فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۲٬۲۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
بارندگی مهم ترین عاملی است که در چرخة هیدرولوژی، دخالت مستقیم دارد. به دست آوردن اطلاعات دقیق بارش، برای تحلیل پدیده های گوناگون هیدرولوژیکی و تغییرات اقلیمی، امری ضروری است. هدف از این تحقیق بررسی میزان دقت داده های بارش دو ماهوارة GPM با محصول IMERG وTRMM با محصول 3B42، در چهار ایستگاه سینوپتیک شهر تهران در مقیاس روزانه، ماهیانه و فصلی است. در مقایسة تطبیقی بین داده های ماهواره ای و داده های مشاهده ای بارش ضریب همبستگی (R)، میزان انحراف نسبی (Bias)، خطای قدر مطلق میانگین (MAE)، میانگین مربعات خطا (RMSE) به منظور ارزیابی و واسنجی داده ها، و مقادیر احتمال تشخیص (POD) و نسبت هشدار اشتباه (FAR) و شاخص موفقیت (CSI) با هدف راستی آزمایی داده ها، بررسی شد. مقادیر Bias، MAE و RMSE تأیید کرد که هر دو محصول 3B42 و IMERG، در ایستگاه شمیران، کمترین میزان خطا را با داده های مشاهده ای دارند. همچنین، در ارزیابی محصول IMERG با مقادیر بارش ایستگاه شمیران، میزان همبستگی در این ایستگاه در مقیاس روزانه، ماهیانه و فصلی، به ترتیب 57%، 83% و 87% مشخص شد. به طورکلی می توان گفت، با توجه به تکنولوژی برتر IMERG دقت بالایی دارد و ابزار خوبی برای پیش بینی های هیدرولوژیکی است.
بررسی اثر عنصر بارش بر منابع آب زیرزمینی با استفاده از تحلیل سری های زمانی- مکانی خشکسالی (مطالعه موردی: دشت مشهد در حوزه آبخیز کشف رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل مختلف طبیعی و انسانی در چند دهه اخیر باعث ایجاد شرایط بحرانی و افت سطح آب های زیرزمینی در بیشتر حوزه های آبخیز کشور از جمله استان خراسان رضوی شده است. در این تحقیق از تکنیک های تحلیل سری های زمانی مان-کندال و پتیت برای تحلیل روند شاخص خشکسالی هواشناسی SPI و شاخص خشکسالی آب زیرزمینی PSI در دوره آماری ۳۰ ساله (۱۳۹۳-۱۳۶۳) حوزه آبریز دشت مشهد استفاده شده است. جهت تحلیل مکانی وقوع خشکسالی هواشناسی و ارتباط آن با خشکسالی آب زیرزمینی نیز از روش های زمین آمار و تحلیل نقطه داغ استفاده گردید. نقشه های میان یابی شده شاخص SPI نشان داد که در سال های ۷۹-۷۸ تا ۸۰-۷۹، ۸۵-۸۴، ۸۷-۸۶، ۹۰-۸۹ و ۹۳-۹۲ حوزه آبریز مطالعاتی عمدتاً در طبقات فروخشک و خیلی خشک قرار می گیرد؛ اما نتایج تحلیل سری زمانی شاخص SPI در تمامی ایستگاه ها به جز ایستگاه اندرخ نشان می دهد که تغییرات تدریجی موجود در سطح پنج درصد معنی دار نیست؛ بنابراین حوزه آبخیز مشهد – چناران حداقل در طی سه دهه اخیر تغییرات تدریجی محسوسی را در میزان بارش و خشکسالی هواشناسی در اکثر ایستگاه های مورد مطالعه تجربه نکرده است. تغییرات تدریجی سری زمانی شاخص PSI در چاه های مشاهداتی قاسم آباد، کلاته نادر، مسکران، نومهن و هاشم آباد غیرمعنی دار و در بقیه چاه ها (۳۵ چاه) معنی دار می با شند. شاخص PSI در همه چاه ها به جز بلوار تلویزیون دارای روند کاهشی است. نقشه های پهنه بندی نیز نشان می دهند که شاخص PSI در دشت مورد مطالعه از سال های ۶۴-۱۳۶۳ تا ۷۹-۱۳۷۸ بیشتر در شرایط نرمال قرار گرفته و از سال های ۷۹-۱۳۷۸ هر چه به سمت حال حاضر پیش می رویم در طبقه شرایط خطرناک و حداقل تاریخی قرار می گیرد. نتایج تحلیل همبستگی بین دو شاخص SPI و PSI نشان می دهد که در اکثر موارد و سال ها ارتباط ضعیفی بین خشکسالی هواشناسی و آب زیرزمینی وجود دارد و نمی توان ارتباط معنی دار قوی بین این دو پدیده در دشت ارائه کرد. همچنین بر اساس تحلیل سری های زمانی دبی سالیانه آب مهم ترین رودخانه های تغذیه کننده (که نشان دهنده روندی غیر معنی دار در دوره مطالعاتی است) باز هم نمی توان ارتباط معنی دار قوی بین خشکسالی هیدرولوژیکی و خشکسالی آب زیرزمینی در منطقه برقرار نمود. سطح آب زیرزمینی دشت مشهد-چناران از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۹۳ بیشتر از ۲۵ متر افت را تجربه کرده که بیشترین آن در بین سال های ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۲ بوده که بالغ بر ۶ متر افت مشاهده شده است. تعداد حفر چاه در طول این چهار سال ۱۰۵۴ حلقه است که بیشترین میزان حفر چاه را در طول دوره آماری نشان می دهد؛ بنابراین برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی را می توان عامل اصلی افت سطح سفره در دشت مشهد معرفی کرد.
مدیریت(شناسایی و اولویت بندی) ژئومورفوسایت ها با استفاده از مدل های Entropy و Saw، مطالعه موردی: ژئومورفوسایت های شهرستان سردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، با یک نگرش مدیریتی و سیستمی به شناسایی، بررسی و اولویت بندی ژئومورفوسایت های شهرستان سردشت پرداخته شده است. روش کار بر مبنای مطالعات تئوریک، میدانی و به کارگیری مدل های تصمیم گیری چند شاخصه(MADAM) و به صورت موردی روش های Saw و Entropy و نیز ابزارهای تحقیقی نقشه و GPS باهدف تجزیه وتحلیل بوده است. برای نیل به هدف، پنج ژئوسایت(گزینه) شناسایی و با چهار معیار و شاخص تأثیرگذار شامل جذابیت بصری سایت، دسترسی و میزان برخورداری، آمادگی برای توسعه زیرساخت ها و تعداد جاذبه های گردشگری بر اساس آنتروپی و نیز آنتروپی تعدیل شده مورد ارزیابی قرار گرفتند. به عنوان نتیجه، خروجی حاصل از وزن دهی شاخص ها در هر دو روش یکسان حاصل گردید که دال بر دقت مطالعاتی است. در مرحله بعد با نتایج موجود و بر اساس روش Saw، اولویت بندی ژئومورفوسایت ها به ترتیب شامل A1(آبشار شلماش)،A2(سایت چشمه گراوان)،A4(سایت بیوران)، A5(سایت رودخانه زاب) و A3(سایت دشت وزنه) برآورد گردیدند. واکاوی مسئله که به نوعی نتیجه اصلی پژوهش محسوب می شود، بیانگر نقش اصلی شاخص های طبیعی موردبررسی همچون جذابیت بصری( منحصربه فرد بودن) و نیز تعدد جاذبه های گردشگری در پیرامون هر ژئوسایت همراه با نقش شاخص های مدیریتی و انسانی همچون فضا و آمادگی ژئوسایت ها و دسترسی به صورت ترکیبی در انتخاب ژئوسایت های برتر است. در تأیید این مسئله می توان به ژئوسایت دشت وزنه به صورت مقایسه ای با دیگر ژئوسایت ها اشاره کرد که معیار عدم دسترسی مناسب و عدم میزان برخورداری از امکانات حداقلی باعث شده است که در اولویت آخر قرار گیرد. پس می توان به عنوان نتیجه نهایی اشاره کرد که روش های موردمطالعه در این پژوهش به صورت تلفیقی در توان سنجی و شناسایی نقاط ضعف و قوت و نهایتاً مدیریت ژئومورفوسایت ها باهدف ایجاد ژئوتوریسم موفق پایدار و نیز توسعه پایدار مناطق به ویژه توانمند ولی محروم بسیار مؤثر هستند. به عنوان نمونه در مورد مدیریت ژئومورفوتوریسم سردشت مشخص گردید که پتانسیل های ژئومورفوتوریسمی متعددی وجود دارد که به ویژه با توجه به مرزی بودن و وجود توریسم بازار، در صورت بالا بردن شاخص های مدیریتی همچون توسعه و بهبود راه های ارتباطی و دسترسی و نیز ایجاد فضا در سطح ژئوسایت ها، یک تحول در جریان ژئومورفوتوریسم و پایداری محیطی و نیز توسعه پایدار منطقه ایجاد می گردد.
تحلیل فازی حوزه ها و مؤلفه های تأثیرگذاری فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) موردشناسی: استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) همزمان با پدیده ی جهانی شدن و پیشرفت تکنولوژی ارتباطات صورت تازه ای در مناسبات توسعه و ارتباطات متقابل در سکونتگاه های شهری و روستایی به پا کرده است. در این راستا مطالعه ی حاضر با روش توصیفی-تحلیلی جهت تحلیل حوزه ها و مؤلفه های تأثیرگذاری این رویکرد در استان گلستان به انجام رسیده است. حوزه های تأثیرگذاری ICT در سه حوزه ی آگاهی، نگرش و مهارت و فعالیّت در 12 مؤلفه و 48 شاخص دسته بندی و تدوین شده است. بُعد تحلیلی پژوهش در راستای وزن گذاری و تعیین اهمیّت حوزه ها، مؤلفه ها و شاخص ها با استفاده از نظرات 20 نفر از کارشناسان مرتبط با حوزه ی مورد بحث و تحلیل تأثیرپذیری شاخص های اجتماعی و اقتصادی از مؤلفه های تأثیرگذاری ICTمی باشد. ابزار پژوهش برای تحلیل اولویّت و اهمیّت حوزه ها، مؤلفه ها و شاخص ها را مدل های AHP گروهی و مدل تصمیم گیری گروهی فازی (FGDM) و ارزیابی میزان تأثیرپذیری شاخص های اجتماعی و اقتصادی از مؤلفه های تأثیرگذاری ICT مدل رگرسیون خطی
(R-Linear) تشکیل می دهند. نتایج پژوهش نشان می دهد که حوزه ی آگاهی با 57/0 وزن بیشترین اولویّت و اهمیّت را در میان حوزه های تأثیرگذاری ICT ، مؤلفه آگاهی سیاسی-اجتماعی با کسب 17/0 در بین مؤلفه های پژوهش شاخص آگاهی از اطلاعات سیاسی و اقتصادی روز ایران و جهان با 147/0 بیشترین اولویّت را در بین شاخص های پژوهش دارد. نتیجه آزمون رگرسیونی تأثیرپذیری شاخص های اجتماعی- اقتصادی از مؤلفه های تأثیرگذاری ICT نشان از تأثیر مستقیم و معنادار بین این دو متغیّر مستقل و وابسته است.
تحلیل شرایط همدید و دینامیک رویدادهای بارشی سنگین سواحل جنوبی خزر در مقایسه با ایران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با بررسی یکی از فراگیرترین دورههای بارشی کشور در سالهای گذشته (روزهای 6/8/1381 تا 5/10/1381)، به تحلیل همدید و دینامیک سنگینترین خوشه بارش این دوره (15/9/1381 تا 20/9/1381) با رویکرد محیطی به گردشی میپردازد. در این دوره بیش از 60 درصد از ایستگاههای کشور شاهد بارش چشمگیری بودند و رویدادهای بارشی سنگین متعددی نیز در سواحل جنوبی خزر ثبت شدند. بعد از ترسیم نقشههای همبارش روزهای مورد مطالعه، نقاط اوج بارش و مـراکز ثقل آنها بـه دست آمد و سپس الگوهای فشار سطحی، ارتـفاع ژئوپتانسیل و نقشههای وزش رطوبتی، جبههها، رودبادها و Q-Vectorدر ترازهای مختلف، استخراج و ترسیم شد. تحلیل نقشههای فشار تـراز دریا نشان داد که تشدید شیو فـشار بین الگوی پرفشار دریای سیاه و کمفشار شرق مدیترانه و بین الگوی پرفشار دریای سیاه وکمفشار شمال شرق خزر، در رخداد این بارشها در غرب، جنوب غرب ایران و سواحل جنوبی خزر موثر بود. بررسی نقشههای ژئوپتانسیل نشان داد که درطول دوره مورد مطالعه، دو الگوی اصلی وجود دارد که نقش فرود نسبتاً عمیق شمال دریاچه خزر (بخشی از فرود بلند مدیترانه) بسیار مهم است.
تحلیل نقشههای وزش رطوبتی نشان دادند که که در ترازهای بالایی، دریای مدیترانه و دریای سرخ و در ترازهای پایینی، خلیج فارس و دریای عمان، مهمترین منبع تغذیه رطوبتی بارشهای ایـران زمین هستند که نـقش هـر کدام در روزهای مـختلف، یکسان نیست. در حالی که رطوبت بارشهای سنگین سواحل جنوبی خزر، در تراز 500 هکتوپاسکال از طریق دریای مدیترانه، در ترازهای 600 و 700 هکتوپاسکال، از طریق دریای مدیترانه و دریای سرخ و در ترازهای 850، 925 و 1000 هکتوپاسکال، از طریق همه منابع اصلی رطوبتی منطقه (دریای سیاه، دریای مدیترانه، خلیج فارس، دریای سرخ و دریاچه خزر) تأمین میشود. وجود جبهه قطبی، جبهه دریای سرخ شمال خلیج فارس و همچنین ادغام رودبادهای جنبحارهای و جبهه قطبی بر روی شرق عراق، میتواند از علل ایجاد و تشدید حرکات عمودی هوا در منطقه باشد. تحلیل نقشههای Q-Vector نیز، با نشان دادن مناطق همگرا، به نقش مهم دریاچه خزر، دریای مدیترانه و دریای سیاه، خلیج فارس و دریای عمان در ایجاد حرکات صعودی هوا در ترازها و ساعات مختلف، برای شکلگیری بارشهای سنگین سواحل جنوبی خزر و ایران زمین اشاره دارد.
ارزیابی، ظرفیت سنجی و پهنه بندی مناطق مستعد گردشگری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تعیین اولویت پهنه های مستعد گردشگری در استان اصفهان انجام گرفته است. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، نوع تحقیق کاربردی- توسعه ای است و روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و براساس تجزیه و تحلیل سیستمی است. در این تحقیق به منظور ارزیابی براساس تعداد جاذبه، سطوح عملکرد (ملی، محلی، بین المللی) و سطوح دسترسی (پیاده، سواره) نسبت به جاذبه های گردشگری امتیاز داده شده است. پژوهش صورت گرفته در ظرفیت سنجی استان اصفهان به دلیل توسعة گردشگری نشان می دهد عمده ترین پتانسیل های موجود گردشگری انسان ساخت در شهرهای اصفهان و مبارکه است. طبق امتیازات داده شده 32 و 66/14 درصد پتانسیل های گردشگری انسان ساخت مربوط به این دو شهرستان است و از این جهت موقعیت خوبی در سطح استان دارند. در ارزیابی ظرفیت گردشگری تاریخی– فرهنگی استان مشاهده شد بیشترین ظرفیت در مرکز به مرکزیت شهر اصفهان و در شمال شرق به مرکزیت شهر کاشان است. تقریباً 07/34 و 55/22 درصد جاذبه های گردشگری تاریخی- فرهنگی منطقه براساس امتیازات داده شده متعلق به این دو شهرستان است که 49/76 درصد از جاذبه های تاریخی– فرهنگی شهرستان اصفهان متعلق به شهر اصفهان است. بیشترین ظرفیت گردشگری طبیعی استان اصفهان در دو پهنة جنوب و غرب استان است که براساس امتیازات داده شده به پنج گروه طبقه بندی شده اند و بیشترین امتیازات به شهرستان های سمیرم و فریدون شهر مربوط است و این مناطق برای توسعة گردشگری طبیعت محور مناسب اند.
پژوهشی آماری پیرامون تحلیل نوسانات و پیش بینی سری زمانی دماهای فرین بالای تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش دادههای بیشینه سالانه دماهای روزانه ایستگاه سینوپتیک مهرآباد تهران طی بازه آماری 1951 تا 2010 میلادی به مدت 60 سال مورد تحلیل قرار داده شده است. از روش تحلیل رگرسیون و آماره من- کندال برای آزمون معناداری روندهای تغییرات سریهای دمایی استفاده شده است. با توجه به متوسط دماهای فرین بیشینه بلندمدت و مقایسه آن با متوسط 6 دهه موجود در سری آماری معلوم شد که دمای 3 دهه 50، 80 و 90 پایینتر از متوسط بلندمدت 60 ساله و در عوض دمای سه دهه 60 ، 70 و دهه اول قرن 21 بالاتر از حد متوسط بلندمدت قرار داشتهاند. در این ارتباط دهه 80 سردترین دهه و دهه اول قرن 21 با توجه به کمینه و دامنه بالاتر از دهههای 60 و 70 گرمترین دهههای ایستگاه مهرآباد تهران هستند. نتایج کلی این تحقیق مبین وجود نوسانات فصلی در سری دماهای فرین حداکثر تهران است که روند این نوسانات معنادار نیستند. روند تغییرات دماهای فرین حداکثر تهران مثبت بوده که این امر به معنا افزایش شدت گرمای تابستان میباشد.
نتایج حاصل از پیشبینی دماهای فرین بیشینه تهران نشان میدهد که دمای فرین حداکثر تهران در سال های 2018 به بیش از 25/43 درجه سانتیگراد صعود خواهد کرد. نتایج نیکویی برازش مدل نشان داد که مدل هالت- وینترز مدل خوبی برای پیشبینی آتی دماهای فرین حداکثر تهران میباشد.
ارزیابی توانمندی مدل های AOGCM در شبیه سازی طول دوره های خشک با رویکرد بررسی عدم قطعیت و تغییر اقلیم در گستره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسائی و استخراج طول دوره های خشک در نواحی خشک و نیمه خشک از اهمیت خاصی برخوردار است، بنابراین استفاده از مدل های پیش یابی تغییرات اقلیمی برای بررسی رفتار پارامترهای اقلیمی در آینده امری اجتناب ناپذیر است. زیرا با شناخت رفتار زمانی- مکانی عناصر اقلیمی مانند بارش، قادر خواهیم بود شدت اثرات عوامل مخرب محیطی را کاهش دهیم. در این پژوهش عملکردمدل گردش عمومی جو - اقیانوس ( AOGCMs - AR 4 ) در شبیه سازی طول دوره های خشک در گستره ایران مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور مقادیر ماهانه بارش 15 مدل AOGCM که در نسخه 5مدل LARS - WG تعبیه شده تحت سناریوهای مختلف برای دهه های 2050 و 2080 بر روی 45 ایستگاه همدید واقع در گستره ایران زمین ریزمقیاس شدند. بعد از اعتبارسنجی و وزندهی به مدل ها با شاخص های آماری، مشخص شد که مدل Hadcm3 و GFDL-CM2.1 بهترین کارایی و عملکرد را در شبیه سازی طول دوره های خشک دارد. در مقابل خروجی مدل های NCPCM و INM-CM3.0 کمترین همبستگی را با داده های مشاهداتی دارا می باشند. مدل سازی دوره های خشک با محاسبه سناریوهای تغییر اقلیم و لحاظ نمودن منابع عدم قطعیت ها در خروجی مدل های( AOGCM) ، نشان داد که بر اساس بدترین سناریو( A2 ) ، و حدی ترین وضعیت(2080)، میانگین دمای کشور 2/7 درجه سلسیوس افزایش و میانگین بارش با وجود افزایش نقطه ای آن در برخی از ایستگاه ها، با کاهش 33 درصدی در کل کشور روبرو است. در خوشبینانه ترین سناریو( B1 )، نیز میانگین دمای کشور 1/4 درجه سلسیوس نسبت به دوره مشاهداتی افزایش و میانگین بارش نیز با کاهش 14 درصدی همراه است. نتایج حاصل از بررسی عدم قطعیت در بررسی دوره های خشک در ایران نشان داد که در هر دو دهه 2050 و 2080 و بر اساس هر سه سناریو (B1,A1B,A2) ، طول دوره های خشک در تمامی پهنه های ایران افزایش می یابد. بیشترین درصد تغییرات طول دوره های خشک مربوط به پهنه شمال غرب (ارومیه، خوی، کرمانشاه، همدان و لرستان) است.
ارزیابی تطبیقی از مکان گزینی و توسعه ی مراکز شهری استان مازندران با رویکرد اکولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکان گزینی و استقرار مناسب شهرها جهت پیشگیری از بحران های محیط زیست و همچنین استفاده ی شایسته و پایدار از امکانات یک منطقه از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از این تحقیق ارزیابی توان اکولوژیکی استان مازندران و مقایسه ی آن با مکان گزینی و توسعه ی شهرهای موجود است. برای این منظور تحقیق حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام شده است. در این راستا ابتدا نقشه ها در محیط GIS رقومی شده و لایه های اطلاعاتی جنس زمین، موقعیت و شکل زمین، ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت دامنه، خطوط هم باران، هم دما، رطوبت نسبی، منابع آب و پوشش گیاهی تهیه گردیدند. سپس برای اجرای مدل به فرمت مناسب تبدیل شدند. آنگاه جهت ارزیابی توان اکولوژیکی توسعه ی شهری و تلفیق لایه های اطلاعاتی از روش شاخص های وزنی استفاده شده است که در نتیجه نقشه ی تناسب اراضی جهت استقرار و توسعه شهرها به دست آمد. نتایج حاصله نشان می دهد که پهنه های با توان مناسب برای توسعه ی شهری، پس از حذف مناطق حفاظت شده و سطوح جنگلی تنها 75/22 درصد از مساحت منطقه را شامل می شود. و نیز با توجه به مقایسه ی محل استقرار شهرهای موجود و محاسبه ی مجموع امتیازهای به دست آمده جهت توسعه مشخص گردید که از مجموع 51 شهر استان 42 شهر در موقعیت مناسب قرار دارند. همچنین مقایسه ی مجموع امتیاز معیارهای اکولوژیکی شهرهای موجود استان و جمعیّت آن ها نشان می دهد که بین استقرار مناسب شهرهای استان و توسعه ی آن ها رابطه ای مستقیم اما نسبتاً ضعیف وجود دارد.
مدل بهینه تخلیه اضطراری جمعیّت پس از حادثه در اماکن شهری با استفاده از الگوریتم ژنتیک (مطالعه موردd منطقه ۳ شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
توسعه شهرنشینی و وجود بلایای طبیعی و انسان ساز و اثرگذاری آن ها بر روند توسعه و پیشرفت کلان شهرها و ارائه راهکارهای بدیع و بهینه برای حفظ جان انسانها بسیار ضروری است. ارائه مدلی پویا برای تخلیه اضطراری جمعیّت در زمانی کوتاه، افزایش سرعت و کیفیت ارائه خدمات، هنگام و بعد از بحران، از اهمیّت زیادی برخوردار است. هدف تحقیق شناسایی و یافتن بهترین مسیر، جهت تخلیه جمعیّت در مواقع اضطراری است. مسئله اساسی تحقیق این است که به علت عدم پیش بینی قبل از حادثه، تخلیه اضطراری پر از حادثه با مشکلات اساسی روبرو می شود. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - تحلیلی است. به منظور شناسایی شاخص ها و معیارهای مؤثر جهت تخلیه اضطراری، از نظرات کارشناسان و جهت رتبه بندی معیارها از نرم افزار Expert Choice در GIS و از الگوریتم ژنتیک به دلیل سادگی و سرعت بالای آن جهت تحلیل در شبکه های با ابعاد بالا، برای رسیدن به نقاط امن، استفاده شده است. برای آماده سازی داده های لایه های اطلاعاتی مربوط به معابر و بلوکهای شهری، همچنین عرض معابر از پایگاه داده GIS شهرداری کرمان استفاده شده است. نتایج تحقق نشان می دهد که روش پیشنهادی ضمن در نظر گرفتن تراکم جمعیّت و عرض معابر، کوتاه ترین مسیر برای رسیدن به نقاط امن را می یابد. بنابراین می توان بطورمؤثری از آن برای تخلیه اضطراری استفاده کرد.
نقشه هایی به شکل کتاب
حوزههای تخصصی:
تحلیل الگوی فضایی شاخص های تحصیلات (آموزش) در شهرستان های ایران با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیای GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات فضایی به عنوان اصلی ترین ابزاری که منطقه بر پایه آن از جنبه های مختلف به شکل بسیار محسوس و ملموس مورد مطالعه دقیق قرار می گیرد و جایگاه ویژه ای را در میان انواع برنامه ریزی ها دارد، در میان اهمیت آموزش و تحصیل همه افراد جامعه (زن و مرد) در همه سطوح تحصیلاتی یکی از اهداف اساسی سازمان های بین المللی قرار دارد. و مورد تأکید در اهداف هزاره MDG، (2000-2015) و اهداف توسعه پایدار SDG، (2015-2030)، می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری تمامی افرادی است که در سطح شهرستان ها در زمینه شاخص های مرتبط با تحصیلات قرار داشته اند، بوده اند. در نهایت شاخص های آموزش (تحصیلات) شناسایی شده و با استفاده از نرم افزار ARC GIS، و EXCEL، این شاخص ها در پنج گروه (1- دسترسی به اینترنت، 2- سوادآموزی بزرگسالان، 3- آموزش عالی، 4- باسوادی و 5- بی سوادی جمعیت). طبقه بندی شده اند. برای بررسی و سنجش شاخص های شناسایی شده؛ ابتدا دادهای خام 1390 از مرکز آمار ایران دریافت شد و سپس تمامی 41 شاخص در نظر گرفته شده برای هر یک از 394 شهرستان کشور محاسبه گردید. نتایج نشان می دهد که در همه 5 مؤلفه اصلی، مناطق جنوب شرقی، مناطق مرزی و بیشتر مناطق شرق و غرب کشور در سطح پایین و متوسط و در برخی بسیار نامناسب می باشد. اما مناطق مرکزی و مناطق جمعیتی کشور و همچنین مناطق شمالی و تولیدی و صنعتی کشور در سطح خوب و متوسط از نظر 5 مؤلفه اصلی قرار دارند، که این سطح بالا یا پایین بودن می تواند دلایل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره را به دنبال داشته باشد.
مکان یابی سیستم های سلول ماند بیولوژیکی در مدیریت رواناب های شهری با استفاده از منطق فازی و تحلیل سلسله مراتبی مورد شناسی: منطقة یک شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت رواناب های سطحی و استفادة مجدد از پساب، از دغدغه های اصلی مدیران و طراحان شهری است. رویکرد LID-BMP به دنبال توسعة دوست دار طبیعت برای مدیریت آب های سطحی است. به کارگیری این روش ها علاوه بر امکان استفادة مجدد از رواناب در مصارف غیرآشامیدنی نظیر مصارف کشاورزی و صنعتی، آلودگی زیست محیطی واردشده به خاک و منابع آب زیرزمینی را نیز کاهش خواهد داد. استفادة مجدد از رواناب ها و تلاش به منظور بازچرخانی آب جزء اهداف توسعة شهر تهران محسوب می شود. در این تحقیق ابتدا حجم رواناب و مناطق مستعد سیل خیزی در مقیاس کلان برای منطقة یک شهرداری تهران به روش شمارة منحنی و با توجه به کاربری زمین تعیین شد. سپس با استفاده از خطوط توپوگرافی، رودخانه های منطقه، حجم رواناب و گره های تجمعی، حوضة آبخیز رود دره دربند محصور در منطقة یک تهران به عنوان مقیاس خرد مشخص می شود. درنهایت با استفاده از منطق فازی و تحلیل سلسله مراتبی در محیط نرم افزار GIS ، مکان های بهینه برای سیستم های سلول ماند بیولوژیکی تعیین شده و با درنظرگرفتن کانال های جمع آوری رواناب موجود، در مجموع 23/12319 مترمربع برای تعبیة این سیستم ها جانمایی و پیشنهاد می شود. نتایج تحلیل حساسیت به روش حذف پارامتر نشان داد که پارامتر کاربری اراضی، بیشترین اهمیت و تأثیر را در انتخاب مکان های مناسب برای تعبیه و استقرار این سیستم ها دارد؛ بنابراین، توجه ویژه به کاربری زمین در مدیریت رواناب مناطق توسعه یافتة شهری ضروری و مورد انتظار است.
مدل سازی تغییرات پوشش سرزمین بر پایه شبکه عصبی مصنوعی و پتانسیل انتقال در روش LCM (مطالعه موردی: جنگل های گیلان غرب، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل سازی روند تغییرات پوشش سرزمین در گذر زمان با به کارگیری داده های چندزمانه در محیط سامانة اطلاعات جغرافیایی می تواند یکی از مهم ترین عوامل در مدیریت بهینة این تغییرات باشد. به منظور مدل سازی روند تغییرات پوشش سرزمین و بررسی امکان پیش بینی آن در آینده، مدل ساز تغییر زمین (LCM) به کار گرفته شد. داده های VNIR سنجندة ASTER ماهوارة TERRA با قدرت تفکیک مکانی 15 متر مربوط به سه دورة زمانی 2000، 2007 و 2016 در جنگل های شهرستان گیلان غرب استان کرمانشاه تجزیه وتحلیل شد. نقشه های پوشش سرزمین سال های یادشده در چهار طبقة پوشش جنگل، اراضی مرتعی، اراضی کشاورزی و مناطق انسان ساخت برای هر یک از تصاویر با به کارگیری روش حداکثر تشابه استخراج شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها در دورة اول (2007-2000) و دورة دوم (2016-2007) نشان داد پوشش اراضی کشاورزی بیشترین افزایش، و پوشش اراضی مرتعی بیشترین کاهش مساحت را دارند. بر مبنای این تغییرات و با درنظرگرفتن هشت متغیر مستقل مدل رقومی ارتفاع، شیب، جهت، فاصله از جاده، فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از حاشیه جنگل، فاصله از اراضی مرتعی، فاصله از اراضی کشاورزی، مدل سازی پتانسیل انتقال سال 2016 به روش شبکة عصبی پرسپترون چندلایه انجام گرفت. سپس، به وسیلة مدل پیش بینی سخت و تصاویر طبقه بندی شدة دورة اول (2007-2000)، نقشة پوشش سال 2016 با به کارگیری مدل ساز تغییر زمین پیش بینی شد. پس از ارزیابی مدل، میزان صحت کلی برابر با 09 /83 و ضریب کاپای برابر با 79 /0 به دست آمد که بیان کنندة انطباق زیاد بین نقشة پیش بینی شده و نقشة طبقه بندی شده است. با واردکردن نقشه های پوشش سرزمین دورة دوم (2016-2007) به مدل ساز تغییر زمین، نقشة پیش بینی پوشش سرزمین سال 2025 تهیه شد که نتایج نشان داد 52 /1029 هکتار از پوشش جنگل و 92 /1686 هکتار از اراضی مرتعی پتانسیل انتقال به اراضی کشاورزی را خواهند داشت.
رویکرد آمایشی در مدل سازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان بهبهان با به کارگیری تصاویر ماهواره ای چندزمانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة میزان تغییرات و تخریب منابع در سال های گذشته و پیش بینی این تغییرات در سال های آتی گامی مؤثر در برنامه ریزی و کنترل تغییرات غیراصولی در آینده است. بنابراین، مقالة حاضر با هدف رویکرد آمایشی در مدل سازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان بهبهان با به کارگیری LCM و زنجیرة مارکوف انجام گرفت. آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی با به کارگیری تصاویر ماهوارة Landsat، سنجنده های ETM+ (تصویر سال 1378) و OLI (تصویر سال 1392) انجام گرفت. مدل سازی نیروی انتقال با روش رگرسیون لجستیک و شش متغیر، مدل رقومی ارتفاع، شیب، فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از اراضی کشاورزی، فاصله از جاده و نقشة Evidence Likelihood انجام گرفت. برای تهیة نقشه های فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از اراضی کشاورزی و فاصله از جاده، تحلیل فاصلة اقلیدسی، و برای تعیین همبستگی بین متغیرها ضریب همبستگی کرامر به کار گرفته شد. همچنین، شاخص ROC برای ارزیابی صحت مدل بررسی شد. مقایسة مساحت های نقشة مدل سازی شده با نقشة سال 1392 نشان داد مناطق مسکونی از 3157 هکتار در سال 1392 به 4180 هکتار، و اراضی کشاورزی منطقه از 15030 هکتار به 20778 هکتار افزایش یافته اند. اما روند تخریب مراتع نه تنها بهبود نیافته است، با شدتی بیشتر از گذشته ادامه دارد.
استخراج شاخص های شناسایی بافت فرسوده ی شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه ی موردی: محدوده ی غربی بافت فرسوده ی شهر جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محدودیّت امکانات و منابع سازمان های مرتبط با امر نو سازی و بهسازی شهری، ایجاب می کند که قبل از هر گونه اقدام در رابطه با بافت های فرسوده یک شهر، با استفاده از شاخص ها و معیارهایی، میزان فرسودگی مناطق مختلف شناسایی و سپس برای هرگونه اقدام و سرمایه گذاری، اولویّت بندی شوند. محدوده ی غربی شهر جهرم، از قدیمی ترین و اصلی ترین مناطق این شهر است که امروزه قدمت، نامقاوم بودن مصالح ساختمانی و فقر ساکنان، روزبه روز موجب فرسودگی بیشتر ساختار کالبدی آن گشته است. هدف از این پژوهش، بررسی و استخراج شاخص های فرسودگی کلِّ بافت شهری در محدوده ی غربی شهر جهرم، با استفاده از روش وزن دهی به شاخص های موردنظر و هم پوشانی لایه های مربوطه، در سیستم (GIS) است. داده های مورد استفاده، از بررسی های میدانی، نقشه ی کاربری اراضی و نگرش های کارشناسان و مهندسان شهرداری شهر جهرم فراهم آمده است. پس از آن که میزان فرسودگی منطقه، با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و بر اساس هر کدام از شاخص ها، مشخّص شد و در جداول مربوطه نشان داده شد، با بهره گیری از نظر کارشناسان مربوطه، هر یک از شاخص ها وزن دهی شد. در نهایت، کلّ لایه های مربوط به هرکدام از شاخص ها، در سیستم مذکور هم پوشانی شدند. نتیجه کار نشان داد که به ترتیب، شاخص نفوذپذیری، ریز دانگی و استحکام کالبدی مهم ترین عوامل مؤثر در شدّت فرسودگی منطقه ی مورد مطالعه هستند. با توجّه به مجموع داده ها در طیّ عملیّات هم پوشانی، حدود 18/93 درصد از محدوده ی مورد مطالعه، فرسودگی متوسّط به بالا دارند.
اولویت بندی پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم در شهرستان تالش با GIS و AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نخستین گام ها در برنامه ریزی برای توسعه گردشگری منطقه، داشتن شناخت کامل از محیط است؛ به گونه ای که ضمن شناسایی مناسب ترین مکان ها برای توسعه گردشگری آن، پهنه های نامناسب یا در معرض خطر نیازمند حفاظت یا احیاء نیز مشخص شوند تا بدین ترتیب ضمن طرح ریزی برای ارائه بهترین و سودآورترین برنامه ها، اصول توسعه پایدار نیز رعایت شود. از این رو در پژوهش حاضر، با به کارگیری سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، پهنه های مناسب توسعه گردشگری در شهرستان تالش که به دلیل برخورداری از جاذبه های کم نظیر طبیعی همچون کوهستان، جنگل های انبوه، رودخانه، روستاهای ییلاقی - تاریخی، آبشارها، چشمه های طبیعی و همچنین سواحل دریای خزر، از منظر اکوتوریسم، توانمندی های بسیار مناسبی دارد و از شهرستان های برتر استان گیلان به شمار می رود، به ترتیب اولویت مشخص شده اند. بدین منظور، پس از تعیین 5 معیار و 27 زیرمعیار برای بررسی پتانسیل های گردشگری منطقه در قالب پرسش نامه مقایسه های زوجی، به توزیع پرسش نامه بین خبرگان و صاحب نظران حوزه گردشگری در شهرستان تالش، اقدام شد. پس از ارزش گذاری این معیارها با روش AHP، لایه های رقومی مربوط به معیارها و زیرمعیارها در محیط GIS تهیه و تلفیق شدند تا درجات تناسب محیطی برای توسعه گردشگری در منطقه مشخص شوند. یافته ها بیان می کند 777 کیلومتر مربع از زمین های شهرستان تالش در طبقه بسیار مناسب و 415 کیلومتر مربع از این پهنه ها در طبقه مناسب قرار دارند؛ به عبارت دیگر، در مجموع، 55 درصد از زمین های شهرستان تالش شرایط پذیرفتنی برای برنامه ریزی و توسعه گردشگری دارند. همچنین، بخش مرکزی با برخورداری از مساحت 434 کیلومتر مربع از پهنه های با درجه بسیار مناسب، اولویت اول را برای برنامه ریزی توسعه گردشگری به دست آورده است. پس از آن، بخش های کرگانرود، اسالم و حویق به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند.
کاربرد مدل انحراف نرمال شده دما در شناسایی و تحلیل سینوپتیک مخاطره دماهای فرین بیشینه منطقه جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه جنوب شرق ایران به سبب موقعیت جنب حاره ای در معرض این فرین آب و هوایی قرار دارد. در این پژوهش به بررسی ویژگی های آماری و شناسایی الگوهای همدید دماهای فرین بالای دوره ی گرم سال در جنوب شرق ایران پرداخته شده است. بدین منظور داده های دمای بیشینه 9 ایستگاه سینوپتیک در منطقه ی جنوب شرق اخذ گردید. سپس با اعمال شاخص فومیاکی بر روی دماهای بیشینه ایستگاه ها، مقادیر مثبت خروجی شاخص مذکور به سه طبقه گرم،گرم شدید و ابرگرم تقسیم شد. نتایج حاکی از افزایش روند روزهای فرین گرم می باشد. جهت بررسی الگوهای همدید تعداد 27 روز ابرگرم انتخاب گردید. کم فشار حرارتی گنگ به عنوان الگوی سطح زمین و تراز 850 هکتوپاسکال، و زبانه های پرارتفاع جنب حاره در تراز های 700 و 500 هکتوپاسکال در پدیدآیی روزهای ابرگرم نقش آفرینی کرده اند. الگوهای حاصل از تحلیل خوشه ای وارد نیز حاکی از آن است که تنوعی در الگوهای مولد روزهای ابرگرم مشاهده نمی شود. به سبب وجود هسته ی کم فشار حرارتی در سطح زمین و منحنی پرارتفاع بر جنوب شرق ایران، هسته بیشینه دما در روزهای ابرگرم بر روی منطقه مورد مطالعه بوده و بنابراین وزش گرم از مناطق خارجی صورت نگرفته است.
ارزیابی پیش بینی خشکسالی شاخص عملکردگندم توسط داده های سنجش از راه دور در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور پیش بینی خشکسالی در اراضی تحت کشت استان اصفهان، استفاده از مدل توسعه یافته فیزیکی آگروهیدرولوژیکی SWAP برای سال زراعی 1389-1390 مورد اجرا قرار گرفت. داده های ورودی مورد نیاز این سامانه شامل داده های دیده بانی و پیش بینی شده کوتاه مدت و بلند مدت دماهای حداکثر،حداقلو میانگین، سرعت باد درارتفاع2 متری، فشار بخار واقعی آب، باران و تابش به صورت روزانه درطی یک سال، رطوبت نسبیو نیز داده های خاکشناسی، نقشه های کاربری اراضی و ارتفاع و شاخص های گیاهی از تصاویر ماهواره ای است. با شبکه ای کردن مجموعه این داده ها، خروجی سامانه به صورت نقشه توزیع مکانی پیش بینی عملکرد تولید گندم، که به صورت دونقشه وزن خشک کل و وزن خشک دانه گندم تر سیم شده است،تهیه ونتایج آن با عملکرد واقعی محصول گندم در هشت شهرستان استان اصفهان مقایسه گردید.بررسی نتایج نشان می دهد که نسبت مقادیر پیش-بینی شده عملکرد تولید گندم به مقادیر واقعی در بازه1/78 تا 2/88 درصد است.براین اساسکاربر می تواند در فواصل زمانی مختلف قبل از برداشت با استفاده از مدل SWAPعملکرد تولید محصول گندم را پیش بینی نماید.
تکنیک های تحقیق چند اصل اساسی برای بررسی روستاها
حوزههای تخصصی: