فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴٬۳۲۱ تا ۲۴٬۳۴۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲۲
111 - 133
حوزههای تخصصی:
به دلیل پیچیدگی های پردازش فریم برای تعیین موقعیت و تهیه نقشه در الگوریتم های ماشین بینایی و فتوگرامتری، روش های انتخاب فریم های کلیدی به منظور افزایش کارایی الگوریتم ها معرفی شدند که در عین حفظ دقت و استحکام الگوریتم، حجم پردازش ها را کاهش می دهند. یکی از معروف ترین الگوریتم های تعیین موقعیت و تهیه نقشه هم زمان مبتنی بر تصویر (ویژ و ال اسلم)، الگوریتم ORB-SLAM3 [1] است. انتخاب فریم کلیدی در این الگوریتم و سایر الگوریتم های این حوزه وابسته به حد آستانه های ابتکاری است. در این مقاله یک روش هندسی و بر پایه اصول طراحی شبکه تصویربرداری در فتوگرامتری به منظور انتخاب فریم های کلیدی در بهبود الگوریتم ORB-SLAM3 پیشنهاد شده است. در این روش، حد آستانه های ابتکاری با اصول فتوگرامتری جایگزین شده است که علاوه بر استحکام الگوریتم، کیفیت ابر نقطه حاصل از فریم های کلیدی را تضمین می کند. در روش پیشنهادی، ابتدا یک حد آستانه انطباقی در مورد مجاز بودن تعداد نقاطی که ناحیه مخروطی خط دید آن ها در یک مخروط چهار ناحیه ای تشکیل شده بر روی هر نقطه، تغییر کرده است، تصمیم می گیرد. سپس با تشکیل یک شبکه ۳ در ۳ در هر فریم و شمارش نقاط مؤثر در هر سلول این شبکه، معیار تعادل مرکز ثقل ( ECOG ) [2] در مورد مناسب بودن توزیع نقاط داخل این فریم تصمیم می گیرد. از طرف دیگر سنسور اینرسی [3] ( IMU ) در صورت مشاهده تغییرات شدید شتاب حرکت، مستقل از دوربین اقدام به اخذ فریم کلیدی می کند. به منظور ارزیابی روش پیشنهادشده، آزمایش های وسیعی روی داده [4] EuRoC در حالت تک دوربینه و دو دوربین انجام شده است. ارزیابی های کیفی و کمی با مقایسه مسیر ردیابی شده هر الگوریتم با مسیر مرجع، مقایسه ابر نقطه تشکیل شده از فریم های کلیدی و مقایسه مقدار خطای مطلق مسیر حرکت [5] ( ATE ) انجام شده است. همچنین زمان اجرای هر الگوریتم برای تمامی دنباله تصاویر داده EuRoC ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهد، الگوریتم پیشنهادی در حالت دو دوربین 18.1 % و در حالت تک دوربینه 20.4 % دقت تعیین موقعیت ORB-SLAM3 را بهبود داده و علاوه بر این ابر نقطه متراکم تری تولید کرده است.
نقش توسعه کسب وکار محلی در افزایش اشتغال مناطق حاشیه نشین شهرک سعدی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلاتی که امروزه گریبان گیر بیشتر شهرهای جهان است ظهور و شکل گیری پدیده حاشیه نشینی است. محقق در صدد است تا نقش توسعه کسب و کار محلی در افزایش اشتغال مناطق حاشیه نشین شهرک سعدی شیراز را بررسی نماید. نوع تحقیق توصیفی علی و معلولی است. روش تحقیق میدانی و جامعه آماری شامل همه ی شهروندان ساکن در منطقه حاشیه نشین شهرک سعدی در طول بازه های زمانی مختلف می باشد. حجم نمونه پس از بررسی و مطالعات اولیه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شد که به صورت غیر تصادفی هدفمند و شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی بود. پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ معادل 86/0 می باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که نقش توسعه کسب و کار محلی در افزایش اشتغال مناطق حاشیه نشین شهرک سعدی شیراز قابل تبیین است یعنی با توسعه کسب و کار محلی افزایش اشتغال اتفاق خواهد افتاد. همچنین می توان نتیجه گرفت با توجه به میانگین رتبه ای مولفه های درونی عوامل حمایتی – ترغیبی، زیر ساختی، تامین مالی این عوامل نسبت به یکدیگر دارای اولویت های متفاوتی بوده و هر کدام به نحوی اثر دارند. پیشنهاد می شود با ﺑﻪ رﺳﻤیﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻦ ﺣﻘ ﻮق ﺷ ﻬﺮوﻧﺪی ﺳ ﺎکﻨﺎن ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺣﺎﺷ یﻪ ﻧﺸ یﻦ منطقه سعدی در ﺑﺮﻧﺎﻣ ﻪ ری ﺰی ﻫ ﺎی ﻣﺨﺘﻠ ﻒ اﻗﺘﺼﺎدی، اﺟﺘﻤﺎﻋی و کﺎﻟبدی و ﺗ ﺄﻣیﻦ اﻋﺘﺒ ﺎر ﻣ ﺎﻟی و ﭘﺮداﺧﺖ ﺗﺴ ﻬیﻼت و وام ﺑ ﺮای افزایش اشتغال و ﺑﻪ رﺳﻤیﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻦ اوﻟﻮیﺖ ﻫﺎ ی ﮔﺮوﻫ ﻬﺎی بیکار و کﻢ درآﻣﺪ در ﻧﻈﺎم ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ریﺰی استان فارس؛ اقدام کرد .
تغییرات جمعیتی و تحولات معیشتی بهره برداران مرتعی در ایران با تاکید بر قلمرو عشایری، بازفت، استان چهارمحال و بختیاری(بخش دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مروری تاریخی بر سیر تحول تغییرات جمعیتی و معیشتی بهره برداران مرتعی می تواند به شناخت بهتر راهبردها و گزینه های معیشتی مطلوب کمک کند و در راستای بهبود وضعیت مرتع و گذر از بحران ها و چالش های فراروی مدیریت پایدار مراتع، چارچوب های سیاست گذاری قابل اجرا ارائه دهد. هدف پژوهش: چهار محور اصلی در راستای تغییرات جمعیتی و وضعیت معیشت های وابسته به مراتع مورد بررسی قرار می گیرند. ابتدا یک ارزیابی تاریخی از تغییرات جمعیتی ارائه می شود (1). به دنبال آن، نظام های تولید دام و دامداری تشریح می شوند (2). سپس وضعیت معیشت های وابسته به مرتع در ایران تبیین می شود (3). در نهایت، ضمن ارائه چشم انداز معیشتی در استان چهارمحال و بختیاری و بطور خاص بازفت- پیشنهادانی در راستای مدیریت پایدار مراتع ارایه می شود (4). روش شناسی تحقیق: این مقاله با مروری بر منابع مرتبط در زمینه ی تغییرات جمعیتی و تحولات معیشتی بهره برداران مرتعی در ایران، داده ها و اطلاعات دوره های تاریخی را تجزیه و تحلیل می کند. قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر ارزیابی تغییرات جمعیتی و تحولات معیشتی بهره برداران مرتعی، براساس مطالعه مروری و بهره گیری از منابع و اسناد و مدارک در مقیاس ایران می باشد. یافته ها و بحث: نتایج جمع بندی و مرور منابع، نشان می دهد عدم تعادل بین انسان، دام و مرتع و کاهش سهم محصولات دامی از چالش های عمده مدیریت پایدار مرتع در ایران می باشند. نتایج: در این راستا، تاکید شده است مدیریت پایدار مراتع در صورتی تحقق خواهد یافت که ضمن حفظ تعادل دام، مرتع و انسان تنوعی از معیشت به منظور توسعه معیشت های تکمیلی بهره برداران، در برنامه ریزی و سیاست گذاری در نظر گرفته شوند. مطالعات آینده می توانند به تبیین کاستی ها و ضعف های (نواقص) سیاستگذاری در زمینه مدیریت پایدار مراتع بپردازند و به دنبال آن چارچوب های سیاستگذاری مبتنی بر معیشت های پایدار توسعه دهند.
بررسی عوامل موثر بر سازگاری و نیت کشاورزان در مقابل تغییرات اقلیمی در شهرستان مرودشت: تلفیق نظریه های انگیزش حفاظت و ارزش های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۷
185 - 203
حوزههای تخصصی:
این مطالعه تلاش نمود تا با بهره گیری از دو نظریه ی انگیزش حفاظت و ارزش های فرهنگی به تحلیل عوامل مؤثر بر سازگاری و نیت کشاورزان نسبت به تغییرات اقلیمی در میان کشاورزان پرداخته است. جامعه ی آماری این مطالعه، کشاورزان از استان فارس، شهرستان مرودشت بودند که از میان آن ها نمونه ای به حجم 256 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه ای محقق -ساخت جمع آوری گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان موضوعی و پایایی آن به کمک یک مطالعه ی پیش آهنگ و محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ (70/0– 83/0) تایید شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل مفهومی این مطالعه برازش بسیار خوبی با داده ها داشت و علاوه بر این مقادیر شاخصهای پایایی مرکب، واریانس استخراجی، حداکثر واریانس مشتر و متوسط واریانس مشترک روایی همگرا و واگرای متغیرهای مورد مطالعه را تایید کردند. با توجه به یافته های مطالعه ارزش فرهنگی مساوات طلبی اثری مستقیم مثبت و معنی دار و همچنین ارزش فرهنگی تقدیرگرایی اثری مستقیم منفی و معنی داری بر باور به تغییرات دارند. نتایج همچنین نشان داد که از میان متغیرهای نظریه ی ارزش های فرهنگی، تقدیرگرایی، فردگرایی و مساوات طلبی و همچنین از میان متغیرهای نظریه ی انگیزش حفاظت، ناسازگاری، ارزیابی سازگاری، ادراک ریسک و باور به تغییرات اقلیمی بر نیت سازگاری در مقابل تغییرات اقلیمی تاثیرگذار بودند. در مجموع چارچوب نظری مطالعه توانست 48 درصد از تغییرات واریانس نیت سازگاری کشاورزان در برابر تغییرات اقلیمی را تبیین نماید.
تحلیل پیامدهای تخصصی شدن فعالیت های تجاری بر فضا های مجاور در منطقه 12 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
119 - 101
حوزههای تخصصی:
منطقه 12 زادگاه و هسته حیاتی وتاریخی کلان شهر تهران در جریان توسعه نوین خود دگرگونی های گوناگونی تجربه کرده است که یکی از آنها گسترش فعالیت های تخصصی در خیابان ها و محورهای همجوار با بازار اصلی بوده است، .مقاله حاضر این پدیده را بررسی وتلاش نموده است که نشان دهد توسعه فعالیت های تخصصی تجاری چه پیامدهایی برفضاهای پیرامون خود داشته است . برای این منظور و در تکمیل داده ها و اطلاعات موجود ، پرسشنامه ای با 27 گویه در بین 280 نفر از ساکنان ، کسبه و کارشناسان منطقه 12 تکمیل وداده های حاصل در سه بعد " کالبدی- محیط زیستی " ، اقتصادی – فعالیتی" و " اجتماعی " دسته بندی گردیده است. نتایج حاکی از آن است که بعد کالبدی – محیط زیستی با تعداد 13 معرف و با مقدار ویژه 620/10 بیشترین سهم؛ بعد اقتصادی با 7 معرف و مقدار ویژه 238/8 در مرتبه دوم و بعد اجتماعی با 4 معرف و مقدار ویژه 081/4 در مرتبه سوم آثار و پیامد فعالیت های تخصصی را در فضاهای مجاور نشان می دهند . همسویی نتیجه این تحقیق و برخی تحقیقات مشابه حاکی از آن است که همنشینی و همنوایی ایجاد و گسترش راستاهای دارای فعالیت های تخصصی تجاری با نا کارآمدی و افت کارکردهای مسکونی در فضا ها و محلهای مجاور در بخش مرکزی شهر یک فرآیند عمومی است . پدیده ایی که در منطقه 12 تهران نیز به وقوع پیوسته است .
شناخت عوامل تأثیرگذار بر وضعیت موجود مبلمان شهری و مدل یابی مطلوب برای ساماندهی به فضاها و منظر شهری (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
197 - 214
حوزههای تخصصی:
چکیده: تحقیق حاضر به بررسی مبلمان شهری از جمله عناصرتاثیر گذار و سازنده فضای عمومی شهرایلام پرداخته است.. مناسب بودن مبلمان شهری(کمیت و کیفیت، زیبایی، راحتی، دوام و محل استقرارو نیزاستفاده از رنگ متناسب و جنس و مواد مناسب با اقلیم منطقه در طراحی مبلمان شهری)، باعث ارتقای کیفیت محیط شهری، ساماندهی فضا و سیمای شهری و رضایتمندی شهروندان می گردد. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و برای دست یابی به یک الگوی نظری- تحلیلی است به لحاظ ماهیت و روش از دو روش ترکیبی " توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه با میزان پایایی 80 درصد و مصاحبه) استفاده شده است. قلمرو مکانی تحقیق، محدوده مرکزی شهر ایلام طی سالهای 1396و1397 بوده است و از دیدگاه 138متخصص به صورت نمونه گیری هدفمند (در دسترس) در سازمان های مرتبط با موضوع تحقیق استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل از تحلیل های آماری (تحلیل عاملی اکتشافی، مدل معادلات ساختاری، همبستگی پیرسن و تحلیل رگرسیون) استفاده گردید . نتایج تحلیل مدل نظری نشان دادکه نابسامانی و آشفتگی مبلمان شهری در ابعاد و لایه های مختلف شهر ایلام وجود دارد که بر روحیات و رفتارهای شهروندان تأثیر قابل توجهی داشته و باعث نارضایتی شهروندان نسبت به شهرشده است. .همچنین نتایج نشان داد که، بین عدم توجه به اصول استانداردهای مبلمان شهری و به وجود آمدن ساختار نامتعادل و نامناسب شهری و کاهش کیفیت منظرشهری ارتباط وجود دارد استفاده از اصول و مبانی حاکم بر هر یک از عناصر تأثیرگذار بر مبلمان شهری باعث ساماندهی محیط و منظر شهر وخلق فضایی شهری زیبا و ایده آل شهر می گردد.
شناسایی پیشران های کلیدی توسعه کلان شهر اهواز با رویکرد آینده نگاری راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
227 - 244
حوزههای تخصصی:
چالش های متعدد مدیریت شهری ضرورت داشتن آمادگی برای اتفاقات احتمالی را به یک ضرورت انکارناپذیر تبدیل کرده است؛ در این میان، چالش های توسعه شهر اهواز به دلیل استخراج نفت، ریزگردها و نبود یک رویکرد برنامه ریزی مبتنی بر پیش بینی چالش های آتی، پررنگ تر بوده است. این پژوهش با هدف شناسایی پیشران های کلیدی مدیریت توسعه شهری در کلان شهر اهواز انجام شده است. بنابراین، این پژوهش از لحاظ هدف، از نوع پژوهش های کاربردی بوده که مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی انجام است. جامعه آماری این پژوهش 46 متخصص دانشگاهی آشنا به مسائل شهری اهواز بوده است. با مشارکت متخصصین ، 33 متغیر شناسایی گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، پیشران نفت و گاز با اثرگذاری 74، اقتصاد دانش بنیان اثرگذاری 64، مشارکت سیاسی شهروندان با اثرگذاری 73 و نخبه محوری با اثرگذاری 64 از اهمیت زیادی در توسعه شهر اهواز برخوردار است. علاوه بر این، از مجموع پیشران های اثرگذار بر توسعه شهری اهواز، 13 پیشران به عنوان پیشران کلیدی توسعه شهر اهواز انتخاب گردید که از مهمترین آنها علاوه بر موارد گفته شده می توان به پیشران های کارآفرینی و نوآوری، توسعه نهادهای مدنی، سیاست های تعادل ناحیه ای، توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی، مدیریت شهری کارآمد، درآمد پایدار و تأمین زیرساخت های شهر الکترونیک اشاره تمود. قرارگیری پیشران ها بر روی صفحه ماتریس نشان داد که سیستم توسعه شهری اهواز سیستم ناپایداری است که عمدتاً ناشی از عدم کارامدی روش های مدیریت شهری بوده و بیانگر آسیب پذیری توسعه شهری اهواز است. در نهایت با توجه یافته ها، پیشنهادهای کلیدی در راستای استفاده از رویکرد نخبه محوری و مدیریت مبتنی بر مشارکت شهروندان ارائه شده است.
تحلیل و ارزیابی رقابت پذیری منطقه ای در برنامه ریزی توسعه گردشگری، مطالعه موردی: شهرستان جلفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
1125 - 1142
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان یکی از بخش های مهم خدماتی سهم به سزایی در افزایش رشد و توسعه، به خصوص در کشورهای درحال توسعه دارد. توسعه گردشگری، می تواند اقتصاد کشور را از حالت تک محصولی خارج کند و ثبات اقتصادی را به علت ثبات در درآمدهای ناشی از جذب گردشگری برای کشور به همراه بیاورد. هدف تحقیق حاضر، بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر رقابت پذیری گردشگری در شهرستان جلفا و ارائه راهبردهایی جهت ارتقا رقابت پذیری منطقه ای در گردشگری این شهرستان است. این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت موضوع موردمطالعه، توصیفی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات موردنظر از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانه ای و روش میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) به دست آمد. جامعه آماری برای تکمیل پرسشنامه و انجام مصاحبه، مدیران، کارشناسان و متخصصان امر گردشگری هستند و از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شده است. محدوده موردمطالعه، شهرستان جلفا (منطقه آزاد ارس) می باشد و شش منطقه آزاد تجاری کیش، قشم، چابهار، انزلی، اروند و ماکو به عنوان رقبای آن در نظر گرفته شده اند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات و ارائه راهبردهای توسعه گردشگری شهرستان جلفا و تشریح اهداف، منابع، توانایی ها و عوامل کلان محیطی از مدل Meta-SWOT استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مهم ترین عوامل کلان تأثیرگذار بر گردشگری در شهرستان جلفا، عدم شناسایی قابلیت ها و پتانسیل های موجود در منطقه، عدم وجود زیرساخت های مناسب و نبود مقررات شفاف جهت سرمایه گذاری بخش خصوصی در زمینه گردشگری می باشند. با برنامه ریزی راهبردی برای توسعه گردشگری و باهدف افزایش کمی تعداد گردشگران و سپس افزایش کیفی خدمات، می توان به توسعه اقتصادی و فرهنگی شهر امیدوار بود.
Geopolitical Power Balancing in Biden’s Strategic Policy Making(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
26 - 46
حوزههای تخصصی:
The balance of geopolitical power of the United States during the last decades was changed. Biden tries to examine US security policy in the third decade of the 21st century by providing a “geopolitical balancing”. The geopolitical balance of the main axis of strategic policy-making should be in the regional security approaches. The main axes of the geopolitical balance of strategic policy- making in regional environments should be the power limitation, containment and balancing the power of the China, Russia, and Iran. Understanding the US security policy in the geopolitical field has generally been accompanied by the signs of change. Barack Obama took advantage of the geopolitical balance of power. Donald Trump policy making was based on the regional and international hegemony. The strategic hegemonic policy system has put regional hegemony on the agenda and need to be addressed in order to make US policy strategic and enforce it. Each US president has adopted a specific form of security policy making in the regional environment. The main question of the article is “Should a strategic policy making of Joe Biden be in a regional environment?” The hypothesis of the article is based on the view that “Biden uses strategic policy making threat of balancing to counter the various rival actors as so China, Russia and Iran.” Threat balancing theory has been used in compiling the article. Threat balancing theory was a special form of US strategic behavior of the power equation to limit and containing the rise of others as so emerging actors. The methodology of article based on data analysis and content analysis.
شناسایی و تحلیل پیش نیازهای برنامه ریزی توسعه اقتصادی با تاکید بر مشاغل زنجیره ای و تعاونی در روستاهای بخش مرکزی هیرمند
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
168 - 188
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از روستاهای کشور به دلیل نبود شغل و بیکاری جوانان روز به روز با مهاجرت جوانان و خالی شدن از سکنه مواجه می شوند. یکی از راه های جلوگیری از مهاجرت روستاییان ایجاد شغل و مهمتر از آن ایجاد شغل هایی است که به وسیله خود روستاییان به صورت زنجیره ای و تعاونی تشکیل شده است. هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل پیش نیازهای برنامه-ریزی توسعه اقتصادی با تاکید بر مشاغل زنجیره ای و تعاونی در روستاهای بخش مرکزی هیرمند است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش انجام کار توصیفی- تحلیلی است. که به دو روش مطالعه کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه پشتیبان ها، شاغلین و فعالان اقتصادی در حوزه فعالیت های اقتصادی پنجگانه است که از میان آن ها تعداد 33نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات بدست آمده از تحلیل های کمی و کیفی استفاده شد که برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از روش های آماری (توصیفی و استنباطی) و با بهره گیری از مدل هفت سرمایه و مدل رادار استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد با توجه به به مدل هفت سرمایه ( رادار) و کسب بیشترین امتیاز توسط سرمایه نهادی و سرم سرمایه زیرساختی و سرمایه نهادی، مشخص می شود که این دو سرمایه بیشترین تاثیر را در توسعه مشاغل عام المنفعه در منطقه مورد مطالعه دارند. با توجه به زنجیره شغلی مشاغل زنجیره ای و تعاونی مورد مطالعه مشخص شد که می توان با ایجاد تعاونی و تامین زنجیره های پیشین و پسین برای هر کدام از مشاغل مورد مطالعه، باعث ایجاد اشتغال پایدار در منطقه مورد مطالعه شد.
تعیین عوامل مؤثر بر رقابت پذیری زنجیره تأمین پایدار گردشگری پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
123 - 136
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین عوامل مؤثر بر رقابت پذیری زنجیره تأمین پایدار گردشگری پزشکی انجام شده است. در این پژوهش، ابتدا با مرور ادبیات مرتبط، عوامل مؤثر بر پایداری زنجیره تأمین استخراج شد. سپس، با استفاده از نظر خبرگان، از میان عوامل مذکور، 27 عامل که در رقابت پذیری زنجیره تأمین پایدار گردشگری پزشکی ایفای نقش می کنند تعیین شد. در مرحله بعد، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی، معیارها و زیرمعیارها رتبه بندی شدند. علاوه برآن، با به کارگیری روش دیمتل، میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری معیارهای اصلی (اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، زیست محیطی و نهادی) تعیین شد. نتایج نشان داد که به ترتیب معیارهای مهارت کادر درمانی و امنیت کشور از مهم ترین عوامل در رقابت پذیری زنجیره تأمین پایدار گردشگری پزشکی هستند. همچنین، با استفاده از روش دیمتل مشخص شد که به ترتیب عوامل اقتصادی و نهادی (حاکمیتی) در دسته عوامل تأثیرگذار، و عوامل اجتماعی فرهنگی و زیست محیطی در دسته عوامل تأثیرپذیر قرار می گیرند. در پایان، پیشنهادهایی مبتنی بر نتایج و نیز پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی در حوزه موردنظر ارائه شده است.
تحلیل الگوی رشد کالبدی- فضایی شهرها از طریق آمار فضایی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی شهری از گذشته تا به امروز بیشتر بر اساس توجه به عوامل کالبدی پیش رفته است تا جایی که اساس برنامه ها و طرح های شهرسازی و برنامه های شهری را عمران شهر و فضاهای کالبدی , تحت تأثیر خود قرار داده است . شهر محصول روابط و مناسبات پیچیده اقتصادی و اجتماعی است و ناهمگونی های فضایی آن بازتاب فرایندهای در هم بافته فرهنگی – اجتماعی و سیاسی– اقتصادی در طی تاریخ در بستر طبیعت بوده است . شناخت الگوی رشد فضایی شهرهای اصلی مناطق و کشورها، برای تدوین سیاست های مناسب و دستیابی به توسعه پایدار امری اساسی است. دستیابی به این مهم نیز نیازمند استفاده از روش ها و ابزارهای مناسب و پیشرفته می باشد. این مقاله باهدف مطالعه رشد و توسعه فضایی شهر گرگان با استفاده از مدل های تحلیل فضایی و تکنیک های مربوط به خودهمبستگی فضایی با استفاده از GIS نگارش یافته است. بر این اساس به منظور تحلیل توسعه فضایی شهر گرگان فرضیه پژوهشی مطرح شد و به روش توصیفی –تحلیلی ارزیابی شد. بر این اساس از روش های مختلف آمار فضایی و تکنیک های خودهمبستگی فضایی ازجمله تحلیل خوشه بندی، ضرایب موران و گری، G عمومی، تحلیل لکه های داغ استفاده شده است . نتایج نشان می دهد که شهر گرگان، الگوی رشد تصادفی متمایل به خوشه ای را با شکل گیری دو لکه داغ در بخش جنوب و شرق شهر و یک لکه سرد در بخش شمال تجربه نموده است.
رتبه بندی نواحی شهری بر اساس شاخص های کالبدی شکوفایی شهری (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیّت و تنگناهای توسعه ی نواحی، به لحاظ شکوفایی در شهرها، از مسایلی است که اخیراً در فرهنگ برنامه ریزی شهری مطرح شده است. اما در کشور ما کمتر طرح شده و ناشناخته می باشد. این مقاله ضمن معرفی شکوفایی شهری به عنوان رویکرد جدید در برنامه ریزی شهری جهان معاصر، مفهوم شکوفایی و ابعاد آن را بررسی کرده و به شناسایی شاخص ها و عوامل موثر در شکوفایی شهری در بعد کالبدی ( زیر ساختی) می پردازد و سپس نواحی شهری تبریز را بر اساس شاخص های شکوفایی کالبدی با استفاده از مدل تودیم رتبه بندی می نماید. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جهت رتبه بندی و انجام تحلیل های لازم ؛ از GIS برای تهیه نقشه های مربوطه ، از روش AHP جهت وزن دهی معیارهای موثر در شکوفایی شهری کالبدی و زیرساختی و در نهایت از مدل TODIM برای رتبه بندی شکوفایی شهری کالبدی و زیرساختی نواحی شهری استفاده گردیده است. نتایج حاصل از مطالعه نشان می دهد که نواحی 1-8، 1-5 ، 2-1، نواحی با شکوفایی بالا به لحاظ کالبدی و زیرساختی می باشند. و نواحی 2-9، 6-5 ، 3-7، نواحی با شکوفایی پایین و در سه رتبه آخر به لحاظ شکوفایی کالبدی و زیرساختی می باشند. در کل، آنچه که از رتبه بندی نهایی به دست آمد، نشان دهنده عدم تعادل در توزیع مولفه های شکوفایی مرتبط با زیرساخت های شهری در کلانشهر تبریز می باشد.
تببین سطوح خلاقیت در نظام شهری کلان شهر تهران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در سال های اخیر مفهوم شهر خلاق به یکی از مباحث پرطرفدار نزد صاحب نظران، محققان و تصمیم سازان بدل شده است، به طوری که شهرهای بزرگ و کلان شهرهایی تمرکز دارند که بتوانند آستانه ی تقاضای کافی و متنوعی از مردم و فعالیت ها را به وجود آورند. هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت کلان شهر تهران می باشد، به این منظور که وضع موجود تا چه حد می تواند شهر تهران را به عنوان شهری خلاق با توجه به عوامل و ویژگی های عنوان شده، معرفی کند. در همین راستا پرسش نامه ای براساس مبانی نظری و پیشینه پژوهش در 6 شاخص (سرزندگی شهری، مشارکت، تکنولوژی ارتباطی، کارآیی و اثر بخشی، تنوع شهری و صنایع خلاق) طراحی گردید. روش بررسی: با توجه به اینکه جمعیت شهر تهران در سال 1395 برابر با 8679936 نفر است. طبق فرمول کوکران تعداد پرسش نامه توزیع شده برابر با 403 عدد می باشد. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های اماری آزمون t، آزمون فیشر، میانگین رتبه، رگرسیون و همبستگی چند متغیره استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: بیشترین مقدار t متعلق به تکنولوژی ارتباطی می باشد که مقدار آن برابر033/11می باشد. کمترین مقدار هم متعلق به صنایع خلاق امور با 780/2- می باشد که بیانگر نامطلوب بودن وضعیت این گویه می باشد. در تمامی شاخص های به جزء صنایع خلاق مقدار t بیشتر از صفر و مثبت است. نتایج پژوهش نشان می دهد از میان شاخص های بررسی شده، شاخص صنایع خلاق با مقدار بتای313/0 بیشترین نقش و قدرت تبیین را در پیش بینی تحقق شهر خلاق در محدوده مورد مطالعه داشته است. همچنین با توجه به آزمون های آماری مناطق 22، 6 و 2، 1، 21 در رتبه های اول و دوم سطوح خلاقیت در شهر تهران قرار گرفته اند.
تحلیل میزان تاب آوری روستائیان کشاورز در راستای مدیریت خشکسالی مطالعۀ موردی: روستائیان کشاورز دهستان سی ریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات اقلیمی در دهه اخیر، تاب آوری در زمان مخاطرات مورد توجه محققان قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل میزان تاب آوری روستاییان کشاورز در راستای مدیریت خشک سالی و کاهش خسارات وارده آن به جامعه بهره بردار روستایی است، پس از بررسی های متعدد در حوزه نظری تاب آوری و بررسی ابعادی که بیان کننده تاب آوری بودند برای سنجش میزان تاب آوری از ترکیب مدل مکانی کاتر و مدل اجتماع محور استفاده شد که به ابعاد تاب آوری و نقش کلیدی جوامع محلی اشاره دارد و ابعاد اجتماعی، نهادی، اقتصادی، کالبدی و اکولوژیکی به عنوان ابعادی کلی که تبیین کننده تاب آوری هستند، انتخاب شد. روش پژوهش به صورت کمی پیمایشی است و از روش های توصیفی، تحلیل و هم بستگی استفاده شده است. بدین منظور، شش روستا از دهستان سی ریز در شمال استان کرمان که در وضعیت خشک سالی شدید قرار دارند، انتخاب شد. روش نمونه گیری در این تحقیق تصادفی ساده است و با 286 نفر از سرپرستان خانوار روستایی از طریق پرسش نامه های ساخت یافته مصاحبه شده است. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون T تک نمونه ای و ضریب هم بستگی پیرسن تحلیل شد. نتایج پژوهش بر ضعیف بودن تاب آوری در تمامی ابعاد در این شش روستا تأکید دارد و اثرات خشک سالی را در این روستاها تشدید کرده و موجب خسارات بسیاری به روستاییان و به طور مشخص کشاورزان شده است.
آسیب شناسی برنامه های آمایش سرزمین در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمایش سرزمین به عنوان یک فرایند بنیادین برای ایجاد و اجرای بلندمدت افق برنامه ریزی راهبردی همراه با یک رویکرد یکپارچه برای سیاست گذاری با تأکید بر دستیابی به اهداف و نه تنظیم کاربری اراضی، مورد تأکید بوده است. آمایش سرزمین دلالت بر اقدام هایی دارد که به طور گسترده توسط بخش عمومی به کار گرفته می شود تا آینده توزیع فعالیت ها و سکونتگاه ها را تحت تأثیر قرار دهد. این اقدامات باهدف ایجاد یک سازمان فضایی عقلایی از کاربری های مختلف سرزمین و ایجاد پیوندهای بیشتر بین این کاربری ها، متوازن ساختن تقاضای توسعه با الزام های حفاظت محیط زیست و دستیابی به اهداف اجتماعی و اقتصادی موردنظر دولت ها صورت می پذیرند. بر این اساس، در برنامه ریزی آمایش سرزمین، اقدام هایی برای هماهنگ ساختن تأثیرات فضایی سیاست های سایر بخش ها، جهت دستیابی به توزیع بهینه ای از توسعه اقتصادی بین مناطق (حتی در جوامعی که به رویکرد بازار آزاد التزام دارند و یا تنظیم تغییرات مطلوب در کاربری های مختلف سرزمین) صورت می پذیرد. هدف اصلی این مقاله آسیب شناسی ساختاری، محیطی، محتوایی، قانونی، مدیریتی و اجتماعی طرح و برنامه های آمایشی در کشور می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی خواهد بود، شیوه جمع آوری اطلاعات می دانی بر مبنای مصاحبه بوده و تلاش شده با احصای متغیرهای اثرگذار در قالب پرسشنامه با استفاده از طیف لیکرت نسبت به اخذ نظرات کارشناسانی که با آزمون میانگین و همبستگی شناسایی شده اند اقدام شود. بین مؤلفه های آمایش سرزمین همبستگی مثبت وجود دارد. به این معنا با افزایش هر مؤلفه، مؤلفه دیگری نیز افزایش می یابد و با کاهش یکی، دیگری نیز کاهش می یابد. بین مؤلفه های محیطی و اجتماعی با نمره 0/704 بیشتری رابطه وجود دارد و کمترین رابطه مربوط به مؤلفه های اجتماعی و ساختاری است.
سنجش ظرفیت های توسعه میان افزا در شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه میان افزای شهری که تأکید بر بهره گیری از ظرفیت زمین های خالی و بدون استفاده در درون نواحی ساخته شده، ساختمان های مخروبه و اراضی قهوه ای دارد راهبردی در جهت کنترل پراکنده رویی شهری و پیامدهای مرتبط با آن است. از این رو در این پژوهش به سنجش ظرفیت های توسعه میان افزا در شهر سبزوار -که با مشکل پراکنده رویی روبروست-پرداخته شد. پژوهش حاضر از نظر رویکرد، توصیفی-تحلیلی و از نظر ماهیت، توسعه ای- کاربردی است. داده های مورد نیاز با استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی گردآوری گردید. 13 معیار جهت سنجش ظرفیت های توسعه میان افزا تعیین شد و با بهره گیری از نظر متخصصان در قالب فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) وزن و اولویت هر معیار مشخص گردید.همچنین از مدل فازی برای تولید، استانداردسازی، فازی سازی و تلفیق لایه ها در محیط GIS استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد در شهر سبزوار، نواحی مرکزی نسبت به نواحی حاشیه شهر، قابلیت بیشتری از نظر توسعه میان افزا دارد. با اینکه نواحی مرکزی، زمین های خالی کمتری دارد اما استقرار این زمین ها در درون بافت موجود و فاصله کمتر آن ها با اراضی ساخته شده و همچنین عوامل دیگری از جمله وجود ساختمان های مخروبه، قدیمی و با کیفیت پایین در بافت های فرسوده ، دسترسی بیشتر به خدمات و امکانات شهری و... باعث شده که این نواحی قابلیت بیشتری از نظر توسعه میان افزا نسبت به نواحی حاشیه داشته باشد.در کل، حدود 29/20 درصد مساحت شهر سبزوار برای توسعه میان افزا کاملا مناسب ،15/13 درصد مناسب، 33/41 درصد متوسط ، 98/ 16درصد نامناسب و 25/8 درصد کاملا نامناسب می باشد.بنابراین در شهر سبزوار ظرفیت قابل توجهی برای توسعه میان افزا وجود دارد که بهره گیری از آن می تواند به کاهش پراکنده رویی در این شهر کمک کند.
واکاوی و آسیب شناسی مدیریت منابع آب در ایران (نمونه ی پژوهشی: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب به عنوان یکی از مهمترین بنیادهای زیستی و منبع جغرافیایی استراتژیک، نقش مهمی در سیاست ها و برنامه ریزی های ایران داشته است. موقعیت جغرافیایی ایران و قرارگیری بخش های بزرگی از آن روی کمربند خشک جهانی، مسئله ی آب را به عنوان یکی از دغدغه های مهم تبدیل کرده است. در این میان، استان زنجان به عنوان یکی از واحدهای فضایی درون کشوری، در چند سال گذشته با مسائلی متعددی در زمینه ی منابع آب مواجه شده است. کاهش حجم آب، فرونشست دشت ها، کاهش آب های زیرزمینی و نیز تغییرات منفی در حوضه های آبریز خزر و مرکزی به عنوان دو آبریز مهم مرتبط با این استان، به مسئله ی آب و پیامدهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی در این استان اهمیت خاصی بخشیده است. در این راستا، تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به آسیب شناسی مدیریت منابع آب در استان زنجان در دو بُعد «برخورداری از نهادهای قدرت» و «جایگاه استان در سند بالادستی طرح آمایش کشور» پرداخته است. نتایج، نشان می دهد که در میان نهادهای مرتبط با حوزه ی آب، مانند وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی و وزارت کشور، هیچ کدام از وزیران در طول دوره های مختلف دولت ها در ایران از استان زنجان نبوده اند. همچنین، استان زنجان در سند بالادستی آمایش کشور، به عنوان یک منطقه ی حاشیه ای و تحت سیطره ی هسته ی مرکزی تهران قرار گرفته است. مجموعه ی این دو فرایند، سبب شده است تا سیاست گذاری های مرتبط با منابع آب از سوی مرکز به این استان تحمیل شود. این سیاست گذاری ها به دلیل مرکزیت گرایی و عدم توجه به محلی گرایی، نتوانسته است برنامه ریزی کارآمدی برای مدیریت منابع آب استان زنجان در پیش گیرد.
نقش بازارهای هفتگی استان گیلان درتوسعه روستایی وزایش شهرهای جدید دراستان «مطالعه موردی: شهرستان صومعه سرا»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هشتم بهار ۱۳۹۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
37 - 53
حوزههای تخصصی:
اقتصاد وساختارهای اقتصادی درساخت،شکل دهی وتوسعه فضای زندگی انسانها عاملی تأثیر گذار و مهم به شمار می آید. در نگرش های جغرافیایی روند تولید، حمل و نقل، مبادله، تغییر شکل و مصرف محصولات مورد نیاز انسانها، برخواسته میل، روان، باورها و رفتار آنان بسیار اهمیت دارد. بازارهای هفتگی از گذشته های دور تا کنون بعنوان مراکزی برای انجام مبادلات ضروری و مورد نیاز، به حیات خود ادامه داده اند. شاید این ادعا که بازارهای هفتگی برجای مانده از شکل اولیه بازارها در جوامع ابتدایی بشر هستندکه تا کنون نیز کارکردهای خود را حفظ نموده و در اقتصاد جوامع نقش بازی می کنند- ادعایی درخور و قابل اعتماد باشد.
حوزه نفوذ و اطراف شهرها به اضافه دیگر نقاط روستایی در منطقه، کالا و تولیدات خود را عرضه و از مصنوعات و کالاهای شهری خریداری می نمایند. از سویی فاصله کم نقاط روستایی با یکدیگر و در کل شهر صومعه سرا و تولم شهر و نیز مراکز تشکیل بازارهای هفتگی و آسان بودن حمل و نقل و رفت و آمد روستاییان و مازاد تولیدات اقتصادی در مکان گزینی اولیه بازارها بسیار مؤثر و جزو عوامل اصلی به شمار می آید
واکاوی جریان های فضایی حاکم بر شهر و ناحیه پیراشهری (مورد: بخش پاپی شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان های فضایی بین شهر و ناحیه پیراشهری به شکل پیوندهای روستایی- شهری، نقش بسیار مهمی در توازن و توسعه یکپارچه ناحیه ای دارند. آشکارسازی جریان های حاکم در سطح نواحی می تواند در نظام برنامه ریزی و سیاست گذاری های توسعه شهری و روستایی نقش بسزایی داشته باشد. هدف پژوهش حاضر تحلیل جریان های فضایی در نواحی پیراشهری به منظور تبیین نظام فضایی حاکم بر شهر روستا در بخش پاپی شهرستان خرم آباد است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی است. در این مقاله جریان های فضایی با رویکرد شبکه ای تحلیل شده است. جامعه آماری موردمطالعه همه سکونتگاه های روستایی بخش پاپی و نمونه آماری دهیاران و افراد مطلع به روستا هستند. داده ها و اطلاعات موردنیاز با استفاده از روش میدانی و با ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است، سپس داده ها و اطلاعات در چارچوب پارادایم شبکه ای و با فن تحلیل شبکه و از طریق نرم افزارNodeXL مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج حاصل از تحلیل جریان ها بیانگر آن است که شهر سپیددشت نتوانسته در سطح محلی جریان های پیراشهری را به خود جذب کند و نقش شهری را به خوبی ایفا کند و در مقابل شهر خرم آباد و دورود در ارتباط با بخش پاپی نقش مرکزیت بیشتری نسبت به شهر سپیددشت دارند و این ارتباطات موجب شده تا روستاییان برای تأمین خدمات، بازاررسانی و همچنین سرمایه گذاری متحمل هزینه و زمان بیشتری شوند. بنابراین نظام شبکه ای و پیوند محکم شهر و روستا در بخش پاپی برقرار نیست.