فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
کلانشهر تبریز دارای منابع و ظرفیت های فراوانی برای هوشمندشدن در ابعاد گوناگون با توجه به ظرفیت های درونی و بیرونی است و این امر امروزه به یکی از دغدغه های اصلی شهروندان و مسئولان این شهر تبدیل شده است. در این پژوهش به تیین آینده پژوهی تحولات رشد کلانشهر تبریز مبتنی بر رویکرد شهر هوشمند پرداخته شده است.جهت تجزیه و تحلیل منابع پژوهش به شناسایی و تعیین سطح اهمیت شاخص های عملیاتی توسعه آتی کلانشهر تبریز و تعیین روابط تأثیر و تأثری بین مهم ترین شاخص های شناسایی شده مبتنی بر رویکرد مخبره محور پرداخته شده است. به این صورتکه ابتدا شاخص های عملیاتی پژوهش (شاخص های شش گانه شهر هوشمند) و گویه های پژوهش (شامل 25 مورد)، استخراج و در مرحله اول با استفاده از روش AHP در نرم افزار Expert Choice به ارزیابی و مقایسه زوجی معیارها مبتنی بر ارزیابی خبرگان پرداخته شد. در مرحله دوم مبتنی بر فرمول نویسی بهینه در محیط اکسل و شناسایی سطوح تاثیرگذاری و تاثیرپذیری شاخص ها، از روش دیمتل فازی بهره برده شده است. مطابق با تحلیل های کمی، از 10 گویه مرتبط با عوامل آینده شهر تبریز، به رتبه بندی سلسله مراتبی 25 گویه وزن دار شده پرداخته شد و در مجموع نمودار ماتریسی 10*10 ترسیم شد. براساس نتایج کیفی به دست آمده مشخص گردید که بارزترین ویژگی کلانشهر تبریز توجه به عرصه منابع طبیعی و محافظت از منابع زیست کره (آب، خاک و هوا) است. پس از این ابعاد، توجه به دولت الکترونیک، توسعه زیرساخت ITC، حمل و نقل هوشمند، منابع انسانی و توسعه اجتماعی به ترتیب دارای بیش ترین اهمیت بوده اند. در زمینه بررسی مقادیر تاثیرگذاری و تاثیرپذیری (دیمتل) مشخص گردید که توسعه مبتنی بر دانش برنامه ریزی شهری، با تأسیس شرکت های دانش بنیان در این حوزه (و سایر حوزه های مرتبط با مدیریت شهری در عرصه فیزیکی و مجازی) مهم ترین عامل تاثیرگذار در تحقق شهر هوشمند آینده است.
تحلیل پیشران های کلیدی اثرگذاری مولفه های رقابت پذیری بر شکل گیری اقتصاد دانش بنیان با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
212 - 227
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان کانون اصلی زیست بشر، در حال حاضر یکی از مهم ترین مقوله ها در حوزه برنامه ریزی به شمار می رود. شهرها از پیدایش تاکنون، با افزایش شهرنشینی و پیچیدگی نظام شهری در حال رقابت با یکدیگر می باشند. باتوجه به کاربردی بودن پژوهش حاضر، هدف تبیین پیشران های تاثیرگذار بر ارتقا مولفه های رقابت پذیری در راستای اقتصاد دانش بنیان شهر کرمان می باشد که از منظر ماهیت انجام کار ترکیبی از توصیفی_تحلیلی و استفاده از روش های اقتصاد سنجی در تطبیق داده ها با رویکرد آینده پژوهی توسط خبرگان و کارشناسان شهری انجام گرفته است. یافته های تحقیق حاضر مشخص کرد که از بین شاخص های 29 گانه، شفافیت و انسجام در سیاست ها، قوانین و مقررات اقتصادی حاکم، اشتغال زایی و ایجاد زمینه های جدید فعالیت برای نیروی کارآ و متخصص، آموزش منابع انسانی تامین سرمایه انسانی لازم برای اقتصاد دانش محور، شفاف سازی اقتصاد و سالم سازی آن و جلوگیری از اقدامات، فعالیت ها و زمینه های فسادزا در حوزه های پولی، تجاری، ارزی و...، افزایش استفاده مردم از کالاهای داخلی و ایجاد مزیت رقابتی در قیمت برای صادرات محصولات در بازارهای جهانی، توانمندسازی نیروی کار و افزایش سهم سرمایه انسانی از طریق ارتقا آموزش، مهارت، خلاقیت و کارآفرینی با محوریت رشد بهره وری و رقابت پذیری در اقتصاد و توسعه و تقویت خلاقیت در جامعه (اتکای توسعه به خلاقیت در جامعه) موثرترین پیشرانها در شکل گیری و ارتقا اقتصاد دانش بنیان شهر کرمان می باشند.
نیم رخ انگیزه های کششی گردشگری محلی (شهری-روستایی) در دوران همه گیری بیماری کرونا(SARS-CoV-2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
1 - 12
حوزههای تخصصی:
همه گیری ویروس کرونا (SARS-CoV-2) در سال های 1398 تاکنون (1400)، موجب پدیدار شدن شرایطی بحرانی در عرصه جهانی شده و معادلات اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی بین المللی را دست خوش تحول کرده است. صنعت گردشگری، به عنوان یکی از مهم ترین حوزه های تأثیرپذیر از این بحران، براثر محدودیت ها و قرنطینه های اعمال شده در ابعاد بین المللی، ملی و محلی شرایط جدیدی را تجربه می کند که منجر به فرصت ها، چالش ها و تهدیدهای تازه ای شده است. در حال حاضر بر اثر استمرار شرایط محدودیت های ناشی از همه گیری کرونا در ایران، سفرهای بین استانی محدود و ممنوع اعلام شده و در این شرایط، گردشگری محلی به عنوان گزینه ای ارزان، در دسترس و مطلوب در کانون توجه بسیاری از مردم قرارگرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی انگیزه های گردشگری محلی (شهری-روستایی) در دوران همه گیری کرونا با رویکردی کیفی، به کمک روش نظریه زمینه ای است. جامعه موردمطالعه، گردشگران مشهدی بودند که در سال های 1398 و 1399 دست کم پنج سفر گردشگری محلی (شهری-روستایی) داشتند. حجم نمونه تحقیق با استفاده از دو معیار «تنوع» و «رسیدن به نقطه اشباع نظری» با 44 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته، انجام گرفت. مصاحبه ها کاملاً پیاده سازی و سپس کدهای باز، محوری و گزینشی احصاء شد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که شرایط زمینه ای کشش گردشگران به مقاصد گردشگری محلی در دوران پاندمی کرونا، "دیدار اقوام و رسیدگی به امور فردی" و "اسکان در اقامتگاه های بوم گردی" بوده است. هم چنین شرایط مداخله گر عبارت بودند از تجربه های طبیعت گردی" و "تجربه های روستاگردی"، شرایط علی، "استرس کرونا و مسائل بهداشتی" و "بازدید از جاذبه های فرهنگی-تاریخی"، راهبردها "ساماندهی کالبدی فضاهای گردشگری محلی"، احیای بوم شناختی محیط زیست" و "بازسازی بافت روستایی" و پیامدها، " تنوع بخشی به اقتصاد روستایی"، "حفاظت از محیط زیست روستا"، " هویت بخشی به کالبد روستا" و "آرامش و تسکین روحی، روانی و التیام جسمانی گردشگران" بوده است. بر این اساس مدل پارادایمی پژوهش حاضر ارائه و پیشنهادهایی طرح شد.
نقش حکمروایی خوب شهری در افزایش جذب گردشگر در شهر طالقان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از منابع درآمد و ایجاد اشتغال در سطح محلی می تواند رهیافتی برای توسعه اقتصادی باشد و نقش بالقوه ای در اقتصاد محلی و بومی دارد. جذب گردشگر و توسعه گردشگری در یک مکان منجر به ارزآوری، افزایش درآمد و توسعه اشتغال در آن مکان می شود. از سوی دیگر حکمروایی خوب شهری و شاخص های آن همچون امنیت و مشارکت که در این پژوهش موردبررسی قرار گرفتند نقش بسزایی در فراهم آوری امکان افزایش گردشگری در این منطقه و شهرستان دارند. براین اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش حکمروایی خوب در افزایش گردشگری در شهر طالقان است. پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و به شیوه ی کتابخانه ای و میدانی با استفاده از کتاب ها، مقالات و پرسشنامه انجام شده و درنهایت به وسیله نرم افزار تحلیلی آماری spss و شاخص های آمار توصیفی مانند فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی ، رگرسیون و ... استفاده شده است تعداد جامعه آماری پژوهش384 نفر بوده که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد جذب گردشگر در یک منطقه جدا از وجود جاذبه ها و پتانسیل های توریستی نیازمند وجود تسهیلات و امکانات برای گردشگران نیز هست. زیرا گردشگران با توجه به ماهیت گردشگری و جدا از آن، به دنبال تفریح و گذران اوقات فراغت توأم با لذت نیز می باشند. مسئله ای که حکمروایی خوب شهری می تواند به خوبی آن را تأمین نماید. از سوی دیگر امنیت محیطی و افزایش آن و نیز مشارکت مردمی سهم زیادی در افزایش و جذب گردشگران به شهرستان طالقان به عنوان یک مقصد گردشگری دارد.
تحلیل شاخص های کیفیت زندگی در مناطق شهری سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین شاخص های کیفیت زندگی در مناطق شهری سنندج می باشد. پژوهش از نوع هدف کاربردی و براساس ماهیت توصیفی و تحلیلی بوده است. در این پژوهش4 متغیر اصلی و بیش از 42 شاخص عینی و ذهنی کیفیت زندگی شهری درزمینه های اجتماعی- اقتصادی، کالبدی شهر سنندج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است و برای تجزیه و تحلیل از مدل ویکور- فازی مبنا استفاده شده است. روش جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه و در مناطق سه گانه شهر سنندج می باشد. برای سنجش پایایی ابزار از آزمون کرونباخ در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج برای کل ابعاد رقم 734/0 به دست آمد که دلالت بر پایایی قابل قبول ابزار دارد. نمونه های پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نوآوری تحقیق از نظر جامع نگری به کلیه شاخص ها است. یافته های به دست آمده از مدل ویکور- فازی نشان داد که شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و دسترسی به خدمات در منطقه 3، با بالاترین سطح کیفیت زندگی و منطقه 1و 2 به ترتیب در رده های بعدی طبقه بندی کیفیت زندگی قرار دارند. نتایج نشان دادند: از بین عوامل گوناگون طبیعی و انسانی، چگونگی برنامه ریزی ها، نحوه مدیریت شهری، مشارکت، امنیت، همبستگی اجتماعی وضعیت تصرف واحد مسکونی، دسترسی به مراکز درمانی، کیفیت اوقات فراغت، توسعه فضای سبز و ... در ارتقای کیفیت زندگی شهری سنندج نقش مؤثری دارند. ارتقای کیفیت زندگی در منطقه 3 شهر سنندج با توجه به نتایج پژوهش، تحت تاثیر نقش مدیریت شهری، مشارکت مؤثر در توسعه زیرساخت های شهری و عدالت فضایی در توزیع خدمات شهری، ارتقای شاخص های اجتماعی و اقتصادی از قبیل اشتغال پایدار است.
تبیین رابطه مفاهیم حس امنیت بانوان و حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهری نمونه موردی: (محله جو باره شهر اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
توجه به مفهوم امنیت شهروندان (به ویژه بانوان) و روش های ارتقا آن به عنوان یکی از اولویت های اساسی در فضاهای شهری محسوب می شود. به همین دلیل در فرایند برنامه ریزی شهری، ارتقا احساس امنیت در محیط های شهری به ویژه در بافت های تاریخی از مهم ترین اهداف در زندگی شهری بوده است. هدف اصلی از انجام این تحقیق شناسایی مؤلفه های ایجاد حس تعلق به مکان، به مثابه یکی از مهم ترین محدوده های بافت تاریخی شهری، برای ایجاد امنیت به ویژه در میان بانوان در محله جو باره اصفهان است. روش تحقیق از نوع پژوهش های کیفی - کمی و طرح تحقیق به صورت ترکیبی (روش تحلیل محتوا و روش پیمایش) و در پی پاسخ به سؤال پژوهش مبنی بر اینکه، چگونه پارامترهای امنیت و حس تعلق به مکان بر امنیت بانوان در محله جو باره اصفهان تأثیرگذار است؟ فرضیه پژوهش بر معناداری رابطه بین امنیت و حس تعلق به مکان که در نهایت منجر به امنیت بانوان در بافت تاریخی می گردد تأکید می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد، توجه به پارامترهای ارتقا حس امنیت بانوان (جنسیت، کنترل و نوع بافت) و پارامترهای ارتقا حس تعلق به مکان (مالکیت، سابقه سکونت و خاطره انگیزی) به عنوان پارامترهای اصلی این پژوهش که دارای رابطه دوسویه هستند در جهت راهکارهای راهبردی در بافت تاریخی جو باره اصفهان به طراحان و معماران باهدف بالابردن امنیت بانوان و حس تعلق به مکان پیشنهاد گردید. فضاهای امن شهری برای زنان با متغیرهای بیان شده حس تعلق به مکان و احساس امنیت رابطه معناداری دارد و بیشترین میزان همبستگی مربوط به کنترل طبیعی به دست آمد و کمترین آن برای جنسیت نشان داده شده است.
تحلیل ارتباط فضایی بین پوشش گیاهی با توزیع ازون سطحی با تأکید بر نقش پیش عنصریِ ایزوپرن در مناطق مختلف کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
146 - 165
حوزههای تخصصی:
انتشار ایزوپرن از گیاهان به عنوان بزرگترین منبع شناخته شده در جهان از ترکیبات آلی فرار غیر متان است که نشان دهنده انتقال مستقیم کربن و نشانه واکنش گیاهان در برابر جوّ است. برآورد شده که بیش از 90 درصد انتشار ایزوپرن از گیاهان در ساعات اوج فوتوسنتز (11 تا 20) است. با توجه به اینکه ایزوپرن، پیش آلاینده ازون است و اثر مستقیم آن در انتشار ازون بیشتر در زیست سپهر مشخص می شود؛ شناسایی مناطق مولد این پیش آلاینده در مناطق دارای پوشش گیاهی از طریق پایش داده های ازون تروپوسفری، هدف اصلی این پژوهش است. داده های ازون از ایستگاه های سنجش آلودگی هوا و ایستگاه های پایش سازمان محیط زیست از سال 2002 تا 2018 تهیه و پس از تولید نقشه NDVI شهر تهران، تجزیه و تحلیل مبتنی بر روش همبستگی بین متغیرها انجام گردید. نتایج نشان داد از ساعت 11 تا 20 در مناطقی که شاخص پوشش گیاهی در شعاع یک کیلومتری هر ایستگاه بیشتر باشد، میزان ازون انتشار یافته نیز بیشتر است و ارتباط معناداری بین این دو وجود دارد که حاکی از تولید ایزوپرن توسط گونه های غالب درختی و درختچه ای در اینگونه مناطق است. ایزوپرن عمدتاً از درختانی با رشد سریع مانند صنوبر، بید، اوکالیپتوس، اقاقیا، چنار و ... تولید می شود که می تواند موجب تشدید آلودگی ازون در سطح زمین شود؛ لذا به شهرداری های مناطق مختلف کلانشهر تهران توصیه می شود قبل از توسعه فضای سبز جدیدی، شناسایی دقیق گونه متناسب با محیط زیست شهری و اثر آلایندگی آنها به صورت کاملا علمی صورت گیرد و در صورت ضرورت، حتی الامکان کاشت اینگونه درختان در مناطقی صورت پذیرد که در معرض شرایط کاتالیزور تولید ایزوپرن قرار نداشته باشند.
بررسی وضعیت معیارهای قابلیت پیاده مداری در سطح محلات شهری (نمونه پژوهی: محله شمس آباد شهر ملایر)
حوزههای تخصصی:
یکی از پراهمیت ترین شاخص های مورد نظر در استاندارد شهری توجه به شاخصه کالبدی و اجتماعی می باشد که از مهمترین عوامل در تبیین این شاخص ها توجه به اصول استاندارد پیاده مداری در پیاده راه های شهرها می باشد. از همین رو ، در این پژوهش به بررسی وضعیت معیارهای قابلیت پیاده مداری در محله شمس آباد شهر ملایر پرداخته شده است. شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت پرسشنامه بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات با توجه به روش همبستگی دو متغیر و دو معیاره پیرسون انجام گرفته است. یافته های تحقیق بیانگر آنست که محله شمس آباد ملایر از نظر منظر ، کیفیت محیطی و پایین بودن استاندارد های کالبدی مشکلات عدیده ای را ایجاد نموده است. در این راستا می توان گفت مهم ترین مساله برای بهبود وضعیت فعلی و نزدیک تر کردن شرایط محدوده محله شمس آباد شهر ملایر به یک محور پیاده مدار استاندارد، ایجاد کاربری های فعال 24 ساعته به همراه فضاسازی در داخل این مسیر می باشد. همچنین توجه به همه شمول بودن مسیر یعنی قرار دادن امکانات دسترسی برای معلولین، کودکان، زنان و ... نیز بایستی مورد توجه قرار گیرد.
جداشدگی اجتماعی- فضایی در ایران: مرور نظام مند و فرا تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
79 - 94
حوزههای تخصصی:
جداشدگی شهری به عنوان یکی از ویژگی های ذاتی شهرها، به فاصله اجتماعی و جدایی فیزیکی میان ساکنان در یک بستر شهری اشاره دارد؛ هنگامی که این پدیده مانع از دسترسی برخی گروه ها به خدمات، فعالیت ها و فضاها شود، به یک مسئله و مشکل شهری تبدیل می گردد. ماهیت بین رشته ای و ابعاد گسترده و در هم تنیده این پدیده باعث شده در سه دهه اخیر، پژوهشگرانی از گروه های تخصصی مختلف به بررسی آن بپردازند. اگرچه تعداد پژوهش ها در این زمینه کم نیست، اما پراکندگی محورها و موضوعات مورد بررسی و در نتیجه فقدان چارچوب های مفهومی منسجم به دلیل تنوع تخصص های مرتبط به چشم می خورد. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد با بررسی وضعیت مقاله های فارسی و ارائه صورت بندی منظمی از آنها گامی در جهت روشن تر شدن خلأهای پژوهشی در حوزه مفهومی جداشدگی بردارد. در این پژوهش از روش شناسی کیفی به عنوان رویکرد پژوهش و از تکنیک های متن پایه ای چون مرور نظام مند و فراتحلیل کیفی استفاده شده است. بدین منظور 50 مقاله منتخب فارسی در بازه سال های 1400-1375در موضوع جداشدگی، در دو بخش ویژگی های ساختاری و محتوایی در قالب 15مقوله بررسی شده اند. یافته های این پژوهش، مقالات منتخب را بر اساس نوع پرسش اصلی آنها (چیستی، چرایی و چگونگی) در قالب پنج محور موضوعی اصلی دسته بندی کرده است. همچنین سیر تحول مفهوم جداشدگی در پژوهش های این حوزه به چهار دوره کلی اولیه، میانی، متأخر (دوره کنونی) و آینده تقسیم و با یکدیگر مقایسه شده اند و بر اساس آن تعریفی برای جداشدگی اجتماعی _ فضایی ارائه شده است. نتایج این مقایسه بیانگر آن است که جداشدگی شهری به عنوان موضوعی میان رشته ای، چندوجهی و زمینه گرا، دارای ابعاد اجتماعی _ اقتصادی، کالبدی _ فضایی و سیاسی _ مدیریتی بوده که در شرایط کنونی پژوهشی کشور، نیازمند پژوهش های کیفی با محوریت موضوعاتی چون مدل سازی مفهومی و مدل سازی سنجش جداشدگی (در تبیین چیستی)، شناسایی و بررسی عوامل زمینه ای مؤثر بر جداشدگی از جمله ساختار و پیکره بندی شهرها (در تبیین چرایی) و همچنین شناسایی و بررسی سیاست ها و گرایش های اثرگذار بر جداشدگی (در تبیین چگونگی) با در نظر گرفتن تمامی ابعاد آن است. در این صورت می توان با دستیابی به درک درستی از این مفهوم، در مباحث شهرسازی، برنامه ریزی و طراحی شهری دقیق تر به بررسی الگوهای فضایی آن در طول زمان پرداخت.
اثرات فن آوری اطلاعات و ارتباطات و پاندمی کووید 19 بر مطالعات شهری : مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
95 - 114
حوزههای تخصصی:
ظهور عصر اطلاعات در قرن 20 به واسطه تحولات عظیم حوزه فن آوری اطلاعات و ارتباطات، رویکرد غالب حل حداکثری مسائل شهری و نجات بخشی این فن آوری ها را پیشِ روی برنامه ریزان، طراحان و سیاست گذاران شهری قرار داده است. باوجود جدیدبودن این تحولات، سرعت رشد و توسعه گسترده آن، میان کنش گسترده ای را در بین بخش های مختلف مطالعات شهری فراهم ساخته است. همزمان با روند رو به افزایشی آن، سرتاسر دنیا با شیوع ویروس کرونا از دسامبر 2019، مواجه شد و نقش فن آوری اطلاعات و ارتباطات را مورد بازخوانی مجدد قرار داد. با توجه به پژوهش های داخلی کم (در حدود 17 عنوان مقاله) در ارتباط با فن آوری اطلاعات و ارتباطات و شهر و وجود خلأ در این ارتباط و اهمیّت توجه به این حوزه در مطالعات شهری، هدف این مقاله، شناسایی، استخراج و ارائه فضای تعاملی و پژوهشی بین توسعه فن آوری های اطلاعات و ارتباطات بر زیر حوزه های مطالعات شهری، به منظور معرفی، طبقه بندی موضوعات، رهیافت ها و روش ها و همچنین بهره گیری از نتایج پژوهش ها است. در این راستا با استفاده از روش تحقیق مرور سیستماتیک، محتوای پژوهش های علمی خارجی انتشاریافته مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. این امر با جست و جوی مقالات معتبر آغاز شد و با مطالعه چکیده و نتایج تحقیق بیش از 150 مقاله و پایش آنها و در نهایت انتخاب 93 مقاله پس از ورود در محیط نرم افزار اکسل، انجام پذیرفت. مقاله های انتشار یافته به زبان انگلیسی و بین فاصله زمانی 30 ساله 1990-2020 هستند. پایش، بررسی و استخراج محورهای کلیدی و اصلی مقالات در نهایت ما را به طبقه بندی هشت گانه مندرج در ذیل شامل 1) سیاست گذاری شهری، 2) مشارکت الکترونیک، 3) شهر هوشمند، 4) ساختار و سازمان فضایی شهر، 5) رفتار سفر، 6) شکاف دیجیتال، 7) فضای عمومی و 8) رقابت پذیری و 30 زیرمحور هدایت نمود که به تفکیک هر یک، نویسندگان مطرح، روش انجام کار و یافته های تحقیقات ارائه گردید. مطالعات اخیر گویای این موضوع هستند که شیوع کرونا ویروس میزان بهره مندی از فن آوری های اطلاعات و ارتباطات را چندین برابر کرده و این امر به طور قطع شدت اثرگذاری آن بر شهر و برنامه ریزی و طراحی شهری را با سرعت بیشتری دچار تحول و دگردیسی خواهد کرد. از این رو این مقاله در راستای تبیین ابعاد گوناگون این موضوع ارائه می شود.
سنجش میزان تاثیر سیستم حمل و نقل شهری بر ارتقاء کیفیت محیطی فضاهای شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
79 - 95
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط یک مفهوم چند بعدی است که با مفاهیمی همچون کیفیت زندگی، کیفیت مکان، ادراک و رضایت شهروندی و قابلیت زندگی، اشتراکاتی دارند در این میان یکی از ویژگیها و شاخصه های کیفیت محیط شهری، دسترسی آسان، سریع و مطمئن شهروندان به نقاط مختلف شهر و بهره مندی از امکانات و فعالیتهای گوناگون موجود در سطح شهرهاست. در این راستا امکان دسترسی، تداوم حرکت و حضور گروه های اجتماعی ویژه نظیر کودکان و سالخوردگان درنقاط مختلف فضا، وجود پارکینگ های کافی در نتیجه ارتباط مطلوب با سیستم های حمل و نقل شهری از جمله شاخص های تعیین کننده ایجاد و ارتقاء کیفیت محیطی فضاهای شهری می باشد. بر این اساس این تحقیق با هدف سنجش تاثیرات انواع شیوه های حمل و نقل شهری بر کیفیت محیطی فضاهای شهری، به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که :کدام یک از شیوه های حمل و نقل شهری بیشترین تاثیر را بر ارتقاء کیفیت محیطی فضاهای شهری دارند؟ روش تحقیق پزوهش حاضر، روش توصیفی- تحلیلی و روش تجربی- پیمایشی و شیوه ها، ابزارها و تکنیک های گردآوری داده از طریق مطالعات کتابخانه ای، مراجعه و بررسی اسناد و مدارک موجود، استفاده از پرسشنامه و تکنیک دلفی می باشد. به منظور سنجش سیستم حمل و نقل شهری از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده گردیده است. نتایج نشان می دهندکه پیاده روی در جایگاه اول و پس از آن حمل و نقل عمومی بیشترین توانایی را در ایجاد فضاهای شهری جذاب، قابل زندگی و پایدار و با کیفیت را داراست
تاثیر کرونا بر وضعیت گردشگری(مورد مطالعه: شهر اصفهان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از صنعت های روبه رشد دنیا است که بحران کرونا به شدت روی آن تاثیر منفی گذاشته است در سالهای گذشته اقتصاد جهانی شاهد رشد بسیار چشمگیر صنعت گردشگری بوده است؛ این صنعت توانست با پشت سر گذاشتن تحولات طولانی مدت و همراه با موفقیت، مسیر پرباری را با یک دهه رشد از زمان بحران مالی جهانی سپری نماید. اما، این رشد و پویایی با شیوع و همه گیری جهانی بیماری کرونا دچار اختلال شدید شد. هدف تحقیق حاضر، نقش تاثیر کرونا بر وضعیت گردشگری شهر اصفهان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش بررسی، توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها، اسنادی و میدانی (پرسشنامه) است. جامعه آماری، شهروندان ساکن شهر اصفهان است. نمونه های انتخاب شده با استفاده از روش کوکران 351 نفر است. در تجزیه و تحلیل داده ها بسته به مقیاس متغیرها و اهداف مورد نظر از میانگین، آزمون T تک نمونه ای و مدلسازی معادلات ساختاری(SEM) در محیط نرم افزار Spss و آموس (Amos) استفاده شده است. بر اساس نتایج آزمون T، وضعیت ابعاد مذکور در شهر اصفهان از سطح میانگین نرمال بالاتر قرار دارد. همچنین، به بررسی تاثیر کرونا بر وضعیت گردشگری در شهر اصفهان با مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار Amos پرداخته شد. بر اساس نتایج به دست آمده، اضطراب ناشی از کرونا دارای اثر مستقیم و معنادار بر وضعیت گردشگری ( 0/088=β) و (0/001 =P) در شهر اصفهان بود. همچنین، میزان و جهت سرمایه گذاری ( 0/13=β) و (0/036 =P) دارای تاثیر مستقیم و معنادار بر وضعیت گردشگری در شهر اصفهان است. بیشترین میزان بار عاملی مربوط به شاخص رضایت از حضور گردشگران از متغیر نگرش مردم نسبت به گردشگری به میزان 0/9 و سپس شاخص های ترس از ابتلا به کرونا و نگرانی از انتقال ویروس به دیگران از متغیر اضطراب ناشی از کرونا به ترتیب با بارهای عاملی 0/89 و 0/88 به دست آمد.
وا کاوی تعاملات اجتماعی در بازار تاریخی تبریز با تأ کید بر بعد کالبدی فضا؛ نمونه مورد مطالعه: سرای امیر و سرای دودری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
87 - 102
حوزههای تخصصی:
انسان فطرتاً موجودی اجتماعی است و فضای احاطه کننده وی، محل شکل گیری و برقراری روابط اجتماعی اوست. میزان و چگونگی اثرگذاری محیط بر عملکرد انسان، همواره یکی از دغدغه های مهم طراحان محیطی بوده است. در این بین بازارها به عنوان مکان هایی عمومی، پررونق و پر رفت و آمد، در درجه بالایی از اهمیت قرار دارند. هدف از این تحقیق دستیابی به مؤلفه های اثرگذار کالبد بر تعامل موجود در آن و بررسی میزان نقش فضای بازار تبریز به عنوان نمونه زنده و پویایی از بازارهای سنتی ایران، بر تعاملات موجود در آن است. در این تحقیق از دو روش توصیفی_تحلیلی و روش پیمایشی برای بررسی تعاملات اجتماعی و تأثیر کالبد بر میزان تعاملات استفاده شده که پس از به دست آوردن مؤلفه های نحو فضای بازار و تعاملات اجتماعی به بررسی تأثیر بازار بر تعاملات و مقایسه تطبیقی فعالیت های مختلف یک مجموعه به وسیله نرم افزار تخصصی نحو فضا (دپث مپ) می پردازد؛ سپس با کمک پرسشنامه، میزان تأثیر کالبد بر تعاملات موجود در بازار را ارزیابی می کند. از جمله سراهای این بازار دو سرای امیر و دودری هستند که از نظر کارکرد و شکل هندسی متفاوت از یکدیگر بوده و تعاملات متفاوتی ایجاد می نمایند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که سه عامل ارتباط، هم پیوندی و کنترل تأثیر مستقیمی بر میزان دسترسی، نفوذپذیری و انعطاف پذیری فضایی دارند که هر سه این عوامل از جمله عوامل ارتقای تعاملات اجتماعی از منظر نحو فضا هستند؛ بررسی نحو فضا در هر دو سرا نشانگر تأثیر مرکزی بودن فضا و ورودی ها بر ارتقای رفت و آمد و متمرکز کردن مخاطب و محوری بودن این دو مورد بر جذب کمتر مخاطب و ایجاد فضاهای دنج برای تعاملات اجتماعی است. بررسی عوامل کالبدی بیانگر تأثیر مثبت کف سازی مناسب، امکان رؤیت، خوانایی، استفاده از عناصر طبیعی در میزان تعاملات اجتماعی بوده و هرکدام از مؤلفه های مبلمان مناسب، دسترسی و فضاهای مکث در دو سرا متفاوت بوده که بیانگر تفاوت در میزان تعامل در دوسرا هستند.
واکاوی عوامل مؤثر بر ارتقاء سرزندگی فضاهای جمعی با تأکید بر نقش هنرهای شهری از دیدگاه شهروندان؛ مطالعه موردی: مجموعه پیاده راه فرهنگی شهرداری شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
121 - 136
حوزههای تخصصی:
سرزندگی فضاهای جمعی همواره به عنوان یکی از دغدغه های اصلی پژوهشگران مطرح است. متأسفانه علیرغم علم به فوائد و سودمندی های ناشی از حضور هنرهای شهری در فضاهای شهری، شاهد کمبود این چنین آثار و همچنین عدم تعامل آنها با استفاده کنندگان از فضاهای شهری کشور می باشیم. هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی وضعیت مجموعه پیاده راه فرهنگی شهرداری شهر رشت از لحاظ عوامل هنرهای شهری و همچنین تعیین عوامل اصلی در زمینه تحقق هنرهای شهری در پیاده راه مذکور بود. روش انجام این پژوهش توصیفی تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک پرسشنامه استفاده شد. اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری و تحلیل عاملی اکتشافی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که از 22 عامل مورد بررسی، 14 عامل در وضعیت نامناسب و بسیار نامناسب قرار دارند. عامل هنر نورپردازی شبانه با نمره میانگین 36/3 در رتبه اول قرار داشت. رتبه دوم را عامل طراحی خلاقانه مجسمه ها و حجم های تزئینی با میانگین 26/3 به خود اختصاص داد. عوامل دیوارنگاری و نقاشی های دیواری با نمره میانگین 07/1 و زیبایی مبلمان شهری با نمره میانگین 12/1 در پایین ترین سطح قرار گرفتند. مطابق روش تحلیل عاملی اکتشافی، 15 عامل کلیدی شناسایی شد که در سه گروه عناصر هنری (طراحی خلاقانه فضاهای سبز، رنگ آمیزی و چیدمان عناصر تزئینی بناها، یادمان های تاریخی، المان های هنری، طراحی خلاقانه مجسمه ها و حجم های تزئینی، طراحی آب نما، ساختمان های ویژه و منحصر به فرد)، فعالیت های هنری (نمایش های سنتی، تئاتر خیابانی، موسیقی های خیابانی و جشنواره ها و کارناوال های عمومی) و گرافیک محیطی (جذابیت های بصری و هنری در فضا، تابلوهای دیجیتالی و هنرهای تصویری، معرق کاری و دیوارنگاری و نقاشی های دیواری) قرار گرفتند.
بررسی مؤلفه های شهروند محیط زیستی و ارتباط آن با رفتار زیست محیطی شهروندان (مطالعه موردی: شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
270 - 285
حوزههای تخصصی:
مقوله محیط زیست و حفاظت از آن مهم ترین دغدغه انسان معاصر است. محیط زیست به تمام محیطی اطلاق می شود که انسان به طور مستقیم یا غیرمستقیم به آن وابسته بوده و فرآیندی است که از زیستن حمایت می کند. از زمانی که بشر پا بر روی کره خاکی گذاشته، تعامل مداوم و پایداری بین او و جهان طبیعی برقرار بوده است. اما با رشد جمعیت و صنعتی شدن جوامع، تقاضای فزاینده ای را به طبیعت تحمیل و باعث تخریب منابع آن گردید. در این راستا هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین فعالیت های انسانی با محیط زیست طبیعی و میزان آگاهی شهروندان از این مقوله است. جامعه آماری تحقیق، شهروندان شهر مراغه است که نمونه ای شامل 348 نفر از آنها از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش از سنخ تحقیقات توصیفی-تحلیلی است، که از طریق مطالعه کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) انجام گرفته است. انتخاب اعضای نمونه از طریق نمونه گیری خوشه ای-تصادفی انجام گرفته است. جهت تحلیل داده ها، از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و ضریب همبستگی اسپیرمن در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق، شهروندان با میانگین 4/3 درصد، نسبت به مسائل زیست محیطی شهر خود حساسیت و آگاهی لازم را دارند، اما به دلیل عمق مشکلات اقتصادی و اجتماعی آنها، مسائل محیط زیستی با 8/6 درصد جزء دغدغه اصلی مردم نبوده است. رفتار، نگرش و دانش زیست-محیطی شهروندان در وضعیت مطلوب قرار دارد. اما مؤلفه های قانونی-نهادی که به عنوان بسترساز فکر و عمل صحیح مردم، مدیران و مسئولین محسوب می شود؛ با میانگین 2/5 وضعیت چندان مطلوبی ندارند. همچنین بین مؤلفه های شهروند زیست-محیطی با رفتار زیست محیطی شهروندان رابطه وجود دارد. بنابراین با آموزش و برگزاری دوره های الگوی مصرف صحیح و بسترسازی های قانونی-نهادی می توان الگوهای مصرف و عمل منطبق با ارزش های زیست محیطی را ترویج داد.
اثر رضایت گردشگر از مناطق گردشگری بر تبلیغات شفاهی با میانجی گری هویت مقصد، مورد پژوهش: قلعه رودخان و ماسوله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
109 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، سنجش اثر رضایت گردشگر از مناطق گردشگری بر تبلیغات شفاهی با میانجی گری هویت مقصد گردشگری در بین گردشگران قلعه رودخان و ماسوله (شهر فومن) بوده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش پژوهش توصیفی می باشد که با استفاده از پیمایش اجرا شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه گردشگران در دو منطقه گردشگری ماسوله و قلعه رودخان بود که با توجه به نامشخص بودن تعداد جمعیت جامعه مورد بررسی، تعداد 385 نفر با استفاده از فرمول جوامع نامحدود کوکران به عنوان حجم نمونه تعیین گردید. جهت نمونه گیری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته شامل متغیرهای میزان رضایت گردشگران از مقصد، هویت مقصد، وابستگی نسبت به مقصد، دلبستگی عاطفی به مقصد، پیوند اجتماعی، خاطره از مقصد و انتظار از مقصد بود. پایایی ابزار با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ با ضریب بالاتر از 7/0 مورد تأیید قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که دلبستگی مکانی و زیرشاخه های آن از آیتم های اصلی رضایت گردشگران است؛ همچنین هویت مقصد، وابستگی نسبت به مقصد، دلبستگی عاطفی به مقصد، پیوند اجتماعی، خاطره از مقصد و انتظار از مقصد گردشگران بر تبلیغات شفاهی اثرگذار است. از نوآوری حاصل در این پژوهش می توان به این مورد اذعان کرد که رضایت گردشگر از مقصدهای گردشگری بر تبلیغات شفاهی اثرگذار است؛ اما این اثر از طریق متغیر میانجی گری هویت مقصد رخ می دهد.
تدوین مدل مدیریت مقصد گردشگری با تأکید بر ورزش های ساحلی، مطالعه موردی: شهرهای ساحلی هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
17 - 31
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین پدیده های هزاره سوم، طی نیم قرن گذشته با رشد تصاعد گونه خود تأثیر بسزایی در رشد و پویایی اقتصادی و تبادلات فرهنگی کشورها داشته است. این پژوهش در راستای شناخت عوامل مؤثر بر مدیریت مقصد گردشگری ورزشی در سواحل استان هرمزگان انجام شد. فاکتورهای اثرگذار بر توسعه گردشگری ورزش های ساحلی از طریق مصاحبه با کارشناسان تهیه و پرسش نامه ای بر اساس 6 معیار و 60 زیر معیار تدوین گردید. جامعه تحقیق شامل گردشگرانی بود که در ورزش های ساحلی فعالیت داشتند. پرسشنامه ها برمبنای جدول مورگان بین 387 گردشگر توزیع شد. پایایی پرسش نامه با آزمون آلفای کرونباخ و روایی آن با تحلیل عاملی تأییدی انجام شد. نرمال بودن داده ها با آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و همبستگی آن ها با ضریب همبستگی بررسی شد. سپس برای رتبه بندی اثر معیارها و زیرمعیارهای اصلی از آزمون فریدمن استفاده شد. ضریب همبستگی گویای وجود ارتباط معنی دار در سطح 99% بین معیارهای اصلی پژوهش بود. آزمون فریدمن نشان داد که معیارهای 1) اقتصادی- بازاریابی، 2) تأسیسات زیربنایی، 3) روابط عمومی و تبلیغات، 4) اجتماعی- فرهنگی، 5) سیاسی- امنیتی و 6) مدیریتی به ترتیب بیش ترین اهمیت را در توسعه گردشگری ورزش های ساحلی در استان هرمزگان دارد. بدین ترتیب، تشویق و حمایت از سرمایه گذاران خصوصی، ایجاد ساختارهای زیربنایی و بهسازی خدمات کیفی و بازاریابی ورزش های ساحلی نقش اصلی را در دستیابی به توسعه اقتصادی- ورزشی سواحل هرمزگان دارد.
تبیین سناریوهای احتمالی آینده اقتصادی و اجتماعی حوضه ی آبریز دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
68 - 85
حوزههای تخصصی:
با توجه به ایجاد پیامدهای منفی اقتصادی و اجتماعی در حوضه ی آبریز دریاچه ی ارومیه مانند مهاجرت ساکنان و رکود صنعت گردشگری منطقه به علت کاهش سطح آب آن، مقاله ی حاضر تلاش کرده است تا سناریوهای مختلف برای آینده ی اسکان و اشتغال منطقه را تبیین نماید. این پژوهش از نظر هدف در رده پژوهش های کاربردی و از نظر روش و ماهیت در رده پژوهش های تحلیلی اکتشافی و موردکاوی قرار می گیرد. روش شناسی آن نیز کمی می باشد. برای گردآوری داده ها از روش های اسنادی و برداشت میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. همچنین از روش های دلفی و سناریونگاری با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد، جهت دستیابی به عدم قطعیت های بحرانی تحقیق و سناریوهای احتمالی منطقه و از تکنیک DPSIR برای دستیابی به راهبردها بهره گرفته شده است. یافته ها نشان می دهند 4 متغیر نرخ بیکاری، سدسازی، میزان فقر و نابرابری و احساس امنیت فردی و اجتماعی، تاثیرگذارترین عدم قطعیت ها بر اقتصاد و اجتماع منطقه هستند. بر این اساس، سه سناریوی محتمل عبارت از وضعیت ایستا (متوقف شدن سدسازی و تداوم روند موجود در سایر شاخص ها)، وضعیت بحرانی (کاهش احساس امنیت فردی و اجتماعی) و وضعیت بسیار بحرانی (افزایش نرخ بیکاری و کاهش احساس امنیت فردی و اجتماعی) هستند. در نهایت، مدیریت هوشمند آب و خاک و تقویت بستر نهادی به عنوان راهبردهای متناسب با سناریوی اول، تاب آور ساختن جوامع روستایی و تمرکز بر گروه های آسیب پذیر و حساس به عنوان راهبردهای متناسب با سناریوی دوم و توسعه ی اقتصادی محلی و توسعه ی روستایی به عنوان راهبردهای متناسب با سناریوی سوم پیشنهاد شده اند.
بررسی تاثیر نشانههای شهری بر مسیریابی کودکان، نمونه مورد مطالعه: محله سجاد مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
87 - 98
حوزههای تخصصی:
مسیریابی توانایی شناسایی موقعیت مکانی و رسیدن به مقصد، حرکت در محیط های فضایی است. این موضوع در خصوص کودکان که معمولاً استقلال و تجربه کافی در جابه جایی در محیط های شهری را ندارند، بسیار حائز اهمیت است. این پژوهش باهدف بررسی تأثیر نشانه های شهری بر مسیریابی کودکان در فضای شهری تدوین گردیده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی و پیمایشی است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران و تکمیل پرسشنامه توسط 106 نفر از کودکانی که در بازه سنی 12-8 سال هستند، انجام گردیده است. در تحلیل داده ها به منظور ارزیابی تأثیر نقش نشانه ها در مسیریابی کودکان پس از جمع آوری داده ها، اطلاعات حاصل با روش تحلیل عاملی تأییدی و با استفاده از نرم افزار Amos مورد تحلیل قرار گرفتند. همچنین برای تحلیل داده های کیفی به بررسی نقاشی های کودکان پرداخته شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که تفاوت در گروه های سنی کودکان باعث تفاوت در میزان تأثیرگذاری نشانه ها در مسیریابی کودکان می گردد. همچنین عناصر کالبدی و نشانه ها در فضاهای شهری در مسیریابی کودکان در محدوده مطالعاتی پژوهش بسیار تأثیرگذارند. ازجمله ویژگی های اشاره شده کودکان هشت ساله در فرآیند مسیریابی می توان به فضای سبز و فرم ابنیه اشاره نمود. کودکان 9-10 ساله به فرم کالبدی و تمایز ساختمان ها در فرآیند مسیریابی توجه دارند. کودکان 10-12 ساله به ساختمان هایی اشاره دارند که در آنها تنوع رنگی بیشتر و ساختمان هایی که فرم معماری متمایزتری نسبت به سایر ساختمان ها دارند. کودکان 10-12 ساله از معابر و ساختمان های شاخص در مسیریابی استفاده می نمایند. بررسی های صورت گرفته تأثیر کالبد متمایز در رفتار مسیریابی کودکان را نشان می دهد.
بررسی تطبیقی اثربخشی تولید فضای سواره و پیاده مداری بر کیفیت محیط زیست شهری (مورد: مناطق 22گانه کلانشهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کلانشهر تهران در دهه های اخیر با آلودگی های محیط زیستی زیادی مواجه بوده است و کیفیت آن تحت تأثیر قرار گرفته است. این وضعیت با افزایش روزافزون جمعیت و به تبع آن افزایش چشمگیر اتکا به وسایل حمل و نقل موتوری جهت سفرهای درون و برون شهری در این کلانشهر مقارن بوده است. هدف از این پژوهش، ارزیابی کیفیت محیط زیست شهر تهران و پیوستگی فضایی آن با متغیرهای حمل و نقل سواره محور و دوچرخه/پیاده محور می باشد. این پژوهش با روش کمی و با استفاده از داده های سالنامه آماری استان تهران در سال ۱۳۹۸ انجام شده است. از روش وزندهی آنتروپی شانون و تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره پرومتئه برای ارزیابی و رتبه بندی مناطق شهر تهران از نظر کیفیت محیط زیست، از خوشه بندی سلسله مراتبی در محیط SPSS برای خوشه بندی مناطق ۲۲گانه و از تحلیل خودهمبستگی موران دو متغیره در نرم افزار Geoda برای بررسی پیوستگی فضایی متغیرهای حمل و نقل با کیفیت محیط زیست استفاده شده است. نتایج بیانگر وجود تفاوت های فضایی عمده میان مناطق مختلف کلانشهر تهران از نظر کیفیت محیط زیست می باشد و مناطق 22گانه در چهار خوشه عمده تقسیم بندی شده اند. روابط مثبت و منفی بین متغیرهای حمل و نقل با کیفیت محیط زیست در قالب الگوهای مختلف فضایی در مناطق مشاهده گردید و خوشه ها و ناخوشه های فضایی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد تولید فضای سواره محور و افزایش تولید سفر، تحت تأثیر ساخت فضای مصنوعی جاده ها در چرخه دوم انباشت سرمایه و سبک تولید انبوه خودرو فوردیسم، همبستگی فضایی منفی با کیفیت محیط زیست شهری دارد.