فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۲۱ تا ۳٬۴۴۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
درجه حرارت یکی از مهمترین عوامل محیطی موثر بر رشد و نمو گیاهان است. دماهای بالاتر از حد مقاومت گیاهان موجب کاهش فعالیت فیزیولوژیک آنها می گردد که اصطلاحا تنش گرمایی گفته می شود. واکنش گیاهان به دماهای بالا با نوع کشت و مرحله رشد متفاوت است. دوره بحرانی حساسیت برای گندم در زمان پرشدن دانه است؛ به طوری که در طی مرحله رسیدن چنانچه دمای بیشینه از 30 درجه سلسیوس فراتر رود و رطوبت نسبی کمینه کمتر از 30 درصد و همزمان وزش باد بیش از 3 متر بر ثانیه باشد، سبب بروز تنش گرمایی در محصول می شود. چنانچه مجموعه عوامل فوق در یک روز رخ بدهد، آن روز به عنوان روز بحرانی نامیده می شود. در چنین حالتی گندم دچار تنش گرمایی می شود؛ به طوری که دانه ها چروک خورده، وزن آنها کاهش می یابد. بررسیهای همدیدی بیانگر آن است که احتمال رخداد چنین شرایطی در استان های جنوبی کشور (خوزستان، بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان) در طی مرحله پرشدن دانه بسیار زیاد است. از این رو، بررسی فراوانی و شدت تنش گرمایی بر این محصول استراتژیک حایز اهمیت است. در این بررسی، با استناد به دو تعریف برای روزهای بحرانی و شدیدا بحرانی و با استفاده از داده های روزانه اقلیمی، تنش گرمایی برای محصول گندم مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین تعداد روزهای بحرانی در طول دوره پرشدن دانه در مناطق عمده کشت گندم در استان خوزستان از 3 تا 9 روز و روزهای شدیدا بحرانی به غیر از ایذه از 2 تا 4 روز متغیر است. در استان هرمزگان به علت بالا بودن رطوبت نسبی در دوره حساس گندم روز بحرانی تقریبا وجود نداشته و صرفا در برخی از سال ها رخ می دهد. میانگین این روزها در میناب به یک روز می رسد. در استان سیستان و بلوچستان، میانگین تعداد روزهای بحرانی در زاهدان 5 و در خاش 4 روز است. این روزها در ایرانشهر 6 و در سراوان به 12 روز می رسد که به ترتیب 2 و 3 روز از آنها بشدت بحرانی است. میانگین تعداد روزهای بحرانی در دوره حساس گندم در بندر دیر و بوشهر هر کدام یک روز محاسبه گردیده است. نتایج حاصل از بررسی داده های ایستگاه های مورد مطالعه به دشت های هم اقلیم آنها تعمیم داده شده است.
بررسی ویژگی های بارش شهرستان مرند
حوزههای تخصصی:
عنصر بارش یکی از مهم ترین شاخص های تعیین کننده اقلیمی هر ناحیه جغرافیایی محسوب می گردد. در سال های اخیر منطقه آذربایجان بویژه شهرستان مرند شاهد نوسانات قابل توجهی در نزول بارش های سالانه بوده است. این فرایند اقلیمی با حاکمیت پدیده خشکسالی و تبعات بسیار منفی هیدرولوژیکی، بیولوژیکی، کشاورزی و اقتصادی همراه گردیده است. به منظور درک اولیه شرایط اقلیم بارش شهرستان مرند، کلیه مشاهدات بارندگی (جمع آوری شده از ایستگاه های محلی، کلیماتولوژی و سینوپتیک موجود در منطقه) توصیف و مدل سازی شدند. با توجه به اهداف اصلی تحقیق، در مرحله اول، کلیه داده های موجود در یک پایگاه اطلاعات اقلیمی منطقه ای سازماندهی گردید. در مرحله دوم، با استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری امکان استخراج متغیرهای آماری و گرافیکی به آسانی میسر شد. در مرحله نهایی، به منظور مدل سازی توزیع مکانی مقادیر بارش در محدوده شهرستان مرند، از سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده گردید. نتایج حاصله نشان می دهد که توزیع زمانی مقادیر بارش دارای نوسانات قابل توجهی است. ضمنا توزیع مکانی بارش های فصلی و سالانه نیز دارای تغییرات مشخصی در محدوده مورد مطالعه است و به نظر می رسد متاثر از شرایط توپوگرافیک منطقه بوده باشد
شناسایی و معرفی تودههای جنگلی طبیعی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات دوره ای دمای ایران
حوزههای تخصصی:
مطالعه نوسانات دما و بارش سالانه در منطقه شمال غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله از داده های مربوط به دما و بارش سالانه در یک دوره آماری 44 ساله برای ایستگاه های منطقه شمال غرب ایران که مشتمل بر 16 ایستگاه سینوپتیک می باشد استفاده شده است. از بین این ایستگاه ها تعداد 8 ایستگاه که دارای کامل ترین آمار بوده و منطقه مورد مطالعه را تحت پوشش قرار می دهند انتخاب شده و تجزیه و تحلیل داده ها در مورد این ایستگاه ها انجام گردیده است. روش مورد استفاده در این پژوهش مدل های تابع تبدیل می باشد که جزء روش های تجزیه و تحلیل سری های زمانی است. در همین راستا ابتدا ایستگاه ها بر اساس روش مذکور مدل سازی شده و سپس تحلیل داده ها و عمل پیش بینی بر روی آن ها انجام گرفته است نهایتاً با استفاده از آزمون روند، ایستگاه های مطالعه شده مورد آزمون قرار گرفته و معنی داری روند نوسان های دما و بارندگی در آن ها مشخص شده است. نتایج حاصل از این مطالعه در زمینه بررسی روند دمای سالانه نشان می دهد که سه ایستگاه میانه، تبریز و ماکو دارای روند معنی دار می باشند. در زمینه بررسی روند بارندگی سالانه نیز طبق نتایج آزمون روند، ایستگاه های تبریز، اردبیل، ارومیه وخوی دارای روند معنی دار بوده و در همه آن ها بارندگی سالانه دارای روندی نزولی می باشد.
تحلیل مورفومتری و مورفولوژی شبکه زهکشی در مخروط آتشفشانی تفتان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مخروط آتشفشانی تفتان در جنوب شرق ایران و در شمال غرب شهر خاش واقع شده است. با توجه به این که هم اکنون از قله این آتشفشان بخار آب و گازهای گوگردی خارج می شود، ولی وجود دره های عمیق و شکل نامنظم شبکه آبراهه ها در دامنه های این مخروط، نشانگر عملکرد درازمدت فرسایش و تکامل شبکه زهکشی در این مخروط می باشد. هدف این تحقیق، بررسی تاثیر مورفومتری و لیتولوژی در تکامل و الگوی زهکشی در دامنه های این مخروط آتشفشانی بوده است. برای دستیابی به این هدف، متغیر های مؤثر از جمله، سنگ شناسی، شیب و جهت دامنه در محیط نرم افزاریILWIS به عنوان ابزار اصلی تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که به جز نواحی مخروط افکنه ای و پادگان های، نسبت تراکم زهکشی از سازندهای قدیم به جدید کاهش و از شیب های زیاد به کم افزایش می یابد. تراکم زهکشی در دامنه های با جهات شرق و جنوب شرق، بیشتر از دیگر جهات است. هر چند الگوی زهکشی کلی در تمامی مخروط های آتشفشانی به صورت واگراست و تفتان نیز از این قاعده مستثنی نیست ولی مقایسه مستقل هر شبکه در پهلوهای این مخروط نشانگر آن است که در گدازه های جدید تر الگوی موازی و در نمونه های قدیمی تر الگوی شبکه درختی حاکم است. با این وجود بی نظمی هایی نیز دیده می شود. مقایسه مخروط افکنه های جدید و قدیمی که در نتیجه فرسایش مخروط آتشفشانی در دامنه های آن تشکیل شده است در تصاویر ماهواره ای، تفاوت زیادی را در الگوی زهکشی نشان می دهند. به طور کلی بررسی شبکه زهکشی در مخروط آتشفشانی تفتان نشان می دهد که با وجود صحت کلی نظریه محققینی مانند پارکر در زمینه ارتباط تراکم و الگوی زهکشی با گذشت زمان و شیب در این مخروط، پیچیدگی هایی در خصوصیات آبراهه ها به ویژه الگوی زهکشی آن دیده می شود. این موضوع تا حدودی به پیچیدگی ذاتی زمان تشکیل مخروط آتشفشانی و درهم ریختگی لیتولوژیکی آن مربوط می شود.
ارزیابی حساسیت زیستمحیطی سواحل شمالی خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی انطباق معماری ساختمانهای شهر سنندج با شرایط زیست اقلیمی آن به روش ماهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با توجه به ساختار جوان جمعیت در شهر سنندج، نرخ بالای مهاجرت روستاییان و نیاز هر چه بیشتر به مسکن شهری در رابطه با لزوم استفاده بهینه از منابع ملی به¬ویژه صرفه¬جویی در زمینه مصرف انرژی در بخش ساختمان، متناسب با پارامترهای اقلیمی موجود و موقعیت منطقه مطالعه¬شده از معیار ماهانی برای مطالعه وضعیت زیست¬اقلیم و میزان سازگاری اقلیمی بافت قدیم و جدید شهر سنندج و ارائه پیشنهادهای معماری به منظور استفاده هر چه بیشتر از انرژیهای طبیعی (خورشید، باد و ... ) و صرفه¬جویی در مصرف سوختهای فسیلی استفاده شده است. پس از محاسبه وضعیت زیست اقلیم شهر سنندج، مساکن موجود بر ¬اساس قدمت و ویژگیهای معماری به سه دسته بافت جدید، قدیم و فرسوده تقسیم شدند؛ آن¬گاه تعداد 142 نمونه از بافتهای معماری در مناطق مختلف شهر سنندج انتخاب شد. سپس بر اساس معیار ماهانی پرسشنامه¬ای تنظیم شد و با توجه به ویژگیهای معماری هر کدام از نمونه¬ها، پرسشنامه¬ای تکمیل شد. نتایج پرسشنامه¬ها برای هر بافت، جداگانه استخراج شد. این نتایج به منظور تطبیق با معیار ماهانی و براورد میزان سازگاری اقلیمی مساکن در نرم¬افزار رایانه¬ای SPSS با هم مقایسه و تحلیل شدند. بر اساس معیار ماهانی، بافت قدیم شهر بیشترین سازگاری با اقلیم محلی و بافت جدید کمترین سازگاری را دارد. در مجموع می¬توان گفت حدود 50 درصد از مساکن شهر سنندج با شرایط اقلیمی محل سازگار هستند.
ارزیابی و پهنهبندی عوامل موثر در وقوع زمین لغزش دامنههای شمالی آلاداغ (مطالعه موردی حوضه زهکشی چناران در استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل ژئومورفولوژیکی روند پیشروی تپه های ماسه ای شرق دشت سیستان در خشکسالی های اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"دشت سیستان که در شرق ایران قرار دارد، از اقلیمی خشک و نامساعد برخوردار است و طوفان های شن و ماسه و حرکت تپه های ماسه ای از عوامل تهدیدکننده آن محسوب می شوند. وقوع خشکسالی در منطقه سیستان و به تبع آن کاهش پوشش گیاهی و خشک شدن دریاچه هامون و همچنین وجود بادهای 120 روزه، شرایط مناسبی جهت فرسایش بادی و وقوع طوفان های گرد و خاک فراهم آورده اند. این عوامل سبب شده اند تا حرکت شن های روان در منطقه با سرعت زیادی انجام گیرد و تپه های ماسه ای فراوانی بر جای گذاشته شود.
در محاسبات میدانی، ابتدا منطقه کفتارگی به عنوان نمونه ای از کل منطقه مورد مطالعه انتخاب و سپس 6 تپه برخان به عنوان شاخص در نظر گرفته شد و میزان حرکت این تپه ها در طی 3 ماه محاسبه و در جدولی تنظیم گردید. نتایج حاصل از مطالعات میدانی نشان داد که باد غالب با سرعت زیاد در منطقه سبب حرکت شدید تپه های ماسه ای شده و با حرکت سریع خود بر روی اراضی کشاورزی، آبادی ها، جاده ها، کانال های آبیاری، تاسیسات... باعث بروز خسارات فراوانی به این مراکز می شوند. بعد از بررسی میزان حرکت تپه های ماسه ای به پیش بینی حرکت آنها در چند سال آینده پرداخته شد، به طوریکه تفسیر تصاویر ماهواره ای و محاسبات میدانی مشخص نمود، مخازن آبی چاه نیمه که تنها منبع آب شرب مردم سیستان می باشد، در چند سال آینده مورد تهدید جدی ماسه های روان قرار خواهدگرفت و اگر از هجوم ماسه ها به این مخازن جلوگیری نشود، حیات این منبع آب مهم و بسیار حساس منطقه به خطر خواهد افتاد. در این مقاله سعی بر این خواهد بود که با توجه به خشکسالی های اخیر، ابتدا نقش انکارناپذیر بادهای 120 روزه سیستان در ایجاد طوفان های شن و ماسه مورد بررسی قرار گیرد و سپس از طریق محاسبات آماری نسبت به تعیین مدل ریاضی بین پارامترهای ژئومورفیک اقدام گردد و در نهایت با استفاده از تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی و محاسبات میدانی به پیش بینی روند پیشروی تپه های ماسه ای و خسارات وارده در منطقه پرداخته شود"
کارایی پلیاکریلآمید آنیونی در افزایش سرعت نفوذ آب به خاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استاندادردها و مقررات کاربردی در زمینه درختان و طراحی فضای سبز در سطح شهر
حوزههای تخصصی:
پایش و پیشبینی خشکسالی در استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی کشاورزی در ایران به عنوان یک فاجعه ی طبیعی برای تمام مردم، به ویژه کشاورزان، شناخته شده است. هرچند از وقوع خشکسالی نمی توان جلوگیری کرد، اما اگر ماهیت و خصوصیات آن مورد مطالعه و بررسی قرارگیرد، می توان نسبت به پیش بینی آن امیدوار بود و با آمادگی از اثرات زیان آور آن کاست. در این نوشتار استان سیستان و بلوچستان با توجه به داشتن شرایط خاص اقلیمی، از نظر پدیده ی خشکسالی، مورد بررسی قرارگرفته است. دراین پژوهش، پایش و پیشبینی خشکسالی استان سیستان و بلوچستان، با استفاده ازالگویی که بر اساس شاخص SPI و درصد از نرمال و زنجیره ی مارکف تهیه شده ،انجام گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که منطقه ی مورد مطالعه نسبت به خشکسالیهای میان مدت و کوتاه مدت حساس است و بیشتر خشکسالیهایی که در این منطقه اتفاق افتاده است، خشکسالی ملایم و متوسط است و احتمال وقوع پدیده ی خشکسالی در مناطق مرکزی استان بیشتر است.
تحلیل سینوپتیکی موج سرمای فراگیر 1382 در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات شدید دمایی پدیده ای نامطلوب برای زیست جانوران و گیاهان و اثرات نامطلوبی نیز بر عناصر طبیعی، سازه ها و تاسیسات دارد. وقتی دمای هوا از حد معینی پایین می رود شرایط برای زیست و فعالیت مطلوب جانداران دچار اشکال می شود. چون که هر مرحله از فعالیت زیستی نیازمند دمای معینی است که این محدوده دمایی را آستانه دمایی می گویند. چنین آستانه هایی را نیز می توان برای سازه ها ماشین ها و تاسیسات قائل شد. وقتی دما به زیر صفر نزول می کند اثر دما بر برخی از عناصر جان دار و غیر جاندار تشدید می شود. در موج سرمای 20 تا 25 آذر ماه 1382 تعداد کثیری انسان و حیوان تلف شده و آمد و شد در بسیاری از شهر ها و جاده های کوهستانی دچار مشکل جدی شد. به دلیل نفوذ یک موج سرمای گسترده به داخل کشور در روزهای 21 تا 23 آذر ماه،بین 70 تا 5/75 درصد از پهنه کشور دچار یخبندان شد. به دلیل بزرگی پهنه زیر پوشش دمای پائین در سطح کشور فشار گاز به شدت تقلیل پیدا کرد و گرمایش منازل و مراکز اداری و آموزشی دچار مشکل جدی شد. در این تاریخ به دلیل نفوذ زبانه ای از پرفشار سیبری که در اطراف دریاچه بایکال شکل گرفته بود دمای هوا افت قابل ملاحظه ای پیدا کرده که کاهش دما در اکثر ایستگاه ها بیش از 15 درجه سلسیوس بوده است. در ترازهای 700 و 500 هکتوپاسکال مرکز ارتفاع زیادی از قبل از شروع موج سرما بر روی شرق اروپا قرار داشت که در روزهای بعد در محدوده شمال غرب دریای خزر و شرق اوکراین استقرار پیدا کرده و باعث حرکت کند ناوه و بلوکه شدن آن در شرق ایران و افغانستان شد به طوری که برای مدت 4 تا 5 روز بخش اعظم کشور به خصوص نیمه غربی آن تحت تاثیر یک پشته عمیق قرار گرفته و سبب تداوم ریزش هوای سرد بر روی ایران گردید.
تحلیل سینوپتیکی یخبندانهای بهاره نجفآباد
حوزههای تخصصی:
چگونگی توزیع فشار در هوای سطح دریا و ارتفاع ژئوپتانسیل در لایههای مختلف جو، بر بسیاری از پدیدههای اقلیمی و هواشناختی سطح زمین اثر دارد. یکی از پدیدههای هواشناسی با اهمیت، وقوع پدیده یخبندان و بویژه یخبندان دیررس بهاره است. در این پژوهش با استفاده از آمار روزانه حداقل دما طی سالهای 1339 تا 1384 شمسی در ایستگاه هواشناسی نجف آباد، روزهای وقوع یخبندان دیررس بهاره و حداقل درجه حرارت طی این روزها مشخص شده است. همچنین الگوهای توزیع متوسط فشار روزانه در هوای سطح دریا و الگوهای هوا در لایههای 850، 700 و 500 هکتوپاسکال در آسیا، اروپا و شمال آفریقا ترسیم و شناسایی شده و ارتباط بین وقوع پدیده یخبندان در نجف آباد با الگوهای هوا در لایههای مختلف جو مورد بررسی قرار گرفته است. بررسیها نشان داد که بین وقوع پدیده یخبندان بهاره در نجف آباد و توزیع فشار در سطح زمین و الگوهای هوا در لایههای 850، 700 و 500 هکتوپاسکال ارتباط وجود دارد. به این ترتیب که با شکلگیری و گسترش مرکز پرفشار سیبری، دمای هوا در نجف آباد کاهش مییابد و در برخی زمانها به زیر نقطه انجماد آب میرسد.
بررسی توزیع مکانی بارندگی فصلی و سالانه در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش توزیع مکانی بارندگی سالانه و فصلی در منطقه کوهستانی غرب ایران با استفاده از داده های 170 ایستگاه هواشناسی پراکنده در سطح منطقه در دوره آماری 00/1999- 66/1965 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین چگونگی توزیع بارندگی در طی سال با استفاده از نمایه تمرکز بارندگی محاسبه و تفاوت های مکانی بررسی گردید. نتیجه این پژوهش نشان داد که رژیم بارندگی بخش های شمالی کشور با بیشینه بارندگی در فصل بهار متفاوت از بخش های مرکزی و جنوبی منطقه مورد مطالعه می باشد که بیشتر بارندگی خود را در زمستان دریافت می کنند. بطور کلی پائیز و زمستان فصل های اصلی بارندگی در بخش های میانی و جنوبی منطقه مورد مطالعه می باشد. فصل تابستان فصل خشک منطقه به شمار می رود و تنها در برخی نقاط ممکن است در اثر ارتفاع بارندگی های همرفتی ایجاد گردد. شباهت نقشه بارندگی سالانه با بارندگی فصل زمستان و پائیز نشان می دهد که عرض جغرافیایی و ناهمواری ها عامل اصلی کنترل کننده بارندگی در منطقه می باشند. این شباهت همچنین بیانگر این نکته است که عوامل و مکانیسم های ایجاد بارندگی در منطقه مورد مطالعه یکسان می باشند. همچنین مشخص گردید که توزیع بارندگی در طی سال در منطقه تابع عرض جغرافیایی است و پراکنش بارندگی در طی سال در نیمه شمالی منطقه نسبت به نیمه جنوبی آن از نظم بیشتری برخوردار است.
تغییرات بارش و اثر آن بر رژیم آبدهی رودهای استان گیلان
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش سه حوضه رود ناورود، قلعه رودخان و پلرود در استان گیلان انتخاب و سعی شده تا با استفاده از روش آمار رتبه ای «من- کندال» نوع و زمان تغییرات رژیم آبدهی نسبت به رژیم بارندگی آنها مشخص گردد. داده های بارش و جریان آبدهی در طول دوره 38 ساله 1345-1382 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که سری داده های آبدهی و بارندگی دستخوش تغییرات از نوع تغییرات ناگهانی و روند بوده است. بررسی دنباله های U(ti) بارش و جریان نشان می دهد که این دو متغیر در اوایل دوره ارتباط نزدیک تری نسبت به هم داشته اما در اواخر دوره از هم فاصله گرفته اند. این حالت نشانگر روند کاهشی تغییرات عامل آبدهی نسبت به بارندگی در تمام فصول و ایستگاه ها می باشد. از طرف دیگر، ارتباط آنها در همه فصل های سال یکسان نیست، به طوری که فصل پاییز با بالاترین و فصل زمستان با کمترین ارتباط و وابستگی مشخص می شود. بین حوضه ی رودها نیز از نظر ارتباط میان رژیم آبدهی و رژیم بارندگی تفاوت وجود دارد. به طوری که نمودارهای همزمانی در دو حوضه قلعه رودخان و پلرود ارتباط بالاتری را نسبت به حوضه ناورود بویژه در اواسط دوره نشان می دهد. در مجموع با بررسی نمودارهای تهیه شده مشخص میشود که روند تغییرات دو عامل آبدهی و بارندگی ایستگاهها در طول دوره آماری بسیار همانند و مشابه بوده که نشانگر وابستگی بالای تغییرات رژیم آبدهی نسبت به رژیم متغیر بارندگی است و نقش رژیم بارندگی را به عنوان یکی از مهمترین عوامل در نوسانات و تغییرات رژیم آبدهی رودهای استان گیلان اثبات می کند.