فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۸۴۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی وضعیت آسیبپذیری لرزهای ساختمانهای شهر کرمان میباشد. این تحقیق از نوع پیمایشی و بر اساس شاخصهای کیفی و کمی بافت کالبدی شهر کرمان میباشد. جامعه آماری این تحقیق ساختمانهای شهر کرمان میباشند که به صورت نمونهبرداری احتمالی انتخاب شدهاند. شهر کرمان دارای یک هسته مرکزی بسیار قدیمی و عمدتاً از ساختمانهای خشتی و گلی است که بالاترین میزان آسیبپذیری را دارند. در حواشی این هسته مرکزی کمربندی را میتوان جدا کرد که ساختمانهای آن آجری قدیمی با سقف عمدتاً قوسی میباشند. سومین واحد شـهر ساختمانهای آجری و تیرآهنی بدون شناژ میباشـند. واحد چهار شهر ساختمانهای آجری تیر آهنی شناژدار میباشند که در بخشهایی از شهر وجود داشته که آسیبپذیر آنها نسبتاً کم مـیباشد. واحد پنج و شش بخشهائی از شـهر که کاملاً تازه ساز بوده را شامل مـیشوند که از نوع اسکلت فلزی و بتنآرمه میباشند، در مـجموع مقاومت این واحد بیش از سایـر واحدهای شـهر است و در برگیرنـدة محلههائی نظیر شهرک باهنر و شهرک الغدیر است. نتایج نشان میدهد که: شهر کرمان در یکی از فعالترین واحدهای لرزه زمینساختی ایران واقع شده 83 درصد از سازههای شهر کرمان در اثر رخداد احتمالی زلزله بیش از 6 ریشتر ناشی از جنبا شدن گسل تراستی کوهبنان در 15 کیلومتری شمال شرقی شهر کرمان دچار تخریب بیش از 50 درصد شده که بیش از 53 درصد جمعیت شهر در معرض آسیب زیاد قرار خواهند گرفت.
وضع ژئومورفولوژی ناحیه اهر با تاکید بر ناپایداریهای اراضی روستای سیدلر
حوزههای تخصصی:
بررسی تغییرات سطح آب دریای خزر در اواخر هولوسن بر اساس سن سنجی و مورفولوژی پادگانه ها در محدوده جنوب خلیج گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنوب خلیج گرگان به دلیل دست نخوردگی نهشته ها و رسوبات سطحی آن یکی از بهترین مکان ها برای مطالعه شواهد ژئومورفولوژیک تغییرات سطح اساس دریای خزر در کواترنری پسین است. در این پژوهش برای تعیین تغییرات خط ساحلی دریای خزر در اواخر کواترنری از شواهد ژئومورفولوژی، رسوبی و فسیلی در محدوده خلیج گرگان استفاده شده است. در این راستا برای شناسایی شواهد ژئومورفولوژی و نمونه برداری از رسوبات و فسیل ها، عملیات میدانی صورت گرفت و با سیستم تعیین موقعیت ژئودتیک، موقعیت نقاط نمونه برداری با دقت بالا تعیین گردید. برای تعیین سن، پنچ نمونه فسیل صدف های دوکفه ای برجا به روش کربن 14، به آزمایشگاه شیراکاوا (ژاپن) ارسال و تعیین سن گردید. تحلیل نتایج سن سنجی و بررسی های میدانی، وجود 5 پادگانه دریایی را مشخص نمود که در سطوح ارتفاعی 15/23، 8/21، 30/22، 68/22 و 05/22 متر به ترتیب با سن های 22±461، 22±496، 23±541، 22±594 و 24±2438 سال پیش تشکیل شده اند. مطالعه داده های رسوب شناسی، فسیل-شناسی در دو مقطع نوکنده و گلوگاه 2 در جنوب خزر، بیانگر وجود محیط های مردابی کنار ساحل در کواترنری پسین است. در مقطع گلوگاه 2 در جنوب خزر تا 496 سال قبل محیط لاگونی در منطقه حاکم بوده که نشان دهنده شرایط پیشروی دریا بوده و بعد از آن دریا در شرایط پسروی قرارگرفته که موجب تشکیل پادگانه های دریایی شده است.
تحلیلی بر لرزه خیزی و گسترش فضایی کلانشهر تهران
حوزههای تخصصی:
کلانشهر تهران، جزو بزرگترین شهرهایی است که بارگذاری مصنوعی و گسترش فضایی آن روی کمربند فعال زلزله آلپ هیمالیا صورت گرفته، که رعایت ضوابط علمی فنی در آن، موضوعی حیاتی است و نیازمند پژوهش های متعدد می باشد.
روش تحقیق در این مقاله بیشتر توصیفی – تحلیلی بود که در تحلیل برخی داده ها از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)نیز کمک گرفته شده است. گسلها و روند وقوع زلزله ها در تهران، بررسی روند تاریخی گسترش شهر و خصوصا ساخت و سازهای چند دهه اخیر مورد نظر بوده و نتایج بدست آمده، نشان داد که گسترش تهران در مسیر کمربند زلزله، بی قید و شرط، بدون پشتوانه علمی و کنترل نشده صورت پذیرفته و روند مذکور در موارد زیادی کماکان دنبال می شود. پژوهش در ابعاد متعدد زلزله خیزی تهران و تبعات آن می تواند، منجر به واقعیت نگری در بین مسوولین و مردم شده و تاثرات مثبتی بر روند شهرسازی و کاهش آسیب پذیری در برابر وقوع زمین لرزه بر جای بگذارد.
انرژی زیر زمین پژوهشی دانش آموزی در انرژی های زیر زمین (نگاهی ویژه بر غارها)
حوزههای تخصصی:
ژئوئید، چهره آبگونه زمین
حوزههای تخصصی:
ناپایداری دامنه ای یکی از عوامل حوادث جاده ای مورد نمونه: زمین لغزش خردادماه جاده نیر-
حوزههای تخصصی:
مخاطرات محیطی ناشی از ناپایداری دامنه ها، سیستم های حمل و نقل را در مقیاس های زمانی و مکانی مختلف تخریب نموده و یا به آنها آسیب وارد می کنند. تخریب حدود 500 متر از جاده نیر - سراب در استان اردبیل در خرداد ماه 1384 در اثر زمین لغزش یکی از موارد فوق است.
پهنه بندی شدت انحلال سنگ های کربناته در زاگرس جنوبی (مطالعة موردی: حوضة سیف آباد لاغر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های بررسی های ژئومورفولوژی، تعیین میزان کارستی شدن و شدت فرسایش سنگ های کربناته است. در این پژوهش، با استفاده از نه متغیر سعی بر پهنه بندی شدت انحلال سنگ های کربناته در حوضة سیف آباد لاغر بوده است. داده های مورد نیاز از منابع مختلف نظیر سازمان هواشناسی، آب منطقه ای استان فارس، نقشه های زمین شناسی منطقه، و مدل ارتفاعی رقومی استخراج و لایه های لازم تهیه شد. همچنین، با استفاده از تابع گاما فازی با ضرایب مختلف تحت نرم افزار ArcGIS، نقشه های پهنه بندی شدت انحلال تهیه شد. برای ارزیابی، ضریب همبستگی خروجی ها با میزان یون کلسیم محلول در آب های زیرزمینی منطقه محاسبه شد که نشان دهندة ارتباط قوی ضریب گاما 4/0 با درون یابی یون کلسیم و تناسب این ضریب برای پهنه بندی شدت انحلال کارست است. به علاوه، حوضه دارای نرخ فرسایشی کم است و بیشینة شدت فرسایش انحلالی کارست در جنوب غربی منطقه و کمینة آن در شمال حوضه رخ می دهد. همچنین، بیشینة فرسایش انحلالی در سازندهای غیرکربناته بر نهشته های رسوبی پادگانه ای و در سازندهای کربناته بر گروه بنگستان انطباق دارد. کمترین میزان فرسایش در سازندهای کربناته در کنگلومرای بختیاری و در سازندهای کربناته در آهک آسماری و جهرم اندازه گیری شده است.
ارزیابی شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI) در زون سنندج - سیرجان و زاگرس شکسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه کمی ناهمواری ها، یکی از بخش های نوین و کم سابقه در مطالعات داخلی محسوب می شود که با توجه به این واقعیت، اعتبارسنجی های این نوع مطالعات نیز به همین منوال جایگاه مهمی را به خود اختصاص داده است. در این راستا در تحقیق پیشرو آنالیز شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI) به صورت خودکار در دو ناحیه زون سنندج – سیرجان و زاگرس شکسته جهت دستیابی به نتایج صحیح تر، موردبررسی قرار گرفت. در این تحقیق با توجه به صحت سنجی و انطباق با شرایط مشاهداتی از بین سایر روش ها از روش Dickson & Beier استفاده گردید. پس از تهیه لایه TPI با تفکیک 4 طبقه (ارتفاعات، شیب تند، شیب ملایم و دره) به روش Dickson & Beier از لایه رقومی ارتفاعی (DEM) با دقت 10 متر از کل شهرستان صحنه در استان کرمانشاه، در گام بعدی به صورت پایلوت از هر دو ناحیه ژئومورفولوژیک زاگرس دو قسمت (A= زون سنندج – سیرجان و B= زاگرس شکسته) با ابعاد 07/6 × 07/6 کیلومتر انتخاب شدند. در قسمت پایانی پروژه نیز نتایج حاصل از شاخص موقعیت توپوگرافی با توجه به تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی بررسی شد. نتایج بیانگر تطابق مناسب مقادیر TPI=1، با دره ها و کانیون ها (حضور شبکه زهکشی)، TPI=2، با قسمت های سکونتگاهی، زراعی و شیب ملایم، TPI=3، بر دامنه های با شیب تند و پوشش اندک گیاهی و TPI=4، با ستیغ است. در دو قسمت نیز بخش های با شیب تند، حداکثر مساحت از هر دو زون موردمطالعه (پایلوت) را شامل شده است و سپس لندفرم های شیب ملایم و ارتفاعات و درنهایت نیز دره ها نیز حداقل مساحت را به خود اختصاص داده اند.
تحولات مورفولوژی زراعی سکونتگاه های روستایی دهستان صالحان (شهرستان خمین) دوره 85- 1341(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مورفولوژیزراعیبهعنوانجزئیازساختزراعیسکونتگاه هایروستاییکشورتحول پذیراست. اینتحولاتکهماهیتیساختاری-کارکردیدارد، پیوستهدر حالوقوعاست. امّا، در جریاناصلاحاتارضیساختزراعیتحولاتناگهانی وسریعیراتجربهنمود. بهدنبالآن،مالکینافزایشیافتند،مکانیزاسیونواردروستاشدوجامعه یروستاییواردمرحله ی جدیدی از صورت بندی اجتماعی- اقتصادی یعنی دنیایسرمایه داری (البته شبه سرمایه داری) شد. اگرچه،تحولخصیصه یهرنظامیاست،امّاپیامدهایحاصلازاینتحولاتحائزاهمیتاست.
اینپژوهش،باهدفتوصیفوتحلیلمورفولوژیزراعیدر دهستانصالحانتحتتأثیرعواملونیروهایاجتماعی – اقتصادیانجام گرفته است. روشپژوهشازنوعتوصیفی- تحلیلیاستوبرایجمع آوریاطلاعاتازروش هایکتابخانه ایومیدانیوابزارهایی نظیرپرسشنامهونقشهاستفادهگردید. جامعه یآماریموردبررسی،دهستانصالحان(شهرستان خمین) می باشدکهدارای 9574 نفرجمعیّتدرسال 1385 بودهاست. برایانتخابروستاهاوخانوارهاینمونهازروش هاینمونهگیریطبقه بندیاحتمالیومکانیاستفادهشدهاست. براساساینروش ها،3 روستا (روستاهایمیشیجان علیا،خراوندودیوکن) و 174 بهره بردارانتخابگردیدند. نتایجاینپژوهشنشانمی دهدکهمورفولوژیزراعی (اعمازاندازهقطعات،شکلقطعاتو غیره) در جریاناصلاحاتارضیمتأثرازتغییردرساختارمالکیّت (بزرگمالکیبهخرده مالکی)، تغییردرمنابعآبمورداستفادهوتغییرشیوه یکشت (بهعبارتیمتأثرازتحولدرنظامسنتیتولید) تحولیافتهاست که زمینه سازافزایشدرآمدواشتغالروستاییانگردید.
آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی از فعالیت گسل و ضورت جابجایی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسل شمالی میشو با جهت شرقی ـ غربی در دامنة شمالی تودة کوهستانی میشوداغ آذربایجان (شمالغرب ایران) کشیده شده است. مطالعات انجام شده روی عملکرد این گسل و شاخه های فرعی آن نشانگر فعال بودن آنهاست. گسل مزبور واحدهای زمین شناختی و توپوگرافیکی دامنة شمالی میشو را از هم جدا نموده و از این طریق نه تنها نقش مؤثری در مکان گزینی روستاهای واقع در مسیر یا مجاورت گسل(گلجار، محبوب آباد، انامق، عیش آباد، پیربالا، ارلان، باغلار، سرخه، گزافر و زنجیره) داشته، بلکه فعالیت آن مشکلاتی را نیز برای ساکنین این روستاها فراهم آورده است. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از داده های حاصل از مطالعات میدانی و اسناد و مدارک کتابخانه ای، میزان آسیب پذیری هریک از این سکونتگاه ها از فعالیت گسل با توجه به ویژگی های زمین شناختی، ژئومرفولوژیکی، توپوگرافیکی، و نوع مصالح بکار رفته در ساختمان ها مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که مهم ترین خطر تهدیدکنندة روستاهای واقع در مسیر یا مجاورت گسل شمالی میشو و شاخه های فرعی آن، خطر فعالیت های احتمالی گسل و لرزش های حاصل از آن است عوامل دیگری از قبیل نامناسب بودن ساخت و سازها، مقاومت کم مصالح بکار رفته در ساختمان ها و عمر زیاد آنها، استقرار بر روی عناصر منفصل و نامقاوم، شیب زیاد و خطر سیالی شدن مواد سازندة نشستگاه روستاها و بالاخره ناپایداری دامنه های مشرف به روستاها و خطر حرکات توده ای، آسیب پذیری این روستاها را تشدید می کند. بر این اساس، توجه به عوامل ژئومرفولوژی و تأثیر پدیده های مرفوژنیک در تصمیم گیری هایی که منجر به تهیة طرح های عمران روستایی می شود، ضرورت دارد. واژگان کلیدی: جایگزینی سکونتگاه ها، آسیب پذیری از فعالیت گسل، عمران روستایی، گسل شمالی میشو، شمالغرب ایران.
تعیین مهم ترین پارامترهای گرانولومتری سنگفرش بیابان در تفکیک تیپ های مختلف دشت سر(مطالعه موردی : خضرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشت سرها یکی از مهم ترین واحدهای ژئومرفولوژی در مناطق خشک می باشند و تاکنون شاخص های مختلفی برای جداسازی تیپ های مختلف آن ها ارائه شده است. وضعیت سنگ-فرش بیابانی در تیپ های مختلف است از ویژگی های موثر در جداسازی دشت سرها و محافظت خاک سطحی می باشد. در این پژوهش سعی شده است تا مهم ترین پارامترهای دانه بندی سنگ فرش بیابان در رابطه با تفکیک تیپ های مختلف دشت سر مورد بررسی قرارگیرد. تعداد 124 نمونه از سنگ فرش های مناطق بیابانی در قالب تیپ دشت سر لخت، اپانداژ و پوشیده واقع در منطقه خضرآبادیزد نمونه برداری و آزمایشات دانه بندی بر روی آن ها انجام گرفت.روش نمونه برداری نیز به صورت تصادفی طبقه بندی شده، ابرمکعب لاتین بود. نمونه های برداشت شده پس از انتقال به آزمایشگاه با استفاده الک های استاندارد و روش طبقه بندی ونتورث، طبقه-بندی وتوزین شده و منحنی دانه بندی آن ها ترسیم و همچنین سایر شاخص های دانه بندی در مورد آن ها محاسبه شد (نرم افزارGRGraph ). شاخص های محاسبه شده شامل قطر میانگین، جورشدگی، کج شدگی و پخی است. نتایج منحنی دانه بندی و محاسبه این شاخص ها در تمام 124 نقطه نشان داد، شاخص های قطر 20%، قطر 25% و قطر 50%، کارایی بیشتری را نسبت به بقیه قطرها در تفکیک تیپ های مختلف دشت سر بر اساس وضعیت دانه بندی سنگ فرش از خود نشان می دهد. پارامتر های قطر 90%، قطر 84% و قطر 95% دارای کارایی کمتری در این زمینه بوده و سایر شاخص ها در این زمینه از قابلیت چندانی برخوردار نمی باشند. بدین ترتیب چنانچه با احتمال 90 درصد، دامنه تغییر پارامترهای مذکور را بررسی کنیم، برای قطر 20% در دشت سر لخت، مقادیر 9/14 تا 9/69 میلیمتر، برای دشت سر اپانداژ، مقادیر 7/13 تا 1/58 میلیمتر و برای دشت سر پوشیده، 8/0 تا 7/8 میلیمتر، برای قطر 25%، برای دشت سر لخت مقادیر 7/13 تا 1/78 میلیمتر، برای دشت سر اپانداژ، 14 تا 50 میلیمتر و برای دشت سر پوشیده، مقادیر 9/0 تا 7/7 میلیمتر و در نهایت برای قطر 50%، برای دشت سر لخت، قطر 7/10 تا 9/45 میلیمتر، برای دشت سر اپانداژ، قطر 6/9 تا 5/35 میلیمتر و برای دشت سر پوشیده، 8/4 تا 1/1 میلیمتر، انتظار می رود.
ژئومورفولوژی و مدیریت محیط
حوزههای تخصصی:
آیا گرانیت را یک سنگ آذرین بشماریم یا یک سنگ دگرگون شده
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی خطر ناپایداری دامنه ها با مدل LNRF و GIS در حوضه کلان ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکات توده ای یکی از مخاطرات طبیعی است که از نظر فراوانی و شدت وقوع موجب خسارت های مستقیم از قبیل انسداد راه ها و مسیر آبراهه ها، تخریب مناطق مسکونی و تأسیسات خدماتی و خسارت های غیرمستقیم مانند اثرات مخرب زیست محیطی، هدر رفتن خاک، افزایش رسوبات و کاهش ظرفیت مخازن سدها می شود در این تحقیق حوضه سد کلان ملایر در زاگرس همدان با هدف بررسی عوامل مؤثر و شناسایی نواحی مستعد حرکات توده ای و تعیین میزان نقش این عوامل در وقوع حرکات توده ای تعیین حدود گردیده و در این رابطه عوامل مؤثر در وقوع حرکات توده ای همچون لیتولوژی، فاصله از گسل، شیب، سطوح ارتفاعی و میزان بارش انتخاب گردید. سپس با استفاده از نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و عکس های هوایی و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) نقشه های لایه بندی تهیه و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت از طریق بررسی متغیرهای مؤثر و با استفاده از مدل LNRF[1] به عنوان ابزار مفهومی با شیوه وزن دهی و همپوشانی لایه های مختلف عوامل مؤثر شناسایی شدند در نهایت با جمع جبری آن ها نقشه پهنه بندی خطر حرکات توده ای با همپوشانی نمودن لایه های مختلف تهیه گردید نتایج حاصله نشان داد که در بین عوامل موثر به ترتیب عامل لیتولوژی، فاصله از گسل، شیب های با 20 تا 30% و ارتفاع 200 تا 2300 متری بیشترین نقش را در وقوع حرکات توده ای منطقه دارند به علاوه بررسی ها نشان می دهد که مدل LNRF کارایی خوبی برای بررسی داده ها و پهنه بندی حرکات توده ای در حوضه سد کلان دارد. که این موضوع با بررسی های میدانی گسترده نیز به خوبی مورد تائید قرار گرفته است.
مقایسه ی روش های مکان یابی مناطق مستعد جمع آوری باران به کمک سیستم پشتیبانی تصمیم (DSS) مبتنی بر GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برداشت های بی رویه از منابع آب زیرزمینی باعث افت شدید سطوح ایستابی گردیده است. از طرفی میزان هدر رفت رواناب حاصل از بارندگی در جهان و بالاخص در کشور ما بسیار زیاد و قابل توجه می باشد. بنابراین تمایل به سمت استفاده ی بهینه از رواناب ها و منابع آب سطحی کنترل نشده به جای برداشت های بی رویه از منابع آب زیرزمینی امری لازم و ضروری است.
این مقاله دو روش مختلف را برای تعیین مکان های مستعد جمع آوری آب باران؛ در قالب دوسیستم پشتیبانی تصمیم (DSS) مبتنی بر GIS ارائه می کند که به تصمیم گیرندگان، در انتخاب مکان های مناسب جمع آوری آب باران در دشت بیرجند واقع در استان خراسان جنوبی یاری می رساند. جهت انجام این تحقیق از شش معیار بارندگی، شیب حوضه آبریز، عمق و بافت خاک، شبکه آبراهه های دشت و کاربری اراضی منطقه استفاده شد. روش اول خصوصیات مختلف حوضه را مستقیماً در تصمیم گیری دخیل می سازد و روش دوم بر اساس ظرفیت منطقه در تولید رواناب و نیز فاکتور های اجتماعی- اقتصادی عمل می کند. نتایج به دست آمده از هر روش، منطقه را از لحاظ استعداد جمع آوری باران در4 گروه ضعیف، متوسط، خوب و بسیار خوب طبقه بندی می کند. مقایسه ی دو روش، نشان می دهد که در دشت بیرجند، به کارگیری روش اول مناسب تر است و بطور کلی از غرب به سمت شرق دشت بر استعداد آن در جمع آوری آب باران افزوده می شود.
مشکلات مطالعات تحلیلی محیط زیست در فضای کوهستان
منبع:
محیط شناسی ۱۳۷۸ شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
زمین شناسان بدون مرز
حوزههای تخصصی:
تأثیر عوامل ژئومورفولوژیکی و اقلیمی (ژئومورفوکلیمایی) زاگرس جنوبی در منطقه شمال تنگه هرمز بر دفاع غیر عامل (با تأکید بر مکان یابی مراکز حساس و مهم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی چگونگی ارتباط و پیوند میان عوامل ژئومورفولوژی و پدافند غیر عامل با تأکید بر مکان یابی مطلوب مراکز حساس و مهم در منطقه شمال تنگه هرمز در بخش زاگرس جنوبی می پردازد. ابزارهای پژوهش را نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی و تصاویر ماهواره ای منطقه تشکیل داده است. همچنین با ارائه و تنظیم پرسشنامه ها و مصاحبه با افراد کارشناس، به شناسایی عوامل مؤثر در مکان یابی مراکز حساس و مهم با تأکید بر پدافند غیر عامل پرداخته شد و درنهایت مناسب ترین محل برای مکان گزینی مراکز حساس و مهم با استفاده از روش سلسله مراتبی AHP تعیین شد و در محیط نرم افزار Arc GIS نقشه ای را به دست آوردیم که مناطق مناسب برای احداث مراکز حساس و مهم در آن مشخص شده اند. نتایج نشان می دهد که مناطق غربی منطقه مورد مطالعه برای مکان یابی شرایط مناسب تری را نسبت به مناطق شرقی دارند. همچنین با توجه به نقشه نهایی که بر اساس عوامل ژئومورفولوژیکی در محیط GIS تهیه شده است، مساحت پهنه های مطلوب برای مکان گزینی مراکز حساس و مهم در بخش شمالی، نسبت به مناطق جنوبی بیشتر است. به گفته دیگر ویژگی های ژئومورفولوژیکی منطقه در بخش شمالی و غربی، به گونه ای است که این مناطق از شرایط مطلوب تری نسبت به مناطق جنوبی و شرقی برای انتخاب مکان بهینه مراکز حساس و مهم برخوردار هستند.
مقیاس های سنجش قدرت زمین لرزه ها
حوزههای تخصصی: