فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط زیست را می توان کیفیت زندگی تلقی نمود و از عوامل مهم توسعه پایدار می باشد. در این راستا حکومت های محلی تأثیر بسیاری بر چگونگی توسعه روابط محیط زیست شهری دارند. هدف پژوهش بررسی نقش حکمروایی شایسته در ارتقای کیفیت محیط زیست شهری از دیدگاه ساکنان و بررسی وضعیت محیط زیست شهری محله باغ فردوس است که از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی – تحلیلی است. جمع آوری داده ها از طریق پر کردن پرسشنامه و مصاحبه رو در رو با ساکنان با حجم 374 نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در شاخص مشارکت، تمایل به شرکت در تصمیم گیری های محیط زیستی در سطح محله، در شاخص پاسخگویی، توجه مسئولان به بهبود وضعیت محیط زیست محله شما، در شاخص اثربخشی و کارایی، تأثیر برنامه های اعمال شده شهرداری در کاهش آلودگی ( هوا، آب و...) محل زندگی شما، در شاخص شفافیت، میزان اطلاع شما از اجرای طرح ها و برنامه های زیست محیطی در محله، در شاخص مسئولیت پذیری، میزان مسئولیت پذیری مدیران شهری در قبال حفظ محیط زیست شهری، در شاخص قانون محوری، میزان برخورد قانونی مسئولین با عوامل آلوده کننده محلی، در شاخص عدالت و برابری، میزان دسترسی به فضاهای باز و سبز و فضاهای زیست محیطی در محله دارای بار عاملی بیش تری بودند.
آمایش حوضه آبخیز تیلآباد گلستان، با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)
حوزههای تخصصی:
آمایش اراضی علمی است که با توجه به ویژگیهای اکولوژیکی سرزمین و شرایط اقتصادی اجتماعی آن، نوع استفاده بهینه از سرزمین را مشخص میسازد. در ارزیابی توان اکولوژیک حوضه آبخیز 965,33 هکتاری تیلآباد گلستان که موضوع این تحقیق است، نقشههای طبقات ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت شیب، بافت خاک، زمینشناسی، همباران، همدما، فرسایش خاک، عمق خاک، ساختمان خاک، تولید علوفه، وضعیت مرتع، گرایش مرتع، تاج پوشش، اقلیم و زهکشی، رقومی شده و به روش سیستمی بر اساس مدل طراحی شده برای حوضه در محیط Arc View با یکدیگر تلفیق شده و توان هر سرزمین نسبت به کاربریهای کشاورزی، مرتعداری، توسعه روستایی، تفرج و حفاظت تعیین شده و با توجه به مطالعات اقتصادی، اجتماعی منطقه و پیشفرضهای مدل، اولویتبندی شده و در نهایت، نقشه نهایی آمایش سرزمین تولید گردید. نتیجه ارزیابی توان اکولوژیک منطقه نشان میدهد که 94/63 درصد سطح حوضه تیلآباد باید به کاربری حفاظت، 63/13 درصد به کاربری مرتعداری طبقه 1، 44/1 درصد به کاربری مرتعداری طبقه 2، 63/9 درصد به کاربری کشاورزی طبقه 1 (اراضی آبی و باغ)، 25/1 درصد به کاربری کشاورزی طبقه 2 42/5 درصد به کاربری جنگل تنک، 85/4 درصد به کاربری ارس کم تراکم و 06/0 درصد به کاربری توسعه روستایی اختصاص یابد
نقش سازمان های ایمان محور در مدیریت و توسعه پایدار محله های شهری مورد شناسی: محله های منطقه 1 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به طورکلی، آنچه در ادبیات علمی داخل و خارج کشور مغفول مانده است، نقش سازمان های ایمان محور در مدیریت و توسعه پایدار محله های شهری است. این سازمان ها که به دو دسته قدسی و غیرقدسی تقسیم می شوند، به دلیل ظرفیت ایمانی شان دارای اثربخشی مضاعف نسبت به دیگر سازمان ها هستند. از یک طرف این سازمان ها همواره زمینه ساز و تقویت کننده هویت، خاطره های معنوی و حس تعلق به مکان، مشارکت و تقسیم کار در شهرها و محله های مختلف جهان اند و از طرف دیگر به دلیل گستردگی ابعاد و تغییر ماهیت مسائل شهری و محله ای و پیچیدگی این مسائل، جامع نگری و توجه به ابعاد و جنبه های مختلف مسئله به منظور حل پایدار آن ها (از جمله توجه و آگاهی به اثرات عملکردی اجتماعی-اقتصادی، آموزشی و زیست محیطی این نوع سازمان های محلی) را اجتناب ناپذیر ساخته است. از این رو یکی از کارآمدترین ابزار های اجرایی سیاست های دولتی، سازمان های غیرانتفاعی هستند و سازمان های ایمان محور بارزترین جلوه این سازمان هایند که به دلیل انگیزه های درونی و ایمانی شان به طور مضاعف ظرفیت اجرای خط مشی ها را دارند. در این مقاله، سنخیت و نقش و عملکرد سازمان های ایمان محور با سازمان های محله محور در محلات منطقه یک شهر تهران در مدیریت و توسعه پایدار محله های شهری بررسی می شود. نقش سازمان های ایمان محور در مدیریت و توسعه پایدار محله های منطقه یک شهر تهران بدین قرار است: از حیث مفهومی و عملکردی، سازمان های ایمان محور با سازمان های محله محور در محله های منتخب منطقه یک شهر تهران قابل انطباق و سنخیت با همدیگر هستند و این امر موجب تقویت مدیریت و توسعه پایدار محله ای شده است. شناخت، آگاهی، تعلیم و توجه در زمینه های خدمات اجتماعی - آموزشی، زیست محیطی به ویژه نیازهای اساسی ساکنان از مهم ترین وجوه کارکردی سازمان های ایمان محور (البته با سازمان های محله محور) هستند که باعث شکل گیری و تقویت مدیریت و توسعه پایدار محله ای در محدوده مورد مطالعه (محلات منطقه 1 تهران)گردیده است. سازمان های کامیونیتی محور و سازمان های ایمان محور در کاهش مشکلات ناشی از فقر شهری مؤثرند. ناکافی بودن و نامشخص بودن سام ها، هم در ایران و هم در محدوده مورد مطالعه و در نتیجه عدم تشخیص دقیق این سازمان ها از دیگر سازمان های کامیونیتی محور.
مطالعه توسعه فیزیکی شهر بیرجند با معیار مخاطرات محیطی
حوزههای تخصصی:
در سایه فقدان قوانین و مقررات شهرسازی مناسب و به هنگام، شهرها به گسترش خود بر روی بسترهای طبیعی مخاطره آمیز ادامه می دهند. این شرایط ضمن آن که فراوانی این مخاطرات را بیشتر می کند، به دلیل تراکم جمعیت شهرها، میزان تلفات انسانی را نیز به بالاترین مقدار ممکن افزایش می دهند. هدف اصلی مقاله توجه به وضعیت رشد فیزیکی شهر بیرجند و چگونگی پیشروی این شهر به سوی مناطق پر خطر است. برای پیگیری دقیق و علمی این روند، مطالعه حاضر با شیوه توصیفی و تحلیل به انجام رسیده است. داده های مورد نیاز از طریق اسناد و مدارک موجود و بررسی های میدانی گردآوردی شده است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای آماری و ابزارهای تحلیلی و فنی(از جمله مدلهای آنتروپی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بیانگر آن است که با ارتقای این شهر به مرکز استان، نه تنها توسعه فیزیکی شهر تشدید شده است، بلکه تراکم ساخت و سازهای شهری افزایش داشته است و این تراکم بدون توجه به عوامل خطرساز و پهنه های خطرناک به انجام رسیده است. به همین دلیل، دخالت هدفمند و قانونی برای هدایت ساخت و سازها و تدوین راهکارهای اجرایی برای به حداقل رساندن خسارات و تلفات، ضروری به نظر می رسد.
تحلیل اثرات روابط شهر و روستا در مهاجرت های روستا-شهری مطالعه موردی: دهستان پشته زیلایی، شهرستان دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نحوه و دامنه روابط شهر و روستا به صورت های گوناگون بر رشد و توسعه سکونتگاه های روستایی اثر می گذارد، یکی از اثرات روابط شهر و روستا بر مهاجرت های روستایی- شهری هست. موضوع مهاجرت های روستایی- شهری همواره موردتوجه اندیشمندان علوم مختلف بوده است. مهاجرت در کشورهای درحال توسعه در اغلب موارد باعث توسعه نیافتگی مبدأ از یک سو و ایجاد مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در مقصد مهاجرت می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش روابط روستایی- شهری بر مهاجرت خانوارهای روستایی است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و ازنظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق خانوارهای روستایی دهستان پشته زیلایی شهرستان دهدشت بوده است. این دهستان با توجه به سرشماری سال 1390، دارای 7 روستایی دارای سکنه و 3450 نفر جمعیت مشتمل بر 690 خانوار است. تعداد نمونه لازم جهت تکمیل پرسش نامه با استفاده از فرمول کوکران 220 خانوار به دست آمده است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) بوده است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر، کروسکال والیس و رگرسیون خطی) استفاده شده است. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان می دهد، روستاهای ده بیت الله، دلی سوار و آب لک در منطقه موردنظر بالاترین میزان مهاجرت را در بین روستاهای موردمطالعه داشتند، همچنین بر اساس ضریب همبستگی پیرسون رابطه معناداری بین روابط متقابل شهر و روستا و مهاجرت های روستا- شهری با ضریب (386/0) وجود دارد، همچنین بر اساس مدل تحلیل مسیر بعد اقتصادی روابط شهر و روستا با مقدار (450/0) بیشترین تأثیر را در مهاجرت های روستا- شهری داشته است.
تبیین آثار سیاست های تمرکز زدایی در توسعه سکونتگاه های روستایی ( مطالعه موردی ؛استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان های جدید در کشور از یک سو به دلیل افزایش جمعیت و تمرکز آن در نقاط مختلف استان های بزرگ و از سوی دیگر به سبب نارضایتی مردم یک شهرستان و محرومیت آن ها از خدمات لازم ایجاد می شوند. بر این اساس، استان قزوین در سال 1376 در نقشه سیاسی ایران متولد گردید. اعمال سیاست های تمرکززدایی از یک طرف حاکی از واگذاری اختیارات به حکومت های محلی است و از طرف دیگر تداعی کننده خلق فرصت ها برای زیربخش های تقسیمات کشوری تا بتوانند از فرصت های به دست آمده در جهت رشد کمّی و کیفی سکونتگاه های روستایی بهره ببرند. مقاله حاضر به تبیین سیاست های تمرکززدایی در سکونتگاه های روستایی استان قزوین می پردازد و تلاش می کند به این سؤال پاسخ دهد که سیاست های تمرکززدایی در ایران چه آثاری بر ساختار کلی روستاهای استان قزوین ایجاد کرده است. بدین جهت، در پژوهش حاضر، با بهره گیری از گویه های تبیین کننده اداری و مالی و سیاسی، در قالب طیف لیکرت، و با بهره گیری از روش پانل گذشته نگر، مبتنی بر سنجش نگرش در دو دوره قبل و بعد از استان شدن، با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی طبقه ای اطلاعات جمع آوری شد. چهل و پنج مدیر اجرایی، شامل دهیاران و شوراهای اسلامی، از چهل و پنج روستا، در سطح پنج شهرستان استان قزوین برای این کار انتخاب شدند که نشان دهندة جامعة نمونة تحقیق هستند. البته باید اشاره کرد، بعد از استان شدن قزوین، در سکونتگاه های روستایی توانمندی هایی به وجود آمد که نشان می دهد اگرچه سیاست های تمرکززدایی توانسته زمینه رشد و ترقی روستاها را پدید آورد، این سیاست ها، از منظر کارشناسان و مسئولان محلی، آثار متفاوت داشته است. با وجود این، سیاست های تمرکززدایی در استان قزوین شتاب دهنده توسعه روستایی قلمداد شد و زمینه را برای افزایش مشارکت مسئولان محلی و مردم فراهم آورد.
ارزیابی الگوهای مکانی زمانی محوطه های باستانی شهرستان سنقروکلیایی در GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو قصد دارد تا الگوهای مکانی زمانی محوطه های باستانی شهرستان سنقروکلیایی را در محیط GIS مورد ارزیابی قرار دهد. برای دست یابی به این مهم، نخست منطقه مورد نظر با روش بررسی عمومی از دید باستان شناختی مورد مطالعه قرار گرفت. نتیجه این بررسی شناسایی دویست وهشتادوشش محوطه باستانی مربوط به دوره های مختلف بود که مواد و جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دهند. پراکنش محوطه های باستانی شناسایی شده نسبت به متغیرهای ارتفاع، دوری و نزدیکی به رودخانه های اصلی، پوشش گیاهی مرتعی، شیب و جهت شیب و میزان بارش مطالعه شد. مطالعه به عمل آمده نشان داد که عوامل طبیعی مؤثر بر استقراهای انسانی و در پی آن، استقرارهای باستانی منطقه مورد مطالعه عبارتند از ناهمواری ها، منابع آب، پوشش گیاهی، نوع لندفرم و سازندهای زمین شناسی، شیب و جهت شیب که در این پژوهش به آنها پرداخته خواهد شد. همچنین بر اساس این پژوهش مشخص شد که عوامل طبیعی مختلف نقش متفاوتی را در توزیع محوطه های باستانی دوره های مختلف داشته اند و همه آنها از قانون مندی یکسانی پیروی نمی کنند. درنهایت پس از تجزیه وتحلیل توزیع فضایی محوطه ها، سه عامل ارتفاع، شیب و جهت شیب و نزدیکی به رودخانه، مهم ترین و مؤثرترین عوامل زیست محیطی در شکل گیری استقرارهای باستانی شهرستان سنقروکلیایی شناسایی شدند.
تحلیلی بر ارزیابی جامعه روستایی از عملکرد نهاد دهیاری با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به تحلیلِ ارزیابی جامعه روستایی از عملکرد دهیاری ها در بخش مرکزی شهرستان روانسر با استفاده از رویکرد آماری مدل سازی معادلات ساختاری می پردازد. بر اساس اهداف و وظایف مطرح در قانون دهیاریها، پرسشنامه ای تدوین و با مصاحبه با افراد نمونه دادههای مورد نیاز جمعآوری گردید. با پردازش اولیه محتوای پرسشنامه و دسته بندی موضوعی آن، متغیرهای مشاهده شده برای چهار مؤلفه ارزیابی عملکرد اقتصادی، عملکرد اجتماعی- فرهنگی، عملکرد خدماتی و عملکرد مدیریتی دهیاری ها بدست آمد. توصیف اولیه متغیرها بیانگر پایین تر بودن میانگین تمامی آنها از حد متوسط و ضعف عملکرد دهیاری ها از دیدگاه جامعه روستایی بود. چهار مدل تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول برای اندازه گیری چهار زیرمقیاس ارزیابی عملکرد تدوین و اعتبارسنجی شد. نهایتاً چگونگی نقش و تأثیر متغیرهای مشاهده شده و مؤلفه های چهارگانه حاصل از آنها بر ارزیابی عملکرد دهیاری ها، به عنوان متغیر وابسته پنهان اصلی، و روابط بین آنها به کمک یک مدل ساختاری تحلیل عاملی تأییدی پنج عاملی مرتبه دوم مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به اثرات کلی و ضرایب مسیر نهایی، نتایج حاکی از آنست که با حذف اثرات خطاهای اندازه گیری در رویکرد معادلات ساختاری، ارزیابی جامعه روستایی از عملکرد دهیاری ها به ترتیب متأثر از مؤلفه های عملکرد خدماتی، مدیریتی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی است که تا اندازه ای با نتایج حاصل از توصیف متغیرهای مشاهده شده خام متفاوت است. اعتبارسنجی درونی زیرمقیاس های چهارگانه و مقایسه آنها با نتایج نهایی بیانگر آنست که تأثیرات غیرمستقیم و نهایی متغیرهای مشاهده شده بر ارزیابی عملکرد دهیاری ها بیش از میزان اعتبار مدل های اندازه گیری ناشی از ماهیت آنها و نقشی است که در عملکرد دهیاری ها دارند.
نقش مهاجرت فصلی نیروی کار در معیشت خانوارهای روستایی(مطالعه ی موردی: شهرستان سروآباد استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت های روستایی شهری، از موضوع های مهم در مطالعات توسعه ی شهری روستایی است. رویکرد معیشتی از جدیدترین رویکرد ها برای بیان این پدیده است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل آثار مهاجرت های فصلی بر سرمایه های معیشتی خانوارهای مهاجر و غیرمهاجر است، به این منظور، رویکرد معیشتی به عنوان نظریه ی تحلیلی به کار گرفته شده است. در این رویکرد، دارایی های معیشتی خانوارها به پنج دسته، شامل سرمایه های طبیعی، فیزیکی، انسانی، اجتماعی و مالی تقسیم می شود که بهبود و بالابردن این سرمایه ها باعث بهبود معیشت خانوار و توسعه روستایی خواهد شد. محدوده ی این مطالعه، شهرستان سروآباد در استان کردستان است. جامعه ی آماری این پژوهش تمام خانوارهای روستایی دارای مهاجر فصلی و غیرمهاجر شهرستان سروآباد است. تعداد خانوارهای شهرستان 11700 خانوار (جامعه ی آماری) است که با استفاده از روش کوکران، 324 پرسش نامه به عنوان حجم نمونه تهیّه شد. تعداد روستاهای شهرستان 65 روستا است که 20 درصد روستاها (13روستا) به صورت تصادفی برای نمونه گیری انتخاب و در هر روستا 24 پرسش نامه با روش انتساب متناسب به صورت تصادفی بین دو گروه توزیع و تکمیل شد. یافته های تحقیق نشان داد، سرمایه های طبیعی و اجتماعی در میان خانوارهای غیرمهاجر (کشاورز) بیشتر و در مقابل سرمایه های فیزیکی، انسانی و مالی در میان خانوارهای مهاجر بالاتر است. میانگین سرمایه ی کُلّی نیز در خانوار مهاجر بالاتر از خانوارهای غیرمهاجر است. در نهایت، می توان این گونه بیان کرد که مهاجرت فصلی خانوار های روستایی در شهرستان سروآباد اثر مثبتی بر دارایی های سرمایه ای خانوارهای دارای مهاجر فصلی داشته که نتیجه ی آن بالارفتن دارایی های معیشتی خانوار، کاهش فقر و کاهش آسیب پذیری خانوارهای روستایی بوده است؛ در نتیجه، مهاجرت فصلی نیروی کار روستایی در شهرستان سروآباد به شهرها، به عنوان راهبرد معیشتی خانوارهای روستایی در حفظ و بالابردن معیشت خانوار و توسعه ی روستایی مؤثّر است.
وضعیت سنجی و اولویت بندی شاخص های توسعة پایدار در مناطق روستایی مطالعة موردی: بخش مرکزی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین نیازهای اساسی توسعه و اولویت بندی مؤلفه های آن در مناطق روستایی، از ضرورت های برنامه ریزی روستایی به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر، وضعیت سنجی و اولویت بندی شاخص های توسعة پایدار در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد است. جامعة آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی این شهرستان (89 روستا) بود که با استفاده از جدول برآورد حجم نمونة لین، 566 خانوار روستایی مطالعه و بررسی شدند. برای جمع آوری داده ها، افزون بر اسناد، پرسشنامة محقق ساخته به کار رفت و برای تعیین اعتبار بخش های مختلف پرسشنامه از روش اعتبار محتوا و به منظور تعیین پایایی آن از هم سانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ، 955/0-561/0 به دست آمد که بهینگی پرسشنامه را نشان می داد. داده پردازی پژوهش با استفاده از نرم افزار MATLAB7.10 انجام گرفت. با نگرش اندام وار به توسعة پایدار روستایی، شاخص ها انتخاب شدند و سپس برای عملیاتی کردن شاخص ها از استانداردسازی فازی بهره گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب جینی و آنتروپی شانن استفاده شد. نتایج وضعیت شناسی شاخص ها ازلحاظ پایداری حاکی از آن بود که 32 درصد از شاخص های بررسی شده در وضعیت پایدار، 32 درصد در وضعیت پایداری متوسط و 36 درصد نیز در وضعیت ناپایدار قرار داشتند. افزون بر آن، نتایج ضریب جینی نشان داد که شاخص ها به صورت مناسب توزیع نشده اند. بنابراین، لازم است که درخصوص تعیین مراکز و کانون های اصلی خدمات رسانی براساس نظام سلسله مراتبی سکونتگاه ها بازنگری صورت گیرد.
آشنائی با کشورهای جهان: آنتیل هلند
حوزههای تخصصی:
ارزیابی شاخص های توسعه پایدار در استان کرمانشاه با استفاده ازتحلیل رگرسیونی وتحلیل سلسله مراتبی فازیFAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت اجتماعی همراه با مدیریت نحوه مناسبات انسان با محیط خود و منابع در دسترس، دغدغه اصلی در فرایند رسیدن به توسعه در معنی متعالی آن یعنی توسعه پایدار است.جامعیت و تعادل در برخورداری از شاخصهای توسعه پایدار و آگاهی از روند پراکنش این شاخصها امری است که امروزه در کشورهای در حال توسعه و به تبع آن در کشور ما، به علت وجود نابرابریهای موجود در میان مناطق در جهت دستیابی به توسعه متوازن به عنوان ویژگی بارز توسعه پایدار امری ضروری میباشد. در پژوهش حاضر که به شیوه «توصیفی – تحلیلی» به انجام رسیده، سعی شده نمای پایداری در روند توسعه با ارزیابی حدود 40 شاخص از شاخصهای فرعی توسعه در جهت ارزیابی میزان پایداری آن در قالب شاخصهای کلی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، درمانی، ارتباطی و تجهیزات شهری در شهرستانهای استان کرمانشاه نشان داده شود. در این راستا دو هدف آگاهی از وضعیت پراکنش شاخصهای توسعه منتخب با توجه به دادههای آماری شهرستانهای استان کرمانشاه با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی FAHP)) و میزان تأثیر شاخصهای منتخب در توسعه پایدار استان با استفاده از مدل تحلیل رگرسیونی در محیط نرم افزار (SPSS) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان میدهد اولاً وضعیت پراکنش شاخصهای اقتصادی از میان شاخصهای منتخب در میان شهرستانهای استان دارای وضعیتی نابرابر است و ثانیاً رابطه عمیقی بین شاخصهای منتخب برای ارزیابی توسعه پایدار در استان و پایداری توسعه استان وجود دارد.
اولویت بندی متغیرهای تأثیرگذار بر ادراک دیدارکنندگان از ازدحام در آبشار مارگون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرضه فرصتهای تفریحی با کیفیت یکی از اهداف مهم مدیریت سایت های گردشگری است و سنجش «ظرفیت تحمل اجتماعی گردشگری» از ابزارهای مدیریتی برای نیل به این مقصود میباشد. به علاوه، ظرفیت تحمل اجتماعی با «ازدحام ادراک شده» توسط دیدارکنندگان ارتباط نزدیکی دارد. مطالعات پیشین نشان داده است که با عبور از آستانه ظرفیت تحمل اجتماعی و نزدیک شدن به وضعیت ازدحام، شاهد افت کیفیت تجربه تفریحی دیدارکنندگان و به دنبال آن کاهش مطلوبیت منبع تفریحی خواهیم بود. در ایران، تاکنون مطالعه ای که به بررسی متغیرهای تأثیرگذار بر ازدحام ادراک شده توسط دیدارکنندگان پرداخته باشد، صورت نگرفته است؛ از این رو هدف از این مطالعه، شناسایی و اولویت بندی این متغیرها بوده است. بدین منظور داده های تحقیق در تعطیلات نوروز 1390، به روش میدانی و از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. جامعه آماری این تحقیق گردشگران درون حوزهای دیدارکننده از آبشار مارگون بوده است. دادهها با استفاده از روش های آماری توصیفی- استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل 273 پرسش نامه، نشان داد که 4 متغیر انتظار فرد از تراکم، کمبود فضای پارکینگ، رفتار سایر دیدارکنندگان و کمبود فضای پیک نیک (به ترتیب) بر ادراک دیدارکنندگان از ازدحام در آبشار مارگون مؤثر بودند. به علاوه، ازدحام ادراک شده در نقاط مختلف سایت تفاوت معناداری نشان داد.
بررسی و بازخود محیط طبیعی در توسعه فیزیکی- کالبدی شهر گله دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محل استقرار هر سکونتگاه انسانی تحت تأثیر عوامل محیطی به ویژه توپوگرافی و مورفولوژی زمین است که سکونتگاه بر مبنای آن محیط و وضعیت شکل گرفته و باعث مکان گزینی کاربری اراضی شهری با مورفولوژی خاص شده است. شناخت وضع موجود و مشکلات فعلی شهر و پیش بینی تغییرات آتی آن در گرو شناخت این عوامل، نیروها و مکانیزم عمل آنها است. پژوهش حاضر با هدف بررسی محیط طبیعی رودخانه های موقت شهری (هیدروژئومورفولوژی) و فرایندهای آن در توسعه فیزیکی- کالبدی شهر گله دار انجام گرفته است. این بررسی در راستای بهبود و سامان دهی فضایی، کالبدی و ساختاری شهر، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات تاریخی، کتابخانه ای- اسنادی و بازدیدهای مکرر میدانی در توسعه پایدار شهر و رفع تنگناهای توسعه شهر صورت گرفته است. یافته های پژوهش با اعمال نگرش سیستمی (محیط مصنوع، هیدرولوژی، ژئومورفولوژی شهر) به صورت کمی و با در نظر گرفتن انطباق بین شبکه مسیل و حوضه آبخیز مصنوعی درون شهری با خطوط شبکه ارتباطی قدیمی درون شهر (خیابان ها و کوچه ها) که معابر اصلی و فرعی شهر هم جهت با شیب عمومی آب های سطحی به طرف شمال شهر گله دار (شیب از جنوب به سمت شمال کاهش می یابد) است و موجب «نظمی هدفمند در کالبد و ساختار و بافت شهر در ارتباط با محیط طبیعی» شده است. بر این اساس، با توجه به هسته های مختلف شهر در دوره های زمانی و انفصال هسته ها و همچنین دینامیک توسعه فیزیکی شهر گله دار، آرایش فضایی محلات (توسعه پراکنده) و توسعه کالبدی شهر بیانگر تأثیر مستقیم رودخانه های موقت شهری در شکل گیری، توسعه و ساختار فضایی شهر گله دار است. عملکرد متقابل عناصر دو زیرسیستم حوزه طبیعی و زیرسیستم انسانی محدوده شهر در گذشته همراه با تعادل در زیرسیستم ها و پویایی هیدروژئومورفولوژی شهر در گذشته و کنترل آن بوده است. ولی در وضعیت فعلی، با توسعه شتابان فضای شهری در بستر دو عامل طبیعی ژئومورفولوژی و هیدرولوژی (اقلیم) سیستم به سمت بی تعادلی پیش می رود.
کارآفرینی و توسعه روستایی؛ آموزه هایی از تجارب کشور چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی به عنوان موتور توسعه اقتصادی در بهره گیری از توان محلی محسوب شده و در برنامه ریزی توسعه روستایی مورد توجه بیشتری قرار گرفته است . مقاله حاضر با رویکردی پژوهشی با تأکید بر کارآفرینی روستایی به بررسی سیاست گذاری ها و برنامه های عملیاتی توسعهکارآفرینی روستایی در کشور چین پرداخته است. با توجه به نوپا بودن کارآفرینی روستایی در ایران، هدف اصلی این مقاله، شناسایی نتایج برنامه های موفق کارآفرینی روستایی در کشور چین به منظور بهرمندی از آنها در تدوین برنامه های کارآفرینی روستایی در ایران است. مطالعات این پژوهش نشان می دهد که چالش های متعددی در برنامه های کارآفرینی روستایی کشور چین وجود داشته است و اتخاذ راهبردهای مناسب مختلف بویژه در سه دهه گذشته نظیر صنعتی سازی تواحی روستایی و ارائه خدمات آموزشی و ... موجب موفقیت برنامه های کارآفرینی روستایی در این کشور شده است.
مدل سازی سطوح توسعه یافتگی مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل سازی توسعه یافتگی، ابزاری کارآمد در ایجاد شناخت کافی از سرزمین و پراکنش توسعه آن است. از این رو، هدف پژوهش حاضر مدل سازی سطوح توسعه یافتگی مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان بویراحمد است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر تجزیه و تحلیل عددی داده ها، تحقیقی کمّی است که به شیوه پیمایش صورت پذیرفته است. جامعه ی آماری پژوهش، روستاهای 20 خانوار و بالاتر بخش مرکزی شهرستان بویراحمد (89 روستا)است که 566 خانوار، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها، افزون بر اَسناد (سالنامه های آماری استان و گزارش های بایگانی شده)، پرسش نامه محقق ساخته به کار رفت. ضریب آلفای کرونباخ (561/0- 955/0) به دست آمده، از بهینه گی پرسش نامه حکایت داشت. به منظور مدل سازی سطوح توسعه یافتگی، با نگرشی اندام وار شاخص ها انتخاب و از تئوری مجموعه های فازی، تحلیل سلسله مراتبی و روش وایکور استفاده به عمل آمد. مقاله حاضر رویکرد جدیدی برای سنجش درجه ی توسعه یافتگی مناطق ارایه می دهد. در واقع در این رویکرد روستاها بر مبنای ایده آل هایی مورد سنجش قرار می گیرند که وضعیت آن ها از لحاظ توسعه یافتگی مشخص است. تحلیل نتایج حاصل از رویکرد مذکور نشان داد که روستاهای مورد مطالعه با میانگین درجه ی توسعه یافتگی 387/0 (دامنه میانگین بین صفر و یک) در وضعیت نامناسبی از لحاظ توسعه یافتگی قرار دارند. فزون بر آن، بالاترین درجه ی توسعه یافتگی به روستای سرابتاوه (635/0) تعلق دارد به نحوی که این روستا به 63 درصد از سطح ایده آل شاخص های مورد بررسی دسترسی دارد. همچنین روستای گاوبرگ با درجه ی توسعه یافتگی 182/0 در انتها قرار دارد که بیان کننده ی وضعیت بحرانی آن روستا می باشد.
میزگرد «توسعه نهاوند»
تحلیل وضعیت شهر اشنویه به لحاظ شاخص های راهبرد توسعه شهری (CDS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت شاخص های راهبرد توسعه شهری (حکمروایی خوب، بانکی بودن، قابل زیست بودن، رقابتی بودن) در شهر اشنویه از دیدگاه سه گروه مسئولین، شهروندان و نخبگان شهری است که توسط بانک جهانی و سازمان ائتلاف شهرها پیشنهاد شده اند. روش پژوهش به کار گرفته شده توصیفی - تحلیلی است. در این راستا، 355 پرسشنامه بین شهروندان، 50 پرسشنامه بین نخبگان شهری و 50 پرسشنامه بین مسئولین و کارشناسان ادارات و سازمان های شهر اشنویه تکمیل شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس چند متغییره MANOVA استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، میانگین کلی شاخص های CDS در شهر اشنویه از دیدگاه مسئولین برابر با 80/2 و از دیدگاه هر دو گروه شهروندان و نخبگان شهری برابر با 46/2 است. از نظر هر سه گروه، میانگین تمامی شاخص های CDS در شهر اشنویه از میانگین نظری پرسشنامه ها که (3) است، کمتر بوده است. در کل میانگین نظرات دو گروه نخبگان شهری و شهروندان نسبت به وضعیت شاخص های CDS در شهر اشنویه بسیار به هم نزدیک است و وضعیت شهر را به لحاظ شاخص ها نامناسب توصیف کرده اند؛ اما میانگین نظرات مسئولین در مقایسه با دو گروه دیگر متفاوت است و از دیدگاه مسئولین، میانگین شاخص ها به حد متوسط، بسیار نزدیک است. نتایج حاصل از آزمون مانوآ نیز نشان می دهد که بین نظرات گروه های مختلف شهری به لحاظ شاخص های CDS تفاوت معناداری وجود دارد و فقط در شاخص بانکی بودن با رویکرد فناوری اطلاعات است که بین میانگین نظرات گروه ها تفاوتی دیده نمی شود؛ در حالی که در سایر شاخص ها بین دیدگاه های گروه ها نسبت به شاخص ها تفاوت معناداری وجود دارد.
خصلت میان دانشی آمایش سرزمین و جایگاه آن در جغرافیا
حوزههای تخصصی:
ارزیابی هویت مکانی محله های شهری، مطالعه موردی: محله سنگلج، منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله های کلان شهر تهران از اساسی ترین عناصر اجتماعی – کالبدی بوده و به عنوان حلقه ارتباطی میان شهروندان محسوب می شوند. یکی از مسئله های مهم محله های شهری هویت مکانی آن ها می باشد. بی توجهی به این امر باعث می شود، شهروندان یک محله احساس تعلق به محل زندگی خود نداشته باشند و در نتیجه محله ای ناپایدار شکل می گیرد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی و تحلیل هویت مکانی محله سنگلج واقع در منطقه 12 تهران، به عنوان یکی از محله های قدیمی شهر تهران می باشد. تحقیق حاضر از نظر روش، توصیفی - تحلیلی است که به روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل تمام ساکنان بالای 18 سال محله سنگلج می باشد که حجم نمونه آن با استفاده از فرمول کوکران، 115 نفر تعیین و جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری غیر احتمالی استفاده گردید. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که بین شاخص های تعلق مکانی، اجتماع پذیری، آسایش و دسترسی به خدمات، همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین سن و هویت مکانی نیز رابطه معنادار به دست آمد. بعلاوه بین هویت مکانی و مدت سکونت تفاوت معنادار مشاهده شد و شهروندانی که مدت سکونت بیش تری داشتند، هویت مکانی محله سنگلج را مطلوب تر ارزیابی کرده اند. به طور کلی از نظر ساکنین محله مورد مطالعه، هویت مکانی ساکنان محله در سطح مطلوب قرار ندارد.