فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۰۱ تا ۳٬۲۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
زنان ازجمله مهم ترین گروه های استفاده کننده از فضاهای شهری هستند و حضور آنان در اجتماع، الزامات و و پیش نیازهایی می طلبد که یکی از مهم ترین این الزامات، امنیت است. این مقاله، درصدد است براساس مقیاس محله رابطه میان شاخص های محیطی و احساس امنیت زنان را در فضاهای شهری مشخص کند. در این پژوهش، از روش کمّی از نوع پیمایش استفاده شده است و داده ها به کمک پرسش نامه جمع آوری شده اند. شاخص های محیطی مؤثر بر احساس امنیت زنان، از پژوهش های پیشین استخراج شده است و پس از پالایش، 25 شاخص انتخاب و در قالب چهار بُعد کالبدی فضایی، عملکردی، بصری ادراکی و اجتماعی دسته بندی شده اند. پس از آن، به کمک پرسش نامه در قالب 14 گویه با طیف لیکرت، میزان تأثیر شاخص های منتخب در محله سهل آباد شیراز –به صورت نمونه موردی- در میان 370 نفر از زنان ساکن در این محله، بررسی شده است. درنهایت، داده های حاصل از پیمایش به روش رگرسیون لجستیک ترتیبی تحلیل شده اند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد در بعد کالبدی فضایی بهبود «وضعیت نورپردازی» و در بعد ادراکی بهبود «شهرت محله»، «خوانایی و وضوح مسیرها» و «حس تعلق به محله» بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت زنان دارد. اهمیت جنبه ذهنی امنیت و نیز تأثیرگذاری بعد ادراکی فضا بر احساس امنیت، لزوم توجه برنامه ریزان و طراحان شهری را به ابعاد هویتی ادراکی در طراحی و برنامه ریزی فضاهای شهری به خصوص در مقیاس محله نشان می دهد.
مطالعه کیفی دلایل و زمینه های مشارکت نکردن زنان سرپرست خانوار در برنامه های توانمندسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از سازمان های مددکاری اجتماعی برای کمک به زنان سرپرست خانوار، برنامه های توانمندسازی در نظر می گیرند؛ اما زنان همیشه از این برنامه های اجتماعی و اقتصادی استقبال نمی کنند؛ بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف مطالعه دلایل و زمینه های مشارکت نکردن زنان در برنامه های توانمندسازی انجام شده است. برای انجام این کار کیفی از روش نظریه زمینه ای بهره گرفته شده است و زمینه مدنظر مطالعه، زنان سرپرست خانواری هستند که در اداره بهزیستی شهر یزد پرونده خدمات حمایتی دارند؛ به همین دلیل، با 30 نفر از این زنان تحت پوشش اداره بهزیستی این شهر، با روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه شده است. اطلاعات به دست آمده، با شیوه کدگذاری نظری شامل کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی تجزیه وتحلیل شده اند و یافته ها درخصوص دلایل مشارکت نکردن زنان، 7 مقوله اصلی و 1 مقوله مرکزی (دلسردی از وضعیت موجود) را نشان می دهند. این مقولات، شامل احساس بی نیازی، رنجوری، اجبار به خانه نشینی، الزام به کار، فراز و نشیب وام، هزینه مسافت و ترس از شکست است. به طور کلی می شود چنین استنتاج کرد که موفقیت در اجرای برنامه های توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، نیازمند توجه به وضعیت جسمی، روانی، خانوادگی و توانایی های زنان و آموزش آنان برای حضور و مشارکت در این برنامه ها است.
مطالعه احساس امنیت روانی و اجتماعی با گرایش به خرافات مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خرافات در هر جامعه ای، مقوله ای منفی از ابعاد فرهنگ معنوی آن جامعه محسوب می شود که با پیامدهای آسیب اجتماعی و روانی و به اشکال گوناگون متناسب با زمان و مکان بر اقشار جامعه تأثیر می گذارد؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مطالعه تأثیر احساس امنیت اجتماعی و روانی بر گرایش به خرافات در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام شده است. چارچوب نظری، مبتنی بر نظریه های کنش غیرمنطقی پارتو، کنش غیرعقلانی و سنتی وبر، احساس امنیت روانی مازلو و امنیت اجتماعی اینگلهارت و جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال 1397بوده است. حجم جامعه، 14375و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 375 نفر است که بر این اساس، 400 پرسشنامه توزیع شد. روش نمونه گیری به شیوه سهمیه ای از هر دانشکده است. متخصصان و صاحب نظران با تأیید گویه ها، روایی محتوا را تأیید کردند. برای اعتبار پژوهش از ضریب پایایی (آلفای کرونباخ) استفاده شده است. ضریب آلفا برای متغیر احساس امنیت روانی (0.771)، متغیر احساس امنیت اجتماعی (0.745) و برای میزان گرایش به خرافات (0.766) است. داده ها با پرسشنامه محقق ساخته، جمع آوری و یافته های مبتنی بر آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان دادند میانگین امنیت روانی، 28.03 و امنیت اجتماعی، 34.56 است که به ترتیب با انحراف معیار 1.7 و 1.44 کمتر از میانگین کل است. میانگین خرافات، 41.21 با انحراف معیار 2.21 بیشتر از میانگین کل به دست آمد. رابطه امنیت روانی با گرایش به خرافات با شدت (0.317-) و رابطه امنیت اجتماعی با خرافات با شدت (0.145-) به صورت مستقیم و منفی تأیید شد. رابطه امنیت روانی و اجتماعی با گرایش به خرافات در زنان و مردان، قومیت های مختلف، مقاطع تحصیلی و افراد شاغل و بیکار متفاوت بود که در این میان، زنان، افراد بیکار، مقطع کارشناسی و قوم لر، گرایش بیشتری به خرافات نشان دادند. در تحلیل رگرسیون برای مشخص کردن معادله ای برای پیش بینی خرافات، معادله ای با متغیرهای امنیت روانی، امنیت اجتماعی، جنسیت و وضعیت اشتغال به دست آمد که درنهایت، 22.5 درصد از واریانس متغیر وابسته با این معادله تبیین شد.
دین داری و محیط زیست گرائی: تأملی تجربی بر مناقشات نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از گذشت چهل سال از وقوع انقلاب اسلامی در ایران لزوم وارسی تأثیرات نظام حکمرانی مابعدانقلابی بر ابعاد مختلف زندگی ایرانیان بیش ازپیش به چشم می خورد. یکی از این وجوه که روزبه روز اهمیت بیشتری می یابد وضعیت زیست محیطی ایران ازیک طرف و اندیشه و رفتارهای ساکنین این نظام پیرامون این وضعیت از سوی دیگر است. ازآنجا که ایدئولوژی حاکم بر انقلاب ایران و نظام حکمرانی مابعدانقلابی بدون شک ماهیتی دینی داشته است به نحوی که سیاست گذاری ها بر مبنای شرع اسلام اعمال شده و زمان لازم برای نهادینه شدن ارزش های مورد تأیید حاکمیت و جامعه پذیری دینی و سیاسی بر دست کم یک نسل سپری شده است، اکنون زمان مناسبی برای بررسی نسبت شریعت مداری و هر آنچه فرض می شود پیامد این شریعت مداری باشد، ازجمله محیط زیست گرائی در جمعیت های نمونه به نظر می رسد. در تحقیق حاضر، با مروری بر ادبیات نظری در خصوص چگونگی ارتباط دین و محیط زیست گرایی سه نوع ارتباطِ ممکن میان دو متغیر دینداری و رفتار محیط زیستی (ارتباط مثبت، ارتباط منفی، و عدم ارتباط) در قالب سه فرضیه متباین فرموله گردید. برای وارسی تجربی این فرضیات رقیب، مطالعه ای پیمایشی با نمونه ای 400 نفری از دانشجویان دانشگاه تهران سازمان داده شد. یافته های پژوهش به طور هماهنگ نشان داد که فقط فرضیه ارتباط منفی یا معکوس دینداری با رفتار محیط زیستی از حمایت تجربی برخوردار شده که مقدار یا شدت این ارتباط، «ضعیف» ارزیابی شده است.
ساخت و رواسازی فرم کوتاه پرسشنامه تجربه همسرآزاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۲
۱۵۴-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
همسرآزاری به عنوان یکی از مهم ترین انحرافات اجتماعی در بسیاری از جوامع مطرح است. سنجش وضعیت همسرآزاری، نیازمند داشتن ابزارهای بومی با ویژگیهای سنجش مناسب است. این مطالعه به بررسی ساخت و رواسازی نسخه کوتاه پرسشنامه تجربه همسر آزاری در شهر تهران پرداخته است. روش ها: در این مطالعه روش شناختی، با استفاده از بررسی گسترده متون مرتبط، مخزن اولیه گویه ها طراحی و در اختیار نمونه ای به حجم 555 نفر از افراد متاهل شهر تهران که با استفاده از نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شده بودند، قرار گرفت. برای تعیین روایی گویه ها از تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش واریماکس و برای تعیین پایایی ابزار از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها: بعد از انجام تحلیل عاملی، 19 گویه در مدل باقی ماند که بر روی 5 عامل (خشونت عاطفی، خشونت کلامی، خشونت جنسی، خشونت جسمی سبک، و خشونت جسمی سنگین) بار شدند. این عوامل در مجموع حدود 68% از واریانس کل سازه را تبیین کردند. پایایی پرسشنامه نیز از طریق محاسبه مقدار ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و مورد تایید قرار گرفت. بحث : پرسشنامه ساخته شده از حجم و تنوع مناسبی از سوالات برخوردار است و نتایج تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ موید ویژگیهای مناسب این ابزار برای سنجش تجربه همسرآزاری است.
الگوی ساختاری بهزیستی ذهنی دانش آموزان براساس جو آموزشی، اجتماعی، عاطفی، فیزیکی و امنیتی مدرسه با میانجیگری تاب آوری تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۳
۲۵۵-۲۲۱
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که سال های مدرسه به عنوان دوره های سازنده رشد انسانی در نظر گرفته می شود، محیط مدرسه یک ابزار مناسب برای درجه بندی سلامت، عزت نفس، توانایی های زندگی و رفتار مناسب است و اطمینان از سلامت روانی دانش آموزان و دانشجویان به اندازه سلامت جسمی آنها اهمیت دارد. هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری بهزیستی ذهنی دانش آموزان بر اساس جو آموزشی، اجتماعی، عاطفی و فیزیکی مدرسه با میانجی گری تاب آوری است. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه مدارس دولتی مناطق 11، 18، 2 و 7 شهر تهران در سال تحصیلی 97-96 است. حجم نمونه در این پژوهش 630 دانش آموز است که از این تعداد 209 نفر پایه هفتم و 213 نفر پایه هشتم و 208 نفر پایه نهم بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003) و مقیاس تاب آوری تحصیلی (2004) و پرسشنامه جو مدرسه (2015) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS(24) و AMOS(24) مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: بین جو مدرسه و بهزیستی روانی با واسطه گری تاب آوری تحصیلی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین تاب آوری و بهزیستی روانی، بین جو مدرسه و تاب آوری تحصیلی و بین جو مدرسه و بهزیستی روانی دانش آموزان رابطه مثبت وجود دارد. بحث: به طورکلی، یافته های پژوهش حاضر شواهدی را برای نقش واسطه ای تاب آوری تحصیلی در ارتباط بین بهزیستی ذهنی دانش آموزان فراهم آورده و اهمیت جو مدرسه را در ایجاد تاب آوری و بهزیستی روانی دانش آموزان نمایان می کند.
مطالعه تطبیقی اسناد ملی و بین المللی در زمینه جایگاه اصل برابری در برخورداری زنان از مزایای بیمه های اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۵
۱۲۱-۸۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اسناد بین المللی متعددی به برابری میان زنان و مردان در برخورداری از مزایای تأمین اجتماعی اشاره کرده اند. در حقوق ایران نیز با وجود تأکید قانون اساسی و با تمام تلاشهای صورت گرفته، همچنان شاهد نابرابریهایی میان زنان و مردان در برخورداری از مزایای مذکور به دو صورت آشکار و پنهان هستیم که ضرورت بررسی جایگاه اصل برابری در برخورداری زنان از مزایای بیمه های اجتماعی در نظام حقوقی ایران و شناسایی دلایلی که سبب ظهور این نابرابریها شده را مطرح می کند. روش: این تحقیق با روش مطالعه اسنادی و کتابخانه ای و با نگاهی تطبیقی و تحلیلی به اسناد بین المللی و مقاوله نامه های سازمان بین المللی کار و قوانین داخلی در بخش بیمه های اجتماعی پرداخته است. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که عدم انعکاس مناسب تغییرات اجتماعی در خصوص تفاوت نقشهای اجتماعی و اقتصادی زنان و مردان در قوانین این حوزه به ظهور نابرابریهایی انجامیده که ناشی از عدم توجه به تفاوت «مفهوم کفالت در حقوق تأمین اجتماعی» با «تکلیف انفاق در حقوق خانواده» از یک سو و نفوذ دیدگاههای سنتی مبتنی بر الگوی مرد نان آور از سوی دیگر است. بحث: درحالی که با توجه به فلسفه نظام تأمین اجتماعی، تبعیت از رویکرد قانون مدنی در تعریف نقش اقتصادی زنان و مردان در خانواده الزامی نبوده، اما توجه به تغییرات نقشهای اجتماعی و اقتصادی زنان و مردان در جامعه کنونی در این خصوص ضروری به نظر می رسد.
هم گرایی ملی در میان دانشجویان کرد و بلوچ ایرانی: فراتحلیل و مرور نظام مند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۵
۲۵۱-۲۰۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به بررسی موقعیت هم گرایی ملی / واگرایی در میان دانشجویان کرد و بلوچ می پردازد. روش: جستجوی پایان نامه ها و طرحهای پژوهش انجام شده از طریق پایگاههای اطلاعاتی شامل، کتابخانه ملی و کتابخانه های دانشگاه تهران، شورای عالی انقلاب فرهنگی و همچنین مقالات نیز از طریق پایگاههای داده پرتال جامع علوم انسانی، Noormags, Irandoc، Magiran، SID، Civilica، Google Scholar، Scopus, Web of Science و با استفاده از کلیدواژه های «هم گرایی یا واگرایی ملی، هویت ملی یا هویت جمعی» و «دانشجو یا دانشگاهی» و «کرد یا بلوچ یا بلوچستان یا کردستان یا سیستان وبلوچستان یا زاهدان یا ایلام» و معادل انگلیسی آنها در مراکز بین المللی انجام شد. درنهایت، هشت مطالعه ملاک ورود به فراتحلیل را دارا بودند. سپس داده ها با استفاده از چک لیست محقق ساخته جمع آوری و به روش فراتحلیل و نرم افزار CMA-2 تحلیل شد. یافته ها: آزمون همگنی نیز نشان داد که متغیرهای مستقل نقش تعدیل کننده ایفا می کنند اما متغیر قومیت نقش تعدیل کننده نداشت. در این میان، بیشترین اندازه اثر مربوط به متغیرهای انسجام اجتماعی، سرمایه اجتماعی، رضایت از زندگی، ویژگیهای شخصیتی، هویت دینی، مشارکت سیاسی و تعامل و هم گرایی در خانواده بود. میانگین اندازه اثر مطالعات در قوم کرد برابر 245/0 و در قوم بلوچ برابر 145/0 به دست آمد. بر مبنای کل داده های تحلیل شده می توان اظهار داشت که مهم ترین عوامل مثبت مؤثر بر هم گرایی ملی مربوط به متغیر انسجام اجتماعی (505/0)، سرمایه اجتماعی (337/0)، رضایت از زندگی (332/0) و همچنین عوامل منفی مؤثر مشتمل بر احساس محرومیت (0.184) و میزان مصرف رسانه ای از شبکه های ماهواره ای (0.16-)، است. بحث: درواقع در سیاست گذاری برای ارتقای همگرایی ملی باید به بهبود انسجام اجتماعی، ارتقای سرمایه اجتماعی، کاهش احساس محرومیت و اصلاح مصرف رسانه ای جمعی اقدام کرد. از طرف دیگر، با افزایش احساس محرومیت، تعلق به هویت قومی به مثابه یک سپر محافظتی افزایش یافته و در مقابل، احساس هویت ملی کاهش می یابد، امری که می تواند با سیاست گذاری صحیح و رفع احساس محرومیت و برطرف کردن موانع محلی و ملی برای کسب امتیازات اجتماعی، مرتفع شود.
شناخت اثرات طرح ساماندهی کودکان خیابانی در سایه چالش های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
75 - 132
حوزههای تخصصی:
طرح مراکز ساماندهی کودکان خیابانی به عنوان بخشی از تلاش سازمان بهزیستی در کاهش آسیب، بیش از یک دهه در حال اجراست. هدف این مطالعه، فهم اثرات طرح با در نظر گرفتن چالشهای آن بر اساس تجربه خدمت دهندگان و خدمت گیرندگان است. این پژوهش از نوع کیفی در سال 1396 و با جامعه پژوهش شامل مدیران، کارشناسان، مربیان، کودکان و سرپرستان در 4 استان تهران، سمنان، کردستان و سیستان و بلوچستان انجام شد. با روش نمونه گیری هدفمند، نمونه ای شامل مجموعاً 124 نفر مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و داده ها با روش تحلیل تماتیک بررسی شد. 11 مضمون اصلی، 28 مضمون فرعی و 79 مفهوم به دست آمد. دو مضمون اصلی شامل کاستی های طرح و پیچیدگی مختصات مساله کودکان خیابانی فراتر از قابلیتهای طرح اشاره به چالشهای ماهیتی طرح و مضمونهای اصلی شامل دیدگاه سازمانی و فرا سازمانی غیرمسئولانه، کمبود های مادی، فنی و مهارتی، مشکلات نیروی انسانی و هم افزایی آسیبهای مرکز و خدمت دهی ناقص از چالشهای اجرایی طرح بودند. در سایه این چالشها، اثرات طرح شامل مضمونهای اصلی کار پاسخی به تداوم ضعفهای خانوادگی، تحصیلی و محیطی، تقویت سرپرستی ، ترس از مرکز مولد نقشهای بهتر والد-فرزندی، تداوم دشواریهای والدگری و درهم تنیدگی احساس گرفتاری و دلخوشی از اثرات بود. به طور کلی طرح درگیر چالشهای ذاتی و اجرایی متعددی بوده که موجب اجرای ناقص وحداقلی آن شده است. طرح در کاهش اشتغال به کار و افزایش اشتغال به تحصیل، هنوز راه زیادی برای موفقیت دارد اما در تغییر سرپرستی برخی کودکان خیابانی موفق بوده است.
بررسی تجربه دانشجویان سه دهه گذشته تا کنون از سیر تحول مفهوم خانواده ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
79 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با دیدی غیر آسیب شناسانه با رویکرد کیفی صورت گرفته است و از این رو ابزار گردآوری داده های پژوهش، روش مصاحبه عمیق بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر افرادی هستند که در یک برهه از زندگی شان و به طور ویژه در دوران جوانی دانشجو بوده اند. نمونه گیری نظری هم در بین این افراد تا رسیدن به اشباع نظری صورت گرفته است. به این ترتیب دانشجویان که قشر جوان اجتماع به شمار می روند به عنوان جامعه آماری انتخاب شده اند چرا که این قشر در هر دوره ی زمانی مهمترین عنصر بازتولیدکننده جامعه به شمار می روند و در ضمن در مقایسه با سایر اقشار جامعه، نوخواهی از خصیصه های این قشر است و همیشه در صف مقدم تحولات و نوگرایی هم هستند و همگام با تحولات جامعه نیز زندگی-شان را سازماندهی می کنند. بر این اساس در این مطالعه که چگونگی تحول مفهوم خانواده است و در بین کسانی صورت گرفته است که در دهه های 60، 70، 80 دانشجو بوده اند به این نتیجه دست یافته که پیکربندی خانواده ایرانی در این سه دهه از درون و بیرون دچار تحولاتی شده است. تحولاتی از قبیل شکل-گیری کانال جدید تعاملات درخانواده، تغییرات کیفی در روابط خانوادگی و... که در نتیجه آنها پوسته ای از خانواده ایرانی باقی مانده است. بر اساس این یافته اصلی پژوهش، در سیر تحول مفهوم خانواده «عینیت ها» و «ذهنیت ها» در مورد خانواده متحول گشته و این تحول از تطابق کامل عینیت ها و ذهنیت ها تا دو شاخه شدن-شان را شامل می شود و مطابق هم نیستند.
تأثیر مولفه های شرکت های زایشی دانشگاهی بر توسعه بین المللی سازی دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین المللی سازی یکی از شاخص های مهم برای دانشگاه ها است، همچنین در مقابل، دانشگاه ها بازیگران اصلی در اکوسیستم های کارآفرینی هستند که فعالیت های مثبت آن ها در تولید و انتشار دانش، باعث ایجاد شرکت های زایشی دانشگاهی می شود. روش شناسی: پژوهش حاضر، ازنظر هدف کاربردی بوده و از منظر گردآوری داده های توصیفی- همبستگی است. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، با روش تصادفی ساده از108 نفر از مدیران و معاونان شرکت های زایشی در پارک علم و فناوری دانشگاه های برتر راه اندازی شده اند، گردآوری گردید، همچنین تحلیل داده ها در این پژوهش با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری انجام شده است. آلفای کرونباخ برای تمامی سازه ها بالاتر از 7/0 و مقدار میانگین واریانس استخراج شده بالاتر از 5/0 بوده که بر این اساس روایی و پایایی سازه ها تائید شده است. نتایج: بر اساس نتایج مشخص شد که مؤلفه های شرکت های زایشی (عوامل فردی،سازمانی و محیطی) بر توسعه بین المللی سازی دانشگاه های برتر ایران تأثیر مثبت و معنادار دارد.
واکاوی نقش دلاله در داستان «رابعه و بکتاش» براساس نقش میانجی درمددکاری فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
1 - 30
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله که از نوع کیفی است، بررسی اقدامات دلاله در داستان رابعه و بکتاش در الهی نامه عطار نیشابوری، بر اساس نظریه میانجی به عنوان یکی از مؤلفه های مددکاری فردی است. داده ها ابتدا با رجوع به منابع کتابخانه ای و شیوه یادداشت برداری گردآوری شده و با تکیه بر روش تحلیل محتوا و استقرایی (جزء به کل) تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که دلاله با رعایت مواردی چون: «شناخت دقیق مشکلات مددجو و تسلط در برقراری ارتباط با او»، «آگاهی دقیق از موقعیت ابتدایی مددجو و انجام اقدامات لازم براساس آن» و «ارزیابی درست نیاز مددجو و اطرافیان او» در نقش یک مددکار فردی، نقشی مهم در سیر تطور معرفت شناختی رابعه داشته و در پی بردن او به قابلیت های روحی خود نقشی محوری و غیرقابل انکار، داشته است. دلاله با توان بخشی و ایجاد انگیزه در شخصیت های اصلی داستان، بسترهای مناسبی را برای ارتقاء زندگی فردی و اجتماعی آن ها فراهم آورده است. علی رغم این همسانی ها، در برخی موارد، نقش آفرینی دلاله با کارکرد میانجی تفاوت هایی داشته است. از جمله اینکه، دلاله با نگاهی جانبدارانه و عمدتاً یک سویه اقدام به حل و فصل مشکلات رابعه کرده است. همچنین، برخلاف میانجی که برای رفع اختلاف میان طرفین حضور می یابد، دلاله برای حل مشکلات شخصی رابعه وارد جریان روایت شده است.
بررسی رابطه درآمد با سلامت زنان (نمونه مورد مطالعه کارکنان زن دانشگاه زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، با ورود گسترده زنان به دانشگاه، عرصه های اجتماعی و تقاضای مضاعف آنان برای ورود به بازار کار مواجه هستیم. از آنجا که شغل به منزله مقولهای محوری در دنیای جدید و یکی از تعیین کننده های اجتماعی مؤثر بر کلیت سلامت مطرح است و سلامت زنان در ابعاد مختلف، سلامت خانواده و نهایتاً سلامت جامعه را ب ه دنب ال دارد، این مهم ما را بر آن داشت تا بررسی تأثیر درآمد بر سلامت عمومی زنان را ب ه منزل ه ه دف اص لی تحقی ق برگزینیم. جامعه آماری تحقیق، زنان (شاغل)دانشگاه زنجان هستند. بدین منظور 100 نفر از کارکنان زن دانشگاه زنجان، پرسشنامه های سلامت عمومی ویر و شربورن[1] (Weir and Sherborne). را با فرم اطلاعات جمعیت شناختی ، انجام داده اند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند و همچنین تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده به کمک نرم افزار spss انجام شده و روش تحقیق در این مقاله، روشی توصیفی-تحلیلی است، جهت گردآوری اطالعات از دو روش (کتابخانه ای ومیدانی)استفاده شده و در محدوده زمانی سال 97-1396صورت پذیرفته است. نتایج نشان می دهد که متغیردرآمد با متغیرسلامت عمومی زنان ارتباط معنی دار دارد. با استفاده از رگرسیون چندگانه نتایج نشان می دهد که سلامت روانی سهم یگانه و معناداری در تبیین افزایش درآمد کارکنان زن دانشگاه زنجان دارد. همچنین سلامت جسمانی نمی تواند درآمد کارکنان را تبیین نماید.
نقش هوش هیجانی در پیش بینی تعاملات اجتماعی و امنیت اجتماعی و اخلاقی در فضای شهری (مطالعه موردی: افراد بالای 18 سال شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش هوش هیجانی در پیش بینی تعاملات اجتماعی و امنیت اجتماعی و اخلاقی در فضای شهری می باشد. روش تحقیق از نظر دستیابی به هدف از نوع کابردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی افراد بالای 18 سال ساکن در شهر اردبیل می باشد که تعداد آنها مطابق با آخرین سرشماری نفوس و مسکن 115 هزار نفر می باشد. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه استفاده شد. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای چند مرحله ای بود. گردآوری اطلاعات با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت .ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های استاندارد هوش هیجانی بار آن و پرسشنامه تعاملات اجتماعی، پرسشنامه محقق ساخته احساس امنیت اجتماعی و اخلاقی است. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS بررسی و فرضیه های تحقیق با استفاده از آزمون پیرسون و رگرسیون بررسی شد. نتایج نشان داد با بالا رفتن هوش هیجانی افراد تعاملات اجتماعی آنها بالا رفته است. همچنین با بالا رفتن هوش هیجانی، امنیت اجتماعی و اخلاقی نیز ارتقا یافته است. در نهایت هوش هیجانی در پیش بینی تعاملات اجتماعی و امنیت اجتماعی و اخلاقی در فضای شهری تاثیر گذار بوده است.
بررسی ﺭﺍبطه فرهنگ شهرنشینی با تعاملاﺕ اجتماعی دﺭ فضاهاﯼ شهرﯼ دﺭ شهر ملاﯾر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
172-202
حوزههای تخصصی:
فرهنگ شهرنشینی ، به علت تراکم و ناهمگونی و فقدان نسبی آشنایی نزدیک شخصی، روابط انسانی را بسیار ناشناخته، سطحی و گذرا کرده است. به همین دلیل هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه میان فرهنگ شهرنشینی با تعاملات اجتماعی در فضاهایشهری در شهر ملایر است. روش پیمایشی- تحلیلی است، شیوه نمونه گیری چند مرحله ای و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 385 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد شده با پایایی 826/0 و واحد تحلیل فرد است. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد بین فرهنگ شهرنشینی با تعاملات اجتماعی رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد. اما این رابطه بین مولفه های فرهنگ شهرنشینی (نوع دوستی، قانون گرایی، مسئولیت پذیری، فردگرایی، توجه به محیط زیست، غریبگی) با تعاملات اجتماعی متفاوت است. مسئولیت پذیری قوی ترین (500/0=r) و قانون گرایی ضعیف ترین (025/0=r) رابطه را با تعاملات اجتماعی داشتند و رابطه بین نوع دوستی با تعاملات اجتماعی منفی شد (169/0-= r). در رگرسیون چند متغیره با توجه به مقادیر Beta مسئولیت پذیری (382/0) بیشترین تأثیر و نوع دوستی (095/0-) در جهت منفی و کم ترین تاثیر را بر تعاملات اجتماعی داشتند. .نتیجه نهایی نشان داد که رابطه معنی داری بین فرهنگ شهرنشینی و تعاملات اجتماعی وجود دارد و قدرت تعیین و پیش بینی کنندگی فرهنگ شهرنشینی بر تعاملات اجتماعی بسیار قوی است(646/0). البته با برنامه ریزی های مناسب و آموزش و سرمایه گذاری فرهنگی می توان تعاملات اجتماعی را در جهت مطلوب هدایت نمود و با بازتعریف فرهنگ شهرنشینی مدرن و هویتی ایرانی شاهد رشد نوع دوستی و قانونگرایی در تعاملات اجتماعی شد.
جامعه شناسی تاریخی– تطبیقی ماکس وبر، تئوری عام و برخی ملاحظات در مورد گفتمان شرق شناسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماکس وبر از جمله بنیان گذاران عمده در جامعه شناسی تاریخی است. او نه تنها دغدغه بررسی “تاریخی" مسائل اجتماعی را داشت، بلکه این امر را به جد به صورت "تطبیقی" پیگیری می نمود و آثار خود را با محوریت سرمایه داری غربی و با تاکید بر فرایند عقلانی شدن پی می گرفت. نکته اساسی که در این میان مطرح است، این است که وبر در تمام پروژه خود سعی نمود بین تفسیرگرایی در نظریه و کار تطبیقی در پژوهش، بین تفسیر و تبیین، بین خاص بودگی و امر عام آشتی برقرار کند، برای او عینیت در علوم انسانی بسیار مهم بود. به عبارتی دیگر وبر سعی می نمود با ایجاد یک تعریف مشخص-به شکل نوع های مثالی- نگاه ژنریک خود از پدیده مورد نظر را به دست دهد، در این نوشته سعی می شود: نخست؛ با نگاه به مقالات روشی وبر، کار فکری و تلاش وی در زمینه توصیف، تبیین، تطبیق و تعمیم در جامعه شناسی تاریخی بحث شود، دوم؛ با بررسی ریشه های گفتمان شرق شناسی، تفاوت های اساسی نگاه وبر با گفتمان شرق شناسی مورد بررسی قرار گیرد و سوم؛ با اشاره به وضعیت فعلی جامعه شناسی تاریخی ایران، بحث خواهد شد که : برخلاف نظریه گفتمان می توان با بازگشت به ایده نوع های مثالی وبر که در جامعه شناسی تاریخی ارائه داد ه است، هم نظریه عام و هم نظریه خاص در مطالعات تاریخی را لحاظ کرد، امر "تطبیق"، "نقد" و "عینیت" را نیز همچنان مد نظر قرار داد تا کلیت تجدد غربی به "برساخت" فرو کاسته نشود.
سنخ آرمانی ماکس وبر، ابزاری تحلیلی برای گونه شناسی مناسک سوگواری های عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نگاهی تاریخی - اجتماعی به جامعه ایران می توان به این باور رسید که مناسک عاشورا و سوگواری های محرّم جزء لاینفک فرهنگ این سرزمین محسوب می شود و می توان آن ها را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار داد. با توجه به جایگاه محرم و عاشورا در تاریخِ اجتماعی و فرهنگ جامعه ایران، در نوشتار پژوهشی حاضر سعی بر این است که مناسک عاشورا با کمک یکی از ابزارهای تحلیلی برجسته در علوم اجتماعی یعنی مفهوم وبری «ایده آل تایپ» بررسی شوند. از نظر وبر«هر سنخ آرمانی با تأکیدی یک جانبه بر یک یا چند دیدگاه و با ترکیب شمار بسیاری پدیده های فردی انضمامی پراکنده و جدا و کم وبیش موجود و گاهی غایب ساخته می شود که مطابق با آن دیدگاه های تأکیدشده یک جانبه و در قالب یک سازه تحلیلی یکپارچه ای مرتب می شوند. این سازه ذهنی را در مفهوم خالصش در هیچ کجای واقعیت به صورت تجربی نمی توان یافت...» با این اوصاف مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که آیا مفهوم سنخ آرمانی وبر قابل انطباق بر مناسک سوگواری های عاشورا هست؟ مهم ترین یافته های کاربست تجربی این مفهوم در عرصه سوگواری های عاشورا چیست؟ روش پژوهشی ما در این جا با توجه به ماهیت پژوهش، روش کیفی و استراتژی پژوهش، استراتژی استفهامی است. یعنی برای تفهم کنشِ کنشگران و سنخ بندی آن ها، روشی متناسب با مسئله پژوهش، مجموعه ای پویا از روش های کیفی (مشاهده مشارکتی، تکنیک مصاحبه عمقی، سنجش های غیرمزاحمی) را به کار بسته ایم. برای نمونه های مورد بررسی از روش نمونه گیری نظری استفاده شده و معیار اشباع نظری، ملاک توقف مصاحبه بوده که بر این اساس با 32 نفر مصاحبه صورت گرفته است. برای تحلیل داده ها، از تکنیک تحلیل مضمون (کدگذاری، طبقه بندی داده ها و الگویابی درون- داده ای و برون- داده ای) استفاده شده تا به یک گونه شناسی تحلیلی دست یافت. یافته های پژوهش نشان می دهد که جمعوری شده جکه می توان کنش های سوگواران را با عنایت به مفهوم سنخ آرمانی در چهار شکل: 1. سنت گرایان،2. شکل گرایان (فرم گرایان)،3. قومیت گرایان و4. نوگرایان دینی صورت بندی کرد. این چهار تیپ سوگواری از حیث گفتمان غالب، میزان استفاده از ساز و برگ در سوگواری ها، هدف غالب، میزان دست رسی به صدا و سیما، چهره اصلی مجلس، پایگاه اصلی، ادبیات غالب، مخاطبان، زیست جهان، نوع اقتدار حاکم بر فضای سوگواری و... دارای تمایزات عمده ای هستند. البته این سنخ آرمانی یک مطالعه توصیفی- تحلیلی و صورت برداری از کنشگران این مناسک و مراسم می باشد و الزاماً به این معنی نیست که تمامی مختصات ذکر شده فقط در یک تیپ یافت می شود یا مرز دقیقی بین آن ها وجود دارد.
تحلیل تطبیقی عوامل مؤثر بر قانون گریزی و قانون شکنی در استان های ایران مبتنی بر منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال بیستم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
3 - 32
حوزههای تخصصی:
براساس آمارها، پژوهش ها و نظرسنجی های متعدد، در کشور ایران میزان قانون شکنی و قانون گریزی زیاد است. در این پژوهش در صدد شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر قانون شکنی و قانون گریزی در بین استان های ایران هستیم. چارچوب نظری پژوهش براساس نظریه های کج رفتاری و توسعه اجتماعی است؛ براین اساس، عوامل تبیین کننده قانون گریزی و قانون شکنی به دو دسته عوامل نگرشی و عوامل ساختاری تقسیم بندی شدند. سپس، از تابع رفتار چلبی برای شناسایی و تبیین ترکیب هایی از عوامل مؤثر بر قانون گریزی و قانون شکنی در بین استان های ایران استفاده شده است؛ بنابراین، رویکرد این پژوهش تحلیل تطبیقی-فازی و تکنیک جمع آوری داده ها به دلیل وسعت موضوعی و نظری پژوهش، تحلیل داده های موجود (ثانویه) است. براساس نتایج، با بررسی شروط عِلّی مؤثر بر قانون گریزی در کل استان های کشور، دو مسیر (ترکیب) منجر به قانون گریزی مشاهده شد. در مسیر اول، چهار شرط گرایش به نظم کم، سردرگمی اجتماعی، میزان سواد و بیکاری در ترکیب با یکدیگر به قانون گریزی منجر شدند، اما مسیر دوم از ترکیب پنج شرط احساس عدالت کم، گرایش به نظم کم، سردرگمی اجتماعی، سواد و شهرنشینی شکل گرفته است. همچنین، ضریب سازگاری کل در این دو مسیر عِلّی برابر با 95/0 بود. این میزان سازگاری همراه با شاخص پوشش برابر با 59/0 بیانگر اهمیت نظری و تجربی این دو مسیر است.
ارزیابی سیاست گذاری مسکونی در شهر تهران در رویارویی با نابرابری فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
73 - 132
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری مسکونی یکی از عرصه های مهم سیاست گذاری شهری است. ویژگی های اجتماعی مسکن و نیز اثرات گسترده بخش مسکن در اقتصاد، سیاست گذاری مسکونی و پشتیبانی تأمین مسکن را جزئی از سیاست گذاری عمومی قرار داده است. آن شیوه سیاست گذاری عمومی که مسکن را به عنوان «حق اجتماعی» نادیده می گیرد، سبب شکل گیری نابرابری فضایی در سیستم مسکونی شهرها می شود. مشکل مسکن در تهران، هم به عنوان جزئی از یک مشکل فراگیر در سطح ملی و هم جزئی از مشکل های این بزرگ شهر به نابرابری فضایی منجر شده است. آگاهی از چگونگی اثرگذاری سیاست های شهری و ردیابی علل پیدایش نابرابری مسکونی، امکان سیاست گذاری کارآمد برای رویارویی با این مشکل برنامه ریزی را فراهم می آورد. این مقاله بر روند کار و نیز محتوای سیاست های اجراشده و مؤثر بر ساختار مسکونی شهر تهران، تمرکز کرده و اثر آنها را بر نابرابری فضایی، شناسایی کرده است. برای دستیابی به هدف این مقاله یک فرآیند دومرحله ای توصیفی- تحلیلی بر اساس راهبرد پژوهش قیاسی پیگیری شده است و اثرات سیاست ها بر نابرابری فضایی در ساختار مسکونی شهر تهران با استفاده از تحلیل طولی و تحلیل محتوای تماتیک (فَرهشتی) سیاست ها تحلیل و مقایسه شده اند. یافته های مقاله نشان می دهند که دستور کار سیاست های چیره، فاصله زیادی برای رویارویی با مشکل شهری نابرابری فضایی در شهر تهران دارد. این مقاله رهیافت و چارچوبی برای رویارویی با این مشکل به طورکلی و در تهران ارائه می کند.
سرمایه شغلی و تعهد به کار نمونه مورد مطالعه: ادارات دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
133 - 172
حوزههای تخصصی:
عدم تعهدبه کار در ادارات دولتی از مسائل اجتماعی ایران است. این مقاله با فرض تأثیر سرمایه شغلی در افزایش تعهدبه کار، رابطه سرمایه شغلی و تعهدبه کار کارمندان ادارات دولتی در شهر تهران را بررسی کرده است. سرمایه شغلی مجموعه مکتسبات حاصل از ایفای نقش در یک موقعیت شغلی است. روش این پژوهش توصیفی- همبستگی است و با پرسشنامه ای مدون در 8 سازمان دولتی در تهران با 78 کارمند مرد و 48 کارمند زن مصاحبه انجام شده است. برای سنجش اعتبار و روایی شاخص ها، از همبستگی درونی، ضریب آلفای کرونباخ و KMO استفاده شده است، ضریب آلفای کرونباخ سرمایه شغلی 0.80 و تعهد شغلی 0.70 می باشد.میانگین تعهدبه کار کارمندان 42/3 از 6 و میانگین سرمایه شغلی آنان 39/3 می باشد. رابطه تعهدبه کار با سرمایه شغلی (41/0r=)، سرمایه اقتصادی (17/0r=)، سرمایه سیاسی (41/0r=)، سرمایه اجتماعی (38/0r=) و سرمایه فرهنگی (29/0r=) می باشد. ضریب همبستگی چندگانه 0.81 و متغیرهای موجود در بررسی 66 درصد از تغییرات تعهد کاری را تبیین کرده اند. هنگامی که روابط میان سرمایه شغلی و تعهدبه کار در دو گروه با از خودبیگانگی و توزیع عادلانه سرمایه بالا و پایین مورد بررسی قرار گرفت مشخص شد که این رابطه در سازمان هایی که دارای عدالت بیشتری هستند، قوی تر است. و همچنین در کسانی که بیگانگی از کار کمتری داشته اند، قوی تر از سایرین است.