فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی به عنوان یک فرآیند اقداماتی نوظهور و ایجاد ارزش در مکان های جغرافیایی است که در صورت برنامه ریزی و مدیریت عقلایی می تواند سرمایه ای برای توسعه فضای اجتماعی و جغرافیایی باشد. جریان های کارآفرینانه روستایی، شکل گیری بنگاه های اقتصادی خرد و بازتاب پذیری و نقش پذیری کارآفرینان در جریان- های توسعه ای نواحی پیرامون شهر های بزرگ، می تواند دگرگونی های مکانی فضایی را سبب شده و در توسعه کلانشهر نقش قابل توجهی داشته باشد، بر این اساس، مقاله حاضر باهدف تبیین اثرات کارآفرینی روستایی در توسعه فضا های پیراشهری شهرستان کرمانشاه بر پایه ی روش فرایندی نگرش چندبعدی کارآفرینی طراحی شد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات به شیوه میدانی و پرسشنامه ای بود. جامعه آماری شامل 21 روستای کارآفرین بافاصله کمتر از 20 کیلومتر از کلانشهر بود؛ این روستا ها به دلیل حضور کارآفرینان و پیوستگی مکانی فضایی با شهرستان کرمانشاه، با چالش ها و مسائل بیش از دیگر نواحی روستایی روبرو بوده و بر توسعه شهرستان اثرگذار بودند. برای تحلیل اثرات از آزمون های همبستگی و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS20 استفاده شد. یافته ها نشان داد بین متغیر های روحیه کارآفرینی افراد، فرآیند اقتصادی و محیطی حاکم بر روستا و توسعه فضا های پیراشهری رابطه مثبت و معنی داری در سطح یک درصد خطا برقرار است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که متغیر های کارآفرینی روستایی (روحیه کارآفرینی افراد، فرآیند اقتصادی و محیط (بیرونی و درونی) حاکم بر روستا)، تأثیر معنی داری بر توسعه فضا های پیراشهری داشته و توانایی تبیین 96 درصد از تغییرات متغیر توسعه فضا های پیراشهری شهرستان را دارد. مهم ترین متغیر اثرگذار نیز متغیر محیطی تشخیص داده شد.
تدوین مدل مفهومی «محله بیوفیلیک» به منظور کاربست در طراحی و برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
15 - 27
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهایی که در سال های اخیر در راستای پیوند با طبیعت در حوزه طراحی و برنامه ریزی شهری موردتوجه بوده است، رویکرد «بایوفیلیا» است. این رویکرد حداکثری، تلفیق همه جانبه با ابعاد مختلف محیط طبیعی در شهرها را دنبال می کند اما در پژوهش های داخلی، به خصوص از خاستگاه دانش شهرسازی کمتر به آن پرداخته شده است. پژوهش حاضر به دنبال آن است که شاخص های این رویکرد را در قالب یک مدل مفهومی، به منظور کاربست در طراحی و برنامه ریزی در مقیاس محله های شهری، بومی و کاربردی نماید. به این منظور، ابتدا به بررسی منابع نظری موجود به روش «مطالعات کتابخانه ای» پرداخته شد. شاخص های حاصل از این مرحله، پس از تحلیل محتوا و دسته بندی، مدل اولیه پژوهش را شکل داد. پس ازآن به منظور تکمیل و تأیید مدل، به روش «دلفی» در سه مرحله، نظرات 11 تن از اساتید معماری و شهرسازی و صاحب نظر در این باب، به کمک پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردید. شاخص های طراحی محله بایوفیلیک و سپس اولویت بندی آن ها به کمک مصاحبه و پرسشنامه جمع آوری شد. داده های حاصل از مرحله اول به کمک تحلیل محتوا و داده های حاصل از پرسشنامه با روش های توصیفی آماری مورد تحلیل قرارگرفته است. تدوین مدل محله بایوفیلیک در شش بعد «منابع طبیعی»، «محیط مصنوع»، «منظر محله»، «فعالیت ها»، «اجتماع محلی» و «مردم محله»، انجام پذیرفته است. یافته ها نشان می دهد، در بعد «منابع طبیعی»؛ حفاظت از منابع طبیعی، در بعد «محیط مصنوع»؛ تلفیق کالبد با طبیعت، در بعد «فعالیت ها»؛ حمل ونقل سبز، در بعد «اجتماع محلی»؛ مشارکت مردم در حفاظت از طبیعت و در بعد «مردمی»؛ ارتباط عاطفی مردم با طبیعت، بیشترین توافق را در میان اعضای حلقه دلفی داشته اند.
تاثیر شبکه اجتماعی توئیتر بر مشارکت سیاسی کاربران شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایش به شبکه های اجتماعی در سراسر دنیا تحول شگرفی در نظام اجتماعی کشورهای جهان ایجاد کرده است. این شبکه ها برای کاربرانی که علاقه به اشتراک گذاری اندیشه ها و فعالیت های خود با دیگران را دارند، محیطی برای ارتباط گیری، ارتباط سازی، مشارکت و تشکیل کادر و گروه ایجاد کرده است. به اشتراک گذاری مباحث سیاسی نیز یکی از مهمترین فعالیت ها در شبکه های اجتماعی علی الخصوص توئیتر است. مشارکت سیاسی در واقع فعالیت شهروندان به منظور تأثیر گذاشتن بر فرآیند تصمیم گیری و تصمیم سازی سیاسی دولت ها است و ساز و کار پیچیده ای است که از طریق آن می توان به رشد سرمایه اجتماعی، کنترل قدرت، سازمان دهی پهنه وسیعی از مردم جامعه و مسئولیت پذیری حکومت امیدوار بود. از این رو امکانات و توانایی شبکه های اجتماعی و بستری که فراهم می کند می تواند در مشارکت سیاسی تاثیر گذار باشد. در مقاله حاضر به بررسی نقش شبکه توئیتر در مشارکت سیاسی کاربران شهر تهران با استفاده از سه متغیر میانجی اعتماد سیاسی، دانش سیاسی و کارآیی سیاسی پرداخته شده است. جامعه ی مورد بررسی کاربران توئیتر شهر تهران و دارای 10 هزار دنبال کننده هستند. تعداد 320 نفر به عنوان نمونه ازطریق فرمول کوکران انتخاب شدند. روش تحقیق پیمایشی و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که میزان استفاده از توئیتر بر مشارکت سیاسی کاربران با میانجی گری اعتماد سیاسی و میزان استفاده از توئیتر بر مشارکت سیاسی کاربران با میانجی گری دانش سیاسی موثر است. همچنین میزان استفاده از توئیتر بر مشارکت سیاسی کاربران با میانجی گری کارآیی سیاسی موثر نیست.
تحلیلی بر برنامه ریزی راهبردی شهر سنندج با رویکرد شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
789 - 812
حوزههای تخصصی:
شهرهای خلاق، مراکز نوآوری، خلاقیت و تبدیل ایده به ثروت و همچنین مکانی جذاب برای کارکردن و زندگی شهروندان به ویژه نسل جوان هستند. همچنین می توانند مکانی برای جذب گردشگران و توانمندسازی بخش های مختلف اقتصادی باشند. خلاقیت شهری به عنوان یک رویکرد راهبردی می تواند بر کیفیت های زیستن در شهر تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیلی بر برنامه ریزی راهبردی شهر سنندج با رویکرد شهر خلاق انجام شده که ضمن تأکید بر جنبه کاربردی بودن آن، بر مبنای الگوی پراگماتیسم (آمیخته)، با فن پیمایشی و به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. شیوه جمع آوری داده ها بر مبنای پرسشنامه محقق ساخته بوده است که روایی آن براساس نظر استادان و صاحب نظران و پایایی آن براساس آلفای کرونباح با ضریب 765/0 تأیید شده است. جامعه آماری کل شهر سنندج بوده است. حجم نمونه ها براساس روش کوکران 384 نفر بوده و نمونه ها براساس روش تصادفی طبقه ای ساده با فن انتساب متناسب از میان مناطق سه گانه شهر سنندج انتخاب شده اند. همچنین نمونه های کارشناسان و متخصصان مربوط (متخصصان شهرسازی، جغرافیا، معماری، جامعه شناسان در حوزه فرهنگ و مردم شناسی، اقتصاد، موسیقی و صنایع دستی، گردشگری، ایران شناسی و ادبیات کردی)، به صورت تمام شماری به تعداد 15 نفر انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری و تکنیک SWOT و برای انجام روش های ذکرشده نیز از نرم افزارهای SPSS, AMOS و ArcGIS استفاده شده است. نتیجه تحلیل معادلات ساختاری بیانگر آن است که بعد فرهنگی با بار عاملی 95/0، بیشترین تأثیرگذاری را داشته و مهم ترین بعد در برنامه ریزی راهبردی شهر خلاق شهر سنندج بوده است. به همین ترتیب، بعد اجتماعی با بار عاملی 92/0، عامل اقتصادی با بار عاملی 88/0 و درنهایت عامل مدیریتی و سیاسی با بار عاملی 83/0 در مرتبه آخر و به عنوان کم اهمیت ترین عامل مشخص شده اند. نتایج به دست آمده از برنامه ریزی راهبردی نشان می دهد، بهترین راهبردها برای برنامه ریزی راهبردی شهر سنندج از منظر شهر خلاق، راهبردهای تدافعی هستند. ازجمله راهبردهای مهم این استراتژی می توان به فرهنگ سازی و جلب توجه عمومی به زیبایی و منظر شهر سنندج، سرمایه گذاری بر زیرساخت های مناسب برای ایجاد شهر خلاق و تلاش برای استفاده از شیوه های نوین و تغییر ساختارهای سازمانی سنتی اشاره کرد.
The Effect of Decentralized Concentration on the Spatial Organization of Rural Settlements (Case Study: Molkabad Village Town, Mashhad)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
59 - 81
حوزههای تخصصی:
Purpose- In the hierarchical planning of central places, systematic and calculated settlement is based on the desired spatial system, and small cities play a major role in striking balance and equilibrium in the residential system. The role and function of this type of rural centers lay the theoretical basis for strategies of developing a balanced settlement model. The proponents of small towns point to importance of these settlements as service centers in rural development, stressing the construction of a cohesive settlement hierarchy and the effects of top-down distribution. According to their view, small towns are at the forefront of rural and regional development in terms of production and institutional structure, preventing the over-concentration of population and activities in large cities. It is an issue that has deprived these cities of proper economic returns and investment. Design/methodology/approach - In this study, the effect of Molkabad City on the spatial organization of rural settlements is investigated, and research hypotheses are tested using t-test, Wilcoxon, Kruskal-Wallis and WASP. Finding- Of the sample villages in various geographical areas located at varying distances, Derakht-e Sepidar Village has the highest Qi in WASPAS model and is ranked first, thus having the highest spatial development among the sample villages. It is true because this village is located in a plain area adjacent to a dirt road that leads to Molkabad City. In the same region, Razan Village has the lowest Qi in WASPAS model and is ranked last, mainly because this village is located on a plain, but far from communication routes. Further, this village is within the jurisdiction of Binalood Town rather than Molkabad or even the center of its county, Imam Taghi Village. In general, according to the results obtained from the WASPAS model, it can be mentioned that there is a slight difference between the first and the last village and the rate of spatial development in the studied villages is almost identical. That is, it is not pertained to the remoteness and proximity to Molkabad City.
برآورد و تحلیل اثرات گردشگری بر پایداری اقتصاد و درآمد شهروندی و شهرداری ها (مطالعه موردی: شهربابک- کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
102 - 114
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری باعث ایجاد و رونق سرمایه گذاری های کلان در آن دسته از زیرساخت هایی شده که شرایط زندگی افراد محلی را بهبود و ارتقاء می بخشند و از سوی دیگر از طریق اشتغال و ارز آوری برای شهروندان و سازمان های متولی مدیریت شهری همچون شهرداری ها با ایجاد منابع درآمدی می تواند موجبات توانمندی اقتصاد شهروندان و سازمان های متولی را فراهم آورد. بنابراین با علم به این موضوع، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا اثرات گردشگری را بر اقتصاد شهری و پایداری درآمد شهرداری ها مورد سنجش و واکاوی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان و کارکنان شهرداری شهربابک می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 265 نفر انتخاب گردید. همچنین آزمون پیش آهنگی برای بدست آوردن ضریب اعتبار پرسشنامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن 83/0 به دست آمد که حاکی از مناسب بدون ابزار پژوهش بوده است. برای تحلیل داده ها از آمار استنباطی شامل (آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل خوشه ای، جدول توافقی و آزمون همگونی کای دو) استفاده گردیده است. نتایج آزمون T تک نمونه ای و آزمون همگنی کای دو بر اساس جدول توافقی نشان می دهد که اولاً گردشگری توانسته است موجبات توانمندی و پایداری اقتصاد شهری را در شهربابک فراهم آورد. ثانیاً بر اساس یافته ها مشخص گردید که در سطح 99 درصد اطمینان مابین گردشگری به عنوان متغیر مستقل تحقیق و پایداری درآمد شهروندان و شهرداری شهربابک رابطه مستقیم و معنی داری پابرجا است.
تحلیل محدودیت های توسعه اقتصادی مبتنی بر شاخص های طبیعی مورد: نواحی روستایی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف، پهنه بندی و تحلیل محدودیت های توسعه اقتصادی دهستان های استان هرمزگان ازنظر شاخص های محیط طبیعی انجام شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده، تلفیقی از روش های توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش مک گراناهان و برای سنجش میزان همبستگی بین متغیر های محیطی و توسعه اقتصادی نقاط روستایی استان هرمزگان از ضریب همبستگی کرامر بهره گرفته شده است. برای وزن دادن به شاخص ها از روش محاسبه جمع امتیازات برای ترکیب شاخص ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در دهستان های استان هرمزگان، بیش ترین درصد فراوانی توسعه اقتصادی مربوط به سطح محدودیت محیطی متوسط و کم بوده و کمترین درصد نیز مربوط به دهستان های با محدودیت محیطی زیاد و محدودیت محیطی بسیار کم است، یعنی از بین 92 دهستان استان هرمزگان، 12 دهستان توسعه اقتصادی با محدودیت محیطی بسیار زیاد، 9 دهستان محدودیت محیطی زیاد، 35 دهستان محدودیت محیطی متوسط، 26 دهستان محدودیت محیطی کم و 10 دهستان محدودیت محیطی بسیار کم هستند. با توجه به نتایج از آزمون همبستگی v کرامر می توان این استنباط را نمود که بین متغیر های محیطی با توسعه اقتصادی روستایی همبستگی و رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد و مقدار سطح معناداری آن ها (0.000) نشان از وجود رابطه بین متغیر های مستقل(عوامل محیطی) و وابسته(توسعه اقتصادی) دارد . درنهایت اینکه، شاخص های بارندگی، منابع آب، وضعیت اقلیم، قابلیت و استعداد اراضی و مخاطرات طبیعی(زلزله و سیلاب) از مهم ترین شاخص های محیطی هستند که در توسعه و عدم توسعه اقتصادی دهستان های استان هرمزگان نقش دارند.
تحلیل عوامل فضایی موثر بر مکان گزینی مهاجران با استفاده از روش پیش بینی درخت تصمیم (مطالعه موردی: شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت و جابجایی هایی سکونتی، یکی از پدیده های شهرنشینی است که با ساختار های اجتماعی، اقتصادی و فضایی دارای رابطه علت و معلولی است. این نوع از مهاجرت تحت تأثیر عواملی هم چون نزدیکی به محل کار، مدت سکونت، وضعیت اشتغال، سطح درآمد، سن، جنس و شرایط خانوادگی باشد. از این رو، مکان گزینی محلات و انتخاب محله ای برای سکونت از اهمیت بسزایی برخوردار است و از عوامل بسیاری تأثیر می پذیرد تا جایی که موقعیت مکانی بر مکان گزینی اثر می گذارد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی می باشد. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از اطلاعات بلوک های آماری سرشماری سال 1390 استخراج شده است. با مطالعه ادبیات تحقیق و تعیین شاخص های مورد نیاز استخراج و به روش تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شده اند. شاخص میانگین مهاجرت به عنوان شاخص هدف و سایر شاخص ها به عنوان شاخص ورودی در درخت تصمیم انتخاب شدند. محاسبات مربوط به درخت تصمیم در نرم افزار کلمنتاین انجام شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان تحصیلات بیشترین تأثیر را در مکان گزینی مهاجران در محلات شهر مشهد داشته است. به طور کل 12 شاخص با میزان تأثیر گذاری های متفاوت بر میانگین مهاجرت اثر گذار بوده اند. این درحالی است که هر چه میزان عوامل پیش بینی کننده در این شهر کمتر باشد میزان مهاجرت بالاتر است. هم چنین نتایج نشان می دهد که سیستم داده کاوی با درخت تصمیم قادر خواهد بود تا با اندازه گیری عوامل پیش بینی کننده و میزان تغییرات آن ها، میزان مهاجرت و ماندگاری افراد در محله های شهری را پیش بینی نماید. بنابر نتایج به دست آمده از کارایی این سیستم قابل قبول می باشد.
تبیین عوامل طراحانه موثر بر شکل گیری بستر زندگی شبانه در فضاهای شهری (نمونه مورد مطالعه: خیابان کاشانی یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
31 - 44
حوزههای تخصصی:
شهرها در جهان معاصر در حال دگرگونی اند که از مهمترین ابزارهای این تحول بهره گیری از مؤلفه زمان و امتزاج آن با فرهنگ، هنر و فناوری در بازتولید فضاهای شهری است. امری که موجد پیدایش مفهوم زندگی شبانه و فضاهای شبانه شهری است. با توجه به اهمیت زمان در زندگی معاصر و تغییر ساختارهای زمانی به دلیل تغییر سبک زندگی، استفاده مطلوب تر از زمان در زندگی شهری در این فضاها می تواند تحقق یابد و سرزندگی حاصل از رخداد فعالیت های روزانه در ساعات شبانه امتداد یابد. در شهر یزد فضاهای شبانه ترغیب کننده حضور بیشتر شهروندان در فضا به ویژه در فصول گرم خواهند بود و با توزیع زمانی تراکم جمعیت و نگهداشت آنها در فضا در بازه زمانی طولانی تر نشاط و سرزندگی شهر که در حال حاضر یکی از مهمترین دغدغه های مدیریت شهری است را ارتقا می بخشد. با علم به این موضوع که بستر فضای شبانه ملاحظات طراحانه خاص خود را می طلبد، هدف پژوهش تبیین عوامل و معیارهای مؤثر بر طراحی فضاهای شبانه است. بر این اساس، پس از استخراج معیارهای مؤثر از میان متون نظری و تجارب مرتبط، این معیارها با بهره گیری از ترکیب روش کمی و کیفی، اولویت بندی و در خیابان کاشانی یزد ارزیابی شدند. در روش کمی به منظور اولویت بندی معیارها از ابزار پرسشنامه و آزمون های کلموگروف_اسمیرنوف و فریدمن استفاده شده و در روش کیفی این معیارها با استفاده از تکنیک های ارزیابی محیط (مشاهده، مصاحبه های باز، برداشت میدانی) در خیابان کاشانی یزد تحلیل شدند. براساس نتایج پژوهش ملاحظات طراحانه فضاهای شهری شبانه به دو دسته عوامل زمینه ساز در ارتباط با جذب جمعیت و عوامل پشتیبان در ارتباط با چگونگی نگهداشت جمعیت در فضای شهری، دسته بندی می شوند. عوامل زمینه ساز پتانسیل فضا برای ایجاد فضای شبانه هستند که با امتزاج با عوامل پشتیبان تقویت می شوند و نهایتاً با ارتقای کیفیت تجربه محیط موجب عملکرد صحیح فضای شبانه می شوند.
ارزیابی تطبیقی تأثیر ویژگی های اجتماعی بر میزان انسجام اجتماعی در محلات قدیمی و جدید شهر یزد (مطالعه موردی: پشت باغ و فاز یک آزادشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مفهوم انسجام اجتماعی از گذشته تا امروز دچار تحول گشته و تحت تأثیر عواملی قرار گرفته است. این پژوهش با رویکرد تطبیقی به بررسی تأثیر ویژگی های اجتماعی بر میزان انسجام اجتماعی در محلات قدیمی و جدید شهر یزد می پردازد. روش: روش تحقیق پژوهش، توصیفی-تحلیلی و پیمایشی بوده و جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای بوده است. جامعه آماری، ساکنین محلات پشت باغ و فاز یک آزادشهر به عنوان دو محله قدیم و جدید شهر یزد در سال 1395 می باشند. تعداد نمونه آماری براساس فرمول کوکران 384 خانوار بوده است. بمنظور تجزیه و تحلیل داده ها در بررسی میزان انسجام و تحصیلات، از آزمون Anova، با درآمد، همبستگی پیرسون و با حس تعلق از آزمون T استفاده گردید. یافته ها: نتایج آزمون Anova با میزان و سطح معناداری آن در پشت باغ و آزادشهر به ترتیب 1.59 :F و 0.187، 3.675 :F و 0.043 برآورد گردید که نشان از اثر تحصیلات بر انسجام است. همبستگی پیرسون به میزان 0.187 و سطح معناداری 0.000 در پشت باغ و میزان 0.368 و سطح معناداری 0.002 در آزادشهر تبیین شد که نقش درآمد را بر انسجام تبیین می نماید و در آزمون T، میانگین حس تعلق در پشت باغ 4.38 و انسجام اجتماعی آن 3.89 و برای آزادشهر 4.13 و انسجام اجتماعی 3.53 در سطح معناداری 0.000 تأیید شد؛ یعنی حس تعلق می تواند باعث ایجاد جامعه ای منجسم شود. نتایج: درآمد و تحصیلات در آزادشهر آگاهی و مشارکت را افزایش و انسجام را بیشتر اما در پشت باغ حس تعلق انسجام را تقویت می کند و درآمد پایین، سالخوردگی و جمعیت غیربومی به کاهش آن منجر می گردد.
تحول پارادایمی در اقتصاد فضا(عبور از رویکرد تحلیل فضایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد مطالعات ناحیه ای دردوره قبل ازجنگ جهانی دوم، دیدگاه غالب درجغرافیا بوده است. در این رویکرد، تفاوت های ناحیه ای مطالعه می شد و جغرافی دانان در پی کشف قوانین قابل تعمیم در جغرافیا نبودند. دررویکرد مطالعات ناحیه ای، هدف اصلی جغرافیای اقتصادی تجزیه وتحلیل نظم فضایی اقتصاد بود و جغرافیای اقتصادی، فعالیت های اقتصادی را که در داخل چشم انداز جغرافیایی اتفاق می افتاد، فهرست می کرد و به تشریح آن ها می پرداخت. با گسترش تحولات علمی و انقلاب کمی، دیدگاه مطالعات ناحیه ای در تحلیل پدیده های جغرافیایی کارایی خود را از دست داد و تحلیل فضایی، به پارادایم غالب جغرافیا تبدیل شد. این رویکرد، کاربرد مدل های کمی را در تحلیل فضایی پدیده های جغرافیایی رواج داد. بر اساس این رویکرد، پراکندگی پدیده های جغرافیایی، ظاهراً بی نظم است اما از اصولی منظم تبعیت می کنند که از نظر علمی قابل شناخت است. در این دوره، جغرافیای اقتصادی هم از قوانین ریاضی و فیزیک در تحلیل اقتصادی نواحی استفاده کرد. تبدیل شیوه تولید فوردیسم( تولید انبوه) به پست فوردیسم(تولید تخصصی و انعطاف پذیر) و انقلاب تکنولوژیک سبب شد که سرمایه داری تجدید ساختارپیدا کند؛ مدیریت انعطاف پذیر و تمرکز زدایی مورد توجه قرار گیرد. شرایط جدید، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیازمند پارادایم جدیدی بود. از این رو، رویکردهای پوزیتیویستی و نئوکلاسیکی نمی توانست پاسخگوی نیازهای شرایط جدید باشد. در نتیجه، رویکردی موسوم به " جغرافیای اقتصادی رابطه ای" مورد توجه قرار گرفته که با شرایط جدید تطابق بهتری دارد. این مقاله، تحول پارادایمی در اقتصاد فضا را مورد واکاوی قرار داده است و با بررسی نمونه های بین المللی و ملی نشان داده است که روند تحولات اقتصادی به دور از روندهای اجتماعی، سیاسی و ساختار روابط قدرت و تنها از طریق پارادایم فضایی و روابط ریاضی قابل تحلیل نیست.
تحلیل تاب آوری روستاییان در برابر بحران اقتصادی ناشی از تحریم ها مورد: روستاهای شهرستان بینالود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحریم ها علیه ایران بیش از ۳۰ سال است که در فرم های مختلف اعمال می گردد و از بسیاری جهات بر اقتصاد ایران تأثیرگذاشته است. یکی از راهکارهایی دستیابی به پایداری، تقویت تاب آوری اقتصادی در برابر تحریم ها است. از اینرو افزایش تاب آوری اقتصادی روستاییان در برابر بحران های اقتصادی نوظهور، مانند تحریم ها می تواند نقش مؤثری در بهبود وضعیت اقتصادی روستاییان و نیز بهبود تاب آوری اقتصاد کلان داشته باشد. لذا هدف پژوهش حاضر این است که میزان تاب آوری اقتصادی روستاییان ساکن در نواحی روستایی شهرستان بینالود را در برابر بحران اقتصادی ناشی از تحریم های اقتصادی بررسی نماید. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، از نوع پژوهش های کمی- کیفی، از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی و از جهت روش، در زمره تحقیقات توصیفی – تحلیلی به شمار می آید. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش با بهره گیری از مطالعات اسنادی و پرسشنامه محقق ساخته بر اساس شاخص های مستخرج از ادبیات تحقیق، جمع آوری گردیده است. پایایی کل بدست آمده برابر 929/0 است. به منظور تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه ها نیز از نرم افزار آماری spss استفاده گردیده است. یافته های حاصل از پژوهش با توجه به سطح معناداری 00/0 در آزمون t تک نمونه ای و منفی بودن حد بالا و پایین در این آزمون، بیانگر آن است که سطح تاب آوری اقتصادی روستاییان مورد مطالعه پایین است. همچنین نتایج حاصل از مدل ویکور با توجه به مقدار Q 205/0 و 853/0 بیانگر آن است که به ترتیب روستای کنگ و ویرانی، از بیشترین و کمترین میزان تاب آوری برخوردار می باشند. نتایج آزمون آنالیز واریانس و همبستگی نیز بیانگر وجود تفاوت در سطح تاب آوری روستاییان با کسب وکارها و مهارت های شغلی متنوع است. لذا می توان بیان نمود که به طور کلی سطح تاب آوری روستاییان مورد مطالعه در برابر تأثیرات منفی ناشی از تحریم ها، بسیار پایین است.
تحلیل خط فقر خانوارهای روستایی استان هرمزگان بر حسب بعد خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر روستایی چالش اساسی اکثر کشورهاست و کاهش آن مهم ترین هدف توسعه پایدار روستایی محسوب می شود. پژوهش حاضر جهت محاسبه خط فقر بر حسب بعد خانوار در مناطق روستایی استان هرمزگان از داده های تفصیلی بودجه خانوار طی سال های 1380- 1396 استفاده نموده است. در این راستا پس از استخراج تابع مخارج غیرمستقیم از تابع مطلوبیت استون گیری، ویژگی های خانوار از قبیل سن، جنسیت، وضعیت شغلی و تحصیلات در تابع مطلوبیت خانوار مدل سازی گردیده است و خط فقر از دو روش رگرسیون غیرخطی و پانل دو مرحله ای به ازای بعد خانوار ( 1 تا 10 نفر) برای سال های 1391- 1396برآورد شده است. نتایج برآورد نشان می دهد توجه به ویژگی های اقتصادی- اجتماعی خانوارهای روستایی به خصوص بعد خانوار الزام اساسی محاسبات مربوط به خط فقرروستایی است و اثر بعد خانوار بر خط فقر به صورت از پیش تعیین شده و سرانه موجب ایجاد تورش تخمین خط فقر می گردد به طوریکه میزان اختلاف خط فقر تک نفره ضرب در 10 و یک خانواده 10 نقره با روش محاسبه شده قابل تامل بوده که این اختلاف مربوط به وجود مصرف مشترک و بُعد خانوار است لذا توصیه می شود جهت اثربخش بودن سیاست های رفاهی و حمایتی خانوارها توسط برنامه ریزان و سیاستگزاران ضمن کنترل تورم به مقوله بعد خانوار و خصوصیات آن توجه لازم صورت گیرد. همچنین با توجه به تمایزات مناطق روستایی استان هرمزگان جهت مبارزه با فقر از روش های هدف گیری جغرافیایی بر اساس و یژگی های اقتصادی اجتماعی خانوارهای روستایی استان استفاده شود به همین منظور تهیه نقشه مبارزه با فقر روستایی استان با توجه به معیارهای مطرح شده ضرورتی انکارناپذیراست.
نقش شهرک های صنعتی در توسعه شهرهای کوچک با نگاهی بر تأثیر شهرک صنعتی شمس آباد بر شهر حسن آبادفشافویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد شهرک ها و نواحی صنعتی، یکی از رویکردهای رایج صنعتی سازی در کشورهاست که به منظور تسهیل و تمرکز فعالیت ها با نگاهی بر حفظ محیط زیست و کاهش هزینه های تمام شده تولیدات صنعتی انجام میشود. شهرک های صنعتی، در کشور ما نیز ازآن به عنوان لوکوموتیو بخش صنعت نام برده می شود .احداث و توسعه این شهرک ها در حاشیه شهر های کوچک مانند شهر حسن آباد با در نظر گرفتن شرایط زیست محیطی آن می تواند در جهت کاهش بیکاری و بعبارتی به توسعه پایدار این شهر بیانجامد. شهرک صنعتی شمس آباد با برنامه توسعه در حد 3000 هکتار و بیش از 18 هزار شغل در مجاورت شهر حسن آباد قرار دارد این شهرک میتواند از پتانسل های اصلی و موثر جهت رشد و توسعه شهر حسن آباد باشد. پژوهش حاضر نقش شهرک صنعتی شمس آباد بر توسعه پایدار شهر حسن آباد، بخش فشافویه را بررسی میکند. روش پژوهش کتابخانه ای پیمایشی(پرسشنامه ای) است. نتایج نشان می دهد که ایجاد شهرک صنعتی شمس آباد بر مجموع شاخص های کیفیت زندگی در شهر حسن آباد و حومه مورد مطالعه می تواند اثر مطلوب داشته است و باعث افزایش اشتغال شده است. در این میان، شاخص اقتصادی، بیشترین تأثیر و شاخص کالبدی محیطی، کمترین تأثیر را از این شهرک پذیرفته است. در نهایت نتایج حاصل عوامل داخلی و خارجی نشان می دهد که راهبرد SO استراتژی غالب بر منطقه مورد مطالعه می باشد.
ارزیابی ریسک دارایی های کلیدی شهر بندرعباس با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر بندرعباس با توجه به قرار گرفتن در مجاورت تنگه هرمز و خلیج فارس و دریای عمان ، موقعیت استراتژیک خاصی دارد و بزرگترین بندر ایران است که نشان از اهمیت این شهر دارد. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی (توسعه ای) به شماررفته و از روش های اسنادی (کتابخانه ای)، پرسش نامه (کمی) و مصاحبه جهت گردآوری اطلاعات استفاده می شود. روش تحقیق پایان نامه حاضر توصیفی - تحلیلی (پیمایشی – نمونه موردی) می باشد. برای ارزیابی ریسک اماکن حیاتی نیز از تکنیک FEMA (آژانس فدرال مدیریت شرایط اضطرار) استفاده می شود. شش عدد از زیرساخت های حیاتی شهر بندرعباس شامل؛ پالایشگاه نفت، تصفیه خانه، نیروگاه، راه آهن، فرودگاه و بندر شهید رجایی بعنوان دارایی های کلیدی ارزیابی شدند که نتایج نشان می دهد نیروگاه بندرعباس (توانیر) با 8 امتیاز در رتبه نخست، تصفیه خانه آب بندرعباس با 7.21 در رتبه دوم و پالایشگاه نفت بندرعباس با 6.89 در رتبه سوم قرار دارد. در بخش تهدیدشناسی و آسیب پذیری نیز تهاجم موشکی (هوایی و دریایی) بعنوان ریسک اول همه دارایی های منتخب بغیر تصفیه خانه که ریسک اول آن حملات زیستی می باشد، تعیین شد. در پایان راهکار عملیاتی در جهت کاهش ریسک دارایی های کلیدی منتخب ارائه گردید.
بررسی نقش راهبردِ بازآفرینی در ساماندهی بافت های قدیمی و فرسوده شهرها با رویکرد توسعه پایدار مطالعه موردی: محله غریبان شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
33 - 49
حوزههای تخصصی:
موضوع فرسودگی بافت قدیمی، امروزه یکی از مهم ترین چالش ها و مسائل اغلب شهرهای کهن ایرانی است که فرا روی جامعه ی تصمیم گیران و برنامه ریزان شهری قرارگرفته است. در دهه های اخیر رشد شتابان شهرنشینی و توسعه و گسترش بی رویه شهرها؛ تنگناها، معضلات و پیچیدگی هایی را به همراه داشته که شدت یافتن ضرباهنگ "تغییر فضایی- کالبدی" در بخش های قدیمی و مرکزی شهرها از پیامدهای آن پدیده بوده است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی و ارزیابی بازآفرینی محله قدیمی غریبان شهر اردبیل، در جهت تحرک و سرزندگی با ایجاد سلسله مراتب خدماتی، افزایش کیفیت های محیطی و ارتقای ایمنی و امنیت محلی می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و برای ارزیابی بازآفرینی، چهار مؤلفه کالبدی، محیطی، اجتماعی و اقتصادی با زیرمعیارهایشان موردبررسی قرارگرفته است. جامعه آماری شامل کل جمعیت محله موردمطالعه به تعداد 3335 نفر می باشد که برمبنای فرمول کوکران350 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت تجزیه وتحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS استفاده گردید. در بخش آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون T تک نمونه ای و تحلیل واریانس و لون استفاده به عمل آمد. نتایج آزمون تی تک نمونه ای تفاوت معنی داری را بین میانگین تأثیر بازآفرینی محله غریبان بر کاهش مشکلات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی نشان می دهد، بنابراین می توان گفت که بازآفرینی محله غریبان بر کاهش مشکلات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی محله غریبان کاملاً مؤثر است. اما میانگین متغیر کیفیت محیطی کمتر از میانگین نظری 3 بوده و می توان گفت بازآفرینی محله غریبان بر کاهش مشکلات کیفیت محیطی محله غریبان چندان مؤثر نبوده است.
نقش و جایگاه قانون در مدیریت شهری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش شناسایی و ردیابی موانع و مسائل اجرایی برنامه های حوزه ی مدیریت شهری و نقش و جایگاه قانون در آن است. با توجه به نظریات مطرح شده، نتیجه گیری مباحث مطالعه شده ذکر شده و پیشنهادات لازم مطرح شده است و تصویر وضع موجود سامانه مدیریت شهری در ایران، تصویری مغشوش است. امور جاری در کشورها براساس مجموعه قوانین آنها اداره می گردد و قوانین و مقررات، نقش ابزار اجرایی مدیران شهری را به عهده دارد؛ اما، علی رغم گسترش شهرها و به تبع آن پیچیده تر شدن مسائل شهری و گسترش حیطه وظایف مدیران شهری، هنوز هم قانون مصوب 1334 شهرداری (با اصلاحات) به عنوان قانون اصلی در شهرداری کلان شهر تهران به حساب می آید و این امر موجب بروز مشکلات عدیده ای گردیده است. مطالعه ی منابع و ماخذ حقوقی، ناکارآمدی و قدیمی بودن قوانین مدیریت شهری را نشان می دهد که روزآمدی این قوانین موجبات ساماندهی بخشی از مشکلات این حوزه را فراهم می نماید. یکی از اقداماتی که می تواند جهت اصلاح روندهای نادرست و یا بهبود وضع موجود موثر واقع شود، آسیب شناسی اجرای طرح های شهری است، چرا که با دیدگاه نقادانه مسائل و مشکلات اجرایی چنین طرح هایی نمایان شده و از این طریق می توان راه هایی را برای جلوگیری از شدت یافتن مسائل و ریشه کن کردن آن ها پیشنهاد داد.
تحلیل اثرات مشارکت در فعالیت های اقتصادی بر نشاط زنان روستایی (مطالعه موردی: بخش خاوومیرآباد شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
221 - 239
حوزههای تخصصی:
مشارکت رسمی زنان در فعالیت های اقتصادی می تواند زمینه ساز دست یابی به نشاط در میان زنان روستایی باشد و محیطی بانشاط در روستاها شکل دهد. در راستای بررسی این امر، پژوهش حاضر در بخش روستایی خاوومیرآباد شهرستان مریوان، که در چندساله اخیر زنان در فعالیت های اقتصاد روستایی آن نقش پُررنگی داشته اند، انجام گرفت. پژوهش، از لحاظ هدف، کاربردی است و گردآوری اطلاعات در بخش نظری با استفاده از منابع اسنادی و در بخش میدانی از طریق توزیع پرسش نامه در میان زنان فعال در اقتصاد روستایی بخش خاوومیرآباد بوده است.نخست، به روش هدفمند، تعداد کل جامعه(563 زن فعال در عرصه اقتصاد روستایی) و روستاهای نمونه(18 روستا) شناسایی و سپس با بهره گیری از فرمول کوکران 200 پرسش نامه در میان زنان روستایی به روش قرعه کشی و در روستاهای نمونه به روش طبقه بندی توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های ویلکاکسون، T دونمونه ای، T مستقل، و رگرسیون نشان داد تفاوت معنی داری میان میزان نشاط زنان روستایی در دوره بعد از مشارکت در فعالیت های رسمی اقتصادی با میانگین 55/3 نسبت به دوره قبل از آن با میانگین 89/2 و بین سطح نشاط زنان روستایی دارای فعالیت اقتصادی با میانگین55/3 با زنان روستایی فاقد آن با میانگین ۹۶/۲ وجود دارد. همچنین، متغیرهای میزان درآمد حاصله با مقدار بتای 414/0، مدت زمان اشتغال در فعالیت اقتصادی با مقدار بتای 272/0، و تعداد زنان مشغول به فعالیت اقتصادی در روستاها با بتای 327/0 مهم ترین متغیرهایی بودند که، در ارتباطی مستقیم و معنی دار، توانایی تبیین میزان نشاط زنان روستایی به واسطه حضور در فعالیت های اقتصادی را داشتند.
بین المللی سازی کسب وکارهای کوچک و متوسط روستایی: با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
612 - 629
حوزههای تخصصی:
اهمیت کسب وکارهای روستایی، به خاطر تأثیری که در رشد و ایجاد تنوع در فعالیت های اقتصادی می گذارد، روزبه روز افزایش پیدا می کند. در این میان رویکردهای جدیدی برای توسعه اقتصاد روستایی و جوامع روستایی شناسایی شده است. یکی از این رویکردها، شناسایی فرصت های ملی و بین المللی است که منجر به رشد و توسعه کسب وکارهای روستایی شده است. ازاین رو توجه به عوامل مؤثر بر بین المللی سازی کسب وکارهای روستایی، ضروری و همسو با معانی و افزایش توسعه اقتصادی، صنعتی و ایجاد اشتغال گوناگون در جوامع است. روش پژوهش حاضر برحسب هدف، بنیادی و برحسب روش گردآوری اطلاعات، فراترکیب است. همچنین جامعه آماری، مطالعات مرتبط با موضوع پژوهش در پایگاه های داخلی، اسکو پوس و وب آو ساینس بوده و ابزار گردآوری اطلاعات، مطالعات داده های ثانوی کتابخانه ای است. در فرآیند این تحقیق ابتدا با استفاده از روش فراترکیب، ابعاد و مؤلفه های محتمل مؤثر بر بین المللی سازی کسب وکارهای روستایی یادشده شناسایی شد. سپس با بهره گیری ازنظر خبرگان، نتایج حاصل مورد تحلیل و راستی آزمایی قرار گرفت. بر این اساس 110 مقاله مورد تحلیل و بررسی و کدهای آن ها استخراج شد. سپس کدهایی که مفهوم مشترک را می رساندند در قالب 24 مفهوم دسته بندی شده و سپس در 7 زمینه اصلی طبقه بندی شدند. از 24 مفهوم، 17 مفهوم در 5 زمینه اصلی عوامل داخلی سازمان؛ سرمایه اجتماعی، ویژگی های مدیر، کیفیت منابع انسانی، سرمایه مالی، توانمندی استراتژیک سازمانی و 7 مفهوم در 2 زمینه اصلی عوامل محیطی سازمان، فاکتورهای مرتبط با کشور مبدأ، فاکتورهای مرتبط با کشور میزبان طبقه بندی شده اند.
ارزیابی میزان انطباق استاندارهای تعریض و اصلاح معابر با نیازهای روستائیان (موردمطالعه: روستاهای شهرستان پاوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
190 - 205
حوزههای تخصصی:
یک ی از مؤلف ه ه ای طرح هادی روس تایی، توسعه شبکه های معابر روستایی است. شبکه معابر به عنوان استخوان بندی اصلی روستا تلقی می گردد؛ زیرا تمام جابجایی های انسان، دام و کالا در این شبکه های ارتباطی امکان پذیر است. اهمیت بررسی بدان جهت است که شبکه معابر از نظم و الگویی خاصی پیروی نمی کنند و تابعی از متغیرهای توپوگرافی زمین (ناهمواری، ارتفاع، شیب) هستند. پژوهش با هدف بررسی میزان انطباق استاندارهای تعریض و اصلاح معابر با نیازهای روستاییان در نواحی کوهستانی شهرستان پاوه انجام گرفته است. پژوهش توصیفی- تحلیلی و میدانی بوده، 9 روستای کوهستانی به صورت تصادفی در شهرستان پاوه انتخاب و 83 شبکه معابر ازنظر شیب، شکل و سطوح ارتفاعی موردبررسی قرار گرفتند. در این راستا دیدگاه مردم محلی با استفاده از 16 گویه در ارتباط با شبکه معابر به روش میانگین و کای اسکوئر موردسنجش قرار گرفت. یافته ها ازنظر ارتفاعی نشان داد روستاها بین1250-1750 متری از سطح دریا قرار دارند. ازنظر شیب، 24 شبکه معابر دارای شیب بالای 40 درصد؛ 32 شبکه معابر دارای شیب بین 20-39 درصد و 19 شبکه معابر کمتر از 20 درصد شیب و ازنظر بافت شکلی به صورت باز و مسقف هستند. نتایج نشان داد 66 درصد از پاسخ گویان نوسازی شبکه معابر را منطبق با نیازمندی های روستا تشخیص داده اند. پیشنهاد می گردد برای بهبود شبکه معابر روستایی، تمام معابر روستایی تحت پوشش اجرایی قرار گیرد؛ از مصالح باکیفیت به منظور بادوامی شبکه معابر استفاده شود، و در ساخت پله به عامل ارتفاع به منظور سهولت در جابجایی و حفظ سلامتی ساکنین توجه گردد.