فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
41 - 54
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های برنامه ریزان و مدیران شهری، نحوه توزیع و تخصیص منابع و خدمات شهری به صورت عادلانه در سطح مناطق مختلف شهر برحسب نیازهای جامعه شهری است. تخصیص بهینه خدمات، ارتباط مستقیمی با برنامه ریزی کاربری اراضی دارد. موفقیت درعرصه برنامه ریزی کاربری اراضی شهری نیز وابسته به وجود قوانین مناسب در زمینه نحوه استفاده از زمین و همچنین استفاده از روش های کارآمد در تهیه واجرای طرح های شهری و برنامه کاربری زمین است . این مقاله با هدف ارائه مدلی بر مبنای روش های بهینه سازی چند هدفه انجام گرفته است تا تخصیص کاربری های شهری را از منظر عدالت فضایی در سطح پلاک شهری و در طبقات هر قطعه زمین مدل سازی کند. به این منظور از الگوریتم ژنتیک رتبه بندی نامغلوب و ی ک ک د کامپیوتری در ن رم اف زار Matlab R2018a استفاده شده است. مدل بر مبنای پنج تابع هدف شامل بیشینه سازی سازگاری، وابستگی، دسترسی به خدمات، تنوع و تناسب فیزیکی، در طبقات و در همجواری ها و نیز تعداد مشخصی شرایط مورد نیاز پیکربندی شده است. از میان نتایج حاصل از پیاده سازی الگوریتم که مجموعه ای از راه حل های بهینه پارتو است، یک جبهه جواب انتخاب و سپس برای انتخاب مناسبت ترین چینش کاربری ها از میان این راه حل های بهینه، روش تحلیل فرایند سلسله مراتبی، برای تعیین وزن هر یک از اهداف تخصیص کاربری زمین به کار رفته است. وزن حاصل در مقادیر برازش اهداف ضرب شده و پس از اعمال روش مجموع وزن دار جوابی که بیشترین وزن را در جبهه جواب های بهینه به دست آورده، به نقشه کاربری زمین تبدیل شده و به عنوان چینش پیشنهادی ارائه گردیده است. ارزیابی کمی نتایج حاصل از تخصیص نشان داد که کاربری های تجاری، آموزشی ، درمانی، ورزشی و فرهنگی هم از نظر سرانه و هم از نظر توزیع در سطح محلات و ناحیه مورد مطالعه به خوبی تخصیص داده شده اند و سطح برخورداری محلات را در محدوده مطالعه افزایش داده اند.
سنجش قابلیت بهره گیری از محرک های توسعه شهری در بازآفرینی بافت فرسوده (مورد شناسی: محله شاهجوق سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از شهرهای کشور، با مشکلاتی همچون معضلات بافت های فرسوده مواجه هستند، در راستای حل این معضلات راه حل های مختلفی از سوی متخصصان و نظریه پردازان ارائه شده است که از جمله می توان به بازآفرینی اشاره کرد. یکی از رویکردهای نوین بازآفرینی، به کارگیری محرک های توسعه است. در این راستا هدف اصلی این پژوهش، شناسایی انواع محرک های توسعه شهری و میزان تأثیرگذاری آن ها در بازآفرینی بافت فرسوده، مجله شاهجوق شهر سمنان است. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی–تحلیلی است. با بررسی مطالعات مرتبط شاخص های تحقیق در سه مقیاس کلان، متوسط و خُرد (16 شاخص) تدوین شد. روش گردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری پرسشنامه اول شامل متخصصان حوزه و برنامه ریزی شهری و مسئولان شهر سمنان است که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 10 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. جامعه آماری پرسشنامه دوم، ساکنان محله شاهجوق هستند که با توجه به جمعیت محله، 5710 نفر با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. به منظور تحلیل پرسشنامه متخصصان از روش دیمتل استفاده شد و به منظور تحلیل پاسخ شهروندان، از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم در نرم افزار آموس گرافیک استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که محرک توسعه در مقیاس بزرگ با امتیاز 0.65 (شاخص های پارک و محوطه سازی) دارای بیشترین درجه اهمیت و محرک توسعه در مقیاس خُرد (0.47) دارای کمترین درجه اهمیت ازنظر ساکنان است. همچنین ازنظر متخصصان و مسئولان شهری شاخص های پارک، محوطه سازی، پیاده راه که در مقیاس بزرگ قرار می گیرند، بالاترین اولویت را دارند.
رابطه فرهنگ سازمانی در شهرداری و توانمندسازی ساکنین سکونتگاه های غیر رسمی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش، بررسی وضعیت توانمندی ساکنین حاشیه نشین مشهد و اثر فرهنگ سازمانی بر این روند بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه مورد بررسی 240 نفر از سکونتگاه های غیررسمی و 120 نفر از پرسنل شهرداری بودند. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون و توانمندی روانشناختی استفاده شد. داده های گردآمده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به خصوص رگرسیون و آزمون فریدمن تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که سطح توانمندی در بین ساکنین حدود 41/2 می باشد. در بخش عوامل موثر بر ارتقای سطح توانمندی آزمون اول نشان داد که سطح معنی داری 000/0 بوده و تی محاسبه شده 296/2 می باشد، بنابراین، فرهنگ سازمانی نیروهای شهرداری در این امر نقش تعیین کننده ای دارد. همین آزمون ها نشان داد که 55 درصد از توانمندسازی ناشی از درگیرشدن در کار می باشد. سوال بعدی آن بود که آیا نیروهای شهرداری امکان درگیرشدن در کار را برای ساکنین فراهم می آورند؟ نتایج نشان داد که در سطح معنی داری 011/0 و در صورت فراهم آمدن شرایط، توانمندی ساکنین بیشتر می شود. همچنین ضریب تشخیص 047/0 محاسبه شد که نشان می داد توانمندی ایجاد شده مربوط به سازگاری است. اطلاعات موجود تحلیل شده و مشخص شد در سطح معنی داری 039/0، انطباق پذیری بر توانمندسازی ساکنین اثرگذاراست. در آخر، نقش و جایگاه مولفه رسالت در فرهنگ سازمانی و نقش آن بر توانمندسازی بررسی شد. مطابق بررسی صورت گرفته، سطح معنی داری آزمون 000/0 محاسبه شد و نشان داد که این تاثیر مطرح می باشد. از آنجا که میزان ضریب تشخیص نیز 130/0 به دست آمد، مشخص گردید که توانمندسازی حاصل، نتیجه مولفه رسالت در فرهنگ سازمانی است. به طورکلی، هرچه اعتقاد پرسنل شهرداری به درگیر شدن، سازگاری، انطباق پذیری و کیفیت رسالت بیشتر باشد، توان و قابلیت آنها برای توانمندسازی ساکنین بیشتر خواهد بود. در این روند، متغیر انطباق پذیری بالاترین تاثیر و رسالت، کمترین نقش را بر عهده داشته است. در نتیجه، چنانچه مسئولین بپذیرند که ساکنین توان و تمایل تغییر امور را دارند، می توان امیدوار بود که سطح توانمندی ساکنین به حد قابل قبولی افزایش پیدا نماید.
تحلیل شاخص های شهر خلاق و ارتباط آن با مدیریت توسعه شهری سالم مطالعه موردی: کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
131 - 146
حوزههای تخصصی:
در راستای توسعه پایدار شهرها تاکنون نظریه ها و الگوهای مختلفی ارائه شده است. در این باره می توان به نظریه هایی مانند شهر سالم و شهر خلاق اشاره کرد. هدف اصلی پژوهش، تحلیل شاخص های شهر خلاق و ارتباط آن با مدیریت توسعه شهری سالم در مناطق شهر اصفهان است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جهت تحلیل و سنجش داده ها از مدل ویکور استفاده شده و در فرایند انجام آن از ضریب آنتروپی شانون و در نهایت نیز از روش همبستگی پیرسون بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد منطقه 3 با نمره 1 رتبه اول و منطقه 5 با نمره 781/0 رتبه دوم را به خود اختصاص داده است. کمترین سطح نیز مربوط به منطقه 12 می باشد و مناطق 5 و 6 با نمره برابر با 1 بهترین مناطق از لحاظ شاخص های شهر سالم هستند. کمترین نمرات نیز به مناطق 15 و 11 اختصاص دارد. در نهایت پس از تعیین نمره هر یک از مناطق بر اساس شاخص های شهر خلاق و سالم، رابطه بین این دو رویکرد در بین مناطق شهر اصفهان با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تحلیل می شود. نتایج تحلیل های آماری نشان می دهد بین دو متغیر اصلی پژوهش رابطه وجود دارد. در واقع سطح معنی داری کمتر از 05/0 است و ضریب همبستگی مثبت است. به این معنا که بین دو رویکرد در مناطق شهر اصفهان رابطه مستقیم وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ضریب بتا برابر با 614/0 است که می توان گفت 60% تغییرات در زمینه توسعه شهر خلاق را می توان با شاخص های شهر سالم پیش بینی کرد.
تحلیل مکانی و ارزیابی فضاهای شهری از منظر شهر دوستدار سالمند (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
371 - 389
حوزههای تخصصی:
امروزه با رشد جمعیت سالمند در جامعه، نیاز به محیط های شهری آرام و سالم، متناسب با نیازهای سالمندان بیش از گذشته احساس می شود. برای دستیابی به شهر دوستدار سالمند و برخورد مناسب با پدیده سالمندی و ارتقای کیفیت زندگی سالمندان، پایش و اطلاع از ساختار و ویژگی های سالمندی در کشور برای برنامه ریزان و مدیران ضروری است. روش های مختلفی برای پایش و ارزیابی اینکه شهرها تا چه حد دوستدار سالمند هستند وجود دارد. در این تحقیق، برای ارزیابی شش محله منطقه 6 تهران شامل انقلاب اسلامی، دانشگاه تهران، بهجت آباد، قائم مقام فراهانی، پارک لاله و ایرانشهر از منظر شهر دوستدار سالمند، روش تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) با دو رویکرد سراسری و محلی به کار گرفته شد. معیارهای استفاده شده در این تحقیق شامل فاصله از خدمات بهداشتی-درمانی، فاصله از خدمات حمل ونقل، امنیت، آلودگی هوا، فاصله از خدمات عمومی، وضعیت پیاده روها و فاصله از فضای سبز است که وزن اولیه آن ها با استفاده از روش بهترین-بدترین به دست آمد. نتایج روش تاپسیس سراسری نشان داد که کیفیت زندگی شهری سالمندان دارای روندی کاهشی از شمال به جنوب منطقه است؛ درحالی که روش تاپسیس محلی هیچ گونه روندی را برای این پارامتر در منطقه نشان نمی دهد. همچنین مجموع مساحت بلوک های شهری با درجه شهر بسیار دوستدار سالمند، درروش تاپسیس سراسری (46/622528 مترمربع) و در تاپسیس محلی (76/401899 مترمربع) به دست آمد. مقایسه نتایج و ارزیابی بازدید میدانی به روش بردا (Borda) نشان داد که میزان مطابقت بازدید میدانی با نتایج روش تاپسیس سراسری بیشتر از تاپسیس محلی است.
هم آفرینی فضای گردشگری هوشمند از طریق تعاملات دیجیتالی ارائه مدل مفهومی سایبر پارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
51 - 67
حوزههای تخصصی:
مشکلات محیط زیستی شهری و مسائل شهرنشینان، نیاز به توسعه فضاهای شهری هوشمند و پایدار را ضروری می نماید. فضای گردشگری هوشمند می تواند بستر لازم را جهت تسریع در حل این مسائل و مشکلات به منظور دستیابی به شهر پایدار فراهم کند. در این راستا سایبر پارک به عنوان فضای گردشگری هوشمند که به کمک رویکرد هم آفرینی و از طریق تعاملات دیجیتالی ذی اثران و گردشگران با محیط زیست شهری شکل می گیرد، قادر است نقش اساسی در این زمینه بازی کند. پیشرفت سریع تکنولوژی، رفتار و منش انسان مدرن شهری را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین سایبر پارک به عنوان فضای باز گردشگری شهری که هم ماهیت مجازی و هم ماهیت واقعی دارد تعادلی بین زندگی دیجیتالی و انسانی برقرار می نماید. به بیان دیگر سایبر پارک علاوه بر مبنای تکنولوژیکی، رویکرد انسانی (گردشگر دوست) و محیط زیستی (دوست دار طبیعت) نیز دارد. در این بافت فضای واقعی و مجازی درهم آمیخته می شود تا امکان تبادل اطلاعات و انتقال فناوری ها فراهم آمده، دانش و تجارب اشتراک گذاری شده و در اختیار گردشگران قرار گیرد. توسعه گردشگری متکی بر زیرساخت عمومی و خصوصی مناسب است. سایبر پارک هم راستا با اهداف جدید سازمان ملل، می تواند سیاست عمومی برای ارتقاء زیرساخت ها را تحت تأثیر قرار دهد؛ شهرها را پایدارتر، نوآورانه تر و کارآمدتر کند و به سوی رشد اقتصاد کم کربن، جذب گردشگران و سایر منابع سرمایه گذاری سوق دهد. به دلیل جدید بودن مفهوم سایبر پارک و نوظهور بودن پروژه های آن، این پژوهش تلاش دارد با بهره برداری از ویژگی های تحلیل محتوایی مفاهیم اصلی در این زمینه را توسعه داده و مدل مفهومی سایبر پارک را ارائه نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که سایبر پارک با سه حوزه عملکردی اصلی شامل ذی اثران و گردشگران، فناوری اطلاعات و ارتباطات و فضاهای گردشگری شهری شناخته می شود. درواقع سایبر پارک از طریق برهم کنش این سه حوزه و شکل گیری فعالیت های مشترک بین این حوزه ها به وجود می آید.
حق به شهر در سکونتگاه های خودانگیخته مطالعه موردی: شهر سنندج، ناحیه منفصل شهری نایسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
55 - 69
حوزههای تخصصی:
تا به امروز حق به شهر توانسته است مسیر ترقی قابل اعتنایی را سپری نماید و به مرحله رسمیت بخشی و تأثیرگذاری در بسیاری از دستور کارها و قوانین و مقررات شهری برسد. یکی از مفاهیم مورد تأکید حق به شهر موضوع به حاشیه رفتن بخشی از شهر بنا به دلایل جنسی، سنی، اعتقادی، نژادی، سیاسی و اقتصادی است. درنتیجه حق به شهر می تواند نگاهی ویژه به موضوع سکونتگاه های خودانگیخته داشته باشد. این پژوهش در پی بررسی وضعیت حق به شهر در سکونتگاه نایسر است تا از این طریق تفاوت های حق به شهر در میان گروه های مختلف را موردسنجش قرار دهد. بر این اساس با نگاهی کاربردی به گفتمان حق به شهر به عنوان یک چهارچوب مدون برای اعتلای حق های گوناگون شهروندان در شهر با روش کتابخانه ای اقدام به مطالعه اسناد مرتبط با حق به شهر نموده و ابعاد و شاخص های اساسی این گفتمان را استخراج و با روش میدانی به بررسی وضعیت حق به شهر پرداخته است. در این تحقیق از روش تحقیق کمی با محوریت استخراج داده از طریق پرسشنامه استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که ابعاد حق به شهر در هر شش بعد موردمطالعه وضعیت ضعیفی را نشان می دهد. بااین وجود دو بعد سلامت و فرهنگی وضعیت مطلوبی را به خود اختصاص داده اند. همچنین در خصوص تأثیر متغیرهای توصیفی پژوهش بر وضعیت حق به شهر می توان عنوان نمود که ازنظر جنسی حق به شهر در میان مردان، ازنظر درآمدی گروه های با درآمدهای بالاتر، ازنظر شغلی گروه های شاغل در بخش رسمی، ازنظر سنی دو گروه سنی 25 الی 40 و 40 الی 60 سال و ازنظر سواد نیز افراد با سطح سواد پایین تر بیشترین میانگین های حق به شهر را در میان جامعه آماری پژوهش نشان می دهند.
تحلیل موانع بهره گیری از رویکرد توسعه میان افزا مطالعه موردی: شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
71 - 87
حوزههای تخصصی:
توجه به ظرفیت های توسعه ای درون شهر (توسعه میان افزا)، امروزه به عنوان یکی از سیاست های مهم در حوزه برنامه ریزی شهری جهت مقابله با پدیده گسترش شهرها موردقبول واقع شده است. برخلاف سایر سیاست های توسعه شهری با توجه به اینکه در بستر موجود و با حضور ساکنان و شهروندان و واحدهای همسایگی صورت می پذیرد موضعی پیچیده، چندوجهی، میان بخشی است که نه فقط یک کار فیزیکی، کالبدی و شهرسازی است بلکه دارای ابعاد قوی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی نیز می باشد. بنابراین استفاده از این رویکرد، بدون توجه به بسترهای مناسب و شناسایی موانع آن، قابل تحقق نیست. هدف اصلی این پژوهش تحلیل موانع بهره گیری از توسعه میان افزا در شهر اهواز می باشد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی –تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان شهرداری اهواز می باشند با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 40 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. جهت تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم در نرم افزار آموس 24 استفاده شده است. در این پژوهش، از ابعاد اقتصادی، اجتماعی، اداری و قانونی با 21 شاخص مشاهده پذیر استفاده گردید. نتایج حاصل نشان می دهد مدیران و کارشناسان معتقدند که عوامل قانونی - اداری با ضریب بیشترین تأثیر را بر عدم تحقق و اجرای رویکرد توسعه میان افزا در شهر اهواز دارد و بعدازآن متغیر اقتصادی با ضریب 94/0 متغیر اجتماعی با ضریب 66/0 متغیر کالبدی با ضریب 55/0 به ترتیب بیشترین تا کمترین تأثیر را بر عدم تحقق اجرای توسعه میان افزا در شهر اهواز دارند.
شناسایی و تببین عوامل مؤثر بر الگوی مسکن در شهرهای ساحلی (نمونه موردی: شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
115 - 130
حوزههای تخصصی:
مسکن نیاز اساسی انسان و شاخصی برای توسعه انسانی به شمار می رود. مسکن به عنوان تبلور فضایی و تجسم کالبدی فعالیت سکونتی انسان در محیط، خردترین واحد جغرافیایی شمرده می شود. مهم ترین بخش شهر، محل زندگی انسان ها است و سهم عمده ای از سطوح کاربری ها را نیز شامل می شود. خانه اصلی ترین مکانی است که انسان در تمام دوران زندگی اش با آن سروکار دارد. نخستین جهانی است که آدمی در طول حیات خویش در آن سکنی می گزیند و شخصیت می یابد. هم چنان که انسان در حال رشد، تحول و شکوفایی است.هدف از این پژوهش شناسایی و تبیین نقش عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی موثر بر الگوی مسکن شهر بوشهر است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری شامل کل جمعیت شهر بوشهر در سال 1395 برابر298594 نفر است. حجم نمونه که با استفاده از رابطه ی کوکران محاسبه شده برای جمعیت شهر بوشهر 324 نفر مشخص شده است که به دلیل روایی و پایایی بیشتر به 350 نمونه افزایش یافته است که به روش تصادفی انتخاب شده اند. با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری ارتباط بین عوامل اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و محیطی مورد بررسی قرار گرفت که از بین عوامل ذکر شده عوامل اقتصادی با بارعاملی(86 درصد) ،عوامل فرهنگی(81 درصد) و اجتماعی(78درصد) و محیطی (75درصد) به ترتیب بیشترین و کمترین اثر را بر الگوی مسکن بوشهر نشان می دهد. همچنین نتایج نشان می دهد که کلیه عوامل مؤثر بر الگوی مسکن دارای ارتباط مثبت و معنی داری در سطح اطمینان 99 درصدی می باشند.
تحلیل فضایی پراکنش کاربری آموزشی شهر اردبیل با استفاده از آمار فضایی در GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، تحلیل فضایی پراکنش کاربری آموزشی شهر اردبیل بوده است. در همین راستا، با استفاده از مدل های آمار فضایی، تحلیل لکه های داغ و خودهمبستگی فضایی در نرم افزار Arc/GIS به بررسی نحوه توزیع فضایی کاربری های آموزشی در سطح شهر اردبیل پرداخته شد. داده های تحقیق به روش اسنادی و با مراجعه به منابع و سازمان های مربوطه گردآوری گردید. استفاده از روش های تحلیل آمار فضایی در پراکنش کاربری های آموزشی و داده های بروز زمانی (۱۳۹۵) و مکانی (محلات شهر اردبیل) از نوآوری های پژوهش حاضر می باشد. نتایج به دست آمده نشان داد که نواحی 6، 7 و 10، از منطقه 3 و ناحیه 6، از منطقه 1 بلوک های دارای وزنه بالای کاربری آموزشی و غلظت بالای لکه های داغ بودند. ناحیه 11، از منطقه 1، ناحیه 11، از منطقه 3 و نواحی 4، 8 و 9 از منطقه 2، نیز بلوک های با وزنه پایین آموزشی و غلظت کم لکه های داغ بودند که این نواحی به لحاظ پایداری در سطح پایین تری قرار داشتند. همچنین براساس شاخص موران، توزیع فضایی کاربری های آموزشی در شهر اردبیل به صورت خوشه ای می باشد. نتایج تحلیل تابع رگرسیون در محیط ادریسی نیز نشان داد که بین کاربری آموزشی و جمعیت، کاربری های مسکونی، درمانی، اداری انتظامی، تجاری، تجاری- خدماتی و ورزشی، همبستگی مثبت وجود دارد. بین کاربری فرهنگی و فضای سبز و کاربری کارگاهی صنعتی با کاربری آموزشی، همبستگی منفی برقرار است.
بررسی اثرات توسعه شهری بر اراضی مرتعی و جنگل های شهرستان سیروان با استفاده از سنجش از دور در بازه زمانی سال های 1366الی 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر ، با هدف شناسایی اثرات توسعه شهری بر اراضی مرتعی و جنگل های شهرستان سیروان اجرا گردید. از نظر ماهیت یک تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که برای گردآوری داده های آن از تصاویر ماهواره ای لندست 5 سنجنده TM سال 1987 ، لندست 7 سنجنده ETM + سال 2000 و نیز لندست 8 سنجنده OLI سال 2016 استفاده نموده است و بعد از انجام تصحیح های هندسی و اتمسفری بر روی نقشه ها ، طبقه بندی تصاویر به روش نظارت شده با الگوریتم حداکثر احتمال انجام گردید. برای تحلیل تغییرات انجام شده از روش LCM استفاده شد. در این تحقیق برای نخستین بار تلاش شده است ، روند تغییرات کاربری اراضی در شهرستان سیروان برای محافظت از جنگل ها و مراتع شهرستان سیروان ، بررسی شود تا بتوان برای مدیریت بهتر ، برنامه ریزی نمود. یافته های تحقیق نشان داد که در بازه 1987 الی 2000 حدود 140 هکتارمرتع به اراضی انسان ساخت و در بازه 2000 الی 2016 حدود 395 هکتار مرتع و 20 هکتار جنگل به اراضی انسان ساخت و در بازه زمانی 29 ساله 6850 هکتار مرتع و 680 هکتار جنگل به اراضی کشاورزی تبدیل شده است و طبق نتایج به دست آمده ، توسعه شهری سبب تبدیل اراضی مرتعی و جنگلی شهرستان سیروان به اراضی مسکونی گردیده است.
تحلیل عوامل کلیدی کاهش کیفیت زندگی در پیرامون مناطق تجاری مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
17 - 30
حوزههای تخصصی:
بخش مرکزی که حوزه هویتی شهر محسوب می شود، به واسطه عملکردهای چندگانه شهری (اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و فرهنگی و سیاسی) بهترین چشم انداز و جلوه گاه فرهنگ انسانی است و کیفیت زندگی شهروندان را نشان می دهد. لکن اگر در جریان رشد و توسعه لجام گسیخته کارکردهای متنوع آن مورد غفلت واقع شوند منجر به ایجاد تعارض می شود، ازجمله این تعارضات تمایل بخش تجاری به ادامه بقا در مرکز شهر نزدیک به بخش های مسکونی است که استفاده از تسهیلات زیرساختی و فرصت های مالی- اقتصادی موجود در این نواحی را امکان پذیر می سازد. این درحالی که ست که توانایی این بافت ها در تأمین نیازهای معاصر شهروندان در طول زمان کاهش یافته و به تبع آن کارایی بافت و کیفیت زندگی نیز در سطح پایینی قرار می گیرد، به نحوی که موضوع تَرک شدن، به شدت این بافت ها را تهدید می کند، بنابراین هدف این پژوهش تحلیل روابط علی و شناسایی عوامل کلیدی کاهش دهنده کیفیت زندگی در مراکز شهر یعنی در منطقه 12 تهران، در سطح خرد شهری است. بدین منظور از تحلیل تفسیری ساختاری در نرم افزار میک مک استفاده شده است. نمونه گیری در این پژوهش با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و متوالی در قالب دلفی دومرحله ای انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد با توجه به ماتریس روابط غیرمستقیم، متغیرهای «ناکارآمدی سیاست گذاری ها»، «سرمایه داری غیرم ولد» که شاخص های مدیریتی و نهادی محسوب می شوند، در پایین ترین سطح (بنیادی)، قرار داشته و بیشترین تأثیرگذاری غیرمستقیم را در شبکه روابط بین متغیرها به جای گذاشته اند. این متغیرها به عنوان تغییرهای کلیدی برای ارتقا یا تنزل سطح کیفی زندگی در مرکز شهر شناخته می شوند.
تحلیل بازآفرینی شهری با تأکید بر بعد کالبدی مطالعه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
93 - 104
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی یکی از مهم ترین رویکردهای توسعه در نواحی شهری است که می تواند با توجه و الزام به رعایت اصول توسعه پایدار، نقش مهمی در ارتقا و توسعه ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی شهرها داشته باشد. می توان از طرح های بازآفرینی در شهرها به عنوان بزرگ ترین رویداد شهری یاد کرد چراکه تحولات ریشه ای و عمیقی را در جهت بهبود عملکرد شهرها به ویژه در بعد کالبدی آن به وجود آورده است. ازاین رو با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر سعی دارد به مطالعه تحلیل بازآفرینی در بعد کالبدی شهر بجنورد بپردازد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد. ابزار پژوهش پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش گروه خبرگان تشکیل می دهند که از میان آن ها 15 نفر به روش گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار تجزیه وتحلیل آماری نیز، نرم افزارهای spss و Super decision و آزمون های تی تک نمونه ای و Anp می باشد. بر اساس تحلیل صورت گرفته مشخص گردید که در طرح بازآفرینی شهر بجنورد شاخص مسکن و زیرساخت های آن بالاترین ارزش را با مقدار 486/0 دارد، شاخص مسکن با 269/0 و توجه به کیفیت مسکن با ضریب اهمیتی برابر با 167/0 در مراتب بعدی قرارگرفته اند. کم اهمیت ترین مقدار به حمل ونقل و ارتباطات و با مقدار 078/0 اختصاص یافته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت در بازآفرینی شهر بجنورد بیشتر کاربری مسکونی و بحث نوسازی و ساخت وساز واحدهای مسکونی مدنظر بوده و توجهی به اصول بازآفرینی از قبیل نیازهای ساکنین به مسکن مناسب، حمل ونقل و زیرساخت های آن، اوقات فراغت، پارکینگ های مناسب و ... نشده و این مشکلات ممکن است همچون قبل وجود داشته باشد. این امر حاکی از آن است که بسترهای کالبدی و عملکردی موجود در بافت جهت رسیدن به ارزش افزوده و بازآفرینی محدوده در راستای حفظ و باز زنده سازی هویت بومی و ارتقاء کیفی آن، مناسب نمی باشد.
سنجش کیفیت فضای شهری بر اساس معیارهای مکان سازی با تاکید بر کیفیت دسترسی؛ مطالعه موردی: میدان عتیق اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
47 - 60
حوزههای تخصصی:
دسترسی مناسب یکی از مهم ترین خصوصیات یک فضای عمومی خوب به شمار می رود و بهبود دسترسی به فضاهای شهری به منظور بهبود کیفیت آن، یکی از اهداف عمده رویکرد مکان سازی محسوب می شود. مطابق آموزه های مکان سازی، تنوع دسترسی به مراکز و فضاهای شهری برای تمام اقشار جامعه به منظور افزایش قدرت انتخاب به فراخور نیاز و شرایط آنها، از اولویت های طراحان و برنامه ریزان شهری است. هدف از این پژوهش، ارزیابی سطح کیفیت دسترسی به عنوان یکی از مهم ترین کیفیت های مطرح در رویکرد مکان سازی است. در این مقاله برای سنجش کیفیت دسترسی در میدان امام علی اصفهان شش شاخص «دسترسی فیزیکی (اتصال)، پیوستگی، دسترس پذیری (عمق)، همه شمولی، دسترسی راحت به حمل ونقل عمومی و وضوح فضا» با استفاده از روش های میدانی و نرم افزارهای تحلیلی_توصیفی چون SPSS، سیستم اطلاعات مکانی GIS و اسپیس سینتکس (Space Syntax) ارزیابی و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در این میدان از میان شش شاخص مطرح شده، شاخص های وضوح و دسترسی راحت به حمل ونقل عمومی کمترین و بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده اند.
پهنه بندی خطر سیلاب در شهر سنندج با استفاده از مدل های ترکیبی شاخص آماری و تابع شواهد قطعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
27 - 40
حوزههای تخصصی:
سیل دومین بلای طبیعی است که سالانه خسارات زیادی را به جوامع انسانی وارد می آورد. در این میان شهرها و مراکز جمعیتی، بیشترین ریسک و احتمال خسارت فیزیکی قابل لمس ناشی از وقوع سیل را دارا هستند. شهر سنندج به دلیل احاطه شدن به وسیله کوه ها و تپه ها پتانسیل بالایی در تولید رواناب و انتقال آن به سطح شهر را دارد.بنابراین هدف از این مطالعه پیش بینی مکانی مخاطره سیلاب در شهر سنندج در استان کردستان با استفاده از الگوریتم های شاخص آماری (SI) و مدل تابع شواهد قطعی (EBF) هم به صورت منفرد و هم به صورت ترکیبی در محیط GIS است.فاکتورهای مؤثر بر وقوع سیل که در این مطالعه در نظر گرفته شدند شامل درصد شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از رودخانه، تراکم رودخانه، تجمع جریان، کاربری اراضی، انحنای شیب، لیتولوژی، فاصله از معابر، تراکم معابر، فاصله از ساختمان، تراکم ساختمان و میزان بارندگی بود. پس از جمع آوری اطلاعات و لایه های مورد نیاز، نقشه پیش بینی مکانی حساسیت سیلاب در شهر سنندج تهیه شد. به منظور ارزیابی عملکرد مدل ها از سطح زیر نمودار AUC به دست آمده از منحنی ROC استفاده گردید . با توجه به معیار ارزیابی مورد استفاده در این مطالعه (ROC) و با توجه به داده های اعتبارسنجی، مدل تابع شواهد قطعی (840/0) نسبت به مدل شاخص آماری (827/0) در پهنه بندی خطر سیل خیزی در منطقه مورد نظر دارای بهترین عملکرد بود. در مدل ترکیبی SI-EBF همچنین میزان صحت با توجه به داده های اعتبارسنجی برابر 849/0 بود که این نشان داد، عملکرد مدل ترکیبی SI-EBF در پیش بینی مکانی خطر سیلاب در مطالعه حاضر نتایج بهتری نسبت به مدل های منفرد داشته است.در نهایت نتایج مطالعه نشان داد که تراکم ساختمانی و معابر شهری عوامل اصلی در وقوع سیلاب شهر سنندج هستند که براساس نقشه پهنه بندی خطر سیل ارائه شده می توان اقدامات مدیریتی مناسبی را برای کاهش خسارت ها و تلفات ناشی از سیل انجام داد.
محاسبه هزینه های محیط زیستی تولید برق (مطالعه موردی نیروگاه های حرارتی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
198 - 205
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، تشدید مشکلات محیط زیستی ناشی از افزایش جمعیت و مصرف انرژی شرایط نگرانی در مورد گرم شدن کره زمین را فراهم آورده است. از این رو، مقاله حاضر با هدف ارزش گذاری مشکلات محیط زیستی ناشی از فعالیت نیروگاه ها به محاسبه هزینه محیط زیستی پرداخته است. پژوهش پیش رو با هدف محاسبه هزینه های محیط زیستی تولید برق از تکنولوژی های مختلف صورت گرفت. در این تحقیق 5 نیروگاه حرارتی استان تهران بررسی شد. با توجه به شاخص انتشار آلاینده ها و نیز تولید ناویژه هر نیروگاه در سال 1396 میزان آلاینده منتشرشده از نیروگاه های حرارتی تهران محاسبه شد. سپس، با توجه به شاخص انتشار هر گاز آلاینده، میزان حرارتی هر نیروگاه و ارزش محیط زیست آسیب دیده هزینه محیط زیستی تولید برق از نیروگاه های حرارتی استان تهران محاسبه شد. نتایج نشان داد طی یک سال فعالیت نیروگاه های حرارتی این استان حدود 14 میلیون تن از انواع آلاینده ها وارد هوا می شود که CO2 و C از عمده ترین آلاینده ها به حساب می آیند. به طور متوسط، هزینه خارجی کل تولید برق از نیروگاه حرارتی در استان تهران برابر با 82/8 سنت بر کیلووات ساعت است که باید در هزینه نهایی تولید برق از این نیروگاه ها لحاظ شود.
آینده نگری مدل های رفتاری شهروندان در انواع فضاهای عمومی (نمونه موردی: منطقه 1 و 10 کلانشهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
همه انسان ها در زندگی روزمره خود در ارتباط با محیط اطراف خود هستند و به نحوی از محیط تاثیر گرفته یا بر آن اثر می گذارند.تمامی رفتارهای انسان در فضاهای معینی صورت می پذیرد . در این فضاها، رفتارهای واقعی و مورد انتظار در حد امکانات موجود، فرصت بروز می یابند و هنگامی یک فضا مطلوب فرض می شود که مطابق با خصوصیات رفتاری و نیازهای افراد، طراحی شده باشد . یکی از اهداف علمی این مقاله ارایه و تبیین مدل سیستمی رفتار انسان ها در فضاهای شهری و محیط های انسان ساخت، تحت قالب محورهای ارتباط شهری و مقایسه تطبیقی آن ها و اثرات آن بر ایجاد الگوهای رفتاری استفاده کنندگان است . این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن نیز توصیفی – تحلیلی است. همچنین از روش های آمار ناپارامتریک جهت سنجش و تحلیل 275 پرسشنامه های طراحی شده به کمک نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد که الگوهای رفتاری شهروندان در معابر اصلی دو منطقه 1 و 10 کلانشهر مشهد شامل محور اصلی بلوار سجاد با اختلاف میانگین -0.41071 در شاخص های سرعت حرکت، ایجاد تعاملات اجتماعی، زمان استفاده از فضا، حضور دسته جمعی و میزان پرتاب زباله به اطراف، نسبت به محور امامیه دارای تفاوت معنی دار و آشکاری است که این خود نشان دهنده ضرورت توجه ویژه به نحوه طراحی فضاهای عمومی شهر از جمله خیابان ها را دارد.
بررسی مؤلفه های مؤثر کلان اقتصادی بر روند حاشیه نشینی بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
103 - 124
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد شهرنشینی در کشورهای درحال توسعه، بیشتر از کشورهای توسعه یافته است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال آن وقوع 8 سال جنگ تحمیلی، تغییراتی در شرایط ساختاری کشور رخ داده است و همین امر سبب رشد بی رویه شهرها و به نوبه آن، رشد حاشیه نشینی شد. هدف اصلی در این پژوهش، بررسی مؤلفه های مؤثر کلان اقتصادی بر روند حاشیه نشینی در بازه زمانی 1394-1357 است. نوع تحقیق کاربردی و روش مورد استفاده توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش های اسنادی مراجعه به ارگان های دولتی ( بانک مرکزی، جهاد کشاورزی، مسکن و شهرسازی و...) و برای تجزیه و تحلیل داده ها از منطق فازی با نرم افزار متلب استفاده شده است. در این پژوهش، سه شاخص مهاجرت، اشتغال غیررسمی و مسکن نامناسب با زیرشاخص های آن ها، به عنوان مؤلفه های کلان اقتصادی مؤثر بر پدیده حاشیه نشینی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد، علی رغم نوساناتی که در برخی از مؤلفه ها مشاهده شده است؛ رشد حاشیه نشینی در طول دوره مورد بررسی، با روند نوساناتی در حال افزایش است؛ مثلاً مهاجرت روستا به شهر و اشتغال غیر رسمی در سال های اخیر، روندی به نسبت صعودی را در پیش داشته است؛ به طوری که مهاجرت از 1358 تا 1369 در حال افزایش، اما از 1369 تا 1379 با شیب خیلی ملایم مشاهده شده است. نوسانات بازار مسکن ( به خصوص با شروع احداث مساکن مهر)، تا حدودی افزایش این دو مؤلفه را خنثی کرده است، اما روند مسکن نامناسب در سال 1375 به اوج خود رسیده است.
جایگاه بوم گردی در توسعه روستایی با استفاده از تکنیک ترکیبی SWOT و WASPAS (مورد شناسی: بخش مرکزی شهرستان دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش مهمی از فعالیت های گردشگری روستایی مربوط به بوم گردی و بهره مندی از طبیعت روستاست و از آنجا که این بخش از گردشگری روستایی در پی رسیدن به ایده های توسعه ای پایدار است، می تواند به عنوان یک استراتژی مناسب عملکردی درجهت توسعه همه جانبه روستا مد نظر قرار بگیرد؛ از این رو، پژوهش حاضر به منظور مطالعه و شناسایی جایگاه بوم گردی در توسعه دهستان های بخش مرکزی شهرستان دامغان انجام شده است. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و براساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها مبتنی بر روش های اسنادی- پیمایشی است. مقایسه حد متوسط گویه ها و میانگین وضع موجود نشان می دهد که در بین شاخص های تحقیق، شاخص ارتقای سطح درآمد و رفاه مردم در مطلوب ترین وضعیت و شاخص افزایش سرمایه گذاری در نامطلوب ترین وضعیت قرار دارد. براساس تکنیک WASPAS، بوم گردی در دهستان تویه دروار دارای بیشترین تأثیر در روند توسعه روستاهای این دهستان بوده و دهستان رودبار کمترین تأثیر را داشته است. نتیجه حاصل از مدل تحلیلی سوآت نشان می دهد که نقاط قوّت و فرصت ها بر نقاط ضعف و تهدیدها برتری دارند؛ ازاین رو استراتژی تهاجمی به منظور توسعه بوم گردی روستایی در این منطقه انتخاب می شود.
تحلیل ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، محیطی و نهادی در رشد و توسعه گردشگری شهری، مطالعه موردی: شهر گلوگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تحلیل ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، محیطی و نهادی در رشد و توسعه گردشگری شهری در شهر گلوگاه اجرا گردید. نوع پژوهش توصیفی- تحلیلی با استفاده از روش پیمایشی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای شهرستان گلوگاه، مدیران و گردشگران منطقه بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 360 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شدند. جهت انتخاب نمونه های تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی استفاده گردید. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بود که براساس نتایج آزمون آلفای کرونباخ، حداقل ضریب پایایی برای تمام متغیرها، 7/0، مورد تأیید قرار گرفت. با وجود اینکه شهر گلوگاه در سال های اخیر به عنوان یک مقصد گردشگری مطرح شده است اما تاکنون مطالعه علمی در رابطه با ساختارها و پتانسیل موجود در آن جهت بهره مندی برای توسعه گردشگری شهر انجام نشده است و تحقیق حاضر، اولین تحقیق در جهت شناخت عوامل تأتیرگذار بر توسعه گردشگری شهری در محدوده مورد مطالعه می باشد. طبق نتایج به دست آمده، در بخش گردشگران و جامعه میزبان ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، محیطی و نهادی بر توسعه پایدار گردشگری شهر گلوگاه، تأتیر مستقیم دارند.