فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
269 - 284
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت موضوع هتلداری سبز در چشم انداز صنعت گردشگری، هتلداران باید اطمینان حاصل نمایند که تدوین و پیاده سازی استراتژی های زیست محیطی، ضمن مشروعیت بخشی به فعالیت تجاری آن ها در جامعه، باعث بهبود عملکرد مالی و سودآوری نیز خواهد شد. هدف اصلی این پژوهش، طراحی مدل هتلداری سبز سودآور مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد می باشد و از طرح نظام مند اشتراوس کوربین استفاده شده است. به منظور گردآوری داده ها با 16 خبره علمی- عملی شامل خبرگان شاغل در صنعت هتلداری و اساتید دانشگاه، مصاحبه های باز صورت گرفت. طبق دستور العمل کدگذاری باز، محوری و انتخابی، داده ها در قالب 15 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی مفهوم سازی شده است. مدل یکپارچه هتلداری سبز سودآور نشان می دهد که سودآوری هتل ها تابعی از بستر محیطی حاکم بوده و بستر محیطی حاکم(مقوله علی)، به عنوان شرط علّی بروز رفتارهای سبز(مقوله محوری) به شمار می رود و توانمندی های سبز(مقوله کنش و واکنش)، عوامل درون سازمانی(عوامل مداخله گر) و ثبات نسبی (عوامل زمینه ای)، منجر به پیامد نهایی یعنی عملکرد مالی سودآور می شود. با توجه به شکاف تحقیقاتی در این زمینه، پیشنهاد می شود که به موضوع هتلداری سبز به عنوان یک موضوع مهم در چشم انداز مطالعات گردشگری، توجه بیش تری شود.
شناسائی و اولویت بندی عوامل موثر در مدیریت روابط برخط با گردشگران در شرایط عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
152 - 172
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اکتشاف عوامل مؤثر بر این امر و روابط میان آن ها انجام شده و در نهایت، مدل سازی مدیریت روابط برخط با مشتریان در صنعت گردشگری ایران در شرایط عدم قطعیت با بهره گیری از روش دیمتل خاکستری صورت گرفته است. این پژوهش بر مبنای هدف، بنیادین و از نظر روش اجرا، توصیفی- تحلیلی است و در زمره پژوهش های اکتشافی، آمیخته کمی-کیفی قرار می گیرد. به منظور گردآوری اطلاعات، از ترکیب روش های اسنادی - کتابخانه ای و پیمایشی، بهره گرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش، خبرگان صنعت گردشگری و حوزه ارتباطات برخط، بوده است. نمونه آماری مورد بررسی ، متشکل از ۲۰ نفر است که به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. روایی محتوا و روایی صوری مدل نظری تحقیق، مورد تأیید خبرگان قرار گرفته و برای کنترل پایایی سازه های مفهومی استخراجی نیز، از روش کدگذاری موازی استفاده شده است. یافته های حاصل از اجرای روش دیمتل خاکستری، روشن ساخت که از میان تمامی متغیرها و عوامل استخراج شده در ادبیات، متغیرهای بازاریابی محتوایی در فضای مجازی، بهره گیری از فناوری های خویش خدمتی و فرهنگ، به ترتیب، با اهمیت ترین متغیرهای تأثیرگذار در مدل این پژوهش بوده اند و از طرف دیگر، بازاریابی توصیه ای الکترونیکی، عملکرد مدیریت روابط با گردشگر و وفاداری گردشگر، به ترتیب، مهم ترین متغیرهای تأثیرپذیر در پژوهش حاضر بوده اند. به این ترتیب، رابطه علی و معلولی اصلی میان مهم ترین متغیرهای شکل دهنده مدل مدیریت روابط برخط با مشتریان در صنعت گردشگری ایران مشخص شد.
تبیین استراتژی های مدیریت بنیادهای زیستی در ایران؛ نمونه ی موردی: آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنیادهای زیستی، دربردارنده ی مجموعه ای از عناصر و عوامل محیطی است که بنیان علم جغرافیا بر آن استوار است. در این میان، آب به عنوان یکی از بنیادهای زیستی و مثابه یک کالای استراتژیک، همواره نقش مهمی در سبدِ سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های کشورها داشته است. در کشورهایی که از نظر جغرافیایی در کمربند بیابانی جهان قرار دارند، آب از اهمیتی استراتژیک در مقیاس محلی تا فراملی برخوردار است. ایران، در شمار کشورهایی است که از منظر واقعیت های جغرافیایی با کمبود منابع آب و روند فزاینده ی صنعتی شدن و شهرگرایی لجام گسیخته رویارو است. با توجه به اهمیت آب و چگونگی مدیریت آن در کشور، پژوهش پیش رو، با روش پیمایشی و تحلیل استراتژیک (SWOT)، به طراحی و تدوین استراتژی هایی در راستای مدیریت بهینه ی آب در ایران پرداخته است. نمونه ی آماری این پژوهش، 50 نفر از اعضای هیئت علمی گروه جغرافیا در سه دانشگاه تهران، تربیت مدرس و خوارزمی است. یافته های پژوهش، نشان می دهد که وضعیت فعلی مدیریت آب در کشور از نظر عوامل درونی و بیرونی دچار ضعف است. از جمله استراتژی های مناسب برای مدیریت بهینه ی آب در کشور نیز عبارتند از: محلی سپاری و مشارکتی سازی مدیریت منابع آب در کشور (استراتژی SO)، مداخله ی مدیریتی در راستای کاهش و تعدیل آثار مخرب سیاسی سازی مسئله ی آب (استراتژی ST)، بهبود مدیریت منابع انسانی در وزارت خانه ها و سازمان های متولی آب (استراتژی WO)، توقف مدیریت موازی و مداخله گرایانه و یکپارچه سازی شبکه ی سازمان های متولی در مدیریت آب (استراتژی WT).
واکاوی تغییرات زمانی – مکانی بارش های بحرانی (فرین بالا) در غرب ایران طی سال های 2016 – 1965(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
89-106
حوزههای تخصصی:
مهم ترین عامل در رخداد سیلاب های مخرب، وقوع بارش های سنگین است. نظر به اهمیت این مخاطره اقلیمی و اثرات زیانبار آن در محیط طبیعی و اجتماعی، هدف این پژوهش، بررسی تغییرات زمانی – مکانی بارش های فرین و مشخص ساختن سهم این بارش ها از بارش سالانه در پهنه غرب ایران می باشد. بدین منظور از داده های بارش روزانه 823 ایستگاه سینوپتیک، اقلیم شناسی و باران سنجی در بازه زمانی 01/01/1965 تا 30/12/2016 (18993 روز) استفاده شده است. این داده ها به روش کریجینگ بر روی گستره غرب ایران در شبکه ای منظم به ابعاد 6×6 کیلومتر میانیابی گردید و نهایتا، ماتریسی با ابعاد 6410×18993، حاصل شد. برای هر پیکسل و به ازای هر روز از سال، آستانه صدک 95 جهت شناسایی روزهای بارشی فرین به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که با افزایش عرض جغرافیایی در پهنه مورد مطالعه، از مجموع بارش های فرین و همین طور، از نسبت سهم آن ها از بارش سالانه کاسته می شود. بارش های فرین حداقل 10 و حداکثر 31 درصد از بارش های سالانه را در گستره غرب ایران تشکیل می دهند که مقادیر حداقل آن بر منطقه آذربایجان و مقادیر حداکثر بر جنوب استان های ایلام و لرستان منطبق می باشد. به کارگیری رگرسیون خطی به روش کمترین مربعات خطا، برای بررسی روند مجموع بارش های فرین، نشان از وجود روند منفی در حدود 75 درصد از منطقه و روند مثبت در حدود 25 درصد از پهنه غرب ایران است. از این میان، در نزدیک به 44 درصد از پهنه، روند ها در سطح اطمینان 95 درصد معنادار بودند. روند سهم بارش های فرین از مجموع بارش سالانه، مشخص ساخت، در حدود 60 درصد از منطقه، نسبت این بارش ها در حال افزایش و در نزدیک به 40 درصد رو به کاهش می باشد که با توجه به سطح معناداری 95 درصد، 30 درصد از روند سهم بارش های فرین در بارش سالانه، معنادار شناخته شدند.
الگو بندی و تحلیل همدید رخداد کولاک برف های شدید شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
169-186
حوزههای تخصصی:
رخداد کولاک برف یکی از مخاطرات اقلیمی است که از ترکیب سایر عوامل اقلیمی مانند دما (دمای زیر صفر)، برف و باد ( سرعت 15 متر بر ثانیه ) رخ می دهد. در این تحقیق شرایط رخداد کولاک برف در شمال غرب ایران با روش های آماری و همدیدی انجام می شود. با تحلیل همه کدهای هواشناسی کولاک (36، 37، 38 و 39) در دوره آماری 1987-2016 برای 11 ایستگاه همدید منطقه مورد مطالعه، کدهای با کولاک شدید برف (37،39) انتخاب گردید . سپس با استفاده از داده های ارتفاع ژئوپتانسیل، باد و دمای ترازهای 500 و 850 هکتوپاسکال اخذ شده از پایگاه داده های باز تحلیل جوی NCEPNCAR ، الگوهای همدیدی رخداد کولاک واکاوی گردید. تحلیل های آماری در مورد ارتباط اثر عوامل جغرافیایی بر کولاک شدید برف نشان داد که عامل ارتفاع بیشترین تأثیر را در شدّت، افزایش و تفاوت های مکانی رخداد این پدیده دارد. بررسی الگوهای همدید رخداد پدیده کولاک نشان داد که 5 الگوی اصلی در ایجاد آن در منطقه نقش دارد. الگوهای همدیدی ایجاد کننده شامل تشکیل یک مرکز کم ارتفاع بریده، عبور فرودی بلند از ایران، شکل گیری ناوه ی نسبتاً عمیق و کشیده شده شرق مدیترانه، سامانه بندالی از نوع رکس و تشکیل سامانه های بندالی امگایی است. در بین الگوهای به دست آمده، الگوهایی که به صورت بندالی بودند، مهم ترین نقش را در ماندگاری و انتقال جریانات توأم با سرما داشته و سایر الگوها علیرغم فراوانی که داشته اند به صورت دوره ای، از شدت و ضعف برخودار بودند.
پایش و تحلیل فضایی پایداری شیب با استفاده از تکنیک پراکنش کننده های دائمی تصاویر راداری سنتینل 1، مورد مطالعه: معدن مس سرچشمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معدن مس سرچشمه یکی از بزرگترین معادن مس پورفیری جهان محسوب می شود. پایش و تحلیل حرکات رخ داده در محدوده معدن می تواند به تحلیل و بررسی پایداری دیواره آن کمک شایانی بنماید. در این تحقیق سعی شده است تا با استفاده از تصاویر سنتینل 1 و اعمال روش تداخل سنجی پراکنش کننده های دائمی، پایداری شیب دیواره این معدن مورد پایش قرار گرفته و محدوده های ناپایدار احتمالی مشخص شود. در این راستا از 10 فریم تصویر سنتینل1 که طی یک سال اخیر تصویربرداری شده است استفاده شد. به منظور شناسایی نقاط پراکنش کننده دائمی از روش StaMPS استفاده شد، به طوری که با تهیه 9 تداخل نگاشت و ورود آنها به آنالیز سری زمانی، تعداد 650 نقطه که ویژگیهای پراکنشی آنها در طول زمان ثابت است و دچار عدم همبستگی زمانی نیستند، مورد شناسایی قرار گرفت. با اندازه گیری میزان جابجایی نقاط پراکنش کننده دائمی، تغییرات ارتفاعی رخداده در محدوده معدن مشخص شد. بر اساس نتایج به دست آمده تغییرات ارتفاعی رخداده در محدوده معدن بین 45 میلیمتر تا 45- میلیمتر در سال متغیر است. بر این اساس 3 محدوده فرونشستی به ترتیب در بخش های غربی، شرقی و شمال غربی دیواره معدن با مساحت 100 هزار، 68 هزار و 17 هزار متر مربع شناسایی شد. مطالعات میدانی انجام گرفته صحت نتایج را تایید می کند. با توجه به اهمیت موضوع و به منظور جلوگیری از تخریب و ریزش دیواره این معدن مطالعات ژئوتکنیکی دقیقتری در این محدوده های تعیین شده لازم به نظر می رسد.
اثر مسئولیت اجتماعی بر پشتیبانی از گردشگری پایدار در شهر سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
169 - 184
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین نقش مسئولیت اجتماعی در پشتیبانی از گردشگری پایدار با نقش میانجی منافع و هزینه های گردشگری از دیدگاه جامعه میزبان در شهر سرعین است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش پژوهش، پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه است. جامعه آماری این پژوهش را ساکنان شهر سرعین تشکیل می دهند که تعداد 384 نفر آنان به عنوان نمونه (به روش نمونه گیری در دسترس) انتخاب شدند. تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها با روش تحلیل عاملی تاییدی و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی (OLS) به کمک نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شد. نتایج تحقیق حاکی از وجود تاثیر مثبت و معنادار مسئولیت اجتماعی بر منافع ادراک شده و پشتیبانی از گردشگری پایدار و نیز منافع ادراک شده بر پشتیبانی از گردشگری پایدار است. همچنین مسئولیت اجتماعی بر هزینه های ادراک شده تاثیر معنادار و منفی دارد. در نهایت، منافع ادراک شده، نقش میانجی در تاثیر مسئولیت اجتماعی بر پشتیبانی از گردشگری پایدار دارد؛ اما نقش میانجی هزینه های اداراک شده بر تاثیر مسئولیت اجتماعی بر پشتیبانی از گردشگری پایدار مورد تایید قرار نگرفت.
ارزیابی ناهمگونی مکانی در کیفیت بوم شناختی با استفاده از فن آوری سنجش ازدور (مطالعه موردی: حوضه آبخیز قره سو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
145 - 161
حوزههای تخصصی:
محیط زیست در حال تجربه تغییرات مختلف محیط زیستی است که هم منشأ انسانی و هم منشأ طبیعی دارند. تغییرات کاربری زمین در حوزه قره سو، نیاز به مطالعه درباره کیفیت بوم شناختی این منطقه را نشان می دهد. در این مطالعه، شاخص سنجش ازدوری کیفیت بوم شناختی (RSEI) بر اساس چارچوب فشار-وضعیت-پاسخ و با استفاده از داده های میانگین تصاویر تابستانه ماهواره لندست در سال های 1368 و 1397 ( سنجنده های ETM+/OLI/TIRS)، برای ارزیابی تغییرات کیفیت بوم شناختی در حوزه قره سو استان گلستان استفاده شد. شاخص های مورد نیاز برای استخراج شاخص کیفیت بوم شناختی با ایجاد شاخص فشار محیط زیستی (NDBI)، شاخص وضعیت (NDVI) و شاخص های پاسخ اقلیمی محیط به تغییرات (LST و LSM) از سامانه گوگل ارث انجین انجام شد. در این پژوهش پس از تهیه شاخص های پایه، با استفاده از تحلیل مؤلفه های اصلی، وزن هر شاخص تهیه و سپس شاخص کیفیت بوم شناختی بر اساس مؤلفه اول تحلیل مؤلفه ها اصلی تهیه شد. تحلیل تغییرات مؤلفه اول با استفاده از روش آستانه گذاری نشان از افت کیفیت بوم شناختی دارد؛ به طوری که میانگین شاخص RSEI در سال 1368، 57/0 حاصل شد و در سال 1397 این مقدار به 48/0 رسید که نشان دهنده کاهش مقدار RSEI است. همچنین میزان طبقه خیلی خوب در سال 1368، 83/32821 (267/16 درصد) و در سال 1397، 66/36879 (27/18 درصد) است. نتایج تحلیل مکانی نشان داد که مقدار ضعیف کیفیت بوم شناختی شاخص RSEI در بخش های شمالی منطقه رخ داده است که به دلیل رشد سریع مناطق انسان ساخت بوده است. این تغییر در افزایش شاخص مناطق انسان ساخت در این مناطق مشخص است.
بررسی و تحلیل تأثیرات مؤلفه های حس تعلق مکان بر کیفیت محیط شهری، مطالعه موردی: شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۷
125-147
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم در ارتقای کیفیت محیط شهری، حس تعلق به مکان است و از مباحث مهم در برنامه ریزی شهری است. به گونه ای که حس تعلق بالای شهروندان به محله، منطقه و شهر خود، از جهات گوناگون برای توسعه و پیشرفت شهرها بسیار سودمند است. هدف از این پژوهش بررسی مؤلفه های حس تعلق مکان بر کیفیت محیطی مناطق شهر زاهدان می باشد. با توجه به هدف پژوهش، نوع پژوهش کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش به منظور بررسی حس تعلق مکان 32 شاخص تعیین گردید. با توجه به نتایج تحلیل عاملی- تاییدی که در محیط Amos 24 صورت گرفت، این شاخص ها در قالب 6 مولفه اصلی پیوندهای عاطفی، تداوم، مشارکت و اثرگذاری، هویت و ارزش ها، پیوندهای اجتماعی و پیوندهای عملی طبقه بندی گردید. سپس برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS24 و AMOS24 استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که بیشترین میزان مولفه پیوند عاطفی، مولفه میزان تداوم، مولفه هویت و ارزش ها، مولفه پیوند اجتماعی، مولفه مشارکت و اثرگذاری و همچنین مولفه پیوندهای عملی مربوط به منطقه چهار شهر زاهدان (به ترتیب با ارزش 3.52، 3.39، 3.51، 3.50، 3.51 و 3.52) می باشد.
تحلیل ساختار و توسعه فضایی-کالبدی پراکنده رویی شهر لامرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجّه به رشد جمعیّت و توسعه ی فیزیکی- کالبدی شهرها، ساختار و فرم فضایی توسعه ی شهری از اهمیّت فراوانی برخوردار است و شهر فشرده، الگوی مدیریت و توسعه ی شهری شهرهای فردا و رشد هوشمند می باشد. یکی از عوامل پایداری شهرها، ارتباط بین شکل و فرم فیزیکی شهر (ساختار فضایی- کالبدی) می باشد. این مقاله به بررسی وضعیّت و شاخص های عمده در فرم شهر پایدار و عوامل موثّر و متاثّر آن می پردازد و محاسن و معایب فرم پراکنده شهر لامرد (ساختار، فرم و توسعه فضایی شهر) مورد بررسی قرار خواهد داد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده و روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای می باشد و جمع آوری اطّلاعات شاخص های پراکنده رویی از طریق اطّلاعات شناختی - عملکردی و مطالعه طرح جامع و تفصیلی شهر استخراج شده است. برای نیل به اهداف تحقیق، با بررسی مطالعات گذشته و با بهره گیری از پارامترهای لازم و تأثیرگذار با تحلیل تراکم شهری شهر لامرد و چگونگی و علل توسعه شهری پراکنده و گسترده شهر را تبیین نمایم. در پایان به ارزیابی عینی و کیفی، تحلیل و مقایسه ی نظریه های مرتبط با فرم های پایدار شهری و تفاوت ها و اشتراک های آن ها و در نهایت جنبه های عملکردی و نتایج و پیامدهای عملی و واقعی نظریه ها با وضعیت شهر می پردازد و در انتها راهکارهایی ارائه خواهد گردید. بر اساس بررسی ها و تحلیل های صورت گرفته در سال های 1345-85، مساحت شهر لامرد، حدود 6 برابر و جمعیّت آن 5 برابر افزایش یافته است. طی این سال ها، تراکم ناخالص جمعیتی شهر، از 3/131 نفر به 1/30 نفر در هکتار کاهش یافته است. عدم کاهش شدید تراکم ناخالص جمعیّتی در سال های متفاوت، بیان گر گستردگی بیش از حد شهر و خالی ماندن فضاهای زیاد و غیرفعّال سطوح شهری در محدوده ی شهر لامرد و در نهایت توسعه افقی و گسترده –پراکنده محلات شهر لامرد می باشد که این امر باعث ناپایداری شهری در توزیع بهینه خدمات و دسترسی به امکانات برای ساکنان شهر و افزایش هزینه های زیرساختی و اتلاف انرژی شده است. تراکم خالص مسکونی در سال85 برابر با 85/85 نفر در هکتار و در سال 95 برابر با 73 نفر در هکتار و تراکم جمعیتی برابر با 29 نفر در هکتار می باشد.
بررسی سازوکار پدیده گرمباد در رشته کوه های البرز غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ا ین تحقیق جهت بررسی سازوکارگرمباد در رشته کوه های البرزغربی انجام شد. ابتدا داده های دمای روزانه، متوسط و بیشینه روزانه، رطوبت نسبی کمینه، متوسط و بیشینه روزانه، سمت و سرعت باد ساعتی دوره آماری (2010-2006) گردآوری شد. برای استخراج مجموع فراوانی وقوع فون، روزهای گرم با استفاده از شاخص بالدی استخراج و با در نظر گرفتن جهت باد نسبت به موقعیت ایستگاه ها و افزایش دما نسبت به روزهای قبل به عنوان روزهای همراه با وقوع فون شناسایی گردید. بعد از آن با استفاده داده های پایگاه NCEP/NCAR نقشه ترازهای مختلف جوی ترسیم شد. سپس موقعیت هسته های پرفشار و کم فشار های همجوار بر روی نقشه ها تعیین گردید. نتایج بیانگر آن است، ایستگاه ماسوله با فراوانی 41 روز و ایستگاه آستارا و بندر انزلی با 18 روز، بالاترین و پایین ترین رخداد های پدیده گرمباد را داشتند. بررسی های انجام شده بر روی نقشه های همدیدی 35 نمونه رخداد گرمباد نشان داد که در مجموع سه گروه از مراکز واچرخندی یا پرفشار در روز های درگیر پدیده فون بر الگوی همدیدی منطقه موثر هستند. گروه اول زبانه های پرفشار سیبری که هسته های آن با توجه به فصل و شرایط همدیدی در محدوده ای ببن دریاچه بایکال و بالخاش و شمال پاکستان استقرار دارند. هسته های کم فشار بر روی دریای مازندران قرار داشته و اختلاف فشار بین زبانه پرفشار دامنه های بیرونی البرز و پهنه دریایی مازندران سبب ایجاد شیو فشاری می گردد. در این الگو جریانات چرخندی با فرارفت رطوبتی دریای مازندران بر روی دامنه های غربی ارتفاعات البرز سبب ایجاد بارش و جریان گرم حاصل از گرمایش بادررو دامنه های رو به باد باعث افزایش دما می گردد. گروه دوم واچرخند عربستان می باشد که در این نمونه ها هسته های واچرخند بر روی جنوب غرب ایران مستقر می شوند. با گسترش شمال سوی زبانه پرفشار عربستان تا شمال غرب ایران و وجود کم فشار جنب قطبی در منطقه دریای خزر با تشدید شیو فشاری باعث گردیده جریانات با راستای جنوب غربی عمود بر ارتفاعات بوزند. جریانات غربی واچرخند عربستان در یک گردش واچرخندی رطوبت دریاهای گرم جنوبی را به شمال غرب ایران فرارفت می کنند. گروه سوم ترکیبی از واچرخندهای آفریقا، مهاجر ،پرفشار سیبری و زبانه های آن عامل ایجاد شیو حرارتی و فشاری بر روی منطقه مطالعاتی و غرب ارتفاعات البرز می شوند. و زمینه شکل گیری پدیده گرمباد را فراهم می کنند.
تحلیلی بر کنشگران و نهادهای رسمیحکمروایی چالش کم آبی حوضه آبخیز زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
127-146
حوزههای تخصصی:
به اذعان بسیاری از محقیق، چالش فزاینده کم آبی در بسیار از مناطق کشور در حکمروایی نا مناسب منابع آب در سطوح حوضه های آبخیز ریشه دارد. بررسی تعاملات دست اندرکاران مختلف و ترتیبات نهادی تاثیرگذار بر آن از عناصر کلیدی ارزیابی سیستم حکمروایی موجود محسوب می شود. هدف تحقیق حاضر تحلیل نقش و جایگاه کنشگران کلیدی و سیاست های رسمی آنها در حکمروایی چالش کم آبی حوضه آبخیز زاینده رود می باشد . بدین منظور پس از تعیین 23 دست اندرکاران و سازمانهای کلیدی در سطح استان اصفهان و سه استان مرتبط یزد، خوزستان و چهارمحال و بختیاری نشست های متعدد با دست اندرکاران مورد نظر برگزار و داده های همکاری و مشارکت آنها و همچمین همسویی سیاست های هر کدام از آنها با چالش کم آبی حوضه آبخیز با استفاده از ابزار مصاحبه و پرسشنامه طراحی شده جمع آوری شد. سپس ماتریس شبکه همکاری و سیاست های کنشگران تنظیم و شاخص های مرکزیت درجه ورودی، مرکزیت درجه خروجی و مرکزیت بینابینی در نرم افزار Ucinet مورد سنجش قرار گرفت . نتایج تحقیق نشان می دهد که آب منطقه ای استان اصفهان و شورای هماهنگی زاینده رود در مقایسه با سایرکنشگران از جایگاه بالاتری در فرایند تصمیم سازی و جریان اطلاعات شبکه همکاری سازمانی مدیریت منابع آب برخوردار هستند. از طرف دیگر کنشگران کلان منابع آب از جمله شرکت مدیریت منابع آب ایران و شورای هماهنگی زاینده رود و در سطح بعدی کنشگران محلی همچون آب منطقه ای، استانداری و نمایندگان استان اصفهان مهمترین منتقدین سیاست های حکمروایی منابع آب زاینده رود می باشند. در مقابل سیاست های جهاد کشاورزی، کشاورزان و مدیریت منابع آب استان اصفهان دارای بیشترین انتقاد از طرف سایر کنشگران بوده است.
بررسی نقش ریزگردها بر میزان بستری بیماران قلبی – عروقی در شهر ایلام طی سال های 88 تا 92(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
165-186
حوزههای تخصصی:
کشور ایران و بویژه منطقه غرب و جنوب غرب ایران به طور متناوب با پدیده گرد و غبار و مشکلات آن مواجه است. غرب ایران با توجه به محیط طبیعی و نزدیکی با مناطق منشأ گرد و غبار در غرب آسیا منطقه ای مستعد برای رخداد پدیده گرد و غبار بصورت مکرر است ریزگردها مهمترین و شاید اصلی ترین تهدید ب روی سلامتی افراد می باشد آمارها حاکی از تاثیر مخرب و منفی این ریزگردها یا همان گرد و غبار بر روی مردمان ناحیه غرب و جنوب غرب ایران می باشد آمار و مطالعات از جنوب و غرب کشور نشان می دهد بیش از 100 روز آلوده بین سال های 77 تا 91 داشته ایم که مشکلات زیادی را از نظر سلامت، و سایر موارد به وجود آورده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی است. سپس با استفاده از پرسشنامه رابطه پدیده گرد و غبار با سلامت شهروندان با ارایه فرضیه:بین پدیده گرد و غبار و بروز و یا تشدید بیماریهای قلبی، در ساکنان شهر ایلام رابطه معناداری وجود دارد. بررسی گردیده است این مطالعه از نظر موضوع پس رویدادی و از نظر هدف توصیفی تحلیلی است.جامعه آماری این پژوهش کل بیماران بستری که طی سالهای 92-88 به بیمارستان مصطفی خمینی (ره) شهر ایلام مراجعه نموده اند. در این مقاله سعی بر این است تا ابتدا تحلیلی آماری از پدیده گرد و غبار، فراوانی وقوع آن در گذشته و دهه اخیر انجام گرفته و مناطق منشاء و شرایط جوی شکل گیری، این پدیده مورد واکاوی قرار گیرد و سپس به تاثیر ریزگردها یا همان توفان گرد و غبار بر سلامت قلب و عروق ساکنان منطقه (با تاکید بر شهرستان ایلام) بپردازیم . نتایج تحلیلهای آماری چندمتغیره از جمله آزمون ضریب همبستگی پیرسن، رگرسیون، آزمون کای اسکور، آزمون ANOVA (تحلیل واریانس) و آزمون همبستگی تاو کندال نشان داد که ارتباط بین ورود ریزگردها در دوره آماری مورد مطالعه با تعداد بستری شدگان ناشی از بیماری قلب و عروق در سطح معنی داری 05/0 معنادار بوده و نمایانگر وجود ارتباط است. بدین معنی که هرچه میزان ورود ریزگردها به شهر ایلام افزایش یافته است، تعداد مراجعه کنندگان این بیماری نیز افزایش پیدا کرده است.
Analyzing the Role of Security in local Societies Tourism Development Case Study: Rural Areas of Torqabeh and Shandiz County(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
116 - 134
حوزههای تخصصی:
Tourist destinations are selected by tourists based on various factors. One of the most important factors is tourist destination security. The study aims to investigate the role of security in the development of rural tourism. The methodology is descriptive-analytical. The statistical population includes 194 tourists from eight villages of Torqabeh and Shandiz County, which selected through the Cochran formula. A survey containing Likert- type scales were used for data collection. The reliability of the questionnaire was measured through Cronbach Alpha, which is acceptable. The collected data were analyzed using SPSS and Pearson Correlation test, One Sample T-test and Linear Regression, and VIKOR model. The results indicate that the security variable has a strong direct relationship with the tourism development variable (Coefficient = 0.713). In other words, security positively influences rural tourism development. In addition, the results of VIKOR model reveals that there is a different level of security for tourists in 8 tourist villages of the region; Jaghargh, Kang, and Abardeh villages are in good condition, but Noqondar, Anbaran, and Zoshk villages are at lower level in terms of tourism security and Zoshk village is at the lowest level in terms of tourism security that for the development of tourism in these villages should be considered by the authorities.
تبیین الگوی روابط قدرت های منطقه ای در بحران ژئوپلیتیکی سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
37 - 74
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر الگویی برای تبیین روابط ایران با ترکیه، عربستان و اسرائیل در بحران ژئوپلیتیکی سوریه ارائه شده است. در این الگو، مهمترین ابعاد و مؤلفه های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی مؤثر در روابط این قدرت های منطقه ای در بحران سوریه و با در نظر گرفتن اهمیت و ارتباط این ابعاد و مؤلفه ها با یکدیگر و در قالب یک مدل ساختاری، مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با روش ترکیبی انجام شده که در بخش کیفی آن و با روش گراندد تئوری الگویی جامع برای روابط قدرت های منطقه ایی در بحران سوریه طراحی شده و در بخش کمی با روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS، روابط بین عناصر الگوی حاصل در معرض آزمون کمی قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، الگوی روابط قدرت های منطقه ای در بحران ژئوپلیتیکی سوریه از سال 2011 تا 2018میلادی، به ترتیب اهمیت تحت تأثیر عوامل جغرافیایی، عوامل ژئواستراتژیکی، کدهای ژئوپلیتیکی، عوامل ایدئولوژیکی، نظام ژئوپلیتیک جهانی، نظام ژئوپلیتیک منطقه ای و عوامل ژئواکونومیکی می باشد. با توجه به اهمیت این عوامل پایدار جعرافیایی و ژئوپلیتیکی برای این کشورها، روابط این قدرت های منطقه ای براساس الگوی رقابتی مداخله ای در بحران ژئوپلیتیکی سوریه شکل گرفته و منجر به تداوم بحران شده است.
تبیین الگوی مدیریت بحران اجتماعی با رویکرد امنیتی مورد مطالعه؛ استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
88 - 117
حوزههای تخصصی:
اصولا بحران یک فشار زایی روانی- اجتماعی است که باعث درهم شکسته شدن انگاره های متعارف زندگی و واکنش های اجتماعی می شود و مدیریت بحران فرآیندی نظام یافته است که بحران های بالقوه درحوزه های مختلف را شناسایی، پیش بینی و سپس درمقابل آنها اقدامات پیشگیرانه تدوین می نماید. از این رو همواره باید مجموعه ای از طرح ها و برنامه های عملی برای مواجهه با بحران های احتمالی تنظیم گردد تا مدیران آمادگی رویارویی با وقایع پیش بینی نشده را کسب کنند. مطالعه حاضر به دنبال ارائه الگوی مدیریت بحران اجتماعی-امنیتی در استان سیستان و بلوچستان می باشد. بدین منظور با روش کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد با تعداد 35 نفر از متولیان مدیریت بحران استان مصاحبه عمیق به عمل آمد. مجموعه داده های جمع آوری شده پس از طی فرایند مقایسه مستمر داده ها و کدگذاری باز، محوری و انتخابی، در قالب 5 مقوله؛ هویت، نفوذ، مشروعیت، مشارکت و توزیع و 3 طبقه؛ امنیتی- سیاسی، مدیریتی و اجتماعی- فرهنگی، سازماندهی شدند و نتایج حاصل از تحلیل داده ها در قالب مدل مدیریت بحران اجتماعی- امنیتی ارائه گردید. اینک در این مقاله ویژگی ها و شاخص های مهم هریک از بحران های مرتبط، با توجه به شرایط محیطی استان سیستان و بلوچستان تبیین گردیده و تحلیل نهایی بیانگر ضرورت اتخاذ راهبردهای مدیریت بحران اجتماعی- امنیتی در استان از طریق؛ تغییر نگرش مرکز نسبت به این استان، برقراری عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه ثمرات توسعه ملی در منطقه، تحکیم فرآیندهای همگرایی-ملی و انسجام امنیتی و اجتماعی می باشد. این رویکرد می تواند به عنوان یک الگو برای خط مشی گذاری و تصمیم گیری در شرایط مشابه نیز بمنظور مدیریت بحران مورد استفاده قرار گیرد.
روستازیستی پایا در شهرستان تربت حیدریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
79 - 96
حوزههای تخصصی:
شاید در نگاه نخست، زندگی در روستا بسیار دلپذیر و رؤیایی باشد؛ اما امروزه، عواملی همچون فقر، بیکاری، خشکسالی، کم آبی و راندمان پایین کشاورزی زندگی در روستا را دشوار کرده است. با وجود این شرایط سخت و نابه سامانی های زندگی روستایی، هنوز هم شماری چشمگیر از مردم در روستا مانده اند و مهاجرت نمی کنند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر ماندگاری و پایداری مردم در روستا، به دنبال پاسخ به این پرسش است که «چرا هنوز بسیاری از مردم در روستا مانده اند؟». جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستایی دهستان بایگ شهرستان تربت حیدریه بود که از آن میان، به کمک رابطه کوکران، 188 خانوار به روش نمونه گیری طبقه ای و نظام مند تصادفی انتخاب شدند و با پرسشنامه مورد آماربرداری قرار گرفتند. متغیرهای تحقیق شامل انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، جاذبه های طبیعی، فرهنگی، رفاهی، اقتصادی و نیز ویژگی های فردی بود. نتایج مطالعه نشان داد که ترکیبی از چهار عامل مهم اقتصادی، فرهنگی، طبیعی و فردی در ماندگاری مردم در روستا مؤثر است و از آن میان، کمبود بنیه اقتصادی بیشترین تأثیر را در ماندگاری و عدم مهاجرت روستاییان دارد. به هر حال، اگر به ظرفیت سازی، توانمندسازی و تسهیل گری اجتماعی با مشارکت خود روستاییان روی نیاوریم، این شرایط شکننده اجتماعی- محیطی همواره می تواند تصمیمات روستازیستی را تغییر دهد.
تحلیل خطر احتمالی ریسک محور زمین لرزه بندر سیراف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
61 - 82
حوزههای تخصصی:
با استفاده از روش های آماری و احتمالی تحت عنوان تحلیل خطر لرزه ای، می توان از ایمن بودن سازه ها در برابر زمین لرزه ها اطمینان حاصل نمود، ازاین رو هرساله تحقیقات فراوانی حاوی روش های جدید پهنه بندی خطر زلزله در سراسر جهان ارائه می شود؛ بنابراین ضرورت استفاده از روش های جدید و به روزی که بتوان بر اساس آن نقشه های خطر لرزه ای را در کشور به روز کرد قابل احساس است؛ ازاین رو در این پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیل خطر ریسک محور بر طبق استاندارد ASCE 07-10 به بررسی وضعیت لرزه خیزی ساختگاه بندر سیراف در استان بوشهر با استفاده رهیافت احتمالی پرداخته که بر اساس پارامترهای مربوط در این منبع نتایج حاصل از تحلیل خطر موردبررسی قرارگرفته است. در مطالعه حاضر، به منظور بررسی وضعیت لرزه ای ساختگاه مجموعه ای از داده های لرزه خیزی تاریخی و دستگاهی با پوشش زمانی تا سال 2019 تا شعاع 150 کیلومتری بکار گرفته شده و منابع لرزه زا مدل شده اند. بدین منظور منابع لرزه زا در گستره طرح با استفاده از نقشه های موجود، تعیین و پس از آن مدل مناسب از چشمه های لرزه زا به صورت خطی در منطقه ارائه شده است. فهرست زمین لرزه های رخ داده در گستره طرح از طریق اسناد و کتب تاریخی و ثبت دستگاهی جمع آوری شده و با استفاده از روش کیکوسلول، نواقص موجود در کاتالوگ برطرف شده است. جهت دستیابی به توزیع پوآسونی رویدادها با استفاده از دو روش پنجره زمانی- مکانی گاردنر و نوپوف و روش نظامند گرانتسال، حذف پیش لرزه ها و پس لرزه ها انجام شده است. در نهایت با ترکیب منابع لرزه زا و استفاده از روابط کاهندگی مناسب، پارامترهای لرزه خیزی با استفاده از روش گوتنبرگ- ریشتر و کیکوسلول، محاسبه و نتایج به صورت طیف خطر ریسک محور در سطح طراحی برای دوره بازگشت 2475 سال با استفاده از روش احتمالی تحلیل خطر لرزه ای برای بندر سیراف ارائه شده است. نتایج پژوهش حاکی است که مقادیر لرزه ای طیف به دست آمده بر طبق آیین نامه ASCE 07-10 از مقدار پیشنهادی برای این ناحیه در استاندارد 2800 متفاوت است، همچنین پیشنهاد شده است به دلیل لرزه خیزی بالای منطقه از روش های جدید و به روزی که در آن ها ثبت و برآورد زلزله به صورت مناسبی انجام شده است استفاده شود.
کاربست رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره فازی در تدوین و اولویت بندی راهبردهای توسعه صنایع دستی در روستاهای استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
29 - 62
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت و اولویت بندی راهبردهای توسعه صنایع دستی در روستاهای استان خوزستان بود. پژوهش، با رویکرد توسعه ای- کاربردی، به شیوه های توصیفی، تحلیلی و پیمایشی انجام شد و تحلیل داده های پژوهش نیز با بهره گیری از روش تصمیم گیری چندمعیاره دیمتل فازی (FDEMATEL) و تلفیق آن با مدل سوات (SWOT) صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای «برگزاری نمایشگاه های ملی و بین المللی صنایع دستی در روستاهای هدف گردشگری و صنایع دستی»، «برقراری کامل بیمه هنرمندان برای صنعتگران حوزه صنایع دستی دارای مجوز فعالیت»، «تأسیس بازارچه های دائمی صنایع دستی در بنادر استان»، «معرفی محصولات صنایع دستی استان از طریق رسانه های آموزشی مختلف به مسئولان ارگان های دولتی در راستای هزینه کرد بودجه عمرانی»، «تمرکز بر توسعه تجارت الکترونیک محصولات صنایع دستی استان»، «تدوین اولویت های پژوهشی و هماهنگی لازم برای جذب به موقع سه درصد اعتبارات عمرانی»، «ساخت فیلم های آموزشی و تبلیغاتی و ارائه در بازارچه های فروش صنایع دستی استان»، «معرفی تعاونی های فعال صنایع دستی به سازمان های دولتی استان برای هزینه کرد یک درصد از بودجه عمرانی خرید صنایع دستی از این تعاونی ها»، «توجه ویژه از ابعاد آموزشی و تسهیلاتی به کارگاه های آسیب پذیر اقتصادی صنایع دستی استان» . «ارائه آموزش های تخصصی صنایع دستی توسط اساتید پیشکسوت به کارشناسان در راستای جلوگیری از فراموشی برخی رشته های بومی استان»، به ترتیب، از اولویت دارترین راهبردها در توسعه صنایع دستی روستاهای استان خوزستان به شمار می روند.
بررسی اثر ریزگردهای بیابانی بر صفات رویشی و عملکرد انگور عسکری در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هفتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
135-152
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور بررسی اثر ریزگردها بر انگور عسکری، آزمایشی در قالب بلوک های کامل تصادفی بر روی 36 بوته در تاکستان شهر شیراز با تیمارهای ریزگرد شبیه سازی شده، شستشو و شاهد انجام شد. پس از اعمال تیمارها، کلروفیل a و b ، طول شاخه، محتوای آب نسبی برگ، وزن خشک و سطح برگ به عنوان صفات رویشی و بیوشیمیایی، تشکیل میوه، تعداد حبه در خوشه، وزن خوشه، درصد قند محلول در حبه و عملکرد به عنوان صفات زایشی انگور اندازه گیری شد. آنالیز داده ها با تجزیه واریانس و مقایسه بین میانگین ها با آزمون توکی انجام شد. نتایج نشان داد ریزگرد بیابانی منجر به کاهش صفات رویشی و زایشی انگور عسکری شد که کلروفیل های a و b به ترتیب 6/13 و 5/34 درصد نسبت به شاهد کاهش یافت. طول شاخه و محتوای آب نسبی برگ تحت تنش ریزگرد تغییری نکرد، اما وزن خشک و سطح برگ به ترتیب 6/61% و 4/34% نسبت به شاهد کاهش یافت و اختلاف بین تیمارها در سطح احتمال پنج درصد معنی دار بود. شستن برگ ها باعث حذف اثر ریزگردها بر رشد رویشی بوته ها شد و اختلافی بین تیمار شستشو و شاهد مشاهده نشد. تشکیل میوه مهم ترین مرحله فنولوژی درختان باغی است که ریزگرد باعث کاهش تلقیح و تشکیل حبه در انگور عسکری شد و اختلاف آن با شاهد معنی دار بود. کاهش تشکیل حبه باعث کاهش وزن خوشه و درنهایت کاهش سه برابری عملکرد بوته شد و اختلاف آن با تیمار شستشو و شاهد در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. شستن بوته پس از پاشیدن ریزگرد باعث حذف آن از روی برگ و گل های بازشده انگور شد و عملکرد بوته را افزایش داد و با شاهد در یک طبقه قرار گرفت. وقوع پدیده ریزگرد در مرحله گرده افشانی و تلقیح می تواند تشکیل میوه و عملکرد را کاهش دهد.