فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از نیازهای اساسی اقلیم شناسی، دستیابی به روش های آسان، سریع و کاربردی تحلیل داده های بادسنجی، به منظور شناخت رژیم وزش بادهای همراه با گردوخاک، است. پدیده ی گردوخاک در سبزوار به عنوان یک معضل جوّی در طیِّ سال به طور دائ م روی می دهد. در این پژوهش، پدیده ی گردوخاک از نظر زمانی و فضایی، مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور داده های شامل زمان و تاریخ دیده بانی، سمت و سرعت باد و وضعیّت هوای حاضر ایستگاه سینوپتیک سبزوار، طیِّ دوره ی آماری بیست ساله (1367-1387) تهیّه شد. نتایج حاصل از تحلیل آماری و تحلیل فضایی داده ها با استفاده از نرم افزار View WRplot (رسم گلباد و گل غبار به صورت سالانه و فصلی) نشان می دهد، به طور متوسّط 15/17 روز در سال هوا همراه با گردوخاک است و در دوره ی آماری ذکرشده وقوع این پدیده، روند افزایشی داشته است. همچنین، در شهر سبزوار، فصل بهار، شایع ترین زمان بروز پدیده ی گردوخاک است. بررسی گلباد و گل غبار سالانه نیز، تشکیل کانال باد را در مسیر شرقی غربی تأیید می کند که کاملاً با وضعیّت توپوگرافی منطقه سازگار است. گل غبارهای سالانه که به تفکیک دو کُد هواشناسی 06 و 07 ترسیم شدند، مشخّص می کند، بادهایی که در اثر تشکیل سیستم های حرارتی در دوره ی گرم سال از نیمه ی شرقی به سمت منطقه می وزند، در ایجاد گردوخاک های محلّی و گردوخاک های فرامنطقه ای نقش مهمی دارند؛ اما نقش سیستم های غربی، در انتقال ذرّات معلق گردوخاک از سرزمین های دورتر، پررنگ تر است. گل غبارهای فصلی نیز، تأثیر سیستم های جوّی مختلف را در طیِّ سال در شکل گیری پدیده ی گردوخاک در منطقه بهتر و دقیق تر نشان می دهد. با آغاز دوره ی سرد سال، وزش بادهای همراه با گردوخاک از نیمه ی غربی به سمت شهر سبزوار شدّت گرفته و در زمستان به بیشترین حدّ خود می رسد؛ اما با شروع فصل بهار و عقب نشینی سیستم های غربی، وزش این بادها از نیمه ی غربی کاهش می یابد؛ به طوری که، در فصل تابستان وزش آنها از سمت غرب تقریباً به صفر رسیده و همه از نیمه ی شرقی به سمت منطقه می وزد.
شبیه سازی آبدهی چشمه های کارستی با استفاده از شبکه ی عصبی مصنوعی (مطالعه ی موردی: ارتفاعات البرز مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چشمه ها یکی از منابع آبی مهم در سطح کشور شمرده می شوند. در ارتفاعات البرز مرکزی چشمه های کارستی فراوانی گسترش دارند که شناخت وضعیّت هیدرولوژیکی آنها در بهره برداری و مدیریت آنها ضرورت دارد. هدف از این پژوهش، بررسی کارایی شبکه ی عصبی مصنوعی در شبیه سازی آبدهی چشمه های کارستی در استان مازندران است. بدین منظور، 80 چشمه کارستی مورد مطالعه قرار گرفت. تعداد 60 نمونه برای آموزش یا ارائه ی مدل و تعداد 20 نمونه برای تست یا اعتباریابی استفاده شد. مقادیر کمّی عوامل مؤثّر در آبدهی چشمه های کارستی، شامل؛ درصد تخلخل تشکیلات آبخوان، ارتفاع مکان، شیب زمین، بارش متوسّط سالانه و فاصله از منابع آب با به کارگیری داده ها و نقشه ها در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) برآورد شد. برای ارائه ی مدل مناسب برای آبدهی چشمه های کارستی از نرم افزار MATLAB شاخه ی Neural Network و از شبکه ی پرسپترون چند لایه استفاده شد. برای فرآیند شبیه سازی، 80 درصد داده ها برای آموزش و 20 درصد مابقی برای تست یا اعتباریابی استفاده شد. عملکرد شبکه ی عصبی با پارامتر هایی چون، جذر میانگین مربّع خطا (RMSE) و ضریب همبستگی بین خروجی های حقیقی و دلخواه (R) سنجیده شد. نتایج پژوهش، نه تنها کارایی شبکه ی عصبی مصنوعی در شبیه سازی آبدهی چشمه ها را نشان داد؛ بلکه حاکی از آن است که عوامل فاصله از منابع آب، تخلخل تشکیلات آبخوان و ارتفاع مکان، عوامل اصلی در آبدهی چشمه های کارستی در ارتفاعات البرز مرکزی به شمار می آیند؛ بنابراین با استفاده از شبکه ی عصبی مصنوعی، می توان آبدهی چشمه های فاقد آمار را با دقّت قابل قبولی برآورد کرد.
پهنه بندی خطر گسل تبریز برای کاربری های مختلف اراضی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسل شمال تبریز بزرگترین گسل در شمالغرب ایران است که به طول 150 کیلومتر از کوه های میشو (در باختر) تا بُستان آباد (در خاور) قابل ردیابی است. بهترین اثر آن در بلافصل شمال تبریز دیده میشود، به همین دلیل گسل تبریز نام گذاری شده است. روند عمومی آن شمال 115 درجه ی شرق و شیب آن قائم است. گسل شمال تبریز را یکی از گسل های قدیمی ایران میدانند که از فروافتادگی زنجان- ابهر، شمال تبریز، شمال باختر آذربایجان گذشته و تا قفقاز ادامه مییابد.
مقاله ی حاضر خطرات طبیعی احتمالی حاصل از گسل مذکور روی کاربری های مختلف اراضی شهری را مورد بررسی قرار داده است. در این بررسی پس از ممیزی انواع کاربری های زمین؛ خطرات احتمالی ناشی از گسل؛ پهنه بندی شده است. پهنه بندی انجام گرفته برای شهر تبریز در 6 محدوده می باشد و شامل پهنه بندی های خطر بسیار بالا، بالا، نسبتاً بالا، متوسط، نسبتاً پایین و پایین است. پهنه بندی نشان می دهد که اکثر محلات شمال شهر به صورت یک نیم دایره از کانون زلزله شمال تبریز در پهنه ی خطر بسیار بالا قرار دارند، سایر محلات شهر به ویژه در شرق و غرب منطقه در خطر بالا قرار گرفته اند.
تخریب شتابنده در آبخیزها و پیامدهای زیست محیطی منطقه فرحزاد
حوزههای تخصصی:
آبخیزهایی که بدلیل توسعه ناهنجار کلان شهر تهران به شدت آسیب دیده اند باعث می شوند تا در آینده ای نه چندان دور منتظر یک فاجعه زیست محیطی برای تهران و سایر زیستگاه های متاثر از آن مانند دره فرحزاد- حصارک و... باشیم. دره فرحزاد یکی از عناصر ساختاری زمین (کریدورهای اکولوژیک و یا لکه های زیستگاه) در ارائه ارزشها و خدمات زیست محیطی به بسترهای همجوار خود و به شهر نقش مؤثری دارد و در مجموع دارای موقعیت جغرافیایی و اکولوژیک خاصی است که ناشی از همجواری دامنه البرز و حضور دره های کوهستانی است؛ مناطق شهری باید بتدریج به سکونتگاههای پایدار برای زندگی انسانها تبدیل شوند. به این معنی که مدیریت شهری باید بیشتر از پیش به ارتباط متعادل و متناسب با محیط پیرامون آن توجه نماید. با رعایت این نوع ملاحظات زیست محیطی می توان از بروز بحرانهای شهر جلوگیری کرد و یا لااقل شدت آن را کاهش داد.
در این پژوهش منطقه فرحزاد به عنوان یک نمونه مورد مطالعه قرار گرفته است و طی مطالعات میدانی، بررسی اسناد و مدارک موجود، علل تخریب این بستر در زمان، و پتانسیلهای بالقوه آن در کل مسیل شناسایی و جهت استفاده بهینه از این بسترهای طبیعی درون شهری پیشنهادهایی در دو مقیاس کلان (کل مسیل) و خرد ارائه گردیده است.
بررسی نقش تکتونیک در ناهنجاری مورفومتری شبکه ی زهکشی در چهار حوضه ی آبخیز در زاگرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، نقش تکتونیک در ناهنجاری سیستم زهکشی در چهار حوضه ی زهکشی پیران، پاطاق، کمندان و درّه تخت در زاگرس شمال غرب را بررسی کرده است. شاخص ناهنجاری سلسله مراتبی (?a)، شاخص انشعابات (R)، شاخص عدم تقارن حوضه (AF)، شاخص تقارن توپوگرافی عرضی حوضه (T) و الگوی زهکشی پارامترهای مورد بررسی این پژوهش هستند. پارامترهای مذکور، بر اساس نقشه های توپوگرافی با مقیاس 50000/1 به دست آمد. خطوط منحنی میزان، با اختلاف ارتفاع 20 متر حوضه ها در محیط نرم افزار ILWIS رقومی شد و بر اساس آن، نقشه ی مدل ارتفاعی رقومی حوضه ها و شبکه های زهکشی با درجه های مختلف به روش استراهلر تهیه شد. بعد از تعیین مسیرهای زهکشی ناهنجار و تعداد آبراهه ها در هر مسیر، شاخص های ناهنجاری زهکشی برای حوضه ها تعیین شد. شاخص های عدم تقارن حوضه (AF) و شاخص تقارن توپوگرافی عرضی حوضه (T) بر اساس تعیین خط مرکز حوضه ها و رودخانه های اصلی حوضه ها محاسبه شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مقدار شاخص ناهنجاری سلسله مراتبی (?a) در حوضه ی پاطاق و پیران که در زاگرس چین خورده قرار دارند، نسبت به دو حوضه ی دیگر در زاگرس رورانده، بیشتر است. شاخص مذکور در حوضه های پاطاق، پیران، کمندان و درّه تخت به ترتیب 06/2 ، 65/1، 24/1، 15/1 است. حداکثر پارامتر R (شاخص انشعابات) نیز در حوضه ی پاطاق (01/1) و حداقل آن در حوضه ی کمندان (75/0) است. بررسی داده ها نشان می دهد، رابطه ی معنادار مستقیمی بین پارامتر ?a و AF وجود دارد، به طوری که ضریب همبستگی بین این دو متغیّر 96 درصد است. ضریب همبستگی بین ?a و T نیز87 درصد است؛ با این وجود، بررسی رابطه بین پارامتر R و AF نشان می دهد که رابطه ی مستقیمی بین این دو متغیّر وجود ندارد و ضریب همبستگی آنها حدود 44 درصد است. ضریب همبستگی بین R و T نیز ضعیف (23 درصد) است. مطالعه ی الگوی زهکشی در حوضه ها نشان داد که حوضه های قدیمی تر و فرسایش یافته ترِ واقع در زاگرس رورانده (کمندان و درّه تخت) الگوی زهکشی شبکه ی درختی دارند. الگوی زهکشی کلّی در دو حوضه ی پیران و پاطاق (در بخش جوان تر و فعّال تر زاگرس چین خورده) داربستی است، با این وجود، در این حوضه ها در پهلوهای پرشیب طاقدیس ها، الگوی موازی توسعه یافته است، درحالی که در مناطق کم شیب ساختمانی ، الگوی شبکه ی درختی دیده می شود. به طورکلّی، این پژوهش نشان می دهد که ناهنجاری زهکشی در حوضه های مورد مطالعه، متأثر از تکتونیک بوده و پارامتر ?a، در مقایسه با پارامتر R ، کارایی بالایی در تعیین تکتونیک فعّال حوضه ها دارد.
منشأیابی لکه های رسوبی منطقه بیاضه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش رسوب شناسی از جمله روش های متداول در تحلیل محیط های رسوبی و تحلیل وقایع محیط شناسی چون تغییرات اقلیمی و آب و هوایی است. تحلیل نمونه های رسوبی در مقاطع زمین شناسی و یا مطالعه آن ها دربستر دریاچه ها سبب شده که دریچه جدیدی از تحلیل رخدادهای اقلیمی و محیطی برای محققان باز شود و از این رو تحلیل منشا رسوبات به ویژه رسوبات عهد چهارم می تواند اطلاعات نسبتا دقیقی از وقایع دوران چهارم در اختیار پژوهشگران درحوزه های باستان شناسی، جغرافیای دیرینه و... قراردهد. اهمیت این موضوع بعضاً در پاره ای از موارد به حدی است که از رسوب می توان به عنوان شاهد اقلیمی یاد کرد. لس ها - لس ها از نهشته های عصر کواترنر هستند، که عمدتا منشاء بادرفتی داشته از نهشته های برونشست یخزارها ناشی شده اند- از جمله نهشته هایی قلمداد می شوند که همواره برای ژئومرفولوژیست ها و اقلیم شناسان به ویژه مطالعات اقلیم دیرینه به عنوان یک شاهد در تحلیل تغییرات اقلیمی به شمار آمده اند. این رسوبات عمدتا نهشته های عصر کواترنر هستند، که به علل مختلف، از جمله قابلیت کشاورزی آنها، از دیرباز مورد توجه پژوهشگران بوده اند. لکه های رسوبی زرد در بیاضه، که در حاشیه کویر مرکزی ایران قرار گرفته است موضوع بحث انگیز گزارش دو تن از محققان خاک شناس و ژئومرفولوژیستی است که یکی در یازدهمین کنفرانس بین المللی علوم خاک ایران منشا آنها را لس قلمداد نموده و دیگری مدعی است این رسوبات متعلق به یک دریاچه قدیمی است که در اثر سر ریز نمودن، در آن پارگی ایجاد وآب آن تخلیه شده است وآنچه امروز به عنوان لکه های زرد رنگ در بیاضه دیده می شود، منشا دریاچه ای داشته و روستای بیاضه برروی همین رسوبات بنا گردیده است. لسی قلمداد شدن این رسوبات، آن هم در این حوضه، که در حال حاضر به عنوان یکی از خشک و گرم ترین مناطق ایران، از آن یاد می شود از نظر تاریخ طبیعی منطقه حایز اهمیت فراوان است. بنابراین، طرحی تعریف شد تا با مطالعه دقیق، نسبت به نتایج مطالعات ارایه شده، بتوان به صورت قطعی نظر داد. نتایج حاصل از این تحقیق که با چند روش رسوب شناسی از جمله گرانولومتری مورفوسکوپی و تحلیل نسبت دانه ها و عملیات برداشت توپوگرافی و تحلیل آن صورت گرفت، نشان می دهد که این رسوبات، علی رغم داشتن ظاهری نزدیک به خصوصیات لس ها، در محیط های رسوبی کم انرژی چون آبگیر ها و دریاچه های کوچک تر ایجاد شده و منشا بادی - یخچالی ندارد.
مطالعة عوامل کنترلکنندة شوری در آبخوان آبرفتی دشت مند، استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق عوامل مؤثر در شوری منابع آب دشت مند در استان بوشهر مورد مطالعه قرار گرفته است. در این دشت هدایت الکتریکی چاههای بهره برداری بین ???? تا بیشتر از ???? میکرومهوس بر سانتیمتر در تغییر است. بهره برداری از این آبخوان در دو زون مجزا از هم باعث برقراری بیلان منفی شده است. عوامل گوناگونی مانند، سازندهای انحلال پذیر در اطراف دشت، وجود گنبد نمکی، نفوذ آب شور دریا و برگشت آبهای مصرفی از جمله عواملی هستند که میتوانند منجر به کاهش کیفیت آب در این دشت شوند. با استفاده از نتایج آزمایش فیزیکی و شیمیایی مربوط به ?? حلقه چاه بهره برداری، نقش هر کدام از این عوامل در شوری منابع آب مورد تحلیل قرار گرفته است. از روشهای آماری چند متغیره در ارزیابی مشخصه های کیفی استفاده شده است. نتایج نشان داده است که رخساره هیدروشیمیایی غالب (Ca,Mg-SO4) و مشاهده شده در ?? درصد از نمونه هاست. تحلیل خوشه ای، منابع آب را در ? گروه مجزا قرار میدهد که منطبق با زون های بهره برداری در آبخوان است. نتایج تحلیل عاملی نشان میدهد که ?/?? درصد از تغییرات کیفی آب با ? عامل کنترل میشود. عامل اوًل و مهم ترین عامل، انحلال کانیهای سولفاته موجود در سازند های گروه فارس در اطراف دشت مند است. انحلال هالیت در گنبد نمکی موجود در شرق دشت و نفوذ آب دریا، به عنوان عامل دوم در نظر گرفته شده است. عامل سوم را میتوان به انحلال گازکربنیک در آب نفوذی به آبخوان دانست که باعث تغییر در میزان بیکربنات شده است. در زون بهره برداری شمال دشت عامل دوم تأثیرگذار نیست.
پهنه بندى اقلیمى بهاره ی استان فارس
حوزههای تخصصی:
ارزیابی اقلیم آسایشی چند شهر اصلی گردشگری ایران با استفاده از شاخص دمای معادل فیزیولوژیک (PET)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از داده های روزانه دوره آماری بلندمدت (سال های 1385-1340) شرایط اقلیم آسایشی چهار شهر اصلی گردشگری مشهد، اصفهان، رشت و کیش به وسیله شاخص دمای معادل فیزیولوژیک (PET) مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان داد که دوره آسایش اقلیمی در شهر های مورد مطالعه کوتاه بوده و به صورت دو دوره مجزا در ابتدای فصل پاییز و بهار واقع شده است. طول این دوره که بهترین زمان برای امور گردشگری توصیه می شود در مشهد و اصفهان 35، رشت 37 و کیش 85 روز از سال است. از نظر اقلیمی عمده ترین محدودیت گردشگری شهرهای مشهد و اصفهان و رشت، دارا بودن شرایط تنش سرمایی زیاد طی ماه های آذر و دی و بهمن است. محدودیت عمده اقلیم گردشگری در کیش مربوط به تنش گرمایی بسیار زیاد آن در فصل گرم سال است. شهر اصفهان نیز طی تیر و مرداد ماه دارای محدودیت تنش گرمایی است. مقایسه تطبیقی نتایج بین شهرهای مورد مطالعه نشان داد که بهترین مقصد برای گذراندن سفرهای نوروزی جزیره کیش است. اولویت دومِ مسافرت های نوروزی، از آنِ رشت است. شهرهای مشهد و اصفهان در هنگام تعطیلات نوروزی داراری محدودیت تنش سرمایی هستند. برای مسافرت های تابستانه شهرهای مشهد و رشت تنها نیمه دوم شهریور ماه شرایط نسبتاً مناسب دارند. جزیره کیش و اصفهان در طی این زمان به دلیل دارا بودن تنش های گرمایی توصیه نمی گردند. جزیره کیش طی فصل سرد سال در شرایط کاملاً آسایش و مناسبی قرار دارد و بهترین مقصد برای گردشگران زمستانی است.
بررسی طغیان آفتِ سنِ گندم بر مبنای ویژگی های دما در استان کردستان (مطالعه ی موردی: شهرستان بیجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت گندم به عنوان غذای اصلی مردم در کشور برکسی پوشیده نیست. استان کردستان یکی از قطب های تولید گندم کشور محسوب می شود. محصول گندم این استان نیز، مانند سایر نقاط گندم خیز کشور از آفتِ سنِ گندم در امان نبوده و این آفت هر ساله مقادیر زیادی محصول گندم این استان را نابود می کند. در این پژوهش، ویژگی های دما شامل دماهای میانگین، حداقل، حداکثر و میزان واحدهای گرمایی روزانه در پنج مقطع زمانی و رابطه ی آن با میزان گسترش آفتِ سن در طول سال های زراعی 71-70 تا 82-81 در سطح شهرستان بیجار مطالعه شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که آفتِ سنِ گندم از نظر میزان جمعیّت به شرایط دمایی وابسته است؛ در سال های زراعی که میزان دما و میزان واحدهای گرمایی در فصل بهار بالا بوده و تعداد روزهای یخبندان سالانه و تعداد روز های با یخبندان شدید به ویژه در فصول پاییز و زمستان سال قبل کم باشد، آفت به شدّت طغیان می کند و برعکس. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی بین مقادیر سالانه واحد های گرمایی و میزان واحدهای گرمایی در دوره ی فعّالیّت آفت سن در فصل بهار با سطح مبارزه با آفت سن، یک همبستگی قوی و معنادار در سطح 99 درصد را نشان می دهد. ضریب تبیین (R2) به دست آمده، برای مقادیر سالانه واحد های گرمایی و میزان واحدهای گرمایی از زمان ریزش آفت سن در سطح مزارع تا زمان خاتمه ی مبارزه با آفت سن، برای شهرستان بیجار 70 درصد محاسبه شد که اهمیت واحدهای گرمایی را در پیش بینی آفت سن در مدل رگرسیون نشان می دهد.
پهنه بندی اقلیم کشاورزی کشت توت فرنگی با استفاده از سامانه ی اطلاعات جغرافیایی
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان اولیه در برنامه ریزی های کشاورزی، تعیین و شناسایی واحدهای اقلیم زراعی است. یک واحد اقلیم زراعی عبارت از واحدهایی است که عوارض زمینی و عناصر اقلیمی در آنها به صورت واحدی یکپارچه در نظر گرفته شده و هر واحد می تواند، خصوصیات متفاوتی را دارا باشد.
در این راستا شرایط ایستگاه ساری به عنوان منطقه نمونه کشت توت فرنگی در استان مازندران مدنظر قرار گرفت. برای این منظور آمار و اطلاعات اقلیمی و محیطی استان مازندران به صورت لایه های عوامل زمینی و اقلیمی جمع آوری گردید و با کمک نرم افزار (Excel) مورد ارزیابی قرار گرفت. در ترسیم نقشه های اقلیمی و توصیفی استان از نرم افزار GIS(1) استفاده شده است. از عوامل زمینی: لایه های توپوگرافی، کاربری اراضی، شیب، نوع خاک و از عناصر اقلیمی: مقدار بارش و دمای سالانه، در نظر گرفته شده است.
با استفاده از توابع ویژه سامانه ی اطلاعات جغرافیایی، ابتدا متناسب با قابلیت کشت توت فرنگی، به لایه ها ارزش وزنی داده شده و سپس در یک نقشه نهایی ترکیب شده اند. نقشه نهایی نشان دهنده قابلیت مناطق مختلف استان مازندران برای کشت توت فرنگی است. نتایج، بیانگر دقت نقشه تهیه شده و همچنین توانمندی سامانه ی اطلاعات جغرافیایی (GIS)در تحلیل یکپارچه و ارائه واحدهای همگن اقلیم زراعی می باشد.
جنگل حرا
حوزههای تخصصی:
نواحی حاشیه و جزایر خلیج فارس در اقلیم گرم مرطوب با رطوبت مطلق بالا واقع شده است ناحیه ای با موقعیت آب و هوایی نامطلوب که از ویژگیهای آن می توان حداقل باران و کم آبی، بخار آب فراوان، رطوبت نسبی کم، تابش خوشیدی زیاد، گرد و غبار و... نام برد که با توجه به طرح های توسعه شهری و ایجاد شهرهای جدید و مناطق صنعتی به همراه ازدیاد جمعیت دارای اهمیت فراوان از نظر هزینه انرژی در برابر اقلیم نامطلوب می باشد. در گذشته بومیان با توجه به وجود پوشش گیاهی جنگل حرا و استفاده از تکنیک های بومی در برابر نامطلوبی اقلیم شرایط کم و بیش قابل تحملی را برای خود مهیا می نمودند در صورتی که با توجه به تغییرات سازه ای جدید این امر همراه با افزایش زیاد هزینه انرژی در طول سال می باشد. هدف این مقاله شناخت پتانسیل ایجاد شرایط مطلوب اقلیمی جنگل حرا در حاشیه خلیج فارس با تاکید بر کاهش هزینه انرژی می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، با استفاده از آمارهای موجود هواشناسی و کاربرد مدل های بیوکلیماتیک انسانی می باشد. این مقاله کوشش دارد شناخت و توسعه این جنگل ها را به عنوان یکی از راه های ایجاد اقلیم مطلوب محلی و منطقه ای در منطقه خلیج فارس برای توسعه مطلوب انسانی معرفی نماید به طوری که در نواحی جنوبی خلیج فارس در کشور امارات با صرف هزینه بالا پوشش گیاهی را سبز نگه داشته اند ولی در نواحی شمالی خلیج فارس (بخش ایرانی) این پتانسیل با کمترین هزینه در نواحی حاشیه و جزایر قابل توسعه است و بسیار ارزان تر می باشد که قابل مقایسه از نظر قیمت با کشور جنوبی نیست.
ارزیابی روند و جهش نمایه های حدی دما و بارش در استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان ساحلی هرمزگان با تداوم دوره ی گرمای زیاد و تابستان های شرجی، بارش کم و تنوعی از مناطقی با ویژگی های توپوگرافی متنوع، از شرایط اقلیمی ویژه ای برخوردار است. این استان همچون دیگر مناطق کشورمان تحت تاثیر تغییرات اقلیمی حاصل از گرمایش جهانی می باشد و علاوه بر افزایش دما و نوسانات شدید بارش شاهد افزایش بالا رفتن سطح آب دریا، فرسایش کناره های ساحلی و شور شدن آب های منطقه می باشد. از این رو بررسی پارامترهای اقلیمی و تغییرات مقادیر حدی آن می تواند در برنامه ریزی های آتی به منظور سازگاری و مقابله با آن مورد استفاده قرار گیرد. در این مطالعه با استفاده از داده های ایستگاه های سینوپتیک منطقه میانگین های فصلی و سالانه دما و بارش به همراه مقادیر حدی آن ها مورد بحث قرار گرفته است. به منظور بررسی همگنی داده ها از روش رگرسیون چندمرحله ای و در تعیین نمایه های حدی از روش های مختلف آماری، چندک های تجربی، نمایه های درصدی و تعیین نقاط بحرانی دوره ی پایه استفاده شده است. نتایج کلی حاصل از این بررسی تشدید گرمایش و کاهش بارش در این استان به همراه افزایش نوسانات شدید بارش و مقادیر حدی دما بوده است که لزوم توجه برنامه ریزان استان را به این مهم می طلبد.
توزیع فصلی روزهای بارشی در غرب ایران
حوزههای تخصصی:
از آن جا که فراوانی روزهای بارشی یکی از عوامل مهم تعیین کننده شرایط آب و هوایی یک سرزمین است، برای بهره برداری بهتر از منابع آب و خاک ارزشمند پهنه پربارش غرب ایران (در این پژوهش شامل استان های زنجان، قزوین، مرکزی، لرستان، کردستان، ایلام، کرمانشاه و همدان)، موضوع تعیین سهم فصلی از فراوانی سالانه روزهای بارشی در یک بازه 31 ساله (1973 تا 2003) مورد توجه قرار گرفت. این مهم با گردآوری مقادیر فراوانی ماهانه روزهای بارشی از 16 ایستگاه هواسنجی در گستره استان های یاد شده به انجام رسید. مقایسه میانگین مقادیر میان فصل ها و سال پهنه بندی سرزمین بر پایه ضرایب تعیین حاصل از معادلات وایازی چندگانه نشان داد فصل زمستان در مقایسه با دیگر فصول در اغلب مناطق، دارای بیشترین هماهنگی و در عین حال بالاترین تعادل مکانی مقادیر و روزهای بارشی است. این یافته می تواند گویای افزایش سهم فراوانی روزهای بارشی سایر فصل ها طی سال هایی باشد که زمستان از روزهای بارشی کمتری برخوردار است. در این میان تنها در 5 شهر از جمله خرم آباد بهار به جای زمستان به عنوان فصل مطمئن بارش قرار گرفته است.
یکی دیگر از فاجعه های زیست محیطی در صورت!! دریاچه ارومیه به طور کامل خشک می شود!
حوزههای تخصصی:
عوامل موثر بر تشکیل وگسترش کویر هاى ایران
حوزههای تخصصی:
شناسایی زیرحوضه های هیدرولوژیکی همگن از نظر عوامل ژئومورفولوژیک موثر بر سیلاب با استفاده از تحلیل خوشه ای (مطالعه موردی: دشت کرون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حوضه های فاقد آمار تعیین زیرحوضه ها با ویژگیهای ژئومورفولوژیک مشابه و دسته بندی آنها برای اجرای هماهنگ عملیات کنترل سیلاب و نیز اولویت دادن به زیرحوضه ها با توان سیلخیزی بیشتر، به عنوان روشی برای مدیریت سیلاب در حوضه های فاقد آمار پیشنهاد می شود. در این پژوهش که به منظور شناخت زیرحوضه های دشت کرون از نظر ویژگیهای ژئومورفولوژیک موثر بر سیلاب و گروه بندی آنها در دسته های همگن صورت گرفت، سیزده متغیر کمی ژئومورفولوژی در تمام زیرحوضه ها محاسبه شدند. این متغیرها به گروه شاخصهای تراکم آبراهه ها، ژئومتری حوضه، متغیرهای ارتفاعی و اقلیمی حوضه تعلق دارند. برای تفکیک زیر حوضه هایی که از نظر این شاخصها در گروههای همگن قرار می گیرند از تحلیل خوشه ای به روش طبقاتی و روش فازی استفاده گردید. در روش طبقاتی بهترین تفکیک از روش وارد حاصل شد و زیرحوضه ها در سه دسته مشابه گروهبندی شدند. در روش فازی دو گروه و با درصد تعلق تقریبا مشابه مجزا شدند. به این ترتیب برای دستیابی به نتایج بهتر در این روش متغیرها در چهار دسته شامل متغیرهای آبراهه ای، ژئومتری، ارتفاعی و اقلیمی به طور مجزا دسته بندی شدند و روش فازی در هر دسته به طور جداگانه اعمال شد که تفکیک بهتری برای خوشه بندی با درصد تعلق قابل قبول تری صورت گرفت. برای تفکیک زیرحوضه ها به دسته های مشابه از نظر شدت سیلخیزی، از دبی اوج سیلاب، در دوره بازگشت مختلف استفده شد، در هر دو روش خوشه بندی به روش فازی و روش طبقاتی سه دسته زیرحوضه از هم تفکیک شدند که نشان می داد نتایج دو روش فازی و طبقاتی با اندکی جابه جایی در گروهها مشابه بوده است. در پایان از روش تحلیل توصیفی برای بررسی ویژگیهای توصیفی زیرحوضه ها استفاده شد و از این نظر نیز دسته بندی نظری زیرحوضه ها در سه گروه مشابه با توجه به توان سیل خیزی صورت گرفت که با خوشه های حاصل از روش تحلیل کمی مشابهت نشان می داد.
تغییرات اقلیمی سینوپتیک و نقش آن در یخبندان های اواخر دوره کواترنر
حوزههای تخصصی:
برآورد میزان فرسایش ورقه ای، با استفاده از تحلیل دندروژئومورفولوژیکی ریشه های درخت در حوضه قره چای (رامیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دندروژئومورفولوژی یکی از رشته های زیرمجموعه دندروکرونولوژی است که بر اساس تجزیه و تحلیل حلقه های رشد سالانه درختان و مورفولوژی رشد آنها به بررسی جنبه های فضایی و مکانی فرایندهای سطحی زمین در دوره های هولوسن می پردازد. هدف این تحقیق تحلیل دندروژئومورفولوژیکی حلقه های ریشه درخت برای برآورد نرخ فرسایش ورقه ای در حوضه قره چای (رامیان) است. به منظور تعیین میزان فرسایش ورقه ای بر اساس تحلیل دندروژئومورفولوژیکی ریشه های درختان، بعد از شناسایی ریشه های برونزد یافته بر اثر فرسایش، مجموعا تعداد 42 مقطع از ریشه درختان سوزنی برگ و پهن برگ تهیه شد. هنگام برداشت نمونه ها، اطلاعاتی مانند قسمت رو به آفتاب ریشه رخنمون یافته، محل تماس ریشه با سطح خاک، فاصله سطح خاک تا سطح فوقانی ریشه و اطلاعات مورد نیاز دیگر برای هر مقطع ثبت شد. سپس مقاطع تهیه شده خشک گردیدند و سمباده زده شدند. بعد از تعیین اولین سال رخنمون ریشه ها، بر اساس معادله 1 مقدار کلی فرسایش(Er) بدست آمد و سپس فرسایش سالیانه به میلی متر محاسبه گردید. متوسط فرسایش ورقه ای منطقه مورد مطالعه براساس مقاطع ریشه-های برونزد یافته، 541/0 میلیمتر در سال برآورد شده است. بررسی داده ها نشان می دهد که میانگین فرسایش سالانه در مقاطع دارای سن کمتر از 50 سال ،50 تا 100 سال، 100 تا 150 سال، 150 تا 200 سال و 200 تا 250 سال به ترتیب 86/0 ، 48/0 ، 4/0 ، 3/0 و 25/0 میلی متر است که این موضوع، افزایش میزان فرسایش از 250 سال پیش تا زمان حال را نشان می دهد. بررسی فرسایش در انواع پوشش گیاهی بیانگر آن است که مقدار متوسط فرسایش سالانه در جنگل های متراکم کمتر از جنگل های نیمه متراکم و کم تراکم است. ارزیابی مقدار فرسایش در سازندهای زمین شناسی نشان می دهد که مقدار فرسایش در خاک های واقع بر روی سازندهایی که دارای جنگل های متراکم کمتری هستند (مانند سازندهای شمشک پایینی و شمشک میانی)، بیشتر است. تحقیق حاضر نشان می دهد که گونه های سوزنی برگ مانند سرخدار و زربین، به علت دارا بودن حلقه های واضح تر و قابل شمارش تر، دارای کارایی بهتری در برآورد میزان فرسایش، در قیاس با گونه های پهن برگ مانند بلوط و زبان گنجشک هستند.
ارزیابی ارتباط خشکسالی هواشناسی با افت سطح آب های زیرزمینی دشت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشت تبریز در΄15˚46-΄30˚45 طول شرقی و΄17˚38-΄56˚37 عرض شمالی و در شرق دریاچه ارومیه واقع شده است. در دهههای اخیر، بطور منطقهای و در دشت تبریز خشکسالیهای متناوب و گاهی مستمر و شدیدی رخ داده است. همزمان سطح آب زیرزمینی دشت کاهش چشمگیری نشان میدهد. از اینرو به نظر میرسد، بین وقوع خشکسالیهای هواشناسی و افت سطح آبهای زیرزمینی بتوان رابطة معنیداری پیدا کرد. در این راستا، هـدف پژوهش حاضـر بررسـی خشکسالیهای دشت با شاخصSPI ، پیگیری روند بارشها، تحلیل هیدروگراف واحد آبهای زیرزمینی و ارزیابی تأثیر خشکسالیهای هواشناسی در افت آب زیرزمینی در دشت تبریز با استفاده از روش آمار دومتغیره میباشد. برای این منظور، از دادههای هواشناسی شامل متوسط بارش ماهانه ایستگاههای دشت تبریز در دورة آماری (83-1351) برای تعیین دورههای خشکسالی، دادههای ماهانه سطح آب چاههای مشاهدهای و پیزومتر دشت در دوره آماری (83-1370) برای نشان دادن نوسانات سطح آب زیرزمینی، نرمافزارهایArc/GIS ، Arc/View، Excell و Surferاستفاده شد. نتایج مطالعه نشان میدهد که در دوره آماری (83-1370) سطح آبهای زیرزمینی سیر نزولی داشته و 94/3 متر افت دارند. خشکسالی آبهای زیرزمینی نیز با دو ماه تأخیر نسبت به خشکسالی هواشناسی بروز میکند.