فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۸۰۱ تا ۶٬۸۲۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
410 - 434
حوزههای تخصصی:
از آغاز تمدن بشری تاکنون، شهرها عمده ترین مکان استقرار جمعیت و مرکز فعالیت های وسیع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هستند که امروزه تأثیر غیرقابل انکاری در ابعاد مختلف زندگی مردم سراسر جهان دارند. وجه سیاسی شهرها از جمله مباحثی است که نظر جغرافیدانان سیاسی را به خود جلب کرده و در سال های اخیر پژوهش های زیادی در این زمینه به انجام رسیده است که در این میان، بحث شورش ها و مبارزات شهری جایگاه ویژه ای دارد. شهروندان در زمینه مسائل گوناگون مربوط به زندگی اجتماعی خود دست به فعالیت های مختلفی در قالب تظاهرات های مسالمت آمیز، راهپیمایی، اعتصابات و حتی جنگ های چریکی می زنند که در ادوار زمانی این استراتژی ها می تواند متفاوت باشد. پژوهش حاضر قصد دارد با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به این سؤال پاسخ دهد که پس از سده بیستم کدام متغیرهای ژئوپلیتیکی در تحول مبارزات شهری نقش داشته اند؟ در اثنای تحقیق پس از بررسی مبارزات سیاسی در محیط های شهری در طول قرن بیستم و آغاز قرن بیست ویکم، این نتیجه حاصل گردید که مبارزات شهری در این دوران تحت تأثیر فضای دوقطبی جنگ سرد و گسترش اندیشه های مارکسیستی قرار داشته و فروپاشی شوروی و نظام دوقطبی باعث تغییرات عمده ای در این نوع مبارزات شده است. همچنین شتاب قابل توجه فرآیند جهانی شدن و طرح موضوعات نوین اجتماعی - فرهنگی و زیست محیطی در شکل گیری فعالیت های شهری در چارچوبی مسالمت آمیز سبب ایجاد دگرگونی ژرفی در این زمینه شده است. علاوه بر این، رویکرد ضد ژئوپلیتیک که در دوران جنگ سرد مطرح شده بود، همچنان ادامه یافت و نهضت های اجتماعی، انجمن های زیست محیطی، گروه های حقوق بشری، جنبش های مردمی بومی و... در قلمرو موضوعی این رویکرد ژئوپلیتیکی تعریف شدند.
بررسی نقش مؤلفه های کالبدی امنیت در ایجاد حس دلبستگی به مکان (نمونه مورد مطالعه: مجتمع های مسکونی آسمان و یاسمین شهرستان مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۷
63 - 80
حوزههای تخصصی:
امروزه نادیده گرفتن اصول و مؤلفه های امنیت در طراحی مجتمع های مسکونی، منجر به کاهش میزان دلبستگی به مکان شده است. هدف پژوهش حاضر ارتقاء میزان دلبستگی به مکان در مجتمع های مسکونی شهر مراغه از طریق مؤلفه های کالبدی امنیت می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، تحلیلی و میدانی به شیوه آمیخته می باشد، همچنین برای گردآوری داده های پژوهش از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) استفاده شده است؛ به طوری که داده های کمی با پرسش نامه پژوهشگرساخته گردآوری شد و برای تحلیل های پژوهش نیز از آزمون های آماری پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که وضعیت مؤلفه های کالبدی امنیت و دلبستگی به مکان در مجتمع های مسکونی شهر مراغه از دیدگاه ساکنان مطلوب و در وضعیت متوسط رو به بالا ارزیابی شده است، همچنین بین مؤلفه های امنیت (به جز مؤلفه های کیفیت محیط زندگی و مجاورت با کاربری ها) و دلبستگی به مکان ارتباط خطی برقرار می باشد. از لحاظ میزان تأثیرگذاری نیز مؤلفه های قلمروبندی و نظارت بیشترین تأثیر را بر دلبستگی به مکان دارند.
تبیین نقش مکان سازی در احیا روابط اجتماعی محلات شهری معاصر(نمونه موردی: محلات منتخب شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : از آنجایی که ضعف روابط اجتماعی در محلات می تواند سبب مشکلاتی از قبیل کم رنگ شده حس تعلق به مکان، روحیه جمعی و ...شود، به منظور بهبود این شرایط، ایجاد بستر و مکان مناسب برای رویارویی افراد محله و برقراری تعاملات اجتماعی و مشارکت آن ها در برنامه های مربوط به محله، امری ضروری می باشد. رویکرد مکان سازی، در طی دهه های اخیر با هدف خلق و تبدیل فضا به مکان های اجتماعی به وجود آمده است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی می باشد. در این پژوهش سعی شده است جهت بررسی مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی محلات شهری، محلات عباسی، منصور، ماندانا، پرواز و فردوس به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شود. در این مقاله و در بخش تحلیل داده ها، محلات شهری منتخب براساس آزمون های آماری رگرسیون، اسپیرمن ، فریدمن و آنوا ارزیابی گردید. یافته ها : یافته های پژوهش حاکی از این است که بر اساس نتایج بدست آمده از مطالعات آماری، ابعاد کالبدی، ابعاد اجتماعی، ابعاد مدیریتی- سیاست گذاری، ابعاد ادراکی- معنایی و ابعاد اقتصادی دارای ارتباط معنادار با تبیین مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی از دیدگاه شهروندان هستند و بعد کالبدی و اجتماعی بیشترین میزان اثرگذاری را بر میزان تبیین مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی در فضاهای شهری منتخب ایفا می کند. نتیجه گیری : مجموع نتایج حاصل از این پژوهش از یک سو چارچوب لازم جهت بررسی علمی و منطقی مفهوم مکان سازی در محلات شهری را فراهم آورده و از سوی دیگر زمینه اقدامات آینده در راستای احیا روابط اجتماعی در سطح محلات شهری را فراهم آورد. سنجش مدل پژوهش در محلات شهری بیشتر و دیگر شهرهای ایران می تواند درک عمیق تری از مکانیسم تبیین مفهوم مکان سازی در احیا روابط اجتماعی محلات شهری را فراهم آورد.
ارزیابی تأثیر مولفه های ادراکی- بصری بر تاب آوری منظر شهری؛ مورد مطالعه: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
165 - 180
حوزههای تخصصی:
تاب آوری به عنوان مفهومی نوین در ادبیات پایداری، فهم جدیدی از ارتباط انسان و محیط را ایجاد کرده است. تاب آورى برگرفته از نظم و انضباط بیولوژیکی است، که توانایی ارگانیسم یک سیستم براى مقاومت در برابر یک شوک، فاجعه و بیمارى و بهبود یافتن از آن تعیین می گردد. تحقیق حاضر، به ارزیابی ارزیابی تأثیر مولفه های ادراکی- بصری بر تاب آوری منظر شهری کلانشهر رشت میپردازد. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت؛ اسنادی و میدانی پرسشنامه و مصاحبه است. متغیرهای مستقل این تحقیق شاخص های عملکردی، زیباشناختی ،فرم و ریخت شناسی ، زیست محیطی ومتغیر وابسته پژوهش تاب اوری منظر است . پرسشنامه مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن از طرف متخصصان (اساتید و متخصصان حوزه منظر شهری) مورد تأیید قرار گرفت حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 384 پرسشنامه محاسبه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که با توجه به اینکه متغیر مؤلفه های کیفیت ادارکی – بصری (شامل مؤلفه های عملکردی، تجربی و زیباشناختی، فرم و ریخت شناسی، زیست محیطی) با متغیر وابسته این پژوهش (منظر تاب-آور) دارای ضریب همبستگی 568/0 است. رقم ضریب تعدیل شده نیز در این پژوهش بیانگر آن است که 76 درصد از تغییرات مربوط به منظر تاب آور در متغیرهای زیست محیطی، فرم و ریخت شناسی و زیباشناختی قابل تبیین است. بررسی ضرایب تولرانس نشان می دهد که متغیرهای زیست محیطی فرم و ریخت شناسی و زیباشناختی به ترتیب با 452/0، 328/0 و 312/0 بالاترین ضرایب را دارند و نسبت به متغیرهای دیگر به عنوان متغیر پیش بین عمل می نمایند. بنابراین می توان افزود که مؤلفه های کیفیت ادراکی – بصری بر منظر تاب آور تأثیرگذار است . رقم ضریب تعدیل شده نیز در این پژوهش بیانگر آن است که 76 درصد از تغییرات مربوط به منظر تاب آور در متغیرهای زیست محیطی، فرم و ریخت شناسی و زیباشناختی قابل تبیین است.
شناسایی و اولویت بندی ریسک های پروژه های عمرانی بزرگ مقیاس شهری (مطالعه موردی: طرح بزرگ میدان شهدای مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
194 - 211
حوزههای تخصصی:
انجام پروژه های عمرانی بزرگ بدون شک توأم با ریسک های فراوان خواهد بود. در این پروژه ها اغلب ریسک ها نادیده گرفته می شوند یا به بخش هایی که دانش، منابع و ظرفیت کافی برای مدیریت موثر آنها را ندارد تخصیص داده می شوند که این مهم ضریب کیفیت انجام پروژه را کاهش داده و در برخی از موارد سبب تأخیر در دستیابی به اهداف پروژه می گردد. لذا شناسایی ریسک ها، رتبه بندی عوامل موثر بر آنها و همچنین بررسی شدت ریسک ها از ضرورت های اجرای هر پروژه عمرانی است. تحقیق حاضر به دنبال دستیابی به این هدف پروژه عمرانی میدان شهدا شهر مشهد را مورد بررسی قرار داده است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است برای جمع آوری داده ها از روش پرسش نامه بهره گرفته است. حجم جامعه نمونه بر اساس جدول مورگان تعداد 51 کارشناس انتخاب گردید. نتایج بدست آمده از آزمون کای اسکوئر نشان می دهد که احتمال وقوع ریسک های بازار، مالی و مدیریتی در محیط پروژه، ریسک ماهیت چندرشته ای در میان ریسک های محیط بین سازمانی، و همچنین ریسک های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در محیط خارجی طرح میدان شهدای مشهد بالا می باشند. از سوی دیگر، میزان تاثیر بر اهداف ریسک های مالی در محیط پروژه، ماهیت چندرشته ای در محیط بین سازمانی، و بروز تورم در محیط خارجی طرح میدان شهدای مشهد بالاتر از سایر گویه ها رتبه بندی شد. همچنین بیشترین میزان شدت ریسک در محیط پروژه عدم برآورد صحیح هزینه ها، در محیط بین سازمانی تاخیر در اعطای تسهیلات، و در محیط خارجی نیز بروز تورم شناسایی شد.
شبیه سازی تغییرات رودخانه بالیخلی چای با استفاده از مدل سزار (CAESAR)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
64 - 82
حوزههای تخصصی:
تغییرات بستر رودخانه، فرسایش و رسوب گذاری فرایندهای طبیعی رودخانه هستند که هر کدام به نوبه خود باعث تخریب زمین های اراضی و خسارات بسیار زیادی به تاسیسات انسانی می گردند. هدف از تحقیق فوق، شبیه سازی تغییرات رودخانه بالیخلی چای با استفاده از مدل سزار (CAESAR) و مدل هیدرولیکی HEC-RAS در استان اردبیل می باشد. هم چنین جهت برآورد احتمال وقوع سیلاب از نرم افزار Hyfran استفاده گردید.نتایج مدل هیدرولوژیکی HEC-RAS نشان داد که بیش ترین پهنه سیلابی در دوره های بازگشت 2000 و 10000 سال به ترتیب با مقادیر 2/237 و 2/242 هکتار و احتمال وقوع 95/99 و 99/99 درصد است و هم چنین عرض پهنای به ترتیب 1170 و 1288 متر می باشد که برای جوامع انسانی و تاسیسات بشری مخاطره آمیز خواهد بود.. نتایج حاصله از مدل اتومای سلولی نیز نشان داد که تغییرات مورفولوژیکی بستر رودخانه در مقاطع عرض شماره 1 در بازه اول برابر 5/0 متر بوده است. هم چنین تغییرات بستر رودخانه در بازه دوم مقاطع 28 به ترتیب برابر 1 متر و 30 سانتی متر را نشان داد که در این مقاطع حداقل و حداکثر میزان تغییرات قابل مشاهده است. تغییرات بستر رودخانه در بازه سوم در حدود 5/1 متر و میزان تغییرات در بازه جهارم حدود 5/1 متر بوده است. بنابراین نتیجه گیری می گردد با توجه به نتایج حاصله بیش ترین میزان تغییرات بستر رودخانه بالیخلی چای در بازه سوم و چهارم در نزدیک مناطق مسکونی استان اردبیل رخ داده است زیرا دخالت های انسانی منجر به رشد سریع فرسایش و تغییر بستر رودخانه گردیده است. درنهایت پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی به بررسی میزان تاثیرگذاری جوامع بشری در ایجاد و افزایش میزان تغییرات بستر رودخانه و افزایش فرسایش و رسوب گذاری پرداخته شود و اقدامات پیش گیرانه هم چون کاهش دخالت های انسانی در بستر رودخانه، عدم تجاوز به حریم رودخانه، جلوگیری از تغییر کاربری های اراضی انجام گردد و این امر منجر به حرکت عادی رودخانه در بستر خود خواهد گردید.
نقش حکمروایی هوشمند شهری در دوره پساکرونا به منظور توسعه پایدار شهری با مدل تحلیل عاملی اکتشافی_تأییدی و مدل سازی SEM باAMOS (مورد مطالعه: شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برمبنای نظریه آشوب ( Chaos Theory ) در درون بی نظمی و آشوب، الگویی از نظم وجود دارد و شهر نیز به عنوان سیستمی پیچیده و آشوبی عمل می کند که با ورود بی ن ظمی و درون آشوب و بی نظمی به دنبال و در تلاش برای دستیابی به نظم جدیدی خواهد بود (تئوری آشوب مناسب سیستم های پیچیده مانند شهر است که با بهره گیری از آشوب و بی نظمی به وجود آمده در جهت خود نظمی و ساماندهی بهره می گیرد). نتیجه شیوع ویروس کرونا یا همان «پدیده کووید-۱۹» نیز به عنوان یک آشوب، بی نظمی و شوک بر تمدن بشری و ایجاد یک وضعیت بیگانه و ناآشنا در شهرهای ما بوده است که برای مقابله با شیوع این بیماری نوپدید و نامعمول، روش های مرسوم و موجود حکمروایی و مدیریتی در شهرهای ما پاسخگو نبوده و بایستی یک نظم نوین شهری (حکمروایی هوشمند) و شیوه های جدید و هدفدار مدیریتی و حکمروایی را بررسی و انتخاب نمود و از آشوب و بی نظمی موجود به سوی خود نظمی و خود سازماندهی و توسعه پایدار معقول در آینده حرکت کرد. در این پژوهش به بررسی و شناسایی دقیق شاخص ها و زیر شاخص های دخیل در نظم نوین شهری یا همان حکمروایی هوشمند شهری و اولویت بندی نقش آن ها در کاهش آثار مخرب کرونا و تأثیرگذاری آن در پیشرفت و توسعه پایدار در شهر سمنان با مدل تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی SEM با AMOS پرداخته می شود و اینکه چگونه می توان «شهروندان هوشمند» را در همراهی کامل با زیرساخت های هوشمند شهری ب ه ی ک فرصت بزرگ در پساکرونا تب دیل نمود. پس از بررسی و شناسایی و اولویت بندی دقیق شاخص ها و زیر شاخص های دخیل در این نظم نوین شهری (حکمروایی هوشمند شهری) به عنوان سبک نوین مدیریت امور شهری در پساکرونا و تحلیل متغیرها، با نمونه 22 نفری متشکل از نخبگان و خبرگان حوزه های مختلف شهرسازی و شهر هوشمند، برنامه ریزی شهری و مدیریت شهری و تکمیل پرسشنامه از شهروندان سمنان که به تعداد پرسشنامه اولیه ای به تعداد 38 نف ر به صورت آزمایشی در بین آن ها توزیع شد و اعتبار و پایایی پرسشنامه تأیید و سپس پرسشنامه اص لی ک ه براس اس حجم نمون ه در دسترس شامل 721 نفر بود توزیع و پس از تحلیل آن به بررسی و اولویت بندی متغیرهای حکمروایی هوشمند با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار آماری پرداخته شد و سپس مؤلفه های مستخرج، نام گذاری شدند. در مرحله بعد با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی در AMOS ، اعتبار سازه ای تحقیق، مورد آزمون قرار گرفت و رابطه آماری بین متغیرها با شاخص های آن، تأیید شد. در الگوی نهایی تحقیق، با استفاده از آزمون های برازش مدل، روابط بین متغیرها و اثرگذاری متغیرهای مستقل و وابسته تأیید شدند. بر اساس نتایج تحقیق، «شهروندان هوشمند و زیرساخت های هوشمند» با اهمیت ترین و تأثیرگذارترین متغیر حکمروایی هوشمند شهر سمنان خواهد بود و جایگاه بعدی به ترتیب با اقتصاد هوشمند، زندگی هوشمند، تحرک و پویایی هوشمند و محیط زیست هوشمند نیز در رتبه های بعدی ارزش گذاری شدند. یافته های تحقیق حاکی از آن هستند که اهمیت شاخص شهروند هوشمند با 239/32 درصد واریانس تبیین شده نسبت به دیگر عامل ها چشمگیر تر است و پیش نیاز نظم نوین شهری سمنان یا همان حکمروایی هوشمند «شهروند هوشمند» است. «شهروندان هوشمند سمنانی» مقدمه ای برای رسیدن به حکمروایی هوشمند در سمنان خواهند بود. هوشمند شدن شهروندان سمنان نیاز به آموزش، زیرساخت ها و برنامه ریزی های هدف دار دارد. برای دستیابی به حکمروایی هوشمند سمنان، باید از همان ابتدا روی شهروندان سرمایه گذاری کرد؛ به آنها آموزش داد و با آگاهی، فرهنگ سازی و ایجاد زیر ساخت ها و تشویق شهروندان به استفاده از خدمات و دانستن فناوری های روز، باعث توسعه و تعالی پایدار و معقول شهر شد.
تحلیلی بر برنامه توسعه آمایش محیطی شهرستان های استان فارس با تأکید بر شاخص های آموزشی – فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
1 - 22
حوزههای تخصصی:
بررسی نظامند برنامه های مختلف آمایش در سطوح خرد و کلان می تواند به توسعه یکپارچه کمک نماید. شاخص های آموزشی-فرهنگی در برنامه آمایش محیطی دارای جایگاه ویژه ای هستند که جهت بهره وری از این شاخص ها، در ابتدا بایستی نسبت به شناخت وضعیت موجود و تحلیل الگوی آنها اقدام نمود. هدف این تحقیق بررسی شاخص های آموزشی-فرهنگی استان فارس بر اساس چارچوب آمایش محیطی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده های سازمانی در بخش آموزش و فرهنگ است. تجریه و تحلیل در نرم افزار Excel و Arc GIS انجام شده است. جهت تحلیل از آمار سال 1390 و 1399 جهت مقایسه و روند بررسی شاخص ها استفاده شده است. در این تحقیق 31 شهرستان بررسی شد. نتیجه نشان می دهد که شاخص پژوهش در استان فارس از سال 1390 تا 1399 یک روند کاهشی را داشته است. نرخ محرومیت استان در مقایسه سال 1390 و 1399 برابر با 234/0- منفی است. همچنین روند نرخ فقر از سال 1390 تا 1399 یک روند افزایشی بوده است. بیشترین نرخ فقر مربوط به شهرستان کازرون با 14/11 درصد بوده است. بین شاخص تعداد فارغ تحصیلان با شاخص تعداد افراد تحصیل کرده دارای شغل، رابطه ای وجود ندارد. علاوه بر این بررسی شاخص نرخ سرانه کاربری آموزشی نشان می دهد که بیشترین نرخ سرانه کاربری آموزشی مربوط به شهرستان داراب با 4/72 درصد و کمترین مربوط به شهرستان آباده طشک با 02/0 بوده است. نتیجه تحلیل فضایی شاخص های آموزشی-فرهنگی در شهرستان های استان فارس با الگوریم موران نشان داد که میزان این شاخص برابر با 026471/0- منفی بوده است. با توجه به مقدار p-Value، شاخص های آموزشی-فرهنگی در شهرستان های استان فارس از یک الگوی فضایی تصادفی پیروی می کنند.
شناسایی و اولویت بندی محلات نیازمند بازآفرینی شهری (مطالعه موردی: منطقه10 کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۹)
111 - 126
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، نبود روابط شهر و روستا در یک بستر متوازن و منطقی باعث سیل عظیمی از مهاجرت های روستایی به شهرها از یک طرف و ناکارآمدی نظام مدیریت و برنامه ریزی از سوی دیگر شده است. به طوری که اکثر شهرهای ایران با معضلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی حادی گریبان گیر بوده و بافت های ناتوانی را در بدنه خود به همراه داشته اند. شناسایی چنین محدوده هایی اولین اقدام اساسی در راستای ساماندهی و توانمندسازی آن ها می باشد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی محلات نیازمند بازآفرینی شهری منطقه10 کلانشهر تبریز است. این تحقیق از لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از حیث ماهیت و روش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. که با استفاده از شاخص هایی در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی- مخاطراتی مبادرت به شناسایی محدوده ها و محلات نیازمند بازآفرینی نموده است. داده های بکار رفته ز طریق سرشماری مرکز آمار در سال 1395 برای بلوک های شهری و همچنین از داده های مکانی مربوط به طرح توسعه و عمران منطقه شهری تبریز اخذ شده است. بدین منظور از GIS و ترکیب آن با مدل فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) برای شناسایی و اولویت بندی محلات نیازمند بازآفرینی استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین برخی از محلات شهر تبریز از حیث شرایط اجتماعی-اقتصادی و دسترسی به فضاهای خدماتی شکاف عمیقی ایجاد گشته است. که به ترتیب محلات محمدیه، رضوانشهر و شربت زاده محلاتی با بیشترین فراوانی فضاهای ناکارآمد و نیازمند به بازآفرینی شناسایی شدند و شاخص های اجتماعی نسبت به سایر شاخص ها، بیشترین اثرگذاری را در شناسایی محلات داشته اند.
اثر آوازه برند جشنواره های گردشگری بر تعلق خاطر به برند شهر گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال بیستم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
280 - 249
حوزههای تخصصی:
در دنیایی کنونی یکی از روش های جذب گردشگران، برگزاری جشنواره ها و رویدادهای مختلف گردشگری است. رویدادها از مهیج ترین و پرسرعت ترین صنایع روبه رشد در ارتباط با فراغت، تجارت و گردشگری محسوب می شوند. این پژوهش می کوشد تا به بررسی اثر آوازه برند جشنواره های گردشگری بر تعلق خاطر به شهر گردشگری از طریق متغیرهای آگاهی از برند، کیفیت درک شده، تصویر برند در جشنواره های گلاب گیری شهر کاشان بپردازد. شهر کاشان با توجه به نزدیکی به مراکز عمده جمعیتی کشور، قابلیت های زیادی برای جذب گردشگران دارد. در این پژوهش، گردشگران داخلی انتخاب شده اند. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، جزء تحقیقات پیمایشی و توصیفی دسته بندی می شود. جامعه آماری مطالعه حاضر تمامی شرکت کنندگان در جشنواره گلاب گیری کاشان بودند و روش نمونه گیری، در دسترس بود. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد، مؤلفه های آوازه برند شامل قابلیت اطمینان، آشنایی و تخصص بر آگاهی، کیفیت درک شده و تصویر برند شهر کاشان اثر مثبت و معناداری دارد. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود که آشنایی با برند جشنواره گلاب گیری کاشان بر آگاهی از برند جشنواره گلاب گیری اثر مثبت و معناداری دارد که این امر نشان می دهد، آشنا بودن با جشنواره یکی از عواملی است که می تواند باعث بهبود ارتباط با شرکت کنندگان شود. زمانی که آشنایی با برند جشنواره گردشگری به درستی صورت گیرد، باعث موفقیت برنامه های جشنواره می شود و از این طریق شرکت کنندگان بهتر از برنامه های جشنواره بهره مند می شوند. نتایج این پژوهش نشان داد، متغیر قابلیت اطمینان از جشنواره گلاب گیری بر آگاهی از برند جشنواره گلاب گیری اثر مثبت و معناداری دارد.
چشم انداز خروج آمریکا از غرب آسیا در پرتو سیاست راهبردی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
174 - 224
حوزههای تخصصی:
آمریکا به عنوان مهم ترین کنشگر فرامنطقه ای نفوذ زیادی در غرب آسیا پیدا کرده و ائتلاف های نظامی و امنیتی متعددی با دولت های درون منطقه ای منعقد ساخته است. روندهای نوظهوری نظیر افزایش روز افزون قدرت چین و شکوفایی نفت شیل در آمریکا منتج به تولید فرض کاهش اهمیت غرب آسیا برای این کشور و متعاقباً تشدید روند خروج شده است. مسئله اصلی پژوهش واکاوی پنداره خروج آمریکا از غرب آسیا در سپهر اهداف و راهبردهای منطقه ای است. هدف محوری پاسخگویی به این سوال است که آیا آمریکا در پرتو سیاست راهبردی منطقه ای، قصد خروج از غرب آسیا را دارد؟ فرضیه پژوهش این است که اهداف آمریکا در غرب آسیا از قاعده پابرجایی پیروی کرده و تغییر محسوسی نیافته است، اما راهبرد جنگ پیاده نظام و دخالت مستقیم به دلیل فرسایشی بودن، هزینه زیاد و فرجام نامشخص، به سمت راهبرد هوابرد و عملیات نقطه ای، مداخله غیرمستقیم و درگیر ساختن بازیگرن منطقه ای سوق پیدا کرده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اهداف آمریکا از جمله امنیت اسرائیل، کنترل قیمت و کریدورهای انرژی، سد نفوذ چین و روسیه، تجارت جنگ و تسلیحات و سد نفوذ ایران و جستارگشایی از راهبردهایی نظیر موازنه سازی فراکرانه ای، شبکه سازی پایگاهی، طعمه گذاری، آتش بیاری معرکه، عملیات پهپادی، تشکیل ناتوی عربی و تجزیه و تسخیر نه تنها نشانگر قصد خروج نیست، بلکه حاکی از تلاش جهت حضور بلندمدت است. روش پژوهش کیفی بوده و از رویکرد تحلیل اسنادی بهره برده شده است.
بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت و بازاریابی سبز در جهت توسعه صنعت گردشگری (موردمطالعه: استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
279 - 257
حوزههای تخصصی:
بررسی نظری و پیشینه مطالعات قبلی نشان می دهد، شکاف پژوهشی همبستگی بین عوامل مسئولیت اجتماعی، استراتژی بازاریابی سبز، شهرت شرکت و عملکرد تجاری وجود دارد. زمینه عملی صنعت خدمات گردشگری است که روز به روز به اهمیت گردشگری و توسعه آن افزوده می شود. گردشگری صنعتی خدماتی است که به ارائه مطلوب خدمات به گردشگران وابسته است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران و کارشناسان و کسب و کارهای خدماتی وابسته به گردشگری استان اردبیل بودند. با توجه به وجود 315 هتل، مهمان پذیر، هتل آپارتمان و بومگردی، نمونه ای به تعداد 173 مورد و 346 پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران و به صورت هدفمند و نظری انتخاب شد. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری (نرم افزار PLS ) انجام شد. نتایج حاکی از تأیید فرضیات تحقیق به جز تأثیر استراتژی بازاریابی سبز بر نتایج کسب و کار بود. شایسته است، مدیران مجموعه گردشگری مسئولیت اجتماعی را اصل اخلاقی در نظر بگیرند و با به کارگیری استراتژی بازاریابی سبز موجب رفع نگرانی گردشگران حامی محیط زیست شوند و با ایجاد شهرت قوی عملکرد تجاری خود را بهبود دهند.
بررسی رفتار سازگار به تغییرات اقلیمی، با استفاده از تجارب بلایای اقلیمی، پیش نیاز درک تغییرات اقلیمی درمدیریت جنگل ، مورد: رودبار گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای درک سازگاری به تغییرات اقلیمی در مدیریت جنگل ، نیاز است تا رویکرد عمومی ادراک و تجربه با رفتار روزانه در جهت سازگاری به تغییرات اقلیمی و روابط بین آنها بررسی شود. طبق آمار مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران ، براساس شاخص بارش-تبخیر و تعرق استاندارد شده (SPEI) در دوره یک ساله بمیزان 62/2 درصد و در دوره ده ساله بمیزان 9/84 درصد از مساحت استان گیلان تحت تاثیر خشکسالی قرار دارد. این مطالعه به بررسی رابطه ادراکات و تجارب مردم در ارتباط با پدیده خشکسالی بعنوان یکی از بلایای اقلیمی با رفتار روزانه آنها از نظر سازگاری به تغییرات اقلیمی می پردازد. با استفاده از نظریات مطرح روانشناسی دنیا، پرسشنامه ای مطابق تئوری های سطوح قاعده مند (CLT) و رفتار برنامه ریزی شده (TPB) تنظیم و بین نسل نوجوان در سطح مدارس شهرستان رودبار توزیع و پاسخ ها دریافت شد. سپس با مدل معادله ساختاری و به روش تحلیل مسیر، ضرایب بتا و بارعاملی استاندارد به کمک نرم افزار PLS برآورد شدند. برای متغیرهای پژوهش، روایی همگرا AVE بزرگتر از0/5 و آلفای کرونباخ برای پایایی نیز بزرگتر از0/7 بدست آمد که گویای اعتبار و اعتماد پرسشنامه می باشد. نتایج SEM نشان داد که تجارب خشکسالی رابطه ای غیرمستقیم با رفتار سازگار، ولی دو متغیر پنهان تغییرات اقلیمی و ادراک صرفه جویی آب، رابطه مستقیم با رفتار سازگار و صرفه جویانه دارند. معنا داری روابط مذکور از طریق آزمون t با اطمینان 95% نیز اثبات شد. وجود رابطه قوی تر بین متغیر تغییر اقلیم نسبت به متغیر درک صرفه جویی آب، دلالت براین موضوع دارد که تمرکز افراد روی مفاهیم انتزاعی (سطح بالای ساختار CLT) کمتر بوده، در حالی که تمرکز آنها روی مفاهیم عینی (سطح پایین ساختار CLT)، همچون رفتارهای روزانه بیشتر است. لذا باتوجه به تاثیر تغییرات اقلیمی بر بلایای اقلیمی موجود در جنگل های هیرکانی، می بایست به برنامه ریزی رفتار سازگار با تغییرات اقلیمی در جهت مقابله با بلایای اقلیمی اقدام نمود.
بررسی و تحلیل چگونگی انتقال معنا و اولویت بندی انواع کاربری ها در فضای شهری با توجه به پارامترهای برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
103 - 120
حوزههای تخصصی:
ادراک فرآیندی است که در رابطه متقابل انسان و محیط و با استفاده از محرک های محیطی، مبتنی بر ایجاد نوعی تطابق میان حالات ذهنی انسان و نیروهای محیطی رخ می دهد. بنابراین هر پدیده از جمله یک بنای معماری و یا شهری زمانی که در محدوده ادراک انسان قرار می گیرد پیام خود را از طریق معنا، انتقال می دهد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل چگونگی انتقال معنا و یافتن اولویت بندی انواع کاربری ها، با توجه به تطابق با پارامترهای برنامه ریزی شهری در انتقال معنا است. این پژوهش از لحاظ هدف، یک پژوهش کاربردی و از نظر طرح پژوهش، توصیفی محسوب می شود که در زیر گروه پیمایشی از نوع روش دلفی انجام پذیرفت. در بخش نظری به منظور جمع آوری اطلاعات، از مطالعات اسنادی استفاده شده است. پس از تدوین چارچوب نظری پژوهش گردآوری داده ها با استفاده از تکنیک پرسشنامه به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های شهر شیراز می باشد. برای نگرش سنجی جامعه، در مرحله اول، انواع کاربری های شهری در قالب پرسش نامه ای با میزان تطابق با پتانسیل های انتقال معنا و پارامترهای برنامه ریزی شهری مورد سنجش قرار گرفت. سپس اطلاعات حاصل از تعداد 203 پرسش نامه های برگشتی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که اولویت بندی انواع کاربری ها در فضای شهری با توجه به پارامترهای برنامه ریزی، به ترتیب متعلق به کاربری های فرهنگی، مذهبی و مسکونی با مقادیر 33/4، 03/4 و 91/3 است. سطح معناداری آزمون فرضیه، نشان داد که بین کاربری های گوناگون، در امکان برآورده سازی پتانسیل های انتقال معنا و پارامترهای برنامه ریزی شهری اختلاف معنادار وجود دارد. سپس بر اساس لزوم بازبینی طرح تفصیلی شهر شیراز و با توجه به مؤلفه های موثر بر سازوکار انتقال معنا، تعداد 12 سایت با کاربری پیشنهادی فرهنگی و سطح تأثیر شهری-فراشهری شناسایی شدند. پس از آن به انتخاب معیارهای ارزیابی مرتبط برای افزایش مشارکت شهروندان و فرهنگ شهروندی، اقدام گردید. در مرحله دوم پرسشنامه، سایت های پیشنهادی با در نظر گرفتن امتیازهای هر معیار، با استفاده از تکنیک اولویت بندی تاپسیس رتبه بندی شدند. نتیجه نهایی این رتبه بندی نشان داد که سایت های چهارراه ادبیات، کارخانه روغن نباتی و گلدشت به ترتیب با مقدار عددی 83/0، 75/0 و 72/0 در سه جایگاه نخست قرار گرفتند.
ارزیابی سطح پایداری کالبدی- فضایی سکونتگاه های پیراشهری (مورد: بخش مرکزی شهرستان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیاده سازی وامکان تحقق توسعه پایدار کالبدی- فضایی، مستلزم شناخت عناصر و مؤلفه های پایداری به منظور دستیابی به یکپارچگی میان بعد کالبدی و سایر ابعاد محیطی، اجتماعی و اقتصادی می باشد. سکونتگاه های روستایی در بخش مرکزی شهرستان اردبیل به ویژه طی دهه اخیر با تحولات گوناگونی در ابعاد اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی و تحت تأثیر عوامل درونی و بیرونی مواجه گردیده است. این تحولات به صورت دگرگونی های کالبدی - فضایی تجلی پیداکرده است. این پژوهش باهدف بررسی سطح پایداری کالبدی- فضایی سکونتگاه های روستاهایی بخش مرکزی شهرستان اردبیل و تبیین علل و عوامل اثرگذار در روند پایداری/ ناپایداری آن ها صورت گرفته است. جامعه نمونه پژوهش شامل 29 روستا و 360 خانوار بخش مرکزی شهرستان اردبیل می باشد که براساس روش طبقه ای (چندمرحله ای) تعیین گردیده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده های موردنیاز به شیوه ی اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جهت تحلیل داده ها نیز از آزمون های t تک نمونه ای، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره(به روش همزمان) و برای ترسیم نقشه ها از نرم افزارArc Gis بهره گرفته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیشتر روستاهای محدوده موردمطالعه به لحاظ وضعیت پایداری کالبدی – فضایی در سطح پایینی قرار دارند. درواقع عوامل و نیروهای بیرونی(برنامه های عمرانی و یا ارائه تسهیلات دولت در حوزه سکونتگاه های روستایی و ...) و سپس درونی(شرایط محیطی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی روستاها) زمینه های تخریب پوشش گیاهی، تغییرات کاربری زمین و درنهایت ناپایداری کالبدی-فضایی را فراهم ساخته است.
چالش های همکاری دولت ها در نظام حکمرانی زیست محیط جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
110 - 140
حوزههای تخصصی:
گستردگی و ماهیت مرزگذر مسائل زیست محیطی از یک سو و اجماع معرفتی مبنی بر فوریت تهدیدهای ناشی از تخریب محیط زیست از سویی دیگر، کشورها را در چند دهه اخیر به این واداشته تا در چارچوب موافقت نامه های چندجانبه، رژیم های متعددی برای تدبیر مسائل زیست محیطی تعبیه کنند. با این حال عملکرد این رژیم ها از لحاظ میزان انطباق پذیری و رعایت پذیری به استثنای چند مورد، چندان کارآمد و مؤثر نبوده است. هدف مقاله حاضر پاسخ گویی به این سؤال است که چرا با وجود آگاهی فزاینده جامعه جهانی در مورد تهدیدات ناشی از تخریب محیط زیست، همکاری دولت ها در عمل با چالش روبرو بوده است؟ یافته های پژوهش گویای این موضوع است که جایگاه متفاوت کشورها در نظام بین الملل، موجب شکل گیری نظام هایی مختلف از همبستگی های شناختی و هویت های جمعی در میان کشورها شده که نتیجه آن تفاوت در ارجحیت های آن هاست. در حالی که در نزد کشورهای توسعه یافته مشکلاتی مثل آلودگی هوا، کاهش لایه اوزون و خطر از بین رفتن تنوع زیستی در اولویت است، دغدغه کشورهای درحال توسعه دست یابی به توسعه پایدار و ریشه کنی فقر است. چنین وضعیتی موجب کاهش در میزان نهادینگی ارزش های زیست محیطی و به تبع آن ناکارآمدی رژیم های بین المللی برای رفع این تهدیدات شده است. روش تحقیق مبتنی بر استدلال شرطی خلاف واقع یا برهان خلف است. نتیجه کلی مقاله این است که با تغییر انگاره های مربوط به طبیعت و محیط زیست و نیز اعمال اصلاحاتی در سازوکارها و روندهای حاکم بر نظام تصمیم گیری می توان به بهبود کارآمدی رژیم های زیست محیطی کمک کرد.
بررسی خدمات شهری به منظور دستیابی به عدالت فضایی در سطح مناطق مختلف شهری شیراز
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۸
83 - 104
حوزههای تخصصی:
بررسی توزیع خدمات در شهر و آگاهی از میزان تمرکز و تفرق واحدهای خدمات شهری در مناطق شهرداری نقش بسزایی در درک عدالت فضایی ایفا می کند. آنچه در این مفهوم حائز اهمیت است ایجاد فرصت برابر در فضای شهری در ارتباط با خدماتی که آحاد جامعه به آن احتیاج دارند. با توجه به اینکه هدف اصلی توسعه حذف نابرابری هاست، بهترین مفهوم توسعه، رشد همراه با عدالت اجتماعی است. بنابراین هدف کلی برنامه ریزی منطقه ای یا توسعه اقتصادی برقراری عدالت اجتماعی و توزیع رفاه و ثروت بین افراد جامعه است. روش پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی است و از مدل های ضریب آنتروپی، امتیاز استاندارد شده، تاکسونومی عددی، تاپسیس و ضریب پراکندگی استفاده شده است. جامعه آماری 9 منطقه شهرداری شهر شیراز و 11 شاخص خدمات شهری بوده است. بررسی ضریب آنتروپی نشان می دهد که جمعیت به سمت تعادل در بین مناطق میل می کند و همبستگی پیرسون بین مساحت مناطق و نمرات استاندارد شده گویای رابطه مستقیم معناداری بین مساحت مناطق و امتیازات استاندارد شده است. همچنین بررسی همبستگی پیرسون بین جمعیت و نمرات استاندارد شده نشان از عدم همبستگی بین نمرات استاندارد شده و مناطق می باشد این بدان معناست که خدمات متناسب با جمعیت توزیع نشده است. بررسی ضریب پراکندگی نشان می دهد خدماتی که نیاز عموم مردم را در روز تشکیل می دهند بیشتر از خدماتی است که کارکرد منطقه ای و فرامنطقه ای دارند. نتایج حاصل از تلفیق مدل ها نشان می دهد که مناطق 1، 2 و 4 به ترتیب به عنوان مناطق برخوردار تشخیص داده شدند. مناطق 3، 7، 5، 6 به عنوان مناطق متعادل و نسبتاً برخوردار و منطق 8 و 9 به عنوان مناطق محروم شناخته شدند. به منظور دستیابی به عدالت فضایی و پراکنش مناسب خدمات در مناطق شهری اولویت برنامه ریزی در مناطق 1 و 7 افزایش جمعیت و در مناطق 3 و 5 افزایش خدمات پیشنهاد می گردد.
The Future of the Regional System of the Middle East and the Foreign Policy of the Islamic Republic of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
116 - 150
حوزههای تخصصی:
This paper seeks to draw scenarios for the future of the Middle East regional system, and considers the actors in the Middle East regional system as: 1. regional powers; 2. failed states in the region; in this paper the three failed states are mentioned: Iraq, Syria and Yemen, 3. active groups inside the failed states, and 4. interventionist powers, such as the United States and Russia, which intervene from an international level in the regional system of the Middle East. In this regard, the constructive variables of the regional system of the Middle East has been studied which include: the problematic, the boundary, the pole, the anarchy, the interaction pattern, the individual and the structure of the international system. The paper argues that every regional system has the problematic and based on the data obtained, the current problematic at the regional level is the existence of the failed states of Yemen, Iraq and Syria. Hence, it is about examining and identifying other variables surrounding the problematic, and ultimately on whether the objectives and actions of the poles of power in the region on the one hand, and the goals and actions of the superpowers on the international level are in line with the resolution of the problematic or conflicting and contradictory to the problematic, provides scenarios for the variables that shape the regional system, and in particular the regional interaction pattern. Based on these scenarios, the future of Iran's foreign policy can be explained.
الگوی فضایی رفتار گردشگران در مقصدهای گردشگری تحلیلی بر چیدمان فضایی حرکت های بازدیدکنندگان در محدوده بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، محققان بر تشریح رفتار فضایی تحرک گردشگران در مقصدهای شهری تأکید داشته اند، به گونه ای که دستیابی به استراتژی های بهینه برای توسعه گردشگری شهری نیازمند شناخت قاعده معمول میان رفتار کاربران و فضای مقصدهای گردشگری است. هدف از این مطالعه شناسایی الگوی رفتار فضایی بازدیدکنندگان به منظور توسعه گردشگری در بافت تاریخی یزد است. در این پژوهش کاربردی، با روش توصیفی تحلیلی، تحرکات بازدیدکنندگان در مجموعه بافت تاریخی شهر یزد ارزیابی شده است. به این منظور، از مجموع جامعه آماری سالانه گردشگران شهر یزد، با استفاده از روش کوکران، 360 گردشگر در محدوده بافت تاریخی شهر یزد تصادفی انتخاب و اطلاعات با روش پرسش نامه های مصاحبه ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی GISجمع آوری شدند. در مرحله تجزیه و تحلیل، از آزمون های تی دو نمونه مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، ضریب هم بستگی پیرسون و رگرسیون خطی در نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. درنهایت، تحلیل الگوی فضایی تحرک بازدیدکنندگان در نقشه های شناختی آنان با روش چیدمان فضایی AGRAPH انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که شاخص میزان درآمد، ویژگی های سفر گردشگران از نظر ویژگی های فردی گردشگران؛ شاخص الگوی تحرک و ویژگی های فیزیکی مقصد و شاخص شدت پراکنش جاذبه ها/فعالیت ها بیشترین تأثیر را در تحرک فضایی بازدیدکنندگان بافت تاریخی شهر یزد داشته اند. درنهایت، با توجه به نقشه های شناختی بازدیدکنندگان، هفت الگوی رفتار جابه جایی فضایی در مقصد شناسایی شد. براساس الگوی نهایی، گره مجموعه امیرچخماق بهترین شرایط را در بافت تاریخی شهر یزد دارد.
مدیریت رواناب شهری توسط مردم با تسهیلگری شهرداری در قالب نظریه های کنش ذهنی و پذیرش نوآوری (نمونه موردی، محله آبکوه مشهد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال بازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
162 - 177
حوزههای تخصصی:
مدیریت رواناب در مناطق شهری، یکی از چالش برانگیزترین مسائل بوده و در مناطقی که ساکنین از توان اقتصادی و اجتماعی پایین تری برخوردارند، پیچیده تر است. چرا که کانال های موجود که تنها برای رواناب معمول معابر طراحی شده است، به دلیل روانه شدن رواناب و فاضلاب مساکن، عملکرد مناسب خود را از دست می دهند. بنابراین، اگر ساکنین متقاعد شوند که رواناب و فاضلاب خود را روانه معابر نسازند، بخش زیادی از این مشکلات مرتفع خواهد شد. به همین منظور، این بررسی با روش توصیفی و تحلیلی در قالب نظریه های حلقه های کنش ذهنی و پذیرش نوآوری، با استفاده از اسناد موجود و تکمیل پرسشنامه نزد 380 نفر از ساکنین، در محله آبکوه مشهد انجام شد. به این منظور، ابتدا دلایل ناکامی شیوه های قبلی مشخص گردید. پس از آن، با شناسایی کنشگران و فعالین تاثیرگذار در محله، روند مداخلات اجتماعی و جریان سازی، عملیاتی شد. به این طریق، مشارکت واقعی حداقل 24 خانوار ممکن شده و پروژه مورد نظر، در بین این گروه به انجام رسید. بررسی پیامدهای واقعی پروژه مشخص ساخت که با این روش، مدیریت و دفع رواناب محدوده با کمترین هزینه و با بالاترین کیفیت ممکن بوده و این امر رضایتمندی ساکنین را به شکل معناداری افزایش می دهد.