فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۴۱ تا ۴٬۰۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
چکیده افزایش روزافزون گرایش به سوءمصرف مواد مخدر در بین نوجوانان و جوانان، سال های متمادی است که توجه روانشناسان را به خود جلب کرده است. تاکید محققین در زمینه علل گرایش به مواد مخدر بر تعامل فرد و خانواده بوده و مطالعه کنش متقابل این دو با اهمیت پنداشته شده است. در همین رابطه هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط کارکرد خانواده و گرایش به سوء مصرف مواد در نوجوانان و مطالعه نقش واسطه ای هویت بود. 208 نوجوان بین سنین 15 تا 18 سال به ابزارهای پژوهش شامل مقیاس انسجام و انعطاف پذیری خانواده (FACES-IV)، سیاهة مراحل روانی اجتماعی اریکسون و مقیاس استعداد اعتیاد (APS) پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان داد که رابطه معکوسی بین ابعاد متوازن، رضایت و تعاملات خانوادگی با گرایش به اعتیاد وجود دارد و ابعاد نامتوازن کارکرد خانواده با گرایش به اعتیاد، به جز بعد نامنعطف رابطه مستقیمی داشت. در ادامه انسجام هویت رابطه معکوس و سردرگمی هویت رابطه مستقیم معناداری با گرایش به اعتیاد داشتند. همچنین اثر کارکرد نامتوازن خانواده با واسطه سردرگمی هویت بر گرایش به اعتیاد معنادار بود. نتایج این مطالعه مطرح می سازد که ارزیابی و مداخلاتی که هم بر خود و هم بر بافت خانوادگی متمرکزند، احتمالا در پیشگیری یا کاهش مصرف مواد در نوجوانان مؤثرترند.
اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی در شهروندان شهر گرگان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۰
۲۳۹-۲۰۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: موضوع اصلی این تحقیق، چگونگی پیوند میان اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی است. ازآنجاکه مشارکت سیاسی به عنوان یکی از شاخصهای کلیدی در مفاهیم توسعه اجتماعی و سیاسی مطرح است، ضروری به نظر می رسد که عوامل مرتبط و تأثیرگذار بر این مفهوم به ویژه عامل اعتماد اجتماعی به عنوان یکی از عوامل مهم و ضروری وابسته به مفهوم جدید سرمایه اجتماعی، موردمطالعه و بررسی علمی قرار گیرد. بنابراین هدف اصلی تحقیق، شناخت رابطه اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی است. روش: به لحاظ روش شناسی، این تحقیق در زمره تحقیقات پیمایشی جای می گیرد که با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته در میدان پژوهش، اقدام به جمع آوری داده ها شده است. جامعه آماری تحقیق کلیه شهروندان شهر گرگان بوده که 407 نفر از شهروندان به عنوان نمونه آماری تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب موردمطالعه قرار گرفتند. برای تأیید اعتبار متغیرهای تحقیق از روش اعتبار صوری و همچنین پایایی ابزار نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ که به ترتیب برای اعتماد اجتماعی (782/0) و مشارکت سیاسی (780/0) مورد تأیید واقع شده است. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد که بین اعتماد اجتماعی و ابعاد آن (اعتماد نهادی، اعتماد عمومی و اعتماد بین شخصی) با مشارکت سیاسی و ابعاد آن (رفتار انتخاباتی و مشارکت فعال) رابطه ای مثبت وجود دارد. و همچنین نتایج حاصل از رگرسیون بیانگر این نکته است که درمجموع 1/6 درصد از تغییرات متغیر وابسته از طریق متغیرهای مستقل تبیین می شود. بحث: با توجه به نتایج به دست آمده، مادامی که افراد به نظام حاکم، دستگاهها و سازمانهای وابسته آن، اعتماد داشته باشند، در جریان مسائل و رخدادهای سیاسی کشور، حضور و مشارکتی فعال خواهند داشت. همچنین، به موازات گسترش اعتماد عمومی در سطح جامعه، مشارکت افراد در حوزه های مختلف، من جمله مشارکت سیاسی افزایش می یابد. علاوه بر این، با توجه به نتایج به دست آمده، مشارکت سیاسی افراد تحت تأثیر روابط بین شخصی و اعتماد آنان نسبت به افرادی نظیر خانواده، خویشاوندان، دوستان و... نیز قرار دارد که می تواند رفتار یا مشارکت سیاسی فرد را در دو جهت فعال یا منفعل قرار دهد.
تحلیلی بر رابطه بین سرمایه اجتماعی و هوش هیجانی در محله های شهر فردوسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۴
167-200
حوزههای تخصصی:
امروزه در شهرها مدیریت و رهبری به عنوان ابزار برنامه ریزان شهری در اتخاذ تصمیمات شهری که منجر به اقدامات درست شهری شود به طور چشم گیری رو به افول نهاده است که می توان نبود اعتماد و مشارکت در میان شهروندان و مدیران را از علل این امر دانست. هوش هیجانی می تواند با ابعاد خود، خودآگاهی مدیران و انگیزش آن ها را در کنترل شهرها و در سطح خردتر آن یعنی محله ها به انجام رساند و ارتباطی مناسب برای ایجاد و ارتقای سرمایه اجتماعی به وجود آورد تا بتواند هوش هیجانی را در سطح خردتر آن یعنی محلات پدیدار نماید. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط میان هوش هیجانی و سرمایه اجتماعی در محله های شهر فردوسیه است. نوع تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی و تحلیلی از نوع رابطه ای و مقایسه ای است و برای این منظور از داده های حاصل از پرسشنامه و مصاحبه و برداشت های میدانی از دو روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی، آزمون همبستگی، جدول ماتریس همبستگی و آزمون واریانس)در نرم افزار spss استفاده شد. جامعه آماری، شامل ساکنان شهر فردوسیه با جمعیت 30577 نفر است که تعداد 384 نفر از آن ها با استفاده از آزمون کوکران در پنج محله به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. بر اساس یافته های پژوهش در میان هوش هیجانی و سرمایه اجتماعی رابطه ای به میزان 670/0وجود دارد و به عبارتی می توان گفت که در تمام محله ها با هوش هیجانی بالا، میزان سرمایه اجتماعی بالا است. همچنین در تبیین ابعاد تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی، مشارکت شهروندان با میزان 551/0 بیشترین همبستگی و انسجام اجتماعی با میزان 319/0 کمترین همبستگی را بر هوش هیجانی در محله ها دارد.
بررسی کیفیت زندگی زناشویی و عوامل اجتماعی اقتصادی اثرگذار بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی وضعیت کیفیت زندگی زناشویی و بررسی ویژگی های اقتصادی اجتماعی اثرگذار بر آن می باشد. جامعه آماری پیمایش، متاهلین شهر تهران بوده و نمونه ها به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده پرسشنامه بوده و از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، تفاوت میانگین و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد: بعد مثبت کیفیت زندگی زناشویی در 5/67 درصد از پاسخگویان در سطح بالا و در 5/32 درصد از ایشان در سطح متوسط و پایین تر گزارش شده است. بعد منفی کیفیت زندگی زناشویی در 3/85 درصد از پاسخگویان در سطح پایین و در 7/14 درصد از ایشان در سطح متوسط و بالا تر گزارش شده است. در تاثیر عوامل اقتصادی اجتماعی بر ابعاد مثبت و منفی کیفیت زندگی زناشویی تفاوت هایی وجود دارد و تحلیل چند متغیره نشان داده، نسل و درآمد نسبت به دیگر متغیرهای اقتصادی اجتماعی از قدرت تبیین بالاتری برخوردار بوده است. از آنجا که بخش زیادی از واریانس کیفیت زندگی زناشویی تبیین نشده باقی مانده، بررسی دیگر عوامل ساختاری، ارتباطی و فردی ضرورت دارد. بر اساس نتایج تحقیق پیشنهادات اجرایی و مطالعاتی ارائه شد.
بررسی رابطه بین سرمایه ی اجتماعی، تعهد شهروندی افراد و مشارکت اجتماعی با حقوق شهروندی در بین شهروندان شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
191 - 219
حوزههای تخصصی:
مفهوم حقوق شهروندی پدیده ای است که در عرصه ی سیاسی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است و احساس امنیت اجتماعی از حقوق مسلم شهروندی محسوب می شود که آگاهی از این حقوق می تواند، برای بهبود جوامع مفید باشد. مطالعه ی حاضر ضمن توجه به این موضوع، درصدد بررسی رابطه بین سرمایه ی اجتماعی، تعهد شهروندی افراد و مشارکت اجتماعی با حقوق شهروندی در بین شهروندان شهر سمنان است. ﭘﮋوﻫﺶ حاضر، از نظر ﻫﺪف کﺎرﺑﺮدی و از ﻧﻈﺮ جمع آوری داده ها، ﭘیﻤﺎیﺸی - ﺗﻮﺻیﻔی اﺳﺖ. جامعه آماری پژوهش، 255 نفر از شهروندان بالای 15 سال در شهر سمنان هستند که به روش نمونه گیری کوکران انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ی مبتنی بر طیف لی کرت هم چنین، برای تج زیه و تحلیل داده های تحقیق از مدلس ازی مع ادلات ساختاری بر اس اس نرم افزارSmart - Pls استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که سرمایه ی اجتماعی، تعهد شهروندی افراد و مشارکت اجتماعی با حقوق شهروندی رابطه ی معناداری داشته، علاوه براین، سرمایه ی اجتماعی و مشارکت اجتماعی رابطه ی معناداری بر احساس امنیت اجتماعی دارد. و سرانجام بین حقوق شهروندی و احساس امنیت اجتماعی رابطه ی معناداری یافته شد.
فراتحلیل عوامل خطر موثر در ارتکاب مجدد جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو سوم زندانیان امکان دارد در طی سه سال اول آزادی از زندان دوباره مرتکب جرم گردند. مطالعه عوامل مرتبط با ارتکاب مجدد جرم برای برنامه ریزی های عمومی حیاتی است.در این جستار تلاش بر این است تا با بررسی مقالات چاپ شده در خصوص ارتکاب مجدد جرم، نه تنها عوامل خطر موثر بر این پدیده را شناسایی کنیم، بلکه باتوجه به نتایج متناقض پژوهش ها به بررسی اندازه اثر خلاصه تحقیقات بپردازیم . مقاله حاضر از نوع فراتحلیل است. در این پژوهش شاخص g هیجز به عنوان شاخص اندازه اثر مطالعات انتخاب گردید. برای محاسبه اندازه های اثر از نرم افزار CMA2 استفاده شد . اندازه اثر خلاصه تصادفی 0.396 بود و اندازه اثر متغیرها از بالاترین تا پایین ترین به ترتیب عبارت بود از:متغیر اختلال شخصیت، سن پایین مجرم، نگرش های حامی جرم، تحصیلات پایین، کژکارکردی خانواده، سابقه بزه در خانواده، خصوصیات شخصیتی مشکل ساز، پیشینه بزهی، همگنان آسیب زا، نوع قربانی، اختلالات روانشناختی، سوء مصرف الکل و مواد، بیکاری ومتغیر مستقل وضعیت سکونت . اندازه اثر عامل های خطر در ارتکاب مجدد جرم، با توجه به دسته بندی کوهن دارای اندازه اثرهای کوچک و متوسط بود. بیشترین عوامل خطر بررسی شده، در سطح فردی بود که حاکی از غلبه دیدگاه فردی پنداری ارتکاب مجدد جرم در متون پژوهشی بود
پیش بینی تاب آوری افراد مقیم در مراکز شبه خانواده از طریق ویژگی های جمعیت شناختی خانواده اولیه و کیفیت رابطه با همسالان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف کلی از پژوهش حاضر، شناسایی رابطه ویژگی های خانواده اولیه و کیفیت تعامل با همسالان با تاب آوری و آسیب پذیری در کودکان و نوجوانان مقیم در مراکز شبه خانواده بود. شرکت کنندگان در پژوهش شامل 100 نفر از کودکان و نوجوانان مراکز شبه خانواده استان اصفهان بودند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری کودکان و نوجوانان (RSCA)، پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان (IPPA) و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون، آزمون t-مستقل و تحلیل واریانس یکراهه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد متغیر های اعتماد و ارتباط پیش بینی کننده های مثبت و مدت زندگی قبلی با مادر پیش بینی کننده منفی تاب آوری کودکان و نوجوانان مراکز شبه خانواده؛ متغیر مدت زندگی قبلی با مادر پیش بینی کننده مثبت و دلبستگی به همسالان پیش بینی کننده منفی آسیب پذیری کودکان و نوجوانان مراکز شبه خانواده بودند. یافته های پژوهش حاضر، علاوه بر کمک به غنای مباحث نظری حوزه تاب آوری، با شناسایی عوامل پیش بینی کننده تاب آوری کودکان و نوجوانان مراکز شبه خانواده در حوزه خانواده و همسالان می تواند برای مراکز و سازمان های حمایتی و درمانی- خدماتی پذیرای کودکان و نوجوانان بی/ بد سرپرست تلویحات کاربردی قابل توجهی داشته باشد.
تحلیل جامعه شناختی سلامت اجتماعی جوانان و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی: جوانان 18 تا 30 سال در شهرستان قاین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت اجتماعی از اساسی ترین معیارهای رفاه اجتماعی هر جامعه ای است و در ارتقای کیفیت زندگی هر جامعه ای مؤثر است و به نوعی بهزیستن و خوب نگریستن به زندگی و حیات جمعی را برای فرد فراهم می کند. نوشتار حاضر از یک سو، ابعاد مختلف سلامت اجتماعی را می سنجد و ازسوی دیگر، رابطة این پدیده را با سایر پدیده های مرتبط با حوزه رفاه اجتماعی تحلیل می کند. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر نظریات کییز، بوردیو، زاف و گیدنز بوده و در بحث رضایت از زندگی بر مقیاس مایر و دینر (SWLS) و در مقوله نشاط اجتماعی بر رویکرد وینهوون و آرگایل تأکید شده است. در این پژوهش از روش پیمایش و روش توصیفی تحلیلی برای یافته ها استفاده شده است. جامعة آماری مطالعة حاضر، جوانان 18 تا 30 سال در شهرستان قاین واقع در استان خراسان جنوبی است که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 400 نفر، برآورد و براساس روش نمونه گیری خوشه ای، نمونه آماری با پرسش نامه های استانداردشده و محقق ساخته مطالعه شده است. در مجموع، ضرایب آلفای کرونباخ پژوهش حاضر 85/0 به دست آمده است. از نرم افزار Spss22 برای تحلیل داده ها به همراه آزمون های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج به دست آمده بیان می کند تأثیر متغیرهای اجتماعی همچون سرمایه اجتماعی، امنیت اجتماعی، نشاط اجتماعی، کیفیت زندگی و رضایت از زندگی بر سلامت اجتماعی جوانان مشاهده می شود. براساس نتایج رگرسیون و الگوی تحلیل مسیر، متغیرهای رضایت از زندگی، نشاط اجتماعی و کیفیت زندگی تأثیر مستقیمی بر سلامت اجتماعی داشته اند که متغیر رضایت از زندگی با ضریب بتای 19/0 به طور مستقیم بیشترین تأثیر را داشته است.
مشارکت اجتماعی رسمی و غیررسمی و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی: شهرستان آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت اجتماعی از پدیده های اجتماعی مهم است که در پژوهش حاضر، عوامل مؤثر بر آن در شهرستان آمل بررسی و تجزیه وتحلیل شده است. داده ها با بهره گیری از روش پیمایشی و فن پرسش نامه جمع آوری شده اند؛ بدین ترتیب که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، از 386 نفر از شهروندان بالای 18 سال شهرستان آمل، اطلاعات جمع آوری شده اند. نتایج آماری پژوهش نشان می دهند میانگین مشارکت اجتماعی جامعه آماری مطالعه شده در حد متوسط بوده است. میانگین مشارکت اجتماعی رسمی (با میانگین 91/3 از 10) نشان دهنده میزان مشارکت متوسط روبه پایین بوده است و میانگین مشارکت اجتماعی غیررسمی در سطح متوسط روبه بالا ارزیابی شده است (میانگین 74/5 از 10). مشارکت اجتماعی ازنظر محل سکونت متفاوت و در روستا بیشتر از شهر بوده است؛ همچنین بین میزان مشارکت اجتماعی رسمی با متغیرهای ساخت قدرت اقناع گرا در خانواده، استفاده از رسانه های داخلی، پایگاه اقتصادی – اجتماعی و گرایش خانواده به مشارکت، رابطه معنادار و مثبت و بین متغیرهای ساخت قدرت استبدادگرا در خانواده و میزان استفاده از رسانه های خارجی، رابطه معنادار و معکوس وجود داشته است. بین میزان مشارکت اجتماعی غیررسمی با متغیرهای مدت اقامت در محل، گرایش خانواده به مشارکت، ساخت قدرت اقناع گرا در خانواده و میزان استفاده ار رسانه های داخلی، رابطه معنادار و مثبت و با متغیر ساخت قدرت استبدادگرا در خانواده، رابطه معنادار و منفی وجود داشته است. تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز مشخص می کند متغیرهای مستقل پژوهش، در تبیین میزان مشارکت اجتماعی رسمی و غیررسمی سهم عمده ای داشته اند و مقدار تبیین به دست آمده به ترتیب برابر با 21 و 9/23 درصد است.
بررسی رابطه دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی با سرمایه اجتماعی و ابعاد آن ( مطالعه شهروندان اصفهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به اهمیت اشکال سرمایه در توسعه شهری و نیز قابلیت تبدیل آنها به یکدیگر، در پژوهش حاضر تلاش شد تا رابطة بین دسترسی کالاهای هنری و خدمات فرهنگی با ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی شهروندان شهر اصفهان در سال 92-91 بررسی شود. پژوهش حاضر به لحاظ زمانی، تک مقطعی و ازنظر میزان ژرفایی ازجمله مطالعات پهنانگر است. جامعه آماری، شهروندان 20 تا 64 سالة مناطق چهارده گانه شهر اصفهان را شامل بوده است که براساس فرمول کوکران، 400 نفر از شهروندان به روش نمونه گیری خوشه ای برای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش انتخاب شدند. در سطح توصیفی، نتایج نشان دهندة مطلوب نبودن متغیرهای پژوهش است. در سطح تحلیلی، نتایج نشان داد بین سازه دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی با سازه سرمایه اجتماعی ارتباط معناداری وجود نداشته است؛ اما با برخی از مؤلفه های آن، یعنی مؤلفه احساس امنیت (به صورت معکوس) و مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و مشارکت مدنی (به طور مستقیم) رابطه معناداری وجود دارد. در ارتباط با سازه دسترسی به کالاهای هنری و خدمات فرهنگی در بین مؤلفه های تشکیل دهنده، باتوجه به مقادیر استاندارد برآوردشده ضریب گاما، مقیاس های استفاده از وسایل و امکانات فرهنگی و هنری با ضریب 627/0، خلق اثر با ضریب 572/0 و مالکیت کالاهای فرهنگی و هنری با ضریب 390/0، به ترتیب بیشترین همبستگی را داشته اند. در ارتباط با سازه سرمایه های اجتماعی نیز در بین ابعاد سرمایه اجتماعی، هنجارهای اجتماعی با بار عاملی 018/1، اعتماد اجتماعی با بار عاملی 613/0 و شبکه های اجتماعی با بار عاملی 932/0- نیز میزان همبستگی با نمرات سازه سرمایه اجتماعی را گزارش می دهد.
بررسی بین کشوری رابطه کیفیت حکومت، میزان فساد و سطح اعتماد نهادی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش رابطه بین سطح فساد و میزان اعتماد اجتماعی و اعتماد نهادی را بررسی می کند. فرضیه مقالله آن است که حکومت های کارا (با کیفیت حکومت زیاد)، با کاهش سطح فساد سبب افزایش اعتماد نهادی و اجتماعی می شوند. برای آزمون این فرضیه از سه دسته داده استفاده شده است. این مقالله با استفاده از داده های ثانویه نگارش شده است. داده های مربوط به نبودن فساد، از داده های سازمان شفافیت بین المللی، شاخص فسادICRG، شاخص فساد مؤسسه رقابت جهانی و شاخص فساد برتلسمن گرفته شده اند. داده های مربوط به متغیر اعتماد، از شاخص های اعتماد اینگلهارت (2005) برگرفته شده اند و در سه دسته اعتماد نهادی، اجتماعی و مشارکت در نهادهای مدنی استفاده شده اند. داده های مربوط به متغیر مستقل شاخص کارآیی حکومت (شامل پاسخ گویی، کارآمدی حکومت، ثبات سیاسی، کیفیت مقررات تنظیمی و حاکمیت قانون) نیز از بانک اطلاعاتی پروژه جهانی شاخص های حکمرانی (WGI) به دست آمده اند که بانک جهانی (2007-2011) آن را انجام داده است. 43 کشور که اطلاعات آنها با توجه به سال های مدنظر در همه بانک های داده موجود بوده است، با استفاده از روش مقایسه بین کشوری و تحلیل مسیر بررسی شده اند. یافته های این مقالله نشان می دهند سطح اعتماد از کارآیی حکومت و سطح فساد تأثیر می گیرد. همچنین تأثیر سطح فساد در جامعه بر اعتماد به نهادهای فرهنگی بیشتر از اعتماد به نهادهای حکومتی واجتماعی و بر اعتماد اجتماعی بیشتر از اعتماد به نهادهای حکومتی است.
مطالعه ی جامعه شناختی رابطه ی حقوق اجتماعی - سیاسی شهروندی با سرزندگی آنها (مطالعه ی موردی: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
123 - 154
حوزههای تخصصی:
بر اساس تحقیقات انجام شده، سرزندگی شهری از مؤلفه های سازنده ی کیفیت طراحی شهری است که اعتماد، امنیت و امید به آینده را در شهروندان تقویت می کند. سرزندگی از دیدگاه فضای شهری و امکانات خدماتی مورد مطالعه قرار گرفته اما از دیدگاه جامعه شناختی بررسی نشده است. هدف این تحقیق نیز بررسی جامعه شناختی رابطه بین حقوق اجتماعی – سیاسی شهروندی با سرزندگی شهروندان با استفاده از نظریه های برخی از جامعه شناسان و روانشناسان در حوزه ی شهری و سرزندگی مانند دینر و همکارانش، مایرز و فریدمن، مک لین، ترنر، کوهن و ولپ، گیدنز و... است. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و رویکرد آن جامعه شناختی است. جامعه ی آماری این تحقیق، شهروندان همدانی حاضر در زمان مطالعه بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد و شیوه ی نمونه گیری تصادفی مرحله ای بود. ابزار گردآوری اطلاعات، استفاده از پرسشنامه های بومی شده ی پاول والین، شوسلر، و رابینسون و دیگران و واحد تحلیل فرد بود. یافته ها نشان داد: حقوق شهروندی و میزان سرزندگی شهروندان در حد متوسط است. در میزانِ سرزندگی و مشارکت اجتماعی- سیاسی زنان و مردان تفاوت وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد، همبستگی قوی ای بین حقوق شهروندی با سرزندگی وجود دارد(563/0= R ) و مؤلفه ی ایمان به مشارکت اجتماعی- سیاسی شهروندان بیشترین تبیین کننده ی سرزندگی است(543/0= β ).
تبیین مؤلفه های هویت اجتماعی دانشجویان براساس استفاده از برنامه های پیام رسان موبایلی (مورد مطالعه: دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین مؤلفه های هویت اجتماعی دانشجویان براساس استفاده از برنامه های پیام رسان موبایلی است. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی است و جامعه آماری آن را همه دانشجویان کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال 96 – 1395 تشکیل می دهد. با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری طبقه ای نسبی تصادفی 338 نفر برای نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه های محقق ساخته برنامه های پیام رسان موبایلی و هویت اجتماعی استفاده شد که ضریب آلفای کرونباخ آنها به ترتیب 86/0 و 81/0 محاسبه شد. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه ها با استفاده از نظر متخصصان تأیید شد. اطلاعات به دست آمده در این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان می دهند برنامه های پیام رسان موبایلی رابطه منفی با هویت های ملی، قومی، جهانی و مذهبی و تأثیر منفی بر هویت اجتماعی دانشجویان دارند؛ بنابراین، علاقه بیش ازحد دانشجویان به فضای برنامه های پیام رسان موبایلی ممکن است فضای تهدیدآمیزی برای هویت اجتماعی آنها فراهم کند.
بررسی رابطه ی بی نظمی فضای شهری و تجربه بزه دیدگی زنان در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
131 - 150
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین بی نظمی شهری و تجربه ی بزه دیدگی زنان شهر یزد صورت گرفته است. برای تبیین مسئله از دیدگاه های فعالیت روزمره، شیوه زندگی، آسیب شناسی اجتماعی و شرایط جرم آکبلوم استفاده گردید.
روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. داده های پژوهش با روش پیمایش و از نمونه ای با حجم 336 نفر از بین زنان 15تا60 ساله ساکن در شهر یزد به شیوه نمونه گیری خوشه ای متناسب (PPS) با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شده اند، جمع آوری گردیده است.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که بین متغیر بی نظمی شهری در دو بُعد اجتماعی و کالبدی رابطه مستقیم و معناداری با بزه دیدگی وجود دارد و رابطه ی بین آگاهی و شناخت با بزه دیدگی معکوس و معنادار است. همچنین متغیرهای سن، وضعیت حمل ونقل و محل سکونت نیز دارای رابطه مستقیم و ضعیفی با بزه دیدگی بودند.
نتیجه گیری: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای موجود در مدل قادرند تا 43 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند؛ از تمامی متغیرهای واردشده در مدل رگرسیونی، سه متغیر بی نظمی شهری، آگاهی و شناخت و سن معنادار بوده و بی نظمی شهری نیز بیشترین تبیین کنندگی را داشته است و آگاهی در مرتبه دوم و سن در مرتبه سوم تأثیر است و متغیرهای وضعیت سکونت و حمل ونقل دارای تأثیر معناداری نبودند.
پیشگیری اجتماعی از بزهکاری اطفال با تأکید بر نقش پلیس ویژه اطفال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
195 - 220
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پلیس ویژه اطفال در لایحه رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان مصوب هزار و سیصد و هشتاد و سه اشاره ولی منجر به تصویب نشد و همچنین قانون برنامه توسعه که به صورت ضمنی به موضوع پلیس ویژه اطفال پرداخته بود نیز اجرایی نشد؛ از این رو قانون آیین دادرسی کیفری مصوب هزارو سیصد و نود و دو در ماده سی و یک به ایجاد پلیس مخصوص اطفال و نوجوانان نموده و سازمان پلیس را مکلف به تشکیل آن شد؛ هدف از این پژوهش تبیین نقش پلیس ویژه اطفال در پیشگیری اجتماعی از بزهکاری آنان می باشد.
روش شناسی: این مقاله به روش توصیفی – تحلیلی و به صورت کتابخانه ای از طریق فیش برداری به واکاوی پیشگیری اجتماعی از بزهکاری اطفال پرداخته است.
یافته ها و نتیجه گیری: اقدامات پلیس ویژه اطفال صرفاً جنبه پسینی و بعد از وقوع جرم ندارد، بلکه با ایجاد بستر روان شناسی – تربیتی؛ همکاری مناسب با والدین کودکان و مدیران مدارس و تعامل با مددکاران اجتماعی و سازمان های مردم نهاد منجر به اقدامات پیشگیرانه اجتماعی از بزهکاری اطفال نیز خواهد شد؛ در همین راستا شایسته است که پلیس ویژه اطفال در این زمینه سیاست جنایی افتراقی و کارآمدی را طراحی و سازماندهی نماید.
تحلیل فضایی جرم خیزی در بافت های فرسوده شهری(مورد مطالعه: منطقه12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
191 - 216
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مسایل مهم بافت های فرسوده بروز ناهنجاری های اجتماعی و جرم خیزی این بافت ها است. پایش رابطه بین فضای شهری با جرم و خشونت از موضوعات مهم برنامه ریزی شهری است. تحلیل فضاهای جرم خیز یا بی دفاع شهری و پایش عوامل مؤثر بر جرم خیزی آنها، در برنامه ریزی شهری از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است. هدف این پژوهش پراکندگی و تحلیل مکانی- فضایی جرم و روابط مکان و جرم بارویکرد «پیشگیری از جرایم با استفاده از طراحی محیطی» است. روش شناسی: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، و از نظر نوع و ماهیت، اکتشافی- تحلیلی است. داده های و اطلاعات مکانی از طریق اسنادی به کمک تکنیک تحلیل فضایی در سیستم اطلاعات جغرافیایی نقاط داغ شناسایی و توزیع فضایی پهنه های جرم خیز پایش شده است. عوارض نقطه ای مانند موقعیت های وقوع جرم از جمله توزیع و خریدوفروش مواد مخدر و نیز عوارض خطی از قبیل شبکه خیابان ها، به کمک نقشه منطقه 12 در مقیاس 1:2000 از نرم افزار ArcGIS و با استفاده از برنامه های جانبی نقشه های توزیع فضایی نقاط داغ جرم مشخص شده است.یافته ها: با توجه به فرسودگی بافت و تراکم نامتناسب کاربری ها و شبکه گذرگاهی کم عرض، فضاهای بی دفاع و جرم خیز بیشتری در محلات بازار، هرندی، تختی، امامزاده یحیی و خیام شکل گرفته است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد در منطقه 12 اولویت اصلی برای پیشگیری از جرم و ارتقاء امنیت، بازآفرینی شهری در این محلات از طریق راهبردهای بهبود ساختار درونی منطقه ای، کاهش فضاهای بی دفاع و جر م خیز، توسعه زیر ساخت ها، گسترش تسهیلات شهری مانند اماکن فرهنگی- ورزشی و فضاهای باز و خدماتی و نوسازی مشارکتی می باشد و همچنین دسته بندی فضاهای جرم خیز شهری و انتخاب راهکارهای مناسب برای ساماندهی محله با توجه به ضوابط خاص نیز می تواند با نظارت مردم در کاهش جرم مؤثر باشد.
تأملی بر تأثیر روابط جنسی پیش از ازدواج بر گرایش به ازدواج مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روابط جنسی پیش از ازدواج بر میزان گرایش به ازدواج انجام شده است. جامعه آماری آن همه دانشجویان دختر و پسر در سال تحصیلی (96-1395) دانشگاه اصفهان و روش پژوهش، پیمایش است؛ ابتدا از روش نمونه گیری سهمیه ای طبقه بندی شده و در مرحله بعد از روش تصادفی ساده استفاده شده است. نمونه آماری 430 نفر است و داده های موردنیاز با استفاده از پرسش نامه به دست آمده اند. میزان آلفای کرونباخ این پژوهش 81 درصد به دست آمد که نشان دهنده پایایی پذیرفتنی پرسش نامه است. در مبانی نظری از نظریه های عشق سیال از باومن، تحول ارزش ها از اینگلهارت و سکسوالیته پلاستیکی از گیدنز استفاده شده است. یافته ها و نتایج این پژوهش نشان می دهند روابط جنسی پیش از ازدواج، سبب کاهش گرایش به ازدواج جوانان دانشجو و نگرش منفی آنها نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده و بی اعتمادی به جنس مخالف می شود. همچنین کاهش گرایش به ازدواج، زمینه را برای افزایش میانگین سن ازدواج و بستر را برای رسیدن به تجرد قطعی فراهم می کند که پیامد چنین امری در درازمدت، از یک سو تهدیدشدن رشد طبیعی جمعیت و ازسوی دیگر، ایجاد تحول ساختاری در روابط بین دو جنس زن و مرد است که در هر دو حالت، مطلوب چشم انداز تعالی فرهنگی جامعه ایرانی - اسلامی نیست؛ ازاین رو، انجام دادن پژوهش درباره این مسئله اجتماعی با توجه به جوانی جمعیت ایران، ضرورتی کارکردی دارد.
قدرت هنجاری و دیپلماسی فرهنگی اتحادیه اروپا (کاربست آن در قبال جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آن است که با بررسی جنبه های مختلف فعالیت دیپلماسی فرهنگی اتحادیه اروپا در قالب قدرت هنجاری و شناسایی سازوکارهای بکار گرفته شده در این زمینه از سوی اتحادیه، دیپلماسی فرهنگی آن در قبال جمهوری اسلامی ایران را مورد مطالعه و کنکاش قرار دهد. فرضیه مقاله این است که بدون در نظر گرفتن سطح و عمق روابط سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا و دولت های عضو آن با ایران، چیزی که همواره پایه ثابت سیاست اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران است، استفاده از دیپلماسی فرهنگی مستتر در قدرت هنجاری و نرم این اتحادیه با هدف همسوسازی جامعه ایران با نگرش ها و منافع اتحادیه و نهایتاً تحت فشار قرار دادن حکومت ایران از سوی مردم خود برای گشایش فضای مطلوب در بلندمدت است.یافته پژوهش این است که هرچند دیپلماسی فرهنگی واحدی از سوی اتحادیه اروپا برای تاثیرگذاری بر جامعه و افکار عمومی جمهوری اسلامی ایران تعریف نشده است، با این حال این سیاست ها در همان چارچوب راهبردهای فرهنگی اتحادیه اروپا که از سال 1992 و از پیمان ماستریخت تحت عنوان برنامه های سیاست فرهنگی اتحادیه اروپا و در دو شیوه نفوذ و تاثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم تعریف شده بود، ادامه داشته و تحت پوشش عناوین مختلف و در چارچوب قدرت نرم این اتحادیه با ابزارهای دیپلماسی فرهنگی و قدرت هنجاری عملیاتی می شود. مقاله از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و از روش شناسی استنباطی جهت نیل به اهداف تحقیق استفاده شده است.
رابطه سلامت اداری و نهادینگی سازمان با اعتماد نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جوامع مدرن، بر خلاف جوامع ماقبل مدرن، ساز و کار اداره و رسیدگی به امور شهروندان بدون عملکرد صحیح سازمان ها و نهادینه شدن اصول سازمانی امکان ناپذیر، یا حداقل، دشوار می باشد. بعلاوه، سلامت اداری و نهادینگی اصول سازمانی در هر جامعه ای یکی از مهمترین زمینه های فراهم کننده کمیت و کیفیت اعتماد نهادی محسوب می شود. مقاله حاضر حاصل پژوهشی است که با روش کمی- پیمایشی، رابطه ادراک از سلامت اداری و نهادینه شدن اصول سازمانی با وضعیت اعتماد نهادی را در بین سرپرستان خانوار شهر نورآباد ممسنی بررسی کرده است. بر اساس نتایج تحقیق، نهادهای نظامی- امنیتی و نهادهای نظارت کننده بر قیمت کالاها و خدمات نهادهایی هستند که مردم، به ترتیب، بیشترین و کمترین اعتماد را به آنها دارند. همبستگی بین متغیرهای رفتار کارکنان، نهادینه شدن اصول سازمانی مدرن و جدیت سازمانهای ناظر با هر سه نوع اعتماد به نهادهای حاکمیتی، نهادهای حمایتی- آموزشی و نهادهای خدمات اقتصادی مثبت و معنی دار بوده است. متغیرهای تحقیق توانستند 29 درصد از واریانس اعتماد به نهادهای حاکمیتی، 19 درصد اعتماد به نهادهای خدمات اقتصادی و 12 درصد اعتماد به نهادهای حمایتی- مراقبتی را تبیین کنند.
The Women`s Perception of Gender Roles in Rasht: A Generational Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Iranian women have faced substantial socio-economic changes in the last decades, which provided opportunities to change gender beliefs and production of new generations of women. The aim of the present study is to examine the different attitudes of women towards gender roles, based on Mannheim and Giddens` theory. A survey method was used and data was gathered based on a researcher-made questionnaire. The statistical population was all women older than 18 years living in Rasht City, among them 384 were selected by the stratified and random sampling methods. According to the findings, respondents were divided into three generations: the war and revolution generation, the post-war generation, and the generation of nuclear events. The results indicate the difference between the attitudes of different generations and even by controlling the structural and demographic factors, it was found that the women of the post-war generation affected by cognitive areas, had the most modern attitudes towards gender roles. According to Mannheim`s generational approach, there is a significant relationship between the generational experience and the attitudes of generations.