فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۲۱ تا ۳٬۵۴۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
اصطلاح برفساب برای توصیف آن دسته از فرآیندهای ژئومورفولوژی بهکار میرود که در اثر حضور دائمی یا طولانی مدت برف در مکانی بوجود میآیند و برای توجیه منشاء و نحوه تشکیل بعضی از لندفرمها به این فرآیند توسل میجویند. دامنه شرقی سبلان با توجه به جهتگیری جغرافیایی آن، ارتفاع زیاد، جهت باد غالب، نوسان درجه حرارت روزانه و سالانه؛ برف به عنوان یک عامل ژئومورفیک عمل نموده و در ایجاد و توسعه بسیاری از اشکال و پدیده های ژئومورفولوژی نقش اولیه و اساسی ایفا می کند. با توجه به اهمیت چنین تغییراتی در منطقه یاد شده و همچنین برای پاسخگویی به سؤالات بیشماری در زمینه علل و نحوه تشکیل بعضی از اشکال و وقوع برخی از پدیدهها در سطوح دامنهها، در مقاله حاضرسعی شده است که، فرآیندهای نیواسیون، اشکال مرتبط با نیواسیون و به طور کلی نقش فرآیندهای نیوال در تغییر چهره دامنه شرقی سبلان مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی آلودگی نیتراتی آب زیرزمینی ناحیة جنوب شرق شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه آماری خشکسالی ها و ترسالی ها در غرب میانه ایران
حوزههای تخصصی:
از جمله ویژگی های اصلی سامانه کره زمین تغییرات آب و هوایی استک هدر اثر آن در مقیاس زمانی کوتاه و بلند مدت عناصر آب و هوایی مثل دما و بارش دچار نوساناتی می شود. این نوسانات دربرخی نواحی جهان شدید بوده و موجب اختلال در اکوسیستم های طبیعی می گردد. خشکسالی از نوسانات آب و هوایی می باشد که بسیاری از مناطق خشک و نیمه خشک دنیا را با شدت و ضعف تحت تاثیر قرار می دهد. منطقه کوهستانی غرب ایران به دلیل دارا بودن رژیم آب و هوایی نیمه خشک تا نیمه مرطوب از نوسانات بارشی شدیدی برخوردار بوده که در سالهای همراه با خشکسالی این ...
بالا آمدن سطح آب اقیانوس
تحلیل همبستگی بین وسعت مساکن روستایی و ساختار توپوگرافیکی (بررسی موردی: روستاهای کوهستانی و دشتی لیقوان و کندرود در استان آذربایجان شرقی)
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی رویداد زمین لغزش درحوضه آبریزپشت تنگ شهرستان سرپل ذهاب (استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر حوضه آبریز پشت تنگ واقع در شمال شرقی شهرستان سرپل ذهاب در استان کرمانشاه، شاهد حرکات دامنه ای متعددی بوده است. با وارد نمودن آزمون کای دو در تجزیه و تحلیل های GIS، این امکان به وجود آمد تا از میان یازده عامل مربوط به عوامل محرک وقوع این زمین لغزشها شش عامل لیتولوژی، شیب، بارش، پوشش گیاهی، کاربری اراضی و ارتفاع به عنوان لایه های معنادار شناخته شوند و از طریق آ نها پیش بینی مناطق حساس در برابر وقوع زمین لغزش با اطمینان بیشتری صورت گیرد. از این رو شش عامل مذکور همپوشانی داده شد و از طریق چهار روش تراکم سطح، وزن متغیرها، تحلیل سلسله مراتبی و ارزش اطلاعاتی نقشههای پهنه بندی خطر زمین لغزش حوضه آبریز پشت تنگ تهیه شد. سرانجام با استفاده از شاخص زمین لغزش، روش تراکم سطح به عنوان مناسبترین شیوه برای پیش بینی پراکندگی مکانی وقوع زمین لغزهها معرفی شد و با اطمینان بیشتر از سایر روشها، نشان داد که درحدود 42 درصد از مساحت حوضه از درجة آسیب پذیری بالا و خیلی بالایی برخوردار می باشند.
خلیج فارس و جزایر ایران
حوزههای تخصصی:
تحلیل الگوی سینوپتیکی سیل 28 مهرماه 1382استانهای گیلان و مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به منظور تحلیل الگوی سینوپتیکی سیل بیست و هشتم مهر ماه 1382 که در استانهای گیلان و مازندران (بهویژه غرب آن) به وقوع پیوست، پس از بررسی شرایط جغرافیایی و ویژگیهای فیزیکی سواحل جنوبی خزر، با استفاده از دادههای آمار جوی روزانه و سه ساعته ایستگاههای سینوپتیک منطقه، آرایش سینوپتیکی الگو و روند آن در نقشههای وضع هوا از سطح زمین تا سطح 500 هکتوپاسکال در طی 8 روز متوالی مطالعه و بررسی گردید. بررسیهای انجام شده بر روی الگوی فوق نشان میدهد که وجود ناوه عمیق در شمال شرق اروپا و امتداد محور آن بر روی دریای خزر، موجب فرا رفت هوای سرد قطبی (C.P) از عرضهای شمالی بر روی دریای خزر گردیده است. حضور آنتی سیکلون مهاجر با کشیدگی شمال غرب ـ جنوب در غرب ناوه و سیکلون جبههای در شرق ناوه و در نتیجه هم جهت شدن حرکت آنتی سیکلونی آن با حرکت سیکلونی جلو ناوه نیز باعث تقویت آن گردیده است. از سوی دیگر حرکت نصف النهاری قابل ملاحظه جریانات سطوح میانی جو موجب تقویت تاوایی شده است. همزمانی عوامل مذکور و نیز تشدید حداکثر اختلاف حرارتی بین هوای سرد قطبی و سطح آب دریا در این فصل ( پاییز ) در منطقه، فاکتورهایی هستند که ایجادکننده بارش شدید و سیل آسای فوق میباشند.
مطالعات ژئومورفولوژیکی با استفاده از داده های IRS
حوزههای تخصصی:
تعیین آستانة خشکسالی و محاسبة میزان بارش قابل اعتماد ایستگاههای حوضه آبریز دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع پدیدة خشکسالی از واقعیتهای مهم ایستگاههای حوضه آبریز دریاچه ارومیه است که می توان علت اصلی آن را در نوسانهای دوره ای اقلیم و عدم عبور توده هوای مرطوب و باران آور خصوصاً توده هوای مرطوب مدیترانه ای دانست. در این مطالعه دادههای مربوط به بارش سالیانه در یک دورة آماری43 ساله (1960- 2002) برای ایستگاههایی از حوضه آبریز دریاچه ارومیه جهت تحلیل آماری و محاسبه سالهای مرطوب و خشک استفاده قرار گرفته است. روش اصلی استفاده شده در این تحقیق عبارت از « نمایة بارش قابل اعتماد DRI» است. نتایج این مطالعه حاکی از وقوع پدیدة خشکسالی درکل ایستگاهها است که با شدت و ضعفهایی، توأم است. در بین مدلهای «بارش قابل اعتماد»، «نمرات استاندارد شدة بارش سالیانه»2 و «شاخص درصد از بارش میانگین سالیانه»3 که در این تحقیق استفاده قرارگرفته اند، مدل بارش قابل اعتماد با داشتن قابلیتهای بیشتر و محدودیتهای کمتر بهتر از دیگر مدلها تشخیص داده شده است.
تطابق زمانی یخرفتهای کوه سبلان در شمالغرب ایران با یخرفتهای کوه هاسوبشیر - آلوسه
حوزههای تخصصی:
تجزیه وتحلیل یخرفت های پلهئیستوسن پسین درکوه سبلان، برقراری تطابق زمانی با کوه هاسوبشیر- آلوسه واقع در جنوب دریاچه وان ترکیه را امکان پذیر میسازد. در سبلان بر اساس شواهد موجود، آثار دو یخرفت انتهایی شناسایی شد. با در نظر گرفتن مرز برفی زمان حاضر کوه سبلان، میزان کاهش مرز برفی دورههای یخرفتی اول و دوم محاسبه گردید. مقایسه میزان کاهش خط برفی دورههای یخرفتی دو کوه سبلان و هاسوبشیر- آلوسه نشان میدهد که مقدار پسرفت خط برفی دو کوه روند تقریبا یکسانی دارند. با استفاده از اطلاعات موجود درباره سن یخرفتهای جنوب دریاچه وان، دورههای یخرفتی سبلان با دوره های ورم III و ورمIV مطابقت مینمایند.
بررسی هیدروژئوشیمی منابع آب شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظر سازی کوهستان با استفاده از گیاهان بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایش تغییرات لایه ازن در جو ایران با استفاده از داده های ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار یخساری و یخچالی شیرکوه یزد درمنطقه سخوید
حوزههای تخصصی:
ماهیت اکثر اشکال و فرایندهای بیرونی زمین اساسا تابع شرایط اقلیمی حاکم بر یک منطقه در طی زمان می باشد. از این رو آثار و شواهد تغییرات اقلیمی دوران چهارم که مهم ترین آنها وجود آثار باقی مانده از این دوره است، تنوع ویژه و قابل توجهی در مطالعات ژئومورفولوژی ایجاد نموده و با توجه به این آثار می توان شواهد اقلیمی را بازسازی نمود. اگرچه مطالعه یخچال شناسی در ایران به سال 1933 و کارهای بوبک نسبت داده می شود، اما محققاق برجسته ایرانی بویژه در ده سال گذشته تحقیقات عملی خوبی در رابطه با شرایط اقلیمی ایران در دوران چهارم به عمل آورده و دستاوردهای ارزشمندی نیز داشتهاند. در پژوهش حاضر که به بررسی وضعیت حوضه آبخیز سخوید واقع در 80 کیلومتری جنوب غربی یزد میپردازد، سعی شده با تعمق در داده های آماری، شواهد اقلیمی، زمین شناختی، آب شناختی، زمین ریخت شناختی، زیست محیطی، ویژگی های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بویژه دانش بومی منطقه سخوید و اثرات متقابل و تعاملی شاخصهای مختلف مطالعات لازم انجام و با بهره مندی از جدیدترین نرم افزارهای موجود ArcView GIS و حل معضل مهم مقیاسدار کردن نقشههای Scan شده و توجیه مختصاتی آنها در نرمافزار مذکور و نیز نرمافزار Surfer محاسبات مربوط، به دقت اجرا گردد تا در نهایت با بررسی تطبیقی اطلاعات مذکور و تبیین وضعیت و شرایط منطقه، مبنا و الگویی برای برنامهریزی توسعه پایدار به دست آید. در بررسی های تطبیقی این پژوهش از روش رایت استفاده شده و برای اولین بار وجود آثار یخچالی (سیرکها و مورنها) را در دره های برآفتاب - شکل (11)- حوضه رشته کوههای شیرکوه همراه با یک معبر بزرگ یخچالی در دوران چهارم اثبات می کند. آغاز مدنیـت از پایینترین خط صفر 6 ماه سرد سال و تطابق آن با منطقه زفره اصفهان نیز از نکات به دست آمده در این پژوهش می باشد.
بررسی تغییرات طول دوره بدون یخبندان و تعداد روزهای یخبندان در استانهای آذربایجان غربی و شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معرفتشناسی و مدلسازی در ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات ژئومورفولوژیستها در زمینه سیستمهای محیطی به شناخت چارچوبهای نظری در زمینه الگوهای ساختاری و رفتاری سیستمها منتهی میشود و البته تدوین و تبیین آن برای محققان همواره شوقانگیز بوده است. تشریح چنین الگوهای رفتاری و ساختاری(مدلها) که گاهی اوقات ما را قادر به پیشبینیهای مشروط میکند، مستلزم نوعی بی پیرایگی و سادهانگاری است تا بهتوان چنین مفاهیمی را به دیگران نیز انتقال داد. نکته قابل تأمل در طراحی یک مدل، چارچوبهای نظری فهم و ادراک ما است که در قلمرو آن پدیده مورد نظر ارزیابی میشود. اگرچه همواره سعی شده است صحت وکارایی یک مدل به همپوشانی آن با واقعیات تجربهپذیر تطبیق داده شود ولی نباید از نظر دورداشت که بسیاری از مدلها تنها جنبه مفهومی داشته و هرگز در عالم واقع تجلی پیدا کردنی نیستند. بسیاری از محققان مدلهای پیشنهادی خود را به صورت آنالوگ از واقعیات دیگری وام میگیرند؛ برای مثال وقتی آب شناسان سعی بر آن دارند که جریان آب رود خانهای را با جریان الکتریسیته همسان و مشابه تلقی کنند در واقع از یک واقعیت تعریف شده بهره برده و رفتار آب که پدیده مورد نظر آنهاست، به مدل جریان الکتریسیته خورانیدهاند. این روش یک شیوه معمول و رایج است و خردهای نیز بر آن نمیتوان گرفت. آن چه در این مقاله به آن پرداخته شده است بیشتر معطوف به چارچوبهای معرفتشناسی است و جوابی به این پرسش است که اگر چارچوبهای شناختشناسی تغییر پیدا کنند چه تاثیراتی بر طراحی مدلهای ما خواهد گذاشت و یا چه رابطهای بین مدلها و چارچوبهای دیدگاهی در ژئومورفولوژی میتوان استنتاج کرد.