فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۸۱ تا ۵٬۲۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با بررسی گزینه های مهم شاخص های اقتصادی و کالبدی نواحی روستایی شهرستان کرمانشاه در راستای تحلیل و بررسی کیفیت زندگی روستانشینان انجام گرفته است . هدف از این مقاله تأثیر شاخص های کیفیت زندگی از دیدگاه روستاییان با رویکرد مدل سازی و معادله ساختاری می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی –همبستگی است. با استفاده از فرمول کوکران ، نمونه آماری مورد پرسش تعداد 350 سرپرست خانوار تعیین گردید. این تعداد با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و مدل سازی معادلات ساختاری(SEM) انجام شده است. نتایج بدست آمده از پژوهش نشان میدهد که میزان رضایت مندی از کیفیت زندگی روستانشینان شهرستان کرمانشاه در شرایط مناسبی نیست ؛ چرا که براساس شاخص های اقتصادی ضریب برخورداری از درآمد مناسب ، تامین نیازهای اولیه زندگی، وضعیت اشتغال در روستاها نامناسب بوده است. در خصوص سطح کیفیت زیرساخت ها، نسبت برخورداری از برق، تلفن و آنتن دهی رادیو و تلویزیون در شرایط مساعدی بوده و سایر شاخص ها مانند دسترسی به راه ارتباطی، برخورداری از آب آشامیدنی سالم ، جایگاه توزیع مواد سوختی و دسترسی به خدمات مالی و اعتباری ضعیف ارزیابی شده است . و سایر شاخص ها مانند مقاوم بودن در مقابل خطرات طبیعی، استفاده از مواد و مصالح مقاوم، شکل و فرم زیبایی، جدا بودن محل نگهداری دام، روشهای جمع آوری زباله ، دارای شرایط مساعدی نبوده است.
مدل ساختاری کسب و کارها ی با نوآوری تجارت الکترونیک شرکت های خدمات گردشگری شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه چارچوبی از کسب کار های تجارت الکترونیک در ش رکت های خدمات گردشگری در منطقه شمال ایران اجرا شده است. بدین منظور، پس از مرور مطالعات پیشین در زمینه آمادگی تجارت الکترونیک در کسب و کار با توجه به محیط اقتصادی و انتخاب مدل مناسب، شاخص های مدل در قالب پرسشنامه ای در اختیار خبرگ ان ق رار گرف ت و به کمک روش غربالگری فازی، تعداد 40 شاخص برای ادامه کار نهایی ش د. به منظور تایید برازش مدل اصلی پژوهش از روش معادلات ساختاری و نرم افزار smart PLS 3 استفاده گردید که با توجه برقرار نبودن معیار های بخش اندازه گیری برای مدل پژوهش نسبت به حذف 5 شاخص از جمع 40 شاخص مدل اصلی اصلاح گردد که در نهایت31 شاخص در مدل نهایی مورد تایید قرار گرفت. بنا بر مدل نهایی با 5 عامل اصلی به ترتیب اولویت شامل: الزامات های محیط اقتصادی کسب وکار, شاخص های عملکرد کسب و کار, شاخص فناوری مرتبط با کسب وکار,شاخص های درون کسب و کار و شاخص های مدل کسب و کار نوآوری تجارت الکترونیک تشکیل گردید.
ارائه مدل کسب و کار GHORBANI در بنگاه های خرد به منظور توانمندسازی جوامع محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
310 - 325
حوزههای تخصصی:
اگر کسب وکارها در جوامع محلی بخواهند موفق باشند، باید مدل های کسب وکار کارآمدی را ایجاد کنند چراکه این تنها راه بقای آن ها در بازار متلاطم امروزی است. مدل کسب وکار پارادایمی است که ازطریق آن سازمان ها باید فرایندهای کسب وکار را به صورتی سامان دهند تا بتوانند ارزش آفرینی کرده، درآمدزایی کنند و کسب وکار را به سمت پایداری و بقا سوق دهند. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر این است که عوامل موجود در کسب وکارهای کوچک شناسایی شوند، به صاحبان کسب وکارها در استفاده از استراتژی های بهینه جهت بهبود عملیات کسب وکار و ارتقای عملکرد کسب وکارشان کمک شود و درنهایت یک مدل کسب وکار جدید برای کسب وکارهای کوچک (GHORBANI Business Model) ارائه شود. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و ازطریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته، داده های 35 نفر از اعضای هیئت مدیره صندوق های توسعه روستایی در شهرستان قلعه گنج از توابع استان کرمان گردآوری شد و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت؛ سپس با استفاده از روش نظریه داده بنیاد، مدل کسب وکارهای کوچک طراحی شد. یافته های این تحقیق کیفی نشان می دهند که مؤلفه های مدل کسب وکارهای کوچک شامل محصولات تحت ضمانت دولت (G)، سرمایه انسانی (H)، سازمان ها و روش ها (O)، روش های ایجاد درآمد (R)، بانک وام دهنده (B)، فعالیت ها (A)، هزینه های خالص (N)، و مشتریان داخلی (I) است.
بررسی تأثیر استقرار شهرک صنعتی بر توسعه روستاها (مورد مطالعه: شهرک صنعتی عشق آباد شهرستان ری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
468 - 483
حوزههای تخصصی:
یکی از سیاست های اساسی دولت ایران در برنامه توسعه روستایی و کاهش نابرابری های میان شهر و روستا، استقرار صنعت در روستاها در قالب ایجاد شهر ک های صنعتی است. اما نتایج برخی تحقیقات نشان می دهد که این شهرک ها همواره الگوی موفق صنعتی سازی روستایی نبوده اند. بدین جهت و با توجه به شکاف ایجادشده میان انتظارات و شرایط موجود شهرک صنعتی موزاییک سازان (عشق آباد) که در بخش قلعه نو شهرستان ری استقرار یافته، با روش کیفی به بررسی پرداخته شد. ازآنجاکه روش تحلیل مضمونی (تماتیک) برای انجام این تحقیق مناسب در نظر گرفته شد، 27 فرد در معرض اطلاع، با استفاده از نمونه گیری نظری و بر اساس اشباع داده ها انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای این موضوع اولین مورد طبق مقاصد نظری (مطلع کلیدی) انتخاب شده و موارد بعدی طبق نمونه گیری گلوله برفی افزوده شدند. طبق نتایج تأثیرات مثبت این شهرک بر روند اقتصادی زندگی ساکنین همچون افزایش سطح اشتغال، افزایش قیمت زمین ها کاملاً مشهود است. اما نتایجی همچون، ایجاد عناصر و مظاهر شهری در بستر روستاها، عدم رشد سرانه ها، ورود مهاجران اتباع، کاهش سطح اعتماد، مشکلات زیست محیطی همچون آلودگی آب وهوا، برداشت های غیرمجاز از منابع آبی سرریز شدن فاضلاب خام از شهرک صنعتی به حاشیه مزارع نیز از مشکلات ایجاد شده است. عدم بیمه کارگران، عدم ایجاد قابلیت های شغلی در ساکنین وعدم توجه به خواسته های ساکنین سبب ایجاد فرصتی فرمایشی و از بالا به پایین شه است. اما شاید از رونق افتادن کار کشاورزی و دامداری در این منطقه که روزی یکی از قطب های کشاورزی و دامپروری استان تهران بوده؛ مهم ترین آثار و پیامد این موضوع بوده است.
تبیین ارتباط «حقوق شهروندی» و «حقوق معماری و شهرسازی» با تأکید بر «نظریه حق به شهر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقوق شهروندی مجموعهای از حقوق و تکالیفی است که یک شهروند به دلیل سککونت در یکک کشکور از آن بر کوردار است. حقوق شهری، مجموعه قوانین، قواعد و مقرراتی است که روابط متقابل شهروندان و ادارات شهر را در امر محلی و شهری تنظیم نموده و حقوق تکالیف ناظر بر شوراها، شهرداریها و سایر نهادهای شهری را تبیین مینماید؛ لکذا امکروزه آگاهی شهروندان از حقوق مکتسبه از یکسو و آگاهی برنامهریزان و معماران از حقوق شهروندان، از مولفه های تاثیرگذار بر فرآیند برنامهریزی معماری شهری است که در این مقاله این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است. نظریات معاصر در باب حقوق شهری منجر به چارچوب نظامی نوین بر پایه مفهوم »حق بر شهر« درباره زندگی شهری شدهاند؛ چنانچه بکه صورت کلی میتوان در چارچوب مفهوم کلی »حق بر شهر«، صورتبندی زیر را از مجموعه ایکن حقکوق دربکاره حقکوق متصوره شهروندی به حقوق معماری و شهرسازی ارائه داد: ١.حق تخصیص؛ 2.حق مشارکت؛ 3.حق مرکزیت؛ ٤. حق سکونت؛ ٥. حق بر زیستگاه؛ 6.حق بر فردیت بخشی در اجتماعی سازی. در پایان نیز ارتباط این مولفکه ها و شا خص های انها با میزان سنخیت و ارتباط با حقوق معماری و شهرسازی ارائه شده است.
تبیین عوامل موثر بر توزیع منافع تغییر کاربری زمین با استفاده از چارچوب برنامه ریزی ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر کاربری زمین شهری از جمله موضوعات اساسی مطرح در شهرسازی است که پژوهشگران بسیاری از جنبه های مختلف بویژه از بعد فضا به آن پرداخته اند ولی موضوعی که در پژوهش های مختلف مورد غفلت واقع گردیده آن است که تحلیل جنبه هاب مختلف تغییر کاربری زمین تنها محدود به عوامل کلاسیک و فضایی نبوده و به دلیل وجود منافع گوناگون در تغییر کاربری زمین، ذی نفعان فراوانی با هدف کسب منافع از این فرایند، در تحولات زمین شهری موثر واقع می شوند. بر این اساس نگارش این مقاله با هدف کاربست چارچوب برنامه ریزی ارتباطی در شناسایی و تبیین عوامل موثر بر توزیع منافع تغییر کاربری زمین صورت پذیرفته چرا که برنامه ریزی ارتباطی به عنوان یکی از نظریات عمومی برنامه ریزی شهری عمده توجه خود را معطوف به توزیع مناسب منافع میان ذینفعان نموده است. در این پژوهش پس از تدوین شاخص های مطالعه حاصل از مطالعات نظری، با استفاده از رویکردی کمی و روش تحلیل عاملی اکتشافی به شناسایی و تبیین عوامل موثر بر توزیع منافع تغییر کاربری زمین بر مبنای مصوبات کمیسیون ماده 5 شهر اهواز (به عنوان یکی از مراجع رسمی تغییر کاربری زمین در نظام برنامه ریزی شهری) پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد 9 عامل با میزان واریانس تجمعی 851/70 درصد، تبیینی مناسب از توزیع منافع تغییر کاربری ارایه می دهند که در این میان عامل «مشروعیت میانجیگری برنامه ریزان و تصمیم گیران» دارای بیشترین اثر است.
تبارشناسی نظری بزرگراه های درون- شهری و تحلیل اثرات آن بر فضاهای پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزرگراه های درون- شهری، به عنوان یکی از مهم ترین بخش های حمل ونقل، هم به لحاظ حجم مصرف بودجه و هم به لحاظ اثرات فضایی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی آن بر شهر، همواره یکی از پُرچالش ترین عناصر شهری بوده است. برای این منظور در این پژوهش به تحلیل اثرات بزرگراه های درون-شهری، بررسی نظریات مرتبط با چگونگی برخورد با این عنصر فضایی و همچنین عوامل دخیل در آن پرداخته شده است. نوع پژوهش کاربردی- نظری و روش انجام به صورت اسنادی-تحلیلی است. منابع اطلاعاتی مورد استفاده در این پژوهش تمام اسناد، مدارک، کتاب ها، مقالات، طرح ها و پژوهش های علمی انجام شده در خصوص بزرگراه های درون شهری است. نتایج حاکی از آن است که نظریات و دیدگاه های موافق و مخالفی در خصوص ایجاد بزرگراه های درون-شهری وجود دارد. اندیشمندان مکتب نوگرا و مهندسان شهری، طرفداران ایجاد بزرگراه های درون شهری و بعدها برنامه ریزان و جغرافیدانان شهری مخالف توجه تک بعدی به ایجاد این بزرگراه ها و توسعه درون شهری با تکیه بر بزرگراه سازی هستند. همچنین نتایج امر نشان داد که بزرگراه های درون-شهری تأثیرات اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی با خود به همراه داشته و بسته به شرایط مکان و ویژگی های اجتماعی و اقتصادی محل، این تأثیرات به صورت مثبت و منفی در فضای پیرامون نمود پیدا می کند.
تحلیلی بر کارآمدی و اثربخشی ابزارهای مالی -اقتصادی بهسازی و نوسازی شهری (مطالعه موردی: منطقه 20 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۶
57 - 68
حوزههای تخصصی:
تأمین مالی پروژه های نوسازی و بهسازی بافت فرسوده به دلایلی چون مخاطرات جدی سرمایه گذاری و جذابیت بس ناچیز سرمایه گذاری، معمولا با روش های رایج امکان پذیر نیست و یا به کندی صورت می گیرد. با شناسایی و تدقیق روش ها و ابزارهای تامین مالی پروژه ها، این امکان را فراهم می شود که تصمیم گیرندگان در حیطه تامین مالی بتوانند با در دست داشتن ظرفیت های بازار مالی کشور، به چینش ترکیب بهینه ای از مشارکت کنندگان مختلف در تامین منابع مالی آن ها دست یابند. بدین منظور اولین موضوعی که طبق روال قابل بحث می باشد، چگونگی تامین منابع مالی است. در این پژوهش ابتدا مهمترین روشهای تامین مالی برای بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده شهری و عمده معیارهای تاثیر گذار برای انتخاب روش تامین مالی مناسب، از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی بدست آمده است. سپس از طریق پرسشنامه و بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی AHP وزن های نسبی معیارهای منتخب تاثیر گذار و وزن های نسبی روشهای منتخب تامین مالی نسبت به هر کدام از معیارها را سنجیده و در نهایت، رتبه بندی روش های تامین مالی بکار رفته در پژوهش حاضر، بدست آمد. بر اساس رتبه بندی انجام شده بر اساس تحلیل سلسله مراتبی ، مهم ترین معیارها از نظر کارشناسان مربوطه و سرمایه گذاران ، معیارهای نرخ بازده بیشتر، مشارکت بیشتر بخش خصوصی و سقف تامین وجوه بیشتر با وزنهای نسبی 0/278، 0/263 و 0/231 بوده است. از بین روش های تامین مالی عنوان شده، نتایج تحقیق دو روش اوراق مشارکت و سرمایه گذاری بخش خصوصی با وزن های نهایی به ترتیب 0/325 و0/237 توصیه شده و سه روش سهامدار پروژه، فروش متری و اخذ تسهیلات از بانک وزن های نهایی بعدی را کسب کرده اند .
بررسی اثر تغییرات کاربری اراضی بر روی رواناب حوضه ی رودخانه ی قره چای با استفاده از مدل های HEC - HMS(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
134 - 148
حوزههای تخصصی:
در طی چند دهه اخیر تغییر کاربری اراضی تحت تأثیر عوامل محیطی و انسانی سبب بروز اثرات جدی بر محیط زیست، اقتصاد و اجتماع شده است. مدلهای هیدرولوژیکی نمایش ساده شده ای از سیستم هیدرولوژی واقعی هستند که به مطالعه درباره کارکرد حوضه می پردازد بنابراین انتخاب مدل، نیاز به تشخیص قابلیت و محدودیت مدل های هیدرولوژی حوضه دارد. در تحقیق حاضر تجزیه و تحلیل تغییرات کاربری ارضی و تاٌثیر آن بر روی رواناب حوضه قره-چای با استفاده از مدل های HEC-HMS انجام شد. به منظور بررسی تغییرات کاربری اراضی بر تأثیر در تغییرات رواناب حوضه، بارش سالانه 2020 حوضه با ویژگی های کاربری اراضی 2001 به مدل معرفی گردید. نتایج مربوط به تغییرات کاربری اراضی نشان می دهد که بیشترین تغییرات در کاربری اراضی شامل تغییرات مربوط به اراضی فاقد پوشش گیاهی به صورت کاهشی و مخلوط زراعت آبی و دیم به صورت افزایشی می باشد. در شبیه سازی حوضه آبریز قره چای در مدل HEC-HMS واسنجی حوضه در شش زیرحوضه براساس اوج رواناب، ارتفاع رواناب و حجم رواناب مورد بررسی قرار گرفت که نتایج محاسبه شده با نتایج مشاهده شده به طور میانگین در عنصر ارتفاع رواناب 40/94 درصد و در عنصر اوج رواناب با 12/95 درصد و در عنصر حجم رواناب با 5/97 درصد مطابقت اجرای صحیح مدل بر روی حوضه را نشان می دهد. بنابراین می توان گفت که تغییر کاربری اراضی در حوضه آبریز قره چای باعث افزایش اوج و حجم رواناب شده و در نهایت به افزایش رواناب در این حوضه منجر شده است.
شناسایی مؤلفه ها و شاخص های شهرسازی خانواده مبنا در محله های اسلامی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
90 - 115
حوزههای تخصصی:
مقدمه از مهم ترین مسائل پیش روی محله های جدید با الگوهای شهرک مسکونی، آپارتمان، برج های مسکونی، بلوک های مسکونی، مجتمع های مسکونی مخاطرات اجتماعی فرهنگی، از دست رفتن مطلوبیت کارکرد محله [1]، از بین رفتن سلسله مراتب و محرمیت، دور شدن خدمات محله ای، بی توجهی به مقیاس انسانی و عدم رعایت مدول و پیمون عرصه ها، کاهش فضای مناسب در مرکز محله برای گذران اوقات فراغت خانواده ، کاهش تعاملات اجتماعی [2] است.از طرفی، ظهور روزافزون رویکردهای جدید در زمینه شهرسازی، هر بار با تمرکز بر قشر خاصی از جامعه ارائه می شود، مانند شهر دوست دار کودک، شهر دوست دار سالمند، شهر دوست دار زنان، شهر دوست دار معلولان و موارد مانند آن، بیانگر این است که تقاضای جامعه برای حل مسائل موجود، با رویکردهای قبلی به درستی پاسخ داده نمی شود. و جامعه نیاز به رویکردی جدید دارد که با در نظر داشتن واحد اجتماعی «خانواده» به طور یکپارچه و همه جانبه به جامعه بنگرد و نیازهای تک تک افراد را پاسخ بدهد. این مفهوم با بنیان های فکری جامعه ایرانی اسلامی منطبق و ملموس تر است. همچنین، خانواده، طیفی از گروه های مختلف سنی و جنسی را دربرمی گیرد و به کار بردن چنین رویکردی، نیازها و تمایلات همه این طیف را مد نظر قرار خواهد داد. یکی از اولین گام ها برای تبیین یک مدل نظری و معرفی یک رویکرد جدید، یافتن مؤلفه ها و شاخص های مربوط به آن است. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، یافتن مؤلفه ها و شاخص های شهرسازی خانواده مبنا در محله های ایرانی اسلامی است. لذا پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که مؤلفه ها و شاخص های شهرسازی خانواده مبنا در محله های ایرانی اسلامی کدام اند؟
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر روش، تحلیل محتوای کیفی است. جامعه آماری این پژوهش، تمام متون مرتبط هستند. نوع پژوهش از حیث هدف، بنیادی و توسعه ای است. در این پژوهش به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش های اسنادی (کتابخانه ای) استفاده شده است. به این صورت که برای بیان مفاهیم نظری و تبیین مؤلفه ها و شاخص های پژوهش در زمینه «سیر تحول خانواده در فرهنگ ایرانی»، «خانواده از منظر اسلام»، «روابط چهارگانه انسان در عرفان»، «محله اسلامی ایرانی»، «نیازهای خانواده مسلمان در محله های اسلامی ایرانی» بر اساس روابط چهارگانه انسان در عرفان و همچنین پیشینه تحقیق، از روش اسنادی استفاده شده است و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، با توجه به اینکه اطلاعات به دست آمده کیفی هستند، به کمک تفکر و تعقل و منطق به تجزیه و تحلیل آن ها و مدل سازی پرداخته شده است. یافته هاخانواده مسلمان ایرانی دارای شاخص های ویژه ای است، لذا نیازها و الزامات خاصی را می طلبد. الزاماتی که باید در فرایند مدیریت، برنامه ریزی و طراحی شهری مورد توجه قرار گیرد و تأمین شود. از آنجا که الگوهای رایج جدید شهرسازی غالباً الگوهایی هستند که از کشورهای غربی و فرهنگ های غیرمسلمان وارد کشور شده اند و مورد استفاده قرار می گیرند، لذا متناسب با الگوی خانواده غربی غیرمسلمان هستند و در پاسخ به کارکردها و نیازهای آنان ایجاد شده اند. لذا نه تنها پاسخی برای کارکردها و نیازهای خانواده مسلمان ایرانی ندارند، بلکه اثرات مخربی نیز بر سبک زندگی و کارکردهای آن تحمیل کرده اند. به عنوان نمونه، می توان به نیازهای اجتماعی خانواده مسلمان ایرانی اشاره کرد، که در مبانی اسلامی از آن با عنوان صله ارحام یاد می شود. پاسخ دادن به این نیاز در مسکن های امروزی که فقط اهداف اقتصادی در ایجاد آن نقش دارند و متناسب با سبک زندگی خانواده مسلمان ایرانی نیستند، دشوار و در مواردی غیرممکن است. در فرایند تبیین مفهوم شهر ایرانی اسلامی، ملاحظه شد که تعاریف، مبتنی بر جامعه شناختی فردمحور است. تعریف سرانه کاربری ها بر اساس هر فرد در نظام برنامه ریزی شهری غربی که در کشور ما نیز مورد استفاده قرار می گیرد، نشان از تأثیر نگاه فردمحور دیدگاه های جامعه شناختی بر شهرسازی دارد؛ نگاهی که فرد را مبنای اختصاص کاربری و فضا قرار می دهد. از طرفی در مدل «ابعاد شهرسازی در محله های اسلامی ایرانی»، فقط در بُعد اجتماعی فرهنگی، آن هم فقط با شاخص بُعد خانوار، سعی دارد تا حدودی به مفهوم خانواده توجه کند، در حالی که خانوار یک مفهوم جمعیت شناختى است و خانواده مفهومى است جامعه شناختی. بنابراین برای تبدیل شدن به مدل «ابعاد شهرسازی خانواده مبنا در محله های اسلامی ایرانی»، نیاز به تغییری دارد تا نهاد خانواده نیز در آن لحاظ شود. در مدل مفهومی پژوهش به دلیل اهمیت و تأثیرگذار بودن قوانین دین اسلام بر تمام مؤلفه های شهر و همچنین خانواده، مؤلفه های پژوهش که قوانین اسلام را در چهار دسته تقسیم می کنند، در مدل مفهومی به عنوان چهار وجه اصلی مدل قرار دارند و مفاهیم مرتبط با هریک از آن ها در لایه اول مدل قرار می گیرند. در لایه بعدی، ترجمان این مفاهیم در محله اسلامی ایرانی قرار گرفته و در لایه آخر نیز الزامات و ملاحظات خانواده مسلمان ایرانی بر آن اعمال شده است که درنهایت به محله اسلامی ایرانی شکل می دهند.
نتیجه گیریمفهوم خانواده مسلمان ایرانی، با اثرپذیری از فرهنگ، ارز ش ها و مبانی اسلامی، الگو و سبک متفاوتی از زندگی را دارد که الزامات خاص خود را می طلبد. الزاماتی که بر ابعاد گوناگون اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی، کالبدی فضایی، کاربری و دسترسی شهر و محله اثر مستقیم دارد و الگویی منحصربه فرد را می طلبد. بنابراین در جدولی رابطه بین مؤلفه های چهارگانه پژوهش با ابعاد شهرسازی در محله های اسلامی ایرانی ارائه می شود و راهبردهای پیشنهادی در هر یک از این ابعاد، به تفکیک مؤلفه های چهارگانه پژوهش تبیین می شود. نمونه هایی از آن به طور مختصر عبارت اند از: نزدیکی محل اشتغال و زندگی. آموزش های شغلی کودکان در محله با پارک مشاغل کودک و مانند آن. عملکردهای محله مناسب رشد شخصیتی، دینی و اخلاقی خانواده مخصوصاً کودکان. فضای مناسب فراغتی کوتاه مدت در خانه. فضاهای مناسب گذران اوقات فراغت خانواده در محله. محیط مناسب ورزش در خانه. فضای مناسب ورزش خانواده در محله. محیط آرامش بخشِ خانه. محیط خانه مناسب انس الفت خانواده. فضای مناسب خلوت و تفکر در خانه و موارد مانند آن.
تعیین سهم واحدهای سنگ شناسی و محدوده های بیشینه شتاب زمین در تولید رسوب با استفاده از روش منشایابی رسوب (حوضه آبخیز تالار استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
120 - 141
حوزههای تخصصی:
One of the main issues in drainage watersheds is erosion and sediment yield. Lack of proper management in this field can be environmental hazards and even a threat to human life. The purpose of this study is fingerprinting the sources of sediment yield in sub-basins 1 and 2 of Talar drainage basin in Mazandaran province.140 soil samples in first approach and 80 samples in second approach collected respectively sub-basin 1 (77) and (47), sub-basin 2 (63) and (33) of lithological units and range of peak ground acceleration and 20 drape sediment samples at the outlet sub-basins and 28 geochemical elements measured as tracers in the samples. Using the Kruskal-Wallis test and discriminant function analysis, the composite fingerprints was determined. The largest relative contribution of sediment yield based on the Bayesian un-mixing model is in the first approach (sub-basin 1 unit sandstone and conglomerate with 59.1%, sub-basin 2 unit marl and shale with 47.2%), in the second approach (sub-basin 1 unit the range of peak ground acceleration at the level (0.51-0.6) g with 50.3%, and sub basin 2 units channel bank with 64.6%). The results of this study showed that the range of peak ground acceleration have a direct effect on control of sediment yield and erosion processes. Also, division of lithological groups as sources sediment yield based on range of peak ground acceleration, which have a great impact on sediment yield, as a new approach, can be of great help in understanding sediment yield processes.
تحلیل عوامل کلیدی موثر بر پایداری معیشتی با استفاده از رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی: شهرستان مانه و سملقان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تضعیف دارایی هایی معیشتی جوامع محلی و در معنای عام آن فقر، از جمله چالش های اساسی در سطح جهان، به ویژه در جوامع در حال توسعه است. بواسطه شرایط خاص اقتصادی و محیطی کشور، ایران نیز از این امر مستثنی نبوده و بسیاری از مناطق و سکونتگاه های آن، با چالش های معیشتی روبرو هستند. از آنجا که کشور ایران به واسطه در برگیری گستره وسیعی از شرایط انسانی و محیطی دارای شرایط متفاوتی در مناطق مختلف خود است؛ نحوه مواجهه با عوامل تاثیرگذار بر معیشت خانوارهای ساکن در مناطق آن، متفاوت از یکدیگر بوده و لازم است متناسب با شرایط خاص حاکم بر هریک، اقدامات مقتضی صورت پذیرد که لازمه آن شناسایی اصلی ترین عوامل اثرگذار بر معیشت است. روش تحقیق حاضر از نوع کاربردی بوده و به روش علم آینده نگاری، مصاحبه های صورت پذیرفته با افراد کلیدی در سکونتگاه های شهرستان مانه و سملقان (126 سکونتگاه) در قالب پژوهش استقرایی و با بهره گیری از روش نظریه بنیادی، تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار میک مک به صورت ترکیبی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از شرایط ناپایدار دارایی های معیشتی نقاط سکونتی شهرستان مانه و سملقان است. اگرچه در ناپایدارسازی ساختار معیشتی شهرستان عوامل مختلفی دخیل هستند. ولیکن در بین این عوامل آن دسته از عواملی که مستقیما به انسان و فعالیت های او ارتباط دارند بیشترین تاثیرگذاری را داشته اند و از آنجا که غالب این عوامل دارای عدم قطعیت بالایی می باشند، بایستی نحوه برخورد با آن ها متناسب با شرایط متغیر باشد.
ارزیابی عوامل مؤثر بر جذب گردشگران به پارک های ساحلی، مطالعه موردی: پارک ساحلی رود بشار شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
55 - 74
حوزههای تخصصی:
پارک ها و فضاهای سبز شهری دارای خصیصه های مهمی هستند که موجب سلامت انسان ها، ایجاد زمینه فعالیت های اجتماعی، خاطره جمعی و افزایش روحیه همبستگی برای همه گردشگران و شهروندان می گردد و در نتیجه شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر جذب گردشگران به جاذبه های گردشگری شهری می تواند به بررسی نیازهای گردشگران برای مدیریت موفق پارک ها و تفرجگاه ها شهری کمک نماید، در این پژوهش عوامل مؤثر بر جذب گردشگران به پدیده های گردشگری شهری در نمونه موردی پارک ساحلی شهر یاسوج مورد شناسایی و تحلیل قرارگرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و داده های پژوهش با استفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شد. حجم نمونه تحقیق گردشگران و شهروندان ورودی به پارک ساحلی در شهر یاسوج با استفاده از نرم افزار SAMPLE POWER به تعداد 200 نفر محاسبه و برای انجام تحلیل های آماری با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS تجزیه وتحلیل انجام شد. نتایج نشان می دهد که عامل اجتماعی بیشترین بار عاملی را با وزن 97/0 در رتبه اول به خود اختصاص داده است. عامل جذابیت محیط طبیعی با بار عاملی 91/0 در رتبه دوم قرارگرفته است. عامل های امکانات داخلی با وزن 57/0، کیفیت محیطی با وزن 56/0، وفاداری و اقتصادی به صورت مشترک با بار عاملی 49/0 و عامل دسترسی و حمل ونقل با وزن 39/0 در مرتبه های بعدی قرارگرفته اند. همچنین از نظر گردشگران مهم ترین ویژگی های پارک ساحلی پاکیزگی آب وهوا، رضایت از محیط طبیعی، آرامش محیط، مفرح و شادی بخشی محیط و عدم رضایت گردشگران از وضعیت دسترسی آسان به آب آشامیدنی، کمبود خدمات پارکینگ و سطح متوسط امکانات ورزشی مناسب تشخیص داده شد.
سنجش و تحلیل اثرات رشد گردشگری بر توسعه فضایی شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
241 - 258
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری ضمن بهره وری اقتصادی، می بایست منجر به شکوفایی و بستری جهت نیل به توسعه پایدار در ابعاد مختلف فضایی گردد. در شهر یاسوج، رشد گردشگری علاوه بر پیامدهای مثبت، چالش های جدی را فراروی توسعه فضایی شهر ایجاد نموده است. لذا این تحقیق با روش توصیفی– تحلیلی و با بهره گیری از اطلاعات اسنادی و میدانی، در پی اهدافی همچون بررسی روند گردشگران وارد شده (طی سال های 1395-1380) به شهر یاسوج و سپس سنجش اثرات رشد گردشگری بر توسعه فضایی این شهر است. لذا به وسیله آزمون رگرسیون، با استفاده از نرم افزار SPSS، روند جذب گردشگران و همچنین گسترش فیزیکی شهر یاسوج سنجش شده اند. از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نیز جهت سنجش ارتباط رشد گردشگران با شاخص های مختلف توسعه فیزیکی شهر استفاده شده است. در ادامه با استفاده از آزمون T.Test پیامدهای رشد گردشگری بر ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی سنجش شده اند. نتایج مشخص ساختند رشد گردشگری در شهر یاسوج با رشد 309 برابری گردشگران وارد شده نسبت سال 1380، روند افزایشی قابل توجهی داشته است. همچنین گردشگری بر افزایش احداث مجتمع های تجاری، افزایش احداث مراکز اقامتی و گسترش فیزیکی شهر یاسوج اثر گذار بوده است. به طوریکه مساحت مجموع کاربری های وابسته به گردشگری در سال 1390،رشدی بیش از 25/1 برابری نسبت به سال 1380 داشته است. از دیگر سو نهادینه نشدن صنعت گردشگری اثر سازنده ای بر توسعه اقتصادی در این شهر نداشته است. بطوریکه نتایج آزمون T.Test، مشخص ساخت رشد گردشگری بصورت معنی داری در ابعاد اجتماعی، از طرفی موجب رشد نسبی مهاجر پذیری و رشد جمعیت شهر، بروز تعارضات اجتماعی و فرهنگی بین گردشگران و جامعه میزبان شده و از سوی دیگر به بهبود وضعیت آموزش عمومی و حس تعلق شهروندان به شهر کمک شایانی نموده است. همچنین اثرات رشد گردشگری در بیشتر مولفه های زیست محیطی مانند افزایش پسماندها، تراکم و ترافیک و صدمه به چشم اندازها و گونه های زیستی، نامطلوب و مخرب ارزیابی شده اند. درمجموع پیامدهای منفی رشد گردشگری در شهر یاسوج بیشتر از پیامدهای مثبت آن بوده است.
واکاوی جایگاه کنشگران در تحقق پذیری مفهوم هارمونی در شهر هوشمند، مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۷
1 - 19
حوزههای تخصصی:
تحقق پذیری شهرهای هوشمند مبتنی بر فرآیندهای پیچیده ای است که در آن، مجموعه ای از کنشگران و تصمیم سازان اقدام به سیاست گذاری و اجرای آن میکنند. از سویی دیگر هارمونی به عنوان هدفی برای شهرهای هوشمند و ایجاد هماهنگی و تعادل در پیچیدگی های شهرهای هوشمند مطرح است. این پژوهش باهدف شناسایی و تحلیل شبکه کنشگران شهر هوشمند در تهران و سنجش میزان اثرگذاری هریک از کنشگران شهر هوشمند، تلاش داشته است تا چارچوبی هنجاری برای تحقق هارمونی با استفاده از نظریه شبکه کنشگران، برای شهر هوشمند در تهران ارائه کند. در همین راستا از روش شناسی آمیخته و چارچوب نظری شبکه کنشگران به عنوان ساختار فکری و چارچوب تحلیلی استفاده کرده است. استفاده از این روش شناسی به منظور شناسایی روابط و تعاملات در بین کنشگران شهر هوشمند در تهران که لازمه شناسایی پیچیدگی های موجود در شبکه کنشگران شهر هوشمند است انجام شده است. این پژوهش در قدم اول با استفاده از پرسشنامه به شناسایی کنشگران اصلی، اهداف و میزان اهمیت و هم پیوندی آن ها در شبکه با سایر کنشگران پرداخته است. سپس با استفاده از نرم افزار ucinet6 شاخص های هم پیوندی کنشگران اصلی در تحقق پذیری شهر هوشمند در تهران را مورد کنکاش قرار داده است. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش سه سطح از کنشگران بر اساس میزان اثرگذاری تعریف شده که شامل کنشگران کلیدی، کنشگران وابسته، کنشگران نادیده گرفته شده می باشد. همچنین به منظور ارتقاء هارمونی و هماهنگی با تعمیم فرآیند ترجمه شبکه کنشگران، چارچوب تحقق پذیری هارمونی برای شهر هوشمند در تهران ارائه شده است. این چارچوب مشتمل بر چهار بخش اصلی مسئله سازی، علاقه مندسازی، به-عضویت درآوردن و بسیج منابع می باشد که با ارائه اصول تحقق هارمونی بخشی به شبکه کنشگران شهر هوشمند در شهر تهران بتوان موقعیت هریک از این کنشگران را در برنامه ریزی و سیاست گذاری های آتی تثبیت، ارتقاء و یا بازتعریف کرد.
مقایسه کیفیت زندگی در محلات خودرو و برنامه ریزی شده شهری؛ مطالعه تطبیقی محلات گوشه گاپله و شهرک اندیشه بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
147 - 168
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه تطبیقی کیفیت زندگی در دو بافت خودرو (محله گوشه گاپله) و برنامه ریزی شده (شهرک اندیشه) شهر بروجرد و ارائه تحلیلی از کیفیت زندگی عینی و ذهنی آن دو محله پرداخته است. این پژوهش از نوع هدف، کاربردی و براساس ماهیت توصیفی و تحلیلی بوده و شاخص های اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و اقتصادی برای مقایسه تطبیقی کیفیت زندگی محلات به کار گرفته شدند. شیوه جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی است. برای سنجش کیفیت زندگی در بعد ذهنی، ابتدا با استفاده از روش پیمایش، از میان جامعه آماری، به شیوه تصادفی با 373 نمونه در محلات مورد مطالعه مصاحبه گردید. به منظور تحلیل متغیرهای مورد مطالعه از نرم افزار SPSS و آماره T دو نمونه مستقل و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS استفاده شد. هم چنین برای سنجش کیفیت زندگی عینی از داده های مکانی بلوک های سرشماری سال 1395 مرکز آمار استفاده و شکل هایی در نرم افزار GIS برای شاخص اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و کلی کیفیت زندگی تهیه گردید. نتایج نشان داد که وضعیت محله شهرک اندیشه، در تمامی شاخص های کیفیت زندگی ذهنی به غیر از شاخص اجتماعی، بهتر از محله گوشه گاپله است. هم چنین شکل کلی کیفیت زندگی عینی نیز این امر را اثبات می کند. درنهایت می توان ادعا کرد که کیفیت زندگی در محله اندیشه مطلوب تر از گوشه گاپله است.
مدل مکانی تولید سفر در هسته عملکردی مرکزی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۴
121 - 138
حوزههای تخصصی:
موضوع حمل ونقل وترافیک که امروزه به عنوان یک پدیده سیاسی – اجتماعی نقش بسیار حساس ومهمی در کیفیت وساختار اقتصادی – اجتماعی یک جامعه ایفا می نماید. اصلاح الگوی کاربری زمین و مکان یابی کارآمد فعالیت ها یکی از راه های موثر در کاهش تولید سفر درون شهری عنوان شده است، به گونه ای که تصمیم گیری در رابطه با انجام و یا عدم انجام سفر به اندازه زیادی از عوامل اجتماعی- اقتصادی و شرایط توزیع کاربری زمین تاثیر می پذیرد. هدف تحقیق، سنجش مکانی تولید سفر درون شهری در پهنه عملکردی است. روش تحقیق، تحلیلی – توصیفی با استفاده از نرم افزار GIS می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشترین تعداد سفرهای شغلی متعلق به ناحیه 8 با 06/5% و کمترین آن ناحیه 18 با 09/1% بوده، بیشترین میزان تراکم جمعیت ثابت و سیال به واسطه سفرهای شغلی در ناحیه 42 و کمترین آن نیز به ناحیه 7 و همچنین بر اساس شاخص های حمل و نقلی محدوده ، بیشترین کمبود پارکینگ متعلق به ناحیه ترافیکی 8 با 29/17% و کمترین آن متعلق به ناحیه ترافیکی 42 با 97/0% و بیشترین میزان تصادفات به ناحیه ترافیکی 8 با 84/4% و کمترین آن نیز به ناحیه 18 با 65/0% درصد متعلق می باشد.لازم به ذکر است که بیشترین جذب وسیله نقلیه متعلق به ناحیه ترافیکی 8 با 84/4% و کمترین آن نیز به ناحیه 18 با 65/0% تعلق دارد. در نتیجه می توان گفت از بین نواحی مورد مطالعه در محدوده مرکزی شهر کرمان، ناحیه 8 بالاترین و ناحیه ترافیکی 18 پایین ترین میزان را براساس، تراکم جمعیت، سفرهای شغلی، کمبود پارکینگ ، تصادفات و جذب وسایل نقلیه دارا هستند.
گذر از گفتمان «پاسخگویی» به «محیط گرایی» در برنامه ریزی شهری، مبتنی برانعطاف پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
133 - 152
حوزههای تخصصی:
توجه برنامه ریزان معاصر به عوامل محیطی و افزایش آگاهی و ارتباط انسان با محیط پیرامونی اش، موجب افزایش لایه ها و عوامل تعریف کننده مفاهیم طراحی و برنامه ریزی گشته است. به گونه ای که مسئله مشترکی با موضوع توانایی های محیطی برای پاسخگویی را پیش روی برنامه ریزان قرار داده بود. مجموعه نظریات ارائه شده در این دوران، در قالب برنامه ریزی پاسخگو، با تمرکز بر استفاده حداکثری از قابلیت های محیطی بوده است. درحالی که ضرورت پیدایش گفتمانی جامع برای غلبه بر کثرت عوامل، تعاریف و روش های طراحی در رشته های محیطی، کمتر موردتوجه بوده است. بر این اساس پژوهش جاری با هدف سازمان دهی هدفمند نظریات شاخص در این زمینه، به دنبال ارتقاء مبتنی بر هم افزایی آن ها است. سؤال ساختار بخش به این پژوهش، معانی، مصادیق و زمینه های معنی داری انعطاف پذیری در وجوه و مقیاس های مختلف برنامه ریزی شهری است. روش تحقیق بکار گرفته شده، تحلیل تماتیک کیفی با کمک هوش مصنوعی در نرم افزار MAXQDA در فرایند پردازش 6 مرحله ای است. کاربرد مهم این پژوهش، موجب ساختاربخشی به اذهان برنامه ریزان این عرصه برای کاهش معضلات پراکنده و درون رشته ای بودن منابع است. نتایج این پژوهش، ابعادی همچون تشخص و تشخیص پذیری، تنوع و تغییرپذیری، تطبیق و گسترش پذیری، توزیع، تفکیک و تداوم پذیری، سازمان دهی و سازگاری را در بخش انعطاف پذیری، آشکار و با بخش های متناظر در برنامه ریزی شهری مرتبط کرده است.
توسعه گلخانه های هوشمند: راهبردی برای کشاورزی پایدار در استان اصفهان
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
213 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارائه برنامه ی راهبردی در راستای توسعه ی گلخانه های هوشمند در استان اصفهان با استفاده از روش کیفی تحلیل SWOT می باشد. در این مقاله راهکارهای توسعه گلخانه های هوشمند مبتنی بر استفاده حداکثری از نقاط قوت با تکیه بر فرصت ها، غلبه بر نقاط ضعف با بهره برداری از فرصت ها، استفاده از نقاط قوت برای کاهش تهدیدات و به حداقل رساندن نقاط ضعف با اجتناب از تهدیدات ارائه شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توسعه گلخانه های هوشمند در استان اصفهان ضمن کاهش مصرف آب و اثرات زیست محیطی می تواند کیفیت و سودآوری محصول را افزایش دهد. از سوی دیگر توسعه گلخانه های هوشمند در این استان نیازمند غلبه بر محدودیت هایی مانند هزینه بالای سرمایه گذاری اولیه، پیچیدگی فنی، نیاز به نگهداری و وابستگی به عوامل خارجی است. همچنین نتایج نشان می دهد که توسعه گلخانه های هوشمند در استان اصفهان می تواند از برخی عوامل خارجی مطلوب مانند افزایش تقاضا و پایین بودن قیمت محصولات گلخانه ای نسبت به بازار جهانی استفاده کند. برخی از عوامل خارجی نامطلوب نیز همچون تحریم ها، مقاومت اجتماعی در پذیرش نوآوری و نوسانات بازار بر این فرآیند تاثیرگذار هستند. این مقاله پیشنهاداتی را برای سیاست گذاری تحقیقات آتی و رسیدگی به علت برخی شکاف ها، محدودیت ها و چالش ها در حمایت از هوشمندسازی گلخانه ها در استان اصفهان ارائه می کند.
جغرافیای بدن؛ رویکردی نو برای پیروزی نامزدها در کمپین های انتخاباتی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
223 - 237
حوزههای تخصصی:
اینکه رأی را به چه طریقی به سمت جغرافیای حمایت کشاند اصلی ترین موضوع کارزار انتخاباتی، و دغدغه استراتژیست های کمپین، مشاورین درجه یک داوطلبین انتخاباتی است. جغرافیای بدن یعنی محیط یکپارچه و کارکردی - متفاوتِ بدن به طوری که هر عضوی/ناحیه ای تاثیرگذار بر جامعه هدف/رأی دهندگان است و قدرت سیاسی کسب می شود. نامزدها پیش از اینکه از طریق ابزارها به تصویر کشیده شوند، نخبگان سیاسی را پربار می کنند چراکه اصلی ترین کارگزار هستند. به لحاظ تاریخی تا اکنون در جوامعه توسعه یافته سوییس، فنلاند، نروژ، نیوزیلند، استرالیا، هلند، کارزار انتخاباتی احزاب، در دموکراسی های اُروپایی و / اَمریکایی رقابت اشخاص سیاسی متمول و ابزارخرید به شکل مشارکت، در شبه دموکراسی های آسیاسی / اِفریقایی، ناسیونالیم محلی ماهیت کمپین های انتخاباتی تعمق و قدرت سیاسی کسب می شود. احزاب جنبه آگاهی بخشی، اشخاص جنبه سیاسی، ناسیونالیسم جنبه تاریخی / اجتماعی دارد. آگاهی بخش، توسعه را فراهم آورده، اشخاص، رقابت و ناسیونالیسم، تکثر را برای این فضاهای جغرافیایی خلق کرده است. به لحاظ سیر توسعه ای / نظریه ای / جغرافیایی، مکتب میشیگان روانشناسی اجتماعی را از طریق هویت حزبی، و مکتب کلمبیا نظریه جامعه شناسی را از طریق ساخت اجتماعی و مکتب رچستر نظریه اقتصاد دموکراسی را از طریق تصمیم گیری بهینه و سودناشی از آن مطرح کرده اند خود محیط، فرد است و قلب این فرد/انسان سیاسی، مرکز کمپین انتخاباتی است. هر یک از محیط های بدن با داشتن عضوی که کارکرد فردی و اجتماعی ویژه دارند درون مایه ستادها و کارزارهای انتخابتی را شکل می دهند. پرسش این است که جغرافیای بدن چیست و چگونه منجر به پیروزی نامزدها در رقابتهای انتخاباتی می شود. روش تحقیق کیفی و استدلالی و استنتاجی است.