فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۲٬۷۷۱ مورد.
منبع:
راهبرد ۱۳۸۸ شماره ۵۲
سیاست های توزیعی و کسری رفاه و آزادی در سال های 1360-1368(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله کاربست الگوی کارکردگرای ساختاری در وقوع بحران بر اثر اختلال در کار ویژه های نظام جمهوری اسلامی ایران در دولت مهندس موسوی است. سیاست کلان دولت در این دوره مبتنی بر عدالت توزیعی و تمرکز سیاسی-اقتصادی بود. بر اساس الگوی کارکردگرایی، بحران و اختلال، بیشتر بر اساس سوء کارکرد نظام سیاسی، قابل توضیح است. از یک سو، بر اساس آرمان های انقلاب اسلامی و نیز قانون اساسی، اهداف بنیادی نظام جمهوری اسلامی، در سه حوزه اصلی آزادی، عدالت و استقلال قابل احصاست که بحران و بی ثباتی در دوره های مختلف جمهوری اسلامی ارتباط مستقیمی با این اهداف دارد. از سوی دیگر، وظایف و کارکردهای اساسی نظام، طبق الگوی کارکردگرای ساختاری همراه رسیدن به اهداف مطرحند که در بروز بحران و بی ثباتی نقش دارند.
دیباچه ای بر سرمایه اجتماعی و رابطه آن با مولفه های توسعه اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی عوامل اجتماعی و روانی موثر بر مشارکت سیاسی مردم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انواع مهم مشارکت که بسیار مورد بحث و بررسی قرار گرفته، مشارکت سیاسی است. تصور بر این است که در جامعه ای که شهروندان مشارکت کافی در امور سیاسی ندارند، احساس تعهد و دلبستگی چندانی نیز به نظام سیاسی وجود نخواهند داشت و به عنوان نیروی حامی و مشروعیت بخش این نظام در شرایط بحرانی عمل نخواهند کرد. در شرایط کنونی کشور این بحث اهمیتی دوچندان می یابد؛ ازاین رو این مقاله قصد دارد تا با نگاهی عینی به بررسی میزان مشارکت سیاسی و همچنین عوامل تاثیرگذار بر مشارکت سیاسی در شهر تهران بپردازد.
بر اساس نتایج تحقیق با اطمینان بیش از 99 درصد می توان گفت که هریک از متغیرهای سن، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات، انعطاف مذهبی، درجه مذهبی بودن، رضایت از زندگی، آزادی سیاسی، مشروعیت سیاسی، اعتماد سیاسی، دوستان سیاسی، فاتالیسم (سرنوشت گرایی)، احساس کارآمدی و اثربخشی سیاسی، احساس بی قدرتی سیاسی، بیگانگی سیاسی، پخش مسئولیت، خانواده سیاسی، آگاهی سیاسی، دوری گزینی سیاسی، استفاده از رسانه ها، اعتماد اجتماعی، رضایت از عملکرد دولت، محتوای شعارهای کاندیداها، داشتن فراغت در روز انتخابات، ثبات در گرایش حزبی، اهمیت نتایج انتخابات، اهمیت نظارت اجتماعی، رابطه وهمبستگی معناداری با میزان مشارکت سیاسی دارد.
تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اساس مؤلفه های هویت ملی
حوزههای تخصصی:
رابطه هویت ملی و سیاست خارجی، سالها به دلیل سیطره انگاره واقع گرایی (رئالیسم) در روابط بین الملل مورد توجه قرار نگرفت. مورگنتا در کتاب Politics among Nation و کنت والتس در کتابهای The Man، State، War و Theory of International Politics در قسمت نظریه پردازی به صراحت ارتباط فرهنگ و هویت ملی یک کشور با سیاست خارجی را نفی کرده اند. دلیل دیگر کم توجهی به این مقوله، سیطره رفتارگرایی و توجه به پدیده های ملموس و قابل اندازه گیری بود. در نتیجه تعریف فرهنگ و تعین رابطه آن با پدیده های دیگر عمل دشواری بود. اما با ظهور رویکرد تکوین گرایی در عرصه روابط بین الملل و اهمیت دادن به انگاره ها، ایده ها و عناصر غیرمادی، مؤلفه هویت جایگاه خود را در روابط بین الملل پیدا کرد. بنابراین در بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بر انگاره ها و ایده ها تمرکز شده؛ از طرف دیگر هویت ملی ایران یک موضوع شناختی مبتنی بر فهم مشترک از ایران و کشورهای دیگر است. هویت ملی جمهوری اسلامی ایران، تصور این کشور از خویش براساس برداشت و تصویر سایر کشورها از آن است.در این پژوهش سعی بر این است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (1387ـ1357) براساس عناصر هویت ملی توضیح داده شود
واکنش جریان روشنفکری ایران در برابر لیبرالیسم از دهه چهل تا انقلاب اسلامی (با تاکید بر آل احمد، بازرگان، شریعتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله واکنش جریان روشنفکری ایران از دهه چهل تا انقلاب اسلامی در برابر اندیشه لیبرالیستی را بررسی می کند. تفکر لیبرالیسم به عنوان یک اندیشه مدرن وقتی وارد ایران گردید از دو جهت بر روشنفکران اثر گذارد. از یک سو بخشی از روشنفکران ایرانی تسلیم اندیشه لیبرالیستی گردیدند و از آن تقلید نمودند که به این گروه غرب گرا گفته می شود و از سوی دیگر بخشی از جریان روشنفکری در دفاع از هویت ملی و دینی جامعه ایرانی اقدام به بازسازی اندیشه دینی و جلوگیری از تضعیف باورهای هویتی و اندیشه ای جامعه نمودند که در این مقاله با تاکید بر افکار و اندیشه های سه شخصیت تاثیر گذار و مطرح ایرانی یعنی جلال آل احمد به عنوان یک روشنفکر منتقد و مهندس بازرگان و دکتر شریعتی بعنوان دو روشنفکر دینی، واکنش جریان روشنفکری در برابر لیبرالیسم مورد مطالعه قرار گرفته است.
تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر تحولات سیاسی منطقه قفقاز(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی از حیث تاثیر نظری، نقطه عطفی در تحریک موج استقلال طلبی و آزادی خواهی منطقه قفقاز به شمار می آید. پس از فروپاشی شوروی و استقلال کشورهای واقع در قفقاز جنوبی، علی رغم ایجاد فضای مناسب برای ایفای نقش در تحولات متعدد سیاسی این کشورها، به دلایل درونی و بیرونی، انقلاب اسلامی در تاثیرگذاری عینی بر این منطقه (به استثناء میانجیگری در موضوع قره باغ) موفقیت چشمگیری نداشته و نفوذ ایران از بدو استقلال کشورهای این منطقه، سیر نزولی را پیموده است. همچنین جمهوری اسلامی در قبال تحولات جمهوری های قفقاز شمالی واقع در حاکمیت روسیه نیز نقش فعالی ایفا نکرده است. از این رو نوشتار حاضر به تاثیر و نقش انقلاب اسلامی در این منطقه می پردازد.
آگاهی تاریخی و هویت ملی
حوزههای تخصصی:
تاریخچه ی حزب ایرانیان (4)
منبع:
حافظ بهمن ۱۳۸۸ شماره ۶۶
حوزههای تخصصی:
دموکراسی در فضای وب : زمینه ها و چالشها
حوزههای تخصصی:
سرمقاله: بیایید و بیاییم
حوزههای تخصصی: