فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۰۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بیشتر مردم برداشت هایی مبهم از جغرافیا دارند. اکثر مردم جغرافیا را دانشی می دانند که صرفآ به بررسی کوه، رود و طبیعت می پردازد. اما از زمانی که جغرافیا به عنوان یک علم و رشته دانشگاهی مطرح شد و در پیشرفت و توسعه مکانها نقش مهمی را بر عهده گرفت، در میان مردم نیز نسبت به دانش جغرافیا تغییرات و دیدگاههای متفاوتی بروز کرد. این رشته علمی دارای دو بعد اصلی یعنی طبیعت و انسان می باشد. این هر دو بعد در مکان ها به طور متقابل بر یکدیگر تاثیر می گذارند و تاثیر می پذیرند. در بعد انسان هر دو جنس هم مردان و هم زنان در تاثیرگذاری و تاثیرپذیری از طبیعت دارای نقش اصلی و مهم می باشند. با توجه به این مهم، نقش جنس و جنسیت در علم جغرافیا مورد تاکید می باشد که این خود باعث شده است یکی از شاخه های علم جغرافیا، به عنوان جغرافیای جنسیت مورد توجه محافل علمی و دانشگاهی قرار بگیرد.
بنابراین با توجه به نقشی که انسان در توسعه و روند آمایش یک مکان جغرافیایی دارد این نقش به صورت نقشی یک جانبه و یک بُعدی در اکثر جوامع نگریسته شده است و زنان به اندازه مردان در دست یابی به مشاغل مهم و تاثیرگذاری در روند برنامه ریزی برای توسعه تاثیر نداشته اند. هر چند که در برخی از کشورها با تفکر لیبرال دموکراسی زنان نقشی چشمگیر پیدا کرده اند ولی در اکثر جوامع این موضوع هنوز کمرنگ می باشد. هدف در این پژوهش بررسی نقش جنسیت و تاثیرگذاری آن در روند پیشرفت و توسعه جوامع می باشد. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته و یافته های تحقیق با بررسی اسناد کتابخانه ای بدست آمده است. سؤال اصلی در این مقاله این است: آیا در توسعه جغرافیایی مکانها به برابری میان دو جنس توجه می شود؟ و فرضیه آن: برابری و عدالت میان دو جنس (مردان و زنان) در جغرافیای مکانها ارزش و اعتباری کمرنگ دارد؛ می باشد.
تحلیلی بر معیارها و شاخص های مکان یابی شهرک های صنعتی با تأکید بر اصول برنامه ریزی فضایی و آمایش سرزمین در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد صنعت به صورت مجتمع، منطقه، ناحیه، قطب یا شهرک صنعتی، پدیده ای است رایج در نواحی شهری، که باید توجه خاصی را در گزینش مکان بهینه این نواحی صرف نمود. از این روی در کشورمان در طی چند دهه اخیر عدم توجه به معیارهای صحیح در مکان گزینی این کاربری، سبب عدم تعادل های فضایی در سطح مناطق شده است. این پژوهش با هدف مطالعه معیارها و عوامل مؤثر در مکان یابی شهرک های صنعتی، به مطالعه و تحلیل این عوامل، مطابق با اصول برنامه ریزی فضایی و آمایش سرزمین در ایران می پردازد. جهت انجام این امر از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده است، اطلاعات مورد نیاز برگرفته از اسناد و منابع مکتوب می باشد. از این روی در گام نخست با مراجعه به منابع مکتوب و کتابخانه ای، شاخص ها و معیارهای مؤثر در مکان یابی شهرک های صنعتی استخراج گردیدند که با توجه به تأکید این پژوهش بر روی برنامه ریزی فضایی و آمایش سرزمین، این معیارها در چهار سطح ملی، منطقه ای، ناحیه ای و محلی طبقه بندی گردیدند. سپس با توجه به برابر نبودن وزن و اهمیت هر معیار اقدام به تعیین وزن آن ها توسط مدل تحلیل شبکه ای (ANP) شد. از نتایج قابل ملاحظه این پژوهش می توان به مواردی همچون مهمتر بودن عوامل و معیارهای طبیعی نسبت به عوامل انسانی و همچنین وزن بیشتر عوامل محلی نسبت به سایر سطوح فضایی و کاهش وزن عوامل با افزایش سطح فضایی از سطح محلی به ملی ذکر نمود.
بررسی نقش طرح های اسکان در توسعه اقتصادی و اجتماعی عشایر، مطالعه موردی: کانون های اسکان استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکان عشایر، یکجانشین شدن عشایری است که درحال کوچ فصلی، از محلی به محل دیگر برای امرار معاش، در تکاپو هستند. میتوان گفت که اسکان گروههای عشایری راهبرد پذیرفته شده جهانی برای حل مشکلات عشایر است. طرح اسکان عشایر از جمله طرح هایی است که قبل و بعد از انقلاب اسلامی در ایران به اجرا درآمده و در هر دوره حساسیت های زیادی به همراه داشته است. لذا بررسی تاثیر اسکان عشایر بر زندگی اقتصادی، اجتماعی و معیشت عشایر از اهمیت بالایی برخوردار است. مقاله حاضر به تغییرات اقتصادی و اجتماعی عشایر قبل و بعد از اسکان در شهرکهای عشایری پاکوه، کلاغ نشین و منصور آباد در استان کهگیلویه و بویراحمد پرداخته است. هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش اجرای طرحهای اسکان عشایر پس از اسکان است. روش شناسی تحقیق توصیفی ـ تحلیلی و روش تحقیق کمی بوده که از ابزار پرسشنامه جهت تحلیل و پردازش داده ها استفاده شد. جامعه نمونه این پژوهش مشتمل بر 80 خانوار بوده که با روش نمونه گیری کوکران انتخاب شده اند. نتایج تحقیق حاکی از تاثیر مثبت اسکان عشایر بر وضعیت اجتماعی آنان است. با این همه تاثیر اقتصادی اسکان عشایر اندک بوده و در عین حال دارایی های عشایر تغییر چندانی نیافته است. همچنین نگرش عشایر نسبت به طرح اسکان مثبت ارزیابی می شود. بعلاوه سطح تولید محصولات کشاورزی و دامی عشایر کاهش یافته و از تعداد دام عشایر پس از اسکان کاسته شده است.
کاربرد شبکه عصبی مصنوعی در مدل سازی توسعه شهری (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل های شبکه عصبی مصنوعی از مدل های اطلاعات محور به شمار می آیند. مدل تبدیل کاربری/ پوشش زمین، از مدل هایی است که شبکه عصبی مصنوعی را با سیستم اطلاعات جغرافیایی مرتبط می سازد و برای مدل سازی توسعه شهری در شهر گرگان در دوره زمانی سال های 2001-1987 از همین مدل استفاده شد. این مدل از 6 برنامه کاربردی که در برنامه MS-DOS اجرا می شود، تشکیل شده است. در این مطالعه، سه گروه از متغیرها شامل متغیرهای بیوفیزیکی، اقتصادی - اجتماعی و کاربری زمین به کار برده شد. ده متغیر موثر بر توسعه شهری از سه گروه مذکور به عنوان نود ورودی و متغیر وابسته تغییرات شهری به عنوان نود خروجی مورد استفاده قرار گرفتند. استفاده از نود مخفی، برای شناسایی ارتباطات غیرخطی در مدل بوده است. انجام مدل در چرخه 3000 دارای کمترین میزان خطای مجذور میانگین مربعات بود؛ لذا از این چرخه برای استخراج مناطق توسعه شهری آینده و حساسیت سنجی مدل استفاده گردید. برای تایید مدل از تصویر احتمال این چرخه استفاده شد که رویکرد آماریRelative Operating Characteristic (ROC) برای آن 0.75 برآورد گردید و باعث تایید مدل در شرایط پیش گفته شد. با استفاده از این تصویر، الگوی توزیع شهری برای سال های 2010، 2020، 2030 و 2040 استخراج گردید. اثر نسبی متغیرها با استفاده از ROC و با روش حذف یک متغیر، و اجرای مدل با متغیرهای باقی مانده و مقایسه با مدل کامل برآورد گردید. برای انجام این کار، 11 شبکه با داده های کامل و داده های بدون یک متغیر ایجاد شد و مراحل آموزش و آزمون برای همه آنها به اجرا درآمد. متغیرهای کاربری زمین های تحت کاشت، تعداد سلول های شهری و کاربری مرتعی دارای بیشترین اثر در دوره زمانی مورد مطالعه بودند؛ و متغیرهای فاصله تا مراکز آموزشی، کاربری جنگل و زمین های بایر کمترین اثر را بر رشد شهری گرگان داشتند؛ به عبارت دیگر، مشخص شد که نوع کاربری منطقه تاثیر زیادی بر توسعه شهری در گرگان دارد.
باب کتاب کرمانشاهان - کردستان (مسعود گلزاری)
حوزههای تخصصی:
تلفیق مدل همپوشانی شاخص های (IO) و تحلیل سلسله مراتبی(AHP) در مکان یابی مراکز آموزشی (نمونه موردی: مدارس راهنمایی شهر کازرون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فضاهای آموزشی یکی از مهمترین کاربری ها در شهرها است و سطوح قابل توجهی از فضای شهر را به خود اختصاص می دهد. با توجه به فعالیت هایی که در این فضاها صورت می گیرد نسبت به سایر کاربری های خدمات شهری از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. شهر کازرون که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت کمبود مدارس راهنمائی و توزیع ناعادلانه آن به شدت احساس میشود. هدف از انجام این تحقیق تعیین مکانهای مناسب و بعد از آن بهترین مکان برای احداث مدارس راهنمائی جدید در شهر کازرون است. روش پژوهش به کار گرفته شده در این مقاله، روش توصیفی- تحلیلی است. برای این منظور از سامانه اطلاعات جغرافیایی ) (GIS ، مدل همپوشانی شاخص ها( IO ) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) استفاده شده است. در این مقاله با بررسی و ارزیابی معیارهای موردنیاز در مکان یابی مدارس راهنمائی و به کارگیری نقشه های 1:2000 شهر کازرون، ابتدا با توجه به معیارهای لازم برای مدلسازی مکانهای مناسب مدارس، نقشه های معیار تهیه و طبقه بندی مجدد ( Reclassification ) روی آنها انجام گرفت و بعد از آن به روش وزن دهی مقایسه زوجی ، که بخشی از روش AHP است ، به هر یک از معیارها وزنی داده شد و با استفاده از مدل تهیه شده، لایه های اطلاعاتی به روش همپوشانی شاخص تلفیق و مناطق مناسب مشخص شد.در انتها نیز با استفاده از فرآیند سلسله مراتبی( AHP )، 6 مکان برای احداث مدارس راهنمائی پیشنهاد گردید. همچنین بین این 6 مکان پیشنهادی، اولویت بندی انجام گرفت.
مدل سازی تغییرکاربری زمین با استفاده از روشهای تصمیم گیری چند معیاره و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهة اخیر با توجه به مسئلة افزایش جمعیت، رشد صنعت، کمبود منابع، استفاده نامطلوب از سرزمین و ... آمایش سرزمین اهمیت زیادی پیدا کرده است. با داشتن سناریوها، اهداف، معیارها و محدودیت های متنوع در مدل سازی آمایش سرزمین، استفاده از روشهای تصمیم گیری چند معیاره مکانی امری ضروری است. هدف از این تحقیق توسعه مدلی مبتنی برGIS و روشهای تصمیم گیری چند معیاره برای ارزیابی و شناخت وضعیت موجود کاربریها و همچنین تغییر کاربریهای دارای مشکل به کاربری مناسب است. در این زمینه، ابتدا مدل مناسبت و سازگاری کاربریها از طریق استفاده از روشهای تصمیم گیری TOPSIS، ELECTRE و SAW و توابع GIS توسعه یافته اند. در مرحلة دوم مناطقی که از لحاظ مناسبت و سازگاری دچار مشکل هستند، با استفاده از مدل تغییر کاربریها که از تلفیق شاخص های مناسبت، سازگاری، دشواری تغییر و سرانه کاربریها توسعه یافته است، به کاربری مناسب تغییر مییابند. این مدل ها علاوه بر شناخت وضعیت موجود منطقه، امکان استفاده در ارزیابی کاربریهای پیشنهادی آینده را در اختیار برنامه ریزان قرار میدهند. تست عملی مدل های توسعه داده شده برای بخشی از استان اصفهان شامل شهرستان های تیران و کرون، نجف آباد و لنجان حاکی از توانایی مدل های مذکور در تعیین میزان تناسب و سازگاری کاربریها و ارائه بهترین کاربری برای واحدهای با کاربری نامطلوب است. نتایج این تحقیق مبین آن است که در تخصیص کاربریها، در نظر گرفتن مناسبت و سازگاری کاربریها به صورت همزمان امری ضروری است.
توربینهای بادی و ارزیابی پتانسیل انرژی باد در ایران
حوزههای تخصصی:
حساب دوگان گراف و کاربردهای آن در GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای حل برخی از مشکلات، یا برای ساده سازی آنالیزها در گراف، می توان تغییراتی را در ساختار آن ایجاد کرد. دوگان گراف یکی از مصادیق این تغییر محسوب می شود. دوگان گراف خطی یکی از انواع تعریف شده دوگان گراف است که برای بیان گراف های دارای گره های وزن دار پیشنهاد شده است. در این مقاله مفهومی به عنوان حساب دوگان گراف خطی، بر مبنای این دوگان گراف معرفی شده است. برای این منظور، دوگان خطی ( ) و دوگان خطی معکوس ( ) معرفی، و نحوه استخراج آنها شرح داده می شود. همچنین نشان داده خواهد شد که این چارچوب می تواند کاربردهای فراوانی داشته باشد. یکی از مهم ترین کاربردهای آن، یافتن دور همیلتونی در گراف است. به عبارت دیگر، با استفاده از تبدیلات بین دوگان گراف و گراف اولیه می توان دورهای همیلتونی را، که تا کنون یافتن آنها در گراف بسیار دشوار بوده است، به دورهای اویلری تبدیل کرد. بدین وسیله حل مسائل بسیار ساده تر خواهد شد. دور همیلتونی کاربردهای فراوانی در حوزه GIS و علوم مرتبط با اطلاعات مکانی دارد. از آن جمله می توان به طراحی مسیر در حمل و نقل، مدیریت بحران، مخابرات و شبکه های آب و برق و گاز اشاره کرد. در این زمینه، نمونه موردی کوچکی که روش ابداعی در این مقاله در آن به اجرا درآمده نیز آورده شده است.
رتبه بندی شهرستان های استان آذربایجان شرقی بر اساس زیرساخت های گردشگری شهری با روش های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در بسیاری از موارد، گردشگری شهری یکی از بخش های سرآغاز توسعه پایدار در شهرهای مناطق در حال توسعه در نظر گرفته شده است و سرآغاز برنامه ریزی صحیح برای دستیابی به گردشگری شهری پایدار، شناخت پتانسیل های نواحی از این منظر است. از جمله پتانسیل های نواحی مختلف در ارتباط با گردشگری شهری می توان به زیرساخت های گردشگری شهری اشاره کرد. بنابراین اهداف پژوهش حاضر در مرتبه اول، رتبه بندی شهرستان های استان آذربایجان شرقی از نظر برخورداری از زیرساخت های گردشگری شهری و در مرتبه دوم، مشخص کردن نحوه توزیع زیرساخت های گردشگری شهری در سطح استان با استفاده ازتکنیکTOPSIS،SAW و ضریب چولگلی پیرسونی است.این پژوهش ازنوع توصیفی تحلیلی بوده و داده های مورد نیاز آن به روش اسنادی جمع آوری شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اولاً شهرستان های تبریز، مراغه و شبستر، سه شهرستان اول و شهرستان های ورزقان، چاراویماق و خداآفرین، سه شهرستان آخر در رتبه بندی شهرستان های استان آذربایجان شرقی بر اساس برخورداری از زیرساخت های گردشگری شهری می باشند. ثانیاً به کارگیری ضریب چولگی پیرسونی نیز نشان می دهد که توزیع زیرساخت های گردشگری شهری در سطح استان آذربایجان شرقی نامتقارن با چولگی مثبت است.
بررسی وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان تحصیلات تکمیلی رشتههای کشاورزی دانشگاه تهران (پردیس کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتغال و بیکاری دانش آموختگان آموزش عالی یکی از مسائل مورد توجه در کشورهای مختلف است. بررسی شاغلین در بخشهای مختلف اقتصادی کشور نشان میدهد که بخش خدمات بیشترین فرصت اشتغال را برای تحصیل کردگان آموزش عالی مهیا کرده است و بخشهای صنعت و کشاورزی در ایجاد شغل موفق عمل ننمودهاند. در همین راستا نیاز به مطالعه در زمینه اشتغال فارغ التحصیلان کشاورزی امری مهم به حساب میآید، به این ترتیب تحقیقی با عنوان "بررسی وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان تحصیلات تکمیلی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران (پردیس کرج)" انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل فارغالتحصیلان تحصیلات تکمیلی دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران (پردیس کرج) از سال 84- 1380 بود. تجزیه و تحلیل با 108 مورد نمونه انجام شد. دادههای به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آمار تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. درصد اشتغال فارغالتحصیلان 4/57% میباشد. نتایج تحقیق نشان میدهد که، بین وضعیت اشتغال و سن و اثربخشی برنامههای درسی رابطه معنیداری وجود دارد و وضعیت تاهل و مقطع تحصیلی آنها بر روی آن تاثیر دارد. همچنین بین نوع اشتغال و سن رابطه معنیداری وجود دارد و جنسیت، وضعیت تاهل، مقطع تحصیلی و نحوه استخدامی بر روی آن تاثیر دارد. مقطع تحصیلی بر روی محل اشتغال تاثیر دارد.
ریز پهنه بندی خطر زلزله شهر سبزوار با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر سبزوار یکی از شهرهای کهن استان خراسان رضوی است که در حال حاضر به عنوان دومین شهر پرجمعیّت استان خراسان رضوی بعد از مشهد شناخته می شود. طیّ دهه ی گذشته شاهد توسعه و گسترش سریع فیزیکی بوده که به ساخت و سازهای بدون ملاحظات ایمنی از نظر حوادث طبیعی از جمله زلزله و صرفاً برای پاسخ گویی به نیازهای سکونتی در کوتاه مدت انجام گرفته منجر گشته است. گسترش و توسعه ی شهر به سمت شمال موجب اشغال عوارض زمین شناسی و ژئومورفولوژی پر خطر مانند گسل ها، تپه های نئوژن، کانون های زلزله، شیب های تند و رسوبات آبرفتی و مخروط افکنه های جدید کواترنری شده است. در این تحقیق ابتدا مهم ترین عوامل مؤثر به عنوان عوامل اصلی تشدید خطر در صورت وقوع زمین لرزه شناسایی گشت، سپس لایه های اطلاعاتی با استفاده از GISساخته شدند که شامل لایه های فاصله از گسل، شیب، توپوگرافی، شیب لایه های زمین، لیتولوژی، کاربری زمین، تراکم جمعیّت و ساختمان، قدمت ساختمان و فاصله از کانون زلزله های تاریخی می باشند. در ادامه عوامل مؤثر به روش AHP وزن دهی گردیدند که نقشه پهنه بندی خطر در پنج گروه خطر بسیار زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم تهیه گردید. نقشه ی پهنه بندی تهیه شده نشان می دهد که در صورت بروز زلزله 11 کیلومتر مربع از وسعت شهر در پهنه خطر بسیار زیاد، 37 کیلومترمربع از وسعت شهر در پهنه خطر زیاد، 49 کیلومتر مربع از وسعت شهر در پهنه خطر متوسط، 60 کیلومترمربع از وسعت شهر در پهنه خطر کم، 59 کیلومتر مربع از وسعت شهر در پهنه خطر خیلی کم قرار می گیرند.
چارچوب های مفهومی و عملیاتی در مدیریت مهاجرت بین المللی مطالعه موردی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله ابتدا در قالب رابطه انسان و محیط و پویایی های مربوط به آن، جغرافیای مهاجرت بین الملی و جا به جایی انسان ها در مقیاس وسیع در دو دهه گذشته را مورد توجه قرار می دهد و اثرات جهانی شدن مهاجرت را مشخص می کند. حدود 175 میلیون مهاجر در دنیا وجود دارد و از هر 35 نفر از جمعیت جهان یک نفر مهاجر می باشد. گستردگی مهاجرت و جهانی شدن آن تمام کشورها را با چالش مدیریت این پدیده روبرو ساخته است و این به نوبه خود باعث پیدایش رشته مدیریت مهاجرت شده است. تمرکز اصلی این پژوهش بر فهم چارچوب های مفهومی و اصول عملی مدیریت مهاجرت می باشد و در این راستا، سه پرسش در این نوشتار مطرح و پاسخ داده می شوند:.1 مبانی نظری فهم پدیده مهاجرت کدامند؟.2 چارچوب های فکری و عملی مدیریت مهاجرت چگونه قابل تبیین می باشند؟.3وضعیت مدیریت مهاجرت در ایران چگونه قابل تحلیل می باشد؟تکیه بر مورد ایران از آن جهت است که کشور ما به طور همزمان کشوری، "مهاجر پذیر"، "مهاجر فرست" و "گذر مهاجرتی" بوده و برای ایران مدیریت مهاجرت امری ضروری بوده و باید با چارچوب های علمی، این پدیده را مدیریت کند.در پاسخ به سوالات فوق، در بحث روش شناسی و مفهومی، دیدگاهی که در این نوشتار پردازش می شود این است که از آنجا که مهاجرت پدیده ای پیچیده و دارای ابعاد گوناگون می باشد، نمی توان با نظریه پردازی های کلان آن را شناخت لذا نظریه های میان برد، به ما در فهم پدیده مهاجرت بیشتر کمک کرده و با ابتکاری میان رشته ای و نه صرفا با تکیه بر نظریه های اقتصادی، می توان ابعاد گوناگون مهاجرت را درک کرد. از این روست که مدیریت مهاجرت به عنوان یک پروژه میان رشته ای و برگرفته از نظریه های میان برد، در سال های اخیر مخصوصا در عرصه بین المللی مهاجرت مطرح شده است و چارچوب های نسبتا مشخصی پیدا کرده است. پیش فرض اصلی مدیریت مهاجرت این است که مهاجرت پروژه ای کنترل پذیر نیست و پروسه ای است که باید مدیریت شود در این نوشتار چهار حوزه اصلی مدیریت مهاجرت "مهاجرت و توسعه"، "تسهیل مهاجرت". "قانونمند کردن مهاجرت" و "مهاجرت اجباری" مورد بررسی قرار گرفته اند.در مدیریت مهاجرت بین المللی و جا به جایی عظیم انسان ها، نقش کنشگران عمده یعنی دولت ها، سازمان های بین الدولی و جوامع ماورا ملی قابل توجه می باشند. چگونگی این نقش ها، در این نوشتار روشن شده و کنش و واکنش های متقابل بین آن ها تحلیل می شوند. توجه خاصی به نقش سازمان بین الملل مهاجرت، برنامه موسوم به ابتکار بردن و کمیسیون جهانی مهاجرت گردیده است و از خلال مرور تحلیلی ادبیات منتشره توسط آن ها، پنج اصل اجماعی مدیریت مهاجرت استنتاج گردیده است. نهایتا این اصول یعنی "اصل افزایش هماهنگی بین ارگان ها"، "اصل انسجام سیاست های مهاجرتی"، "اصل گردآوری اطلاعات و داده های مهاجرتی"، "اصل تقویت همکاری بین المللی" و "اصل به بازی گرفتن تمام بازیگران" به مورد ایران تعمیم داده شده و وضعیت مدیریت جهانی در کشور ما مورد بررسی مفهومی و عملی قرار گرفته است.
ارزیابی پایداری: مفهوم و روش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاردایم پایداری و توسعه پایدار به ویژه در دهه اخیر به محور اصلی مباحث در بسیاری از رشته های علمی تبدیل شده است. به رغم اتفاق نظری که بر روی عناصر اصلی این موضوع وجود دارد لیکن سنجش وضعیت پایداری از چالشهای اساسی بحث محسوب می شود. شاید وجود دیدگاه ها و نظریه های مختلف فکری یکی از دلایل بروز چنین وضعیتی است ولی به نظر می رسد نبود معیارهای مشخص و معین برای تبیین وضعیت پایداری، دلیل قابل قبول تری باشد. از این رو ارایه مشخصه ها و ویژگی های شاخص های ارزیابی پایداری، محور اصلی موضوع مورد بحث در مقاله حاضر را تشکیل می دهد. در ابتدا نظریه های مختلف در مورد ارزیابی و پایداری به طور گذرا مطرح و سپس به اختصار اصول و روشهای ارزیابی پایداری مورد بحث می شود. در ادامه با تاکید بر اصول و اهداف توسعه پایدار و با استفاده از روش اسنادی به طرح معرفهای پایداری می پردازیم. نکته مهمی که به رغم ضرورت، مجال بحث آن در مقاله وجود ندارد، موضوع نسبی بودن مفاهیم و معیارهای پایداری در اجتماعات مختلف انسانی است. آیان می توان با یک سری معرفها و شاخص های معین، مقوله مهمی همچون پایداری را در همه اجتماعات انسانی ارزیابی کرد؟
کانی سازی و اکتشافات ژئوفیزیکی به روش IP/RS و مغناطیس سنجی زمینی در محدوده MA-I و اطراف آن، منطقه اکتشافی مس- طلا پورفیری ماهرآباد، شرق ایران
حوزههای تخصصی:
منطقه اکتشافی ماهرآباد اولین کانی سازی مس- طلا پورفیری شرق ایران است که به طور تفصیلی مطالعه شده است. ارتباط کانی سازی با توده های نفوذی نیمه عمیق عمدتاً مونزونیتی با بافت پورفیری، گسترش آلتراسیون ها و نوع آنها شامل پتاسیک، سرسیتیک- پتاسیک، کوارتز- سرسیت- کربنات- پیریت، کوارتز- کربنات- پیریت، سیلیسی- پروپلیتیک و پروپلیتیک، بافت استوک ورک کانی سازی، مجموعه مینرالی هیپوژن شامل پیریت، کالکوپیریت، بورنیت و مگنتیت و ناهنجاریهای بالای مس و طلا اثبات می کند که کانی سازی از نوع مس- طلا پورفیری است. محدوده MA-I به علت آلتراسیون شدید کوارتز- سرسیت- کربنات- پیریت و تراکم بسیار بالای رگچه های کوارتز- سولفیدی مهمترین بخش کانی سازی منطقه بوده که اطراف آن را آبرفت پوشانده است. برداشتهای IP/RS و مغناطیس سنجی زمینی در محدوده اکتشافی MA-I و دشت اطراف آن انجام شد. حفاری بر روی ناهنجاری شبه مقطع IP به شناسایی کانی سازی سولفیدی در منطقه بسیار وسیعی زیر آبرفت منجر گردید. مطالعات تفصیلی زمین شناسی، آلتراسیون، کانی سازی و ژئوشیمی سطحی و زیرسطحی گسترش کانی سازی پوشیده را در سمت جنوب و غرب محدوده مورد مطالعه تایید می کند. براساس ناهنجاری مغناطیس سنجی زمینی، مرکز سیستم کانی سازی (زون پتاسیک) در جنوب غربی محدوده شناسایی شد. زون آلتراسیون کوارتز- سرسیت-کربنات- پیریت که در اطراف زون پتاسیک واقع شده، دارای پاسخ مغناطیسی بسیار پایین است. برداشتهای IP/RS و مغناطیس سنجی زمینی در وسعت بیشتری نسبت به قبل قویاً توصیه می شود.
کاربرد سنجش حرارتی از دور در مطالعات محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی در فضاهای دوگانه شهری (تبیین ژئوپلیتیکی الگوهای نابرابری در حاشیه کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی به مثابه یک فرآیند محلی، ملی و فراملی بازتاب فضایی عدم تعادلهای موجود در روند سیاستگذاری های ملی و مختصات و مقیاس عملکردی ژئوپلیتیک سرمایه از یکسو و علل و عوامل درون منطقه ای و محلی از سوی دیگر است و حاشیه نشینان با احتساب این موارد در حقیقت بازنده و معلول شرایط اجتناب ناپذیر فوق الذکر هستند که بویژه در کشورهای در حال توسعه، نقطه تلاقی متنهای فضایی روستایی و شهری یعنی نواحی حاشیه را به عنوان مکان ادامه حیات اجتماعی خویش اختیار می کنند.اینان نه حاشیه نشینان بلکه حاشیه راندگان جامعه و محکومین به تحمل آلام و مشتقات زندگی در حاشیه اند که در فرجام تضادهای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، هویتی و حتی انسانی به امید تحقق نسبی آرمان عدالت فضایی، خود را در تقابل و چالش با فرامتن شهری یافته اند. مقاله حاضر مبتنی بر تبیین بنیانهای اصلی نابرابری فضایی و اشارت درون منطقه ای به چالشهای حاکم بر مناسبات متن و حاشیه در کلانشهر مشهد و فراسوی نگرشهای تسکینی و ترحم آمیز یا بالعکس نگرشهای ابزاری و فن محور، در پی صورت بندی و پردازش مفهومی دیگری از حاشیه نشینی و دلایل ناظر بر آن است تا بدین طریق شاید در ایجاد زمینه های لازم برای ساماندهی شرایط نابسامان حاشیه مفید فایده واقع گردد.
بررسی روند تغییرات بارش در زابل
حوزههای تخصصی:
شکل گیری یک سکونتگاه بیش از هر چیز وابسته به وضعیت اقلیمی آن مکان است و اگر سکونتگاهی شکل گرفته است به این دلیل بوده که مردم توانسته اند خود و فعالیت هایشان را با وضعیت اقلیم آن مکان سازش دهند. بارش مهمترین پارامتر اقلیمی در تعیین نوع اقلیم یک منطقه است. به طور معمول برای بیان وضیعت بارش در یک منطقه از میانگین بلندمدت بارش های سالانه و ماهانه استفاده می شود. اگر بارش در یک منطقه کم باشد، ساکنین به نحوی خود را با این کمبود سازش داده اند. اما اگر تغییرپذیری بارش در یک منطقه زیاد باشد و به واقع پراکندگی وقوع بارش زیاد و غیرقابل پیش بینی باشد، آنگاه زندگی بشر به مخاطره می افتد. تغییر در میزان بارندگی در طول زمان از اهمیت زیادی برخوردار است اما آن چیزی که از تغییر در میزان بارش مهمتر است، تغییر در ضریب تغییرپذیری (پراکندگی زمانی) بارش است.
بررسی آمار بارندگی ایستگاه زابل نشان می دهد که طی چهل سال اخیر میانگین بارش سالانه در زابل حدود 61 میلیمتر بوده است، کمترین بارش سالانه مربوط به سال 2001 میلادی با مجموع 2/7 میلیمتر و بیشترین مقدار آن مربوط به سال 2005 با مجموع 5/129 میلیمتر بوده است. در طول این دوره مقدار بارش دارای نوسان بوده و روند صعودی یا نزولی مشخصی نداشته است، اما ضریب تغییرپذیری بارش طی سال های اخیر نسبت به دهه های قبل افزایش یافته است و ادامه این روند می تواند مشکلات فراوانی را برای ساکنین این منطقه ایجاد نماید.
جغرافیای تاریخی قفقاز از منظر مورخان و جغرافی دانان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلمرو جغرافیایی قفقاز با وسعتی حدود پانصد هزار کیلومتر مربع در شمال غربی فلات ایران وآن سوی رودهای کورا و ارس، از مناطق مهم جغرافیای امروز جهان شناخته می شود. اگرچه امروزه این سرزمین دارای حدود و تقسیمات جغرافیایی مشخصی است، اما در متون جغرافیایی و تاریخی متقدم به گونه ای متفاوت معرفی شده است. بررسی تاریخ قفقاز در دوره های مختلف گویای آن است که این سرزمین در آغاز به این نام شهرت نداشته و سپس نیز این نام برای قلمرو امروزی قفقاز به کار نمی رفته است، بلکه به هر بخش از سرزمین قفقاز با نام خاصی اشاره شده که مبتنی بر ویژگی-های قومی یا نام دودمان های فرمانروایی آن بوده است. سرزمین کنونی قفقاز به طور قراردادی به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم می شود که از قفقاز شمالی در پاره ای از آثار مورخان و جغرافیدانان مسلمان ذکری به میان نیامده و آن دسته هم که از آن یاد کرده اند، برای هر منطقه از آن نام خاصی را ذکر نموده اند؛ چنانکه به سرزمین های نزدیک به کوه قفقاز در قفقاز شمالی که خزران سکونت داشتند، سرزمین خزران یا کشور خزر گفته اند. از این رو، بررسی جغرافیای تاریخی قفقاز بر اساس متون جغرافیایی وتاریخی متقدم ضروری به نظر می رسد. بدین روی، این پژوهش بر آن است که جغرافیای تاریخی قفقاز، وجه تسمیه و حدود جغرافیایی این سرزمین را بر پایه متون تاریخی و جغرافیایی سده های نخست تا قرن نهم هجری - که در طی آن بیشترین کتب تاریخی و جغرافیایی تدوین شده است - در اندیشه وآثار مورخان و جغرافیدانان مسلمان، بر پایه روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از اسناد کتابخانه ای بررسی کند.
نقش زمین و مسکن در توسعه فضایی - کالبدی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از نیازهای اساسی در تمام دوران حیات انسان، از مسایل مهم اقتصادی و اجتماعی جوامع مختلف بوده و می باشد. مشکل مسکن را در ایران می توان با بالا رفتن سریع قیمت واحدهای مسکونی و اجاره بها برای آنها، مخصوصا در سطح شهرها احساس نمود. شهر تبریز همانند سایر شهرهای بزرگ کشور از مسایل مختلفی همچون تمرکز بسیار بالای جمعیت، گرانی قیمت زمین و مسکن و افزایش اجاره بها رنج می برد که نه تنها شهر را برای تامین مسکن اقشار میانی و کم درآمد جامعه با مشکل مواجه نموده، بلکه ساخت و سازهای جدید در زمین های اطراف و مجموعه سازی های مختلف در داخل و خارج شهر در توسعه و رشد کالبدی ـ فضایی شهر به طور چشم گیر تاثیر گذار شده اند. بنابراین، بکارگیری سیاست های مناسب مسکن در شهر تبریز جهت رفع کمبودهای فعلی و برآورد نیازهای آینده امری ضروری بوده و از جایگاه بالایی برخوردار می باشد.توسعه فضایی و کالبدی کلانشهرها، تحت تاثیر بازار زمین و مسکن بوده است. طی پنجاه سال گذشته، رشد فزاینده جمعیت، بازار زمین، مسکن و ساختار فضایی شهر را به شدت تغییر داده است. تعداد ساختمان های مسکونی نوساز و یا در حال احداث تابع عواملی چون، قیمت زمین، زیربنا و اجاره بها می باشد. ساختمان های مسکونی سه طبقه یا بیشتر، عمدتا در فضاهایی از شهرها متراکم شده اند که قیمت زمین، مسکن و اجاره بها بیشتر بوده است. شاخص های فضایی ـ کالبدی شهرها به تبع تغییر در قیمت زمین، زیربنا و اجاره بهای واحدهای مسکونی تغییر کرده است.