فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۰۱ تا ۴٬۸۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهرستان مریوان یکی از مراکز گردشگری کشور است که دارای جاذبه های زیادی بوده و میزبان گردشگران زیادی از نقاط مختلف است. با توجه به ورود حجم بالایی از گردشگران به این شهر، بررسی عوامل مؤثر بر رضایت آنان؛ ضروری است. لذا هدف از این تحقیق، بررسی میزان رضایت گردشگران از شهر مریوان و عوامل مؤثر بر آن است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی-تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات از دو روش اسنادی و میدانی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه گردشگران وارد شده به شهرستان مریوان که حداقل 24 ساعت در این شهرستان اقامت داشته اند (481500 نفر). تعداد نمونه ها نیز با توجه به امکانات تحقیق و نیز نظر متخصصین مربوطه، 200 نمونه در نظر گرفته شد. داده ها و اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزارهای Excel (برای داده های توصیفی) و SPSS تحلیل شده و آزمون همبستگی میان متغیرها به دست آمد. نتایج تحقیق حاکی از نأثیر بالای عوامل؛ امکانات و خدمات شهری، امنیت اجتماعی، بازار و کنش های بازاریان بر رضایت گردشگران از شهر مرزی مریوان است. همچنین ارتباط معناداری میان رضایت گردشگران با امکانات و خدمات شهری، امنیت اجتماعی، کنش های بازاریان به ترتیب با میزان همبستگی 730/0، 772/0 و 645/0 و سطح معناداری کمتر از 5/0 مشاهده شد. یعنی با بهبود این عوامل، موجب بالا رفتن رضایت گردشگران از اقامت در این شهر می شود. لذا توجه به بهبود این عوامل در جهت افزایش رضایت گردشگران و بازگشت مجدد آنها، ضروری است.
شناسایی سناریوهای بافت ناکارآمد شهری بر اساس رویکرد بازآفرینی پایدار در افق 1414(مطالعه موردی: بافت ناکارآمد شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های ناکارآمد جزئی از پیکره شهر هستند که به دلیل فرسودگی روبه تزاید از صحنه حیات شهری به دورمانده است. بازآفرینی، با توسعه مجدد و یکپارچه که شامل ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی است، به عنوان راه حلی برای دستیابی به عدالت فضایی، برابری اجتماعی، سرزندگی اقتصادی و سلامت اکولوژیکی مطرح گردید. با توجه به سرعت روزافزون تغییرات شهری، آینده پژوهی به عنوان ابزاری جهت رسیدن به بازآفرینی پایدار برای مواجه با عدم قطعیت های آینده شهری است. هدف این مقاله شناسایی آینده های پیش روی بافت ناکارآمد شهر یزد در افق 1414 جهت دستیابی به بازآفرینی پایدار است. پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و ازنظر ماهیت، بر اساس روش های جدید آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است. از لحاظ نوع داده ها کیفی و از لحاظ زمان، مقطعی است. برای تحلیل متغیرها، از روش تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شده است. نتایج نشان داد در بین عوامل مؤثر بر آینده بافت ناکارآمد 10 عامل کلیدی بر بازآفرینی بافت ناکارآمد شهر یزد نقش دارد که در مجموع 30 عدم قطعیت بر آینده، برای عوامل کلیدی تعیین گردید که درنهایت با اخذ نظرات کارشناسان و بر اساس تحلیل های نرم افزار سناریو ویزارد، درمجموع دو سناریو قوی به دست آمد که سناریو اول شرایط بحرانی و سناریو دوم شرایط مطلوب را برای آینده بافت ناکارآمد شهر یزد متصور می شود. درنهایت جهت دستیابی به آینده مطلوب در سناریو دوم، راهکارهایی ارائه گردید.
ارزیابی کیفیت محیط شهر رشت از دیدگاه برنامه ریزی شهری تنوع گرا (با تأکید بر چهار گروه اجتماعی زنان، توان خواهان، سالمندان و کودکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
801 - 833
حوزههای تخصصی:
بسیاری از سازوکارهای برنامه ریزی شهری جهان با پذیرش تنوع و گوناگونی ساکنان شهری به سوی به کارگیری رویکردهای تنوع گرا و گنجاندن تنوع ها و تفاوت ها در فرایندهای برنامه ریزی شهری تغییر مسیر داده اند، اما سازوکار برنامه ریزی شهری کشور ایران و به تبع آن شهر رشت در سایه تفکرات مدرنیسم همچنان با شهروندان به صورت نوعی واحد برخورد می کنند و تفاوت های سنی، جنسیتی، قومی -نژادی، مذهبی، تفاوت در توانایی جسمی و درنتیجه تفاوت در نیازهای شهروندان در شهر را در نظر نمی گیرند. هدف از این مطالعه ، ارزیابی کیفیت محیط شهر رشت از دیدگاه برنامه ریزی شهری تنوع گرا و پاسخگویی به نیازهای فضایی متفاوت چهار گروه اجتماعی زنان، توان خواهان، سالمندان و کودکان است. این مطالعه از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های محقق ساخته و برای تحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای و مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شده است. بر پایه نتایج آزمون تی تک نمونه ای، کیفیت محیط این شهر از نظر شاخص های ایمنی و امنیت، امکانات و خدمات عمومی، اشتغال، حمل ونقل عمومی، فضاهای بیرونی و ساختمان های عمومی در پاسخ به نیازهای هر چهار گروه اجتماعی پایین تر از سطح متوسط است. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان می دهد شاخص «امکانات و خدمات عمومی» با ضرایب مسیر 382/0 و 443/0 بیشترین تأثیر را در کیفیت محیط شهر برای زنان و کودکان دارد. همچنین دو شاخص «حمل ونقل عمومی» و «فضاهای بیرونی و ساختمان های عمومی» با ضرایب مسیر 423/0 و 298/0 بیشترین تأثیر را در کیفیت محیط شهر برای سالمندان و سه شاخص «فضاهای بیرونی»، «ساختمان های عمومی» و «حمل ونقل عمومی» با ضرایب مسیر 324/0 ، 279/0 و 278/0 بیشترین تأثیر را در کیفیت محیط شهر برای توان خواهان دارند. تحلیل ها نشان می دهد برای دستیابی به محیط شهری تنوع گرا و همه شمول ، گذار از رویکرد یکسان نگر فعلی به رویکرد تنوع گرا و گنجاندن تنوع ها و تفاوت ها در فرایندهای سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ضروری است.
به کارگیری رویکرد رشد هوشمند شهری جهت احیاء مرکز شهر (نمونه موردی: شهر نهاوند)
حوزههای تخصصی:
ناحیه مرکزی شهرها مرکز کارکردی (نه الزاماً جغرافیایی) هر شهر را تشکیل می دهند. به همین دلیل جاذب بیشترین مراجعات و سفرهای روزانه هستند. ضرورت اساسی تداوم حیات اقتصادی و کارآمدی فعالیت های ناحیه مرکزی شهر «قابلیت احیاء و باززنده سازی» آن است. در پاسخگویی به این مسائل و مشکلات، مفاهیم و رویکردهای جدیدی برای توسعه های آتی مرکز شهر مطرح گردید که یکی از آنها رویکرد رشد هوشمند است. در این پژوهش سعی بر آن است تا با آشنایی کامل از تئوری رشد هوشمند و بررسی وضعیت موجود شهر نهاوند با استفاده از روش تحلیل و ارزیابی اطلاعات به ارائه راهبردها و سیاست هایی برای توسعه احیای مجدد مرکز شهر نهاوند که دچار افت شهری شده است مبتنی بر اصول رشد هوشمند پرداخته شود. نوع انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها اسنادی- کتابخانه ای می باشد و جامعه مورد پژوهش محدوده مرکز شهر نهاوند است.
پایداری مالی در شهرداری تهران : وضعیت فعلی، الزامات، راهبردهای اصلاحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
164 - 183
حوزههای تخصصی:
میزان بالای بدهی های شهرداری تهران و کاهش درآمدهای عوارض ساختمانی که سهم بالایی را در منابع درآمدی شهرداری دارند؛ در سال های اخیر، باعث افزایش نگرانی در مورد پایداری مالی شهرداری تهران شده است. در این راستا مطالعه حاضر به بررسی وضعیت پایداری مالی شهرداری تهران می پردازد. در این مطالعه، پیش بینی وضعیت پایداری مالی و بدهی شهرداری در طی دوره زمانی 1400-1405 انجام شده است که با استفاده از دو روش نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی و نسبت بدهی به دارایی وضعیت پایداری مالی در شهرداری تهران ارزیابی شده است. محاسبه این دو نسبت در سال 1399 بیانگر آنست که شهرداری تهران با نسبت 16 درصدی بدهی به تولید ناخالص داخلی شهر تهران و همچنین نسبت 67 درصدی بدهی به دارایی در وضعیت ناپایداری قرار دارد. همچنین پیش بینی انجام شده در این مطالعه حاکی از آن است که وضعیت مالی شهرداری تهران در افق 1405 بشدت ناپایدار است. در حالیکه نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی هدف برابر 9.9 درصد است و پیش بینی می شود میزان نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی شهر تهران در سال 1405به 25 درصد برسد. برای جلوگیری از ایجاد این بحران در شهرداری تهران لازم است به طور متوسط سالانه معادل 1.54 درصد تولید ناخالص داخلی شهر تهران فضای مالی جدید با کاهش هزینه ها یا افزایش درآمد ها ایجاد شود. در این مطالعه، برای خروج از این مسیر و دستیابی به پایداری مالی، برخی اصلاحات در مجموعه سیاست ها و سازوکارهای اجرای مدیریت مالیه شهرداری پیشنهاد می شود.
تحلیل اقتصادی ارتقاء زیست پذیری مجتمع های مسکونی انبوه با به کارگیری رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی (محله بهار شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش مجتمع های مسکونی انبوه، افزون بر پاسخ به نیاز فعلی مسکن، مشکلی برای نوسازی در آینده ی شهرها می باشد. فرسودگی، افت زیست پذیری یک مجموعه مسکونی آپارتمانی (همچون محله بهار در جنوب شهر اصفهان) و اختلافات مالکیتی ناشی از آن، تهدیدهایی برای ورود سرمایه گذاران به منظور نوسازی می باشد. در این مقاله با هدف به کارگیری ظرفیت های رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی به منظور ارتقاء زیست پذیری در مجموعه مسکونی انبوه محله بهار برپایه سودآوری برای بخش خصوصی، پشتیبانی بخش عمومی از ارزش ها و منافع بخش خصوصی، ایجاد فضای رقابتی و بیشینه نمودن منافع مشترک بخش های عمومی و خصوصی، یک پژوهش کاربردی دوگانه توصیفی-تحلیلی در دستورکار قرار گرفته است. با انجام تحلیل هایی چون تحلیل ذینفعان برپایه ماتریس قدرت-منفعت، تحلیل متون مدون و تحلیل نظرات ذینفعان کلیدی، گزینه های چهارگانه ساخت وساز در زمینه سرمایه گذاری برای ارتقاء زیست پذیری در مجتمع های انبوه مسکن در محله بهار اصفهان برپایه رهیافت مشارکت عمومی-خصوصی طراحی و با تحلیل ارزش خالص فعلی[1] و تحلیل نرخ بازده داخلی[2] میزان سودآوری هر یک از گزینه های پیشنهادی محاسبه شده است. یافته های برآمده از تحلیل تمایل توسعه گران بخش مسکن، برای اختیار هر یک از گزینه های سودآور برای ارتقاء زیست پذیری نشان می دهند تشکیل تعاونی (همکاری گروهی)، ارائه مستندات توسط هیأت مدیره مجتمع های مسکونی انبوه (شفافیت)، اعطای تراکم بیشتر از تراکم پیشنهادی از سوی کمیسیون ماده 5 (ارزش افزوده)، خروج همه مالکان از پروژه و خرید کلیه واحدهای مسکونی از مالکان مهم ترین شرایط سرمایه گذار بخش خصوصی برای ورود به فرایند مشارکت با بخش عمومی در راستای ارتقاء زیست پذیری مجتمع های مسکونی در محله بهار هستند. [1]. Net present value (NPV) [2]. Internal rate of return (IRR)
ارزیابی توسعه معماری و شهرسازی مدرن در معماری خانه های قاجار(مورد شناسی: شهرکرمانشاه در منطقه غرب ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات معماری و فضاهای شهری کرمانشاه در دوران قاجار همزمان با ظهور فرآیند توسعه و رشد کالبدی شهرهای ایران، به واسطه ی ورود شاهزادگان قاجار به کرمانشاه و تاثیرات موقعیت ارتباطی این شهر محقق شد. بدین ترتیب زمینه لازم برای شکل گیری و توسعه ی فضاهای شهری و معماری، تغییر روابط اجتماعی، تفکیک اقشار جامعه و پیدایش نیازهای جدید پدید آمد. در این پژوهش، چگونگی شکل گیری معماری خانه های قاجار در منطقه غرب ایران و به طور اخص شهر کرمانشاه و بررسی رابطه ی الگوهای توسعه معماری و شهرسازی مدرن با معماری خانه های قاجار به عنوان پرسش های اساسی تحقیق مطرح شده است. این پژوهش با روش تاریخی، تفسیری مبتنی بر سه مرحله ی «ارزیابی فرآیند توسعه معماری و مولفه های تاثیرپذیری از شهرسازی غرب در خانه های قاجار»؛ «بررسی خانه های شاخص بر اساس مبانی نظری و چگونگی تاثیر معماری غرب و فضای شهری مدرن بر معماری دوره قاجار» و «چگونگی شکل گیری و دگرگونی متاثر از معماری غرب و فضای شهری مدرن و انعکاس آن بر کالبد معماری و شهرسازی در خانه های کرمانشاه درمنطقه غرب ایران» صورت گرفت. تحلیل موضوع در این نوشتار بر اساس جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ای و مطالعات میدانی برای بررسی محدوده ی مطالعاتی مورد نظر میسر شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که دولت قاجار زمینه های تغییرات و الگوبرداری از تمدن غرب را در فضای سنتی جامعه ایران فراهم نموده و در این دوره ساختمان هایی به سبک تلفیقی با عناصر و تزئینات متاثر از معماری و الگوهای توسعه شهری غرب در معماری ایران ظهور کرده است. فرآیند ارزیابی در این پژوهش مطابق شاخصه های تعیین شده، مبین آن است که میزان تاثیرگذاری و الگو برداری شامل دوران تداوم سنت های معماری ایران، دوران تلفیق معماری سنتی ایران با معماری غرب و دوران جایگزین شدن معماری غرب با معماری سنتی ایران است. سیر تکاملی و تغییرات کالبدی معماری خانه های قاجاری کرمانشاه بر اساس وابستگی به تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در ساختار شکل گیری و توسعه شهر قاجاری کرمانشاه میسر شده است.
از تدوین چشم انداز شهر سرخس تا برنامه ریزی عملیاتی شهرداری
حوزههای تخصصی:
تغییرات رخ داده شده در عرصه جهانی و شهری به این معناست که پیش بینی آینده شهری مبهم است و دیگر نمی توان فقط با استفاده از طرح های جامع به پیش بینی آینده شهرها پرداخت. در این میان، شهرهای مرزی به دلیل عملکرد فضایی شان، از موقعیت ویژه ای برخوردارند. تدوین چشم انداز توسعه شهری سرخس برای سال 1415، تنظیم چارچوب راهبردی در حوزه مدیریت شهری و همچنین ارائه برنامه عملیاتی 5 ساله شهرداری (1400-1396) اهداف تحقیق هستند. در این راستا شش کارگروه اجتماعی_فرهنگی، حمل ونقل، خدمات شهری و محیط زیست، مدیریت بحران، شهرسازی_ معماری و خدمات مدیریت تشکیل شد. کارگروه اقتصاد نیز نقش کارگروه پشتیبان را ایفا نمود. روش تحقیق ترکیبی است و به 36 سازمان شهر سرخس مراجعه شد و 36 مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گشت. 177 پرسشنامه در میان کارشناسان سازمان ها توزیع شد. دو نشست با نخبگان شهری برگزار شد و نتایج در قالب جدول SWOT ارائه گردید و راهبردها با روش QSPM اولویت بندی شدند. یافته های تحقیق عبارت اند از: تدوین چشم انداز توسعه شهر سرخس در 6 کارگروه، تدوین چشم انداز نهایی شهر سرخس، تدوین برنامه راهبردی توسعه شهری و تدوین برنامه عملیاتی شهرداری (1400-1396). در ارتباط با برنامه ریزی عملیاتی، کارگروه اقتصاد برآورد درآمدها و منابع تأمین اعتبار شهرداری سرخس را انجام داد و سناریوهای درآمدی مختلف را پیش بینی نمود. برای شهرداری سرخس 126 پروژه و 47 فعالیت شناسایی و ارائه شده است.
بررسی و تحلیل دیپلماسی شهری و توسعه در فضای جریانها با مطالعه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
29-44
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی شهری امروزه به عنوان ابزاری کارآمد در جهت نیل به اهداف شهرها و کلان شهرها است. دیپلماسی شهری را می توان درواقع تلاشی هدفمند در فضای جریان ها دانست که اهداف مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را دنبال می کند و در راستای دستیابی به توسعه ملی هدایت می گردد. بر این اساس در این مقاله دیپلماسی شهری در فضای جریان ها با تأکید بر شهر تهران به عنوان مرکز تحولات ملی موردبررسی و تحلیل قرارگرفته است. این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که مکانیزم تعامل درونی و برون مرزی در چارچوب دیپلماسی شهری چگونه بر دستیابی به توسعه در سطح ملی (تهران به عنوان مرکز ثقل سطح کلی) مؤثر است؟ روش مطالعه مقاله توصیفی- تحلیلی است. ازآنجایی که هدف این تحقیق به نحوی کشف روابط دیپلماسی و فضای جریان ها است لذا در دسته بندی تحقیقات اکتشافی نیز قرار میگیرد. از جنبه پارادایمی نیز تحقیق حاضر در پرتو پارادایم تحقیق کیفی و گردآوری داده ها و تحلیل آن ها محقق شده است. بر مبنای بررسیهای انجام شده می توان گفت شهرها نقش مهمی در توسعه و رشد اقتصادی ملی بازی می کنند. این مهم در سایه بهره گیری صحیح از توانمندی ها و ظرفیت های موجود و در مواردی ظرفیت سازی صورت می پذیرد. امروزه جذب سرمایه های خارجی و حضور فعال نیروهای خارجی برای شکوفایی اقتصاد شهر به عنوان ابزار ی مهم جهت دستیاب ی ب ه اقتصا د شهر ی پایدا ر و پوی ا می باشد. د ر ای ن میا ن شه ر تهران و نیز سایر کلان شهرهای کشور به واسطه تمرکز زیرساخت ها و امکانات مهم سیاسی و اقتصادی می توانند نقش فعالی را در این عرصه بازی کنند.
تبیین روابط مؤلفه های تأثیرگذار بر پایداری محلات (مطالعه موردی: محله جوادیه منطقه 16 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
155-167
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار محله ای دیدگاهی است که حل مشکلات کنونی شهرها را در گرو بازگشت به مفهوم محله می داند. در این دیدگاه، محله بنیادی ترین واحد توسعه شهری و کوچکترین مقیاس توجه به جنبه های مختلف پایداری به عنوان یک واحد شهری با قابلیت کنترل بیشتر از شهر و به عنوان یک سطح امیدوارکننده برای آزمایش ایده های جدید و راه های دستیابی به توسعه پایدار شهری به طور فزاینده ای مورد توجه قرار گرفته است. این در حالی است که علی رغم اهمیت سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت شهری در خردترین واحد شهر یعنی محله تاکنون مطالعات گسترده ای پیرامون این مفهوم در مقیاس خرد و اجرایی آن صورت نگرفته و سنجش کمی روابط بین مؤلفه های مختلف پایداری نیز موضوع مهمی است که مورد غفلت قرار گرفته است. در همین راستا، در پژوهش حاضر با طرح این پرسش که چه رابطه ای بین مؤلفه های مختلف پایداری محلات وجود دارد، به تحلیل و تبیین موضوع پژوهش پرداخته شده است. هدف سنجش کمی تأثیر شش مؤلفه کالبدی-فضایی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، حمل ونقل و ارتباطات، محیط زیستی، حکمروایی- مدیریتی بر پایداری محلات در محله جوادیه منطبق بر ناحیه یک شهرداری منطقه شانزده به عنوان نمونه موردی پژوهش است. بر همین مبنا، پس از مرور متون مرتبط با موضوع پایداری، مدل مفهومی تحقیق شکل گرفت و سپس پیمایش پرسشنامه ای از ساکنین محله مورد مطالعه به عمل آمد. لازم به ذکر است بر اساس فرمول کوکراین جامعه آماری شامل 381 نفر تعیین شده است. در این پژوهش تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری1 و با استفاده از نرم افزار اسمارت پی. ال. اس2 صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد سه مسیر «مؤلفه حکمروایی-مدیریتی به مؤلفه اقتصادی به مؤلفه اجتماعی-فرهنگی»، «مؤلفه حکمروایی-مدیریتی به مؤلفه اقتصادی منجر به پایداری محلات» و «مؤلفه اقتصادی به مؤلفه اجتماعی-فرهنگی به مؤلفه محیط زیستی» به ترتیب با ضرایب مسیر 898/4، 208/3 و 988/1 مهم ترین مسیرهای تأثیرگذار در درک شهروندان از مؤلفه های پایداری محلات است و به طور کلی مؤلفه حکمروایی-مدیریتی تأثیرگذارترین مؤلفه در تعیین پایداری محلات شناخته شد.
امکان سنجی اجرای طرح تجمیع قطعات زمین در بافت های فرسوده ی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
131 - 146
حوزههای تخصصی:
امروزه توجه به بافت های فرسوده شهری و بکارگیری طرح های بهسازی و نوسازی در این بافت ها در ارتقاء کیفیت زندگی و پیشبرد اهداف توسعه شهری از اهمیت خاصی برخوردار است؛ به گونه ای که در سال های اخیر طرح های بسیاری برای این منظور تهیه و اجرا شده اند. از جمله این طرح ها، تجمیع قطعات زمین می باشد؛ این طرح ابزاری مهم برای برنامه ریزی زمین است که با بهره گیری از جنبه های اجتماعی و مشارکت ساکنان سعی در بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده دارد. پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی اجرای طرح تجمیع قطعات در بافت فرسوده شهر ارومیه تدوین شده است. روش تحقیق با توجه به موضوع پژوهش، توصیفی- تحلیلی و هدف از نوع کاربردی است. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شد و در این رابطه، 27 شاخص در چهار مؤلفه کالبدی، اقتصادی، قانونی- مدیریتی و اجتماعی استخراج گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP و نرم افزارهای Expert Choice، GIS و Spss استفاده شد. نتایج نشان داد که در مؤلفه کالبدی با توجه به نقشه امکان سنجی تهیه شده، 41 درصد قطعات از قابلیت نسبتاً بالایی برای تجمیع برخوردارند. در مؤلفه اقتصادی مطابق میانگین حاصله (2.82)، اجرای طرح تجمیع قطعات متوسط به پایین ارزیابی می شود. مؤلفه قانونی - مدیریتی با میانگین 3.03 از وضعیت مناسبی جهت اجرای طرح برخوردار است و در نهایت در مؤلفه اجتماعی میانگین به دست آمده (2.45) پایین تر از حد متوسط است که گویای وضعیت نامطلوب این مؤلفه جهت بکارگیری طرح تجمیع قطعات می باشد.
تحلیل ارتباطات ذی نفعان در پروژه تقاطع با روگذرهای غیرهم سطح در شهر ارومیه با استفاده از ماتریس علاقه-قدرت و تحلیل شبکه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
71 - 84
حوزههای تخصصی:
پروژه های توسعه شهری به دلیل ارتباط مستقیم با مردم شهر و همچنین سایر ذی نفعان، معارضان مختلفی پیدا می کنند که توجه به مدیریت ذی نفعان در موفقیت آنها امری کلیدی است. در این راستا، شناسایی دقیق و کامل ذی نفعان و شناسایی اولویت و اهمیت آنها برای مدیریت موفق تر آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. در تحقیق پیش ِ رو، با بهره جستن از ماتریس علاقه_قدرت به عنوان روشی تجربه گرا و همچنین تحلیل شبکه های اجتماعی به عنوان روشی خردگرا، اولویت بندی و ارتباطات ذی نفعان در یک پروژه احداث تقاطع چند روگذر غیرهمسطح در شهر ارومیه بررسی شده است. در این تحقیق کیفی که با استفاده از استراتژی تک نمونه موردی انجام شده، برای گردآوری داده ها از بررسی اسناد و مدارک پروژه و مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای انتخاب و مصاحبه با نمونه های مورد بررسی در جامعه آماری این تحقیق که مهم ترین ذی نفعان درگیر در انجام پروژه هستند، روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی به کار گرفته شد که درنهایت 17 ذی نفع برای پروژه شناسایی شدند. تحلیل داده ها با کمک ماتریس علاقه_قدرت (با استفاده از تکنیک طوفان فکری) و نرم افزار NodeXL (برای تحلیل شبکه اجتماعی) صورت پذیرفت و نشان داد که ذی نفعان اصلی در ماتریس علاقه_قدرت، به ترتیب شهرداری، مردم، شورای شهر و ساکنان محلی هستند. همچنین شرکت آب و فاضلاب، اداره برق و مخابرات دارای کمترین علاقه و قدرت در پروژه هستند. این در حالی است که در روش تحلیل شبکه های اجتماعی، مردم، شهرداری، شورای شهر و پیمانکار، دارای بیشترین اولویت و تأمین کنندگان، محیط زیست و شرکت نفت، دارای کمترین اولویت شناخته شدند. مقایسه یافته های هر دو روش تجربه گرا و خردگرا در بخش شناسایی مهم ترین ذی نفعان با هم همگرایی زیادی دارند ولی در قسمت شناسایی کم اهمیت ترین ذی نفعان با هم تفاوت هایی دارند و چنین نتیجه گیری می شود که مؤثرترین روش واحد شناسایی و اولویت بندی ذی نفعان در پروژه های توسعه شهری وجود ندارد و استفاده از روش های تجربه گرا در کنار روش های خردگرا می تواند در شناسایی، اولویت بندی و مدیریت ذی نفعان، به عنوان مکمل یکدیگر باشند و نواقص همدیگر را تا حدودی پوشش دهند. همچنین ذی نفعان مردم، شورای شهر و شهرداری برای برقراری ارتباط بین تمامی ذی نفعان، مهم ترین نقش را دارند. از نظر قدرت ارتباط نیز سازمان وزارت اطلاعات در مجاورت پروژه، بیشترین قدرت را در پروژه دارد. مدت زمان پاسخ گویی بین ذی نفعان و تناوب این پاسخ گویی نیز نسبتاً نامطلوب است. نتایج این تحقیق می تواند به دست اندرکاران پروژه های توسعه حمل ونقل شهری که حجم زیادی از ذی نفعان در آنها دخیل اند، برای مدیریت هرچه موفق تر آنها کمک کند.
تبیین مدل تفسیری-ساختاری عوامل موثر بر بازآفرینی محله ها، با تاکید بر فضاهای عمومی هم پیوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی هم پیوند، شبکه ای ساختاریافته از فضاهای عمومی است که در طراحی فرم بافت، احیا عملکرد و هویت بخشی محله های ناکارآمد و کهن کارایی دارد. تبیین عوامل اثرگذار بر بازآفرینی این محله ها از طریق فضاهای عمومی هم پیوند، چگونگی تعامل میان آنها، هدف این پژوهش است. پژوهش از نظر هدف توسعه ای-کاربردی بوده و برای دستیابی به آن بدنبال ارایه مدلی منتج از تعامل عوامل در سطوح مختلف و تعیین درجات متغیرهای نفوذ تا وابسته است. روش استخراج عوامل دلفی، و مدلسازی، تفسیری-ساختاری است. گردآوری اطلاعات اسنادی، مصاحبه های تخصصی و ماتریس های ساختار یافته است. دستاورد اصلی پژوهش طراحی مدلی سه سطحی است که در این مدل سطح اول به عوامل بنیادین ، سطح دوم به ویژگی های ساختاری و سطح سوم به دستاوردهای فضاهای عمومی هم پیوند در فرآیند بازآفرینی اختصاص دارد. ایجاد شبکه ای از گره ها و جریانها (مخصوصا شبکه پیاده روها)، سرمایه گذاری فضاها یا ساختمانهای تاریخی، اتصال فضاها و دسترسی پذیر نمودن آنها از طریق مسیرهای پیاده یا معابر حاکی از عوامل بنیادین (متغیرهای نفوذ) فرآیند بازآفرینی محله ها است، که با مدلسازی اتصالات و معابر و توسعه و تکمیل عملکردها پیوند یافته و دستاورد آن ایجاد آگاهی از فضا و هویت بخشی (متغیرهای وابسته) است.
شناسایی الگوهای نیازمندی های اجتماعی- فرهنگی حس مکان با تأکید بر تأثیر فناوری دیجیتالی در ارتقاء کیفیت معماری شهری (نمونه موردی: مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
141 - 169
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوهای نیازمندی های اجتماعی-فرهنگی حس مکان با تأکید بر تأثیر فناوری دیجیتالی در ارتقاء کیفیت معماری شهری، درمنطقه یک مشهد انجام شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظرماهیت، توصیفی تحلیلی است وجامعه آماری آن شهروندان منطقه یک می باشند. حجم نمونه با استفاده ازمحاسبات لازم در نرم افزارR، 2000 نمونه تعیین واز روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. برای ارائه الگویی از عوامل و زیرعاملهای مؤثر بر ارتقاء کیفیت معماری شهری از روش تحلیل عاملی تاییدی و برای دستیابی به الگوهای شرطی که به تشخیص ارتباطات میان شاخص های مربوط به ارتقاء کیفیت معماری شهری با عواملی چون متغیر گروه بندی مربوط به نواحی، ویژگیهای فردی (نوع شخصیت وخودکارآمدی) و نوع مالکیت می پردازد ازالگوریتم داده کاوی Apriori استفاده گردید. نتایج نشان داد بجز شاخص های آماری نشانه ها و راحتی، که از نظر وجود واجرا شدن در محلات درحد متوسط هستند، سایر شاخص ها تفاوت معناداری با مقدارمتوسط دارند و از دیدگاه پاسخ دهند گان هریک ازشاخص های 6گانه انسجام و همبستگی اجتماعی، تحرک و پویایی، حس تعلق، خوانایی، هویت و اصالت و نظم و سیمای مطلوب در محلات مختلف کمتر از حد میانه اتفاق می افتد. همچنین در اکثر محلات، قوانین و الگوها حاصل از داده کاوی، وضعیت های مختلف پی آمد درمورد وضعیت موجود هرکدام ازشاخص های 6گانه، مقداری کمتر ازحد متوسط را دارا است. در این پژوهش از فرم های آنلاین تعاملی (توزیع وتکمیل الکترونیکی پرسشنامه) وابزارهای تحلیلی بر بستر ابر استفاده شد و با استفاده ازیادگیری ماشین و الگوریتم داده کاوی، روابط معنادار والگوهای پنهان کشف گردید. این امر نشان داد فناوری های دیجیتالی می تواند در کمترین زمان و با بالاترین دقت به جمع آوری و تحلیل داده پرداخته و با شناسایی خودکار و به هنگام الگوهای مؤثر به روشن شدن پیچیدگی ها وقوانین مستتر کمک کرده و با مشارکت وانعکاس عمیق ترین خواسته های ساکنان، امکان تحلیل دقیقتر مشکلات و بدنبال آن راه حل های سریعتر و صحیحتر را فراهم نماید. فناوری های دیجیتالی ازطریق انتظام داده های شهری و نیز در گام بعدی ترکیب ونمایش الگوها می تواند به نحو شایسته ای معماری شهری را پوشش دهد و با ارائه الگوهای دقیقتر در پیوند با الگوهای مؤثر دیگر در کیفیت معماری شهری، یک کل منسجم و معنادار شکل گیرد.
شناسایی عوامل مؤثر بر تأمین منابع درآمدی پایدار شهرداری اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
76 - 88
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت شهرها و گسترش پدیده شهرنشینی در قرن بیست و یکم سبب گردیده است که نه تنها شهرهای موجود با گسترش فیزیکی و کالبدی مواجه شوند، بلکه تبدیل و دگرگونی سکونتگاههای روستایی به شهری نیز مورد توجه قرار گیرند. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر تأمین منابع درآمدی پایدار شهرداری اراک بوده است. تحقیق از نظر روش، تلفیقی از روشهای کیفی و کمی می باشد. در مرحله اول، از روش کیفی و از نوع تحلیل محتوا جهت جمع آوری اطلاعات از منابع مکتوب و الکترونیکی در حوزه تامین منابع درآمدی استفاده شده است و در مرحله دوم، جهت تعیین ابعاد و مؤلفههای مؤثر بر تأمین منابع درآمدی پایدار شهرداری اراک از تکنیک دلفی استفاده گردید. به منظور تعیین روایی از روایی محتوای سی و آر و جهت محاسبه پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. در این تحقیق به منظور شناسایی عوامل مؤثر جهت تأمین منابع درآمدی پایدار شهرداری اراک از روش تحلیل عاملی تاییدی و اکتشافی با نرم افزارهای اس پی اس اس و لیزرل استفاده شده است. نتایج حاکی از آن بوده است که که مولفه های، عوارض عمومی، عوارض بر ارتباطات و حمل و نقل، کمک های مالی دولت، عوارض آلودگی محیط زیست، افزایش نرخ عوارض بر ارزش زمین و روابط مالی شهرداری و شهروندان) به عنوان مولفه های موثر در منابع درآمدی پایدار در شهرداری اراک بوده اند.
ارزیابی وضعیت مدیریت بافت های اکولوژیک شهری مطالعه موردی: منطقه 9 شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
41 - 56
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، کم توجهی به پتانسیل های گردشگری پهنه های اکولوژیک شهری و عدم مدیریت درست در حفظ آن ها در منطقه 9 شهر اصفهان باعث از بین رفتن برخی باغ ها و اراضی کشاورزی و عدم استفاده بهینه از جاذبه های این پهنه ها گردیده است. بر همین مبنا، هدف پژوهش حاضر ارزیابی وضعیت مدیریت بافت های اکولوژیک شهری در منطقه 9 شهر اصفهان می باشد. روش تحقیق توصیفی –تحلیلی بوده و تجزیه وتحلیل داده ها با روش STAR و آماره T انجام شده است. جامعه آماری شامل گروه خبرگان و حجم نمونه تعداد 15 نفر از مدیران و کارشناسان متخصص در زمینه بافت های اکولوژی شهری در اصفهان است. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که مدیریت بافت های اکولوژیک شهری دارای سه بعد مشتمل بر مدیریت بافت (با چهار شاخص ازجمله قانون گذاری، برنامه ریزی، مدیریت منابع و کنترل و نظارت)، بافت اکولوژیک (شامل دو شاخص حفاظت و توسعه و بهسازی) و اکوتوریسم (چهار شاخص اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی) است. نتایج روش STAR، نشان می دهند که وضعیت فعلی مدیریت بافت اکولوژی منطقه 9 شهر اصفهان مطلوب نیست و نتایج حاصل از آماره T، بیانگر آن است که میانگین بعد مدیریت بافت، بافت اکولوژیک و اکوتوریسم به طور معناداری پایین تر از حد متوسط (3) برآورد شده است. همچنین مقدار آماره T برای این سه بعد به ترتیب برابر با 15/7-، 13/0- و 15/9- است. همچنین بر اساس نتایج حاصل، به طور عمده شهرداری و جهاد کشاورزی در مدیریت بافت اکولوژی منطقه 9 شهرداری اصفهان، نقش دارند. بر اساس نتایج حاصل از انجام این پژوهش می توان گفت، ضعف در قوانین، عدم برنامه ریزی مناسب و توجه نکردن به کاربری های اصولی، سبب شده که وضعیت اکولوژیکی منطقه در حال حاضر در شرایط مطلوب نباشد. در این راستا راهبردهایی نظیر ارتقاء کیفی ساختار و هماهنگی دستگاه های ذی ربط؛ همراهی مردمی در طرح جامع گردشگری و حفظ منابع و تأمین امینت؛ بهره برداری از حقوق مالکانه و عواید اقتصادی آن؛ ارتقاء وضع کیفی فضاها و پهنه های طبیعی موجود و حفظ و توسعه پهنه های اکولوژیک در مدیریت اکوتوریسم بافت های اکولوژیک شهری منطقه 9 شهر اصفهان مؤثر است.
رفتارنگاری رهیافتی جهت ارزیابی میزان پاسخدهی فضاهای شهری، مطالعه موردی: فضای فراغتی کناره آب دریاچه زریبار، شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۸
77 - 90
حوزههای تخصصی:
مخاطبان اصلی یک فضای شهری استفاده کنندگان از آن هستند و فضای شهری همراه با حضور مردم است که بار معنایی می یابد، بنابراین می توان گفت که توفیق هر فضای شهری را می باید در پاسخگویی آن به نیازهای کاربران و همخوانی طرح(کالبد) و محتوا(رفتار) با یکدیگر جست وجو نمود. لذا پژوهش بر روی استفاده کنندگان از یک فضای شهری می تواند بعنوان منبعی ارزشمند در برنامه ریزی، طراحی و مدیریت فضاهای شهری به کار گرفته شود. بدین ترتیب جهت سنجش میزان پاسخدهی یک فضای شهری، نخستین گام توجه به رفتارهای جاری در آن و بهره گیری از انواع روش های رفتارنگاری خواهد بود تا تصویری واضح از وضعیت موجود فضای شهری و میزان هماهنگی طرح و محتوا بدست آید. مهمترین فضای شهری فراغتی شهرستان مریوان و یکی از جذابترین مقصدهای استان کردستان برای گردشگران، فضای فراغتی کناره ی دریاچه ی زریبار است. در این پژوهش فضای مذکور با انجام رفتارنگاری طی36 روز و در طول فصول بهار، تابستان و پاییز سال 1394 مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله ی حاضر ضمن مروری کوتاه بر نظریات و روش های صاحب نظران در زمینه ی رفتارنگاری، با دسته بندی این روشها و در نظر گرفتن امکانات در دسترس، انواع روش های رفتارنگاری همخوان با شرایط را مورد استفاده قرار داده است. بنابراین پژوهش پیش رو یک تحقیق میدانی با رویکرد توصیفی-تحلیلی است که جهت سنجش میزان پاسخگویی فضای شهری ذکر شده به رفتارهای جاری در آن انجام شده است. روش ارزیابی به صورت مشاهده ی مستقیم و حضور در فضا بوده، تحلیل داده های آماری با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل داده های مکانی با بهره گیری از نرم افزار GIS صورت گرفته است. نتایج این پژوهش به وضوح ناخرسندی کاربران از وضع موجود محیط فراغتی کناره ی آب دریاچه ی زریبار را نشان می دهد. نبود فضاهای نشستن با کیفیت و کمبود فضاهای نشستن از لحاظ کمی، مدت زمان سپری شده ی اندک مردم در محیط و عدم وجود شرایط آسایش محیطی جهت حمایت از رفتارهای مورد علاقه ی افراد حاضر در محیط، نمونه هایی از نارضایتی های کاربران نسبت به طرح وضع موجود بوده و نشان از آن دارد که شرایط وضع موجود به شیوه ی مناسبی پاسخده نیازهای کاربران نیست.
تحلیل و شناخت ظرفیت تاب آوری زیرساخت های حیاتی شهری براساس مدل چرخه سازگاری تاب آوری (RAC) در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1103 - 1123
حوزههای تخصصی:
تاب آوری رویکردی راهبردی برای افزایش ظرفیت مانایی و برگشت پذیری دارایی های توسعه در گستره های فضایی کلان یعنی شهرهاست. در این فرایند دارایی های زیرساختی حیاتی از دو جنبه تأثیرگذاری در روند حیات توسعه و آمایش شهرها و جذابیت آن ها برای تهدید اهمیت دوچندانی دارند. پژوهش حاضر با روش شناسی «توصیفی- تحلیلی» و با هدف شناخت ظرفیت تاب آوری زیرساخت های حیاتی در آمایش شهری براساس ساختار مدل چرخه سازگاری تاب آوری ( RAC ) در کلان شهر اهواز انجام شده است. سؤال اصلی پژوهش این است که ظرفیت مورد نیاز زیرساخت های حیاتی در کلان شهر اهواز برای افزایش تاب آوری آن ها براساس مدل چرخه سازگاری تاب آوری چگونه است. برای گردآوری داده ها از روش پیمایشی به صورت ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه نمونه 100 نفر از کارشناسان و استادان دانشگاهی در کلان شهر اهواز هستند که به روش دلفی و نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. براساس شاخص های تبیین کننده میزان تأثیرگذاری دارایی، ساختار شبکه ای دارایی، پوشش کالبدی دارایی، اهمیت مصرفی دارایی و سرانه مصرف دارایی، زیرساخت حیاتی برق براساس ساختار مدل تاب آوری در مرحله فروپاشی و سازمان دهی مجدد، زیرساخت حیاتی مخابرات در مرحله بهره وری و زیرساخت حیاتی حمل ونقل در مرحله تعادل قرار دارد. براساس یافته های پژوهش به نظر می رسد زیرساخت حیاتی برق نیازمند ایجاد ظرفیت مانایی و بازیابی مجدد، زیرساخت حیاتی مخابرات نیازمند ایجاد ظرفیت رشد و زیرساخت حیاتی حمل ونقل نیازمند ایجاد ظرفیت توسعه در این کلان شهر هستند.
آینده پژوهی عوامل مؤثر بر تحقق پذیری مسکن پایدار در کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴
55-68
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از کشورهای توسعه یافته تغییر نگرش در نوع برنامه ریزی جهت دستیابی به نتایج مطلوب به کار گرفته شده است. از جمله نگرش های جدید به امر برنامه ریزی، رویکرد آینده پژوهی است که امروز در برنامه ریزی شهری و همچنین برنامه ریزی مسکن مطر ح است و ب ه امری ضروری تبدیل شده است. پژوهش حاضر، بر اساس هدف کاربردی، از نظر نوع تحقیق پیمایشی و اسنادی کتابخانه ای است و بر اساس نوع ماهیت توصیفی تحلیلی است. هدف پژوهش شناسایی عوامل مؤثر در برنامه ریزی مسکن کلان شهر تهران می باشد تا در روند بهبود و نتایج مطلوب در آینده برنامه ریزی ها مثمر ثمر واقع گردد. بدین ترتیب 26 عامل اثرگذار از منابع و طرح های معتبر استخراج شد و به وسیله پرسشنامه و مصاحبه از کارشناسان ( 30 نفر خبره در ارتباط با برنامه ریزی مسکن)، میزان اهمیت و ارزش هرکدام از عوامل معین شد و درنهایت 18 عامل به عنوان مهم ترین عوامل در چهار دسته اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی طبقه بندی شد و با استفاده از پرسشنامه دلفی توسط کارشناسان ارزش گذاری شد و درنهایت مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های پژوهش Mic Mac میانگین آن ها به عنوان ارزش نهایی با استفاده از تحلیل ساختاری و نرم افزار نشان می دهد که عواملی چون زمین، توسعه عمودی، کیفیت و استحکام مساکن، منابع آب، بحران های طبیعی و دسترسی ها جزء عوامل اثرگذار می باشند که برای هرکدام از عوامل راهبردها و سیاست هایی پیشنهاد داده شده است.
بررسی ابر پروژه های حمل ونقل شهری در شهر تهران؛ تطابق یا تضاد با توسعه پایدار
حوزههای تخصصی:
ابر پروژه های حمل ونقل شهری، نظیر توسعه بزرگراه ها، تقاطع های غیرهمسطح، احداث مترو، قطار شهری، پروژه هایی پرهزینه و پرمخاطره هستند که عمدتاً به دلیل جذابیت آن ها برای مدیران و سیاستمداران شهری و به رغم پیش بینی برخی تبعات و هزینه ها، ساخته می شوند. شهر تهران، طی دو دهه اخیر، تعداد زیادی ابر پروژه حمل ونقل شهری را تجربه کرده است که به نظر می رسد نتوانسته اند پاسخگوی چالش های ترافیکی شهر تهران باشند. در این مقاله، پس از مرور چالش های ابر پروژه های حمل ونقل شهری و سیاست های مختلف مدیریت حمل ونقل شهری، از طریق مطالعه کیفی، چگونگی، خاستگاه ها و نتایج ازجمله تبعات پروژه های سرمایه گذاری کلان در حوزه حمل ونقل شهری در شهر تهران را بررسی می کند و از این طریق به ارزیابی هم راستایی آن ها با اهداف توسعه پایدار را می پردازد. نتیجه نشان می دهد که ابر پروژه ها در شهر تهران، در تضاد با اهداف توسعه پایدار و فرم شهری منتهی به الگوهای سفر پایدار است.