فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و رشد صنعت در شهرها منجر به آلودگی زیست محیطی گردیده و نیز اثرات مخربی را بر شهرنشینان وارد نموده است. به منظور تعدیل اثرات مخرب این پدیده ساده ترین راه حل، توسعه فضای سبز شهری بوده است. فضای سبز شهری، از جمله کاربری هایی است که توزیع مناسب آن در سطح شهر از اهمیت زیادی برخوردار است. شهر تهران به ویژه منطقه مورد مطالعه از پراکندگی مناسب فضای سبز برخوردار نبوده بطوری که سرانه آن به میزان 4.11 متر مربع به ازای هر نفر نشان داده شده است. هدف از این پژوهش ساماندهی پراکنش فضایی، فضای سبز شهری در منطقه هشت شهر تهران است. در این پژوهش از روش ها و قابلیت های مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و منطق فازی استفاده شده است. در این پژوهش جهت تعیین مکان های مناسب از معیارهایی مانند تعداد جمعیت، فاصله از راه های ارتباطی، فاصله از تأسیسات و تجهیزات شهری، فاصله از مراکز صنعتی، فاصله از کاربری ورزشی، فاصله از پارک های موجود، فاصله از کاربری تجاری، فاصله از کاربری فرهنگی،فاصله از کاربری آموزشی، فاصله از کاربری مسکونی، فاصله از مراکز بهداشتی- درمانی، فاصله از کاربری مذهبی استفاده شد. برای پیاده سازی عملگر فازی در محیط GIS پس از تعریف نمودن مقدار عضویت فازی برای هر یک از پارامترها(فازی سازی) برای تعیین مقدار عضویت فازی از روش خطی استفاده گردید سپس لایه های وزن دار شده روی هم گذاشته شد و در نهایت مناسب ترین پهنه در نقشه نهایی نشان داده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که فضاهای سبز موجود در منطقه هشت تهران کافی نبوده است و نیازمند توجه مسئولان در این زمینه است.
تحلیل پایداری پارک های منطقه ای با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی شهر جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت شهری برخی پیامدهای زیست محیطی جدی را ایجاد کرده است. در اینجاست که نیاز به ایجاد فضاهای سبز کلان به عنوان مهم ترین تعدیل کننده های زیست محیطی شهری ضروری به نظر می رسد. از این رو یکی از موارد اجتناب ناپذیر در امر شهرسازی و توسعه فضای آینده شهری بحث فضای سبز و پارک های شهری و تعیین موقعیت آن ها می باشد. تحلیل تناسب زمین فرآیندی است که مکان مناسب برای کاربری خاص در یک پهنه مشخص تعیین می کند. در این راستا در این تحقیق، از تحلیل تناسب زمین برای بررسی تناسب پارک های منطقه ای شهر جیرفت به استفاده می شود. از این رو ابتدا به بررسی وضع موجود فضاهای سبز شهری در سطح منطقه با توجه به فاکتورهای مکانی (شیب، فاصله از منابع آب) و فاکتورهای موقعیتی (فاصله از مراکز تاریخی، فاصله از رودخانه، فاصله از مرکز شهر، قیمت) پرداخته می شود و با استفاده از نرم افزار GIS نقشه تناسب نهایی تهیه و تناسب پارک های منطقه ای بررسی و فضا های سبز پایدار معرفی می گردد و در نهایت برای احداث فضاهای سبز جدید مکان یابی صورت می گیرد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داده است که پارک منطقه ای در شهر جیرفت در مکان م ناسبی قرار دارد و در خ صوص برخی از مکان های پیش بینی شده برای احداث پارک منطقه ای جدید بایستی تجدیدنظر صورت گیرد.
رویکرد پژوهش در عمل فضایی: تعادل میان مقیاسی به روابط قدرت، دانش و تصمیم گیری در برنامه ریزی فضایی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر برنامه ریزی راهبردی بر اساس رویکرد دموکراسی مشارکتی و عقلانیت ارتباطی مطرح شد و سپس به دلیل عدم ارائه کاربست عملی مورد نقد قرار گرفت. برای رفع این محدودیت، برخی محققین مانند گاونتا، کرنوال و آتاو معتقدند باید بر رویکرد پژوهش در عمل به مثابه یک راه حل روش شناختی تمرکز کنیم که در آن تأکید بر امر یادگیری متقابل است و منجر به کنش متقابل میان مجموعه متعددی از بازیگران می شود. با وجود این، تحلیل پژوهش های آن ها نشان می دهد که تنها به کاربرد رویکرد پژوهش در عمل در یک مقیاس جغرافیایی توجه شده و از مفهوم کثرت گرای مقیاس غفلت کرده اند، درحالی که به دلیل ماهیت چندمقیاسی مکان ها و ارتباط متقابل مقیاس ها، موفقیت دموکراسی مشارکتی در یک سطح به سطوح دیگر نیز وابسته است. بنابراین، ضروری است تا نگرشی موزون و بهم پیوسته برای برنامه ریزی راهبردی و رویکرد پژوهش در عمل بر اساس روابطِ میانِ مقیاس های مختلف و معنای کثرت گرای مقیاس تدوین شود. این نوشتار با رویکردی کثرت گرایی فضایی و طرح مفهوم “برنامه ریزی با مقیاس ها” افق گسترده تری را برای رویکرد پژوهش در عمل فراهم می آورد و از این طریق می تواند به تعادل بخشی روابط دانش، قدرت و تصمیم گیری میان مقیاسی در برنامه ریزی راهبردی مساعدت و ابعاد دموکراتیک آن را تقویت کند.
بررسی و تحلیل پراکنش مکانی- فضایی جرم خیزی در محله های شهر کرمانشاه با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و گسترش شهرنشینی علاوه بر پیامدهای مثبت، همواره با مسائل و مشکلاتی نظیر افزایش نرخ بیکاری، خشونت، ناهنجاری های اجتماعی و بزه کاری همراه بوده است. جرم از پیامدهای منفی عمده ای است که بر رفاه افراد، خانواده ها و جوامع تأثیر بسیار می گذارد. افزایش میزان جرم و جنایت و خشونتهای شهری در اکثر کشورهای جهان و طرح دیدگاه های جدید پیرامون مکان جرم و لزوم بررسی عوامل مکانی- فضایی این کجرویها و شناسایی مکانهای مستعد برای ارتکاب بزه کاری در شهرها و تلاش برای پیگیری و کاهش آن، علل اهمیتیابی بررسیهای جغرافیایی و جامعهشناختی جرم در مقطع کنونی است. روش تحقیق این پژوهش اسنادی و میدانی بوده که اطلاعات مورد نیاز از پرونده مجرمان با استفاده از پرسش نامه معکوس جمع آوری شد و از نرم افزار GIS برای تجزیه و تحلیل داده ها به منظور پراکنش مکانی فضایی جرمخیزی در محله های شهر کرمانشاه استفاده شده است. نتایج نشان داده که درصد قابل توجهی از جرایم در مناطق و محله های پرجمعیت که مهاجرپذیر هستند، رخ داده و هم چنین بازارها و خیابان های شلوغ مکانی مستعد برای بزه است و بیشتر مجرمان در گروه سنی جوانان قرار دارد.
ارزیابی آثار احداث آزادراه تهران- شمال در محدوده دهستان کن- سولقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین نیازهای کشورهای مختلف برای دستیابی به توسعه، بهره مندی از شیوه های حمل ونقل مؤثر بر انتقال کالا و خدمات در زمان کمتر، همراه با ایمنی بیشتر است. ساخت و بهره برداری از جاده ها در کشورهایی از جمله کشور ما که با هدف های یادشده انجام می شود، در صورت نبود توجه کافی به مسائل زیست محیطی، مشکل های متعددی را ایجاد می کند که برآیند آن ها، بر تحقق هدف عمدة توسعة پایدار، تأثیرگذار خواهد بود. احداث آزادراه تهران- شمال، یکی از پروژه های درحال انجام است که آثار زیست محیطی متعددی بر دهستان کن- سولقان دارد. پژوهش حاضر، کاربردی و روش انجام آن پیمایشی است. در گردآوری اطلاعات، از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، به دلیل ماهیت پژوهش، پرسشنامه، مشاهده، مصاحبه با کارشناس و افراد محلی بوده است. اطلاعات به دست آمده، با استفاده از مدل ماتریس ایرانی مخدوم، تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج بیانگر آن است که این پروژه با داشتن آثار مفیدی در زمینة کاهش استهلاک وسایل نقلیه، صرفه جویی در وقت رانندگان، افزایش درآمد ملی، کاهش ترافیک، کاهش مصرف سوخت، کاهش تصادف ها به لحاظ ایمنی بیشتر نسبت به سایر مسیرها، آثار مخربی نیز بر محیط بیولوژیکی، فیزیکی، جغرافیایی و موقعیت توریستی دهستان سولقان دارد. همچنین نتایج مدل بیانگر آن است که این پروژه با ارائة گزینه های اصلاحی و به شرط بهسازی، قابلیت اجرا دارد.
طراحی الگوی سنجش عدالت فضایی، مطالعه موردی: ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای جغرافیایی محصول عملکرد عوامل بسیاری است، که در این بین نهاد سیاست و کارکرد نهادهای رسمی و شاخص آن یعنی حکومت و به تبع آن دولت تأثیر بسیار زیادی در کیفیت شکل گیری آن از منظر عدالت فضایی دارد، به همین دلیل است که درک حوزة معنایی عدالت فضایی، مشروط بر درک رابطه متقابل سیاست و فضا است. عدالت فضایی یا جغرافیایی عبارت است از برابری نسبی شاخص های جامع توسعه (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ...)در مکانها و فضاهای جغرافیایی(خرد و کلان) با شاخص های متناظر توسعه در سطح ملی.
هدف اصلی این پژوهش را طراحی الگوی عملیاتی سنجش عدالت فضایی که مورد مطالعاتی آن کشور ایران می باشد را تشکیل می دهد. این مقاله با شیوه توصیفی و تحلیلی و با رویکردی کاربردی- توسعه ای در پی پاسخ گویی به سوال زیر است:
چگونه می توان در قالب یک الگو، به سنجش مستمر عدالت فضایی در کشور دست یافت؟
یافته ها نشان می دهد که با در نظر گرفتن نقش مثبت و منفی عوامل هشت گانه و شاخص های مربوط به آنها در قالب یک نرم افزار کامپیوتری می توان به سنجش مستمر عدالت فضایی در کشورها دست یافت.
ارزیابی تناسب مکانی- فضایی طرح مسکن مهر شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تأثیرات بلندمدت طرح مسکن مهر بر سیما و عملکرد شهرها لازم است احداث آن ها با توجه به عوامل و عناصر جغرافیایی و معیارهای برنامه ریزی شهری صورت پذیرد تا در عملکرد و کیفیت زندگی شهری تأثیر مثبت داشته و از این طریق سبب کاهش هزینه های اقتصادی- اجتماعی و اکولوژیکی گردد. از این رو، این پژوهش به تحلیل و ارزیابی تناسب طرح مسکن مهر شهر یزد بر اساس معیارهای مکانی- فضایی می پردازد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث شیوه مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی شکل گرفته است. به منظور گردآوری اطلاعات این پژوهش از روش اسنادی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و گزارشات و اسناد تصویری مانند نقشه های تفکیکی و پایه رقومی و غیر رقومی و همچنین روش میدانی شامل مشاهدات میدانی استفاده شده است. در راستای ارزیابی تناسب مکانی- فضایی پروژه های مسکن مهر، سه فرضیه مطرح شده است. به منظور اثبات فرضیات پژوهش، استانداردهای مکانی- فضایی کاربری زمین در سه قالب مشخصات مربوط به سازگاری کاربری های پیرامون طرح مسکن مهر، آسایش مکانی پروژه های مورد مطالعه و مطلوبیت محل استقرار این پروژه ها طبقه بندی گردید و با استفاده از توابع Spatial Analysis، Network Analyst و تحلیل Buffering و نیز سایر کاربردهای سیستم اطلاعات جغرافیایی اقدام به تحلیل تناسب مکانی پروژه های مسکن مهر گردید. نتایج ارزیابی حاکی از آن است که بین مکان گزینی پروژه های مورد مطالعه و معیارهای سازگاری، آسایش و مطلوبیت تناسب وجود دارد و مکان گزینی این پروژه ها در شهر یزد بر اساس اصول و معیارهای برنامه ریزی شهری شکل گرفته است.
سیاست پژوهی پارادایم های مشارکتی شهروندان در مدیریت محیط زیست شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۸
۲۹۹-۲۷۳
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ و در سراسر جهان به نقش ها، نیازها و توان های بالقوه و بالفعل شهروندان چنانکه سزاوار است نگریسته نشده؛ و به همین دلیل هنگامی که با موضوع محیط زیست رو به رو می شویم، مشاهده می شود که شهروندان به دلیل نوع وظایفشان ارتباط غیرقابل انکاری با منابع طبیعی و محیط زیست خود دارند و به گونه ای نزدیک تر و صمیمی تر به طبیعت گره خورده اند، به سبب وجود مشکلاتی چون فقر، عدم دستیابی به آموزش و آگاهی های لازم زیست محیطی و عدم مدیریت، علی رغم توان های خود، نتوانسته اند نقش مؤثری را آن چنان که شایسته آنان است ایفا نمایند. در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی به زمینه های مشارکت سازی شهروندان در مدیریت زیست محیطی اشاره شده و با روش سیاست پژوهی به ارائه راهکارها و سازماندهی به ارتقا میزان مشارکت شهروندی در بهبود محیط زیست پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که «پی آمدهای روانشناختی شهروندان» در مدیریت پشتیبان، ایجاد انگزیش و احساس «مشارکت» است که برای شهروندان فراهم می آید و انان را به سمت مشارکت بیشتر سوق می دهد. بر این پایه می توان گفت که مشارکت یک درگیری ذهنی و عاطفی شهروندان در موقعیتهای گروهی است که آنان را بر می انگیزد تا برای دستیابی به هدفهای گروهی یاری دهند و در مسئولیت کار شریک شوند. لذا؛ «مدیریت مشارکتی زیست محیطی» به سه اقتضا وابسته است: «ساختار، جهت گیری و فراگرد»؛ بدین معنی که هرگاه مشارکتِ انجمن مردم نهاد محلی برخی ویژگی های هوادار را در قالب ساختار سازمانی در مدیریت زیست محیطی، جهت گیری مدیران و شهروندان نسبت به مقوله محیط زیست، فراگرد مشارکت واقعی و فراگردهای تصمیم گیری در زمینه زیست بوم شهری باید به کار گیرند را، آشکار سازند، احتمال کامیابی در زمینه بهبود و ارتقا سطح کیفی محیط زیست فزونی خواهد یافت. در عین حال، در حیطه شناسایی عوامل گرایشی، برخی متغیرهای مستقل موثر در ایجاد حس مشارکت شهروندان در مدیریت زیست محیطی عبارتند از: درآمد، تحصیلات، نژاد، شغل، جنسیت، سن، وضعیت تاهل، کسب پاداش و رضایت، مذهب و ایدئولوژی، استفاده از رسانه ها، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، آگاهی اجتماعی و دسترسی به اطلاعات، سنت گرایی و سرنوشت گرایی، ویژگی های شخصیتی.
Evaluating Bus Rapid Transit (BRT) line three in Tehran with international standards and providing solutions to improve it(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۰
۱۰۴-۸۹
حوزههای تخصصی:
The bus system in a high-speed public transportation systems are equipped with modern technology that due to accuracy, speed and flexibility have been considered as one of the improvement solutions in Tehran's public transport system. In this article the performance of BRT line three of Tehran has been evaluated based on the established standard in 2013, developed by the Institute for Development Policy and Public Transportation (ITDP) through the rankings and SWOT models. Research method of the present article is comparative and descriptive - analytical. Our results show that BRT line three in Tehran with total score 50 has the basic rank and close to bronze according to international standards. After introducing the evaluation model for BRT system and factors affecting the system, strategies to promote the quality and quantity of BRT line three have been presented.
The study relationship between organizational citizenship behavior and personality traits satisfaction with municipal staff Lorestan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۳۹۴ ضمیمه لاتین شماره ۴۱
۱۵۶-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the relationship between job satisfaction and rganizational citizenship behavior and personality traits city staff Lorestan. The research objective of the application and the method of data collection, descriptive, correlative to-be conducted in 1394. The study population of 500 municipal employees Lorestan 217 employees were selected using Cochran formula The selection of the sample, simple random sampling method was used. Datas were collected using standard questionnaires and through statistical tests t, Friedman test and Spearman correlation were analyzed. The main results showed that job satisfaction and organizational citizenship behavior and personality traits among municipal staff Lorestan 0.99 there is a significant level of confidence.
ارزیابی ویژگی های کمی وکیفی مسکن در ایران طی سال های 1390-1345(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، با هدف بررسی روندتحولات 45 ساله مسکن درایران بااستفاده از10 شاخص کمی وکیفی صورت گرفته است. به منظور تأمین داده های موردنیاز، ازنتایج سرشماری های عمومی نفوس ومسکن سال های 1345 تا 1390استفاده شده است. روش تحقیق حاضر ازنوع توصیفی - تحلیلی و ازنظرهدف ،کاربردی است. یافته ها نشان می دهد که بخش دولتی نقش خودرا درساخت مسکن درطول دهه های اخیرکاهش داده وبه سیاستهای حمایتی ازساخت مسکن انبوه و کوچک سازی آن روی آورده است. به لحاظ کمی، نرخ رشدمسکن درطول 45 سال گذشته 5/3 درصدبوده، درحالی که میزان رشدجمعیت بطورمتوسط 5/2 درصدبوده است. بااین حال ، درهمه دوره های موردمطالعه بیش ازیک میلیون واحدمسکونی کمبود مسکن درکشور وجودداشته است.ازنظرکیفی،تعدادواحدهای بادوام از7/11 درصد در1345 به 9/78 درصد در1390 افزایش یافته ومیزان مالکیت مسکن نیزدرایران همواره بالای 67 درصدبوده است. طبق برآوردانجام شده، ایران تاسال 1404 تعداد8/7 میلیون واحدمسکونی نیازداردکه سالانه بطورمتوسط 411 هزارواحد باید ساخته شود.
شناسایی پهنه های مستعد توسعه میان افزا در نواحی نا کارآمد مراکز شهرها (نمونه موردی: منطقه یک اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش زیادی از مراکز شهرهای کشور ما را نواحی فرسوده و ناکارآمد تشکیل داده اند. استفاده بهینه از این نواحی می تواند منجر به تجدید حیات مراکز شهرها شود. توسعه میان افزا که بخش اساسی انگاره رشد هوشمند شهری است، راهکاری عملی برای توسعه زمین های خالی و متروکه داخل مناطق شهری است. چگونگی شناسایی پهنه های مستعد بارگذاری این نوع توسعه از جمله دغدغه های برنامه ریزان در سال های اخیر بوده است. لذا هدف از این پژوهش تعیین معیارها و شاخص های مناسب برای شناسایی پهنه های مستعد توسعه میان افزا در نواحی مرکزی شهرها است. در پژوهش حاضر ابتدا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی معیارها و شاخص های شناسایی پهنه های مستعد توسعه میان افزا در مراکز شهرها مشخص شده اند. این معیارها شامل سه معیار سطح برخورداری از امکانات و تسهیلات شهری، دسترسی به شبکه های حمل و نقل (شامل دو زیر معیار دسترسی به شبکه های ارتباطی و دسترسی به ایستگاه های حمل و نقل عمومی) و دسترسی به تأسیسات زیربنایی موجود ( شامل سه زیر معیار دسترسی به شبکه های آبرسانی، دسترسی به شبکه های جمع آوری فاضلاب و دسترسی به شبکه های انتقال گاز) است. سپس این معیارها در منطقه یک شهرداری اصفهان که دارای حدود 6/27 درصد نواحی فرسوده و حدود 9 درصد زمین های رها شده شهری است، با روش های تاپسیس، تحلیل سلسله مراتبی و تحلیل مکانی و با به کارگیری نرم افزارهای Arc GIS، Water Gem, EPANETو Sewer Cad، اولویت بندی و تلفیق شده و پهنه های دارای قابلیت توسعه تعیین گردیدند. شناسایی پهنه های مستعد توسعه در این منطقه می تواند فرصت مناسبی را برای توسعه زمین های رها شده در درون خود ایجاد کند و از این طریق به توسعه نواحی فرسوده و ناکارآمد مرکزی و جلوگیری ازگسترش پراکنده شهر اصفهان، کمک نماید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که، بخش های شرقی، جنوبی و قسمتی از بخش مرکزی منطقه یک اصفهان که شامل محلات درب کوشک، عباس آباد، خلجا، صائب و شاهزاده ابراهیم هستند، بیشترین پهنه های مستعد توسعه میان افزا را دارند.
بررسی تاثیر نوع و میزان کاربری اراضی شهری در شکل گیری الگوهایی فضایی بزهکاری(مطالعه موردی: محدوده کلانتری 15 منطقه کمپلو)
حوزههای تخصصی:
امروزه در تمامی شهرهای جهان، به ویژه کلان شهرها، افزایش نرخ جرم و جنایت نگران کننده است و به یکی از دغدغه های مهم شهروندان و مدیران شهری تبدیل شده است. به نظر می رسد شکل و نوع کاربری ها و رابطه بین توزیع آن ها در سطح شهر از جمله مواردی است که در رشد آسیب های اجتماعی و جرایم شهری موثر بوده است. از جمله کلان شهرهایی که با این بحران مواجه است، شهر اهواز می باشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر نوع و میزان کاربری اراضی شهری در شکل گیری الگوهایی فضایی بزهکاری در محدوده کلانتری 15 شهر اهواز انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده، و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل های گرافیکی در محیط GIS استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد مرکز متوسط جرایم ارتکابی در منطقه کمپلو با مرکز جغرافیایی محدوده کلانتری (خیابان انقلاب) منطبق است. همچنین جرایم مرتبط با سرقت در کل محدوده پخش گردیده و کانون های اصلی شناسایی شده خیابان های داغری (لشکر)، هاتف (کیان)، بنی هاشم و اطراف بیمارستان آیت الله کرمی و ترمینال غرب (میدان انقلاب) می باشد. نوع و میزان کاربری اراضی در محدوده کلانتری 15 در ایجاد زمینه و شرایط ارتکاب جرایم سرقت تاثیر داشته است. به طوری که بیشترین جرایم سرقت در محدوده این کلانتری در کنار کاربری های مسکونی رخ داده است. در نهایت بر اساس یافته های پژوهش پیشنهادهایی جهت کنترل ناهنجاری های کالبدی و کاهش نرخ بزهکاری در محدوده های مورد مطالعه ارائه گردید.
ارزیابی آسیب پذیری محله های شهری در برابر زلزله نمونه موردی: شهر پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله یکی از سوانح طبیعی است که بیشتر کشورها از جمله ایران با تهدیدات آن مواجه اند، ضرورت کاهش آسیب پذیری شهرها در برابر این سانحه طبیعی، یکی از اهداف مهم برنامه ریزی شهری می باشد. بدین منظور گام اول برای تحقق این هدف، شناخت و ارزیابی میزان آسیب پذیری شهر در مقابل زلزله احتمالی است. در این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته، با بهره گیری از مدل های ارزیابی چند معیاره از جمله AHP ، TOPSISو VIKOR، سعی شده تا برآورد متناسبی از آسیب پذیری محلات شهر پیرانشهر با استفاده از داده های مکانی و توصیفی اجزا و عناصر از جمله (قدمت ابنیه، نوع مصالح، تعداد طبقات، کاربری اراضی، عرض معبر، درجه محصوریت، ریزدانگی) به عمل آید. وزنهای مولفه های مربوط به هر قلمرو با استفاده از مدل AHP استخراج و برای تعیین فواصل بین گزینه ها و گروه بندی معیارها از مدل TOPSIS استفاده شد، سپس به منظور استخراج شاخص نهایی آسیب پذیری در محلات پیرانشهر با استفاده از مدل vikor، با یکدیگر تلفیق و شاخص نهایی آسیب پذیری در سطح محلات استخراج و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به تلفیق شاخص ها پرداخته شد و در نهایت محلات شهر به لحاظ آسیب پذیری رتبه بندی شدند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در مجموع و با طیف های متفاوت، 3/53 درصد از محلات شهر پیرانشهر آسیب پذیر می باشند که درخصوص کاهش خطرات احتمالی بایستی برنامه ریزی متناسب در این محلات صورت پذیرد..
شناخت الگوی رشد کالبدی - فضایی کلان شهرهای ایران (مطالعه موردی: کلان شهرهای مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز)
حوزههای تخصصی:
از موضوعات اساسی در راستای نیل به توسعه شهری پایدار، شناخت الگوی کالبدی شهر و تلاش برای دستیابی به فرم شهری مطلوب است. در همین زمینه، نظریه پردازان برنامه ریزی شهری، مقوله شهر پایدار و در قالب آن، شهر فشرده را در دستور کار قرار دادند. امروزه اکثر محققان، شهر فشرده را پایدارترین فرم شهری دانسته و اهداف توسعه پایدار را در فشردگی شهری متجلی می دانند. هدف این پژوهش، شناخت الگوی گسترش کالبدی کلان شهرهای ایران (مشهد، شیراز، اصفهان و تبریز) در دوره زمانی ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۰ است. روش اصلی مورد استفاده در پژوهش، روش توصیفی - تحلیلی و برای سنجش فرم، از روش های پیشنهادی تسای (درجه تجمع، تراکم و اندازه متروپل همچنین از شاخص های هندرسون، هرفیندال، آنتروپی مطلق و مدل هلدرن استفاده شده است. برای محاسبه درجه تجمع شاخص جمعیت در سطح کلان شهرها، از ضرایب جینی و آنتروپی نسبی استفاده شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش، نشان می دهد که از میان کلان شهرهای مورد مطالعه، کلانشهرهای مشهد، اصفهان و شیراز از نظر رشد و گسترش فضایی در گذشته از رشد آرام و فشردگی نسبی برخوردار بوده که با شروع شهرنشینی سریع، رشد مساحت آن سریع می شود و رشد پراکنده اتفاق می افتد؛ اما در سال های اخیر از میزان پراکنش آنها کاسته شده و گرایش به تمرکز و فشردگی در آنها مشاهده می گردد؛ اما کلان شهر تبریز، وضعیتی متفاوت از سایر کلان شهرهای مورد مطالعه دارد؛ به طوری که تا دهه ۱۳۷۵، رشد مساحت و جمعیت تقریباً متعادلی را دارد؛ ولی از این دهه به بعد است که مساحت آن رشد بسیار بیشتری از جمعیت آن داشته و گسترش افقی زیادی را یافته است.
بررسی رویکرد سنتی تهیه ی طرح های توسعه ی شهری در ایران با استفاده از مدل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم تلاش های بسیار در تهیه و اجرای طرح های توسعه ی شهری در ایران، این طرح ها موفق نبوده و نتوانسته اند به اهداف تعیین شده به ویژه تحقق مراکز خدماتی و ارتقای سطوح و سرانه های کاربری های عمومی دست یابند. با توجه به این که این طرح ها از جایگاه بالایی در نظام برنامه ریزی شهری ایران برخوردارند، عدم تحقق و موفقیت آن ها اثرات نامطلوب زیاد و بعضاً جبران پذیری در شهرها ایجاد کرده است. این مسایل باعث شده است بی توجه به مزایای تهیه ی این طرح ها، مطالعات و بررسی های انتقادی زیادی در این زمینه انجام شود. در این مقاله سعی شده است با استفاده از مدل کابردی (SWOT) امکانات و محدودیت های دو حوزه ""تهیه ی طرح"" و ""اجرای طرح"" بررسی و در نهایت به ارائه ی راهبردهایی برای افزایش اثربخشی طرح های توسعه ی شهری مبادرت شود. در این مدل که یک ابزار استراتژیک محسوب می شود، ابتدا عوامل مؤثر در موضوع برنامه ریزی به عوامل محیط درونی شامل نقاط قوّت و نقاط ضعف، و عوامل بیرونی شامل فرصت ها و تهدیدها تقسیم می شود و سپس بر اساس بررسی های اولیه راهبردهای تهاجمی، تنوع، بازنگری و تدافعی تعیین و ارائه می شود. نتایج ناشی از این تحقیق نشان می دهد که باید در نحوه ی تهیه و اجرای طرح ها تغییرات اساسی ایجاد نمود. سر فصل این تغییرات اهمیت دادن به مردم و نهادهای محلی در تهیه و اجرای طرح های توسعه ی شهری است.
برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری شهرستان بانه
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
167 - 190
حوزههای تخصصی:
گردشگری از عوامل مهم عمران نواحی و فعالیتی ارزآور و متعادل کننده است که موجب توسعه اقتصادی و اجتماعی در سطح منطقه می شود و توسعه آن بر پایه برنامه ریزی صحیح گردشگری همواره عامل مؤثری در بهبود کیفیت زندگی مردم بوده است. با توجه به این مهم، پژوهش حاضر در پی شناسایی پتانسیل های طبیعی و انسانی گردشگری شهرستان بانه و اتخاذ استراتژی هایی برمبنای این پتانسیل ها، جهت توسعه گردشگری این شهرستان است. پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها نیز مبتنی بر روش های اسنادی و پیمایشی است. بدین ترتیب، داده های تحقیق از دو گروه جامعه آماری (مسئولان و نخبگان) جمع آوری شد. برای تحلیل عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر شهرستان بانه و تدوین استراتژی های توسعه، مدل SWOT و برای اولویت بندی استراتژی ها نیز مدل ترکیبی ANP-SWOT و نرم افزار Super Decision به کار رفته است. بر پایه نتایج اولویت بندی، استراتژیِ «تأکید بر توسعه گردشگری تجاری خرید به دلیل 1. موقعیت تجاری ویژه بانه در شمال غرب کشور، 2. داشتن بازارچه مرزی، و 3. توانمند بودن شهرستان برای توسعه این نوع گردشگری جهت افزایش تعداد گردشگران با انگیزه سفر تجاری بازرگانی و خرید» با بالاترین امتیاز (357/0SO1:) به منزله بهترین استراتژی و در واقع استراتژی اصلی توسعه گردشگری شهرستان بانه مشخص شد. همچنین استراتژیِ «برنامه ریزی در راستای جذب گردشگران خارجی از کردستان عراق با توجه به حجم بالای تردد مسافر بین حکومت خودمختار کردستان عراق و جمهوری اسلامی ایران و استفاده از فرصت های تجاری به وجود آمده در اقلیم کردستان عراق» با (336/0SO3:) به منزله استراتژی جایگزین انتخاب شد.
ارزیابی شاخص های حکمرانی خوب شهری در شهرهای مقصد گردشگری به روش IPA (مطالعه موردی: شهر تنکابن)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
219 - 231
حوزههای تخصصی:
شهرهای مقصد گردشگری شهرهایی هستند که اقتصاد خانوار در اکثر آن ها وابستگی شدیدی به جذب گردشگر دارد؛ به طوری که بسیاری از مشاغل شکل گرفته در این شهرها، به طور مستقیم یا غیرمستقیم، نیازهای گردشگران را برآورده می کنند و از این طریق خانوار ها به امرار معاش می پردازند. به منظور ایجاد بستر مناسب توسعه گردشگری پایدار شهری، به ویژه در شهرهای مقصد گردشگری، حکمرانی خوب شهری و نزدیک شدن به شاخص های آن ضرورتی تردیدناپذیر است. هدف این تحقیق شناخت جامع میزان اهمیت حکمرانی خوب شهری و ارزیابی عملکرد شاخص های حکمرانی خوب شهری در شهر تنکابن، به عنوان یکی از شهرهای مقصد گردشگری، است. روش تحقیق و گردآوری مطالب از نوع پیمایشی و تحلیلی مبتنی بر پرسش نامه است که پس از تأیید روایی پرسش نامه، در اختیار کارشناسان برجسته مهندسان مشاور و اعضای گروه تخصصی شهرسازی نظام مهندسی استان مازندران و همچنین استادان صاحب نظر دانشگاه مازندران، با شرط داشتن تحصیلات دانشگاهی کارشناسی ارشد یا دکترا در زمینه مدیریت شهری، برنامه ریزی شهری و سایر رشته های مرتبط با امور شهری، قرار گرفت. برای تحلیل آماری از روش IPA استفاده شد. مهم ترین شاخص با کمترین عملکرد، شاخص مشارکت شهروندان تعیین شد که سنگ بنای حکمرانی خوب شهری به منزله روش مدیریت مشارکتی است. شاخص امنیت نیز بالاترین عملکرد را در این شهر داشت. درنهایت، نتیجه گیری شد که شاخص های حکمرانی خوب شهری، با وجود اهمیت بالای آن ها، عملکرد پایینی در مدیریت شهر تنکابن داشت که راهکارهایی به منظور ارتقای آن ارائه شد.
سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان اردبیل با استفاده از مدل های آنالیز تاکسونومی عددی و سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری در کشورهای جهان، در برخی از شاخص ها، روند رو به رشدی داشته است. این امر در کشورهای جهان سوم، ملموس تر می باشد و موجب رشد فزاینده کلا ن شهرها و عقب ماندگی تدریجی برخی از نواحی گردیده است. از جمله مباحث مطرح شده و قابل بررسی در این زمینه، فرایند توسعه و عدالت اجتماعی در سکونتگاه های انسانی می باشد. هدف پژوهش حاضر، سنجش توسعه یافتگی شهرستان های استان اردبیل با به کارگیری شاخص های ترکیبی امور زیربنایی، اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و درمانی است. با استفاده از مدل آنالیز تاکسونومی عددی و سلسله مراتبی، نتایج تحقیق نشان دادند در بین شهرستان های این استان از لحاظ سطح توسعه یافتگی، نابرابری وجود دارد؛ به گونه ای که شهرستان اردبیل دارای برخورداری بیشتری می باشد و از شهرستان های دیگر، فاصله زیادی دارد. طبق تجزیه و تحلیل های به دست آمده از مدل های تاکسونومی عددی و AHP، شهرستان مشکین شهر بعد از اردبیل، در سطح اول توسعه و با درجه توسعه به ترتیب مد ل ها، 19/0 و 2/18درصد و شهرستان خلخال در سطح دوم توسعه و با درجه توسعه به ترتیب مدل ها، 71/0 و 8/13درصد می باشد.
ارزیابی حکمروایی خوب در پایداری محله های شهریِ پیرانشهر
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، سعی بر آن است به این سؤال که آیا حکمروایی شهری توانسته است در شکل گیری، توسعه و پایداری محله های مسکونی تأثیر داشته باشد؟ پاسخی از دیدِ برنامه ریزی شهری با توجه به رویکرد پایداری محلات شهری داده شود. بنابراین، هدف کلی پژوهش بررسی عملکرد حکمروایی شهری در ارتباط با شکل گیری محله های مسکونی پایدار شهری و علل ناکارآمدی برخی از آن ها در زمینه مدیریت یکپارچه شهری و توانمند آن است. روش پژوهش، بر حسب هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیلی بوده و روش جمع آوری داده ها به صورت اسنادی و پیمایشی (با استفاده از تکنیک پرسشنامه) می باشد. جامعه آماری، شهروندان ساکن شهر پیرانشهر می باشند (70222 نفر که با استفاده از فرمول کوکران، جامعه نمونه به تعداد 382 نفر تعیین شد و داده ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده جمع آوری گردید که جهت تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، از نرم افزارهای آماری Lisrel و SPSS و مدل تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی و آزمون رگرسیونی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد علاوه بر اینکه شاخص های به کار رفته در پژوهش، تأثیر معناداری بر پایداری محیطی محلات شهری دارد، اعتقاد شهروندان نیز به اینکه آنها بر تصمیم گیری ها مؤثر بوده و مدیریت شهری خواهان مشارکت شان در حکمروایی شهری است، اثر مثبت و قوی بر توسعه پایدار محلات دارد، به گونه ای که ""عدم حضور مردم در مدیریت شهری بر پایداری محلات شهر تأثیرگذار بوده"" و ""شاخص های پایداری از مطلوبیت لازم برخوردار نبوده اند"". همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس بیانگر آن است که از لحاظ پایداری محله ای، محله ""فرهنگیان"" با میزان 18/255 در رتبه اول قرار دارد.