فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۱٬۰۸۵ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
75 - 100
حوزههای تخصصی:
Yemen crisis is a political and security one, in which besides domestic actors, regional and transregional actors also play some various roles in this process, based on their own national strategies and interests. Therefore, recognizing effective actors in the conflict, their actions and preferences is the most important factor to determining and finding some ways to settle the conflict. The question is, what will be the future of the Yemeni crisis? Graph model analysis indicated that Saudi Arabia and Ansar Allah will accept ceasefire and negotiate, while the war may also be continued, but it will not be the most likely effect and if UN Security Council has a more active role in establishing a ceasefire and creating a peaceful state, the actors for this conflict can reach a political and peaceful solution to settle the conflict.So, the purpose of this article is to show by descriptive-analytical method that by modeling conflicts and using graph model, constructive solutions can be discovered for them and the state of equilibrium in crisis can be suggested to its actors.
تحلیل چالش های سازمان های مردم نهاد (سمن های) زیست محیطی در ایران با نظریه جامعه منشوری ریگز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، سازمان های غیردولتی[1] (NGO) به طور فزاینده ای در کنار دولت در فرآیندهای توسعه به ذینفعانی مهم تبدیل شده اند. با افزایش مشکلات محیط زیست در ابعاد مختلف آن در ایران، سازمان های مردم نهاد (سمن) زیست محیطی نیز گسترش یافته اند. این مقاله با روشی توصیفی _ تبیینی تلاش دارد بررسی نسبتاً جامعی از مشکلات این نهادها در کشور ارائه داده و نتایج آن را با نظریه جامعه منشوری ریگز[2] تحلیل نماید. جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی در قالب پرسشنامه ای با هفت بُعد و 45 گویه بوده است. نتایج نشان می دهد بیشترین مشکلات در رابطه ی سمن ها با نهادهای دولتی و عمومی (با میانگین 4.29) و پس ازآن در ابعاد قانونی (با میانگین 4.25)، ساختاری (با میانگین 4.20) و مدیریتی (با میانگین 4.17) هست. از سوی دیگر مشکلات گفته شده، در درون سمن ها و بین سمن ها نیز مشکلاتی را به وجود آورده است که نتوانسته اند آن گونه که باید، در راستای اهداف خود گام بردارند و درگیر مسائل درونی خود نیز شده اند. با توجه به مقدار آماره KMO برابر با 80/0 و سطح معنی داری کمتر از 05/0 در آزمون بارتلت، انجام تحلیل عاملی بر روی متغیرها امکان پذیر بوده و متغیرها امکان عامل شدن را داشته اند. عامل های نهایی نیز توانسته اند میزان واریانس بیشتر از 50/0 را برای هر متغیر تبیین کنند. با توجه به سه ویژگی اصلی نظریه جوامع منشوری ریگز (ناهمگنی، فرم گرایی و تداخل عملکردی) و مشکلات سمن های زیست محیطی می توان گفت که در کشورهایی که با ضعف تاریخی شاخص های مردم سالارانه و ساختار بسیط و متمرکز سیاسی مواجه هستند، اساساً وجود سازمان های غیردولتی، خوشایند چنین ساختارهایی نیست. ازاین رو قوانین و مقررات و نیز ساختار دولتی و سازمانی حمایت چندانی از شکل گیری، تقویت و توسعه این تشکل ها انجام نمی دهند. از سوی دیگر وقتی ساختارهای قانونی حمایت کافی از فعالیت سمن ها نداشته باشند و مسیرهای قانونی مشخص در فرایند فعالیت این نهادها وجود نداشته باشد، اعمال سلیقه از سوی افراد در دستگاه های دولتی افزایش پیدا می کند.
Understanding the Security Environment of the Islamic Republic of Iran based on a Systemic Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
370 - 399
حوزههای تخصصی:
Understanding the "security environment" is one of the main pillars of countries' security strategy. Unless a country's "security environment" is defined, any security planing will be useless. The "security environment" is usually assessed in terms of threats to that environment, but Shiping Tang in his famous article entitled "systemic Theory of the Security Environment ", offers a new approach to defining the 'security environment'. According to it, the "security environment" is considered as a "system" that is formed by several factors. In this study, while introducing the main parts of Tang’s theory, it examines five indicators "permeability of geographical barriers", "power of State", "behave with self-restraint", "robust constraint behalf international structure (structural constraints)" and "dominance of defense" that he presents about the good security environment of a country, is discussed and while examining the above five indicators, it is concluded that the "security environment" of the Islamic Republic of Iran is good (or desirable) and the likelihood of war is low. The purpose of this study is to apply a system-oriented theory in order to understand the security environment of the Islamic Republic of Iran in order to manage the threats posed by that environment by understanding the "security environment". The necessity of research also stems from the use of a system-oriented approach that has received less attention, because the theoretical effort of researchers has been focused on using the traditional threat-identifying approach in order to understand the security environment of the Islamic Republic of Iran.
Principles for the settlement of ethno-political conflict in Nagorno-Karabakh(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
146 - 162
حوزههای تخصصی:
The relevance of the subject of this research is based on the need to find new ways of solving the problems of ongoing ethno-political conflicts in the post-Soviet space. The study is devoted to the problems of resolving the ethnopolitical conflict in Nagorno-Karabakh. The purpose of the study is to develop the principles for resolving the ethnopolitical conflict in Nagorno-Karabakh. The conflict in Nagorno-Karabakh remains relevant because of its incompleteness and the possibility of entering a dangerous stage of armed confrontation, which requires a continuous search for ways out of the situation. In this regard, there is a lot of research made on this matter from different positions. As a result of the study, the principles of resolving the ethnopolitical conflict in Nagorno-Karabakh were revealed. The significance of the study is due to the relevance of the problems of research of unrecognized states in conditions when their appearance on the world map is becoming more and more frequent.
تببین پیامدهای هیدروپلیتیکی تغییرات اقلیمی در ایران (مطالعه موردی حوضه آبریز زاینده رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
۲۶۹-۲۴۶
حوزههای تخصصی:
مقدمه تغییر اقلیم و گرمایش کره زمین که بر اثر افزایش گازهای گلخانه ای، مسئله ای حیاتی در کانون عوامل تهدیدزای بشر شده است. سرزمین ایران بر کمربندی از مناطق خشک و بیابانی زمین واقع شده که بیشترین اثرپذیری نامناسب را از تغییر اقلیم متحمل می شود. تغییر اقلیم در حوزه زاینده رود مشهود است و تاثیرات آن در کم شدن بارش و افزایش دما در طی سال های اخیر و نیز تداوم خشکسالی ها در حوضه آبریز زاینده رود نمایان است. با کاهش جریان آب رودخانه، تخصیص آب به بخش های کشاورزی و محیط زیست در قسمت های میانی و پایین دست با مشکل روبه رو شده است. نیاز آبی در این حوضه زیاد است به گونه ای که در طی این سال ها تلاش برای دستیابی به آب در حوضه زاینده رود به شکل تنش و درگیری و اعتراض ها و نیز آشوب های اجتماعی وارد عرصه جدیدی شده است. یکی از مهم ترین پیامدهای تغییرات اقلیم این است که دولت ها را ناگزیر به طرح انتقال بین حوضه ای می کند. بر اثر سیاست های انتقال آب بدون در نظر گرفتن حقابه شرعی حقابه دار و حقابه زیست محیطی بستر زاینده رود و تالاب گاوخونی، بسیاری از اختلافات اجتماعی بین استانی تشدید شد. روش پژوهش پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی است که با توجه به اهمیت تاریخی، جغرافیایی، اقتصادی و سیاسی حوزه به شناسایی ابعاد و تاثیرات تغییرات اقلیمی در حوضه آبریز زاینده رود می پردازد و چگونه تغییرات اقلیمی می تواند بحران و تنش را در حوزه آبریز افزایش دهد که این امر می تواند راهنمای مفیدی برای برنامه ریزان و تصمیم گیران حوزه قرار بگیرد. از لحاظ روش و ماهیت، این تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوردی اطلاعات نیز براساس منابع کتابخانه ای از جمله کتب، مجلات و پایگاه های اطلاعاتی می باشد. یافته های تحقیق تبدیل شدن برف به باران در سرچشمه رودخانه زاینده رود و افزایش تبخیر منجر به کاهش اراضی در بخش پایین دست رودخانه شده است به طوریکه در بخش میانی و پایین دست، از مساحت اراضی «کشاورزی» و «مرتع» کاسته شده است. تعداد چاه ها در سال های اخیر افزایش شدیدی داشته است. تعداد چاه ها در بخش میانی و پایین دست افزایش چشمگیری در این دوره داشته میانگین عمق چاه ها در حوضه 8/4 متر افزایش یافته که در قسمت بالادست 65/6 متر، در قسمت میانی 55/5 متر و در بخش پایین دست 28/6 متر به طور میانگین بر عمق چاه ها افزوده شده است. افزایش تنش های میان استانی که نمونه های بارز آن میان استان های خوزستان، اصفهان و چهارمحال بختیاری در سال های اخیر مشاهده شد، یکی از مهم ترین پیامدهای سیاسی تغییرات اقلیم است که دولت ها را ناگزیر به طرح انتقال بین حوضه ای می کند. کشاورزان حقابه دار اصفهان مهم ترین گروه معترض به وضعیت بحرانی آب در این حوضه هستند. یکی از مهم ترین دغدغه های مردم منطقه و مهم ترین عامل ایجاد اعتصابات و درگیری های سال های اخیر کاهش منابع آبی و کاهش فعالیت کشاورزی شده است. کشاورزان منطقه در سال های اخیر به شیوه های مختلفی از جمله خرابی و شکستن لوله انتقال آب، اعتصاب، تظاهرات و بستن راه با تراکتور، رجوع به استان و شیوه های دیگر نحوه اعتراضات خود را بیان کرده اند. تنش و اعتراض های مردمی نسبت به آبرسانی و مدیریت بهینه آب برای ساکنان حوضه زاینده رود تنها محدود به ساکنان و بهره مندان حوضه آبریز زاینده رود نیست. مسائل هیدروپلیتیکی طرح انتقال آب بهشت آباد در بخش علیای حوضه کارون که زمینه ساز مشاجرات محلی و ناحیه ای و حتی ملی میان مردم و مسئولین در مبدا و مقصد شده است. این امر سبب بروز اختلافات اجتماعی و در نتیجه سیاسی بین ساکنین و ذی نفعان حوضه های آبریز بالادستی و حوضه های مذکور شده و با توجه به تفاوت قومی حوضه های آبریز، این مسئله به یک بحران هیدروپلیتیکی داخلی مبدل شده است که شکاف هایی را بین اقوام به وجود آورده است. تغییرات اقلیمی بزرگترین ضربه را متوجه بخش کشاورزی وارد کرده است. هم چنین نخستین پیامد رویه ای، افزایش حجم بیکاری و بحران مهاجرت است. مهاجرت منجر به پراکندگی روابط خویشاوندی و از بین رفتن همبستگی، انسجام قومی و افزایش فردگرایی و انزوا و به تبع آن حاشیه نشینی و بزه گری گردیده است. خشک شدن بستر رودخانه زاینده رود ناشی از تغییرات اقلیمی سبب ایجاد شکاف ها و فرونشست های متعددی در مناطق مختلف حوضه آبریز در استان اصفهان شده است. عمق این شکاف ها بسیار عمیق می باشد و در برخی موارد عمقی بیش از 10 متر داشته باشند. شکاف ها صدمات جدی را به جاده ها و زمین های کشاورزی وارد کرده است. نتیجه گیری تغییر اقلیم در حوضه زاینده رود یکی از عوامل تهدیدکننده منابع آب در حوضه است از جمله این عوامل تهدیدکننده می توان به اراضی در بخش های میانی و پایین دست حوضه به دلیل وقوع ناپایداری منابع آبی و کاهش جریان آب رودخانه،
واکاوی تهدیدات ژئواستراتژیک ایران در اتحاد راهبردی عربستان سعودی و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۳
118 - 137
حوزههای تخصصی:
از منظر ژئوپولیتیکی و ژئواستراتژیکی ایران و عربستان در رقابت منطقه ای فزاینده ای با یکدیگر به سرمی برند. این پژوهش درصدد تحلیل نقش ژئواستراتژیکی ایران در تلاش گسترده عربستان سعودی جهت نزدیکی راهبردی با بزرگترین قدرت نوظهور در نظام بین الملل است. نگارندگان با روش تبیینی و با استفاده از ابزارهای گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اینترنتی درصدد پاسخ به این پرسش بوده اند که مهمترین تهدیدات ژئواستراتژیکی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در برقراری اتحاد راهبردی عربستان سعودی با روابط جمهوری خلق چین چه می باشند؟ به نظر می رسد افزایش قدرت نفوذ ایران در منطقه پس از انعقاد برجام و تغییر موازنه قدرت در بحران های منطقه ای به نفع خود، منجر به شکل گرفتن تهدیدات ژئواستراتژیکی در عربستان و نزدیکی هرچه بیشتر آن به چین شده است. یافته های پژوهش با کاربست نظریه نوواقع گرایی تدافعی نشان می دهد که عربستان سعودی با رویکردی عمل گرایانه در تلاش برای برقرای اتحاد راهبردی با چین در جهت مهار نقوذ ایران و کاهش قدرت کنشگری آن در منطقه است. هر چند که جمهوری خلق چین با صبر استراتژیک در سیاست خارجی خود و نیز اهمیت راهبردی که ایران و عربستان در اقتصاد رو به توسعه آن دارند، در تلاش است یک توازن دوجانبه را در روایط خود با هر دوی این بازیگران حفظ نماید.
تبیین امنیتی شهرک سازی در کرانه باختری با رویکرد تله فضایی(2020-2000)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
32 - 60
حوزههای تخصصی:
با تاسیس رژیم اسرائیل و مهاجرت جمعیت شهرک نشین با گرایشات فکری، سیاسی، قومی، نژادی و ... از کشورهای مختلف جهان، شهرک سازی در مناطق اشغالی کرانه باختری فلسطین شکل گرفت. شهرک نشینان با کارکرد مادی و معنوی حضور موثری در ساختار قدرت اسرائیل کسب کرده و وزن ژئوپلیتیکی خود را ارتقاء بخشیده اند و به عنوان بازیگر اصلی در عرصه داخلی و بین المللی اسرائیل نقش ایفا می نمایند، رژیم اسرائیل به شهرک نشینان امکانات مالی، رفاهی، تسهیلات ویژه همراه با آزادی عمل فراقانونی عطا نموده است. شهرک نشینان به مرور کارکردها و مطالباتی داشتند که تحقق آنها تاثیر منفی بر امنیت یهودیان ساکن در داخل اسرائیل داشته است. بطوری که یهودیان داخل اسرائیل هزینه شهرک ها و شهرک نشینان را در عرصه امنیتی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، حقوقی و بین المللی می پردازند. این سوال مطرح می شود که آیا شهرک سازی برای اسرائیل یک تله فضایی است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که کارکرد شهرک سازی از سال 2000 به بعد در جهت تامین امنیت رژیم صهیونیستی نبوده و موجب تضعیف امنیت رژیم اسرائیل شده که در نتیجه می توان شهرک سازی را تله فضایی عنوان نمود. این پژوهش به لحاظ ماهیت کاربردی و مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و از طریق گردآوری اطلاعات و بررسی اسناد و مدارک می باشد. این پژوهش به لحاظ ماهیت کاربردی و مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و از طریق گردآوری اطلاعات و بررسی اسناد و منابع اینترنتی می باشد.
تبیین مولفه های ژئوپلیتیک مؤثر بر مداخله بشردوستانه براساس دیدگاه ها و نظریه های ژئوپلیتیک و مداخله بشردوستانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه حمایت از حقوق بشر از دیرباز برای مبارزه در برابر ستم و بی عدالتی همواره موردتوجه بوده است که دارای مفاهیم بنیادین از جمله «حق حیات، منع شکنجه، منع برده داری، منع تبعیض نژادی، آزادی بیان و عقیده اجتماعی و مذهبی، نوع پوشش، حق اشتغال و...» می باشد، حق حیات، مهمترین و برجسته ترین حق بشریت است که از طریق مداخله بشردوستانه مورد حمایت دولت های مختلف قرارمی گیرد. در میان مداخلات صورت گرفته از سوی کشورها در فضاهای جغرافیایی می توان به مداخله بشردوستانه اشاره کرد. کشورها و حکومت ها همواره برای دستیابی به مقاصد و منافع ملی مختلف خود و متناسب شرایط و موقعیت کشورهای دیگر، به مداخله در امور داخلی و خارجی آنان می پردازند. به نظرمی رسد که این مداخلات بشردوستانه تا حدقابل توجهی تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله عوامل ژئوپلیتیک صورت می گیرد. براین مبنا، تحقیق حاضر با هدف شناخت مولفه های ژئوپلیتیک مؤثر بر مداخلات بشردوستانه مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه یافته های کتابخانه ای و میدانی به انجام رسیده است. بررسی های صورت گرفته نشان دهنده آن است که به صورت کلی 47 عامل در مداخله بشردوستانه برگرفته از نظریات و دیدگاه های مختلف، مؤثر می باشند. این مولفه های ژئوپلیتیک را می توان در قالب ابعاد جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی و جمعیتی تقسیم بندی کرد. براساس یافته های میدانی از میان این 47 عامل 28 عامل جزء مؤلفه های (عوامل) ژئوپلیتیک مؤثر بر مداخله بشردوستانه محسوب می گردد و بقیه عوامل مؤثر بر مداخله بشردوستانه غیرژئوپلیتیک محسوب می گردند. در مجموع می توان گفت مداخله بشردوستانه تحت تأثیر مولفه های مختلف ژئوپلیتیک صورت می گیرد که حکومت ها با شناخت و آگاهی از این مولفه ها می توانند متناسب با آنها، منافع و اهداف کشور مداخله شونده و کشور مداخله گر را تدوین نمایند.
Revisiting the Rwandan Genocide: Reflections on the French-led Humanitarian Intervention(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
101 - 115
حوزههای تخصصی:
Humanitarian intervention is a controversial issue in international relations and it is imperative for policy makers to understand its nature and complexities. This article seeks to explain France’s humanitarian actions during the Rwandan genocide in 1994 and how they were used to protect its strategic interests in Africa and Rwanda. Retrospectively analyzing the actions of France during the Rwandan genocide would provide invaluable insights on how powerful states advance their selfish national interests under the guise of humanitarianism. France’s military intervention in Rwanda represented the attempt to weave its strategic interests with its duty under international law to respond in cases of genocide and serious violations of human rights. The descriptive analysis method is used to build the arguments of this article and the conclusion reveals that France’s actions of leading the humanitarian intervention during the Rwandan genocide were not manifestations of a benevolent foreign policy but the pursuit of its selfish goals.
تاثیراروپاگرایی و اروپازدایی بر سیاست خارجی ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
141 - 173
حوزههای تخصصی:
ارتباط ترکیه و اتحادیه اروپا از سال 1999 تا 2020 را می توان به سه دوره آغاز اروپایی شدن (2005-1999) کند شدن فرآیند اروپایی شدن(2011-2005) و اروپازدایی(2020-2011) تقسیم بندی کرد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تاثیرات این سه دوره برسیاست خارجی ترکیه است. به طور مشخص سوال اصلی پژوهش این است که فرآیندهای اروپایی گرایی و اروپا زدایی چه تاثیری بر سیاست خارجی ترکیه داشته است؟ مقاله حاضر استدلال می کند که مهم ترین تاثیر فرآیند اروپایی شدن بر سیاست خارجی ترکیه، افزایش تمایل آنکارا به استفاده از قدرت نرم، روی آوردن به همکاری های اقتصادی، تصمیم گیری گروهی در دستگاه سیاست خارجی و اتخاذ رویکرد برد- برد نسبت به روابط منطقه ای بود. از سوی دیگر، مهم ترین تاثیر اروپازدایی نیز تمایل به استفاده از قدرت سخت( نظامی گری)، افزایش همکاری های امنیتی به جای همکاری های اقتصادی، تشدید فردی شدن روند تصمیم گیری( اردوغانیسم) و دیدگاه برد- باخت در روابط با کشورهای مختلف منطقه ای و جهانی می باشد.
تحلیل ژئوپلیتیکی روابط ایران و روسیه پس از انقلاب اسلامی با تأکید بر نظریه توازن قوا مورگنتا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۵
140 - 155
حوزههای تخصصی:
کشورهای ایران و روسیه از دیرباز دو قطب مهم در دو سوی دریای خزر بوده اند که در مناطق هارتلند و ریملند جهانی قرارگرفته اند. اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک دو کشور نسبت به سایر کشورهای منطقه سبب شده نقش پویاتری در معادلات سیاسی آسیای مرکزی و قفقاز داشته باشند. ازآنجا که امروزه عامل قدرت و وزن ژئوپلیتیکی در روابط بین الملل اهمیت دوچندان یافته است و روسیه یک قدرت جهانی و ایران یک قدرت منطقه ای قلمداد می شود؛ دو کشور همواره در روابط خود از این عامل ها در جهت اعمال سیاست های خود بهره می برند. نظریه واقع گرایی هانس مورگنتا که بر توازن قوا و نقش عامل قدرت تأکید دارد، گواهی بر این ادعا می باشد. این مقاله سعی دارد با روش کیفی و رویکرد توصیفی تحلیلی و از دیدگاه نظریه توازن قوا به تحلیل ژئوپلیتیکی روابط ایران و روسیه پس از انقلاب اسلامی بپردازد. براین اساس نتایج پژوهش حاکی از آن است، همان طور که مورگنتا بر عامل قدرت و منافع ملی به عنوان مهم ترین شاخص در روابط بین الملل تأکید دارد، روسیه همواره همه روابط سیاسی خود را با ایران به ویژه در مسائل منطقه آسیای مرکزی – قفقاز- غرب آسیا و برجام در راستای منافع ملی خود تدوین کرده و روابط تاکتیکی خود را با ایران مبتنی بر اهداف استراتژیک در جهت افزایش قدرت و وزن ژئوپلیتیکی خود بهره برده است. ولی به نظر می رسد، تصمیم گیرندگان در عرصه روابط خارجی باید بیش ازپیش به این عوامل توجه کنند.
تبیین استراتژی های مدیریت بنیادهای زیستی در ایران؛ نمونه ی موردی: آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنیادهای زیستی، دربردارنده ی مجموعه ای از عناصر و عوامل محیطی است که بنیان علم جغرافیا بر آن استوار است. در این میان، آب به عنوان یکی از بنیادهای زیستی و مثابه یک کالای استراتژیک، همواره نقش مهمی در سبدِ سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های کشورها داشته است. در کشورهایی که از نظر جغرافیایی در کمربند بیابانی جهان قرار دارند، آب از اهمیتی استراتژیک در مقیاس محلی تا فراملی برخوردار است. ایران، در شمار کشورهایی است که از منظر واقعیت های جغرافیایی با کمبود منابع آب و روند فزاینده ی صنعتی شدن و شهرگرایی لجام گسیخته رویارو است. با توجه به اهمیت آب و چگونگی مدیریت آن در کشور، پژوهش پیش رو، با روش پیمایشی و تحلیل استراتژیک (SWOT)، به طراحی و تدوین استراتژی هایی در راستای مدیریت بهینه ی آب در ایران پرداخته است. نمونه ی آماری این پژوهش، 50 نفر از اعضای هیئت علمی گروه جغرافیا در سه دانشگاه تهران، تربیت مدرس و خوارزمی است. یافته های پژوهش، نشان می دهد که وضعیت فعلی مدیریت آب در کشور از نظر عوامل درونی و بیرونی دچار ضعف است. از جمله استراتژی های مناسب برای مدیریت بهینه ی آب در کشور نیز عبارتند از: محلی سپاری و مشارکتی سازی مدیریت منابع آب در کشور (استراتژی SO)، مداخله ی مدیریتی در راستای کاهش و تعدیل آثار مخرب سیاسی سازی مسئله ی آب (استراتژی ST)، بهبود مدیریت منابع انسانی در وزارت خانه ها و سازمان های متولی آب (استراتژی WO)، توقف مدیریت موازی و مداخله گرایانه و یکپارچه سازی شبکه ی سازمان های متولی در مدیریت آب (استراتژی WT).
بررسی پیامدهای عملکرد دولت نهم و دهم در زمینه سیاست گذاری توسعه اقتصادی در ایران؛ مطالعه موردی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
107 - 130
حوزههای تخصصی:
شرایط نسبتاً خوب و مناسب ژئواکونومیک، منابع فراوان نفت و گاز و مزیت های نسبی بالفعل و بالقوه فراوان استان خوزستان، ایجاب می کند این استان به یکی از توسعه یافته ترین مناطق کشور تبدیل شود، اما این مهم تاکنون محقق نشده است. تحقیق پیش رو سعی دارد موضوع را واکاوی نماید. اگرچه مؤلفه ها و عوامل مختلفی می توانند در توسعه نیافتگی این منطقه، دخیل و تأثیرگذار باشند، اما فرضیه مقاله، سیاست گذاری و تصمیم گیری های نادرست نخبگان و استمرار ساخت دولت رانتیر از علل مهم توسعه نیافتگی استان برشمرده و بر آن تأکید می کند. هدف این پژوهش، تحلیل، تبیین و واکاوی پیامدهای سیاست گذاری توسعه اقتصادی دولت نهم و دهم در استان خوزستان است. سیاست های اقتصادی دولت مشارالیه به دلایلی چون عدم توجه به الزامات عقلانیت عملی و اقتصادی و توجه بیش ازاندازه به الزامات عقلانیت سیاسی، متفاوت ازآنچه وعده داده شد و انتظار می رفت، عملیاتی شده است. یافته های تحقیق، نشان می دهد براثر سیاست گذاری دولت یادشده، بیش از پنجاه درصد از مراکز و واحدهای مهم صنعتی و تولیدی استان خوزستان دچار چالش های جدی و اساسی مانند؛ رکود، تعطیلی و یا توقف اجباری درروند تولید گردیدند. چالش های مذکور، موجب تنزل شاخص های توسعه و به دنبال آن، باعث بروز ناهنجاری های اجتماعی و تضییع سرمایه ها و حقوق بین نسلی شدند. روش تحقیق، ترکیبی از نوع توصیفی- تحلیلی با استفاده از تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده به روش کتابخانه ای و پیمایشی از نوع ارائه پرسشنامه و مصاحبه حضوری است.
Towards Stabilizing the Economic Impact of COVID-19 through Fiscal Policy in Malaysia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ ویژه نامه
90 - 107
حوزههای تخصصی:
A greater size of government spending, may be less efficient. This is contradicting with Malaysian practice because the current Malaysian fiscal policy has allocated a huge budget from the lowest income of individuals to the highest international trade with the aims of reducing the economic implications caused by the outbreak of COVID-19. This paper embarks on three objectives. First, to provide an overview of fiscal policy. Second, to investigate the impacts of COVID-19; and third, reveals the actions taken by the Malaysian Government to implement the recovery policy. This paper adopts an integrative literature review and published reports relating to fiscal policy and COVID-19. The findings show the consolidated efforts of Malaysian Government towards the current fiscal policy in stabilizing the economic impact after the Movement Control Order. This paper could be a prudent guideline for other countries to strategize their fiscal policies in steering the macro and socioeconomic development.
تأثیر نوسان منابع آب بر امنیت آب (نمونه پژوهی: خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
115-132
حوزههای تخصصی:
کمتر از سه درصد آب های کره زمین شیرین است.زیست و زیستگاه در مفهوم کلان خود وابسته به همین آب هستند. طی چند دهه گذشته برخاسته از رشد جمعیت، گسترش کشاورزی، رشد صنعت، تغییر اقلیم و خشک سالی های پیاپی ، دسترسی بشر به آب را پیوسته فروکاسته اند به گونه ای که تداوم وضعیت موجود مانایی و پایایی زیست و مدنیت انسان را تهدید می کند. این آسیب، توجه کارگزاران و پژوهشگران به امنیت آب را در پی داشته است. استان خراسان جنوبی در شرق ایران به ذات استانی کم بارش با اقلیمی گرم و خشک است و طی دو دهه گذشته درگیر خشک سالی های پیاپی و اضافه برداشت از مخازن آب زیرزمینی بوده وضعیتی که طی سال های گذشته به تشدید تنش ها و نزاع های اجتماعی آب پایه در استان انجامیده است. مقاله حاضر که کاربردی و روش شناسی حاکم بر آن تبیینی-تحلیلی است، و یافته های آن نیز به روش کتابخانه ای(کتب،نشریات و اینترنت) گرداوری شده بر این فرضیه استوار است که طی سال های اخیر کاهش بارش ها و افت سطح آب خوان های استان خراسان جنوبی با افزایش شمار نزاع ها و دعاوی ارتباط دارد. نتیجه پژوهش نشان داد شیب نزولی بارندگی ها ، گفتمانهای توسعه ( افزایش تعداد چاه موتورها و توسعه تولیدات کشاورزی در سبد خانوار ) ، کاهش سطح مخازن آب را همراه داشته و در نتیجه آن تعداد تنش ها، نزاع ها و دعاوی حقوقی خراسان جنوبی در حوزه منابع آبی افزایش یافته و بر امنیت آب استان اثرگذار بوده است .
Personal Media Restrictions on Freedom of Speech: A Social Contract Theory Behind It(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ویژه
119 - 144
حوزههای تخصصی:
In the burst of sophisticated platforms, it reached its peak where people worship and preach their rights of freedom of speech. We witnessed a subsequent arose issue where people questioned the imposed restrictions on them in the realm of social media platforms by the authority. Nonetheless, the merely conferred freedom of speech will bring public disharmony. It was because people are exposed to and choose to be permeated by personal media applications. Thus, via the platforms, people are inclined to voice, issue and navigate their statements based on feelings, thoughts, and opinions without contemplating the effects and rationale of it. Normally, the statement is controversial while dripping at the edge of the sensitive topic while creating social disharmony and triggering social bonding. Thus, principle of Social Contract was brought in order to justify the restrictions imposed by the authority. At the same time, people used Social Contract as a defense to uphold their rights. Nevertheless, it may lead to numerous problems with the absence of restrictions. Besides, Twitter, Facebook, LinkedIn, Instagram and etc. were the examples of personal media platforms the writer referred to. Thus, the thrust of the paper is to examine to what extent the government may impose restrictions on their citizens via personal media platforms in relation to Social Contracts and the right of freedom of speech. Thus, the writers will conduct the paper through a qualitative approach which is a pure literature review. The gist of limitation is where the personal media platform would be focused, and restrictions referred to which were imposed by the governmental authorities instead of the personal media administrator. The The paper suggests that, notwithstanding the conventional Social Contract theory, the writers argued that the restrictions shall be imposed on personal media users.
The Impact of Identity Crisis in Iraq (post-Saddam) on the Islamic Republic of Iran Foreign Policy Orientation(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
231 - 262
حوزههای تخصصی:
Iraq is a prominent identity crisis example. Ethnic and religious multiplicity have caused political and social conflicting divisions. Shiites, Kurds, and Sunnis are the main group players. Kurdish and Arab are ethnic, Shiite and Sunni are religious groups. Islamic Revolution made fundamental changes in Iran’s foreign policy orientation. In Iraq simultaneously, Saddam took power. Different ethnicities and identities had no expressing opportunity. US invasion and Ba''athist overthrow brought Iraq into a new and unstable phase, and various groups and ethnicities expressed their conflicting political and social identity goals and demands. Regional countries particularly Iran have expanded their influence in Iraq by changing the foreign policy orientation, to prevent others from increasing their effect. This study is to analyze and investigate identity crisis impact in Iraq on Iran’s foreign policy orientation emphasizing post-Saddam era (2003-2020) applying Constructivism Theory. The descriptive-analytical method and library resources used in collecting data and information.
فلسفه جغرافیای سیاسی از رهیافت اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۷
57 - 84
حوزههای تخصصی:
جغرافیای سیاسی یکی از شاخه های دانش جغرافیا است. علم جغرافیای سیاسی به عنوان معرفت درجه اول و فلسفه علم جفرافیای سیاسی به عنوان معرفت درجه دوم شناخته می شود. در این پژوهش به بررسی فلسفه جغرافیای سیاسی از رهیافت اسلام پرداخته شده است. بنابراین با مفروض قرار دادن این که اولاً اسلام در تمامی زمینه های سیاسی و اجتماعی از مبانی نظری قابل دفاعی برخوردار بوده و ثانیاً، به دلیل خلأ موجود در حوزه فلسفه جغرافیای سیاسی از منظر تفکر اسلامی، چنین تحقیقی انجام شده است. بر این اساس، ضمن مراجعه به متون و منابع اسلامی از جمله قرآن کریم، منابع روایی، متون فقه سیاسی، تاریخی و نیز آثار اندیشمندان مسلمان در این رابطه، صورتبندی لازم با محتوایی مُستدل از جغرافیای سیاسی اسلامی تدوین گردیده است. تحقیق حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به ویژه تحلیل محتوا انجام گرفته و نتایج حاصله نشان می دهد که اندیشه اسلامی در حوزه علوم اجتماعی و به طور خاص در رشته جغرافیای سیاسی، مبتنی بر رهیافتی موسوم به رهیافت عقلانیّت وحیانی است.
مروری بر جایگاه برنامه ریزی و توسعه منطقه ای در برنامه های توسعه قبل و بعد از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
9 - 19
حوزههای تخصصی:
براساس بررسی های انجام شده از دیرباز توسعه متوازن و پایدار از جمله اهداف اساسی کشور بوده است. به طوری که با نوساناتی توجهاتی در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های توسعه قبل و بعد از انقلاب اسلامی به مقوله "توسعه منطقه ای" صورت پذیرفته است و به تعبیری از جمله مولفه هایی بوده اند که تحلیل اثرات آنها بر چهره پردازی نظام ملی در مقیاس خرد و کلان بسیار اهمیت دارد. اگرچه با مشاهده وضعیت کنونی، به نظر می رسد کیفیت زندگی مردم و سطح رفاه اجتماعی ایشان دستخوش نابرابری های عظیمی از منظر توزیع منابع مالی، زیرساخت ها و امکانات رفاهی شده است. بنابراین می توان گفت عدم توفیق برنامه ریزی توسعه منطقه ای و تقسیم کار فضایی، موجب افزایش نابرابری و فاصله در بین مناطق مختلف کشور شده است. بنابراین توجه به مغایرت های منطقه ای و غلبه کردن بر آن در سطوح توسعه هر یک از مناطق به منظور ایجاد ساختار منطقی در تقسیم کار و ایجاد انواع تخصص که با بهترین وجه وظایف توسعه ملی را برآورد سازند، ارتباط برنامه ریزی ملی با برنامه ریزی توسعه منطقه ای را بیش از پیش ضروری می نماید.
Re-Focusing on Iran-Russia Cooperation in the Syrian Crisis; A ‘broader’ Strategic Stability on Agenda(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
156 - 185
حوزههای تخصصی:
The main purpose of this article is to examine how and to what extent Iran-Russia cooperation is effective in ensuring ‘broader’ strategic stability through balancing in the Middle East. Strategic stability and balance of power are interrelated components of the region’s order which have changed following the Arab Spring and the Syrian crisis. The article analyzes Iran and Russia’s impact on these two concepts, with a systemic approach, paying attention to interrelationship of variables at regional and international levels. Although strategic stability has been generally considered an issue at international level of great powers politics, this paper, emphasizing on evolution of international relations, believes in a new, complex and multilayered definition of strategic stability - a ‘broader’ one in the Middle East, which is not necessarily ensured by agreements or balance among great powers. The results indicate that Iran-Russia cooperative balancing in the Syrian crisis against the US and at regional level with emphasis on a broad regional balance system has been effective in providing ‘broader’ strategic stability in the region. Although Russia's policy in this field put some limits on Iran, strategically it serves Iran’s interests.