فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۲۱ تا ۵٬۲۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، تعیین مکان های مناسب جایگاه های عرضه سوخت (CNG) با توجه به ضوابط موجود در مناطق غربی کلان شهر تهران بوده است. در همین راستا با به کارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی، نقشه پارامترهای مؤثردر مکان یابی جایگاه های سوخت رسانی گازی، همچون: تراکم جمعیت، معابر و دسترسی، شیب زمین، کاربری های سازگار و ناسازگار تهیه گردید.. با استفاده از مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، مقایسات زوجی بین معیارها انجام و میزان اهمیت و وزن هر معیار با استفاده از نرم افزار Expert Choice مشخص شد. نتایج حاصل از وزن دهی معیارها نشان داد که معیارهای آتش نشانی، دسترسی و تراکم جمعیت به ترتیب دارای بیش ترین تأثیر در ایجاد مکان های مناسب احداث جایگاه سوخت رسانی گازی بودند و توسعه جایگاه های سوخت گازی در مناطق غرب شهرداری تهران براساس نیازهای جمعیتی مناطق مختلف شهر صورت نگرفته است. نقشه خروجی به دست آمده با تحلیل های مکانی و AHP نشان داد که از میان جایگاه های موجود، حدود 29 درصد آن هادر مناطق با پتانسیل مناسب و 71 درصد جایگاه ها در مکان های با پتانسیل متوسط واقع هستند و در مکان های با پتانسیل نامناسب هیچ جایگاهی قرار نگرفته است. همچنین 53/32 درصد مناطق دارای پتانسیل مناسب، 76/43 درصد پتانسل متوسط و 7/23 درصد دارای پتانسل نامناسب برای احداث جایگاه سوخت رسانی می باشند. نوآوری پژوهش حاضر در این است که مجموعه ای از پارامترهای مؤثر در مکان یابی بهینه را مورد بررسی قرار می دهد.
مدیریت عدم قطعیت های آینده فضای شهری بر شیوع بیماری های واگیردار با تحلیل عملکرد واقعیت های موجود در چارچوب برنامه ریزی سناریو (مورد مطالعه: شهر نورآباد فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
178 - 195
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت استخراج عدم قطعیت ها و پیشران ها به ویژه در محیط های شهری پویا و متلاطم امروزی جهت انجام طیف وسیعی از مطالعات برای تاب آوری شهرها در مواجهه با بیماری های واگیردار در بستر آینده پژوهی مانند تدوین راهبرد، ارزیابی راهبرد، تدوین سناریو و طراحی چارچوب فرایند شناسایی عدم قطعیت ها و پیشران ها ضروری است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث روش پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی صورت گرفته است. در این مطالعه ما برانیم با رویکرد آینده پژوهی به شناسایی عوامل موثر کلیدی محیط های شهری بر شیوع بیماری های واگیردار بپردازیم. در این پژوهش با استفاده از روش دلفی و مشارکت 30 نفر متخصص نتایج در محیط نرم افزار میک مک تحلیل شد و سپس این عوامل براساس میزان اهمیت و عدم قطعیت، اولویت بندی و حیاتی ترین عوامل مشخص، و برای شناسایی پیشران های کلیدی از نرم افزار (Micmac) استفاده شده است. نتایج حاکی از آنست که متغیرهای ضعف خدمات شهری، ضعف امکانات بهداشتی، ضعف مدیریت شهری، توزیع نامناسب درآمد، مهاجرت روستائیان به شهر، توسعه نامتوازن، ضعف سرزندگی، کمبود درآمد در شهر نورآباد ممسنی عنوان مهم ترین متغیرهای موثر محیط شهری نورآباد بر شیوع بیماری های واگیردار شناسایی شدند. و سپس با استفاده از نرم افزار سناریو ویزارد پنج سناریوی سازگار قوی با توجه به ویژگی های خاص مشخص شدند. از بین این پنج سناریو، سناریوی اول دارای شرایط ایده آل و مطلوب (سناریوی محرک)، سناریوی دوم مناسب و دارای وضعیت متوسط و سناریوی سوم، چهارم و پنجم دارای وضعیت بحرانی و نامطلوب و در مواجهه شهر نورآباد با بیمارهای واگیردار نشان دهنده وضعیت نامطلوب است.
ضرورت تغییر الگوی توسعه شهری معاصر با بازآفرینی الگوهای سنتی(مطالعه موردی: شهر اردبیل، ایران)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : بر اساس مطالعات انجام شده در دهه های اخیر، تغییر الگوی شهرسازی سنتی به مدرن با چالش هایی همراه بوده است. در مطالعه ای که در شهر اردبیل صورت گرفته است، از مهمترین چالش های حال حاضر می توان به مواردی همچون رشد و توسعه بی رویه شهر، ناموزون و نامتعادل بودن، گسست و بی نظمی در فضای شهری، عدم تناسب سرانه ها، زمین های بایر و رها شده در داخل و اطراف شهر، عدم تناسب طراحی شهری با اوضاع جغرافیایی، تحمیل هزینه های سنگین حمل و نقل شهری و ترافیکی و همچنین عدم توجه کافی به مسائل زیربنایی را اشاره داشت. هدف اصلی این پژوهش تحلیل و بررسی الگوی شهرسازی معاصر در شهر اردبیل و احیاء و بازآفرینی الگوی شهرسازی سنتی به منظور حفظ بافت اصیل ایرانی در شهرسازی مدرن و همچنین نمایش پیامدهای بی توجهی به داشته های غنی شهرسازی ایرانی است. روش بررسی: ماهیت روش انجام این پژوهش توصیفی-تحلیلی با رویکرد کاربردی می باشد که با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی پیش رفته است. جامعه آماری تحقیق شهر اردبیل است که رشد و توسعه شهری و جمعیتی طِی سال های 1335 الی 1400 مورد بررسی قرار گرفته است. برای نظارت و بررسی رشد افقی شهر از تصاویر ماهواره لندست استفاده شده و آنالیزهای آماری با روش توزیع چارکی انجام گرفته است. یافته ها و نتیجه گیری: طبق نتایج بدست آمده از این مطالعه مشخص می گردد که ساختار منسجم و منظم شهری از بین رفته است و شاهد رشد افقی شهر و عدم تناسب مساحت و جمعیت شهری و توزیع ناموزون جمعیت در سطح شهر است. همچنین براساس بررسی ها و تحقیقات صورت گرفته، الگوی شهرسازی منسجم با ساختار محله ای و منظم با محیط طبیعی و فرهنگی، مؤثرترین الگو برای حل مسائل و مشکلات شهری است و این الگو به شهرسازی بومی گرایش دارد. احیای الگوهای سنتی در شهرسازی مدرن می تواند مثمر ثمر باشد و نقش مکمل را ایفا کند.
بررسی تطبیقی میزان اثربخشی مؤلفه های جمعیت شناختی بر رضایتمندی سکونتی پژوهش موردی: محلات مقدم، تختی و هاشمی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین اثربخشی مؤلفه های شخصیتی بر رضایتمندی سکونتی در سه محله مقدم، تختی و هاشمی شهر تهران است. نوع پژوهش کاربردی و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. از روش تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و K-Means، برای تعیین محلات نمونه مطالعاتی استفاده شد. جامعه مخاطب در سنجش موضوع رضایتمندی سکونتی، ساکنینی از محلات هستند که خانه هایشان در فاصله سال های 1392-1388 نوسازی شده است. طبق فرمول کوکران 325 پرسشنامه به روش سیستماتیک در محلات تکمیل شد. نتیجه روایی پرسشنامه با آلفای کرونباخ 72/0 در ارتباط با کلیه سؤالات، این روایی را در سطح بالا مورد تأیید قرار داد. از تحلیل عامل اکتشافی جهت تبیین عوامل معرف رضایتمندی سکونتی در محلات و از آزمون های من ویتنی یوتست و آزمون کروسکال والیس جهت بررسی تأثیرگذاری ویژگی های شخصیتی بر رضایتمندی سکونتی است و درنهایت ارتباط ویژگی های شخصیتی با عوامل رضایتمندی سکونتی با تحلیل رگرسیونی مشخص گردید. نوآوری پژوهش حاضر بررسی تأثیرگذاری مؤلفه های شخصیتی بر رضایتمندی سکونتی در عرصه بافت های فرسوده شهری و همچنین در نظر گرفتن مؤلفه وضعیت اقامت ساکنان به عنوان یک مؤلفه جدید در این حوزه است. طبق نتایج حاصل چهار عامل ویژگی های مجتمع مسکونی، شرایط محیطی-اجتماعی محله، خدمات و امکانات محلی و وضعیت واحد مسکونی به عنوان عوامل معرف رضایتمندی سکونتی تعیین شدند. جنسیت، وضعیت اقامت، مالکیت، درآمد و تحصیلات بر مقوله رضایتمندی سکونتی تأثیرگذار است مؤلفه مالکیت و تحصیلات با میزان تأثیرگذاری حدود 5 درصد بیشترین و بعد خانوار با کمتر از 2 درصد کمترین میزان تأثیرگذاری را بر رضایتمندی سکونتی ساکنان دارند.
ارزیابی اثر شاخص هندسی خیابان (H/W) برعملکرد حرارتی مسکن؛ نمونه مورد مطالعه: آپارتمان های مسکونی همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
17 - 34
حوزههای تخصصی:
پیوند بین هندسه معابر شهری (H/W) و مصرف انرژی ساختمان، تعامل پیچیده ای بین عوامل اقلیمی، الگوهای مکانی، نحوه قرارگیری فضاهای باز و همجواری ساختمان هایی است که آنها را تشکیل می دهند. این تحقیق، با استفاده از مفهوم خرد اقلیم ایجاد شده متأثر از هندسه معابر شهری به بررسی عملکرد حرارتی ساختمان های مسکونی شهرهمدان پرداخته است. ارزیابی اثر هندسه معابر شهری(H/W) بر میزان مصرف انرژی، هدف اصلی است. در این مطالعه مجموعه جامعی از شبیه سازی های حرارتی مبتنی بر آب و هوای منطقه همدان و تحلیل آماری، برای بررسی چگونگی تأثیر تغییرات ضابطه ارتفاع نسبت به عرض معبر بر میزان مصرف انرژی انجام شده است. روش تحقیق به صورت ترکیبی از روش های کیفی و کمی(داده های عددی شبیه سازی) است. در مرحله شبیه سازی برای شناخت تأثیر(H/W)، بر میزان مصرف انرژی دو حالت در نظر گرفته شده است. ابتدا برای بررسی اثر شاخص عرض معبر، ارتفاع ثابت و عرض معبر متغیر و سپس برای بررسی شاخص ارتفاع، عرض معبر ثابت و ارتفاع متغیر در مدلسازی ها در نظر گرفته شده و در تحلیل یافته ها از روش های آماری، ضریب همبستگی، مقایسه با مدل مرجع و رگرسیون چندگانه بهره گرفته شده است. نتایج بیان می دارد که در تمام قطعات مسکونی الگوهای شمالی، بین ( متغّیر(6الی36متری) W/ ثابت H) و میزان انرژی سالانه، رابطه همبستگی مستقیم و با شدت زیاد و در الگوهای جنوبی، بدون همبستگی است. همچنین بین ( ثابت W/ متغیر(3الی10طبقه)H) و انرژی سالانه در قطعات شمالی، همبستگی مستقیم و در قطعات الگوهای جنوبی رابطه همبستگی معکوس ولی با تاثیر بسیار کم برقرار است. بنابراین شاخص هندسی معابر شهری در الگوهای شمالی مؤثر بوده و افزایش ارتفاع با افزایش فاصله افقی بین ساختمان ها در کاهش مصرف انرژی تأثیرگذار است. هرچه مقدار شاخص ((H/W در معابر شهری اقلیم سرد همدان عدد کمتری باشد(دره های کم عمق)، با افزایش جذب تابش خورشیدی، میزان مصرف انرژی ساختمان کاهش می یابد. با تحلیل رگرسیون چندگانه مشخص شد، شاخص های هندسی ((H/W و مقدار سطوح درمعرض آفتاب(Ssu) و سایه(Ssh) نسبت به زیربنا(A) و سطح کل(S)، بیشترین تبیین کننده مصرف انرژی در الگوهای قطعات شمالی هستند. الگوی پیشنهادی (تغییر در استقرار سطح اشغال الگوی اول) بهینه ترین عملکرد حرارتی را با کاهش 9/42 درصد انرژی سرمایشی و 73/4 درصدی انرژی نهایی دارد.
تحلیل رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
143 - 161
حوزههای تخصصی:
رقابت پذیری مقصد اگرچه به خوبی در ادبیات موضوع گردشگری جاافتاده است، اما پر از ناسازگاری ها و تناقض ها در مفهوم، سنجش و مشروعیت آن به عنوان یک موضوع پژوهشی است. این وضعیت موجب شده است که علی رغم تلاش بسیاری از پژوهشگران، امکان ارائه یک مجموعه جهان شمول شاخص های رقابت پذیری که قابل کاربرد برای همه مقصدها در همه زمان ها باشد، وجود نداشته باشد. بنابراین، هدف از این تحقیق، تعیین ابعاد یا مؤلفه های رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری و شاخص های سنجش آن ها به گونه ای بوده است که بر اساس آن بتوان به اندازه گیری و سنجش رقابت پذیری مقصدهای گردشگری پرداخت. در راستای پاسخگویی به مسئله اصلی تحقیق، گام های سه گانه پژوهش تعیین شده اند. در گام اول به احصای مؤلفه های رقابت پذیری و شاخص های سنجش آن ها و اعتبارسنجی آن ها با استفاده ازنظر خبرگان پرداخته شده است. در گام دوم تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه آنلاین و نظرسنجی از 320 خبره گردشگری در سطح 12 مقصد گردشگری منتخب، علاوه بر سنجش میزان رقابت پذیری، میزان تأثیرگذاری هریک از مؤلفه های رقابت پذیری تعیین شده است. در گام سوم تحقیق، با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون توکی، تفاوت بین میزان رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری منتخب در کل و به تفکیک مؤلفه ها تحلیل شده است. بر اساس نتایج تحقیق هشت مؤلفه و چهل ودو شاخص برای سنجش رقابت پذیری تعیین شدند. نتایج تحقیق نشان داد که چهار مؤلفه زیرساخت های عمومی، مدیریت مقصد، سیاست و برنامه ریزی گردشگری و عوامل تقویت کننده و حمایت کننده که به ترتیب در رتبه های اول تا چهارم میزان تأثیرگذاری بر رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهری قرارگرفته اند، نقش بسیار کلیدی در تبدیل مزیت های موهبتی یا طبیعی مانند منابع و جاذبه های کلیدی به مزیت رقابتی مقصدهای گردشگری شهری بر عهده دارند.
سنجش کیفیت محیط سکونت در محله نارمک تهران
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط مفهومی است جذاب و درعین حال مفهومی چندبعدی و پیچیده که توافق عامی درباره ی آن وجود ندارد. بااین حال اندیشمندان در این باب متفق القول هستند که شاخص های عینی و ذهنی برای تعریف آن باید به صورت همزمان در نظر گرفته شوند. رشد شتابان نوسازی بافت های فرسوده و آنچه ما شاهد آن هستیم، نشان از توجه به نوسازی و غفلت از فضاها و مکان های شهر و روابط بین آن ها در این بافت ها توسط مراجع ذی نفوذ می دهد که ما لازم میدانیم این همه نگرانی ها را در مورد ساختمان های منفرد و سایر مصنوعات کالبدی را متوقف کنیم و به جای آن به مکان ها در کلیت خود بیندیشیم. در این پژوهش هدف اصلی سنجش شاخص های کیفیت فضاها و محیط سکونت در محله نارمک تهران به عنوان اولین تجربه شهرسازی مدرن با اندیشه های ناسیونالیستی ایرانی در شهر تهران است . برای نیل به این هدف ابتدا به شناسایی شاخص های اصلی پرداخته تا با استفاده از پرسشنامه( به منظور بومی ساختن نتایج حاصل از تجربیات و انطباق با شرایط فرهنگی محله نارمک) و بهره گیری از تحلیل عاملی به منظور کمی سازی، سنجش و گزینش معیارها و همچنین تحلیل رگرسیونی میزان رضایت مندی ساکنان محیط موردنظر امتیازدهی شد، بر این اساس عامل حمل ونقل بیشترین میزان رضایت و عامل فرهنگی و اجتماعی کمترین میزان رضایتمندی ساکنان نارمک را دارا بوده است.
راهبرد بازآفرینی شهری با تکیه بر توسعه درونی در بهبود ساختار کالبدی-محتوایی مناطق متروک شهری (نمونه مطالعاتی: محدوده سایت کارخانه سیلو کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
در اواخر قرن بیستم، راه حل های متفاوت و گاه متناقضی برای توسعه ی شهرها مطرح شد، بهره گیری از این راه حل ها ضمن آنکه باعث رشد پراکنده ی شهرها در اراضی و محیط زیست اطرافشان شد، زمینه ی بازماندن نواحی مرکزی شهرها از جریان توسعه را نیز فراهم آورد، اما با مطرح شدن رویکردهای جدید توسعه ی شهری نظیر بازآفرینی، نگرش توسعه ی درونی و استفاده از امکانات موجود در دستور کار قرار گرفت. مقاله ی حاضر با هدف بهبود وضعیت موجود محدوده ی سایت کارخانه سیلوی کرمانشاه، سعی دارد در زمینه ی بازآفرینی آن راهبردهایی را ارائه نماید . اطلاعات این پژوهش به صورت اسنادی و کتابخانه ای، مصاحبه و مطالعه های میدانی فراهم شده است. با تعیین موقعیت محدوده ی مورد مطالعه در ماتریس (SWOT) نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدها شناسایی شده و در ادامه با استفاده از ماتریس ارزیابی (EI) راهبردهای قابل قبول برای بازآفرینی محدوده ی موردنظر، مشخص شده اند. نتایج نشان می دهد، نقش عوامل بیرونی در بازآفرینی این محدوده بیشتر از نقش عوامل درونی آن است. از این رو با بهره گیری از ماتریس ارزیابی (EI) استفاده از استراتژی حفظ ونگهداری پیشنهاد می شود تا علاوه بر حفظ وضع موجود، تلاش کافی در زمینه ی تقویت نقاط قوت و استفاده ی بهینه از آن ها، کاهش نقاط ضعف و تبدیل آن ها به نقاط قوت و استفاد ه ی بهینه از فرصت ها و تبدیل تهدیدها به فرصت صورت پذیرد.
تحلیل برهمکنش های فناورانه کاربران در فضاهای باز عمومی دانشگاهی در راستای پیاده سازی سایبر پارک های شهری مطالعه موردی: پردیس باغ ملی دانشگاه هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
59 - 73
حوزههای تخصصی:
ظهور دنیای مجازی منجر به خلق فضاها و ایجاد الگوهای رفتاری نوینی در زندگی انسان مدرن امروزی شده است. در همین راستا، سایبر پارک، از طریق هم آفرینی فضاهای باز عمومی و بهره گیری از فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطاتی، فرصت های فراوانی را برای ذی اثران در حوزه تعاملات دیجیتالی (تبادل اطلاعات، انتقال تجارب، به اشتراک گذاری دانش و...) فراهم کرده است. درواقع، سایبر پارک زیست بوم اجتماعی هوشمندی است که در جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار، می تواند با استفاده از افزارهای فناورانه و در بستر طبیعت، نیازها و خواسته های افراد را به ویژه در زمینه آموزش و یادگیری برآورده کند. هدف اصلی این پژوهش، امکان سنجی پیاده سازی سایبر پارک ها از طریق برهمکنش های فناورانه کاربران در فضاهای باز عمومی دانشگاهی است و پردیس باغ ملی دانشگاه هنر به عنوان نمونه موردمطالعه انتخاب شده است. بدین منظور، داده ها به صورت میدانی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شده و سپس با بهره گیری از روش تحلیل کمی و به کارگیری نرم افزار آماری SPSS و نیز به کمک راهبرد پژوهشی مطالعه موردی، تحلیل داده ها انجام شده است. برای ارتقای اعتبار این پژوهش، مطالعه آزمایشی (30 عدد پرسشنامه) اجرا شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که موفقیت در استقرار سایبر پارک درون فضاهای باز عمومی دانشگاهی نیازمند توسعه و تقویت زیرساخت های فناورانه در این مکان و تأمین فضای مناسب (به خصوص محیط طبیعی) برای فراهم شدن امکان حضور افراد برای استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی و به اشتراک گذاری تجارب حاصل از آن ها است. یافته ها به اشتیاق و تمایل بالای ذی اثران (دانشجویان یا کاربران اصلی) به مشارکت در امور مربوط به فضای باز عمومی آموزشی نیز اشاره دارند. همچنین، کیفیت فضای باز عمومی پردیس باغ ملی دانشگاه هنر به شدت مرتبط با امکانات موجود در آن بوده و با زندگی اجتماعی دانشجویان (مرتبط با کاربرد فناوری های اطلاعات و ارتباطات) همبستگی قوی دارد.
تبیین نقش مکان سازی در احیا روابط اجتماعی محلات شهری معاصر(نمونه موردی: محلات منتخب شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : از آنجایی که ضعف روابط اجتماعی در محلات می تواند سبب مشکلاتی از قبیل کم رنگ شده حس تعلق به مکان، روحیه جمعی و ...شود، به منظور بهبود این شرایط، ایجاد بستر و مکان مناسب برای رویارویی افراد محله و برقراری تعاملات اجتماعی و مشارکت آن ها در برنامه های مربوط به محله، امری ضروری می باشد. رویکرد مکان سازی، در طی دهه های اخیر با هدف خلق و تبدیل فضا به مکان های اجتماعی به وجود آمده است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. در این پژوهش سعی شده است جهت بررسی مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی محلات شهری، محلات عباسی، منصور، ماندانا، پرواز و فردوس به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شود. در این مقاله و در بخش تحلیل داده ها، محلات شهری منتخب براساس آزمون های آماری رگرسیون، اسپیرمن ، فریدمن و آنوا ارزیابی گردید. یافته ها : یافته های پژوهش حاکی از این است که بر اساس نتایج بدست آمده از مطالعات آماری، ابعاد کالبدی، ابعاد اجتماعی، ابعاد مدیریتی- سیاست گذاری، ابعاد ادراکی- معنایی و ابعاد اقتصادی دارای ارتباط معنادار با تبیین مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی از دیدگاه شهروندان هستند و بعد کالبدی و اجتماعی بیشترین میزان اثرگذاری را بر میزان تبیین مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی در فضاهای شهری منتخب ایفا می کند. نتیجه گیری : مجموع نتایج حاصل از این پژوهش از یک سو چارچوب لازم جهت بررسی علمی و منطقی مفهوم مکان سازی در محلات شهری را فراهم آورده و از سوی دیگر زمینه اقدامات آینده در راستای احیا روابط اجتماعی در سطح محلات شهری را فراهم آورد. سنجش مدل پژوهش در محلات شهری بیشتر و دیگر شهرهای ایران می تواند درک عمیق تری از مکانیسم تبیین مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی محلات شهری را فراهم آورد.
استخراج سازوکار ادراکی قرارگاههای رفتاری در فضاهای شهری با استفاده از پایش مکانی مطالعه موردی: میدان آرامگاه بوعلی سینای همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
97 - 108
حوزههای تخصصی:
نگاهی گذرا به عرصه های عمومی شهری اهمیت میدان به عنوان محیطی مصنوع در شهر را به ذهن متبادر می سازد. محیطی که بیش از آن که نقش گره را در معادلات شهری بازی کند، به عنوان مکانی برای حضور اقشار مختلف جامعه و عرصه عینی بروز تعاملات اجتماعی پایدار، بستری برای همزیستی مسالمت آمیز شهروندان و محلی برای گذران اوقات فراغت مردم شناخته می شود. توسعه های شهری اخیر، وسعت گرفتن شهرها و افزایش حضور وسایل نقیله شهری میدان ها را تنها به گره هایی در راستای حل ترافیک موجود شهر بدل ساخته است. در حالی که نخستین بار میدان فقط برای انسان، حضور و ایجاد روابط اجتماعی در عرصه های شهری پدید آمد. نادیده گرفتن رابطه انسان و محیط به خصوص در میادین شهری که نقشی پر رنگ در فضاهای شهری برعهده دارند از یک سو و جلوگیری از بی استفاده ماندن فضاهای شهری، تبدیل شدن عرصه های شهری به فضاهای نگاشتی( عقلی و مهندسی) و عمدتاً گره های ترافیکی در سطوح شهرها از سوی دیگر ضرورت پژوهش حاضر را روشن می سازد. بررسی رابطه میان استفاده کنندگان و ویژگی های محیطی به دلیل یافتن راه حل های طراحی از الگوهای قرارگاه های رفتاری و کاربست آن در راستای طراحی های هوشمندانه آتی در پروژه های شهری از اهداف اصلی این تحقیق است. روش تحقیق به کار گرفته شده کاربردی است که مبتنی بر مطالعات اسنادی و مشاهدات غیر درگیرانه محیطی و پیمایشی است. برداشت های میدانی که از مشاهده حضوری ادراک رفتار استفاده کنندگان به دست آمد، به وسیله نرم افزار SPSS 22 کمی شده و مورد تحلیل و بررسی آماری قرار گرفت. نتایج نشان می دهد، مردم به طور مساوی درگیر ابعاد اجتماعی و فیزیکی میدان بوعلی سینا هستند. استفاده کنندگان صحنه ها و قرارگاه های رفتاری را که شرایطی مناسب برای گردهم آمدن، ایجاد رفتارهای اجتماعی، محملی برای دیدار دوستان، آشنایان و افراد غریبه و فعالیت های متنوع و دارای معنای خاص و متحد باشند را ترجیح می دهند.
بررسی عوامل آسیب رسان اجتماعی در بافت های تاریخی (نمونه موردی: محله قلعه محمود شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : بافت محلات تاریخی در میانه ساختار شهرهای امروزی، نمادی از کلیت شهر و هویت آن می باشند. حفاظت از این نواحی می تواند در ارتقای تنوع فرهنگی و مبارزه با فقر موثر باشد و هویت فرهنگی و کیفیت زندگی را برای ساکنان شهر به ارمغان بیاورد. حفاظت از ساختمان های قدیمی را نمی توان از جمعیت محلی که به آن مناطق تاریخی معنا می بخشد جدا کرد. ساکنان بافت های تاریخی باید از کیفیت شرایط زندگی خود آگاه شوند و آنها را برای انتقال هویت ارزشمند خود به نسل های آینده تشویق کرد. کارکردهای جدید شهرها و شهرهای معاصر باید با کارکردهای قدیمی سازگار باشد. لذا این عدم هماهنگی میان کالبد بافت محلات قدیمی و نوع ساختار اجتماعی از مهمترین مسائل شهری در مواجهه با بافت های تاریخی می باشد. وجود معضلات اجتماعی که خاستگاه آنها نوع برخورد مدیران با بافت های تاریخی است؛ موضوع اصلی این پژوهش می باشد. هدف از این پژوهش، پرداختن به آسیب های اجتماعی این بخش از بافت تاریخیِ شهر کرمان با عنایت به پیوستگی آن به بافت زنده شهری معاصر است.
داده و روش : تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است و به روش استنادی به اجرا درآمده است. با توجه به اطلاعات گردآوری شده میدانی در حوزه کالبدی و نظام اجتماعی به دسته بندی معضلات و تحلیل آن ها در بافت مجموعه بازارهای اطراف میدان ارگ کرمان به عنوان هسته مرکزی بافت تاریخی پرداخته شده است.
یافته ها : بافت محله قلعه محمود واقع در بخش جنوبی میدان ارگ دارای سکنه غیر بومی و مهاجر بوده که متاسفانه به دلیل غفلت مسئولین و البته عدم آگاهی کافی مردم متروکه شده و به یکی از مکان های تجمع معتادین و مهاجران افغان تبدیل گشته است. همچنین راسته بازاری که تقریبا غیرفعال می باشد و متأثر از این بافت اجتماعی است.
نتیجه گیری : در نهایت بیان گردید که معضلات کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برهم تاثیر داشته و جدای از هم نمی توان آن ها را دید. بخصوص در بافت این محله که بخشی از محله فقط در طول روز فعال بوده و این باعث عدم هماهنگی ساختار کالبد با نظام اجتماعی در این گردیده است.
تحلیل چند بعدی از شاخص های شهر هوشمند در دوره همه گیری کووید 19؛ مورد مطالعه: شهر مشهد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
به طورکلی شهرهای هوشمند برای بهبود زندگی شهری به فناوری اطلاعات و ارتباطات متکی هستند که مفاهیم شهر هوشمند به عنوان تلاش برای بهبود عملکرد شهری و تمایل به ارائه راهکارها و راه حل ها برای مشکلات شهری به منظور ارائه کیفیت بالاتر زندگی انسان شناخته می شود. همان طور که در دوران کووید-19 شاهد آن بودیم دولت ها برای کارآمدتر کردن فاصله اجتماعی در سراسر جهان به یک قرنطینه اجباری شهری روی آورده اند. در این شرایط تحرکات جسمانی محدود و فعالیت های روزمره به صورت منظم از طریق دورکاری انجام می شد که به اهمیت هوشمند سازی شهری می توان پی برد. در این پژوهش به تحقق شهر هوشمند با زیرساخت های دولت الکترونیک و مجازی و هوشمند شدن خدمات دولت با کاربست مؤلفه اصلی پویایی هوشمند، اقتصاد هوشمند، محیط هوشمند، حکمروایی هوشمند و مردم هوشمند در دوران شیوع کووید-19 در شهر مشهد پرداخته شد. این پژوهش، ازنظر روش جز پژوهش های کمی- کیفی، به لحاظ هدف جز پژوهش های کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی و تحلیلی است. به منظور ایجاد پایگاهی از عوامل اولیه موجود درباره عوامل مؤثر بر شهر هوشمند از تکنیک پویش محیطی و بررسی پیشینه ادبیات استفاده شده است. برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و پیمایشی استفاده شده که از روش پرسشنامه بهره گرفته است. نتایج نشان داد که مؤلفه های مردم هوشمند، حکمروایی هوشمند و اقتصاد هوشمند دارای بیشترین همبستگی با مفهوم شهر هوشمند را داشته اند. درواقع با ارتقای مؤلفه های نامبرده مفهوم شهر هوشمند تا حد زیادی محقق می شود. درنهایت می توان گفت تأثیرگذارترین مؤلفه مردم هوشمند می باشد و با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون های آماری شیوع بیماری کووید-19 در شهر مشهد باعث افزایش مؤلفه مردم، حکمروایی و اقتصاد هوشمند شده است.
طراحی مدل بخش بندی بازار هدف برای گردشگران خارجی، مطالعه موردی: استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
119 - 134
حوزههای تخصصی:
بازار گردشگری، متشکل از افرادی با نیازها وخواسته هایی متفاوت از یکدیگر است و مدیران فعال در صنعت گردشگری برای موفقیت در جذب افراد باید از نیازها و خواسته های آنان آگاه باشند از آنجاکه بررسی نیاز و خواسته های تک تک افراد در بازار گسترده ای چون بازار گردشگری ممکن نیست، باید افراد را بر پایه تشابه و تفاوت با یکدیگر در قالب بخش های بازار بررسی کرد؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل بخش بندی بازار هدف برای گردشگران خارجی، بر اساس گام های پیشنهادی گلیزر و استراوس به اجرا در آمده است. جامعه آماری شامل مدیران ارشد سازمان های میراث فرهنگی، شهرداری، استانداری و فرمانداری استان گیلان و خبرگان رشته های مدیریت بازرگانی و گردشگری است که در این میان 15 نفر از آنان به روش گلوله برفی در قالب نمونه آماری جهت مصاحبه از طریق پرسشنامه نیمه ساختاریافته بهره گرفته شده است. ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠیﻞ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪﻫﺎ از نرم افزار مکس کیو دی ای و سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری انتخابی و کدگذاری محوری استفاده شده است. یافته های تحقیق منجر به ارائه 7 مقوله اصلی جاذبه های تاریخی، جاذبه های فرهنگی، جاذبه های اقتصادی، عوامل مربوط به حمایت و پشتیبان، شرایط محیطی کشور، توسعه اقتصادی و توسعه فرهنگی شده است. همچنین نتایج مربوط به کارکرد دوم مرحله کدگذاری که در آن 15 مقوله ظهور یافته که در در ﺟﺮیﺎن ﺗﺤﻘیﻖ در ﻗﺎﻟﺐ دﺳﺘﻪﻫﺎ یﺎ ﻃﺒﻘﻪﻫﺎی ﺗﻌﺮیﻒ ﺷﺪه با روش دادهﺑﻨیﺎد، ﺣﻮل یک »ﻣﻘﻮﻟﻪ ﻣﺤﻮری« یﺎ ﻫﻤ ﺎن »بخش بندی بازار هدف برای گردشگران خارجی« ﺳ ﺎﻣﺎن ﻣﻰیﺎﺑﻨ ﺪ. در این راستا بخش بندی روانشناختی در دسته شرایط علی، بخش بندی جغرافیایی در دسته شرایط زمینه حاکم، بخش بندی رفتاری جزو دسته شرایط محوری، بخش بندی جمعیت شناختی جزو دسته شرایط مداخله گر قرار گرفته اند. توسعه فرهنگی و اقتصادی گیلان از پیامدهای بازاریابی قابلیتهای فرهنگی-تاریخی،گردشگری گیلان می باشد.
بررسی بازشناسی اصول بازآفرینی پایدار در کیفیت بخشی فضاهای شهری، مطالعه موردی: بافت تاریخی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
117 - 132
حوزههای تخصصی:
با مطرح شدن بازآفرینی پایدار و لزوم توجّه به همه ابعاد وجودی شهر، شامل زیست محیطی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی، به عنوان اساس توسعه پایدار شهری، مشکل بافت های تاریخی و قدیمی نیز وارد مرحله مطالعاتی جدیدی شده است. که سعی در حفاظت از ارزش ها، احیاء و ارتقای انسجام اجتماعی ساکنان محله در بافت های ارزشمند شهری را دارد. در این راستا و در جهت ارتقای کیفی فضاهای شهری و ارزش های کالبدی - اجتماعی بافت های قدیمی و تاریخی شهرها هدف از این پژوهش بازشناسی اصول بازآفرینی پایدار و بررسی تأثیر آن اصول در کیفیت بخشی فضاهای شهری تبریز می باشد. در جهت تحقق اهداف تحقیق، پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از منظر هدف کاربردی است. در این پژوهش از شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای و تحلیل نظریات اندیشمندان و از ابزار پرسشنامه، و تحلیل آن به شیوه مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزارهای SPSS و lisrel استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ابعاد و مؤلفه های بازآفرینی پایدار را می توان در 6 بعد کالبدی – بصری، معنایی – ادراکی، عملکردی – فعالیتی، اجتماعی – فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی و 36 شاخص طبقه بندی و تقسیم نمود. بر اساس یافته های پژوهش بین بازآفرینی پایدار و کیفیت بخشی فضاهای شهری رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد، مقدار ضریب مسیر به دست آمده برای این رابطه برابر با 76/0 بود. همچنین با استفاده از مدل تحلیل عاملی تائیدی و تعیین میزان ضریب و تأثیر شاخص های بازآفرینی پایدار در کیفیت بخشی فضاهای شهری تبریز، بعد کالبدی – بصری بیشترین تأثیر را در کیفیت بخشی به فضاهای شهری داراست.
ارزیابی فرم بهینه سقف جهت به کارگیری بادخان در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳
35-46
حوزههای تخصصی:
سلسله مراتب طراحی اقلیمی در یک منطقه نقش زیادی در شرایط آسایش محیطی دارد. در دوران معاصر طراحی اقلیمی عکس العمل منطقی به بحرانهای ناشی از کمبود منابع تولید انرژی و افزایش آلودگیهای محیطی ناشی از مصرف سوخت های فسیلی بودهاست. این موضوع در مناطقی با اقلیم خاصاز اهمیت بیشتری برخوردار است. توجه به اهداف عمده طراحی اقلیمی در هر منطقه و پیشبینی مواردی در جهت تحقق بخشیدن به این اهداف موجب سازگاری و هماهنگی ساختمانها با شرایط اقلیمی و موجب صرفه جویی در مصرف انرژی در هر اقلیم خواهد شد که سابقه چند هزارساله بخصوص در ایران دارد. در ایران، یکی از اقلیمهایی که توجه به شرایط زیستمحیطی به منظور ایجاد آسایشحرارتی و رسیدن به معماری همساز با اقلیم در آن نقشحیاتی دارد، اقلیم گرم و خشکاست که همواره دمای بالایی دارد. این اقلیم به منظور تهویه و سرمایش غیرطبیعی نیاز به مصرف انرژی دارد. این پژوهش درصدد است که با توجه به مباحث مربوط به طراحی اقلیمی، فرم مناسب سقف جهت استفاده بهینه از تهویه طبیعی در شهر اصفهان که با مشکلات ناشی از گرما مواجه میباشد، را ارزیابی نماید. از آنجا که در ساختمانهای فشرده و متراکم که جریان هوای زیادی به بدنه ساختمان برخورد نمیکند، سقفدر سازوکار تهویه نقشاساسی دارد در این مقاله با مدلسازی سه نوع سقف منحنی، شیبدار و مسطح راهکارهای کالبدی به منظور رسیدن به سازوکار بهینه تهویه طبیعی در ساختمانهای شهر اصفهان بررسی شده است و درنهایت فرم بهینه سقف در ارتباط با تهویه طبیعی مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و اطلاعات با استفاده از دادههای پایگاه هواشناسی و منابع اسنادی معتبر جمعآوری شده است. همچنین از مدلسازی رایانهای در نرم افزار (Flow Design Autodesk) به منظور راهکارهای معماری و سنجشاستفاده شده است.
ارزیابی جایگاه مؤلفه های سرمایه اجتماعی در تحقّق پذیری بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری (مطالعه موردی: سکونتگاه غیررسمی اخترآباد کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: بازآفرینی یکی از رویکردهای توسعه درون زای شهری است که هدف آن ارتقای ابعاد مختلف کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بافت های شهری می باشد. با توجه به اهمیت بعد اجتماعی در فرایند بازآفرینی شهری پژوهش حاضر به بررسی نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی در تحقق پذیری بازآفرینی در بافت های ناکارآمد در سکونتگاه غیررسمی اخترآباد کرج پرداخته است. روش: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. برای جمع آوری اطلاعات از روش پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر کل جمعیت محله اخترآباد برابر با 13565 است و حجم نمونه آن 381 می باشد. برای ارزیابی نقش سرمایه اجتماعی در تحقق پذیری بازآفرینی شهری از 6 مؤلفه آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، تشکل اجتماعی، شبکه و روابط اجتماعی و مشارکت اجتماعی استفاده شده است. از نرم افزار Smart PLS و SPSS جهت تحلیل یافته ها استفاده شده است. برای بررسی رابطه بین متغیرهای تحقیق از مدل ساختاری در سطح معناداری و برای ارزیابی نقش مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر تحقق پذیری بازآفرینی در بافت های ناکارآمد از مدل ساختاری در سطح بار عاملی استفاده شده است. یافته ها: یافته های مدل ساختاری در سطح معناداری نشان دهنده مقدار آماره T بیشتر از 2/58 برای تمامیه متغیرهای اثرگذار و اثرپذیر تحقیق و رابطه معنادار در سطح 99 درصد بین آن ها می باشد. یافته های مدل ساختاری تحقیق در سطح بار عاملی نشان می دهد که مؤلفه های 6 گانه انسجام اجتماعی، شبکه و روابط اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی، آگاهی اجتماعی و تشکل اجتماعی به ترتیب با مقدار ضریب مسیرهای 0/378، 0/376، 0/331، 0/324، 0/234 و 0/198 بر تحقق پذیری بازآفرینی شهری در بافت های ناکارآمد محله اخترآباد کرج تأثیرگذار می باشند. نتایج: نتایج تحقیق تببین کننده رابطه معنادار مثبت بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی و تحقق پذیری بازآفرینی در باف های ناکارآمد محله اخترآباد شهر کرج می باشد. همینطور نتایج تحقیق تببین کننده سطوح تأثیرگذاری متفاوت مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر تحقق پذیری بازآفرینی در بافت های ناکارآمد محله اخترآباد شهر کرج می باشد.
مؤلفه های مؤثر بر پیشگیری از جرائم و تأمین امنیت شهری مطالعه موردی: منطقه 15 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
19 - 37
حوزههای تخصصی:
لازمه داشتن شهری پویا با ابعاد پایدار، تأمین امنیت شهری می باشد. این مسئله در کنار برآورد نیازهای اساسی از ارکان اصلی در توسعه شهرها قلمداد شده است. به همین منظور با توجه به در حاشیه بودن و بروز جرائم و آسیب های اجتماعی متعدد در منطقه 15 تهران، هدف از این مطالعه بررسی مؤلفه های مؤثر بر تأمین امنیت شهری در راستای تحقق ابعاد شهر پایدار در این منطقه می باشد. مطالعه حاضر از نوع «کاربردی» و به روش «کمی - پیمایشی» با لحاظ رویکرد ساختارگرا انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان منطقه 15 تهران به تعداد 659468 نفر تشکیل و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده که به صورت تصادفی در بین نمونه آماری توزیع گردید. برای تعیین روایی پرسشنامه از سنجه KMO استفاده که روایی آن 76/0 و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده که نتیجه حاکی از تأیید کلی آن با ضریب 79/0 بوده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. بر مبنای یافته های تحقیق همبستگی درونی مناسب در بین 3 مؤلفه بنیادی، دینامیکی و امنیتی ارزیابی امنیت در فضاهای شهری منطقه 15 تهران وجود داشته که دراین بین مؤلفه بنیادی از اولویت بالاتری برخوردار بوده است. نتایج نشان داد که شاخص هایی چون تأثیر نوع طراحی محیطی، میزان کیفیت زندگی افراد، فقدان یا فرسودگی زیرساخت های شهری و هم جواری محیط های مسکونی با محیط های ناامن دارای اهمیت بیشتری به منظور برنامه ریزی برای بهبود شرایط آن ها جهت بسترسازی مقوله امنیت در فضاهای شهری منطقه 15 شهر تهران می باشد.
جغرافیای شرکتی خدمات پیشرفته پشتیبان تولید پژوهش موردی: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱
23 - 39
حوزههای تخصصی:
این مقاله در ابتدا "خدمات پیشرفته ی پشتیبان تولید" (APS)را تعریف می کند و به نظریه های پیرامون کارکرد و رفتار فضایی APS می پردازد. سپس جغرافیای شرکتی APS تهران را در مناطق 22 گانه ی شهرداری، با هدف تبیین جایگاه فراملی کلانشهر در شبکه ی شهری جهانی، تحلیل می کند. از حدود دو هزار شرکت ارائه دهنده ی این خدمات، دویست نمونه را مورد پرسشگری و مصاحبه قرار می دهد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که: 1- کلانشهر تهران، مرکز فرماندهی و مدیریت خدمات پشتیبان تولید در ایران است. 2- تهران از نظر پیوندهای جهانی به واسطه ی APS، از جایگاه ضعیفی برخوردار است و هنوز شهر جهانی محسوب نمی شود. 3- از نظر سازمان فضایی، خدمات APS جغرافیای جدیدی را بر مبنای اقتصاد شرکتی طی دو دهه ی اخیر در تهران شکل داده است که موجب پیدایش"کانون خدمات شرکتی کلانشهر تهران" متفاوت از مرکز تجاری گذشته شهر است.
تأثیر متغیرهای معماری بر زمان تخلیه کلاس درس در شرایط اضطراری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روند تخلیه ی افراد از یک فضای ساخته شده مانند یک استادیوم، سالن تئاتر، یا یک کلاس درس نه تنها مورد توجه مدیران و سازمان های کمک رسان است بلکه مورد علاقه طراحان و پژوهشگران حوزه ی معماری نیز است. در این مطالعه روند تخلیه ی یک کلاس درس با ابعاد داخلی 8/7 متر در 12 متر و با 42 نفر دانش آموز در شرایط اضطراری بوسیله ی مدلسازی کامپیوتری به روش عامل محور و با استفاده از الگوریتم A* مورد بررسی قرار گرفت و تاثیر متغیرهای معماری عرض درب خروجی، تعداد درب های خروج و جهت کشیدگی کلاس بر زمان تخلیه ی کامل افراد از اتاق با یکدیگر در دوازده سناریوی مختلف بررسی و مقایسه گردید. نتایج این بررسی مشخص نمود که بیشترین تاثیر در کاهش زمان تخلیه مربوط به تعداد درب خروج و کمترین تاثیر مربوط به جهت کشیدگی کلاس است. بررسی های بیشتر مشخص نمود جهت کشیدگی کلاس ها هنگامی بر کاهش زمان تخلیه تاثیرگذارند که با استفاده از سایر متغیرهای معماری تراکم جلوی درب های خروجی کاهش پیدا کرده باشد.