فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۴۱ تا ۴٬۸۶۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
326 - 339
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها اصلی ترین عامل تغییردهنده شکل زمین هستند.ژئومورفولوژی رودخانه ای، به مطالعه فرم ها و فرایندهای رودخانه ای و تغییر و تحول آنها ونقش انسان و اثرات متقابل بین آنها می پردازد. رودخانه های شهری یکی از اکوسیستم هایی هستند که به دلیل مداخلات نسنجیده و غیر علمی انسانی مورد تخریب و دستکاری قرار گرفته اند.کریدور رودخانه ای کن به عنوان یکی از رودخانه های مهم تهران از این تغییرات مستثنی نبوده است. براثر تغییرات انسانی بستر این رودخانه و کانالیزه کردن آن ، کارکردهای طبیعی و اکولوژیک این رودخانه کاهش یافته و مختل شده است.تغییر در سیما و منظر طبیعی بستر، تغییر در پوشش بستر و پوشش گیاهی، تجاوز به حریم رودخانه، … ازجمله مسائلی است که رودخانه کن در شهر تهران با آن روبروست.هدف این پژوهش بررسی و تحلیل شرایط و کیفیت مورفولوژیک رودخانه کن در شهر تهران با استفاده از مدل MQI است. در این راستا با استفاده از مشاهدات میدانی و تصاویر گوگل ارث ، در طول مسیر ، 6 بازه تعیین و شناسایی شد. پس از بررسی و امتیازدهی 28 شاخص با استفاده از مدل MQI ، بازه 2 یعنی بوستان جوانمردان کیفیت مورفولوژیکی بسیار ضعیف و بازه های 1، 3 و 4 ، کیفیت ضعیف را نشان دادند.تنها دو بازه 5 و 6 در بخش پایینی کریدور یعنی مناطق فرودگاه و معادن شن ، دارای کیفیت متوسطی بودند.در مجموع کیفیت مورفولوژیک کل کریدور رودخانه ای نیز با امتیاز 4/0 معادل ضعیف ارزیابی شد.
خلق فضاهای شهری همه شمول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های گذشته بحث مشارکت مساوی افراد کم توان و به حاشیه رانده شده در زندگی اقتصادی، اجتماعی و مدنی در رأس دستور کار سیاسی بسیاری از کشورها قرار گرفته است. با توجه به اینکه با افزایش امید به زندگی در سرتاسر جهان، شهرها می باید جمعیتی که هم در حال پیری و هم در حال افزایش هستند را به نحو شایسته ای در خود جای دهند؛ ازاین رو نیاز به توسعه محیط های شهری همه شمول که از ساکنان خود با توانایی های مختلف در تمام مراحل زندگی حمایت کنند، ضرورتی اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. بازگرداندن عزت نفس و استقلال افراد ناتوان و درعین حال تشویق توسعه و اجرای طراحی کاربرپسند، فراگیر و دربرگیرنده از اهداف مترقی چنین رویکردی است. در این راستا پژوهش حاضر که از حیث هدف کاربردی- توسعه ای است و از روش اسنادی و پیمایشی برای جمع آورده داده ها بهره برده است، به تحلیل عوامل مؤثر بر خلق فضاهای شهری همه شمول می پردازد. با بررسی ادبیات نظری پژوهش و با توسل به نظرات 20 خبره جغرافیای شهری که با روش نمونه گیری هدفمند به مشارکت دعوت شدند، ابعاد و مؤلفه های محوری خلق چنین فضاهایی استخراج گردید. سپس با استفاده از مدل سازی ساختاری -تفسیری ارتباطات میان ابعاد و همچنین میزان نفوذ و وابستگی هر یک تعیین و با نرم افزار میک مک بررسی و تحلیل گردید. بر اساس یافته های پژوهش عوامل مؤثر بر خلق فضاهای شهری همه شمول در 7 سطح و متشکل از 36 مؤلفه ارائه شد که تأثیرگذارترین آن ها شامل دسترسی، استفاده ساده و قابل درک، راحتی و انعطاف پذیری بوده است.
ارزیابی پیشران های تأثیرگذار بر تحقق مدیریت سیستمی گردشگری با تأکید بر رویکرد حکمروایی خوب، مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
17 - 32
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از مهم ترین صنایع درآمدزا، ارتباطات گسترده ای با سایر قسمت های اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و ... دارد. با توجه به ارتباطات وسیع گردشگری با بخش های مختلف، تأکید بر رویکرد مدیریت سیستمی در راستای دست یابی به توسعه این صنعت ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. در این راستا، هدف از تحقیق حاضر شناسایی پیشران های تأثیرگذار بر تحقق مدیریت سیستمی گردشگری در کلان شهر تبریز با تأکید بر رویکرد حکمروایی خوب می باشد. روش تحقیق از نظر نوع آمیخته (کمی-کیفی)، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد که به منظور تحلیل داده ها نیز از معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس با روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-pls استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل مسئولان، مدیران و کارشناسان مرتبط با حوزه گردشگری و نخبگان دانشگاهی (حدود 1400 نفر) می باشد که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به دست آمده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مدیریت در حوزه گردشگری کلان شهر تبریز دارای مشکلاتی همچون عدم هماهنگی و همکاری سازمان ها و ارگان های دولتی و موازی کاری سازمان ها، ساختار معیوب اداری و بوروکراتیک سازمان گردشگری و فقدان خط مشی و سیاست گذاری مناسب در حوزه گردشگری می باشد. همچنین یافته ها نشان می دهد که بیشترین اثرگذاری در بین مؤلفه های موردبررسی در راستای تحقق مدیریت سیستمی گردشگری در کلان شهر تبریز مربوط به وجود رهبری واحد شایسته و پاسخگو؛ وجود تعامل و اعتماد بین نهادی در نهادهای درگیر با امور گردشگری و تلاش مدیریت شهری در ایجاد و تقویت انجمن ها و نهادهای غیردولتی به منظور مشارکت در اداره امور گردشگری به ترتیب با امتیاز 822/0، 803/0 و 756/0 می باشد. از طرفی شاخص نیکویی برازش مدل GOF برای اندازه گیری برازش مدل های اندازه گیری و ساختاری مقدار 682/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل ساختاری تحقیق حکایت دارد.
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی شهری برای کودکان، بر مبنای مدل مفهومی حق به شهر، نمونه مورد مطالعه: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
115 - 130
حوزههای تخصصی:
حق به شهر،مسئله ای با ماهیت اجتماعی، سیاسی و حقوقی است که با تکیه بر مفهوم حق شهروندی، مجموعه حقوقی را برای استفاده همه ساکنین شهر از بستر زندگی شهری، به صورت شفاف و عادلانه مطالبه می کند. در شهرها، کودکان به لحاظ شرایط سنی، جسمی و روانی ویژه با مشکلات بسیار زیادی از قبیل رعایت نشدن حقوق اولیه، نبود امنیت و ایمنی، نبود امکانات و فضای کافی برای فعالیت، بازی و ... و در نتیجه عدم احساس تعلق به فضا رو به رو هستند. هدف این مقاله، بررسی مفهوم حق به شهر و شناسایی مؤلفه های مؤثر بر ارتقای کیفیت فضای عمومی شهر برای حضور پذیری کودکان است. بدین منظور، به صورت توأم از روش تحقیق کیفی و کمی استفاده شده است. با توجه به این که هر دو تحلیل کیفی و کمی به صورت متوالی مورد تفسیر قرار می گیرند، مقاله حاضر در زمره تحقیقات متوالی_اکتشافی قرار دارد. به منظور تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوا و داده بنیاد و برای کدگذاری داده ها از نرم افزار Nvivo استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات، مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند است. برای بررسی چگونگی روابط و میزان پشتیبانی مؤلفه های حق کودک به شهر از کیفیت فضای شهری از آزمون رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. شاخص کیفیت فضای شهری به عنوان متغیر وابسته و مؤلفه های حق کودک به شهر (حاکمیت، شمولیت اجتماعی، دسترسی فضا و تنوع و سرزندگی) به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شدند. بر این اساس، مؤلفه حاکمیت شهری 35.5 درصد و سایر مؤلفه ها شامل شمولیت اجتماعی، دسترسی فضایی و تنوع و سرزندگی به ترتیب 31.2درصد، 28.9درصد و 14.6درصد در میزان ارتقای کیفیت فضای شهری برای حصول مفهوم حق کودک به شهر مؤثر هستند. همچنین همبستگی و میزان تأثیرگذاری هر یک از زیرمؤلفه های حق کودک به شهر بر کیفیت فضاهای شهری نیز به تفکیک بررسی شد.
سنجش ظرفیت های توسعه میان افزا با استفاده از تحلیل چند متغییره فازی(مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد پراکنده شهرها، موجبات دست اندازی به زمین های باارزش کشاورزی و توزیع نامتناسب خدمات شهری را باعث شده است که آن هم زمینه ناپایداری محیط شهری را فراهم نموده است. در این بین توسعه میان افزا با تمسک به توسعه در اراضی خالی شهری و بافتهای قدیمی و فرسوده می تواند رشد پراکنده شهری را تقلیل داده و شهرها را بسوی پایداری هرچه بیشتر سوق دهد. از این رو هدف این تحقیق، شناسایی و تشخیص اراضی مناسب میان بافتی شهر ارومیه برای توسعه میان افزا و پیش بینی میزان زمینی که در افق سال 1405 با اعمال توسعه میان افزا می توان از رشد پراکنده شهری جلوگیری نمود، می باشد. پژوهش حاضر از نظر روش، توصیفی - تحلیلی و دارای ماهیت توسعه ای- کاربردی است. داده های موردنیاز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی گردآوری گردید. تعداد 14 معیار در قالب معیارهای طبیعی، اجتماعی و کالبدی مؤثر در تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در نرم افزارExpert choice، به منظور الویت بندی، وزن دهی معیارها، از مدل تحلیل چند متغیره فازی در محیط GISبرای تولید، وزن گذاری، فازی سازی، تلفیق و همپوشانی لایه ها و از مدل رشد نمایی و سرانه زمین برای پیش بینی میزان زمینی که با اعمال توسعه میان افزا می توان از رشد پراکنده جلوگیری کرد، استفاده گردید. نتایج نشان داد که از مجموع 6/5502 هکتار اراضی ارومیه، 83/367 (69/6%) از اراضی برای توسعه میان افزا کاملاً مناسب، 55/863 هکتار (70/15%) از اراضی مناسب، 91/1448 هکتار (33/26%) تا حدودی نامناسب، 25/1721 هکتار (28/31%) نامناسب و 06/1101 هکتار (20%) کاملا نامناسب می باشد و میزان زمینی که با اعمال توسعه میان افزا می توان در افق سال 1405 از رشد پراکنده شهری جلوگیری کرد، 3680000 متر مربع برآورد گردید.
بررسی معیارهای تاثیرگذار برافزایش میزان فعالیت زنان در فضاهای شهری مطالعه موردی: محله پونک( 20 متری گلستان) شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
47 - 60
حوزههای تخصصی:
خلق فضای شهری مناسب برای تمامی گروه های اجتماعی، از طریق شناخت نیازهای کیفی و فضایی در شهر، باید به گونه ایی باشد که در جهت ارتقا کیفیت محیطی و ایجاد بستری مناسب برای زندگی فعال شهری عمل کند. وجود جنسیت، خواه ناخواه تفاوت هایی را ایجاد می کند، این تفاوت در نیازها، فعالیت ها و متعاقب آن در رفتار ها نمود پیدا می کند و هر رفتار به کالبد مناسب خود محتاج است. لذا ایجاد فضاهای شهری مناسب و پاسخگو به نیازهای زنان و روابط بین محیط و فعالیت های آنها، در فضای شهری را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی معیارهای تأثیر گذار بر میزان فعالیت زنان در فضای شهری است. روند کار با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی شامل بررسی مبانی و تجارب مرتبط، مفهوم سازی، استخراج معیارها و اعمال آنها در قالب پرسشنامه( طیف لیکرت)، تعیین حجم نمونه و سنجش آماری در محدوده ای به عنوان محله پونک(20 متری گلستان) و در نهایت ارائه راهکارهای پیشنهادی در طرح های شهری می باشد. این محله که در غرب شهر تهران قرار گرفته، دارای شاکنین با قشر متوسط جامعه می باشد و محله ای است که شرایط ویژه ای نظیر فقر و نابسامانی و یا رفاه و تجمل ( به زبان دیگر در پایین شهر و یا بالا شهر) قرار نگرفته است. بر همین پایه پژوهش در این گونه محلات می تواند به نوعی برای مناسب سازی فضاهای شهری با هدف افزایش میزان فعالیت زنان در شهر برای اکثر محلات مشابه در شهر تهران صادق و جاری باشد. انتخاب جامعه آماری، از بانوان بالای 18 سال، به روش نمونه گیری تصادفی از 90 نفر پرسش شونده در محله پونک (20 متری گلستان) صورت گرفته است. در این پژوهش معیارهای مستخرج از مطالعات شامل شرایط کالبدی، امنیت و ایمنی، زمان فعالیت، مکان فعالیت، دسترسی و معاشرت پذیری فضا مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که با افزایش ایمنی و امنیت، زمان فعالیت و معاشرت پذیری در فضاهای شهری، میزان فعالیت زنان نیز افزایش می یابد.
مدلسازی معادلات ساختاری شاخص های شهر دوستدار سالمند کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سالمندان انسان هایی هستند که از جنبه های آناتومیکی، فیزیولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی با کاهش توانایی های مختلفی روبه رو می شوند، این امر می تواند باعث شود برخی از سالمندان قادر به تأمین نیازهای روزانه خود نباشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی و ضعیت شهر کرمانشاه از لحاظ شاخص های شهر دوستدار سالمند با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری انجام گرفت.روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را همه سالمندان شهر کرمانشاه تشکیل داد. از این جامعه، نمونه ا ی به حجم 366 به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد که به پرسشنامه شاخص های شهر دوستدار سالمند پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همسانی درونی، تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. داده ها با کمک نرم افزارهای SPSS 25 و 8.8 Lisrel مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از ضریب همسانی درونی نشان داد که این مقیاس از پایایی مناسبی برخوردار است. شاخص برازش مدل تحلیلی عاملی تأییدی مدل 8 عاملی این پرسشنامه را تأیید کرد. نتایج ضریب همبستگی نشان داد که ارتباط بین شاخص های شهر دوستدار سالمند معنادار است. همسانی درونی ابعاد این شاخص ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد. ضریب آلفای کرونباخ برای شاخص های سالمندی در دامنه 71/0 تا 84/0 است. نتایج این پژوهش نشان داد که نسخه فارسی شاخص های شهر دوستدار سالمند، پایایی و روایی مطلوبی در جمعیت ایرانی دارد و مقیاس خودسنجی مناسبی برای موقعیت های بالینی و پژوهشی در جمعیت سالمندان است. یکی از تلاش ها برای بهبود کیفیت زندگی سالمندان، این است که از طریق دولت، سیاستی را در زمینه اجرای برنامه مراقبت های بهداشتی اولیه برای سالمندان و بهینه سازی ارزش برای سیستم های بهداشتی صادر کند.
مطالعه تطبیقی مراکز محله ای شهر یزد بر مبنای شاخص های مرکز محله ایده آل با رویکرد تحلیلی FMEA مطالعه موردی: مرکز محله «یعقوبی» در بافت تاریخی و «پشت سیلو» در بافت جدید شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
3 - 16
حوزههای تخصصی:
تحولات ایجاد شده در دهه های اخیر و نیز عدم توجه به ویژگی های یک مرکز محله مطلوب و کارآمد در هر بستری و مطابق با نظرات و خواسته های استفاده کنندگان از این فضاها موجب بروز مشکلاتی از جنبه های مختلف در مراکز محله ای شده است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مسائل و مشکلات پیرامون دو مرکز محله یعقوبی در بافت تاریخی و مرکز محله پشت سیلو در بافت جدید شهر یزد و تحلیل آنها از طریق تکنیک FMEA (که اساساً با هدف دستیابی به حد ایده آل کیفیت مورد استفاده قرار می گیرد) می باشد. با به کارگیری تکنیک یاد شده در عرصه شهرسازی و کالیبره نمودن آن با مفاهیم موجود در این عرصه، می توان به شناسایی و حل مشکلات فضاهای شهری به روشی اصولی و کارآمد دست یافت. این پژوهش از نوع کاربردی و در بخش تدوین مبانی نظری به روش توصیفی و با استناد به مطالعات کتابخانه ای بوده و در بخش دوم که مربوط به دو مرکز محله در شهر یزد می باشد، به روش توصیفی_تحلیلی و از طریق مطالعات و برداشت های میدانی، به کمک مصاحبه و پرسشنامه و با تأکید بر تکنیک FMEA صورت می پذیرد. مهم ترین نتایج این پژوهش در بخش مقایسه دو مرکز محله یعقوبی و پشت سیلو است که نتایج به کارگیری تکنیک FMEA نشان می دهد، مرکز محله یعقوبی در عین وجود برخی کاستی ها با توجه به نیازها و شرایط امروزی، به دلیل پیاده مداری و قرارگیری فضا در سطح ادراک انسانی، فعال بودن کاربری های تجاری محلی و همچنین ترکیب مطلوب کارکردهای برانگیزاننده حضور ساکنان نسبت به مرکز محله پشت سیلو وضعیت به مراتب بهتری را داراست. براساس نتایج تحلیلی و اولویت بندی مسائل، راهکارهای پیشنهادی برای بهبود وضعیت در دو مرکز محله یاد شده ارائه گردیده است. در نهایت جمع بندی پژوهش به ارائه نکات و آموزه هایی برگرفته از مرکز محله یعقوبی برای ارتقای کیفی مرکز محله پشت سیلو متناسب با شرایط بافت های جدید اختصاص یافته است.
تحلیل تأثیرات مخاطرات محیطی بر پایداری امنیت نواحی روستایی مرزی (مورد شناسی: روستاهای سروآباد کردستان و درمیان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
161 - 188
حوزههای تخصصی:
تأمین امنیت پایدار مناطق مرزی، لازمه مدیریت و سازگاری با تهدیدهای نوینی است که مختل کننده آن هستند. در این میان، یکی از مهم ترین عوامل تهدیدکننده، مخاطرات محیطی است که با توجه به شرایط اقلیمی و توپوگرافی کشور و همچنین، ضعف های متعدد اقتصادی، اجتماعی و نهادی در سطح محلی، می تواند با تبدیل شدن به بحران، موجب آسیب پذیری و برجای گذاردن تأثیرات نامطلوب بسیاری بر عرصه امنیت نواحی روستایی مرزی شود. دراین راستاپژوهش کاربردی حاضر که با روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است، به بررسی وضعیت آسیب پذیری پایداری امنیت نواحی روستایی مرزی شهرستان سروآباد استان کردستان و درمیان استان خراسان جنوبی به واسطه تداوم مخاطرات محیطی و تبدیل شدن آن ها به بحران هایی پرداخته که معضلات بسیاری بر کیفیت زندگی، به عنوان هسته اصلی پایداری امنیت این نواحی برجای گذاشته اند. در این پژوهش آمیخته که در بخش کِیفی، با نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختارمند با مدیران، صاحب نظران و آگاهان محلی عرصه توسعه و امنیت نواحی روستایی مورد مطالعه و تجزیه وتحلیل آن ها با تکنیک تئوری بنیادی، داده هایی گردآوری و سپس، در بخش کمّی نیز به دنبال توزیع 100 پرسشنامه در میان این افراد و تجزیه وتحلیل آن ها با روش تحلیل عاملی و تحلیل مسیر، به تأیید آن ها پرداخته شده است. مهم ترین یافته های به دست آمده نشان دادند که تداوم بحران های حاصل از مخاطرات محیطی در نواحی روستایی دو شهرستان مذکور، موجب ایجاد ناپایداری در ابعاد مختلف امنیتی مناطق موردمطالعه شده اند که این تأثیرات در 53 شاخص در قالب 3 عامل آینده ناپایدار امنیتی و معضلات سیاسی-نظامی، ناپایداری امنیت غذایی و محیطی-کالبدی و ناپایداری امنیت اقتصادی و اجتماعی و در سه عرصه اصلی ناپایداری امنیت ملی، ناپایداری امنیت انسانی و ناپایداری آینده امنیتی منطقه، جای گرفتند. در این میان ناپایداری امنیت در عرصه های اقتصادی و اجتماعی به واسطه تداوم بحران های محیطی موجود، بیشترین تأثیر را (بار کلی برابر با 0.492) بر ایجاد ناپایداری امنیتی مناطق روستایی مرزی موردمطالعه (وضع موجود و آینده) دارا بود.
رویکردی عملیاتی در ارزیابی جریان های اصلی شکل پایدار شهر با تمرکز بر مدل شکل شهر بوم-کارا مطالعه موردی: ریخت-گونه های شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
55 - 64
حوزههای تخصصی:
شکل شهر به عنوان واسط میان انسان و محیط، مظهر و تجسم جریان های شکل دهنده و دگرگون کننده فرم مصنوع است. جریان های انرژی در تولید، استفاده و نگهداشت فرم شهر منجر به شکل گیری و دگردیسی شکل شهر می شود. فرم مصنوع حاصل از فرآیندها و جریان های یاد شده، فرستنده جریان های اطلاعاتی بصری و ادراکی به انسان به عنوان دریافت کننده است. در تحقیق حاضر تبادلات و تعاملات میان انسان و محیط زیست او براساس جریان های انرژی مورد نیاز دامنه آسایش محیطی (تمرکز بر انرژی مورد تقاضا برای گرمایش و سرمایش داخلی فرم مصنوع) و نیز جریان های اطلاعات (بصری) در نظر گرفته می شود. این دو جریان انرژی و اطلاعات(بصری) به عنوان جریان های اصلی و غالب فرم مصنوع در نظر گرفته می شوند. در تحقیق تمامی روابط و برهمکنش های یکپارچه جریان های انرژی و اطلاعات در محتوای شکل شهر براساس مدل نظری " شکل شهر بوم _کارا " مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر با هدف جست وجوی روابط یکپارچه درونی میان جریان های اصلی شکل شهر، دو حالت شاخص بسته شدگی را مورد دقت و ریزبینی قرار می دهد. حالت نخست شاخص بسته شدگی مبین نقش عناصر عمودی شکل شهر (ساختار سه بعدی محیط هندسی فرم مصنوع) و پخشایش آنها در عملکردهای محیطی فرم مصنوع است (لوک آدولف) و حالت دوم مبین نقش عناصر افقی شکل شهر (ساختار دو بعدی محیط هندسی سطوح فرم مصنوع) و پیکره بندی هندسی آن در پایداری جریان های اطلاعاتی بصری است (بندیکت). بر این اساس محتوای ارزیابانه این تحقیق شامل ریخت_گونه های نظام ریخت شناسی شهر اصفهان است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میان دو حالت شاخص بسته شدگی رابطه معکوس و قوی و از لحاظ آماری معنی دار وجود دارد که تشریح کننده این نکته است که بافت های قدیمی با ساختار ارگانیک دارای پایداری بالاتر محیطی (در فصول سرد سال با توجه به سرمای شدید فصول سرد سال در اقلیم گرم و خشک اصفهان ) و همچنین پایداری بالاتر جریان های اطلاعاتی (بصری) است. بنابراین یکپارچگی جریان های بصری (اطلاعات و انرژی) براساس مدل نظری تحقیق در بافت های قدیمی با ساختار ارگانیک قابل اثبات است.
تاثیر خرد اقلیم های شهری بر آسایش محیطی در فضای باز عمومی( نمونه موردی: میدان شهدا شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
59 - 72
حوزههای تخصصی:
کیفیت طراحی فضاهای باز عمومی به عنوان یک قرارگاه رفتاری برای اوقات فراغت نقش مهمی در میزان رضایتمندی افراد دارد. احساس لذت و رضایتمندی زمانی اتفاق خواهد افتاد که فرد به حد نسبی از آسایش جسمی و روحی (آسایش محیطی) رسیده و فاقد از امور مقید کننده باشد. همچنین یکی دیگر از عوامل رضایتمندی، آسایش محیطی ناشی از سلسله مراتب اقلیمی است. به همین دلیل توجه به اقلیم در طراحی ها از اولویت های مهم در توسعه پایدار و طراحی پایدار است. با این حال، خرد اقلیم شهری از عواملی است که برای طراحی فضاهای شهری و فضاهای باز عمومی در راستای رسیدن به آسایش و رضایت محیطی ضروری است. در این راستا میدان شهدای شهر مشهد نیز به عنوان فضای باز عمومی و محصور توسط بناهای اداری و تجاری و ساختار کالبدی فضایی ویژه و همچنین درگیری با مسائل خرد اقلیم شهری، احتمالاً دچار ضعف آسایش محیطی برای شهروندان شده است. بنابراین با هدف بررسی میدان شهدا در راستای ایجاد آسایش محیطی به کمک خرد اقلیم شهری، پرسشنامه ای با سئوالات بسته (در قالب طیف لیکرت) بر روی حجم نمونه 112 نفرآزمایش شد. در این راستا روش شناسی تحقیق مبتنی بر روش تحلیلی به کمک آمار استنباطی (آزمون تحلیل عاملی تأییدی) و تحلیل با نرم افزار اسکچاپ و در نهایت تحلیل راینو(پلاگین umi)، برای یافتن عوامل خرد اقلیمی مؤثر بر آسایش محیطی در میدان است. با توجه به تفکیک معیارهای متأثر از خرد اقلیم و تحلیل آنها و بررسی تأثیرشان بر آسایش محیطی، نتایج حاکی از آن است که عوامل محیطی و فرمی مانند شکل میدان و بناهای اطراف آن و جایگاه قرارگیری میدان، فضاهای عملکردی و فعالیتی موجود نظیر ساختمان های تجاری و اداری حاشیه میدان به عنوان اماکن پر مخاطب شهروندان و در نهایت آسایش حرارتی و کیفیت هوای درون میدان به عنوان مهم ترین زیرمعیارهای خرد اقلیمی تأثیرگذار بر آسایش محیطی از نظر شهروندان واقع در میدان شهدا محسوب شده است.
ارزیابی تطبیقی گذرگاه های همسطح و پل های عابر پیاده در قابلیت پیاده مداری خیابان های شهری مطالعه موردی: خیابان کریمخان زند شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
29 - 40
حوزههای تخصصی:
وقوع انقلاب صنعتی، رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت بر مساحت شهرها تأثیر شگرفی گذاشته و سبب افزایش سرسام آور تعداد اتومبیل ها و خیابان هایی شده که با هدف تسهیل حرکت سواره به وجود آمدند. یکی از مهم ترین مشکلات مطرح در خیابان های شهری، تداخل عابر پیاده و سواره در گذر عرضی است که دغدغه ای اساسی برای شهروندان به شمار می رود. برای حل این معضل، احداث پل های هوایی در ایران مورد حمایت ارگان های مربوطه قرار گرفته و قابلیتی به منظور افزایش پیاده مداری خیابان های شهری تصور شده است. این پژوهش کاربردی درصدد ارزیابی تطبیقی پل های هوایی با عبور همسطح از خیابان های شهری طبق دیدگاه پیاده مداری است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی_تحلیلی است و از روش تحلیل شبکه ای (ANP) برای ارزیابی یافته ها بهره گرفته شده است. بدین ترتیب پس از مطالعه مبانی نظری پژوهش به روش اسنادی_کتابخانه ای، معیارهای مناسب سنجش قابلیت پیاده مداری به روش دلفی وزن دهی شده و جمع آوری اطلاعات میدانی به روش پیمایشی با تکمیل پرسشنامه از شهروندان در محدوده مورد مطالعه انجام گرفته است. اطلاعات کسب شده برای ارزیابی در نرم افزار Super Decisions وارد گردید و سه امکان انتخاب برای شهروندان، شامل گذر از پل هوایی عادی، گذر به وسیله پل هوایی مکانیزه و عبور همسطح از خیابان برای ارزیابی پل های عابر در قابلیت پیاده مداری خیابان کریمخان زند شهر تهران در نظر گرفته شد. یافته ها نشان می دهد که براساس نقطه نظرات بهره برداران به ترتیب معیارهای امنیت و ایمنی، جا به جایی و دسترسی و شرایط فیزیکی، درجه اهمیت بالاتری نسبت به سایر معیارها در انتخاب پل های عابر پیاده برای گذر از عرض خیابان دارند. همچنین برخلاف تصور مدیران شهری، عبور عرضی همسطح با کسب امتیاز (A=0.36)، از مطلوبیت بیشتری نسبت به پل های هوایی و پل مکانیزه (B=0.33) از مزیت بیشتری به نسبت پل معمولی (C=0.30) در قابلیت پیاده مداری خیابان برخوردار است که از این رو تجدید نظری جدی در روند کنونی توسعه پل های عابر پیاده در کشور را ضروری می نماید.
بررسی اثر کیفیت محیطی بر میزان مشارکت شهروندان در اجرای طرح های توسعه شهری (نمونه مطالعاتی: شهر کرمانشاه)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۷
۲۵-۳۴
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر سعی دارد با استفاده از نظریات موجود در مورد کیفیت محیطی ونیز دیدگاه ها و رویکردهای نظری در مورد مشارکت شهری، اثر کیفیت محیطی بر میزان مشارکت شهروندان در اجرای طرح های توسعه شهری را مورد بررسی قرار دهد و به بررسی معناداری رابطه بین معیارهای کیفیت محیطی (شفافیت و پاسخگویی، عدالت اجتماعی، آگاهی شهروندی، اعتماد اجتماعی و کارآیی و اثر بخشی) به عنوان متغیر مستقل با متغیر وابسته میزان مشارکت شهروندان در اجرای طرح های توسعه شهری پرداخته است. روشی که در این پژوهش برای بررسی میزان صحت فرضیه ها مورد استفاده قرار گرفته، روش پیمایش است. برای گردآوری اطلاعات نیز از تکنیک «پرسشنامه ساخت یافته» استفاده شده است. شیوه نمونه گیری این مطالعه، نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای می باشد و برای بررسی روابط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد رابطه معناداری میان عوامل دخیل در کیفیت محیط و افزایش مشارکت مردمی وجود دارد. مقاله در انتها سعی می کند پیشنهاداتی را برای افزایش این رابطه معنادار و به کارگیری آن جهت افزایش توأمان کیفیت محیط و مشارکت مردمی ارائه دهد.
کاربست رهیافت مهندسی ارزش و مشارکت کارامد مردم در برنامه ها و طرح های شهرسازی ناحیه ی سعدی شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
طرح ها و برنامه های سنتی (جامع و تفصیلی) به دلایل مختلفی همچون تصمیم گیری های عقلانی و قطعی، شهرسازی سرانه ای، کاربری زمین صرفاً کالبدی و خشک و نظایرآن قادر به پاسخگویی به نیازها و خواسته های ساکنان شهرها و روستاها نشده اند. پدیده ی جهانی شدن شهرسازی و حاد شدن مسائل شهرنشینی و شهرسازی در جهان امروز از یک سو و پیدایش انواع نظریه های برنامه ریزی جدید در عرصه ی شهرسازی از سوی دیگر، شروط لازم وکافی برای دخالت های تدبیرگرایانه در طرح ها و برنامه های شهرسازی کشور را ایجاب می کند تا به واسطه آنها حرکت به سمت هدف اصلی توسعه ی همه جانبه و توأم با نظارت و کنترل، مشارکت گرا و ارزش گرا، آغاز گردد. در این تحقیق با فرض وجود جامعه ای مشارکت جو، ضرورت سرعت دهی به اقدامات با استفاده از نظریه مهندسی ارزش از طریق عملیاتی نمودن طرح ها و برنامه های شهرسازی در محدوده ی مطالعاتی، استخراج معیارهای اصلی از تمامی طرح ها و برنامه های شهرسازی تهیه شده برای این محدوده انجام می پذیرد و درنهایت با استفاده از نتایج پرسشنامه و استخراج ایده ها و راه حل های ارائه شده توسط مدیران و کارشناسان شهرسازی و مردم (ساکنان و کسبه) به شرح مختلف مراحل کار پرداخته می شود.
عوامل مؤثر بر بروز رفتارهای مجرمانه در تفرجگاه های شهر گرگان مطالعه موردی: تفرجگاه های النگ دره و ناهارخوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
125 - 139
حوزههای تخصصی:
رخداد جرائم در مناطق تفریحی شهر گرگان، یکی از دغدغه های مدیران انتظامی و امنیتی است که جذب مسافر به مناطق تفریحی را تهدید می کند. هدف پژوهش، بررسی عوامل بروز رفتارهای مجرمانه در تفرجگاه های النگ دره و ناهارخوران و شیوه های پیشگیری از آن است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت داده ها، کیفی و از نوع اکتشافی است. جامعه مربوط به شناخت عوامل بروز رفتارهای مجرمانه، 321 پرونده ای بود که در تفرجگاه های شهر گرگان در سال 1396 در کلانتری مربوطه، اداره آگاهی و مواد مخدر تشکیل شده بود. همچنین، جامعه مشارکت کنندگان مربوط به شناسایی شیوه های پیشگیری از بروز رفتارهای مجرمانه، فرماندهان، مدیران، کارشناسان انتظامی و اساتید رشته جامعه شناسی دانشگاه های استان گلستان، بالغ بر 60 نفر بودند. روش انتخاب پرونده ها، به صورت تصادفی در دسترس بود. حجم نمونه براساس جدول مورگان 181 پرونده تعیین شد و درنهایت امکان دریافت 185 پرونده فراهم شد. برای انتخاب مشارکت کنندگان بخش مصاحبه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه نیمه ساختاریافته، روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد تلخیصی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بیشترین جرم تفرجگاه های شهر گرگان در سال 1396 (8/36 درصد از کل جرائم) سرقت است. در این بین ضرب وجرح و مصرف مشروبات الکلی بعد از سرقت، بیشترین جرائمی بودند که رخ دادند. درباره علت جرم، بیشترین علت جرائم مربوط به نیاز مالی است که حدود 7/9 درصد (18 مورد) از کل جرائم بود. سپس اعتیاد، دوستان مجرم و دلایل روان شناختی، بیشترین درصد علت جرم را به خود اختصاص داده است. درباره مهم ترین علت بروز جرم در این پژوهش یعنی نیاز مالی، صاحب نظران به اشتغال زایی، اعطای وام و مهارت آموزی نوجوانان و جوانان اشاره کردند. درباره راهکارهای پیشگیری از بروز جرائم مربوط به اختلالات روان شناختی، بیشترین راهکارها به تخصیص بودجه توسط دولت به منظور کاهش هزینه درمان روان شناختی، فرهنگ سازی درباره اهتمام به روان درمانی و تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات مشاوره ای بود.
ارزیابی محورهای مطلوب پیاده مداری به منظور ارتقای گردشگری شهری مطالعه موردی: بافت مرکزی و تاریخی شهر سقز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
17 - 33
حوزههای تخصصی:
سرعت رشد در جهان مدرن امروز در کنار تغییر الگوی ساختار مراکز شهری؛ باعث بروز نابسامانی هایی در سازمان ادراکی و فضایی شهرها به خصوص در هسته تاریخی آن ها شده است. در این راستا خلق فرصت های قدم زدن آن هم با ایجاد مسیرهای پیاده، رویکرد تازه ای است که شهرها در مواجهه با این تغییرات در پیش گرفته اند. بافت مرکزی و تاریخی شهر سقز نیز در طول سالیان طولانی دستخوش تغییراتی گردیده و میزان جذابیت های خود را به حد مطلوب نرسانیده و به مجموعه ای از فضاهای با جذب جمعیت پایین بدل گشته است. در چنین شرایطی پاسخ به شکاف میان وضع موجود و آنچه مطلوب می نماید ما را به تقویت این بافت از طریق ایجاد محورهای پیاده جهت ارتقای گردشگری شهری رهنمون می سازد. در این پژوهش، سعی بر آن است که در محدوده مرکزی و تاریخی شهر سقز، قابلیت ایجاد شبکه پیاده بر مبنای ارتقای گردشگری شهری موردسنجش قرارگرفته و با پیاده مدار سازی محور منتخب جهت بازگرداندن ارتباطات فضایی، حیات اجتماعی و انسانی تر نمودن فضاها تلاش گردد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی بوده و مبتنی بر روش های کمی است. جهت انتخاب محورهای دارای پتانسیل با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP)، میزان مداخله پذیری بافت مرکزی سقز جهت پیشنهاد زمینه های لازم پیاده راه موردسنجش قرارگرفته و پهنه های ناکارآمد مداخله پذیر تعیین گردید. درنهایت با استفاده از کمی سازی سنجش و استفاده از مدل ماتریس ارزیابی کمی گزینه ها (QAM)، اولویت بندی محورهای دارای پتانسیل انجام شد. درنتیجه محور امام پس از انجام محاسبات کمی و تحلیل های کیفی بالاترین امتیاز (842/2) را جهت ایجاد پیاده راه در هسته مرکزی شهر سقز کسب کرد و با وضعیت نسبتاً مطلوب می تواند در آینده موردتوجه مدیریت شهری قرار داشته باشد. محورهای جمهوری (776/2)، ساحلی (678/2)، بهشتی (591/2) و ولی خان (046/2) در رده های بعدی قرار گرفتند.
ارزیابی شاخص های طراحی ورودی ایستگاه مترو در بافت تاریخی شهر تهران مبتنی بر ملاحظات پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
39 - 50
حوزههای تخصصی:
تراکم جمعیتی و ازدحام کاربری های اداری و خدماتی در بافت تاریخی و فرسوده شهر تهران، دسترسی به سیستم حمل ونقل آسان و ایمن همچون مترو را به یک ضرورت اجتناب ناپذیر تبدیل نموده است. در میان شاخص های مختلف طراحی مترو، عنصر ورودی که وظیفه برقراری ارتباط فضای داخلی و بیرونی ایستگاه را بر عهده دارد، شاخص مهمی است که از مکانیابی تا طراحی آن، از ظرافت و درعین حال پیچیدگی خاصی برخوردار بوده و نیازمند پیش بینی های دقیقی است. ایستگاه های مترو به عنوان یکی از مراکز جمعی شهری با اهمیت که در پهنه بافت تاریخی تهران گسترده شده، این امکان را فراهم می کنند که بتوان در مواقع بروز حوادث از آنها برای اسکان موقت و امدادرسانی اضطراری استفاده نمود. به کارگیری الزامات پدافند غیرعامل در طراحی اجزای ایستگاه مترو یکی از مهم ترین راه های تأمین امنیت مترو در شرایط بحران است. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی ورودی ایستگاه های مترو در هسته تاریخی شهر تهران مبتنی بر استانداردها و تعیین شاخص های طراحی ورودی ایستگاه مترو مبتنی بر ملاحظات پدافند غیرعامل است. پژوهش حاضر به صورت کیفی و از نوع کاربردی است. ابتدا با بررسی آیین نامه ها، شاخص های طراحی ورودی ایستگاه مترو با توجه به ملاحظات پدافند غیرعامل استخراج گردیده است. شاخص های استخراج شده با استفاده از فرآیند سلسله مراتبی AHP در منطقه دوازده تهران مورد ارزیابی قرار گرفته و درجه اهمیت (وزن) هریک از معیارها و گزینه ها با توجه به آیین نامه های یاد شده با استفاده از نرم افزار Expert Choice و اولویت بندی شاخص ها مبتنی بر روش تحلیل حساسیت محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد که دو معیار «فاصله ساختمان ورودی» تا شریان های اصلی و «نحوه دسترسی به ورودی ها» با وزن نسبی 205/0 و 027/0 به ترتیب، بیشترین و کمترین تأثیر را در طراحی ورودی ایستگاه مترو دارا هستند و بر این اساس، ورودی ایستگاه مترو دروازه دولت با دارا بودن پنج شاخص از نه شاخص استاندارد، بیشترین وزن را به خود اختصاص داده و به عنوان برترین ورودی ایستگاه تعیین گردیده است.
تحلیل فضایی پراکنده رویی شهری با استفاده ازGIS و مدل هلدرن (مطالعه ی موردی؛ شهر بستک، استان هرمزگان)
منبع:
مطالعات توسعه پایدار شهری و منطقه ای دوره اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
100 - 121
حوزههای تخصصی:
با افزایش جمعیت در دهه های اخیر، دغدغه اصلی شهرها، مقابله با توسعه ی بدون برنامه ریزی و جلوگیری از مشکلات ناشی از آن بوده است. با رجوع به اسناد تاریخی این موضوع اثبات می شود که بشر همواره در پی یک سیستم نظام مند بوده است. یکی از مشکلاتی که افزایش جمعیت در پی دارد، رشد افقی یا پراکنده رویی شهری است که مشکلاتی مانند استفاده ی بی رویه از زمین و به تبع آن مشکلات زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی را به دنبال دارد. روش اتخاذ شده در این پژوهش تحلیلی- توصیفی و از نوع کاربردی است و با استفاده از روش تحلیل محتوایی و موردکاوی به تحلیل پدیده پرداخته شده است. اطلاعات مورد نیاز به روش کتابخانه ای جمع آوری شده و اطلاعات مربوط به شهر بستک نیز به صورت ترکیبی از منابع موجود، بازدیدهای میدانی، استفاده از عکس ها و تصاویر ماهواره ای و مقایسه ی آن ها در دوره های گوناگون زمانی و هم چنین پرسش از افراد مطلع گردآوری شده است. سپس با برنامه ی Excel و Arc GISو هم چنین مدل هلدرن به تحلیل داده ها پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که طرح های تفکیکی بین سال های 1385 تا 1399 موجب پراکنده رویی این شهر گردیده است و هم چنین دو نوع پراکنده رویی انشعاب خطی و خوشه ای مشاهده شده است. در پایان نیز پیشنهاهایی هم چون؛ جلوگیری و مقابله با سوداگران و بورس بازان، استفاده و بهره برداری از مناطق بلااستفاده ی درون بافت، تشویق عموم به سازندگی با تراکم بالا، انبوه سازی و عمودسازی با اختصاص وام و تسهیلات به آن برای جلوگیری و کنترل این پدیده در شهر بستک ارائه می گردد.
بازآفرینی رویداد مدار در بازپیوند استخوانبندی شهرهای تاریخی (موردپژوهی: ساختار هم پیوند شیراز تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
171 - 193
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری، در پی یابش و بازتبلور بُن مایه تکوین ساحت کارکردی و کالبدی شهر است. بازآفرینی مبتنی بر رویداد، با کاوش، فهرست نگاری، تثبیت، احیاء و روزآمد نمودن رویدادهای مبتنی بر فرهنگ و پیشینه آئینی، رهیافتی همه شمول را بنیان می نهد که به تداوم حیات محتوایی و ارتقاء کیفیت کالبدی می انجامد. روند تاریخی تکوین ساختار فضایی شهر شیراز، همواره بر نوعی قلمروگرایی آئینی-مذهبی استوار بوده، که در آن بستر کالبدی به عنوان متغیر مستقل، میزبان متغیر وابسته طیف رویدادها با ماهیت های گوناگون بوده است. بازشناسی ساختار فضایی و استخوان بندی آئینی شهر، به همراه بازخوانی پیشینه آئین مبنایی که در شرایط امروز با فهرستی از رویدادهای فرهنگی مکمّل همراهی خواهند نمود، بازآفرینی استخوان بندی آئینی شهر و ترمیم گُسست های کالبدی-فضایی به واسطه تداوم و تحکیم غنای تاریخی-محتوایی را هدف قرار می دهد. تدوین و ارائه راهکارهای مرتبط با این فرایند، هدفی است که در پژوهش حاضر مورد توجه قرارگرفته است. تدوین چارچوب مفهومی پژوهش از طریق جمع بست مطالعات پیشین به انجام رسیده و نقش تاریخی قلمروهمگانی و پیوستار مکان های آئینی در استخوانبندی رویدادمبنای شهر، بازخوانی شده است. سپس با کاربست مدل راهبرد استراتژیک SOAR و ماتریس ANSOFF فهرستی از راهبردهای مرتبط با رویدادمداری استوار بر زمینه تاریخی-فرهنگی تدوین شده است. دستاورد تحلیل و ارزیابی شرایط دوگانه بستر و محتوا، شامل پس نگشتی بر ساختار هم پیوند شیراز تاریخی و رویدادهای آئینی-مذهبی جاری در ساختار، منتج به مجموعه ای از راهبردها گردیده، و متعاقباً سیاست های متناسب برای دستیابی به اهداف بازآفرینی رویدادمدار را پیشنهاد شده است.
بررسی نقش مشارکت اجتماعی در زیست پذیری شهرها (نمونه موردی: شهر زاهدان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
54 - 71
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری به یک سیستم شهری که در آن به سلامت اجتماعی، کالبدی، روانی و ارتقاء کیفیت زندگی همه ساکنانش توجه شده است، اطلاق می شود. از طرفی موضوع مشارکت شهروندان در توسعه اقتصادی و اجتماعی شهرها که از چند دهه قبل در بررسی ها و برنامه ریزی های توسعه شهری مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین جامعه ای زیست پذیر خواهد بود که به نیازهای افراد آن جامعه اعتنا دارد و به خواسته های آن ها احترام می گذارد و از مشارکت شهروندان در امور شهر غافل نمی ماند. هدف مقاله حاضر شناخت ارتباط بین مشارکت اجتماعی به عنوان یکی از مولفه های سرمایه اجتماعی با زیست پذیری شهری می باشد. برای نیل به این هدف از روش توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی و برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار Spss ، Gis ، super decision بهره گرفته شد. جامعه آماری شامل شهروندان مناطق پنج گانه زاهدان می باشد که 384 نفر از ساکنان با روش نمونه گیری طبقه بندی شده توام با تصادفی سیستماتیک انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان دهنده همبستگی بالا بین مولفه های مشارکت اجتماعی و ابعاد زیست پذیری اجتماعی در مناطق پنجگانه شهر زاهدان می باشدکه این امر بیانگر این مطلب است که هر چقدر مشارکت اجتماعی در بین شهروندان شهر زاهدان بیشتر باشد این شهر از نظر زیست پذیری اجتماعی در وضعیت بهتری قرار دارد. همچنین رتبه بندی مناطق شهر زاهدان بر اساس شاخص های زیست پذیری با مدل Copras و آزمون کروسکال والیس نشان می دهد که منطقه 1 به عنوان یک منطقه کمابیش نوساز با توزیع متناسب کاربری اراضی و امکانات تفریحی و رفاهی، مشارکت و همبستگی بالای شهروندان، دسترسی مناسب به خدمات آموزشی و مراقبت های پزشکی، امنیت فردی و اجتماعی نسبتا خوب به عنوان مطلوب ترین منطقه زاهدان و منطقه 3 با بافت اسکان غیررسمی و آشفته، کمبود امکانات تفریحی، بهداشتی و پزشکی، امنیت پایین و نبود مشارکت بین شهروندان این منطقه محروم ترین و نامطلوب ترین منطقه به لحاظ زیست پذیری اجتماعی می باشد.