فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
136 - 167
حوزههای تخصصی:
رأس شمالی خلیج فارس، از جمله پهنه های دریایی در جهان است که تحدید حدود مرزهای دریایی و فلات قاره آن تاکنون تحت تأثیر دلایل و عوامل مختلف سیاسی، جغرافیایی، ژئوپلیتیکی، اقتصادی، فنی و حقوقی به سرانجام نرسیده است که مرز فلات قاره ایران و کویت از آن جمله است. در این میان پدیده سیاسی- فضایی «منطقه بی طرف/ تقسیم شده» بین کویت و عربستان به عنوان یکی از مواریث حضور و عملکرد بریتانیا در مرزبندیهای خاورمیانه، از جمله پدیده هایی است که تأثیرات خاص خود را بر فرایند تحدید حدود مرزهای دریایی خلیج فارس داشته است. منطقه بی طرف طی توافقنامه 1965 و توافقنامه تکمیلی آن در 1969 بین عربستان و کویت تقسیم گردید. بهعلاوه دو کشور عربستان و کویت در سال 2000 میلادی توافقنامه ای به امضا رساندند که مورد اعتراض ایران قرار گرفت. طی این توافق، دو کشور به اختلافاتشان بر سر مالکیت جزایر قاروه و ام المرادیم پایان دادند و مرز دریایی خود و همچنین حدود شمالی و جنوبی «محدوده توسعه مشترک» را در ورای دریای سرزمینی منطقه تقسیم شده تعیین و تحدید نمودند. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از اسناد، توافقنامه ها، منابع کتابخانه ای و اینترنتی به بررسی تأثیرات این پدیده سیاسی- فضایی بر فرایند تحدید حدود مرزهای دریایی در ضلع شمالی خلیج فارس پرداخته است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که مواد توافقنامه های مربوط به تقسیم منطقه بی طرف و تعیین مرز دریایی نه تنها موانع موجود بر سر افراز مرز فلات قاره ایران و کویت و ایران و منطقه مزبور را مرتفع نساخته است بلکه بر پیچیده تر شدن آن نیز افزوده است. بنابراین مسئله تحدید حدود مرزهای دریایی و فلات قارهدر شمال خلیج فارس علاوه بر موارد اختلافی قبلی از جمله اختلاف بر سر منابع نفتی و گازی، عدم پذیرش خطوط مبدأ و استفاده از برخی جزایر در ترسیم خط مبدأ، با پیچیدگی ها و اختلافات جدیدی از جمله توافق کویت و عربستان بر سر بهره برداری مشترک از منابع بستر منطقه تقسیم شده مواجه شده است. در حال حاضر اگرچه ایران و دو کشور مقابل، اعتراضاتی نسبت به عملکرد همدیگر در این منطقه دارند و مواضع آنها در زمینه تحدید حدود مرز منطقه بی طرف یکسان نیست، اما طرفین بر حل و فصل این مسائل از طریق مذاکره و توافق تأکید دارند و می توان گفت ابزار دیپلماسی، تفاهم و همکاری کارآمدتر از آن است که نتواند گره های پیچیده و دشوار را بگشاید.
عوامل ناکامی همه پرسی جدایی اقلیم کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
63 - 94
حوزههای تخصصی:
کشور عراق از سده 20 میلادی، با سیلی از بحران ها مواجه شده است. یکی از مهمترین و پیچیده ترین این بحران ها، روند جدایی طلبی و استقلال خواهی اقلیم کردستان است که اوج آن در برگزاری رفراندوم در مهر ماه سال 1396 به نمایش در آمد. بدون شک در صورت به بار نشستن رفراندوم جدایی اقلیم و ایجاد کشور مستقلی به نام کردستان، منطقه غرب آسیا وارد تنش های دامنه دار جدیدی می شد. و از این رو، شناخت عوامل ناکامی این پروژه بحران آفرین از منظرهای آکادمیک، سیاسی و راهبردی ضروری می نماید. مقاله حاضر در جستجوی پاسخ به این سوال اصلی است که "چرا رفراندوم جدایی اقلیم کردستان با شکست مواجه شد؟" و برای رسیدن به پاسخ این سوال، با تکیه بر منابع کتابخانه ای و رسانه ای، و با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی، مطابقت اقدامات بازیگران موثر این ماجرا (دولت عراق، ایران، امریکا، اسرائیل و ترکیه) را با این فرضیه می آزماییم: "سناریوی جدایی اقلیم کردستان از طریق رفراندوم به علت مخالفت عمده بازیگران خارجی و عدم همراهی برخی از عناصر مهم درون اقلیم کردستان، به شکست انجامید". در این مقاله با استفاده از نظریه واقع گرایی انگیزشی، تطابق توان و اقدامات بازیگران موثر در فرایند جدایی اقلیم را با انتظارات تصمیم گیرندگان به برگزاری همه پرسی جدایی، مورد موشکافی قرار می دهیم.
تحلیل الگوهای سینوپتیکی منجر به آتش سوزی جنگل در شهرستان بویراحمد (مطالعه موردی: 17 مرداد 1393)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
17 - 34
حوزههای تخصصی:
آتش سوزی جنگل همواره خسارات مالی، جانی و زیست محیطی فراوانی را در ایران و جهان به دنبال داشته است. شناسایی و پیش بینی عوامل مؤثر در وقوع این رخداد می تواند از بروز بسیار از فاجعه های انسانی و زیست محیطی جلوگیری کند. این پژوهش در راستای شناسایی الگوهای سینوپتیکی مؤثر در آتش سوزی جنگل در شهرستان بویر احمد انجام پذیرفت. آمار مربوط به آتش سوزی جنگل شامل مکان و زمان آتش سوزی، مساحت سوخته شده از سازمان منابع طبیعی استان کهگیلویه و بویر احمد در یک دوره 10 ساله (1385-1394) و همچنین داده های موردنیاز جهت ترسیم نقشه ها جوی از سایت هواشناسی مرکز پیش بینی اقلیمی ایالات متحده آمریکا در ساعت 12 زو لو در ترازهای 1000، 850 و 500 هکتو پاسکال دریافت شد. نتایج نشان داد در روز وقوع آتش سوزی الگوی غالب سطح زمین کم فشار خلیج فارس-پاکستان و الگوی غالب جو بالا استقرار پرفشار آزور بر روی ایران زمینه ساز افزایش دما و کاهش رطوبت بر روی منطقه موردمطالعه شده است. در سطوح پایین جو با مکش حرارتی ایجادشده توسط کم فشار خلیج فارس هوای گرم و سوزان بیابان های عربستان و عراق به سمت ناحیه مورد مطالعه کشیده شد که درنتیجه باعث افزایش دمای هوا و در پی آن افزایش دمای خاک و کاهش رطوبت خاک تا عمق 10 سانتی متری زمین شد. همچنین استقرار واچرخند پر ارتفاع آزور در ترازهای میانی و بالای جو در روزهای مورد بررسی باعث فرونشست هوا و افزایش دما در ناحیه تحت تأثیر این واچرخند شد. عوامل ذکرشده باعث افزایش دمای هوای، کاهش رطوبت نسبی و در پی آن افزایش دمای خاک و همچنین خشک شدن سطح خاک شد. وجود این شرایط ایجاد آتش سوزی در مناطق جنگلی را سهل تر کرده است. مهم ترین معیار برای کاهش اثرات وقوع این گونه آتش سوزی ها پیش بینی و شناسایی به موقع جریانات اقلیمی مؤثر در آتش سوزی جنگل توسط سازمان هواشناسی و دادن هشدارهای لازم و به موقع به سازمان های جنگل بانی، منابع طبیعی، آتش نشانی می باشد.
بررسی اثرات تغییر اقلیم بر الگوی انباشت گرمایی مناطق کشت درخت سیب در ایران در دوره آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم مهم ترین چالش پیش روی بشر است. زیر بخش باغبانی یکی از بخش های حساس به تغییرات اقلیمی است. در مطالعه حاضر برای آشکار سازی اثرات تغییر اقلیم بر وضعیت انباشت گرمایی مناطق کشت درخت سیب در ایران، از داده شبیه سازی شده برونداد مدل جفت شده HadGEM2-ES از سری مدلهای CMIP5 ، براساس سناریوهای واداشت تابشی RCP8.5 و RCP4.5 به عنوان سناریوهای بدبینانه و خوشبینانه، استفاده شد. نتایج نشان داد که انباشت گرمایی مناطق کشت درخت سیب در دوره آینده نسبت به دوره پایه افزایش خواهد یافت. به طور نمونه، در آستانه زیستی درخت سیب براساس سناریوی RCP8.5 در دوره آینده میانی (2055-2020) و آینده دور (2090-2056)، به ترتیب 1132 و2171 درجه روز فعال بر انباشت گرمایی افزوده خواهد شد. این شرایط به ترتیب معادل 51 و 42 درصد افزایش پتانسیل گرمایی مناطق کشت درخت سیب خواهد بود. براساس سناریوی RCP4.5 ، به ترتیب 390 و 680 درجه روز فعال، معادل 3/9 و 1/15 درصد افزایش انباشت گرمایی نسبت به دوره پایه رخ خواهد داد. از نظر توزیع فضایی کم ترین انباشت گرمایی در مناطق شمال غرب و البرز مرکزی محدوده کشت درخت سیب رخ خواهد داد. در چشم اندازهای طبیعی کم ارتفاع، دره ها و دشت های نواحی شمال شرق، نیمه جنوبی زاگرس مرکزی و اطراف دریاچه ارومیه، پتانسیل و انباشت گرمایی بالاتری در آینده رخ خواهد داد. بنابراین یکی ازاثرات تغییر اقلیم بر درختان میوه، از طریق افزایش انباشت گرمایی در دوره آینده رخ خواهد داد. افزایش پتانسیل یا انباشت گرمایی موجب کاهش طول دوره رشد درختان میوه خواهد شد. در واقع درختان میوه سیکل رویشی و زایشی خود را زودتر تکمیل خواهند کرد.
بررسی چالش های مدیریت منابع محیطی در مناطق روستایی (نمونه موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه مناطق روستایی بخش عمده ای از منابع طبیعی را در برمی گیرند؛ برنامه ریزی جهت رفع مسائل و به کارگیری شیوه های کارآمد، جهت بهره برداری و مدیریت بهینه آن می تواند راهگشای بسیاری از مشکلات زیست محیطی و اقتصادی – اجتماعی در زمینه توسعه روستاها باشد. روش تحلیل داده ها با استفاده از مدل فرایند تحلیل شبکه ای است که پس از تنظیم پرسشنامه در اختیار 22 نفر از کارشناسان خبره قرار گرفت که با نظرسنجی از آنان، وزن های مناسب هر معیار و زیر معیار تعیین شد. یافته ها حاکی از آن است چالش هایی ازجمله عدم وجود دستورالعمل تخص صی ارزی ابی ب رای ه ر ی ک از پروژه های مشمول ارزیابی محیطی، عدم غربالگری در ارزیابی اثرات منابع محیطی، مشخص نبودن بحث منابع محیطی در آمایش سرزمین و جایگاه قانونی، فقدان اصلاح نظام بهره برداری از منابع طبیعی و مهار عوامل ناپایدار، ع دم بازدارن دگی و ض مانت اجرای ی در ق وانین ارزی ابی منابع محیطی که به ترتیب دارای ضریب تأثیر (013/0)، (011/0)، (01/0)، (009/0)، (008/0) می باشند؛ ازجمله مهم ترین چالش ها و دسترسی به امکانات و تخریب زیست محیطی در روستا، ضعف سازوکار قانون در صیانت از منابع، ضعف مقررات در سرمایه گذاری منابع قانونی که به ترتیب دارای ضریب تأثیر (0004/0)، (0006/0)، (0007/0)، ازجمله کم اهمیت ترین چالش های پیش روی مدیریت منابع طبیعی هستند.
واکاوی دینامیک و ترمودینامیک شدیدترین چرخند حارّه ای مؤثر بر سواحل جنوبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال پنجم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
97-112
حوزههای تخصصی:
حدوث وقایع فرین اقلیمی ازجمله توفان های حاره ای سالانه مخاطرات جبران ناپذیری را در مناطق تحت سیطره خود بر جای می گذارند. شناخت این وقایع و علم به زمان رخداد آنها می تواند در مدیریت حوادث غیرمترقبه ناشی از آنها راهگشا باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر واکاوی شرایط همدیدی جو همزمان با رخداد چرخند حاره ای مورخ 05 تا 08 ژوئن 1948 که سواحل جنوبی ایران را تحت تاثیر قرار داده است، می باشد. داده های مورد استفاده جهت تحلیل دینامیک و ترمودینامیک چرخند حاره ای مورد بررسی شامل فشار تراز دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، مؤلفه های مداری و نصف النهاری باد، میزان انرژی پتانسیل در دسترس همرفت، سرعت قائم، دمای سطح دریا، نم ویژه و پوشش ابر می باشد که از پایگاه ECMWF با قدرت تفکیک مکانی یک درجه اخذ گردید. نتایج نشان داد که اندرکنش بین زبانه های پرفشار جنب حاره بر روی عربستان، تبت و ایران و چرخند حاره ای زمینه فعالیت و جابه جایی چرخند حاره ای را فراهم نموده است. به نظر می رسد عمده ترین عامل شکل گیری این چرخند ایجاد همگرایی در تراز دریا توسط جریانات قائم بالاسو و واگرایی ایجاد شده در هسته رودباد تراز پایین جو باشد؛ بطوری که بیشینه سرعت باد در رودباد مذکور به 22 متر بر ثانیه رسیده است. در تمامی روزهای فعالیت چرخند سرعت رودباد تراز پایین جو نسبت به رودباد تراز 500 میلی بار بیشتر می باشد که خود نشان از شکل گیری و توسعه این چرخند حاره ای از ترازهای زیرین جو به ارتفاعات بالاتر می باشد.
مدل سازی گردش منطقه ای جو در رخداد شدیدترین توفان ریزگرد بهاره غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توفان گرد و غبار جزو آن دسته مخاطرات طبیعی است که بطورجدی شرایط جوی، اکوسیستم ها و سلامت انسان را تحت تأثیر خود قرار داده است. لذا بررسی چرخه های توفان های گرد و غبار و واکاویی شرایط هواشناسی (همدیدی و دینامیکی) و فرآیندهای آن می تواند منجر به پیش آگاهی و در فازهای بعدی کنترل این پدیده مخرب جوی منتهی گردد. به منظور دست یابی به هدف حاضر، توفان ریزگرد 25 اردیبهشت 1394 هجری خورشیدی به عنوان توفان شاخص بهاره غرب ایران انتخاب شد. جهت واکاویی ساختار توفان، یک مطالعه ترکیبی با بهره گیری از داده های رقومی باز تحلیل شده و خروجی مدل های منطقه ای و دینامیکی انجام شد. همچنین به منظور ساختار گردش منطقه ای جو در زمان رخداد توفان از داده های مؤلفه مداری و نصف النهاری باد، به همراه متغیرهای سمت و سرعت، فشار سطح دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل، تاوایی نسبی و فرا رفت عمودی هوا استفاده شده است. نتایج بیانگر آن بوده است که در روز وقوع توفان، شیب فشار در محدوده غرب ایران افزایش یافته و از سوی دیگر همزمانی تسلط تاوایی های مثبت و منفی در یک فاصله نزدیک و فعال شدن جت تراز زیرین جو باعث شکل گیری توفان های گردوغبار شده است. نتایج عمق نوری و غلظت گرد و غبار سطحی با مدل NAAPS نشان داده است که غلظت ذرات غبار بین 640 تا 1260 میکروگرم بر مترمکعب در غرب کشور متغیر بوده است. خروجی دو مدل NMMB/BSC و DREAM Bb ضمن تأیید عمق نوری بالای ذرات نشان دادند که عوامل محلی و فاصله نزدیک تا مراکز چشمه غبار نقش بسزایی در رخداد پدیده حاضر برای غرب ایران دارند. شبیه سازی مسیر حرکت توفان نیز نشان از دو مسیر اصلی انتقال ذرات ریزگرد بهاره به غرب کشور؛ یعنی مسیر شمال غرب- جنوب شرق و مسیر غرب - شرق بوده است.
تأثیر تغییر اقلیم بر روند وقایع فرین بارشی ایستگاه های منتخب استان خراسان رضوی (مطالعه موردی: 2013-1975)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر وقایع حدی و یا اصطلاحاً فرین بارش و دما تغییرات چشمگیری از لحاظ مکان، زمان و شدت شاهد بوده اند که تعیین چگونگی و مقدار آن به دلیل تأثیری که بر جان و مال بشر و نیز اکوسیستم های طبیعی دارد، به یکی از دغدغه ها و مشکلات بشر در سراسر جهان تبدیل شده است. افزایش آشکار دمای کره زمین علاوه بر اثر مستقیمی که بر دماهای حدی دارد، باعث تغییراتی در فرکانس و شدت وقوع رخدادهای حدی بارشی می شود. در این مطالعه داده های روزانه بارش 9 ایستگاه سینوپتیک و تبخیرسنجی فعال که دارای دوره زمانی بلندمدت بودند برای سال های 1975-2013 مورد استفاده قرار گرفت. بررسی همگنی، یافتن نقاط شکست و نیز اصلاح سری های زمانی داده ها به کمک بسته نرم افزاری RHtests-dlyPrcp صورت گرفت. تعیین روندهای مشاهده شده در شاخص های بارشی با استفاده از بسته RClimDex1 و تعیین معناداری روند در شاخص ها نیز به کمک آزمون آماری ناپارامتری من-کندال و توسط بسته trend صورت گرفت. در این مطالعه تعداد روزهایی از سال که بارش های بیشتر از 1 میلی متر R1mm و 10 میلی متر R10mm را شاهد خواهند بود، و نیز بیشترین مقدار 5 روز RX5day و 1 روز RX1day متوالی بارشی؛ شاخص هایی هستند که در اکثر ایستگاه های مورد مطالعه شاهد روندی معنادار هستند (اکثراً افزایشی و برخی کاهشی). شاخص های مجموع بارش سالانه PRCPTOT، شدت بارش SDII، تعداد روزهای با بارش بیشتر از 20 میلی متر R20mm، روز خیلی مرطوب R95p، در نیمی از ایستگاه ها شاهد روندی معنادار هستند که در اکثر این ایستگاه ها روند از نوع افزایشی معنادار مشاهده شد (غیر از SDII که غیر از زشک برای تمام ایستگاه ها روندی کاهشی دارد). شاخص های بیشترین تعداد روزهای تر و خشک متوالی CWD و CDD؛ در تعداد اندکی از ایستگاه ها روند معنادار دارد. ایستگاه سبزوار در هیچ کدام از شاخص های حدی روند معناداری را مشاهده نمی کند؛ درحالی که ایستگاه های زشک، پنگجه آبشار و فرهادگرد در اکثر شاخص ها روند معنادار و از نوع افزایشی دارد. رفتار روند رخدادهای حدی در ایستگاه های منتخب بسیار نامنظم است؛ مثلاً در دو ایستگاه پنگجه آبشار و باراریه چهارباغ که فاصله مکانی کمی با یکدیگر دارند، رفتار آن ها کاملاً ناهمسو است. نتایج این مطالعه تغییرات چشمگیر و ناهمسانی در اندازه و نوع روند در شاخص حدی بارشی، با تغییر مکان ایستگاه نشان می دهد.
پهنه بندی سیل با استفاده از مدل هیدرولیکی HEC-RAS در پایین دست حوزه آبخیز خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
211 - 226
حوزههای تخصصی:
یکی از راه کارهای اساسی برای کنترل و کاهش اثرات مخرب سیل، شناسایی مناطق سیل گیر در حوزه های آبخیز است. پهنه بندی سیل یکی از بهترین روش ها برای برنامه ریزی و شناسایی مناطق تحت تاثیر سیل می باشد. بدین منظور در حوزه آبخیز خرم آباد واقع در استان لرستان با معرفی شرایط مرزی جریان، دبی حداکثر لحظه ای با دوره بازگشت های مختلف، مقاطع عرضی و فاصله آنها و ضریب زبری مانینگ برای هر مقطع به مدل هیدرولیکی HEC-RAS، این مدل اجرا و نیم رخ سطح آب در دوره های بازگشت مختلف سیل به دست آمد. نتایج حاصل از پهنه بندی نشان داد که پهنه سیل مربوط به دبی با دوره بازگشت دو ساله با 125/145 مترمکعب بر ثانیه مساحتی برابر با 63/8 کیلومتر مربع و پهنه سیل مربوط به دبی با دوره بازگشت 100 ساله با 781/553 مترمکعب بر ثانیه مساحتی برابر با 10 کیلومتر مربع در منطقه تحت تاثیر قرار می دهد. به طوری که سیل با دوره بازگشت 100 سال حدوداً 4/4 کیلومتر مربع از اراضی دیم واقع در محدوده، 4/2 کیلومتر مربع از اراضی مرتعی، سطحی نزدیک به 4/1کیلومتر مربع از اراضی مسکونی، 6/1 جاده و 2/0 از اراضی رهاشده را تحت تاثیر قرار می دهد. به همین ترتیب برای سایر دوره بازگشت ها نیز مشاهده شد که بیشترین سطح درگیر سیل به ترتیب به اراضی زراعی دیم، مراتع، جاده، اراضی مسکونی و زمین های رهاشده مربوط می شود.
رابطه میان مدیریت دانش مرتبط با زلزله و تاب آوری (مطالعه موردی: داوطلبان آموزش دیده محله سرآسیاب کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طی چند دهه اخیر، جوامع جهانی برای کاهش خسارات ناشی از وقوع بلایای طبیعی و افزایش توانایی های اجتماعات محلی سعی در غنا بخشیدن به رویکردهای مدیریت بحران داشتند. به دنبال این تلاش ها، در کنفرانس بین المللی هیوگو در ژاپن، تاب آوری جوامع محلی به عنوان رویکردی جامع مطرح شد. علاوه براین، بر دانش نیز به عنوان ابزاری برای دستیابی به مدیریت بلایای طبیعی اثربخش و کارا، و در پی آن رسیدن به تاب آوری تأکید شد. از طرف دیگر چون شهر کرمان از نظر وضعیت نسبی بودن خطر زلزله در سطح بسیار زیاد درجه بندی شده است، هدف کلی از این تحقیق رابطه میان مدیریت دانش مرتبط با زلزله و تاب آوری می باشد. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی بوده که برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه استفاده گردید. پرسش نامه مورد استفاده در این تحقیق محقق ساخته می باشد که روایی آن توسط استادان راهنما و مشاور و دیگر متخصصین تأیید گردید. همچنین ضریب پایایی پرسش نامه ۸۵۱/ برآورد گردید. نمونه آماری این تحقیق ۱۰۳ نفر می باشد که با استفاده از جدول مورگان و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، تی دو نمونه ای، آنوا و همچنین از آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای تأیید یا رد فرضیات استفاده شد. نتایج نشان داد که میان مدیریت دانش مرتبط با زلزله و تاب آوری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ علاوه بر این تمامی فرضیات فرعی نیز مورد تأیید قرار گرفتند. از طرفی دیگر نتایج حاصل از مقایسه میانگین ها حاکی از آن است که میانگین مدیریت دانش بین دو گروه زن و مرد تفاوتی ندارد، اما میانگین مدیریت دانش در گروه های باتجربه و بی تجربه، تحصیلی و سنی متفاوت است و میانگین تاب آوری در بین تمامی گروه ها متفاوت است.
سیاست مقایسه ای آمریکا در برخورد با ایران و امنیت خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
1 - 20
حوزههای تخصصی:
چگونگی تصمیم گیری و سیاست گذاری راهبردی رؤسای جمهور آمریکا در برخورد با ایران و امنیت خاورمیانه براساس نشانه های راهبردی حاصل میشود. این گونه نشانه ها با تغییرات مرحله ای روبه رو شده و تابعی از ایستارهای ذهنی تصمیم گیران و نگرش ژئوپلیتیکی آمریکا نسبت به حوزه های مختلف جغرافیایی است. ارزیابی الگوهای رفتاری باراک اوباما، جورج بوش پسر و دونالد ترامپ در مورد امنیت خاورمیانه و الگوهای راهبردی آنان در قبال ایران بیانگر این واقعیت است که آمریکا از سیاست مهار، تحریم اقتصادی، جنگ های نیابتی و اقدامات نامتقارن در برخورد با ایران بهره گرفته است. برای اعمال چنین سیاست هایی در برخورد با ایران، روسای جمهور ایالات متحده از راهبردهایی همانند: «موازنه فراساحلی»، «اقدامات ضدتروریستی» و «نقش آفرینی غیرمستقیم در محیط پیرامونی» بهره گرفته اند. هدف اصلی مقاله آن است که درک دقیقی نسبت به الگوهای رفتار امنیتی رؤسای جمهور آمریکا در برخورد با ایران و امنیت خاورمیانه به وجود آید. این مقاله با رویکرد رئالیستی و استفاده روش توصیفی و تحلیلی در پی پاسخگویی به این پرسش است که: «مدل تصمیم گیری رؤسای جمهور آمریکا در روند امنیت سازی منطقه ای کدام است؟». نتایج مقاله نشان میدهد که «تغییر در رؤسای جمهور آمریکا صرفاً منجر به الگوهای کنش و تاکتیک های متفاوت امنیتی شده و این امر تاثیر بنیادین در راهبرد آمریکا بهجا نگذاشته است».
استفاده از سنجه های سیمای سرزمین در ارزیابی تغییرات ساختار چشم انداز حوزه آبخیز قره سو کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات بدون برنامه کاربری اراضی به مشکلات حاد زیست محیطی تبدیل شده است. هدف از این پژوهش، ارزیابی تغییرات ساختار چشم انداز حوزه آبخیز قره سو به کمک سنجش از دور و با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین در یک بازه زمانی 24 ساله، برای برنامه ریزی های فعلی و آتی استفاده از سرزمین در جهت توسعه پایدار حائز اهمیت است. برای تهیه نقشه کاربری اراضی از تصاویر ماهواره ای لندست 5 سال 1991 و لندست 8 سال 2015 استفاده شد. به منظور بررسی تغییرات کاربری اراضی در این بازه زمانی از سنجه های تعداد لکّه، تراکم لکّه، درصد پوشش سیمای سرزمین، بزرگ ترین لکّه در سطح کلاس و از سنجه های تعداد لکّه ها، تراکم لکّه، تنوع شانون و پیوستگی در سطح سیمای سرزمین در نرم افزار Fragstats استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد در سطح کلاس با استفاده از سنجه های درصد پوشش، تعداد لکّه ها، تراکم لکّه و مساحت بزرگ ترین اندازه لکّه کاربری انسان ساخت افزایش یافته که این موضوع موجب کاهش شدید اندازه بزرگ ترین لکّه مرتعی (از 2/15 درصد به 82/0) شده است که زمانی به هم پیوسته و دارای یکپارچگی زیادی بوده اند. این فرایند تغییرات در سیمای سرزمین منجر به کاهش بازدهی و کوچک شدن قطعات کلاس اراضی مرتعی (نزول 36 درصدی) گردیده است. نتایج در سطح سیمای سرزمین نیز به طور کلی نشان داد سیمای سرزمین تکه تکه تر و از نظر میزان یکپارچگی عناصر ساختاری، ناپیوسته تر (از 27/48 درصد به 45/41) و از نظر نوع کاربری پوشش موجود در واحد سطح متنوع تر (از 11/1 به 20/1) شده است .
ارزیابی و شبیه سازی رشد شهری با استفاده از مدل زنجیره مارکوف (مورد مطالعه: شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به ارزیابی و شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان دزفول با استفاده از داده های ماهواره ای قبل از جنگ عراق با ایران پرداخته شده است. جنگ به همراه خود خرابی های زیادی خصوصاً در محیط های شهری در بر دارد. در دوران پس از جنگ توجه به رشد و توسعه شهری در جهت از بین بردن آسیب های وارده اهمیت ویژه ای می یابد. امروزه مدل سازی و شبیه سازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای می تواند ابزار بسیار مفیدی برای تشریح روابط متقابل بین محیط انسان ساخت و محیط طبیعی برای کمک به تصمیم گیری برنامه ریزان در شرایط پیچیده باشد. در این تحقیق مدل شبیه سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی CA-Marcov به کاربرده شد و در این مدل از داده های تاریخی به دست آمده از استفاده از داده های سنجش از دور چندزمانه (Landsat ETM+) مربوط به سال های 1985 و 2005 استفاده شد. نقشه های کاربری و پوشش اراضی با روش طبقه نظارت شده با الگوریتم حداکثر احتمال در طی دو سال مورد نظر تهیه گردید. سپس با استفاده از نقشه های کاربری و پوشش اراضی بدست آمده و ترکیب آن با روش های پیش بینی زنجیره های مارکوف به شبیه سازی و پیش بینی تغییرات فیزیکی آتی در سال های 2018 و2030 پرداخته شد. نتایج شبیه سازی در سال های 2018 و 2030 نشان از روند افزایشی در اراضی شهری شهر دزفول به ترتیب برابر 77/130 و 334 هکتار و روند کاهشی در اراضی کشاورزی به ترتیب برابر 22/320 و 24/273 هکتار دارد. نتایج تحقیق حاکی از کارایی بالای مدل تلفیقی CA-Marcov در پایش روند تغییرات کاربری اراضی در سال های گذشته و پیش بینی این تغییرات خصوصاً رشد شهری برای سال های آتی براساس الگوی تغییرات در سال های گذشته است.
محک زنی و رتبه بندی سه گروه هتل ایران بر مبنای مهارت های ارتباطی-احساسی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
59 - 77
حوزههای تخصصی:
شناسایی، مقایسه و رتبه بندی نقاط قوت و ضعف احتمالی مهارت-های ارتباطی-احساسی کارکنان هتل ها به عنوان یک روش هوش رقابتی محسوب می شود که باعث هموار کردن مسیر توسعه این مهارت ها به طور مؤثر خواهد شد. پژوهش حاضر قصد دارد تا سه گروه هتل ایران را بر مبنای مهارت های قومی-فرهنگی کارکنان آنها در رابطه با مهمانان رتبه-بندی کند. در این راستا، سه گروه هتل اسپیناس (دو هتل)، پارسیان (سه هتل) و آریا (سه هتل) انتخاب و از پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها و رتبه بندی سه گروه هتل فوق، ترکیب سه روش فازی، فرایند تحلیل سلسله مراتبی و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج بیانگر آن است که نمونه آماری خبرگان به ترتیب، اهمیت بیشتری برای ابعاد احساس و بیان همدلی، اتخاذ دیدگاه همدلی، پذیرش تفاوت های فرهنگی و آگاهی همدلی قایل می باشند. همچنین، مهارت های قومی-فرهنگی کارکنان متعلق به گروه هتل های تحت بررسی به ترتیب از اسپیناس به آریا و پارسیان رتبه بندی می شود. به بیان دقیق تر، ضرایب نهایی نسبی هر یک از سه گروه فوق به-ترتیب 3455/0، 3285/0 و 3260/0 حاصل شد. این ضرایب نشان می دهد که اختلاف کمی بین این سه گروه هتل به لحاظ عملکرد مهارت های قومی-فرهنگی کارکنان آنها وجود دارد.
تبیین هم بستگی فضایی خدمات عمومی و گردشگری شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
130 - 148
حوزههای تخصصی:
شهر مشهد در دهه های اخیر تحولات فضایی فزاینده ای در توسعه خدمات عمومی خود تجربه کرده است. توزیع نامتوازن خدمات عمومی مشهد مسائل مختلفی برای گردشگران و ساکنین بوجود آورده است. پژوهش حاضر دو هدف اصلی را دنبال می نماید. یک هدف بررسی همبستگی فضایی میان خدمات عمومی و خدمات گردشگری شهری از یک طرف و همبستگی فضایی میان خدمات عمومی و جاذبه های گردشگری شهری از طرف دیگر است. هدف دیگر بررسی نابرابری فضایی میان حوزه های شهری در دسترسی به خدمات عمومی است. به همین منظور ابتدا تلاش می شود با رویکردی توصیفی شاخص های دسترسی به خدمات عمومی و خدمات و جاذبه های گردشگری شهری مشهد محاسبه شود. این شاخص ها با استفاده از تکنیک درونیابی وزنی معکوس فاصله (IDW) و مبتنی بر داده های پایگاه اطلاعات شهری مشهد محاسبه می شوند. سپس با استفاده از ضرایب همبستگی پیرسون و تکنیک های تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای همبستگی فضایی میان شاخص های دسترسی مورد آزمون قرار می گیرد. نتایج پژوهش بیانگر همبستگی فضایی معناداری میان دسترسی به خدمات عمومی و دسترسی به خدمات و جاذبه های گردشگری شهری مشهد است. همچنین نابرابری فضایی میان حوزه های مرکزی در مقایسه با حوزه های حاشیه ای شهر مشهد در دسترسی به خدمات عمومی تایید می شود. مجموعه این نتایج بیانگر اثرات فضایی معنادارگردشگری شهری بر توسعه فضایی خدمات عمومی بویژه در حوزه های مرکزی شهر مشهد است.
بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر پذیرش اینترنت در توسعه گردشگری سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
100 - 118
حوزههای تخصصی:
گردشگری و اقتصاد مربوط به آن در حال حاضر، در تغییر و تحول بوده و یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است و نقش حیاتی را در اقتصاد جهانی ایفا می کند. گردشگری درمانی به عنوان یکی از ابعاد گردشگری، هرگونه مسافرت برای درمان بیماری را در بر می گیرد و به توسعه پایدار و پویایی اقتصاد کشور کمک می نماید. این پژوهش با هدف بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر پذیرش اینترنت در توسعه گردشگری درمانی انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را گردشگران خارجی که به منظور فعالیت-های درمانی به شرکت های گردشگری درمانی شهر مشهد مراجعه می کنند تشکیل داده است که با استفاده از نمونه گیری قضاوتی(در دسترس)، 271 نفر از گردشگران (بیماران)، به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه استاندارد شده چن و همکاران(2004) به دو زبان فارسی و عربی با پایایی 91% و جهت آزمون فرضیات و اولویت بندی عوامل موثر بر آن از معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS و SPSS18 استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که به ترتیب عوامل سازگاری، سودمندی ادراک شده،کیفیت خدمات ادراک شده، اعتماد ادراک شده، سهولت ادراک شده بر پذیرش اینترنت تأثیر گذار است که منجر به توسعه گردشگری درمانی می شود.
تبیین مولفه های اثرگذار بر پیوند استراتژیک کشورها مطالعه موردی؛ ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت ها موجودات زنده ای هستند که برای بقا، پیشرفت و توسعه نیازمند امنیت هستند. بدون شک، در این جهان لجام گسیخته تامین چنین کالایی به تنهایی بسیار سخت و حتی ناشدنی است. به درازای تاریخ، دولت ها راه های گوناگونی را آزموده اند که در صدر همه آنها تقویت نیروی نظامی جای داشته است. اما، این حوزه، امروزه علاوه بر اینکه هزینه های زیادی بر دولت ها تحمیل می کند، نمی تواند زیاد اطمینان بخش باشد. بنابراین، برای تضمین بیشتر کارایی آن، دولت ها وارد همکاری با یکدیگر شده اند، آنها همدیگر را در منابع خود سهیم نموده و از این راه به پیشبرد اهداف ملی و تامین منافع یکدیگر کمک می کنند و تضمین بیشتری برای بقاء، پیشرفت، توسعه و صلح یکدیگر به همراه خواهند آورد. ایران و عراق دو کشور همسایه در خاورمیانه در سده گذشته به میزان زیادی در این حوزه ضعیف عمل کرده اند. آنها به جز دوره اندکی در اوایل سده بیست، در بیشتر ایام سده با هم در یک نوع تخاصم به سر برده، حتی جنگ هشت ساله ای هم بین دو کشور اتفاق افتاد. این سطح روابط باعث شد تا پرسش از چرایی نبود پیوند استراتژیک بین دو کشور سوال پژوهش را شکل دهد. در ادامه ی پژوهش روی این موضوع که به روش اسنادی هم صورت گرفته است، نتایج زیر به دست آمد که مثلث محیط داخلی (مولفه های اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی، مولفه های جغرافیایی و سیاسی، امنیتی و ژئوپلیتیک)، محیط خارجی منطقه ای و سرانجام جهانی بر کیفیت و کمیت پیوند استراتژیک بغداد – تهران تاثیرگذار است. به عبارت روشن تر، پیوند استراتژیک دو کشور تابع همراهی و کارکرد مثبت مثلث ذکر شده است. البته ضرورت کارکرد همراهی این محیط ها تابع عوامل پیچیده تری همچون تصاویر ذهنی تصمیم سازان دو کشور، همراهی جغرافیا، حضور ایدئولوژی و امواج ملی گرایی، رقابت های قدرت در سطوح سه گانه، گفتمان حاکم بر صحنه سیاست بین الملل و... است.
تبیین جایگاه نسبیت گرایی معرفتی در شناخت اثرات سیاست در تولید فضای جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت اثرات سیاست در تولید فضای جغرافیایی یکی از موضوعاتی است که تفسیر آن در مکاتب متمایز شناختی از جمله در نسبیت گرایی معرفتی متفاوت می باشد. نسبیت گرایی معرفتی در چارچوب هستی شناسی ذهنی و بر خلاف نگاه تبیینی الزامی جهت دستیابی به آرمان ها و ارزش های مطلق وجود ندارد. در این دستگاه شناختی این مفروضه وجود دارد که شناخت عملکرد گفتمان های سیاسی - تاریخی در تولید ابعاد مختلف فضای جغرافیایی با اتکا رویکرد پوزیتویستی و کمی امکان پذیر نمی باشد. در این راستا در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با مراجعه به مستندات نظری در مرحله نخست در تعریف فضای جغرافیایی عاملیت ویژه ای برای گفتمان های سیاسی - ایدئولوژیک متصور گردیده است. سپس با توجه به ویژگی و ماهیت گفتمان های سیاسی - تاریخی امکانیت افزون تری برای نسبیت گرایی معرفتی در شناخت چگونگی تولید فضا قائل گردیده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که تحولات پدیده ها و فرایندهای موجود در فضای جغرافیایی تا حد زیادی از گفتمان های سیاسی - تاریخی حاکم متأثر بوده و دارای ویژگی های اختصاصی بوده و قابلیت تعمیم پذیری ندارد. بر این مبنا شناخت فضا الزاماً نمی تواند ابعاد فرامکانی و فرازمانی داشته باشد و در جهت شناخت اثرات قدرت سیاسی در تولید و بازساخت فضای جغرافیایی الزاماً نمی توان از معرفت شناسی استقرایی و تجربی که یکی از ویژگیهای مهم آن تعمیم پذیری است، استفاده نمود.
تخمین خسارات ناشی از زلزله با استفاده از مدل RADIUS و GIS (مطالعه موردی شهرستان اشکذر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
89 - 104
حوزههای تخصصی:
زلزله پدیده ای است طبیعی که بی توجهی به آن خسارات جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت. بر این اساس بررسی های مربوط به آسیب پذیری لرزه ای مناطق مسکونی یکی از ضروریات مدیریت شهری است که با ایجاد یک مدل مناسب و به کارگیری انواع داده های مکانی و غیرمکانی و انجام تحلیل های مربوط در سیستم های اطلاعات جغرافیایی و سیستم های تصمیم گیری چند معیار، بتوان به ارزیابی و تحلیل آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله کمک نمود. در این پژوهش شهر اشکذر به عنوان یکی از شهرهای استان یزد جهت بررسی آسیب پذیری انتخاب گردید. در این پژوهش برای تعیین آسیب پذیری، از مدل رادیوس استفاده شد. داده های ورودی این مدل عبارتند از: 1- اندازه و حد و مرز منطقه مورد مطالعه 2-جمعیت کل منطقه 3- تعداد کل ساختمان 4- نوع خاک 5- اطلاعات شریان های حیاتی 6- انتخاب سناریوی زلزله و خروجی های این نرم افزار عبارتند از: شدت لرزه ای، خسارات وارده به ساختمان و شریان های حیاتی و تلفات. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد خسارات ناشی از زلزله در دو سناریوی احتمالی وقوع زلزله در منطقه مورد مطالعه ناچیز است، به گونه ای که در سناریو گسل جنوب غرب، خسارات اندکی وارد می شود و در سناریوی گسل شرقی، میزان خسارت صفر است.
بررسی روند تغییرات آستانه های یخبندان(مطالعه موردی: ناحیه شمالغرب ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۷
69 - 82
حوزههای تخصصی:
یخبندان نوعی پدیده هواشناسی است که در آن آب در مرحله انجماد و یا زیر نقطه انجماد قرار دارد. اگر درجه حرارت در طول شبانه روز کمتر از صفر درجه سانتی گراد باشد، به عنوان پدیده یخبندان نامیده می شود. یخبندان پیامدهای مهمی بر جنبه های گوناگون زندگی انسان، به ویژه فعالیت های کشاورزی و تولید مواد غذایی دارد. در این مطالعه به منظور بررسی روند تغییرات آستانه-های یخبندان در نواحی شمال غرب ایران از رویکرد های ناپارامتری (من-کندال)، پارامتری (ضریب همبستگی پیرسون) و آزمون روند سن استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که آزمون های من-کندال و پیرسون در ایستگاههای اردبیل، پارس آباد، ماکو، مراغه و مهاباد روند منفی داشتند به طوریکه از بین این ایستگاه ها فقط ایستگاه اردبیل در سطح اعتماد 05/0 با توجه روش من-کندال روند معنی دار کاهشی را نشان داد و بقیه ایستگاه های ذکر شده روندشان معنی دار نبود. روش آزمون روند سن برای ایستگاه مهاباد در همه مقادیر روند کاهشی ارائه داد درحالی که این روش در ایستگاه مراغه هیچ روندی نداشت. ایستگاه های تبریز و ماکو فقط در مقادیر کم باند 5 درصد روند منفی نشان دادند و برای بقیه مقادیر در دو باند مورد بررسی هیچ روندی را نشان نداد. ایستگاه اردبیل هم به جز مقادیر کم باند 10درصد در بقیه مقادیر روند منفی داشت. ایستگاه های ارومیه، پارس آباد و خوی در برخی مقادیر روند منفی و در برخی هم روند مثبت نشان دادند. بررسی تغییرات آستانه های این پدیده اقلیمی می تواند به تصمیم گیری بهتر در خصوص کشاورزی، مدیریت منابع آب و سازگاری با اثرات تغییر اقلیم در این بخش از کشور کمک کند.