فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۵٬۰۸۱ تا ۲۵٬۱۰۰ مورد از کل ۳۴٬۸۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور بررسی تغییرات آب وهوایی پلیئستوسن پسین و هولوسن منطقه زاگرس میانی یک مغزه رسوبی به طول 12 متر از رسوبات تالاب هشیلان واقع در شمال غربی کرمانشاه برداشته شد و بر روی 5 متر بالایی آن به روش موور و همکاران (1991) مطالعه گرده شناسی انجام گردید. بر اساس شواهد گرده شناسی تالاب هشیلان، پوشش گیاهی پلیئستوسن پسین از نوع استپ خشک اسفناجیان و درمنه بوده است که نشان دهنده شرایط آب وهوایی سرد و خشک است. با شروع هولوسن گندمیان جایگزین اسفناجیان و درمنه شده اند و پوشش گیاهی از استپی به ساوان پسته- بلوط تغییر کرده است که نشان دهنده افزایش نسبی دما و بارش است. شواهدی همچون رویش درختان و درختچه های مقاوم به خشکی پسته کوهی و بادام، محدود شدن رشد درختان به کنار پهنه های آبی، خشک شدگی سطح تالاب و عدم گسترش جنگل های بلوط در هولوسن پیشین حاکی از وجود یک فصل گرم و خشک طولانی است که موازنه بارش- تبخیر در آن به شدت منفی بوده است. بر این اساس آب وهوای هولوسن پیشین با یک فصل سرد و مرطوب و یک فصل گرم و خشک طولانی مشخص می شود. به تدریج با محدودشدگی فصل خشک، دامنه بارش ها گسترش یافته و جنگل های بلوط در هولوسن میانی گسترش یافته و فراوانی آن ها تا عصر کنونی تقریباً ثابت مانده است. ازاین رو رژیم آب وهوای کنونی منطقه زاگرس از هولوسن میانی تثبیت شده است.
تحلیل مکانی منطقه 3 شهر رشت با رویکرد انتخاب مکان بهینه استقرار فروشگاه های زنجیره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و رتبه بندی مکان مناسب احداث فروشگاه های زنجیره ای موجب کاهش هزینه های تردد درون شهری، صرفه جویی در زمان خرید شهروندان و کاهش حجم ترافیک می شود. یکی از مشکلات توسعه فروشگاه های زنجیره ای، نبود مکان های مناسب برای دسترسی سریع به دیگر خدمات شهری و فعالیت های مکمل است. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت نقاط انتخاب شده برای احداث فروشگاه های زنجیره ای در منطقه ۳ شهر رشت، با استفاده از مدل های تلفیقی TOPSIS-AHP است. روش بررسی این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی - تحلیلی است و در جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای استفاده شده است. در این پژوهش، ابتدا در چارچوب مدل AHP، از روش دلفی (Delphi) و از طریق مقایسه های زوجی (Pirewise) با استفاده از نرم افزار Expert Choice نظر متخصصان درباره ارجحیت و اولویت معیارها ارزیابی شد. بر این اساس 11 شاخص (فاصله از فروشگاه های زنجیره ای موجود، فاصله از بازار و مرکز، فاصله از پارکینگ، تراکم جمعیتی، تراکم ساختمانی، فاصله از میدان های اصلی، فاصله از معابر اصلی و فرعی شهر، وجود اراضی بایر و فضاهای مناسب احداثی، ارتفاع از سطح دریا و شیب زمین) انتخاب شد. بر مبنای این معیارها 15 نقطه در منطقه 3 شهر رشت مشخص گردید و از 15 نقطه پیشنهادی در منطقه ۳، 5 نقطه (میدان گیل، میدان جانبازان، ساغری سازان، کوی قدس، کوی امام رضا) به علت نداشتن معیارهای لازم حذف شدند. در نهایت 10 نقطه برای انتخاب مکان بهینه استقرار فروشگاه های زنجیره ای در منطقه 3 انتخاب شدند.
بر اساس یافته های به دست آمده، در این پژوهش شهرک ولی عصر با به دست آوردن رتبه اول و امتیاز نهایی (۶۱۵/۰) بهترین نقطه از میان نقاط انتخابی است. رتبه بندی اولویت ها بیانگر آن است که شهرک ولی عصر با داشتن بیشترین امتیاز، مناسب ترین مکان است و شالکو با کسب کمترین امتیاز، مکان چندان مناسبی برای احداث فروشگاه زنجیره ای نیست.
الگوی فضایی مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری مطالعه موردی : دوره یازدهم ریاست جمهوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایرانیان بیش از سه دهه است که با حضور در انتخابات، سرنوشت و اداره کشور را به دست افراد مورد نظر خود می سپارند. هر چند سابقه شکل گیری مجلس به دوران مشروطه بر می گردد، ولی نقش پررنگ مجلس و انتخابات در بعد از انقلاب اسلامی، نمایان گشته است. پژوهش حاضر به دنبال بررسی چگونگی حضور مردم از دیدگاه فضایی- سیاسی در پهنه سرزمین است، تا نشان دهد که الگوی فضایی مشارکت مردم در یازدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری چگونه بوده است. بدینمنظور با استفاده از نتایج تفصیلی انتخابات یازدهم ریاست جمهوری و توابع آمار مکانی به بیان الگوی فضایی تمایل ساکنین کشور به هر یک از نامزدهای حاضر در انتخابات پرداخته شده است. نتایج نشان داد که الگوی مشارکت در کشور یکسان نبوده و استان های با توسعه یافتگی بالا از مشارکت کمتری برخوردار بوده و استان های محروم مشارکت بیشتری داشته اند. الگوی فضایی آراء بیانگر تمرکز شدید آراء کاندید منتخب در نواحی شمال غرب، جنوب شرق و جنوب کشور بوده و همچنین آراء آقایان محسن رضایی در غرب و جنوب غرب کشور و محمدباقر قالیباف در خراسان رضوی کاملاً منطبق بر جستار زادشهری است.
تحلیل اثرات مرحلة اول طرح هدفمندی یارانه ها بر خانوارهای روستایی (مطالعة موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: درحال حاضر، بخش عمده ای از فقرا و محرومان در نواحی روستایی کشور زندگی می کنند. درراستای تحقق عدالت اجتماعی، در پاییز سال 1389 طرح هدفمندی یارانه ها با هدف توزیع برابر درآمدهای حاصل از نفت بین خانوارها در کشور اجرا شد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات اجرای مرحلة اول طرح هدفمندی یارانه ها بر خانوارهای روستایی، در چند عامل کلی انجام شده است.
روش: با توجه به موضوع تحقیق و اهداف موردنظر، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز با استفاده از روش های میدانی و اسنادی گردآوری شده اند. واحد تحلیل خانوارهای روستایی هستند و پرسشنامه شامل مقولاتی است که اثرات پرداخت یارانة نقدی را بر خانوارهای روستایی در 29 متغیر بررسی می کند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش تحلیل عاملی انجام شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد در تحلیل عاملی از ترکیب ۲۹ متغیر اولیه، 9 عامل شناسایی شده اند که 67/72% از واریانس اثرات طرح هدفمندی یارانه ها ر ا تفسیر می-کنند. ازبین 9 عامل شناسایی شده، اولین و مهم ترین عامل «اثرات اقتصادی» است که حدود 50% از کل عامل ها را تبیین می نماید.
راهکارهای عملی: درصورتی که یارانه به گروه های هدف (فقرا و اقشار آسیب پذیر) برسد، اهداف دولت از پرداخت یارانه که همان تأمین رفاه، امنیت و عدالت اجتماعی است، تقویت می شود؛ بنابراین، جهت گیری تدریجی دولت به سمت افزایش سهم دهک های درآمدی پایین پیشنهاد می گردد.
اصالت و ارزش: درحال حاضر، قانون هدفمندی یارانه ها و چگونگی اجرای آن یکی از چالش برانگیزترین موضوعات اقتصاد ایران است که طبعاً آثار و پیامدهای زیادی در فضاهای متنوع جغرافیایی دارد. موضوع مقالة حاضر مقوله ای است که پیش از این کمتر به آن پرداخته شده است.
خودسازمان دهی و شبیه سازی مسیرهای عابر پیاده در محیط های شهری با استفاده از مدل نیروی اجتماعی (نمونه مطالعاتی: بلوار ارم شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
پیاده روی علاوه بر ارتقاء سلامت عمومی موجب پویایی بیشتر محیط شهری می شود. بین فضاهای عمومی شهری، پیاده رو عمومی ترین فضا محسوب می شود؛ لذا فعالیت های بسیاری درگذشته به منظور بهبود و مدیریت آن ها صورت گرفته است. ساختار جریان عابرین در پیاده روها ازلحاظ آزادی در انتخاب سرعت و سبقت گرفتن از دیگران شبیه جریان حرکتی وسایل نقلیه در خیابان ها و جاده هاست. با این تفاوت که در جریان ترافیکی عابرین پیاده، قدرت مانورهای حرکتی و عبور از یکدیگر در مقایسه با وسایل نقلیه بسیار سریع تر و راحت تر است. در این مقاله سعی شده است با استفاده از مدل نیروی اجتماعی که یکی از مدل های ارائه شده برای مدل سازی میکروسکوپیک عابرین پیاده است، رفتار عابرین پیاده مدل سازی شود. مدل نیروی اجتماعی به دلیل نزدیکی بیشتر به جهان واقعی نتایج واقع بینانه تری را ارائه می دهد. هدف اصلی انجام این مقاله بررسی الگوهای رفتاری عابرین پیاده در محدوده موردمطالعه با استفاده از مدل نیروی اجتماعی است، تا بتوان به تمایل درونی افراد در انتخاب مسیر و چگونگی واکنش آن ها پی برد. بدین منظور از نرم افزار Micro-pedsim استفاده شد. در این مطالعه ابتدا رفتار واقعی عابرین پیاده از طریق فیلم های برداشت شده از دو مقطع در بلوار ارم شهر همدان بررسی و داده های مربوط به سرعت، چگالی، شتاب، قطر تأثیر و مسافت دید، استخراج گردید. این داده ها وارد نرم افزار گردید، سپس رفتار مشاهده شده از حرکت افراد در مقاطع موردمطالعه مدل سازی شد. نتایج حاصل از شبیه سازی، میزان رضایت و تمایل عابرین پیاده و همچنین نارضایتی آن ها را نشان داد. خروجی نرم افزار در مقاطع موردمطالعه با رفتار عابرین پیاده در همان مقاطع کاملاً مطابقت دارد. درنتیجه این نرم افزار ابزاری باقابلیت و کارایی بالا برای شناخت الگوهای رفتاری عابرین است.
بازبینی مدیریت راهبردی برنامه های بهسازی و نوسازی بافت های شهری و ارائه مدل برتر در فرآیندهای مداخلاتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۱۶۶-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
ارزیابی شرایط اقلیم گردشگری شهر مشهد با استفاده از شاخصهای کمی آسایش حرارتی
منبع:
فضای گردشگری سال سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
91 - 104
حوزههای تخصصی:
اقلیم مناسب، منبع طبیعی و ثروت عظیم اقتصادی برای گردشگری است و عنصری است که جاذبه هایی را برای گردشگران فراهم می آورد و از این طریق موجب رضایتمندی و افزایش گردشگران می شود. پژوهش حاضر در محدوده ی شهر مشهد واقع در استان خراسان رضوی انجام گرفته است. روش تحقیق به کار رفته توصیفی - تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات روش کتابخانه ای بوده است. در این پژوهش با استفاده از شاخصهای آسایش حرارتی بیکر (CPI)، دمای مؤثر (ET) و الگوی اوانز، اقلیم گردشگری شهر مشهد مورد ارزیابی قرار گرفته است. جهت محاسبه هر یک از شاخصهای یاد شده در مقیاس زمانی ماهانه، از پارامترهای دما، رطوبت نسبی و باد ایستگاه سینوپتیک مشهد، طی سالهای 1380 تا 1390 استفاده گردیده است. نتایج بررسی نشان می دهد که طبق الگوی اوانز شرایط اقلیمی روزانه ماههای تیر و مرداد گرم و شرایط اقلیمی شبانه ماههای فروردین، اردیبهشت، مهر، آبان، آذر، دی، بهمن و اسفند در شهر مشهد سرد است. در فروردین، اردیبهشت، خرداد، شهریور و مهر در طول روز و خرداد، تیر و مرداد در طول شب، در شهر مشهد آسایش دمایی حاکم است، طبق این الگو خرداد ماه با شرایط اقلیمی راحت ( آسایش) در طول روز و شب بهترین زمان برای گردشگری است. در شاخص دمای مؤثر ماههای اردیبهشت، خرداد، مرداد و شهریور و در شاخص بیوکلیمای انسانی بیکر ماههای فروردین، اردیبهشت، خرداد، مرداد و شهریور درشرایط آسایش محیطی قرار دارند، مناسب برای گردشگری در شهر مشهد هستند. در مجموع با مقایسه کلی شاخصهای بررسی شده در این پژوهش،می توان گفت که در طول سال در شهر مشهد، ماههای فروردین، اردیبهشت، خرداد، مرداد و شهریور مناسب ترین شرایط را برای گردشگری و گذران اوقات فراغت دارند.
گرمایش جهانی و جایگاه آن در تحولات ژئوپلیتیک نظام جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرمایش جهانی یکی از اساسی ترین مسائلی است که امروزه توجه بسیاری از کشورها را به خود جلب کرده است. این پدیده، به عاملی مهم در ایجاد فضای رقابت بر سر افزایش و کاهش گازهای گلخانه ای تبدیل شده است. از این رو، کارشناسان گرم شدن زمین را یکی از مهم ترین مشکلات محیطی، اقتصادی و سیاسی در قرن بیست و یکم قلمداد می کنند. این نوشتار تلاش دارد، پدیده گرمایش جهانی و چالش های بین المللی ناشی از آن را در چارچوب نظام ژئوپلیتیک تجزیه و تحلیل کند. در این راستا، موقعیت ژئوپلیتیک کشورها و نیز نگرش و موضع گیری آنها در مواجهه با پیامدهای این پدیده مد نظر بوده است. به همین منظور، ابتدا روند تغییرات دما و تراز آب دریا با استفاده از خروجی مدل های گردش عمومی جو، تحت سناریوی انتشار 50 و با استفاده از مدل ریزمقیاس نمایی MAGICC-SCENGEN شبیه سازی شد. سپس با استناد به خروجی های مدل به کار رفته، دیدگاه ها و درنهایت تحولات ژئوپلیتیک در نظام بین الملل، مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بر اساس خروجی سناریوی بدبینانه انتشار 50P، دمای جهان در سال 2100 به میزان 2/3 درجه سلسیوس نسبت به دوره 1990-1961 افزایش خواهد داشت و در مجموع مناطق مختلف جهان به طور یکسان از شرایط ناشی از گرمایش جهانی برخوردار نخواهند بود. از سویی این شرایط ارتباط معناداری با موقعیت ژئوپلیتیک کشورها دارد؛ زیرا موضع گیری و دیدگاه های مختلفی را بر سیاست خارجی کشورها تحمیل کرده و به مثابه فرصت یا تنگنا، صحنه رقابت برخی از دولت ها شده است. از این رو گرمایش جهانی پدیده ای است که در آینده نقش برجسته ای را در منازعات ژئوپلیتیک ایفا خواهد کرد. در این راستا، تعیین بهترین استراتژی، شامل تدوین طرح های ملی و مدیریت محلی، یکی از راهکارهای ایجاد توازن در تحولات ژئوپلیتیک جهانی خواهد بود.
پراکندگی لرزه خیزی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکتونیک فعال نوار لرزه خیز آلپ هیمالیا فلات ایران را شکل داده است که در مرز همگرایی بین ورقه های زمین ساختی اوراسیا عربستان قرار دارد. این فلات یکی از لرزه خیزترین نواحی جهان است و هر سال با زمین لرزه های متعددی مواجه می شود. در ایران، شرایط فعال زمین ساختی، وجود گسل ها و چشمه های لرزه زای متعدد و قرارگیری جمعیت فراوان در نواحی مستعد زمین لرزه توجه بیش از پیش به این سانحه ی طبیعی و لزوم مطالعات علمی را در زمینه ی تحلیل خطر زمین لرزه افزایش می دهد. در مقاله ی حاضر، علاوه بر مرور لرزه زمین ساخت و لرزه خیزی ایران از گذشته تاکنون، سعی شده است به مسئله ی تحلیل خطر زمین لرزه پرداخته و به وضعیت مدیریت سانحه، آسیب پذیری و بافت فرسوده در ایران اشاره شو
توسعه ی پایدار گردشگری از دیدگاه دو مکتب ایده آلیسم و پراگماتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۸
11 - 30
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار گردشگری مجموعه ای از اصول، خط مشی ها و روش های مدیریتی برای ترسیم مسیر توسعه ی گردشگری به گونه ای است که رفاه جوامع انسانی و سلامت اکوسیستم های طبیعی در دراز مدت تضمین شود. در این میان برداشت های متعددی از این مفهوم و شیوه تحقق آن وجود دارد که خود معلول پارادایم های فکری و دیدگاه های مختلف صاحبنظران است. آشنایی دقیق تر دانش پژوهان و مدیران اجرایی گردشگری ایران با این مکتب های فلسفی و پارادایم های فکری مطرح در این زمینه امری ضروری است. به همین منظور این نوشتار می کوشد پس از مطالعه ی تطبیقی مکتب های فلسفی ایده آلیسم و پراگماتیسم، رویکرد «توسعه پایدار گردشگری» را از منظر این دو دیدگاه مورد بررسی و مداقه قراردهد. این مطالعه ی تطبیقی ضمن کمک به بسط دایره معرفت شناسی نظام علمی گردشگری می تواند به ترویج روحیه نقادی نسبت به خط مشی ها و برنامه ریزی های توسعه پایدار گردشگری کشور منجرشود.
نحوه بهره گیری از انرژی خورشید در طراحی اقلیمی خانه های سنتی اقلیم سرد ایران (نمونه مطالعاتی: خانه لطفعلیان ملایر)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۷
۴۵-۵۶
حوزههای تخصصی:
بی شک از بزرگ ترین نعمتهای الهی بر روی زمین نور خورشید، آب و باد است. امروزه بشر به این فکر افتاده است که از این نیرویهای عظیم می تواند برای راحتی و رفاه هرچه بیشتر انسان ها استفاده کند و از طرفی نیز نسبت به ذخیره سوخت های فسیلی برای آیندگان هم گامی برداشته باشد. با پیشرفت روز افزون تکنولوژی، استفاده از انرژی های تابشی خورشید و باد به عنوان جایگزینی برای سوخت های فسیلی، در اختیار بشر قرار گرفته است. مسئله اصلی در معماری معاصر ایران ، قطع ارتباط میان معماری بومی و اقلیمی با معماری معاصر است. یکی از سمبلهای معماری پایدار، معماری سنتی ایرانی است که به بهینه سازی مصرف انرژی، هم از لحاظ پایین بودن قیمت اولیه و هم به لحاظ پایین بودن قیمت جاری و کارکردی بنا، پاسخگو بوده است. هدف پژوهش حاضر مرور راه حلهای معماری گذشته برای تطبیق با شرایط سخت آب و هوایی و بهره گیری از راه حل ها در معماری امروز می باشد. چرا که معماری آن روزها حاصل پروسه متداوم معماری محلی بوده است و جایگاه و پیوستگی آنها توسط آزمون و خطا طی صدها سال آزمایش می شده است. و توجه به آن میتواند راهگشای دستیابی به راه حلهای بسیار ارزشمندی برای استفاده مؤثر از انرژ یهای پاک باشد. روش انجام تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد که با مطالعه منابع اسنادی و کتابخانه ای و سپس حضور در نمونه موردی صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش با مرور مشخصات کالبدی و اقلیمی معماری منطقه سرد ایران با بررسی موردی خانه لطفعلیان در قالب نقشه های معماری، جداول و تصاویر بدست می اید و در انتها، راهکارهایی جهت طراحی بناها بخصوص خانه بر پایه هماهنگی و همسویی بیشتر با محیط و بوم منطقه و همچنین بکارگیری اصول معماری گذشته در قالب معماری جدید و بر پایه نیازهای جدید در جهت برآورده کردن نیازهای گرمایشی و سرمایشی و صرفه جویی در مصرف انرژی ارائه می شود.
پتانسیل سنجی توسعه فیزیکی شهر جدید پردیس با تاکید بر شاخص های ژئومورفولوزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعة فیزیکی شهرها در ارتباط مستقیم با بستر طبیعی و عوارض ژئومورفولوژی است و بسیاری از شهرهای ایران از نظر توسعة فیزیکی با محدودیت های ژئومورفولوژی مواجه اند. شهر جدید پردیس واقع در استان البرز در فاصلة 30 کیلومتری شمال شرقی تهران و در مسیر جادة تهران شمال واقع شده است. هدف از انجام این پژوهش مطالعه و بررسی پتانسیل ها و محدودیت های توسعة ژئومورفولوژیکی شهر جدید پردیس است. روش تحقیق بر پایة روش توصیفی- تحلیلی و با انجام مطالعات کتابخانه ای و میدانی و استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی AHP و توسط نرم افزار GIS Arc صورت گرفته است. با استفاده از شاخص های شیب، کاربری اراضی، ارتفاع، فاصله از گسل، فاصله از حوضة زه کشی، فرسایش و زمین شناسی، نقشة پهنه بندی مناطق دارای پتانسیل گسترش آتی شهر پیشنهاد شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که بخش وسیعی از محدودة فعلی شهر مورد مطالعه روی موانع طبیعی مشکل آفرین واقع شده است و مکان های دارای پتانسیل گسترش فیزیکی آتی شهر در بخش های شمال شرقی و شمال و شمال غرب قراردارد.
The Sociological Analysis of Socio-cultural Impacts of Tourism on Regional Development
حوزههای تخصصی:
توسعة بهینة شبکة باران سنجی با استفاده از روش کریجینگ و آنتروپی در محیط GIS (مورد مطالعه: حوضة آبریز کرخه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به محدودیت امکان توسعة ایستگاه های باران سنجی، تعیین بارش در تمام نقاط و به تبع آن تخمین دقیق بارش منطقه ای امکان پذیر نیست. لذا، باید در انتخاب محل و تعداد ایستگاه ها در تخمین بارش منطقه ای دقت کافی به عمل آید. در این تحقیق از آنتروپی انتقال اطلاعات و واریانس تخمین بارش منطقه ای برای تعیین نقاط بهینة توسعة ساختار موجود شبکة باران سنجی استفاد شده است. در ساختار پیشنهادی، نقاط دارای حداکثر واریانس تخمین و حداقل آنتروپی انتقال اطلاعات در سطح حوضه کاندید ایستگاه های جدید در نظر گرفته می شود. مدل بهینه سازی برای ترکیب نتایج این دو روش توسعه داده شده و در نهایت موقعیت پیشنهادی تأسیس ایستگاه های جدید تعیین می شود. در ساختار پیشنهادی، از محیط GIS برای ارائة بهتر نتایج تحلیل های مکانی استفاده شده است. حوضة آبریز کرخه با توجه به اهمیت بالایی که از بعد منابع آبی کشور دارد، مطالعة موردی این تحقیق در نظر گرفته شده است. نتایج بررسی ها و تحلیل های صورت گرفته در این تحقیق نشان دهندة این است که با استفاده از ایستگاه های پیشنهادی در حوضة کرخه که هفده موردند می توان دقت نتایج تحلیل مکانی بارش را به میزان زیادی افزایش داد.
بررسی میزان رضایت مندی شهروندان از سازمان زیباسازی و عوامل مؤثر بر آن برای بهبود منظر شهری. مطالعه موردی: منطقه 6 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال چهارم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
20 - 38
حوزههای تخصصی:
رضایت مندی شهروندان از عملکرد و خدمات شهرداری ها، عامل اصلی بهبود مستمر در فرایند کارهایی است که برای افزایش کارایی و بهبود کیفیت مدیریت جامع و خدمات شهری صورت می گی رد و توسعه ی پایدار و همه جانبه ی شهر زمانی عملی خواهد بود که شهروندان از عملکرد شهرداری و سازمان های آن رضایت داشته باشند. زیباسازی شهری همواره از دو بعد کارکردی و بصری مطالع ه می شود که بعد کارکردی با جسم انسان و بعد بصری با روح انسان در ارتباط است. بنابراین زمانی که منظر شهری زمینه های رضایت شهروندان را فراهم آورد، در واقع توانسته سلامتی جسم و روح انسان را تضمین کند. اصطلاح زیبایی در چشمان بیننده است و میزان رضایت فرد از زیباسازی بستگی به نوع فرهنگ، ادراک فرد، آگاهی شهروندی و عوامل گوناگون دارد. بنابراین برای تأمین رفاه و رضایت شهروندان در طراحی شهری و زیباسازی باید همه عوامل را در نظر گرفت. در این پژوهش میزان رضایت مندی شهروندان از عملکرد سازمان زیباسازی در منطقه ی 6 کلان شهر تهران بررسی می شود و عواملی که بر چگونگی رضایت مندی مؤثرند، مورد تحلیل قرار می گیرد. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بوده، جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسش نامه انجام شده است و داده های حاصل از پرسش نامه با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که رضایت مندی شهروندان از سازمان زیباسازی در وضعیت متوسط قرار دارد. طبق نتایج، میان متغیرهای آگاهی شهروندی و تکالیف شهروندی با متغیر رضایت شهروندی رابطه ی معنادار و مثبتی وجود دارد. رابطه ی میان متغیرهای سواد و سن با متغیر رضایت مندی معنادار نیست ولی تفاوت معناداری میان متغیرهای جنس و شغل با متغیر رضایت مندی وجود دارد.
بررسی ویژگی های ژئومورفیک منطقه تفتان و نقش آنها در توسعه توریسم با استفاده از مدل پرالونگ
منبع:
فضای گردشگری سال چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
79 - 98
حوزههای تخصصی:
برای ایجاد یک توسعه همه جانبه و پایدار و همچنین جایگزینی منابع جدید کسب درآمد به جای منابع نفتی نیازمند استفاده از تمامی امکانات و قابلیت ها می باشیم. در این راستا صنعت گردشگری که اقتصاددانان آن را سومین پدیده اقتصادی پویا و رو به رشد پس از صنعت نفت و خودرو سازی می دانند. به عنوان یک نیاز اساسی کشور مطرح می شود؛ اما با توجه به مسایل فرهنگی و مذهبی کشور ایران یکی از بهترین گزینه ها جهت کسب درآمدهای توریستی مبحث اکوتوریسم و ژئوتوریسم می باشد. از این رو مطالعه و شناخت مناطق مستعد جهت ایجاد این نوع از گردشگری در مناطق مختلف ضرورت می یابد. بنا بر این بررسی ویژگی های ژئومورفیک منطقه تفتان و نقش آن ها در توسعه توریسم به عنوان یک مسأله اساسی در دستور کار این پژوهش قرار گرفت. در این پژوهش به منظور بررسی ویژگی های ژئوتوریسم منطقه تفتان از مدل پرالونگ استفاده شده است. از بین مکان های ژئومورفیک منطقه تفتان 6مکان انتخاب شد و برای هر کدام از مکان های ژئومورفیک یک شناسنامه تشکیل داده شد که پس از سنجش دادها مشخص شد که منطقه قابلیت بالایی جهت جذب توریسم دارد. ارزش گردشگری این مکان ها به دلیل بالا بودن عیار ظاهری زیبایی و عیار علمی این مکان ها می باشد. عواملی مانند عدم امنیت، دشواری دسترسی، دوری از مراکز جمعیتی و عدم توجه به ژئوتوریسم باعث کاهش مجموع عیارهای محاسبه شده گردیده است. بر این اساس قله تفتان با عیار گردشگری 63/0 و میانگین ارزش بهره وری75/0 دارای بالا ترین عیار ژئوتوریسمی می باشد.
تحلیل و طراحیِ ساختارِ سازمانی متناسب برای شهرداری های میانی؛ مورد مطالعاتی: شهرداری ساوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان دهی راه و شیوه ای است که عوامل عمده دخیل در سازمان را شناسایی، دسته بندی و مقوله بندی می کند. سپس، بین عوامل مختلف روابط منطقی ایجاد می کند. سازمان دهی به منظور بهتر ساختن عوامل دخیل در سازمان و برتر کردن روابط کارکردی بین آنها، برای دستیابی به اهداف سازمان انجام می گیرد. این اهداف برگرفته از چشم انداز، مأموریت و راهبردهای سازمان است. بنابراین رابطه ای منطقی بین ساختار سازمانی و ویژگی های راهبردی سازمان برقرار است.
در این مقاله، به مقوله سازمان دهی در شهرداری ساوه به عنوان نمونه مطالعاتی پرداخته شده است. طراحی ساختار سازمانی متناسب موجب اثربخشی فعالیت های سازمانی و در نتیجه، عرضه خدمات مطلوب و تأمین منافع و حقوق شهروندی است. در ساختار پیشنهادی رابطه منطقی میان ساختار سازمانیِ شهرداری ساوه با اهداف، راهبردها، مأموریت و چشم انداز شهر و شهرداری برقرار است. تحقیق حاضر بر اساس هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است و به لحاظ ماهیتِ مواد و اطلاعات گردآوری شده، توصیفی- تحلیلی و از نوع موردی است. رویکرد استفاده شده در طراحی ساختار سازمانی، رویکرد فرایندگراست.
بر اساس نتایج تحقیق، در شهرداری ساوه از مجموع 83 پست سازمانی تعریف شده، 31 پست که معادل 37 درصد است، خالی بوده و به افراد تخصیص داده نشده است. با توجه به تحلیل های صورت گرفته و در چارچوب سند راهبردی شهر ساوه و چشم اندازهای تدوین شده برای شهر و شهرداری، ساختار سازمانیِ پیشنهادی برای شهرداری ساوه حالتی ترکیبی دارد. بدنه اصلی ساختار سازمانی شهرداری ساوه به دلیل ماهیت خدماتی و وجود وظایف عدیده، هرمی پیشنهاد شده است که مطابق با ساختار فعلی شهرداری است. در سطح مدیریت ارشد، یعنی در کنار معاونت ها و مدیریت، ساختار سازمانی شکل ماتریسی به خود می گیرد. با توجه به شرایط خاص شهر ساوه، واحدهایی برای این ساختار پیشنهاد شده که لازمه رسیدن شهر و شهرداری به چشم اندازهای تدوین شده برای آنهاست. واحدهای پیشنهادی عبارت اند ازدفتر مدیریت پروژه، دفتر مدیریت بحران، واحد فناوری اطلاعات،واحد مدیریت کیفیت، واحد مطالعات و پژوهش.
ارزیابی تحقق پذیری مؤلفه های توسعه فضایی- کالبدی طرح جامع شهر بیجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارزیابی میزان تحقق پذیری طرح جامع شهر بیجار در مؤلفه های توسعه فضایی- کالبدی به ویژه جمعیت، اشتغال، کاربری زمین و چگونگی و جهت گسترش شهر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و مقایسه ای است. برای جمع آوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی و برای پردازش داده ها و اطلاعات از مدل های AHP و مدل ELECTRE و نرم افزار Expert Choice بهره گیری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان تحقق پذیری طرح جامع در مؤلفه جمعیت 17/46 درصد، در مؤلفه اشتغال 60/58 درصد و در مؤلفه مساحت پیشنهادی شهر 44 درصد بوده است. درباره جهت گسترش شهر، پیش بینی طرح جامع در کوتاه مدت هم گام با طرح بوده است، اما به دلیل تکمیل ظرفیت محدوده پیشنهادی، گسترش شهر بر خلاف جهت پیشنهادی طرح جامع که در سمت شمال شرقی بوده، در جهت شمال غرب و روی زمین های کشاورزی گسترش یافته است. از مهم ترین دلایل محقق نشدن پیش بینی های طرح می توان به پیش بینی های غیرکارشناسانه در زمینه تحولات جمعیتی و اقتصادی در درازمدت، ضعف در هماهنگی و مشارکت مؤثر مردم و نخبگان محلی و ضعف در بهره گیری از الگوهای مطلوب و مناسب رشد و توسعه شهری و عدم انسجام مطالعات جغرافیایی به ویژه اجتماعی- اقتصادی با الگوی پیشنهادی توسعه کالبدی- فضایی شهر اشاره کرد. بنابراین می توان گفت مشارکت نکردن نخبگان و جمعیت بومی در فرایند تهیه و تدوین و نظارت مستمر و ضعف در انعطاف پذیری طرح از دلایل عدم موفقیت طرح جامع شهر بیجار بوده است.
بحران آب و ضرورت تغییر الگوی کشت در مناطق خشک مطالعه موردی؛ دشت جنوبی بردسکن
حوزههای تخصصی:
برداشت دنباله دار آب های زیرزمینی و جایگزین نشدن این اضافه برداشت توسط بارش های آسمانی منجر به رخداد کمبود آب می گردد. این پدیده در بیشتر مناطق خشک ایران به عنوان یک بلای طبیعی به شمار می آید. دشت جنوبی بردسکن از جمله این دشت های بحرانی است. ورود فناوری پمپاژ آب های زیر زمینی و گسترش کشت های سنتی و غیر اقتصادی در منطقه، موجب اضافه برداشت آب از آبخانه های زیرزمینی شد. افت شدید سطح ایستایی، نخستین و بارزترین پیامد این رویه بود. خشک شدن قنوات، تغییر مکانی چاه های عمیق و افزایش عمق بعضی از آن ها تا 250 متر و پیدایش پدیده شکاف های سطحی در پیرامون دشت، از پیامدهای بعدی بود. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از داده های چاه های پیزومتری سال های (1390-1380) بحران آب در منطقه اثبات شده و توسط هیدروگراف واحد و نقشه هم عمق آب های زیرزمینی نمایش داده می شود، سپس به بررسی ضرورت تغییر الگوی کشت در منطقه پرداخته شده است. در این راستا با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل بولین به مکان یابی دو محصول مهم و اقتصادی در منطقه، یعنی پسته و زعفران اقدام شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد، با توجه به بحران شدید آب در منطقه، نیاز به کاشت محصولاتی است که نیاز آبی پایین و بازدهی بالا بوده و در عین حال منطقه استعداد کاشت آن را نیز داشته باشد. همچنین نتایج حاصل از مکان یابی اراضی مستعد کشت این دو محصول، مبین آن است که از مجموع 1328 کیلومتر مربع مساحت دشت، 44 درصد آن برای کشت پسته مناسب است که در جنوب شرق و غرب دشت پراکنده شده اند و 25 درصد دشت که عمدتاً شرق و شمال شرق دشت است، برای کشت زعفران مناسب می باشد.
محدودیت های ژئومورفولوژیک و رشد فیزیکی شهر تویسرکان با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) و مدل رقومی ارتفاعی (DEM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال هفتم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۷
121 - 142
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات عمده در برنامه ریزی شهری با توجه به رشد جمعیّت و کمبود امکانات زیربنایی تعیین جهت مناسب رشد فیزیکی شهر برای جواب گویی به نیازهای فعلی و پیش بینی برای نیازهای آینده می باشد. هدف از پژوهش حاضر، شناخت پدیده ها و فرآیندهای ژئومورفولوژیک مؤثر بر توسعه ی شهری و تحلیل امکانات و محدودیّت هایی است که این عوامل برای توسعه ی شهری فراهم می کنند. در این پژوهش شهر تویسرکان واقع در نیمه جنوبی استان همدان به دلیل وجود تنگناهای ژئومورفولوژیک در جهات مختلف توسعه شهری به عنوان نمونه ی موردی، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. در این پژوهش سعی شده با مطالعه ی فرآیندهای ژئومورفولوژیک منطقه و محدوده ی شهر تویسرکان، با استفاده از مطالعه میدانی و بررسی نقشه های شهر و منطقه، به کمک سیستم جغرافیایی (GIS) محدودیّت های ژئومورفولوژیک موجود درجهات مختلف توسعه ی شهر تویسرکان مشخص شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که شهر تویسرکان از سمت شرق و شمال و شمال شرقی به ارتفاعات محدود می گردد و عامل توپوگرافی در این جهات به عنوان عارضه طبیعی، عامل عدم توسعه شهر تلقی می شود. از سوی دیگر فیزیوگرافی منطقه باعث شده است که در سمت غرب، جنوب، جنوب غربی و شرقی که سطح ارتفاعات به حداقل می رسند، اراضی در دشت واقع شده وقابلیت مناسب و لازم را برای کشاورزی داشته و درحال حاضر نیز مورد بهره برداری قرارگیرند. بنابراین در این جهات نیز وجود اراضی مناسب برای کشاورزی و باغداری در دامنه ها وحاشیه دره ها، عامل محدود کننده توسعه شهر تلقی می گردد. بدین ترتیب شهر تویسرکان محدودیّت های فیزیوگرافیک از یک سو و از سوی دیگر با هدف حفظ اراضی کشاورزی و باغی، از محدودیّت توسعه برخوردار است.
پذیرش موانع یاد شده و نگاهی به نقشه توپوگرافی منطقه ذهن را بدین سو هدایت می کند که سمت و سوی توسعه ی کالبد شهر در جهت شمال، شمال غربی و جنوب شرقی با موانع کم تری مواجه است.