فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۳ بهار ۱۳۹۵ شماره ۴
55 - 60
حوزههای تخصصی:
آثار و زندگی نامه هنرمندان، نویسندگان و شاعران از زمان های بسیار دور گردشگران را به سمت مکان های مرتبط با زندگی، آثار و قهرمانان آثار این نویسندگان و شاعران جلب کرده است. گردشگری ادبی نوعی از گردشگری فرهنگی است که در حیطه گردشگری میراث دسته بندی می شود. گردشگری ادبی فرایند بازدید از مکان ها و جاذبه هایی است که با نویسندگان و شاعران و آثار آنها پیوند دارند. این پژوهش از نوع توصیفی و کتابخانه ای است که به موضوع مدیریت و برنامه ریزی گردشگری ادبی می پردازد. این پژوهش ابتدا به معرفی مفاهیم گردشگری ادبی، گردشگر ادبی و تأثیر ادبیات بر گردشگری می پردازد، سپس مدیریت و برنامه ریزی مکان های مقصد گردشگری ادبی را بررسی نموده و به معرفی مفاهیم مربوط به انگاره گردشگری مقصد ادبی می پردازد.
شناسایی قلمروهای برفی ایران به روش تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
241 - 258
حوزههای تخصصی:
برف از منابع اصلی بیلان آب، جریان های سطحی بهاری، سفره های آب زیرزمینی، رودخانه ها و چشمه ها محسوب می شود و در مناطق کوهستانی و عرض های جغرافیایی بالا اهمیت زیادی دارد. به دلیل اهمیت این موضوع پژوهش حاضر با هدف شناسایی و خوشه بندی ایستگاه های برفی کشور انجام شد. در این راستا شناسه های هوای حاضر از 304 ایستگاه همدید طی دوره 2010-1951 مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا ۱۶ شناسه که صرفاً متعلق به برف بود جداسازی و سپس نقشه های توزیع مکانی هر شناسه ترسیم و از نظر مکانی بررسی شدند. نتایج حاکی از آن است که بارش برف تنها در 251 ایستگاه رخ داده و تراکم آنها عمدتاً در محور شمال غرب- جنوب شرق و محور کوهستانی البرز و زاگرس می باشد. در این میان شناسه های 70، 71، 73، 22 و 72 به ترتیب دارای بیشترین فراوانی ثبت در ایستگاه های مورد مطالعه بوده اند. در نهایت با اعمال تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی بر روی داده های درصد فراوانی برف، ایستگاه های همدید به سه خوشه اصلی تفکیک شدند. این تحلیل نشان داد که ایستگاه های برفی ایران عمدتاً در سه خوشه اصلی شامل خوشه کوهستانی مرتفع، کوهستانی کم ارتفاع و پایکوهی دسته بندی می شود. لازم به ذکر است خوشه سوم به دلیل پراکندگی زیاد به دو زیرخوشه پایکوهی و کم ارتفاع پایکوهی و ساحلی قابل تفکیک است. بررسی ها نشان داد که در ایران بارش برف بشدت تابع ارتفاع و عرض جغرافیایی است بین ارتفاع و عرض جغرافیایی ایستگاه ها رابطه معکوس معنادار وجود دارد از سوی دیگر بین ارتفاع و درصد فراوانی برف رابطه مستقیم معنادار وجود دارد؛ اما درصد فراوانی برف با عرض جغرافیایی رابطه معناداری نشان نمی دهد این موضوع حاکی از آنست که نقش ارتفاع در بارش برف به مراتب بیشتر از عرض جغرافیایی است.
طراحی چارچوب مشارکت عمومی -خصوصی در گردشگری برمبنای فراترکیب مطالعات پیشین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
251 - 276
حوزههای تخصصی:
مشارکت عمومی خصوصی از دغدغه های ذهنی محققان در حوزه های مختلف ازجمله صنعت گردشگری بوده است. از یک سو، محدودیت منابع، کمبود سرمایه، نبود تخصص، نبود دسترسی به نیروی انسانی و از سوی دیگر، وظیفه دولت ها در تأمین نیازهای عمومی سبب شده است تا دولت ها بخش خصوصی را شریکی قابل تأمل بدانند. آنچه مسلم است، شناخت ابعاد مختلف این شراکت میان دو بخش خصوصی و دولتی احتمال موفقیت آن ها در هر صنعتی ازجمله گردشگری را افزایش خواهد داد. از این منظر، هدف از پژوهش حاضر طراحی چارچوبی برای مشارکت عمومی خصوصی در گردشگری بنابر یافته های مطالعات پیشین است. بهترین روش برای یک پارچه سازی تفاسیر یافته های پیشین روش فراترکیب است. بنابراین از روش مزبور با پیگیری شش گام بهره گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش مطالعات انجام شده در زمینه مشارکت عمومی خصوصی بوده که با جست وجو در برترین پایگاه های اطلاعاتی مرتبط، 244 مقاله در دسترس شناسایی شده است. پس از آن، مقالات بر اساس عنوان و چکیده و محتوا غربال شده اند. در نهایت، متن مقاله های منتخب (41 مقاله)، با استفاده از نسخه 10 نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA)، تحلیل و کدگذاری شده است. بنابر نتایج می توان عوامل مؤثر بر مشارکت عمومی خصوصی در گردشگری را در قالب دو مقوله اصلی عوامل درونی و عوامل بیرونی مدنظر قرار داد. عوامل درونی با مشارکت عمومی خصوصی ارتباط مستقیم دارند و دربردارنده مفاهیمی همچون محتوای مشارکت، ذی نفعان، اهداف، وظایف و منافع طرفین اند. عوامل بیرونی دخالت مستقیم ندارند و در کنترل این شکل از مشارکت نیستند. عوامل بیرونی عوامل فنّاورانه اطلاعاتی، اجتماعی فرهنگی، قانونی حقوقی، مالی اقتصادی، محیطی و سیاسی دولتی را دربر می گیرند
واکاوی روند تغییرات میانگین دمای رویه ایران با بهره گیری از داده های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
93-109
حوزههای تخصصی:
دمای رویه زمین، فراسنجی کلیدی در فیزیک فرآیندهای رویه زمین در مقیاس منطقه ای و به ویژه جهانی است. نزدیک به دو دهه است که از اندازه گیری دمای رویه توسط سنجنده مودیس می گذرد. واکاوی وردش های مکانی دمای رویه می تواند ما را در شناخت رفتار این فرا سنج کلیدی یاری کند. هدف از این پژوهش واکاوی روند تغییرات دمای رویه در گستره ایران است. بدین منظور از داده های دمای رویه زمین سنجنده مودیس ترا (MOD11A1) در دوره زمانی 1379-1398 به صورت روزانه و با تفکیک مکانی 1 × 1 کیلومتری بهره گرفته شد. پس از استخراج داده ها در گستره ایران، روند دمای رویه گستره ایران بر روی 1884077 یاخته به کمک آزمون من کندال موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بیشترین گستره روند افزایشی دمای رویه در فصل زمستان در ماه دی، بهمن و اسفند قابل مشاهده است و بیشتر روند های افزایشی معنی دار نیز در ارتفاعات دیده می شود که این موضوع می تواند در ارتباط با کاهش پوشش برفی و کاهش سپیدایی در این نواحی باشد. بررسی روند دمای رویه در فواصل ارتفاع 100 متر نیز نشان داد که در دی ماه تمامی سطوح ارتفاعی دارای روند افزایشی در دمای رویه است که این روند افزایشی در سطح 05/0 معنی دار است.
عوامل مؤثر بر رفتار دفع نهایی پسماندهای خانگی توسط زنان روستایی در شهرستان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
45 - 64
حوزههای تخصصی:
تحقیق توصیفی پیمایشی حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر رفتار دفع نهایی پسماندهای خانگی زنان روستایی صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق کلیه خانوارهای روستایی شهرستان قزوین بودند (31338=n)، که با استفاده از رابطه کوکران، حجم نمونه 247 نفر محاسبه و از طریق روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب شد. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن از طریق نظرسنجی از صاحب نظران در این زمینه تأیید شد. پایایی ابزار تحقیق نیز از طریق مطالعه مقدماتی روی 25 آزمودنی و محاسبه آلفای کرونباخ بزرگ تر از 7/0 برای بخش های مختلف تأیید شد. نتایج نشان داد که زنان روستایی برای دفع انواع پسماندهای خانگی از ده رفتار دفع متفاوت استفاده می کنند. همچنین، نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که به طور کلی، متغیرهای دانش، مشارکت اجتماعی، مسئولیت پذیری زیست محیطی، اعتماد اجتماعی، منزلت اجتماعی، انسجام اجتماعی، میزان رضایت مندی، سن، درآمد و سطح تحصیلات بر رفتارهای دفع پسماندهای خانگی مؤثرند.
پویایی شناسی تاثیر عوامل منتخب امنیت غذایی بر امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
256 - 288
حوزههای تخصصی:
وقوع جنگ های جهانی اول و دوم باعث گردید قدرت نظامی به عنوان امنیت ملی به کشورهای جهان القاء شود، اما با فروپاشی ابرقدرت شرق سطوح گوناگی برای امنیت ملی مطرح شد که این برداشت را تحت الشعاع قرار داد. پژوهشگران علوم سیاسی معاصر، ابعاد مختلفی را برای امنیت ملی برشمرده اند. با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک کشور ایران و اهمیت تقویت امنیت ملی، شناسایی عوامل موثر بر آن ضروری است. یکی از این عوامل، امنیت غذایی است که چگونگی تاثیر آن بر امنیت ملی در این تحقیق بررسی شده است. عوامل امنیت غذایی و معیارهای امنیت ملی در پژوهش های انجام شده، شناسایی شد. با استفاده از پرسشنامه فازی چگونگی تاثیر هریک از عوامل امنیت غذایی بر امنیت ملی، از دیدگاه خبرگان منتخب اخذ شد. با بکارگیری تکنیک تاپسیس فازی، عوامل امنیت غذایی به ترتیب تاثیر بر امنیت ملی مرتب شدند. از یک مدل پویایی سیستم برای شبیه سازی تاثیر عوامل منتخب امنیت غذایی بر امنیت ملی استفاده شد. نتایج حاصل بیانگر تاثیر مثبت سلامت و کیفیت مواد غذایی و سرعت پاسخگویی و تاثیر منفی قیمت واحد بر امنیت ملی است، همچنین متغیر سرانه مصرف تا رسیدن به حد تعادل دارای تاثیر مثبت و بیشتر از حد تعادل دارای تاثیری منفی بر آن است.
پیوند بندال های اوراسیا- اطلس شمالی با ماه های تر و خشک فراگیر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
83 - 104
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی ارتباط بلاکینگ های اوراسیا- اطلس شمالی با ماه های تر و خشک فراگیر در ایران نوشته شد. داده های تحقیق شامل: بارش 43 ایستگاه سینوپتیک ایران، داده های ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 و مؤلفه های بلاکینگ از سال 1973 تا 2018 می باشد. برای مطالعه بلاکینگها از شاخص بلاکینگ (BI) استفاده شد؛ و برای استخراج ماه های خشک و تر نیز از شاخص ZSI استفاده شد. برای بررسی ارتباط مؤلفه های بلاکینگ با خشکسالی و ترسالی ها نیز از همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج بررسی داده های بارش نشان داد که ماه های خشک تقریباً 3 برابر بیشتر از ماه های تر رخ داده است. نتایج نشان داد که بلاکینگ رکس و بریده کم فشار بیشترین قدرت و شدت را در منطقه اطلس شمالی داشته اند. بررسی ارتباط ماهانه مؤلفه های بلاکینگ با ماه های تر و خشک فراگیر نشان داد که ارتباط ماه های تر با فراوانی و شدت مستقیم و معنادار بوده است. با رشد فراوانی و شدت بلاکینگ ترسالی ها نیز افزایش پیدا کرده اند؛ و هر زمان که شدت و فراوانی کمتر شده است. ترسالی نیز کاهش یافته و ماه های خشک فراگیر در ایران نیز رشد کرده اند. از لحاظ موقعیت مکانی نیز هسته بلاکینگ های تشکیل شده بین عرض 30 تا 55 درجه شمالی و طول 30 + تا 30 - در منطقه اطلس بیشترین اثر را در ترسالی های فراگیر ایران داشته اند، چراکه تشکیل بلاکینگ ها در پهنه آبی انرژی و قدرت بیشتری برای تحت تأثیر قرار دادن سرزمین ها در مسیر خود دارند؛ اما هر زمان که بلاکینگ ها در طول 50 تا 90 درجه شرقی شکل گرفته اند خشکی فراگیر بیشتر شده است. نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره بین مؤلفه های بلاکینگ و ترسالی (خشکسالی) نشان داد که اثر مؤلفه های بلاکینگ بر ترسالی های ایران حدود 96 درصد و خشکسالی حدود 84 درصد بوده است.
تغییرات فضایی فقر شهری در نورآباد ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی، در کشورهای درحال توسعه شهری شدن فقر را موجب می شود. فقر پدیده ای چندبعدی است که درنتیجه ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی، ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﻀﺎﯾﯽ ﻧﻮاﺣﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺷﻬﺮ را دارای ﺗﻀﺎدﻫﺎی ﺑﺎرز و آﺷﮑﺎری می کند. هدف ازپژوهش حاضر تحلیل پراکنش فضایی شاخص های فقر در شهر نورآباد ممسنی و مقایسه میزان آن در سه دوره آماری 1385، 1390 و 1395 می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی می باشد. داده های خام پژوهش از بلوک های آماری شهر نورآباد استخراج شده است. برای بی مقیاس سازی شاخص ها از روش فازی و همچنین به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی، لکه های داغ و همچنین خودهم بستگی فضایی موران در محیط نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد فقر در نورآباد ممسنی الگوی توزیع خوش ه ای و خودهم بستگی فضایی دارد. در سال 1385 پهنه فقر 26/73 درصد از مساحت و 39/25 درصد از جمعیت شهر را در برگرفته بود که این پهنه در سال 1395 به46/18درصد از مساحت و46/85 درصد از جمعیت افزایش یافت. این پهنه نواحی غربی و مرکزی شهر را در برمی گیرد. از سوی دیگر پهنه ی مرفّه که در سال 1385 حدود 44/16 درصد از مساحت و9/47 درصد از جمعیت شهر را در برمی گرفت در سال1395 به30/67 درصد از مساحت و33/87 درصد از جمعیت افزایش یافت. این پهنه بیش تر در نواحی شمال غرب و جنوب شرق دیده می شود. بررسی روند تغییرات نشان می دهد، هم پهنه مرفه و هم پهنه فقیر روند افزایشی داشته و در بین سال های 1385 تا 1395به تدریج338/28 و 46/37 درصد افزایش در جمعیت و 187/71 و 166/31 درصد افزایش در مساحت داشته است، از سوی دیگر روند کاهشی طبقه متوسط با53/91 درصد کاهش در جمعیت و 42/04 درصد کاهش در مساحت نشان دهنده ی نابرابری فضایی و ایجاد شکاف طبقاتی عمیقی است که در ساختار فضایی شهر نورآباد ممسنی دیده می شود.
پهنه بندی خطر سیل با استفاده از مدل هیدرولیکی HEC- RAS و Arc GIS (مطالعه موردی: حوزه آبخیز چشمه کیله شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
15 - 28
حوزههای تخصصی:
در فرهنگ بین المللی، سیلاب به جریان آب با دبی بالا گفته می شود که طی آن آب بالا آمده و زمینهای اطراف را که معمولاً زیر آب نیستند غرقاب می کند و به تبع آن مخاطراتی را به همراه خواهد داشت. از دیر باز به علت وجود شرایط مناسب، اکثر فعالیت های اقتصادی و اجتماعی در این گونه مناطق صورت می گیرد. لذا در این مناطق تعیین میزان پیشروی سیلاب و ارتفاع آن نسبت به رقوم سطح زمین با توجه به دبی سیلاب با دوره های برگشت مختلف که تحت عنوان پهنه بندی سیلاب صورت می گیرد حائز اهمیت فراوانی است. در این راستا، رودخانه چشمه کیله شهرستان تنکابن دارای پهنه های وسیع حاشیه رودخانه می باشد و اکثر فعالیت های اقتصادی و اجتماعی در آن صورت می گیرد که با توجه به شرایط طغیانی و سیل های اتفاق افتاده، برای پهنه بندی خطر سیلاب انتخاب شد. در این تحقیق ابتدا مقاطع عرضی با استفاده از نقشه توپوگرافی با مقیاس 1:1000 در محیط Arc/GIS و الحاقیه HEC-GeoRAS استخراج شدند. سپس خروجی های حاصل از HEC-GeoRAS به نرم افزار هیدرولیکی HEC- RAS وارد شد. در مدل HEC-RAS، با وارد کردن ضرایب زبری مانینگ، دبی سیل با پنج دوره بازگشت 2، 5، 10، 25، 50 و 100 ساله مدل اجرا شده، پروفیل سطح آب در مسیر جریان برآورد شده و با استفاده از اطلاعات خروجی این نرم افزار پهنه سیل گیر برای دوره برگشت های مختلف در سیستم اطلاعات جغرافیایی ترسیم شد. نتایج بدست آمده در این تحقیق نشان داد که هر چه دوره بازگشت طولانی تر شود سطح وسیع تری از اراضی تحت تاثیر سیل قرار می گیرد. همچنین بیشترین سطح سیلابی مربوط به اراضی زراعی به وسعت 24/6 هکتار می باشد و بعد از آن اراضی مسکونی با وسعت 94/3 هکتار، جنگلی 92/2 هکتار و باغی 8/0 هکتار می باشد.
تحلیل فراوانی رودبادهای مرتبط با رخداد طوفان های حوضه آبریز ارمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به تحلیل فراوانی رودبادهای مرتبط با رخداد طوفان های حوضه آبریز ارمند با بهره گیری از رویکرد محیطی به گردشی پرداخته شده است. در این راستا، از پایگاه داده بارش روزانه ایستگاه های سینوپتیک چهارمحال و بختیاری استفاده شده است، طی سال های 1352-1383 (طی 11315 روز) روی یاخته هایی به ابعاد 14*14 کیلومتر، به روش کریجینگ میانیابی و ترسیم شد و فراگیرترین بارش های منطقه بر اساس شاخص پایه صدک 99 ام، برای تحلیل گزینش شد. فراوانی رودبادها و موقعیت آنها در محدوده وسیعی از صفر تا 120 درجه شرقی و صفر تا 80 درجه شمالی در 2 تراز 250 و 300 هکتوپاسکال طی 4 دیده بانی همدید در ساعت های 00:00، 06:00، 12:00 و 18:00 گرینویچ بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که رودبادها از نظر زمانی در تراز 250 هکتوپاسکال در ساعت 06:00 فراوانی بالایی را نشان می دهد؛ در تراز 300 هکتوپاسکال عمدتاً در ساعت 18:00 بر روی منطقه مطالعاتی نمودی آشکار دارند. درعین حال، میانگین سرعت رودبادها روی نقشه ها در این ساعت ها که از یک سو منطبق بر رخداد بیشینه فراوانی رودبادها و از دیگر سو مقارن با وقوع بیشینه سرعت رودبادها در پهنه مطالعاتی است؛ بیانگر قرارگیری ربع چهارم هسته رودباد (که باافزایش تاوایی مثبت و همچنین واگرایی سطوح فوقانی و همگرایی سطوح پایین جو همراه است) بر روی حوضه آبریز ارمند است. به طورکلی، کشیدگی رودباد در تراز 300 هکتوپاسکال در اغلب موارد در ساعت 18:00 نشان از ضخامت لایه ناپایدار دارد که می تواند بارش های حدی و فراگیر را در حوضه آبریز ارمند ایجاد نماید.
فرایند خروج فضاهای جغرافیایی از تک متن گرایی، در جامعه شبکه ای (چرخه ها و چرخش ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۹
10.22067/pg.v4i9.76681
حوزههای تخصصی:
فضای جغرافیایی یک تولید اجتماعی و تا حدود زیادی یک درهم تنیده ی سامان مند و معناداری است که نه تنها رو به آینده باز است بلکه جوامع انسانی سعی می کنند آن را بر مبنای اهداف و خواسته های خود سامان بخشند. بنابراین فضای جغرافیایی را می توان یک متنِ تولید شده و معنادار اجتماعی دانست. در فضاهای جغرافیایی فرایندها و قدرت های بی شمار اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... وجود دارد که هر گفتمانی ، سعی دارد تا آنها را در راستای اهداف خویش همسو نماید و متن ویژه ی خود را بیافریند. این نوشتار با روشی تحلیلی منطقی، به دنبال تبیین «چرایی و چگونگی روانه شدنِ فضاهای جغرافیایی از تک متن گرایی به چند متن گرایی و سرانجام بینامتن گرایی در بستر جامعه ی شبکه ای» است؛ با این پرسش که: «چه چیزی فضاهای جغرافیایی را از تک متن گرایی به چند متن گرایی و سپس بینامتن گرایی روانه می سازد؟ و چگونه؟». نتایج گویای این است که خرد-گفتمان ها به کمک شبکه های اطلاعاتی ارتباطی جهانی، نامحدود، متکثر، و غیرقابل کنترل توسط گفتمان مسلط، فرصتِ زاده شدن و دیده شدن پیدا می کنند و با اثرگذاری و واردشدن به چرخه ی گفتمان مسلط، متن فضاهای جغرافیایی را به سوی چندمتنی و بینامتنی روانه می کنند. بنابراین، چرخه های تک گویی- تک گفتمانی، چندگویی چند گفتمانی و گفت وگویی - بینا گفتمانی به ترتیب فضاهای جغرافیاییِ تک متن، چندمتن و بینامتن را ساخته و پرداخته می کند.
تبیین اثرگذاری ژئواکونومی در رقابت های عربستان و قطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
1 - 26
حوزههای تخصصی:
رقابت و تنش های سال های اخیر عربستان سعودی و قطر، موضوعی ریشه دار بوده که نباید دلایل آن را صرفا در مسائل هویتی، ایدئولوژیکی و سیاسی جستجو کرد. مهمترین وجه رقابتهای این دو کشور ناشی از انگیزه های ژئوپلیتیکی متأثر از پویایی هایی ژئواکونومیکی است. اولین نشانه این رقابت ها از سال 1995 و در نتیجه اختلافات طولانی بر سر منابع گاز طبیعی به وجود آمد. از همان زمان گاز طبیعی به عنوان مهمترین پیشرانه رقابتهای دو کشور محسوب شده است. سوال اصلی این مقاله چگونگی اثرگذاری مولفه های ژئواکونومیکی در رقابتهای قطر و عربستان است و از این رو با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانه ای و بررسی تمام اطلاعات در دسترس در پی تبیین ژئواکونومیکی رقابتهای عربستان و قطر از منظر اقتصاد سیاسی به عنوان یکی از پایه های اصلی تحلیل مناسبات ژئوپلیتیکی است. نتایج نشان می دهد، ابعاد مختلف رقابتهای ژئواکونومیکی قطر و عربستان را می توان در مسائلی چون کنش های منطقه ای رقابت گازی عربستان و قطر، کنشهای بین المللی رقابت گازی قطر و عربستان، رقابت در سرمایه گذاری های بین المللی، رقابت خطوط هواپیمایی و توریسم، رقابت در حوزه رسانه ای و رقابت های ورزشی دسته بندی کرد.واژگان کلیدی:ژئوپلیتیک، ژئواکونومی، اقتصاد سیاسی، عربستان، قطر.
بررسی موانع پذیرش فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی در دفاتر خدمات مسافرتی شهرستان کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
90 - 102
حوزههای تخصصی:
فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در تمامی ابعاد فعالیت های روزمره کسب و کارها نفوذ کرده و رشد و توسعه آنها را تحت تاثیر قرار داده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع پذیرش فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی در کسب وکارهای خرد و متوسط گردشگری با تمرکز بر دفاتر خدمات مسافرتی کرج انجام شده است. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی است و از نظر شیوه انجام پژوهش در زمره پژوهش های توصیفی- پیمایشی جای می گیرد. جامعه آماری این پژوهش شامل 90 دفتر خدمات مسافرتی شهر کرج است و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان 73 مورد از دفاتر مذکور برآورد و پرسشنامه نزد آنان تکمیل گردید. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که عوامل محیطی، سازمانی، فنی، جنگ قیمتی رقبا، وب سایت های غیرکاربرپسند، فقدان زمان برای بهبود فعالیت های کسب و کار الکترونیک و فقدان تلاش های بازاریابی گسترده دارای تاثیر معناداری بر پذیرش فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی توسط دفاتر خدمات مسافرتی فناوری هستند.
بررسی رابطه اصالت برند و عشق به برند با توجه به نقش نیاز به منحصر به فرد بودن در هتل های پنج ستاره شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سرمایه گذاری در روابط مصرف کننده با برند به موضوع اساسی برای بسیاری از شرکت هایی که به دنبال بقا و کسب سود مستمر از طریق مشتری هستند، تبدیل شده است. هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین اصالت برند و عشق به برند با ملاحظه نقش نیاز به منحصر بفرد بودن در هتل های پنج ستاره شهر مشهد می باشد. این تحقیق بر حسب هدف کاربردی و براساس شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی و همبستگی است. ابزار اندازه گیری در این مطالعه، پرسشنامه با طیف لیکرت پنج گزینه ای و شامل 23 گویه است. همچنین جهت تعیین پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب استفاده شده است که مقدار بدست آمده مورد تأیید می باشد. نمونه آماری این تحقیق 223 نفر از میهمانان هتل های پنج ستاره شهر مشهد می باشند. داده های آماری گردآوری شده طی 6 ماهه اول سال 1397میباشد. جهت تحلیل توصیفی داده ها از نرم افزار SPSS و جهت آزمون فرضیات با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری ( SEM ) و با کمک نرم افزار Smart PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهدکه بین اصالت برند و عشق به برند رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، اما نیاز به منحصر بفرد بودن، رابطه اصالت برند بر عشق به برند را در بین مهمانان هتل های پنج ستاره شهر مشهد تعدیل نمی کند.
شناسایی چالش های مدیریت اوقات فراغت ورزشی در بحران کووید- 19
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
123 - 141
حوزههای تخصصی:
با ظهور بیماری کووید-19 در جهان، بسیاری از خانواده ها و مدیران با چالش نحوه مدیریت اوقات فراغت ورزشی روبه رو شده اند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی چالش های پیش روی مدیریت اوقات فراغت ورزشی در دوران بیماری کووید-19 بود. روش پژوهش، از نظر پارادایم، تفسیری و، به لحاظ روش شناسی، کیو است. جامعه پژوهش شامل متخصصان و استادان دانشگاه با دانش کامل درخصوص اوقات فراغت ورزشی جوامع و خبرگان سیاست گذار در مباحث ورزشی این بحران از ایران بودند که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. با تعداد 23 مصاحبه شونده، داده های گردآوری شده به اشباع نظری رسید. از میان مصاحبه های عمیق با خبرگان و پیشینه پژوهش، 29 عبارت شناسایی و، با تحلیل عاملی کیو، 7 الگوی ذهنی مشخص شد. براساس یافته ها، چالش های مدیریت اوقات فراغت ورزشی به ترتیب اولویت عبارت اند از توجه به مباحث اقتصادی، زیرساختی، سازمانی، امور ورزشکاران، سبک های زندگی و مسائل قرنطینه شوندگان بود. پیشنهاد می شود، برای برون رفت از این چالش ها، برنامه هایی جایگزین، با توجه به پروتکل های بهداشتی و راهکارهای جدید ارائه شده در این پژوهش، درنظر گرفته شوند.
سطح بندی منطقه ای آسیب پذیری به خشک سالی در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشک سالی یکی از پدیده های طبیعی است که خسارت های زیادی را به زندگی انسان و اکوسیستم های طبیعی وارد می سازد . به طور کلی خشک سالی عبارت است از کمبود بارش باران نسبت به میزان نرمال یا آنچه انتظار می رود، زمانی که از یک فصل یا یک دوره ی زمانی طولانی تر بوده و برای رفع نیازها ناکافی باشد . خشک سالی موجب وارد آمدن خسارات به بخش کشاورزی می شود. میزان آسیب پذیری بخش کشاورزی در هر منطقه به سه عامل میزان در معرض خشکسالی بودن، میزان حساسیت نسبت به خشکسالی و ظرفیت سازگاری با خشکسالی بستگی دارد . این آسیب ها اثرات منفی زیادی بر زندگی و معیشت کشاورزان می گذارد. لذا شناسایی مناطق آسیب پذیر و سنجش میزان آن با اهمیت تلقی می شود . مفهوم آسیب پذیری برای اولین بار از سوی اوکیف و همکاران ، به کار گرفته شد. از جمله تعاریف آسیب پذیری که به طور گسترده ای به کار رفته، تعریف زیر است: آسیب پذیری به طور معمول نشان دهنده درجه ای از آسیب است که یک سیستم به دلیل مواجه شدن با خطر تجربه می کند. مدل شناخته شده و تائید شده برای ارزیابی آسیب پذیری توسط هیئت ﺑﯿﻦ دوﻟﺘﯽارائه شده است. استان گلستان به عنوان یکی از قطب های مهم کشاورزی وابستگی زیادی به میزان بارش های سالانه دارد. در اثر نوسانات بارندگی و بروز خشک سالی در برخی مناطق استان، ﮐﺎﻫﺶ رﻃﻮﺑﺖ ﺧﺎک و ﻫﻮا و در نتیجه ﮐﺎﻫﺶ ﺗﻮﻟﯿ ﺪ و ﻋﻤﻠﮑ ﺮد ﻣﺤﺼﻮﻻت ﮐﺸﺎورزی اتفاق افتاده که موجب آسیب شدید به معیشت خانوارهای کشاورز شده است. بنابراین هدف تحقیق حاضر مقایسه آسیب پذیری به خشک سالی در بین شهرستان های استان گلستان به تفکیک سه مؤلفه (در معرض قرار گرفتن، حساسیت و سازگاری) است. نخست شاخص های مناسب برای سنجش آسیب پذیری به خشک سالی به تفکیک سه مؤلفه موردنظر شناسایی و داده های مربوط به شاخص ها جمع آوری شد. وزن شاخص ها از طریق مدل آنتروپی شانون استخراج و با روش تاپسیس شاخص ترکیبی به تفکیک سه مؤلفه آسیب پذیری تدوین شد. نتیجه نهایی شاخص ترکیبی با لایه های GIS شهرستان های استان گلستان تلفیق شد، و سطح آسیب پذیری شهرستان های به تفکیک مؤلفه های مورد نظر مشخص شد.نتایج نشان داد که در بعد در معرض قرار گرفتن بندرگز، مراوه تپه، بندرترکمن به ترتیب در رتبه های اول تا سوم قرار دارند و در معرض خشک سالی هستند. شهرستان های آزادشهر، گالیکش و بندرترکمن به ترتیب در رتبه های اول تا سوم بیش ترین میزان حساسیت به خشک سالی قرار دارند. شهرستان های گمیشان، گالیکش و مراوه تپه به ترتیب بیش ترین سازگاری را به خشک سالی دارند. در نهایت نتایج محاسبه شاخص آسیب پذیری کل نشان داد که شهرستان های مرواه تپه و بندرترکمن آسیب پذیرترین مناطق نسبت به خشک سالی در استان گلستان محسوب می شوند .
ارزیابی و عدم قطعیت آسیب پذیری شهرها ناشی از زلزله با مدل FAHP (نمونه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله یک تهدید جدی برای جوامع بشری محسوب می شود. علاوه بر شرایط زمین شناسی و نوع گسل، عوامل مختلف محیطی، کالبدی و اجتماعی در تشدید میزان آسیب پذیری ناشی از آن تأثیر خواهند گذاشت. کشور ایران ازجمله زلزله خیزترین کشورهای دنیا به حساب می آید و تاکنون تلفات زیاد مالی و جانی متوجه بسیاری از استان ها و شهرهای آن شده است. شهر سنندج نیز به عنوان مرکز استان کردستان در غرب کشور به دلیل وجود گسل های مریوان - سیرجان، زاگرس، تراکم بالای جمعیت و... (عوامل طبیعی و انسانی) دارای شرایط نامساعدی است. به همین دلیل ارزیابی خطر ازجمله برنامه های مهم در مدیریت پیش از بحران به حساب می آید. در فرایند ارزیابی خطر، انتخاب فاکتورها و معیارهایی که بیشترین میزان تأثیر در تشدید یا کاهش آسیب رادارند امری مهم و تخصصی محسوب می شود. هدف این پژوهش ارزیابی آسیب پذیری شهر سنندج در برابر زلزله است که با انتخاب 13 لایه از معیارهای طبیعی، کالبدی و اجتماعی و انتخاب اوزان لایه ها برمبنای پژوهش های و منابع سابق با استفاده از نرم افزارهای ArcGIS و IDRISI اقدام به ارزیابی نقشه خطر از طریق مدل FAHP گردید. با توجه به نتایج حاصل، مدل ترکیبی Fuzzy-AHP به عنوان مدل بهینه شناخته شد؛ و خروجی به صورت نقشه و درصد آسیب پذیری هر طیف استخراج گردید. نتایج حاصل حاکی از آسیب پذیری بالا در مناطق 1 و 2 شهر سنندج ازجمله محلات قطارچیان، گلشن، بعثت، تازه آباد، جورآباد، تپه شیخ صادق و عباس آباد و در منطقه 3 کلکه جار، مبارک آباد، ویلاشهر و شهرک بهاران است که آسیب پذیری در مناطق جنوبی شهر ناشی از شرایط محیطی و در مناطق شمالی بیشتر تحت تأثیر ویژگی های کالبدی و اجتماعی است.
شناسایی مناسب ترین راهبردهای بیابان زایی به روش بردار ویژه و مدل ویگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
41-60
حوزههای تخصصی:
بیابان زایی عبارتست از تخریب اراضی در نواحی خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب که در نتیجه عوامل گوناگون از جمله تنوع اقلیمی و فعالیت های انسانی حادث می شود. توسعه بیابان محدودیت های بسیاری از لحاظ کشاورزی، تأمین مواد غذایی، پرورش دام، توسعه صنعت و ارائه هزینه های خدماتی ایجاد می نماید. این پدیده فرایندی است که به تدریج توسعه و تشدید یافته و هزینه های اصلاح آن بشکل تصاعدی افزایش می یابد، لذا با توجه به محدودیت منابع و حساسیت مناطق بیابانی ارائه راهبردهای بهینه مقابله با بیابانی شدن به صورت بومی از ضروریات امر و شرط لازم دستیابی به موفقیت در کنترل و کاهش اثرات این پدیده است. بنابراین این پژوهش با هدف ارائه راهبردهای بهینه به صورت نظامند و در قالب یک مدل تصمیم گیری گروهی انجام گرفت. به این منظور در ابتدا در چارچوب روش تصمیم گیری چند شاخصه و با استفاده از تکنیک بردار ویژه، ارجحیت شاخص ها بدست آمد. و سپس اولویت راهبردها با استفاده از مدل ویگور مورد ارزیابی قرار گرفت. با ارزیابی شروط انتخاب راهبردهای بهینه در چارچوب مدل مذکور ملاحظه شد که، راهبردهای جلوگیری از تبدیل و تغییر نامناسب کاربری اراضی (A18) با شاخص ویگور معادل صفر( )، توسعه و احیاء پوشش گیاهی (A23) با شاخص ویگور و تعدیل در برداشت از منابع آب زیرزمینی (A31) با شاخص ویگور به ترتیب به عنوان مهمترین راهبردهای بیابانزدائی در منطقه می باشند. بنابراین پیشنهاد شد که در طرح های کنترل و کاهش اثرات بیابانزایی و احیاء اراضی تخریب یافته، نتایج و رتبه بندی به دست آمده مورد توجه قرار گیرد. بیابان زایی عبارتست از تخریب اراضی در نواحی خشک، نیمه خشک و خشک نیمه مرطوب که در نتیجه عوامل گوناگون از جمله تنوع اقلیمی و فعالیت های انسانی حادث می شود. توسعه بیابانمحدودیت هایبسیاریازلحاظکشاورزی،تأمینموادغذایی،پرورشدام،توسعهصنعتوارائههزینه هایخدماتی ایجادمی نماید.اینپدیدهفرایندیاستکهبه تدریجتوسعهوتشدیدیافتهوهزینه هایاصلاحآنبشکلتصاعدیافزایش می یابد، لذا با توجه به محدودیت منابع و حساسیت مناطق بیابانی ارائه راهبردهای بهینه مقابله با بیابانی شدن به صورت بومی از ضروریات امر و شرط لازم دستیابی به موفقیت در کنترل و کاهش اثرات این پدیده است. بنابراین این پژوهش با هدف ارائه راهبردهای بهینه به صورت نظامند و در قالب یک مدل تصمیم گیری گروهی انجام گرفت. به این منظور در ابتدا در چارچوب روش تصمیم گیری چند شاخصه و با استفاده از تکنیک بردار ویژه، ارجحیت شاخص ها بدست آمد. و سپس اولویت راهبردها با استفاده از مدل ویگور مورد ارزیابی قرار گرفت. با ارزیابی شروط انتخاب راهبردهای بهینه در چارچوب مدل مذکور ملاحظه شد که، راهبردهای جلوگیری از تبدیل و تغییر نامناسب کاربری اراضی (A18) با شاخص ویگور معادل صفر()، توسعه و احیاء پوشش گیاهی (A23) با شاخص ویگور و تعدیل در برداشت از منابع آب زیرزمینی (A31) با شاخص ویگور به ترتیب به عنوان مهمترین راهبردهای بیابانزدائی در منطقه می باشند. بنابراین پیشنهاد شد که در طرح های کنترل و کاهش اثرات بیابانزایی و احیاء اراضی تخریب یافته، نتایج و رتبه بندی به دست آمده مورد توجه قرار گیرد.
تجزیه و تحلیل رفتار فصلی رخدادهای سیل و تغییرات زمانی آن در آبخیزهای هیرکانی (مطالعه نمونه: آبخیز های حوضه رودخانه گرگانرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
141-156
حوزههای تخصصی:
شناسایی رفتار فصلی وقوع سیل و تغییرات آن در طی زمان در حوزه های آبخیز، امکان ادارک بهتر فرآیند های وقوع سیل، طرح ریزی بهتر پروژه های آبی و مدیریت بهتر ریسک سیل را فراهم می کند. "آمار جهتی" یک مبنای مفید برای تعیین معیار های تشابه زمان وقوع سیل است و برای تحلیل فصلی بودن زمان وقوع سیل ها کاربرد دارد. روش مذکور در مجموعه ای از 20 ایستگاه هیدرومتری در حوضه رودخانه گرگانرود واقع در شمال کشور دارای پایه زمانی مشترک 48 ساله، برای تعیین فصلی بودن رویداد های سیل و بررسی تغییرات آن ها مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور دو شاخص MDF و r ̅ که به ترتیب بیانگر میانگین زمان وقوع سیل و یکنواختی تاریخ وقوع آن ها (درجه ی فصلی بودن سیل) است، برای بررسی ویژگی ها محاسبه شد. همچنین، به منظور بررسی تغییرات طولانی مدت از نظر روز وقوع سیل در طی زمان، کل دوره آماری مشترک داده های حداکثر لحظه ای به سه دوره ی 16 ساله تقسیم شد که به صورت گذشته ی دور، گذشته ی نزدیک و حال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین زمان وقوع عمده سیل ها در حوضه رودخانه گرگانرود در دو فصل بهار و تابستان است و حدود 75% ایستگاه های هیدرومتری حوضه ، دارای 0.3≤r ̅≤0.7 می باشند که نشان دهنده ی شرایط بینابین است و در واقع نشان می دهد زمان وقوع رویداد ها به طور متوسط در یک، دو یا سه فصل پراکنده شده اند. بررسی تغییرات فصلی سیل در بلند مدت نشان می دهد که میانگین زمان رویداد سیل در حوضه رودخانه گرگانرود از گذشته تاکنون تغییر معنی داری نکرده و فقط درجه فصلی آن دچار تغییر شده است به نحوی که درجه فصلی بودن سیل از گذشته تاکنون در حال کاهش است. وجود ترکیبی از فرایندهای مختلف تولید سیل از قبیل ذوب برف و بارندگی های تابستان یا پاییز، تأثیر توأم موقعیت جغرافیایی و اندازه حوزه های آبخیز می تواند دلیل کاهش درجه فصلی سیل در این حوضه باشد. شناسایی رفتار فصلی وقوع سیل و تغییرات آن در طی زمان در حوزه های آبخیز، امکان ادارک بهتر فرآیند های وقوع سیل، طرح ریزی بهتر پروژه های آبی و مدیریت بهتر ریسک سیل را فراهم می کند. "آمار جهتی" یک مبنای مفید برای تعیین معیار های تشابه زمان وقوع سیل است و برای تحلیل فصلی بودن زمان وقوع سیل ها کاربرد دارد. روش مذکور در مجموعه ای از 20 ایستگاه هیدرومتری در حوضه رودخانه گرگانرود واقع در شمال کشور دارای پایه زمانی مشترک 48 ساله، برای تعیین فصلی بودن رویداد های سیل و بررسی تغییرات آن ها مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور دو شاخص MDF و که به ترتیب بیانگر میانگین زمان وقوع سیل و یکنواختی تاریخ وقوع آن ها (درجه ی فصلی بودن سیل) است، برای بررسی ویژگی ها محاسبه شد. همچنین، به منظور بررسی تغییرات طولانی مدت از نظر روز وقوع سیل در طی زمان، کل دوره آماری مشترک داده های حداکثر لحظه ای به سه دوره ی 16 ساله تقسیم شد که به صورت گذشته ی دور، گذشته ی نزدیک و حال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که میانگین زمان وقوع عمده سیل ها در حوضه رودخانه گرگانرود در دو فصل بهار و تابستان است و حدود 75% ایستگاه های هیدرومتری حوضه ، دارای می باشند که نشان دهنده ی شرایط بینابین است و در واقع نشان می دهد زمان وقوع رویداد ها به طور متوسط در یک، دو یا سه فصل پراکنده شده اند. بررسی تغییرات فصلی سیل در بلند مدت نشان می دهد که میانگین زمان رویداد سیل در حوضه رودخانه گرگانرود از گذشته تاکنون تغییر معنی داری نکرده و فقط درجه فصلی آن دچار تغییر شده است به نحوی که درجه فصلی بودن سیل از گذشته تاکنون در حال کاهش است.وجود ترکیبی از فرایندهای مختلف تولید سیل از قبیل ذوب برف و بارندگی های تابستان یا پاییز، تأثیر توأم موقعیت جغرافیایی و اندازه حوزه های آبخیز می تواند دلیل کاهش درجه فصلی سیل در این حوضه باشد.
معماری اکوسیستم گردشگری شهر خلاق گسترونومی با تحلیل شبکه اجتماعی (مورد مطالعه: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
105 - 126
حوزههای تخصصی:
پارادایم گردشگری خلاق در نظام معرفت افزای گردشگری، امروزه مورد اقبال قرار گرفته و بسیاری را عقیده بر این است که پایداری صنعت گردشگری، در گرو گردشگری خلّاق است. این پژوهش، که از نظر نوع تحقیق، کیفی، از منظر هدف، کاربردی و به لحاظ رویکرد گردآوری داده ها، توصیفی- تحلیلی است، به معماری اکوسیستم گردشگری شهر خلّاق گسترونومی رشت پرداخته است تا پیش زمینه ای برای توسعه ظرفیت مدیریت در این زیست بوم شبکه ای باشد. این معماری بر پایه نقش ها و بازیگران کلیدی اکوسیستم صورت پذیرفته است. بدین منظور از روش تحلیل مضمون، برای یافتن نقش های مؤثر و از روش تحلیل شبکه های اجتماعی، برای تحلیل و تفسیر نقش ها و بازیگران کلیدی آن، بهره گرفته شده است. یافته های این مطالعه را می توان در دو سطح خرد و کلان عنوان نمود. در سطح خرد، نقش ها و بازیگران کلیدی در سه طبقه «نقش هایی که در اکوسیستم اجرا می گردند»، «نقش هایی که هنوز اجرایی نشده اند» و «نقش هایی که در میانه راه مسیر اجرا هستند» تعیین و تحلیل شده اند و تبیین شده است که کنشگران کلیدی برای بهبود و توسعه اکوسیستم، باید چه رفتاری در پیش بگیرند. در سطح کلان اما نشان داده شده است که شرط لازم و کافی برای توسعه اکوسیستم گردشگری شهر خلّاق گسترونومی رشت، توسعه و بسط سرمایه اجتماعی در این شهر است. سرمایه و گنجی که بستر زایش و رویش آن رواداری، تساهل و تسامح می باشد. پر واضح است که با جذب گردشگران بین المللی، رفاه و زیست پذیری جامعه محلی این مقصد خلّاق افزایش خواهد یافت.