فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۶۱ تا ۶٬۶۸۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
83 - 106
حوزههای تخصصی:
بررسی وارزیابی طرح های آماده سازی زمین از جمله سیاست های برنامه ریزی شهری در حوزه خدمات رسانی به ساکنان در این اراضی می باشد. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، واکاوی پروسه آماده سازی زمین در محدوده ای به وسعت 10 هکتار در شهر باسمنج واقع در کلانشهر تبریز می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک SWOT بهره گیری شده است. داده های پژوهش با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی گردآوری شده است. شاخص های تعیین شده در این پژوهش، "توزیع کاربری ها"، "شبکه معابر"، "تقسیمات کالبدی" و "مراکز محلات" می باشند که دربرگیرنده 19 زیرشاخص هستند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که دومین طرح پیشنهادی با مجموع امتیاز "76" به عنوان طرح بهینه انتخاب گردید که در میان شاخص های منتخب در این طرح، بیشترین امتیاز مربوط به شاخص "شبکه معابر" (26 امتیاز) و پس از آن به ترتیب شاخص های "توزیع کاربری ها" و "تقسیمات کالبدی" مشترکاً در رتبه دوم (18 امتیاز) و در نهایت شاخص "مراکز محلات" (14 امتیاز) در رتبه آخر قرار داشتند. به عبارت دیگر، در طرح منتخب، نحوه ارتباط دسترسی ها، رعایت سلسله مراتب، توجه به نقش و عملکرد شبکه معابر (6 گانه)، امنیت و آسایش شهروندان، طراحی پیاده راه ها در محدوده، داشتن حداقل تقاطع ها و طراحی براساس اقلیم و توپوگرافی از اهمیت بیشتری برخوردار بودند.
ارزیابی و سنجش عوامل امنیت زنان در پارک های شهری با تاکید بر امنیت محیطی (مورد مطالعه پارک علامه اهواز)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
259 - 282
حوزههای تخصصی:
رشد شهرها و افزایش جمعیت، سبب تغییر ساختار و عدم تعادل میان کالبد شهر و طبیعت شد و افزایش نیازافراد به مکان های عمومی را جهت گذران اوقات و کسب آسایش دربرداشت. پارکها به منظور برقراری تعادل در پیکره شهری و طبیعت به وجود آمدند. اما با گذر زمان و پر رونق شدن مکان ها؛ پارکها به مکان جرم و جنایت نیز تبدیل و عدم امنیت لازم، استفاده برای همه اقشار را با مشکلاتی روبرو ساخت. هدف این مقاله، ارزیابی و سنجش عوامل امنیت زنان در پارک های شهری با تاکید بر امنیت محیطی(مورد مطالعه پارک علامه اهواز) می باشد؛ بنا به ماهیت موضوع و اهدافی که برای آن پیش بینی شده، از نوع توصیفی-تحلیلی ؛ جامعه آماری مورد مطالعه زنان حاضر در پارک علامه که تعداد 50 نفر انتخاب شده اند مورد نمونه تصادفی قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون همبستگی فریدمن تست، کوروسکال والیس اچ تست انجام شد. یافته ها حاکی از آن است که رتبه بندی متغیرهای شاخص اجتماعی و امنیتی براساس آزمون فریدمن نشان می دهد که حضور افراد در ساعات مختلف شبانه روز با میانگین 13/6، در رتبه اول، برقراری ارتباط با پارک با میانگین 32/5، در رتبه دوم، نفوذپذیری وسایل نقلیه موتوری، امنیت در رفت و آمد با میانگین 79/4 در رتبه سوم، قرار دارند. نتیجه گیری اینکه: نظارت اجتماعی، راحتی و آسایش و اجتماع پذیری و... ، به طور مستقیم بر مطلوبیت فضاهای عمومی از منظر بانوان اثرگذار است، که با بهره گیری از این موضوع و تغییر و اصلاح هر یک از این متغییرهای مستقل در فضای شهری، می تواند محیط هایی جاذب برای حضور همه گروه های استفاده کننده و به ویژه بانوان فراهم آورد.
بررسی کارایی شاخص های منتج از فناوری سنجش ازدور VCI، TCI و VHI در ارزیابی خشکسالی با تصاویر مودیس (مطالعه موردی: مناطق مرکزی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
189 - 224
حوزههای تخصصی:
خشکسالی وضعیتی از کمبود بارندگی و افزایش دما است که در هر منطقه جغرافیایی و در هر اقلیمی، حتی در مناطق مرطوب رخ می دهد که فراوانی و شدت وقوع آن در مناطق خشک و نیمه خشک بیشتر است. خشکسالی بدون اعلام قبلی رخ می دهد و دامنه تأثیر آن بر خلاف وقایع طبیعی دیگر بسیار وسیع می باشد. خسارات ناشی از خشکسالی غیر ملموس ولی بسیار وسیع و پر هزینه است. لذا اساس یک برنامه منظم برای مدیریت بهتر طبق رخدادهای گذشته پایش خشکسالی را ایجاب می کند. شاخص های خشکسالی هواشناسی مستقیماً از روی داده های هواشناسی نظیر بارندگی محاسبه می شوند و در صورت فقدان داده های مذکور، در پایش خشکسالی مفید واقع نخواهند شد. لذا تکنیک سنجش ازدور می تواند ابزاری مفید در پایش خشکسالی به شمار رود. در این تحقیق به بررسی ارتباط بین شاخص خشکسالی هواشناسی (شاخص SPI) و شاخص های سنجش ازدوری VCI، TCI و VHI در استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری، مرکزی و قم پرداخته شده است. در این راستا، با بهره گیری از تصاویر ماهواره مودیس سنجنده ترآ و داده های بارش ایستگاه های باران سنجی و سینوپتیک واقع در منطقه موردمطالعه، آشکارسازی تغییرات رخ داده در بازه زمانی 10 ساله محاسبه گردید. بدین منظور ابتدا با بررسی داده های ایستگاه های موجود و با استفاده از مدل شاخص بارش استاندارد شده (SPI) چهار ماه (فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر) به عنوان نمونه انتخاب شد. در این مطالعه با توجه به دقت زمانی، پوشش طیفی بالا، سهولت دسترسی، عدم نیاز به تصحیح اتمسفری و زمین مرجع نمودن، تصاویر با کد (MOD11A2 و MOD13A2) از محصولات ماهواره مودیس سنجنده ترا مربوط به سال های 2011 تا 2020 به دلیل اطمینان از وجود پدیده ترسالی و خشکسالی استفاده شد و سپس شاخص SPI با شاخص های VCI، TCI و VHI به صورت تلفیقی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج پایش خشکسالی نشان داد که طی این دوره ده ساله در برخی از سال ها خشکسالی شدید وجود داشته که در همان سال نیز بارش به میزان کمتری رخ داده است. برای مثال در سال 2020 این خشکسالی بسیار شدید بوده است و در سال 2011 ترسالی بسیار شدیدی را نشان داد. نتایج حاصل از همبستگی بین شاخص SPI و شاخص های سنجش ازدوری نشان داد که شاخص SPI بالاترین همبستگی را با شاخص VCI در سطح 01/0 دارد که مشخص گردید تصاویر MODIS و شاخص های ساخته شده دارای قابلیت لازم برای پایش خشکسالی می باشد. نتایج این تحقیق می تواند گزینه مناسبی برای تصمیم گیران به منظور بررسی نظارت، بررسی و حل وفصل شرایط خشکسالی مؤثر باشد و ضرورت تعریف نمایه ای را دو چندان کند.
مدل سازی عوامل کالبدی و اثر آن بر میزان تعاملات اجتماعی(مورد مطالعه: بافت قدیمی شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی مهم ترین و ضروری ترین عناصر شهر هستند که در این مکان ها انواع فعالیت های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی شکل می گیرد و در پی تعاملات اجتماعی، شهری سرزنده را به وجود می آورد. هدف از این پژوهش شناخت تأثیر جایگاه عوامل کالبدی در تعاملات اجتماعی است. منطقه مورد مطالعه محلات بافت قدیمی کاشان است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با استفاده از پیمایش میدانی است. جامعه آماری شامل 51576 نفر ساکنان بافت قدیم شهر کاشان و حجم نمونه با استفاده از Sample Power با سطح اطمینان 95 درصد و خطای احتمالی 5 درصد برابر با 200 نفر است. برای پیشبرد تحقیق از مطالعات کتابخانه ای و پژوهش های پیشین محققان استفاده شده و پرسشنامه ای با مقیاس پنج گزینه ای لیکرت طراحی شده و برای سنجش روایی و پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. پس از جمع آوری داده ها، طبقه بندی و تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار spss، صورت گرفت. مدل سازی نیز با بهره گیری از نرم افزار AMOS انجام گرفته است. براساس نتایج به دست آمده در آزمون همبستگی پیرسون هیچ نوع همبستگی بین عوامل کالبدی و تعاملات اجتماعی وجود ندارد که علت آن را می توان در این امر دانست که محلات قدیمی شهر کاشان، فضاهای جمعی و عمومی با ساختار کالبدی مناسب نادیده گرفته شده است. نتایج حاصل از کاربرد معادلات ساختاری نیز بیانگر آن است که متغیر امنیت اجتماعی و آسایش به ترتیب دارای بیشترین بار عاملی 97درصد و 89 درصد و نشان دهنده این است که با افزایش امنیت آسایش ساکنان نیز بیشتر است. بعبارت دیگر امنیت بر آسایش تأثیر گذار است.
تبیین تحولات کاربری زمین در توسعه پایدار شهر کاشان (سال های 1370 تا 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: برنامه ریزی کاربری اراضی به عنوان قلب فرآیند برنامه ریزی شهری در توسعه پایدار نقش اساسی دارد، به گونه ای که در شهرسازی امروز جهان، برنامه ریزی کاربری از محورهای اساسی شهرسازی و یکی از اهرم های توسعه پایدار شهری به شمار می رود. در چند دهه گذشته، شهر کاشان، با رشد و توسعه شهری و شهرک های صنعتی متعددی مواجه بوده است که این مسئله، موجب تغییرات وسیعی در اراضی شهری کاشان و نواحی پیرامون شده است. در این پژوهش روند تغییرات کاربری اراضی کاشان در چند دهه گذشته مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این پژوهش ارزیابی کمّی کاربری اراضی شهر کاشان در راستای تحقق توسعه پایدار می باشد. مواد و روش ها: روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی، روش جمع آوری داده و اطلاعات روش اسنادی و میدانی است. در این مطالعه، به منظور تحلیل توسعه شهری و تغییرات کاربری زمین در طی دوره های مختلف از سنجش از دور و تصاویر ماهواره ای لندست، سنجنده TM سال 1370، لندست سنجنده +ETM سال 1390، لندست 8 سال 1400 استفاده شده است. نخست، در مرحله پیش پردازش تصحیحات اتمسفری و رادیومتریک بر روی تصاویر اعمال شد. در این پژوهش برای طبقه بندی از روش طبقه بندی نظارت شده استفاده می کنیم. در این طبقه بندی از یکسری نمونه های تعلیمی برای طبقه بندی استفاده کرده ایم. سه طبقه کاربری اراضی شامل، اراضی انسان ساخت، اراضی بایر و پوشش گیاهی می باشد. سپس با استفاده از روش ماشین بردار نقشه کاربری زمین برای این سه دوره تهیه و مقایسه شد. برای ارزیابی دقت و صحت نقشه بندی های طبقه شده، ماتریس خطا تشکیل شد و براساس آن دقت کلی و ضریب کاپا محاسبه شد. پردازش و تحلیل تصاویر ماهواره ای در محیط نرم افزار ENVI 5.3 انجام شد و از نرم افزارهای Google Earth، IDRISI و ArcGIS10.8 به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات استفاده شده است. برای تحلیل تغییرات از تابع Crosstab در محیط نرم افزارIdrisi Selva استفاده شده است. یافته ها و بحث: تغییرات کاربری ها و افزایش فشار ناشی از توسعه کالبدی شهر بر عرصه های طبیعی منجر به تخریب اکوسیستم های منطقه کاشان در طول ۳0 سال شده است. این تغییر کاربری اراضی بیشترین تخریب و فشار را به اکوسیستم زمین های زراعی و باغات و زمین های بایر وارد کرده است. نتایج مقایسه نقشه های کاربری اراضی در دوره های مطالعاتی نشان دهنده تغییر سطح همه کاربری ها است. به طوری که کاربری های انسان ساخت طی دوره 30 ساله پژوهش به روند رو به رشد خود ادامه داده و در مقابل از مساحت زمین بایر و زمین دارای پوشش گیاهی کاسته شده است. چنین تغییراتی موجب شد میزان مساحت این کاربری از 2562 هکتار در سال 1370 به مساحت 4689 هکتار در سال 1400 رسیده و رشدی نزدیک به 18 درصد را شاهد بوده است. در مقابل وسعت زمین دارای پوشش گیاهی از مساحت 3892 هکتار در سال 1370 به مساحت 2733 هکتار در سال 1400 رسیده و حدود 10 درصد از وسعت این زمین کاسته شده است. از دیگر اثرات توسعه، روند کاهشی مساحت زمین های بایر در محدوده مطالعه، از مساحت 5722 هکتار در سال 1370 به مساحت 4754 هکتار در سال 1400کاهش یافته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که مساحت زمین انسان ساخت، از 2562 هکتار در سال1370 به 3419 هکتار در سال 1390 و 4689 هکتار در سال 1400 افزایش یافته است که این میزان توسعه شهری به ضرر کاربری های دیگر به خصوص زمین بایر و زمین دارای پوشش گیاهی بوده است، به طوری که مساحت زمین دارای پوشش گیاهی از 3892 هکتار در سال 1370 به2733 هکتار در سال 1400 کاهش پیدا کرده است. یکی از مهم ترین پیامدهای منفی چنین تغییرات وسیعی در الگوی کاربری زمین، کاهش توان اکولوژیکی و بیولوژیکی و برهم خوردن تعادل زیست محیطی و توسعه پایدار در پیرامون شهر می باشد.
تحلیلی بر نقش بقاع متبرکه در توسعه گردشگری مذهبی (مطالعه موردی بقاع متبرکه بخش سرفاریاب استان کهگیلویه و بویراحمد)
حوزههای تخصصی:
گردشگری مذهبی یکی از اشکال عمده ی گردشگری است که شامل دیدار از اماکن مذهبی و انجام فرایض دینی و مذهبی است. گردشگری زیارتی، از قدیمی ترین اشکال در گذشته و از جمله پر رونق ترین گردشگری ها در زمان حاضر است. درواقع در مقوله گردشگری فرهنگی باید به گردشگری زیارتی و گردشگری مذهبی اشاره نمود که در نوع اول، گردشگر فقط با انگیزه زیارت اماکن مورد احترام و اعتقاد خویش به سفر نموده، ولی در نوع دوم، علاوه بر زیارت اماکن مقدسه به سیاحت و تفریح نیز می پردازد. به این خاطر در این پژوهش گردشگری زیارتی در مفهوم گردشگری مذهبی بیان می شود، چرا که در منطقه مورد مطالعه علاوه بر وجود مقبره امامزادگان، وجود طبیعتی بکر و زیبا در جذب گردشگران مؤثر است. در گردشگری مذهبی از یک سو باور مذهبی نقش دارد و از دیگر سو زمانی که گردشگران صرف دیدن مکان های مذهبی می کنند. جنبه دیگر واقعیت این است که این گردشگران قبل از اینکه قصد سفر داشته باشند، انگیزه های مذهبی برای سفر دارند. زیارت یکی از مصادیق کنش دینی است که در ادیان ومذاهب مختلف مورد تاکید قرار گرفته است. این نوع گردشگری در کشور ما به جهت بافت مذهبی و همچنین جاذبه های زیارتی که در آن وجود دارد اهمیت بیشتری می یابد و می تواند موجبات افزایش سرمایه گذاری های کلان و خرد در نواحی روستایی، خود اشتغالی روستاییان، توسعه گردشگری روستایی، شناخت جاذبه های تاریخی، طبیعی، مذهبی و خدمترسانی بهتر به روستاییان را سبب شود. هدف این پژوهش ارائه توصیفی نو به مقوله گردشگری مذهبی و توسعه آن در استان کهگیلویه و بویراحمد و بخصوص بخش سرفاریاب می باشد. برای این منظور ابتدا مبانی نظری گردشگری مذهبی، مورد مطالعه قرار گرفته سپس، جاذبه های گردشگری مذهبی سرفاریاب ذکر و ظرفیت های گردشگری مذهبی در سرفاریاب معرفی گردید. روش تحقیق این مطالعه، مشاهده مستقیم ظرفیت های محدوده مورد بررسی و استفاده از مطالعات اسنادی و اطلاعات ثانویه است. در پایان، پیشنهادهایی برای توسعه گردشگری مذهبی در منطقه مورد مطالعه بیان شده است.
بررسی تأثیرپذیری مفهوم خانه از تحولات زمینه در دوران معاصر (مطالعه موردی: معماری مسکونی بافت میانه شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم باور تأثیرپذیری متقابل زمینه و معماری، شناخت، تعریف و مدیریت این موضوع با چالش های اساسی رو به رو است که نیاز به درکی عمیق تر از مفهوم کنش متقابل زمینه و معماری را آشکار می سازد. بستری که بنا در آن ساخته می شود، از مهم ترین عوامل موثر بر یک اثر معماری است. ویژگی های بستر فارغ از موضوع، تأثیر مستقیم بر ماهیت یک اثر معماری می گذارند. این مقاله، ضمن بررسی رویکردهای مختلف در عرصه زمینه گرائی در معماری، به بررسی تحولات خانه در شهر شیراز ناشی از تغییرات عوامل زمینه ای می پردازد. خانه، که در ساختار تاریخی شهرهای ایران، با مفاهیمی فراتر از کالبد مواجه بود، در دوران معاصر اصولی متفاوت یافته است. اصولی که با نگاهی دقیق تر ناشی از تغییرات عوامل زمینه ای بوده و در هر دو بعد کالبد خانه و شیوه سکونت آن تغییر ایجاد کرد. در این ساختار برای درک بهتر این تغییرات، پس از پرداختن به مفهوم زمینه و عوامل زمینه ای تأثیرگذار بر مفهوم خانه، به روشی کیفی از طریق تحلیل محتوا و به صورت بررسی نمونه موردی، مفهوم تحولات خانه معاصر شهر شیراز مورد بررسی قرار می گیرد. رویکرد اصلی این پژوهش، رویکردی کیفی است؛ که تلاش می کند تا با به کارگیری مباحث نظری در مبحث مفهوم زمینه و مفهوم خانه، به درک بهتر و نیز نحوه تعامل این دو بپردازد. همچنین نحوه برهم کنش مؤلفه های مختلف زمینه بر خانه، سبب می شود که راه مناسب برای فهم آن، رهیافت کل نگر باشد. این پژوهش جست و جویی تجربی است که پدیده ای معاصر را در متن زندگی واقعی مورد بررسی قرار می دهد، به ویژه زمانی که مرز میان پدیده و زمینه آن کاملا واضح نباشد. در این پژوهش، با بررسی های انجام شده در دو نوع تیپولوژی خانه رایج در دوره پهلوی اول و تطابق شاخصه های خانه با اصول زمینه گرائی، می توان گفت تغییراتی که در فرم، ساختار فضائی و تزئینات خانه های شیراز در محدوده بافت میانه شهر با آن روبرو هستیم، علیرغم اینکه باعث دگرگونی چهره بناها شده است، اما در بسیاری از موارد همچون هماهنگی در جنس و رنگ مصالح، ارتفاع و تناسبات حجمی، تقارن و هندسه فضائی، ارتباط با طبیعت، تعدد بازشوها، تفکیک های فضائی، مرکزیت گرائی، وجود ایوان ها، تاکید بر سادگی فرم، از اصول هم پیوندی با زمینه به لحاظ کالبدی تبعیت می کند.
ارزیابی توانمندی های توسعه گردشگری پایدار ژئومورفوسایت ها با استفاده از مدل کومانسکو و مدل پائوولووا (مطالعه موردی: مسیر توریستی سبلان تا گردنه حیران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
19 - 38
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم ترکیبی از واژه زمین و توریسم است و به توریسمی گفته می شود که دارای جاذبه های زمین شناسی، مورفولوژیکی و فرهنگی است. هدف از این تحقیق ارزیابی میزان قابلیت و توانمندی های برخی از لندفرم های ژئومورفولوژیکی در ایجاد جاذبه های ژئوتوریستی ژئوسایت ها با استفاده از مدل کومانسکو و مدل رقابت پذیری پائوولووا می باشد. بر اساس بر اساس نتایج مدل های کومانسکو و پائولووا، پارک جنگلی فندقلو با میانگین 45/14 بیش ترین و آبشار سردابه با 85/11 کم ترین امتیاز را در بین لندفرم ها کسب کرده اند. ژئومورفوسایت های دریاچه سبلان، دریاچه نئور، گردنه حیران و پیست اسکی آلوارس به ترتیب رتبه های دوم تا پنجم قرار گرفته اند. امتیاز بالای پارک جنگلی فندقلو علاوه بر دارا بودن ارزش علمی و زیبا شناختی به خاطر وجود لندفرم های ژئومورفولوژیکی زیبا و کم نظیر حیات وحش و محیط زیست بکر آن است. نتایج حاصل از رقابت پذیری نشان داد که جنگل فندوقلو نسبت به سایر مناطق ژئوتوریستی قابلیت بیش تری برای توریست به مناطق مورد مطالعه دارا می باشد. نتیجه کلی تحقیق گویای پتانسیل بالای ارزش های ژئوسایت های مورد مطالعه است؛ اما به دلیل عدم وجود زیر ساخت های لازم مقوله ژئوتوریسم در این مناطق نیازمند برنامه ریزی های کلان در سطح منطقه ای و ملی است. در نهایت برای جذب گردشگران و شناساندن مناطق ژئوتوریستی طراحی سامانه آنلاین برای گردشگری مجازی پیشنهاد می گردد.
بررسی و تحلیل موانع توسعه گردشگری کودک و خانواده در شهر اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
79 - 98
حوزههای تخصصی:
اهمیت نگرش به بُعد گردشگری کودک و خانواده به این جهت است که با آرمان های بنیادین و اصول اخلاقی که زیربنای رشد و توسعه سیستم گردشگری جمعی مدرن است و گردشگری را به عنوان یک فعالیت مصرف مثبت در جوامع مدرن متمایز می کند، ارتباط دارد. تحلیلگران گردشگری اجتماعی بر نابرابری ساختاری مختلف دسترسی به فرصت ها برای سفر تأکید کرده اند که به طور سنتی توسط تحقیقات گردشگری نادیده گرفته شده اند و مفهوم «حقوق شهروندی» برای گردشگری و برجسته کردن نقش آن در مقابله با طرد اجتماعی را موردتوجه قرار داده اند. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل موانع توسعه گردشگری کودک و خانواده در شهر اهواز تدوین شده است. رویکرد حاکم بر این پژوهش، کاربردی- نظری و روش تحقیق آن، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ابعاد مدیریتی، اجتماعی- فرهنگی، امنیتی، تکنولوژیکی و زیست محیطی به ترتیب دارای بیشترین سهم در نامطلوبیت فضای شهری اهواز در توسعه گردشگری کودک و خانواده است. همچنین در بررسی اهمیت عوامل، عامل «اجتماعی- فرهنگی» با ضریب (371/0) دارای بیشترین اهمیت و عامل زیست محیطی با ضریب (021/0-) دارای کمترین اهمیت در بین عوامل توسعه گردشگری کودک و خانواده در کلان شهر اهواز می باشد.
تحلیل نقش مؤلفه های منظرشهری بر کیفیت محیط زیست شهری و رفتار زیست محیطی شهروندان (مطالعه موردی: مناطق ده گانه کرج)
منبع:
پژوهش های مکانی - فضایی سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
117 - 131
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان محل زندگی زمانی بیشترین مطلوبیت را بر کیفیت زندگی ساکنان خود ایجاد میکند که خواسته های وی را برآورده سازد. این خواسته ها در قالب تحقق ارزش هایی چون زیبایی منظر، آرامش، تنوع و.... معنا پیدا می کند. چنانچه هر یک از این ارزش ها در محیط زندگی یک فرد فاقد مطلوبیت باشد بر ادراک و احساس وی از مکان و در نتیجه بر سطح رضایتمندی از محیط زندگی تأثیرگذار خواهد بود. پژوهش حاضر به تحلیل نقش مؤلفه های منظر شهری بر کیفیت محیط زیست شهری و رفتار زیست محیطی شهروندان شهر کرج در قالب شاخص های هویت و حس تعلق به مکان و تعادل و کیفیت بصری پرداخته است، به نوعی به بررسی رابطه واکنش های رفتاری انسان در ارتباط با مناظر شهری پس از درگیر شدن حواس انسان در محیط پرداخته است. داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای، بازدید میدانی و تکمیل چک لیست گردآوری شده و تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون، آزمون T تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون انجام گرفته است. در تحلیل رگرسیون شاخص های سه گانه، شاخص منظر شهری به عنوان متغییر وابسته و سایر شاخص ها به عنوان متغییر مستقل در نظر گرفته شد. بر اساس نتایج شاخص های تعادل و کیفیت بصری و تعلق به مکان به ترتیب با ضرایب تأثیر 453 / 0 و 192 / 0 بیشترین تأثیر را تعادل و کیفیت بصری بر منظر شهری داشت. در این میان با توجه به ضریب تأثیر بالای شاخص تعادل و کیفیت بصری بر منظر شهری و اینکه مولفه های مربوط به شاخص تعادل و کیفیت بصری عمدتاً ویژگی های زیبایی شناسانه منظر شهر و محله است، می تواند نقش قابل توجهی در ارتقای منظر شهری کرج داشته باشد. در واقع، محیط های شهری که کیفیت مطلوبی از نظر شاخص های ذکر شده را دارا باشند، علاقه مندی مردم به حضور در فضای شهری، حس تعلق در محل سکونت و کار خود و اقدام به رفتارهای زیست محیطی بیشتر خواهد بود.
مصادیق بی ثبات ساز مؤثر بر شکنندگی دولت ترکیه از زمان روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه تا سال 2018(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
289 - 327
حوزههای تخصصی:
حفظ ثبات سیاسی برای مشروعیت بخشیدن به حاکمیت، کارآمدی در تأمین خدمات رفاهی و افزایش وزن ژئوپلیتیک در نظام بین المللی از مهم ترین کارکرد های یک نظام سیاسی است. دولت با بی ثباتی سیاسی بالا، شکننده نامیده می شود. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و بررسی عوامل و مصادیق بی ثبات ساز و همچنین متغیرهای تاثیرگذار بر شکنندگی دولت ترکیه است. یافته های پژوهش به دو روش کتابخانه ای و پنل خبرگان بدست آمده است. 29 متغیر در 9 دسته مورد نظر شوارتز STEEPVASL طبقه بندی گشت و برای هر کدام، وضعیت ترکیه به تفصیل تشریح گردید. در مرحله بعد، با استفاده از داده های کمی شاخص دولت های شکننده بنیادی برای صلح تحلیل کمی مصادیق بی ثباتی ترکیه انجام شد. و در پایان بر اساس نظرات خبرگان ترکیه شناس، یافته های پژوهش نشان می دهد که افزایش شکاف قومی- مذهبی، شکنندگی اقتصادی، شکایات گروهی گسترده، عدم عدالت فضایی، افزایش پناهندگی و آوارگی، حمایت سیاسی، اقتصادی و لجستیکی کنش گران خارجی از گروه های اپوزیسیون، سرزمین آسیب دیده بواسطه درگیری، سیاست های هیدروپلیتیکی، فساد مالی و تقابل حزب عدالت و توسعه با جریان گولنیسم بیشترین اثر را بر شکنندگی دولت ترکیه دارند.
بررسی رابطه دمای سطح زمین با پوشش گیاهی و رطوبت سطحی در کاربری های اراضی منطقه زهک دشت سیستان با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دمای سطح زمین یکی از پارامترهای مؤثر و مهم در فرایندهای فیزیک سطح زمین در تمامی مقیاس ها، از محلی تا جهانی، محسوب می شود. در این مطالعه، رابطه بین دمای سطح زمین با پوشش گیاهی و رطوبت سطحی خاک، در کاربری های اراضی منطقه زهک دشت سیستان، بررسی شد. بدین منظور تصاویر ماهواره ای لندست TM (1987)، TM (2001) و OLI(2018) به کار رفت. پس از مراحل پیش پردازش و پردازش تصاویر، نقشه های کاربری اراضی براساس روش طبقه بندی نظارت شده و از طریق الگوریتم حداکثر احتمال در دوره سی ساله استخراج شد. همچنین دمای سطح زمین با روش پنجره مجزا به دست آمد و ارتباط بین آن با پوشش گیاهی و رطوبت خاک، با روش آماری، ارزیابی شد. طبق نتایج، دقت طبقه بندی به روش حداکثر احتمال با بررسی از طریق داده های حقایق زمینی، تصاویر TM و OLI، برحسب ضریب آماری کاپا، به ترتیب 89/0، 95/0 و 84/0 و براساس صحت کلی 8/91، 45/96 و 89/87% به دست آمد. طی سال های 1987، 2001 و 2018 میانگین شاخص های دمای سطح زمین 13/38، 73/45 و 14/41 درجه سانتی گراد، شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی 11/0-، 13/0- و 16/0- و شاخص تفاضلی نرمال شده رطوبت 64/0، 63/0 و 58/0 برآورد شد. ارتباط دمای سطح زمین و شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی فاقد همبستگی بود. همبستگی بین دمای سطح زمین و شاخص تفاضلی نرمال شده رطوبت نیز معکوس و منفی شد. بر اثر عوامل پدیدآورنده خشکسالی هیدرولوژیکی و شرایط اقلیمی ناشی از کاهش بارندگی، افزایش دمای هوا و وزش طوفان های گردوغبار، زادآوری و رشد گیاهان کاهش یافته است؛ بنابراین، به دنبال فقدان پوشش گیاهی مناسب، پوشش گیاهی در کاهش دمای سطح زمین منطقه مورد مطالعه تأثیری ندارد.
نقشِ پیشرانهای انسانی کارآفرینی ِگردشگری در توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: روستاهای دهستان فیلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۹
61 - 77
حوزههای تخصصی:
بخش مهمی از فعالیتهای اقتصادیِ روستاهای مقصدِ گردشگری مربوط به گردشگری و کارآفرینی در این عرصه میباشد. کارآفرینی درحوزه گردشگری و استفاده از ظرفیتهای طبیعی و انسان ساخت در گرو فراهمی پیشرانهاست. پژوهش حاضربه منظورِ مطالعه پیشرانهای انسانی کارآفرینی ِگردشگری و تاثیر آن بر توسعه پایدار در روستاهای دهستان فیلستان انجام پذیرفته است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها مبتنی بر روشهای اسنادی - پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش 170 نفر از گردشگران غیر بومی میباشدکه پرسشنامه به عنوان ابزار پژوهش، به صورت نمونه گیری دردسترس در اختیار گردشگران قرارداده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و تکنیک های ARAS, WASPAS و CODAS انجام شده است. نتیجه تکنیکهای WASPAS و ARAS نشان داد که روستای گلزار هم از نظرِ ابعاد مختلف پیشرانهای انسانی و هم از جهتِ پایداریِ توسعه درابعادِ محیطی، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و نهادی رتبه اول را در بین روستاهای دهستان فیلستان دارا میباشد. با کمک تکنیک CODAS تاثیرات کارآفرینی بر توسعه گردشگری روستایی پایدار مورد بررسی وسنجش قرار گرفت. نتیجه این تکنیک نشان داد که روستاهای گلزار و فیلستان بیش ازسایر روستاهای دهستان از کارآفرینی متاثر شده اند. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان دادکه در جامعه مورد مطالعه به منظورِ تقویت کارآفرینی در حوزه گردشگری روستایی پایدار، متغیرهایِ منابع انسانی و جامعه شناختی به ویژه فاکتورهای انگیزشی نقش کلیدی ایفا میکنند.
اثر انواع هنرعمومی در فضاهای شهری بر نشاط درک شده جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۰
203 - 223
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر، هنر عمومی روند جدیدی در فضاهای شهری به خود گرفته است به طوری که شهرها سرمایه گذاری زیادی روی طراحی و اجرای آثار هنری عمومی و ارتقای کیفیت بصری فضاهای شهری می کنند. این مقاله با هدف بررسی اثر انواع هنر عمومی در فضاهای شهری بر ارتقا نشاط درک شده جوانان ارائه شده است. تحقیق حاضر از نوع تحقیق بصری یا خوانش تصویری به شیوه پیمایشی انجام شده است. جامعه هدف جوانان بوده که به روش نمونه گیری احتمالی و از نوع تصادفی ساده از بین دانشجویان دختر و پسر در مقاطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد در رده سنی 35- 18 سال دانشگاه تبریز و موسسه آموزش عالی نبی اکرم (ص) تبریز انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد که از بین انواع هنرهای عمومی در فضاهای شهری هنر مبتنی بر نور، صدا و دیجیتال در فضاهای شهری برحسب سه معیار جنسیت، تحصیلات و سن بیشترین امتیاز را به جهت ایجاد احساس نشاط در بین جوانان و تمایل به استفاده از این نوع هنر در فضاهای شهری داشته است. و در رتبه های بعدی هنر متناسب با سایت نظیر آثار هنری تراشیده شده از دل کوه و هنر تعبیه شده در عناصر موجود در فضا همچون نقش برجسته های دیواری در بدنه ساختمان ها یا نیمکت های تعبیه شده در فضاهای شهری قرار گرفته است. هنر ایستای انتزاعی و مشاهیر نیز دارای کمترین امتیاز می باشد. همچنین در بین هنرهای تعاملی، هنر پویا- منفعل و هنر تعاملی ایستا بیشترین و هنر پویا - پویا کمترین احساس ایجاد نشاط وجود داشته است. بنابراین لازم است مدیران ، برنامه ریزان و طراحان فضاهای شهری و هنرهای عمومی برحسب سلیقه و خواست شهروندان در رده های سنی مختلف تصمیم گیری و اقدام نمایند تا حضور و مشارکت پذیری، تعامل، خلاقیت، نشاط، خاطره انگیزی و هویت بخشی در فضاهای شهری بیشتر و موثرتر باشد.
نقش توسعه سیاسی بر کارآمدی نظام جامع اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چنانچه آسیب ها و معضلات سیاسی، اداری، اجتماعی، اقتصادی و... هر کشوری به حد غیر قابل حل و فشار آور بر مردم برسد، دو حالت پیش می آید: اول، بستر را برای ورود یک تهدید فراهم می نماید، دوم، خود به تهدید امنیتی تبدیل خواهد شد. عواملی نظیر عدم تناسب فرصت های شغلی، بحران های اقتصادی، خطر امحاء فرصت های موجود در نظام جامع اداری، عدم تناسب بین هزینه ها و درآمد، جامعه را در تشویش و دغدغه های مداوم قرار داده است. از سوی دیگر، نظم گریزی، عدم جامعه پذیری، ترجیح منافع فردی و گروهی بر منافع ملی در بین نخبگان سیاسی موجب تنش و بی ثباتی سیاسی جامعه می شود که در صورت بی توجهی به حل و فصل آن با ساز و کارهای قانونی، امنیت اداری و ملی در معرض خطر قرار خواهد گرفت. ساختار نظام اداری هر کشوری، سیستم تنظیم کننده کلیه فعالیت ها برای نیل به هدف هایی است که از پیش تعیین شده است. امروزه به لحاظ شرایط داخلی و موقعیت بین المللی ایران، ضرورت تحول در نظام اداری کشور بیش از هر زمان دیگری احساس می شود. با توجه به اینکه نظام اداری به ساختار و بنیان اجتماعی و اهداف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، و اقتصادی کشور وابسته است و نمی توان به صورت انتزاعی به آن پرداخت. بنابراین با توجه به تاثیر مؤلفه های پیش گفته، به خصوص نظام سیاسی و توسعه نهادهای سیاسی بر اصلاح نظام اداری، مقاله ء حاضر به بررسی تأثیر توسعه نهادهای سیاسی- مدنی بر کارآمدی نظام جامعه اداری پرداخته شده است.
شناسایی پیشران های کلیدی موثر بر توسعه گردشگری با رویکرد آینده پژوهی (مطالعۀ موردی: مثلث طلایی گردشگری اصفهان، فارس، یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری از صنایعی است که فعالیت های آن تا حد زیادی بر اقتصاد کشورهای مختلف تأثیر می گذارد و در این راستا شناسایی عوامل موثر بر توسعه گردشگری حائز اهمیت است. در پژوهش حاضر به دلیل پتانسیل بالقوه ای که مثلث طلایی گردشگری اصفهان، فارس و یزد جهت توسعه گردشگری دارد، به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است تا با رویکرد آینده پژوهی، شاخص های کلیدی موثر بر توسعه گردشگری آن شناسایی گردند.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه با خبرگان و حرفه مندان آشنا با موضوعات گردشگری و آینده پژوهی و به کمک نرم افزار میک مک انجام گرفته است. بدین منظور در ابتدا 33 عامل اولیه موثر بر توسعه گردشگری با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با خبرگان شناسایی شدند و سپس با تشکیل ماتریس اثرات متقاطع و بهره گیری از نظرات پرسش شوندگان و با استفاده از نرم افزار میک مک، پیشران های کلیدی موثر بر توسعه گردشگری شناسایی شدند. پرسش شوندگان به صورت هدفمند انتخاب شدند و در نمونه «14» اشباع نظری شکل گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که 11 عامل «سیاست های کلان دولت»، «تعامل دستگاه ها»، «شیوه مدیریت استان»، «مدیریت تخصصی»، «برندسازی و ایجاد انگیزه سفر»، «جاذبه های طبیعی»، «آثار تاریخی و میراث فرهنگی»، «صنایع دستی و بومی»، «فرهنگ گردشگرپذیری»، «زیرساخت های حمل و نقل» و «زیرساخت ها و خدمات گردشگری» پیشران های کلیدی موثر بر توسعه گردشگری در سه استان مثلث طلایی گردشگری هستند.نتیجه گیری: نتیجه پژوهش بیان می کند که می توان پیشران های مذکور را به دو دسته «سازمانی و مدیریتی» و «برندسازی» تقسیم کرد و برنامه ریزی جهت توسعه و بهبود عملکرد آنها می تواند سهم قابل توجهی در توسعه گردشگری این سه استان داشته باشد.نوآوری و اصالت: با توجه به تفاهم نامه طرح مثلث طلایی گردشگری میان استان های اصفهان، فارس و یزد و عدم بررسی پیشران های موثر بر توسعه گردشگری این سه استان در پژوهش های پیشین، از این حیث، پژوهش حاضر دارای نوآوری است که با مصاحبه با صاحب نظران مرتبط با موضوع، اصالت یافته است.
روش شناسی تحلیل مضمون در تعیین سنجه ها و شاخص های حیاتی بودن زیرساخت های شهری مبتنی بر ارزش ذاتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
77 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه پژوهش: کشورهای جهان که در مسیر پیشرفت هستند جهت حفظ عملکرد و توانایی های خود، توجه ویژه ای به زیرساخت ها در ابعاد ملی دارند. اهمیت این موضوع از دهه های قبل شروع شده است و به عنوان معیار پیشرفت با الگوهای مدیریتی تلفیق شده است. بنابراین توجه و حفظ عملکرد زیرساخت های حیاتی و مدیریت موثر آن ها با در نظر گرفتن منابع محدود در کشور، نیازمند الگویی جامع برای شناسایی زیرساخت ها حیاتی و اولویت بندی آن ها می باشد. هدف پژوهش: تعیین شاخص ها و سنجه های حیاتی بودن مبتنی بر ارزش ذاتی و نهادی زیرساخت هاروش پژوهش: در پژوهش حاضر، برای پاسخ به سوال پژوهش از روش تحلیل مضمون و شبکه مضامین استفاده شد. در این روش با مرور اسناد کتابخانه ای و مقالات علمی، مضامین بر جسته استخراج شد. روش اعتبارسنجی این پژوهش روایی تفسیری است و با ارائه بازخورد نتایج حاصله از تحقیق به پنج نفر از خبرگان، تأیید نهایی انجام شد. یافته ها: بر اساس یافته های تحقیق، 61 کد اولیه ایجاد شد. به دلیل کثرت کدها، موارد مشابه بر پایه قرابت مفهومی و معنایی به 10 مضمون نهایی تقلیل یافتند. سپس بر مبنای این مضامین، شاخص ها و سنجه های حیاتی بودن زیرساخت ها در قالب 9 رابطه اصلی ارائه شد.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد، مهم ترین شاخص ها برای ارزیابی زیرساخت مبتنی بر ارزش ذاتی شامل؛ مبلغ سرمایه گذاری، عدم وابستگی به دیگر کشورها در تأمین کالا و خدمات ضروری، تولید ناخالص داخلی، دسترسی عادلانه افراد به تسهیلات زندگی، دسترسی کافی به آب سالم، دسترسی جامعه به خدمات سلامت، حفظ و پایداری منابع (آب، خاک و هوا)، سودمندی زیرساخت در پشتیبانی و تولید تجهیزات نظامی است که می توان برای ارزیابی ارزشمندی زیرساخت ها مورد استفاده قرار گیرد.
ارزیابی میزان وفاداری، دلبستگی و رضایت گردشکران به مقصدهای گردشگری شهری، مطالعه موردی: مقصد گردشگری رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
1 - 13
حوزههای تخصصی:
گردشگری به عنوان یکی از بزرگترین و متنوع ترین صنعت در دنیای امروز، در چند دهه اخیر توانسته سهم عمده ای در ایجاد ارزش افزوده کشورها داشته باشد و به عنوان منبع درآمد در کشورهای مختلف جهان مورد توجه قرار گیرد. با توجه به رقابتی شدن این صنعت در بین مقاصد گردشگری شهری، وفاداری و دلبسته نمودن گردشگران و ایجاد رضایت در ایشان امری ضروری می نماید. چراکه یکی از فاکتورهای موثر بر موفقیت مقصدهای گردشگری شهری، برخورداری از گردشگران وفادار است که قصد بازدید مجدد از آن مقصد را دارند. از این رو پژوهش حاضر با ماهیت کاربردی و از نوع توصیفی-تحلیلی با هدف ارزیابی میزان وفاداری، دلبستگی و رضایت گردشگران در مقصد گردشگری رشت صورت پذیرفته است. جهت جمع آوری داده ها با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 404 پرسشنامه توسط گردشگرانی که حداقل یک بار به شهر رشت سفر کرده اند تکمیل گردید. داده های به دست آمده توسط نرم افزار SPSS با استفاده از آزمون های رتبه بندی فریدمن، دو جمله ای و رگرسیون گام به گام مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که میانگین هر سه شاخص وفاداری، دلبستگی و رضایت گردشگران در وضعیتی بالاتر از حد متوسط 3 قرار دارند. هم چنین نتایج آزمون رگرسیون گویای این است که شاخص دلبستگی گردشگران بیشترین تاثیر را بر شاخص وفاداری گردشگران به مقصد گردشگری رشت دارد. بنابراین مدیریت شهری با افزایش میزان دلبستگی گردشگران به شهر رشت می تواند سهم بسزایی در ارتقا وفاداری آن ها به این شهر داشته باشد.
بررسی و تحلیل آثار کووید-19 بر صنعت گردشگری در فضاهای پیراشهری، مطالعه موردی: شهر جوانرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
23 - 45
حوزههای تخصصی:
اجرای سیاست های قرنطینه و تعطیلی های موقت کسب وکارها، فاصله گذاری اجتماعی و... برای مهار همه گیری کووید-19 از سوی دولت ها و شهروندان، بزرگ ترین شوک را بر صنعت گردشگری دنیا تحمیل کرده و باعث ازبین رفتن کسب وکارهای مختلف و معیشت ذی نفعان صنعت گردشگری شده است. هدف از پژوهش حاضر تحلیل آثار شیوع کووید-19 بر صنعت گردشگری از نظر روستاییان شاغل در بازارچه مرزی شهر جوانرود بوده و از حیث هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی می باشد. بنیان فلسفی پژوهش، ترکیبی است که در مرحله بررسی تالار گفتمان (Q) رویکرد کیفی و در مرحله تحلیل عاملی جنبه کمی دارد. جامعه گفتمان شامل 23 نفر از افرادی است که در یکی از روستاهای نزدیک به شهر جوانرود ساکن بوده و در حوزه گردشگری (شغل اصلی یا فرعی) فعال بوده اند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده های ماتریس های Q از تحلیل عاملی به روش اکتشافی (استنفسون) و نرم افزار KADE v1.1.0 استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که پنج الگوی ذهنی در زمینه تأثیرگذاری کووید-19 بر افراد شاغل در بخش خدماتی صنعت گردشگری شناسایی شده است که عبارت اند از: ناپایداری اشتغال و درآمد، مسائل اجتماعی - زیست محیطی، کاهش سرمایه گذاری، مسائل روانی - بهداشتی و مسائل آموزشی.
بررسی نقش انرژی تجدید پذیر و خط مشی تجاری در ردپای اکولوژیکی (شاخص تخری محیط زیست) ا رویکرد حسابداری نوآورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰
84 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر مصرف انرژی تجدیدپذیر، خط مشی تجاری، رشد اقتصادی و ظرفیت زیستی بر ردپای اکولوژیکی به عنوان شاخص تخریب محیط زیست در ایران در بازه زمانی 1986 تا 2021 می باشد. بدین منظور در این پژوهش از مدلARDL برای به دست آوردن ضرایب پویا بلندمدت وکوتاه مدت، آزمون علیت تودا- یاماموتو برای بررسی مسیر علیت و آزمون تجزیه چولسکی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در بلندمدت بین متغیر ظرفیت زیستی، با ردپای اکولوژیکی رابطه مثبت وجود دارد اما به لحاظ آماری معنی داری نیست، اما بین متغیرهای خط مشی تجاری و تولید ناخالص داخلی با ردپای اکولوژیکی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. از طرفی، بین متغیر مصرف انرژی تجدیدپذیر با ردپای اکولوژیکی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. ضریب تصحیح خطای به دست آمده در این مدل نشان می دهد در هر دوره 47 درصد از عدم تعادل حاصل از بروز تکانه و منحرف شدن مدل کوتاه مدت از روند بلندمدت تعدیل شده و به سمت روند بلندمدت خود باز می گردد. یک رابطه علی دوسویه بین خط مشی تجاری و ردپای اکولوژیکی برقرار می باشد. همچنین، علیت یک سویه از خط مشی تجاری به تولید ناخالص داخلی تأیید می شود. نتایج حاصل از تجزیه چولسکی نشان می دهد که شوک های نوآورانه ایجاد شده در متغیرها برای 10 دوره آتی، بدین صورت بر ردپای اکولوژیکی تأثیر می گذارند که در دوره دوم بیشترین سهم تأثیر در مقایسه با بقیه متغیرها مربوط به انرژی تجدیدپذیر به میزان 3/5 درصد است اما با گذشت زمان و در پایان دوره دهم بیشترین سهم تأثیر به ترتیب مربوط به تولید ناخالص داخلی 19/60 درصد، خط مشی تجاری 9/54 درصد، مصرف انرژی تجدیدپذیر 7/76 درصد و ظرفیت زیستی 1/28 درصد می باشد. ازاین رو، خط مشی های انرژی که باعث افزایش سهم انرژی تجدیدپذیر در سبد انرژی شود، توصیه می گردد.