فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
سیاست توسعة درون افزا، فرایند تولید فضای شهری جدید و توسعة جدید شهری از طریق بهینه سازی استفاده از زمین درون نواحی شهری است. این سیاست در مقایسه با سایر سیاست های رشد در بیرون و پیرامون، با چارچوب پایداری سازگارتر و به اهداف پایداری نزدیک تر است. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از داده های اسنادی در تهران، عرصه های درون افزایی مطالعه و کارآمدی سیاست رشد درون افزا تحلیل می شود. براساس یافته ها، تهران شهری ظرفیت دار و درنتیجه مستعد برای سیاست رشد درون افزاست. در 30 درصد مساحت شهر بیش از 18 هزار هکتار اراضی و عرصه های درون افزا با 52 درصد اراضی ذخیرة توسعه و نوسازی و فضاهای خالی و بزرگ مقیاس، با اهداف توسعه ای و قابلیت دستیابی بالا وجود دارد. این عرصه ها، الگوی توزیع با آهنگ افزایشی از شرق به غرب و شمال به جنوب و همین طور نظام استقرار بهینه در پهنه های چهارگانه (سکونت، فعالیت، مختلط و حفاظت) شهر دارد و برنامه ریزی رشد شهری را با توسل به سیاست رشد درون افزا امکان پذیر می سازد. وابستگی شهرداری به رانت فضایی ناشی از فعالیت های ساختمانی درون شهر، سوداگری زمین و مسکن درون شهر، آستانة تراکمی پایین و ظرفیت اشباع نشدة تراکم شهری، تمرکزگرایی چرخة شهرنشینی ملی، تغییرات اجتماعی، فرهنگی و جمعیتی و اصل حفاظت از اراضی پیرامون شهر، دلایل اصلی کاربرد و کارآمدی سیاست رشد درون افزای تهران است.
تحلیل سطوح توسعه اقتصاد فضا و اثرات فضایی آن درسطح ناحیه پیراشهری سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات اقتصاد فضا و اثرات فضایی آن در عرصه های روستایی واقع در پیرامون شهر ها بیشتر ماهیت ساختاری یا فضایی دارند. این تحولات در نظام های سرمایه داری نامولد متکی بر درآمدهای نفتی متاثر از برنامه ها، سیاستگذاری ها در ساختار اقتصاد سیاسی کشور و همچنین ویژگی های خاص نواحی مختلف جغرافیایی است و در نهایت منجر به شکل گیری چشم اندازهای مختلف جغرافیایی می گردد. این چشم اندازها، نه تنها بیانگر سطوح متفاوت در توسعه اقتصاد فضا در سطح نواحی جغرافیایی هستند، بلکه بیانگر عرصه کنش، بازیگران اصلی تحولات اقتصاد فضا جهت دستیابی به اهداف انباشت سرمایه است. مطالعه موردی در این پژوهش، روستاهای ناحیه پیراشهری سنندج است. این روستاها به جهت پیوستگی مکانی – فضایی با شهر سنندج، با چالش ها و مسائلی رو برو هستند که در دیگر روستاها ناحیه به چنین شدتی وجود ندارد. در این راستا، پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی – تحلیلی و با تاکید بر جنبه کاربردی بودن؛ بر آن است، تا با کاربرد روش های تحلیل تصمیم گیری چند معیاره (فازی – تاپسیس) FTOPSIS، مصاحبه نیمه ساختارمند و تدوین پرسشنامه محقق ساخته و بهره گیری از آمار و اطلاعات مستخرج از مرکز آمار ایران و بخشداری سنندج؛ سطوح توسعه اقتصاد فضا و اثرات فضایی آن را در سطح ناحیه پیراشهری سنندج مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش شوراها و دهیارهای 24 روستای ناحیه پیراشهر هستند که به شیوه تمام شماری شامل 96 نفر انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که سطوح توسعه اقتصاد فضا در سطح ناحیه مورد بررسی از یک الگوی نامتوازنی پیروی می کند، به گونه ای که برخی روستاها، باباریز، آرندان، آساوله و دوشان بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند و همچنین تحلیل اثرات فضایی تحولات اقتصاد فضا در سطح ناحیه مورد بررسی بیانگر، رشد و گسترش ساخت و ساز، تخریب مناظر طبیعی و افزایش قیمت زمین، کاهش سطح زیر کشت محصولات کشاورزی و گسترش زیرساخت ها و ساخت و ساز غیرمجاز است.
تجزیه و تحلیل انگیزه های سفر گردشگران نوروزی به شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
31 - 46
حوزههای تخصصی:
توجه به انگیزه های گردشگران از آن رو اهمیت دارد که به برنامه ریزان و سیاستگذاران این شناخت را می دهد که مقصد های عمده گردشگری کجاست و چه ویژگی هایی باید داشته باشد. به این ترتیب مدیریت مقاصد گردشگری خواهد توانست بازار هدف خود را به گونه ای مناسب در جهت پاسخگویی به نیازهای بازار هدف تجهیز کند. آگاهی از انگیزه ها و خصوصیات روانی گردشگران و الگوهای رفتاری آنان ، به عنوان اولویت در برنامه های دست اندرکاران و متولیان صنعت گردشگری بایستی قرار گیرد. در این میان گردشگری به عنوان فعالیتی خدماتی و بازرگانی، نقش به سزایی در توسعه اقتصادی دارد. بنابراین در این مقاله سعی شده است که انگیزه های گردشگران نوروزی شهرستان مریوان مورد نظر مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. بر این اساس تحقیق حاضر با هدف شناسایی انگیزه های گردشگران در راستای دستیابی به الگوی مناسب برای بازاریابی و تدوین راهبردهای توسعه محصولات در شهرستان مریوان با توجه به عوامل تاثیر گذار بر انگیزه های گردشگران صورت گرفته است. پرسشنامه حاوی 20 گویه در قالب طیف پنج گزینه ای لیکرت بوده که به تعداد 250 پرسشنامه در بین گردشگران نوروزی سال 1394 شهرستان مریوان توزیع شد و 230 پرسشنامه جمع آوری و تجزیه و تحلیل بر روی آنها صورت گرفت. برای اطمینان از پایایی ابزار تحقیق، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. بر این اساس قابلیت اعتماد پرسشنامه با ضریب 0.86 درصد بسیار مناسب بوده است. یافته های تحقیق از طریق تحلیل نتایج حاصل از 230 پرسشنامه به روش تحلیل عاملی، برای شناسایی انگیزه ها و با استفاده از آزمون های T-test و تحلیل واریانس یک طرفه، برای آزمون فرضیات مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان می دهند که در انگیزه های گردشگران، چهار عامل 05/57 درصد واریانس کل گویه های مورد بررسی را تبیین می کنند؛ از این میان عامل فرهنگی- تاریخی و اکوتوریستی – تفریحی بالاترین درصد واریانس ها را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج آزمون فرضیات نشان می دهد که رابطه بین جنسیت و گونه های انگیزشی گردشگران تنها در عامل انگیزشی خرید کمتر از 0.05 می باشد، بنابراین در بین جنس زن و مرد در مورد عامل انگیزشی خرید تفاوت معناداری مشاهده می شود و در مورد سایر انگیزه ها، تفاوتی بین جنس زن و مرد مشاهده نمی شود. همچنین نتایج آزمون Anova نشان می دهد که تفاوت معناداری بین سطح درآمد و انگیزه های گردشگری مشاهده نمی شود.
ارزیابی قلمروهای همگانی براساس مشاهده و تحلیل الگوهای فعالیتی-رفتاری مورد مطالعه: پیاده راه احمدی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
45 - 62
حوزههای تخصصی:
روش مشاهده رفتاری، رویکردی نوین در طراحی محیطی و تحلیل قلمروهای همگانی و روشی برای فهم روابط متقابل افراد و فضاست. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی و تحلیل الگوهای فعالیتی و رفتاری پیاده راه احمدی شیراز با استفاده از روش مشاهده رفتاری است. در این راستا دریافت مؤلفه یا مؤلفه های اصلی طراحی محیطی در ارتقای کالبدی و رفتاری قلمروهای همگانی شهر شیراز مطرح می شود. سئوال اصلی پژوهش حاضر آن است که روش مشاهده رفتاری، چگونه می تواند به برنامه ریزی و طراحی قلمروهای همگانی در شهرها کمک نماید؟ بدین منظور کاربست این روش در نمونه پیاده راه احمدی شیراز که زمانی نقطه آغازین یکی از محورهای اصلی بافت تاریخی این شهر بوده و به مرور دچار تغییر و دگردیسی شده، صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و به روش مطالعه پیمایشی انجام شده و در طی آن، تجزیه و تحلیل کیفیت های کالبدی_محیطی،الگوهای فعالیتی و مؤلفه های رفتاری از طریق برداشت کالبدی و مشاهده طبیعی و مشارکتی انجام شده است. ابزارهای این روش، ثبت مکان فعالیت ایستگاهی در ایجاد مراکز فعالیتی، شمارش فعالیت برای حضور متوازن گروه های مختلف جمعیتی، ثبت مکان توقف افراد برای یافتن انگیزه مانایی و توزیع متوازن فعالیت ها می باشد و از تکنیک ردگیری برای بهبود کیفیت آن بخش هایی از قلمروهای همگانی که کیفیت محیطی پایینی داشته اند، استفاده شده است. برای اعتبارسنجی یافته های این پژوهش، از راهبرد پیمایشی به منظور تطبیق یافته ها با نقطه نظرات 50 نفر از استفاده کنندگان فضا استفاده شده است. نتایج تحلیل ها نشان می دهد، پیاده راه احمدی شیراز در ساعات میانی روز (14 تا 17) با شکستگی حجم فعالیت ایستگاهی و کاهش الگوهای رفتاری روبه رو است و بیشترین حجم تردد (76 درصد) و نقاط مکث (78 درصد) در بخش های سایه دار پیاده راه ثبت شده است. از طرف دیگر، با برهم نهاد نقشه های سایه اندازی، حجم تردد و فعالیت های ایستگاهی بر روی یکدیگر، به نظر می رسد آسایش اقلیمی از مؤلفه های اصلی استفاده از قلمروهای همگانی در شهر شیراز است. از این رو می توان ادعا نمود، روش مشاهده رفتاری، الگویی کارآمد برای سنجش و تحلیل قلمروهای همگانی است که می توان از آن در توسعه و باززنده سازی آتی قلمروهای همگانی بهره جست.
بررسی تولید معنا در فضای شهری برمبنای تئوری ساخت یابی (مطالعه موردی: بازار تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوانش معنا در فضاهای شهری که در گرو فهم فرایند تولید معنا در زمینة شکل گیری آن است، در درک بسیاری از پدیده های شهری راهگشاست. در این پژوهش، به بررسی روند معنادارشدن و خوانش فضا و عوامل مؤثر بر آن از دریچه ای ویژه پرداخته می شود و تحلیل نحوه تولید و بازتولید معانی، با تأکید بر زمینه های اجتماعی و فرهنگی فضای شهری و به عبارتی «متن» مورد نظر، موضوع اصلی این پژوهش است. براین اساس، با رویکردی نوین به موضوع تولید معانی پرداخته شده است؛ رویکردی که برپایة بن مایه های معنی شناسی در حوزة زبان شناسی شکل گرفته و مشتمل بر دیدگاه های ساختارگرایی و خوانش مخاطب است. در این رویکرد، با تأثیرپذیری از تئوری «ساخت یابی» آنتونی گیدنز در جامعه شناسی- که شامل دو وجه عمدة «ساخت» و «عاملیت انسان» در تحقق پدیده های اجتماعی است- و تطبیق آن با ویژگی های فضای شهری (به عنوان یک متن)، عوامل شکل دهنده به فضاهای معنادار بررسی می شود. براساس این رویکرد، فضای نوشتاری (ساخت) و فضای گفتاری (کنش خوانش)، عوامل اصلی در قرائت فضای زیستی انسان هستند و زمینه تولید معنا را فراهم می کنند. از این منظر، ساختار فضا به همراه روابط فرهنگی و اجتماعی متجلی در الگوهای رفتاری بهره برداران، به تولید معنا در فضاهای شهری منجر می شود. به منظور آزمایش فرضیه، بازار تبریز به عنوان نمونه ای از فضای شهری معنادار در شهر ایرانی بررسی شد. نتایج مطالعه این مجموعة فضایی، نشانگر انطباق کامل ساختار فضایی و الگوهای رفتاری جاری در فضاست.
مطالعه ی تغییرات کاربری اراضی به کمک سامانه اطلاعات جغرافیایی و تکنیک های سنجش از دور (مطالعه موردی: شهرستان اندیمشک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش پرشتاب جمعیّت در بسیاری از شهرها، موجب تغییر کاربری اراضی و تغییر شکل فیزیکی شهر شده است. مطالعه ی تغییرات کاربری های اراضی شهرها و بررسی علل آن طیّ دوره های زمانی مختلف، می تواند در مدیریت بهینه شهرها و منابع طبیعی مؤثر باشد. در این مطالعه که در جنوب غرب ایران، در شهر اندیمشک انجام شده است، با استفاده از تصاویر ماهواره های MSS و TM لندست 5 و لندست 8 در سال های 1364، 1379 و 1392 به عنوان منبع داده و با توصیف تصاویر به کمک طبقه بندی نظارت شده با الگوریتم maximum likelihood، در نرم افزار ENVI 4/8 تغییرات کاربری اراضی بخش جنوبی شهر اندیمشک طیّ سال های 1364 تا 1392 بررسی شد. نتایج نشان داد که از سال 1364 تا 1392 مساحت مراتع کاهش یافته و به مساحت مناطق مسکونی، زمین های کشاورزی و اراضی پوشیده از آب افزوده شده است. بیشترین تغییر در میان کاربری های مورد مطالعه در کل بازه 28 ساله مربوط به زمین های مرتعی می باشد که میزان 17905.09 هکتار کاهش داشته است و کم ترین تغییر مربوط به مناطق شهری می باشد که میزان 2840.97 هکتار افزایش داشته است.
مدلسازی ساختاری عوامل موثر بر شهرت مقصد گردشگری و تاثیرآن بر ارزش ویژه برند مقصد (مطالعه موردی: شهراصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
71 - 86
حوزههای تخصصی:
شهرت مقصد گردشگری به عنوان عامل اثر گذار بالقوه در صنعت گردشگری و وفاداری به مقصد شناخته شده است. تحقیقات اندکی به مطالعه سابقه شهرت مقصد گردشگری و اهمیت مسائل بازاریابی آن پرداخته است. بر این اساس، با توجه شناخت مبهمی که در ادبیات شهرت مقصد گردشگری هست و نقش مهم آن در صنعت گردشگری، در این پژوهش سعی می شود، به مدل سازی ساختاری عوامل موثر بر شهرت مقصد گردشگری و تاثیر آن بر ارزش ویژه برند مقصد بپردازیم. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و بر اساس روش از نوع توصیفی – پیمایشی است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. حجم نمونه آماری متشکل از 313 نفر از میان کلیه گردشگران شهر اصفهان، به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و تائید از مدل سازی معادلات ساختاری spss20 و Smart PLS2 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد، که شهرت مقصد گردشگری با اعتماد به مقصد گردشگری و تبلیغ دهان به دهان مقصد رابطه مثبت و معنا داری دارد. همچنین، شهرت مقصد از طریق تصویر ذهنی مقصد بر وفاداری برند مقصد، آگاهی برند مقصد و ارزش ادراک شده برند مقصد تاثیر می گذارد. متغیر شناخت بر شهرت مقصد گردشگری تاثیر گذاشته و 46/0 تغییرات شهرت مقصد با شناخت تبیین می شود. همچنین، متغیر شناخت به نوبه خود با 33/0ادراک شناختی و 31/0ارزیابی احساسی توصیف می گردد، که به منظور افزایش شهرت مقصد گردشگری از طریق ادراک شناختی و ارزیابی احساسی باید بر متغیر میانجی شناخت تاکید گردد. این مطلب بیانگر اهمیت نقش شناخت در بین ذینفعان است، که به منظور ارتقا شهرت مقصد گردشگری باید تقویت گردد.
نقش گردشگری در پایداری شهری مورد: شهر سی سخت(شهرستان دنا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
1 - 12
حوزههای تخصصی:
این اعتقاد وجود دارد که توسعه گردشگری تغییرات قابل توجهی بر ابعاد و ساختار شهرها داشته و می تواند نقش موثری بر پایداری آنها ایفا نماید. در همین رابطه هر گونه برنامه ریزی و مدیریت نیازمند وضعیت و کارکرد این فعالیت در شهرهای گردشگر پذیر می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل نقش گردشگری در پایداری شهر سی سخت (شهرستان دنا) تدوین شده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و گردآوری داده های مورد نیاز بر اساس روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) تهیه شده است. جامعه آماری پژوهش ساکنان محلی شهر مورد مطالعه است که بر اساس روش کوکران تعداد 315 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است. به منظور پردازش داده ها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان از آن دارد که توسعه گردشگری توانسته نقش موثری بر پایداری شهر سی سخت ایفا نماید و در بین ابعاد پایداری شهر، بیشترین و کمترین نقش را به ترتیب بر بعد پایداری اجتماعی فرهنگی و بعد محیطی کالبدی شهر داشته است. همچنین نتایج نشان داد که مولفه های جنسیت، سن، تحصیلات و نیز وابستگی شغلی، بر درک ساکنان محلی از نقش گردشگری بر پایداری شهر تاثیرگذار است. واژگان کلیدی: گردشگری شهری، توسعه پایدار،شهروندان، سی سخت؛
کاربرد روش PROMETHEE به عنوان رویکردی سازنده در تصمیم سازی و برنامه ریزی های منطقه ای (مطالعه موردی: شهر کوچک جویبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بیشتر شهرهای ایران در مسائلی چون عدم تعادل در سلسله مراتب، نابرابری در برخورداری از امکانات و منابع، افزایش روند مهاجرت، قطبی شدن و پیدایش الگوی تسلط تک شهری و نداشتن راهبرد توسعه اشتراک دارند و با چالش های جدی در سطوح منطقه ای روبه رو هستند. در استان مازندران، نابرابری جمعیتی و برخورداری از امکانات در بین شهرهای بزرگ و کوچک بازگوکنندة نابرابری و ناهمگونی زیادی در سلسله مراتب شهری است، درحالی که شهرهای کوچک با توجه به توان های اقتصادی و کارکردی به عنوان حلقة واسط و پیونددهندة جامعه روستایی با شهرهای میانی و بزرگ می توانند در برقراری تعادل در نظام سلسله مراتبی و ایجاد توازن در بهره مندی از خدمات و زیرساخت ها و تراوش توسعه به نواحی پیرامون نقش سازنده ای داشته باشند. در پژوهش گروه های شهری استان مازندران به همراه معرفی و بهره گیری از روش تحلیلی PROMETHEE، نتایج گویای نابرابری گسترده در میزان برخورداری از امکانات، تسهیلات، زیرساخت ها و خدمات شهری در شهرستان های این استان است. در این زمینه، شهرهای بزرگ بیشترین خدمات را در اختیار دارند و هرچه به سمت شهرهای گروه میانه و کوچک تر پیش می رویم، از میزان این امکانات کاسته می شود و روند کاهشی مشاهده می شود، به طوری که در بخش های اقتصادی، فرهنگی، کالبدی و زیربنایی، شهرستان ساری بالاتر از همة این گروه از شهرها قرار گرفته است. نتایج تحلیلی به طور تفصیلی در متن اصلی این پژوهش ارائه شده است.
تحلیل شاخص های مسکن در شهرستان های استان آذربایجان غربی بر اساس روش VIKOR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وضعیت مسکن در هر جامعه ای، ارتباط مستقیم با اوضاع اقتصادی و اجتماعی آن داشته و منتزع از آن نیست؛ بنابراین، برای بررسی و تحلیل وضعیت مسکن در هر کشور، بایستی ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن مورد توجه قرار گیرد. بر همین اساس، استفاده از شاخص های مسکن به عنوان کلیدی ترین ابزار برنامه ریزی مسکن می تواند شناخت ما را به منظورِ هر گونه برنامه ریزی و تصمیم گیری در مورد مسکن تسهیل کند. شاخص های مسکن از یک سو، ابزار شناخت وضعیت مسکن در ابعاد مختلف مذکور بوده و از سوی دیگر، ابزار کلیدی برای ترسیم چشم انداز آیندة مسکن و برنامه ریزی آن هستند. این مقاله با هدف ارزیابی کمّی و کیفی وضعیت مسکن در استان آذربایجان غربی، درصدد است تا شهرستان ها را بر اساس شاخص های مسکن، درجهتِ اولویت بندی برای برنامه ریزی مسکن با استفاده از روش VIKOR رتبه بندی کند. این تحقیق با توجه به هدف آن، از نوع تحقیقات کاربردی بوده و با توجه به روش انجام کار، از ماهیتی توصیفی- تحلیلی برخوردار است. شاخص های مورد استفاده در این تحقیق شامل نوع اسکلت (استحکام بنا)، نفر در واحد مسکونی، خانوار در واحد مسکونی، تصرف ملکی، تعداد اتاق در واحد مسکونی، نبود استحکام بنا و تعداد اتاق به ازای هر خانوار و نفر در اتاق است. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که شهرستان های مهاباد، بوکان، اشنویه، سلماس، پلدشت، میاندوآب، شوط و چالدران به لحاظِ شاخص های مسکن در وضعیت نامطلوبی قرار دارند؛ در حالی که وضعیت مسکن در شهرستان های شاهین دژ، ماکو، خوی، چایپاره، سردشت، ارومیه، نقده، تکاب و پیرانشهر در حدّ قابل قبولی قرار دارد. همچنین، در این تحقیق به ارائة پیشنهاداتی درجهتِ بهبود شاخص های مسکن در استان آذربایجان غربی اقدام شده است.
بررسی عوامل کالبدی و سیاسی موثر بر تغییر کاربری اراضی شهرستان محمودآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی از نسبت کاربری ها و نحوه تغییرات آن در گذر زمان یکی از مهم ترین عوامل در برنامه ریزی هاست. با اطلاع از نسبت تغییرات کاربری می توان تغییرات آتی را پیش بینی کرد و اقدامات لازم را انجام داد. هدف از این مطالعه، تحلیل عوامل تشدیدکننده تغییرات کاربری اراضی در شهرستان محمودآباد در سال های 1357، 1368، 1381 و 1394 است. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش شناسی، توصیفی - تحلیلی است. به منظور گردآوری داده های موردنیاز از دو روش اسنادی و میدانی (از طریق تکمیل 220 پرسشنامه) استفاده شد. روایی پرسشنامه را جمعی از استادان دانشگاه تهران تأیید کردند. مقدار آلفای کرونباخ نیز 90 درصد به دست آمد. به منظور ارزیابی میزان اثر گویه ها از آزمون کای اسکوئر و درنهایت برای ارزیابی کلی ابعاد از آزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. پردازش تصاویر ماهواره ای نشان داد که در سال 1357، 48/38 درصد مساحت شهرستان محمودآباد را جنگل ها تشکیل می داده است؛ در صورتی که در سال 1394، تنها 7/3 درصد شهرستان 262 کیلومترمربعی را جنگل ها تشکیل می دهد. یکی از مهم ترین عوامل این تغییر را می توان تبدیل جنگل ها به اراضی کشاورزی دانست. نتایج حاصل از تحقیقات میدانی نشان داد که مهم ترین عوامل کالبدی تغییر کاربری عبارت اند از: توریستی بودن منطقه، فشار توسعه شهر، افزایش ساخت وساز ویلاهای اجاره ای و گسترش حمل ونقل و ارتباطات. در بعد سیاسی-حقوقی نیز عوامل مهم و مؤثر عبارت اند از: برخورد ضعیف با قانون شکنان، ضعف دستگاه های اجرایی در اطلاع رسانی به مالکان زمین های کشاورزی درباره نوع کاربری و ممنوعیت تغییر کاربری، ضعف نظارت دستگاه های دولتی، و فساد اداری و باندبازی بین برخی از کارکنان. درنهایت پیشنهاد هایی برای جلوگیری یا حداقل کند کردن روند موجود ارائه شده است.
تحلیل فضایی پیوندهای روستا- شهری بر اساس عملکرد حوزه نفوذ خدماتی مراکز شهری (مطالعه موردی: شهرستان کوهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و بررسی روابطه شهر و روستا از مهم ترین مباحث در برنامه ریزی های فضایی و منطقه ای می باشد. زیرا جریان های روستا- شهری نشان دهنده پیوندهای روستا- شهری در عرصه فضایی بوده و گویای الگوهای رفتاری شهروندان در تأمین نیازها می باشد. بر این اساس، هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه و پیوندهای روستایی- شهری بر اساس عملکرد جریان های حوزه نفوذ در شهرستان کوهدشت می باشد. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی - تحلیلی و برای گرده آوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری کل جمعیت شهرستان کوهدشت که معادل با 218921 نفر در نظر گرفته است، که 322 پرسشنامه به صورتی تصادفی بین مردم شهرستان توزیع گردیده است. جهت تحلیل و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی، مدل ویکور و نرم افزار GIS بهره گرفته شده است، به طوری که از مدل ویکور برای توسعه یافتگی دهستان ها و نرم افزار GIS در ترسیم جریانات حوزه نفوذ استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که در شهر کوهدشت با توجه به وجود بازارهای عمده فروشی و خرده فروشی، بانک ها و مؤسسات مالی، ادارات مختلف، وجود مراکز دانشگاهی و امکانات آموزشی و مراکز درمانی عمومی و تخصصی، سهم عمده ای در تأمین خدمات به نقاط روستایی در سطح شهرستان دارد. بطوری که حدود 58 درصد پاسخگویان اظهار داشته اند که برای دریافت این خدمات به کوهدشت بصورت روزانه، هفتگی و یا ماهانه مراجعه می کنند و جریاناتی قوی بین نقاط روستایی و نقاط شهری کوهدشت وجود دارد. در سلسله مراتب شبکه ای سطح اول، همه شهرها و مراکز دهستان در دریافت خدمات تابع کانون شهری کوهدشت می باشند. همچنین یافته های مدل ویکور نشان داد که دهستان کوهدشت شمالی با جنوبی هر کدام با میزان 18/0 و 29/0 و دهستانهای خسروآباد و زیرتنگ با میزان 97/0 و 93/0 به ترتیب کمترین و بیشترین رتبه توسعه یافتگی را در محدوده مورد مطالعه به لحاظ برخورداری از امکانات و خدمات توسعه ای دارا می باشند.
اولویت بندی امکانات توسعه گردشگری و توزیع فضایی آن (نمونه موردی: شهرستان های استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری یکی از مهم ترین، پرسودترین و امیدبخش ترین فعالیت های انسان معاصر است، به گونه ای که از آن به عنوان گذرگاه رشد و توسعه یاد می کنند. در بسیاری از کشورهای دنیا امروزه صنعت گردشگری نیروی اصلی پیشبرد و توسعه اقتصادی به شمار می رود و به اندازه ای در رشد اقتصادی- اجتماعی کشورها اهمیت دارد که بسیاری از برنامه ریزان و اقتصاددانان آن را صادرات نامرئی نامیده اند. پس باید به ظرفیت فضاهای گردشگری به ویژه زیرساخت ها و خدمات مورد نیاز گردشگران توجه ویژه و وافری داشت. سطح بندی و رتبه بندی زیرساخت های گردشگری در نواحی گردشگری و توزیع متعادل زیرساخت ها، یکی از اقدامات اساسی توسعه گردشگری و معیاری برای تعیین مرکزیت و همچنین تعیین امکانات مورد نیاز و تعدیل نابرابری بین نواحی مختلف یک استان است. هدف پژوهش حاضر، سطح بندی شهرستان های استان گلستان بر اساس توزیع فضایی زیرساخت های گردشگری با بهره گیری از تکنیک های تصمیم گیری VIKOR ، SAW وTOPSIS است. جهت تعیین اهمیت هر یک از شاخص ها از روش آنتروپی شانون و برای تجزیه و تحلیل داده ها از صفحه گسترده Excel استفاده گردید. همچنین برای رسیدن به یک اجماع کلی و دقیقتر در نتایج از تکنیک ادغام کپ لند بهره گرفته شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و رویکرد حاکم بر فضای تحقیق، کاربردی است. نتایج حاصل از تکنیک کپلند نشان می دهد که شهرستان های گرگان با ضریب امتیاز (13) و گنبد کاووس با ضریب امتیاز (11) با کسب رتبه اول از نظر برخورداری از شاخص های گردشگری از وضعیت مطلوبی برخوردارند و شهرستان های گمیشان با ضریب امتیاز (11-) و مراوه تپه با ضریب امتیاز (13-) در وضعیت محروم و 10 شهرستان دیگر استان در وضعیت نیمه برخوردار قرار دارند.
The Effect of Social, Cognitive and Emotional Factors on Consumer Behavior (Case Study: Southeast Tehran Tejarat Bank Branches)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۹۴-۸۵
حوزههای تخصصی:
At the current competitive world, managers of organizations should respect desires of customers and pay specific attention to factors affecting customer’s behavior to provide conditions for better realization of organizational goals and customer’s satisfaction. This study is a descriptive-analytical study and statistical population in this study consists of customers of Southeast Tehran Tejarat Bank Branches. The aim of this study is to investigate the impact of social, cognitive and emotional factors on customer’s behavior of Southeast Tehran Tejarat Bank Branches. Sampling is done using two-step cluster sampling method and 300 samples are selected through the list of long-term depositors of bank (N=1400). The data have been collected using questionnaire and using SPSS software have been analyzed and descriptive and inferential statistical methods including Pearson correlation and linear regression. The results obtained from testing research hypotheses show that there is strong and significant relationship between social, cognitive and emotional factors with customer behavior of Southeast Tehran Tejarat Bank Branches. Therefore, it could be mentioned that paying attention to these factors has significant effect on supplying better services and gaining customer’s satisfaction.
بررسی و ارزیابی میزان رضایتمندی شهروندان از استانداردهای مبلمان شهری (مطالعه موردی: ناحیه 2، منطقه 2 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۳۲۰-۳۰۷
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی برنامه ریزی شهری، ارتقای کیفیت زندگی و ایجاد محیط آرام و جذاب برای شهروندان است و مبلمان شهری به عنوان یکی از مهم ترین عناصر محیط شهری، سهم بسزایی در مطلوبیت و مطبوعیت فضا از نظر شهروندان دارد. از سویی استانداردسازی مبلمان شهری منجر به افزایش کارآیی این عناصر، پایداری بیشتر مبلمان شهری و ارتقای سطح رضایت کاربران می گردد. عدم رعایت استانداردسازی مبلمان شهری در آشفتگی بصری و ایجاد نارضایتی برای کاربران را به همراه خواهد داشت. در این مقاله با استفاده از نرم افزارهای GIS و Spss، نسبت به جمع آوری داده ها از طریق پیمایش میدانی و توزیع پرسشنامه در میان کاربران مبلمان ها و بررسی کمی و کیفی این عناصر، پرداخته شده است. بر اساس مطالعات انجام شده، نقاط ضعف فراوانی در برنامه ریزی این عناصر در سطح محدوده یافت می شود. از جمله: عدم جانمایی صحیح عناصر مختلف مبلمان شهری، تراکم بیش از حد انواع مبلمان، آشفتگی محیطی ناشی از پراکنش نامتعادل عناصر و غیره. همچنین بررسی تطبیقی استانداردهای رایج مبلمان شهری با وضع موجود، از دیگر بخش های این پژوهش است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بر اساس بررسی های میدانی در قالب توزیع پرسشنامه، میزان رضایتمندی ساکنین از مجموعه عوامل مبلمان محدوده مورد نظر، در سطح نازلی قرار دارد.
Globalization Management of foreign investment in the light of developments(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶ ضمیمه
۳۱۲-۳۰۱
حوزههای تخصصی:
From the long lost past to date, the outlook by developing and developed countries to the treatment with foreign investors has not been the same and passed numerous ups and downs. A transient outlook to the process of developments governing the international investment brings this to mind that the existing rules in this context have been due to political and economic factors and stimuli in different time periods. For being time two sides contracts of investment which is the most important sources among host countries and foreign investors due to matters of destructive circumferential subsistence & human right is not responsive of the needs & necessities in the field of foreign investment therefore, in this article has been tried to submit some solution for changing of worldwide foreign investment, moving to stable development and obtain the plans for international investment rights.
واکاوی نقش ساختمان های بلند مرتبه بر فرهنگ سکونتی شهر شیراز با مدل شکاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۷
۳۳۶-۳۱۷
حوزههای تخصصی:
رویکرد های جدید طراحی مجتمع های زیستی متکی به الگوهای جامع بین رشته ای است، که به هماهنگی جنبه های انسانی و محیطی طراحی اهمیت بیشتری داده اند. از سوی دیگر، مشکلات زندگی شهرهای بزرگ استفاده از مجموعه های متراکم را اجتناب ناﭘذیر ساخته است. توجه به عوامل انسانی و محیطی مؤثر در برنامه ریزی و طراحی می تواند کیفیت زندگی در مجموعه های مسکونی را ارتقاء بخشد. ساختمان های بلند مرتبه دارای قدمت نسبتا کوتاهی در کشور ما می باشند، مجتمع های زیستی نشینی و فرهنگ سکونتی در مجتمع های زیستی چندی است دغدغه بسیاری از پژوهشگران شده است. لذا این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای به تبیین و بررسی مشتقات حاصل از نظریات فرهنگ سکونتی و نظریات موثر بر ساختمان های بلند مرتبه پرداخته است. نتایج حاصل به شکل ارائه چند نظریه در باب تاثیر ساختمان های بلند مرتبه بر فرهنگ سکونتی خواهد بود.
تبیین الگوی فضایی حکمروایی خوب روستایی پیرامون کلان شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
585 - 606
حوزههای تخصصی:
مطالعات و واکاوی ها درخصوص حکمروایی خوب روستایی، بیشتر نشانگر توجه به نگرش جامعه شناسی حکمروایی است و در این بین به بعد فضایی کمتر توجه شده است. مفهوم حکمروایی روستایی به ویژه با «بعد فضایی» رهیافتی جامع در توسعه پایدار روستایی به شمار می آید؛ زیرا رویکرد توسعه پایدار به توانمندسازی، ظرفیت سازی، افزایش مشارکت و اعتمادسازی، توسعه شبکه های ارتباطی روستاییان در داخل و بیرون از محیط روستا و توسعه نهادی منجر می شود. در این راستا تحقیق حاضر با هدف تبیین الگوی فضایی حکمروایی خوب روستایی در روستاهای کلان شهر کرج با ماهیتی کاربردی و استفاده از رویکرد پیمایشی و اسنادی انجام شده است. داده های مورد نیاز، 53 دهیار، 105 شورای اسلامی روستا و 366 سرپرست خانوار روستایی هستند که براساس نمونه گیری طبقه بندی طی فرایند چندمرحله ای انتخاب شده اند. روایی پرسشنامه نیز با استفاده از نظرات 45 نفر از صاحب نظران و پایایی آن با استفاده از آزمون کرونباخ آلفا برای مقیاس های مختلف بررسی و تأیید شده؛ همچنین آزمون کای اسکوئر به منظور بررسی اختلاف نسبت افراد موافق یا مخالف در زمینه مؤلفه های پژوهش کاربرد داشته است. در پژوهش حاضر برای توزیع و الگوی فضایی حکمروایی خوب روستایی حکومت های محلی از فنون PROMETHEE ،ANP و تحلیل رگرسیون استفاده شد و نتایج نشان داد 53 درصد از روستاهای مورد نظر، سطح حکمروایی خوب، 25 درصد متوسط و 22 درصد سطح حکمروایی ضعیفی دارند. منحنی حکمروایی خوب روستایی از شمال (کوهستانی) به جنوب (دشتی و کوهپایه ای) وضع مطلوب و مساعدتری پیدا می کند و توزیع فضایی حکمروایی طبق شاخص های نه گانه به سمت الگوی متمرکز یا خوشه ای گرایش دارد.
امکان سنجی و بسترسازی توسعه شهر الکترونیک در شهرهای منطقه ای (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان اصلی ترین محور تحول و توسعه سبب پیدایش ساختاری جدید در ادارة شهرها شده و مجموعه ای به نام شهر الکترونیک برای شهرها در حال شکل گیری است. با توجه به این که تردد انسان و وسایل نقلیه در شهرها جهت رفع نیازهای روزمره همیشه مشکلاتی چون افزایش تصادف ها، ترافیک و آلودگی را به وجود می آورد، لزوم به کارگیری فناوری اطلاعات و تکنولوژی در شهرها جهت رفع مشکلات و سهولت در انجام امور روزمره امری ضروری است. پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی و بسترسازی شهر الکترونیک در محدودة شهری گرگان با روش توصیفی– تحلیلی و کاربردی و همچنین استفاده از روش دلفی (استفاده از نظر کارشناسان) انجام گرفته است. جامعة مورد مطالعه در این تحقیق، کارشناسان، متخصصان و مدیران حوزة مدیریت شهری و فناوری اطلاعات شهر گرگان است و از آن جایی که تعداد صحیح از جامعة مورد مطالعه در دسترس نیست، به صورت تخمینی تعداد 70 نفر از آن ها انتخاب شده و پرسش نامه بین آن ها توزیع شده است نتایج به دست آمده از آزمون کای اسکوئر نشان دهندة استفادة متوسط شهروندان گرگانی از فناوری اطلاعات و ارتباطات است. همچنین، نتایج به دست آمده از آزمون رگرسیون نشان دهندة ارتباط بسیار زیاد بین مؤلفة گسترش آموزش کامپیوتر و اینترنت به همة طبقات جامعه و تفکر استراتژیک بلندمدت در سطح کلان کشور با شکل گیری شهر الکترونیک است، به گونه ای که ضریب Beta خود گویای این مطلب است.
بررسی نحو فضایی ساختار محله های سنتی با نگرش محرک توسعه (نمونه موردی: محله حاجی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جایگاه محله ها در سطح شهرها، همواره بسیار مهم و تأثیرگذار بوده است و محله های سنتی به علت داشتن قدمت طولانی در معادله های شهری، اهمیت بیشتری داشته اند. امروزه به علت توسعه های شهری بی برنامه، لجام گسیخته و منقطع، محله های سنتی نیز کارکردهای پیشین، پویایی، سرزندگی و منحصربه فردی خود را ندارند؛ ازاین رو، بازگرداندن کیفیت های مطلوب محلی، رونق فعالیت های منسجم اجتماعی و بهبود شرایط کالبدی، اقتصادی و فرهنگی محله های سنتی بسیار ضروری است. محرک توسعه به عنوان رویکردی مؤثر و منعطف در حوزه بازآفرینی شهرها در پی پاسخ مناسبی برای کیفیت بخشی دوباره محله های سنتی است. مداخله های هدفمند و حداقلی، مشارکت کنشگران اصلی و جامعه محلی، کوچک مقیاسی و زمینه گرایی از ویژگی های اصلی محرک های توسعه با عنوان سیاست های نوین شهری هستند؛ ازاین رو، روش پژوهش حاضر تحلیلی- تفسیری و مبتنی بر مطالعه های کتابخانه ای است که برای دستیابی به چارچوبی هدفمند در تحلیل نمونه موردی به روش نحو فضا با بهره گیری از نرم افزار اگراف و دپس مپ برای تفسیر چیدمان فضایی انجام شده است. هدف اصلی پژوهش، بررسی پیکره بندی فضایی در راستای شناسایی محدوده های اساسی، تأثیرگذار و مستعد برای تحریک توسعه ای هماهنگ با هویت و ساختار کالبدی، اجتماعی و اقتصادی محله است و نتایج پژوهش به اهمیت ویژه پیوندهای فضایی - عملکردی در ساختار اصلی محله های سنتی اشاره دارند. اتصال های قوی و منسجم کریدور اصلی محله از یک سو و هم پیوندی و یکپارچگی زیاد سازمان فضایی مرکز محله از سوی دیگر، شرایط مطلوب استخوان بندی محور اصلی بافت مسکونی محله حاجی برای تحریک توسعه را نشان می دهند. به نظر می رسد اقدام های محرک توسعه منطبق بر پیکره بندی فضایی، بازآفرینی بهتر و سریع تر محله های سنتی را رهنمون می شوند.