فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
Design/Methodology/Approach- This is an applied research in which a descriptive-analytical method has been adopted for data collection and analysis. The study data was obtained through documentary analysis and field studies. The statistical population of this study includes 63 villages in the central district of Rasht County. All Dehyars and members of the Islamic Council of these villages (n=284) were interviewed and filled out the questionnaire. Data analysis was performed using statistical methods (t-test and weighted mean). The social challenges facing local managers with 18 items and cultural challenges with 8 items were subjected to analysis at three levels. Findings- The results suggested that local managers of villages in the central district of Rasht County confront serious social and cultural challenges in the process of rural development. Poor collaboration of villagers with local village managers in rural development plans and projects with a mean of 4.42, reverse migration and social problems caused by the construction of second houses with a mean of 4.41 and migration of youths from villages to the city and non-participation in Council elections with a mean of 4.40 were the major social and ethnic challenges. Also, tribal differences in the villages with a mean of 4.35, lack of solidarity between local managers and people in tackling rural problems with a mean of 4.34 and poor work culture with a mean of 4.13 were also the most important cultural challenges facing local managers in the villages at the central district of Rasht County. Research Limitations/Implications- The disagreements between local managers, reluctance to provide information on research topic and the difficulty of reaching managers in the villages were the main limitations of the present study. Appointing a member of the village management body as a spokesperson and setting the criterion of permanent residence in the village as a precondition for the nomination of the executive director were among executive strategies offered in the present study. Practical Implications- Changing the management style from person-centered to participatory management in the administration of rural affairs, monitoring the inflow of non-indigenous people into the village in order to safeguard its social and cultural structure, building a suitable infrastructure to keep young and active forces in rural areas and encouraging them to study in the fields pertained to planning and rural development, participating in the decision-making structure of local management, fostering interaction between local managers and villagers through a management system based on law obedience and transparency and ultimately stimulating villagers to engage in teamwork and its effective results in the process of achieving comprehensive rural development. Originality/value- Recognizing the main challenges facing local managers in a district of Guilan province can play a prominent role in improving their efficiency in the process of achieving rural development. The results of this research can be useful for district and county managers.
آسیب های فضای مجازی برسبک زندگی اقوام ایرانی(مطالعه موردی: قوم بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: زندگی هرفردی در گرو روشی است که بعنوان سبک زندگی خود انتخاب می کند به طوری که یا باعث رشد و کمال انسان می شود ویا اینکه نابودی وزوال اورا فراهم می آورد. هدف پژوهش: هدف ازانجام این پژوهش بررسی آسیب های فضای مجازی برسبک زندگی اقوام ایرانی با مطالعه موردی قوم بختیاری می باشد. روش شناسی تحقیق: این جستار با استفاده از روش کتابخانه ای توصیفی- تحلیلی با مطالعه دیدگاه و نقطه نظرات مختلف در این زمینه نسبت به گردآوری آن اقدام شده است. بنابراین مقاله پیش روی به اهدف توصیف و تحلیل به آسیب های مختلف فضای مجازی برسبک زندگی اقوام می پردازد وبا الگوی سیاست پژوهی ابعاد مذکور باروش توصیفی - تحلیلی استخراج شده است. قلمروجغرافیایی پژوهش: پژوهش حاضر، عهده دارِ بررسی علل، ریشه ها، بسترها، مؤلفه ها و پیامدهای آن بصورت علمی و یکپارچه می باشد. یافته ها و بحث: یافته ها نشان می دهد فضای مجاری تاثیرات بسیار زیادی بر سبک زندگی افراد دارد بازیگران این حوزه ضمن نشانه گرفتن افکار وعقائد کاربران ، سعی درتغییرسبک زندگی آنها دارند. نتایج: استفاده از فضای مجازی و تکنولوژی فراگیر اینترنت، به عنوان یک پیشرفت علمی و ابزاری تسهیل ساز در زندگی انسانی، امری مطلوب و ضرورتی انکارناپذیر است. این پدیده نوظهور همچون دیگر پدیده های تکنولوژیک در کنار محاسن و خدمات فراوانی که به جامعه بشریت ارزانی داشته است، مخاطرات فرهنگی و آسیب های نامطلوب اعتقادی به ویژه برای اقوام و ایلات به همراه دارد که با برنامه ریزی دقیق و مواجه درست می توان از مخاطرات آن در امان ماند.
بررسی راهبردهای کاهش فقر در روستاهای مناطق عشایری (مطالعه موردی: شهرستان باروق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فقر از دیرباز از بزرگترین مشکلات جوامع بشری بوده و واقعیتی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است که و در حال حاضر نیز جامعه، علی رغم تحولات بسیار عظیمی که در زمینه های مختلف علوم روی داده، با آن روبرو می باشد و از اصلی ترین دغدغه های برنامه ریزان در مناطق روستایی در جهت نیل به توسعه پایدار به شمار می رود. هدف پژوهش: مهمترین هدف این پژوهش بررسی راهبردها کاهش فقر در روستاهای مناطق عشایری شهرستان باروق می باشد. روش شناسی تحقیق: از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری داده ها و اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. در این پژوهش با انجام 19 مصاحبه نیمه ساختار یافته مهمترین قوت ها، ضعف ها، تهدید ها و فرصت های شهرستان باورق شناسایی و سپس برای وزن دهی و رتبه بندی به هر کدام از عوامل داخلی و خارجی در ماتریس SWOT از نظرات 12 نفر و برای اولویت بندی نهایی راهبردها از نظرات 17 نفر از جامعه آماری استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات از تحلیل SWOT و ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی (QSPM) استفاده گردید. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش شهرستان باروق از توابع استان آذربایجان غربی است. یافته ها و بحث: در شهرستان باروق راهبردهای سرمایه گذاری و توسعه صنایع پایین دست معدن و پتروشمی و برندسازی صنایع دستی با میزان جذابیت 71/2 درصد، ایجاد و توسعه کسب و کارهای کوچک روستایی در بخش های اقتصادی (خدماتی، کشاورزی، صنعتی) با میزان 21/2، توسعه گردشگری باروق با تأکید بر بوم گردی با استفاده از تسهیلات دولتی و مشارکت بخش خصوصی با میزان 11/2 و تکمیل پروژه میانگذر میاندوآب به سرچم و در جهت توسعه گردشگری و دسترسی فضایی با میزان 05/2 درصد به عنوان مهمترین راهبردها شناخته شدند. نتایج: نتایج نشان داد، توسعه صنایع پایین دست معدن و پتروشمی و برندسازی صنایع دستی، ایجاد و توسعه کسب و کارهای کوچک، توسعه گردشگری با تأکید بر توسعه خانه های بوم گردی و ایجاد و توسعه کارگاه های فرآوری محصولات دامی (لبنیاتی) و توسعه دامپروری مهمترین راهبردهای کاهش فقر در مناطق روستایی و عشایری شهرستان باروق به شمار می روند.
Presenting a Paradigm Model of Home Business Development in Rural Areas of Counties in Isfahan Province Based on Grounded Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۵
43 - 58
حوزههای تخصصی:
Purpose- Employment and unemployment, which are very important issues in rural areas, can be solved in general through home-based businesses and their development. The issue of home-based businesses can be very influential in creating employment in rural areas The main purpose of this study is to provide a paradigmatic model of home business development in rural areas of Isfahan province based on basic theory. Design/Methodology/Approach- This study was conducted in 2020. The present research is among the basic and qualitative researches that have been done with the approach of the foundation data theory approach. The interview collection tool was structured. The interviews were conducted among experts and experts in the field of home-based jobs, and the opinions of the interviewees were theoretically saturated from the 29th interview. Findings - After the emergence of concepts (139 references) and open, central, and selective coding, led to the design of the conceptual framework of the research model and the presentation of the paradigm model. Based on the results of the Grounded Theory, the pattern of home-based businesses to achieve development in rural areas of Isfahan province has been drawn. This model includes causal conditions (including managerial factors and comprehensive policy system), intervening conditions (educational-promotional factors, motivational factors, and attitudinal factors), contextual conditions (infrastructure factors, marketing, skill factors, and promotion of financial and credit resources). This includes strategies (stakeholder participation, information system, and support factors) and social consequences (increasing the level of participation and sense of responsibility and cooperation among residents, reducing social harms, empowering local people, Reduce the migration of local people to the city, move towards sustainable development) and economic consequences (rural growth and development, reducing the dependence of local people on government credits and facilities and assistance such as subsidies, promoting economic welfare, improving local livelihoods) has it. Research limitations/implications- The limitations of the present study include the following: Research is time-consuming; some people are not cooperating to collect data, it is difficult to assess the relative importance of the components and factors of the proposed theory.
بررسی روش های سازگاری روستاییان با کم آبی در استان خوزستان: کاربرد نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
246 - 257
حوزههای تخصصی:
سازگاری با تنش های آب جهت حمایت از معیشت و تأمین امنیت غذایی از اهمیت بسیاری برخوردار است. بااین حال، نوع و میزان راهبردهای سازگاری در مناطق و بسترهای اجتماعی - اقتصادی و اگرو اکولوژیکی آنان متفاوت است. شناسایی و طبقه بندی روش های سازگاری مبتنی بر داده های تجربی می تواند به طراحی و اجرای مشوق ها، قوانین و یا اصلاحات نهادی کمک کند. از این رو هدف مطالعه حاضر شناسایی انواع روش های سازگاری با تنش های آبی با استفاده از روش کیفی نظریه بنیانی است. تکنیک های به کار رفته برای جمع آوری داده ها عبارت اند از مشاهده مستقیم، مصاحبه نیمه ساختاریافته، یادداشت های میدانی و ضبط شواهد و یافته ها که در جریان مصاحبه ها صورت گرفت. اشباع نظری داده ها، با استفاده از نظرات 41 نفر از کارشناسان جهاد کشاورزی و کشاورزان به دست آمد. بر اساس یافته های تحقیق روش های سازگاری به چهار دسته کلی شامل تغییر در عملیات کشاورزی، مدیریت آبیاری، مدیریت مالی و اقتصادی و مدیریت اجتماعی تقسیم بندی گردید. روش های مدیریت عملیات کشاورزی به نوبه خود شامل دو دسته مدیریت محصول و مدیریت مزرعه بوده است. مدیریت آب شامل صرفه جویی در آب و فناوری تأمین آب، روش های مدیریت اقتصادی شامل، تنوع بخشی به درآمد یا شغل، بیمه کشاورزی، پس انداز کردن و صرفه جویی در هزینه ها و دریافت کمک مالی به صورت قرض یا وام بوده است. مدیریت اجتماعی در زیر طبقه مهاجرت و شبکه سازی و گسترش دانش به منظور افزایش آگاهی در مورد روش های کاهش آسیب بوده است.
مطالعه تجربه زیسته زنان روستای کوشک قاضی استان فارس زیر سایه تنش آبی و خشکسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
512 - 523
حوزههای تخصصی:
خشکسالی و پیامدهای آن همراه با سوء مدیریت موجب خشکیدن منابع زیرزمینی و تنش آبی در تعدادی از روستاهای کشور شده است. روستای کوشک قاضی از توابع شهرستان فسا در استان فارس نیز یکی از این روستاهاست که همه منابع آبی آن خشکیده و ده ها خانواری که معیشت آن ها وابسته به کشاورزی بوده اکنون با بیکاری، فقر و مهاجرت مواجه شده اند. بلایای طبیعی ازجمله کم آبی پدیده ای چندوجهی است، در این پژوهش با رویکرد کیفی و انتقادی و با استفاده از روش پدیدارشناسی به مطالعه وجه جنسیتی و تجربه زیسته زنان روستایی پرداخته شده است. داده های میدانی در این پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند و مصاحبه عمیق با20 نفر از زنان روستای کوشک قاضی و همچنین مشاهده و یادداشت برداری میدانی جمع آوری شده است. سپس با تکنیک استقراء تحلیلی؛ مضامین فرعی، اصلی و درون مایه نهایی کشف و استخراج شده است. سه مضمون اصلی، فقرزایی سیستماتیک، ذهنیت کمیابی و ادراک سازگاری هستند و «انباشت ابرچالش ها» نیز به عنوان درون مایه نهایی استخراج گردیده است. فقرزایی سیستماتیک به دلیل ساختارها و قوانین ناعادلانه و ناکارآمد، عدم ادراک سازگاری و مانع روانی ذهنیت کمیابی؛ سازگاری با کم آبی با موانع جدی مواجه کرده است. همه این دلایل در کنار چالش های پیشین اشکال جدیدی از آسیب ها و نابرابری ها را رقم زده و موجب رخداد پدیده ای به نام «انباشت ابرچالش ها» شده و درنتیجه آسیب پذیری اقشار ضعیف مانند زنان که از قبل با انواع نابرابری ها و محدودیت ها روبه رو بوده اند را افزایش داده و آن ها را در معرض آسیب ها و مخاطرات ناشی از این ابرچالش ها قرارداده است.
نقش سدها در توسعه پایدار گردشگری روستایی (مورد مطالعه: روستاهای بالادست سد کارون سه در شهرستان ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
85 - 98
حوزههای تخصصی:
سد کارون سه در شهرستان ایذه به عنوان یکی از بزرگترین سدهای قوسی خاورمیانه است که به دلیل موقعیت جغرافیایی و جاذبه های اکوتوریسمی موجود در منطقه، می تواند نقش مهمی در توسعه گردشگری روستایی داشته باشد. در این تحقیق هدف بررسی نقش این سد در توسعه گردشگری روستاهای بالادست است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات میدانی با استفاده از ابزار پرسش نامه است. حجم نمونه 330 نفر محاسبه و پرسشگری در 3 روستای بالادست انجام شد. نتایج نشان داد که سد کارون سه در سطح معناداری کمتر از 05/0 در بهبود شاخص های اقتصاد گردشگری روستاهای بالادست نقش داشته است. میانگین شاخص ها برابر با 56/3 به خوبی این مطلب را تایید می نماید. نتایج نشانگر این است که با ساخت سد، مشاغل خدماتی، رونق صنایع دستی، افزایش درآمد، افزایش فرصت های شغلی، بهبود ساخت و سازها، افزایش ارزش زمین و افزایش سرمایه گذاری شکل گرفته است. نتیجه آزمون ویلکاکسون در سطح معناداری کمتر از 05/0 نشانگر نقش سد در بهبود امکانات گردشگری روستاهای بالادست است. میانگین آزمون در قبل از ساخت سد برابر با 09/2 و در بعد از ایجاد برابر با 67/3 گزارش می شود. مقایسه میانگین به خوبی از بهبود امکانات گردشگری بعد از ساخت سد اشاره دارد. همچنین نتیجه آزمون ویلکاکسون از نقش سد در جذب گردشگران داخلی(شهرستانی، استانی و استان های همجوار) اشاره دارد. در میان سه روستای بررسی شده، روستای شیوند بزرگ اختلاف معناداری با روستاهای دیگر از نظر توسعه گردشگری دارد که فاصله مکانی روستاها نسبت به سد بسیار تاثیرگذار بوده است.
حفر بی رویه چاه ها و بسترسازی ناپایداری فضا در دشت قاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتقال آب های زیرزمینی به سطح زمین از ادوار بسیار دور رایج و متداول بوده است. از جمله روش هایی که با استفاده از آنها اقدام به این امر می کنند حفر قنات، چاه های عمیق و نیمه عمیق و چاه های دستی است. از دهه 1320 در شهرستان قاینات حفر چاه های عمیق و نیمه عمیق آغاز شد و به تدریج در تمام دشت ها به ویژه دشت قاین به سرعت و بی رویه گسترش یافت. حفر بی رویه چاه ها مشکلات زیست محیطی را برای این دشت ایجاد نمود. هدف اصلی مقاله حاضر بررسی اثرات زیست محیطی چاه های عمیق و نیمه عمیق بر سکونت گاه های روستایی دشت قاین بوده است. پژوهش حاضر بر مبنای هدف جزء تحقیقات کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتایج نشان داد که بهره برداری های بی رویه از منابع آب زیرزمینی در دشت قاین با حفرچاه های عمیق و نیمه عمیق باعث به وجود آمدن مشکلات زیست محیطی در سکونت گاه های روستایی در دشت قاین از جمله خشک شدن قنوات قدیمی، افت سطح آبخوان و کاهش کیفیت منابع آب شده است. در حقیقت گسترش چاه ها در دشت قاین منجر گردیده با برهم خوردن تعادل محیط زیست، موج شدید ناپایداری در سکونتگاه های انسانی فضا از جمله نقاط روستایی پدیدار گردد.
سطح بندی میزان توسعه فضاهای روستایی در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سطح بندی مناطق روستایی به لحاظ برخورداری از مولفه های توسعه در راستای تعیین وضعیت موجود و همچنین برنامه ریزی متوازن منطقه ای از اهمیت بالایی برخوردار است.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر آن ترکیبی از روش های اسنادی و تحلیلی می باشد، پایه تجزیه و تحلیل بر اساس اطلاعات آماری مندرج در جداول و ساختارهای اطلاعاتی بوده که به صورت ماتریسی، جهت تجزیه و تحلیل نهایی بر اساس مدل تاپسیس استفاده شده است. تحلیل داده ها در مقیاس هفت شهرستان استان کرمانشاه (سر پل ذهاب، اسلام آباد غرب، گیلان غرب، جوانرود، دالاهو، ثلاث باباجانی و قصرشیرین) می باشد. برای محاسبه توسعه یافتگی روستاهای نمونه تحقیق از شاخص های جمعیتی، بهداشتی، زیرساختی، خدماتی و فرهنگی استفاده شده است. نتایج بیانگر آن است که بر اساس شاخص های مورد نظر، دهستان های حمیل، بان زرده، شیان، حومه جنوبی، قلعه شاهین، کلاشی، حومه شمالی ، نصرآباد و گورانی در جایگاه دهستان های بسیار توسعه یافته ، دهستان های حومه سرپل، بشیوه پاطاق، حومه کرند، شروینه، هرسم، دشت ذهاب، حیدریه، منصوری و دیره در جایگاه دهستان های توسعه یافته، دهستان های دشت حر، زمکان، پشت تنگ، چله، پلنگانه، قلخانی، حومه و خانه شور در جایگاه دهستان های کمتر توسعه یافته و دهستان های بازان، فتح آباد، ویژنان، بیونیج، جیگران، گوآور ، ازگله و سرقلعه که بیشتر در فاصله دور از مرکز شهرستان قرار گرفته اند، در جایگاه دهستان های توسعه نیافته قرار می گیرند.
مفهوم سازی پدیدارشناسانه هسته نهادی برنامه ریزی فضایی راهبردی کیفیت محیطی روستاهای شهرستان کازرون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
234 - 249
حوزههای تخصصی:
پژوهش کنونی به دنبال مفهوم سازی هسته نهادی با رویکردی استفهامی - قیاسی در برنامه ریزی فضایی کیفیت محیطی روستاهای سُمغان و مُله انبار است. خط مشی های برنامه ریزی در این سکونتگاه ها بدون مشارکت بهره وران و بیشتر از بالا به پایین بوده که پیامدهای اجرای این سیاست ها بی توجهی به بن مایه درونی جریان های فضای زیست (شهروندان، فعالیت و کسب وکارها) با کیفیت محیطی پایین بوده است. همچنین تخصص محوری و بخشی نگری در برنامه ریزی توسعه پایدار فضایی روستاهای مزبور و وجود رویکرد غالب کالبد ی که به جریان های اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و اکولوژیکی توجه لازم نداشته اند. هدف از انجام این پژوهش تدوین فرآیند مفهوم سازی هسته نهادی کیفیت محیطی برنامه ریزی فضایی بر پایه رویکرد مشارکتی و ذی نفعان روستایی است. این پژوهش که به روشی کیفی و رویکردی پدیدارشناسی در دو روستای سُمغان و مُله انبار و با مشارکت 42 تن از ذی نفعان این دو روستا با توجه به تجربه های زیسته آن ها به این موضوع پرداخته است که در طی پژوهش با تمرکز بر گروه های روستایی و آیین و الگوهای رفتاری زندگی روزانه آن ها در قالب کارگاه های مشارکتی و با روش گلوله برفی به مطالعه کیفیت محیطی پرداخته است، افزون بر آن در چهارچوب این دو رویه روش برنامه ریزی از رویکردهای ارزیابی مشارکتی کیفیت محیطی، ارزیابی مشارکتی ارتباطات روستایی به تحلیل مفهوم ها پرداخته شد که با ابزارهایی مانند مصاحبه، بحث گروهی در چهارچوب مفاهیمی با 9 مصاحبه نیمه ساختاریافته و 9 کارگاه مشارکتی به سرانجام رسیده است که هسته نهادی آن از دیدگاه مشارکت کنندگان تعریف روستا، کیفیت ارزش ها، دانش، راهبری، برنامه ریزی راهبردی، یکپارچگی، پیوندهای روستایی شهری و حقوق شهروندی تعیین گردید.
عوامل مؤثر بر توسعه تعاونی های دامداری روستایی در شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر توسعه تعاونی های روستایی دامداران دهستان حسن آباد شهرستان اسلام آباد غرب است. نوع پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از نظر ماهیت و روش جزء پژوهش های توصیفی – پیمایشی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل 53 واحد شرکت تعاونی دامداری های صنعتی، نیمه صنعتی و روستایی و افراد مرتبط با آن ( دامداران) در دهستان مربوطه است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که از تحقیقات مشابه قبلی اقتباس شده است و پایایی آن از روش آلفای کرونباخ 928/0 بوده و روایی صوری آن از طریق اساتید راهنما و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفته است. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار های آماری SPSS و LISREl با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر توسعه شرکت های تعاونی دامداران روستایی، در منطقه مورد مطالعه مبنای تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به نتایج مشخص گردید که این شرکت ها در حال حاضر فعالیت بسیار کمی در جهت رفع و حل مشکلات دامداران دارند و از اهداف اصلی خود که کمک به اعضاء است، فاصله زیادی گرفته اند و نتوانسته اند رضایت و اعتماد اعضاء را برای همکاری و مشارکت لازم جلب نمایند. هرچند اکثر پاسخ دهندگان اظهار داشته اند که این تعاونی ها در مناطق روستایی مورد نیاز است، اما به لحاظ خدماتی چون تأمین خوراک دام و نهاده های مورد نیاز دامداران و همچنین در مورد اعتبارات و تسهیلات لازم جهت هدایت سرمایه گذاری ها در تولید فراورده های دامی اعضاء بسیار ضعیف عمل کرده اند که بخش های اقتصادی و سیاسی و اداری با بالاترین ضریب و در بخش اجتماعی و بخش فرهنگی با پایین ترین ضریب نشان دهنده آنست که اعضا رضایت چندانی از برنامه های شرکت های تعاونی روستایی دامداران ندارند.
Social Capacities to Facilitate the Establishment of Solar Energy Technology and its Effects on Sustainable Rural Development (Case Study: Kerman Desert Region, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
105 - 123
حوزههای تخصصی:
Purpose: The use of solar energy has long been human interest. Some countries are trying to gradually replace fossil energy with solar energy because of special benefits such as lack of environmental pollution, frequency, immortality, and sustainable access. The potential of solar energy provides a good platform for the development of marginal villages and regions that are deployed away from urban centers or rural population centers. However, in some countries, despite the favorable weather conditions, for various reasons, the use of solar energy technology is still not commensurate with the potentials.
Design/Methodology/Approach: This research adopted a descriptive-analytical method to explain the potentials of solar energy technology for sustainable rural development in the study area on 400 randomized samples. The potential and process of developing and expanding solar energy technology, as an effective factor, was determined by 34 items under indicators such as education and awareness-raising, knowledge and skills, trust-building, capacity building, participation, and partnership in investment. The dependent research variable was also measured through 106 items in ecological, socioeconomic, and physical dimensions of settlement development.
Findings: The results suggested that the utilization of solar energy technology was effective in promoting sustainable development indicators of rural settlements in the study area. Hence, it is suggested to pay further attention to improving training and raising awareness as well as building support for villagers to increase the level of employment, participation, and investment in the utilization of solar energy technology.
شناسایی راهکارهای افزایش مشارکت جامعه روستایی در «طرح توسعه منطقه ای سلسله» به عنوان الگویی بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
286 - 299
حوزههای تخصصی:
«طرح توسعه منطقه ای سیله سیله » با رویکرد درون زا و با هدف توانمندسازی روستاییان شهرستان سیله سیله (الشتر) واقع در شمال استان لرستان، در فاصله سال های 1352 تا 1357 انجام گرفته است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای افزایش مشارکت جامعه روستایی در «طرح توسعه منطقه ای سیله سیله» انجام شده است. این پژوهش کیفی و از نوع اکتشافی- توصیفی است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی استقرایی است. نمونه گیری به روش هدفمند و کدگذاری اولیه به صورت استقرایی و بر اساس محتویات اسناد «طرح توسعه منطقه ای سیله سیله» انجام گرفت و در نهایت مقوله ها استخراج گردید. از کدهای اولیه و ثانویه اسناد، 47 مفهوم استخراج شده و در سه دسته اصلی نهادها، گروه ها و افراد گروه بندی شدند. در مرحله بعد مبتنی بر کدگذاری محوری سه ساخت: نهادی، اجتماعی و نگرش ها به عنوان بستر و مکانیسم مشارکت شناسایی شدند. مبتنی بر یافته ها، در «طرح توسعه منطقه ای سیله سیله» مشارکت روستاییان در دو بخش: الف) بسترسازی مشارکت و ب) سطح مشارکت، افزایش یافته است. افزایش بستر مشارکت روستاییان با استفاده از تأمین کادر محلی، ایجاد مکانیسم مشارکت، تحقیقات و نوآوری، بودجه بندی و آموزش ایجاد شده و افزایش سطح مشارکت روستاییان از طریق تأمین خدمات زیربنایی، امور ارتباطی، امور آب رسانی، امور تعاونی، عمومی و عمران الشتر صورت گرفته است.
اثرات طرح ترسیب کربن بر امنیت پایدار سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: مناطق مرزی شهرستان سربیشه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی و ارزیابی اثرات طرح ترسیب کربن در امنیت پایدار سکونتگاه های روستایی مناطق مرزی شهرستان سربیشه در استان خراسان جنوبی پرداخته شده است. هدف پژوهش پاسخگویی به این پرسش بوده که طرح ترسیب کربن به عنوان یکی از طرح های توسعه ای اجرا شده در شهرستان سربیشه، چه تأثیری بر پایدارسازی امنیت شهرستان مرزی سربیشه درخراسان جنوبی داشته است. تحقیق پیش رو از نظر ماهیت توصیفی - تحلیلی و از حیث هدف کاربردی است. نمونه مورد مطالعه شامل 150 خانوار ساکن سکونتگاه های روستایی در محدوده مورد مطالعه بوده است. جهت جهت ازمون فرضیات از تی تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج آزمون نشان داد که از 5 بعد امنیتی مورد بررسی(فرهنگی،اجتماعی ، اقتصادی، زیست محیطی و نظامی- انتظامی) فقط میانگین بعد زیست محیطی با ۳.۶۶۱ بالاتر از میانگین مطلوب است و بقیه کمتراز سطح مطلوب و در وضعیت نامناسب قرار دارند. بنابراین باتوجه به نتایج بدست آمده طرح ترسیب کربن تنها باعث بهبود امنیت زیست محیطی در سطح شهرستان سربیشه شده است . نتایج ضریب همبستگی پیرسن نیز نشان داد که رابطه معناداری بین ابعاد مورد بررسی و امنیت مرزی برقرار است.
Process Model of Rural Planning Based on the Experiences of Community-based Development Projects (The 2020s Projects in the Critical Centers of Sistan, Rigan and Jazmourian)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- The implementation of participatory projects aiming socio-economic empowerment and environmental sustainability is one of the sustainable management strategies in arid rural areas across the world in the recent decades. This study was conducted to answer two questions: What have been the characteristics and achievements of participatory development and community-based projects in rural areas located within the critical centers of Sistan, Jazmourian, and Rigan? How is a process model for rural development planning consistent with the geography of aforementioned areas?
Design/methodology/approach- The present study is descriptive-analytical and the research process includes the analysis of the goals and final achievements of participatory plans in Rigan (RFLDL), the progress and development Plan in Ghaleh-Ganj, the Carbon Sequestration plan in Jazmourian and Lashar, the Menarid Project in Sistan, "Village without unemployed" project, SAHAB community-based projects, and ASEMAN project from Barekat Foundation in Sistan region. The required data consisted of the performance statistics of the above-mentioned projects, and the required analysis was conducted on the dat.
Finding- Each of these projects has positive achievements in accordance with its short-term goals. Although it is quantitatively desirable, they failed to continue to operate in a regular and stable planning process in rural areas. Execution of a process model for rural development planning requires institutional transformations and the establishment of an integrated facility direction system for the economic infrastructure of rural areas (with a focus on the value chain) and a series of previous and subsequent jobs in each chain.
Research limitations/implications- Among the main limitations of reformation in the programs and continuous learning from past experiences are the effort of conductors in charge of implementing rural development projects to indicate the expected achievements by relying on seemingly favorable statistics with false documentation, and the weakness or lack of a public oversight system on the actual achievements of projects. Real decentralization in the country's rural planning system, the establishment of a public oversight system, and a process planning are the best strategies for sustaining local communities.
An Overview on Success of the LEADER Approach in European Countries(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
63 - 79
حوزههای تخصصی:
Purpose- This study aimed at identifying the successful aspects of the LEADER Approach in European countries. Design/methodology/approach- The methodology in this study is a systematic overview. The statistical population of the present research consisted of 30 scientific articles on the LEADER Approach published in different journals during 2000-2017. Findings- The results showed the success cases (items) of the LEADER Approach in European countries can be defined in four general categories contains: economic, social, environmental, and management dimensions. Moreover, among the successes of the LEADER Approach, the economic dimension with a rate of 38.4% has the highest percentage relative to the other dimensions. One factor behind the success of the LEADER to European countries, which is an important guide for rural development programs in Asian countries including Iran, is a very important issue of networking in the rural development process, which has recently been intensely debated in the discussions of academic and executive development spheres in the EU countries. However, the effects of LEADER vary from region to region, so any generalizations between regions are likely to be unreliable. Therefore, it is still difficult to judge its true impact on rural development. Originality/Value- The LEADER Program is one of the performed programs being implemented by European Union countries in the new vision of rural development planning. When the European Union started its new program with a completely new approach, there were a lot of skeptics against the initiative based on local development. LEADER has often been praised as a successful approach to rural development, although its implementation is not without scholarly critiques.
تحلیل پیامدهای اقتصادی الحاق روستاها به شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، تحلیل پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی-کالبدی الحاق هشت روستای دره مرادبیگ، فقیره (کوی محمدیه)، خضر، دیزج، حصار دیزج، مزقینه، حصارآقاشمس علی و حصار عبدل هادی (حصار امام) به شهر همدان بود. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، پیمایشی است. همچنین به زعم کشف پیامدهای الحاق روستاها به شهر همدان، از نوع مطالعات اکتشافی بحساب می آید. جامعه آماری مطالعه شامل ساکنان هشت روستای الحاق شده به شهر همدان بود که با محاسبه فرمول کوکران، تعداد 200 خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب و به روش تصادفی با انتساب متناسب، نمونه گیری شدند. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن با نظر اساتید و متخصصین مربوطه و پایایی آن نیز با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به میزان بالای 7/0 تأیید شد. تحلیل داده ها در محیط نرم افزار SPSS20 انجام شد. نتایج تحلیل پیامدهای الحاق روستاها به شهر همدان نشان داد که این پیامدها در شانزده عامل کلی در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی قابل دسته بندی بوده که مشتمل بر نه پیامد مثبت و هفت پیامد منفی است. پیامدهای "بهبود خدمات کالبدی و فضای زیست محیطی"، "بهبود وضعیت اشتغال و توان اقتصادی ساکنین" و "عدم تعادل فضایی شهری و پیامدهای منفی زیست محیطی" به عنوان مهم ترین پیامدهای الحاق روستا به شهر شناخته شدند. میزان پیامدهای مثبت الحاق روستاها به شهر 63/46 درصد و پیامدهای منفی الحاق روستاها به شهر 61/24 درصد بوده است و بیشترین پیامدهای منفی در زمینه کاهش کارکردهای روستایی مانند تولیدات کشاوررزی بوده است.
نقش مدیریت محلی در ارتقای سرمایه اجتماعی و مشارکت روستاییان در اقتصاد روستایی مورد: شهرستان بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به واکاوی جایگاه عملکرد درونی مدیریت محلی در ارتقای سرمایه اجتماعی و بهبود مشارکت ذی نفعان محلی در طرح ها و برنامه های محیطی- اکولوژیکی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی، در فراگرد توسعه اقتصاد روستایی در شهرستان بانه پرداخته است. این پژوهش به روش کمی و پیمایشی و مبتنی بر ابزار پرسشنامه در 350 خانوار و در 30 روستای نمونه تصادفی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که رابطه معنادار بین شاخص های مقوله اثرگذار و اثرپذیر وجود دارد و نامناسب بودن جایگاه شاخص های عملکرد درونی مدیریت محلی را در ارتقای سرمایه اجتماعی، بهبود مشارکت ذی نفعان محلی در فراگرد توسعه اقتصاد روستایی آشکار ساخت. به سخن دیگر، با این که "سرمایه اجتماعی و مشارکت مولد و فعالانه" ذی نفعان محلی در طرح ها و برنامه های توسعه روستایی، تضمین کننده پایداری اقتصادی و توسعه اقتصادی روستاهاست، لیکن عملکرد درونی مدیریت محلی مبتنی بر رویکرد «حکومت محور» و از « بالا به پایین» موجب سرمایه اجتماعی و مشارکت نامولد و منفعلانه در محدوده مورد مطالعه شده و نتوانسته زمینه های ارتقای آگاهی اجتماعی، انسجام اجتماعی، تشکل اجتماعی، شبکه روابط اجتماعی، اعتماد اجتماعی و بهبود مشارکت اجتماعی ذی نفعان محلی را در طرح ها و برنامه ها، در توسعه اقتصادی روستاها فراهم آورد. بنابراین نیازمند تغییر و اصلاح رویکرد حاکم بر نظام مدیریت روستایی و گذار از وضعیت مدیریت آمرانه و تمرکزگرایانه به مدیریت مشارکتی و تمرکززدا و توجه به عوامل تسهیل کننده عملکرد درونی مدیریت محلی همچون: افزایش سطح آگاهی و دانش، تقویت انگیزه و حس تعلق مکانی، افزایش میزان رضایت و تقویت امنیت شغلی مدیران محلی، تقویت حس مسئولیت پذیری، در راستای ارتقای سرمایه اجتماعی و بهبود مشارکت ذی نفعان محلی در طرح ها و برنامه های توسعه روستایی، در فرآیند توسعه اقتصاد روستایی است.
ارزیابی خدمات منظر در عرصه پیراشهری صالح آباد شرقی، جنوب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
440 - 453
حوزههای تخصصی:
خدمات منظر بیانگر رابطه بین ساختار، عملکرد و ارزش های اکولوژیک است. این رویکرد ازگزینه هایی است که می تواند در تحلیل محیط پیراشهری استفاده شود. این روش با تمرکز برگروه های اجتماعی هدف، آن را تبدیل به بدیلی برای خدمات اکوسیستم می سازد. مقاله حاضر در پی تحلیل خدمات منظر در محیط پیراشهری صالح آباد در جنوب تهران است. به این منظور شاخص های خدمات منظر مبتنی از ادبیات موضوعی در سه محور تولیدی، تنظیمی و فرهنگی استخراج شد. در ادامه وضعیت آن ها در منطقه موردمطالعه بر اساس پیمایش میدانی و مصاحبه با ساکنان تولید گردید. نتیجه به شکل نقشه های قابلیت و مطلوبیت پردازش شد. خروجی مذکور با استفاده از وزن دهی مبنی بر چهارچوب تحلیل سلسله مراتبی با هم تلفیق و در نهایت پهنه بندی کیفیت خدمات منظر در منطقه به دست آمده است. درنهایت راهبردهای چهارگانه حفاظتی، تدافعی، تهاجمی و سودجویانه مبتنی بر تفاوت قابلیت و مطلوبیت هر پهنه و در تناسب با ویژگی های محیطی آن ها، تدوین شد. نتایج نهایی نشان می دهد ناهمگنی در بهره برداری از فضا مشهود است، ضمن اینکه محدوده مورد بررسی در معرض تغییر قرار داشته و از قابلیت های فضا به درستی استفاده نمی شود. به کارگیری خدمات منظر بستری مناسبی را تدوین الگوی راهبردی متناسب با توان عرصه فراهم می سازد که در صورت به کارگیری اصولی آن می تواند تضمین کننده توسعه یکپارچه عرصه پیراشهری باشد. البته پیوند میان این خدمات و نظام برنامه ریزی رسمی موضوع مطالعات گسترده تری است.
گونه شناسی ریشه ها و پیامدهای نزاع دسته جمعی (مورد مطالعه: جامعه روستایی امامزاده عبدالله(ع) - شهرستان هندیجان- استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
482 - 495
حوزههای تخصصی:
نزاع جمعی در جامعه ازجمله مسائلی است که می تواند آرامش و امنیت و درنتیجه کیفیت زندگی مردم را به خطر اندازد. در پژوهش حاضر مسئله اصلی پژوهشگران مطالعه گونه شناسی ریشه ها و پیامدهای نزاع دسته جمعی در روستای امامزاده عبدالله (ع) است. روستای موردمطالعه در محدوده سیاسی بخش مرکزی شهرستان هندیجان از توابع استان خوزستان قرار دارد. پژوهشگران از رهیافت کیفی و مطالعه یک روستا برای دستیابی به اهداف اساسی پژوهش بهره برده اند. نگارندگان به منظور گردآوری داده ها از تکنیک هایی همچون مصاحبه و مشاهده سود جسته اند و تجزیه وتحلیل داده ها با تکنیک تحلیل تماتیک صورت گرفته است. با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی، 10 نفر از اهالی شناسایی شده و موردمطالعه قرار گرفتند. همچنین با دو گروه (6 نفره و 3نفره) نیز مصاحبه گروهی انجام گرفته شده است. در این پژوهش از نظریات (محرومیت نسبی و نسبت دادن رانی مان و هوندریش، نظریه تعصب و پیش داوری دیوید مایر) استفاده شده است. یافته ها در سه بخش اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی گردآوری شدند. ریشه های نزاع در بخش های مختلف عبارت اند از: اقتصادی (محدودیت منابع، حقوق مالکیت)، فرهنگی (نادیده گرفتن عرف و طایفه گرایی) و اجتماعی که به عنوان عوامل جانبی تشدیدکننده نزاع شناسایی شدند عبارت اند از: ضعف سرمایه اجتماعی برون گروهی، تحریک جوانان توسط ریش سفیدان، ناآگاهی اجتماعی. یافته ها همچنین نشان می دهند عواملی همانند: کاهش انسجام اجتماعی، افزایش پرونده های قضایی، رشد کینه توزی، گسست اجتماعی، عدم تمایل به سرمایه گذاری، ایجاد خسارات مالی و جانی، عدم پیشرفت روستا به عنوان پیامدها و آسیب های اجتماعی نزاع دسته جمعی در روستا شناسایی شدند.