فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین زیرساخت های سیستم حمل و نقل، پارکینگ های عمومی هستند که نقش مناسبی در کاهش ترافیک دارند. پارکینگ می تواند بر کارایی ترافیک و کیفیت زندگی شهری تأثیر بگذارد. بعد از گذشت چندین دهه و افزایش اتومبیل، نبود فضای کافی برای پارک و در نهایت هزینه زیاد ساخت پارکینگ، ارزیابی دقیق برای مدیریت و مکان یابی پارکینگ ضروری گشته است. این پژوهش امکان سنجی مکان مناسب پارکینگ در مناطق 2 و 8 شهرداری شیراز، و مکان یابی آن را بررسی می کند. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش انجام آن به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. ابتدا جهت تدوین مبانی نظری از روش کتابخانه ای استفاده شده است. سپس از روش توصیفی برای شناخت محدوده مورد مطالعه و جهت بررسی وضع موجود پارکینگ های موجود از روش میدانی و نقشه های طرح تفصیلی و جامع استفاده گردیده. جهت بررسی پارکینگ عمومی، ابتدا وضع موجود را بررسی، سپس با توجه به وضعیت موجود، میزان کمبودها و نحوه توزیع فضایی پارکینگ ها مشخص شده است. تعیین سرانه پارکینگ عمومی با توجه به استاندارد وزارت راه و شهرسازی انجام شده است. به طور کلی در این بخش از پژوهش با توجه به نوع کاربری مورد مطالعه، از تحلیل های موجود در سیستم اطلاعات جغرافیایی از جمله شاخص همپوشانی (Overlay) استفاده شده است. برای تعیین محدوده های مناسب جهت احداث پارکینگ، ابتدا معیارهای تأثیرگذار در مکان یابی را شناسایی، سپس با استفاده از نرم افزار Arc Gis معیارها را تبدیل به لایه های اطلاعاتی که برای نرم افزار قابل خواندن باشد تبدیل کرده و برای هر یک از معیارها (لایه ها) فاصله های مورد نیاز (حریم ها) ایجاد شده است. سپس با توجه به میزان تأثیر هر یک از لایه ها و مقایسه زوجی آنها توسط نرم افزار SuperDecisions وزن هریک از لایه ها را محاسبه کرده، سپس با روی هم گذاری لایه های اطلاعاتی، محدوده های مناسب مشخص، و در 5 دسته از خیلی ضعیف تا بسیار خوب تقسیم بندی شده است.
تبیین اصول، ابعاد و مؤلفه های رویکرد شهر اکولوژیک (مطالعه موردی: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
391 - 413
حوزههای تخصصی:
ترویج رویکردهای جدید که افقی نو به روی برنامه ریزان شهری نمایان کرده است، نگاه به شهر را به عنوان سیستمی اکولوژیکی-اجتماعی بر نگاه کالبدی صرف غالب می کند و روابط اکولوژیکی-اجتماعی مؤثر بر شهر را در جهت رفع مسائل شهری در اولویت قرار می دهد. رویکرد شهر اکولوژیک، به عنوان یکی از رویکردهای نوظهور توسعه پایدار، از جمله آن هاست. شهر اکولوژیک، شهر هماهنگ با طبیعت، به دنبال تحقق پویایی اقتصادی و عدالت اجتماعی است. در این میان، رشد و توسعه شتابان شهرها با قابلیت های اجتماعی، اقتصادی و محیطی آن هماهنگی و سازگاری لازم را ندارد و این تطابق نداشتن موجب بروز مشکلات جدی در وضعیت موجود، ابهام در توسعه آتی آن ها، توسعه ناپایدار و آسیب پذیری این شهرها می شود. بجنورد از جمله شهرهایی است که به دلیل رشد سریع، پراکنده و نامتعادل پیرو برعهده گرفتن نقش های جدید سیاسی و اداری و افزایش یکباره جمعیت شهری، با مشکلات جدی در ابعاد مختلف به ویژه پایداری در وضع موجود و آینده روبه رو است. از این رو باید با اتخاذ رویکرد مناسب در جهت توسعه متعادل و پایدار آتی آن، سیاست گذاری و برنامه ریزی لازم صورت گیرد. این شهر با پتانسیل های بوم شناختی و طبیعی از جمله شهرهایی است که با وجود زمینه های اکولوژیکی، به دلیل تغییرات ناگهانی رشد جمعیت شهری و توسعه های اخیر، از حرکت در مسیر توسعه شهری پایدار بازمانده است؛ بنابراین، رویکرد شهر اکولوژیک نسخه مناسبی برای توسعه پایدار شهر بجنورد است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و اکتشافی مؤلفه های اصلی شهر اکولوژیک را شناسایی و در ابعاد مختلف سطح بندی می کند و درنهایت با ارائه مدلی، بومی سازی رویکرد شهر اکولوژیک در شهر بجنورد را محقق می سازد. در این پژوهش، ابتدا مؤلفه های شهر اکولوژیک در پنج دسته زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و کالبدی در قالب 88 مؤلفه طی مراحل مصاحبه دلفی طبقه بندی، و 16 مؤلفه دارای اولویت برای بومی سازی در شهر بجنورد شناسایی شدند. در گام دوم، بار دیگر اولویت بندی مؤلفه ها به روش گروه اسمی انجام گرفت و با مقایسه نتیجه آن با نتیجه دلفی و میزان انطباق پذیری آن ها، مؤلفه ها در سه دسته طبقه بندی شدند. طبقه اول شامل مؤلفه هایی با بالاترین انطباق پذیری است که عبارت اند از: بهبود وضعیت پسماند و زباله و فاضلاب شهری، هوشمندسازی شهری، بهره گیری از حمل ونقل عمومی و انرژی های پاک، تدوین قوانین جامع، مدون و یکپارچه در زمینه پهنه اکولوژیک، فرهنگ و سبک زندگی شهروندی، وجود کالبدهای ارزشمند فرهنگی در بافت قدیم شهر بجنورد، کنترل و مدیریت حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیررسمی. از این رو، پیشنهاد می شود نقش این عوامل در تحقق شهر اکولوژیک، بررسی و در برنامه های آتی به آن توجه شود.
معرفی کتاب: برنامه ریزی شهرهای جدید
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر حمل و نقل پایدار شهری بر پایه نظریه اقتصاد سبز مورد مطالعه: شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
13 - 24
حوزههای تخصصی:
افزایش استفاده از خودرو و وابستگی به آن در محیط های شهری، مشکلات متعددی از قبیل آلودگی هوا و صوتی، ترافیک، مصرف بی رویه انرژی های فسیلی ایجاد کرده است. نمونه مورد مطالعه در این تحقیق، به عنوان مرکز استان خراستان جنوبی و تمرکز بالای بخش خدمات، توسعه بی قواره و نامتوازن، حجم بالای ترددهای درون شهری و نامناسب بودن برخی از معابر موجب ایجاد ترافیک، آلودگی های صوتی و زیست محیطی به عنوان نمونه ای مناسب برای برنامه ریزی حمل و نقل پایدار تلقی می شود. بر این اساس هدف پژوهش بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد سیستم حمل و نقل پایدار با تأکید بر اقتصاد سبز در شهر بیرجند می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی بوده و از نظر روش تحقیق توصیفی– تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و مطالعات میدانی از نوع پیمایشی انجام شده است. اطلاعات از یک نمونه 175 نفری از جامعه آماری از طریق پرسشنامه اخذ گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و نرم افزارAmos استفاده گردید. متغیرهای مؤثر بر حمل و نقل به 5 مؤلفه کلی (زیرساختی، شهر هوشمند، زیست محیطی، عوامل اقتصادی و اجتماعی) که هر کدام در برگیرنده چند شاخص می باشد، تقسیم شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مؤلفه زیرساختی با مقدار0.55، شهر هوشمند با مقدار0.43، زیست محیطی با مقدار0.40، اقتصادی با مقدار 0.35و اجتماعی با مقدار0.30 به ترتیب بیشترین تأثیر بر حمل و نقل پایدار با رویکرد اقتصاد سبز داشته است. مدیریت واحد و یکپارچه، ارتقا فرهنگ رانندگی، ارائه آموزش، جایگزین کردن خودروی فرسوده با خودرو نو و هیبریدی، نصب علائم ترافیکی، ایجاد مراکز پیاده محور در شهر بالاخص بافت مرکزی از عوامل تأثیرگذار می باشد.
بررسی و تحلیل پراکنش مکانی- فضایی جرم خیزی در محله های شهر کرمانشاه با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و گسترش شهرنشینی علاوه بر پیامدهای مثبت، همواره با مسائل و مشکلاتی نظیر افزایش نرخ بیکاری، خشونت، ناهنجاری های اجتماعی و بزه کاری همراه بوده است. جرم از پیامدهای منفی عمده ای است که بر رفاه افراد، خانواده ها و جوامع تأثیر بسیار می گذارد. افزایش میزان جرم و جنایت و خشونتهای شهری در اکثر کشورهای جهان و طرح دیدگاه های جدید پیرامون مکان جرم و لزوم بررسی عوامل مکانی- فضایی این کجرویها و شناسایی مکانهای مستعد برای ارتکاب بزه کاری در شهرها و تلاش برای پیگیری و کاهش آن، علل اهمیتیابی بررسیهای جغرافیایی و جامعهشناختی جرم در مقطع کنونی است. روش تحقیق این پژوهش اسنادی و میدانی بوده که اطلاعات مورد نیاز از پرونده مجرمان با استفاده از پرسش نامه معکوس جمع آوری شد و از نرم افزار GIS برای تجزیه و تحلیل داده ها به منظور پراکنش مکانی فضایی جرمخیزی در محله های شهر کرمانشاه استفاده شده است. نتایج نشان داده که درصد قابل توجهی از جرایم در مناطق و محله های پرجمعیت که مهاجرپذیر هستند، رخ داده و هم چنین بازارها و خیابان های شلوغ مکانی مستعد برای بزه است و بیشتر مجرمان در گروه سنی جوانان قرار دارد.
نقش مشارکت اجتماعات محلی در توسعه ی پایدار اجتماعی شهرها (مورد مطالعه: محله ی سرتپوله – شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله ها از عناصر مهم و مؤثر تشکیل دهنده ی حیات اجتماعی شهری به شمار می روند. در مبانی نظری مرتبط با توسعه محله ای نوین، اهمیت مشارکت ساکنین محله، در قالب الگوهای برنامه ریزی فرآیندگرا و تعامل محور مورد تأکید قرار گرفته است. برنامه ریزی اجتماعات محلی با تأکید بر دیدگاه پایین به بالا بر توانمندسازی، افزایش سرمایه های اجتماعی و مشارکت جمعی ساکنین محلات تأکید دارد. هدف این پژوهش، بررسی نقش مشارکت اجتماعات محلی در توسعه ی پایدار اجتماعی محله ی سرتپوله سنندج است. روش تحقیق به صورت توصیفی– تحلیلی بوده، نوع آن کاربردی می باشد. شیوه ی گردآوری اطلاعات، از طریق پرسشنامه و پیمایشی صورت گرفته است. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و از 308 خانوار ساکن در محله، 50 سرپرست خانوار با استفاده از فرمول کوکران با سطح اطمینان 93 درصد برای پرسشگری انتخاب شدند. در نهایت نتایج حاصله از طریق نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بدست آمده نشانگر آن است که، عواملی همچون ""همگرایی اجتماعی قوی میان همسایگان، اعتماد بین ساکنین محله، حس تعلق مطلوب به محله"" بیشترین تاثیر را در پایداری اجتماعی محله دارند. همچنین بین حس تعلق و مدت اقامت در محله، و میزان مشارکت در پایداری اجتماعی محله رابطه ی معناداری وجود دارد (با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، سطح معناداری هر دو شاخص کمتر از 0.05 و شدت همبستگی نیز به ترتیب بیشتر از 0.5 (0.779 و 0.903). همچنین؛ شاخص های ""حس تعلق به محله، اعتماد بین ساکنین محله، بهسازی و نوسازی بافت فرسوده ی محله و رضایت از محله""؛ به ترتیب با ارزش عددی 212/0، 771/0، 338/0 و 143/0 دارای ارتباط مستقیم؛ و نیز شاخص های ""شرکت در فعالیت جمعی، توجه به منافع ساکنین محله، همگرایی اجتماعی ساکنان، و مشارکت ساکنان""؛ به ترتیب با ارزش عددی 171/0، 234/0، 185/0 و 027/0 دارای ارتباط غیرمستقیم با پایداری اجتماعی محله هستند.
تحلیلی بر وضعیت فضای سبز با رویکرد توسعه پایدار شهری مطالعه موردی: مناطق شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
15 - 27
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز در محیط شهری به عنوان یکی از معیارهای توسعه پایدار شهری جوامع مطرح بوده و درعین حال معیاری برای ارتقای کیفیت فضای زندگی محسوب می شوند. ازاین رو توزیع و پراکنش متعادل آن در سطح شهر اهمیتی بسیار دارد. در پژوهش حاضر با رویکرد «توصیفی-کمی و تحلیلی» تلاش شده است که ضمن ارزیابی وضعیت موجود، اولویت های توسعه این فضاها در سطح مناطق شهر مشخص شود. نتیجه بررسی ها نشان داد که طی یک دهه گذشته سرانه فضای سبز شهری شهر اصفهان از 5/15 مترمربع در سال 1382 به 4/27 مترمربع در سال 1390 افزایش یافته است. ولی هم زمان با این افزایش سرانه، اختلاف سرانه بین نواحی برخوردار و محروم از فضای سبز نیز به نحو چشمگیری افزایش یافته و عدم تعادل موجود در توزیع فضایی پارک های شهری، شدیدتر شده است. جامعه آماری پژوهش، مناطق چهارده گانه شهر اصفهان را شامل می شود که بر اساس 12 شاخص رتبه بندی شده اند. ازاین جهت شاخص های موردمطالعه با استفاده از مدل TOPSIS به عنوان یک روش تصمیم گیری چند شاخصه مورداستفاده قرارگرفته و درنهایت با بهره گیری از GIS نقشه سطوح توسعه مناطق در پنج سطح (بسیار توسعه یافته، توسعه یافته، نسبتاً توسعه یافته، محروم، بسیار محروم) ترسیم گردیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توزیع کاربری فضاهای سبز در مناطق شهری اصفهان متعادل نمی باشد.
برآورد و سطح بندی توسعه محله ای با تأکید بر مؤلفه های سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: محلات شهر ابرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کشورهای جهان سوم وجود انواع دوگانگی های نامطلوب نظیر؛ دوگانگی منطقه ای به دلایل متعددی همچون کم و کیف میزان سرمایه اجتماعی در مسیر توسعه یافتگی آن ها مشکلاتی ایجاد می کند. به همین خاطر نخستین قدم در برنامه ریزی، خصوصاً در برنامه ریزی توسعه شهری شناخت صحیح از وضعیت فعلی مناطق شهری است. لذا با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا محله های شهری ابرکوه را با تأکید بر شاخص های سرمایه اجتماعی سطح بندی نماید. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که آمار و اطلاعات آن از طریق روش های میدانی به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای ساکن در محله های 9 گانه شهری ابرکوه است که با استفاده از فرمول کوکران 263 نمونه به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز انتخاب گردید. همچنین آزمون پیش آهنگی برای بدست آوردن ضریب اعتبار پرسشنامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ 0.78، حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی محله های شهری از تکنیک ELECTRE استفاده گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که محلات نظامیه، طاووس و دروازه میدان با توجه به مؤلفه های سرمایه اجتماعی به ترتیب در رتبه های یک تا سه و محلات جهانستان، نبادان و گلکاران به ترتیب در رتبه های هفت تا نه از سطح بندی توسعه محله ای قرار گرفته اند.
تحلیل تفاوت میزان آمادگی ذهنی- نگرشی خانوارهای شهر شیراز در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد آمادگی در جامعه برای مقابله با بحران روشی است کارآمد و کم هزینه که می تواند به کاهش خسارات ناشی از آن کمک کند. شهر شیراز در محدوده گسل های زاگرس قرار دارد و دارای استعداد لرزه خیزی بالا و پیوسته است. بنابراین، بررسی وضعیت آمادگی و ارتقای آن در بین خانوارها و محلات مختلف اهمیت زیادی دارد.. مسئله اصلی این پژوهش تحلیل وضعیت میزان آمادگی ذهنی- نگرشی خانوارهای شهر شیراز است. در این راستا، مطابق مبانی نظری و پیشینه تحقیق دو فرضیه ارائه شد. در این پژوهش از روش تحقیق کمی از نوع رابطه ای و رویکرد پیمایشی استفاده شد. مفهوم میزان آمادگی ذهنی- نگرشی نیز از طریق 3 شاخص و 18 معرف، از طریق روش های SAW و AHP تعریف عملیاتی شد. داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه خانوار جمع آوری شد. حجم نمونه از طریق روش کوکران و معادل 322 خانوار تعیین شد و با روش های نمونه گیری خوشه ای و سیستماتیک انتخاب شد. نتایج نشان داد میزان آمادگی ذهنی- نگرشی خانوارهای محلات مختلف در سطح پایینی قرار دارد و تفاوت معناداری بین آنها وجود ندارد. نتایج همچنین نشان داد که میزان آمادگی ذهنی- نگرشی با متغیرهای سن، سطح تحصیلات، شغل، درآمد و پایگاه اقتصادی- اجتماعی رابطه معناداری دارد. نتیجه اینکه هر چند میزان آمادگی ذهنی- نگرشی دارای ساختی اجتماعی است، هنوز فرهنگ زندگی با ریسک حتی در اقشار متوسط و بالا نیز شکل نگرفته است، که بیانگر وضعیتی ناگوار است.
ارزیابی تأثیر رسانه های مجازی در توسعه صنعت گردشگری از دیدگاه کاربران شبکه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
53 - 69
حوزههای تخصصی:
دومین اقتصاد جهان پس از نفت با عنوان صنعت گردشگری شناخته شده که درآمدهای بسیاری را برای کشورهای مختلف در پی دارد و از طرفی گسترده ترین صنعت دنیا در حال حاضر به یکی از مؤلفه های تفکیک ناپذیر زندگی انسان تبدیل شده است. از صنعت گردشگری به علت سازوکار منحصربه فرد اقتصادی خود به عنوان صادرات نامرئی نیز یاد می شود. گردشگری به عنوان پدیده ای چندبعدی و فرا بخشی از عناصر و اجزایی تشکیل شده است که ارتباطات متقابل و چند سویه آن ها در قالب یک سیستم یکپارچه، قابل درک و شناخت است. هدف تحقیق ارزیابی تأثیر رسانه های مجازی با استفاده ازنظرات و دیدگاه کاربران شبکه های مجازی داخلی در راستای توسعه گردشگری می باشد. نوع تحقیق کاربردی و ماهیت آن توصیفی-تحلیلی می باشد. گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی-پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تعداد 8 گروه از شبکه های مجازی داخلی با کارکردهای مختلف و متوسط 2500 نفر عضو می باشد. تعداد 258 نمونه پرسشنامه صحیح از بین تمام نمونه ها انتخاب شده است. تجزیه وتحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین توسعه صنعت گردشگری و استفاده از رسانه ها و شبکه های مجازی یک خلأ یا فاصله وجود دارد ولی با توجه به دیدگاه پرسش شونده ها می توان گفت که با افزایش فعالیت آن ها و گسترش دامنه تبلیغات و خدمات در صنعت گردشگری می توان امید داشت که کاربران این شبکه ها و گردشگران به استفاده از این رسانه ها روی بیاورند و شاهد توسعه نوآورانه گردشگری باشیم.
واکاوی مطلوبیت فضاهای عمومی شهری از دیدگاه زنان مطالعه ی موردی: منطقه 4 شهراصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی از جمله متغیّرهای مهمی است که بر رضایت شهروندان تأثیرگذار می باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی و شناخت عوامل و شاخص های مؤثر در ارتباط با مطلوبیت و رضایت از فضاهای عمومی با تأکید بر دیدگاه زنان می باشد که بر اساس یافته ها ونتایج یک بررسی پیمایشی از منطقه 4 شهر اصفهان تهیه شده است و با استفاده از تکنیک شاخص ساز، شاخص هایی جهت سنجش میزان رضایت شهروندان محدوده ی مورد مطالعه برای زنان استخراج گردید.این پژوهش از لحاظ ماهیّت و روش مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف از نوع کاربردی – توسعه ای می باشد. روش تحقیق ترکیبی از نوع میدانی و کتابخانه ای است و گردآوریداده ها از طریق پرسشنامه و جامعه ی آماری را زنان بالای 15 سال در فضاهای عمومی منطقه 4 شهرداری اصفهان شامل می شود. با استفاده از روش تحلیل عاملی تعداد 5 عامل از 27 شاخص فوق استخراج گردید که همگی دارای مقادیر ویژه بالای 1 بوده و جمعاً 50/68 درصد از واریانس را تبیین می کنند.با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که مؤلفه های امنیت محیطی با ضریب همبستگی876/0، ایمنی با ضریب819/0، پاکیزگی محیط با 827/0، حس تعلق و وابستگی به مکان با ضریب 814/0 و زیبایی فضا 806/0 مؤثرترین عوامل در میزان رضایت مندی در فضاهای عمومی شهر از دیدگاه زنان می باشد و به عنوان مهمترین عوامل تأثیرگذار بر رضایت مندی شهروندان شناسایی شدند.
دیدگاه : نقد یا تخریب ؟
حوزههای تخصصی:
تحلیل وضعیت شاخص های ساختاری- کارکردی کیفیتِ شهرنشینی در شهرهای کوچک (مورد پژوهی: شهر نورآباد ممسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت شهرنشینی به چگونگی شرایط و وضعیت شیوه زندگی خانوارهای شهری و ساخت فضای داخلی شهرها اطلاق می شود. با توجه به پیچیدگی ذاتی ش هرها و ابع اد مختل ف تأثیرگذاری آنها، شناخت عوام ل اص لی و کلی دی در جهت دستیابی ب ه پای داری ش هری ض روری ب ه نظ ر می رس د. در ای ن راس تا، رض ایت مندی شهرنش ینان از وضعیت موجود شهرها، توجه به خواسته ه ا و نیازه ای آنان می تواند مدیران شهری را در دست یابی به پایداری بیشتر شهرها به ویژه پای داری اجتم اعی ی اری رس اند. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی کیفیت شهرنشینی بر اساس تجزیه و تحلیل ساختار و کارکرد سیستم شهری در نورآباد ممسنی است. روش تحقیق به کار رفته توصیفی تحلیلی و از نظر هدف در زمره ی پژوهش کاربردی می باشد. با توجه ماهیت پژوهش روش گردآوری داده ها به صورت پیمایشی است. جامعه آماری تمام خانوارهای ساکنان شهر نورآباد ممسنی می باشد که به صورت تصادفی350 نمونه انتخاب و پرسش نامه بین آن ها توزیع شده است. یافته های پژوهش به وسیله مدل تاپسیس و نرم افزار SPSS به منظور تعیین کیفیت شهرنشینی در شهر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شهروندان بالاترین رضایت را نسبت به شاخص کارکرد امنیت اجتماعی به جز گویه کیفیت امکانات و خدمات پزشکی دارند در کارکرد امنیت اجتماعی بالاترین رتبه ی کسب شده متعلق به رضایتمندی از پاسخگویی نیروی انتظامی با رتبه 639/0 و رتبه 517/0 را رضایتمندی از امکانات پزشکی موجود در این شهر کسب نموده است. کمترین رضایت را نسبت به کارکرد تولیدی شهر دارند، در این کارکرد رضایتمندی از وضعیت اشتغال در تولیدات صنعتی در رتبه پایین با نمره 453/0 قرار دارد. همچنین بین رضایتمندی و کارکرد تولیدی بیشترین رابطه و همبستگی نسبت به سایر شاخص ها برقرار می باشد.
کاربرد استراتژی توسعه شهری(CDS) در بهبود سکونتگاه های غیر رسمی مطالعه موردی: اراضی دانشگاه علوم پزشکی تبریز (محله غازان داغی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های غیر رسمی در ایران همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه، نمودی از روند رو به رشد نابرابری های فضایی در شهرهاست. این شیوه سکونت، در شهر تبریز با سرعت فزاینده ای افزایش می یابد. از مهم ترین این بافت ها می توان به بخش هایی از شمال شهر (محلات عینالی- زینالی)، بخش شمال غرب شهر (پارک بزرگ تبریز)، بخش جنوب شهر (حاشیه شمال کنار گذر جنوبی، قسمت هایی از اراضی دانشگاه علوم پژشکی تبریز – محله غازان داغی- انتهای خیابان مارالان، حافظ، طالقانی، لاله) و بخش جنوب غربی شهر (محله اخمه قیه) اشاره نمود که با مکانیسم خاص خود، به سرعت در حال گسترش اند. این پژوهش به بررسی شاخص های کالبدی، جمعیتی، اجتماعی – اقتصادی، شاخص زیست محیطی و برخورداری از خدمات اساسی به عنوان معیارهای اصلی بررسی و ارزیابی سکونتگاه های غیر رسمی، در اراضی علوم پژشکی دانشگاه تبریز (محله غازان داغی) می پردازد. مهم ترین هدف این تحقیق بررسی سکونتگاه های غیر رسمی محدوده مورد مطالعه برای بهبود شرایط آنهاست که مبتنی بر رویکرد CDS تهیه و تدوین خواهد شد. داده های مورد نیاز از طریق منابع کتابخانه ای و مطالعه میدانی (پرسشگری) و با روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری شده است. برای روایی و اعتبار فرایند پرسشگری و طراحی پرسشنامه از آزمون کرونباخ و برای ارزیابی، بررسی و اولویت بندی استراتژی ها از روش فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است.
سنجش درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان کرمان از نظر شاخص های توسعه با استفاده از مدل SAW
حوزههای تخصصی:
بسیاری از جوامع به منظور تقویت پایه های توسعه و رفع و تعدیل عدم تعادل ها و انبوه مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگیشان، بیش از هر زمان دیگری نیازمند برنامه ریزی و شناسایی امکانات و منابع بالفعل و بالقوه شان هستند. بدین منظور هدف کلی از این مطالعه، ارزیابی درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان کرمان از لحاظ شاخص های رفاهی زیر بنایی و بهداشتی و فرهنگی با استفاده از مدل SAW می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد. در این پژوهش با استفاده از ۲۹ متغیر در سه بخش بهداشتی، رفاهی زیر بنایی و فرهنگی استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای که از سالنامه آماری و نتایج سرشماری۹۰ استان کرمان استخراج شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بالاترین میزان توسعه یافتگی در هر سه بخش بهداشتی و درمانی، رفاهی و زیر بنایی و فرهنگی متعلق به شهرستان کرمان و کم توسعه یافته ترین آن در بخش بهداشتی - درمانی متعلق به شهرستان ارزوئیه و در بخش رفاهی زیر بنایی متعلق به شهرستان فاریاب، و در بخش فرهنگی به شهرستان فهرج اختصاص دارد و همچنین در بخش بهداشت و درمان، ۱۳/۰۴ درصد از شهرستان های استان توسعه یافته، ۷۳/۹۱ درصد در حال توسعه و ۱۳/۰۴ درصد کمتر توسعه یافته می باشند و در بخش رفاهی زیر بنایی، ۲۱/۷۳ درصد از شهرستان ها توسعه یافته، ۵۲/۱۷ درصد درحال توسعه و ۲۶/۰۸ درصد دیگر کمتر توسعه یافته هستند و در بخش فرهنگی، ۸/۶۹ درصد از شهرستان ها توسعه یافته و ۹۱/۳۰ درصد درحال توسعه می باشند.
تحلیل و ارزیابی سنجه های پایداری محله های شهر ماکو (با استفاده از تکنیکهای آماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار شهری مقوله ای با ابعاد گسترده و پیچیده است که در رشد و تکوین شهرها تأثیرگذار بوده است و عوامل اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و اکولوژیک را مورد توجه قرار می دهد. آنچه امروزه مهم است، شناخت نقاط قوت و ضعف ابعاد توسعه است. هدف پژوهش حاضر سطح بندی فضایی و تحلیل میزان پایداری و ناپداری محلات شهر ماکو به لحاظ برخورداری از سنجه های توسعه است. نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی با تأکید برروش جامع نگری است. برای ارزیابی سطوح پایداری محلات، تحلیل نابرابری ها از مدل های کمی و نرم افزارهای آماری از قبیل: تکنیک تحلیل عاملی، شاخص ترکیبی توسعه انسانی و امتیاز استانداردشده با انتخاب50 معیار در قالب ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست- اجتماعی، نهادی-کالبدی استفاده شده است. همچنین در اثنای تحقیق از نرم افزارهای SPSS،Auto cad وArc Gis استفاده شده است. نتایج نشان داده است در مجموع شاخص های تلفیقی ضریب پایداری بین محلات این شهر متفاوت بوده به طوری که از 14 محله، دو محله در گروه پایدار ایده آل، چهار محله درگروه پایدار قوی، سه محله نیمه پایدار، سه محله پایدار ضعیف و دو محله درگروه ناپایدار قرار دارند. بر اساس شاخص HDI محلات 12و 13 به ترتیب با ضریب پایداری «0.466829» و « 0.601758» به عنوان محلات پایدار ایده آل و محلات 5 و 7 با اختصاص کمترین ضریب پایداری به ترتیب با ضریب «0.201974» و «0.200198» به عنوان محلات ناپایدار شناخته شده اند. نتایج حاصل از مدل امیتاز استاندارد شده (Z score) نیز همین امر را تأیید می کند. طبق یافته های بدست آمده از تکنیک تحلیل عاملی، مطلوب ترین حالت پایداری برای شهر ماکو در شاخص های اقتصادی با میانگین «0.0000002381» و نامساعدترین حالت مربوط به شاخص های نهادی- کالبدی با میانگین «0.0000003571- » است.
امکان سنجی تبدیل خیابان بدون خودرو در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فضاهای باز عمومی مورد توجه بسیاری از محققان و سیاست گذاران شهری قرار گرفته است. توسعه و گسترش این نوع فضاهای شهری از قبیل پارکها، فضاهای همگانی و فضاهای سبز نقش بسزایی در ارتقاء کیفی زندگی شهروندان دارد. خیابان های پیاده شهری، یکی از مورد توجه ترین این مکانها، است که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته به عنوان سرزنده ترین فضاهای شهری به اجرا در آمده است. این اماکن به دلیل در بر داشتن فعالیت های اجتماعی، علاوه بر افزایش روابط چهره به چهره افراد، موجب تشویق شهروندان به پیاده روی و استفاده کمتر از خودرو شخصی می شوند. در این تحقیق، یکی از خیابان های پرتردد و اصلی شهر شیراز که درصد قابل توجهی از فعالیت های خدماتی- تجاری را در بر دارد، انتخاب گردیده و امکان تبدیل آن به یک خیابان پیاده بررسی شده است. برای گردآوری اطلاعات و داده های اولیه مورد نیاز از پرسشنامه های بخصوصی که توسط ساکنان و شاغلان آن خیابان تکمیل گردید، استفاده شده است. همچنین برای بررسی رابطه بین رضایتمندی افراد از تبدیل این خیابان به یک خیابان پیاده و مشخصات اجتماعی – اقتصادی، رفتاری و ترافیکی از تجزیه و تحلیل آماری (تحلیل رگرسیون دوتایی) انجام شده است. نتایج نشان داد که تنها برخی از خصوصیات اجتماعی- اقتصادی، رفتاری و ترافیکی همانند جنس، سن، درآمد، روزهای مراجعه و ... رابطه معناداری با رضایتمندی افراد از تبدیل خیابان مذکور به خیابان پیاده محور داشته اند. در مجموع می-توان گفت که ایجاد خیابان پیاده در محدوده مطالعاتی نیازمند بسترسازی مناسبی در زمینه حمل و نقل و نیز ارائه سیاست های تشویقی از طرف مدیران شهری است.