فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲٬۳۶۱ تا ۲۲٬۳۸۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۳
84 - 101
حوزههای تخصصی:
عوامل مادی و ژئوپلیتیکی همواره از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر مناسبات سیاسی کشورها در قبال انرژی بوده است اما علاوه بر این، نحوه درک یک تصمیم گیرنده(رهبر) از جهان، خود یا دیگری برای درک این مسئله که چرا برخی تصمیمات گرفته می شوند و برخی دیگر توسط آن ها کنار گذاشته می شوند حیاتی است. این مقاله با هدف در نظر گرفتن برداشت رهبران، به ویژه مفهوم سازی متفاوت روسیه و کشورهای عضو اتحادیه اروپا (آلمان و لهستان) از یکدیگر، برای درک دوگانگی تعارض/ همکاری در بخش انرژی استفاده شده است. این نوشتار با استفاده از منابع اسنادی و اینترنتی معتبر و با بهره گیری از استراتژی قیاسی و در چارچوب رئالیسم نئوکلاسیک به تبیین - تحلیل این سوال می پردازد که برداشت رهبران چه تاثیری بر روابط روسیه و اتحادیه اروپا در قبال ژئوپلیتیک انرژی بعد از بحران اوکراین داشته و به چه صورتی روابط آنها را شکل داده است؟ فرضیه مطرح اینکه، برداشت رهبران نقش مهم و فزاینده ای بر منطق تعارض/ همکاری در ژئوپلیتیک انرژی داشته و دیگری دوست- دشمن را در روابط انرژی روسیه و اتحادیه اروپا دوباره فعال کرده است. در هیچ مورد دیگری چنین دوگانگی همانند پروژه خط لوله نورد استریم2، واضح تر نمی باشد. در تجزیه و تحلیل موضوع، در حالی که پژوهش حاضر اهمیت عوامل مادی و ژئوپلیتیکی را نادیده نمی گیرد، اما متغیر فهم و برداشت رهبران هر دو سوی روسیه و اتحادیه اروپا (آلمان و لهستان) را به عنوان متغیری مهم و اساسی در شکل دادن به روابط آنها در قبال نورد استریم 2، نتیجه می گیرد.
همبستگی فراوانی روزهای گرد و غبار با تعداد دانش آموزان بیمار مقطع ابتدایی با استفاده از ضرایب آماری. مورد مطالعه: دبستانهای ناحیه 4 شهر اهواز
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۸
99 - 126
حوزههای تخصصی:
ریز گردها عامل خطرناکی برای حیات گیاهان، حیوانات و انسان محسوب می شوند. این پدیده، در ایران زندگی ساکنان غرب کشور، از جمله استان خوزستان را تحت تأثیر خود قرار داده و به محیط زیست، سلامتی و اقتصاد مردم در این مناطق، خسارت های فراوانی وارد ساخته است. اثرات این پدیده بر روی سلامتی مردم و به خصوص کودکان و دانش آموزان استان خوزستان و شهر اهواز، بیش از سایر حوزه ها و بخش ها، قابل تأمل و بررسی است. منطقه مورد مطالعه (اهواز) در جنوب غرب ایران واقع شده است. مختصات این محدوده، بین 31 درجه تا 25-31 دقیقه عرض-شمالی و بین 30-48 و 50-48 درجه طول شرقی می باشد. هدف از این تحقیق، تحلیل فراوانی روز های وقوع ریزگرد ها و همبستگی آنها با بیماری های دانش آموزان مقطع ابتدایی ناحیه 4 شهرستان اهواز می باشد. داده های ریزگردها، از اداره کل هواشناسی استان خوزستان اخذ و آمار دانش آموزان مبتلا به عوارض و بیماریهای ناشی از گردو غبار از طریق توزیع پرسشنامه و تکمیل آن توسط اولیای دبستانهای منتخب، گردآوری گردید. داده ها از پرسشنامه ها استخراج و در محیط اکسل وارد شد. بین متغیر های فراوانی روزهای گرد و غبار با تعداد دانش اموزان بیمار، از همبستگی اسپیرمن و پیرسن استفاده گردید و از نرم افزارهای، اس پی اس اس نیز برای پردازش و محاسبات و تحلیل روند داده ها، رسم نمودار و تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد فراوانی روزهای گردوغبار بر افزایش مبتلایان به عوارض ناشی از گردوغبار موثراند و این فراوانی با ضرایب 650/0 پیرسون و *721/0 اسپیرمن، همبستگی مثبت و معنی داری با افزایش دانش آموزان بیمار در سال 95-94 داشته است.
نقش تابلوهای گردشگری در توسعه گردشگری شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
81 - 96
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری در دنیای امروز یکی از صنایع پرسود از لحاظ اقتصادی و ایجاد و تبادل فرهنگی به شمار می آید. برای جذب گردشگر و معرفی بناها باید اقداماتی صورت بگیرد. از جمله این اقدامات می توان تبلیغات، چاپ کتاب، انتشار بروشور و تابلوها برای دسترسی بهتر گردشگران به مناطق مورد نظر را نام برد. تابلوهای گردشگری نقش ویژه ای را ایفا می کنند، به نوعی که می توان گفت این تابلوها زبان گویا برای راهنمایی یک گردشگرند و راهنمای خوبی برای جذب گردشگر، راهنمایی امین برای رسیدن به مکان مورد نظرند. تابلوها فقط نقش راهنما را ندارند، بلکه یک برند تبلیغاتی را با خود یدک می کشند. بنا براین شکل، اندازه، رنگ، جایگاه نصب، چندزبانه بودن، همه و همه در ساختار تابلوی راهنما مؤثر است. تابلوی گردشگری هویت فرهنگی و شخصیتی یک منطقه را به تصویر می کشد. هدف از تدوین این مقاله بررسی میزان تأثیرگذاری استفاده از تابلوهای گردشگری در سطح شهر اصفهان و توسعه گردشگری این شهر می باشد. روش این پژوهش بر اساس هدف از نوع کاربردی، و بر اساس ماهیت توصیفی - تحلیلی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شهروندان بالای 18 سال شهر اصفهان در سال 97 می باشد که به طور تصادفی مورد نمونه برداری قرار گرفته اند. جمع آوری اطلاعات میدانی و از طریق ابزار پرسشنامه تهیه گردیده است. نتیجه حاصل از این مطالعه نشان می دهد که بیش از 62 درصد گردشگران خارجی و بیش از 52 درصد گردشگران داخلی در نظرات خود این وضعیت را بین ضعیف و خیلی ضعیف توصیف کرده اند.
بررسی عوامل مؤثر بر توسعه نیافتگی صنعت گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش عوامل مؤثر بر توسعه نیافتگی صنعت گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد مورد بررسی قرار گرفته و پنج عامل کمبود خدمات و زیرساختها، مشکلات تقاضای فصلی، ضعف بازاریابی و تبلیغات، موانع فرهنگی و اجتماعی و تعدد مراکز تصمیم گیری به عنوان موضوعات مرتبط با توسعه نیافتگی صنعت گردشگری در استان کهگیلویه و بویراحمد مطرح شد. برای پاسخگویی به ارتباط این عوامل با توسعه نیافتگی صنعت گردشگری پنج فرضیه تدوین و برای آزمون فرضیات استفاده شده است. این ANOVA و آزمون تحلیل واریانس t از آزمونهای آماری نظیر آزمون همبستگی اسپیرمن، آزمون پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کارشناسان و دست اندرکاران مرتبط با صنعت گردشگری در استان کهگیلویه و بویراحمد می باشند و داده های مورد نیاز بوسیله پرسش نامه جمع آوری گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین کمبود خدمات و زیر ساختها و توسعه نیافتگی صنعت گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد و هم چنین بین مشکلات تقاضای فصلی، ضعف بازاریابی و تبلیغات ، مشکلات فرهنگی-اجتماعی و در نهایت تعدد مراکز تصمیم گیری با توسعه نیافتگی صنعت گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد رابطه مستقیم وجود دارد.
تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارهای خانوادگی زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان فاروج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۱
36 - 55
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان نیمی از جامعه انسانی، می توانند منشأ تحولات بزرگی در زمینه های ایجاد کسب و کارها بوده و عامل تولید ثروت و ایجاد اشتغال باشند. کسب وکارهای خانوادگی به عنوان یکی از گونه های کارآفرینی محلی و در سطح خرد می باشد که زنان به ویژه در مناطق روستایی می توانند راه اندازی کنند؛ اما باید توجه داشت که راه اندازی کسب وکار در مقیاس محلی مانند روستاها، متأثر از عوامل متعددی می باشد که اجازه راه اندازی راحت کسب و کارها توسط زنان را نمی دهد. لذا هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توسعه کسب وکارهای خانگی زنان روستایی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی و ازلحاظ هدف، کاربردی است. نحوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) در قالب دو گروه زنان دارای کسب وکار و بدون کسب وکار انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل زنان دارای کسب وکار روستایی و بدون کسب وکار می باشد. حجم نمونه به صورت هدفمند و تمام شماری 186 زن در دو گروه انتخاب گردید. یافته های به دست آمده نشان می دهد که بر اساس نتایج آزمون T، در گروه زنان دارای کسب و کار شاخص های حمایت مالی خانواده، تجربه کاری، شاخص صدور آسان مجوز مشاغل و در دسترس بودن انشعابات آب، برق و گاز در توسعه کسب و کارها تأثیرگذار می باشد؛ اما از دیدگاه زنان بدون کسب و کار، شاخص هایی مانند نزدیکی به راه های ارتباطی و نبود بروکراسی در توسعه کسب وکارهای زنان می تواند تأثیرگذار باشد.
ارزیابی و پهنه بندی خطر سیلاب با استفاده از تکنیک چند معیاره آراس و هیدروگراف واحد (مطالعه ی موردی:حوضه بالادست ایستگاه هیدرومتری پل سلطان مشکین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
115 - 138
حوزههای تخصصی:
یکی از بزرگ ترین و رایج ترین اشکال مخاطرات طبیعی سیلاب می باشد و شناخت نواحی مستعد وقوع سیلاب، از اقدامات اساسی در مدیریت منابع طبیعی و برنامه ریزی توسعه ای محسوب می گردد. بنابراین هدف تحقیق حاضر، پهنه بندی حوضه بالادست ایستگاه هیدرومتری پل سلطان مشکین شهر، از لحاظ پتانسیل وقوع سیلاب می باشد. برای رسیدن به این هدف با بررسی های میدانی و مرور منابع، ابتدا 11 عامل موثر وقوع سیلاب منطقه شامل شیب، طبقات ارتفاعی، لیتولوژی، فاصله از گسل، بارش، کاربری اراضی، فاصله از رودخانه، سرعت جریان، زمان جریان و خاک، شناسایی و در محیط GIS، استخراج شدند. استانداردسازی نقشه ها با استفاده از روش فازی انجام و سپس به منظور وزن دهی معیارهای مطرح، از روش کرتیک استفاده گردید و تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از مدل آراس، انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد، عوامل شیب، لیتولوژی، کاربری و ارتفاع به ترتیب با مقادیر وزنی؛ 164/0، 156/0، 118/0 و 116/0 بیشترین تأثیر را بر ایجاد سیل در منطقه مطالعاتی دارند. همچنین، با توجه به نتایج به دست آمده به ترتیب 46/20 و 02/32 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، در طبقه بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارندکه نشانگر پتانسیل بالای این حوضه برای وقوع سیلاب می-باشد. ضمنا نتایج نشان داد، زمان لازم برای جریان آب به خروجی از 0 ثانیه (بارانی که بر خود خروجی می بارد) تا 68000 ثانیه (در طول 17 ساعت)، متغیر است. در این صورت مناطق صاف و هموار در نزدیکی حوضه با بیشترین زمان و کمترین سرعت و همینطور در مراتع در سمت شمال شرقی با کمترین زمان و بیشترین سرعت به نقطه خروجی ابخیز می رسد. لذا پهنه بندی خطر سیلاب، می تواند در انجام اقدامات حفاظتی، آبخیزداری و مدیریتی این حوضه کمک موثری را داشته باشد.
سنجش تاب آوری زیست محیطی در سطح محلات منطقه چھارده شھر تھران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۸
1 - 20
حوزههای تخصصی:
امروزه مسائل زیست محیطی به یکی از مهمترین چالش های برنامه ریزان شهری تبدیل شده است و توسعه لجام گسیخته شهری بر پیچیدگی آن افزوده است. برنامه ریزی با رویکرد تاب آوری می تواند در تمامی ابعاد، ظرفیت های لازم برای مقابله با آینده آشفته را ایجاد نماید. هدف این مطالعه، ارزیابی تاب آوری زیست محیطی محلات منطقه چهارده شهر تهران می باشد. در اصل 23 محله با انتخاب 5 شاخص زیست محیطی مورد بررسی قرار گرفته است. پنج شاخص مذکور توسط 30 نفر از خبرگان برنامه ریزی شهری از طریق تحلیل سلسله مراتبی AHP رتبه بندی و سپس تحلیل رابطه خاکستری وضعیت و جایگاه محلات منطقه 14 را در هر شاخص مشخص نمود. در نهایت خط نرمال 0.714 به عنوان امتیاز نهایی در کلیه شاخص ها ترسیم گردید که نشان می دهد 12 محله، از تاب آوری پایینی برخوردارند. با توجه به نتایج بدست آمده هرچه به سوی محلات غربی و جنوب غربی حرکت می کنیم، از میزان تاب آوری زیست محیطی کاسته می شود. این موضوع کاملاً با بافت فرسوده و تراکم جمعیتی منطقه هماهنگ است. بنابراین لازم است برنامه ریزان شهری بیش از اینکه بر توسعه فیزیکی تأکید نمایند، پیامدها و هزینه های زیست محیطی آن را درک نمایند.
تعیین مناسب ترین طیف الکترومغناطیس برای پیش بینی عناصر غذایی در برخی گونه های مرتعی، با استفاده از طیف سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه از علم سنجش از دور برای مطالعات گیاهی ازجمله تعیین مواد مغذی، بیماری های گیاهی، کمبود آب یا مازاد آن، شناسایی علف های هرز استفاده می شود. گیاه، براساس ویژگی هایی که دارد، با برخورد امواج الکترومغناطیس به آن واکنش های متفاوتی در مقابل امواج (میزان جذب، انعکاس یا عبور) از خود نشان می دهد. ازجمله اطلاعاتی که علم سنجش در این زمینه می تواند به دست آورد میزان مواد مغذی موجود در گیاه است. با تعیین میزان مواد مغذی موجود در گیاه، می توان از مقدار کود مورد نیاز گیاه آگاهی یافت و از سویی، این مواد مغذی، به ویژه گیاهان مرتعی را شناسایی کرد. هدف از این مطالعه تعیین مواد مغذی موجود در گیاهان مرتعی مریم نخودی دارابی، اسفند، پنج انگشت، اسفند رومی، کُنار، شکر شفا با به کارگیری دانش سنجش از دور است. برای رسیدن به این هدف، با استفاده از طیف سنج در بازه طیفی ۳/۰ تا ۱/۱ میکرومتر، واکنش گیاه به امواج الکترومغناطیس مشخص شد. سپس با تعیین مواد غذایی موجود در این گیاهان، رابطه بین میزان انعکاس های امواج الکترومغناطیس با مقدار مواد مغذی در این گیاهان تعیین شد. نتایج نشان داد که در گیاه اسفند رومی باند ۱۰۲۶ نانومتر، در گیاه اسفند باند ۱۰۴۰ نانومتر، در گیاه کُنار باند ۱۰۴۶ نانومتر، در گیاه مریم نخودی باند ۱۰۳۰، در گیاه پنج انگشت باند ۴۰۰ و ۱۰۳۸ و در شکر شفا باند ۱۰۳۸ مؤثرترین باندها در پیش بینی مقدار P مؤثرند. از دیگرسو، به منظور پیش بینی Zn در گیاه اسفند رومی باند ۱۰۲۶ نانومتر، در گیاه اسفند باند ۱۰۴۰، در گیاه کُنار باند ۱۰۴۵، در گیاه مریم نخودی باند ۱۰۳۰، در گیاه پنج انگشت باند ۱۰۱۰ و در شکر شفا باند ۱۰۲۸ مؤثرترین باندها به شمار می روند. به منظور پیش بینی Cu با استفاده از مقادیر باندهای طیفی، مشخص می شود در گیاه اسفند رومی باند ۴۰۲ نانومتر، در گیاه اسفند باند ۴۱۰، در گیاه کُنار باند ۱۰۴۶، در مریم نخودی باند ۱۰۳۰، در پنج انگشت و در شکر شفا باند ۱۰۳۸ مؤثرترین باندها محسوب می شوند.
بررسی تطبیقی میزان و ابعاد فرسودگی در بافت های نیازمند بازآفرینی شهر کاشان
حوزههای تخصصی:
شاخص های شناسایی بافت های فرسوده و تعیین میزان و ابعاد فرسودگی انواع بافت های شهری در راستای ساماندهی بافت های نیازمند بازآفرینی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مقاله حاضر در این راستا درصدد بررسی تطبیقی میزان و ابعاد فرسودگی در بافت های نیازمند بازآفرینی شهر کاشان است. روش پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش با مطالعه پیشینه و ادبیات موضوع، شاخص های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، خدماتی، کالبدی و زیست-محیطی استخراج و از ابعاد عینی و ذهنی مورد بررسی قرار گرفتند. در بعد عینی از آمارهای مراکز مسئول و در بعد ذهنی از روش پرسشگری استفاده شد. در این خصوص داده های پرسشنامه ها با به کارگیری روش تصادفی طبقه ای جمع آوری و طبقه بندی شد و داده های عینی نیز با استفاده از تکنیک تاپسیس و روش وزن-دهی آنتروپی تجزیه و تحلیل شده است. نتایج بررسی ها نشان داد که در شهر کاشان چهارگونه بافت نیازمند بازآفرینی شامل تاریخی، نابسامان میانی، محدوده های با پیشینه روستایی و سکونتگاه غیررسمی وجود دارد. بر این اساس از هر گونه ها یک محله انتخاب و مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. نتایج کلی بررسی ها حاکی از آن است که محدوده های با پیشینه روستایی از بیشترین میزان فرسودگی و بافت نابسامان میانی از کمترین میزان فرسودگی برخوردار هستند. در این راستا سکونتگاه غیررسمی و بافت تاریخی از نظر شدت فرسودگی در رتبه دوم و سوم قرار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن است که بعد خدماتی با ضریب بتا 72/0 نسبت به سایر ابعاد تأثیر بیشتری در میزان فرسودگی دارد. همچنین نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان از رابطه معنی دار میان ابعاد فرسودگی دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بازآفرینی بافت های فرسوده نیازمند نگاه همه جانبه در تمامی ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی است.
امکان سنجی مناطق مستعد جهت کوهپیمایی تفریحی- ورزشی در شهرستان دورود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره هفدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
311 - 334
حوزههای تخصصی:
شناسایی نواحی مستعد برای رشد و توسعه پایدار فعالیت های گردشگری از موضوعات مهم در برنامه ریزی گردشگری است. شهرستان دورود، با توجه به قرارگیری در دو منطقه کوهستانی و دشتی، از تنوع توپوگرافی و جاذبه های طبیعی فراوان برخوردار است که به مدیریت صحیح و برنامه ریزی مناسب جهت دستیابی به اهداف توسعه پایدار گردشگری نیازمند است. در پژوهش حاضر با هدف بررسی پتانسیل بالقوه این منطقه در اکوتوریسم کوهپیمایی تفریحی ورزشی به ارزیابی توان اکولوژیک این منطقه با استفاده از روش ارزیابی چندمعیاره پرداخته شد. این پژوهش از جهت هدف کاربردی توسعه ای و از نظر چارچوب پژوهشی تحلیلی توصیفی است. از آنجا که شناخت و ارزیابی پتانسیل های گردشگری نوعی تصمیم گیری چندمعیاره است، در این پژوهش 5 گروه معیار شامل معیار های فیزیکی، اکولوژیکی، زیرساختی کالبدی، ایمنی، و اقتصادی اجتماعی و 25 زیرمعیار برای گردشگری کوهپیمایی تفریحی ورزشی تدوین شد و روش ترکیب خطی وزن دارشده برای ادغام معیارها به کار رفت. سپس، نقشه نهایی جهت فعالیت اکوتوریسمی در منطقه در 3 پهنه با قابلیت ضعیف و متوسط و خوب ترسیم شد. نتایج حاصل از نقشه نهایی مطلوبیت نشان داد 9/6 درصد از منطقه برای تفرج کوهپیمایی تفریحی ورزشی توان بالا دارد. همچنین ، نتایج حاصل از تاپسیس نشان داد کوه قارون و اشترانکوه برای کوهپیمایی تفریحی ورزشی در اولویت اول و دوم قرار دارند. در مجموع نتایج پژوهش حاضر پهنه های مستعد جهت کوهپیمایی تفریحی ورزشی را نشان می دهد که راهنمایی برای گردشگران و مدیران و برنامه ریزان، به منظور تصمیم گیری و اجرای سیاست های توسعه ای، با در نظر گرفتن رویکردها و ملاحظات محیط زیستی و اقتصادی اجتماعی، به شمار می آید.
بهبود طبقه بندی تصاویر ابرطیفی با استفاده از مدل ترکیبی شبکه های کپسول و درخت تصمیم تقویتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش دانش سنجش از دور، استفاده از تصاویر هایپراسپکترال روزبه روز افزایش و عمومیت می یابد. طبقه بندی یکی از محبوب ترین موضوعات در سنجش از دور ابرطیفی است. طی دو دهه گذشته، روش های بسیاری برای مقابله با مشکل طبقه بندی داده های هایپراسپکترال پیشنهاد شده است. در پژوهش حاضر، ساختاری مبتنی بر یادگیری شبکه های کپسول برای طبقه بندی تصاویر ابرطیفی به کار رفته است؛ به گونه ای که ساختار شبکه بتواند، با استفاده از یک لایه کانولوشنی و یک لایه کپسول، بهترین حالت تولید ویژگی ها را داشته باشد و درعین حال از بیش برازش شبکه روی نمونه های آموزشی جلوگیری کند. نتایج به دست آمده نشان از کیفیت بالای ویژگی های تولیدی در ساختار پیشنهادی دارد. درراستای بهبود دقت طبقه بندی، رویکرد استخراج ویژگی ازطریق شبکه طراحی شده و طبقه بندی با استفاده از الگوریتم درخت تقویتی XGBoost، با روش طبقه بندی ازطریق شبکه عمیق سراسری مقایسه شد تا، علاوه بر بررسی و کیفیت سنجی ویژگی های عمیق برداری تولیدی به روش پیشنهادی در طبقه بندی کننده های گوناگون، میزان توانایی شبکه های عمیق سراسری نیز، در کاربرد طبقه بندی، بررسی شود. رویکرد کپسول پیشنهادی شامل سه لایه اصلی است: 1) Prime با کپسول هایی به اندازه 8 و 32 فیلتر 9×9 و گام حرکتی 2؛ 2) Digitcaps دارای دَه کپسول شانزده بعدی؛ 3) لایه تماماً متصل. نتایج بررسی دو رویکرد برای شبکه عمیق و نیز ترکیب شبکه های کپسول با الگوریتم درخت تقویتی XGBoost مقایسه شد. رویکردهایی همچون SVM، RF-200، LSTM، GRU، و GRU-Pretanh برای مقایسه رویکرد پیشنهادی براساس پیکربندی هایی درنظر گرفته شدند که در تحقیقات به آنها اشاره شده بود. برای ارزیابی مدل پیشنهادی، مجموعه داده Indian Pines نیز، شامل شانزده کلاس متفاوت، به کار رفت. با استفاده از روش پیشنهادی ترکیبی، طبقه بندی تصاویر با دقت 99% روی داده های آموزش و دقت 5/97% روی داده های تست انجام می شود.
Analysis of the Rural Digital Literacy Policy in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
95 - 109
حوزههای تخصصی:
Purpose- Nowadays, providing education in information technology and communication to the rural workforce is crucial for improving social capital and promoting sustainable development. However, inadequate policies have created a digital divide between rural and urban areas. Upgrading digital literacy is now a key goal for policymakers and planners. This research aims to analyze the digital literacy policy system in rural areas in Iran.
Design/methodology/approach- The research involves an analytical method, where existing documents are reviewed. Essential information was gathered by analyzing various digital documents, including the Cyberspace Strategic Document, Digital Transformation Strategic Document, Communications and Information Technology Strategic Document in the Sixth Development Plan, Digital Transformation Roadmap of Iran, and the Performance Report of the Ministry of Communications and Information Technology.
Findings- After examining the five strategic digital literacy programs of the country, it was found that the Cyberspace Strategic Document (2018-2025) did not sufficiently address rural digital skills, particularly in the agriculture sector, despite considering actions in the field of industry, business, services, human resources, culture, and lifestyle. However, other documents, such as the Digital Transformation Strategic Document, the Communications and Information Technology Strategic Document in the Sixth Development Plan, and the Performance Report of the Ministry of Communications and Information Technology (2019), emphasized various digital literacy components, including raising awareness of innovative methods for crop production, dealing with natural disasters affecting crops, employment based on capabilities, better access to electronic markets, facilitating the transfer of scientific findings to farmers, access to new electronic services (postal, educational, agricultural, banking, health), and empowering the rural workforce. However, some digital literacy components, such as facilitating crop cultivation planning for the next year, establishing major product purchase centers, and predicting weather changes, have yet to be fully considered in the country's digital programs.
Practical solutions- In order to fill the existing digital divide between rural and urban areas, experts have proposed various practical solutions, including providing various digital infrastructures and tools in rural areas, increasing the population coverage of broadband internet services in rural areas, equipping agricultural service centers with digital technology facilities to transfer information to rural farmers, upgrading the literacy level of rural workers, especially rural farmers.
Originality and value- Most of the studies on rural digital literacy have focused on evaluating resilience through digital literacy, and the analysis of the country's policy on rural digital literacy has received less attention from researchers. This research is innovative in this regard.
بررسی تغییرات فنولوژی پوشش گیاهی در سه اکوسیستم مختلف با استفاده از تصاویر راداری و اپتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
111 - 133
حوزههای تخصصی:
امروزه، تصاویر ماهواره ای فرصتی کم نظیر در بررسی تغییرات فنولوژی پوشش های گیاهی فراهم کرده است. تحقیق حاضر با هدف بررسی کارایی تصاویر رادار قطبی سنتینل - 1 در دو قطبش VV و VHو تصاویر اپتیک (لندست- 8 و سنتینل- 2) برای پایش تغییرات فنولوژی گیاهی بر روی سه منطقه با شرایط محیطی و اکوسیستمی مختلف در جنوب و جنوب غرب ایران (نخل های منطقه شادگان، جنگل های حرا، و بیشه زار) در سال 2017 انجام گرفته است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که شاخص های طیفی گیاهی بهتر از ضرایب بازپخش راداری چرخه فنولوژی و پویایی فصلی پوشش های گیاهی را نمایش می دهند. اما، در عین حال، ضریب بازپخش راداری در قطبش VH نیز قابلیت مناسبی برای پایش تغییرات گیاهان نشان می دهد. تغییرات قطبش VH نسبت به قطبش VV با تغییرات شاخص های گیاهی شامل EVI، SAVI، و NDVI تطابق بیشتری دارد. نتایج همچنین بیانگر این مطلب است که شاخص SAVIو EVI نسبت به NDVIروند مراحل اولیه فنولوژیکی را برای بیشه زارها و نخل های شادگان به واقعیت زمینی نزدیک تر نشان می دهد. درصورتی که ضرایب بازپخش راداری در قطبش VH تصاویر سنتینل- 1 تغییرات سالیانه جنگل های حرا را در مقایسه با شاخص های پوشش گیاهی کامل تر نمایش می دهد. به طور کلی، می توان گفت، تصاویر راداری توانایی جای گزینی در شرایط در دسترس نبودن تصاویر اپتیک را دارند.
تحلیل الگوی پراکنش فضایی شهرها در سواحل شمالی و جنوبی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اینکه در توزیع شهر و شهرنشینی عوامل انسانی و طبیعی مؤثرند، در کشور ما، نقش عامل انسانی با اجرای سیاست ها و برنامه های توسعه ای بیشتر بوده، که به نابرابری ناحیه ای و عدم تعادل های جغرافیایی از جمله در سواحل شمالی و جنوبی منجر شده است. این موضوع به خوبی در الگوی پراکنش شهرها منعکس است. در مقاله حاضر سعی بر مقایسه الگوهای پراکنش شهرهای سواحل شمالی و جنوبی است، که وجه مشترک آن ها، همجواری با دریا است. بنابراین، سؤال این است که الگوی پراکنش فضایی شهرهای سواحل شمالی و جنوبی کشور چگونه است؟ روش تحقیق توصیفی-استنباطی است و با بهره گیری از مدل نزدیکترین همسایگی و ضریب موران، وضعیت قرارگیری شهرهای حوزه های مورد بررسی با یکدیگر مقایسه شده اند. نتایج یافته ها نشان می دهد که پراکنش فضایی شهرهای حوزه ساحل شمالی به دلیل شرایط طبیعی مساعد، قطب های کشش، راه های ترانزیتی و سیاست های محرومیت زدایی متمرکزتر از پراکنش فضایی شهرهای حوزه ساحلی جنوبی به جز جلگه خوزستان است و شهرها همبستگی فضایی بیشتری با یکدیگر دارند. پراکنش فضایی شهرهای حوزه ساحلی جنوبی، در بخش غربی به صورت خوشه ای و خود همبستگی فضایی مثبت ولی به سمت شرق از تراکم شهرها و انسجام فضایی آن ها کاسته می شود. به طوری که در شرق سواحل جنوبی تراکم و انسجام فضایی شهرها به حداقل می رسد.
واکاوی مقایسه ای رخدادهای فرین برفی ایران با تأکید بر موقعیت تاوه قطبی و الگوهای پیوند از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۱۹۶-۱۶۹
حوزههای تخصصی:
رخداد فرین برفی که ممکن است در هر زمانی از دوره سرد سال رخ دهد، اثرات اقتصادی و اجتماعی مهمی را به همراه دارد. بنابراین، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی ناشی از این رخدادها، اهمیت شناسایی سازوکارهای همدیدی مرتبط با رخدادهای فرین برفی را آشکار می سازد. به منظور دست یابی به این هدف، با استفاده از داده های روزانه بارش و دمای ایران در دوره آماری 2016-1951 و براساس معیارهای چندگانه، دو دوره سه-روزه رخداد فرین برفی ایران در دوره های 9-7 فوریه 1972 و 4-2 فوریه 1988، شناسایی شد. پس از انتخاب نمونه ها، واکاوی آماری نمایه های پیوندازدور انجام شد و سپس، با استفاده از داده های بازواکاوی NCEP-NCAR، به ترسیم الگوهای ترکیبی از وضعیت سطح زمین و وردسپهر زیرین، میانی و زِبرین به شکل میانگین سه-روزه پرداخته شد. نتایج به دست آمده از واکاوی نمایه های پیوندازدور و مطابقت آن ها با الگوهای همدیدی، نشانگر ضعیف شدن تاوه قطبی وردسپهری و تقسیم شدن آن به شکل چند مرکز در دوره های رخداد فرین برفی مورد بررسی است. در رخداد 9-7 فوریه 1972، گرچه این مراکز به سمت عرض های میانی جابه جا شده اند ولی به طور کامل از منطقه شمالگان دور نشده و تا اندازه ای موقعیت خود را در این منطقه حفظ کرده اند. در رخداد 4-2 فوریه 1988، مراکز تاوه، جابه جایی استواسوی بیشتری به عرض های میانی نشان داده اند که پدیدار شدن فازهای منفی NAM و AO نیز نمایانگر چنین وضعیتی است. به هرحال، در هر دو رخداد، مرکز قوی و اصلی تاوه قطبی وردسپهری، در نیمکره شرقی و بنابراین در موقعیتی نزدیک به ایران قرار داشته است. ضعیف شدن رودباد جنب حاره در نیمکره شرقی و به ویژه در محدوده دریای مدیترانه، سبب انتقال زبانه هایی از تاوایی پتانسیل به سمت عرض های میانی شده است. پیشروی استواسوی این زبانه ها، شکل گیری ناوه های ارتفاعی را در مناطق غربی و شرقی دریای مدیترانه سبب شده که همراه با پشته پرارتفاع میان آن ها، به شکل گیری الگوهای بندال امگا و شارش شکافته شده به ترتیب در رخدادهای فوریه 1972 و 1988 در این محدوده جغرافیایی منجر شده است. مرز جنوبی پیشروی ناوه ها را پربند معرّف لبه تاوه با ارتفاع 552 ژئوپتانسیل دکامتر مشخص کرده که تا نیمه جنوبی ایران امتداد داشته است و در دوره رخداد فرین فوریه 1972 در مقایسه با الگوی مربوط به رخداد فرین فوریه 1988، پیشروی استوا سوی بیشتری به عرض های میانی و درنتیجه، بر فراز ایران داشته است.
طراحی و آزمون الگوی مناسب مسکن اجتماعی؛ مبتنی بر نظریه"حق به شهر" (مطالعه موردی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
193 - 210
حوزههای تخصصی:
مسکن جزء بنیادین ترین نیاز های انسان است اما نباید صرفا از لحاظ کالبدی و به عنوان سرپناهی برای بشر در نظر گرفته شود، این نیاز جایگاهی برای رشد انسان از ابعاد فیزیکی و روحی-روانی است، بنابراین مسکن پس از آنکه نیاز انسان برای پوشش را پاسخ گفت باید پاسخگوی نیاز وی به رشد و تعالی ارزش های انسانی و برقراری ارتباط موثر با جامعه اطراف خود باشد و در عرصه تعاملات اجتماعی هم نیاز های ساکنین را برطرف کند.به همین مظنور تامین مسکن مناسب و استاندارد برای اقشار کم درآمد جزو مهمترین بخش توسعه بخش مسکن در هر جامعه ای قلمداد می شود، و از قرن نوزدهم به بعد، بخش مسکن یکی از محورهای عمده مداخله دولت-ها در اقتصاد بوده است. خواستگاه چنین تفکری نظریه "حق به شهر" ، است که از میان جنبش های اعتراضی زاده شده است و برای اولین بار توسط جامعه شناس فرانسوی، هانری له فور در سال 1968 به کار گرفته شد و باوری است که شهرها را یک ساختار اجتماعی می دانست که تمام شهروندان نسبت به آن حق دارند.با وجود تلاش هایی در دهه های اخیر مبنی بر تحقق چنین هدفی سیاست هایی چون مسکن مهر در ایران انجام شده است اما نتوانسته در تامین مسکن قابل استطاعت برای اقشار کم درآمد موفق عمل کند.این مقاله می کوشد با مبنا قرار دادن شهر شیراز به عنوان نمونه مورد مطالعه جنبه های کلیدی مسکن اجتماعی را با رویکرد حق به شهر را به شکل مفهومی و تجربی مورد آزمون قرار داد.بنابراین جامعه آماری پژوهش افراد فرودست شهری و نیازمند به مسکن که تعداد نمونه گیری 74 نفر از آنها مورد پرسشگری قرار گرفته اند.روش پژوهش از نوع کمّی و ابزار جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه و برپایه مدل تحلیل معادلات ساختاری و از طریق نرم افزار Amos صورت گرفته است.نتایج پژوهش بیانگر آن است که حق مشارکت شهری،حق تخصیص فضا،دسترسی فضایی،حاکمیت شهری،شمول اجتماعی،تنوع و سرزندگی از مولفه های مناسب مسکن اجتماعی با رویکرد حق به شهر است که مولفه حاکمیت شهری با میزان 478/0 و مولفه شمول اجتماعی با میزان491/0 و مولفه تنوع و سرزندگی با میزان 543/0 بر مسکن اجتماعی تاثیر گذارند.
Typology of spatial expansion new sprawl pattern (Case study: Urumia urban region)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
Spatial expansion and land use changes in agricultural lands are among important factors contributing to environmental damages and disabilities of productive economy in the region especially in agricultural aspects. This trend is common in developing countries. These changes in land use usually occur by those who target agricultural lands for speculations and other abusing form of economy. In addition this trend also affects environment likewise economy and environment which is attributed as sprawl. Urumia Urban region gains valuable agricultural lands which plays a key role in in both environment and economy. In recent two decades according to excessive construction in the region these areas are turned out to be more of a recreational site for affluent families which has decreased agricultural functions there and also has damaged beautiful landscapes of the villages. Recent occurrence is resulted from not being cost effective agricultural activities and inefficiency of the market supplemented with not supporting agricultural activities. This has leaded that Urumia urban region go through a spatial expansion which differs considerably with urban sprawl. This paper is aimed to analyze effective factors on land se changes and the following sprawl by it. Moreover there are two main questions that should be answered: first is which factors contribute to spatial expansion in agricultural areas? How is attributed the sprawl dominating Urumia urban region? In order to analyze and producing status qua and current relationship between Urumia city and agricultural lands we used a descriptive and analytical method and in order to analyzing development process we went to the documents and finally in order to examine occurred changes we used from satellite photographs and cartographic photos in different periods. After gathering data and statistics and classification in the second stage by observing we tried to perfect the statistics. The results express that the absence cost effectiveness in agricultural activities and speculation in land and of course having nothing in common between users and speculators has resulted a new form of sprawl in Urumia which differs considerably with common forms of it. This new sprawl has features which sustains affluent interests.
بازشناسی ابعاد بسترآفرین طرح رود کارون به مثابه برند مؤثر کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بر اثر جهانی شدن اقتصاد و سیالیت سرمایه ها، رقابت پذیر نمودن کلانشهرها از جمله مهم ترین راهبردهای حیاتی محسوب می گردد. در این چارچوب، برندآفرینی مبتنی بر قابلیت های محیطی، از جمله بهره گیری بهینه از بنیاد جغرافیایی رودهای شهری، برای مثال شهرهای لندن و پاریس، از جمله راهکارهای بنیادی در جهت دستیابی به این مهم مطرح می باشد. اما مسئله این پژوهش آن است که کلانشهر اهواز نتوانسته است از رود کارون به مثابه برندی موثر در راستای جذب مشتریان، گردشگران، سرمایه گذاران، شرکت های جهانی و برای به دست آوردن بازارهای هدف- با توجه به قابلیت های آن- استفاده بهینه نماید؛ که منطقاً جهت واکاوی موضوع می باید به ریشه ها توجه نمود. لذا پژوهش حاضر، در راستای دستیابی به این هدف با پیروی از رویکردی اکتشافی و با بهره گیری از روشی توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به تحقیق پرداخت؛ که در انجام آن از روش کیفی نظریه داده بنیاد (گراندد تئوری) و تحلیل محتوا بهره گرفته شده است. ابزار انجام پژوهش، نرم افزار MAXQDA می باشد. بر مبنای یافته های تحقیق که در تلفیق با ارائه پیشنهاداتی به صورتی توام انجام یافت، شرایط زمینه ای و مداخله گر از شرایط مناسبی برخوردار نبوده و لذا در جهت دستیابی به رود کارون به مثابه برند موثر کلانشهر اهواز و مزایای مترتب بر آن، نیاز به راهبردهای چهارگانه ای شامل اقدامات لازم و فوری، اقدامات شهرسازی و معماری، اقدامات اجتماعی و فرهنگی و اقدامات مختص آبراه کارون می باشد .
تحلیل سیستماتیک از نقش عوامل جغرافیائی در توسعه روستاهای استان اردبیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هفتم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
19 - 41
حوزههای تخصصی:
وجود تمایزات و تفاوتهای منطقه ای در استان اردبیل بویژه در نقاط روستائی، همواره بعنوان یک دغدغه برنامه ریزان ومسئولین محلی را برآن داشته تا بر اساس توانمندی ها و مزیت های نسبی مناطق نسبت به تخصیص منابع محدود خود اقدام نمایند. قطعاً عدم شناسائی علمی موقعیت و جایگاه مناطق مختلف استان، پیشرفت در مسیر نیل به اهداف توسعه را کند و گاهی متوقف می سازد. موفقیت در این امر مستلزم توجه به توانمندی های موجود در نقاط جغرافیائی استان میباشد.با توجه به مطالب فوق و همچنین لحاظ نمودن محدودیت های موجود در سطح استان، تحقیق حاضر در چارچوب مفاهیم آماری و تکنیکهای توسعه منطقه ای مبادرت به سطح بندی مناطق روستائی استان اردبیل در قالب روش چند متغیره تحلیل خوشه ای [1] به تفکیک بخشهای جغرافیائی نموده است.در این رابطه نتایج بدست آمده که با بکارگیری از 26 شاخص اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مشخص شده است، نشان میدهد که مناطق روستائی 8 بخش جغرافیائی استان اردبیل «نسبتاًتوسعه یافته»، 7 بخش استان «درحال توسعه» و 2 بخش جغرافیائی دیگر در زمره بخشهای «توسعه نیافته» جای گرفته اند. که این مهم میتواند در برنامه ریزیهای بلندمدت و کوتاه مدت مدنظر مسئولین استان قرارگیرد.
در این راستا در مرحله دوم از این تحقیق ارزیابی مناطق توسعه نیافته که از یک اولویت و حساسیت ویژه ای برخوردار است، در جهت تبیین و تشریح سیستماتیک عوامل جغرافیائی اعم از طبیعی و انسانی مدنظر قرارگرفته است و مناطق مختلف آن به فراخور جایگاه خود متاثر از عوامل فوق بوده اند که در قسمت بعدی این مقاله به آن اشاره شده است.
ریخت شناسی و بررسی همبستگی متغیرهای سامانه حیاط مرکزی در کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی متغیرهایی است که از دیدگاه ریخت شناسی، شکل دهنده سامانه حیاط مرکزی، برای بهبود آسایش اقلیمی خانه در شهر کاشان، بوده و تعیین میزان همبستگی میان آن ها است. این متغیرها شامل طول، عرض، ارتفاع بدنه، کشیدگی حیاط، وجود گودال باغچه، مساحت حوض، مساحت باغچه، تعداد حیاط، تعداد و جهات سرداب و حوض خانه و جهت قرارگیری حیاط مرکزی می باشند. محدوده مطالعه بافت قدیم شهر کاشان که در حدود باروی جلالی است و جامعه آماری خانه های بافت قدیم می باشد. نوع پژوهش کاربردی و روش پژوهش توصیفی با بهره گیری از آمار، تحلیل بر مبنای خروجی های اس پی اس اس و تحلیل محتوا بوده است. در این مطالعه تعداد بیست خانه به عنوان نمونه از جامعه آماری انتخاب شده و هر کدام از متغیرهای پژوهش بر اساس بازدید میدانی و منابع مکتوب بررسی و از نظر همبستگی پیرسون کنترل گردیده و با تحلیل محتوا جمع بندی و سپس نتیجه گیری گردیده است. این مطالعه از بابت تعداد و نوع متغیرها و بررسی همبستگی بین متغیرها برای خانه های حیاط مرکزی کاشان دارای نوآوری است. نتایج تحقیق نشان می دهد حیاط مرکزی های کاشان به طور میانگین دارای مساحت 6/440 متر مربع، طول 8/33 متر، عرض 5/17 متر، عمق بدنه 75/6 متر، کشیدگی حیاط مرکزی 38/1، مساحت حوض 7/48 متر مربع، مساحت باغچه 6/86 متر مربع، درصد مساحت حوض از حیاط 98/10، درصد مساحت باغچه از حیاط 7/19 ، تعداد حیاط 55/1، تعداد سرداب 75/1، 50% دارای حوض خانه و 70% دارای گودال باغچه و 65% دارای جهت قرارگیری جنوب شرقی می باشند. متغیرهای عرض و طول و مساحت حیاط و مساحت حوض و مساحت باغچه دارای همبستگی با یکدیگر بوده و حیاط ها با مساحت بیش از 500 متر مربع دو سرداب دارند.