فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
کارست در سنگ گچ و انیدریت عموماً""کارست گچی"" نامیده می شود، به دلیل حلالیت و سرعت انحلال بالای گچ، توسعه عوارض کارستی در آن بسیار سریع تر از سنگ آهک رخ می دهد، به بیانی دیگر کارست گچی می تواند به جای مقیاس زمان زمین شناسی، در مقیاس زمانی انسانی تکامل یابد. بنابراین عوارض کارست گچی بسیار قابل توجه هستند. علی رغم رخدادگسترده ی کارست های گچی در سطح جهان و اهمیت وابسته به آن ازلحاظ کاربردی (مخاطرات، اثرات و منابع)، کمتر موردتوجه قرارگرفته و نسبتاً مطالعه نشده باقی مانده است. تقریباً از دهه 1990 مطالعه کارست گچی به صورت جدی در سطح جهان آغاز شد. در ایران نیز مطالعه کارست های گچی بسیار جوان می باشد و به ندرت مطالعه ای به صورت خاص به کارست گچی پرداخته است و این شاخه از علم کارست در ابتدای راه قرار دارد. نبود منابع فارسی مدون در این رابطه انگیزه اصلی نگارش این مقاله بوده است تا بتواند مقدمه ای برای مطالعات مدون کارست گچی در ایران فراهم آورد. مقاله حاضر بررسی روایی از مطالعات انجام شده پیرامون کارست گچی با محوریت ژئومورفولوژی است، بنابراین ابتدا کارست گچی معرفی و تفاوت هایش با کارست کربناته بیان شده و در ادامه لندفرم های سطحی کارست گچی ازجمله فروچاله ها، کارن ها، اشکال گنبدی شکل، تامولی ها، پلیگون ها، پرتگاه ها و زمین لغزه ها ی گچی، پولیه ها، دره های کور، چشمه ها و لندفرم های حاصل از انحلال میان لایه ای گچ و فرونشست سنگ های پوشاننده آن توصیف و به مشکلات و فوایدی که برای زندگی انسان ایجاد می کنند، اشاره شده است. درنهایت می توان گفت با توجه به اینکه حدود هشتاد هزار کیلومترمربع از مساحت زمینی کشور ما ایران توسط رخنمون های گچی پوشیده شده اند، انجام مطالعات مدون درباره رخنمون های گچی، نقشه برداری از لندفرم های کارست گچی و تولید نقشه های حساسیت و خطر فروچاله ها و فرونشست ها و همچنین بررسی هیدروژئولوژی محلی چنین مناطقی برای توسعه و امنیت عمومی بسیار ضروری می باشد.
پهنهبندی توان اکولوژیک کشاورزی حوزة معرف کسیلیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی اثر الگوهای دورپیوند بر خشکسالیهای فراگیر زمستانه استان سیستان و بلوچستان
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار بررسی دلایل نوسانات بارش و شدت خشکسالیهای زمستانه استان سیستان و بلوچستان در ارتباط با الگوهای دورپیوند نیمکره شمالی است. در این جهت ابتدا داده های اقلیمی ایستگاههای هواشناسی منطقه جمع آوری شد و با استفاده از آنها شاخص استاندارد بارش زمستانه(SPI) محاسبه و با استناد به آن شدت و گستره خشکسالیهای شدید زمستانه منطقه تعیین شد.شاخصهای دورپیوند فعال نیمکره شمالی در فصل زمستان و همچنین شاخص چند متغیره انسو(MEI) با شاخص (SPI) مقایسه گردید. با استفاده از آزمونهای همبستگی و مدلهای رگرسیونی چندمتغیره گام به گام و عقب رو مشخص گردید. این الگوها در مجموع 55 درصد از تغییرات شاخص (SPI) را تبیین می نمایند و الگوی اسکاندیناوی که معنی دارترین همبستگی را با شاخص(SPI) دارد، به عنوان مؤثرترین الگوی تبیین کننده شدت خشکسالی تعیین شد. در شرایط خشکسالی نیز الگوی آرام شمالی (NP) مؤثرترین الگو شناخته شد.آزمونهای فرض(T، U و ویلکاکسون ) تفاوت بارش طی فازهای مثبت و منفی الگوهای قطبی- اورآسیا(POL)، اسکاندیناوی و حاره ای نیمکره شمالی(TNH) معنی دار نشان داد. مدلها نشان می دهد که با کاهش هر واحد از شاخص های قطبی-اورآسیا(POL) و اسکاندیناوی به ترتیب حدود 18 و22 درصد بر شدت خشکسالی افزوده می شود.
ازطریق نقشه های ترکیبی و مقاطع طولی وعرضی در برابر ارتفاع جو، الگوهای سینوپتیک حاکم در نیمکره شمالی همزمان با شرایط ترسالی و خشکسالی شدید بررسی شد. نتایج نشاندهنده تغییر مسیر مشخص در مسیرهای سیکلونی، رودبادها و مراکز فشار همزمان با بروز خشکسالیهای سیستان و بلوچسنان در مقیاس سینوپتیکی نیمکره شمالی است.
محاسبه، ارزیابی و تحلیل توزیع مکانی شاخص پرتو فرابنفش در گستره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرتو فرابنفش در محدوده طول موج کوتاه خورشید دارای انرژی زیادی است که می تواند باعث بیماری های پوستی، چشمی، تخریب ژنتیکDNA ، اختلال در سیستم ایمنی بدن و پیری زودرس در انسان شود. در این پژوهش به منظور محاسبه میزان پرتو فرابنفش، 94 نقطه نماینده با بهترین پراکنش در گستره ایران انتخاب گردید. سپس میانگین شاخص پرتو فرابنفش، در دوره آماری 2011-2000 برای تمامی ماه ها محاسبه شد. آنگاه به وسیله روش درونیابی IDW به تحلیل فضایی توزیع مکانی شاخص فرابنفش در مقیاس ماهانه و فصلی اقدام گردید و مشخص شد در دوره گرم سال، ارتفاعات بیشتر و عرض های پایین تر به ویژه در استان های سیستان و بلوچستان، کرمان، هرمزگان و فارس دارای میزان پرتو فرابنفش بیشتر بوده و از این رو خطر آسیب چشم و ابتلا به بیماری های پوستی بالاتر می رود. در مقابل استان های گیلان، مازندران، گلستان، اردبیل، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی پرتو کمتری دریافت می کنند. برای تهیه نقشه میانگین سالانه شاخص فرابنفش به ارزیابی روش های زمین آمار جهت تعیین بهترین روش میانیابی پرداخته شد. نتایج نشان داد که مدل کروی چهار وجهی با تکنیک کریجینگ معمولی، مناسبترین مدل جهت برازش میانگین سالانه فراسنج پرتو فرابنفش در گستره ایران می باشد. نقشه نهایی نشان داد که در مقیاس سالانه، 4 درصد از مساحت کشور از شاخص پرتو فرابنفش متوسط برخوردار است که استانهای حاشیه دریای خزر را در بر می گیرد. 54 درصد از سطح کشور که نیمه شمالی کشور را شامل می شود، شاخص زیاد پرتو فرابنفش دریافت می کند و 42 درصد از مساحت کشور که عموما استان های جنوبی کشور را در برمی گیرد، از میزان شاخص خیلی زیاد برخوردار است.
وسائط نقلیه موتوری و آلودگی هوا
حوزههای تخصصی:
نقدی بر کتاب «مقدمه ای بر آب و هواشناسی کشاورزی»
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه دو فن آوری باستانی بیابان زدایی: بندسار و قنات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب و آبیاری اهمیت بسیار زیدی در ایران داشته و ایرانیان با ابداع شیوههای مختلف خدمات ارزشمندی به توسعه فنون آبیابی و ذخیره آب کردهاند. این ابتکارات عمدتا به دلیل خشک و نیمهخشک بودن آب و هوا در اکثر نقاط ایران و کمبود رودخانههای دایمی بوده است. در واقع نیاکان ما با تامین آب، امکان استقرار در مناطق خشک را به وجود آوردهاند و توانستهاند با گسترش کشاورزی بیابانها را آباد کنند. در این مقاله از میان فنون مختلف مربوط به آب و آبیاری که در ایران متداول بوده است، دو روش بندسار و قنات و ارتباط آنها با یکدیگر تشریح میشود. بندسارها کرتهای بزرگی هستند که در استان خراسان برای استحصال سیلاب و کشت سیلابی برخی از محصولات ساخته شدهاند. بیش از 80 درصد آب وارد شده به این کرتها صرف تغذیه آبخوانها میشود. قناتها که مجاری زیرزمینی برای هدایت آبهای زیرزمینی به سطح زمین هستند تابع وضعیت آبهای زیرزمینی بوده و از بندسارها تاثیر میپذیرند. در مقابل آب مازاد قنوات در زمانهای پرآبی و فصول سرد میتواند صرف آبیاری این کشتزارها شود. به این ترتیب نیاکان ما نظامی برای بهرهبرداری پایدار از منابع آب این مناطق ایجاد کردهاند که میتواند سرمش مناسبی در حل بحران آب زیرزمینی و سایر موارد مرتبط باشد.
مهارت مشاهده در زمین شناسی
حوزههای تخصصی:
پدیده مورفوژنیک و عامل عدم تعادل در محیط انسانی دامنه غربی سهند
حوزههای تخصصی:
ژئومورفولوژی اقلیمی ایران شواهد ژئومورفولوژیک دگرگونیهای اقلیمی در ایران طی بیست هزار سال گذشته
حوزههای تخصصی:
فرآیندهای بادی و تغییرات اشکال سطحی در دشت لوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر به این سؤال که: اشکال سطحی دشت لوت چه تغییراتی را با توجّه به فرآیندهای بادی پنجاه سال گذشته داشته است، پاسخ میدهد. دشت لوت در شرق ایران بزرگترین دشت "بیابانی شدید" ایران است. اشکال سطحی دشت لوت ناشی از تحقّق پنج وضعیّت آتمسفری، عدم وجود پوشش گیاهی، حملة مستقیم یا مایل باد به سطح زمین، فقدان رطوبت کافی در موادّ رسوبی سطح زمین و سست بودن موادّ سطحی است. تغییر هر یک از وضعیّتهای فوق منجر به تغییر اشکال سطحی لوت خواهد شد.وضعیّت کنونی اقلیمی لوت نسبت به وضعیّت گذشتة آن و با توجّه به دادههای بادی موجود (عنصر باد) بسیار متفاوت است و چنین مشاهده میشود که نسبت به گذشتة اقلیمی با خشکی کمتری روبرو است. بنابراین اشکال سطحی در حال حاضر در ارتباط با فرآیندهای بادی تغییرات بسیار کمی دارند. طیّ بررسی انجام شده، جمع روزهائی که طیّ پنجاه سال گذشته هوای لوت توأم با گرد و خاک بوده 7500 روز بدست آمده است. این رقم نشان دهندة فراوانی بادهای طوفانی است؛ ولی این بادها نسبت به بادهای گذشتة اقلیمی از سرعت چندانی برخوردار نیستند. اشکال عمدة بادی شامل پهنههای صاف و هموار (ورقهای شکل)1 ، رشتههای عمودی2 ، گنبدی3 ، برخان4 ، شبه برخان5 ، تپّههای عرضی6 ، انفجاری (گالدیرایی شکل)7 ، پارابولیک8 ، خطّی یا طولی9 و ستارهای10 است.
تحلیل رژیم بارندگی منطقه جنوب و جنوب غرب کشور
حوزههای تخصصی:
پراکنش آهن روی و سرب در خاک و محصولات کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل ژئومورفولوژیکی سیلاب در حوضه گاماسیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیلاب به عنوان مهمترین فرایند تغییر دهنده چهره زمین، از پدیده های مختلف ژئومورفولوژیک متاثر است. بررسی علل ژئومورفولوژیکی وقوع و تشدید سیل از دیدگاه کمی، نمونه ای از کارکردهای ژئومورفولوژی کاربردی است. در راستای شناسایی عوامل مختلف هیدروژئومورفولوژیکی موثر در بروز سیل در حوضه رودخانه گاماسیاب، 12 متغیر ژئومورفولوژیکی و فیزیوگرافی با استفاده از روش آماری رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. در نهایت، مدل پیش بینی سیلاب حوضه بر اساس 7 متغیر ضریب جریان، ضریب گراولیوس، ارتفاع متوسط حوضه، شیب ناخالص رودخانه، شیب حوضه، طول حوضه و مساحت حوضه ساخته شده است. واسنجی مدل نهایی نشان داد که حدود 99% با واقعیت (داده های مشاهده شده) هماهنگی دارد.
نقش تغییرات مورفولوژی رودخانه ی مرزی هیرمند در روابط سیاسی ایران و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرزها پدیده هایی هستند که اساساً ماهیّتی انسانی دارند که انسان به واسطه ی درک اختلاف های میان خود، آنها را ترسیم می کنند و در زمینه ی مطالعاتی جغرافیای سیاسی، به عنوان یکی از موضوع های محوری شمرده می شوند. در این میان، رودخانه ها به عنوان مرزهای طبیعی دو واحد سیاسی، به دلیل ماهیّت تغییرپذیری و تنوّع مورفولوژیکی خود، آثار محسوسی بر روابط سیاسی دو کشور به ویژه بر سر مسائل مرزی دارند. رودخانه ی هیرمند، واقع در مرز ایران و افغانستان به دلایل مختلف طبیعی و انسانی از زمان شکل گیری مرز، همواره روابط دو کشور را تحت تأثیر قرار داده است. یکی از عوامل مؤثر در مسائل مرز رودخانه ای دو کشور، ناشی از شرایط مورفولوژیکی رودخانه ی هیرمند و تغییر مسیر های متعدّد آن در ادوار کوتاه مدّت است، به طوری که مسائل پیچیده و متعدّدی را در نظام حقوقی آن ایجاد کرده است. این مقاله، درصدد پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که ""آیا بروز اختلاف های مرزی ایران و افغانستان بر روی رودخانه ی هیرمند، ناشی از خصوصیات مورفولوژی (یا الگو) و سیمای طبیعی رودخانه است یا تنها درنتیجه ی مناسبات سیاسی دو کشور؟"" نتایج پژوهش نشان می دهد، مورفولوژی رودخانه ی هیرمند، به ویژه در بازه ی مرزی از نوع الگوی شریانی است که بیشترین تغییرات را نسبت به دیگر الگوهای رودخانه ای دارد و مرز دو کشور کاملاً آگاهانه بر روی بخش هایی از تغییرپذیرترین بستر رودخانه قرار داده شده است. این امر موجب بروز اختلاف های مرزی میان ایران و افغانستان از ابتدا تا کنون بوده است و به احتمال در آینده نیز، زمینه ساز مشکلات بی شماری برای هر دو کشور، به ویژه برای بخش ایرانی خواهد بود. به طورکلّی مهم ترین پیامدهای ناشی از تغییرات مورفولوژی این رودخانه که بر روابط سیاسی دو کشور تأثیرگذار بوده است عبارت اند از، اختلافات بر سر تعیین دقیق مرز در بستر تغییرپذیر رودخانه، اختلافات ناشی از ناپایداری الگوی توزیع حق آبه میان دو کشور و سرانجام اختلافات ناشی از تعیین وسعت و قلمرو محدوده ی مرزی. روش پژوهش مقاله از نوع توصیفی تحلیلی و بر پایه ی مطالعات کتابخانه ای و همچنین اندازه گیری های تاریخی تغییرات مورفولوژی رودخانه ی هیرمند است که با استفاده از داده های سنجش از دور و مقایسه ی تصاویر ماهواره ای TM-5 در دو بازه ی زمانی بیست ساله انجام شده است.
بررسی زمین ساخت فعال دامنه شمالی البرز خاوری با استفاده از نشانه های زمین ریختی در حوضه آبریز گرگان رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور شناخت فعالیت های نو زمین ساختیحوضه آبریز گرگان رود در دامنه شمالی البرز خاوری واقع در استان گلستان با استفاده از محاسبه شاخص های ریخت زمین ساختی و شواهد زمین ساختی موجود در منطقه مورد کنکاش قرار گرفته است. در این راستا 4 شاخص زمین ریختی (شاخص های شیب رود، نامتقارنی حوضه زهکشی، تقارن توپوگرافی معکوس و پیچ و خم پیشانی کوهستان) محاسبه و نتایج به دست آمده از آنها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بررسی این ویژگی ها با هم به عنوان شاخص زمین ساخت فعال نسبی محاسبه شد و به چهار رده شامل مناطق خیلی فعال تا مناطق با فعالیت کم، تقسیم بندی شد. رده های بالای فعالیت زمین ساختی اغلب در جنوب و جنوب باختری حوضه گرگانرود بدست آمد، در حالی که بقیه ناحیه دارای رده های متوسط تا پایین فعالیت است.بالا بودن مقادیر بردار های عدم تقارن توپوگرافی شاخه اصلی رود گرگان رود به طور واضح حاصل عملکرد گسل های کاسپین و در بخش های جنوبی این حوضه کج شدگی بیشتر تحت تأثیر فعالیت انشعابات گسل شمال البرز و گسل خوش ییلاق می باشد. همسو بودن روند افزایشیشاخص کج شدگی در منطقه، با وضعیت گسل ها، تأکیدی بر وجود یک ناحیه ساختاری فعال در بخش باختری منطقه مورد مطالعه می-باشد.از دیگر نتایج این پژوهش، پایین بودن مقادیر محاسبه شده شاخص پیچ و خم پیشانی کوهستان و مقادیر بالای شاخص شیب رود است. میزان فعالیت زمین ساختی در این ناحیه از شمال به جنوب افزایش می یابد. این افزایش می-تواند وابسته به موقعیت نقاط اوج شاخص شیب رودخانه ها در راستای گسل ها و پاره های گسلی باشد. همچنین مقدار نامتقارنی حوضه زهکشی در بیشتر زیرحوضه های این منطقه بیشتر یا کمتر از 50 محاسبه شده است که نشان دهنده انحراف حوضه ها به سوی باختر یا خاور هر آبراهه است. مقایسه بلندی بردارهای عدم تقارن در منطقه، بگونه ای آشکار با میزان کج شدگی و نوع رده فعالیت زمین ساختی منطقه متناسب است. از سوی دیگر، نتایج به دست آمده از بررسی شاخص زمین ساخت فعال نسبی در ناحیه مذکور، بیانگر تمرکز مناطقی با فعالیت خیلی بالای زمین ساختی در بخش مرکزی حوضه گرگان-رود است، در حالی که سایر مناطق دارای رده های متوسط تا بالای فعالیت زمین ساختی هستند، این امر مؤید فعال بودن منطقه مذکور از نظر نو زمین ساختی می باشد.
آبیاری سنتی در ایران (3)
حوزههای تخصصی: