فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۱۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: پیاده روی شهروندان در همه شهرها به طور اعمّ و در جوامع درحال توسعه به طور اخص با مشکلات و تنگناهای متعددی روبه رو بوده و از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی و ... قابل مطالعه است. دراین میان برخی از این ابعاد از سهم بیشتری در کاهش اشتیاق شهروندان به پیاده روی در فضاهای شهری برخوردارند. پژوهش حاضر قصد دارد تنگناهای پیاده روی شهروندان شهر رشت را با استفاده از تئوری بنیانی مورد مطالعه قرار دهد. روش: در این پژوهش با استفاده از روش کیفی، تنگناهای پیاده روی شهروندان شهر رشت با به کارگیری تئوری بنیانی موردمطالعه قرار گرفته است. براساس روش نمونه گیری هدفمند و نظری، ۴۳ نفر از شهروندان به عنوان نمونه انتخاب شدند. تکنیک های به-کارگرفته شده برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم، بر مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهدات میدانی تمرکز یافتند. یافته ها/نتایج: مصاحبه ها تا جایی پیش رفتند که مرحله اشباع تئوریک حاصل شد. برمبنای نظریه بنیانی، داده ها در سه مرحله کدگذاری تحلیل شدند و نتایج حاصل از آن، استخراج ۷ مقوله هسته ای شامل عوامل تأثیرگذار اجتماعی و فرهنگی، کالبدی، فردی، طبیعی، مدیریتی، امکانات و قوانین می باشد. نتیجه گیری: تنگناهای اساسی پیاده روی شهروندان در شهر رشت، تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، فردی، طبیعی، مدیریتی، امکانات و قوانین به وجود آمده است. تمامی این عوامل در دو گروه زمینه های مؤثّر بر پیاده روی و شرایط مداخله گر قابل مطالعه هستند که در گروه نخست، ویژگی های شهر و شهروندان و در گروه دوم، شرایطی که در عدم تمایل شهروندان به پیاده روی نقش داشته اند، قرار می گیرد.
پتانسیل سنجی نیروگاه بادی با استفاده از روش Fuzzy-AHP در محیط GIS (مطالعه موردی: شمال شرق کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش جهت پتانسیل سنجی احداث نیروگاه بادی در استان های خراسان رضوی و شمالی، معیارها و زیر معیارهای مختلفی مدنظر قرار گرفته است. برای فازی سازی معیارها براساس نظرات کارشناسی و بررسی تحقیقات صورت گرفته، نقاط کنترل و نوع تابع فازی برای هر یک از لایه ها براساس درجه بندی عضویت آن ها در محدوده صفر و یک در نرم افزار IDRISI مشخص گردید. سپس با توجه به اهمیت تلفیق اطلاعات، فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزن دهی به لایه ها انتخاب و به کمک نرم افزار Expert choice پیاده سازی گردید. سپس از نرم افزار ArcGIS، به منظور تحلیل فضایی و همپوشانی لایه ها استفاده شد و بعد از تجزیه و تحلیل اطلاعات، استان های خراسان رضوی و شمالی از نظر قابلیت احداث نیروگاه بادی به چهار سطح عالی، خوب، متوسط و ضعیف تقسیم گردیدند. در نهایت نتایج حاصله نشانگر آن است که مناطق عالی جهت احداث نیروگاه بادی در منطقه مورد بررسی، در محدوده جنوب شرقی منطقه مورد مطالعه در ایستگاه تربت جام با مساحتی معادل 97/222565 هکتار (018/0 درصد) قرار دارد. علاوه بر این، مناطق خوب با مساحتی بالغ بر 81/1817573 هکتار (17/0 درصد) شامل ایستگاه های حوالی تایباد و خواف، گلمکان، سرخس، رشتخوار، بردسکن، نیشابور، سبزوار، بجنورد، جاجرم و فردوس می باشند. می توان در آینده با احداث نیروگاه بادی در این مکان ها از انرژی تجدید پذیر باد که عاری از هرگونه آلودگی می باشد، نهایت استفاده را برد.
تحلیل فازی شاخص های موثر در ارزیابی توان توسعه شهری نمونه موردی: حوضه آبریز غفار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش شناسی «توصیفی-تحلیلی» با هدف تحلیل شاخص های مؤثر در ارزیابی توان توسعه شهری در حوضه آبریز غفار در استان خوزستان به انجام رسیده است. شاخص های مؤثر در توان توسعه شهری حوضه، با توجه به منابع و داده های در دسترس در 12 شاخص توپوگرافی، پوشش گیاهی، درجه شیب، جهت زمین، وضعیت خاک، ارتفاع، توان کاربری، راه های ارتباطی منطقه، هیدرولوژی منطقه، پهنه اقتصادی و اجتماعی منطقه، وضعیت کاربری زمین و وضعیت گسل های موجود در منطقه دسته بندی شده است. جهت تشکیل پایگاه داده و تهیه لایه های مورد نیاز، از نقشه های پایه موجود در سازمان منابع طبیعی استان خوزستان استفاده شده است. برای دستیابی به وضعیت توان توسعه شهری در حوضه آبریز غفار لایه های تبدیل و تولید شده در محیط نرم افزار Arc GIS 10 با توجه به توابع عضویت فازی به نقشه های فازی شده تبدیل و جهت تحلیل وضعیت آن ها و مدل سازی نهایی ارزیابی توان توسعه شهری حوضه آبریز غفار از عملگر گامای فازی (Fuzzy Gama) ب هره برده ش ده است. ت لفیق نقشه های ت ولید ش ده در محیط ن رم اف زار 10 Arc GIS و فرایند فازی سازی و تحلیل فازی لایه ها در قالب شاخص های منتخب پژوهش نشان می دهد که حدود 67/0 از سطح حوضه مستعد برای توسعه شهری نمی باشد. آزمایش حد آستانه های 7/0، 8/0 و 9/0 برای تحلیل گاما نشان می دهد که تحلیل گامای فازی با آستانه 7/0 متناسب با شرایط موجود منطقه بوده و مطابق خروجی آن به غیر از قسمت های محدودی از جنوب شرقی و نوار مرزی شرق حوضه بقیه نواحی حوضه مستعد برای توسعه شهری اشد.
به کارگیری روش هدانیک در ارزش گذاری واحدهای مسکونی مورد شناسی: محله باغ صبا در منطقه 7 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، همگام با افزایش سطح آگاهی جامعه، برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری در جهت تحقق منافع عمومی، تلاش می کنند تا برنامه هایی تولید و سرمایه گذاری کنند که نظر و سلیقه افراد جامعه را نیز پوشش دهد. در این بین، آنچه به طور خاص در زمینه مسکن و برنامه ریزی آن قابل تأمل است، نحوه پیوند تمایلات مصرف کننده و عرضه کننده در بازار و برنامه ریزی مسکن و فرایند ارزیابی آن است. از آنجا که ویژگی های مسکن اغلب ماهیت غیر بازاری دارند، ضرورت کاربرد روش دیگری به غیر از روش های رایج تحلیل عرضه و تقاضای آن ویژگی ها، هویدا می شود. مطالعات حاضر، با تأکید بر روش ارزش گذاری هدانیک که در چند دهه اخیر استفاده از آن در مقوله های مرتبط با مسکن رایج شده است، سعی در بررسی عوامل مؤثر در ارزش واحدهای مسکونی آپارتمانی و در نهایت، تدوین مدل هدانیک ارزش واحدهای مسکونی آپارتمانی در محله دارد. بدین منظور، قیمت فروش 80 واحد مسکونی آپارتمانی در بازه سال های (1390-1389)، به طور تصادفی در محله باغ صبا منطقه 7 تهران انتخاب و ویژگی های تبیین کننده ارزش واحد مسکونی آن مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا، در محیط نرم افزار spss و با استفاده از تحلیل رگرسیونی در دو فرم خطی و نیمه لگاریتمی، تحلیل ها صورت پذیرفته است. طبق یافته ها، فرم رگرسیونی نیمه لگاریتمی بهتر می تواند در تحلیل ها مفید واقع شود. همچنین، ویژگی های ساختاری و فیزیکی بنا، سهم بیشتری در تبیین ارزش واحد مسکونی آپارتمانی ایفا می کنند و در سطح اطمینان 95 درصد، متغیرهای زیربنای واحد مسکونی، وجود آسانسور، وجود پارکینگ و قدمت بنا معنادار بوده، هرچند اثر متغیر قدمت بنا بر ارزش بنا منفی است. همچنین در سطح اطمینان 90 درصد، متغیر فاصله از کاربری اداری نیز معنادار (با اثر منفی) است.
پیش بینی محل وقوع زلزله احتمالی در استان خراسان رضوی با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان خراسان رضوی به عنوان دومین استان پرجمعیت کشور با نزدیک به ۶ میلیون نفر ساکن، بیش از ۲۵۰۰ گسل در آن شناسایی شده که ۶۰% مساحت، ۷۵% شهرها و ۳۵% روستاها در حریم این گسل ها قرار دارد؛ لذا پیش بینی محل وقوع زلزله های آینده، می تواند در کاهش خطرات ناشی از زلزله در این استان بسیار سودمند باشد. هدف پژوهش، شناسایی مکان هایی است که احتمال رخداد زلزله در آن ها نسبت به سایر مناطق بیشتر می باشد. برای دستیابی هدف پژوهش، اطلاعات زلزله های ۸-۴ ریشتری رخ داده در محدوده این استان بین سال های ۲۰۱۴-۱۹۰۰ میلادی با ویژگی های مکان، عمق، ساعت و بزرگی زلزله استخراج گردید. سپس با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی خودسازمان ده کوهونن به پیش بینی احتمال رخداد زلزله آتی و مکان آن پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین بزرگی و عمق زلزله های اتفاق افتاده در این استان به ترتیب، ۶/۴ ریشتر و ۹۶/۲۰ کیلومتری سطح زمین بوده است. فراوانی ساعت وقوع زلزله ها در طی ۲۴ ساعت شبانه روز به تفکیک در فصول مختلف، از بعد ظهر تا ساعات اولیه بامداد اتفاق افتاده که اوج آن برای بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب در ساعات ۱، ۲۴، ۲۳ و ۲۲ است. همچنین ۱۲% جمعیت شهری و ۱۰% جمعیت روستایی استان در پهنه های با خطر نسبتاً بالا و بالا قرار دارد. بیشترین احتمال وقوع زلزله در منطقه مرکزی متمایل به غرب استان (شهرستان کاشمر و جنوب شرق شهرستان های سبزوار و بردسکن) و در منطقه جنوب شرق استان (شهرستان خواف) با احتمال ۳۰%، بالاتر نسبت به سایر مناطق پیش بینی شده است.
تحلیل الگوی شکل پایدار شهر کرمانشاه با استفاده از روش های کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع و گسترش افقی شهرها در دهه های اخیر، همه کشورهای جهان را با چالش های جدی روبهرو ساخته است. مسائل مربوط به این پدیده، نه تنها بر سیاست های شهرسازی تأثیر وسیعی گذاشته، بلکه تبعات آن در تشدید ناپایداری مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مدیریتی و زیست محیطی جوامع نقش اساسی داشته است. این پژوهش، به ارزیابی الگوی شکل کالبدی شهر کرمانشاه می پردازد و به این پرسش پاسخ میدهد که آیا الگوی رشد شهری آن در راستای پایداری است. برای پاسخ به این پرسش، ضمن بررسی ادبیات موجود در زمینه های رشد پراکنش شهری و همچنین الگوی رشد فشردة شهری، روش توصیفی- تبیینی بهکار گرفته شد. برای تحلیل داده ها و تعیین درجة تجمع جمعیت و اشتغال یا نسبت فشردگی و پراکنش براساس همبستگی فضایی، از ضرایب موران و گری و برای تشخیص توزیع نامتعادل، از ضرایب جینی و آنتروپی نسبی شانون استفاده شد. از مدل هلدرن نیز برای اندازه گیری رشد بی قوارة شهری استفاده شد. مطابق یافته ها، الگوی رشد شهری کرمانشاه تا حدودی پراکنده است و نابرابری و نبود تعادل در توزیع جمعیت در نواحی شهری آن مشهود است. نتایج نشان داد الگوی رشد شهر به الگوی تصادفی نزدیک تر و متمایل به پراکنش است. همچنین محاسبات انجامشده از طریق مدل هلدرن نشان می دهد 45 درصد از رشد فیزیکی شهر، درنتیجة رشد افقی (اسپرال) بوده است.
تحلیل فضایی کیفیّت محیطی بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: منطقه ۱۱ شهرداری تهران)
حوزههای تخصصی:
کیفیّت محیط شهری، عبارت از وضعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی محیط شهری که نشان-دهنده میزان رضایت یا عدم رضایت شهروندان از محیط شهری است؛ بنابراین، کیفیّت محیط باید در ارتباط با خواسته های انسان از لحاظ ذهنی و عینی با توجه به پیشرفت های فناوری و استانداردها در طول زمان تغییر و تحول یابد. این پژوهش با هدف تحلیل فضایی کیفیّت محیطی و ارتقای شاخص های کیفیّت محیطی در بافت های فرسوده محلّات ۱۹ گانه منطقه ۱۱ شهرداری تهران است. روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی با بهره گیری از نرم افزار-های ArcGIS، Excel و مدل Topsis است. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده درباره ۲۷ شاخص در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می باشد. یافته های پژوهش مشخص می سازد با سطح بندی محلّات بر اساس تکنیک تاپسیس، محلّات عباسی، انبار، راه آهن، پارک رازی، هلال احمر و خرمشهر به عنوان محلّات دارای کیفیّت محیطی نامطلوب و محلّات اسکندری و جمهوری جزو محلّات مطلوب شناخته شدند. با تحلیل ابعاد و شاخص های تحقیق (محلّات منطقه ۱۱) به لحاظ کالبدی بدترین وضعیت و به لحاظ فرهنگی و اجتماعی بهترین وضعیت را در سطح منطقه به خود اختصاص داده اند.
سنجش میزان آسیب پذیری سکونتگاه های غیررسمی در برابر خطر وقوع زمین لرزه با استفاده ازGIS مورد پژوهش: محله زیر نهر تراب شهر پارس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب شهرهای کشورهای در حال توسعه با مسئله سکونتگاه های غیررسمی مواجهند. شکل گیری و رشد این سکونتگاه ها به دلایلی از جمله ساخت و سازهای شتابان و خارج از عرف ساختمانی، از مسائل تهدید کننده برای اجتماعات ساکن در آنها محسوب می شود. از آنجایی که خطر زمین لرزه در اغلب مناطق ایران، سکونتگاه های شهری و از جمله سکونتگاه های غیررسمی را تهدید می کند، بررسی، سنجش و تحلیل میزان آسیب پذیری این سکونتگاه ها در مقابل خطر وقوع زمین لرزه های احتمالی برای بکارگیری اصول مدیریت بحران در مقیاس محله ای ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی میزان آسیب پذیری محله زیر نهر تراب پارس آباد در برابر خطر وقوع زمین لرزه احتمالی است. این پژوهش از نوع اسنادی و میدانی است. بعد از مطالعات اسنادی و تدوین مبانی نظری، داده های خام به صورت میدانی و از نهادهای متولی گردآوری شده اند. سپس برای تعیین وزن معیارها، از روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است. در ادامه از مدل های همپوشانی در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) از جمله شاخص همپوشانی وزین (WOI) برای تلفیق زیرمعیارها و تعیین میزان آسیب پذیری ساختمان ها، استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که؛ در هنگام وقوع زلزله احتمالی، میزان آسیب پذیری حدود 80 درصد از واحدهای ساختمانی محله زیر نهر تراب، زیاد و بسیار زیاد است. از این رو،، برای پیشگیری از وقوع بحران، پیشنهاداتی بر مبنای مؤلفه های پژوهش ارائه شده اند.
تحلیل فضایی الگوی اشتغال زنان روستایی و شهری ایران در بخش های عمده فعالیت با استفاده از ضریب FLQ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناخت فعالیت پایه ای اشتغال زنان روستایی و شهری در بخش ها و گروه های عمده فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی و شهری و همچنین، توزیع فضایی آنها در سطح کشور بود. جامعه آماری پژوهش 394 شهرستان کشور را دربر می گرفت، که آمار و اطلاعات آنها از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استخراج شد و با استفاده از ضریب FLQ ، بخش های پایه صادرکننده نیروی کار مشخص شدند. نتایج نشان داد که در بخش کشاورزی، نواحی شمال، مرکز و شمال شرق کشور از نواحی پایه ای در اشتغال زنان روستایی و بخش هایی از استان های قم، لرستان، ایلام، کرمانشاه، خوزستان، خراسان جنوبی یزد و کرمان از نواحی پایه و صادرکننده نیروی کار زنان شهری به شمار می روند؛ در بخش صنعت نیز نواحی شمال غرب، مرکز و شمال شرق کشور از نواحی پایه اشتغال زنان روستایی و شمال و شمال شرق کشور از نواحی پایه ای اشتغال زنان شهری محسوب می شوند؛ و در بخش خدمات نیز نواحی شمال و شمال غربی کشور از نواحی پایه ای اشتغال زنان روستایی و نواحی شمال کشور از نواحی پایه ای اشتغال زنان شهری است.
ارزیابی روش های آموزش محیط زیست بر اساس مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر،ارزیابی شیوه های آموزشی به منظور انتخاب شیوه های مناسب آموزشی در جهت ارتقاء آگاهی های محیط زیستی و نهایتاً تغییر رفتار فردی در حفظ محیط زیست می باشد. روش تحقیق، پژوهشی از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل 260 نفر از مدیران و کارشناسان دولتی شهر تهران بوده است. ابزار نظرسنجی، پرسشنامه با طرح یک سؤال در مقیاس چند گزینه ای-تک جوابی بوده که جهت سنجش میزان علاقه کارکنان در خصوص انواع روش های معمول آموزشی در ادارات صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از نظرسنجی در فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با در نظر گرفتن کلیه معیارهای تأثیرگذار در فرایند تصمیم گیری مورد ارزیابی قرارگرفت. در این مدل با روش دلفی و کسب نظر از افراد متخصص دانشگاهی در حوزه علوم تربیتی، پارامترهای زمان، هزینه، افزایش سطح دانش، تعداد فراگیران، تغییر رفتار و وجود تعامل بین فراگیران به عنوان معیارهای اصلی انتخاب و رتبه بندی صورت پذیرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کارگاه آموزشی دارای بالاترین امتیاز با وزن 515/0 بوده و گزینه های آموزش از راه دور با وزن 263/0 و سخنرانی با وزن 222/0 در اولویت های بعدی قرار گرفته اند. همچنین در این تحقیق با تغییر در ارجحیت هر یک از معیارها، اولویت روش های آموزشی نیز به صورت کمّی قابل محاسبه می باشد. به طوری که با هدف افزایش تعداد فراگیران (تغییر درصد وزنی معیار فراگیران از 6/7 به 8/37) آموزش از راه دور نسبت به سایر گزینه ها دارای اولویت بالاتری می باشد. به همین ترتیب با هدف افزایش سطح دانش (تغییر درصد وزنی معیار دانش از 9/16 به 3/60)، سخنرانی دارای اولویت بالاتری خواهد گردید.
بررسی سیاست بازآفرینی در بافت های فرسوده شهری با استفاده از ماتریس SWOT و QSPM (مطالعه موردی: منطقه 12 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای ناموفق طرح های شهری در بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری باعث توجه به رویکردی جدید در پروژه های شهری شده است. تأکید طرح های جدید شهری بر بازآفرینی بافت های فرسوده به منظور استفاده از پتانسیل های موجود در مناطق فرسوده، با ارائه زمینه ای از همکاری و توافق مشارکت شهروندان و طرح دیدگاه های ضروریشان همراه است. با توجه به اهمیت پایداری بازآفرینی شهری در تجهیز بافت فرسوده، هدف از این تحقیق کشف متغیرها و عامل های اصلی مؤثر در بازآفرینی بافت فرسوده منطقه 12، ازنظر ساکنان است. بدین منظور پرسش نامه هایی توسط آن ها تکمیل و بعد ارزیابی شد. روش تحقیق حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی است. تجزیه و تحلیل از طریق ماتریس تحلیلی SWOT و ماتریس کمی QSPM صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در نحوه اجرای طرح های شهری در منطقه 12، باید مشارکت اقشار گوناگون ساکنان و ایجاد سازوکار حمایتی لازم برای جلب سرمایه گذاری اقشار مرفه، به عنوان عواملی مهم در پایداری منطقه 12 در نظر گرفته شود.
سنجش کارایى نسبی شهرستان های استان آذربایجان شرقی در بخش زیرساخت های گردشگری با استفاده از رویکرد تحلیل پوششی داده ها (DEA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شروع قرن بیست و یکم به دلیل وجود زیرساخت های اقتصادی، بهداشتی، امنیتی، ارتباطی گردشگری به یکی از سه صنعت برتر دنیا تبدیل شده است. هدف از این تحقیق، سنجش کارایى نسبی شهرستان های استان آذربایجان شرقی از لحاظ زیرساخت های گردشگری بود. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها و ماهیّت از نوع توصیفی - تحلیلی محسوب می گردد. اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شد. محدوده ی جغرافیایی پژوهش را 19 شهرستان استان آذربایجان شرقی تشکیل می دهد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل های آنتروپی شانون، تحلیل پوششی داده ها (DEA)، ماتریس کارایی متقاطع و از نرم افزار Dea slover استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد در بین شهرستان های استان آذربایجان شرقی از لحاظ زیرساخت های گردشگری به ترتیب شهرستان های تبریز، مراغه و میانه با بیشترین میزان کارایی 824/0، 865/0 و 919/0، جایگاه اول تا سوم و شهرستان های هشترورد، ورزقان و چاروایماق با میزان کارایی 597/0، 544/0 و 471/0، جایگاه هفدهم تا نوزدهم را به خود اختصاص داده اند. همچنین در سطح استان در بین شهرستان ها از نظر توزیع زیرساخت های گردشگری عدم تعادل وجود دارد بطوری که 29/0 کارا، 38/0 نیمه کارا و 33/0 ناکارا هستند. علت اصلی ناکارایی شهرستان ها، استفاده ی بسیار زیاد از ورودی ها در قبال تولید اندک خروجی هاست. بطور کلی، راه حل اصلی رفع نابرابری ها و رساندن مناطق ناکارا به مرز کارایی، پیروی از موازین عدالت اجتماعی در همه ی ابعاد و الگو قرار دادن شهرستان های کارا از بعد عملکرد از لحاظ زیرساخت های گردشگری است تا از این راه، تصمیم گیری ها همسو با توسعه ی یکپارچه ی مناطق مختلف استان باشد.
تحلیل فضایی خشکسالی اقلیمی شمال غرب ایران با استفاده از آماره خودهمبستگی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از پدیده های خزنده محیطی است که در مناطق خشک و نیمه خشک نمود بیشتری دارد. در این پژوهش با استفاده از داده های بارندگی 23 ایستگاه سینوپتیک و باران سنجی در بازه زمانی 20 ساله در شمال غرب ایران، به بررسی و تحلیل فضایی خشکسالی پرداخته شده است. ابتدا با استفاده از مقادیر SPI، دوره های خشکسالی و ترسالی منطقه شناسایی شدند و با استفاده از افزونه Geostatistic Analyst اقدام به پهنه بندی خشکسالی با روش درون یابی کریجینگ معمولی با مدل نیم پراشنگار گوسین و با کمترین خطای RMS شد. در ادامه با استفاده از واریوگرام مناسب، یاخته هایی به ابعاد 5*5 کیلومتر جهت انجام تحلیل فضایی بر منطقه مورد مطالعه گسترانیده شد. به منظور تبیین الگوی حاکم بر خشکسالی در شمال غرب ایران از آماره های سراسری و موضعی موران در حکم رویکردهای تحلیل اکتشافی داده های فضایی استفاده شد. نتایج شاخص موران در مورد خشکسالی نشان داد که مقادیر مربوط به سال های مختلف در طول دوره آماری دارای ضریب مثبت و نزدیک به یک (I >0/959344Moran's) می باشند که نشان دهنده خوشه ای بودن توزیع فضایی خشکسالی است. همچنین نتایج حاصل از مقادیر امتیاز استاندارد Z و مقدار P-Value، خوشه ای بودن توزیع فضایی خشکسالی را مورد تائید قرارداد. درنهایت جهت شناسایی الگوهای فضایی حاکم بر خشکسالی از آماره ی عمومی G استفاده شد. نتایج این آماره نشان داد که قسمت غرب و شمال غرب منطقه دارای الگوی خشکسالی ملایم و جنوب شرق منطقه دارای الگوی خشکسالی بسیار شدید می باشد که در سطح 99/0 درصد معنادار می باشند.
بررسی احتمال تواتر و تداوم روزهای بارانی در جنوب غرب ایران با استفاده از مدل زنجیره مارکف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل در مناطق خشک و نیمه خشک مدیریت منابع آب است. بنابراین با مطالعه و شناخت رفتارها و احتمال وقوع یا عدم وقوع بارش توان مدیریتی مربوط به منابع آبی را در این مناطق بهبود بخشید. در این پژوهش احتمال وقوع روزهای همراه با بارش در جنوب غرب ایران با استفاده از داده های بارش روزانه ایستگاه های سینوپتیک در دوره آماری 1995-2009 و با استفاده از مدل زنجیره مارکف انجام شد. سپس ماتریس فراوانی، ماتریس تغییر وضعیت و ماتریس پایا محاسبه شد و در نهایت بارش های تداومی و دوره بازگشت بارش های 2 و 5 روزه محاسبه گردید. نتایج نشان می دهد که کم ترین احتمال بارش در مناطق هموار و بیش ترین احتمال بارش در مناطق کوهستانی است. هم چنین بیش ترین احتمال ماهانه مربوط به ژانویه و کم ترین احتمال در تابستان قرار دارد. کم ترین دوره بازگشت و بیش ترین بارش های تداومی در ایستگاه های کوهستانی و بیش ترین دوره بازگشت و کم ترین احتمال بارش های تداومی در مناطق هموار قرار دارد. هم چنین در ماه ژوئن برخلاف سایر ماه ها احتمال روزهای بارانی در دامنه پشت به باد بیش تر است
نقش استراتژی های توسعه شهری CDS در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی با تلفیق مدل هایANP و SWOT (مطالعه موردی: شهرک بهار شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکان غیررسمی نمودی از روند رو به رشد نابرابری های فضایی در شهرهاست، که ناشی از رشد سریع و نامتعادل شهرها می باشد و پیامدهای نامطلوب اقتصادی، اجتماعی، کالبدی را به همراه دارد. استراتژی های توسعه شهر از دیدگاه های جدید و تأثیرگذار در بهبود روند برنامه ریزی سکونتگاه های غیررسمی می باشد. مهم ترین هدف تحقیق بررسی شرایط و مشکلات سکونتگاه های غیررسمی شهرک بهار شیراز با رویکرد CDS در جهت ساماندهی شرایط آنهاست، و با بررسی شاخص های کالبدی، اجتماعی- اقتصادی، زیست محیطی و برخورداری از خدمات اساسی به تحلیل سکونتگاه غیررسمی شهرک بهار شیراز می پردازد. پژوهش حاضر با ماهیت کاربردی و روش تحقیق ترکیبی (پیمایش و توصیفی- تحلیلی) به بررسی نقش استراتژی های توسعه شهری در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی با تلفیق مدل های ANP و SWOT در شهرک بهار شیراز می پردازد. جامعه آماری متخصصان و مدیران شهری شیراز می باشد، حجم نمونه 100 نفر برآورد شد و از طریق روش نمونه گیری چند مرحله ای شناسایی و پرسشنامه های تحقیق تکمیل گردید، سپس با استفاده از مدل تحلیل شبکه و از طریق نرم افزار تصمیم گیری چندمعیاره SuperDecisons اوزان هر یک از استراتژی های ساماندهی مسکن در سکونتگاه غیررسمی شهرک بهار به دست آمد و همه معیارها با توجه به هدف بهبود وضعیت ساکنان شهرک بهار نیز به ترتیب مشخص گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که بخش عمده سکونتگاه غیررسمی شهرک بهار ناشی از مهاجرتهای روستا -شهری است که از احساس تعلق شهروندی پایینی برخوردار بوده و برای سکونتگاه غیررسمی شهرک بهار شیراز، ایجاد اشتغال ساکنین و بهبود کیفیت مصالح و ساخت و سازها با 86/22 درصد اهمیت، استراتژی برتر، حکمروایی خوب محلی با1/18 درصد استراتژی دوم و بهبود و افزایش کیفیت خدمات با 12درصد در اولویت سوم استراتژی قرار دارد.
سنجش کیفیت خدمات مراکز خدمات ترویج کشاورزی با استفاده از مدل سِروُکوال در استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراکز خدمات ترویج کشاورزی به واسطه ارتباط مستقیم با محیط روستایی و کشاورزی نقش درخورتوجه ای در توسعه و پیشرفت بخش کشاورزی دارد. هدف اصلی این مراکز ارائه خدمات مختلف آموزشی، مشاوره ای و حمایتی است؛ ازاین رو ارتقای کیفیت خدمات در این واحدها و افزایش رضایت مندی کشاورزان و بهره برداران اهمیت فراوانی دارد. مطالعه حاضر دو هدف را دنبال می کرد: 1. ارزیابی کیفیت خدمات ارائه شده توسط مراکز خدمات ترویج کشاورزی و اندازه گیری شکاف آن با استفاده از تفاوت بین ادراک و انتظارها؛ 2. بررسی تفاوت بین ابعاد کیفیت خدمات از دیدگاه کشاورزان. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی بود و از نظر شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی و از لحاظ تحلیل داده ها توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را کشاورزان و بهره برداران مراجعه کننده به مراکز خدمات ترویج کشاورزی استان البرز تشکیل می دادند. با استفاده از روش نمونه گیری در جامعه نامحدود 180 نفر به عنوان نمونه انتخاب و داده ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی جمع آوری شد. در تحقیق حاضر به منظور بررسی کیفیت خدمات مدل پنج عاملی سِروُکوال به کاررفت. روایی ظاهری ابزار با استفاده از دیدگاه های کارشناسان و روایی محتوایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین انتظارها و ادراک مراجعه کنندگان در تمام ابعاد اختلاف معنی دار آماری وجود دارد. براساس نتایج بین ابعاد کیفیت خدمات نیز تفاوت معنی دار مشاهده و بُعد اطمینان و پاسخ گویی مهم تر از ابعاد دیگر بیان شد. ارائه خدمات به محیط های روستایی و کشاورزی و پیشرفت این بخش پایدار و با افزایش شاخص های کیفی همراه خواهد بود.
ارزیابی توان اکولوژیکی شهرستان ارومیه جهت توسعه شهری با استفاده از ANP و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشدروزافزونشهرهامتأثرازرشدجمعیتو مهاجرت،منجربهساخت و سازهایبدونبرنامهو تغییراتزیادساختارفضایی،به خصوصتوسعةفیزیکی شهرهادرمکان هاینامساعدشده است که هدایت آگاهانه و ساماندهی اساسی را می طلبد. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است تا با استفاده از مدل ANP در رویکری تلفیقی با سیستم اطلاعات جغرافیایی توان اکولوژیکی شهرستان ارومیه را برای توسعه شهری در ارتباط با 10 معیار اصلی (منابع آب، مخاطرات طبیعی، شکل زمین، وضعیت خاک، اقلیم، ملاحظات اقتصادی و جمعیتی، دسترسی به امکانات و تسهیلات، زمین شناسی، کاربری اراضی، عدم آسیب به مناطق زیست محیطی) و 18 زیرمعیار ارزیابی کند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی به کار گرفته شده در این پژوهش، از نوع کاربردی است. نتایج حاصل از پژوهش، پهنه بندی محدوده شهرستان ارومیه بر اساس توان اکولوژیک توسعه شهری در قالب پنج طبقه نامناسب تا کاملاً مناسب است.در این میان، عرصه های کاملاً مناسب با 7/13 درصد از سطح منطقه (12/708 کیلومتر مربع) که دارای توان عالی برای توسعه شهری است، بیشتر اراضی شرق شهرستان را در بر می گیرد؛ اما پهنه های نامناسب با 8/18 درصد (8/869 کیلومتر مربع)، مناطق مرتفع و کوهستانی جنوب، قسمتی از شمال و بیشتر غرب شهرستان ارومیه را که شامل مناطق مرزی با کشور ترکیه است، به خود اختصاص داده است. نتایج نشان م ی ده د، دسترسی به منابع آب و مخاطرات محیطی بیشترین تأثیر را در تعیین توان اکولوژیکی برای توسعه شهری در شهرستان دارد. جلوگیری از توسعه افقی شهر در اراضی کشاورزی پیرامون، توسعه شهر در اراضی بلااستفاده درون محدوده و همچنین توسعه شهر بنا بر الگوهای شهر فشرده، شهر پایدار و رشد هوشمند شهری از مهمترین راهکارهای پیشنهادی در این زمینه است.
پهنه بندی دمای رویه ی زمین ایران با داده های مودیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدبانی های مودیس تِرا و آکوا با چگالی مکانی و زمانی مناسب در گستره ی ناهمگون ایران می تواند دانسته های ما را از ویژگی های دمایی ایران افزایش دهد. در این پژوهش خوشه بندی داده های دمای رویه ی زمین باهدف شناسایی پهنه های دمایی و بررسی تغییر ات مکانی و زمانی آن در هر پهنه انجام شده است. تفاوت زمانی برداشت دمای رویه ی زمین در روزهای مختلف برای هر یاخته با استفاده از هم زمان سازی داده های مودیس تِرا و آکوا اصلاح شد و پس از محاسبه ی شیب دمای رویه ی زمین دمای ساعت ۳۰: ۱۲ نیم روز برای هر یاخته ی درون مرز ایران تولید شد. از پایگاه داده ی تولیدشده در مقیاس روزانه، آرایه ای در ابعاد ۱۲*۲۶۸۸*۱۷۶۵ تولید شد که میانگین بلندمدت ماهانه ی دمای رویه ی زمین ایران است. خوشه بندی دمای رویه ی زمین به منظور آشکارسازی پهنه های دمایی ایران به روش وارد روی داده های ماهانه انجام شد. در گام اول خوشه بندی، ایران به دو پهنه ی دمایی سرد و گرم تقسیم شد که خوشه بندی مجدد آن ها چهار پهنه ی بسیار گرم، گرم، معتدل و سرد را در گستره ی ایران نمایان ساخت. خوشه های دمای رویه ی زمین ایران هماهنگی زیادی با ناهمواری ها و عرض جغرافیایی نشان می دهند. بخش های مرتفع تر ایران در رشته کوه های زاگرس و البرز و نیز بلندی های داخلی ایران در خوشه های معتدل و سرد قرار می گیرد درحالی که مناطق پست در عرض های جنوبی و بیابان های داخلی ایران پهنه های بسیار گرم و گرم ایران هستند. هنگام رخداد بیشینه ها دمای رویه ی زمین در پهنه های گرم و معتدل به مقادیر دما در پهنه ی بسیار گرم نزدیک تر می شوند. با توجه به گستره ی پهنه ی گرم که یک سوم مساحت ایران را در برمی گیرد می توان نتیجه گرفت که بخش های زیادی از کشور در صورت افزایش دما قابلیت تبدیل به مناطق بسیار گرم را دارد.
ارزیابی و پیش بینی تغییرات بیابان زایی در شرق و جنوب اصفهان با مدل CA-Markov(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین بلایایی که مناطق خشک و نیمه خشک را تحت تاثیر قرار می دهد و در زمره عوامل تهدید کننده حیات بشری و تخریب منابع طبیعی محسوب می شود بیابان زایی است، بنابراین شناخت و پیش بینی این پدیده از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این راستا به منظور بررسی وضعیت بیابان زایی منطقه شرق و جنوب اصفهان از تصاویر ماهواره لندست 4 و 7 و 8 در 5 دوره 1986، 1994، 2000، 2008 و 2016 استفاده گردید. شاخص NDVI برای شناسایی پوشش گیاهی و شاخص شوری خاک برای شناسایی مناطق بیابانی و شور به کار گرفته شد. به منظور شناسایی و تهیه نقشه کاربری های منطقه مطالعاتی مشتمل بر( اراضی بیابانی و شور، پوشش گیاهی، شهر، زمین های بایر و گاوخونی) از روش طبقه بندی نظارت شدهFuzzy ARTMAP و برای محاسبه تغییرات در کاربری های پهنه مورد بررسی در 5 دوره فوق از مدل LCM بهره گرفته شد. در ادامه، مدل ترکیبی زنجیره مارکوف و سلولهای خودکار (CA-Markov) برای پیش بینی تغییرات کاربری اراضی استفاده گردید. برای تعیین اعتبار پیش بینی نیز از شاخص انطباق کاپا بهره گرفته شد که میزان 78 درصد را نشان می دهد. نتایج این پژوهش نشان داد که بیشترین تغییرات در طی دوره مورد مطالعه را پوشش گیاهی داشته است. این حجم تغییر طی دوره 1986-1994 بوده است که 1062 کیلومتر مربع کاهش را نشان می دهد. از طرفی بیشترین شدت افزایش مناطق شور و بیابانی طی دوره 1994-2000 رخ داده که حدود 495 کیلومتر مربع افزایش را نشان می دهد. در نهایت مشخص گردید که بیشترین تغییرات طی دوره 2016-2024 در پوشش گیاهی رخ خواهد داد که حدود 60 درصد از پوشش گیاهی منطقه از بین خواهد رفت و اراضی بایر جایگزین آن خواهد شد. اراضی شور و بیابانی نیز جایگزین حدود 3/3 درصد از اراضی بایر، حدود 1 درصد از پوشش گیاهی و کمتر از 01/0 درصد از شهر و تالاب گاوخونی می گردد.
ارزیابی خطر زمین لغزش با استفاده از روش های آماری در حوضه آبریز باراندوز چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر پتانسیل وقوع زمین لغزش و خطر آن در حوضه آبریز باراندوز چای (آذربایجان غربی) موردبررسی قرارگرفته است. بدین منظور از روش آماری شاخص خطر HIM استفاده شد. داده های مورداستفاده در این مقاله شامل داده های توپوگرافی، کاربری اراضی، نقشه های زمین شناسی و همچنین نقشه زمین لغزش های اتفاق افتاده در سطح حوضه است. نقشه پایه در این زمینه، نقشه های توپوگرافی 25000 حوضه است. شش عامل اصلی و مؤثر بر وقوع زمین لغزش در حوضه انتخاب و نقشه های آن به منظور وزن دهی، تهیه گردید. این عوامل عبارت اند از: شیب و جهت شیب، سنگ شناسی، خاکشناسی، کاربری اراضی و ژئومورفولوژی. درنهایت با استفاده از نقشه های استانداردشده شش گانه، نقشه پتانسیل وقوع زمین لغزش در حوضه آبریز باراندوز چای تهیه و ترسیم شد. پتانسیل خطر زمین لغزش در حوضه موردنظر به پنج طبقه کم، متوسط، متوسط تا زیاد، زیاد و خیلی زیاد تقسیم گردید. نتایج نشان می دهد که شیب های بیشتر از 30 درجه و جهت شیب جنوب و جنوب شرقی و مناطق کوهستانی بیشترین پتانسیل زمین لغزش در منطقه موردمطالعه را دارند. مدل مورداستفاده در این مقاله با استفاده از محاسبه مساحت زیر نمودارهای Cross-validation، مورد اعتبار سنجی قرار گرفت. میزان اعتبار آن در حدود 79/80 برآورد شد که بیانگر دقت خوب مدل است. همچنین فرایند تحلیل اثر از طریق حذف تک به تک عوامل مؤثر شش گانه از مدل و بررسی خروجی آن ها، صورت گرفت. این تحلیل نشان داد که شیب عامل اصلی در وقوع زمین لغزش در حوضه است. نتیجه دیگر اینکه که می توان عامل اصلی در وقوع زمین لغزش را با دقت بالایی مشخص کرد. درنهایت نتایج نشان می دهد که علی رغم وجود محدودیت های عملی و مفهومی و داده های دقیق، تهیه نقشه خطر زمین لغزش و همچنین ارزیابی آن می تواند در برنامه ریزی آمایش سرزمین و کاهش خطرات طبیعی و همچنین هزینه ها مؤثر واقع شود.