فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
99-122
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید ایران را می توان به دو دسته قبل و بعد از انقلاب تقسیم بندی کرد آن دسته از شهرهای جدیدی که قبل از انقلاب احداث شده اند بیشتر به منظور اسکان کارگران و کارمندان بخش صنعت یا کشاورزی بوده است، این در حالی است که شهرهای جدیدی که در دهه های اخیر احداث شده اند اکثراً به منظور اسکان سرریز جمعیت شهرهای بزرگ می باشد. از جمله شهرهای جدید ایران، شهر شوشترنو که در سال 1353ه.ش به منظور اسکان کارگران و کارمندان شرکت کشت و صنعت کارون و به منظور ارتقاء بخش کشاورزی خصوصاً نیشکر، احداث گردیده است. هدف از این تحقیق ارزیابی و مقایسه شهر جدید شوشترنو طی دوره های مختلف (1353- 1394) و ارائه پیشنهادهای طراحی شهری به منظور بهبود کیفیت آن می باشد. روش این پژوهش، توصیفی – تحلیلی از نوع کاربردی می باشد و روش گردآوری اطلاعات اسنادی – کتابخانه ای و میدانی است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل سلسه مراتبی (AHP) و برای تعیین اوزان آنها از نرم افزار (Export choice) استفاده شده است، نتایج تحقیق نشان می دهد عوامل اقتصادی با وزن 329/0 درصد، عوامل اجتماعی – فرهنگی با وزن 316/0 درصد، عوامل سیاسی با وزن 203/0 درصد و عوامل مدیریتی با وزن 152/0 درصد به ترتیب در عدم اجرای کامل طرح جامع شهر شوشترنو نقش داشته اند. همچنین در مقایسه اسنادی و میدانی وضع موجود شهر شوشترنو با طرح اولیه مشخص شد عمده ترین تغییرات در احداث نشدن فضاهای عمومی و شهری مانند خیابان پیاده راه، مسجد جامع، میدان ورودی شهر و ... می باشد. و در تحلیل کاربری اراضی وضع موجود شهر و مقایسه آنها با طرح اولیه مشاهده شد، اکثر کاربرهای عمومی مانند فضای سبز، آموزشی، ورزشی و ... ، کاهش داشته اند و در مقابل کاربرهای نظامی و انتظامی، شبکه معابر، حمل و نقل و انبار افزایش چشم گیری داشته اند.
ارائه الگوی بهینه توسعه کالبدی شهرهای بیابانی با تأکید بر عوامل ژئومورفولوژیکی (مطالعه موردی: شهر دامغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
31 - 46
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که گسترش فیزیکی شهرها باعث مواجه شدن آنها با واحدهای توپوگرافی و ژئومورفولوژیک اطراف آنها می گردد و با توجه به پویایی این واحدها، اگر توسعه فیزیکی شهر در جهات مناسب صورت نگیرد، باعث بهم خوردن تعادل دینامیک محیط گردیده و ممکن است باعث خسارت شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی محدودیت های ژئومورفولوژیک و ارائه جهات بهینه جهت توسعه فیزیکی شهر دامغان می باشد. بدین منظور ابتدا منطقه مورد مطالعه با استفاده از تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی تعیین حدود گردید در گام بعدی عوامل موثر در توسعه فیزیکی شهر با استفاده از مرور ادبیات تحقیق و بررسی های میدانی گسترده تعیین و در محیط ArcGIS10.1 تهیه گردید. در مرحله بعد عوامل با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن دار شده و سپس با استفاده از مدل TOPSIS جهات بهینه جهت توسعه فیزیکی شهر دامغان به دست آمد. طبق نتایج عوامل کاربری اراضی، شیب و موانع ژئومورفولوژیک بیشترین تأثیر را در توسعه فیزیکی شهر دامغان داشته اند. نتایج پژوهش بیانگر این است که جهات غربی و جنوب غربی به ترتیب با کسب (۸۶۷۹/۰، ۵۷۹۲/۰ ) امتیاز به عنوان مطلوب ترین و جهات جنوب و شمال به ترتیب با کسب (۰، ۰۳۷۳/۰) امتیاز به عنوان نامطلوب ترین جهات توسعه فیزیکی شهر شناخته شدند. در مناطق جنوبی کفه های رسی و نمکی و هجوم ماسه های روان به اماکن مسکونی و تجهیزات شهری و در مناطق شمالی سیلاب های مخروط افکنه و سیلاب های محلی از موانع اصلی ژئومورفولوژیک توسعه شهر می باشد و در مقابل بخش های غربی و جنوب غربی به علت داشتن شیب و لیتولوژی مناسب، عدم وجود موانع ژئومورفولوژیک و همچنین عدم وجود کاربری کشاورزی جهت توسعه فیزیکی شهر مناسب تشخیص داده شد. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به مدیران و برنامه ریزان شهری در زمینه توسعه فیزیکی شهر کمک نماید.
تحلیل توزیع خدمات شهری در محلات مسکونی با رویکرد عدالت اجتماعی، مطالعه موردی: شهر دهگلان - کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل پراکنش فضایی کاربری های خدماتی و سطح بندی محلات شهری در شهر دهگلان واقع در استان کردستان با رویکرد عدالت اجتماعی اجرا گردید. نوع پژوهش کاربردی با ماهیت توصیفی- تحلیلی بود ه است. برای این منظور از مدل های ANP، میانگین نزدیک ترین همسایه، شاخص Moran''s و تکنیک TOPSIS در نرم افزارهای ARC GIS، Super Decision استفاده گردید. نتایج تحقیق وجود نابرابری اجتماعی و فضایی به لحاظ برخورداری از خدمات شهری و تفاوت های چشمگیر بین محلات شهر دهگلان را نشان می دهد. به گونه ای که برخوردارترین محله با درجه 6/0 و محروم ترین محله با درجه 05/0، فاصله زیادی از یکدیگر دارند.
تحلیل فضایی و ارزیابی جایگاه توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
26-39
حوزههای تخصصی:
شناخت و تحلیل وضع موجود توسعه و بررسی امکانات و تنگناهای نواحی در زمینه های مختلف ضروری بوده و برنامه ریزان را در تعیین اهداف توسعه و مشخص کردن سیاست ها، خط مشی ها و راهکارهای دستیابی به آنها یاری می رساند. از طرفی در فرآیند برنامه ریزی و توسعه نواحی، تعیین سطوح برخورداری و توسعه نواحی و بررسی نقاط قوت و ضعف شرایط هر ناحیه در زمینه های اجتماعی، فرهنگی، عمرانی و ... زمینه ی تخصیص بهینه منابع و امکانات را برای توسعه هماهنگ و متوازن فراهم می سازد. در این مقاله با بهره گیری از روش موریس و استفاده از 27 شاخص در زمینه های آموزشی – فرهنگی، بهداشتی – درمانی و عمرانی – زیربنایی به ارزیابی و تعیین مرتبه توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان پرداخته شده است. نتایج مطالعات نشان دهنده ی تفاوت بین شهرستان ها در سطوح توسعه یافتگی است؛ به این صورت که از 9 شهرستان استان، شهرستان های ازنا، پلدختر، سلسله و خرم آباد در سطح توسعه یافته و شهرستان های دلفان و کوهدشت به عنوان شهرستان های محروم شناخته شدند.
ارائه الگوی پایدارسازی نظام درآمدی و مدیریت توسعه شهر صفی آباد
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
75-93
حوزههای تخصصی:
از آنجا که چگونگی توسعه پایدار شهری یکی از مهمترین چالش های پیش روی سیاست مداران و برنامه-ریزان شهری است؛ و با افزایش نیاز به خدمات عمومی در شهرها و محدودیت های مالی شهرداری ها از سوی دیگر، این چالش روز به روز بیشتر می شود. بر همین اساس، دستیابی به الگوی پایدار منابع مالی برای تأمین هزینه های جاری و عمرانی شهر، از مهم ترین عوامل پایداری شهری است که امکان سرمایه گذاری در نظام زیرساخت های توسعه ای شهر را فراهم می کند. این نوشتار توصیفی - تحلیلی است که از مدل SWOT استفاده و سعی شده است نقاط ضعف را به نقاط قوت و تهدیدات را به فرصت ها تبدیل کرد و از آنها بهره برداری لازم را برد. در پژوهش حاضر، پس از بررسی نقاط ضعف و تهدیدات موجود در ساختار شهری، از سه الگوی پیشنهادی برای برون رفت از این چالش ها در جهت مدیریت توسعه پایداری شهر صفی آباد از توابع استان خراسان شمالی ارائه گردید است. الگوی شماره 1 در دو محور با عنوان «کنترل، کاهش و حذف تدریجی منابع درآمدی ناپایدار و ناسالم» و «مدیریت، بهبود و افزایش منابع پایدار» موجب پایدارسازی نظام درآمدی و مدیریت شهری صفی آباد در دو بازه میان مدت و بلندمدت خواهد شد. الگوی شماره 2 نیز بر ارائه روش های جدید درآمدی پایدار با هدف پتانسیل منابع موجود در ساختار شهری تأکید دارد.
بررسی نقش گردشگری خلاق در بازآفرینی بافت تاریخی (مطالعه موردی: منطقه 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهیافت بازآفرینی برای به روزکردن بافت های تاریخی، علاوه بر پاسخگویی به نیازهای مردم و زندگی روزمره، رجوع معناداری به هویت بافت تاریخی دارد که دستیابی به آن تنها در گرو توجه به گردشگری خلاقانه شهری است. از جمله زمینه ها و بسترهای نوین که مسیر بازآفرینی را با گردشگری امکان پذیر می کند، توجه به صنایع فرهنگی و توسعه آن هاست. به کارگیری صنایع فرهنگی، از رویکردهای جامع بازآفرینی شهری بافت تاریخی است که تنها بر پایه جاذبه ها نیست، بلکه با توسعه همه جانبه عناصر صنایع فرهنگی به دست می آید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی قابلیت بازآفرینی بافت تاریخی منطقه 12 از طریق گردشگری خلاقانه است. براساس این پژوهش، زمانی می توان عوامل و عناصر گردشگری را در مسیر بازآفرینی قرار داد که در چارچوب خلاقیت گنجانده شوند؛ بنابراین، جاذبه های تاریخی همراه با عوامل و عناصر فرهنگی براساس گردشگری خلاق، به عنوان صنایع فرهنگی مطالعه شدند و تجزیه و تحلیل آن ها از طریق مدل ها و روش هایی مانند TOPSIS و آنتروپی شانون انجام گرفت. مطابق نتایج، نمایش های عروسکی، شاخص تبلیغات و شاخص نقاشی در کنار جاذبه های تاریخی منطقه، از مهم ترین عوامل و اولویت های صنایع فرهنگی به شمار می آیند که می توان آن ها را در توسعه گردشگری خلاق منطقه با هدف نهایی بازآفرینی به کار گرفت.
تحلیلی بر ماهیت فضای عمومی در پروژه های بزرگ مقیاس گردشگری شهری بر اساس نظریه «تولید اجتماعی فضا» (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
135 - 159
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های حاکم بر فضاهای عمومی معاصر که پیامدهای آن در سال های اخیر، گردشگری شهری را تحت تأثیر قرار داده است، خصوصی سازی فضای عمومی است که از بارزترین نمودهای آن، می توان به ظهور و توسعه پروژه های بزرگ مقیاس گردشگری شهری اشاره کرد. در این مقاله باهدف شناخت ویژگی های این نوع فضای عمومی و نحوه تولید آن، به مطالعه دو پروژه بزرگ مقیاس باغ کتاب تهران و بوستان ولایت پرداخته شد. در این راستا، نظریه تولید اجتماعی فضا به عنوان مدل نظری پشتیبان پژوهش، مورد آزمون تجربی قرار گرفت. گردآوری داده ها بر اساس روش اسنادی، مشاهده، گفتگو و پرسشگری انجام گردید. نمونه آماری تحقیق شامل اسناد، گزارش ها، سخنرانی ها و متون موجود در خصوص دو پروژه مذکور و همچنین 100 نفر از کاربران فضای عمومی هر سایت بودند. برای تجزیه وتحلیل از روش های آماری و روش تحلیل محتوای کیفی بر مبنای نظریه داده بنیاد استفاده شد. نتایج نشان دادند که بازنمایی فضای عمومی در محیط فکری سازندگان پروژه باغ کتاب مبتنی بر سه گفتمان «فضای یاد دهنده»، «ماندگاری پروژه»، «مقیاس انسانی طراحی و معماری» و در پروژه بوستان ولایت شامل «توسعه جنوب شهر»، «کنترل فضای عمومی»، «تفریحی سازی فضای عمومی» و «توجه به ایدئولوژی اسلامی در طراحی فضای عمومی» می باشد. این گفتمان ها هرکدام به نحوی، منجر به شکل گیری، هدایت و کنترل کنش های فضایی در این دو پروژه شده اند. این کنش های فضایی به دلیل داشتن برخی ویژگی های منفی، موجب نارضایتی کاربران از تجربه حضور در این فضاها شده و نهایتاً به طرد کاربران و عدم استفاده دائمی و مستمر آن ها از فضای عمومی منجر شده اند.
ارزیابی و تحلیل گردشگری شهری در توسعه کارآفرینی زنان
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
56-70
حوزههای تخصصی:
ارتقای فعالیت های کارآفرینانه زنان، محرکی مؤثر برای رشد و توسعه اقتصاد و بهبود کیفیت زندگی آنها محسوب می شود. زنان به دلیل فراهم نبودن زمینه، تاکنون از بسیاری از پتانسیل ها برای کارآفرینی بهره نبرده-اند. یکی از زمینه های مطلوب برای ارتقا کارآفرینی زنان، توجه به گردشگری و صنعت توریسم در مناطق مختلف می باشد. زنان نقش کلیدی و مهم در توسعه گردشگری ایفا می کنند و حتی برخی از بزرگترین هتل های جهان با مدیریت زنان اداره می شود. زنان با کمترین ریسک، با آگاهی کامل از استعدادهای قوی درون خویش می توانند به اشتغال در زمینه های محلی و گردشگری دست یابند. بنابراین در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل نقش گردشگری شهری در توسعه کارآفرینی زنان شهر ایلام به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان (15-29 ساله) شهر ایلام تشکیل می دهد که 384 نفر از آنها به روش کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب و بین آنها پرسشنامه استاندارد به صورت تصادفی ساده توزیع شد. پرسشنامه مذکور، پرسشنامه متناسب سازی شده ایمنی قشلاق و همکاران است که روایی و پایایی آن (آلفای 898/0) قبلاً مورد تأیید قرار گرفته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون خطی ساده استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی فرضیات نشان داد گردشگری شهری عاملی تأثیرگذار و مهم در توسعه کارآفرینی زنان شهر ایلام است. همچنین گردشگری شهری عاملی تأثیرگذار و مهم در افزایش ریسک پذیری، افزایش خلاقیت و نوآوری، افزایش اعتماد به نفس و کاهش تقدیرگرایی در بین زنان شهر ایلام می باشد.
واکاوی نقش شاخص های توسعه پایدار شهری در ساماندهی نواحی دچار افت شهری (مطالعه موردی: محله عالی قاپوی اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
717 - 733
حوزههای تخصصی:
این مقاله با قرارداشتن در دسته سیاست پژوهی، به دنبال شناخت و تبیین مفاهیم و ارکان پایداری شهری و ردیابی آن ها در چارچوب احیای نواحی دچار افت شهری است. با گذشت بیش از دو دهه از طرح انگاشت توسعه پایدار در مجامع جهانی، متون حاضر به سه رکن مردم-اقدامات در ارتباط با کیفیت زندگی، سیاره-عوامل زیست محیطی مانند انرژی و آلودگی ها و سود-ارزیابی کسب وکار و عملکرد اقتصادی اشاره دارند. نواحی دچار افت شهری، عرصه هایی از شهر هستند که در مواجهه با سه رکن یادشده با مشکل روبه رو شده و به عبارت دیگر ارزش افزوده خود را بنا به ناتوانی در پیوستن به سیر پایداری محبوس نگه داشته اند و به مدیریت تغییرات گسترده یا به بیانی دیگر بازآفرینی نیاز دارند. شهر اردبیل با پیشینه تاریخی کهن و داشتن ارزش های مذهبی، فرهنگی، محیطی و گردشگری از جمله شهرهایی است که نمی توان بی اعتنا از کنار فرسودگی یا افت شهری بخش های مرکزی و میانی که حدود 536 هکتار وسعت دارد و مهجورماندن فضاها و مجموعه های ارزشمند آن گذشت. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر با طرح پرسشنامه ای، شاخص های توسعه پایدار شهری شناسایی و میزان تطبیق طرح بهسازی و بازسازی بافت های فرسوده اطراف بقعه شیخ صفی الدین اردبیل بررسی شد. در ادامه با تحلیل پرسشنامه و شاخص ها با استفاده از نرم افزارهای Excel و Expertchoice مهم ترین راهکارهای دستیابی به توسعه پایدار در بافت فرسوده محله شیخ صفی (عالی قاپو) از جمله برنامه ریزی ها مشارکتی، عدالت اجتماعی و آموزش به ساکنان برای ارتقای سطح اجتماعی و نظایر آن ارائه شد.
ارزیابی تأثیرگذاری عوامل مؤثر بر مدیریت یکپارچه شهری در ایران، مطالعه موردی: شهر اهواز
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶
94-112
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر مسائل و مشکلات شهرها پیچیده تر شده است و مدیریت یکپارچه شهری به تحول و نگرشی فراتر از نگرش و عملکرد سیستم مدیریتی سنتی پیشین نیاز دارد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عوامل مؤثر بر مدیریت یکپارچه شهری در شهر اهواز به روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است و اطلاعات موردنیاز آن با مراجعه به منابع معتبر کتابخانه ای – اسنادی و الکترونیکی گردآوری شده است. جامعه ی آماری آن متخصصان و کارشناسان برنامه ریزی شهری و منطقه ای است که 383 نفر از آنها براساس فرمول کوکران انتخاب شده است. تجزیه و تحلیل نتایج با استفاده از تکنیک سوات انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد: نقش سیاست ها و راهبردهای اقتصادی، 3/28 درصد (بالا)، 3/28 درصد (نسبتاً بالا)، ۲۰ درصد تاحدودی و ۳/23 درصد (نسبتاً پایین) مشخص شده است. نقش سیاست ها و راهبردهای کالبدی - محیطی، 3/28 درصد (بالا)، 7/36 درصد (نسبتاً بالا)، 3/28 درصد (تاحدودی) و 7/6 درصد (نسبتاً پایین) ارزیابی شده است. نقش سیاست ها و راهبردهای نهادی، مدیریتی و حقوقی 7/16 درصد (بالا)، ۴۰ درصد (نسبتاً بالا)، 3/23 درصد (تا حدودی) و ۲۰ درصد (نسبتاً پایین) تعیین شده است. در نهایت می توان گفت امتیاز نقش سیاست ها و راهبردهای مدیریت یکپارچه شهری در کلانشهر اهواز در کل ابعاد، به صورت 3/28 درصد (بالا) ، 25 درصد (نسبتاًبالا)، 7/31 درصد (تا حدودی ) و 15 درصد (نسبتاً پایین) بدست آمده است. بدین ترتیب جهت تحقق و اثرگذاری مدیریت یکپارچه شهری شهر اهواز پیشنهادهایی ارائه شده است.
بررسی نقش عوامل اجتماعی، فرهنگی و کالبدی در استقرار ایستگاه های جمع آوری کننده پسماندهای شهری (نمونه موردی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی حاضر، نقش عوامل مختلف در ساماندهی ایستگاه های پسماند خشک در شهر مشهد را با استفاده از نرم افزار Arc GIS مورد تحقیق قرار داد. اطلاعات مورد استفاده به صورت اسنادی و مصاحبه حضوری با کارشناسان جمع آوری شد؛ سپس ایستگاه های ثابت مبادله پسماندهای خشک، به تفکیک مناطق مختلف مشهد بر روی نقشه مشخص گردید؛ همچنین سطح درآمد ایستگاه و میزان مراجعه مردم، به عنوان شاخص موفقیت ایستگاه در جلب مشارکت های مردمی در نظر گرفته شد؛ سپس، لایه های مختلف اطلاعاتی بر مبنای شاخص های سطح سواد و آموزش های زیست محیطی، جمعیت، سطح توسعه یافتگی مناطق، نسبت پسماندهای خشک به کل پسماند، شبکه دسترسی ها، فعالیت بخش سنتی، فاصله ایستگاه های موجود از یکدیگر و همچنین تمایل مردم به امر مشارکت در اجرای این طرح ایجاد گردید و میزان تأثیرگذاری این مؤلفه ها در مشارکت و درآمدزایی ایستگاه های پسماند برای مکان یابی ایستگاه های جدید، مورد توجه قرارگرفت. نتایج این تحقیق، مناطق 1، 8، 9 و 11 را به عنوان مکان های مناسب ایجاد ایستگاه های جدید جمع آوری پسماند خشک پیشنهاد نمود؛ علاوه بر آن، مشخص گردید که از نظر کارشناسان، سواد و آموزش های زیست محیطی و سطح توسعه یافتگی، بالاترین تأثیرگذاری را به خود اختصاص داده است.
تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر برنامه ریزی شهر خلاق (مطالعه موردی: ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای خلاق به عنوان مراکز نوآوری، خلاقیت و تبدیل ایده به ثروت شناخته می شوند. از آنجا که ایده و نوآوری، عناصر اصلی رقابتی در عصر جهانی شدن هستند، داشتن شهر خلاق، آرمان هر جامعه ای به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر در برنامه ریزی شهر خلاق با تأکید بر شهر ارومیه است. نوع پژوهش کاربردی است و به روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری آن سی نفر از استادان، متخصصان و کارشناسان حوزه برنامه ریزی شهری هستند. گردآوری داده ها برای بررسی مؤلفه های شهر خلاق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) صورت می گیرد. این مؤلفه ها و معیارها عبارت اند از: مقیاس، صنایع خلاق، طبقه خلاق، زیرساخت های خلاقیت، کارایی و اثربخشی، سرزندگی، فناوری ارتباطی، تنوع اجتماعی، سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی که برای این منظور، 16 زیرمعیار و 106 متغیر با بررسی دقیق منابع خارجی و داخلی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه و مصاحبه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های پنل خبرگان، تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار میک مک به صورت ترکیبی استفاده شد. نتایج پژوهش و نحوه توزیع و پراکنش متغیرها در صفحه پراکندگی، نشان دهنده ناپایداری سیستم است. با توجه به نتایج نرم افزار میک مک، پانزده عامل به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شدند که بیشترین تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم را داشتند. از میان این عوامل، شش عامل به طبقه خلاق و سه عامل به زیرساخت های خلاقیت مربوطند که بیشترین تأثیر را بر قرارگرفتن ارومیه در مسیر تحقق شهر خلاق دارند.
تحلیل مهاجرت های روستا– شهری وپیامدهای آن بر ناپایداری شهری، مطالعه موردی: شهربیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناخت ماهیت، نوع و سهم هر یک از عوامل مهاجرت (دافعه، جاذبه، تبعی و شخصی) در مهاجرت از روستا به شهر و پیامدهای آن بر ناپایداری شهر بیرجند بوده است. نوع پژوهش کاربردی با ماهیت توصیفی- تحلیلی که با استفاده از پیمایش انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل تمام خانوارهای مهاجر روستایی ساکن در شهر بیرجند بود که با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، تعداد 329 خانوار تعیین گردید. نمونه های تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها، از نرم افزارSPSS وExcel استفاده گردید. طبق نتایج به دست آمده، پیامدهای اجتماعی سکونت در شهر نشان داد که پیامدهای منفی اجتماعی برای مهاجرین بعد از مهاجرت به شهر بیشتر است. در میان عوامل دافعه مهاجرت های روستایی،عوامل اجتماعی -خدماتی بیش ترین تأثیر را داشته اند و بعد از آن عوامل اقتصادی،آموزشی و پژوهشی، فرهنگی و مذهبی، طبیعی و سیاسی، در رده های بعد قرار دارند. از میان متغیرهای طبیعی« خشکسالی های اخیر» مهم ترین عامل دافعه و در بین عوامل اقتصادی« دستیابی به شغل وکار» و «کسب درآمد بیش تر در شهر» مهمترین عوامل جاذبه بوده اند.
بررسی تطبیقی سطح امنیت در پارک های شهری از منظر عدالت فضایی (مطالعه موردی: پارک های شهری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
307 - 330
حوزههای تخصصی:
پارک ها و فضای سبز شهری از مهم ترین عوامل مؤثر در شکل دهی پایداری اجتماعی هستند و یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع محسوب می شوند. زمانی می توان از این فضاها استفاده مطلوب کرد که فرد در آن احساس امنیت و آرامش کند. نابرابری در کیفیت طراحی، خدمات رسانی و امکانات این مکان ها، سبب مطلوب نبودن آن می شود؛ بنابراین، در پژوهش حاضر بررسی تطبیقی سطح امنیت در پارک های شهری با رویکرد عدالت فضایی صورت گرفت. محدوده مورد مطالعه پارک های ملت و کوه سنگی شهر مشهد در مناطق توسعه یافته شهر، و پارک های وحدت و رجا در مناطق کمتر توسعه یافته هستند. در پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. برای سنجش سطح امنیت، 22 معیار با نظر متخصصان تعیین شد. وزن دهی معیارها نیز با مدل تحلیل سلسله مراتبی و به کارگیری دیدگاه های متخصصان صورت گرفت. به منظور رتبه دهی پارک ها از روش تحلیل رابطه خاکستری استفاده، و اطلاعات اولیه با پرسشنامه هاستخراج شد. با استفاده از فرمول کوکران، 384 پرسشنامه به دست آمد، اما برای اطمینان بیشتر 400 پرسشنامه تکمیل شد. براساس یافته های پژوهش، وضعیت امنیت در پارک های واقع در مناطق توسعه یافته شهر مشهد از مناطق کمتر توسعه یافته مناسب تر است؛ به طوری که پارک ملت در توسعه یافته ترین سطح، و پارک وحدت در پایین ترین سطح توسعه قرار دارند.
تبیین جایگاه نشانه های شهری در حفظ و ارتقای دلبستگی به مکان با تأکید بر تصویر ذهنی شهروندان (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
331 - 360
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی شهری و توجه به معنا و تأثیرات آن بر کاربران فضا از رویکردهای نوینی است که به تازگی در مطالعات شهری کاربرد یافته است. بررسی عوامل نشانگی که هم زمان وجوه مختلف معنایی، عملکردی و احساسی را در شکل دهی فضای ادراکی درنظر می گیرد، می تواند گامی برای معنابخشی به فضا و ایجاد حس مکان-حس د ل بستگی در مخاطب باشد. پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی-هم بستگی، و از نوع پژوهش های شناختی است که با پیمایش میدانی، تحلیل محتوا، مصاحبه توأم با پرسشنامه و تحلیل نقشه نگاری ذهنی صورت گرفت. یافته های این مطالعه بیانگر روابط درونی میان نشانه ها و ادراک معنادار شهروندان است؛ تا آنجا که خود را با آن بازمی شناسند. نشانه هایی که با ویژگی هایی مانند «قرارگیری در بافت تاریخی»، «داشتن تمایز فرمی از پیرامون»، «داشتن کاربری مذهبی-تجاری» و عملکردهایی از قبیل «المان شهری» همراه هستند، در نقشه های ذهنی مردم سنندج اهمیت بیشتری دارند. در میان عوامل مهم دل بستگی به مکان، در نشانه مسجد جامع (دارالاحسان) و پارک آبیدر، مؤلفه دل بستگی معنایی، و در نشانه میدان آزادی و بازار آصف مؤلفه دل بستگی بیشترین میانگین را دارند. درمجموع با توجه به مقدار میانگین تفاوت ها در 10 نشانه برتر، نقش عامل معنایی از دو عامل عملکردی و احساسی در ارتقای دل بستگی به مکان در سطح شهر سنندج قوی تر است؛ بنابراین، طراحان و برنامه ریزان شهری می توانند تغییرات و طراحی محیط را با توجه به عناصر حاوی بارهای معنایی در زندگی شخصی و جمعی افراد انجام دهند و امکان دل بستگی به مکان را فراهم کنند.
تحلیلی بر نقش پدافند غیرعامل در کلان شهر تبریز با رویکرد مدیریت بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
69 - 82
حوزههای تخصصی:
مدیریت بحران مجموعه ای از چاره جویی ها و تصمیماتی است که در مقابله با بحران انجام می شود و هدف آن کاهش روند بحران، کنترل و رفع بحران است. پدافند غیرعامل به ویژه در زیرگروه بحران های انسانی پدیده ای پویا و متحرک است. ازاین رو می تواند در اولویت تلاش های علمی و پژوهشی قرار بگیرد. بنابراین نقش پدافند غیرعامل در این زمینه پررنگ تر شده است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل نقش پدافند غیرعامل در مواقع بروز بحران های طبیعی در سطح کلان شهر تبریز است. این پژوهش از نظر هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش، توصیفی تحلیلی است. برای بررسی و تحلیل سؤالات استنباطی چندگانه از آزمون تحلیل عاملی استفاده شده است. از نظر کارشناسان نتایج تحلیل عاملی عوامل سازمانی، عوامل جغرافیایی و اقلیمی و همچنین عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مربوط به برنامه ریزی پدافند غیرعامل در کلان شهر تبریز بیانگر این است که مجموع همگی گویه ها بار عاملی بالاتر از 50 درصد را نشان می دهند و این بدین معنی است که ارتباط و همبستگی بین عوامل مورد بررسی (کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی)، فضای عاملی را به طور کامل پوشش داده است. از نظر کارشناسان، نتایج برنامه ریزی پدافند غیر عامل در کلان شهر تبریز نشان داد که تحلیل عاملی عوامل سازمانی با بار عاملی90/87 %، تحلیل عاملی عوامل جغرافیایی و اقلیمی با بار عاملی75/64 %، تحلیل عاملی عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با بار عاملی 99/79 % و همچنین تحلیل عاملی عوامل جغرافیایی و اقلیمی با بار عاملی75/64 % فضای مفهومی متغیر را پوشش می دهند؛ لذا نتیجه گیری می شود که متغیرهای مورد بررسی در ارتباط با برنامه ریزی پدافند غیرعامل دارای اعتبار بوده، ارتباط آن ها را مورد تائید قرار می دهند.
تحلیل فضایی تأثیر فضاهای بی دفاع شهری بر وقوع جُرم سرقت شهری (مطالعه موردی: محله هرندی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: فضاهای بی دفاع تأثیرات مختلفی بر فضاهای شهری و زندگی شهروندان می گذارند که تأثیر بر افزایش جرائم و کاهش احساس امنیت شهروندان مهم ترین تأثیرات آن می باشد. این امر به خصوص در بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری بیشترین نمود را دارد. هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرائم سرقت در سطح محله هرندی بوده است. روش: این تحقیق از نظر هدف، جزو پژوهش های کاربردی و از نظر روش جزو پژوهش های توصیفی – تحلیلی به شمار می رود. روش گردآوری داده های به صورت اسنادی – پیمایشی بوده است. برای تعیین بی دفاع بودن قسمت مختلف محله ابتدا محله بر اساس معابر محلی به 20 بلوک تقسیم شده و سپس از 22 زیر شاخص در قالب 5 شاخص فضاهای بی دفاع استفاده شده است و به کمک روش آنتروپی و ویکور به وزن دهی و رتبه بندی قسمت های مختلف محله پرداخته شده است. جهت بررسی رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرائم سرقت از رگرسیون وزن دار جغرافیایی استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد رابطه بین فضاهای بی دفاع در سطح محله یکسان نبوده است. در این تحقیق بیشترین رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرائم سرقت در قسمت شرقی محله و به خصوص در محدوده جنوب شرقی محله و منطبق بر پارک شوش بین خیابان های شوش، خیابان ری و خیابان انبار گندم بوده است. در مقابل کمترین رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرائم سرقت نیز در قسمت غرب و شمال غربی محله بوده است. نتیجه گیری: با توجه رابطه بین فضاهای بی دفاع و جرم سرقت، با کاهش فضاهای بی دفاع می توان از وقوع برخی از جرائم جلوگیری کرد.
قابلیت سنجی زیست پذیری مناطق شهری ارومیه با مدل RALSPI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد زیست پذیری به سیستم شهری سالم، امن، با دسترسی مناسب و مقرون به صرفه اطلاق می شود که کیفیت بالای زندگی را موجب شده و رویکردی منتج از نظریه توسعه پایدار تلقی می گردد. علی رغم آنکه بررسی زیست پذیری شهری می تواند در شناسایی کمبودها و اقدامات جهت ارتقای زیست محیط زندگی ساکنان مثمر ثمر واقع شود، پرداختن به تئوری زیست پذیری در ایران به صورت محدود موردتوجه قرارگرفته است، بنابراین هدف این پژوهش بررسی قابلیت زیست پذیری مناطق شهری شهر ارومیه است. پس از تدوین 24 شاخص در4 بعد(کالبدی-زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و سلامت) با رویکرد کاربردی، این شاخص در مناطق 5 گانه شهری ارومیه با به کارگیری مدل تازه ابداع شده RALSPI موردسنجش قرار گرفت، درنهایت، طبق این مدل مناطق در دامنه بسیار زیست پذیر تا غیرقابل تحمل جای گرفته اند، بطوریکه منطقه 1با امتیاز 0.31 زیست پذیرترین و منطقه 2 با امتیاز 007. به عنوان منطقه غیرقابل تحمل شناخته شد این نتایج تفاوت عمیق قابلیت زیست پذیری میان مناطق شهر ارومیه و درنهایت عدم زیست پذیری شهر ارومیه را نشان می دهد و به این امر مهم معطوف می گردد که در صورت عدم دستیابی به زیست پذیری در کوتاه مدت دستیابی به پایداری شهر ارومیه در بلندمدت با چالش مواجه خواهد شد.
ارزیابی توزیع فضایی مؤلفه های توسعه پایدار در بین شهرستان های استان ایلام با استفاده از تکنیک-SAW VIKOR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جریان هرگونه تصمیم گیری اعم از برنامه ریزی، مدیریت، ارزیابی و یا کنترل چنانچه در طلب و جستجوی شرایطی مطلوب هستیم، باید در راستای ایجاد تعادلی منطقی و واقع بینانه بین مناطق به لحاظ برخورداری از امکانات و خدمات حرکت کنیم. گام اول درجهت چنین حرکتی شناخت وضع موجود و امکانات و محدودیت های آن است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر ارزیابی توزیع فضایی مؤلفه های توسعه پایدار در بین شهرستان های استان ایلام از لحاظ 10 شاخص توسعه پایدار می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر 10 شهرستان استان ایلام است. شاخص های مورد مطالعه از طریق سالنامه آماری که شامل موارد پیش روست جمع آوری گردیده است: تعداد کتابخانه ها عمومی، کانون پروش فکری، تعداد اعضای کتابخانه عمومی، سالن نمایش، گنجایش سالن نمایش، بیمارستان، تعداد تخت بیمارستان، تعداد چاپخانه، تعداد تلفن های ثابت، تعداد وسایل نقلیه درون شهری. برای این منظور از روش های؛ راه حل توافقی و بهینه سازی چندمعیاره (VIKOR) و میانگین وزنی ساده (SAW) استفاده شده است. نتایج بدست آمده از روش های به کار رفته نشان داده که شهرستان ایلام به عنوان مرکز استان بیشترین زیرساخت های توسعه پایدار را در خود جای داده و سیروان، محروم ترین شهرستان از لحاظ شاخص های توسعه پایدار در استان ایلام می باشد. به عبارتی شهرستان ایلام در گروه تقریباً توسعه یافته، شهرستان های سیروان و بدره درگروه فرو توسعه طبقه بندی شدند. در ادامه به منظور بررسی نحوة پراکنش و توزیع فضایی شاخص های توسعه پایدار در سطح شهرستان های استان ایلام و تعیین میزان همبستگی، تناسب رتبه جمعیتی هر شهرستان با رتبه حاصل از شاخص های توسعه پایدار از تکنیک اسپیرمن استفاده شده است. بدین منظور ابتدا به کمک تکنیک Z-score شاخص توسعه هر شهرستان محاسبه گردیده و سپس با استفاده از ضریب اسپیرمن میزان تناسب و همبستگی رتبه شاخص های توسعه پایدار با رتبه جمعیتی شهرستان ها مقایسه شد. نتایج حاصل از مقایسه نشانگر وجود تناسب و همبستگی بسیار پایین و منفی (0.183-) و در نتیجه توزیع نامتناسب و غیرعادلانه شاخص های توسعه پایدار در سطح شهرستان های استان ایلام می باشد.
تحلیل ویژگی های یک محله سالم از دیدگاه شهروندان (نمونه موردی: محله 3 شهر ایوانغرب)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
40-55
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر در راستای تحلیل ویژگی های یک محله سالم در محله 3 شهر ایوان به انجام رسیده است. روش پژوهش «توصیفی – تحلیلی» است که به شیوه پیمایشی در آن به جمع آوری داده های تحلیلی اقدام شده است. جامعه نمونه پژوهش 321 نفر از شهروندان محله 3 شهر ایوان هستند که بر اساس فرمول کوکران و به شیوه تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای تحلیل ویژگی های محله سالم از 4 مؤلفه میزان آسایش، میزان امنیت، خودمانی بودن و دسترسی محله جهت ارزیابی میزان رضایت شهروندان محله استفاده شده است. تحلیل داده ها متناسب با اهداف فرعی ترسیم شده از طریق آماره T و تحلیل رگرسیون خطی انجام گرفته است. نتایج تحلیلی پژوهش نشان می دهد که مؤلفه دسترسی با میزان اختلاف از میانگین 39/41 و میزان اریب از مرکز 0123/0 از دیدگاه شهروندان در وضعیت مناسبی در محله قرار دارد. تحلیل رگرسیونی مؤلفه های پژوهش نشان می دهد که با توجه میزان بتای بدست آمده و سطح معنی داری با اطمینان 95/0 مؤلفه های پژوهش در سالم سازی محله 3 ایوان تأثیر مستقیم دارند.