فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۲٬۳۰۲ مورد.
کاربرد مدل انحراف نرمال شده دما در شناسایی و تحلیل سینوپتیک مخاطره دماهای فرین بیشینه منطقه جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه جنوب شرق ایران به سبب موقعیت جنب حاره ای در معرض این فرین آب و هوایی قرار دارد. در این پژوهش به بررسی ویژگی های آماری و شناسایی الگوهای همدید دماهای فرین بالای دوره ی گرم سال در جنوب شرق ایران پرداخته شده است. بدین منظور داده های دمای بیشینه 9 ایستگاه سینوپتیک در منطقه ی جنوب شرق اخذ گردید. سپس با اعمال شاخص فومیاکی بر روی دماهای بیشینه ایستگاه ها، مقادیر مثبت خروجی شاخص مذکور به سه طبقه گرم،گرم شدید و ابرگرم تقسیم شد. نتایج حاکی از افزایش روند روزهای فرین گرم می باشد. جهت بررسی الگوهای همدید تعداد 27 روز ابرگرم انتخاب گردید. کم فشار حرارتی گنگ به عنوان الگوی سطح زمین و تراز 850 هکتوپاسکال، و زبانه های پرارتفاع جنب حاره در تراز های 700 و 500 هکتوپاسکال در پدیدآیی روزهای ابرگرم نقش آفرینی کرده اند. الگوهای حاصل از تحلیل خوشه ای وارد نیز حاکی از آن است که تنوعی در الگوهای مولد روزهای ابرگرم مشاهده نمی شود. به سبب وجود هسته ی کم فشار حرارتی در سطح زمین و منحنی پرارتفاع بر جنوب شرق ایران، هسته بیشینه دما در روزهای ابرگرم بر روی منطقه مورد مطالعه بوده و بنابراین وزش گرم از مناطق خارجی صورت نگرفته است.
تحلیل شبکه عصبی در پیش بینی ویژگی های مؤثر بر رفتار حفاظتی بهره برداران روستایی حوزه تالاب شادگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های فردی- حرفه ای مؤثر بر رفتار حفاظتی بهره برداران روستایی حوزهه تالاب شادگان استان خوزستان صورت گرفت.
روش: این مطالعه به روش پیمایشی بوده که جهت انجام آن از پرسشنامه استفاده گردید. جامعهه آماری، شامل کلیه خانوارهای بهره بردار روستایی ساکن در بخش مرکزی و دهستان خنافره از شهر شادگان در قالب هشت روستا می باشد. متناسب با حجم جامعه آماری (2319 خانوار) و حجم کلی نمونه (331 خانوار) با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. داده ها توسط 124 بهره بردار و از طریق نمونه گیری سهمیه ای تصادفی طبقه بندی شده تکمیل شدند. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله شبکه عصبی مصنوعی انجام گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل نشان داد که 2/90 درصد نمونه آموزش و 5/60 درصد نمونه جدا نگه داشته شده، به درستی طبقه بندی شده اند. بر این اساس، متغیرهای فاصله محل زندگی تا اداره جهاد کشاورزی، فاصله محل زندگی تا نزدیک ترین شهر و سابقه فعالیت کشاورزی، بیشترین تأثیر را بر روی این که شبکه چگونه آزمودنی ها را طبقه بندی کند، داشته اند.
محدودیت ها: فاصله نسبتاً زیاد تالاب و روستاهای مورد مطالعه از اهواز و ناآشنایی به زبان عربی جهت برقراری ارتباط مؤثر با مردم محلی از محدودیت های پژوهش حاضر محسوب می شود.
راهکارهای عملی: پیشنهاد می شود جهاد کشاورزی منطقه خنافره با همکاری سازمان های متولی و بهره بردار از تالاب شادگان و کشاورزی حوزه آن، ارتباط بین بخشی مؤثری به منظور ایجاد هماهنگی در اقدامات و فعالیت های خود در راستای حفظ تالاب و کاهش آسیب پذیری آن در برابر اثرات ناشی از گسترش خشکسالی و پدیده ریزگردها برقرار نماید.
اصالت و ارزش: استفاده کنندگان نتایج این پژوهش، کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان و دیگر سازمان های وابسته که در جهت ارائه خدمات آموزشی و ترویجی به بهره برداران روستاهای اطراف تالاب مسئول می باشند، خواهند بود
ارزیابی عملکرد توصیفگرهای موضعی در تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توصیفگرها توزیع درجات خاکستری تصویر را در ناحیه اطراف عوارض توصیف می کنند و در تعیین مطابقت آنها، در کاربردهای گوناگونی همچون مرتبط سازی تصویر و تولید مدل سه بعدی در فتوگرامتری و سنجش از دور، نقش اساسی دارند. روش های گوناگونی برای ایجاد توصیفگر ارائه شده که ویژگی ها و کاربردهای متفاوتی دارند. شناخت ویژگی های الگوریتم ها و چگونگی عملکرد آنها در شرایط گوناگون نیازی اساسی برای استفاده مناسب از آنها در موارد گوناگون است. در این تحقیق عملکرد ده توصیفگر مطرح شامل SI، SC، SIFT، PIIFD، SURF، DAISY، LSS، LBP، LIOP و BRISK در انواع مختلف از تصاویر ماهواره ای اپتیکی با تنوع گسترده ای از اعوجاجات شامل اختلاف مقیاس، دوران، روشنایی و تغییر منظر مورد ارزیابی قرار می گیرد. هشتاد جفت تصویر ماهواره ای در سه دسته گوناگون شامل شبیه سازی شده، چندزمانه و چندسنسوری انتخاب می شود و نتایج با استفاده از چهار معیار اساسی Recall، Precision، دقت هندسی و کارآیی مقایسه می شود. الگوریتمی که در همه حالت ها و برای همه تصاویر بهتر از دیگر الگوریتم ها باشد، وجود ندارد اما به طور میانگین، توصیفگر های DAISY و SIFT بهترین عملکرد، و الگوریتم های SI و SC نیز بدترین نتایج را در تصاویر ماهواره ای دارند.
تحلیل فضایی استقرار بهینه شهرک های صنعتی در پیرامون شهرها با بهره گیری از مدل های تلفیقی بولین و فازی در محیط GIS مطالعه موردی:کلانشهر تبریز
حوزههای تخصصی:
شهرک های صنعتی به عنوان بخشی از ماهیت اقتصادی کشورها، منجر به ارتقای اشتغال و بهبود وضعیت درآمدی ساکنین در یک منطقه ی جغرافیایی اعم از شهر یا روستا می شوند. استقرار بهینه ی شهرک های صنعتی می تواند متاثر از بستر طبیعی و عوامل اقتصادی- اجتماعی در کنار یکدیگر و نیز سیاست های کلی یک کشور باشند. کلانشهر تبریز به عنوان یکی از مهم ترین هسته های صنعتی کشور ظرفیت زیادی برای توسعه ی اقتصادی داشته که یکی از مهم ترین نمونه های آن، استقرار شهرک های صنعتی در محدوده ی کلانشهر است. دراین پژوهش با بهره گیری از داده های اطلاعاتی شهرک های صنعتی در محدوده ی مورد مطالعه و توزیع فضایی آن ها، اقدام به گزینش 6 شهرک صنعتی مهم در حوزه ی کلانشهر تبریز نموده و سپس از طریق شاخص های تاثیرگذار از بعد فضایی به تجزیه و تحلیل چگونگی استقرار این شهرک ها بر اساس مدل های تلفیقی بولین و منطق فازی پرداخته شده است. نتایج مطالعات نشان می دهد شهرک های صنعتی که در فاصله ی بسیار نزدیک به حوزه ی نفوذ کلانشهر تبریز قرار دارند؛ دارای بیشترین امتیاز و برعکس شهرک هایی که در فاصله ی دورتری از کلانشهر مکانیابی شده اند(از جمله سعیدآباد) کمترین امتیاز استاندارد را دارا می باشند. تنها شهرک بسیار مهم و دور از شهر، شهرک شهید سلیمی است که علی رغم فاصله ی تقریبا زیاد از کلانشهر، به دلیل توجه اساسی در شاخص های اولیه ی مکان گزینی و همچنین وسعت بسیار زیاد به عنوان یکی از شهرک های صنعتی با استقرار تقریبا بهینه انتخاب شده است. در ادامه نیز بر اساس منطق فازی، سه محدوده جغرافیایی متفاوت از طریق شاخص های تاثیرگذار در منطقه پیشنهاد گردیده که مهم ترین نقطه، جنوب شرقی تبریز (یعنی شهراسکو) و مجاورت شهرک شهید رجایی است.
برآورد مساحت و حجم توده ی لغزشی با استفاده از تکنیک های InSAR و مشاهدات GPS (مطالعه موردی پهنه لغزشی روستای گوگرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش به عنوان یکی از مخاطرات ژئومورفولوژیک ممکن است در قلمرو معین، با بزرگی و دوره های زمانی مشخص رخ دهد. تخمین حجم و مساحت توده ی لغزشی نیازمند اطلاعات زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی است که امروزه تنها با روابط تجربی بین حجم زمین لغزش ها و مساحت زمین لغزش، و بکار گیری داده های دورسنجی و تکنیک های تداخل سنجی قابل محاسبه می باشد. توده ی لغزشی روستای گوگرد در سطحی در حدود ۲۰۰ هکتار روی یک زمین لغزش قدیمی به وسعتی در حدود ۸۷۶ هکتار اتفاق افتاده است که روی این توده ناپایدار ۴۶۸ خانوار با ۲۵۶۶ نفر جمعیت زندگی می کنند. در این پژوهش اطلاعات مربوط به تعداد ۲۶ زمین لغزش در منطقه ی قطور، شامل مساحت، حجم و عمق با استفاده از ۲۵ تصویر سنجنده ASAR ماهواره ی ENVISAT و الگوریتم StaMPS و SBAS در تکنیک InSAR تهیه شد. سپس یک رابطه تجربی برای برآورد حجم توده ی لغزشی گوگرد به کاربرده شد محاسبات نشان داد که در طی ۷ سال اخیر با احتساب متوسط طول، عرض و عمق جابجایی به ترتیب ۲۶۰۰، ۸۰۰ و ۳۵ متر، مجموع سطح جابجایی و حجم مواد جابجا شده معادل ۲ * ۱۰۶ m۲ و ۷,۳ * ۱۰۷ m۲ می باشد. استخراج اطلاعات سری زمانی جابجایی از اینترفروگرام ها نیز نشان می دهد که سالانه ۲,۱ * ۱۰۴ m۲ مواد با سرعتی معادل φ= ۱۰ mmyr-۱ جابجا می شود. لذا در این منطقه لغزش ها فعال هستند و ممکن است لغزش های جدیدی با بزرگی قابل ملاحظه به وقوع بپیوندند.
تحلیلی آماری از ارتباط دماهای بیشینه ایران با متوسط جهانی ناهنجاری های دمایی خشکی ها و اقیانوس ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرمایش جهانی و ارتباط معنی دار تغییرات دما و بارش نقاط مختلف دنیا با افزایش دمای کره زمین، به عنوان مهم ترین نمودهای تغییر اقلیم در قرن حاضر قابل توجه هستند. تاثیرات مخرب این پدیده بر روی کره زمین یکی از چالش برانگیزترین موضوعات در سطح جهانی می باشد. به دلیل اهمیت این موضوع، پژوهش پیش رو جهت آشکار سازی تأثیر گرمایش جهانی بر روی دماهای حداکثر، به صورت ماهانه و دوره ای(سرد و گرم) انجام گرفته است. برای انجام این پژوهش از دو دسته داده، داده های دمای 17 ایستگاه سینوپتیک کشور و مقادیر متناظر آن، داده های شاخص متوسط جهانی ناهنجاری های دمایی خشکی ها و اقیانوس ها طی بازه زمانی 60 ساله (1951تا2010)، میلادی استفاده گردید. جهت نیل به اهداف پژوهش از روش همبستگی پیرسون برای آشکار سازی ارتباط آماری بین داده ها، از روش رگرسیون خطی و سهمی جهت تحلیل روند سری زمانی داده ها، برای نشان دادن پراکندگی مکانی همبستگی بین داده های دمای ایستگاه ها با گرمایش جهانی در سطح کشور از مدل زمین آمار و در نهایت جهت آشکار سازی آماری معناداری تغییر روند دماها از آزمون ناپارامتری من – کندال استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده تأثیر گرمایش جهانی بر روی دمای حداکثر در ماه های سرد سال همچون ژانویه، دسامبر و نوامبر خیلی کمتر بوده و بیش ترین نمود آن در فصول بهار و تابستان بیشتر در ایستگاه های جنوبی مانند آبادان، اهواز و شیراز دیده می شود. فرآیند ذکرشده در بررسی دوره ای دمای سرد و گرم سال نیز مشهود است و تأثیرپذیری دمای دوره ی گرم ایستگاه های مطالعه شده از گرمایش جهانی نسبت به دوره ی سرد بیشتر بوده و بیانگر افزایش دمای دوره ی گرم سال می باشد. در این بین تعدادی از ایستگاه ها نیز مانند ایستگاه انزلی، ارومیه و خرم آباد در برخی ماه ها از گرمایش جهانی تأثیرپذیری معکوس داشته و در دماهای حداکثر آن ها افت دیده می شود. این امر در نتایج حاصل شده از تحلیل های دوره ای نیز مشاهده می گردد. تغییرات روند دمای حداکثر ایستگاه های مورد بررسی بیانگر معناداری آن در ماه های تابستان می باشد. روند تغییرات ماه های ژوئیه، آگوست و سپتامبر معنی دار بوده که این فرآیند در ایستگاه های جنوبی بیشتر نمایان است. بررسی معناداری تغییر روند دمایی صورت گرفته در دوره های(سرد و گرم) ایستگاه های مورد بررسی نشان دهنده معناداری آن در دوره گرمایی می باشد.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از روش ارزیابی چندمعیاره مکانی (SMCE) (مطالعه موردی: حوضه آبخیز شهرستان بن استان چهارمحال وبختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها در ایران ازجمله بلایای طبیعی هستند که مورفولوژی را به طور ناگهانی برهم می زنند و منجربه خسارات مالی و جانی زیادی می شوند. نظربه تأثیرات سویی که زمین لغزش ها بر سکونت گاه های روستایی و شهری و منابع طبیعی دارند شناسایی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش امری بسیار ضروری برای جلوگیری از چنین خسارت هایی بشمار می آید. هدف تحقیق حاضر برقراری ارتباط بین زمین لغزش و فاکتورهای محیطی تأثیرگذار در وقوع آن و تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش، با استفاده از روش ارزیابی چندمعیاره مکانی است. نقشه عوامل مختلف با استفاده از تصاویر ماهواره ای، نقشه های موضوعی و بازدیدهای صحرایی تهیه شده و درختواره عوامل و محدودیت ها در نرم افزار ILWIS طراحی گردید. نقشه های زمین شناسی، شیب، کاربری اراضی و فاصله از جاده، رودخانه و فاصله از چشمه به عنوان عوامل و نقشه شیب به عنوان محدودیت به سیستم معرفی شدند. پس از وزن دهی به عوامل و زیر عوامل، نقشه حساسیت به زمین لغزش منطقه به دست آمد. با ارائه این نقشه ب ه برنام ه ری زان در م دیریت بحران و تخفیف نگرانی عمومی در سیاستهای توسعه اراضی کمک می شود.
پراکنش فضایی شاخص های توسعه در شهرستان های ایران با استفاده از رتبه بندی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اجتماعی- اقتصادی دهه های اخیر عدم تعادل ناحیه ای و تمرکز بیش از حد امکانات در برخی نقاط (کوژهای توسعه) و محرومیت دیگر نقاط (مغاک عقب ماندگی) را در پی داشته است. برای تعدیل در پراکنش شاخص های توسعه، برنامه ریزی جامع توسعه پذیری مناطق با هدف ارایه ی الگوی مناسب برای توزیع متعادل خدمات، جمعیت و سکونتگاه ها (تعادل فضایی) ضرورت می یابد. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی و سنجش درجه ی توسعه یافتگی یا نحوه ی برخورداری شهرستان های کل کشور از 30 شاخص ترکیبی؛ جمعیتی، کالبدی، زیربنایی، اجتماعی– اقتصادی و بهداشتی– درمانی است، جامعه ی آماری پژوهش، 336 شهرستان کشور بر اساس آمار سال 1385 می باشد. بر این اساس 30 شاخص مورد بررسیبا بهره گیری از روش های متداول سنجش سطح توسعه یافتگی شامل تحلیل عاملی، تاپسیس و موریس مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و نتایج حاصل از تحلیل های صورت گرفته با استفاده از روش میانگین رتبه ای ترکیب گردیده است. برای نیل به این مهم، شاخص های مورد مطالعه با استفاده از روش تحلیل عاملی به 8 عامل تقلیل یافته و به صورت ترکیبی در عوامل معنی دار ارائه گردیده اند. بر این اساس از عامل اول و دوم که دارای درصد بارگیری بالاتر از 10 درصد بودند؛ استفاده شده و بقیه ی عوامل از تحلیل حذف شدند. همچنین با بهره گیری از شاخص ترکیبی موریس و تکنیک تاپسیس چهار سطح برخورداری مشخص و نحوه ی پراکنش شهرستان ها در سطوح ارائه شده تشریح گردیده است. نهایتاً با استفاده از اولویت بندی رتبه ها روش های مذکور ادغام و سطوح چهارگانه برخورداری (ورابرخوردار، فرابرخوردار، میان برخوردار و فروبرخوردار) ایجاد و جایگاه هر یک از شهرستان ها در این سطوح مشخص شده است. نتیجه ی حاصل از رتبه بندی نهایی نشان می دهد که 112 شهرستان سطح میان برخوردار و 90 شهرستان فروبرخوردار بیشترین تعداد شهرستان های کشور را به خود اختصاص داده اند.
واکاوی احتمال تواتر و تداوم روزهای بارانی شهر شیراز با استفاده از مدل زنجیره مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل های احتمالی، روش هایی مفید برای شناخت و پیش بینی پدیده ایی نظیر بارش می باشند. از جمله ی این روش ها می توان به زنجیره مارکوف اشاره کرد. زنجیره ی مارکوف حالت خاصی از مدل هایی است که در آنها حالت فعلی یک سیستم به حالت های قبلی آن بستگی دارد. با این روش می توان احتمال وقوع و دوره ی بازگشت پدیده های اقلیمی نظیر بارش را محاسبه نمود. از اینرو در پژوهش حاضر با استفاده از آمار بارش روزانه مربوط به 58 سالِ(2013-1956) ایستگاه همدیدی شیراز، تواتر و تداوم روزهای بارانی در این شهر با به کارگیری مدل زنجیره مارکوف مورد مطالعه قرار گرفت. آمار فوق براساس ماتریس شمارش تغییر حالات رخداد روزهای خشک و تر (روزهای فاقد بارش و روزهای بارش) مرتب شده، سپس ماتریس تغییر وضعیت براساس روش درست نمایی بیشینه محاسبه گردید. ماتریس مزبور نیز با توان های مکرر، پایا و دوره بازگشت روزانه بارش مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. در ادامه دوره های بازگشت روزهای بارش 2 تا 5 روز و دوره بازگشت روزهای خشک 1 روز نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس دوره بازگشت تداوم روزهای بارانی 2 تا 5 روزه برای دوازده ماه سال نیز محاسبه گردید. نتایج حاصل نشان داد که احتمال وقوع بارش(روزهای تر) در هر روز 1167/0 درصد و احتمال عدم وقوع بارش(روزهای خشک) 8833/0 درصد می باشد. همچنین مشخص شد که بیشترین احتمال وقوع روزهای با بارش، طی فصل زمستان بویژه ماه های ژانویه و فوریه بوده است. برای نمونه دوره بازگشت 2 روز بارانی متوالی در ماه ژانویه حدود 5 روز برآورد گردید. از این رو مشاهده گردید که بارش شیراز از توزیع زمانی ناهمگنی برخوردار است. به عبارت بهتر بارش شیراز یکنواخت نمی باشد و متمرکز است.
برآورد ارزش تفریحی پارک های بزرگ شهر مشهد با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط و مدل لاجیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه برآورد ارزش تفریحی پارک ها و فضاهای سبز، نقش و کارکرد ویژه ای در زندگی بشر و روند توسعة پایدار نسل ها دارد و بر این اساس مدیران محیط زیست و پارک ها برای تصمیم گیری در زمینة برنامه ریزی طرح های توسعه ای به آن- به عنوان ابزار مدیریتی مؤثر- توجه ویژه ای می کنند. برآورد ارزش تفریحی پارک ها امری ضروری است که بی توجهی به آن در درازمدت خسارت های غیرقابل جبرانی بر منابع انسانی وارد می سازد. براین اساس و با توجه به اینکه تقاضای روزافزون برای پارک ها ناشی از ارزشی است که مردم از طریق بازدید و استفاده از این فضاها به دست می آورند، در این پژوهش به برآورد ارزش تفریحی پارک های بزرگ شهر مشهد پرداخته شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و روش بررسی آن توصیفی– تحلیلی است که به منظور دستیابی به هدف تحقیق میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان (WTP) پارک های مزبور ابتدا با استفاده از پرسشنامة دوگانه- دوبعدی و روش ارزشگذاری مشروط (CVM) تعیین شد. سپس با استفاده از مدل لاجیت و روش حداکثر درستنمایی، پارامترهای مؤثر در ارزش تفریحی پارک های مورد مطالعه تعیین و ارزش تفریحی آن ها برآورد شد. نتایج نشان داد میزان تمایل به پرداخت افراد به منظور استفادة تفریحی از پارک های بزرگ شهر مشهد با متغیرهای کیفیت امکانات و خدمات موجود در پارک ها، سطح تحصیلات و میزان درآمد پاسخگویان رابطة مثبت و با متغیرهای میزان مبلغ پیشنهادی و تعداد افراد خانوادة بازدیدکنندگان رابطة منفی دارد. همچنین، میزان ارزش های برآوردشده گویای آگاهی بالای مردم از ارزش و اهمیت محیط های طبیعی و تفریحی به ویژه پارک های شهری است.
آشکارسازی تغییرات پوشش/کاربری اراضی با پردازش شیءگرای تصاویر ماهواره ای با استفاده از نرم افزاز Idrisi selvi (مطالعه موردی: منطقه آبدانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براثرفعالیت های انسانی وپدیده های طبیعی چهره زمین همواره دستخوش تغییر می شود. ازاینروبرای مدیریت بهینه مناطق طبیعی آگاهی از نسبت تغییرات پوشش/کاربری اراضی ازضروریات محسوب می شود. تحقیق حاضرباهدف آشکارسازی تغییرات پوشش/کاربری اراضی منطقه آبدانان درطی دوره زمانی25ساله انجام شد.برای انجام تحقیق از تصاویر سال 1364، 1379 و 1389 سنجنده TM، ETM+ و TMماهواره لندست استفاده شده وپس ازانجام تصحیحات موردنیاز درمرحله پیش پردازش،باطبقه بندی شیءگراتصاویردرمحیط نرم افزار Idrisi Selvi، نقشه آشکارسازی تغییرات تهیه شده ونتایج نهایی ارائه شده است. نتایج حاصله نشان می دهد در فاصله سال های 1364 تا 1389، شاهد روند کاهشی اراضی با پوشش مرتعی متوسط و خوب هستیم که بیانگر روند کلی تخریب در منطقه از طریق جایگزین شدن مراتع متوسط و خوب توسط کاربری های مرتع فقیر و اراضی بایر هستیم. ضرایب ارزیابی صحت استخراج شده (دقت کل و ضریب کاپا به ترتیب 95% و 94/0)،نشاندهنده دقت بالای این روش طبقه بندی است. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق پیشنهاد می شود که روش طبقه بندی شیءگرا در تهیه نقشه های پوشش/کاربری اراضی و همچنین آشکارسازی تغییرات مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی تبخیر با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و سیگنالهای اقلیمی در حوضه دز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبخیر از پدیده های مهم چرخه آبشناختی است و تخمین و پیش بینی آن در مدیریت و برنامه ریزی اصولی آب ضروری می باشد، به همین خاطر به پیش بینی این پدیده در حوضه دز که بخش مهمی از آب مصرفی کشور را تأ مین می کند پرداخته شده است. در شبیه سازی تبخیر و بررسی امکان پیش بینی آن ازمدل شبکه عصبی مصنوعی با بهره گیری از نرم افزار نروسلوشن استفاده گردیده که آمار مربوط به تبخیر در 4 ایستگاه همدید با حداقل 19 سال آمار ماهانه و داده های مربوط به مهمترین شاخص های آب و هوایی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مهمترین شاخص های مرتبط با تبخیر در حوضه شامل نینا 3، اس. دبلیومونسون، ام.ای.آی، نینا 1، نینا 4 و نینا 3/4 می باشد. مقایسه داده های مشاهده ای تبخیر و خروجی شبکه عصبی مصنوعی همبستگی بالا بین این داده ها را نشان می دهد، به طوریکه میزان این همبستگی در ایستگاه خرم آباد 79 درصد، دزفول 94 درصد، کوهرنگ 80 درصد و اراک 72 درصد است. با توجه به خروجی شبکه عصبی و داده های مربوط به شاخص های آب و هوایی می توان با دقت بالای 98 درصد به پیش بینی تبخیر درحوضه اقدام نمود.
ارزیابی کارایی مدل درخت تصمیم رگرسیونی در پیش بینی خشکسالی نمونة موردی: ایستگاه سینوپتیک سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای مطالعة خشکسالی روش های مختلفی وجود دارد. روش تحلیل داده های بارندگی، جزو عمومی روش های تحلیل خشکسالی به شمار می رود؛ لذا پیش بینی دقیق و پیش از وقوع بارش می تواند شرایط را برای ارزیابی وضعیت خشکسالی فراهم نماید. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر پیش پردازشِ داده های بارش ماهانة ایستگاه سینوپتیک سنندج بر عملکرد مدل درخت تصمیم در پیش بینی خشکسالی در ایستگاه سینوپتیک سنندج می باشد. در این پژوهش از الگوریتم CART به عنوان یکی از انواع درختان تصمیم رگرسیونی جهت پیش بینی بارش 12 ماه بعد استفاده شده و جهت ارزیابی درخت های ایجاد شده از معیارهای آماری مختلف استفاده شده است. داده های مورد استفاده در این پژوهش مربوط به آمار ماهانة بارندگی، رطوبت نسبی، دمای حداکثر، دمای متوسط، جهت باد و سرعت باد در دورة آماری (1389- 1349) است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در ایستگاه سینوپتیک سنندجدرخت تصمیم گیریرگرسیونی،مدلینسبتاًکارادرپیش بینی خشکسالی می باشد؛ به طوری که درشبیه سازی هایصورتگرفته،زمانیکهاز میانگینمتحرّکپنجسالة داده هابرایاجرایمدلاستفادهگردید، ترکیب بارشقبلی ودمایحداکثر بهعنوانمناسب ترینحالت با مقدار خطای 06/0 شناساییشده و اعمال میانگین متحرک روی داده های اصلی در بهبود کارایی مدل مؤثر است. در این شرایط، روش درخت تصمیم رگرسیونی ایستگاه سنندج با ضریب اطمینان بالایی میزان بارش را 12 ماه پیش از وقوع بر آورد نمایند.
بررسی تأثیر ریزگردها در بازتابندگی طیفی تاج پوشش گندم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراوانی و شدت وقوع پدیده طوفان های گردوغبار طی چند سال اخیر در منطقه غرب آسیا و به ویژه در کشور ایران، افزایش پیدا کرده است. تاکنون آثار زیانبار این پدیده در مراحل گوناگون زندگی گیاهی، جانوری و انسانی بررسی شده است. در این پژوهش، تأثیر این پدیده در بازتابندگی طیفی گیاه گندم که مهم ترین گونه کشاورزی کشور به شمار می رود، بررسی و باندهای بهینه برای هریک از شاخص های باریک باند در مطالعه تأثیر این پدیده در گندم تعیین شده است. دو رقم از گندم (Triticum aestivum L. ) در محیط گلخانه و در شرایط کنترل شده پرورش داده شد و با استفاده از دستگاه تونل باد در طول روزهای متفاوت، بدون گردوغبار، دو، چهار و شش روز، و دو دوره رشد متفاوت، سه برگی شدن و خوشه دهی، درمعرض گردوغبار قرار گرفتند. اندازه گیری طیفی با استفاده از دستگاه طیف سنج Fieldspec-3-ASD با محدوده طیفی کامل انجام شد. چهار شاخص باریک باند طیفی جدید شامل NDVI، RVI، SAVI و PVI برای کل نمونه ها و همچنین، برای نمونه های مراحل سه برگی شده و خوشه دهی به طور جداگانه محاسبه و همبستگی بین این شاخص ها و تعداد روزهای گردوغباری بررسی شد. دقت نتایج تخمین تعداد روزهای گردوغباری با استفاده از R 2 و RMSE و روش اعتبار متقابل سنجیده شد. فقط باندهای بهینه انتخاب شده در شاخص SAVI2 محاسبه شده برای داده های مرحله خوشه دهی در محدوده طیفی SWIR قرار داشت. نتایج نشان دادند که در کل سه حالت، شاخص PVI ارتباط قوی تری (70/0 =RMSE،80/0=R 2 ) به نسبت دیگر شاخص ها، با تعداد روزهای گردوغباری نشان می دهد. همچنین، شاخص ها قابلیت بهتری در تخمین تعداد روزهای گردوغباری در داده های مرحله سه برگی شدن (77/0 67/0 و 80/0 63/0)، درقیاس با داده های مرحله خوشه دهی (91/0 73/0 و 71/0 62/0) نشان دادند. بنابراین، تعداد روزهای گردوغباری با استفاده از روش شاخص های باریک باند در مراحل ابتدای رشد گیاه با دقت بالاتری تخمین زده می شود.
ارزیابی آسیب پذیری مخاطره ی بیابان زایی در حوضه ی آبریز مند با تاکید بر رهیافت ویکور توسعه یافته (E-VIKOR)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیابان زایی و تخریب زمین های مستعد کشاورزی در برخی مناطق خشک و نیمه خشک به صورت مخاطره ی طبیعی اکوسیستم های طبیعی و زندگی انسانی را به مخاطره انداخته است. بنابراین، ارزیابی و شناخت مناطق مستعد بیابان زایی ضروری به نظر می رسد. در ایران، به خصوص مناطق جنوبی به علت شرایط آب و هوایی خشک و نیمه خشک جزو مناطق مستعد بیابان زایی محسوب می گردد. این پژوهش با هدف ارزیابی و تحلیل میزان آسیب پذیری بیابان زایی در حوضه ی آبریز مند در سواحل شمالی خلیج فارس انجام شده است. حوضه ی آب ریز رودخانه ی مند در محدوده ی استان بوشهر و جنوب استان فارس قرار دارد. به علت حساسیت و شکنندگی محیط طبیعی در این بخش به شناسایی مناطق مستعد تخریب خاک و بیابان زایی با استفاده از معیارهای جنس زمین، میزان فرسایش (پتانسیل فرسایش آبی)، میزان بارش، شیب، سطوح ارتفاعی، کاربری زمین اقدام شده است. همچنین، سنجش از دور را برای حجم پوشش گیاهی با کمک شاخص NDVI استفاده کردیم. تلفیق معیارها و سرانجام ارزیابی به کمک رهیافت ویکور توسعه یافته (E-VIKOR) انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بیش از نیمی از سطح حوضه ی مند در طبقه ی با خطر بیابان زایی متوسط قرار دارد و در صورت تداوم روند فعلی تخریب خاک همه ی این پهنه ها مستعد تبدیل شدن به بیابان را دارند. زوال اکوسیستم های طبیعی و کاهش کیفیت حیات انسانی از پیامدهای چنین روندی خواهد بود
تحلیل وضعیت سلامت اجتماعی در سکونتگاه های روستایی براساس مدل کییز، میرینگوف و کیفیت زندگی (مطالعه موردی: شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: از مهم ترین اهداف توسعه روستایی، حفظ سلامتی به عنوان اساس ادامه حیات جامعه و ایجاد یک زندگی سالم است. سلامت و توسعه دارای رابطه تنگاتنگی با یکدیگر می باشند و بهبود وضعیت سلامت، بویژه سلامت اجتماعی، از طریق اصلاح شرایط زندگی مادی و معنوی امکان پذیر است. هدف این مقاله، ارزیابی وضعیت سلامت اجتماعی در سکونتگاه های روستایی شهرستان زنجان و شناسایی بسترهای توسعه و ارتقاء آن است.
روش تحقیق: با توجه به موضوع و اهداف تحقیق، روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. در این زمینه، برای گردآوری اطلاعات، از روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 258 نقطه روستایی است که با روش نمونه گیری خوشه ای، 12روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی و آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، با کمک نرم افزار SPSS و Lisrel استفاده شده است. شاخص های تحقیق نیز از سه مدل کییز، میرینگوف و کیفیت زندگی استخراج شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که مقدار سطح معنی داری در آزمون نیکوئی برازش برای مدل کییز 0.133، کیفیت زندگی 0.114 و میرینگوف 0.045 است. ازاین رو، مدل کییز و کیفیت زندگی از توزیع نرمال برخوردارند، اما مدل میرینگوف توزیع غیرنرمال دارد. همچنین، بالاترین مقدار ویژه در مدل کییز 6.465، کیفیت زندگی 5.838 و میرینگوف 5.079 است. بدین ترتیب، مدل کییز سهم بیشتری در تبیین تغییرپذیری سلامت اجتماعی دارد.
راهکارهای علمی: برای تقویت سلامت اجتماعی در روستاها، توسعه زیرساخت های اقتصادی، تقویت مشارکت و احساس مسئولیت بین روستائیان و افزایش برنامه ها و فعالیت های فرهنگی از طریق رسانه های جمعی ملی و محلی ضروری است.
اصالت و ارزش: امروزه پرداختن به مقوله سلامت و رفاه اجتماعی در نقاط روستایی، یکی از موضوعات مهم است که کمتر در زمینه برنامه ریزی و سیاست گذاری به آن پرداخته شده است. از این رو، مقالاتی با این موضوع می توانند روزنه امیدی در این زمینه باشند.
پهنه بندی فضایی سکونتگاه های روستایی در معرض مخاطرات محیطی با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره ویکور (مطالعه موردی: شهرستان تالش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت نواحی در معرض مخاطرات طبیعی همچون زلزله یکی از گام های اولیه در مدیریت مخاطرات و برنامه ریزی توسعه ای و عمرانی است. مقوله زلزله یکی از مخاطرات طبیعی است که وقوع آن می تواند تلفات، خسارت و آسیب های بسیاری را ایجاد کند. مخاطرات طبیعی مانند سیل، زلزله و غیره در طول حیات کره زمین همواره وجود داشته است. در دهه های اخیر علی رغم پیشرفت های علمی و تکنولوژی گسترده در پیش بینی حوادث، ساختمان سازی و مدیریت بحران، بلایای طبیعی همچنان هزینه های سنگینی را به جوامع انسانی تحمیل نموده است. هدف از این پژوهش شناسایی روستاهای در معرض وقوع زلزله می باشد، که نیاز به پهنه بندی فضایی مناطق زلزله خیز است. روش تحقیق به صورت توصیفی - تحلیلی می باشد. در بحث توصیفی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی داده های مورد نیاز گردآوری شده است و در بحث تحلیلی با استفاده از لایه های رقومی مورد نیاز و مدل ویکور پهنه بندی فضایی مناطق آسیب پذیر روستایی در برابر زلزله در شهرستان تالش صورت گرفته است. معیارهای استقاده در این پژوهش لایه های گسل، زمین شناسی، عمق و شدت زلزله های رخ داده در شهرستان تالش می باشد. برای وزن دهی معیارها از مدل تحلیلی AHP استفاده شده است. پس از اجرای عملیات پهنه بندی فضایی در مدل ویکور، مشخص گردید که از 315 روستای شهرستان تالش 155روستا یعنی 49 درصد از سکونتگاهای روستایی شهرستان در منطقه خطر بالای زلزله استقرار یافته اند. با مشخص شدن روستاهای در معرض، گام بعدی شناسایی مساکن مستعد (کم دوام) در این روستاها می باشد تا از طریق ظرفیت سازی که از طریق برنامه ریزی کالبدی توسط متولیان امر بهسازی و نوسازی مساکن، در جهت افزایش مقاومت مساکن کم دوام در مقابل زلزله اقدام گردد.
مقایسه مدل های EPM و CSY در محاسبه فرسایش و رسوبدهی مناطق خشک و نیمه خشک: حوضه آبریز شیرین دره، شهرستان بجنورد، استان خراسان شمالی، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درمیان فرایند های تخریب زمین، فرسایش خاک مهم ترین تهدید برای منابع آب و خاک در مناطق خشک و نیمه خشک بحساب می آید. این تحقیق در حوضه آبریز شیرین دره، منطقه ای نیمه خشک در شمال شرقی ایران، برای ارزیابی روش پتانسیل فرسایش (EPM) و روش هیدروفیزیکی (CSY) در تولید نقشه های پتانسیل فرسایش و بار رسوب با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) انجام شد. داده هایی که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفتند از نقشه های توپوگرافی، عکس های لندست ETM+، عکس های هوایی و داده های هواشناسی بدست آمده اند. سنجش فرسایش در روش EPM و CSY از طریق فاکتور های طبقه بندی شده انجام شد. در انتها مشخص شد بیشتر مناطق دارای پتانسیل فرسایش زیاد و بسیار زیاد دارای سازنده های زمین شناسی مثل: سرچشمه (Ksr)، سنگانه (Ksn) و رسوبات کواترنری (Q) هستند. همچنین نتایج نشان داد که بیشتر بار رسوب حوضه آبریز شیرین دره مربوط به بخش شرقی است. پیشنهاد می شود که عملیات آبخیزداری و حفاظت خاک در مناطق شرقی حوضه آبریز شیرین دره اجرا گردد.
برآورد ارزش تفریحی جنگل های بلوط شهرستان های سیروان و چرداول با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط (CVM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوسیستم ها و منابع محیطی، میراث ارزنده طبیعیِ جوامع انسانی و اصلی ترین سرمایه های اکوتوریسم به حساب می آیند. استفاده تفریحی، از جمله منافع مهم منابع جنگلی، به عنوان بخش اصلی اکوسیستم های طبیعی است. در نظر نگرفتن یا ارزشگذاری پایین و نامطلوب این منابع یا قلمداد نمودن آنها به منزله کالا و خدمات رایگان، موجب تخصیص نابهینه و اعمال مدیریت و برنامه ریزی های نادرستی بر آنها می شود. ارزشگذاری اقتصادی اکوسیستم های طبیعی و پتانسیل های گردشگریِ مناطق مختلف، ابزار مدیریتی موثری برای اجرای برنامه های توسعه ای و موفقیت آنها خواهد بود. پوشش جنگلی وسیع شهرستان های سیروان و چرداول در استان ایلام، واجد زمینه های مساعدی برای استفاده های تفریحی است. تحقیق حاضر، در پی برآورد ارزش تفریحی این منابع جنگلی و تبیین عوامل مؤثر در تمایلِ افراد به پرداخت برای این منظور، با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط صورت گرفته است. داده ها از نمونه ای به حجم 240 نفر و به کمک پرسشنامه گزینش دوگانه دوبعدی، جمع آوری گردید. در مجموع بیش از 74 درصد پاسخگویان مایل به پرداخت مبالغی از دو تا ده هزار توان بوده اند. نتایجِ حاصل از تحلیل لاجیت نشان داد که متغیرهای دموگرافیکیِ سن و درآمد و همچنین نگرش های محیط زیست گرایانه و دیدگاه های توریستیِ افراد، دارای تأثیر مثبت معنی دار در برآورد تمایل افراد به پرداخت بوده و نزدیک به 71 درصد قادر به پیش بینی آن بوده اند. متغیرهای دیگرِ جنسیت، تحصیلات، نگرش های اقتصادی در بهره برداری از جنگل ها و همچنین دیدگاه های حفاظتی افراد، نقش معنی داری در این رابطه نداشته اند. متوسطِ تمایل به پرداخت هر خانوار در سال، برای بهره برداری های تفریحی و نگهداری از جنگل های بلوط منطقه، 5/5687 تومان و بر این اساس، با توجه به کل خانوارهای منطقه، ارزش تفریحیِ سالانه این جنگل ها برابر با 101153098 تومان برآورد گردید. این میزان، سرمایه بالقوه قابل ملاحظه ای در دست سیاست گزاران و مدیران محلی، برای برنامه ریزی و بهره برداری بهینه و پایدار از پتانسیل بالایِ تفریحی منطقه، سرمایه گذاری، حفظ و نگهداریِ منابع جنگلی، جذب گردشگران بیشتر و ایجاد فرصت های اشتغال و درآمد بیشتر، بویژه برای جوامع روستایی منطقه می باشد.