فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۳۳٬۹۰۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل وضعیت گردشگری روستاهای هدف گردشگری غرب شهرستان مریوان با رویکردی جامع می باشد تا بدین وسیله شناختی جامع از موانع، مشکلات و محدودیت هایی که موجب عدم توسعه و گسترش مطلوب گردشگری در میان روستاهای هدف گردشگری منطقه علی رغم پتانسیل های فراوان گشته اند، حاصل آید و این شناخت همه جانبه وضع موجود، زمینه ساز اتخاذ برنامه های هدفمند جهت رفع موانع و توسعه صنعت گردشگری در میان روستاهای موردمطالعه گردد.
روش تحقیق: تحقیق کمی –کیفی حاضر به لحاظ نوع کاربردی بوده و به لحاظ روش توصیفی -تحلیلی است. داده های حاصل از مشاهده مستقیم و مصاحبه نیمه ساختاریافته با چهار گروه مسئولین، آگاهان روستایی، گردشگران و صاحبان خدمات مرتبط با گردشگری که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی گردآوری شدند، با استفاده از تکنیک تئوری بنیانی تجزیه وتحلیل گردیده است. در مرحله بعدی موانع و مشکلات توسعه گردشگری منطقه شناسایی شدند سپس جهت تأیید و تعمیم نتایج و تهیه مدل نهایی پژوهش پرسشنامه هایی در میان 30 نفر از مسئولین، 261 نفر از ساکنین محلی (فرمول کوکران) و 100 نفر از گردشگران توزیع و داده های حاصله با آزمون های کمی t تک نمونه ای و تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل گردیدند.
یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند که کیفیت پایین خدمات رسانی، امکانات موجود و ضعف در زیرساخت ها، ضعف ساختارهای حمل ونقل، کمبود تبلیغات، اطلاع رسانی و آموزش در کنار معضلات مربوط به جاذبه های منطقه در بخش عرضه، تمایل و انگیزه کم بازدیدکنندگان برای توقف چندروزه در بخش تقاضا و در بخش عوامل خارجی تأثیرگذار، عدم مشارکت مردم و نارسایی هایی که از سوی سازمان های دولتی عنوان شده، مهم ترین موانع و مشکلات پیش روی پویایی روستاهای هدف گردشگری منطقه هستند. تمامی این موانع و محدودیت ها مورد تائید گروه های نمونه قرار گرفته و مدل نهایی پژوهش نشان می دهد که عدم توجه و نظارت مطلوب دولت بیشترین تأثیر را در عدم توسعه و پویایی گردشگری روستاها دارد.
محدودیت ها: در منطقه موردمطالعه هنوز به مفهوم گردشگری به عنوان مجموعه ای متشکل از عناصر و بازیگران مختلف توجه نشده است. همین عامل موجب گردیده که تنها به جنبه هایی از مجموعه گردشگری توجه گردد و سایر عناصر، اجزا و ارتباطات آن ها فراموش شوند که نتیجه این امر هم عدم پویایی و توسعه مطلوب گردشگری در میان روستاهای مورد مطالعه بوده است.
راهکارهای عملی: اتخاذ دیدی سیستمی و همه جانبه نگرانی در مدیریت گردشگری روستاها و تشکیل نهادی واحد مرکب از تمامی مسئولین و نهادهای مرتبط با توسعه روستایی و گردشگری منطقه.
اصالت و ارزش: این مطالعه به دلیل اینکه دارای رویکردی جامع و سیستمی در تحلیل وضعیت گردشگری روستاها بوده است؛ جدید می باشد و محققان دیگر می توانند از روش طی شده و یافته های آن استفاده نمایند.
تحلیل مبانی جغرافیایی قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
قدرت ملی به عنوان مفهومی ژئوپلیتیکی صفت جمعی افراد یک ملت یا ویژگی کلی یک کشور را منعکس می کند که برآیند توانایی ها و مقدورات آن ملت یاکشور محسوب می شود. درباره منشاء و عوامل قدرت ملی صاحب نظران الگوهای مختلفی را پیشنهاد کرده اند که می توان از ترکیب الگوهای مزبور همراه با تعدیلاتی به یک الگوی کلی تر دست یافت که عوامل تولید کننده قدرت ملی را شامل هشت دسته عوامل، سرزمینی ، اقتصادی، سیاسی، علمی– تکنولوژیکی، فرهنگی، اجتماعی، نظامی و فرامرزی می داند (حافظ نیا، 1376 : 64-60). در بین عوامل جغرافیایی تولید کننده قدرت برعواملی نظیر موقعیت جغرافیایی، فضای جغرافیایی، بنیادهای زیستی، منابع زیرزمینی (انرژی و کانی)، جمعیت و ملت تاکید می گردد. هدف از انجام این تحقیق کالبد شکافی عوامل بنیادین قدرت ملی ایران ازمنظر جغرافیا و بررسی وضعیت و چگونگی آن ها می باشد. لذا تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته است. عوامل جغرافیایی مورد نظر در این تحقیق را سه پارامتر عمده یعنی موقعیت جغرافیایی، ثروت های طبیعی و جمعیت ایران تشکیل می دهد. اطلاعات مورد نیاز تحقیق علاوه برمنابع کتابخانه ای از منابع رسمی، اسنادی و گزارش های آماری سازمان های ذیربط تهیه شده اند. این اطلاعات حول هریک ازمحورهای مزبور مورد بررسی ، طبقه بندی و تبیین قرارگرفته و نهایتاً مورد تجزیه و تحلیل واقع شده اند و گزارش تحقیق در پنج جلد تدوین و به کار فرما تحویل گردیده است . نتایج تحقیق نشان می دهد که موقعیت ارتباطی ایران واجد پتانسیل های ترانزیتی خوبی است که در حد بسیار نازلی مورد بهره برداری قرار گرفته است و این موقعیت واجد این نتیجه ژئوپلیتیکی است که بر وا بستگی و پیوند دولتها به ایران و بسط هم گرایی های منطقه ای تاثیر مثبت دارد. موقعیت ژئوپلیتیکی ایران در قرون گذشته تاکنون اسباب جذابیت برای قدرت های جهانی را فراهم کرده و علی رغم پتانسیل قدرت آفرینی، به دلیل ضعف نهاد دولت وحکومت در ایران، بصورت منبع تهدید علیه منافع و استقلال ایران عمل نموده است. موقعیت ژئواستراتژیک در چارچوب استراتژی های نظامی جهانی و منطقه ای جلب توجه نموده و در شرایط ضعف دولت درایران برای آن خطرآفرین می باشد. ثروت های طبیعی ایران بالقوه منشاء قدرت هستند، لکن بنیادهای زیستی ایران دچار فرآیند تخریب و کاهندگی می باشند و تکیه دولت به منابع زیرزمینی (انرژی و کانی) خود نیز در اقتصاد جهانی سبب شده که ابزارهای کنترل فرآیندهای اقتصادی آن خارج از مرزهای کشور باشد. بنابراین ثروت های طبیعی اگر چه فی نفسه منشاء قدرت هستند ولی شیوه های بهره برداری، فرآوری و کاربری آن تاثیر منفی برقدرت ملی ایران داشته است و نهاد حاکمیت را به مدیریت دریافت، توزیع و مصرف درآمدهای حاصل از منابع طبیعی تبدیل نموده است. در بعد جمعیت ، کمیت ایرانیان از لحاظ نظامی و دفاعی منبع قدرت محسوب می شود ولی از لحاظ اقتصادی به دلیل ناتوانی مدیریت ملی از فرآوری وکاربری بهینه آن، نقش منفی را بازی نموده است. ساختار اجتماعی و فضایی ملت ایران نیز تکانف و همبستگی ملی را تاکید نموده و برقدرت ملی تاثیر مثبت دارد.
مقدمه ای بر علت وجودی ایران جدید
حوزههای تخصصی:
علت وجودی کشور مفهومی حساس و احیاء شده در جغرافیای سیاسی است. با وجود پیشینه نظریهای گرانقدر و پرسابقه در این زمینه که به اغلب احتمال از فردریک راتزل آغاز شده است، این مفهوم تا آنجا که به مطالعات موردی و مصداقی مربوط میشود، ضعیف و کم مقدار است. در این پژوهش در راستای غنا بخشیدن به این مفهوم، با مطالعه موردی، تلاش شده است تا ریشه و منشأ تکوین و بویژه تداوم بقای ملی دولت ـ کشور ایران بررسی شود. پاسخ به پرسش علت موجودیت ایران جدید، یعنی دولت ـ کشوری با عمری پانصد ساله و بویژه دلیل استمرار بقای آن با وجود تهدیدهای متراکم و گوناگون، بنای اصلی این تحقیق است.
بررسی شاخص های توسعه پایدار محله ای (مطالعه موردی منطقه 1 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار توسعه ای است که بتواند در بلندمدت بدون اینکه خسارتی به محیط زیست وارد کند تداوم یابد. توسعه شهری پایدار به توازن بین ابعاد مختلف اجتماعی، زیست محیطی شهر و توسعه همزمان آن ها اشاره دارد. شهر یک کل به هم پیوسته از اجزاء مختلف است و محله دارای پیشینه ای طولانی است. یکی از دلایلی که مفهوم محله در برنامه ریزی و طراحی شهری جایگاه مناسبی نیافته، نبود توافق درباره مفهوم محله و ویژگی های آن در میان جامعه علمی، برنامه ریزان و طراحان، دست اندرکاران امور مدیریت شهری و شهروندان است. در این سال های اخیر بیشتر شهرداری های کشور بحث محله محوری و شکل گیری شورایاری محلات را مطرح کرده اند بر این اساس محلات پایدار می توانند متضمن پایداری شهر باشند. هدف این پژوهش بررسی شاخص های توسعه پایدار محله ای و همچنین شناخت ذهنیت مردم از محله که اثر تعاملات بین مفاهیم اجتماعی و مکانی محدوده زندگی در منطقه 1 شهر اصفهان است، می باشد. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی-تحلیلی بوده که با استفاده از مدل رتبه بندی تاپسیس جهت تحلیل شاخص های توسعه پایدار محله ای استفاده شده است. از یافته های این پژوهش می توان به مواردی همچون اینکه محلات منطقه 1 شهر اصفهان از نظر شاخص های توسعه پایدار محله ای متفاوت می باشند، شاخص های پایداری می تواند در ساماندهی محلات شهری اثرگذار باشد، محلات منطقه 1 شهر اصفهان از نظر جمعیت و مساحت تفاوت های قابل ملاحظه ای با یکدیگر دارند و با شناخت مشکلات محلات و بهبود بخشیدن به آن ها و با قوت بخشیدن به شاخص های محله ای می توان به ساماندهی مناطق شهر دست یافت.
نقش سرمایه اجتماعی در توسعه روستایی (مطالعه موردی: منطقه پشت آب سیستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم سرمایه اجتماعی، یک مفهوم فرا رشته ای است که طی پانزده سال اخیر مورد توجه بسیاری از شاخه های علوم انسانی قرار گرفته است. این مفهوم به طورکلی بر روابط میان انسان ها تمرکز دارد. ادبیات سرمایه اجتماعی، تا به حال، علاوه بر طراحی نظری این مفهوم، در پی آن بوده که اهمیت این روابط را به لحاظ تجربی نیز به اثبات برساند. در راستای مطرح شدن مفهوم سرمایه اجتماعی شیوه های برنامه ریزی نیز با رویکرد به مشارکت مردمی و توسعه پایدار با تاکید بر شاخص هایی همچون سنجش سرمایه اجتماعی، پایداری، انعطاف پذیری و مشارکتی بودن شکل گرفته که در آن، هر منطقه در اعمال سیاست های اقتصادی همراه با درنظر گرفتن امتیاز نسبی، دارای آزادی عمل زیادی شده است. یکی از دیدگاه های توسعه که در قالب مفاهیم مطرح شده در «توسعه همه جانبه روستایی» شکل گرفته است. بنابراین، سه شاخص مورد توجه پانتام (اعتماد، مشارکت و شبکه ها) در ارتباط با سنجش سرمایه اجتماعی، در این تحقیق مورد استفاده و سنجش قرار می گیرد. با توجه به نتایج به دست آمده و 78.4 درصد امتیاز میان 106 تا 125، نشان دهنده آن است که میزان سرمایه اجتماعی در نواحی روستایی «پشت آب» زابل در حد متوسطی است. همچنین بالاترین میزان واریانس نیز در بین ابعاد سرمایه اجتماعی، مربوط به بعد شبکه بوده و این موضوع نشان از میزان بالای شبکه و پیوندهای اجتماعی در نواحی روستایی مورد مطالعه دارد. در یک جمع بندی کلی می توان گفت که میان سرمایه اجتماعی و توسعه روستایی، رابطه معناداری وجود داشته و در این رابطه، هر یک از این پارامترها می تواند نقش تاثیرگذاری داشته باشد. از این رو میزان سرمایه اجتماعی متوسط در منطقه مورد مطالعه، در صورت تقویت این سرمایه و بهینه نمودن آن می تواند نقش موثری در توسعه روستایی منطقه پشت آب داشته باشد.
بررسی اجمالی از تاریخ علم جغرافیا از سده ششم تا دوازدهم میلادی (مقارن قرون وسطی)
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخ علم جغرافیا به جهت گستردگی آن در سه مقطع زمانی مورد توجه قرار گرفته است ‘ 1- جغرافیا از قرون ششم قبل از میلاد تا قرون وسطی. 2- جغرافیا در قرون وسطی(مقارن قرون وسطی) 3- جغرافیا از قرون وسطی به بعد. قسمت اول طی مقاله ای در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران در شماره های پیاپی 118و117 سال 1370 به چاپ رسیده. در قسمت دوم ‘ موضوع این مقاله که خلاصه آن از نظر می گذرد بررسی تاریخ جغرافیا از سده ششم تا سده دوازدهم میلادی(مقارن قرون وسطی) می باشد. اقدامات انجام شده در زمینه جغرافیا در این دوره با آنچه که قبل از قرون وسطی انجام شده کاملاً متفاوت است . دراین دوره اثرهای با ارزشی از جغرافیدانان‘سیاحان و کاشفان نواحی جغرافیایی به جای مانده‘در این آثار می بینیم که جغرافیا به عنوان یک علم مطرح شده و به بسیاری از سؤالات پاسخ داده و کاربردی بودن آن در مقاصد سیاسی ‘نظامی‘اقتصادی و اجتماعی از دیگر مشخصه های این دوره است که به منصه ظهور رسیده است . در این مقاله به صورت توالی زمان از قرن ششم به شرح حال دانشمندان جغرافیا و آثار آنها توجه شده و تحلیلهای مختصری هم در آثار آنها به عمل آمده است که البته کافی نیست . نکته دیگری که باید به آن اشاره نمود‘ شکوفایی جغرافیدانان مسلمان در این دوره است که بیش از دیگران در پیشرفت جغرافیا نقش داشته اند. اگرچه در شروع قرون وسطی‘چینی ها‘هندی ها و ژاپنی ها اثرهای باارزشی در جغرافیا به جای گذاشته اند‘ ولی فعالیتهای جغرافیدانان مسلمان از قرن ششم به تدریج شروع می شود و در قرن یازدهم با برآمدن ابوریحان بیرونی به اوج خود می رسد.از اوایل قرن دوازدهم شاهد رکودی در فعالیتهای جغرافیدانان مسلمان هستیم که این رکود با اقدامات چشم گیر جغرافیدانان و کاشفان اروپایی جبران می شود که بررسی آن به بحث در مقاله دیگری(جغرافیا از قرون وسطی به بعد) احاله می شود.
رابطة رشد اقتصادی و آلودگی هوا در ایران با نگاهی بر تأثیر برنامه های توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت محیط زیست و توسعة پایدار، پرداختن به مسائل زیست محیطی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این زمینه بررسی ارتباط میان رشد اقتصادی و کیفیت محیط زیست، نقش مهمی در ترسیم چشم انداز توسعة بهینة اقتصادی در کشور ایفا میکند. به این منظور این مطالعه به بررسی این ارتباط در برنامه های مختلف توسعة کشور پرداخته است. متغیرهای ارائه شده در مدل شامل سرانة انتشار دیاکسیدکربن (به عنوان شاخصی از آلودگی)، تولید ناخالص داخلی سرانة ایران، تعداد خودرو های سواری تولیدی و وارداتی کشور، درجه باز بودن اقتصاد کشور(مجموع صادرات و واردات به تولید ناخالص داخلی)، جمعیت کشور و متغیرهای مجازی برنامه های توسعه اند. نتایج این مطالعه نشان داد که با توجه به آزمون کایدو، در طبقات متغیرهای موجود، انتشار دیاکسیدکربن و آلودگی هوا ارتباط معنیداری داشته اند. همچنین برآورد مدل لگاریتمی گروسمن و کروگر (با تعدیلاتی) نشان داد که رابطة بین درآمد ناخالص داخلی، تعداد خودروهای موجود، میزان جمعیت با انتشار گاز دیاکسیدکربن ارتباط مستقیم داشته و بیشترین کشش مربوط به درآمد ناخالص داخلی بوده است. به طوریکه با افزایش یک درصدی در میزان درآمد ناخالص داخلی، میزان انتشار این گاز 539/5 درصد افزایش خواهد یافت. همچنین رابطة بین درجه بازبودن اقتصادی با انتشار گاز مذکور منفی بوده، به طوریکه با افزایش یکدرصدی در این شاخص، میزان انتشار این گاز 3372/0 درصد کاهش خواهد یافت. در نهایت نتایج نشان داد که برنامة سوم توسعه در بین سایر برنامه ها در کنترل آلودگی موفق تر بوده است و افزایش سالانة کمتری در میزان آلودگی و انتشار گاز دیاکسیدکربن داشته که علت اصلی آن را میتوان در اجرای برنامه هایی نظیر برنامة جامع کاهش آلودگی در هشت شهر بزرگ کشور جست وجو کرد. بنابراین پیشنهاد میشود برنامه های مذکور با کنترل سایر متغیرهای تأثیرگذار، با تأکید بیشتری ادامه یابد.
ساماندهی صنایع بازیافت مواد زاید جامد در شهر مشهد لزوم ایجاد شهرک بازیافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"بحث تفکیک زباله در مبدا و بازیافت مواد با ارزش موجود در زباله شهری و استفاده مجدد از آنها از جهات مختلف بهداشتی، زیست محیطی، اقتصادی، اشتغال زایی و غیره مطرح است. تقریبا در تمامی شهرهای ایران، جداسازی مواد قابل بازیافت به صورت غیررسمی توسط بخش خصوصی رواج دارد. عمده بازیافت مواد زاید در شهر مشهد توسط واحدهای کوچک و غیر مجاز و در اکثر موارد غیر استاندارد انجام می شود. موارد بازیافتی از زباله های شهری عمدتا شامل استفاده مجدد از کاغذ، مقوا و پلاستیک های جدا شده از زباله ها می شود. در شهر مشهد کارگاه ها و صنایع موجود در زمینه بازیافت نیز عمدتا حول محور بازیافت این اجزا فعالیت می کنند. غیر از نان که اکثرا به مصرف خوراک دام می رسد، سایر اجزا با گذراندن یک یا دو پروسه تغییر شکل می یابند که یا به محصول جدید تبدیل شده و یا ماده اولیه کالاهای بازیافتی دیگر می باشند.
علاوه بر آن زباله دزدی و یا جمع آوری و تفکیک غیرقانونی زباله در محل های مختلف از قبیل ایستگاه های انتقال زباله، سطل های زباله در محل ها و مکان های تخلیه برون شهری انجام می شود و مواد مختلف بازیابی می گردند. در این حالت به علت عدم نظارت بر فرآیند جمع آوری نه تنها هیچ سودی متوجه بخش دولتی نمی گردد که زیان های متعدد بهداشتی – زیست محیطی به دنبال خواهد داشت. از آن جمله استفاده نامطلوب و غیربهداشتی از این مواد در کارخانجات و صنایع بازیافتی و نیز ایجاد شغل های کاذب می باشد.
در این مقاله سعی شده است پس از بررسی موارد مختلف در زمینه بازیافت مواد زاید جامد شهر مشهد به منظور کاهش هزینه های خدمات شهری، پیشنهاد صنایع بازیافت مواد زاید برای شهر مشهد و نیز مکان گزینی این صنایع انجام گیرد. این امر علاوه بر کاهش هزینه های حمل و نقل زباله شهر مشهد می تواند در ساماندهی حاشیه شهر و نیز کاهش خسارت های زیست محیطی ناشی از بازیافت غیر اصولی زباله موثر باشد.
در این مقاله هدف عمده تعیین اجزای قابل بازیافت و برآورد میزان هر یک از این اجزا در زباله های شهر مشهد و در واقع شناخت بافت فیزیکی زباله شهر مشهد و نیز تعیین صنایع بازیافت و توجیه فنی و اقتصادی این صنایع در شهر مشهد می باشد.
"
تکمله ای بر مقاله «تعریف، مفهوم و دیدگاهی تازه از جغرافیا»: جغرافیا عبارتست از روابط متقابل انسان، تکنیک، مدیریت و محیط
حوزههای تخصصی:
تحلیل فضایی سطح توسعه یافتگی تهران به تفکیک مناطق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر محصول روابط و مناسبات پیچیدة اقتصادی و اجتماعی است و ناهمگونیهای فضایی آن بازتاب فرایندهای درهمبافتة فرهنگی- اجتماعی و سیاسی- اقتصادی در طی تاریخ در بستر طبیعت بوده است. هدف این مقاله، بررسی چگونگی ناهمگونیهای فضایی بین مناطق 22 گانة کلان شهر تهران است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای شناخت سطوح توسعة مناطق شهر تهران از 31 شاخص در قالب 7 معیار اصلی استفاده شد. با بهره گیری از مدل AHP و نرم افزار EXPERT CHOISE هریک از معیارها و زیرمعیارها دوبهدو با هم مقایسه شد و نسبت به یکدیگر مورد ارزیابی و امتیازدهی قرار گرفت. در نهایت، با روش خوشهبندی سلسله مراتبی مناطق 22 گانة کلان شهر تهران از نظر درجة توسعه یافتگی در چهار سطح توسعهیافته، نسبتاً توسعهیافته، توسعهمتوسط و توسعهنیافته خوشهبندی و در محیط Arc Gis به صورت نقشه نمایش داده شد. نتیجة بررسی شاخص ها نشان می دهد کلان شهر تهران فاقد وحدت کالبدی- اجتماعی بوده و ناهمگونیهای فضایی بین مناطق شمالی و جنوبی آن به عنوان ویژگی اصلی ساختار فضایی کلان شهر تهران همچنان پابرجاست. ادامة روند کنونی چالشی اساسی در راه دست یابی به توسعة پایدار شهری و شهر خوب نه فقط برای تهران، بلکه چالشی در سطح ملی است.
بررسی کارکرد شهرهای کوچک در نظام شهری و توسعه منطقه ای (مطالعه موردی: استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی نقش و کارکرد شهرهای کوچک استان یزد در نظام شهری و توسعه منطقه ای است. روش پژوهش "توصیفی ـ تحلیلی" است که در آن از مدلهای کمی و روش آماری رگرسیون و نرم افزار رایانه ای SPSS استفاده شده است. استان یزد دارای پنج شهر کوچک (50-25 هزار نفر جمعیت) به نام های اردکان، میبد، بافق، مهریز و طبس است که حدود 26 درصد از جمعیت شهری استان را شامل می شوند. برابر بررسی های صورت گرفته از طریق مدل اندازه – مرتبه شهری، در سال 1385، شیب خط قانون اندازه ـ مرتبه شهری از 652/1 – با احتساب شهر های کوچک به 745/1 - بدون احتساب آنها افزایش می یابد. به لحاظ اقتصادی بخش صنعت و خدمات در اکثر شهرهای کوچک به عنوان بخش پایه ای است. که در مراکز شهرها نیز طی سالهای مورد بررسی روند صعودی داشته است. ترسیم خطی معادله رگرسیون در همه شهرهای کوچک استان، بیانگر آن است که بخش کشاورزی در زیر خط رگرسیون، خدمات در روی خط و صنعت در بالای خط قرار گرفته است. این امر اهمیت بخش صنعت را در شهرهای کوچک استان نشان می دهد. این شهرها در نظام شهری استان به لحاظ جمعیتی و اقتصادی تاثیرات مثبتی داشته اند. آنچه که عملکرد این شهرها را در نظام شهری و توسعه منطقه ای کم رنگ نموده است، عدم وجود شهر میانی (250-100 هزار نفر جمعیت) در سلسله مراتب شهری و تمرکز شدید امکانات و خدمات در شهر یزد بوده است. بنابراین، تقویت شهرهای کوچک و تزریق سرمایه به آنها می تواند راهکار مناسبی برای نیل به ساختار فضای متعادل در سطح استان باشد.
تعیین میزان و دامنة فرونشست زمین به کمک روش تداخل سنجی راداری (D-InSAR) در دشت نوق- بهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرونشست پدیده ای مرفولوژیکی است که تحت تأثیر حرکت فرو رو زمین پدید می آید. علت رخداد این پدیده ممکن است متأثر از عوامل طبیعی و انسانی باشد. در ایران به ویژه در محدودة مورد مطالعه، رویداد آن اغلب متوجه فعالیت های انسانی و به ویژه بهره برداری بی رویه از منابع آب زیرزمینی است. محدودة مورد مطالعه در ناحیة بیابانی ایران واقع شده و به سبب خشکی محیط و نبود منابع آب سطحی، حیات و فعالیت های اقتصادی آن به شدت به منابع آب زیر زمینی وابسته است. به این سبب، تمرکز بهره برداری های صنعتی- کشاورزی و آب شرب بر منابع آب دشت، بیلانِ منفی و افت تراز آب زیر زمین را به دنبال داشته است. افت تراز آبی در رسوبات آبرفتی دشت به زایش مسئلة نشست زمین منجر شده است. میزان و دامنة پدیدة نشست به کمک روش های نوین دور سنجی راداری تعیین شده است. بدین منظور، روش تداخل سنجی تفاضلی داده های راداری (D-InSAR) بر روی داده های ماهواره ای در دو باندC و L در بازة زمانی 1384 تا 1389 به کار گرفته شد. یافته های تحقیق مؤید حاکمیت میزان فرونشست با متوسط سالیانه حدود 30 سانتی متر در پهنه ای به گسترة 281 کیلومتر مربع در بخش میانی دشت است. بررسی تغییرات میزان و دامنة نشست در بازه های زمانی فصلی و سالیانه به کمک سری زمانی این تصاویر روشن کرد که به سبب ثابت بودن میزان تأثیر گذاری عوامل ایجابی (فعالیت کشاورزی پسته کاری) در رویداد این پدیده، تغییرات فصلی و سالیانة میزان فرونشست بسیار اندک بوده؛ اما دامنة برخوردار از حداکثر میزان نشست از نواحی میانی و شرقی در فصل های بهار و تابستان به نواحی جنوبی و غربی در فصل های زمستان و پاییز تغییر یافته است. منطبق سازی الگوی فضایی نشست با نواحی زراعی و مسکونی مؤید انطباق کامل نواحی در معرض نشست با عرصه های زراعی است. درحالی که فقط تعداد محدودی از سکونتگاه های بخش شرقی بر روی نواحی در حال نشست قرار دارند. همچنین، مقایسة میزان فرونشست با ارقام تغییرات تراز آبی مستخرج از چاه های پیزومتری نشان می دهد در این دشت هر 3.2 سانتی متر افت تراز آبی قادر است فرونشستی به میزان 1 سانتی متر ایجاد کند.
سنجش و ارزیابی سرزندگی فضاهای عمومی شهری و نقش آن در ارتقای کیفیت زندگی جوانان موردشناسی: خیابان نظر شرقی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها و فضاهای عمومی شهری به مثابه موجودات زنده، نیازمند سرزندگی و نشاط هستند. خلق و ارتقای سرزندگی در یک فضای شهری، مستلزم همسو بودن ویژگی های فضا در پاسخگویی به نیازهای شهروندان و به خصوص جوانان بوده که به نوبه خود می تواند افزایش حضور مستمر و کیفیت زندگی آنها را به دنبال داشته باشد. هدف از این پژوهش ارائه، سنجش و ارزیابی شاخص های سرزندگی فضاهای شهری است. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیلی- توصیفی، مطالعات رفتاری جوانان و شناخت نیازهای آنان، معیارهای سرزندگی فضاهای شهری در ارتباط با کیفیت زندگی جوانان، در چهار سطح دسته بندی و استخراج گردیده است. سپس، بر اساس معیارهای سطح چهارم به طراحی پرسشنامه بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت اقدام گردید. میانه نظری پاسخ ها در این تحقیق عدد سه در نظر گرفته شد. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 101 پرسشنامه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده در بین جوانان در خیابان نظر شرقی شهر اصفهان که یکی از فضاهای سرزنده شهر است، تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS19استفاده شد. روش تحلیل این تحقیق بر مبنای تکنیک تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی استوار بوده است. نتایج نشان از میانگین امتیاز 3.37 سرزندگی خیابان نظر شرقی بوده که بیشتر از میانه نظری است و سرزندگی این خیابان در حد خوب ارزیابی شده است. امتیاز بُعد سرزندگی اقتصادی خیابان نظر شرقی اصفهان با 4.43 بیشتر از امتیاز بُعد سرزندگی اجتماعی (3.14) و سرزندگی محیطی (3) است. با توجه به تحلیل های آماری اهمیت سرزندگی محیطی برای جوانان در خیابان نظر شرقی با 711/. = ß بیشتر از ابعاد سرزندگی اقتصادی و سرزندگی اجتماعی است. نتایج نشان می دهد که وضعیت تحصیلی دارای رابطه معنی داری با سرزندگی درک شده توسط جوانان است؛ به عبارتی با افزایش تحصیلات، درک سرزندگی فضای شهری نیز افزایش یافته است. در پایان با بحث پیرامون نقش سرزندگی فضاهای شهری در کیفیت زندگی جوانان، پیشنهادهایی برای ارتقای کیفیت سرزندگی فضای شهری ارائه گشته است.
بررسی روند تغییرات خط ساحلی با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، مطالعه موردی : ساحل شهرستان بندر دیر، خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی ساحلی به لحاظ فیزیکی و اکولوژیکی تحت تاثیر عامل های طبیعی و انسانی دائماً در حال تغییر هستند. این تغییرات بر روی خط ساحلی و نواحی ساحلی تأثیر گذاشته و در ادامه اثر منفی بر زندگی انسانی، فعالیت های انسانی و ارتباطات دریایی می-گذارد. پایش ناحیه ساحلی، امری مهم در توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست آن است؛ جهت پایش ناحیه ساحلی، استخراج خط ساحلی در زمان های مختلف کاری اساسی است. خط ساحل یکی از مهم ترین عارضه های خطی برروی سطح زمین بوده که طبیعت پویا را نشان می دهد. خطوط ساحلی توسط کمیته داده جغرافیایی بین المللی (IGDC) به عنوان یکی از مهم ترین عارضه های جغرافیایی برروی سطح زمین تعریف شده و از نظر جغرافیایی خط تلاقی ناحیه ساحلی و سطح پهنه آبی است. بر این اساس، تهیه نقشه خط ساحلی و تعیین تغییرات جهت ناوبری ایمن، مدیریت منابع، حفاظت محیط زیست، برنامه ریزی و توسعه پایدار ساحلی ضروری است. محدوده مطالعاتی؛ شهرستان دَیّر یکی از شهرستان های استان بوشهر در جنوب ایران و در ساحل خلیج فارس قرار دارد. گسل ها، شکستگی های دامنه کوه ها و وجود صدف های دریایی در شیارها، حکایت از پایین رفتن سطح آب دریا، حرکات زمین و مدفون شدن مواد آلی با گل های آهکی در ته دریا است. در پژوهش حاضر از تصاویره ماهواره ای لندست TM، ETM و ETM+ سال های 1987، 2000 و 2006 برای پایش تغییرات خط ساحل شهرستان بندر دیر استفاده شده است. جهت بررسی و تعیین تغییرات مکانی خط ساحل منطقه مورد مطالعه، تغییرات مکانی از روی تصاویر سه سال 1987، 2000 و 2006 در 50 نقطه با فاصله های مساوی 3000 متر اندازه گیری شد. تغییرات مکانی خط ساحلی در این 50 نقطه به گونه-ایست که محدوده مطالعاتی از سال 1987 به سال 2000 شاهد پیشروی آب دریا به سمت خشکی و کاهش محدوده ساحلی در تمام نقاط بوده، در سال 2000 به 2006 نیز، ساحل شهرستان با پیشروی آب و کاهش مساحت خشکی ناحیه ساحلی در بیش تر نقاط مواجه بوده است. کم ترین و بیش ترین مقدار جابجایی خط ساحلی از سال 1987 تا سال 2000 به ترتیب 17 و 2829 متر بوده و این مقادیر طی سال های 2000 تا 2006 به ترتیب به 800 و 2 متر است؛ میانگین این تغییرات در دوره اول بررسی 502 و طی دوره دوم 138 متر به دست آمده است.
مدیریت پسماندهای جامد شهری، گامی در راستای توسعه پایدار مطالعه موردی: شهر زنجان
حوزههای تخصصی:
امروزه جمع آوری و دفع پسماندها به طریقی مناسب که باعث کاهش خطرات مربوط به سلامتی انسانها و آسیبهای زیست- محیط گردد؛ حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش ارائه سیمایی از وضعیت پسماندهای جامد شهری از نظر میزان تولید، سرانه، ترکیب فیزیکی و انواع روش های دفع در شهر زنجان است. دادهها با استفاده از روش میدانی و آنالیز وزنی - حجمی نمونه هایی از مواد زاید جامد، در فاصله زمانی پاییز 1387 تا تابستان 1388 از طریق روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی جمع آوری شده است. یافته ها حاکی است شهروندان زنجانی روزانه حدود 270 تن مواد زاید جامد تولید می کنند سرانه هر نفر 77/0 کیلوگرم است که 13/0 کیلوگرم از متوسط سرانه در ایران بیشتر است. بخش عمده پسماندهای شهر زنجان را مواد آلی (حدود 73 درصد) تشکیل می دهد و سهم پسماندهای خشک نسبت به کل پسماند تولیدی در حال افزایش است. راهکارهای اجرایی برای مدیریت پسماندهای جامد شهر زنجان عبارتند از: جداسازی و تفکیک پسماندها در مبدا به دلیل سهولت، نیاز به وقت و هزینه کمتر، آلوده نشدن و تخریب کمتر مواد قابل بازیافت به مراتب از جداسازی در سایر مراحل مدیریت مواد جامد مطلوب تر، کارآمدتر و عملی تر است. ارزش قابل توجه تفکیک پسماند خشک در مبدا و پسماندهای خشک از کل پسماند تولیدی نیز به تولید انرژی از پسماند، به لحاظ زیست محیطی، بهداشتی و اقتصادی از یک سو و لزوم دفن صحیح و بهداشتی و همگامی با سایر کشورهای جهان از سوی دیگر، اتخاذ استراتژی مناسب و برنامههای اجرایی متناسب را برای شهر زنجان تجویز می نماید. بر این اساس دو استراتژی تفکیک و جداسازی پسماندهای جامد در مبدا و استراتژی افزایش میزان پسماند پردازش شده، پیشنهاد میشود.
تاثیر آب و هوا بر ارتکاب جرم مطالعه موردی لارستان
حوزههای تخصصی:
هر فعل یا ترک فعلی که قانونگذار برای آن مجازات تعیین کرده باشد جرم محسوب می شود. عوامل متعددی همانند فقر اقتصادی، بیکاری، بی سوادی، عدم تفریحات سالم بر ارتکاب جرم اثرگذار است. یکی از این عوامل نیز تغییرات آب و هوایی است که زمینه وقوع جرایم را تسهیل می نماید.
این مقاله با هدف شناسایی تاثیر عوامل آب و هوایی بر ارتکاب جرم در منطقه لارستان صورت گرفته است. در این مورد چهار جرم سرقت، تصادف، ایراد ضرب و جرح و رابطه نامشروع انتخاب و آمار جرایم مذکور در سال های 1384 الی 1386 و سال 1388 از بین پرونده های موجود در دادگاه عمومی و انقلاب لارستان استخراج شد و سپس درصد ارتکاب جرایم مذکور در هر یک از فصول سال با استفاده از نرم افزار آماری Spss تعیین گردید. سپس میانگین ارتکاب هر جرم در فصول مختلف در چهار سال مشخص شد.
نتایج نشان داد که تغییرات آب و هوایی تاثیر به سزایی در ارتکاب جرایم دارد که افزایش 6.84 درصدی جرم تصادف در فصل زمستان نسبت به تابستان تاییدی بر این مطلب است
ارزیابی تناسب اراضی شهری به روش Fuzzy AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تناسب اراضی شهری، مستلزم توجه ویژه به ارتباط و وابستگی کاربریها و تأثیر عملکرد هر کاربری بر دیگر کاربریهاست. روش های مبتنی بر سامانه اطلاعات مکانی و تصمیم سازی چندمعیاره، ابزارهای سودمندی برای این منظور به شمار میآیند. از آنجا که پرداختن به موضوع مذکور نیازمند مشارکت افراد با دیدگاه ها و سلایق گوناگون است، ارزیابی تناسب اراضی شهری نیز دارای ماهیت تصمیم سازی گروهی است. در پژوهش حاضر با تلفیق قابلیت های GIS و تکنیک های تصمیم سازی گروهی چندمعیارة فازی، روشی به منظور ارزیابی تناسب اراضی شهری برای کاربریهای خدماتی مورد نیاز شهروندان ارائه شده است. در روش به کار گرفته شده، فرایند کلی ارزیابی تناسب کاربری زمین به روش Fuzzy AHP شامل انتخاب معیارهای مؤثر، تعیین میزان اهمیت و وزن هر معیار، تهیه و تولید نقشه های معیار در محیط GIS و در نهایت تلفیق نقشه های معیار و محاسبه مقدار تناسب هر قطعه زمین برای کاربری تعیین شده، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نتایج مدل در محدوده مطالعه موردی در منطقه 6 شهرداری اصفهان، مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج این مدل سازی، توانایی کافی روش Fuzzy AHP و GIS را در ارزیابی تناسب زمین شهری با دیدگاه تصمیم سازی گروهی نشان میدهد. مقایسه نتایج حاصل از مدل Fuzzy AHP با نتایج روش مرسوم مبتنی بر جمع بندی نظرهای کارشناسی در 15 قطعه زمین منتخب برای تخصیص چهار کاربری (کتابخانه، درمانگاه، ورزشگاه و مدرسه راهنمایی)، نشان میدهد که در قطعات به اولویت تخصیص اول تا سوم برای هر چهار کاربری مورد نظر تحقیق، تطابق کامل وجود دارد.
بررسی کیفیت کالبدی و کارکردی مبادی ورودی شهری نمونه مورد مطالعه: شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبادی ورودی به عنوان یکی از اصلی ترین اجزای ساختار کالبدی و فضایی شهر، علی-رغم اهمیتی که به لحاظ کالبدی، کارکردی و زیبایی شناسی دارد با جانمایی کاربری های ناهمگن و ناسازگار به فضایی با ساختاری منفصل، فاقد هویت و مغشوش مبدل شده است. بدین ترتیب فضای ورودی بسیاری از شهرهای کشور با اُفت شدید کیفیت کارکردی و کالبدی روبروست و این امر آسیب های جدی به سیما و هویت شهرها واردکرده است. هدف این مقاله بررسی کیفیت کالبدی و کارکردی مبادی ورودی شهر بابلسر به عنوان یک شهر توریستی و دانشگاهی است. بدین منظور از روش های توصیفی و تحلیلی با استناد به معیارها و شاخص-های مربوطه استفاده شده است.
مجموعه معیارهای تحقیق در زمینه ی انواع کاربری ها، عناصر و اجزای معبر اصلی، اطلاع-رسانی شهری و کیفیت کالبدی و نمای ساختمان های مجاور می باشد. نتایج نشان می دهد کیفیت کالبدی و کارکردی محدوده ی مورد مطالعه براساس مجموعه شاخص های تحقیق در سطح نازلی است و در صورت بی توجهی به سیما و هویت شهر آسیب خواهد رساند.
جداسازی ابر از برف در تصاویر MODIS، با استفاده از الگوریتم Snow Map و الگوریتم ماسک ابر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوشش برف حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از سطح نیم کره شمالی را تشکیل می دهد و بنابراین به خاطر آلبدوی بالا و رسانش گرمایی پایین تأثیر عمده ای در بیلان انرژی زمین دارد. همچنین قسمت اعظم ذخایر آبی مورد استفاده انسان از پوشش برف، به ویژه در مناطق کوهستانی جهان، تأمین می شود. از جمله محدودیت های نقشه های برفی که از باندهای مرئی و مادون قرمز حرارتی استفاده می کند تاریکی ابر است و شناسایی ابرها به دو دلیل لازم است: یکی برای نشان دادن مناطقی که ابر سطح شان را می پوشاند، و دیگری به منظور جلوگیری از خطاهایی که به دلیل شناسایی نادرست ابر به عنوان برف به وجود می آید.
در این مطالعه تصاویر سنجنده MODIS به دلیل قدرت تفکیک مکانی مناسب در برف سنجی، بازنگری زمانی سریع و تعداد زیاد باندهای طیفی مورد استفاده قرار گرفت. منطقه مورد مطالعه محدوده البرز مرکزی و دارای چندین ایستگاه برف سنجی است. با بررسی الگوریتم های مختلف تعیین سطح برف، سرانجام الگوریتم Snow Map بر تصاویر اعمال شد. با توجه به اینکه محدودیت اصلی در الگوریتم Snow Map، عدم توانایی آن در جداسازی برخی ابرهاست، برای رفع این مشکل الگوریتم ماسک ابر لیبرال بر تصاویر اعمال شد و نتایج آن با تصاویر حاصل از اعمال الگوریتم Snow Map بدون ماسک ابر لیبرال با استناد بر داده های ایستگاه های برف سنجی و کمک پارامتر ارتفاع مقایسه گردید. نتایج نشان می دهد که الگوریت Snow Map توانایی جداسازی ابرهای ارتفاع بالا و ابرهای دارای ذرات یخ را ندارد و آنها را به عنوان برف طبقه بندی می کند. بررسی ها نشان می دهد زمانی که ماسک ابر لیبرال استفاده شود، دقت الگوریتم Snow Map در مقایسه با زمانی که ماسک ابر جدید استفاده نمی شود 10 درصد افزایش می یابد و از طبقه بندی برخی ابرها در کلاس برف جلوگیری می کند.
بررسی انتخاب مکان گذران اوقات فراغت سالمندان با تأکید بر عوامل فردی (مطالعه موردی مناطق 3 و 5 اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت از موضوعات مهم در علوم انسانی و اجتماعی است که تعاریف متعددی برای آن بیان شده است. فراغت مقوله ای نیست که ماحصل عصر حاضر باشد، بلکه از زمان انسان های اولیه، خود را به شکل تفریح و سرگرمی نشان می داده است. اوقات فراغت دارای کارکردهای خاصی است که مانند تعاریف متفاوتی که از آن بیان شده، برحسب این که از دیدگاه جامعه شناسان مطرح گردد و یا از دیدگاه جغرافیدانان دارای ویژگی خاص خود است. هدف این پژوهش، به دست آوردن شناخت و آگاهی از خصوصیات و ویژگی های جامعه سالمندان و بررسی تأثیر خصوصیات فردی و اقتصادی جامعه مورد نظر در انتخاب نوع مکان جهت گذران اوقات فراغت است. در پژوهش حاضر سعی شده است به وجود یا عدم وجود تأثیر عوامل فردی مانند سن، جنسیت، میزان تحصیلات و وضعیت تأهل و عوامل اقتصادی مانند میزان درآمد، نوع شغل سابق و نوع منزل محل سکونت در انتخاب نوع مکان جهت گذران اوقات فراغت سالمندان پرداخته شود. این تحقیق از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری مورد بررسی، سالمندان مناطق 3 و 5 شهر اصفهان هستند. حجم نمونه جهت توزیع پرسشنامه از روش کوکران و بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 و به تفکیک مناطق شهری جدید اصفهان (14 منطقه)، به دست آمد. برای بررسی تأثیر عوامل شخصی و اقتصادی در انتخاب مکان گذران اوقات فراغت سالمندان از توزیع پرسشنامه در بین سالمندان دو منطقه استفاده و در نهایت از آزمون همبستگی پیرسن، آزمون ( U ) و آزمون ( H ) در نرم افزار SPSS اسنفاده گردید. با عنایت به نتایج حاصل از پژوهش، تأثیر متغیرهای سن، میزان تحصیلات، نوع شغل پیش از دوران سالمندی و میزان درآمد به صورت کامل در انتخاب نوع مکان جهت گذران اوقات فراغت از سوی سالمندان دو منطقه تأیید و متغیر وضعیت تأهل به صورت کامل رد و متغیر جنسیت و نوع منزل محل سکونت به ترتیب در انتخاب مکان های فرهنگی و ورزشی تأثیری نداشته است.