فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۶۱ تا ۷٬۶۸۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه : امروزه عواملی از قبیل رشد شتابان جمعیت، افزایش فقر، کاهش شاخص های کیفیت زندگی، رشد سکونتگاه های غیررسمی (حاشیه نشینی)، آلودگی های زیست محیطی و غیره منجر به ناپایداری و کاهش زیست پذیری جوامع شهری شده است. بدین منظور طی دهه های اخیر، برنامه ریزان شهری راهکارهای گوناگونی را ارائه نموده اند که در این بین، بهره گیری از فضاهای زیرسطحی، مفهومی در حال ظهور است که طی سال های اخیر توجه زیادی را به خود جلب نموده است. داده و روش : هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدل مفهومی فضای زیرسطحی زیست پذیر است. پژوهش حاضر از نوع کیفی و به لحاظ نوع شناسی "تک روشی موازی" است. لذا جهت تحلیل داده های کیفی از روش فرا ترکیب (تحلیل پایه) و تحلیل محتوا (تحلیل مکمل) به صورت هم زمان استفاده شده است. تحلیل پایه منجر به ارائه مدل مفهومی اولیه و تحلیل مکمل منجر به تبیین مؤلفه ها و کشف روابط علی– معلولی می گردد. روش جمع آوری اطلاعات، مطالعه اسنادی و مصاحبه نیمه ساختارمند می باشد. جهت تحلیل داده های کیفی و کدگذاری از نرم افزار Nvivo استفاده شده است. یافته ها : یافته های پژوهش حاکی از 4 مولفه بنیادی و کلیدی در ساختار مدل نهایی است که عبارتنداز: " فرهنگ- اجتماع"، "تاب آوری"، " محیط زیستی" و " کالبدی- بصری". بر اساس 4 مؤلفه کلیدی و در بخش دوم پژوهش، 458 ارجاع به دست آمد که با بازبینی متعدد و ادغام کدها بر اساس تشابه در طی چندین مرحله تلخیص داده ها، 24 کد اولیه و 4 کد محوری استخراج گردیده است. نتیجه گیری : مدل مفهومی منطبق بر الگوی دانه ستاره ای جهت تحقق فضای زیرسطحی زیست پذیر ارائه گردید. در راستای الگوی مذکور 4 مؤلفه کلیدی فرهنگ- اجتماع؛ کالبدی- بصری؛ تاب آوری و محیط زیستی به عنوان ساختار اصلی ارائه گردیدند. هرکدام از عوامل دارای زنجیره ای آشیانه ای و سلسله مراتبی هستند. مؤلفه های رنگ تعلق و هویت به عنوان درون مایه های بعد فرهنگ– اجتماع بوده و زیر درون مایه های مکان یابی با توجه به بحران های طبیعی، مدیریت بهینه بحران، کاهش درجه ریسک و خطر از طریق نوع کاربری ها، توجه به آسایش اقلیمی در سطوح زیرین و تنظیم دقیق تأسیسات در سطوح زیرین به ترتیب تکمیل کننده بعد تاب آوری در الگوی دانه ستاره ای می باشد.
ارزیابی میزان آسیب پذیری بافت فرسوده در برابر مخاطره طبیعی زلزله با استفاده از روش ماشین بردار (نمونه موردی: حوزه 2 شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : انسان امروزی با توجه به پیشرفت روزافزون خود و نیز رشد جمعیت اقدام به س اخت ش هرهای جدی د جهت اسکان بخشی از جمعیت نموده است و با توج ه ب ه این ک ه ش هرها مانن د سیس تمی ب ا س اختاری هماهنگ و پویا می باشد، می بایست همه اصول دفاعی را رعایت نم ود ت ا بش ر پیش رفته و متم دن دارای تکنول وژی در ای ن س کونت گاه ه ا کم ت رین احساس خط ر را بنمای د و در مواق ع بح ران بتوان د بهترین مدیریت بحران را ارائه نماید. لذا با توجه به اینکه ایران جز ده کشور بلاخیز و ششمین کشور زلزله خیز دنیا است و بافت فرسوده شهر کرمان نیز از این قاعده مستثنی نیست لزوم استفاده از تکنیک های سنجش از دور شهری مثل ماشین بردار برای شناسایی و مدیریت بحران زلزله ضروری می باشد. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش ترسیمی - تحلیلی می باشد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از تصاویر ماهواره ای ASTER سال 2007 به شناسایی بافت های فرسوده شهر کرمان با استفاده از روش طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان پرداخته شد. در این بررسی با ضریب کاپای 76 درصد برای تمامی طبقات تعیین شده و ضریب کاپای 59 درصد بافت فرسوده شهر کرمان شناسایی گردید. یافته ها : یافته های تحقیق و نقشه نهایی میزان آسیب پذیری حوزه دو بافت فرسوده نشان داد مناطق با آسیب پذیری زیاد 87/29 درصد از کل مساحت حوزه می باشد، که این میزان نشان دهنده نامناسب بودن بافت حوزه در هنگام وقوع زلزله می باشد. رتبه های بعدی این بررسی به ترتیب شامل 15/29 درصد آسیب پذیری متوسط، 01/28 درصد آسیب پذیری بسیار کم، 74/6 درصد آسیب پذیری بسیار زیاد و 21/6 درصد آسیب پذیری کم می باشد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد که روش طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان (SVM) توانایی تشخیص نزدیک به 75 درصد از بافت فرسوده محدوده را دارا بوده است. که این شناسایی قدرت بالای روش ماشین بردار پشتیبان در شناسایی حوزه دو بافت فرسوده شهری را نشان داده است.
تحلیل چالش های مدیریت تنوع زیستی در منطقه حفاظت شده سرخ آباد استان زنجان با استفاده از مطالعه نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۳
59 - 76
حوزههای تخصصی:
تنوع زیستی با مجموعه متعددی چالش ها روبروست که مدیریت آن را دشوار می سازد. پژوهش حاضر با هدف بررسی چالش های مدیریت تنوع زیستی در منطقه حفاظت شده سرخ آباد استان زنجان صورت گرفت. این مطالعه با استفاده از یک رویکرد کیفی و بکارگیری روش شناسی نظریه داده بنیاد انجام شد. نمونه ای از مشارکت کنندگان متشکل از 15 نفر از کارشناسان اداره کل حفاظت محیط زیست، اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری و مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان از طریق روش نمونه گیری نظری و گلوله برفی انتخاب گردیدند و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند گردآوری شدند. با استفاده از نرم افزار Nvivo10، چالش های مرتبط با مدیریت تنوع زیستی در منطقه ابتدا از طریق سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند که منجر به شناسایی 92 مفهوم، 38 مقوله اولیه، 22 مقوله اصلی و 9 مقوله کانونی گردید. سپس روابط بین چالشهای کانونی ترسیم شد. نتایج نشان داد تهدید و از بین رفتن تنوع زیستی تحت تأثیر مستقیم و غیر مستقیم عوامل مختلفی است که عبارتند از: راهبردها و سیاست های ضعیف کشور در مدیریت تنوع زیستی؛ ضعف منابع انسانی، مالی و فیزیکی سازمان های مسئول حفاظت از تنوع زیستی؛ عدم بکارگیری مدیریت یکپارچه و مشارکتی در مدیریت تنوع زیستی؛ ضعف دانش، نگرش و نظام ارزشی جامعه روستایی در مورد تنوع زیستی؛ کشاورزی و بهره برداری ناپایدار از منابع طبیعی توسط جامعه روستایی؛ بهره برداری ناپایدار و مداخله افراد خارج از جوامع روستایی؛ و اقدامات ناپایدار سازمان های بیرونی است. همچنین نتایج نشان داد، از بین رفتن تنوع زیستی رابطه دوسویه با دیگر مخاطرات طبیعی و بحران های محیط زیستی داشته و هر دو تحت تأثیر عوامل ذکر شده هستند.
تحلیل شاخص های مسکن در شهر آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
199 - 223
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از شاخص های اجتماعی پایه است. کیفیت زندگی و رفاه افراد و مکانها را مشخص می کند. امروزه مفهوم مسکن دیگر صرفاً به عنوان سرپناه مطرح نیست بلکه نقش حیاتی در دستیابی به توسعه پایدار دارد. بنابراین توسعه مسکن به عنوان یک موضوع چند بعدی از مهم ترین اهداف برنامه ریزی و مدیریت شهری به شمار می رود. این پژوهش با هدف بررس ی و تحلیل شاخص های کیفیت مسکن در محله های شهر آمل تدوین شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی – توسعه ای و از نظر ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از بلوک های آماری شهر آمل در سرشماری 1395 استخراج شده است. نتایج به دست آمده از روش تحلیل عاملی نشان داد که 4 عامل اصلی در کیفیت مسکن محله های شهر آمل تأثیرگذارند که در مجموع 86 درصد از واریانس را تبیین کرده اند. پهنه بندی کیفیت مسکن نشان داد که در مجموع پهنه مسکونی مناسب با 55 درصد از مساحت و 66 درصد از جمعیت، بیشتر در نیمه غربی رودخانه هراز و در امتداد محور شمالی - جنوبی شهر وجود دارد و پهنه مسکونی نامناسب نیز با 24 درصد مساحت و 21 درصد از جمعیت در بافت های قدیم، فرسوده و بافت های پیرامونی متصل به محدوده شهری و به ویژه در نواحی غرب، شمال شرقی و شرق شهر دیده می شود. بر اساس روش تحلیل خوشه ای، محله های آمل در پنج خوشه طبقه بندی شده اند، خوشه اول 4 محله و24 درصد از مساکن شهر، خوشه دوم 2 محله و 9 درصد از مساکن، خوشه سوم 3 محله و 9 درصد از مساکن ، خوشه چهارم 2 محله و 6 درصد از مساکن و خوشه پنجم 9 محله و حدود 50 درصد از کل مساکن شهر را تشکیل داده است.
مکان یابی مخازن اضطراری تأمین آب شرب در شرایط پس از وقوع زلزله، مطالعه ی موردی: کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
129 - 148
حوزههای تخصصی:
باتوجه به خسارت های ناشی از زلزله برای شبکه آب رسانی شهری، یکی از مهم ترین مسائلی که پس از وقوع زلزله موردتوجه سازمان های مسئول قرار می گیرد تأمین آب موردنیاز شهروندان یک شهر است. متأسفانه در بسیاری از شهرهای ایران به مدیریت بحران، به ویژه در رابطه با تأمین آب شرب پس از وقوع رخدادهای مختلف توجهی نشده که کلان شهر شیراز نیز از این حیث درخور توجه است. باتوجه به اهمیت بسیار زیاد این موضوع، سعی شده در این پژوهش فضاهای مناسب برای جانمایی مخازن اضطراری تأمین آب شرب در کلان شهر شیراز بر اساس معیار های فضاهای باز عمومی (زیرمعیارهای نزدیکی به پارک ها و فضاهای سبز عمومی، نزدیکی به فضای سبز معابر و نزدیکی به ورزشگاه های روباز) تراکم جمعیتی (حداقل فاصله به بلوک های جمعیتی پرتراکم)، مراکز با اهمیت خدمات شهری (بیمارستان ها، مراکز درمانی و مراکز هلال احمر)، سطح دسترسی (دسترسی به شریان های درجه 1، درجه 2 و معابر محلی) و مراکز با خطر بالا در برابر زلزله (بافت های فرسوده، مناطق واقع در شیب، مناطق نزدیک به گسل و نقاط تاریخی رخداد زمین لرزه) براساس روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و سیستم پشتیبان تصمیم GIS (استفاده از توابع تبدیل پلی گون به نقطه، وکتور به رستر، فاصله اقلیدسی، طبقه بندی مجدد و همچنین توابع زیرمجموعه ی اسکالر)، مورد ارزیابی قرار گیرند. نتایج این پژوهش، موقعیت های مکانی با امتیازهای 7، 8 و 9 را که بیشتر در بافت های فرسوده، مناطق با تراکم جمعیتی بالا و شریانی های درجه 2 بین شهری کلان شهر شیراز قرار داشت، به عنوان گزینه های برتر جهت جانمایی مخازن اضطراری تأمین اضطراری آب شرب شهری پیشنهاد می نماید.
مقایسه روش های تبدیل بارش موثر به رواناب سطحی در شبیه سازی هیدروگراف سیل حوضه ننه کران، استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۲
86 - 63
حوزههای تخصصی:
سیلاب از جمله مخاطرات طبیعی است که پیش بینی آن نیازمند ارزیابی پاسخ هیدرولوژیکی حوضه به مقادیر بارش است. با توجه به تنوع مدل های بارش-رواناب، انتخاب مدل مناسب شبیه سازی رفتار هیدرولوژیکی از اهمیت بسیاری برخوردار است. این مطالعه در حوضه ننه کران در استان اردبیل با هدف ارزیابی انواع روش های تبدیل بارش به رواناب سطحی، شامل هیدروگراف واحد مثلثی، مثلثی شکسته، مثلثی متغیر و SCS با مدل هیدرولوژیکی Wildcat5 پرداخته شده است. مقادیر بارش در دوره بازگشت 25 ساله با استفاده از نرم افزار Cumfreq محاسبه شد. پس از استخراج نقشه کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای، مساحت هر کاربری در حوضه با نرم افزارArcGIS محاسبه شده است. در همه روش های تبدیل بارش به رواناب مقادیر بارش، زمان تمرکز ثابت بوده تا بهتر میزان تغییرات در مولفه های هیدروگراف نمایان شود. نتایج نشان داد که روش SCS بیش ترین دبی به مقدار 50/44 مترمکعب بر ثانیه، حداقل زمان تا اوج به مقدار 19/2 ساعت داشته و روش مثلثی متغیر هم از کم ترین میزان دبی اوج برخوردار بوده است. هم چنین روش مثلثی ساده حداکثر زمان تا اوج به مقدار 51/4 ساعت را به خود اختصاص داده که حاکی از تفاوت بسیار زیاد هیدروگراف روش SCS با سه روش دیگر بود. در مجموع روش SCS برای تخمین مولفه های هیدروگراف توصیه می شود، چون از پارامترهای مورفومتریک مانند شیب حوضه و شماره منحنی که تابعی از ویژگی های خاک و پوشش گیاهی حوضه استفاده می کند. در انتخاب روش تبدیل بارش موثر به رواناب باید دقت بیش تری در تخمین شماره منحنی و زمان تمرکز مدنظر قرار گیرد.
بررسی تأثیر کاربرد اسید آسکوربیک و همزیستی قارچ مایکوریزا و باکتری آزوسپریلیوم بر گیاه داروی ریحان تحت تاثیر رژیم های مختلف آبیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش جمعیت و تقاضای روز افزون برای مواد غذایی، از کودهای شیمیایی به عنوان ابزاری برای میل به حداکثر تولید در واحد سطح، استفاده بی رویه شده که خسارت های جبران ناپذیری بر پیکره محیط زیست وارد کرده است. از طرف دیگر امروزه رویکرد جهانی به سمت کشاورزی ارگانیک است.یکی از راهکارهای افزایش مقاومت گیا نسبت به شرایط تنش زای محیطی بالا بردن سطح سوبستراهای آنزیم های آنتی اکسیدان و مواد آنتی اکسیدان درون سلولی مانند اسید آسکوربیک می باشد.این آزمایش به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار و در دو سال زراعی 1397-1396 در روستای قمصر واقع در شهرستان شهرری اجرا گردید. در این آزمایش تنش خشکی به عنوان عامل اصلی در سه سطح: 40˛70˛100 میلی متر تبخیر از سطح تشتک تبخیر کلاس A و کود زیستی شامل باکتری محرک رشد (آزوسپریلیوم) و قارچ مایکوریزا در چهار سطح شامل: الف) عدم مصرف ب) بذر مال باکتری محرک رشد (آزوسپریلیوم) ج) مصرف قارچ مایکوریزا به صورت بذر مال د) کاربرد توام باکتری محرک رشد آزوسپریلیوم به همراه قارچ مایکوریزا به صورت بذر مال و اسید آسکوربیک در دو سطح محلول پاشی شامل الف) عدم کاربرد اسید آسکوربیک و ب) کاربرد اسید آسکوربیک (دو روز پس از اعمال تیمار آبیاری) به صورت فاکتوریل به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شد.
تحلیل وضعیت استفاده از پل های عابر پیاده اصفهان (مطالعه موردی: منطقه 7)
حوزههای تخصصی:
پل عابر پیاده در دهه های اخیر در سامانه حمل و نقل شهرهای ایران به عنوان تسهیلات حرکتی عابرین به عنوان یک گزینه جدی مطرح و استفاده شده است. این پژوهش بر آن است تا وضعیت استفاده از پل های عابر پیاده را از دیدگاه شهروندان در منطقه 7 شهر اصفهان مطالعه نماید. این پژوهش از نوع کاربردی و بر مبنای ماهیت روش از نوع توصیفی – موردی و تحلیلی است. در گردآوری داده ها از روش میدانی به شکل پرسشنامه و در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون تی تک نمونه ای، آزمون یک دنباله راست میانگین و یک دنباله چپ میانگین در نرم افزار spss استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد پل های عابر پیاده منطقه 7 شهر اصفهان از نظر مکان یابی و جانمایی، طراحی و منظر شهری، هندسه و کارکرد، زیبایی شناختی و تعدادی از شاخص های امنیت در وضعیت نامطلوب قرار دارند. به طور کلی از نظر کاربران، توجه به انسان محوری در ابعاد سخت افزاری و نرم افزاری پل های عابر منجر به استفاده بهینه عابرین از این تسهیلات می گردد.
تأثیر نگرانی های محیط زیستی در تمایلات رفتاری گردشگران در مقصد ساحلی رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
199 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر نگرانی های محیط زیستی گردشگران در تمایلات رفتاری آن ها به مقصد ساحلی رامسر است. جامعه ی آماری پژوهش را گردشگرانی تشکیل دادند که در تابستان 1398 از سواحل شهر رامسر بازدید کردند. حجم نمونه، براساس دستورالعمل کاستلو و آزبورن، 260 نفر محاسبه شد و افراد نمونه به روش تصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه بود. روایی پرسش نامه براساس آزمون روایی صوری (نظرهای استادان و خبرگان) و نیز روایی همگرا مبتنی بر سنجش واریانس استخراج شده ارزیابی و تأیید شد. به علاوه، پایایی پرسش نامه براساس آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی ارزیابی شد و مشخص شد که متغیرها پایایی مناسبی دارند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SmartPLS3 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که نگرانی های محیط زیستی در نگرش محیط زیستی گردشگران و عملکرد محیط زیستی مقصد اثر دارد. علاوه بر آن، نگرش محیط زیستی گردشگران در عملکرد محیط زیستی مقصد تأثیرگذار است. همچنین، نگرانی های محیط زیستی، نگرش محیط زیستی گردشگران و عملکرد محیط زیستی مقصد در رضایت گردشگران اثر دارد. درنهایت، مشخص شد که نگرش محیط زیستی گردشگران، عملکرد محیط زیستی مقصد و رضایت گردشگران در تمایلات رفتاری آن ها مؤثر است. با توجه به یافته ها، می توان این گونه نتیجه گرفت که هرچه میزان رویکرد محیط زیستی مدیریت مقصد ساحلی رامسر بیشتر شود، گردشگران تمایلات رفتاری مثبت بیشتری به آن جا نشان می دهند. بر همین اساس، به منظور بهبود روند موجود در مقصد رامسر پیشنهادهایی ارائه شد.
ارزیابی ورتبه بندی شاخص های رشدهوشمند شهری در نواحی منطقه 2کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
45 - 58
حوزههای تخصصی:
براساس پیش بینی سازمان ملل همه رشدجمعیتی جهان برای آینده قابل پیش بینی درمناطق شهری وبه ویژه مناطق شهری کشورهای درحال توسعه روی خواهددادبه طوری که تاسال 2030حدود60درصدجمعیت جهان درمناطق شهری زندگی خواهندکردامروزه به دلیل افزایش جمعیت شهری توسعه ی کالبدی شهرها امری اجتناب ناپذیر است و از سوی دیگر جهت جلوگیری از مشکلات توسعه ی کالبدی، اجتماعی و اقتصادی در دهه های گذشته ، رویکرد رشد هوشمند شهری به عنوان یک راهبرد رشد شهر مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که در توسعه فضایی بسیاری از شهرها شاخص-های رشد هوشمند نادیده گرفته می شود و به محیط زیست شهری آسیب های جدی وارد می گرددایران به عنوان یک کشوردرحال توسعه ازدهه 1340ش شهرنشینی ابعادتازه ای به خودگرفت ورشدشتابان شهرنشینی آغاز شدازآن زمان جمعیت شهرها هم به علت رشدطبیعی وهم به علت مهاجرپذیری روستا-شهری باسرعت بالایی رشدیافت.شهرتهران هم به علت رشدطبیعی ومهاجرت تحولات جمعیتی کالبدی زیادی به خوددیده است از این رو این مقاله در پی آن است تا ضمن تبیین شاخص های رشد هوشمند شهری،به ارزیابی ورتبه بندی این شاخص ها درنواحی منطقه 2شهرتهران را بررسی نمایدروش تحقیق این پژوهش توصیفی وتحلیلی است شاخص های موردمطالعه ازطریق مطالعات کتابخانه ای شناسایی شدندوازطریق روش میدانی که داده های آن ازطریق 300 پرسشنامه در سطح منطقه 2 جمع آوری شده است وسپس بااستفاده ازمدل تاپسیس نواحی نه گانه منطقه 2شهرتهران رتبه بندی شدند..نتایج تحقیق حاکی ازآن است که ناحیه 9منطقه 2شهرتهران باکسب مقدار0/68871درشاخص دسترسی ومقدار0/75321 درشاخص کالبدی وهمینطوردرشاخص زیست محیطی بامقدار0/54432دررتبه اول دربین نواحی منطقه 2ازلحاظ شاخص های رشد هوشمندشهری قرارمی گیرد.
تحلیل پیامدهای تخصصی شدن فعالیت های تجاری بر فضا های مجاور در منطقه 12 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
119 - 101
حوزههای تخصصی:
منطقه 12 زادگاه و هسته حیاتی وتاریخی کلان شهر تهران در جریان توسعه نوین خود دگرگونی های گوناگونی تجربه کرده است که یکی از آنها گسترش فعالیت های تخصصی در خیابان ها و محورهای همجوار با بازار اصلی بوده است، .مقاله حاضر این پدیده را بررسی وتلاش نموده است که نشان دهد توسعه فعالیت های تخصصی تجاری چه پیامدهایی برفضاهای پیرامون خود داشته است . برای این منظور و در تکمیل داده ها و اطلاعات موجود ، پرسشنامه ای با 27 گویه در بین 280 نفر از ساکنان ، کسبه و کارشناسان منطقه 12 تکمیل وداده های حاصل در سه بعد " کالبدی- محیط زیستی " ، اقتصادی – فعالیتی" و " اجتماعی " دسته بندی گردیده است. نتایج حاکی از آن است که بعد کالبدی – محیط زیستی با تعداد 13 معرف و با مقدار ویژه 620/10 بیشترین سهم؛ بعد اقتصادی با 7 معرف و مقدار ویژه 238/8 در مرتبه دوم و بعد اجتماعی با 4 معرف و مقدار ویژه 081/4 در مرتبه سوم آثار و پیامد فعالیت های تخصصی را در فضاهای مجاور نشان می دهند . همسویی نتیجه این تحقیق و برخی تحقیقات مشابه حاکی از آن است که همنشینی و همنوایی ایجاد و گسترش راستاهای دارای فعالیت های تخصصی تجاری با نا کارآمدی و افت کارکردهای مسکونی در فضا ها و محلهای مجاور در بخش مرکزی شهر یک فرآیند عمومی است . پدیده ایی که در منطقه 12 تهران نیز به وقوع پیوسته است .
تحلیل دل بستگی مکانی در شهر تبریز با به کارگیری مقیاس شهرهای هوشمند در دوران بیماری کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از فناوری های جدید در شهر هوشمند بالأخص در فضاهای شهری روزبه روز بیشتر می شود؛ بااینکه بیشتر این فناوری ها به عنوان نشانه ای از پیشرفت در زندگی و روشی برای راحتی زندگی در شهرها موردپذیرش و ستایش قرارگرفته اند، بااین حال، برخی چنین تصور می کنند که فناوری ها، اختلالاتی در شهر محل سکونت آن ها ایجاد نموده است. بنابراین در پیاده سازی شهر هوشمند باید نظرات شهروندان و دغدغه های آن ها در نظر گرفته شود. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از ابزارهای پیمایشی در دستیابی به هدف توسعه دل بستگی به مکان های شهری، در پی پاسخ به این سؤال است که چه ارتباطی میان دل بستگی عاطفی- مکانی که در دو بعد سنتی و فعال مطرح می گردد، با پذیرش فناوری های هوشمند بالأخص در نمونه موردی پژوهش و جو دارد؟ برای جامعه آماری جمعیت شهر تبریز که برابر ۱۵۹۳۳۷۳ نفر می باشد، حجم نمونه از طریق فرمول کوکران برابر 384 نفر به دست آمد. پایایی سؤالات با آلفای کرونباخ برابر 88/0 شد. برای تحلیل از نرم افزارهای آماری استفاده شده است. یافته ها نشان داد ابعاد فناوری های نظارتی روزانه، فناوری های توانمند ساز، فناوری های نظارت بر Covid-19 و دل بستگی فعال با ضریب تأثیر 412/0، 385/0، 316/0 و 301/0 بیشترین اثرات را بر دل بستگی مکانی با فناوری های شهر هوشمند داشته است و کمترین تأثیرگذاری مربوط به دل بستگی مکانی سنتی با ارزش 191/0- می باشد. در نتیجه هرچقدر کیفیت فناوری های نظارتی (سلامتی) و توانمندسازی، فناوری نظارت بر Covid-19 ارتقا داده شود، به همان نسبت نیز میزان دل بستگی در شهر تبریز بهبود خواهد یافت.
نقش ژئوپلیتیک در تشدید بحران های بین المللی (مطالعه موردی: بحران سوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
187 - 215
حوزههای تخصصی:
در ایجاد، گسترش و تشدید بحران های بین المللی متغیرهای متعددی نقش آفرینی می کنند؛ در این میان متغیر ژئوپلیتیک وزن ویژه ای دارد. هدف این مقاله نیز بررسی رابطه بین این دو متغیر با استفاده از روش توصیفی –تحلیلی است. هرچه موقعیت ژئوپلیتیک کشور بحران زده از حیث دارا بودن منابع طبیعی و حضور در یک منطقه استراتژیک حائز اهمیت برای قدرت های بزرگ، برجسته تر باشد؛ بحران بوجودآمده استعداد بیشتری برای تبدیل شدن به یک بحران بین المللی را خواهد داشت. این فرضیه در مورد بحران سوریه به آزمون گذاشته می شود. مدعای پژوهش پیش رو درباره بحران سوریه این است که موقعیت برجسته ژئوپلیتیکی(منابع مادی، ارزشی و استراتژیک) سوریه یکی از عوامل اصلی تشدید بحران این کشور در طول 10 سال گذشته بوده است. به عبارت دیگر اگر سوریه موقعیت فعلی ژئوپلیتیکی(حضور در مرکز خاورمیانه، همسایگی با اسرائیل و دریای مدیترانه، حضور در مرکز رقابت های منطقه ای بین جریان محافظه کار و انقلابی منطقه و منابع نفتی و گازی) را نداشت؛ بحران در این کشور تشدید نمی شد.
تحلیلی بر سطح توسعه یافتگی بنادر استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۶
227 - 254
حوزههای تخصصی:
امروزه بنادر به عنوان پل ارتباطی مبادله کالا، در حمل و نقل دریایی و خشکی نقش قابل توجهی در ایجاد یکپارچگی در مناطق پسکرانه ای و برقراری توازن در زنجیره تامین کالا نقش مهمی را ایفا می کنند. در واقع، هر بندر دارای موقعیت جغرافیایی، تجهیزاتی و عملکردی متفاوتی می باشد و همین امر سبب تفاوت در سطح پیشرفت و توسعه بنادر و به طبع آن شهر ها و مناطق پسکرانه ای شده است. هدف از این پژوهش، شناخت، تحلیل و سطح بندی ظرفیت ، امکانات و توانمندی های شش بندر استان بوشهر (بوشهر، عسلویه، کنگان، گناوه، دیر و دیلم) است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از منابع اسنادی و داده های میدانی است. به منظور وزن دهی و رتبه بندی به معیار ها و زیرمعیارها از مدلFAHP و برای رتبه بندی سطح توسعه یافتگی بنادر از مدل TOPSIS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بندر عسلویه در میان پنج بندر مورد مقایسه، به لحاظ معیارها و زیرمعیارهای مورد بررسی، در سطح اول توسعه یافتگی قرار دارد. بنابراین می توان گفت علی رغم آنکه بندر بوشهر قدیمی ترین بندر این استان به شمار می رود، بندر عسلویه توانسته است طی سال های اخیر از یک سو به دلیل توسعه میادین گازی و از سوی دیگر، ارتباط عملکردی موثر و کارآمد با کانون های پسکرانه ای، بیشترین سطح توسعه یافتگی را به خود اختصاص دهد. در عین حال این موضوع توانسته بر توسعه زیرساخت های بندر تجاری در کرانه ساحلی این شهرستان نیز اثرگذار باشد.
تبیین مفهومی اکولوژی صلح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
۳۶۲-۳۵۱
حوزههای تخصصی:
اکولوژی صلح یک مفهوم علمی نوظهور است که تحت تاثیر گفتمان علمی در مورد امنیت زیست محیطی و صلح آفرینی زیست محیطی شکل گرفته است و از لحاظ فلسفی خواستار "صلح با طبیعت" است که به طور فزاینده ای با مداخلات متعدد انسانی در سیستم زمین به چالش کشیده و در معرض خطر قرار دارد. این مفهوم در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است و مقتضی است که در ایران نیز با توجه به تهدیدات زیست محیطی پیش رو در سطوح محلی، ملی و منطقه ای مورد توجه قرار گیرد. بر همین اساس، مقاله حاضر سعی دارد به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به تبیین مفهومی اکولوژی صلح بپردازد. همچنین تلاش شده است براساس مولفه های اکولوژی صلح برخی پیشنهاد ها جهت صلح سازی و صلح آفرینی در مناطقی مانند خاورمیانه و حوزه دریای خزر ارائه گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد، تهدیدات زیست محیطی می تواند بنا به خاصیت فوریت تهدیدات، فرصت هایی را برای صلح سازی و صلح آفرینی فراهم کند.
پایش فرونشست سطح زمین با تکنیک تداخل سنجی راداری (محدوده مورد مطالعه: دشت مشگین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۱
25 - 48
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین یک پدیده ای است که در دهه های اخیر میزان آن در اکثر کشورهای دنیا بخصوص کشورهای جهان سوم نظیر ایران رو به افزایش است. در ایران عمده فرونشست های زمین در رابطه با کشاورزی و برداشت بی رویه آب های زیر زمینی است. این پدیده در صورت عدم مدیریت صحیح می تواند خسارات جبران ناپذیری را برای مناطقی که دچار این پدیده هستند ایجاد کند. شناسایی مناطق فرونشست و برآورد نرخ آن مسلماَ نقش بسزایی در مدیریت کنترل این پدیده خواهد داشت. یکی از مناسب ترین روش های شناسایی پدیده فرونشست استفاده از تکنیک تداخل سنجی تفاضلی راداری است. دشت مشگین یکی از دشت های مهم استان اردبیل از لحاظ توسعه ی کشاورزی به شمار می آید که در چند سال اخیر با پدیده ی فرونشست زمین در اثر برداشت ی رویه از منابع آب زیرزمینی روبرو بوده است. اطلاعات جمع آوری شده توسط چاه های پیزومتریک واقع در سطح دشت، متوسط افت سطح ایستابی طی یک دوره 14 ساله را به میزان23.75 متر نشان می دهد. پیامدهای این افت سطح آب زیرزمینی منجر به فرونشست و ایجاد ترک و شکاف هایی در قسمت هایی از دشت شده است. افت سطح ایستابی و به دنبال آن افزایش تنش مؤثر دلیل اصلی فرونشست دشت مشگین می باشد. در این تحقیق به منظور تعیین محدوده تحت تأثیر و نهایتأ برآورد میزان فرونشست از روش تداخل سنجی راداری به عنوان روشی قابل اطمینان برای اندازه گیری تغییرات سطح زمین با دقت بسیار بالا، پوشش وسیع و قدرت تفکیک مکانی بالا استفاده شد. بیشینه ی نرخ فرونشست با استفاده از تصاویر راداری ماهواره Sentinel-1 در بازه ی زمانی08/2019 تا 04/2020 در حدود 35/9 سانتی متر محاسبه گردید. از نتایج حاصل از تداخل سنجی راداری مشخص شد جهت گسترش نشست از جنوب شرق به سمت به جنوب غرب دشت می باشد.
شناسایی استراتژی های مدیران روستایی جهت حفاظت از محیط زیست در جوامع روستایی شهرستان دشتستان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
123 - 144
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، با هدف شناسایی استراتژی های مدیران روستایی جهت حفاظت از محیط زیست در مناطق روستایی شهرستان دشتستان از توابع استان بوشهر، از لحاظ پارادایم جزو تحقیقات کیفی بود و تحلیل داده های پژوهش در دو مرحله کدگذاری باز و محوری انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران روستایی شهرستان دشتستان بود و نمونه گیری به صورت هدفمند انجام و تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته به صورت حضوری و مجازی گردآوری شدند. نتایج با استخراج 68 استراتژی صورت گرفته از سوی مدیران روستایی در راستای حفاظت از محیط زیست همراه بود که زیرسازی اماکن عمومی روستا جهت آسفالت، درختکاری در سطح روستا، نصب سطل زباله در محیط روستا، تشویق خانوارها به تفکیک زباله ها، نظافت معابر، جمع آوری کودهای حیوانی و جمع آوری و انتقال زباله های منازل به بیرون از روستا از استراتژی های مهم مدیران روستایی بود که این استراتژی ها در 10 طبقه راهبردهای سرزندگی و نشاط اجتماعی، رفاه انسانی، پایداری سکونتگاهی، محافظه کارانه، تاب آوی محیطی، تنوع، تدافعی، رشد و توسعه، پویایی و سازگاری، و هویت محیطی دسته بندی و تحلیل شدند.
ارزیابی میزان تاب آوری بافت تاریخی شهر کرمان در برابر زلزله و ارائه راهبردهای ارتقاء آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال بیستم بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۲
37 - 59
حوزههای تخصصی:
تاب آوری شهری به جایگاهی از شهر اشاره دارد که به دلیل مدیریت و برنامه ریزی درست قدرت تحمل خود را در برابر بحران های طبیعی و انسانی افزایش داده و با کم ترین میزان خسارت مالی و جانی می تواند بحرانی را پشت سر گذاشته و در کوتاه ترین زمان به حالت طبیعی خود بازگردد. در همین راستا پژوهش حاضر نیز به دنبال ارائه راهبردهای برای ارتقا میزان تاب آوری در بافت تاریخی شهر کرمان می باشد. روش پژوهش توصیفی –تحلیلی و با استفاده از روش های مشاهده ای، مصاحبه ای و پرسشنامه صورت گرفته جامعه آماری آن تمامی ساکنان بافت تاریخی کرمان می باشد که در سرشماری سال1395جمعیتی بالغ بر51087 نفر بوده است. برای تخمین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شده است، که مطابق این جدول 381 نمونه برآورد شد. این پرسشنامه های به صورت تصادفی ساده در سطح محدوده پخش گردید. بعد از استخراج اطلاعات موردنظر با استفاده از برنامه SPSS تجزیه وتحلیل گردیدند. وضعیت موجود نشان داد که بافت تاریخی کرمان ازنظر شاخص اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، نهادی تاب آوری وضعیت نامطلوبی دارد. به همین دلیل ماتریس SWOT تشکیل شده و نقاط قوت، ضعف، فرصت، تهدید بافت تاریخی ازنظر تاب آوری در آن تدوین گردید. سپس با استفاده ازنظر متخصصین و کارشناسان مطلع از وضعیت بافت تاریخی کرمان امتیازبندی گردید. و بعد از تجزیه وتحلیل های مربوط مشخص گردید، که موقعیت استراتژیکی بافت تاریخی کرمان موقعیت استراتژی های بازنگری، انطباقی است. ازاین رو بعد از تدوین استراتژی های مطلوب و مناسب با وضعیت تاب آوری بافت تاریخی کرمان ماتریس برنامه ریزی کمی (QSPM) تشکیل شده و در این مرحله نیز با استفاده ازنظر متخصصین استراتژی ها اولویت بندی شدند. مهم ترین استراتژی ها در رده اول توجه به توسعه میان افزا برای تسریع درروند نوسازی بافت و مکان یابی و ایجاد پایگاه های مدیریت بحران در فضاهای خالی بافت برای تسریع در عملیات امداد و نجات در شرایط اضطراری می باشد.
واکاوی و تحلیل عوامل مؤثر بر موفقیت طرح یکپارچه سازی اراضی کشاورزی (نمونه: دهستان چوبر، شهرستان شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند یکپارچه سازی در کشورهای کمترتوسعه یافته و یا درحال توسعه به لحاظ وضعیت جغرافیایی، میزان رشد اقتصادی، همچنین به دلیل بالا بودن میزان جمعیت روستایی، محرومیت، فقر شدید، بیکاری و تورم (که از مشترکات این کشورها است)، ضرورتی انکارناپذیر به نظر می رسد. با توجه به این مهم، هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر موفقیت طرح یکپارچه سازی اراضی کشاورزی با تأکید بر تجارب جهانی است. روش انجام تحقیق به صورت توصیفی - تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و پیمایشی (مشاهده و پرسشنامه - کشاورزان و کارشناسان) است. محدوده مورد مطالعه در این پژوهش شامل 11 روستا از مجموع 35 روستای دهستان چوبر که طرح یکپارچه سازی اراضی در آن ها اجرا شده است، می باشد. تعداد خانوارهای دهستان چوبر که مشمول طرح یکپارچه سازی اراضی شده اند، 1137 بوده است که تعداد 285 نفر از بهره برداران با روش مورگان انتخاب شدند. از سوی دیگر، به منظور نظرسنجی از کارشناسان، تعداد 13 نفر از کارشناسان جهاد کشاورزی و 7 نفر اساتید دانشگاه به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. یافته های تحقیق با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی نشان داد، براساس به هم پیوستگی و تلفیق شاخص ها، 3 عامل مؤثر در اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی و موفقیت آن مشخص شدند که به صورت زیر نام گذاری شدند: 1- عامل فناوری های نوین کشاورزی با وزن عاملی 7/1؛ 2- دومین عامل تأثیرگذار شامل شاخص های بهره وری و اشتغال و عامل زیربنایی بوده که عامل مدیریت و بهره وری را با وزن عاملی 66/1 تشکیل می دهد؛ 3- سومین عامل تأثیرگذار از دیدگاه کارشناسان، عامل مکانیزاسیون با بار عاملی 464/1 می باشد که از شاخص های به کارگیری ماشین آلات و سهولت دسترسی به ماشین آلات و نیروی کار به دست آمده است. لازم به ذکر است با توجه به عوامل ذکر شده، میزان موفقیت اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی کشاورزی در دهستان چوبر از حد متوسط بالاتر بوده است.
طراحی الگوی نوآوری باز با رویکرد توسعه کارآفرینانه (مطالعه موردی: تعاونی های روستایی مرزی آسیب دیده در همه گیری کووید 19)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، طراحی الگوی نوآوری باز با رویکرد توسعه کارآفرینانه در تعاونی های روستایی مرزی آسیب دیده در بحران کرونا بود که با روش داده بنیاد انجام شد. ابزارگردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشارکت کنندگان پژوهش اساتید گروه اقتصاد، مدیریت و کارآفرینی دانشگاه و روسای تعاونی های روستایی بود. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد که از 9 نفر مصاحبه به انجام عمل آمد. انتخاب نمونه طبق فرآیند گلوله برفی پیش رفت و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داشت. تحلیل با استفاده از روش کدکذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی و ملزومات انجام هر یک از این مراحل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش جهت اطمینان از روایی و پایایی از روش تطبیق توسط اعضا و روش توافق درون موضوعی شد. در طول مصاحبه ها نیز توجه به درصدهای گزارش داده شده توسط دو نفر شناسه گذار، پایایی ارزیابی شد. عوامل مؤثر در طراحی الگوی نوآوری باز با رویکرد توسعه کارآفرینانه عبارتند از عوامل اقتصادی, عوامل سازمانی، عوامل محیطی, تکنولوژیک، ایجاد مزیت رقابتی، قوانین و مقررات، نوآوری و پیاده سازی استراتژیک. در ادامه بر مبنای یافته های پژوهش عوامل سازمانی، محیطی، استراتژیک، اقتصادی و محیطی از جمله مهم ترین و اساسی ترین عوامل مؤثر بر توسعه نوآوری در سازمان های امروزی هستند که توجه به آن زمینه لازم را برای رشد و توسعه نوآوری باز در این سازمان ها را فراهم می سازد. نظریه نوآوری باز از دیدگاه داخلی مطرح شده توسط ادبیات مدیریت دانش فراتر رفته است و پیشنهاد می کند که شرکت ها باید از دانش های داخلی و خارجی استفاده کنند. بنابراین، مدل های نوآورانه جدید نشان می دهد که اشکال جدیدی از تعاملات و همکاری برای توسعه محصولات و فرآیندهای جدید است.