فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی یکی از مهمترین عوامل انهدامی سکونتگاه های انسانی شناخته شده اند. بررسی آثار سوانح طبیعی بر سکونتگاه های انسانی، بویژه شهرها از جمله مسائل مهم مورد توجه برنامه ریزان شهری است. کشور ایران به علت موقعیت جغرافیایی خود (قرارگیری بر روی کمربند زلزله جهان (به طور مکرر با وقوع سوانح طبیعی، بخصوص زلزله مواجه بوده است؛ زلزله هایی که با توجه به شدت آنها هرچند سال یک بار ویرانی های انسانی، مالی و فیزیکی به بار آورده است. در این تحقیق سعی شده است آسیب پذیری ناشی از وقوع زلزله در بافت شهری منطقه 11 شهرداری تهران بررسی شود. روش تحقیق مبتنی بر مدل ساده شده AHP است. با استفاده از روش مذکور مشخص شد که بافت شهری منطقه 11 شهرداری تهران بدلیل بالا بودن نسبت واحدهای مسکونی کم دوام به کل واحدهای مسکونی، نسبت واحدهای مسکونی بالای 30 سال به کل واحدهای مسکونی، نسبت مساحت قطعات مسکونی زیر 100 متر به کل قطعات مسکونی، طول معابر کمتر از 4 متر نسبت به سطح محله، تراکم جمعیتی و تراکم واحد مسکونی بالا، آسیب پذیر است و این آسیب پذیری در جنوب منطقه به بالا ترین حد خود می رسد؛ به طوری که بالاترین میزان آسیب پذیری به ترتیب مربوط به محلات 19و 18 و15 و12 و 16 و 13و 17و 11و 8 است. پس از مشخص شدن آسیب پذیری منطقه، در پایان این تحقیق نتیجه ارایه شده است.
بررسی پراکنش، استانداردها و محاسبه ی سرانه ی فضای سبز شهری براساس مدل بهرام سلطانی، مورد شناسی: منطقه یک شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز به عنوان یکی از مهم ترین عناصر حیات و پایداری شهر در صورت توجه به استانداردهای زیست محیطی و پراکنش مناسب آن در ارتباط با فاکتورهای مختلفی چون جمعیت، تراکم و مساحت، نتیجه بسیار مثبتی بر بهبود کیفیت زندگی و نشاط مردم خواهد داشت. ولی در شرایط حاضر، بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ ایران با معضل کمبود فضای سبز و نیز توزیع نامناسب و عدم پراکنش صحیح آن مواجه می باشند که این وضعیت نارضایتی و نزول تدریجی کیفیت زندگی و سلامت افراد را به دنبال خواهد داشت. شهر قم نیز به عنوان یکی از شهرهای بزرگ ایران، با توجه به رشد فزاینده ی جمعیتی و فیزیکی، نیازمند فضای سبز شهری مطلوب است. از این رو تحلیل و بررسی کاربری فضای سبز و سرانه ی آن در یکی از مناطق پرجمعیت این شهر (منطقه یک) و ارائه ی پیشنهادهای مناسب در راستای ایجاد تعادل در ساختار کالبدی– اجتماعی منطقه مورد مطالعه، به عنوان موضوع پژوهش حاضر، می تواند اهمیت زیادی داشته باشد. در این مسیر، تحقیق حاضر که از نوع کاربردی و بر اساس شیوه ی توصیفی – تحلیلی نگاشته شده است، اقدام به جمع آوری اطلاعات اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی کرده و در عین حال تعداد380پرسشنامه ی کوتاه و مختصر نیز در میان ساکنین منطقه بر اساس مدل کوکران، در ارتباط با سنجش میزان رضایت شهروندان منطقه از عملکرد و وضعیت موجود فضای سبز توزیع نموده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد که وضعیت موجود فضای سبز، پراکنش و توزیع آن در منطقه هیچ سنخیتی با استانداردهای معمول بویژه جمعیت ندارد و ساکنین این منطقه با مشکلات زیادی در این زمینه مواجه می باشند. بطوری که محاسبات صورت گرفته، نشان می دهد که مقدار کمبود فضای سبز منطقه، 8337293 متر مربع می باشد. این عدد گویای وضعیت نامطلوب فضای سبز و پراکنش نامناسب آن بویژه در قسمت های شمال شرقی این منطقه که طبق تصاویر روی نقشه، تقریباً خالی از فضای سبز است، می باشد. در نهایت با شناخت وضعیت فضای سبز منطقه، سرانه ی فضای سبز مناسبی، بر اساس مدل بهرام سلطانی پیشنهاد گردیده است.
تحلیل موانع به کارگیری مدیریت بهینه منابع آب در نظام کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب آبیاری به¬مثابه منبعی ضروری در تولید و فعالیت های معیشتی خانوار مشارکت دارد.
در سال های اخیر، به¬منظور اطمینان از کافی بودن آب برای کشاورزی، مدیریت پایدار نظام آبیاری و برآورده ساختن سایر نیازها، همواره ایجاد ارتباط میان تقاضای مصرف¬کنندگان و
عرضه¬کنندگان آب ضرورت داشته است. در تحقیق حاضر، به¬منظور دستیابی به اهداف مورد نظر، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده می شود و 350 نفر از مولدان در قالب نمونه¬ای از مولدان شش منطقه انتخاب می شوند. بر اساس تحلیل عاملی، موانع موجود در به¬کارگیری مدیریت بهینة منابع آب کشاورزی، به¬ترتیب اهمیت، به چهار گروه اقتصادی و مالی، برنامه ریزی, آموزش و ترویج، و موانع طبیعی دسته¬بندی می شوند. کل واریانس تبیین¬شده از طریق این چهار عامل در عدم به¬کارگیری مدیریت صحیح منابع آب کشاورزی 56/40 درصد است؛ و بقیة واریانس را نیز عوامل دیگری تبیین می¬کنند که در پژوهش حاضر، در دسترس نبودند.
تحلیل علی توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی سکونتگاه های روستایی مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی برنامه های توسعه نواحی روستایی دستیابی به الگویی مناسب برای توزیع سکونتگاه ها، امکانات و فعالیت ها بر اساس ظرفیت های سرزمین است. هدف تحقیق حاضر بررسی توسعه یافتگی و توسعه نیافتگی سکونتگاه های روستایی است. روش تحقیق جهت دستیابی به هدف فوق توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری تحقیق سکونتگاههای روستایی بخش مرکزی شهرستان ارومیه است. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال1390 و واحد آمار جهاد کشاورزی استان بدست آمده است. در این تحقیق جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدلهای تاپسیس برای سطح بندی توسعه روستاها، مدل تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی برای تعیین خوشه های توسعه یافتگی و از مدل تحلیل رگرسیون جهت تحلیل علی توسعه یافتگی روستاها استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان می دهد که حدود 81 و 82 درصد روستاهای بسیار توسعه یافته و توسعه یافته در محدوده کاربری اراضی زراعی آبی مخلوط زراعت و باغ قرار دارد که از این روستاها به ترتیب حدود 68 و 62 درصد این روستاها در شیب صفر تا 2 درصد قرار گرفته است. همچنین از مجموع روستاهای واقع در 5 کیلومتری شهر و شبکه ارتباطی بین شهری، به ترتیب 24 و 15 درصد روستاها بسیار توسعه یافته و توسعه یافته است. در نهایت مدل رگرسیون نیز نشان می دهد که موقعیت روستاها نسبت به شهرها تنها 3 درصد سطح توسعه یافتگی آنها را تبیین می کند.
مقدمه ای بر جغرافیای سکونت در ایران
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و تحلیل کاربری اراضی شهر کازرون با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال افزایش مهاجرت ها و رشد جمعیت شهری در جهان به ویژه در کشورهای در حال توسعه، کاربری اراضی شهری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چرا که می توان با تخصیص صحیح زمین به کاربری های مورد نیاز شهری اهداف اصلی برنامه ریزی شهری یعنی سلامت، زیبایی، آسایش و... را تضمین نمود. در این پژوهش سعی شده است تا ضمن بررسی ویژگی های شهر کازرون، کاربری اراضی این شهر از نظر توزیع فضایی، مکان یابی، سرانه کاربری ها و... مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد و با سرانه های استاندارد متداول در طرح های شهری تطبیق داده شود و با توجه به مشکلات موجود پیشنهادهای اساسی در این زمینه ارایه گردد. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی از روش های تحقیق توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق مشاهده میدانی، مطالعات کتابخانه ای و نقشه 2000/1 و 25000/1 شهر کازرون به دست آمده است. در ادامه با بررسی کمی وضع موجود (1385) کاربری اراضی شهر کازرون مشخص گردید بعضی از کاربری ها مانند کاربری فضای سبز و کاربری حمل و نقل و انبارداری و...، از نظر سرانه دارای کمبود محسوسی می باشند . هم چنین به مشکلاتی مانند توزیع فضایی نامطلوب و عدم رعایت اهداف اصلی برنامه ریزی مانند عدم رعایت سازگاری کاربری ها پی برده شد. بنابراین با توجه به مشکلات موجود و بر اساس آینده نگری جمعیتی برای افق زمانی 1400، مساحت مورد نیاز برای هرکدام از کاربری ها در وضع موجود و سال 1400 برآورد گردیده و با استفاده از مدل های AHP و همپوشانی شاخص ها (Overlay) در محیط GIS، محدوده های مناسب جهت ایجاد کاربری های جدید پیشنهاد شده است.
بررسی عوارض تنفسی ناشی از مواجهه با الیاف آزبست
حوزههای تخصصی:
موقوفات شهر تهران
حوزههای تخصصی:
در این مقاله موقوفات شهر تهران از نظر نحوه و چگونگی پراکندگی در سطح شهر تهران و نوع و تعداد آنها بررسی می شود. برای این هدف سه شیت نقشه : 1. موقوفات مذهبی 2. موقوفات تجاری‘ مسکونی‘ زمین باغ و 3. موقوفات آموزشی‘ درمانی‘ منابع آب و پرورشگاه تهیه شده است. این نقشه ها علاوه بر آنکه توزیع فضایی موقوفات را بر سطح شهر تهران نشان می دهند‘ تعداد و نوع آنها را نیز به تفکیک مشخص می کنند. اطلاعات این نقشه ها توسط نگارنده از پرونده های موقوفات شهر تهران موجود در ادارات اوقاف و امور خیریه شمیران‘ شمال غرب‘ شرق‘ جنوب‘ کنو و شهر ری استخراج شده است. مبحث بعدی نیت وقف و درآمدها و هزینه هاست.
آب و تنش های اجتماعی - سیاسی مطالعه موردی: گناباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق سعی شده است رابطه متغیر منابع آب با تنش های اجتماعی - سیاسی بررسی و ضمن آینده نگری در مورد تعدیل بحران رو به رشد ناشی از آب، راه حل ارایه شود. این مهم با شناخت بهتر ظرفیت های محیط طبیعی و انسانی منطقه گناباد در شرق ایران برنامه ریزی برای پیشرفت اقتصادی - اجتماعی بر اساس این ظرفیت ها، توسعه پایدار را میسر می سازد. فرضیه مهم این تحقیق این است که: بین تغییرات منابع آب و برخی از درگیری های اجتماعی - سیاسی در سطح شهرستان گناباد رابطه وجود دارد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی با استفاده از روش های آماری همبستگی بوده است. در جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای، آماری، داده های موجود در ادارات و سازمان های مربوطه و نیز روش های میدانی، استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که کمبود طبیعی و کاهش تدریجی و روش های کاربری منابع آب از یک طرف و رشد جمعیت از طرف دیگر سبب می شود که سهم سرانه سالانه آب هر فرد ساکن در منطقه به شدت کم شود و رقابت بر سر تصاحب منابع آب شدت بیشتری به خود بگیرد. بنابراین احتمال برخورد افراد، گروه ها و مراکز جمعیتی را با یکدیگر افزایش می دهد.
ارائه ی الگوی بهینه ی گسترش کالبدی- فضایی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات حیاتی قرن بیست و یکم برای دانشمندان شهری در ارتباط با پایداری شهر، نوع فرم شهر(فشردگی یا پراکنش) و حومه نشینی یا نوشهرنشینی است. در واقع حرکتی از شهر ماشینی به سمت شهر آینده (اطلاعات گره ای ترانزیت شهری) و احیاء مجدد شهری است. لذا آگاهی از فرم فضایی و شکل شهر می تواند نقش مهمی در میزان موفقیت برنامه ریزان شهری داشته باشد و به بهبود محیط های شهری کمک شایانی بنماید. هدف این تحقیق شناخت الگوی رشد شهر ارومیه به منظور برنامه ریزی جهت دستیابی به یک الگوی بهینه است.
نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن، طرح های جامع و تفصیلی شهر، همچنین از طریق اسناد، مجلات، کتب مرتبط با موضوع و سازمان های مختلف جمع آوری گردیده است و سپس با استفاده از نرم افزارهای Mat labوExcel در چارچوب مدل های هلدرن، آنتروپی شانون، موران و گری برای شناخت الگوی رشد شهر داده ها تحلیل شده اند. یافته های این تحقیق نشان می دهد که؛ الگوی رشد شهر ارومیه به صورت پراکنده است و این امر موجب ناپایداری زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و در نهایت شکل شهری شده است. با توجه به پیامدهای نامطلوب رشد پراکنده و در راستای دستیابی به توسعه ی پایدار و شکل پایدار شهری به نظر می رسد؛ روش تمرکز غیرمتمرکز (تبدیل شهر تک مرکزی به چندمرکزی بر پایه ی متراکم سازی و افزون سازی فعالیت ها در مراکز فرعی) با تأکید بر اصول و راهبردهای رشد هوشمند شهری بهترین الگو برای گسترش کالبدی – فضایی شهر ارومیه در آینده باشد.
ارزیابی برخی شاخص های ابعاد نابرابری منطقه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابری به عنوان معضل قرن حاضر، بیشترین نگاه ها را معطوف خود ساخته است. گسترش محرومیت، مهاجرت، حاشیه نشینی، افزایش جرم و مانند آنها همگی ناشی از فقر و نابرابری است و این موارد ادله ای محکم در باب ضرورت پرداختن به این مهم هستند. پرداختن به نابرابری توسعه در ابعاد محرومیت، آسیب پذیری و نیازهای اساسی به عنوان یک پدیده عینی در مناطق روستایی مرزی و مرکزی ایران با استفاده از متون علمی، کتب و اسناد مرتبط با حوزه های تحقیق با روشی توصیفی- تحلیلی دستور کار پژوهش است. پژوهش حاضر، با استفاده از روش تصادفی نظام مند، پس از انتخاب 224 دهستان به عنوان نمونه، با استفاده از مدل های ضریب پراکندگی و ضریب جینی، به بررسی روند تغییرات در مقطع 1365 تا 1385 پرداخته است. یافته-های پژوهش نشان می دهد بیشترین نابرابری در ابعاد اجتماعی است و افزایش دسترسی در مرکز خلق فرصت های بیشتر را موجب شده است.
شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر در تغییر کاربری اراضی کشاورزی روستایی (مطالعة موردی: شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از معضلات اساسی در حوزة کشاورزی، تغییر کاربری اراضی است که اخیراً تشدید گردیده است. این مسئله در درازمدت، روند و توازن تولید محصولات کشاورزی را مختل خواهد نمود. دراین زمینه عوامل بسیاری وجود دارد که تمایل به تغییر کاربری اراضی توسط کشاورزان را تحت تأثیر قرار می دهد. دراین راستا هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی عوامل مؤثر در تغییر کاربری اراضی کشاورزی روستایی در شهرستان ساری به عنوان یک قطب کشاورزی است که با مسئلة تغییر کاربری اراضی مواجه است.
روش: تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است و ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی استفاده شده است. جامعة آماری تحقیق حاضر شامل کشاورزانی است که حداقل بخشی از اراضی کشاورزی تحت تملک خود را تغییر کاربری داده-اند (326N=). با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان، نمونة آماری 175 نفر تعیین گردید که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه ای است که روایی آن با کسب نظر از استادان و کارشناسان فن و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (85/0) تأیید گردید. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از تکنیک تحلیل عاملی درقالب نرم افزار SPSS استفاده گردید.
یافته ها: نتایج تحلیل عاملی، 9 عامل را به عنوان مؤلفه های مؤثر در تغییر کاربری اراضی کشاورزی شناسایی نمود که مهم ترین آن ها عبارت اند از: مهیانبودن شرایط اولیة کشت وکار، عامل اقتصادی - اجتماعی، جغرافیایی، مدیریت ریسک و دسترسی نداشتن به نهاده های تولید. 9 عامل شناسایی شده درمجموع، 471/66% از واریانس متغیر تغییر کاربری اراضی کشاورزی را تبیین می کنند.
محدودیت ها: دسترسی به کشاورزان و کسب اطلاعات درراستای اهداف تحقیق، عمده ترین چالش تحقیق حاضر است.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها، ارائه، اجرا و پشتیبانی برنامه ها و طرح های کاربردی - اقتصادی مانند یکپارچه سازی اراضی، صدور مجوز و استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی در مجاور بخش های تولیدی کشاورزی، توجه جدی به مبحث بیمة محصولات کشاورزی و غیره، می تواند درراستای ایجاد تعادل پایدار بین درآمد فعالان بخش کشاورزی و سایر بخش ها، تا حد زیادی انگیزة تغییر کاربری در میان کشاورزان را کم کند یا از بین ببرد.
اصالت و ارزش: شناسایی عواملی که در تسریع فرایند تغییر کاربری نقش دارند، بسیار ضروری است. تاکنون چنین تحقیقی در این منطقة استراتژیک انجام نشده است. نتایج حاصل می تواند راهگشای اتخاذ تصمیمات و اقدامات مسؤولین نهادهای محلی ازجمله جهاد کشاورزی و منابع طبیعی در سامان دهی و حل مسائل مربوط به اراضی کشاورزی گردد؛ به طوری که پیامدهای نهایی آن عاید کشاورزان گردد.
مدیریت بحران آمریکا در مناطق ژئوپلیتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده را می توان به عنوان تنها کشوری به حساب آورد، که به واسطه برتری های مختلف و انگیزه های قوی خود می تواند نقش موثری را در مسایل سیاسی امنیتی و در زمینه بحرانها ایفا کند. نقش امنیتی ایالات متحده در خاورمیانه به جنگ جهانی دوم بر می گردد. سیاستهای منطقه ای ایالات متحده در دوران ریاست جمهوری های مختلف بر مبنای رویاروی با اتحاد جماهیر شوروی سازماندهی می شد. نقش آمریکا در این منطقه از زمان جنگ سرد به بعد فوق العاده مهم شده است. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی فضای امن تری را برای امریکا در جهت کنترل کشمکش های منطقه ای بر مبنای مدیریت بحران فراهم آورده است. افزایش مداخلات آمریکا منجر به پیچیدگی مسایل امنیتی در خاورمیانه شده و این مداخلات نقش ژئوپلیتیکی موثری در سیاست جهانی دارد.مدل مدیریت بحران در آمریکا بر مبنای رویارویی است و نه بر مبنای فرایند دیپلماتیک و مدل تعادل. هدف ایالات متحده از مدیریت بحران در خاورمیانه را نمی توان در جهت برقراری تعادل و پایداری در نظر گرفت. آمریکا شیوه اشغال گری را در جهت مدیریت بحران برگزیده است که این امر خود منجر به ناپایداری ها و درگیری های بیشتری در خاورمیانه شده است.
تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان آذربایجان شرقی (1375)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، در پی تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان آذربایجان شرقی در سال 1375 است. جامعه آماری تحقیق، 14 شهرستان استان را شامل می شود، که براساس 37 شاخص رتبه بندی شده اند. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر این پژوهش «توصیفی - تحلیلی» است. شاخص های مورد بررسی، شامل شاخص های فرهنگی، مسکن، بهداشتی - درمانی، اقتصادی، جمعیتی و زیربنایی بوده و با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی و شاخص ترکیبی توسعه انسانی (HDI)، درجه توسعه یافتگی نواحی محاسبه شده است.
تغییرات اقلیمی و چالشهای ژئوپلیتیکی قطب شمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی پیامدهای ژئوپلیتیکی مهمی را به دنبال دارند. در دهه گذشته مهمترین تغییر اقلیمی گرم شدن کره زمین بوده است. با گرم شدن کره زمین یکی از مناطقی که اهمیت آن افزایش یافته، قطب شمال است. قطب شمال در طول چند دهه گذشته حدود دو برابر بیشتر از بقیه جهان گرم تر شده است و پیش بینی می شود در اواخر دهه 2030 این منطقه عاری از یخ گردد. این تغییرات اقلیمی قطب شمال را به جبهه مرکزی دیدگاه های ژئوپلیتیکی جدید جهان تبدیل کرده و فرصت ها و چالش هایی را ایجاد کرده است. قطب شمال دارای ذخایری عظیمی از منابع طبیعی است و با ذوب یخ ها برای اولین بار در تاریخ مدرن در مقیاس وسیعی دسترسی به این منابع به ویژه هیدروکربن ها امکان پذیر می شود؛ همچنین با کاهش کلاهک یخی، مسیرهای دریایی جدیدی به وجود می آید که با کوتاه کردن مسیرهای دریانوردی، تجارت و ژئوپلیتیک جهانی را تغییر خواهند داد. این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است و نقطه تمرکز آن این مسئله است که در شرایط جدید قطب شمال با چه چالش های ژئوپلیتیکی مواجه است. نتایج تحقیق نشان می دهد قطب شمال با چالش هایی ماننداختلافات ارضی و ادعاهای متداخل بر سر فلات قاره، افزایش نظامی گری در قطب شمال، تمایلات استقلال طلبانه جوامع بومی، اختلافات بر سر نحوه عبور و مرور از گذرگاه های دریایی و ... مواجه است و این چالش ها ناشی از تمایلات قلمروخواهانه کشورهای ساحلی و غیرساحلی و جوامع بومی می باشد.
توسعه منطقه ای در نواحی مرزی شمال غربی ایران : نمونه موردی منطقه آزاد تجاری - صنعتی ارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جغرافیای ایران و نیز امکان سنجی فرصت های اقتصادی قابل سرمایه گذاری در مناطق آزاد این کشور بیانگر آن است که این مناطق می توانند به عنوان منابع اقتصادی کم نظیر و مستعدّ سرمایه گذاری مورد بررسی قرار گیرند. از این رو، در این پژوهش سعی شده با رویکرد توسعة منطقه ای، توان های صنعتی، تجاری و گردشگری منطقة آزاد ارس بازکاوی شود. روش این پژوهش،توصیفی- تحلیلی است. نتایج تحقیق نشان می دهد منطقة آزاد تجاری- صنعتی ارس با توجه موقعیت ژئواستراتژیک، همسایگی با کشورهای C. I. S (کشورهای مستقل مشترک المنافع)، قرارگیری در کریدورهای بین المللی حمل و نقل (6 کریدور) و قرار گرفتن در مسیر جادة ابریشم، نزدیکی به ترکیه به عنوان دروازة اروپا، قابلیت ایجاد ارتباط جاده ای و ریلی بین کشورهای شمالی ایران با حوزة خلیج فارس در کوتاه ترین مسیر، وجود رودخانة ارس به عنوان عامل پیوند دهندة طبیعی، برخورداری از پشتیبانی مادر شهر تبریز، جاذبه های گردشگری و...، و در صورت داشتن برنامة جامع منطقه ای، مستعد توسعة همه جانبة منطقه ای است.
شناخت و تحلیل پیامدهای امنیتی ناشی از حضور اتباع بیگانه افغانی در استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حضور اتباع بیگانه در جامعه ایرانی به عنوان یک پدیده جغرافیایی و اجتماعی دارای پیامدهای امنیتی در ابعاد مختلف می باشد. بیشتر اتباع بیگانه حاضر در یزد از اتباع افغانی می باشند که به دلیل قرابت فرهنگی، زبانی، مذهبی و همجواری با مرزهای شرقی و همچنین وجود امنیت، بازار کار و... به استان یزد مهاجرت کرده اند. این روند پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و جنگ های داخلی افغانستان و حمله آمریکا به این کشور شدت بیشتری به خود گرفته که تأثیرات حضور آنها از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی قابل بررسی می باشد. لذا، باتوجه به موضوع، هدف از این پژوهش شناخت آثار و پیامدهای امنیتی حضور اتباع افغانی بر استان یزد و ارایه راهکارهای مناسب برای مقابله با این پدیده است. بدین ترتیب، بااستفاده از روش داده بنیاد پیامدهای امنیتی ناشی از حضور اتباع افغانی بر امنیت استان یزد در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی، سیاسی– امنیتی احصاءشد. پس از تجزیه وتحلیل داده ها نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که حضور اتباع افغانی می تواند پیامدهای منفی فراوانی بر امنیت استان در ابعاد مختلفی بر جای گذارد که از مهم ترین تبعات آن می توان به اشغال فرصت های شغلی و افزایش نرخ بیکاری، افزایش آسیب ها و ناهنجاری های اجتماعی، ایجاد پدیده حاشیه نشینی و تغییر بافت جمعیتی شهر، استفاده از خدمات آموزشی، بهداشتی، رفاهی، یارانه ای و تحمیل هزینه بر اقتصاد استان، ازدواج های غیرقانونی اتباع افغانی با اتباع ایرانی و تولد فرزندان بی هویت، انتقال بیماری های واگیردار و خطرناک و به خطرانداختن سلامت جامعه، اشاعه تفکرات خشونت طلبی مثل سلفیت جهادی و طالبانیسم، جعل مدارک شناسایی، جاسوسی و... اشاره کرد.
مطالعه وضعیت الگوی زیست جوامع روستایی حاشیه اکوسیستم تالاب براساس الگوی اکوویلج، مورد روستاهای حاشیه تالاب میانکاله و لپوی زاغمرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در خصوص اکوسیستم تالاب الگوی رفتاری و شیوه زیست نامناسب ساکنان حاشیه تالاب ها در بخش های اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی باعث شکل گیری وضعیت نامطلوب و نسبتاً ناپایدار اکوسیستم تالاب شده است. مدل اکوویلج الگویی برای ارتقای زندگی به شیوه های پایدارتر با رفع بی ثباتی های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی از طریق اجرای ساختارها و شیوه های پایدار است. با توجه به اهمیت تالابها و تأثیر آن بر زندگی روستاییان، مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بدنبال آزمون این فرضیه است که «براساس شاخص های الگوی اکوویلج وضعیت روستاهای منطقه مورد مطالعه از جهت الگوی زیست در سطح پایینی قرار دارد» در ابتدا با توجه به تجارب جهانی و نظرات خبرگان 15 شاخص ترکیبی بدست آمد و در روستای حاشیه تالاب میانکاله و لپوی زاغمرز و 360 نفر حجم نمونه مورد آزمون قرار گرفت و برای تجزیه و تحلیل از آزمون آماری t و غیرآماری مدل بارومتری (Barometer) و رادار (Radar) استفاده شد. نتایج نشان می دهد سطح پایداری الگوی زیست براساس الگوی اکوویلج در روستاهای مورد مطالعه پایین و نامطلوب است.