فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
رشد سکونتگاه ها و افزایش فعالیت های انسانی در دشت های سیلابی به ویژه حاشیه رودخانه ها و مکان های مستعد سیل، میزان خسارت ناشی از این مخاطره را افزایش داده است. از این رو تعیین گستره سیلاب در راستای برنامه ریزی های کاهش خطر، آمادگی و پاسخ و بازیابی و بازتوانی پس از این مخاطره از اهمیت بسزایی برخوردار است. در مطالعه حاضر از الگوریتم های متداول یادگیری ماشین و طبقه بندی تصاویر سنتینل2 جهت تولید نقشه های پوشش اراضی، آشکارسازی پهنه های سیلابی و تعیین مساحت اراضی تحت خسارت سیلاب فرودین1398 شهرستان آق قلا استفاده شد. همچنین به منظور بررسی و افزایش دقت الگوریتم ها، سه شاخص طیفی نرمال شده پوشش گیاهی(NDVI)، پهنه های آبی(MNDWI) و اراضی ساخته شده (NDBI) با تصاویر مورد استفاده ترکیب شدند. پارامترهای مختلف تنظیم هر یک از الگوریتم ها به منظور تعیین تأثیر آن ها بر دقت طبقه بندی و جلوگیری از کسب نتایج خوشبینانه ناشی از همبستگی مکانی میان نمونه های آموزشی و آزمایشی، با روش اعتبارسنجی متقابل مکانی ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که ترکیب شاخص های طیفی منجر به افزایش دقت کلی الگوریتم ها شده و به منظور تولید نقشه های پوشش اراضی، الگوریتم جنگل تصادفی با دقت 83.08 درصد بدلیل استفاده از روش یادگیری جمعی از دقت و تعمیم پذیری بالاتری نسبت به سایر الگوریتم های ماشین بردار پشتیبان و شبکه عصبی با دقت به ترتیب 79.11 و75.44 درصد برخوردار است. پس از مشخص شدن دقیق ترین الگوریتم، نقشه پهنه های سیلابی با استفاده از الگوریتم جنگل تصادفی در دو کلاس اراضی آبی و غیر آبی تولید گردید و دقت کلی الگوریتم در بهینه ترین پارامترها و با ترکیب شاخص طیفی(MNDWI) 93.40 درصد بدست آمد. سپس با همپوشانی نقشه های پوشش اراضی و پهنه های سیلابی، سطح اراضی ساخته شده و اراضی زراعی و فضاهای سبز تحت خسارت سیلاب به ترتیب 4.2008 و 41.0772 کیلومتر مربع برآورد گردید. واژه های ک
چالش ها و پیامدهای ژئوپلیتیکی قرنطینه مرزها در دوران بیماری های همه گیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۵
81 - 104
حوزههای تخصصی:
تلاش برای مهار همه گیری ها و یافتن راه حل بلندمدت از طریق واکسن ها با طیفی از مسائل سیاسی مربوط به نظام های بهداشتی، سیاسی، حقوق بشر، حاکمیت، تحرک و مرزها تلاقی پیدا کرده است. ظهور همه گیری ها فرصتی برای جغرافیای سیاسی مهیا کرده تا زیربنای ژئوپلیتیکی نظام های سلامت و بهداشت را با نگاهی جدی تر دنبال کند. مدیریت همه گیری بنا به دو دلیل امری فضایی است: نخست درمان بیماری همیشه امری اجتماعی فضایی است زیرا مقامات یا به دنبال تحمیل اقدامات قرنطینه و یا محدود ساختن ناقلان بیماری هستند. دوم، بیماری توسط مجموعه ای از کنش گران و نیروهای انسانی و غیرانسانی که با فضا و مکان سر و کار دارند آشکار می شود. بنابراین، بیماری ها به بخشی از مباحث ژئوپلیتیکی تبدیل شده اند زیرا مطلوبیت و دوام سازه های حکمروایی ملی، منطقه ای و جهانی را آشکار می سازند. مفهوم قرنطینه به عنوان نوعی فعالیت که منتهی به تقسیم و تحدید فضای جغرافیایی می شود می تواند یکی از موضوعات بسیار بحث برانگیز در ژئوپلیتیک باشد. این پژوهش با هدف بررسی چالش ها و پیامدهای ژئوپلیتیکی قرنطینه مرزها در دوران بیماری های همه گیر و با روش توصیفی تحلیلی به نگارش درآمده است. این مطالعه به طور خاص بر همه گیری ویروس کرونا و پیامدهای ژئوپلیتیکی و مرزی قرنطینه طی این همه گیری تمرکز دارد. نتایج نشان می دهد که چالش های همه گیری کرونا را در یک سطح کلان می توان به سه دسته چالش های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تقسیم بندی کرد. چالش در هر کدام از این سه حوزه پیامدهای فراوانی برای دولت و جامعه به همراه داشته است و می توان گفت چالش های سیاسی همه گیری کرونا بسیار برجسته هستند. در گروه چالش های سیاسی همه گیری کرونا نشان داد که نئولیبرالیسم تاب آوری لازم در برابر شوک های جهانی ناشی از مسائل غیراقتصادی و غیرمالی را ندارد. سیاست هایی که در دوران همه گیری ویروس کرونا از سوی دولت ها پیاده شده با شعارهای برجسته نئولیبرالیسم مبنی بر اولویت بازار، رقابت، دخالت حداقلی دولت و کارآمدی بخش خصوصی در تضاد بود. محیط آنارشیک مدنظر واقع گرایان که طی این بحران به خوبی پدیدار شد پیامدهایی مثل جستجو برای تضمین بقا، تشدید رقابت میان دولت ها، تضعیف نهادهای بین المللی، کمبود منابع، تقویت زیرساخت های مرزی، رواج گفتمان مهاجرستیزی و رواج قرنطینه را به همراه داشت. در نتیجه در طول این همه گیری مهمترین بنیان های لیبرالیسم با چالش هایی مثل تحکیم جایگاه دولت، اقتدارگرایی دولت ها، افزایش مداخله، تشدید نابرابری های منطقه ای و جهانی و رقابت و تعارض میان قدرت های بزرگ روبرو شد.
National Identity Training in Belgian Primary Schools: An Investigation into Educational Content Based on a Survey of Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
20 - 54
حوزههای تخصصی:
One of the most important factors in maintaining a nation's unity and integrity is national identity. If national identity is defined as a sense of belonging to a country whose citizens share a common language, land, cultural heritage, customs, emotions, memories, political system, beliefs, symbols, national heroes, history, economics, art and literature, and even religion, then this sense of belonging can be a source of national solidarity and unity. Governments all over the world take advantage of educational content at different educational levels to promote a common national identity among children and adolescents in order to maintain the existence and integrity of their own country. Based on national identity elements in the formal education of primary schools in Belgium, this study aimed to analyze the answers of Belgian primary school teachers and principals to a 25-item questionnaire (sent to 3,140 primary schools in three languages of English, French, and Dutch). The results of analyzing the survey results based on national identity elements contained in the educational content of primary schools indicated that the Belgian primary school teachers and principals seek to build a common national identity based on the constituents of Belgian nationality, even if they do not admit it verbally. Also Belgian government demonstrates that not only is not indifferent to national identity but it adopts programs and strategies to consolidate the national identity and build a unified nation based on Belgian values. This study employed desk studies, qualitative content analysis, and field studies to analyze the data obtained from questionnaires and direct observations.
Popular Mobilization Forces in Iraq: Obedience to Law Dilemma(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه
231 - 272
حوزههای تخصصی:
In June 2014, Ayatollah Ali Al-Sistani issued a fatwa mandating Iraqis to volunteer in the security forces to fight against ISIS. Consequently, the Popular Mobilization Forces (PMF), otherwise called Alhashd Alshabi, were formed primarily from these volunteers, most of whom were Shias. In December 2016, the Iraqi Parliament issued a law that granted full legal status to the PMF. However, the PMF continued to face accusations of disobedience to the laws of the Iraqi state and the orders of the Commander-in-Chief of the Iraqi Armed Forces, raising concerns about its impact on the state's stability. This article aims to examine the nature of some PMF violations of the rule of law, explore the root causes of this phenomenon, and assess the possibility of eliminating or mitigating it. It argues that this phenomenon has social, historical, and religious origins tied to the relationship between the Shia in Iraq and the state. In particular, the internal divisions within the PMF stem from differences in perspectives regarding the rule of law. Thus, the article suggests that addressing this problem requires a long-term strategy beyond mere legal transformations. The article adopts a qualitative approach, which relies on the collection and analysis of data from the literature.
تحلیل تمرکز فضایی شرکت های دانش بنیان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۵)
27 - 52
حوزههای تخصصی:
امروزه اهمیت شرکت های دانش بنیان در گذار به اقتصاد دانش بنیان و توسعه منطقه ای برای پژوهشگران و سیاست گذاران آشکار شده است. شرکت های دانش بنیان طی یک دهه گذشته در ایران رشد چشمگیری داشته و دولت نیز مشوّق های مالی و غیرمالی متعدّدی را برای رشد و گسترش آنها انجام داده است؛ با این حال شناسایی الگوهای فضایی توزیع و تمرکز شرکت های دانش بنیان در سطح ملی-منطقه ای و شرایطی که آنها را به سوی تمرکز در مناطق خاصی سوق می دهد، مورد غفلت واقع شده است. شناخت و درک این الگوهای فضایی و نیروهای تمرکزگرا می تواند به سیاست گذاران در طراحی سیاست های کارآمد برای توسعه مناطق حاشیه ای و ایجاد نظام نوآوری منطقه ای کمک کند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل توزیع فضایی شرکت های دانش بنیان و عواملی که تمرکز فضایی را شکل می دهد، انجام شده است. در این مطالعه برای سنجش تمرکز فضایی از روش های Global Moran’s I وGettis-Ord Gi* و برای شناسایی نیروهای مؤثر بر تمرکز از رگرسیون حداقل مربعات استفاده شده است. نتایج نشان داد شرکت های دانش بنیان بیشتر در کلانشهر ها توزیع شده و خوشه های آن در مناطق حاشیه ایی شکل نگرفته است؛ بنابراین چنین مناطقی از مزیت های این شرکت ها بهره مند نشده است. دو نیروی تمرکزگرای صرفه های ناشی از شهرنشینی و مقیاس نقش مهمی در تمرکز فضایی شرکت های دانش بنیان داشته اند. همچنین، یافته ها نشان داد که میزان تخصصی شدن شرکت های دانش بنیان پایین است. در پایان، دلالت های سیاستی با هدف ارائه مشوّق های لازم برای باز توزیع جغرافیایی شرکت های دانش بنیان در مناطق کمتر توسعه یافته و حاشیه و حرکت به سوی تخصصی شدن منطقه ای ارائه شد.
پهنه بندی خطر وقوع سیلاب در حوضه آبریز رود زرد، با استفاده از مدل تحلیل چند معیاره ی ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
19 - 38
حوزههای تخصصی:
سیلاب از پرحادثه ترین مخاطرات طبیعی ایران می باشد که در سال های اخیر تکرار و شدت وقوع آن بیشتر شده است. حوضه آبریز رود زرد نیز از این شرایط مستثنی نیست، به طوریکه رخداد این پدیده در طی چند سال گذشته به آسیب پذیری برخی مناطق مسکونی، اراضی زراعی و باغات در این حوضه منجر شده است. با توجه به اهمیت موضوع، با بررسی های میدانی و مطالعه منابع، ابتدا لایه های شیب،جهت شیب، طبقات ارتفاعی، لیتولوژی، بارش، کاربری اراضی، تراکم زهکشی و فاصله از رودخانه، به عنوان، معیارهای موثر در وقوع سیلاب حوضه شناسایی شدند. سپس لایه ها توسط سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید، ارزش گذاری و استاندارد سازی نقشه های معیار، با استفاده از روش فازی انجام گرفت. در مرحله بعد لایه های مد نظر به روش کریتیک وزن دهی شدند و در نهایت، تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش ویکور انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که از بین عوامل موثر در ایجاد سیلاب عامل شیب با ضریب وزنی 157/0، ارتفاع با ضریب وزنی 133/0 و کاربری اراضی با ضریب وزنی 127/0 به ترتیب مهم ترین عوامل ایجاد سیلاب در حوضه رود زرد هستند. به علاوه به ترتیب 78/ 10 و 71/16 درصد از مساحت حوضه، در طبقه بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارد که نشانگر پتانسیل این حوضه برای وقوع سیلاب می باشد. نواحی شرقی و شمالی و شمال شرقی و بخشی از قسمت های جنوب حوضه شدت سیل خیزی زیادتری دارند، از مهمترین دلایل سیل خیز بودن این قسمت ها میزان ارتفاع بالاتر که سبب جذب رطوبت بیشتر و در نتیحه بارش بیشتر می شود شیب زیاد(بالای27درصد) سبب حرکت بیشتر نزولات جوی در این بخش ها می شود ،پوشش گیاهی با تراکم کم، شکل نه چندان کشیده حوضه و اقدامات ناچیز حفاظتی منابع آب وخاک، باعث شده حوضه از پتانسیل سیل خیزی بالایی برخوردار باشد. لذا پهنه بندی خطر سیلاب می تواند کمک مؤثری در انجام اقدامات حفاظتی، آبخیزداری و مدیریتی حوضه داشته باشد.
شبیه سازی تغییرات کربن آلی خاک های جنگلی در اثر تغییر اقلیم در ارتفاعات مختلف با استفاده از مدل Roth C(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
150 - 183
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر ارتفاع و تغییر اقلیم بر ذخیره کربن آلی خاک های جنگلی شهرستان تالش در استان گیلان پرداخته است. نمونه های مرکب خاک از عمق ۰ - ۳۵ سانتی متری و از چهار محدوده ارتفاعی (۵۰۰-۱۰۰۰، ۱۰۰۰-۱۵۰۰، ۱۵۰۰-۲۰۰۰ و ۲۰۰۰-۲۵۰۰ متر بالاتر از سطح دریا) جمع آوری و غلظت کربن آلی و سایر ویژگی های خاک در آن ها اندازه گیری گردید. نتایج نشان می دهد با افزایش ارتفاع از سطح دریا، ذخیره کربن آلی خاک به دلیل افزایش بارندگی و کاهش دما، افزایش می یابد. بیشترین ذخیره مربوط به ارتفاعات ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ متر (۹۷.۴۶ تن در هکتار) و کم ترین آن مربوط به ارتفاعات ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ متر (۴۴.۲۳ تن در هکتار) بود. مدل روتامستد (Roth C) به طور دقیق و با ضریب همبستگی و تبیین بالای ۰.۹۵، ذخیره کربن آلی خاک ها را تخمین زد. در شرایط فعلی، کربن ورودی و خروجی خاک در تعادل و تقریباً معادل ۱.۲۹ تا ۲.۷۶ تن در هکتار در سال است. طبق سناریوهای مدل سازی، کاهش بارندگی (۲.۱۵ میلی متر در هر ۱۰ سال) و افزایش دما (۰.۴ سانتی گراد)، باعث کاهش ۳۳.۵۴ تا ۴۰.۰۱ درصدی ذخیره کربن آلی در همه طبقات ارتفاعی، به ویژه در نقاط مرتفع تر خواهد شد. در این حالت، خاک به منبعی برای تولید گاز کربنیک تبدیل می شود. برعکس، افزایش بارندگی و کاهش دما باعث افزایش ۱۳.۸۴ تا ۱۸.۹۴ درصدی ذخیره کربن آلی در همه طبقات ارتفاعی، به ویژه در نقاط مرتفع تر خواهد شد. در این حالت، خاک به مخزنی برای نگهداری گاز کربنیک اتمسفری به شکل هوموس تبدیل می شود. نتایج نشان می دهد مدل های شبیه سازی دینامیک کربن آلی خاک، ابزارهای دقیقی برای پیش بینی و بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر این ذخایر، به ویژه در خاک های جنگلی هستند. این پژوهش تأکید می کند حفظ ارتفاعات جنگلی و مدیریت اقلیمی برای جلوگیری از کاهش ذخیره کربن و مقابله با تغییرات اقلیمی، اهمیت ویژه ای دارد.
مفاهیم، اصول و ابعاد پیشرفت دریا محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
205 - 214
حوزههای تخصصی:
ایران با داشتن سواحل گسترده در شمال و جنوب کشور دارای ظرفیت استفاده از سواحل زیادی است و از این رو به نظر می رسد که لازم است در نظام تصمیم گیری و برنامه ریزی کشور مورد توجه جدی قرار گیرد. بنا به دلایل مختلف در طی سالیان متمادی استفاده از ظرفیت سواحل و دریا در برنامه ریزی های کشور به عنوان محور تلقی نشده است. در مقاله حاضر سعی گردیده ضمن تبیین دریا پایه گی یا پیشرفت دریا محور ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی آن بررسی شود و راهکارهای لحاظ نمودن ابعاد فوق در برنامه ریزی کلان کشور تبیین شود. برای تدوین ابعاد مختلف ضرورت های لازم در دنیا بررسی شده و با توجه به تجربه های جهانی و ویژگی های جغرافیایی کشور موارد فوق الذکر تشریح گردیده است. نتیجه بررسی نشان می دهد مفهوم دریا محور با جهت گیری کلیه فعالیت کشور در راستای بهره گیری از امکانات ترکیبی خشکی و دریا می تواند تحقق یابد. در کل می توان گفت درنظرگرفتن ابعاد فوق الذکر نه تنها به عنوان یک الزام طرح می شود بلکه توجه به آنها در پیشرفت کشور اجتناب ناپذیر است.
The Water War between Kedah- Penang in Malaysia: The Relation in the Management of Sungai Muda Raw Water, 1965–1985(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
151 - 170
حوزههای تخصصی:
The aim of this study is to evaluate the degree to which the mentality and behaviour of the Kedah and Penang state administrations from 1965 to 1985 were impacted by the drawing of raw water from Sungai Muda, as a significant strategic factor. This article's goal is to explore the interactions between the two governments over raw water that they acquire from Sungai Muda. Additionally, it will assess the effects of Kedah's decision to permit Penang to use Sungai Muda's raw water. Based on previous studies, it was found that despite the issue's relevance and obvious connection to the current water supply dispute between the two states, researchers did not pay much attention to the management of raw water obtained from Sungai Muda by Kedah and Penang. Since it addresses issues that will still come up between the two states in light of the present water supply crisis, this study is relevant and important. The study used a qualitative methodology in addition to primary materials such as contract documents, archival records, and secondary sources such as books and articles. From the findings, it was observed that the use of raw water sources from Sungai Muda involves close engagement between the states of Kedah and Penang from 1965 to 1985. During this time, the state governments of Penang and Kedah played a crucial role in empowering the water supply sector in their respective states. The historical experience of Malaysia's water supply policy's consolidation in the twenty-first century adds a new dimension to the conversation about water issues in the country.
Seaport Geopolitics in South Asia, with Special Attention on BRI Projects(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
302 - 322
حوزههای تخصصی:
This study examines the infrastructural geopolitics of South Asia, with a particular emphasis on port developments and the effects of ports on the geostrategic positioning of South Asian countries. The infrastructure assists in the transportation and movement of goods between different countries. Many nations have invested significant money in developing modern ports that capitalize on globalization. South Asian countries have consistently bolstered their ports to compete with their Western counterparts in commerce. The evolving nature of international relations reveals that ports also play a different purpose in geopolitics. The world's fastest-growing region is suffering from a lack of infrastructure. Due to low intra-regional investment and trade, South Asia has poorer infrastructure than neighboring Southeast Asia. China invested in South Asian countries to achieve its goal of establishing a global trading route in the absence of intra-regional investments and trade in South Asia.
Meanwhile India has also invested, for example, in Bangladesh and the Maldives to fortify its position in the Indian Ocean. How valuable are those Chinese investments to South Asian nations? According to the literature, it depends on the country's location and investment policies. China's rise as a revisionist power has drawn differing reactions from its neighbors and the world's dominant powers.
شناسایی و تحلیل تاب آوری نواحی ساحلی در برابر مخاطرات طبیعی (مطالعه موردی: بندر ماهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
31 - 52
حوزههای تخصصی:
جوامع انسانی در طول تاریخ کماکان با مخاطرات روبرو بوده و همواره اثرات زیان باری را متحمل شده اند. مخاطرات محیطی نه تنها به لحاظ تعداد، بلکه با افزایش تنوع و میزان خسارات به ویژه در نواحی مستعد در حال وقوع اند. ارتباط نزدیک با محیط، محرومیت، عدم آگاهی و آمادگی موجب افزایش آسیب پذیر شدن نواحی ساحلی می شود. با این وجود پدیده هایی اجتناب ناپذیر بوده و تنها راه مقابله با آن، مدیریت آنها است. یکی از رویکردهای رویارویی با مخاطرات و بحران های محیطی، تاب آوری است. بندر ماهشهر با قرارگیری در معرض انواع مختلف مخاطرات، در شرایط آسیب پذیری بالایی قرار دارد و سنجش میزان تاب آوری آن ضرورت دارد. هدف از این پژوهش، تحلیل تاب آوری در برابر مخاطرات محیطی در مناطق 5 گانه بندرماهشهر است. پژوهش حاضر کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی-تحلیلی است. ابزار مورداستفاده، ترکیبی از پرسشنامه محقق ساخته است. پرسشنامه ها در پنج منطقه بندر ماهشهر توزیع و تکمیل شد. برای تحلیل رابطه عوامل مؤثر بر تاب آوری از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شده است. برای گویه های توصیفی از روش های آماری مد، میانه، میانگین، واریانس، چولگی و کشیدگی بهره گرفته شده است و برای وزن دهی و مشخص ک ردن عوام ل تأثیرگ ذار ب ر تاب آوری، از روش ه ای تصمیم گیری چندمعیاره (مدل سلسه مراتبی فازی) و رتبه بندی وضعیت شاخص های تاب آوری در مناطق پنج گانه بندر ماهشهر از روش واسپاس استفاده شده است. نتایج وضعیت کلی تاب آوری در محدوده مورد مطالعه، که تابعی از شاخص ها و متغیرهای تشکیل دهنده آن است، نشان داد میانگین حاصل شده پایین تر از حد متوسط قرار دارد. دلیل اصلی وضعیت نامناسب تاب آوری در محدوده مورد مطالعه را می توان به ضعف برخورداری از شاخص های اقتصادی و کالبدی نسبت داد. براساس وزن دهی شاخص اقتصادی در رتبه اول قرار گرفت که تأثیر مستقیم با تاب آوری دارد. رتبه بندی مناطق نشان داد که منطقه 3 وضعیت بهتری نسبت به سایر مناطق دارد.
پارادایم پیشرفت و بایسته های اجرایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
63 - 75
حوزههای تخصصی:
تحول اجتماعی و ویرایش متن جوامع، بدون داشتن اهداف خاص آن هم در سپهری معنایی که اصطلاحا بدان پارادایم گفته می شود امکان پذیر نمی نماید ولی اجرای هر پارادایمی مستلزم شکل گیری زیر نظام هایی است تا حصول هدف های آن در چهارچوبی مدیریت شود. پارادایم "پیشرفت" که حاصل تامل ایرانیان در مواجه با پارادیم "توسعه" و تلاش محققان ایران در یک قرن اخیر است، رفته رفته به درجه ای از بلوغ میل کرده که زمان فراهم آوردن زمینه های اجرای آن را طلب می کند. بدون تردید هر پارادایمی دارای ریشه های معرفتی، خاستگاه، دکترین و اهداف خاصی است و تحقق آن محتاج شکل گیری سه نظام حکمرانی، علمی، فلسفی و فرهنگی است. پارادایم "پیشرفت" را باید زبان ناملموس رفتاری انقلاب جامعه ایرانیان تفسیر و تدوین این زبان رفتاری را به سندی راهبردی، حاصل کار محققان ایران در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت دانست. نتایح حاصل از فرایند طی شده در اندیشکده آمایش بنیادین که براساس روش تحلیل ژانت صورت گرفته نشان می دهد که:
* پارادایم پیشرفت تلاشی در تدوین آرمان های انقلاب ایران در قالب سندی راهبردی است.
* پارادایم پیشرفت در اجرا مستلزم ایجاد سه زیر "نظام علمی – فلسفی"، "حکمرانی" و "نظام فرهنگی" است.
*پارادایم پیشرفت براساس پنج اصل یعنی تعادل فضایی، راستی و درستی، زیست پذیری و تاب آوری سرزمینی، هویت مکانی و جمهور به دنبال دستیابی به فراورش مدنی است.
*محققان ایرانی در تالیف و تدوین شاخص ها واستاندارهای هر یک از این اصول باید همتی جدی مبذول دارند تا به توان میزان تحقق هریک از اهداف را درمقاطع زمانی ارزیابی نمود.
تحلیل فرایندهای رسوبات بادی و مخاطرات آن در دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
71 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق ارزیابی شدت وقوع فرسایش بادی و تحلیل فرآیندهای رسوب گذاری دشت سیستان در دو کانون بحرانی نیاتک و جزینک با وسعتی در حدود 131660 هکتار در جنوب شرقی زابل واقع در شمال استان سیستان و بلوچستان است. از اهداف مهم این پژوهش ارائه راهکارهای مناسب برای به حداقل رساندن آسیب های ناشی از مخاطرات نهشته های بادی و خسارات ثانویه آن و نیز بررسی و شناسایی مخاطرات ناشی از نهشته های بادی، در بخش های تأسیسات، کشاورزی، جاده ها و خسارات وارده به منطقه است. مخاطرات ماسه های روان یکی از مهم ترین مخاطرات طبیعی منطقه دشت سیستان است که در سال های اخیر تکرار و شدت وقوع آن بیشتر شده است. ازآنجایی که به دلیل تغییرات اقلیمی و خشک سالی های دو دهه اخیر در منطقه موردمطالعه پوشش گیاهی تضعیف شده و منطقه پتانسیل فرسایش پذیری زیادی دارد و شدت گرفته است؛ بنابراین ضروری است وقوع این مخاطره و درنتیجه افزایش آسیب پذیری و خسارات جانی و مالی ناشی از آن بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. بازدیدهای میدانی، بررسی عکس های هوایی، بررسی تصاویر ماهواره ای با دوره های زمانی مختلف، بررسی مورفولوژی عمومی و بادهای منطقه (120 روزه) و مکان یابی به لحاظ مطالعه ژئومورفولوژی منطقه، نمونه برداری از رسوبات (رسوب شناسی و ترسیم نمودارهای مربوطه) و مطالعات آزمایشگاهی (آزمایش های XRD"دیفراکسیون اشعه ایکس" و XRF"فلوئورسانس اشعه ایکس"، آزمایشات گرانولومتری، مورفوسکوپی و تعیین پارامترهای آماری)، انجام شد. در این پژوهش از نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی، نرم افزارهای رایانه ای ازجمله ENVI و GIS استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد، عامل اصلی مخاطرات، بادهای فرساینده منطقه بوده که جهت باد غالب و جهت انتقال ماسه عموماً شمال غربی به جنوب شرقی با زاویه 330 تا 360 درجه که با مرکزیت تپه های ماسه های موجود و بادهای 120 روزه بیشترین اثر را در منطقه دارد و عوامل متعددی از قبیل وزش بادهای شدید و دائمی، کم شیب و کم عارضه بودن دشت، ریزدانه بودن خاک، خشک سالی های متوالی و فقر پوشش گیاهی در میزان جابجایی ماسه ها در سطح دشت سیستان و ورود به مخازن چاه نیمه نقش اساسی دارد.
شناسایی و پهنه بندی مناطق مستعد وقوع خطر زمین لغزش با استفاده از روش تحلیل چند معیاره آراس (منطقه مورد مطالعه: حوضه آبخیز قرنقوچای در جنوب شرق استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده زمین لغزش از انواع حرکت های دامنه ای است که همواره خسارت های مالی و جانی زیادی را در پی دارد. در این میان، برای کاهش خسارت های ناشی از چنین حرکاتی، شناخت دقیق مکان های در معرض خطر بسیار مؤثر است. حوضه آبخیز قرنقوچای با توجه به شرایط زمین شناسی، فیزیوگرافی، لیتولوژی، اقلیمی و انسانی از دیرباز تحت تأثیر وقوع خطر زمین لغزش بوده است. بر این اساس، محققان در پژوهش حاضر به دنبال ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش در سطح این حوضه هستند. در این راستا، ابتدا نقشه پراکنش زمین لغزش ها و متغیرهای تأثیرگذار (شیب، جهت شیب، ارتفاع، لیتولوژی، کاربری اراضی، بارش، فاصله از راه ارتباطی، فاصله از آبراهه و فاصله از گسل) فراهم و در مرحله بعدی با استفاده از تابع عضویت فازی، درجه عضویت پارامترها و با استفاده از روش کریتیک، مقدار های وزنی معیارها تعیین و در نهایت، نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره ARAS استخراج شد. با توجه به نتایج به دست آمده شیب، لیتولوژی و کاربری اراضی به ترتیب با مقدار های 162/0، 152/0 و 147/0بیشترین وزن را از بین عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش داشتند. همچنین، نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که به ترتیب 86/12 و 42/25 درصد از مساحت حوضه در طبقه بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارد. به طور عمده، مناطق بسیار پرخطر و پرخطر در قسمت های کوهستانی شمالی، جنوبی و بخش مرکزی حوضه واقع شده است که این پهنه ها از لحاظ کارهای مدیریتی و اجرای پروژه های حفاظتی باید در اولویت قرار گیرند. همچنین، با نظر به بهره گیری از روش منحنی راک و با سطح زیرمنحنی (89/0) دقت روش ARAS در شناسایی و پهنه بندی مناطق مستعد وقوع خطر زمین لغزش حوضه قرنقوچای در سطح عالی است.
City Diplomacy and the Formation of Inter-City Relations around the Persian Gulf(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
26 - 49
حوزههای تخصصی:
Following the contemporary globalization process, cities have gained a strong presence in world politics, and by connecting to international urban networks, they play an effective role in the common interests of themselves and other urban actors. The current research aims to investigate the requirements of forming an international union of cities around the Persian Gulf by strengthening city diplomacy in the region with the benefit of a descriptive-analytical method. In this regard, the background of economic and social relations and the region's current situation have been investigated using reliable sources and articles. Finally, the model of city diplomacy in the Persian Gulf region has been presented. The research findings show that the cities of this region have moved in the direction of divergence despite the presence of many convergence factors, and the formation of an international urban union in the region will play an effective role in increasing convergence and greater peace in the region.
ارزیابی خطر بیابان زایی و ارائه برنامه های مدیریتی با استفاده از مدل مفهومی DPSIR-M در استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
210 - 239
حوزههای تخصصی:
بیابان زایی بزرگ ترین چالش محیط زیستی است که امنیت غذایی و تنوع زیستی را تهدید می کند. هدف این پژوهش ارزیابی شدت و خطر بیابان زایی در استان خراسان رضوی و ارائه راهکارهای مدیریتی با استفاده از مدل مفهومی DPSIR-M است؛ بنابراین، در ابتدا نقشه حساسیت اراضی به بیابان زایی با مدل جهانی ESAs به دست آمد و سپس با استفاده از مدل ریسک، نقشه خطر بیابان زایی تعیین شد. نتایج نشان داد بیش از 30 درصد از منطقه موردمطالعه در کلاس بیابان زایی نسبتاً بحرانی تا شدید قرار دارد. از نظر شکنندگی، حدود 59 درصد از مناطق استان خراسان رضوی در شرایط محیطی نسبتاً شکننده تا بسیار شکننده قرار داشته و در حدود 7 درصد نیز دارای پتانسیل شکنندگی هستند که در صورت بدتر شدن وضعیت از نظر شرایط محیطی، این میزان به کلاس شکننده اضافه خواهد شد. نتایج نقشه خطر بیابان زایی بیانگر آن است که بیش از 98 درصد مساحت منطقه موردمطالعه در کلاس خطر بیابان زایی زیاد و خیلی زیاد قرار داشته و تنها 2 درصد از مناطق در کلاس متوسط تا خیلی کم قرار دارند. بر اساس نقشه های شدت و خطر بیابان زایی و با استفاده از مدل DPSIR-M، 6 سیاست و 46 استراتژی و برنامه عملیاتی برای مدیریت بهینه اراضی استان خراسان رضوی پیشنهاد شد. همچنین پیشنهاد می شود نتایج به دست آمده از این پژوهش مورداستفاده مدیران و کارشناسان ادارات اجرایی قرار گیرد.
بررسی شدیدترین طغیان های متداوم ماهانه )اکتبر- مارس( طی دوره آماری 2021-1989 در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل ناگهانی، یکی از خطرناکترین رویدادهای طبیعی است و اغلب باعث تلفات جانی و آسیب به زیر ساخت ها و محیط زیست می شود. در این پژوهش، رخداد شدیدترین طغیان های متداوم ماهانه (اکتبر- مارس) در بازه 2021-1989 بررسی شد. داده های بارش 115 ایستگاه سینوپتیک انتخاب شد. سپس مجموع بارش های 1تا 9 روزه بر اساس شدت، مرتب گردید. با استفاده از نرم افزار آماری مینی تب و شاخص آندرسن دارلینگ، بارش های شدید بر اساس صدک نود و پنجم، استخراج شد. سپس بر اساس معیار های بیشترین و کمترین تعداد روزهای بارشی، بیشترین و کمترین بارش تجمعی ریزش کرده، مرطوب ترین و خشک ترین ماه ها مشخص گردید. با در نظر گرفتن سه معیار شدت، تداوم و فراگیری بارش، قوی ترین توفان های رخداده در مرطوب ترین ماه ها انتخاب شد. داده های مورد استفاده، جهت بررسی همدیدی، شامل داده های فشار سطح متوسط دریا، ارتفاع و مولفه قائم باد تراز 500 هکتوپاسکال، میدان باد و نم ویژه ترازهای فشاری 925، 850 و 700 هکتوپاسکال و مقادیر شار افقی نم ویژه سطح فشاری 925، 850 و 700 هکتوپاسکال می باشند. احتمال رخداد رودخانه های جوی توسط شار رطوبت مستخرج از مولفه های رطوبت ویژه، باد مداری و نصف النهاری شناسایی شدند. نتایج نشان داد؛ توفان های 27تا 31 اکتبر 2015، 5تا 7 نوامبر 1994، 12تا 16 دسامبر 1991، 11 تا 15 ژانویه 2004، 3 تا 9 فوریه 1993 و 13تا 15 مارس 1996 شدیدترین توفان ها در مرطوب ترین ماه ها بوده اند. انتقال رطوبت در توفان های اکتبر، نوامبر، فوریه و مارس از جنوب غرب دریای سرخ توسط رودخانه های جوی، به نوار غربی، جنوبغرب، جنوب و جنوبشرق ایران انجام شده است.
شناسایی موانع تحقق سیاست های توسعه پایدار گردشگری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های اخیر، تأثیرات زیست محیطی و اجتماعی صنعت گردشگری در خط مقدمِ مسائل جهانی قرار گرفته است؛ بنابراین به اطمینان از اجرای شیوه های پایدار در صنعت گردشگری نیاز شدیدی وجود دارد؛ چراکه تخریب محیط زیست و پیامدهای اجتماعی آن بر مقصدهای گردشگری تأثیرات مخربی برجای گذاشته است. با وجود ابعاد گسترده این تأثیرات، ملاحظات پایداری عمدتاً تا امروز مفهومی بوده و به عملکرد گسترده صنعت تبدیل نشده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی زمینه های تحقق نیافتن توسعه پایدار گردشگری در ایران، با وجود مطرح شدن آن در بیش از دو دهه اخیر است. برای رسیدن به اهداف تحقیق، با استفاده از پارادایم تفسیری، رویکرد کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، داده های کیفی گردآوری شده از مصاحبه های عمیق با نرم افزار مکس کیودی ای تجزیه وتحلیل شد. داده های تحقیق از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با چهارده نفر از ذی نفعان این صنعت در بخش های مختلف دولتی، خصوصی و دانشگاهی آشنا به رویه های توسعه پایداری گردشگری به روش هدفمند و گلوله برفی گردآوری شد. تجزیه وتحلیل داده های کیفی تحقیق حاکی از شناسایی موانع تحقق توسعه پایدار گردشگری در ایران در قالب سه مقوله اصلی است. این سه مقوله شامل موانع دولتی، موانع اجتماعی فرهنگی و همچنین موانع در بخش عرضه است که از 22 کد اولیه برآمده از متن مصاحبه های انجام شده، شناسایی و دسته بندی شدند. نتایج در قالب جدول و نمودار درختی مکس کیو دی ای ارائه شد. روایی و پایایی نتایج پژوهش با شاخص های کرسول و محاسبه کاپای کوهن (759/.) مورد سنجش قرار گرفت.
سنجش اَبَر چالش های حکمروایی زیست محیطی در کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
1 - 14
حوزههای تخصصی:
چالش های محیط زیستی یکی از اساسی ترین مسائل شهر امروزی و حاصل تعارض و تقابل با محیط طبیعی است. یک عامل بسیار مهم که تاثیر تعیین کننده ای بر پایداری محیط زیستی جوامع شهری دارد، حکمروایی محیط زیستی شهر است که کلیه سیاست ها، اقدامات، طرح ها و برنامه های اجرایی در قلمرو شهر با اثرگذاری محیط زیستی را شامل می شود. هدف این پژوهش سنجش اَبَر چالشهای حکمروایی محیط زیستی در کلانشهر اهواز است. روش پژوهش، بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است. شاخص های 18 گانه از میان 25 شاخص و منطبق با وضعیت بوم شناختی شهر تعیین و پرسشنامه تنظیم شد. در این پژوهش از روش آنتروپی شانون برای وزن دهی شاخص ها و با استفاده از مدل ویکور اقدام به رتبه بندی مناطق کلانشهر اهواز بر اساس چالش های حکمروایی محیط زیست شهری گردید.جامعه آماری این پژوهش، کارشناسان، خبرگان و مدیران محیط زیست، پسماند، آبفا کلانشهر اهواز هستند. روش نمونه گیری، گلوله برفی است و داده ها با بهره گیری از پرسش نامه پژوهشگر ساخته در سال جاری گردآوری شده است. یافته ها نشان داد که مؤلفه های مدیریت فاضلاب های خانگی-تجاری (0.078)، زیرساخت های زیست محیطی(0.074) با اهمیت ترین و آلاینده های مغناطیسی (0.010) کم اهمیت ترین شاخص ها و در اولویت بندی مناطق، منطقه هشت به دلیل استقرار کارخانجات و صنایع سنگین و شرکت های حفاری، با بالاترین میزان آلودگی محیطی و چالش در مدیریت پساب های صنعتی مواجه است. همچنین نتایج نشان داده است که افزایش آگاهی زیست محیطی در بین شهروندان و مدیران و مدیریت پساب ها، آب های سطحی و پسماندها از پیشران های پیش نیاز حکمروایی زیست محیطی در مناطق مختلف شهر اهواز می باشند.
شناسایی مؤلفه های محیطی تأثیرگذار در بحران های بیولوژیکی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
109-124
حوزههای تخصصی:
بحران های طبیعی بیولوژیکی خطری همیشگی برای جوامع بشری محسوب می شوند؛ بنابراین آمادگی کنترل و پیشگیری از این گونه بلایا امری مهم تلقی می شود. در مقابله با چنین بحران های شهری پرداختن به مقوله مداخلات غیر دارویی در برابر بیماری های واگیردار می تواند راهگشا باشد از این رو هدف پژوهش حاضر یافتن شاخص های اصلی مؤثر در همه گیری و تبیین مؤلفه های محیطی حاصل از برهمکنش و همبستگی شاخص های مرتبط قابل سنجش در سطح محلات بر اساس مطالعات محیطی پیشین، می باشد. بدین منظور تمامی شاخص های محیطی قابل دسترس در سطح 118 محله کلان شهر تبریز شناسایی شدند. سپس با استفاده از اطلاعات ثانویه، شاخص های محیطی محلات با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی به دست آمد. سپس با استفاده از روش اکتشافی- تجربی و مبتنی بر روش های کمی، پس از تبیین مؤلفه های محیطی مؤثر در همه گیری، محلات کلان شهر تبریز دسته بندی شد. درنهایت 42 شاخص و 8 مؤلفه تجمع، تنوع و طراحی، عوامل اجتماعی، تراکم، عوامل اقتصادی، زیرساخت بهداشتی، آلودگی محیطی و فضاهای سبز و باز به عنوان مؤلفه های مؤثر بر گسترش بیماری های همه گیر در سطح محلات شناسایی شدند. هر یک از این عوامل دارای چندین شاخص است که قابلیت سنجش مولفه مذکور را فراهم می نماید. بر اساس نتایج میزان اثرات عوامل محیطی بر انتقال کووید-19 از نظر مکانی متمایز می شوند. این مؤلفه ها درمجموع بیش از 82 درصد تغییرات عوامل محیطی مؤثر را نشان می دهند. برنامه ریزان، سازندگان و پژوهشگران می توانند بر اساس میزان این مولفه ها محلات را از نظر گسترش همه گیری دسته بندی نمایند و استراتژی های متناسب را در تصمیم گیری های آتی برای توسعه شهری پایدار مدنظر قرار دهند.