایگاه عامل تأثیر و پذیرنده تأثیر در تعامل "علامت" و جامعه و گسست یا سستی در چرخه تعیین جایگاه اجتماعیِ مبتنی بر عاملیت "علامت".
کلیشه سازی جنسیتی و بازنمایی زنان در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
19 - 35
حوزههای تخصصی:
کلیشه سازی جنسیتی تمهیدی است که در واقع نمایی و برساخت پدیده های پیرامون نقش داشته و در جهت دهی افکار عمومی اثر گذار است. رسانه ها این تمهید را دستمایه قرار داده و در ترویج، شکل دهی و تهییج مخاطبانشان از آن استفاده می کنند. سینما از مهمترین ژانرهایی است که به مدد کلیشه سازی جنسیتی سعی در بازنمایی تصاویر خاصی از جهان زنانه و ارتباط آن با جامعه مردسالار دارد. سینما به دلیل ویژگی های بارز خود یعنی واقع نمایی، همدلی، همذات پنداری و گریزخواهی، به عنوان رسانه ای دیداری و کاربردی در فرآیند ارتباطات تلقی می شود و مخاطبان زیادی دارد. به همین دلیل است که مدیران و کارشناسان این صنعت باید دانش و آگاهی کامل داشته باشند تا بتوانند ارتباطات مناسبی را با مخاطب برقرار کنند. تاریخ سینمای ایران گویای آن است که هیچگاه از پرداختن به کلیشه های جنسیتی مبرا نبوده است. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی کلیشه سازی جنسیتی را در سینمای ایران مورد مداقه قرار داده و مسئله ی اصلی آن واکاوی نمایش زنان در سینمای پس از انقلاب می باشد. روش تحقیق کیفی با رویکردی توصیفی تحلیلی است و به شیوه جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و آرشیوهای صوتی و تصویری انجام شده است. از این روی برای آشکارسازی مسئله پژوهش فیلم های ریحانه، عینک دودی، گیس بریده، رسوایی که پس از انقلاب تولید و پخش شده است بر مبنای گزینش هدفمند از موارد مطلوب انتخاب و بر اساس مبانی نظری پژوهش تحلیل کرده است.
آسیب شناسی ارتباطات علمی در میان اعضای هیئت علمی (مطالعه در میان اساتید دانشگاه های دولتی استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباطات علمی در بین دانشمندان نقش بسیار مهمی دارد. برای نمونه، حجم انبوهی از اطلاعات از طریق دیدارها و یا سایر روش های ارتباطی میان دانشمندان به دست می آید و یا منتقل می شود. نتایج برخی پژوهش ها در مورد این ارتباطات و تعاملات نشان می دهد که ارتباطات در بین اساتید دچار ضعف شده است و سطح نازل ارتباطات باعث فقدان بهره وری علمی و عدم تولید اندیشه های جدید می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی آسیب شناسانه ارتباطات علمی در میان اعضای هیئت علمی دانشگاه های (دولتی) استان ایلام بر اساس نظریه کالینز بود که مواردی همچون مناسک تعامل، سرمایه فرهنگی و انرژی عاطفی را مدنظر قرار داده است. روش مطالعه، کمّی و پیمایش بود و داده ها با کمک پرسشنامه محقق ساخته از اعضای هیئت علمی دانشگاه های ایلام (دولتی) گردآوری شده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، ۱۷۰ نفر محاسبه شده و روش نمونه گیری، طبقه بندی (متناسب) بود. نتایج نشان داد در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه های ایلام، مناسک تعامل در سطح متوسط، انرژی عاطفی زیاد و فضای توجه نمادین ضعیف است. همچنین بین «مناسک تعامل» و «ارتباط با حوزه پژوهشی مشهور»، بین «افزایش سرمایه فرهنگی» و «افزایش فضای توجه نمادین» و «ارتباط بیشتر با حوزه پژوهشی مشهور»، بین «افزایش انرژی عاطفی» و «افزایش فضای توجه نمادین» و «ارتباط بیشتر با حوزه پژوهشی مشهور» و همچنین بین «خلاقیت» از طریق «فضای توجه نمادین» و «ارتباط با حوزه پژوهشی مشهور» رابطه معنادار وجود دارد.
طرحی نو برای مشارکت اجتماعی دانشجویان ایرانی در دانشگاه (فرا ترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۱)
23 - 42
مشارکت اجتماعی، از مفاهیم مهم جامعه شناسی محسوب می شود که امروزه نقش مهمی در جوامع بازی می کند؛ بنابراین، پژوهش حاضر تلاش می کند با فراترکیب مطالعات مرتبط با مشارکت اجتماعی، الگوی جدیدی را برای مشارکت دانشجویان در امور دانشگاه طراحی و معرفی کند. روش پژوهش از نوع فراترکیب و جامعه آماری آن، کلیه مقالات علمی و پژوهشی منتشرشده در ایران، با موضوع مشارکت دانشجویان در دانشگاه، در بازه زمانی 1390 تا پایان ۱۴۰۰ است. در کل تعداد 34 مقاله پژوهشی یافت شد که درنهایت پس از بررسی های مختلف، 20 مقاله برای بررسی نهایی انتخاب شد. یافته های تحقیق نشان داد 5 عامل اجتماعی، فردی، نگرش مشارکتی، فرهنگی و روانی بر مشارکت اجتماعی دانشجویان اثرگذارند که عامل اجتماعی شامل اعتماد اجتماعی، کارآمدی انجمن های علمی، مزایای عضویت در انجمن ها و نشاط اجتماعی، عوامل فردی شامل سن، جنس، تحصیلات، رشته تحصیلی، وضعیت اشتغال، عامل نگرش مشارکتی در بر گیرنده مشارکت اجتماعی، فعالیت مشارکتی و رفتار مشارکتی، عامل فرهنگی شامل رسانه، تلویزیون، شبکه های اجتماعی، دین داری، فرهنگ و عامل روانی هم در بر گیرنده احساس بی قدرتی، رضایت از زندگی، حرمت نفس، روحیه مشارکتی و مدارای اجتماعی است. نتایج نشان می دهد با افزایش و گسترش مشارکت دانشجویان در امور دانشگاه، همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی زندگی دانشجویی توسعه می یابد و موجب تقویت همبستگی، بهبود کیفیت زندگی دانشجویی و درنهایت بروز خلاقیت و خودباوری می شود.
بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر الگوی مصرف اقتصادی (مورد مطالعه: شهروندان شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر الگوی مصرف اقتصادی شهروندان شهر قم بوده است. این پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی انجام شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده و دارای 45 گویه و 9 بعد بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه شهروندان شهر قم بود و برای تعیین نمونه آماری ، براساس فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SMARTPLS نسخه 3 مورد تحلیل قرار گرفت. براساس نتایج به دست آمده، با توجه به تایید تاثیر بین متغیر های مشارکت اجتماعی ، عضویت در نهادهای مدنی ، اعتماد ، روابط اجتماعی گسترده ، عضویت در شبکه ها ، تعهد به ارزشهای اجتماعی و هنجارهای اجتماعی بر سطح کالای مصرفی و ترکیب آن می توان نتیجه گرفت برنامه ریزی آموزش و افزایش سرمایه اجتماعی، بر نوع و نحوه انتخاب کالای مصرفی تاثیر گذار است و با شناخت و دستیابی به این تاثیر و تاثر، موفقیت بیشتری در الگوی مصرف مطلوب، به دست می آید و در نهایت با این دستاورد این موضوع در سطح گسترده تر قابل تعمیم و تحقیق مضاعف خواهد بود.
واکاوی عناصر برنامه درسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
445 - 454
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به تدریس کارآفرینانه در عناصر برنامه درسی اهمیت زیادی دارد و بر همین اساس، هدف این مطالعه، واکاوی عناصر برنامه درسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی ایران بود.روش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه این مطالعه همه خبرگان و متخصصان کشور شامل شش گروه راه انداز کسب وکار و تأسیس شرکت های دانش بنیان، همکاری با نهادهای واسطه ای کارآفرینانه، آموزش و تدریس کارآفرینی، تألیف مقاله، کتاب و راهنمایی یا مشاوره پایان نامه و رساله در زمینه کارآفرینی، متخصص برنامه ریزی درسی و مدیران آموزش عالی در دانشگاه های ایران در سال تحصیلی 400-1399 بودند. نمونه ها طبق اصل اشباع نظری و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که تعداد آنها 25 نفر بود. ابزار پژوهش حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی و پایایی آن مورد بررسی و تایید قرار گرفت. داده ها با روش کدگذاری مبتنی بر نظریه داده بنیاد در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که عناصر برنامه درسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی ایران 216 مفهوم در 47 مولفه و 6 مقوله داشت. مقوله شرایط علّی شامل 8 مولفه و33 مفهوم، مقوله شرایط زمینه ای شامل 8 مولفه و 36 مفهوم، مقوله شرایط مداخله گر شامل 9 مولفه و 28 مفهوم، مقوله محوری شامل 5 مولفه و 39 مفهوم، مقوله راهبردها شامل 12 مولفه و 54 مفهوم و مقوله پیامدها شامل 5 مولفه و 26 مفهوم بود.نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، متخصصان و برنامه ریزان درسی می توانند گام موثری در جهت بهبود برنامه درسی تدریس کارآفرینانه در حوزه علوم انسانی آموزش عالی بردارند.
نگاشت موضوعی فرهنگی اجتماعی فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
فضای مجازی مقوله ای است که در سال های اخیر توجه بسیار بالایی را به خود جلب کرده است. با توجه به این مهم این پژوهش در راستای تهیه نقشه ای جامع و نظام یافته از موضوعات حوزه فرهنگی- اجتماعی فضای مجازی انجام پذیرفته است. این پژوهش از دو رویکرد استقرایی و قیاسی بهره برده است. در رویکرد استقرایی که ناظر به گستره عظیمی از مفاهیم و موضوعات فرهنگی و اجتماعی در ارتباط با فضای مجازی است از روش «طوفان فکری» و سپس «نقشه نگاری ذهنی» برای احصاء موضوعات فرهنگی و اجتماعی مرتبط با فضای مجازی استفاده شده است. در رویکرد قیاسی نیز از روش های «کتابخانه ای»، «ماتریسی» و «نقشه نگاری ذهنی» استفاده شده است. در یافته های این پژوهش احصاء موضوعات صورت پذیرفته، مفاهیم شکل گرفته و مقوله بندی شده اند و بر اساس آن ها، نقشه های ذهنی فضای مجازی با لایه های فرهنگ، سطوح فرهنگ، ابعاد فرهنگ، حوزه های سیاستی فرهنگ و حوزه های میان رشته ای فرهنگ ارائه شده است. نتایج پژوهش گویای این مطلب است که حوزه فرهنگی اجتماعی فضای مجازی گستره عظیمی از موضوعات را شامل می شود که نظام دادن به این موضوعات با در نظر داشتن جامعیت و مانعیت کار پیچیده و مشکلی است که با اجرای همزمان رویکرد استقرایی و قیاسی تا حد زیادی این مهم برآورده می شود.
نقش سرمایه اجتماعی در مدیریت بحران؛ مطالعه موردی سیل استان لرستان در سال ۱۳۹۸(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
219 - 236
هدف این پژوهش بررسی نقش مولفه های سرمایه اجتماعی در بحران و تاثیر آنها بر کیفیت مدیریت بحران است. روش تحقیق کیفی و با استفاده از مصاحبه (گروه های کانونی) انجام شده است. برای تحقق اهداف، پنج گروه کانونی براساس ویژگی های افراد سیل زده (جنسیت، سن، محل سکونت، شغل و آسیب پذیری) تشکیل شد و با روش کیفی و براساس رهیافت کمترساخت یافته و سپس متمرکز(قیف)، مصاحبه ها انجام شد. بستر مطالعاتی تحقیق، بحران سیل سال ۱۳۹۸ در استان لرستان و جامعه مورد بررسی سیل زدگان این استان است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که وضعیت سرمایه اجتماعی پیش از سیل همچون وضعیت اقتصادی مطلوب نبود و مشکلات معیشتی متعددی وجود داشت. با بروز بحران عواملی مانند بی اعتمادی، مشارکت اجتماعی ضعیف، پیوندهای اجتماعی کم رمق، روحیه داوطلبی پایین، کم توجهی به ظرفیت های رسانه ای در بحران از سوی نهادهای امدادی و نبود تصمیم گیری موثر و کارآمد باعث تضعیف سرمایه اجتماعی شد و تاثیر بدی بر کیفیت مدیریت بحران داشت. در این تحقیق مدیریت بحران با رویکرد بحران پذیر مدنظر است که در آن بحران فرصتی برای توسعه درنظر گرفته می شود. با توجه به یافته های تحقیق، وضعیت مولفه اعتماد بیش از سایر مولفه ها نامطلوب است که اثرات محسوس و نامحسوسی بر میزان اثربخشی مدیریت بحران می گذارد.
شهر به مثابه اثر هنری: تبیین نظری رویکرد حق به شهر لوفور در برنامه ریزی و توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
5 - 33
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری فراتر از درک شهر به عنوان یک محصول فیزیکی و اقتصادی است. نظریه حق به شهر لوفور، فراخوانی برای درک شهر فراتر از محصولی مادی است که معتقد است توسعه شهری مستلزم تحولات اجتماعی-فضایی شهری است که هم متعلق و هم نتیجه ساکنان آن است. روش تحقیق حاضر از نوع تحلیل محتوای کیفی جهت دار است که به عنوان رهیافتی جهت بسط چارچوب نظری در ارتباط با موضوع پژوهش بکار گرفته شده. شیوه گردآوری داده ها، از نوع اسنادی و به لحاظ هدف، بنیادی-توسعه ای است. لذا در این تحقیق با استفاده از عدسی نظریِ حق به شهر لوفور، به مثابه چارچوبی تحلیلی جهت تبیین پیرامون توسعه شهری استفاده شده است. توسعه شهری از منظر تولید فضا، از سه فضای عینی، ذهنی و اجتماعی تشکیل شده است که ازنظر لوفور، سه حق بنیادین با جهت گیری های دیالکتیکی را شکل می دهند که عبارت اند از: حق به تصاحب (تصاحب در تولید و در مصرف) حق به مشارکت (مشارکت دگرگون کننده و بازتولیدی) و حق به تفاوت (اجتماعی و فضایی). ترجمه و تفسیر حق به شهر لوفور سه اصل عدالت فضایی، دموکراسی و سرزندگی شهری را شامل می شود که برای کاربست پذیری در توسعه شهری به ترتیب بعد محتوایی، رویه ای و تشخیصی را تشکیل می دهند. توسعه شهری مبتنی بر حق به شهر امری یکپارچه از لحاظ عینی، ذهنی و حسی است که هم زمان به نکوهش ارزش مبادله و اولویت بخشی به ارزش استفاده از فضای شهری اشاره دارد. این چارچوب نظری ما را قادر می سازد که، مؤلفه های مربوط به هر قلمرو شهر را به صورت دیالکتیکی شناسایی کنیم و به سمت «شهرها برای مردم" حرکت کنیم "نه برای سوداگری» و این یک آغاز است. نقطه ای برای تغییر خودمان از طریق تغییر شهر.
راهکارهای برون رفت از چالش های تقریب مذاهب اسلامی در حوزه بین الملل بر اساس دیدگاه امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مد ظله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقریب مذاهب اسلامی، آرمان مشترک مسلمانان جهان، از دیرباز مورد توجه پیشوایان دینی و دین شناسان شیعه و سنی بوده است. تقریب مذاهب در حوزه بین الملل ازجمله موضوعات مهم جهان اسلام است که موانع و چالش های خاص خود را دارد و تلاش برای یافتن راهکارهای مناسب برای برون رفت از این چالش ها باعث تسریع فرایند مذاکره و تعامل بین مذاهب مختلف می شود. ازآنجاکه تاکنون کمتر پژوهشی درصدد گردآوری نظرات اندیشمندان و تبیین راه حل های بالقوه برای تقویت ارتباط بین مذاهب مختلف در سطح بین المللی برآمده است، مقاله حاضر ضمن گردآوری دیدگاه های برجسته صاحب نظران، موانع و چالش های تقریب مذاهب را از منابع موجود استخراج و به دو گروه عوامل بیرونی و درونی تقسیم نموده است. سپس، با تأکید بر دیدگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله)، مستخرج از صحیفه نور و مجموعه بیانات رهبری و تطبیق موضوعی موانع و چالش ها با نظریات ایشان، سه دسته راهبرد مؤثر برای چگونگی مواجهه با موانع و چالش های تقریب مذاهب اسلامی در سطح بین الملل ارائه شده است که عبارت اند از راهبردهای اعتقادی- دینی، راهبردهای سیاسی و راهبردهای علمی- فرهنگی. همچنین، در این پژوهش با الگوبرداری از مطالعاتی که بر مبنای روش ترکیبی (SWOT) انجام شده، از روش تحلیل محتوا برای شناسایی و دسته بندی مقولات و راهبردهای ارائه شده توسط امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله) به ویژه نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدات استفاده شد. این پژوهش، با استفاده از فرصت ها، راهکارهایی برای خنثی کردن تهدیدها و تقویت نقاط قوت ارائه کرده است.تقریب مذاهب اسلامی، آرمان مشترک مسلمانان جهان، از دیرباز مورد توجه پیشوایان دینی و دین شناسان شیعه و سنی بوده است. تقریب مذاهب در حوزه بین الملل ازجمله موضوعات مهم جهان اسلام است که موانع و چالش های خاص خود را دارد و تلاش برای یافتن راهکارهای مناسب برای برون رفت از این چالش ها باعث تسریع فرایند مذاکره و تعامل بین مذاهب مختلف می شود. ازآنجاکه تاکنون کمتر پژوهشی درصدد گردآوری نظرات اندیشمندان و تبیین راه حل های بالقوه برای تقویت ارتباط بین مذاهب مختلف در سطح بین المللی برآمده است، مقاله حاضر ضمن گردآوری دیدگاه های برجسته صاحب نظران، موانع و چالش های تقریب مذاهب را از منابع موجود استخراج و به دو گروه عوامل بیرونی و درونی تقسیم نموده است. سپس، با تأکید بر دیدگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله)، مستخرج از صحیفه نور و مجموعه بیانات رهبری و تطبیق موضوعی موانع و چالش ها با نظریات ایشان، سه دسته راهبرد مؤثر برای چگونگی مواجهه با موانع و چالش های تقریب مذاهب اسلامی در سطح بین الملل ارائه شده است که عبارت اند از راهبردهای اعتقادی- دینی، راهبردهای سیاسی و راهبردهای علمی- فرهنگی. همچنین، در این پژوهش با الگوبرداری از مطالعاتی که بر مبنای روش ترکیبی (SWOT) انجام شده، از روش تحلیل محتوا برای شناسایی و دسته بندی مقولات و راهبردهای ارائه شده توسط امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله) به ویژه نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدات استفاده شد. این پژوهش، با استفاده از فرصت ها، راهکارهایی برای خنثی کردن تهدیدها و تقویت نقاط قوت ارائه کرده است.
مطالعه کیفی فاصله گیری فرهنگ شنیداری موسیقی ایران از ریشه های اصیل خود در دوره پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
142 - 155
حوزههای تخصصی:
فرهنگ هر جامعه برآیند و بازتابگر ارزش ها، آداب و رسوم، نمادها و باورهایی است که تعامل های روزمره و تبادلات بین الذهانی کنشگران را جهت می بخشند و غالباً از بطن انواع تقابل ها و همیاری ها بر می خیزند. بخشی از این فرهنگ کلی بی تردید فرهنگ شنیداری است که سیر تکاملی خاص خود در تاریخ هر جامعه را دارد. هدف این پژوهش تحلیل زمینه های فاصله گرفتن فرهنگ شنیداری موسیقی از ریشه های اصیل خود در دوران پهلوی دوم است. این گسست از دوره ناصری با ورود موسیقی نظام به بدنه موسیقی ایرانی آغاز شد و عواملی چون تجددگرایی، مراسم مذهبی، حذف آموزش سازهای ایرانی و رواج آموزش نت محور آن را تشدید کردند. این فرایند بعدها نیز با تعمیق مدرنیته ایرانی در پهلوی دوم تداوم یافت و نهایتاً با رخداد انقلاب 1357 در مسیر دیگری افتاد. روش مورد استفاده از جنس کیفی و از نوع تاریخی و توصیفی- تحلیلی است و داده ها به شیوه اسنادی گردآوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از دوره پهلوی دوم تا انقلاب 1357؛ رادیو و تلویزیون، سالن های اجرا و کافه ها، ضبط و پخش آثار موسیقی و مراکز فرهنگی بر علل قبلی افزوده شدند. هر چند تلاش هایی در جهت احیای موسیقی ایرانی صورت گرفت اما نتوانست در مقابل موجی که حامل موسیقی غیرایرانی بود مقاومت لازم را نشان دهد. لذا موسیقی ایرانی فقط در متن مواجهه با موسیقی غربی و در تقابل و تبادل با آن توانست به کار خود ادامه بدهد.
پژوهشی در بافته های تبرستان قدیم بر پایه منابع مکتوب تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
173 - 185
حوزههای تخصصی:
منطقه تبرستان قدیم به عنوان یک واحد جغرافیاییِ تاریخی و فرهنگی، از مراکز بافندگی و حوزه تولید قالی طبری بوده که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش آن است که با رویکرد مطالعات تاریخی، وضعیت بافته های منطقه تبرستان و ابعاد آن را تبیین نماید. منابع مکتوب تاریخی به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم حاوی اطلاعات و مستندات ارزشمندی برای شناسایی بخش های مغفول بافته های پرآوازه تبرستان هستند. این مقاله برپایه منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی و تحلیلی، مستندات موجود در زمینه بافته های تبرستان در اسناد و تالیفات تاریخی و نیز گزارشات سیاحان خارجی را جمع آوری و مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، پیشینه طولانی در صنعت تولید ابریشم و صدور آن، صنعت بافندگی و فرش طبری وجود دارد و به پیش از ورود اسلام به حوزه تبرستان، بر می گردد، صنایع بافت تبرستان به دلیل تولید فراوان ابریشم و کیفیت بافته ها در جایگاهی قابل رقابت با مراکز مهم بافندگی در قرون اولیه هجری بوده است. بافته های طبرستان به عنوان سرمایه و کالا، علاوه بر به کارگیری در تعاملات سیاسی، نقش مهمی در اقتصاد تبرستان ایفا می کرده اند. کثرت تولیدات انواع الیاف، منسوجات و بافته های طبری نشان دهنده وجود کارگاه های متعدد، رونق نظام تولید، فروش و صدور آن در منطقه تبرستان است و صنعت بافندگی به عنوان مهمترین صنعت تولیدی تبرستان، عامل رشد اقتصادیِ متکی بر تجارت و بازرگانی بوده است.
تحلیل گفتمان فرودستی: بازنمایی عکاسانه فرودستان در ایران از دهه 1350 تا دهه 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عکاسی مستند اجتماعی ایران، سهم اندکی در بازنمایی مسئله فرودستی داشته است؛ و بر خلاف ادعای ثبت صریح و بی دخل و تصرف، آنچه از فرودستی بازنمایی می کند، متکی بر گفتمان های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. هدف مقاله حاضر تحلیل بازنمایی عکاسانه فرودستی در بستر گفتمان های هژمونیک سال های انقلاب و پس از آن است. بدین منظور عکس های مستند اجتماعی ایران بین دهه های 1350 تا 1390 به روش تحلیل گفتمان، مورد تحلیل واقع شدند. با نمونه گیری هدفمند از عکس های مستند اجتماعی ایران، نشان داده می شود که گفتمان فرودستی به تعبیر فوکو با برجسته سازی چه گزاره هایی در هر دهه صورت بندی شده و عکاسی به عنوان آپاراتوس نهادی، چگونه آن را بازنمایی کرده است. نتایج این مقاله نشان داد که بازنمایی عکاسانه گفتمان فرودستی به سه دوره متمایز قابل تفکیک است؛ اول، بازنمایی فرودستان با گزاره اصلی «رنجبر انقلابی» و «مستضعف» در گفتمان اجتماعی دهه 1350، اغلب با بازنمایی بدن هایی آرمانی و انقلابی به مثابه نمادی از مقاومت به صحنه انقلاب فرا خوانده شدند. دوم، بازنمایی فرودستان با گزاره اصلی «قشر آسیب پذیر» در گفتمان فرهنگی، اغلب با بازنمایی بدن هایی منفعل، بیکار و معرف معصومیت از دست رفته در جامعه هنجارمند دهه 1370 با صورتی استحاله یافته به گالری ها راه یافتند. سوم بازنمایی فرودستان با گزاره اصلی «نابهنجار»، «کمتر برخوردار» یا «گروه های غیرمولد» در گفتمان سیاسی دهه 1390، اغلب با بازنمایی بدن هایی گروتسک و اگزوتیک به مثابه گروه های بالقوه بزهکار یا مجرمان، با فروکاست به ابژه ناکارمدِ جامعه مصرفی با تبعید به نا مکان هایی دور از جامعه به انقیاد درآمده و نامرئی شدند.
دیپلماسی مبتنی بر ایمان و کنشگری تشیع در نظام بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود کنشگران و سازمان های غیردولتی به عرصه جهانی و نقش آفرینی آن ها بعد از جنگ سرد، تغییرات مهمی در فهم دیپلماسی و نقش آن در نظام های جهانی به وجود آمده است. این پژوهش با بررسی منابع قدرت دیپلماسی در آموزه های شیعی تلاش کرده است تا ضمن تبیین ابعاد مفهوم «دیپلماسی مبتنی بر ایمان» چگونگی پیشبرد اهداف دیپلماتیک را با استفاده از ظرفیت تشیع به عنوان یک بازیگر غیردولتی ورای مرزهای ملی و با تأکید بر ظرفیت موازنه سازی نشان دهد. مقاله در پی یافتن پاسخ به این پرسش نظری است که ظرفیت نهاد شیعه به عنوان یک کنشگر و «بازیگر غیردولتی» (NSA)چگونه در پیشبرد اهداف و برنامه های پیروان این مذهب عمل می کند؟ در پاسخ به این پرسش این فرضیه آزموده می شود که دیپلماسی مبتنی بر ایمانِ مذهب تشیع، به کمک اجماع عمومی پیروان بر سر اصول و بنیان های مشترک ایمانی و با بهره گیری توامان از سه گونه دیپلماسی «مبادله ای»، «حمایتی» و «فرهنگی» برای دستیابی به اهداف مشترک شیعیان در ایجاد موازنه با اجتماعات رقیب، ظرفیت سازی می کند. در این پژوهش همچنین با مطالعه کتابخانه ای، اسنادی و مدارک علمی تلاش می شود تا دیپلماسی شیعه در جهان معاصر به «روش تفسیری» تبیین شود. یافته های این مقاله با یادآوری این نکته که دیپلماسی مبتنی بر ایمان در تحولات آینده نظام بین المللی نقش بسیار مهمی ایفا خواهد کرد، نشان می دهد نهاد تشیع با استفاده از منابع و ظرفیت دیپلماسی مبتنی بر ایمان خود می تواند نفوذ خود را به صورت توامان در سطوح فروملی و ورای مرزهای ملی گسترش دهد و در جهان پیرامونی خود موازنه سازی های نیرومندی را ایجاد کند. یافته های این پژوهش همچنین با تأکید بر مبانی مشترک عقیدتی سیاسی در فرهنگ سیاسی شیعه نشان می دهد این نگرش های ایمانی موجب افزایش قدرت کنشگری و انسجام شیعیان می شود و ظرفیت مهمی را برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری با اکثریت شیعی فراهم می کند.
تحلیل جامعه شناختی گرایش به روابط فرازناشویی از دیدگاه نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
62 - 85
حوزههای تخصصی:
روابط فرازناشویی در بسیاری از جوامع به شدت در معرض انگ و برچسب زنی قرارداشته و به یکی از مسائل مهم و اساسی میان زوج ها بدل شده است. با وجود رواج آن باز هم پدیده ای است که مورد انگ زنی قرار می گیرد و وقتی جامعه با آن روبه رو شود مایه شرمساری خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف بررسی گرایش زنان متاهل به روابط فرازناشویی صورت پذیرفته است که می کوشد در پرتو نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز، این مساله اجتماعی را تبیین کند. این مطالعه با استفاده از روش پیمایش در میان80 نفر از زنان متاهل شهر بابل که بر اساس شیوه نمونه گیری غیرتصادفی از نوع گلوله برفی انتخاب شده اند، انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین متغیرهای تقویت افتراقی و تقلید و گرایش به روابط فرازناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. رگرسیون چندگانه نشان می دهد که از میان متغیرهای مستقل، متغیر پاداش تصوری بیشترین پیش بینی پذیری را بر متغیروابسته یعنی گرایش به روابط فرازناشویی دارد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که گرایش به روابط فرازناشویی تحت تاثیر «پاداش ها»، «عکس العمل ها» و «تقلید از رسانه ها»، تقویت شده و تکرارپذیری اش بالا می رود. در واقع، روابط فرازناشویی تابعی است مثبت و مستقیم از تقویت افتراقی و تقلید که هر دو به عنوان محرک های متمایز کننده رفتار عمل می کنند.
"تحلیل گفتمان جایگاه توسعه در کنش گری جنبش دانشجویی عدالتخواه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
239 - 265
حوزههای تخصصی:
در طول سه دهه گذشته، مواضع جنبش دانشجویی عدالتخواه در بسیاری از موضوعات چالش برانگیز شده است. هدف این مقاله بررسی جایگاه توسعه در گفتمان این جنبش دانشجویی است. با توجه به تاثیرگفتمان جنبش های دانشجویی، در گفتمان موثر جامعه و تاثیرش بر ساختارهای سیاسی و اجتماعی، بررسی آن ضروری به نظر می رسد. در این راستا باید مشخص ساخت که گفتمان این تشکل، چه معنایی از توسعه را حفظ و چه معنایی را طرد می کند. الگوی تحلیل گفتمان تلفیقی فرکلاف و لاکلا و موفه، برای نیل به این هدف کارآمد است. بر پایه این الگو، ابتدا ویژگی صوری بیانیه ها و سخنرانی های افراد شاخص از منظر واژگان، نظام آوایی و دستور زبان در سه سطح محتوا و روابط موجود در متن و همچنین هویت هایی که در سطح متن تصویر می شوند؛ بررسی شد. در ادامه، در سطح تفسیر با استفاده از تلفیق فرکلاف و لاکلا و موف، گفتمان های موجود در متون بیانیه ها و مصاحبه ها شناسایی شد. در سطح تبیین جایگاه گفتمان مورد مطالعه در مناسبات قدرت مشخص شد. یافته ها نشان می دهد هر چند این گفتمان دال «تمدن گرایی اسلامی» را به عنوان بدیل توسعه معرفی می کند، اما همچنان با رویکرد وابستگی قرابتی اساسی دارد. در گفتمان جنبش، نسبت به مقوله هایی چون عدالت طلبی، اقتصاد مقاومتی، استکبار ستیزی و استعمار ستیزی و مبارزه با فساد برجسته سازی آشکار صورت پذیرفته است. در مقابل، توسعه غربی، اشرافی گری و جناح بندی های سیاسی، با شدت بالابه حاشیه رانده شده اند. گفتمان های غائب این جنبش شامل صلح طلبی، مقوله زنان، دمکراسی خواهی، آزادی خواهی، حقوق بشر و امر روزمره است.
سوژه گی: آگاهی، تاریخ و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 16
حوزههای تخصصی:
مفهوم سوژه گی و ورود آن به اندیشه فلسفی و اجتماعی یکی از تحولاتی است که رنسانس با خود به همراه آورد، تحولی که طی آن سوژه گی، به مثابه مبنای آگاهی و کنش به یکی از مسائل مورد مناقشه در بین نظریه پردازان فلسفه و علوم اجتماعی تبدیل شد. از این منظر، رویکردهای گوناگون به سوژه گی، از حیث پرداخت به موضوعاتی نظیر آزادی و اراده، آگاهی، انقیاد، ساخت خود، بودن، هستی، ایدئولوژی و ساخت اجتماعی، جزو مجادله برانگیز ترین نظریه های جامعه شناختی و انتقادی عصر حاضر بوده اند. روش این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی می باشد. گردآوری مطالب به شیوه اسنادی بوده است و در این راستا از کتب، مقالات و متون مختلف نظری استفاده شده است. مطالعه حاضر در پاسخ به مسئله مناقشه برانگیز سوژه گی انجام شده است. بر این مبنا می توان رویکردها و نظریه های مرتبط با سوژه گی را در قالب سه الگوی کلی طبقه بندی کرد: 1-الگوی کلاسیک و وجودی، 2-الگوی بودن و 3-الگوی تجویزی. بر اساس این سه الگو مبنای اقدامات و آگاهی سوژه در طیفی بین «منِ مطلق» تا «انقیاد و کنترل مطلق» قرار می گیرند. نظریه های کلاسیک و وجودگرا در سمت منِ مطلق قرار دارند. اما با ظهور هگل رویکردهای مرتبط با سوژه گی از منِ مطلق و سوژه مسئول فاصله می گیرند. در واقع، نظریه هگل به عنوان یک نظریه میان سوژه گی نقطه آغاز و زمینه ساز شکل گیری حرکت به سمت الگوهای بودن و تجویزی قرن بیستمی در ارتباط با سوژه گی است.
تبیین جامعه شناختی تأثیر عدم ابراز وجود و ابراز بیان بر احساس محرومیت نسبی (مورد مطالعه: منطقه 13 شهر اصفهان )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
134-147
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی تأثیر عدم ابراز وجود و ابراز بیان بر احساس محرومیت نسبی انجام شد. پژوهش حاضر پیمایشی و به لحاظ ماهیت نیز توصیفی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته و در طیف لیکرت است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه افراد 15 سال به بالای ساکن منطقه 13 شهر اصفهان بودند. بر اساس فرمول کوکران در سطح خطای 5 درصد، 384 نفر نمونه تعیین شد ولی با توجه به تعداد توزیع 420 پرسشنامه، مجموعاً 400 پرسشنامه صحیح پُر شده بود که مبنای تحلیل قرار گرفت. روش نمونه گیری در دسترس بود. بعد از تأیید روایی ابزار سنجش با تحلیل عاملی تأییدی و پایایی که با ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد، تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. در بخش توصیفی از آماره های پراکندگی و مرکزی نظیر میانگین و انحراف معیار استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده spss نسخه 25 بود. برای آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده با توجه به توزیع غیرنرمال بودن داده ها، Smart Pls نسخه سوم بود. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد: عدم ابراز بر محرومیت نسبی تأثیر مثبتی دارد(t-value=30.449, β=0.692.). عدم ابراز بیان بر محرومیت نسبی تأثیر مثبتی دارد (t-value=84.064, β=0.835.).