فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
شناسایی رژیم دمایی و پهنه بندی نواحی دمایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با بررسی دمای میانگین ماهانه 338 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی در سرزمین ایران هشت ناحیه دمایی در ایران شناسایی شد و بروش تحلیل خوشه ای فصل بندی مناطق دمایی مشخص شد. با مقایسه دمای میانگین هر ناحیه با میانگین دمای ایران که 18 درجه سلسیوس است هشت ناحیه دمایی نام گذاری شدند. این نواحی دمایی عبارتند از: ناحیه گرم جنوب غربی، سرد دامنه ای، سرد کوهپایه ای، گرم کرانه های خلیج فارس، معتدل دشت سری، معتدل خزری، گرم دشتی و ناحیه سرد کوهستانی که به ترتیب میانگین دمای سالیانه شان 7/24، 6/14، 4/9، 0/27، 2/17، 7/16، 2/20، 1/12 درجه سانتی گراد می باشد. بر طبق نمودارهای خوشه ای هر هشت ناحیه دمایی به لحاظ زمانی از دو فصل دمایی نسبتا متمایز سرد و گرم و فصول گذار تشکیل شده اند.
سنجش میزان رضایتمندی ساکنان از کیفیت سکونتی مسکن مهر مورد شناسی: مهرشهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن یک مقوله چند بخشی است که دارای مفاهیم کمی و کیفی می باشد. یکی از سیاست های مسکن در ایران، سیاست مسکن کم درآمد است که با نام ""مسکن مهر"" شناخته می شود. با توجه به اجرا و تکمیل برخی از فازهای آن، ضروری است با روش های مختلف، میزان موفقیت آن مورد بررسی قرار گیرد. یکی از این روش ها، سنجش میزان رضایتمندی سکونتی در جهت ارزیابی کیفیت سکونتی ساکنان می باشد؛ از این رو در این مقاله با استفاده از روش های آمار توصیفی و مدل هایی همچون آزمون T و رگرسیون خطی، سعی گردیده میزان رضایتمندی ساکنان مسکن مهر شهر زاهدان (محله مهرشهر) در چهار سطح مورد ارزیابی قرار گیرد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که کیفیت محیط شهری مهرشهر زاهدان در تمام سطوح، در سطح پایینی قرار گرفته است. با این حال میزان رضایتمندی از محیط سکونتی، اندکی بیش از رضایتمندی از کیفیت محیط شهری می باشد. ضمناً در بین کلیه زیرشاخص ها، تنها کیفیت دو شاخص خدمات دسترسی و حمل و نقل و همچنین تسهیلات بیرونی بالاتر از میانگین قرار گرفته اند.
امکان سنجی استفاده از الگوی انتقال حقوق توسعه برای حفاظت از اراضی کشاورزی شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از الگوهای کلیشه ای توسعه شهری درایران، تخریب اراضی کشاورزی و باغات اطراف شهر را در پی داشته است. یکی از دلایل اصلی این امر به نقص طرح های جامع و تفضیلی، ضعف مدیریت شهری در کنترل بازار زمین و تغییر کاربری اراضی کشاورزی به کاربریهای دیگر و...بر می گردد. یکی از رویکردهای موجود درزمینه ایجاد تغییر در روند تبدیل کاربری اراضی کشاورزی به دیگر کاربریها و به تبع آن کاهش و مدیریت روند تخریب اراضی کشاورزی ومحافظت از آنها، رویکرد انتقال حقوق توسعه است. ازاین رو، مقاله حاضر به دنبال امکان سنجی استفاده از این رویکرد، در محافظت از اراضی کشاورزی شهر بابلسر می باشد. روش تحقیق مقاله توصیفی- تحلیلی است. پس از بررسی مبانی نظری موضوع و شناخت عرصه پژوهش به تحلیل یافته ها و تدوین رویکرد یکپارچه حق انتقال توسعه (TDR) پرداخته می شود. این رویکرد یکپارچه، با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی ( AHP) جهت تعیین مناطق حفاظت و توسعه و با مدل محاسباتی اختصاصی برنامه TDR جهت تعیین تراکم ساختمانی و نسبت حق توسعه و در نهایت ماتریس دستیابی به اهداف جهت انتخاب گزینه بهینه تحلیل می شود. نتایج یافته ها نشان می دهد که برنامه انتقال حقوق توسعه به دلیل سودآوری بیشتر برای کشاورزان و رشد هوشمندانه شهر و اصلاح روند تخریب اراضی کشاورزی ، در صورت رعایت تراکم ساختمانی پیشنهادی ( 100 درصد) و نسبت حق توسعه ( 25 به 75 ) قابلیت اجرایی برای محافظت از اراضی کشاورزی شهر بابلسر و دیگر شهرهای شمالی کشور را خواهد داشت
نامگذاری کوچه و خیابانها در تهران دیروز و امروز
حوزههای تخصصی:
نقش هنجارهای فردی و اجتماعی در شکل گیری رفتار حامی محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای تحریک رفتار های حامی محیط زیست مردم درک بهتر هنجارهای فردی و جمعی که بر تمایل فرد برای کنش حامی محیط زیست تأثیرگذار است، ضروری است. بنابراین تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که این هنجارها تا چه حد تسهیل کننده رفتار محیط زیستی هستند و تا چه حد می توانند شکاف بین نگرش و رفتار محیط زیستی را کاهش دهند؟ مطالعه حاضر در بین ساکنان مناطق شهری استان مازندران در سال 1394 و با استفاده از روش پیمایشی صورت پذیرفته است. برای تعیین نمونه، از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده و تعداد 467 نفر به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار این تحقیق پرسشنامه بوده و برای سنجش اعتبار و روایی سؤالات، به ترتیب از اعتبار صوری و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد در جامعه مورد مطالعه هنجارهای فردی و جمعی از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند. با این وجود این هنجارها علاوه براین که بر رفتارهای محیط زیستی تأثیرگذار هستند می توانند به کاهش شکاف بین نگرش و رفتار محیط زیستی کمک کنند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که هنجارهای جمعی بیشترین تأثیر را بر رفتار محیط زیستی دارد و پیش بینی کننده قوی تری نسبت به سایر متغیرهاست. در نهایت به تبیین ضعف هنجارها در جامعه مورد مطالعه پرداخته شد.
پهنه بندی اقلیمی استان مرکزی با استفاده از تحلیل عاملی-خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبقه بندی اقلیمی نواحی جغرافیایی از گذشته های دور اذهان اقلیم شناسان را به خود مشغول کرده است، استفاده از چند پارامتر اقلیمی در روش های سنتی به تنهایی نمی تواند گویای واقعیت اقلیم نواحی باشد. بنابراین در سالیان اخیر محققان کوشیده اند با استفاده از غالب پارامترهای مؤثر بر اقلیم و روش های چند متغیره تصویری واقعی از اقلیم نواحی ارائه دهند. هدف این مقاله پهنه بندی اقلیمی استان مرکزی با روش تحلیل عاملی و خوشه ای است. در این روش ها غالب عناصر اقلیمی در تعیین نوع آب و هوای منطقه دخالت داده می شود. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی و خوشه ای پهنه بندی اقلیمی استان مرکزی صورت گرفت. برای بهبود نتایج طبقه بندی اقلیمی از آمار ایستگاه های مجاور تا نیم درجه جغرافیایی فاصله استفاده گردید. برای این امر یک ماتریس ۲۱ در ۲۹ شامل ۲۱ ایستگاه سینوپتیک هوا شناسی و ۲۹ متغیر اقلیمی تشکیل شد به علت تفاوت در مقیاس اندازه گیری متغیر ها از نمره استاندارد داده ها استفاده گردید. بررسی نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که اقلیم منطقه متأثر از ۶ مؤلفه غباری ـ برودتی، بارشی، ابرناکی ـ نمی ، گرمایی، بارشی ـ سرمایشی و ابرناکی ـ تندری است. مؤلفه های یاد شده حدود ۹۰ درصد رفتار آب و هوایی منطقه را تبیین کردند. تحلیل خوشه ای بر روی عوامل یاد شده وجود هفت ناحیه آب و هوایی را در منطقه نشان داد. این نواحی عبارتند از: ناحیه معتدل و نیمه مرطوب غباری، گرم و نیمه خشک، نیمه سرد و نیمه مرطوب غباری، معتدل و نیمه خشک غباری، معتدل نیمه خشک، سرد و نیمه خشک غباری و نیمه سرد مرطوب تندری. واژه های کلیدی: پهنه بندی آب و هوایی، تحلیل خوشه ای، تحلیل عاملی، استان مرکزی
تبیین فلسفه علم جغرافیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه هر رشته علمی بنیادی ترین و مهم ترین موضوع و مسئله آن رشته محسوب می شود. تبیین فلسفه جغرافیا در زمره فلسفه علم قرار دارد که به بیان ماهیت، موضوع، هستی شناسی، معرفت شناسی، روش شناسی و هدف غایی آن می پردازد.مشکلی که نگارنده در بررسی آثار مربوط به فلسفه علم جغرافیا تاکنون ملاحظه نموده است ناشی از این موضوع است که آثار مزبور از این حیث، یا ناقص و نارسا بوده اند و یا به مباحث غیر مرتبط از جمله تاثیر اندیشه های فلسفی در جغرافیا پرداخته و یا فاقد انسجام منطقی بوده اند. از همه مهمتر اینکه جوهر اندیشه و تفکر فلسفی نویسنده اثر در آن ضعیف بوده و یا به حد کفایت نبوده است.فلسفه رشته جغرافیا به مثابه اساسنامه و یا قانون اساسی نظام علمی جغرافیا نقش کانونی ایفا می نماید، و نقش کلیدی را در حیات علمی این رشته بعهده دارد.از اینرو این مقاله فلسفه علم جغرافیا را از منظری دیگر و بطور منسجم و در چارچوب پاسخ به شش پرسش ساختاری فلسفه علم تبیین نموده است.
پردازش مفهوم «قلمرو» از منظر جغرافیای سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلمرو و قلمرومندی بنیاد فلسفه جغرافیای سیاسی هستند. قلمرو به عنوان نمود عینی و فضاییِ برخاسته از حق طبیعی مالکیت و اصل میل به بقاء به رفتار قلمروخواهانه انسان جهت و معنا داده به گونه ای که تفسیر کنش و منش انسان عمدتاً تابعی از خصیصه قلمرومندی بوده است. درون مایه بسیاری از مفاهیم جغرافی سیاسی آگاهانه یا ناآگاهانه در پیوند با چنین ویژگی هایی تعریف و عملیاتی شده است. گستره قلمرو، الزاماً تابع مرزهای سیاسی نیست بلکه به فراخور دامنه آگاهی، کنشگری، تصمیم سازی و نقش-آفرینی انسان و گروه های انسانی شناوراست.داده ها و یافته های مقاله حاضر که ماهیتی بنیادی دارد به روش کتابخانه ای گرد آوری شده است. نتیجه پژوهش گویای آن است که دست کم از دهه 1970 به بعد با جهان شدن فناوری و مردم سالاری ابعاد ذهنی و محتوایی کنشگری انسان در ابعاد مشاهده ناپذیر اما فضاساز اهمیت بیشتر یافته اند که در آینده هم ابعاد بیشتری از قلمرو را بازنمایی خواهند کرد.
استفاده از تصاویر لندست و داده های زمین مغناطیسی در شناسایی خطواره های گسلی و تحلیل خاستگاه آنها در ناحیه لرستان، زاگرس چین خورده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیرپهنه لرستان، در بخش شمال غرب پهنه زاگرس چین خورده قرار دارد. پوشش رسوبی این زیرپهنه به مانند دیگر بخش های کمربند چین خورده ـ رانده زاگرس، تحت تأثیر فعالیت مجدد ساختارهای زیرسطحی در خلال کوهزایی میوسن پسین زاگرس دچار دگرریختی هایی شده است. از مسائل ساختاری در زیرپهنه لرستان، عدم ارتباط برخی تغییرشکل های سطحی با گسل های سطحی است. در این مطالعه، با استفاده از تصاویر لندست ETM+ ، و با توجه به تغییر شکل های سطحی چون انحنا، قطع شدگی و جدایش ساختارها همچون انحنای اثر محوری چین ها، اقدام به شناسایی و به نقشه درآوردن خطواره های گسلی ـ که می توانند مرتبط با فعالیت گسل های زیرسطحی باشند ـ شده است. این خطواره های گسلی علاوه بر دارا بودن روند شمال ـ غرب (مربوط به گسل های راندگی کمربند چین خورده ـ رانده)، دارای دو روند عمومی دیگر شمال ـ شمال غرب با جدایش راستگرد و شمال شرقی با جدایش چپگرد نیز هستند. برای تحلیل منشأ این خطواره ها، از انطباق آنها با داده های زیرسطحی چون زمین لرزه ها و خطواره های مغناطیسی استفاده شده است. انطباق برخی از خطواره های گسلی شناسایی شده با شکستگی های پی سنگی نشانگر پی سنگی بودن آنهاست؛ و بیشترین انطباق ها به خطواره های گسلی که روند شمال ـ شمال غرب دارند مربوط می شود. به علاوه، انطباق سازوکار و روند برخی از زمین لرزه های رخ داده در زیرپهنه لرستان، با این خطواره های گسلی شناسایی شده نیز مؤید پی سنگی بودن آنهاست. اعتقاد بر این است که این خطواره ها در نتیجه فعالیت مجدد گسل های پی سنگی متأثر از همگرایی ورقه عربی با ایران مرکزی ایجاد شده اند. دیگر خطواره های گسلی که با روند شکستگی های پی سنگی هم روند نیستند، حاصل مراتب فعالیت جوان تر گسل های پی سنگی در پوشش رسوبی اند، به گونه ای که وجود سطوح جدایشی در پوشش رسوبی مانع توسعه فعالیت این گسل های پی سنگی در سطح شده است. تمرکز غالب زمین لرزه های رخ داده در زیرپهنه لرستان در محدوده گسله بالارود و پیشانی کوهستان و همروندی روند این گسل ها با گسلش های زمین لرزه ای، نشان از آن دارد که این دو پهنه از پهنه های اساسی پی سنگی در لرستان به شمار می آیند.
بررسی و تحلیل روند اشتغال و بیکاری در شهرستان صحنه طی دوره های (85-1375)
حوزههای تخصصی:
اشتغال نیروی انسانی مهمترین و اساسی ترین هدف برنامه ریزی اقتصادی- اجتماعی هر کشوری را تشکیل می دهد. توسعه زمانی تحقق مییابد که از تمام عوامل و امکانات و منابع تولید کشور استفاده به عمل آید. بیکاری علاوه بر اتلاف منابع انسانی، مسایل و مشکلات متعدد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را به همراه دارد. اتلاف منابع به ویژه بیکاری نیروی انسانی دوره گذر توسعه را به یک دوره فرسایشی بدل می نماید و دامنه فقر را در جامعه گسترش می دهد. در این پژوهش سعی شده با رویکرد توصیفی، تحلیلی و علّی و استفاده از سالنامه آماری استان کرمانشاه و مستندات مرکز آمار کشور، به بررسی، تحلیل و مقایسه روند اشتغال و بیکاری شهرستان صحنه به لحاظ شاخص های جمعیت 10 ساله و بیشتر (سن فعالیت اقتصادی)، جمعیت فعال و غیرفعال، شاغل و بیکار، میزان شاغلین بخش های عمده فعالیت اقتصادی و همچنین شناسایی بخش های پایه و غیرپایه اقتصادی با استفاده از ضریب مکانی طی دو دوره 85-1375 پرداخته شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که نرخ بیکاری در شهرستان صحنه در دوره 1385 نسبت به 1375، حدود 6 درصد و میزان هر یک از شاخص های جمعیت 10 ساله و بیشتر، جمعیت فعال، شاغلان بخش کشاورزی به ترتیب 10 درصد، 11 درصد و 10 درصد افزایش داشته است. در مجموع در دو دوره مورد بررسی، شهرستان صحنه دارای کمترین نرخ بیکاری در میان شهرستان های استان کرمانشاه بوده است. یافته ها همچنین نشان دهنده افزایش ضریب مکانی در بخش کشاورزی و کاهش آن در بخش های صنعت و خدمات در دو دوره مورد بررسی است؛ بنحوی که تنها بخش کشاورزی شهرستان در گروه پایه اقتصادی قرار گرفته و ضریب مکانی بیشتر از 1 را دارد و دو بخش صنعت و خدمات با ضریب مکانی کمتر از 1، در گروه غیرپایه واقع شده اند. استفاده از مثلث ژاکلین بوژوگارنیه و ژرژشابو برای تعیین نقش اقتصادی، کشاورزی را به عنوان عمده ترین فعالیت اقتصادی شهرستان صحنه تعیین نمود.
اولویت بندی راهبردهای توسعه در مناطق روستایی با رویکرد توسعة پایدار (مطالعة موردی: روستاهای ناحیة شمال غرب استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعة پایدار روستایی، فرآیندی است که بر ارتقای همه جانبة حیات روستایی از طریق زمینه سازی و ترغیب فعالیت های هم ساز با قابلیت ها و تنگناهای محیطی تأکید می کند؛ اما دست یابی به این مهم مستلزم اخذ بهترین راهبرد، متناسب با ویژگی های هر ناحیة روستایی است. تحقیق حاضر با هدف تعیین اولویت راهبردهای توسعه در روستاهای ناحیة شمال غرب استان اصفهان صورت گرفته است. روش تحقیق: پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و ابزار آن پرسش نامه است که توسط کارشناسان تکمیل شد. پس از تعیین راهبردهای توسعة پایدار روستایی در ناحیة مورد مطالعه ۱۰ راهبرد به عنوان بهترین گزینه انتخاب شدند. سپس جهت سنجش راهبرد بهینة توسعة پایدار شاخص هایی انتخاب شد. برای این منظور کارشناسان طی سه مرحله شاخص های سنجش راهبرد بهینة توسعة پایدار روستاهای ناحیة مورد مطالعه را در چهار دستة اقتصادی (دارای ۶ زیرمعیار)، اجتماعی (دارای ۵ زیرمعیار)، کالبدی- فضایی (دارای ۴ زیرمعیار)، زیست- محیطی (دارای ۴ زیرمعیار) انتخاب کردند و سپس ضریب تأثیر شاخص ها با تکنیک AHP بررسی و وزن دهی شد. در نهایت، با روش پرومتی راهبرد بهینة توسعة پایدار روستاهای شمال غرب اصفهان انتخاب شد. یافته ها: بررسی های صورت گرفته در این پژوهش نشان داد که از بین شاخص های بررسی شده شاخص ایجاد و گسترش شغل های جدید، شاخص تأسیسات و تجهیزات زیربنایی و نیز شاخص انطباق با استعداد منطقه دارای بیشترین اهمیت است. از سوی دیگر، براساس همین شاخص ها و با توجه به راهبردهای انتخابی کارشناسان، در نهایت معلوم شد که راهبرد برنامه ریزی توسعة توریسم و نیز راهبرد مشارکت مردمی، بالاترین رتبه را در انتخاب بهینه ترین استراتژی توسعة روستایی کسب کرده اند؛ به این معنا که در منطقة مورد مطالعه بهترین راهبرد توسعه، توجه به اصل گردش گری و فراهم کردن زیرساخت های توسعة آن است؛ ضمن آن که بهره-گیری از مشارکت مردم بومی می تواند تحقق توسعة پایدار روستایی ناحیه را فراهم آورد. راهکارهای عملی: در مطالعات و برنامه ریزی نواحی روستایی، شناسایی نیازمندی ها و اولویت بندی آن ها می تواند موفقیت برنامه ها را تضمین کند. از آن جایی که در اغلب برنامه های توسعة روستایی، به تنوع در فعالیت های اقتصادی کمتر توجه شده و اکثراً بر کشاورزی به صورت تک بعدی تأکید می شود و با توجه به این که هر ناحیة روستایی از توان متفاوتی برای توسعه برخوردار است، توجه به تمامی توان مندی های بالقوة روستاها می تواند تا حد زیادی روستاها را از مشکلات متعددی که گریبان گیر آن هستند رهایی بخشد.
پیامدهای تشکیل حکومت ناحیه ای کردستان عراق در کردستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر عوامل خارجی و بیرونی بر مباحث قومی ایران از اوایل قرن بیستم تاکنون از موضوعات مهم حاکمیت و امنیت ملی ایران بوده است. تحولات چند سال اخیر کشور عراق به ویژه تشکیل حکومت ناحیه ای کردستان در شمال آن کشور نیز به دلیل مجاورت با نواحی کردنشین ایران و وجود پیوندهای های متقابل قومی و فرهنگی بین کردهای دو کشور برای ایران حائز اهمیت است. این تحولات بر نواحی کردنشین ایران تاثیرات گوناگونی داشته است. افزایش توجه به فرهنگ و هویت کردی، تبدیل شدن کردستان عراق به عنوان محور و کانون مباحث کردی، ارتقاء سطح مطالبات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی از جمله نمودهای این تأثیرات به شمار می روند. کردهای ایران به دلیل تجانس نژادی و تاریخی و همانندی های فرهنگی و زبانی و میراث مشترک تاریخی با سایر ایرانیان علیرغم توجه به این تحولات و تأثیر پذیری نسبی از آن ها، رفتاری متفاوت با نواحی کردنشین دیگر کشور ها از خود بروز می دهند. نقش تحولات مذکور در افزایش سطح مطالبات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، به شکل گیری روند «واگرایی» در میان کردهای ایران منجر نشده ودر چاچوب الگوی رفتاری «همزیستی مسالمت آمیز» با دیگر ایرانیان البته با جدیت بیشتر در پیگیری و مطالبه حقوق قانونی خود به ویژه ارتقاء سطح توسعه اجتماعی و اقتصادی و افزایش مشارکت در قدرت سیاسی و اهتمام بیشتر به فرهنگ و هویت کردی و... قابل ارزیابی است. با توجه به انطباق بسیاری از مطالبات مطرح شده با قانون اساسی ایران، تأثیرات تحولات مزبور را می توان با درک صحیح این تحولات و اتخاذ تدابیر مناسب یعنی تحقق مطالبات قانونی و مشروع مدیریت نمود.
راهکارهای استفاده از مراسم تاسوعا و عاشورا به عنوان پتانسیل توریسم فرهنگی - مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین های فرهنگی - مذهبی که ریشه در باورها و اعتقادات یک ملت و قوم دارند و امروزه به عنوان یک جاذبه گردشگری فرهنگی شناخته شده و در طی دوران های مختلف به صورت جشن ها و عزاداری ها در میان مردم رایج بوده اند که خیلی از اوقات به صورت اجرای نمایش نیز برگزار می شده است.از آنجا که احیای مراسم سنتی در تمامی کشورهای جهان جهت جذب توریست یکی از راهکارهای توسعه توریسم فرهنگی می باشد لذا معرفی یکی از پرشورترین مراسم عزاداری در کشور ایران که نشان از یک واقعه تاریخی مسلمانان شیعی جهان است، می تواند در این جریان توسعه به نفع توریسم فرهنگی ایران مورد استفاده قرار گیرد. در این تحقیق از روش تحقیق عملی و زمینه یابی استفاده شده است. روش جمع آوری اطلاعات به دو شیوه کتابخانه ای، روش میدانی (پیمایشی) در محدوده مورد مطالعه صورت گرفته است. همچنین در این تحقیق از ابزارهای مشاهده، پرسشنامه و مصاحبه برای جمع آوری و کسب اطلاعات استفاده شده است. در این تحقیق از روش زمینه یابی استفاده شده است. این روش محقق را بر آن می دارد که جهت تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی - تحلیلی و آماری استنباطی - تحلیلی با استفاده از مدل آماری تی استیودنت دو نمونه ای (t دوگروه مستقل) و آزمون tبه مقایسه نظریات کسبه داخل بازار، کسبه محدوده بازار و هیات ها و مسوولان در خصوص مراسم تاسوعا و عاشورا به عنوان پتانسیل توریسم فرهنگی - مذهبی بپردازد. در خصوص پتانسیل مراسم تاسوعا و عاشورا در جذب گردشگر، نتایج تحقیق نشان می دهد که این مراسم از نظر کسبه داخل بازار، کسبه محدوده بازار و هیات ها و مسوولان قابلیت لازم را برای جذب توریست دارا می باشد و برگزاری این مراسم به صورت سنتی و در مکان های بزرگ مذهبی و خاص و همچنین احیای تعزیه می تواند در این راه مفید واقع شود. ذکر این نکته لازم است که 5/3 درصد از کسبه داخل بازار کاملا مخالف اجرای مراسم تاسوعا و عاشورا در داخل بازار می باشند.
ارزیابی الگوپذیری استخوانبندی بافتهای روستایی ایران در طرحهای هادی، براساس مدل فرایند تحلیل سلسلهمراتبی AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیدایش نگرش سیستمی به برنامهریزی و تکامل فرایند برنامهریزی، ارزیابی نیز بهعنوان یکی از ارکان مهم این فرایند مورد توجه و تأکید قرار گرفت. انتظار بر این است که طرحهای هادی روستایی براساس نظمدهی کالبدی و عملکردی منظم روستاها تهیه شوند. مقاله حاضر بر آن است تا الگوپذیری استخوانبندی در بافتهای روستایی در طرحهای هادی روستایی را در 30 روستای منتخب از 30 استان کشور مورد ارزیابی قرار دهد؛ که بدین منظور از مدل فرایند تحلیلی سلسلهمراتبی بهره گرفته شده است. در قالب چارچوب نظری تحقیق، چهار معیار ایجاد، تقویت و تداوم محور اصلی؛ ایجاد شبکهای از مراکز؛ ترکیب عملکردها برای ایجاد وحدت فضایی؛ و تنظیم سلسلهمراتب فضایی، بهعنوان معیارهایی برای ارزیابی استخوانبندی در طرحهای هادی انتخاب گردیدند. زیرمعیارهای ارزیابی نیز عبارت بودهاند: عرض و طول معبر، تجهیز بدنه معبر، تعداد مراکز فرعی، تقویت مرکز اصلی، کاربریهای عمومی در استخوانبندی، میانکنش فضایی عملکردها، تغییر مقیاس از عرصه عمومی به خصوصی و سلسلهمراتب معابر در کل بافت. نتایج بهدست آمده نشان داد که در این طرحها معیار تقویت محور اصلی در وضعیت مناسبی است؛ اما معیار ایجاد مراکز با زیرمعیارهای تعداد مراکز فرعی و تقویت مرکز اصلی، وضعیت نامطلوبی دارد. معیار ترکیب عملکردها با زیرمعیارهای کاربری عمومی در استخوانبندی و میانکنش فضایی عملکردها نیز به لحاظ قرارگیری در مقیاس فاصلهای دارای وضعیت متوسطی است و زمینههای تقویت این معیار نیز اجتنابناپذیر مینماید؛ و معیار سلسلهمراتب فضایی هم در وضعیت بینابین قرار دارد. با توجه به وجود نقاط قوت و ضعف مختلف در فرایند تهیه طرحهای هادی، و برای تقویت زمینههای فرایندی و محتوایی در این زمینه، میتوان مواردی را در جهت بهبود وضعیت حاضر و در مسیر حرکت به سمت وضع مطلوب در نظر گرفت، که این خود در قالب جدول، در نتیجهگیری مقاله ارائه شده است.
بررسی ارتباط شرایط اقلیمی با روند گردشگری سالانه در شهرستان مرودشت
حوزههای تخصصی:
اقلیم عامل مهمی در توسعه بخش گردشگری می باشد، یک اقلیم مناسب می تواند پاسخ های مثبت گردشگران را در پی داشته باشد و گردشگران نیز برنامه سفر خود را با توجه به شرایط اقلیمی و جوی مقصد مورد نظر طرح ریزی می کنند. این تحقیق به منظور بررسی ارتباط بین شرایط آب و هوایی با روند گردشگری در شهرستان مرودشت انجام شده است. برای انجام این تحقیق از داده های هواشناسی ایستگاه سینوپتیک، سد درودزن در یک دوره آماری 18 ساله (1987- 2006)، و همچنین از آمار تعداد بازدید کنندگان مجموعه تاریخی هخامنشی در یک دوره آماری 10 ساله (1376- 1386)، استفاده شده است. روش مورد استفاده در این تحقیق شاخص اقلیمی گردشگری(TCI) بوده است. نتایج این تحقیق نشان داد، که ماه های فصل سرد سال (ژانویه، فوریه، مارس و دسامبر)، به دلیل بارش باران و افت دما شرایط نامطلوبی را برای گردشگری در این شهرستان دارند. و ماه های فصل بهار و پاییز (آوریل، مه، اکتبر و سپتامبر) به دلیل تعدیل شرایط دمایی و عدم بارش باران بهترین شرایط را برای گردشگری دارند. همچنین ماه های ژوئن، ژوییه و آگوست به دلیل گرما دارای شرایط نامطلوب برای گذران اوقات فراغت در این شهرستان می باشد. طبق نتایج این تحقیق بین تعداد بازدید کنندگان از مجموعه تخت جمشید و میانگین دمای هوا، ساعات آفتابی و وزش باد رابطه مستقیم و مثبتی و جود دارد و بین تعداد بازدید کنندگان و بارش باران و رطوبت هوا به دلیل اثر منفی رابطه معکوس و جود دارد و با افزایش بارش و رطوبت، تعداد بازدید کنندگان کاهش پیدا می کند.
الگوی شبکه ای ترسیم نقشه فرهنگی مبتنی بر ارتقا موقعیت ژئوکالچر مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهندسی فرهنگی از ضروریات ارتقای موقعیت ژئوکالچر ایران اسلامی است که مبدع نظریه حکومتی در دنیای معاصر یعنی مردم سالاری دینی بر پایه ولایت فقیه است. مهندسی فرهنگی و نقشه فرهنگی کشور میتواند ارایه کننده الگویی بومی و کارآمد برای تهیه نقشه فرهنگی باشد.کلان شهر تهران به عنوان امالقرای جهان اسلام از جایگاه ویژه ای در زمینه مسایل فرهنگی برخوردار است. در نتیجه تهیه نقشه فرهنگی میتواند به عنوان نقشه راهنما و مبنای اطلاعاتی و ابزار سنجش، جهت های کلی توسعه تهران را به عنوان شهر نمونه اسلامی مشخص و به عنوان راهنمای عمل مدیریت شهری عمل کند.روش تحقیق این پژوهش توصیفی و موردی- زمینهای است و امید میرود که با گسترش مقیاس تحقیق از کلانشهر تهران به سطح کشور و تبدیل گزینه شهروندان به هم میهنان، الگوی مذکور به عنوان الگوی راهبردی تدوین نقشه فرهنگی ایران بر اساس ارزشهای اسلامی به منظور ارتقای موقعیت ژئوکالچر کشورمان تبدیل گردد.در نهایت از مقایسه نتایج آماری آزمون ها با مقادیر استاندارد، فرضیه های تحقیق تایید شد و الگوی شبکه ای جامعه نگر، مناسب طراحی الگوی نقشه فرهنگی شهر تهران برای ارتقای موقعیت ژئوکالچر کشور قرار گرفت
شناسایی و تدوین استراتژی های توسعه گردشگری سلامت (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگرى سلامت از رو به رشدترین بخش های صنعت گردشگرى در جهان است و به صورت یکی از صنایع جذّاب در زمینه های اقتصادی، اشتغال زایی، معرفی فرهنگ ها و حتی ایجاد منافع سیاسی برای کشورها مطرح است. از این رو، هدف این تحقیق، بررسی نقاط قوّت و فرصت های گردشگری سلامت کلان شهر تبریز و ارائه راهبردهای اجرایی برای توسعه آن می باشد. روش تحقیق، توصیفی– تحلیلی با ماهیت کاربردی است که برای جمع آوری اطلاعات از روش مصاحبه و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل استراتژیک SOAR و مدل ANP استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش جمعیت شهر تبریز، گردشگران، مسئولان مرتبط با امور گردشگری، استادان و کارشناسان (حدود ۱۶۰۰۰۰ نفر) است که حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران ۴۰۰ نفر برآورد شد. بر اساس نتایج به دست آمده، شهر تبریز با دارا بودن جاذبه های طبیعی (ظرفیت های مناسب چشمه های درمانی، آب درمانی و لجن درمانی) و همچنین متخصصان و قابلیت مختلف پزشکی و همسایگی با کشورهای مختلف ترکیه، آذربایجان، ارمنستان و ... قابلیت تبدیل به یک نمونه موفق گردشگری به خصوص گردشگری سلامت را داراست. از جمله راهبردهای مؤثر بر توسعه گردشگری سلامت در شهر تبریز نیز تدوین قوانین منسجم برای جذب گردشگری سلامت و سیاست گذاری کلان دولت برای رفع موانع گردشگری درمانی و ارائه تسهیلات بانکی برای بالا بردن کیفیت خدمات و تسهیلات ایجاد هماهنگی بر عناصر تأثیرگذار در سیستم برنامه ریزی گردشگری شهر و اخذ و تسهیل صدور ویزا برای گردشگران ورودی از کشورهای دیگر به ترتیب با امتیاز ۱۴۴۶/۰ و ۱۲۵۶/۰ بر اساس مدل ANP می باشد.