فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
17 - 28
حوزههای تخصصی:
تعیین تراکم و اختلاط کاربری در طرح های توسعه شهری همواره از موضوعات مناقشه برانگیز بوده و دیدگاه های گوناگونی در این رابطه مطرح بوده است. با این حال این تفاوت رویکردها عمدتاً در بعد نظری باقی مانده و در رابطه با روش شناسی آن مطالعات چندانی انجام نشده است. یکی از رویکردهای نوین برنامه ریزی شهری به منظور تعیین تراکم و اختلاط کاربری، توسعه حمل ونقل عمومی محور (TOD) است. مقاله حاضر به دنبال پیشنهاد مدلی برای تعیین تراکم و اختلاط کاربری متناسب با این رویکرد است. توسعه حمل ونقل عمومی محور را عموماً مشتمل بر سه بعد طراحی، تراکم و تنوع (اختلاط) کاربری ها دانسته اند. در این پژوهش دو بعد تخصیص بهینه تراکم و تنوع (اختلاط) کاربری ها در قالب یک مسئله برنامه ریزی ریاضی با اهداف چندگانه مدل سازی شده است. در این مدل هدف نخست بیشینه سازی تراکم در مجاورت ایستگاه ها و هدف دوم کمینه سازی اختلاف نسبت شغل به سکونت از الگوی ایده آل (نسبت شاغلان ساکن به تعداد واحد مسکونی) در هر محدوده TOD است. مجموعه ای از محدودیت ها از جمله محدودیت های سقف جمعیت و فعالیت قابل تخصیص به منظور عدم مغایرت اساسی با طرح های فرادست نیز به مدل افزوده شده اند. مدل غیرخطی به دست آمده با استفاده از تبدیلاتی به یک مسئله برنامه ریزی خطی با اهداف چندگانه و سپس با استفاده از روش محدودیت اپسیلون تعمیم یافته به یک مسئله برنامه ریزی خطی تک هدفه تبدیل گردیده است. در نهایت مدل پیشنهادی در نمونه موردی منطقه 12 کلانشهر تهران پیاده سازی و نتایج به دست آمده به تفصیل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. با اجرای مدل، مجموعه ای از پاسخ های بهینه پارتویی برای مسئله استخراج گردید. این پاسخ ها نقش گزینه های پیشِ روی مجموعه مدیریت شهری را ایفا می کنند و به تصمیم سازان و سیاست گذاران شهری امکان می دهند تا بنا بر اولویت ها، محدودیت ها و مقتضیات زمانی و مکانی هر یک از اهداف اختلاط و تراکم، گزینه بهینه را انتخاب کنند. این مدل و نتایج حاصل از آن می تواند مبنای تهیه طرح های توسعه شهری آینده قرار گیرد.
بررسی روش ترکیبی در تشخیص جزایر گرمایی و راهکار تعدیل از طریق ظرفیت فضای سبز شهری مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
41 - 54
حوزههای تخصصی:
پدیده جزایر گرمایی شهری یکی از چالش هایی است که در پی گسترش بدون برنامه شهرها گریبانگیر اغلب کلانشهرها شده است. از آنجایی که در هر شهر و یا منطقه شهری پدیده جزیره گرمایی برآیند عوامل متفاوتی است که می تواند منحصر به آن مکان باشد، راهکارهای ارائه شده برای آن منطقه نیز باید در جهت تصحیح و یا تقلیل آن عوامل باشد. در این پژوهش سعی شده به کمک داده های ماهواره ای شامل یک تصویر حرارتی روزانه 18 جولای 2015 ماهواره لندست و همچنین تصویر شبانه ماهواره مدیس و سیستم اطلاعات جغرافیایی به همراه داده زمینی نزدیک ترین ایستگاه هواشناسی شهری به محل شبیه سازی جزایر گرمایی شهر اصفهان مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا میزان تأثیرپذیری کاربری های مختلف بر ایجاد و شدت جزایر گرمایی در اصفهان بررسی شده و بر پایه یافته های تحقیق، پیشنهادهای قابل اجرا در حوزه فعالیت شهری با نگاه ویژه بر روی فضای سبز داده شده است. از میان کاربری های شهری به کمک شبیه سازی تأثیر فضاهای سبز و به ویژه فضای سبز حاشیه معابر بر خرد اقلیم های شهری در یکی از محدوده های دارای با قدمت ترین فضای سبز حجمی شهر، محدوده عباس آباد مورد مطالعه قرارگرفت. در این راستا این فضای سبز شهری با درختان با قدمت زیاد در بافت تاریخی اصفهان انتخاب شد و به وسیله نرم افزار Envi-met مدل سازی شد. نتایج این شبیه سازی برای تابستان 2015 میلادی نشان می دهد که در سه نقطه انتخاب شده باوجود نزدیکی فواصل، حدود 1 درجه تفاوت دمایی مشاهده می شود که نزدیکی به بدنه های آبی و به خصوص فضای سبز از عوامل اصلی تأثیرگذار می باشند و همچنین داده های زمینی انطباق نسبی با روند تغییرات در نقاط دارند. بر این اساس سناریوهای مختلفی از حضور فضای سبز پیشنهاد و به کمک شبیه سازی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این مقاله نشان می دهد که فضاهای سبز خرد می تواند در صورت طراحی مناسب و بر مبنای اصول علمی تأثیر مناسبی در تعدیل اثرات حرارتی جزایر گرمایی در مقیاس های کوچک داشته باشد. همچنین به علت گستردگی محدوده شهری روش های ترکیبی پیشنهادی در این پژوهش می تواند تحلیل های حداکثری برای اقدامات کاربردی به منظور کاهش اثرات منفی جزایر گرمایی برای مدیریت شهری به ارمغان آورد.
بررسی کفایت سیستم زهکشی موجود در مناطق شهری جهت عبور سیلاب و امکان اصلاح آن به کمک مدل SWMM5 (مطالعه موردی: شهرستان داراب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با گسترش روز افزون شهرنشینی و تبدیل زمین های حاشیه شهرها از قبیل باغ ها، زمین های کشاورزی، زمین های بایر به مناطق مسکونی باعث بر هم زدن مورفولوژی و خصوصیات فیزیکی و هیدرولوژیکی حوضه شده اند، که این امر باعث تغییر مسیر جریان طبیعی حرکت آب حاصل از بارندگی و کاهش نفوذپذیری حوضه در نتیجه بروز مشکلاتی از قبیل سیل گردیده است. منطقه مورد مطالعه شهرستان داراب در محدوده استان فارس و در اقلیمی خشک قرار گرفت است و آمارها نشان می دهد که باران های شدیدی هر از چندگاهی به وقوع می پیوندد که میزان رواناب تشکیلی از این بارش ها قابل توجه می باشد. در تحقیق پیش رو از تکنیک های "بهترین راهکار مدیریتی [1]" و " توسعه کم اثر[2]" و راهکارهای همچون بشکه های باران، ترانشه های نفوذ، چاه های جذبی، کفپوش های نفوذ پذیر، باغچه های زیستی و همچنین استفاده از مخازن نگهداشت استفاده شده است و عملکرد خوبی نشان داده اند. با استفاده از اطلاعات موجود از قبیل نقشه های کاربری اراضی، توپوگرافی منطقه، و آمار بارندگی و مدلسازی به کمک مدل SWMM5 و پس از اصلاح و به کارگیری روش های مطرح شده و مقایسه آن با وضعیت موجود جهت باران با دوره بازگشت ده ساله میزان اوج رواناب در زیر حوضه ها 31 درصد و حداکثر ارتفاع آب در کانال محل خروجی به نصف تقلیل و میزان نفوذپذیری حوضه 5/17 درصد نسبت به وضع موجود افزایش داشته است و با احداث 6 مخزن ذخیره سازی میزان 61 هزار متر مکعب آب باران ذخیره سازی می گردد. [1] Best Management Practice (BMP) [2] Low Impact Development (LID)
امکان سنجی گسترش فیزیکی شهر سراب در ارتباط با عوامل طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه روند نابسامان گسترش شهر و شهرنشینی در ارتباط با رشد روزافزون جمعیت، شرایط ناگوار و نامطلوبی را برای محیط زیست به وجود آورده است؛ از این رو برنامه ریزان و مدیران حرفه ای شهری در استقرار و توسعه شهرها توجه ویژه ای به حفظ تعادل زیست محیطی مناطق درون شهری و برون شهری پیدا کرده و سعی در به حداقل رساندن زیان های محیطی ناشی از گسترش فیزیکی شهرها دارند. بدیهی است گام نخست در رسیدن به این هدف، شناخت صحیح امکانات و قابلیت هایی است که محیط طبیعی برای برپایی و توسعه آتی شهر به مناطق پیرامونی خود فراهم ساخته است. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی امکانات مساعد و نامساعد محیط طبیعی برای گسترش فیزیکی شهر سراب انجام شد. متغیّرهای انتخابی شاملِ ارتفاع، شیب، لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، خاک و عمق آب های زیرزمینی بود که داده های آن ها از طریق منابع مختلف کتابخانه ای فراهم شد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و از مدل تصمیم گیری چندمعیاره فازی به منظور تعیین پهنه های مساعد یا نامساعد برای گسترش فیزیکی شهر کمک گرفته شد. در این راستا آماده سازی، مدیریت و تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام پذیرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل هم پوشانی بر مبنای عملگر فازی گامای 9/0 در قالب نقشه نهایی تناسب اراضی نشان داد که اختلاف کمی به لحاظ درصد مساحت بین پهنه های مناسب (%38) و نامناسب (42%) برای گسترش فیزیکی شهر سراب وجود دارد. در این میان اگرچه شهر سراب از سمت جنوب با تنگناهای عمده ای به لحاظ شرایط طبیعی برای گسترش فیزیکی خود مواجه است، اما از جهات شرق، غرب و به ویژه شمال شرایط مناسبی برای گسترش دارد. در این راستا با درنظر گرفتن اوضاع طبیعی منطقه مورد مطالعه، توجه ویژه به منابع آب های سطحی و زیرزمینی آن ضروری به نظر می رسد.
ارزیابی شاخص های حکمروایی مطلوب شهری با رویکرد مدیریت محله محور (مورد شناسی: محلات شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رویه غالب عملکردی در برنامه ریزی شهرهای کشور ما، بیشتر حرفه و تکنیکی است که از سوی بخش دولتی مستوفی می شود و حلقه گم شده آن مشارکت جامعه مدنی و بخش خصوصی در اداره امور شهری است. در این راستا بهترین الگو درجهت رفع نقیصه فوق، تحقق حکمروایی مطلوب شهری است که می توان تشکیل نهادهای مردمی ازجمله مدیریت محله محور را از آن قبیل به شمار آورد؛ ازاین رو هدف این پژوهش، ارزیابی شاخص های حکمروایی مطلوب شهری با رویکرد مدیریت محله است. تحقیق با رویکرد توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر داده های پرسشنامه ای است که به روش اسنادی و پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری آن شهروندان محلات مدرس، الوند و کوچه مشکی (63221 نفر) شهر همدان است که حجم نمونه براساس مدل کوکران 382 نفر به دست آمده است. مطابق با نتایج آزمون ANOVAو TUKEYمشخص شد که شاخص های شفافیت، عدالت، اثربخشی و کارایی در محلات شهر همدان، بیشترین میزان عملکرد را در مطلوبیت حکمروایی شهری دارند. همچنین نتایج حاصل از آزمون تحلیل تشخیص نیز بیانگر توان بیشتر شاخص های قانونمندی، عدالت و اثربخشی در پیش بینی میزان مطلوبیت حکمروایی شهری در محلات شهر همدان است. همچنین به منظور دستیابی به حکمروایی مطلوب در این محلات، بازتنظیم قوانین مصوب در رابطه با مدیریت محله-محور با تأکید بر شاخص های پاسخگویی و مسئولیت پذیری و شفافیت پروژه های عمرانی در محلات به منظور آگاه سازی شهروندان و استفاده از مشارکت آن ها در طرح ها و پروژه ها ضروری است.
مطالعه تطبیقی کیفیت زندگی در بافت فرسوده و سطح شهر آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
159 - 178
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی شهری عبارت است از شرایط اجتماعی، کالبدی- فضایی و اقتصادی محیط شهری که نشان دهنده میزان رضایت یا عدم رضایت شهروندان از محیط شهری است. این مفهوم از دهه 60 و 70 میلادی و با هدف اصلاح و تکمیل مفهوم توسعه، از توسعه صرفاً کمّی و اقتصادی به توسعه پایدار شهری مطرح شده است. امروزه در شهرها، بافت قدیمی و فرسوده ازجمله مناطقی شهری است که موجب توسعه ناپایدار شهری و کاهش رضایت شهروندان از محیط های شهری شده است. هسته مرکزی شهر کهن آمل نیز که خاستگاه تشکیل این شهر محسوب می شود، به سبب گذر زمان دچار فرسودگی شده، که زمینه را برای بروز مشکلاتی برای شهروندان سبب شده است. در این راستا هدف از این تحقیق، سنجش شاخص کیفیت زندگی در بافت فرسوده و همچنین در سطح شهر آمل و مقایسه این نتایج با یکدیگر و تحلیلتأثیرفاکتورهایاجتماعی- اقتصادیبرکیفیت زندگی شهروندان آمل بوده است. بدین منظور تعداد 350 پرسشنامه میان سرپرستان خانوار در بافت فرسوده شهر آمل و به همین تعداد پرسشنامه در سطح شهر آمل توزیع شده است. برای آزمون فرضیات از آزمون هایT و همبستگی در نرم افزارSPSS استفاده شده است. نتایج اینآزمون ها نشان می دهدکه سطح شهر به لحاظ مؤلفه کیفیت زندگی در وضعیت متوسط رو به بالا و بافت فرسوده شهر نیز در این شاخص زیر سطح متوسط و میانگین شهر قرار داشته و میان میانگین کلی کیفیت زندگی بین دو موقعیت، تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون T مستقل نیز نشان داده است که تفاوت میانگین در مؤلفه اجتماعی و کالبدی برخلاف تفاوت میانگین کیفیت اقتصادی، در دو موقعیت بافت فرسوده و سطح شهر آمل معنی دار است.
چگونگی استفاده از فضاهای شهری در سکونتگاه های غیررسمی؛ مورد پژوهی: جداره ی شرقی بزرگراه چمران تهران (حدفاصل پل ملاصدرا و پل مدیریت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان بستر زندگی و تعاملات اجتماعی و محل انجام فعالیت های ضروری، اختیاری و اجتماعی، باید از کیفیت های کالبدی- عملکردی، فرهنگی- معنایی و اقتصادی- اجتماعی مناسب برخوردار باشند. در سکونتگاه های غیررسمی نیز، فضاهای شهری علی رغم فقدان بسیاری از کیفیت های لازم، بستر زندگی اقشار کم درآمد و محل رخداد انواع فعالیت های شهری است. پژوهش حاضر در پی واکاوی و توصیف چگونگی انجام فعالیت های ضروری، انتخابی و اجتماعی در فضاهای شهری سکونتگاه های غیررسمی و تبیین دلایل این رخدادها، به عنوان اهداف پژوهش در محدوده ی حاشیه ی شرقی بزرگراه چمران شهر تهران می باشد. پژوهش با توجه به محتوای تحقیق از نوع کمی- کیفی بوده و با توجه به جدول نمونه گیری مورگان و توزیع 201 پرسشنامه ی سنجش مکان، که معیارهای آن از مبانی نظری و تجارب داخلی و خارجی بررسی شده استخراج شده و با روش نمونه گیری احتمالی تصادفی آغاز و با روش تحلیل عاملی و استفاده از نرم افزار SPSS نتایج تحلیل ارائه شده است. در این فرایند از روش های مصاحبه و مشاهده ی رفتار در قرارگاه های طبیعی رفتاری نیز استفاده گردیده است. یافته ها نشان می دهد استفاده از فضاهای شهری در سکونتگاه های غیررسمی، به عنوان رفتار یک خانواده ی بزرگ که از جامعه ی روستا- شهری کوچک به عنوان جامعه ی مبدأ، به جامعه ی کلان شهری مقصد مهاجرت کرده است، تلقی شده و به دلایل سامانه های حمایتگر قوی و سرمایه ی اجتماعی ساکنان از یک طرف و ضرورت جبران انواع محدودیت های عرصه ی خصوصی منزل از طرف دیگر، یک ضرورت اجتماعی تدافعی برای تضمین بقا محسوب می شود، به طوری که فضاهای شهری، بستر بروز فعالیت های متنوع با بازه ی زمانی بادوام و تواتر زیاد، عملأ صحنه ی حفاظت از ساکنان این جوامع و مقاومت آن ها در برابر تنش بیرون ماندگی از جامعه ی شهری رسمی می باشد، که علی رغم فقدان کیفیت های لازم، موجبات انسجام اجتماعی را فراهم می آورد.
سنجش مطلوبیت طراحی فضاهای شهری برای معلولان جسمی با رویکرد پایداری شهری، مطالعه موردی: پیاده راه های ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد بسترهای فضایی کالبدی مناسب جهت استفاده همه اقشار جامعه از خدمات و امکانات عمومی به منظور تحرک و جابه جایی بهتر انسان و دسترسی آسان تر در سطح شهر،به منظور رشد و توسعه جوامع، امری ضروری است. ناتوانان جسمی، معلولان و جانبازان بخشی از افراد جامعه هستند که همانند سایر افراد، نیازمند دسترسی و استفاده از امکانات و خدمات عمومی هستند؛ اما وجود برخی موانع به خصوص در نحوه طراحی، معماری و شهرسازی بسیاری از فضاهای شهری، به ویژه معابر عمومی، پارک ها و فضاهای سبز را فاقد شرایط لازم برای برآورده ساختن نیازهای دسترسی افراد معلول کرده است. براساس مطالعات انجام شده طرح کالبدی مناسب فضاهای شهری سبب پایداری این فضاها می گردد. بنابراین، تحقیق حاضر کیفیت طرح کالبدی مسیرهای پیاده را از دیدگاه معلولاندر خیابان های امام، کاشانی، سرداران، عطایی و خیام شهر ارومیه مورد بررسی قرار داده است. نوع تحقیق کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. در این تحقیق چهار شاخص (مبلمان، خدمات، دسترسی و حمل ونقل) در بین پنج گروه از معلولان (نابینایان، کم بینایان، معلولان حرکتی، ناشنوایان و جانبازان) در پیاده راه های شهر ارومیه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. اطلاعات مورد نیاز در این تحقیق از طریق مشاهدات میدانی و پرسشنامه گردآوری شده و برای پردازشاطلاعاتاز نرم افزارهای آماری و برای سنجش ورتبه بندی شاخص ها و گروه های موردمطالعه ازمدلتصمیم گیری چندمعیاره استفادهشده است. یافته های پژوهش، بیشترین مطلوبیت را مربوط به شاخص دسترسی و کمترین مطلوبیت را در شاخص حمل ونقل برای سنجش مطلوبیت پیاده راه معلولان نشان می دهد. نتایج این پژوهش بیانگر این است که پیاده راه های شهر ارومیه متناسب ترین طراحی را برای گروه کم بینایان و نا مطلوب ترین طراحی را برای گروه ناشنوایان دارد.
ارزیابی و طبقه بندی زیرساخت های بیمارستانی در مراکز شهری با تأکید بر پدافند غیرعامل، مورد: بیمارستان شهید بهشتی شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
173 - 182
حوزههای تخصصی:
امروزه با استفاده از برنامه های جامع مدیریت بحران می توان با بکارگیری اقدامات مؤثر همراه با طرح های کاربردی و حتی الامکان کم هزینه و چندمنظوره در مرحله آمادگی قبل از بحران، به میزان زیادی از شدت و گستردگی خسارات و تلفات ناشی از خطرات کاست. از مهم ترین این تمهیدات بکارگیری اصول پدافند غیرعامل به عنوان راهکاری جهت کاهش خطرپذیری در برابر خطرات مختلف و افزایش کارایی پس از وقوع خطر است که باید در سطوح مختلف برنامه ریزی منطقه ای، شهرسازی و معماری مورد توجه قرار گیرد. هدف اصلی این پژوهش آسیب شناسی یکی از کاربری های مهم و حیاتی شهرها در زمان بحران ها یعنی مرکز درمانی و بیمارستان ها، از طریق ارزیابی و طبقه بندی زیرساخت های بیمارستان شهید بهشتی قم است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و از فن مشاهده و مصاحبه، اطلاعات میدانی جمع آوری شده است. به طوری که طبقه بندی زیرساخت براساس تهدیدات مبنا و ماتریس تهدید دارایی در آن صورت خواهد پذیرفت. نتایج حاکی از آن دارد که بعد از حمله بوسیله موشک که بیشترین آسیب جدی را به بیمارستان وارد می کند، شایع ترین حملات تروریستی، بمب گذاری با استفاده خودرو است. با توجه به شناسایی دارایی های با اهمیت زیرساخت ها و محل استقرار هریک از آنها در طبقات ساختمان و تعیین تهدید مبنا هر دارایی و الویت بندی طبقات ساختمان نشان می دهد که طبقه زیرزمین که شامل فضاهای انبار، موتورخانه، منبع آب، هواساز و غذا خوری و... می باشد در معرض خطر بیشتری بوده و نیاز به حفاظت بیشتری دارد. پس از آن طبقه همکف بیمارستان شهید بهشتی رتبه دوم را از نظر میزان تهدیدات کسب نموده و در آخر نیز طبقات اول، سوم، چهارم، پنجم و ششم که بخش های بستری در آن قرار دارد کمترین میزان تهدید را از آن خود نموده است.
بررسی روند ادغام و هضم روستاهای پیراشهری در فرایند توسعه کلانشهر تهران با استفاده از نرم افزار GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
217 - 228
حوزههای تخصصی:
شهرها بر نواحی روستایی پیرامون خود تاثیرات ژرفی می گذارند که در ابعاد گوناگون محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی نمود می یابد. از جمله پیامدهای عمده شهرنشینی شتابان گسترش فضایی شهرها و ادغام روستاها و اراضی پیرامونی آنهاست. گسترش شتابان شهرها و رشد فیزیکی ناموزون آنها موجب هضم روستاها و اراضی پیرامونی آنها، تبدیل بی رویه اراضی کشاورزی و تخریب منابع زیست محیطی شده است. این وضعیت در کلانشهرها نمود گسترده تری داشته است. از این رو، تحقیق حاضر به بررسی روند هضم روستاهای پیراشهری در شهر تهران پرداخته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، و روش جمع آوری اطلاعات روش اسنادی و میدانی است. هدف این پژوهش تعیین روند هضم روستاهای پیرامون شهر تهران با استفاده از فن سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی است. داده های تحقیق حاضر شامل تصاویر ماهواره ای لندست در یک دوره سی ساله، در مقاطع زمانی 1984، 1994، 2004 و 2014 می باشد که در محیط نرم افزار ArcGIS و ENVI مورد تحلیل و طبقه بندی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از هضم تعداد زیادی از روستاها در بافت فیزیکی تهران می باشد، به گونه ای که در طی سالهای 1984 تا 1994 جمعاً 16 روستا در بافت شهر ادغام شده اند. اما تا سال 2014 این تعداد به 100 روستا افزایش یافته است. این روند رشد شهری نشان دهنده رشد سریع و روزافزون جمعیت تهران بوده، و شدت ساخت وساز در دوره سی ساله مطالعه را نمایان می سازد.
بازآفرینی شهری اجتماع محور از طریق آموزش براساس فلسفه رئالیسم اسلامی در بافت تاریخی محله سرخاب تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
139 - 150
حوزههای تخصصی:
آنچه در پژوهش حاضر مورد مطالعه قرار گرفته است، در پاسخ به عوامل سبب ساز عدمِ تحقق مشارکتِ محلی در فرآیند توسعه محلات بافت های تاریخی، تبیین اصول آموزشِ اجتماعی مبتنی بر فلسفه رئالیسم اسلامی و سنجش میزان تأثیرگذاری مؤلفه های مؤثر در بازآفرینی شهری اجتماع محور در یکی از محلات تاریخی تبریز می باشد که علیرغم برخورداری از هویت تاریخی و مذهبی، به دلیل وجود مسائل متعدد اجتماعی، کالبدی و اقتصادی نیازمند برنامه ریزی جامعی است تا مشارکت مردم را در توسعه محلی جلب نماید و کیفیت زندگی را افزایش دهد. روش تحقیق به لحاظِ هدفِ تحقیق توسعه ای و بر اساس ماهیت موضوع توصیفی-پیمایشی محسوب می گردد. در تبیینِ مبانی فلسفی پژوهش از طریق مطالعه اسنادی به روشِ تحلیل محتوا و استدلال منطقی، پایه های فلسفی نظریه اعتباریات به شیوه رئالیسم اسلامی علامه طباطبایی و همچنین دیدگاه های نوینِ جلب مشارکتِ مردمی در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور اخذ گردیده است. با مقایسه نتایج حاصل از اجماع نظر خبرگان از یک سو و جمع آوری و تحلیل دیدگاه های ساکنان از سوی دیگر، چنین نتیجه گیری می شود که میزان تأثیر گذاری اجرایِ آموزش های اجتماعی در محله مورد مطالعه بر هر چهار مؤلفه بازآفرینی شهری اجتماع محور اعم از اجتماعی-کالبدی، اجتماعی-اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و اجتماعی-زیست محیطی، بالاتر از حد متوسط است.
ارزیابی زیست پذیری محله های منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری شهری طی دهه های اخیر در چارچوب گفتمان پایداری و دیدگاه بوم شناختی مورد اقبال شهرشناسان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. این تحقیق با تاکید بر شهروندان ساکن در منطقه 12 شهر تهران و با هدف شناخت وضعیت زیست پذیری انجام شده است. این منطقه در سال 1394بالغ بر 244000 نفر جمعیت داشته که در 6 ناحیه و 13 محله سکونت داشته اند. از این میان تعداد 383 خانوار به تفکیک محله و با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شدند؛ آنگاه با روش خوشه ای فضایی و سپس تصادفی ساده مورد پرسشگری قرار گرفتند. الگوی حاکم بر تحقیق "توصیفی تحلیلی" است. تحقیق شش بعد اقتصاد شهری، اجتماعی، زیست محیطی، خدماتی و زیرساختی، مدیریت شهری و تاریخی را در قالب 20 شاخص و 94 گویه مورد بررسی و برای تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون های "T-Test"، "ANOVA"، "Tuky HSD" و برای شناخت الگوی فضایی، از نرم افزار GIS و ابزارهای جانبی آن استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشان داد، بعد "خدمات و زیرساخت ها" و "اجتماعی" بالاتر از حد متوسط و چهار بعد دیگر، پایین تر از حد متوسط قرار دارند. مطالعه همچنین نشان داد که الگوی فضایی زیست پذیری منطقه دارای جهت شمالی-جنوبی است؛ بدین معنا که زیست پذیری در محله های شمالی وضعیت بهتری نسبت به محله های جنوبی دارد. در مجموع محله های منطقه 12 از نظر معیارهای زیست پذیری، سطحی پایین دارند و تنها محله سنگلج واقع در نیمه غربی در شرایط نسبتا مطلوبی قرار دارد.
تحلیل رابطه میان فرم شهر و مصرف انرژی در بخش مسکن (مورد مطالعه بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه اهمیت و نقش انرژی در زندگی، توسعه و پیشرفت جوامع، آشکارتر از همیشه است و در عین حال منابع و انواع انرژی های مورد استفاده بشر در معرض دگرگونی های بسیار جدی است. فرم شهری از طریق تأثیر در مصرف زمین، پراکندگی محل سکونت، کیفیت محیط مسکونی، میزان مصرف انرژی و میزان سفرهای روزانه بر روی محل سکونت انسان و اکوسیستم محیط تاثیر گذار است. هدف این مطالعه تحلیل رابطه میان فرم ساختمان و شهر با مصرف انرژی است. پژوهش از لحاظ ماهیت، توصیفی_تحلیلی و بنابر هدف کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش واحد های مسکونی شهر بابلسر می باشد. تعداد نمونه های مورد نظر، جهت بررسی میزان مصرف انرژی، 375 واحد مسکونی موجود در محلات مختلف شهر می باشد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات این پژوهش از نرم افزارSPSS و GIS بهره گرفته شده است. به منظور طبقه بندی فرم محلات با توجه به ابعاد شش گانه ی تراکم، اتصال، ترکیب کاربری ها، تمرکز، دسترسی به زیرساخت ها و میزان مالکیت اتومبیل، از روش مجموع ساده وزنی (SAW) استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی رابطه بین مصرف انرژی در ساختمان ها و فرم شهری نشان داد که رابطه معناداری بین مصرف انرژی و فرم ساختمان وجود دارد و یافته ها نشان داد که اگر در فرم فشرده، بافت فرسوده غالب نباشد میزان مصرف انرژی بسیار کمتر از سایر فرم هاست.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی در ارتقاء رفتار شهروندی ساکنین محله های شهری (مطالعه موردی: محله ابیوردی و کوی دانشگاه، شیراز)
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی حاصل شکل گیری و استقرار ارزش ها، هنجارها، سنت ها، عرف ها و قواعد به صورتی خودجوش و در بستری از روابط متقابل اجتماعی است، زمینه ساز همدلی، همکاری، نوع دوستی، وفاداری، وجدان کاری در زندگی اجتماعی از جانب افراد است. این نوع از سرمایه بستر مناسبی برای بهره وری سرمایه انسانی و فیزیکی و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد می شود. سرمایه اجتماعی به عنوان مزیت رقابتی جامعه محلی، ازجمله قابلیت هایی است که رشد و توسعه آن می تواند در بروز رفتارهای داوطلبانه فرا نقشی یعنی رفتارهای شهروندی امکان پذیر گردد. مطالعه حاضر باهدف تبیین جایگاه سرمایه اجتماعی در افزایش ارتقاء رفتار شهروندی ساکنین محله های ابیوردی و کوی دانشگاه واقع در شهر شیراز انجام شده است. داده های حاصل از پرسشنامه توسط نرم افزارهای SPSS، AMOS و LISREL تجزیه وتحلیل شده اند. روش نمونه گیری پژوهش حاضر روش «تصادفی ساده» است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای هر یک از محله ها 375 نفر برآورد گردید. از ضریب آلفای کرونباخ و روایی محتوای برای سنجش روایی و اعتبار پرسشنامه و از روش معادلات ساختاری جهت بررسی میزان تأثیرگذاری سرمایه اجتماعی بر ارتقای رفتار شهروندی استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که رابطه بین سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی مثبت و نسبتاً قوی است. در محله ابیوردی به ازای یک واحد افزایش در متغیر سرمایه اجتماعی، متغیر وابسته رفتار شهروندی به میزان 0.58 ارتقاء می یابد. این میزان برای محله کوی دانشگاه 0.51 است. از میان ابعاد سرمایه اجتماعی، تأثیرگذارترین بعد بر ارتقاء رفتار شهروندی در محله ابیوردی بعد ارتباطی و در محله کوی دانشگاه بعد ساختاری می باشند.
بررسی مطلوبیت فضایی خانه های سنتی بر اساس مؤلفه های راندمان عملکردی (مطالعه موردی: خانه های دوره قاجار در شهر یزد)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۳
۱۰۷-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
خانه های سنتی ایران نمونه ای از مسکن بومی است که دارای خصوصیات کالبدی و عملکردی متفاوتی است. توده و فضا در این خانه ها به دلایل گوناگونی شکل می گرفته است ، که از این میان می توان به ، اقلیم و اب و هوا، مناسبات فرهنگی، ویژگی های اجتماعی و .. اشاره کرد. عوامل دیگری نیز در شکل گیری گونه های مختلف این مسکن بومی نیز دخالت داشته است چرا که شکل گیری ساختاری و فضایی این نوع مسکن علاوه بر اقلیم می تواند متاثر از ویژگی های عملکردی باشد و این موضوع می تواند تاثیر بسزایی در کیفیت عملکردی و کارکردی این خانه ها داشته باشد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی راندمان عملکردی و نقش حیاط در خانه های سنتی و بررسی ان در این خانه ها می باشد . در این خصوص منظور از راندمان عملکردی مطلوب فضا، یکپارچگی فضایی،سیرکولاسیون حرکتی،نفوذ پذیری و انعطاف پذیری فضایی در خانه ها تعریف شده است. برای دستیابی به این منظور که تعداد حیاط چه تاثیری در این مطلوبیت فضایی دارد ،ابتدا نمونه های موردی در شهر یزد بر اساس تعداد حیاط (1حیاطه،2حیاطه،چندحیاطه) انتخاب شد. ابزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل خانه ها نحو فضا است که در ان با استفاده از نمودارهای توجیهی به تجزیه و تحلیل روابط فضایی خانه پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که خانه های یک حیاطه با حیاط مرکزی که اطراف ان را توده و فضا تشکیل داده است بنا به دلایلی ، از میزان نفوذپذیری بیشتری (وجود عمق نسبی کمتر نسب به نمونه های دو حیاطه و چند حیاطه) برخوردار است و همچنین انعطاف پذیری و اتصال فضایی بالاتری نسبت به سایر نمونه های دیگر را داراست. و همچنین به دلیل دسترسی مناسب تر فضاها و ارتباط موثر تر این فضاها در خانه های یک حیاطه نشان می دهد که این خانه ها در مقایسه با سایر نمونه ها از مطلوبیت فضایی بیشتری برخوردار می باشند.
بررسی عوامل موثر بر بازآفرینی محلات تاریخی با تاکید بر رویکرد برندسازی شهری (نمونه موردی: محله سنگ سیاه شیراز)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، برندسازی شهری به یکی از موضوعات و رویکردهای مهم اتخاذ شده توسط مدیریت شهری برای بهبود رقابت پذیری شهرها در عرصه شهرهای جهانی تبدیل شده است. برندسازی شهری با بهره گیری از راهکارهای بازاریابی مکان و مداخلات مکان-مبنا، تصویر ذهنی (سیمای) شهر را بهبود بخشیده، شهروندان را به سکونت در شهر یا منطقه مورد برندسازی علاقه مند ساخته و در جذب سرمایه گذار و گردشگر به شهر نقش موثری ایفا می کند. علاوه بر این، برندسازی شهری در فرایند بازآفرینی بافت های تاریخی نیز می تواند موثر واقع شود. در پژوهش حاضر، تاثیر استراتژی های برندسازی شهری بر بازآفرینی محله سنگ سیاه شیراز مورد بررسی قرار می گیرد. با بهره گیری از چارچوب نظری موجود، چهار مولفه "مداخلات فضایی"، "مداخلات غیرفضایی"، "مداخلات بازاریابی و ارتقای مکان" و "روایت های شفاهی و تاثیرات غیرمستقیم برندسازی" تعریف شده است. از آن جا که روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و با استفاده از پیمایش میدانی می باشد، با توزیع 360 پرسش نامه در محله سنگ سیاه داده های مورد نیاز پژوهش جمع آوری شده است. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که هر چهار عامل ذکر شده همبستگی معنادار مثبت با بازآفرینی محله سنگ سیاه دارند. متغیر "دسترسی و زیرساخت" با ضریب همبستگی پیرسون 0.83 بیشترین میزان تاثیر بر توسعه محله و "تاثیرات غیر مستقیم برندسازی" با ضریب 0.38 کم ترین تاثیر را از دیدگاه ساکنین دارا هستند. نتایج پژوهش از بسیاری ابعاد با پژوهش های پیشین مطابقت داشته و نیاز محله سنگ سیاه به مداخلات فضایی و کالبدی در درجه اول را نشان می دهد که زیرساخت اقدامات فرایند برندسازی شهری را نیز تشکیل می دهد.
تحلیلی بر الگوی فضایی، ابعاد و عوامل مرتبط با رشد شهرنشینی دوره معاصر در ایران (با تأکید بر شاخص های توسعه ای و معیشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
605 - 627
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی بدون برنامه ریزی و سیاست گذاری، پیامدهای جبران ناپذیری در تعادل فضایی کشور دارد. به همین دلیل، شناخت و تحلیل جامع رشد شهرنشینی و ابعاد و عوامل مرتبط با آن، بسیار ضروری و مهم است. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و هم بستگی حاضر تبیین الگوی فضایی شهرنشینی و سنجش ارتباط شهرنشینی با عوامل گوناگون صنعتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، زیرساختی، خدمات و امکانات، بهداشتی-درمانی و توسعه کشاورزی است. بدین منظور اطلاعات آن به روش اسنادی جمع آوری شد. سنجش الگوی فضایی شهرنشینی در کشور با استفاده از مدل های موران و گری و روش تحلیل نقاط داغ، در نرم افزار Arc GIS صورت گرفت. همچنین از آزمون ضریب هم بستگی پیرسون در نرم افزار SPSS برای سنجش ارتباط شهرنشینی با عوامل فوق استفاده شد. براساس یافته های مدل های موران و گری، الگوی فضایی شهرنشینی در کشور طی سال های 1375-1390 حالت متمرکز و خوشه ای داشته که این تمرکز روبه افزایش بوده است. الگوی شهرنشینی نیز با الگوی توسعه صنعتی در کشور مطابقت زیادی دارد. نتایج آزمون ضریب هم بستگی پیرسون نشان دهنده ارتباط مثبت و معنادار رشد شهرنشینی با عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیرساختی و بیانگر عدم ارتباط معنادار با شاخص های خدماتی، امکاناتی، بهداشتی، درمانی و توسعه کشاورزی است؛ بنابراین، به رغم آنکه جنبه های مثبت شهرنشینی در برخی شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیرساختی قابل مشاهده است، نباید از مشکلات و نارسایی های فراوان در وضعیت خدماتی-امکاناتی و بهداشتی-درمانی شهرها غافل شد. با وجود این، جریان شهرنشین شدن همچنان مورد توجه است و توسعه کشاورزی و ارتقای وضعیت معیشتی روستاییان نیز جذابیت کافی زندگی در روستا را فراهم نکرده است.
مطالعه نقش عوامل محیط انسان ساخت در فعالیت پیاده روی افراد در محلات مسکونی مطالعه موردی: منطقه 7 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
65 - 78
حوزههای تخصصی:
علی رغم اینکه افزایش فعالیت بدنی در میان مردم تبدیل به یکی از اولویت های بهداشت عمومی شده است، میزان فعالیت بدنی افراد پایین و ناکافی است. در این میان پیاده روی رایج ترین و قابل دسترس ترین نوع فعالیت بدنی است که تقریباً تمامی گروه های سنی بدون پرداخت هزینه می توانند از آن بهره مند گردند. این پژوهش باهدف اصلی، بررسی اثرات محیط انسان ساخت در میزان پیاده روی افراد در منطقه 7 تهران انجام گردید. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. جمع آوری اطاعات به دو صورت اسنادی و میدانی انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل افراد بالای 15 سال منطقه 7 تهران و حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 نفر به دست آمد. واحد تحلیل فرد و سطح تحلیل محله می باشد. فرایند کار در دو مرحله کلی انجام گرفت: در مرحله اول ابتدا محلات منطقه 7 تهران بر اساس شاخص پیاده مداری، در سه سطح محلات باقابلیت پیاده مداری بالا، قابلیت پیاده مداری متوسط و قابلیت پیاده مداری پایین طبقه بندی گردید. سپس در مرحله بعد میزان پیاده روی افراد در داخل محدوده محله خود از طریق پرسشنامه و خود اظهاری پاسخگویان به دست آمد. نتایج حاصل نشان داد که تفاوت معناداری بین میزان پیاده روی ساکنان محلات باقابلیت پیاده مداری متفاوت وجود دارد. به این صورت که افراد ساکن در محلات باقابلیت پیاده مداری بالا در محدوده محله خود، بیشتر اقدام به پیاده روی می کنند. همچنین نتایج حاکی از این است که بین تراکم مسکونی و پیوستگی خیابانی با پیاده روی ارتباط معنادار وجود دارد ولی ارتباطی بین اختلاط کاربری و میزان پیاده روی افراد وجود ندارد.
ظرفیت سنجی فرم محلات بر اساس الگوی شهر فشرده مطالعه موردی: شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
79 - 95
حوزههای تخصصی:
از موضوعات اساسی در راستای نیل به توسعه شهری پایدار شناخت الگوی کالبدی شهر و تلاش برای دستیابی به فرم شهری مطلوب است. هدف این مطالعه سنجش ظرفیت فرم محلات بر مبنای الگوی فشرده است. روش پژوهش به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی-تحلیلی و به لحاظ هدف از نوع کاربردی می باشد. به منظور گردآوری اطلاعات از بلوک های آماری سال 1390 مرکز آمار ایران استفاده شده است. برای استخراج و طبقه بندی اطلاعات این پژوهش از نرم افزار (GIS) بهره گرفته شده است. از روش آنتروپی برای تعیین میزان اختلاط محلات 22 گانه شهر استفاده شده است، و به منظور رتبه بندی فرم محلات از روش کوپراس (COPRAS) استفاده شد. نتایج نشان می دهد که شاخص های اصلی مرتبط با فرم فشرده از وضعیت مطلوبی در محلات شهرک ساحلی، شهرک دانشگاه، شهرک آزادگان و نخست وزیری برخوردارند و این محلات از شرایط مساعدتری برای پیاده سازی الگوی فشرده برخوردارند، ولی محله هایی مثل بی بی سرروزه که مقدار Qj به دست آمده بیشترین اختلاف را با سایر محلات دارد از کمترین پتانسیل و ظرفیت لازم برخوردار است. طبق نتایج الگوی رشد در اکثر محلات، فرم پراکنده ای را نشان می دهد که در صورت توجه به مزایای فرم فشرده و در سایه برنامه ریزی صحیح و مدیریت کارآمد، می تواند پایداری بیشتری را برای محلات ایجاد نماید.
برنامه ریزی راهبردی توسعه پایدار شهر جدید اندیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
57 - 75
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری کامل ترین قرارگاه های انسان را تشکیل می دهند و</strong> </strong> دربردارنده مراکز مهم اقتصادی، علمی، تفریحی، پزشکی می باشند و همچنین از جاذبه های فرهنگی، تاریخی و طبیعی برخوردارند</strong> .</strong> به</strong> </strong> موازات افزایش تعداد افراد ساکن در شهرها، محیط زیست</strong> </strong> شهری نیز بیشتر به چالش کشیده می شود و پیامدهای منفی بسیاری به همراه خواهد داشت. ازاین رو توجه به ابعاد پایداری شهری، می</strong> </strong> تواند به ایجاد شهری پایدار و در تعامل و هماهنگی با محیط</strong> </strong> زیست کمک کند. هدف کلی پژوهش، ارائه راهبرد برتر پایداری در شهر جدید اندیشه و هدف جزئی آن تحلیل عوامل درونی و عوامل بیرونی مربوط به پایداری در محدوده مذکور است. الگوی حاکم بر پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، هدف</strong> </strong> گرا است. شیوه گردآوری داده</strong> </strong> ها اسنادی- میدانی بوده و نوع داده</strong> </strong> ها، کمی- کیفی (پرسشنامه</strong> </strong> ای) می</strong> </strong> باشد. تجزیه وتحلیل داده</strong> </strong> ها به</strong> </strong> وسیله مدل سوات و برنامه</strong> </strong> ریزی استراتژیک کمی انجام پذیرفت. یافته</strong> </strong> های پژوهش نشان می</strong> </strong> دهد که عواملی با ماهیت کالبدی، خدماتی، اقتصادی، دسترسی و حمل ونقل به پایداری در شهر جدید اندیشه کمک نموده اند و مهم ترین عواملی که پایداری را در آن تحدید می کنند، ماهیت اجتماعی، زیست محیطی دارند و مهم ترین راهبرد برای تقویت پایداری در شهر جدید اندیشه عبارت است از توجه به رعایت عدالت در توزیع خدمات و امکانات به گونه ای که مانع از مهاجرت شهروندان به پایتخت شود.</strong>