فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۸۱ تا ۴٬۹۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
143 - 163
حوزههای تخصصی:
مقاصد گردشگری به دنبال یافتن شیوه های جدید گردشگری برای رقابت در این صنعت هستند، گردشگری شبانه به عنوان یکی از این شیوه ها در سال های اخیر مورد توجه گردشگران قرارگرفته است. شهر شیراز به عنوان یکی از مناطق اصلی گردشگری در کشور، پتانسیل های بسیاری در این زمینه را دارا است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر منظر شبانه شهر شیراز بر رونق گردشگری شبانه در این شهر است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی با تأکید بر موردکاوی و مبتنی بر پرسش نامه محقق ساخته انجام شده است، جامعه آماری پژوهش گردشگرانی می باشند که در مقطع زمانی انجام این پژوهش (بهمن 1400 تا بهمن ماه 1401) به شیراز سفر کرده و با استفاده از فرمول کوکران 335 نفر تعیین شده اند. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و لیزرل با آزمون های؛ فریدمن، تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری و رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان داد متغیرهای مستقل رضایت گردشگران با بارعاملی 33/0و مقدار T7/64، بازدید مجدد گردشگران از شهر شیراز با بارعاملی 79/. و مقدار T11/44، تصورات ذهنی گردشگران از شهر شیراز با بارعاملی 57/0 و مقدار T12/45، با متغیر وابسته رونق گردشگری در شهر شیراز با سطح خطای یک درصد رابطه مثبت و معنادار دارند. یافته های پژوهش نشان می دهد که شیراز از رونق گردشگری بسیار خوبی برخوردار است، فراهم نمودن زیرساخت ها به جهت حضور شبانه گردشگران برای بازدید از بناها و آثار تاریخی، مکان های جذاب فرهنگی، مذهبی و فضاهای تفریحی به سبب مطلوبیت بالای آنها برای گردشگران، باعث توسعه و رونق گردشگری شبانه در شهر شیراز خواهد شد.
ارائه مدل پیش بینی کننده آسیب پذیری کالبدی محلات در برابر زلزله با استفاده از یادگیری ماشین (مطالعه ی موردی: منطقه 1 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
195 - 226
حوزههای تخصصی:
مدیریت بحران هوشمند (در سه مرحله قبل، حین و پس ازآن)، با تأکید بر آمادگی و پیش بینی آسیب پذیری در برابر زلزله، امکان پیش بینی، کاهش آسیب پذیری و افزایش قدرت در تصمیم-سازی را فراهم می آورد. این مقاله بر آن است تا با استفاده از یادگیری ماشین، به ارائه مدل پیش-بینی کننده آسیب پذیری کالبدی در برابر زلزله بپردازد. روش پژوهش کمی است. داده های ارائه شده به ماشین برای آموزش و تست، مربوط به پهنه های محلات منطقه 1 شهرداری تهران بوده اند (که در محدوده خطر گسل شمال تهران قرار دارند). ویژگی های مورد تأکید که ماشین براساس آنها آموزش دیده تا مدل پیش بینی کننده را ارائه دهد، مشتمل بر موارد زیر هستند: ویژگی های الگوی قطعات و ساختار ابنیه، الگوی معبر، کاربری اراضی و موقعیت نسبت به گسل اصلی و فرعی بوده اند. مجموعه داده ها مشتمل بر 1997 سطر و 26 ستون بوده است. برخی از داده ها از جی.آی.اس. منطقه استخراج و بخش دیگری از داده ها از تحلیل نقشه پهنه ها به دست آمد. با توجه به بهره گیری از رویکرد یادگیری ماشین نظارت شده، برچسب گذاری توسط محققان در پنج طیف انجام شد. برای آموزش ماشین از الگوریتم درخت تصمیم، ماشین بردار پشتیبان و شبکه عصبی چندلایه استفاده شد. حجم داده های آموزش به تست 70 به 30 در نظر گرفته شد. با بررسی دقت مدل توسط ماتریس درهم آمیختگی، مشخص شد که الگوریتم درخت تصمیم با دقت 99.50، حساسیت 99.42 و خطای 0.5 دارای عملکرد بهتری نسبت به دو الگوریتم دیگر است. شبکه عصبی نیز با دقت 97.85، حساسیت 97.57 و خطای 2.15، دارای عملکرد مناسبی است. بررسی میزان اعتمادپذیری مدل پیش بینی کننده با داده های مربوط به محله جوانمرد قصاب در منطقه 20 نیز نشان داد که ماشین آموزش دیده، با دقت بالای 97 درصد قابلیت پیش بینی پذیری دارد. بدین ترتیب ماشین آموزش دیده با دقت و سرعت بالا می تواند به پیش بینی میزان آسیب پذیری بافت های کالبدی در برابر زلزله بپردازد.
تحلیل الگوهای رفتاری-ادارکی در فضاهای شهری منطقه پنج تهران به کمک روش چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری بخش هایی از بافت شهری هستند که عموم مردم به آن دسترسی فیزیکی و بصری دارند و بستری برای فعالیت های انسان و برقراری تعاملات اجتماعی محسوب می شود. استفاده گسترده از فضا برای فعالیت های اجتماعی نشان دهنده موفقیت فضاهای شهری است. الگوهای استفاده از فضا از جمله الگوهای مکث و حرکت کاربران از عوامل تعیین کننده کارایی این فضاها هستند. با توجه به اهمیت این موضوع، این پژوهش با هدف تحلیل الگوهای ادارکی- رفتاری کاربران در فضاهای عمومی منطقه پنج تهران با استفاده از روش چیدمان فضا انجام گرفت و جهت نیل به این هدف از نرم افزار Depth mapاستفاده شد. برای این منظور، مجموعه تحلیل های اهمیت ساختار و هم پیوندی در سطح منطقه پنج صورت گرفت و سه مولفه اتصال، یکپاچگی، عمق و میزان ارتباط آنها باهم باتوجه به مقیاس محدوده بررسی قرار گرفت. باتوجه به ساختار نسبتا شطرنجی محدوده مطالعاتی، معابر اصلی که نقش شریانی دارند، بیشترین پتانسیل را از جهت کیفیت اتصالی فضاها را دارا بودند. کمترین مقدار هم مربوط به مجموعه های مسکونی غرب منطقه بود. بیشترین میزان هم پیوندی مربوط به مرکز منطقه به سمت جنوب منطقه بود. بخش های غربی و شمالی منطقه عمق فضایی بیشتری داشتند. توپوگرافی مناطق شمالی بر فرم دسترسی ها تاثیر گذاشته و عمق فضایی بیشتر این نواحی را نسبت به مناطق جنوب منطقه سبب شده است. از دیگر نتایج این پژوهش، ارتباط نسبتا منطقی بین دو شاخص هم پیوندی و اتصال شاخص و درنتیجه میزان قابلیت ادراک این شاخص ها است (16/0=R2). یعنی عموماً با افزایش اتصال، هم پیوندی فضاهای منطقه پنج افزایش می یابد. بنابراین تحلیل همزمان این دو شاخص در فضاهای موردنظر منطقه 5 بیشترین قرابت را با تحلیل کیفیت های تأثیرگذار بر فضاهای عمومی دارند
ارزیابی پنداشت ذی نفعان محلی در مواجه با پیامدهای تغییر اقلیم و اثرات آن بر ساختار تاب آوری جمعیت و فعالیت (مورد پژوهی: کلانشهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق کوهستانی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
129 - 152
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم واقعیتی غیرقابل انکار است که تبعات آن بسته به محدوده جغرافیایی و شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی متفاوت است. در طول سالیان، برخی پیشنهادهای نادرست طراحان و متعاقبا تصمیم گیری های غلط مدیران و مسئولین سیستم های پیچیده حوضه دریاچه ارومیه، اثرات جبران ناپذیری در حوزه های گوناگون مرتبط با سکونت و فعالیت در پی داشته است. به بیانی دیگر، خسارت های زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی زیاد ناشی از اجرای پروژه های کلان مقیاس، به همراه پیامدهای جبران ناپذیر تغییر اقلیم، اکوسیستم و حیات اجتماعی و اقتصادی این کلانشهر را با مخاطره جدی روبه رو کرده است. پژوهش حاضر در زمره تحقیقات کاربردی است که با هدف ارزیابی پنداشت ذی نفعان محلی در مواجه با پیامدهای تغییر اقلیم و اثرات آن بر ساختار تاب آوری جمعیت و فعالیت در کلانشهر ارومیه براساس شاخصهای مستخرج از مبانی نظری تاب آوری انجام شده است. در این پژوهش در مراحل گردآوری نظرات از روش کیفی و در مرحله کشف پنداشت یا ذهنیت و سنجش وضع موجود از رویکرد کمی شامل تحلیل عاملی اکتشافی و آزمون T-test استفاده شده است. مطابق نتایج، در اولویت بندی مهمترین چهار الگوی انگاشتی؛ کمبود منابع آب، خشکسالی و ترسالی های هواشناسی متناوب، تغییر و تبدیل گسترده پوشش (کاربری اراضی)، ناپایداری منابع اکولوژیک و عدم برگشت به تعادل و در مهمترین بازخوردهای ذینفعان، به ترتیب تغییر و تبدیل گسترده پوشش (کاربری اراضی)، فقدان ظرفیت سازگاری یا انطباق، پایداری زیست محیطی و پایداری کالبدی دارای بیشترین وزن بوده اند. باتوجه به نتایج آزمون t-test، وضعیت الگوی های پنداشتی ذی نفعان محلی در مواجه با پیامدهای تغییر اقلیم براساس عامل (پنداشت) اول و چهارم (تغییر و تبدیل گسترده پوشش (کاربری اراضی) و پایداری زیست محیطی) در حوضه دریاچه و کلانشهر ارومیه مطلوب نمی باشد. این در حالی است که عامل های ظرفیت سازگاری یا انطباق و برگشت به تعادل در وضعیت به مراتب نامناسب تری قرار دارند.
مجموعه عوامل تاثیرگذار بر توسعه اقتصادی و کسب درآمدهای پایدار با رویکرد گردشگری (مورد مطالعه: شهر شاندیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق کوهستانی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
193 - 208
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان یک تجارت پرسود و یک شاخه از اقتصاد جهانی در زمینه خدمات مورد توجه و در حال توسعه می باشد، لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی مجموعه عوامل تاثیرگذار بر توسعه اقتصادی و کسب درآمدهای پایدار با رویکرد گردشگری در شهر شاندیز انجام شده است. این پژوهش از نظر نوع اکتشافی، توصیفی و تحلیلی، از دید هدف کاربردی، از منظر روش کیفی و کمی است و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تئوری زمینه ای و آزمون همبستگی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل متخصصان در حوزه مطالعاتی (گردشگری، برنامه ریزی شهری)، می باشند که بر اساس نمونه گیری هدفمند، 30 نفر تعیین گردید. نتایج تئوری زمینه ای نشان داد، مقولاتی از جمله: (نقش آفرینی شهرداری در توسعه پایدار گردشگری شاندیز، بالا بردن امکانات کیفی، وجود بسترهای درآمدزایی از قابلیت های گردشگری شهر شاندیز، تقویت مدیریت نامتمرکز شهری، تدوین طرح های مختص گردشگری شاندیز با هم اندیشی تیم متخصص و کارشناسان، اتخاذ راهبردهای گردشگری پایدار بر اساس اهداف تعریف شده)، از دل واحد های معنایی استخراج شد و به عنوان مجموعه عوامل تاثیرگذار توسعه اقتصادی و کسب درآمدهای پایدار با رویکرد گردشگری در شهر شاندیز تعیین شدند. در ادامه نیز نتایج آزمون همبستگی نشان داد؛ بین مقوله های مطرح شده و واحد های معنایی مطرح شده با ضرایب همبستگی و سطح معناداری کوچکتر از 05/0، ارتباط معنادار و مثبتی مشاهده شد، بر این اساس مقولات و واحد های معنایی از تعمیم پذیری مفهومی برخوردار هستند.
آینده پژوهی پارامترهای اقلیمی در مواجهه با مناطق شهری (نمونه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲
61 - 82
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی در ایران با افزایش ناهنجاری های جوی نظیر بارش ناگهانی و سیل آسا، کاهش باران، افزایش متوسط دمای برخی شهرها و ایجاد خشک سالی گسترده همراه بوده است؛ بنابراین در این پژوهش سعی بر این است که تأثیر تغییرات اقلیمی بر شهرهای حساس به آب، به خصوص شهر اصفهان، ارزیابی شده و نیز به پیش بینی این تغییرات پرداخته شود. روش تحقیق در این مقاله بر اساس هدف، کاربردی و نیز بر اساس ماهیت، اکتشافی می باشد. همچنین از مدل دمارتن برای سنجش ضریب خشکی اصفهان استفاده شده است. در ادامه با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و به کمک اطلاعات ایستگاه های سینوپتیک شهر اصفهان و با استفاده از نرم افزار SDSM ابتدا تأثیرات مهم اقلیم سنجیده شده و سپس به تأثیرات تغییرات اقلیمی بر این شهر در آینده نیز پرداخته شده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که شهر اصفهان به لحاظ آب و هوایی شرایط بسیار بحرانی را سپری می کند. اگر روند این تغییرات به گونه ای مهار نشود، در آینده ای نه چندان دور شاهد تغییرات عظیمی در شهر اصفهان خواهیم بود. با توجه به نتایج روش دمارتن، مشاهده می شود که اصفهان در محدوده خشک و بیابانی قرار داشته و تغییرات اقلیمی به شدت بر آن تأثیرگذار است. علاوه بر این، نتایج به دست آمده از شبیه سازی ها در نرم افزار SDSM که با داده های NCEP (بارش و دما) مورد ارزیابی قرار گرفت، نشان داد که شهر اصفهان تا سال ۲۰۵۰ شاهد گرم شدن ۲ درجه سانتی گرادی خواهد بود که این دما با تأثیرگذاری در کل شرایط جوی باعث بر هم خوردن الگوهای بارش و سایر متغیرهای ۲۶ گانه سازمان هواشناسی خواهد شد. این در حالی است که اگر تا سال ۲۰۵۰ تمهیداتی برای مهار افزایش دما (مبتنی برافزایش گازهای گلخانه ای) اندیشیده نشده باشد، این افزایش روند صعودی به خود گرفته و تا ۴ درجه سانتی گراد در سال ۲۰۸۰ افزایش خواهد داشت.
مقایسه راهکارهای جلوگیری از اتلاف انرژی گرم خانه ها در حمام های سنتی کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۸۳
63 - 74
حوزههای تخصصی:
در میان الگوهای شناخته شده در معماری سنتی ایران، حمام ها به جهت جلوگیری از اتلاف حرارت موردنیاز کاربران در حین استحمام حائز توجه اند. در این راستا در برداشت های مختلف از حمام های سنتی، فرضیات متنوعی در خصوص راهکارهای مؤثر در کاهش اتلاف حرارت و ذخیره سازی انرژی مطرح شده، لیکن کارکرد این راهکارها با عنایت به تفاوت آب و هوایی شهرهای مختلف ایران، بررسی نشده است. بدین ترتیب هدف این پژوهش، مقایسه دقیق تر راهکارهای کالبدی شناخته شده در این خصوص یعنی «فشردگی در بافت و همسایگی»، «وارد شدن در زمین»، «جرم حرارتی ساختمان» و «احاطه فضای گرم خانه در بین فضاهای کنترل نشده» در دو حمام شهر کرمان است. این موضوع با روش کمّی و با راهکار شبیه سازی انرژی انجام شده است و به جهت استخراج محاسبات از مدل سازی حرارتی حمام های مورد بحث، می تواند از اعتبار محاسباتی بیشتر در مقایسه با تخمین های قبلی برخوردار باشد. در روند پژوهش دو حمام «گنجعلی خان» و «وکیل کرمان» به عنوان نمونه انتخاب شده و با کمک نرم افزار دیزاین بیلدر و مبتنی بر شواهد حجمی و ساختاری حمام های موردبحث، میزان اتلاف حرارت در ماه های سرد سال محاسبه شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که جرم حرارتی در حمام های موردبحث و احاطه فضای گرم خانه در بین فضاهای کنترل نشده، به ترتیب مؤثرترین راهکارهای جلوگیری از اتلاف حرارت در این ابنیه بوده اند. این دو راهکار با توجه به نوع جداره ها و میزان مرکزیت گرم خانه در بین سایر فضاها، در عین برخورداری از کارکرد متنوع، کارایی مشابهی داشته اند. جرم حرارتی جداره های حمام های گنجعلی خان و وکیل کرمان به ترتیب به طور میانگین 39 و 44 درصد در کاهش اتلاف حرارت تأثیرگذار بوده اند. این مقدار در خصوص استفاده از فضاهای کنترل نشده در پیرامون گرم خانه، به ترتیب به میزان 23 و 14 درصد است. کارایی این دو راهکار حدوداً دو تا هشت برابر در مقایسه با «قرارگیری حمام در داخل زمین» و «استفاده از بافت فشرده همسایگی» نشان از اهمیت آن ها در طراحی داشته است.
The role of green human resources management in realizing sustainable urban development (case study: Kermanshah city)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
506 - 515
حوزههای تخصصی:
The aim of this study was to investigate the role of green human resource management in realizing sustainable urban development in Kermanshah. This study is practical in terms of objective and descriptive-analytical method. The statistical population of this study includes all citizens of Kermanshah (N=946651). The sample size (N=384) was selected using stratified random sampling method. Research tools consisted of two questionnaires: Green human resource management and sustainable urban development (social, economic, environmental). Validity of the questionnaire was confirmed using formal and structural validity and its reliability was confirmed using Cronbach's alpha for the whole questionnaire by 0/81. Data were analyzed using regression test in SPSS software. . Overall, green human resource management had effect on urban sustainable development in Kermanshah. At a significant level of 0.001 green human resource management has significant positive impact on economic development, at a significant level of 0.000 green human resource management, and at a significant level of 0.003 green human resource management had a significant positive impact on environmental development.
بررسی مولفه های تاثیر گذار بر میزان مشارکت و ارتباط آن با سطح توسعه یافتگی نواحی روستایی ( مطالعه موردی: دهستان پنجه علی، شهرستان قروه)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
778 - 794
حوزههای تخصصی:
امروزه مشارکت روستاییان در امور روستایی به عنوان یکی از عناصر ضروری جهت دستیابی به توسعه و بخصوص توسعه روستایی شناخته شده است. هدف اصلی این تحقیق، تبیین و بررسی مولفه های تأثیرگذار بر میزان مشارکت و ارتباط آن با سطح توسعه یافتگی نواحی روستایی می باشد. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی – تحلیلی و جامعه آماری این تحقیق، دهستان پنجه علی در شهرستان قروه بوده است که از طریق فرمول کوکران ۲۵۸ خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای روایی و پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و برای این منظور تعداد ۲۰ پرسشنامه تکمیل و پیش آزمون گرفته شد؛ ضریب آلفای به دست آمده برابر است با ۷۹/۰ درصد بوده است. تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری(SPSS) و آزمون های آماری تحلیل مسیر، تی تک نمونه ای و ضریب همبستگی پیرسون مورد سنجش قرارگرفته شد. برای بررسی تأثیرگذاری مؤلفه ها بر امر مشارکت با استفاده از مدل تحلیل مسیر مشخص شد بعد اجتماعی با تأثیر کلی ۸۵۵/۰ در رتبه اول، بعد اقتصادی با ۵۵۵/۰ در رتبه دوم و بعد محیطی با ۴۴۹/۰ در رتبه آخر قرار دارد. در بحث سنجش میزان مشارکت روستاییان از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شد، طبق این آزمون مشارکت روستاییان در بعد محیطی با میانگین ۳۰/۳ و آماره تی ۲۶/۶ در رتبه نخست، بعد اجتماعی با میانگین ۱۵/۳ و اماره تی۴۱۶/۴ در رتبه دوم قرار دارد.؛ و بعد اقتصادی با میانگین ۹۰/۲ و آماره ۲۵۱/۲- در رتبه سوم قرار دارد. و در پایان برای سنجش ارتباط مشارکت و سطح توسعه یافتگی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد، طبق این آزمون مشخص شد که این دو مقوله با ضریب به دست آمده یعنی ۹۹۸/۰ دارای ارتباط مستقیم و معنی داری با هم هستند.
سطح بندی تأثیرپذیری بیمارستان های شهر شیراز ازآلودگی صوتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
177 - 190
حوزههای تخصصی:
هرگونه صدای ناخواسته و مزاحم آلودگی صوتی تلقی می شود. آلودگی صوتی حاصل افزایش صنایع و وسایل نقلیه موتوری و رشد بی رویه جمعیت و ... در سکونتگاه های شهری بوده و معمولاً فعالیت ها و کارکردهای شهری را مختل می کند. هدف از انجام این پژوهش سطح بندی و بررسی تأثیرپذیری بیمارستان های شهر شیراز از آلودگی صوتی پیرامون آن هاست. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات آن مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. در این راستا تأثیرگذاری 8 دسته از کاربری های صداساز شهر شیراز بر 40 بیمارستان این شهر به عنوان فعالیت حساس به صدا شناسایی و بررسی شد و نقشه نهایی آلودگی صوتی شهر شیراز از طریق الگوریتم رقابت استعماری (درخت پوشای مینیمم MST) در محیط نرم افزار استخراج شد. برای فضایی سازی شاخص های مورد مطالعه در سطح شهر شیراز از روش در فرایند تحلیل شبکه در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده گردید. براساس یافته های این مطالعه بیمارستان دنا آلوده ترین بیمارستان به لحاظ صوتی است و در رده های بعدی بیمارستان های شهید مظفری، دکتر میر، پارس، علوی، کسری، کوثر، شهید چمران، شهید رجایی، قطب الدین، ابن سینا، شهید دستغیب قرار دارند. نتایج حاکی از آن است که حدود 60 درصد از بیمارستان های شهر شیراز به لحاظ تأثیرپذیری از آلودگی های صوتی در طیف آلودگی از متوسط تا آلودگی خیلی زیاد قرار دارند.
بررسی تأثیر خدمت اکوسیستمی خنک کنندگی زیرساخت های سبز شهری بر کاهش بار گرمای محیطی و بهره وری انرژی در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
175 - 203
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به ارزیابی تأثیرات خدمت اکوسیستمی خنک کنندگی زیرساخت های سبز بر کاهش جزایر گرمایی شهری تبریز پرداخته شده است. بدین صورت که ظرفیت کاهش جزایر گرمایی تبریز در هر سه دوره زمانی 1363، 1381 و 1401 در 5 کلاس از بهترین حالت تا بدترین حالت با استفاده از مدل سرمایش شهری نرم افزار InVEST مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که کلان شهر تبریز در بهترین حالت در سال 1363 یعنی در کلاس 69/0 تا 83/0 درصد 47/15 درصد، در سال 1381 در کلاس 66/0 تا 90/0 درصد 63/15 درصد و در سال 1401 در کلاس 69/0 تا 83/0 درصد 93/13 درصد توانسته جزایر گرمایی را کاهش دهد. به عبارتی کلان شهر تبریز در کاهش جزایر گرمایی در هر سه دوره به خوبی عمل نکرده و در بدترین شرایط قرار دارد. در هر سه دوره زمانی، الگوی کاهش جزایر گرمایی تبریز منطبق با الگوی کاربری اراضی کشاورزی و فضای سبز از هر سه نوع الگوی خوشه ای، بلوکی و تکه تکه بوده است. الگوی کاهش جزایر گرمایی تبریز در سال 1401 بر خلاف سال های 1363 و 1381 بیشتر از نوع تکه تکه و کمتر از نوع خوشه ای و بلوکی بوده که این مورد نشان دهنده این است که زیرساخت های سبز تبریز رفته رفته تکه تکه و کوچک شده است. کلان شهر تبریز در سال های 1363، 1381 و 1401 به ترتیب 226640، 562269 و 1263294 مگاوات ساعت صرفه جویی انرژی ناشی از کاهش جزایر گرمایی به واسطه زیرساخت های سبز شهری را داشته است
شناسایی محرک های کالبدی تأثیرگذار بر کاهش رفتارهای حرکتی (مورد مطالعه: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی نامناسب یک عامل خطر مهم برای سلامتی محسوب می شود. کم تحرکی از ملاک های زندگی نامناسبی است که با اختلالات اضطراب و افسردگی همراه است که در سال های اخیر، میزان شیوع رفتارهای همراه با بی تحرکی افزایش یافته است. عوامل و ویژگی های متعددی در گسترش و افزایش چنین رفتارهایی نقش دارند. عناصر کالبدی یکی از این ویژگی ها است. علی رغم میزان خطرات رفتار بی حرکتی برای سلامتی و افزایش مرگ و میر ناشی از آن، مطالعات محدودی برای نشان دادن ارتباط بین ویژگی های کالبدی با رفتار های بی تحرکی انجام شده است. در کشور نیز تاکنون هیچ مطالعه ای در پیرامون این موضوع صورت نگرفته است. لذا این پژوهش بر آن است که به بررسی رابطه و اثرگذاری محرک های فیزیکی بر رفتار بی تحرکی بپردازد. جامعه آماری این تحقیق، ساکنین منطقه 3 شهر ساری و حجم نمونه آن 380 نفر است. این تحقیق کاربردی به روش توصیفی – تحلیلی انجام شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و GIS و از روش های آماری (آزمون ضریب فی و رگرسیون خطی چند متغیره)، استفاده شده است. یافته ها بیانگر آن است که بین شاخص های کالبدی با رفتارهای حرکتی ارتباط مثبت وجود دارد و شدت ارتباط در اکثر شاخص ها بالا است. از بین متغیرها، متغیر تعبیه مسیرهای پیاده روی (484/0)، متغیر توسعه زیرساخت های مرتبط به فضای سبز در طول مسیرهای حرکتی (391/0) و متغیر تنوع کاربری ها (378/0) بیشترین اثر گذاری را بر کاهش رفتار کم تحرکی داشتند.
بررسی تحلیلی پیشایندهای نوآوری در آژانس های گردشگری استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
257 - 270
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری، به منزله بزرگ ترین مولد اقتصادی جهان در دهه اخیر، گزینه مناسبی برای رشد و توسعه جوامع به شمار می رود. برندگان این صنعت شرکت هایی خواهند بود که خالق ایده های نوآورانه هستند و از آن به مثابه مزیت رقابتی برجسته استفاده کنند. بر این اساس، پژوهش حاضر قصد دارد، با نگرشی نظام مند، پیشایند های نوآوری در شرکت های گردشگری استان گیلان را بررسی کند. روش پژوهش به کاررفته از نوع توصیفی و هدف آن کاربردی است. برای گردآوری داده های پژوهش از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل ۱۳ نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان فومن است. پس از شناسایی 32 پیشایند های نوآوری با مطالعه مبانی نظری، این پیشایند ها در قالب پرسش نامه به اختیار خبرگان داده شدند و، پس از اجرای روش دلفی، 1۵ مؤلفه نهایی برای اجرای مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) استفاده شدند. براساس نتایج، پیشایند های نوآوری در شش گروه سطح بندی شدند. یافته ها نشان می دهد که پیشایند چابکی روش های نوآوری در سطح 1، نوآوری باز، درگیری در فرایند نوآوری، مهارت فکری، ارتباط منسجم متخصصان و به کارگیری تکنیک های خلاقیت در سطح 2، محیط کاری و حل تعارض در سطح 3، شناخت رقبا، تخصصی سازی و تجزیه وتحلیل خلاقانه نیازمندی ها در سطح ۴، رهبری نوآوری، شناخت بازار و ترکیب گروه در سطح ۵ و نهایتاً مدیریت پورتفولیو در سطح ۶ قرار گرفتند. نهایتاً، این پیشایندها در ماتریس MICMAC ارزیابی و از نظر قدرت نفوذ و وابستگی تحلیل شدند.
آینده پژوهی همگرایی کشورهای اسلامی به روش سناریوپردازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۳)
169 - 187
حوزههای تخصصی:
جهان اسلام گستره جغرافیایی وسیعی است که شامل منطقه جنوب غرب آسیا، آسیای مرکزی، شمال افریقا و بخشهایی از جنوب و جنوب شرق آسیا می شود. بیشینه ساکنان این محدوده وسیع جغرافیایی، پیروان دین اسلام هستند و بر اساس آموزه قرآنی «امت واحده» یا «امت اسلامی» از سایر مناطق جهان متمایز می شوند. جهان اسلام که در سده های نخستین اسلامی در شکل دولت یکپارچه اسلامی به شکلی همگرا و هم افزا، قدرت و تمدن بزرگ و درخشانی را تجربه کرده بود؛ در سده های اخیر، دچار استعمار، ضعف، انفعال، وابستگی، چند دستگی و افتراق شد و با جریانهای ملی گرایی و قوم گرایی در قالب نظام دولت ملت کاملاً تجزیه و دچار واگرایی و گسیختگی سیاسی فضایی شده است. در دهه های اخیر، برخی اندیشمندان، مصلحان و فعالان سیاسی جهان اسلام بر مبنای نظریه امت واحده به فکر همگرایی و وحدت کشورهای اسلامی بوده اند. مسأله اصلی پژوهش این است که آینده های بدیل و سناریوهای مختلف برای همکاری و همگرایی کشورهای اسلامی چیست؟ پاسخ به این مسأله در چارچوب آینده پژوهی و با روش سناریوپردازی اکتشافی و استفاده از تجمیع آراء نخبگانی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که چهار سناریو برای کشورهای اسلامی قابل ارائه است که سناریو همگرایی کامل و تشکیل دولت یکپارچه اسلامی به عنوان آینده مطلوب، سناریو همگرایی کشورهای اسلامی در قالب کنفدراسیون اسلامی به عنوان آینده مرجح، سناریو همگرایی و تشکیل اتحادیه کشورهای اسلامی به عنوان آینده محتمل و سناریو ادامه وضع موجود و سازمان همکاری اسلامی به عنوان آینده ممکن خواهد بود.
تدوین کیفی الگوها و شاخص های بازآفرینی اقتصادمبنا با رویکرد رقابت پذیری شهر (شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
34 - 51
حوزههای تخصصی:
مقدمه رقابت پذیری موضوعی مهم و محوری است که از آن به عنوان وسیله ای برای دستیابی به رشد اقتصادی مطلوب و توسعه پایدار یاد می شود. رقابت پذیری یک شهر به مجموعه ای از عوامل بستگی دارد که شامل نوع حاکمیت، ارتباطات جهانی، زیرساخت های اجتماعی و اقتصادی، کیفیت سرمایه انسانی و محیط طبیعی، محیط تجاری و قابلیت مؤسسه های محلی است. طی چند دهه اخیر شهر، سنندج به عنوان مرکز استان کردستان با رشد روزافزون جمعیت و مهاجرت که منجر به ساخت وساز و تغییرات زیاد در ساختار فضایی به ویژه رشد و گسترش کالبدی - فیزیکی شهر در مکان های نامساعد طبیعی شده است. موقعیت بافت قدیم و بازار تاریخی در مرکز ثقل جغرافیایی شهر و بارگذاری پتانسیل های گردشگری- تفریحی به خصوص آبیدر، توجه به پتانسیل رودخانه قشلاق و لبه های طبیعی می تواند با تأکید بر تعیین عوامل و تعیین الگوها و شاخص ها که لزوم توجه به مسائل شهری و به خصوص رقابت پذیری اقتصاد شهری آن را ضروری ساخته است. این پژوهش ضمن مرور مفاهیم، رویکردها و نظریه های رقابت پذیری شهری و بازآفرینی شهری به ارائه الگوها، مضامین و شاخص های رقابت پذیری شهری پایدار با تأکید بر رویه اقتصادمبنا در برنامه های مدیریتی بازآفرینی پایدار خواهد پرداخت. مواد و روش ماهیت روش شناسی پژوهش حاضر بر اساس نتیجه از نوع توسعه ای و بر اساس ماهیت، هدف و روش، از جنس ترکیبی به صورت توصیفی - تحلیلی است. با توجه به مسئله پژوهش حاضر که ضمن بررسی استنادی، شاخص و معیارها، مفاهیم و الگوهای مستخرج از بخش مبانی نظری از طریق تحلیل محتوا و تکنیک تحلیل کیفی (تحلیل مضمون) و بررسی وضع موجود محدوده مورد مطالعه با روش رگرسیون چندگانه در محور اصلی پژوهش با استفاده از تحلیل داده های محتوای و کدگذاری، نرم افزار کتاب شناختی (VOSviewer) و نرم افزاری (SPSS20) در عنوان، چکیده، کلیدواژه، متن و نتایج مقالات که به زبان انگلیسی در ژورنال های معتبر شامل مقاله (article) یا مقاله مروری (review) چاپ شده در نشریات (ScienceDirect) و (Scopus) در مجموع 623 سند حاوی یکی از کلیدواژه های رقابت پذیری شهری، بازآفرینی اقتصادی در این پایگاه های علمی مورد بررسی و مطالعه اولیه قرار گرفته است. همچنین، جامعه آماری 76 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی در دسترس شامل سازمان ها و نهادهای دخیل در امر بازآفرینی شهری و تأثیرگذار بر اقتصاد شهری و همچنین، نهادهای مردمی و خصوصی شهر سنندج در ارتباط با مناطق انتخابی به عنوان نمونه های مورد مطالعه شامل پارک تفریحی و گردشگری کوه آبیدر به عنوان نشانه کلان و شاخص شهری، بازار سنتی به عنوان هویت تاریخی، رودخانه قشلاق و لبه های طبیعی تعیین شده است. یافته ها مرحله اول: بخش کیفی؛ این نتایج بیانگر آن است که (ScienceDirect) 311 سند و (Scopus) با 312 سند در مجموع 623 سند علمی معتبر حاوی یکی از کلیدواژه های رقابت پذیری شهری، بازآفرینی اقتصادی در این پایگاه های علمی مورد بررسی و مطالعه اولیه قرار گرفته است. در نهایت، با بررسی مقالات؛ تعداد 15 مقاله علمی معتبر که بیشترین ارتباط موضوعی و محتوایی را با عنوان پژوهش و مقاله حاضر داشتند، تجزیه و تحلیل نهایی شدند. بیشترین تعداد مقالات و اسناد علمی منتشر شده در این بازه مربوط به سال 2021 و مرتبط به مقالاتی از نوع پژوهشی با 61.1 است. نشریات Sustainability Switzerland بیشترین استناد علمی بر اساس سال انتشار در زمینه بازآفرینی و رقابت پذیری شهری است. بیشترین تعداد مقالات در این زمینه موضوعی به لحاظ قلمروی جغرافیایی به آمریکا با 202 مقاله و پس از آن به انگلستان با 96 و ایالت متحده آمریکا با 90 مقاله اختصاص دارد. بر اساس تحلیل و بررسی محتوایی و کیفی جدول 1 کدگذاری انجام شده نتایج نشان دهنده 55 معیار/شاخص، 12 مضامین (محتوایی و رویه ای) و 5 مؤلفه اصلی «اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، سیاسی و مدیریتی، کالبدی» است. نتایج تحلیل ثانویه و مستخرج از کدگذاری اولیه در جدول 2 بررسی شده است. مرحله دوم: بخش کمی؛ برای تهیه پرسشنامه به منظور بررسی شناسایی الگوها، شاخص ها/معیارها و مفاهیم مؤثر بر رقابت پذیری اقتصادی شهر سنندج و جامعه آماری منتخب از طریق روش دلفی و ابزار پرسشنامه، جامعه آماری 76 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی در دسترس از کارمندان و شاغلان در سازمان ها و و نهادهای دخیل در امر بازآفرینی شهری و تأثیرگذار بر اقتصاد شهری و همچنین، نهادهای مردمی و خصوصی شهر سنندج در ارتباط با مناطق انتخابی به عنوان نمونه های مورد مطالعه شامل پارک تفریحی و گردشگری کوه آبیدر به عنوان نشانه کلان و شاخص شهری، بازار سنتی به عنوان هویت تاریخی، رودخانه قشلاق و لبه های طبیعی هستند. با توجه به روش ترکیبی پژوهش و مشخص کردن مضامین از طریق تحلیل محتوای کیفی، تعداد 12 مورد از مضامین استنباطی از مرحله اول تجزیه وتحلیل برای ادامه در روش کمی مورد بهره برداری و تحلیل نهایی خواهد بود. نتایج جدول 6 و میانه نظری (عدد 3) نیز نشان می دهد اختلاف معناداری وجود دارد (05/0p<). براساس مدل در سطح اول، مضامین متغیر رقابت پذیری شهری اقتصادی شهر مورد بررسی قرار گرفته اند. در مجموع میانگین؛ در مضامین «سرمایه گذاری شهری»، «رقابت پذیری رویدادمحور شهری»، «توسعه رقابتی کاربری های زمین»، «رقابت پذیری گردشگری شهری»، «مسکن و رقابت اقتصادی»، «رقابت در ایجاد دسترسی در شهرها» بالاتر از میانه نظری ارزیابی شده که در جدول 7 به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته و نشان دهنده این مطلب است. نتیجه گیری نتایج حاصل از تحلیل های انجام شده در منابع و نتایج پرسشنامه نشان می دهد مهم ترین مقولات تأثیرگذار بر رقابت پذیری بازآفرینی اقتصادی شهری در قالب پنج مؤلفه (اجتماعی، مدیریتی سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی) و با بررسی و جمع بندی مبانی نظری و روش پژوهشی ترکیبی شامل تحلیل محتوای کیفی و کمی، 5 کلیدواژه موضوعی به عنوان مفهوم «ایجاد رقابت شهری از طریق برنامه های رویدادمحور، سرمایه گذاری در جذابیت های رقابت پذیر شهر، سرمایه گذاری در صنایع دوستدار محیط زیست، رشد خلاقیت و نوآوری رقابتی در کارآفرینی، رقابت پذیری در سطح مکان و مسکن» 55 کلیدواژه به عنوان شاخص های پژوهش «جذابیت مناطق تاریخی شهری، خلاقیت شهری، جذابیت و رقابت پذیری، ساختار اجتماعی شهر، پویایی شهری، کاهش جنبه های فرهنگی، پراکندگی شهری، نوآوری شهری، تولید دانش، سرمایه فرهنگی، جذابیت اقتصادی شهری، رقابت اقتصادی جهانی، توسعه رقابت اقتصادی، رقابت بین شهرهای کوچک و متوسط، مکانیسم های اقتصادی و مالی، بهبود رقابت شهری، ایجاد اشتغال، جذب سرمایه، قیمت مسکن، ارتقای سلامت عمومی، زیست محیطی، اکوسیستم شهری، سیاست های گسترش شهری، موقعیت مکانی، رویدادهای شهری، حاشیه نشین اقتصادی، رقابتی شدن شهرها، سیاست پولی دولت، مقاصد رقابت پذیر گردشگری، فناوری اطلاعات کسب وکار، نابرابری های منطقه ای و شهری، پیاده راه، توسعه مجدد نواحی تاریخی، دسترسی، بازآفرینی توسعه مجدد زمین، توسعه خودبه خود، تراکم شهری، فاصله رفت و آمد شهری، سرمایه گذاری های زیرساختی، آثار تاریخی، بازار مسکن، نوسازی مسکن، گسترش شهری» و 5 کلیدواژه موضوعی به عنوان الگوهای پژوهش «رقابت در نوآوری شهری، رقابت پذیری گردشگری شهری، سرمایه گذاری شهری، پراکندگی شهری و رقابت شهری، عوامل رقابت پذیری در کارآفرینی، مسکن و رقابت اقتصادی، رقابت پذیری رویدادمحور شهری، رقابت در ایجاد دسترسی در شهرها، توسعه رقابتی کاربری های زمین، رقابت پذیری توسعه سبز، سرمایه گذاری های زیست پذیری بر اساس مزیت رقابتی، تجمع و مکان یابی و تجمع استقرار فعالیت ها» از مطالعات مستخرج شده است و اطلاعات و روند مفهومی به صورت تفصیلی در نمودار چارچوب نظری و مفهومی (شکل 6) ارائه شده است.
تبیین مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا- ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه گذشته، تهدیدهای نوپدید زیست محیطی برخاسته از رشد جمعیت، گسترش شهرنشینی و دگرگونی آب و هوایی به تهدید فزاینده منابع آبی در مقیاس فروملی تا فراملی انجامیده است. تهدید بقای زیست بوم ها و جوامع انسانی به علت کم آبی به ویژه در مناطق کم بارش در تقویت وجوه تعاملات همکاری در مناسبات هیدروپلیتیک نقش مؤثری داشته است. قدرت نسبی کشورهای واقع در یک حوضه مشترک از عوامل بروز هیدروهژمونی است و شدیدترین شکل آن زمانی رخ می دهد که کشور بالادست حوضه قدرت مندترین کشور یا واحد سیاسی فضایی حوضه باشد. هدف پژوهش حاضر تبیین و شناسایی نوع مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا - ارس است. پژوهش حاضر بر آن است تا مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا - ارس که دروندادهای آن به روش داده بنیاد (گرندد تئوری) و با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده است و بنابراین، این پرسش مطرح می شود که مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای حوضه آبریز کورا - ارس چگونه می باشد؟. نتایج پژوهش بر پایه 30 مصاحبه استخراج شده است. یافته های تحقیق گویای آن است که مهم ترین عوامل مؤثر در مناسبات هیدروپلیتیک کشورهای این حوضه سدسازی های ترکیه، آلودگی رودخانه توسط ارمنستان، مشخص نبودن رژیم حقوقی رودخانه ارس-کورا، طرح های توسعه اقتصادی کشورهای حوضه آبریز، ضعف مدیریت منابع آب حوضه آبریز و پیامدهای آن تهدید امنیت غذایی و کشاورزی، تهدید سلامتی انسان ها، مهاجرت، خشکیدن دشت های حاصلخیز منطقه به ویژه مغان به خاطر آلودگی، نابودی جنگل های ارسبارن، تهدید امنیت ملی ایران در شمال باختری کشور و کشمکش و تنش در آینده بین کشورهای حوضه آبریز و کاهش کیفیت آب رودخانه است.
تغییر سایت بیمارستان تکاب: نقدی بر برنامه ریزی شهری غیرارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
150 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه مطالعات زیادی با محور مشارکت شهروندان در برنامه ریزی شهری و حق به شهر آن ها صورت گرفته که خود به سان نقدی بر برنامه ریزی شهری غیرمشارکتی و غیرارتباطی مطرح شده است. در این تحقیق تلاش شده است تا فرآیند تغییر سایت بیمارستان تکاب، با کاربست تئوری تولید فضا و تریالتیک لوفوری و به دور از نگرشی سطحی، تشریح شود تا بتوان به شناسایی ابعاد این تغییر سایت و پیامدهای آن اقدام کرد.
روش و داده: در این راستا با روش توصیفی - تحلیلی و رویکردی کاربردی و با کمک ابزار تحلیل گر شبکه در آرک مپ، به ارزیابی وضعیت دسترسی شهروندان شهر به بیمارستان جدید در مقابل بیمارستان قدیمی، در فاصله استاندارد، به عنوان یکی از مصادیق فضای زیسته آن ها با دستور ساخت ناحیه خدماتی جدید پرداخته شد.
یافته ها: نتایج تحلیل شیکه در نرم افزار آرک مپ و همپوشانی نقشه های تولید شده با آمارهای جمعیتی بلوک آماری شهر تکاب نشان داد دسترسی شهروندان به بیمارستان جدید در شعاع دسترسی استاندارد ۱۵۰۰ متری حدود یک سوم دسترسی به بیمارستان قدیمی شهر تکاب بوده است.
نتیجه گیری: این مورد از یافته ها به عنوان نمونه ای از بی توجهی به فضای زیسته شهری در جریان تصمیم گیری ها و برنامه ریزی شهری و نمودی از فاصله برنامه ریز و شهروند استنباط می گردد که عدم درک صحیح شهروندان به عنوان مخاطب برنامه ها توسط برنامه ریز را نشان می دهد و در نتیجه، اقدام برنامه ریزان شهر برای تغییر سایت بیمارستان، اثر منفی خود را به صورت افزایش فاصله دسترسی شهروندان به بیمارستان آَشکار می سازد که این خود با توجه به اهمیت روزافزون دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی یک تصمیم گیری نسنجیده تلقی می گردد.
نوآوری، کاربرد نتایج: جنبه نوآورانه این مقاله تلفیق تئوری تولید فضای هانری لوفور با چرخش ارتباطی در برنامه ریزی و برنامه ریزی شهری است که در نتیجه این تلفیق، از صرف پرداختن و شرح و تحلیل ابعاد فضایی تغییر سایت بیمارستان اجتناب شده است. بلکه همزمان ابعاد اجتماعی و زبانی نیز در این تحلیل فضایی مداخله دارند.
علل ادراک شده آسیب پذیری کشاورزان با تاکید بر خشکسالی (مطالعه موردی: مناطق بیابانی شرق اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
137 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه خشکسالی یکی از مخاطرات مهم طبیعی محسوب می شود که دارای پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم به ویژه در نواحی روستایی است. خشکسالی های پیاپی باعث از بین رفتن کشاورزی شده است و در نتیجه از بین رفتن کشاورزی موجب آسیب پذیری ساکنان روستایی می گردد که معیشت آنان وابسته به کشاورزی است. هدف از این مقاله بررسی علل ادراک شده آسیب پذیری کشاورزان از دیدگاه روستاییان با رویکرد مدل سازی معادله ساختاری است.روش و داده ها: تحقیق حاضر به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات علی است. جامعه آماری پژوهش را ۲۸۹۴ خانوار روستایی کشاورز ساکن در شرق حوضه زاینده رود در سال ۱۴۰۱ تشکیل می دهد. با استفاده از فرمول کوکران، نمونه آماری مورد پرسش تعداد ۳۳۹ سرپرست خانوار تعیین شد. این تعداد با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و مدل سازی معادلات ساختاری (Smart PLS) انجام شد.یافته ها: متغیرهای توانمندسازی اجتماعی، مدیریت، منابع آب و زیرساخت و خدمات متغیرهای مشاهده شده هستند. نتایج نشان می دهد که اعتبار اندازه گیری شده هر چهار مدل اندازه گیری بر آسیب پذیری کشاورزان قابل قبول است. با توجه نتایج، ضرایب t بین متغیرهای اصلی پژوهش، بالای ۲/۵۸ بوده؛ یعنی رابطه معنادار و غیرمستقیم است؛ بدین ترتیب ابعاد توانمندسازی اجتماعی، مدیریت، منابع آب و زیرساخت و خدمات بر آسیب پذیری کشاورزان تأثیر منفی و معناداری دارد که مقدار R2 نشان می دهد ۷۶/۷ درصد آسیب پذیری کشاورزان با دستیابی به ابعاد چهارگانه تبیین شده و بعد منابع آب با ضریب ۰/۸۹، تأثیر بیشتری نسبت به سایر ابعاد بر آسیب پذیری کشاورزان داشته است.نتیجه گیری: پیشنهاد می شود به منظور کاهش سطح آسیب پذیری کشاورزان شاخص های زیرساخت و خدمات مورد توجه بیشتری قرار گیرد تا برآیند نهایی آسیب پذیری کشاورزان بهبود یابد.نوآوری، کاربرد نتایج: نوآوری این تحقیق در منطقه مورد مطالعه و شاخص های به کار گرفته شده در آن است.
بررسی وضعیت شرایط زیست محیطی سکونت گاه های پیرامونی کلانشهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی کلان شهر شیراز در چند دهه اخیر موجب گسترش فیزیکی بی رویه شهر و دست اندازی این شهر بر روستاها و سکونتگاه های پیرامونی شده و همین مسأله موجب ظهور چالش ها و نارسایی های متعددی در سکونتگاه های پیرامونی شهر شده است. پژوهش حاضر سعی دارد با کاربرد شاخص های مختلف، نارسایی سکونتگاه های پیرامونی کلان شهر شیراز را مورد ارزیابی قرار دهد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات میدانی و اسنادی (اسناد، مجلات و کتب مرتبط با موضوع) گردآوری شده است. ابزار مورد استفاده شامل دو نوع پرسشنامه (پرسشنامه شهروندان و پرسشنامه خبرگان) است. تحلیل آماری داده های پژوهش نیز با استفاده از مدل سازی معادله ساختاری واریانس محور و کوواریانس محور انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از دیدگاه ساکنین سکونتگاه های پیرامونی، نارسایی اقتصادی و ضعف برنامه ریزی و مدیریت شهری به ترتیب با تبیین 83 و 79 درصدی واریانس نارسایی ها در این گونه سکونتگاه ها نسبت به سایر عوامل وضعیت بدتری دارند. همچنین در میان عوامل مؤثر بر شکل گیری الگوی فضایی تسلط مادرشهر شیراز بر سکونتگاه های پیرامونی، نظام سیاسی اداری متمرکز (با ضریب تأثیر 834/0) بیشترین تأثیر را داشته و سایر عوامل در مرتبه های بعدی قرار دارند.
Effectiveness of Teaching Environmental Concepts through Animism-Based Storytelling on Children's Environmental Knowledge and Environmental Attitude(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of the most important recent concerns in the world is the environment and its protection. Environmental education by storytelling, which is based on children's thinking mechanisms, can be considered a method for child education. This study was conducted with the aim of investigating the effectiveness of teaching environmental concepts through animism-based storytelling on children's environmental knowledge and attitude. The research is quasi-experimental, including two groups (experimental and control), a pre-test and a post-test. The statistical population includes all the first-grade elementary school students of Shazand, Markazi Province, Iran, in the academic year 2021-2022, with 17 people in each group selected by convenience sampling. The instrument was Leeming's (1995) questionnaire, which includes two subscales of environmental knowledge and environmental attitude. Data analysis was carried out using multivariate covariance analysis. The findings indicated that there is a significant difference between the environmental knowledge and attitude of the experimental group and the control group. The results indicated that presenting environmental concepts using animism-based storytelling had a significant effect on children's environmental knowledge and attitude. In conclusion, although storytelling can generally affect knowledge and attitude, animism-based storytelling has a more significant effect on children's environmental knowledge and attitude