فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۰۱ تا ۴٬۲۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
نوشهرگرایی در پاسخ به نتایج اجتماعی، زیست محیطی و پراکنش ناشی از توسعه های حومه ای در امریکا به وجود آمد و به یکی از رویکردهای جدی در شهرسازی قرن بیستم تبدیل گردیده و تمرکز آن توجه به انسان در برنامه ریزی شهری است. یکی از اصول مهم در رویکرد نوشهرگرایی پیاده مدار نمودن خیابان هاست. سنجش شاخص های پیاده مداری محورها در شهر، در جذب افراد پیاده برای استفاده از فضا ضروری است. به همین منظور در تحقیق حاضر قابلیت پیاده مداری با تاکید بر اصول رویکرد نوشهرگرایی در بلوار سجاد واقع در منطقه 1 شهرداری مشهد به طول 1700 متر و عرض حدود 30 متر با نقش غالب خدماتی و تجاری مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای این منظور پس از طرح تعاریف،برای ارزیابی از ابزارهایی مانند پرسشنامه، مشاهده میدانی، شمارش افراد و بررسی اسناد (شامل نقشه های کاربری وضع موجود و طرح های فرادست) استفاده شده است. مجموعاً 100 پرسشنامه در سه مقطع با پرسش تصادفی از عابرین تکمیل شده است. نتایج حاصل نشان می دهد از مجموع 31 شاخص پیاده مداری، 61 % مثبت و نسبتا مثبت ارزیابی شده در نتیجه پیاده مداری در بلوار سجاد، نسبتاً مثبت ارزیابی می شود.برای ارتقاء پیاده مداری بلوار سجاد 6 راهبرد در الویت اول پیشنهاد گردید.
تحلیلی بر مواضع بازیگران کلیدی در فرایند مدیریت رشد شهری (مطالعه موردی: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و گسترش کالبدی-فضایی شهرها در سراسر جهان، زمانی اتفاق افتاد که شهرها توانایی ارائه خدمات به جمعیت شهری به سرعت در حال رشد خود را نداشتند و این امر موجب پراکنده رویی و از بین رفتن اراضی لبه شهرها، افزایش شهرک های غیرقانونی و حاشیه ای شد. رشد شهر به مثابه یک فرامسئله متأثر از موضوعات متعدد و متنوع بسیاری است. علاوه بر عوامل فضایی موضوعاتی مانند ساختارهای اجتماعی- اقتصادی، تصمیم سازان (ارگان ها، سازندگان، مالکان)، تصمیم ها (اهداف، راهبردها، سیاست ها) و نظامات (از قبیل تفکیک زمین و روندهای قانونی) نیز بر رشد شهر اثرگذارند. سیاست های مدیریت رشد شهری در برابر رشد سریع و بی رویه حومه ها و مقابله با چالش هایی مانند پراکنده رویی مطرح شده است. درواقع مدیریت رشد به عنوان استفاده هوشمندانه از ابزار برنامه ریزی، قوانین و ابزارهای مالی دولت ها برای جهت دهی به رشد و توسعه شهری است. هدف از پژوهش توصیفی –تحلیلی حاضر بررسی و تحلیل بازیگران مدیریت رشد شهری در کرج است. از روش مکتور نیز برای سنجش مواضع و قدرت بازیگران بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد که اثرگذارترین بازیگر، دولت است. درواقع از تفاضل میزان اثرگذاری دولت از میزان اثرپذیری آن از دیگر بازیگران، عدد 469 به دست می آید؛ در حالی که این عدد برای توسعه دهندگان 21۴- است؛ بنابراین قدرت نسبی دولت از همه بازیگران دیگر بیشتر است و بازیگر مسلط محسوب می شود.
چارچوبی مشارکتی به مفهوم زیبایی شناسی چشم انداز در خدمات فرهنگی اکوسیستم (مطالعه موردی: منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
671 - 693
حوزههای تخصصی:
خدمات اکوسیستم می تواند از نظر مشارکت و یکپارچه سازی نقش شهروندان مفید باشد. بسیاری از موضوعاتی که به کمک مفهوم خدمات اکوسیستم به آن پرداخته می شود، در برنامه ریزی های شهری و منطقه ای مدنظر قرار می گیرد و با کمک توسعه سناریوی تعاملی با ذی نفعان قابل پشتیبانی است. یکی از این خدمات، خدمات فرهنگی اکوسیستم است. هدف این پژوهش طراحی چارچوبی مشارکتی از ذی نفعان با بهره گیری از شبکه های بیزی برای مفهوم سازی زیبایی شناسی چشم انداز در خدمات فرهنگی اکوسیستم است که در آن ذی نفعان نه رشته مختلف دخیل هستند. درحقیقت، پژوهش حاضر، کاربردی (توصیفی و علی) است که بعد از جمع آوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای، از تکنیک اندیشه باران یا طوفان مغزی بهره برده است. همچنین از میانگین و واریانس برای تبدیل نتایج ذی نفعان به احتمالات در شبکه بیزی استفاده شده است؛ چراکه اصطلاحات انتزاعی را می توان به کمک شبکه بیزی چندگرهی ارزش گذاری و در یک روش طوفان مغزی منسجم طبقه بندی کرد. تجزیه و تحلیل نهایی حساسیت ها با احتمالات خروجی نشان می دهد که توپوگرافی شامل برجستگی و شیب زمین، آب و پوشش گیاهی متراکم در مناطقی مانند پارک جنگلی چیتگر، محدوده دریاچه مصنوعی آزادی و پارک خرگوش دره دارای بالاترین ارزش زیبایی شناسی است. همچنین عناصر طبیعی مانند دریاچه، درختان جنگلی و زمین های کشاورزی از نظر تصویرسازی کیفیت های بیشتری را نشان می دهند. درمجموع پژوهش حاضر به شاخص های فردی تأکید ندارد، بلکه نوعی روش شناسی سازگار با مباحث زیبایی شناسی است که می توان از آن در مشارکت شهروندان محلی در کنار ذی نفعان و برنامه ریزی های آتی سنجش زیبایی شناسی چشم انداز استفاده کرد.
بررسی مقایسه ای نظریه های شهرسازی حمایتی و مشارکتی با تأکید بر مفهوم عدالت اجتماعی
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر اصلی ترین عامل بحران های جوامع بشری ریشه در نابرابری های اجتماعی و فقدان عدالت دارد. آنچه مسلم است انسان به طور ذاتی درصدد برآورد کردن نیازهایش به عنوان عامل محرکه تکامل است. از سوی روشن است که انسان طبیعتاً در طلب کمال است که زندگی اجتماعی مولد این تکامل است. یکی از آثار محتمل زندگی اجتماعی، تزاحم در منافع و تعدی به حقوق دیگران به مقتضای انگیزه سودجویی انسان در برآورده کردن نیازهایش جامعه را به انحطاط می کشد. در اینجاست که به حکم فطرت و عقل نیاز به مفهوم عدالت برای بقاء و سعادت انسان و جامعه ضرورت می یابد. در همین راستا عدالت اجتماعی را می توان درواقع طراحی و اجرای نظام حقوقی به گونه ای که هر کس به حق عقلانی اش برسد و در مقابل آن حقوق، وظایفی را انجام دهد یا مسئولیت و عواقب تخلف از آن را بپذیرد، قلمداد نمود که این امر امروزه مستلزم اداره خردمندانه شهرها بر پایه مشارکت آگاهانه شهروندان می باشد. در همین راستا تحقیق حاضر قصد دارد تا با استفاده مطالعات کتابخانه ای به عنوان روش و ابزار گردآوری اطلاعات و روش توصیفی – تحلیلی به عنوان روش شناسی تحقیق و همچنین استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی (A.H.P) به منظور تحلیل داده های تبیین شده به بررسی اصول و مقایسه معیارهای نظریه های حمایتی و مشارکتی به عنوان مهم ترین نظریه های شهرسازی مبتنی بر شهروند محوری و مقایسه آن ها با معیارهای تبیین شده برای عدالت اجتماعی به منظور تعیین میزان تحقق پذیری آن در هرکدام از نظریه بپردازد. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که از یک سو، اصول و معیارهای نظریه حمایتی درزمینه همسوی با معیارهای عدالت اجتماعی در مقایسه با نظریه مشارکتی از سطح پایینی برخوردار است و از سوی دیگر میزان تحقق پذیری معیارهای نظریه مشارکتی درزمینه تحقق عدالت اجتماعی در مقایسه با نظریه حمایتی از سطح بالایی برخوردار است.
سنجش عوامل مؤثر بر رضایت مندی از مساکن گروه های کم درآمد شهری (مطالعه موردی: مسکن مهر شهرضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مسکن مهر، بزرگترین طرح دولتی برای تأمین مسکن بوده، و با توجه بر نقش تعیین کننده قیمت زمین در قیمت مسکن، این طرح اقدام برای حذف این متغیر نموده تا از این طریق علاوه بر کنترل قیمت مسکن باعث تسهیل دسترسی اقشار آسیب پذیر به مسکن مناسب شود. روش: هدف از پژوهش حاضر، سنجش عوامل موثر بر رضایت مندی از مساکن گروه های کم درآمد شهری که به صورت موردی در مساکن مهر شهرضا انجام شده، است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی ساکنان مساکن مهر شهرضا می باشد (2400 = N). با استفاده از جدول بارتلت و همکاران (2001)، 145 خانوار (سرپرست خانوار) به روش نمونه گیری تصادفی از بین خانوارهای ساکن در مساکن مهر مورد نظر انتخاب شد. . ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی محقق ساخته ای است. تحلیل داده ها از طریق تحلیل همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS انجام شده است. یافته ها: مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد، مولفه های سیاست و برنامه ریزی (701/0= γ، 15/14 = t)، اصول طراحی (421/0= γ، 26/6 = t)، تعامل همسایگان (282/0= γ، 05/3 = t) تبیین کننده ی 66 درصد از تغییرات واریانس رضایتمندی از مساکن مهر شهرضا هستند. نتایج:جهت انجام اقدامات لازمه به منظور افزایش رضایت مندی اقشار کم درآمد شهری از مساکن مهر لازم است به مواردی مانند سیاست و برنامه ریزی در این زمینه، اصول طراحی و موارد مربوط به تعاملات با همسایگان توجه نمود.
مدیریت شهری و COVID-19 : تحلیل شهر سالم در شهر مرزی زابل و شهر صنعتی عسلویه
حوزههای تخصصی:
اپیدمی بیمار ی های نوظهور بر ساختار، برنامهریزی، معماری، توسعه، رفتار اجتماعی، فعالیت اقتصادی و مدیریت شهر های و زیست جهان تأثیرگذاشته و تداوم بیماری کرونا هم تغییرات خاص خود را ایجاد خواهد کرد. تغییر بنیادی در زیست جامعه بشری در ابعاد مختلف به ویژه سکونتگاههای زیستی و فضاهای کالبدی نیز اثرگذار خواهد بود، با توجه به بررسی سوابق بیماری های واگیر در جهان به ویژه بیماری های وبا، طاعون، سارس، آبولا... و نظریاتی همچون پخش فضایی تورتسن هاگستراند و نظریه پیچیده و آشوب: سیستمهای شهری؛ بررسی وضعیت فعلی با توجه به سطح گسترش و فراگیری ویروس COVID-19 و اثرات گوناگون آن در جغرافیای زیستی کشور مهم میباشد. در مقاله حاضر بر اساس نظریات متعارف جغرافیای پزشکی و اثرات فضایی پخش بیماری ها و همچنین اثرات کالبدی فیزیکی/ ساختاری در - فضاهای شهری و آسیب های وارد و تبیین رویکردهای آینده نگر به تحلیل وضعیت ساختار شهری و ویروس کرونا در دو شهر زابل و عسلویه در جغرافیای سرزمینی کشور پرداخته شده است که مبنای بررسی مرزی بودن، صنعتی بودن، تفاوت در مهاجرت ها، نوع فعالیت ها شهری میباشد. در پایان ضمن ارائه نتایج تحلیلی به ارائه رویکردهای مختلف مدیریتی به ویژه رویکرد مدیریت اجتماع محور جهت عبور از بحران و رفتار و فعالیتهای توسعه ای )شهر و شهروند الکترونیک و هوشمند( و مدیریتی در ادامه مدیریت بحران کرونا در جامعه می باشد.
ارزیابی آلودگی صوتی ناشی از ترافیک شهری و تأثیر آن برسطح اضطراب شهروندان شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
117 - 127
حوزههای تخصصی:
آلودگی صوتی یکی از مهم ترین مشکلات زیست محیطی در شهرهاست که در ابعاد مختلف، سلامتی انسان را به مخاطره می اندازد. هدف از انجام این تحقیق، تعیین آلودگی صوتی در شهر سنندج و ارتباط آن با سطح اضطراب افراد است. در این مطالعه، 50 ایستگاه با کاربری های مسکونی، تجاری، مسکونی _ تجاری و فضای سبز انتخاب و تراز معادل صدا به وسیله دستگاه صوت سنج اندازه گیری و با میزان استاندارد آلودگی صوتی مقایسه شد. در مرحله بعد داده های یاد شده با استفاده از روش زمین آمار IDW به دلیل خطای کمتر، توسط نرم افزار ARCGIS10.4 درونیابی شدند. سپس برای بررسی نقش آلودگی صوتی در سطح اضطراب شهروندان از پرسشنامه هامیلتون استفاده شد. تعداد پرسشنامه های توزیع شده 400 عدد بود که از بین آنها 351 پرسشنامه قابل استناد بود. نتایج مبین این مطلب است که میانگین تراز معادل صوت در کل ایستگاه های اندازه گیری شده 71/621 دسی بل مشخص گردید. در این تحقیق به طور میانگین بیشترین آلودگی صوتی متعلق به کاربری تجاری و سپس مسکونی _ تجاری با تراز معادل صوت به ترتیب 73.70 و 71.32 دسیبل بود که در مقایسه با استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست ایران (60 دسی بل)، بالاتر از حد مجاز است. نتایج پهنه بندی نشان داد که قسمت های مرکزی شهر دارای میزان بالایی از آلودگی هستند. نتایج آماری نشان داد که بین کلیه کاربری ها اختلاف معنادار بین تراز معادل صدا دیده شد. نتایج حاصل از توزیع پرسشنامه نشان داد که ارتباط معناداری بین متغیرهای جمعیت شناسی و سطح اضطراب وجود دارد. افرادی که در معرض آلودگی صوتی قرار داشتند، از نظر افزایش سطح اضطراب بالاترین گروه آسیب پذیر بودند. پاسخگویان 54.42درصد میانگین سطح اضطراب شهروندان را بالا، ۲۱٫۴۶درصد متوسط و ۲۶٫۸۲درصد پایین گزارش نموده اند. نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین این متغیرها وجود دارد؛ به طوری که هرچه آلودگی صوتی ناشی از ترافیک افزایش پیدا کند، میزان سطح اضطراب افراد بیشتر می شود. این مطالعه نشان داد که میانگین تراز فشار صوت بالاتر از حد مجاز است بنابراین ضرورت برنامه ریزی به منظور کاهش تراز آلودگی صوتی و به تبع آن کاهش سطح اضطراب شهروندان و افزایش سلامت پیشنهاد می گردد.
رابطه تراکم ادراک شده، احساس امنیت و تعاملات اجتماعی؛ مقایسه دو گونه مسکن متراکم محصور و غیر محصور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
45 - 60
حوزههای تخصصی:
در بحث از بعد اجتماعی توسعه پایدار، تعاملات میان ساکنان و احساس امنیت از موضوعات مهم محسوب می شوند. بنابراین از یک سو در زمینه کشورهای در حال توسعه، اثر محیط های مسکونی متراکم بر زندگی اجتماعی ساکنان همچنان نیازمند فهم و مطالعه بیشتری است و از سوی دیگر، بسته و محصور بودن، به عنوان یک عامل کالبدی، مؤثر بر شرایط اجتماعی در محیط های مسکونی شناخته می شود. از این رو، هدف این پژوهش، بررسی رابطه میان تراکم ادراک شده(بعد کمّی_کیفی تراکم)، احساس امنیت و تعاملات اجتماعی در قالب مدلی ساختاری و مقایسه سازوکار آنها در دو گونه مسکن محصور و غیرمحصور است. جامعه آماری، نمونه ای شامل590 نفر از ساکنان شش توسعه مسکونی، با تراکم جمعیتی، تراکم خالص مسکونی و پایگاه اجتماعی_اقتصادی مشابه ساکنان و شیوه طراحی متفاوت در شهر مشهد بودند. پس از کنترل پایایی ترکیبی عامل ها و روایی سازه، ابتدا با استفاده از آزمون تی، دو گونه مسکن به لحاظ متغیرهای احساس امنیت و تعاملات اجتماعی با یکدیگر مقایسه شدند. سپس روابط میان متغیرها از طریق مدل یابی معادلات ساختاریSEM مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد، تفاوت معناداری میان دو گونه مسکن محصور و غیرمحصور به لحاظ تعاملات و احساس امنیت وجود دارد. براساس مدل های برازش شده، در هر دو گروه مسکن، شرایط اجتماعی و امنیت در فضاهای باز مشترک، به تراکم ادارک شده وابسته است. همچنین مقایسه مدل ها، حاکی از این مطلب است که نحوه اثر سازه های پژوهش در دو گونه مسکن محصور و غیرمحصور، متفاوت از یکدیگر بوده و فرآیندهای ادراکی_اجتماعی، به شکل متفاوتی عمل می کنند. در گونه محصور، ادراک تراکم، تعاملات اجتماعی و احساس امنیت در یک حلقه بازخورد، در طول زمان موجب ارتقا یا تضعیف یکدیگر می شوند. در حالی که در گونه مسکن غیر محصور احساس امنیت، پیش نیاز بروز تعاملات اجتماعی در فضاهای باز مشترک است و میان ادراک تراکم و تعاملات اجتماعی نقش واسطه ای دارد.
بررسی تأثیر تبلیغات رویدادی بر نگرش ها و مقاصد بازدیدی (مورد مطالعه: جشنواره گلاب گیری قمصر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویدادهای فرهنگی هنری و جشنواره های آیینی از عوامل مهم جذب گردشگر به شمار می روند. در میان تمام شهرهای ایران، قمصر کاشان جایگاه ویژه ای داشته و یکی از اصلی ترین شهرهای گردشگری کشور به شمار می آید. در فصل بهار و تابستان، این شهر به یکی از مهم ترین مقاصد گردشگران بدل شده و سفرهای بسیاری به قمصر کاشان صورت می گیرد تا علاوه بر بازدید از جاذبه های تاریخی و طبیعی این شهر، در مراسمی گلاب گیری که یکی از رسوم و آیین دیرینه و دیدنی است، شرکت کنند. بنابراین، پژوهش حاضر به دنبال بررسی اثرات تبلیغات رویدادی بر نگرش های بازدیدکنندگان نسبت به شهر و همچنین مقاصد آنها جهت بازدید از شهر میزبان می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل همه گردشگران داخلی و خارجی شهر قمصر کاشان بوده اند که در جشنواره گلاب گیری اردبیهشت ماه 1397 شرکت کرده اند و با روش نمونه گیری در دسترس 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار اصلی جهت گردآوری داده ها، پرسشنامه است. برای بررسی و تایید روایی پرسشنامه پژوهش روایی محتوا، روایی سازه و روایی همگرا بررسی شد. جهت بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری و با نرم افزار SPSS و LISREL انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مطابقت بالای تصویر بین رویداد خاص و شهر میزبان بر نگرش و قصد بازدید از شهر میزبان تأثیر معنادار دارد؛ همچنین نگرش و قصد بازدید از شهر میزبان بر انتخاب شهر معروف در تبلیغات رویدادی تأثیر معنادار دارد.
ارائه مدل سودآوری شرکتهای نوپا به منظور توسعه اقتصاد شهری, مورد مطالعه: پارکهای علم و فناوری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
94 - 105
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان مهم مؤثر بر زیستبوم شرکتهای نوپا، سرمایه و وجود مؤسسهها و نهادهای سرمایهگذاری است که نقش مهمی در شکلگیری، رشد و موفقیت کسبوکارهای نوپا دارند. با توجه به اهمیت توسعه اقتصاد شهری استفاده از یک مدل سودآوری مناسب در جهت تأمین مالی و جذب سرمایه شرکتهای نوپا بهمنظور توسعه کسبوکار و ورود موفق به بازار امری ضروری است. این پژوهش با هدف تعیین عوامل مؤثر و میزان تأثیرگذاری آنها در سودآوری شرکتهای نوپا انجام شده که از نظر هدف کاربردی است و به شیوه پیمایشی مقطعی و علّی انجام شده است. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه بوده است. جامعه آماری شرکتهای نوپا مستقر در پارکهای علم و فناوری تهران بوده که با روش نمونهگیری سهمیهای تعداد 168 پرسشنامه قابل بهرهبرداری از آنها جمعآوری شد. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از تحلیل عامل اکتشافی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است که بر اساس تحلیل عامل اکتشافی شش عامل اصلی اثرگذار بر سودآوری شرکتهای نوپا شناسایی شد که عبارتاند از: 1-قدرت و کیفیت تیم کارآفرین، 2-مزیت رقابتی، 3-زیرساخت یا بستر مناسب، 4-پایداری، 5-بازاریابی ثانویه و 6-شرایط اقتصادی و سیاسی. همچنین، با توجه به نتایج رگرسیون مشخص شد که عامل 4- پایداری بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته دارد. عوامل 3- زیرساخت یا بستر مناسب، 6- شرایط اقتصادی و سیاسی، 5-بازاریابی ثانویه، 2-مزیت رقابتی و 1-قدرت و کیفیت تیم کارآفرین بهترتیب بعد از عامل 4 بر متغیر وابسته سود تأثیرگذارند.
تحلیل فضایی ریسک رواناب های مسأله ساز با تکیه بر معیارهای برنامه ریزی شهری (مورد شناسی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
179 - 196
حوزههای تخصصی:
رشد فیزیکی روزافزون شهرهای امروزی، باعث افزایش ضریب نفوذناپذیری، سرعت و حجم رواناب حاصل از بارندگی شده است؛ بنابراین احتمال بروز رواناب در هنگام بارش های شدید بالا رفته است. هنگام وقوع بارندگی، هرچه میزان آسیب پذیری یک محدوده بیشتر باشد، آن محدوده بیشتر در معرض خطر قرار می گیرد. با توجه به اینکه هدف اصلی طرح ها و اقدامات کنترل سیلاب، کاهش میزان آسیب پذیری است، پیش از هر اقدامی لازم است بخش های آسیب پذیر شهر مشخص شود. از نگاه سیستمی، لازم است کلیه عواملی که در ایجاد رواناب های مسأله ساز شهری تأثیر دارد، شناسایی شود. هدف این پژوهش، دستیابی به شاخص های برنامه ریزی شهری مؤثر در ایجاد رواناب های سطحی شهر کرمان و همچنین، تهیه نقشه آسیب پذیری خطر مذکور است. روش به کار رفته در تحلیل معیارها، روش تحلیل سلسله مراتبی فازی است؛ ازاین رو در این پژوهش مناطق شهر کرمان با توجه به آمار بارندگی، اطلاعات فیزیولوژیکی موجود و سایر عوامل تأثیرگذار، مورد مطالعه قرار گرفت. برآورد ارتفاع و حجم رواناب با روش SCSکه در مقیاس زیرحوضه مورد استفاده قرار می گیرد، محاسبه شد. ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ نتایج به دست آمده از ﺑﺮآورد ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﺎرﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺑﺎرﻧﺪﮔﯽ مازاد در زیرحوضه ها با عنوان شماره منحنی، مورد تحلیل قرار گرفت. در نهایت نقشه های شماره منحنی رواناب با استفاده از ابزار ArcCN-Runofدر محیط ArcGISتهیه شد. نتایج کلی حاکی از تأثیر عوامل جوّی، انسانی و زمینی بر این رخداد بود که عوامل زمینی بیشترین تأثیر را داشته است. همچنین، نقشه پراکنش فضایی ارتفاع رواناب های مسأله ساز در سطح مناطق نشان داد که بخش های مرکزی شهر کرمان، بیشترین زمینه خطرپذیری رواناب را دارد.
معرفی الگوی کاربردی مقتدرسازی اجتماع منسجم محلی در فضای سایبرنتیک به منظور ارتقاء سطح مشارکت سا کنان در بازآفرینی نواحی دچار افت شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
61 - 74
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی نواحی دچار افت شهری با مشکلات درهم تنیده اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی، نیازمند ارتقای سطح مشارکت ساکنان بر پایه فرایند مقتدرسازی اجتماع منسجم محلی است، به گونه ای که با قلمرو زدایی از ساختارهای نهادی و قدرت رسمی و استفاده از ظرفیت های فضای سایبرنتیک در چارچوب مقتدرسازی الکترونیکی، بستر مناسبی به منظور تحقق راهکارهای مقابله با مشکلات این نواحی فراهم شود. این مقاله باهدف دستیابی به الگوی مورد کاربرد (Use Case) فرایند مقتدرسازی الکترونیکی ساکنان نواحی دچار افت شهری اصفهان با استفاده از مهندسی خواسته بر پایه یک پژوهش با ویژگی های استقرایی، کاربردی و توصیفی_تحلیلی استوارشده است. به این منظور، با به کارگیری تحلیل ذی نفعان و انجام تحلیل های کمی (آزمون میانگین فریدمن _ آزمون همبستگی اسپیرمن) در محیط نرم افزار SPSS، مراحل فرایند مقتدرسازی الکترونیکی تطبیق یافته برای این نواحی معرفی شده است. سپس با انجام تحلیل محتوا در محیط نرم افزار Atlas ti سازوکار پیاده سازی فرایند مقتدرسازی (تعیین خواسته ها) بر پایه معرفی کاربران مؤثر در فرایند و فعالیت های آنها و ارتباط آنها با فعالیت ها مشخص می شود. بر این اساس الگوی مورد کاربرد (Use case) فرایند مقتدرسازی الکترونیکی در محیط نرم افزار Visual paradigm طراحی می شود. در این فرایند کاربران اصلی شامل ساکنان، مسئولان (تصمیم گیرندگان)، کارشناس تسهیلگر، کارشناس پشتیبان، مربی و کارشناس فنی هستند و در یک چرخه پیوسته پنج گانه به ترتیب فرایندهای (1) عضویت در گروه های محلی و تشکیل شبکه های اجتماعی در فضای سایبرنتیک، (2) عضویت در برنامه و فرایند مقتدرسازی الکترونیکی، (3) انجام مراحل مقتدرسازی الکترونیکی (شامل آموزش، یادگیری و کسب مهارت، آگاهی، تعامل، مطالبه گری و پاسخگویی)، (4) تبادل نظر در مورد کاستی ها و اصلاح فرایند (ارتقا و بهبود سازوکار مقتدرسازی الکترونیکی) و (5) تصمیم گیری با همکاری و مشارکت ساکنان و مسئولان (تصمیم گیرندگان) در راستای ارتقای مشارکت در بازآفرینی شهری نواحی دچار افت شهری اصفهان را انجام می دهند و زمینه را برای ارتقای سطح مشارکت ساکنان نواحی دچار افت شهری در بازآفرینی محلات خود، فراهم می سازند.
ارزیابی مؤلفه های برند سازی شهری با تأکید بر مدیریت صنعت برند سازی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
73 - 86
حوزههای تخصصی:
امروزه برند سازی شهری به عنوان یکی از مهم ترین و متنوع ترین صنایع درآمدزا در شهر و مدیریت درآمدی شهرهای دنیا مطرح است. نبود تصویر مناسب از شهرها در اذهان بازدیدکنندگان برای بسیاری از نقاط ایران منجر به محدود شدن سفر به این مناطق شده است. ازاین رو لزوم توجه به عوامل مؤثر بر تبیین برند مقاصد سفر اهمیت چشمگیری دارد. هدف اصلی پژوهش، ارزیابی مؤلفه های برند سازی شهری برای شهر زنجان است. این پژوهش کاربردی و از دسته پژوهش های توصیفی تحلیل بر مبنای داده های کیفی است. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه است که برای روایی و پایایی آن از ضریب روایی محتوا و بازمون استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 20 پرسش نامه برای متخصصین و 20 پرسش نامه برای مدیران شهری در زنجان است که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند. پژوهش حاضر به منظور برند سازی و طرح اصلی تحقیق از مدل پنج فازی برندینگ مورگان و پریچارد استفاده می کند که دارای سه مرحله است: شناسایی هویت بارز شهر زنجان برای برند سازی با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی؛ برند سازی با استفاده از مدل پنج فازی و تحلیل نیروهای پنج گانه پورتر؛ و معرفی هویت، عنوان و نشان برند شهر زنجان. به علاوه، نتایج نشان می دهد جاذبه های فرهنگی و تاریخی، منجر به القای مجموعه ای منحصربه فرد از تداعی هایی از فرهنگ و تاریخ شهر زنجان در ذهن همه ذی نفعان است. نمره به دست آمده از ارزیابی عوامل داخلی و عوامل خارجی مؤثر بر تبیین برند شهری در شهر زنجان نشان دهنده غلبه نقاط قوت بر نقاط ضعف موجود در محیط داخلی و غلبه فرصت ها بر تهدیدهای موجود در محیط خارجی می باشد.
تحلیل شاخص های شهر خلاق با استفاده از مدل ساختاری تفسیری (مطالعه ی موردی: شهر کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
شهرهای خلاق شهرهای هستند که قادرند راه حل های جدیدی برای مشکلات روزمره شان ارائه دهند، شهر خلاق مکانی برای رشد خلاقیت ها در شهر، جایگاهی برای خلاقیت های هنری، نوآوری علمی و فناورانه، صدای فرهنگ رو به رشد است و در بین برنامه ریزان شهری بسیار مهم قلمداد می گردد از این رو میزان خلاقیت شهرها مسأله ای در جهت پیشرفت شهرهای بزرگ محسوب می گردد. حرکت به سمت شهر خلاق جهت توسعه ی هر چه بیش تر امری ضروری می باشد؛ زیرا شهرها بسترساز تعاملات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره هستند، در همین راستا؛ هدف پژوهش حاضر تحلیل شاخص های شهر خلاق با استفاده از مدل ساختاری تفسیری ISM در شهر کرمانشاه است. و از نظر هدف ، کاربردی و از نظر روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. در روند تهیه و تولید داده ها ابتدا عوامل مؤثر بر شهر خلاق شهر کرمانشاه با استفاده از نظرات 30 نفر از مدیران شهری ، استادان و کارشناسان در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی از طریق روش دلفی شناسایی شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات هشت عامل به عنوان عوامل تاثیرگذار قوی بر شهر خلاق، شهر کرمانشاه از مدل سازی تفسیری- ساختاری و سپس با نرم افزار میک مک بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان داد معیار سیستم حمل و نقل کارآمد و سیستم انرژی کارآمد بدون کربن تأثیرگذارترین و معیارهای ساختار مستحکم اجتماعی و خانه های امن جزء تأثیر پذیرترین عوامل به شمار می آیند و بعد اجتماعی مهم ترین شاخص شهر خلاق در شهر کرمانشاه است. هم چنین نتایج حاصل از میک مک نشان می دهد اکثر عوامل جزء متغیرهای پیوندی می باشند.
تحلیلی بر سنجش زیرساخت های گردشگری در فضاهای شهری (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
65 - 82
حوزههای تخصصی:
عناصر اقامتی اگرچه عامل جذب گردشگر به شهرها نمی باشند؛ اما همواره نقش بارزی در ماندگاری و به تبع آن هزینه های توریست ایفا می کند. هدف این پژوهش ارزیابی و رتبه بندی هتل ها و مسافرخانه های شهر زنجان می باشد. روش تحقیق توصیفی – مقایسه ای و نوع آن کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای – اسنادی است. در این پژوهش ابتدا با تهیه ی پرسشنامه در دو سطح برای گردشگران و مدیران ذیربط و همچنین بر اساس استانداردهای بین المللی شاخص های مؤثر برای عناصر اقامتی مشخص گردید. سپس با انجام مقایسه ی دو دویی در مدل تحلیل سلسله-مراتبی وزن نسبی هر یک از شاخص ها تعیین شد. مقایسه ی بین شاخص ها نشان داد که هزینه ی اقامت بیشترین تأثیر را در انتخاب گردشگران برای اقامت در هتل ها و مسافرخانه های شهر زنجان دارا می باشد. این مسئله حاکی از این واقعیت است که اکثر گردشگرانی که وارد شهر زنجان می شوند؛ از طبقه ی متوسط یا حتی پایین تر می باشند که تمایل چندانی برای پرداخت هزینه های بالا و اقامت در مکان های لوکس ندارند. در مرحله ی بعد به منظور رتبه بندی عناصر اقامتی از مدل TOPSIS استفاده گردید. نتایج حاصله از مدل تاپسیس نشان داد که هتل بزرگ با وزن 72/0 با اختلاف فاحش نسبت به سایر هتل های شهر زنجان در رتبه ی اول قرار دارد. این هتل از نظر شاخص های مهمی همچون زیبایی ظاهری و فضای داخل هتل، داشتن سوئیت، رستوران، کافی شاپ، اینترنت و ماهواره بالاترین وزن را در بین سایر هتل ها برخوردار است. مسافرخانه حافظ نیز با وزن 694/0 در بین مسافرخانه ها در رتبه اول قرار دارد. کیفیت بهتر فضای میهمان سرا، داشتن سوئیت و تعداد خدمه از جمله مهم ترین امتیازات این مسافرخانه نسبت به سایر مسافرخانه های دیگر می باشد.
تحلیل محتوا و بررسی تطبیقی برنامه های آموزش شهرسازی در جهان و ایران با رویکرد توسعه پایدار، با تاکید بر دوره های کارشناسی ارشد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
3 - 16
حوزههای تخصصی:
از جمله دلایل تغییر نگرش رشته شهرسازی از پارادایم رشد به توسعه پایدار، ناکارآمدی رشته و حرفه در پاسخ به دغدغه های محیطی از نیمه دوم قرن بیستم بود. نتیجه چنین تغییر نگرشی در اواخر قرن بیستم در آموزش رسمی و غیررسمی شهرسازی در سراسر جهان بازتاب پیدا کرد که انعکاس آن در حرفه، محصول شهرسازی متفاوتی را رقم زد. نوع نگاه به آموزش توسعه پایدار در کشوهای توسعه یافته در مقایسه با کشورهای در حال توسعه ای مانند ایران موضوعی است که می تواند از منظر تحلیل محتوای برنامه های درسی شهرسازی در کشورهای منتخب دنبال شود. بر این اساس، هدف مقاله حاضر تحلیل جهت گیری آموزش های رشته شهرسازی به سمت مفهوم توسعه پایدار است. در این مقاله که به نوعی تحقیق کاربردی است، با توجه به ماهیت موضوع، از روش کیفی تحلیل محتوا و قابلیت های نرم افزاری SPSS در تحلیل داده ها استفاده شده است. داده های مورد نیاز از طریق بررسی برنامه های درسی شهرسازی در کشورهای منتخب، که به عنوان کشورهای خاستگاه در توسعه پایدار بوده و برنامه های درسی آنها نیز توسط نهادهای بین المللی اعتبارسنجی شده اند، جمع آوری گردیده اند. نتایج بررسی های این مقاله در 128 دانشگاه از نُه کشور مختلف نشان می دهد که جهت گیری غالب در آموزش توسعه پایدار به ارائه "درسی مستقل با موضوع توسعه پایدار و مفاهیم محیطی" و نیز "تدریس توسعه پایدار در رویه و محتوای دروس شهرسازی" است. نتایج این امر در نمونه ایران حاکی از آن است که اگرچه دروسی با «محتوا و عنوان موضوعات محیطی» در تمامی گرایش های کارشناسی ارشد ارائه شده، اما توجه به موضوع توسعه پایدار را به طور رسمی می توان در گرایش طراحی شهری و برنامه ریزی منطقه ای به ترتیب در یک و دو درس اختیاری مشاهده کرد که در مقایسه با یافته های جهانی محدود و ناکافی است. با این حال، توجه به آموزش توسعه پایدار به عنوان یکی از معیارهای نظام رتبه بندی گرین متریک می تواند درون مایه پژوهش های کاربردی آتی باشد و گامی به سوی توسعه پایدار قلمداد شود.
رتبه بندی زمینه های شبکه شهرهای خلاق یونسکو برای شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال 2004 شبکه شهر های خلاق یونسکو با هدف کمک به بازیابى پتانسیل هاى اقتصادى، اجتماعى و خلاق صنایع فرهنگى معرفی شد. در حال حاضر 246 شهر از سراسر جهان در یکی از هفت زمینه موسیقی، ادبیات، سینما، صنایع دستی و هنرهای مردمی، طراحی، هنرهای رسانه ای و خوراک شناسی عضو شبکه مزبور هستند. در مطالعه حاضر ضمن بررسی پتانسیل تبریز برای شهر خلاق شدن، زمینه خلاق آن نیز شناسایی می شود. در این راستا با مطالعه خلاصه ارائه شده توسط یونسکو برای هر یک از شهرهای خلاق ثبت شده در یونسکو و شاخص های شهر خلاق معرفی شده توسط یونسکو، نه شاخص شهر خلاق شناسایی شده و با استفاده از بررسی اسناد داده های مورد نیاز برای تبریز جمع آوری می شود. نتایج بررسی شاخص های شناسایی شده و میزان تاپسیس محاسبه شده حاکی از آن است که زمینه صنایع دستی و هنرهای مردمی از لحاظ شاخص های ذخایر فرهنگی، حمایت مالی، صادرات، زیرساخت های هنری و زیرساخت های آموزش نسبت به سایر زمینه ها در وضعیت مطلوب تری قرار گرفته است. در مجموع بر اساس نتایج این تحقیق تبریز در زمینه صنایع دستی و هنرهای مردمی دارای بیشترین پتاسیل برای معرفی به عنوان شهر خلاق می باشد. از این روی تمرکز اغلب راهبردها و برنامه ها برای دستیابی به شهر خلاق در زمینه مزبور بایستی در راستای تقویت رویدادهای فرهنگی و دانش آموختگان باشد. از جمله می توان با افزایش برگزاری نمایشگاه ها و بازارچه های موقت و تکمیل پروژه های موزه فرش و شهر صنایع دستی، ضمن شناساندن صنایع دستی، به ترغیب مردم به سمت آموزش و جذب دانشجو و هنرآموز نیز شد.
مکان یابی فضای سبز شهری با استفاده از روش های ارزیابی چند معیاره مطالعه موردی: منطقه 4 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل مکان یابی فضای سبز شهری در منطقه 4 تهران و تعیین مکان های مناسب برای ایجاد فضای سبز می باشد. مکان یابی مناسب فضای سبز در سیمای شهرها، علاوه بر جنبه های زیبابی و تفریحی، نقش مهمی در کاهش آلودگی هوا و حفظ تعادل محیط زیست داشته و اثرات اجتماعی مثبتی مانند سرزندگی و نشاط دارد. روش انجام پژوهش توصیفی– تحلیلی بوده و معیارهای مؤثر در مکان یابی فضای سبز با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نظرات کارشناسان تعیین شدند. مقایسه زوجی معیارها نسبت به یکدیگر با استفاده از روش چانگ (AHP فازی) انجام گرفت. نقشه معیارها در محیط GIS تهیه و در محیطIDRISI استانداردسازی شد. سپس با استفاده از تکنیک OWA، وزن های ترتیبی معیارها محاسبه و نقشه نهایی مکان یابی فضای سبز حاصل شد. نتایج نشان داد فاصله از مراکز مسکونی با 157/0 و فاصله از مراکز صنعتی با 053/0 به ترتیب بیش ترین و کم ترین وزن معیار را در مکان یابی مناسب فضای سبز شهری دارند. بنابراین مناسب ترین و نامناسب ترین مکان ها برای ایجاد فضای سبز با توجه به اولویت پارامترها و سازگاری کاربری ها با فضای سبز تعیین گردید. نوآوری این مطالعه در استفاده از تکنیک OWA، در مکان یابی فضای سبز است برای منطقه 4 تهران می باشد.
سنجش عدالت اجتماعی با رویکرد توسعه پایدار نمونه موردی مناطق شهری تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
77 - 89
حوزههای تخصصی:
رسالت عدالت اجتماعی و فضایی در شهرها تخصیص عادلانه منابع و امکانات شهری می باشد؛ به گونه ای که افراد با حداقل شکاف و اعتراض نسبت به حقوق خود مواجه باشند و نیازهای جمعیتی آن در ابعاد مختلف برآورده گردد. عدالت اجتماعی به عنوان یکی از اصول چهارگانه توسعه پایدار در تمام جهان موردتوافق قرارگرفته و می تواند نتایج زیان آوری را که محرومیت و فقر بر محیط زیست و توسعه پایدار وارد می آورد را از بین ببرد. هدف این تحقیق بررسی و شناخت نحوه و چگونگی توزیع خدمات در مناطق شهر تبریز، تعیین معیارهای اصلی تعریف کننده سطح توسعه یافتگی عدالت اجتماعی و ارائه برنامه های تحرک بخشی به جریان عدالت اجتماعی از اهداف مهم این پژوهش می باشد. روش تحقیق توصیفی </strong> –</strong> تحلیلی می باشد. همچنین برای شناسایی ابعاد گوناگون عدالت اجتماعی در مناطق شهری تبریز با استفاده از آخرین آمار و اطلاعات مربوط به سال 1390، 16 شاخص گوناگون در قالب 4 مؤلفه جمعیتی، کالبدی، آموزشی، بهداشتی و درمانی و در میان 10 منطقه، موردمطالعه قرارگرفته و نتایج آن با بهره گیری از مدل تحلیل خاکستری </strong> (GRA)</strong> ارزیابی شده است. در این نوشتار ابتدا با استفاده از تحلیل خاکستری اقدام به کاهش شاخص ها و استخراج مجموعه عوامل دخیل در میزان عدالت اجتماعی پرداخته شده و پس از آن با استفاده از روش رتبه بندی امتیاز استانداردشده، مناطق شهر تبریز رتبه بندی شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد توزیع امکانات و خدمات در مناطق شهر تبریز متوازن و هماهنگ نمی باشد. به طوری که مناطق 3، 5، 6، ازلحاظ برخورداری از جمیع امکانات و خدمات نسبت به دیگر مناطق در رتبه های یک تا سه قرار دارند.</strong><br /> </strong>
بررسی علی زیرساخت های گردشگری و رقابت مکانی مقصدهای گردشگری در مناطق خشک مطالعه موردی: کویر مرنجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
125 - 139
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی علی زیرساخت های گردشگری و رقابت مکانی مقصدهای گردشگری در مناطق خشک می پردازد. ازآنجاکه رقابت پذیری در مقصد گردشگری به عنوان یک مفهوم نسبی، پیچیده، و چندبعدی که بر پایه نظریه پورتر قرار دارد، در حال تبدیل شدن به یک علاقه رو به رشد در میان پژوهش گران گردشگری می باشد و دارای مفاهیم مهم برای سیاست گذاران می باشد، هدف پژوهش، شناخت و اولویت بندی زیرساخت هایی است که بر رقابت مکانی مقصد تأثیر می گذارند. روش پژوهش کمی می باشد که پرسشنامه ای بر اساس مقیاس 5 گزینه ای لیکرت تنظیم و با استفاده از روش تحلیل مسیر تحلیل می شود. نوآوری پژوهش در این است که رقابت پذیری در مقصد گردشگریکویرها به علت دیرتر آغاز شدن آن ها جدیدتر می باشد و اهمیت مطالعه بر روی آن ها واضح است. نتیجه پژوهش این است که زیرساخت های اقامتی، امنیتی و حمل ونقل بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته (رقابت مکانی) دارند، ازاین رو کیفیت زیرساخت حمل ونقل بر رقابت مکانی تأثیر مثبت دارد و فرضیه پژوهش تائید می گردد. پیشنهاد پژوهش این است که به این مسئله که عوامل رقابت پذیری مکانی به لحاظ تصمیم و اهمیت مختلف هستند و وابسته به مقصد خاص می باشند توجه شود و بر اساس آن برنامه ریزی صورت پذیرد.