فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارزیابی موثرترین شاخص های بیابان زایی و تعیین اولویت و اهمیت آنها با استفاده از روش های سیستماتیک و نظامند مانند روش های تصمیم گیری چند معیاره می تواند باعث افزایش بهره وری پروژه های کنترل و احیای مناطق در خطر بیابان زایی و جلوگیری از هدر رفت سرمایه گذاری شود. بنابراین در پژوهش حاضر به منظور تعیین موثرترین شاخص ها و اولویت بندی و وزن دهی آنها از روش های تاپسیس و تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. ابتدا 32 شاخص مهم و تاثیرگذار با استفاده از تحقیقات صورت گرفته در این زمینه در ایران و جهان و مدل های ارزیابی موجود تعیین و از طریق پرسشنامه به وسیله کارشناسان مربوطه نمره دهی شدند. با کمک روش آنتروپی شانون، معیارهای مناسب برای ارزشیابی شاخص ها، وزن دهی و سپس با بکارگیری روش تصمیم گیری رتبه ای تاپسیس موثرترین شاخص های برای مدیریت و مقابله با بیان زایی تعیین و با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی، وزن دهی و اولویت بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد که معیار حساسیت به تغییرات جزئی با وزن 341/0 دارای بالاترین اهمیت و معیار هزینه و زمان با وزن 111/0 دارای کمترین اهمیت در بین معیارهای مورد بررسی هستند. از میان 32 شاخص رتبه بندی شده 20 شاخص به عنوان موثرترین شاخص ها تعیین شد که شاخص های بارش سالیانه، شوری آب، درصد پوشش گیاهی از اهمیت بالایی برخوردار هستند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که شاخص تغییر کاربری اراضی با وزن 217/0 و شاخص بارش سالیانه با وزن 166/0به ترتیب بالاترین اولویت را در بین شاخص های انسانی و طبیعی دارند و بنابراین در مدیریت و مقابله با بیابانی شدن باید در اولویت قرار گیرند.
نقش آب و هوا در شکل دادن به مسکن روستایی
حوزههای تخصصی:
بررسی مهم ترین منبع آلایندة صنعتی خاک و آب و گیاه در استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان یزد یکی از مناطق خشک کشور از نظر منابع آب است. بهره برداری مجدد از پساب های صنعتی در کشاورزی میتواند تا حدودی کمبود آب را جبران کند. از طرف دیگر آثار منفی استفاده از این آبها نیز برای جلوگیری از آلودگی محیط زیست باید در نظر گرفته شود. در تحقیق حاضر ابتدا با بررسی اطلاعات جمع آوری شده و نتایج تحقیقات قبلی صورت گرفته، طبقه بندی صنایع استان بر حسب میزان آلایندگی انجام و مهم ترین منبع آلاینده آب و خاک و گیاه پساب صنعتی و مهم ترین صنعت تولیدکننده پساب صنعت نساجی تعیین شد. سه واحد مهم صنعتی نساجی افشار، سلکباف و یزد باف انتخاب وطی دو سال کیفیت پساب و آثار آن بر خاک، گیاه و آب زیرزمینی بررسی شد. نتایج نشان داد در واحدهای صنعتی مورد بررسی برای تخلیه پساب به آب سطحی از نظر pH ، TDS ، TSS، سولفات، کلر، روی و کادمیم، برای تخلیه پساب به چاه جاذب از نظر TDS ، سولفات، کلر، روی و کادمیم و برای آبیاری اراضی کشاورزی با پساب از نظر pH، شوری، TDS ، TSS، سولفات، کلر، بیکربنات، مس، روی و کادمیم پساب محدودکننده بود. چاههای آب از نظر عناصر سنگین مورد بررسی، غلظت کمتر از حد مجاز بود و هیچ گونه محدودیتی از این نظر نداشتند اما از نظر مشخصه های pH ، شوری، TDS ، سولفات، کلر و بیکربنات دارای محدودیت بودند. در خاکهای مورد بررسی غلظت عناصر سنگین روی و کادمیم در محدودة غلظت بحرانی قرار داشت و خاکها از نظر مواد آلی، ازت کل، فسفر قابل جذب و پتاسیم قابل جذب مقادیر بالاتری را نسبت به شاهد دارا بودند. گیاهان مورد بررسی از نظر عناصر سنگین روی و مس دارای آلودگی بودند. در کلیة مناطق غلظت کلیه عناصر سنگین مورد بررسی در خاک نسبت به شاهد بالاتر بود
تحلیل اثرات تغییر اقلیم بر میزان آبدهی رودخانه مطالعه موردی: رودخانه ششپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعات بسیاری در سراسر جهان وجود تغییر در عوامل اقلیمی و هیدروکلیمایی را تایید می نماید. توسعه شهرها و صنایع و افزایش تولید گازهای گلخانه ای از یک طرف و تغییر کاربری اراضی در سطح حوضه رودخانه ها از طرف دیگر می تواند موجب دگرگونی در رژیم منابع آبی و در مواردی تشدید سیلاب ها شود. بنابراین، اهمیت بررسی و آشکارسازی این تغییرات بیش از بیش آشکار است. در این تحقیق 18 مدل AOGCM که در گزارش ارزیابی چهارم IPCC مورد استفاده قرار گرفته اند، برای ارائه بهترین تصویر از وضعیت عوامل هواشناسی دما و بارندگی ماهانه در افق سال های 2040، 2070 و 2100 میلادی در حوضه آبریز رودخانه شش پیر مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بودن که با توجه به شاخص های RMSE ، همبستگی منطقه ای و BIAS برای ماه های مختلف در منطقه مدل های متفاوتی بهترین برازش را داشته است. بنابراین، در این مطالعه با توجه به 8 سناریوی مختلف (دو سناریوی بالا و پایین برای هر یک از خانواده های A1 ، A2 ، B1 و B2 ) برای افق های مذکور بارندگی و دما برآورد گردید. نتایج حاکی از آن بود که به طور متوسط میزان افزایش دمای متوسط سالانه بترتیب برای افق های 40، 70 و 100 برابر با 1.7، 3.2 و 4.5 درجه سانتیگراد است. همچنین این تغییرات برای پارامتر بارندگی بترتیب 2، 8 و 19 درصد افزایش بوده است. البته به صورت ماهانه تغییرات کاهشی نیز در ماههای مختلف وجود داشته است. در پایان این تحقیق با استفاده از داده های روزانه بارندگی و آبدهی رودخانه و همچنین با استفاده از مدل هیدرولوژیکی AWBM میزان آورد آبی برای افق های مورد نظر و همچنین وضعیت سیلاب ها در سطح حوضه برآورد گردید. برآوردها حاکی از کاهش شدید آوردها در دوره های آتی بوده است. به طوری که در دوره های 2040 و 2070 به طور متوسط 39 و 43 درصد کاهش داشته اما در دوره 2100 با کمی بهبود به 32 درصد کاهش آورد منتج شده است.
بررسی زمینه های تعادل زیستی در ساختار شهر
منبع:
محیط شناسی ۱۳۷۸ شماره ۲۳
حوزههای تخصصی:
قنات، شبکه زمینهای زراعی و مورفولوژی روستایی
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش عوامل مؤثّر در گسترش وتکامل مخروط افکنه های ارتفاعات درّه دیز- دیوان داغی با استفاده از روش ها و تکنیک های جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقة مورد بررسی با وسعت 283 کیلومتر مربّع درمحدودة عرض شمالی َ42 ْ38 تا َ52 ْ38 و طول شرقی َ23 ْ45 تا َ40ْ45 در فاصلة 95 کیلومتری شمالشرق شهر تبریز واقع شده است. در پیدایش و تکامل مخروط افکنه های متعدّد و بسیار شاخص منطقه، عوامل مختلفی نظیر آب و هوا، وسعت حوضة آبریز، لیتولوژی، وضعیّت تکتونیک، ضریب ناهمواری، پوشش گیاهی و… به طور سیستماتیک مؤثّر است. مناطق خرد شدة تکتونیکی (تقریباً90 % محدودة کوهستان) در ارتباط با حسّاسیّت لیتولوژیکی سازندها و...، زمینة تدارک مقادیر رسوب زیاد را برای مخروط افکنه ها (به عنوان نمونه 9/9933 تن در سال برای مخروط افکنة درّه دیز) فراهم می کند. تغییرات اقلیمی در پالئوکلیما و حاکم بودن سیستم فرسایش پری گلاسیر در شرایط اقلیمی گذشته و حال نقش بسزائی در میزان فرسایش و ماهیّت نهشته گذاری در مخروط افکنه داشته و دارد.وجود تغییرات شیب و شیب های بیش از 5% در نیمرخ طولی مخروط افکنه ها نشانگر فازهای مختلف نهشته گذاری است و به ویژه در ارتباط با فعّالیّت های تکتونیکی می باشد. نتایج بررسی های میدانی، مرفومتریک و نتیجة ضرائب و شاخص ها و همچنین روابط آماری موجود در بین آنها نشان می دهد که فرضیّات تحقیق در مورد نقش عوامل مؤثّر در پیدایش و تکامل مخروط افکنه های منطقه صحیح می باشند. برای مثال بین مساحت حوضة آبریز و مساحت مخروط افکنه ها وجود میزان همبستگی بالا (97%) در سطح اطمینان 99% و نیز میزان همبستگی بالا 936% بین مقدار رسوب دریافتی و وسعت مخروط افکنه ها نشانگر رابطة معنی داری قوی بین آنهاست. مقادیر عددی زیاد شاخص مخروط گرائی در مخروط افکنه های شمارة (10،3،2،1) نشانگر محصور شدگی آنها توسّط موانع طبیعی (ساختمانی) است و در مخروط افکنه های شمارة (4و5) برعکس است. نقش ضریب ناهمواری زیر حوضه ها نه تنها در گسترش وتکامل مخروط افکنه بسیار اساسی می باشد، بلکه در برخی از مخروط افکنه ها (مانند قلعه ریز...) بیش از عامل وسعت حوضة آبریز آنها مؤثّر بوده است. واژگان کلیدی: مخروط افکنه، نئوتکتونیک، حوضة آبریز، ناپایداری، نهشته گذاری، لیتولوژی، دیوان داغی، درّه دیز.
ارزیابی دقت مدل های رقومی ارتفاع (DEMs) حاصل از نقشه های توپوگرافی و مقایسه ی تطبیقی آن با DEM های ماهواره ای (مطالعه ی موردی: DEM های توپوگرافی و ASTERمنطقه ی آبغه در خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های تهیّه ی رسترهای ارتفاعی، استفاده از نقشه های توپوگرافی کاغذی است. در ایران بسیاری از کاربران GIS با رقومی کردن نقشه های توپوگرافی 1:50000 سراسری به تهیّه ی مدل های رقومی ارتفاع می پردازند، اما کمتر به میزان دقّت و همچنین درجه اعتبار آنها در تحلیل های ناهمواری توجّه می شود. در این مقاله دو هدف عمده دنبال شده است، نخست به ارزیابی میزان دقّت این گونه رسترها با مقایسه ی شبکه های زه کشی مستخرج از رستر مبتنی بر نقشه ی توپوگرافی و شبکه ی زه کشی حاصل از تصاویر ماهواره ای پرداخته شده است و دوم درجه اعتبار آن در مقایسه با رستر نوع ASTER به عنوان یکی از پُرطرفدارترین نوع داده های مورد استفاده در ژئومورفولوژی سنجیده شده است. در این راستا ابتدا نقشه ی زه کشی منطقه ی مورد مطالعه از تصاویر ماهواره ای IRSpan سال 1384 استخراج و به دلیل نزدیک بودن به زمین واقعی، معیار این ارزیابی در نظر گرفته شده است. سپس منحنی های تراز 20 متری از نقشه ی توپوگرافی1:50000 منطقه ی رقومی و رستر ارتفاعی آن با اندازه های سلولی10 و 30 متر ساخته شد. به کمک ابزار هیدرولوژی در نرم افزار ArcGIS، شبکه ی زه کشی رستری منطقه در دامنه های سلولی 25 تا 500 سلول برای کلّ حوضه ی آبریز و سپس واحدهای ژئومورفولوژی مختلف استخراج و خصوصیّت های مورفومتری منطقه بر مبنای نقشه های به دست آمده مقایسه شدند. در آخرین مرحله ی شبکه ی زه کشی حاصل از DEM توپوگرافی با شبکه ی متناظر آن از DEM نوع ASTER مقایسه شدند.نتایج نشان داد که DEM های حاصل از نقشه های توپوگرافی در مقایسه با زمین واقعی، از خطاهای چشمگیری برخوردارند، اما در مقایسه با DEMهای ماهواره ای درجه اعتبار مناسبی را ارائه می کنند.
شواهد ژئومرفولوژیک فرسایش یخچالی پلیستوسن در ارتفاعات تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتفاعات تالش گنجینه ای غنی از اشکالحاصل از فرسایش یخچالی است از آنجائیکه فرایندهای مرفوژنز بیرونی تابع شرایط اقلیمی هستند و شرایط اقلیمی عصر حاضر امکان ایجاد چنین اشکالی را فراهم نمی آوردند بنابراین وجود چنین اشکالی را میتوان تاییدی بر تغییر اقلیم و به تبع آن تغییر در سیستم شکل زایی در این بخش از کشورمان دانست به دلیل مصون بودن نسبی این اشکال از فرسایش و با نظر به دخالت سیستم های شکل زایی کنونی زمانتشکل آنها به تغییرات اقلیمی جهانی ÷لیستوسن مربوط میشود شناسائی اشکال به کمک عکسهای هوایی 1:55000 و 1:20000 و نقشه های تو÷و گرافی ÷وششی منطقه و همراه با بازدیدهای میدان و نیز شناسایی منشا رسوبها توسط نمونه برداری و آنالیز آنها به انجام رسید شواهد زئومرفولوژیک مورد بررسی در این تحقیق شامل سیرک و دره یخچالی سنگهای سرگردان رسوب های یخچالی و سطوح فرسایش یافته توسط یخ می باشد میانگین برف مرز خاصل از این تحقیق برای ارتفاعات تالش طی ÷لیستوسن 2360 متر محاسبه شد ولیکن به دلیل همجواری با دریای خزر به صورت محلی تفاوتهایی در ارتفاع برف مرز ایجاد شده چنانچه این ارتفاع برای ضلع شرقی 1800 ضلع جنوبی 2400 و ضلع غربی 2900 متر محاسبه گردیده است مرفوژنر ارتفاعات تالش طی دوره های سرد ÷لیستوسن توسط دو سیستم فرسایش یخچالی و مجاور یخچالی انجام گرفته است
تحلیل همدید بارش های سنگین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش یکی از سنگین ترین و فراگیرترین بارش های کشور (روزهای 12/8/1373 تا 17/8/1373)، جهت آگاهی و شناخت سازوکارهای موثر بر رخداد این گونه رویدادهای فرین بررسی شد. در این دوره حدود نیمی از ایستگاههای کشور بارش چشمگیری داشتند. جهت تحلیل این رویداد، رویکرد محیطی به گردشی انتخاب شد. بعد از ترسیم نقشه های همبارش روزهای مورد مطالعه، نقاط اوج بارش و مراکز ثقل آنها به دست آمد و سپس الگوهای گردشی اصلی و منابع رطوبتی در زمان این رویدادها استخراج شد. تحلیل نقشه های فشار تراز دریا نشان داد که الگوی پرفشار اروپا - کم فشار عراق در رویداد این بارش ها موثر بوده است. در این زمان زبانه ای از پرفشار اروپا و دریای سیاه از شمال غرب کشور نفوذ کرده و با کم فشار عراق شیو شدیدی را موجب شده است. به نظر می رسد تحت این شیو شدید فشار و همچنین ادغام رودبادهای جنب حاره ای و جبهه قطبی بر روی عراق، فرود عمیق بر روی قبرس، تغذیه رطوبتی خلیج فارس در ترازهای 925 و 850 هکتوپاسکال، تغذیه رطوبتی دریای سرخ و مدیترانه و سیاه در ترازهای بالاتر، این بارش های سنگین اتفاق افتاده است.
تأثیر آنومالی های دمای سطح دریای عمان بر بارندگی فصول پاییز و زمستان سواحل جنوب شرقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرپذیـری درجه حرارت سطح دریا (SST) نقش بسیار مهمی را در پیدایش و تکامل فرایندهای اقیانوسشناسی و اقلیمی نظیر بارندگیهای سنگین و سیلابهای ناشی از آن، نوسانات سطح دریا در مقیاس کلان و شکلگیری سیکلونهای حارهای دارند. در این پژوهش تأثیر دمای سطح آب دریای عمان (SST) در فصول چهارگانه سال بر بارندگی فصول پاییز و زمستان سواحل شمالی آن مورد ارزیابی قرار گرفته است. دادههای دمای سطح آب بر اساس میانگینگیری از 4 نقطه در سطح دریای عمان از طریق دادههای آرشیو مرکز تحقیقاتی NCEP وابسته بهNOAA توسط نرمافزار Gradsاستخراج گردید و دادههای اقلیمی سه ایستگاه ساحلی چابهار، جاسک و بندرعباس نیز مورد استفاده قرار گرفت. دورههای گرم، سرد و نرمال (شرایط معمولی دمای سطح آب دریا) تعریف و میانه بارندگی در هر دوره به ترتیب Rw،Rc و Rbمحاسبه و از مقادیر نسبتهای به منظور ارزیابی میزان تأثیر این شرایط بر بارندگی استفاده شده است. نتایج نشان داد که وقوع شرایط گرم (سرد) در دمای سطح آب دریای عمان در فصل بهار با کاهش (افزایش) بارندگی در فصول پاییز و زمستان ایستگاههای مورد مطالعه همراه بوده است. همچنین بارندگیهای زمستانه هم زمان با ناهنجاریهای مثبت دمای سطح دریا در تابستان چشمگیر بودهاند. جهت بررسی ساز و کار مربوط به تأثیر دمای سطح آب دریای عمان بر بارندگی نواحی ساحلی، نقشه های خطوط جریان[1]، رطوبت نسبی و امگا[2] تهیه و مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از تأثیر دمای سطح آب دریا بر روی الگوهای رطوبت نسبی و خطوط جریان در سطح دریا به عنوان مکانیزم اصلی تغییر میزان بارندگی است. عموماً طی شرایط پرباران خطوط جریان بر روی دریا مسیر طولانیتری را طی نموده و میزان رطوبت سامانههای بارانزا و جریانهای صعودی حاکم بر آنها جهت ایجاد بارندگی مهیاتر بودهاند.
تحلیل هم دیدی واچرخندها بر خشکسالی های فراگیر خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خراسان دارای آب و هوای خشک و نیمه خشک است، این خشکسالی حاصل کاهش غیر متعارف بارش سالیانه آن نسبت به میانگین دراز مدت است. سه الگوی هم دیدی در وقوع خشکسالی های خراسان موثراند و از میان آن ها، واچرخندها، بیشترین سهم را در رخداد خشکسالی ها دارند. حدود 61.6 درصد از خشکسالی های فراگیر خراسان نتیجه فعالیت واچرخندها هستند. واچرخندها باعث نزولی شدن هوا و از بین رفتن یا کاهش عامل صعود توده های هوای مرطوب می شوند، لذا کاهش و بی نظمی بارش را فراهم می آورند که تبعات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی متعددی را ایجاد می نماید. نوشتار حاضر علل پیدایش خشکسالی را مورد بررسی قرار می دهد
تعیین آسیب پذیری اکولوژیک اکو سیستم های حاشیه جنوب دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
محیط شناسی ۱۳۸۱ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
ده سیف : روستایی درکناره بیابان لوت(جغرافیای ده سیف)
حوزههای تخصصی:
ده سیف که امروزه با مزرعه شفیع آباد مجموعا در حدود 180 نفر جمعیت دارد‘ دارای سابقه تاریخی قابل توجهی است. ظاهرا در سابق این ده بزرگترین ده کناره غربی لوت و دارای مزارع متعدد و وابسته بخود بوده است . بعدها قنات ده سیف خشک شده و این منطقه پرجمعیت به ده کوچک و فقیر امروزی تبدیل شده است. که از نظر آب وابسته به مزرعه شفیع آباد است. ازنظر موقعیت جغرافیایی این ده در 30 درجهو 32 دقیقه عرض شمالی و 57 درجه و 5 دقیقه طول شرقی قرار گرفته است . اهمیت عرض جغرافیایی در این ده بیشتر ا زنظر آب وهوایی است و بالا بودن درجه حرارت متوسط سالیانه این ده را باید معلول عامل عرض جغرافیایی وکمی ارتفاع این منطقه از سطح دریا دانست. ده سیف یکی از دهاتی است که به علت نزدیکی به کویر بیش از هر ده دیگر اثرات بیابانی خشک و بی آب و علف لوت را دریافت کرده و بر اثر مجاورت با بیابان لوت با مشکلات زیاد روبه رو است . دیگر آنکه چون این ده بر سر راه شهداد به بیرجند قرار دارد واز قدیم راه بسیار مهم تجارتی و پررفت و آمد بین کرمان وخراسان بوده است به اهمیت آن می افزاید.
ارزیابی تغییرات طول دوره رشد و یخبندان ناشی از نوسانات اقلیمی مطالعه موردی: خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از مدل های ریزمقیاس نمایی آماری در مطالعات برآورد نوسانات اقلیمی این امکان را فراهم ساخته است که بتوان داده های آب و هوایی را در مقیاس مکانی و زمانی مناسب تولید کرد. چنین قابلیتی کمک شایانی به مطالعه نوسانات اقلیمی در مقیاس محلی ـ منطقه ای است. تشدید پدیده های حدی را می بایست به عنوان شاخصه های اصلی تغییرات اقلیمی دانست که درک و فهم چنین پدیده هایی نسبت به میانگین ها که هیچ معنای فیزیولوژیکی و روانی ندارند برای افکار عمومی راحت تر است. در این تحقیق طول دوره رشد و طول دوره یخبندان به عنوان شاخصه نوسانات اقلیمی مورد بررسی قرار گرفته است. برحسب تعریف ارائه شده، اولین دوره 6 روزه با میانگین دمای بالای 5 درجه سانتیگراد بعد از آخرین یخبندان بهاره به عنوان آغاز دوره و آخرین دوره 6 روزه با میانگین دمای زیر 5 درجه سانتیگراد به عنوان خاتمه طول دوره رشد در نظر گرفته شده است و طول دوره یخبندان به فاصله زمانی بین بروز اولین یخبندان پاییزه و آخرین یخبندان بهاره اطلاق می شود. ارزیابی تغییرات این شاخص ها، بین دو دوره اقلیمی گذشته (1384-1355) و دوره اقلیمی برآورد شده یا آینده (1418-1389) در سه ایستگاه همدید مشهد، تربت حیدریه و سبزوار در خراسان رضوی صورت گرفته است. نتایج حاکی از افزایش طول دوره رشد در ایستگاه های مشهد و سبزوار، و کاهش در ایستگاه تربت حیدریه در دوره اقلیمی آینده است. این تغییرات در شاخص حدی طول دوره یخبندان نیز مشاهده می شود، به طوری که در هر سه ایستگاه بررسی شده کاهشی بین 15 الی 16 روز رخ خواهد نمود، که نتیجه ای منطقی از پدیده گرمایش جهانی است. نتایج آزمون فرض مطرح شده، فقدان همبستگی بین طول دوره رشد دیده بانی شده و برآورد شده و همچنین طول دوره یخبندان دیدبانی شده و برآورد شده را، که به وسیله ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن در سطح معنی داری 5 درصد صورت گرفته است اثبات می کند و نشان دهنده فقدان تغییرات معنی دار در دوره گذشته و آینده است.
تحلیل مورفومتری و مورفولوژی شبکه زهکشی در مخروط آتشفشانی تفتان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله، شهرها و گسل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به واقع شدن ایران بر روی یکی از دو کمر بند زلزله خیز جهان و وجود گسل های فراوان، وقوع زلزله در فلات ایران امری طبیعی است . ایران جزء ده کشور بلاخیز و ششمین کشور زلزله خیز دنیا است که زلزله مسبب بیشترین تلفات انسانی در آن می با شد و کمر بند زلزله 90 درصد از خاک کشور ما را دربر گرفته است؛ اما آنچه حائز اهمیت است، وضعیت اسف بار شهرها و کلان شهرهایی ( مثل تهران، تبریز ... ) است که بر روی گسل ها یا در مجاورت آنها ساخته شده و در معرض خطر زلزله قرار دارند، زیرا که ایران از جمله کشورهایی است که گسل های فراوان دارد و حرکت این گسل ها باعث رها شدن انرژی ذخیره شده و بروز زلزله های مکرر می شود و تلفات جانی و خسارت های مالی فراوانی را در مناطق شهری بدنبال می آورد. در این مقاله سعی بر آن است که علت زلزله خیزی فلات ایران و اثرات منفی فعالیت گسل ها روی برخی از شهرها به صورت نمونه بررسی و خطرات آنها یادآوری گردد.
مقایسه روش های ریزمقیاس نمایی آماری مدل های تغییر اقلیم در شبیه سازی عناصر اقلیمی در منطقه شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش نتایج سه مدل ریزمقیاس نمایی SDSM، شبکة عصبی ANN، و مدل مولد آب وهوایی LARS-WG در شبیه سازی پارامترهای اقلیمی بارش روزانه، کمینه، و بیشینة دمای روزانه در منطقة شمال غرب ایران مقایسه شده است. منطقة مورد مطالعه شامل دوازده ایستگاه هواشناسی است که دارای آمار بلندمدت اند. از داده های دما و بارش روزانة ایستگاه ها در دورة 1961 1990 به عنوان دورة پایه در مدل و دورة 1991 2001 به عنوان دورة اعتبارسنجی استفاده شده است. در این بررسی از دو آزمون ناپارامتری و شاخص ریشة مجموع مربعات خطای مدل (RMSE) برای مقایسة دقت سه مدل استفاده شده است. نتایج نشان داد برای دماهای کمینه و بیشینه عملکرد مدل ANN بهتر از دو مدل دیگر است. برای داده های بارش، طبق شاخص RMSE، دقتِ مدل SDSM نسبت به دو مدل دیگر بیشتر است. بر اساس آزمون ناپارامتری من - ویتنی، عملکرد دو مدلِ SDSM و LARS-WG یکسان و بهتر از مدل ANN بود. تحلیل مکانی عملکرد سه مدل نشان می دهد که عملکرد مدل ها بسته به نوع اقلیم منطقه است؛ به طوری که منطقة جنوب غرب آذربایجان شرقی و کردستان، به سبب ناپایداری های بیشتر، عملکرد پایین تری دارند.
ارزیابی ژئومورفیک فعالیت های تکتونیکی در حوضه زهکشی سعید آباد چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، تحول کواترنری فعالیت های تکتونیکی حوضه آبریز سعید آباد چای با رویکرد تحلیل شاخص های ژئومورفیک مورد ارزیابی قرار می گیرد. حوضه آبریز سعید آباد چای در دامنه شمالی کوه سهند قرار دارد. عبور گسل شمال تبریز از این حوضه و ایجاد تغییراتی در مورفولوژی جبهه کوهستانی دامنه شمالی سهند و دامنه جنوب غربی کوه تک آلتی، زمینه مناسبی برای ارزیابی فعالیت های تکتونیکی این حوضه فراهم ساخته است. بنابراین، برای دستیابی به این هدف از شاخص های ژئومورفیک شامل نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، نسبت شکل حوضه (Bs)، عامل تقارن توپوگرافی (T)، شاخص سینوسی جبهه کوهستان (Smf)، گرادیان طولی رودخانه (SL)، عامل عدم تقارن حوضه (AF)، و شاخص درصد جبهه های کوهستانی ممتد (Eu)، نقشه های توپوگرافی، مدل رقومی ارتفاع (DEM)، تصاویر ماهواره ای و نرم افزارهای Autocad map، Arc/view استفاده شد. نتایج این پژوهش که با شاخص Iat برآورد شده اند نشان می دهند که در این منطقه، زیرحوضه سعید آبادچای دارای فعالیت تکتونیکی متوسط (2=Iat) است و در زیرحوضه کندول چای با 43/1=Iat فعالیت های تکتونیکی زیاد است. ارزیابی نسبی فعالیت های تکتونیکی به وسیله شاخص Iat برای کل حوضه، نشان از آن دارد که در زمان حاضر این منطقه فعالیت های تکتونیکی فراوانی را در خود جای داده است.
ارزیابی رده بندی های پیکسلی و زیرپیکسلی داده های استر در آشکارسازی توزیع مکانی کانی های رسی (مطالعه موردی: معدن استقلال آباده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معدن خاک نسوز استقلال آباده در زون زمین شناختی ایران مرکزی و در 10 کیلومتری شمال شرق شهر آباده در شمال استان فارس واقع شده و با تولیدی در حدود یک میلیون تن کائولینیت و پیروفیلیت در سال، یکی از بزرگ ترین کانسارهای رسوبی در ایران قلمداد می شود. مدل زیرپیکسلی پالایش تطبیقی تنظیم شده آمیخته و الگوریتم رده بندی کننده تمام پیکسلی نقشه بردار زاویه طیفی با هدف آشکارسازی توزیع مکانی کانی های رسی موجود در این معدن بر روی دسته داده های مرئی ـ فروسرخ نزدیک و فروسرخ موج کوتاه (NVIR+SWIR) سنجنده استر با استفاده از طیف های تصویر و کتابخانه طیفی USGS اجرا شد. روش های مخروط محدب بیشترین زاویه متوالی و شاخص خلوص پیکسل برای انتخاب عضوهای خالص از این دسته داده ها به کار گرفته شدند. مقایسه نتایج رده بندی های پیکسلی و زیرپیکسلی بر پایه نتایج XRD نمونه های گرد آوری شده از محدوده مورد مطالعه که منطبق بر خروجی های الگوریتم ها هستند، و همچنین نتایج آزمایش های طیف سنجی و شواهد و کنترل های میدانی پیکسل های متناظر زمین نشان داد که روش پالایش تطبیقی تنظیم شدة آمیخته، در مقایسه با الگوریتم نقشه بردار زاویه طیفی، قابلیت بهتری در تعیین توزیع مکانی کانی های رسی در ناحیه مورد مطالعه دارد. ارزیابی فراوانی زیرپیکسلی داده استر نشان داد که پیکسل هایی با فراوانی نسبی بیش از 50 درصد از دو کانی کائولینیت و پیروفیلیت در دو محدوده زمین ریخت شناختی متفاوت تمرکز و رخنمون پیدا کرده اند.